ویمراد و همکاران به تحلیل اثر ورودی گرما و زاویه شیب بر گرمای لوله پرداختند. ورودی گرما برای مراحل گوناگون تغییر کرد و زاویه شیب برای ورودیهای گرمای متفاوت، در حالت شیبدار و عمودی قسمت چگالنده بالای اواپراتور قرار دارد. برای انجام آزمایش لوله گرمائی از فولاد زنگ نزن با طول کل mm۹ و قطر خارجی mm۵۳ استفاده شد و آب بهعنوان سیال کاری انتخاب شد. دما در طول لوله گرمائی از سمت اواپراتور تا چگالنده کاهش مییابد. ویژگیهای معمول لوله گرمائی برای همه موقعیتها بهویژه موقعیتهای عمودی و شیبدار به دست آمد. کمترین زمان رسیدن به حالت پایا برای لوله در حالت عمودی بود. نتایج نشان میدهد که با افزایش در گرمای ورودی، مقاومت حرارتی کاهش مییابد. کمترین مقاومت حرارتی مربوط به حالت شیبدار بود]۲۱٫[
ونگ و همکاران با انجام آزمایشهایی به تحقیق تأثیر تبخیر و چگالش بر عملکرد لولههای گرمائی مسطح پرداختند. در این آزمایشها لوله گرمائی مسطح دارای طول انتقال گرمائی ۲۵۵mm و عرض ۲۵mm بود و آب خالص بهعنوان سیال کاری انتخاب شد. نتایج نشان میدهد که در مقایسه با مجرای بخار، لوله گرمائی مسطح میتواند در فواصل طولانی انتقال گرما انجام دهد، در مقایسه با لولههای گرمائی معمولی، لوله گرمائی مسطح تماس بزرگی با منابع گرمائی دارند، مقاومت حرارتی کاهش و محدوده انتقال گرما با افزایش طول قسمت تبخیر، افزایش مییابد. لوله گرمائی مسطح در توان گرمائی پایینتری با افزایش طول قسمت چگالنده، خشک میشود که نشاندهنده آن است که محدوده انتقال حرارت کاهش یافته است، اما دمای اواپراتور نیز کاهش مییابد، وقتیکه طول چگالش بهاندازه طول تبخیر شود، لوله گرمائی مسطح عملکرد بهتری دارد]۲۲٫[
تران و همکاران به بررسی تجربی استفاده از لولههای گرمائی مسطح بهعنوان جزئی تأثیرگذار و کممصرف انرژی برای کاهش دمای قسمت پائین باتری برای خودروهای هیبریدی پرداختند. برای این هدف، شار گرمائی نامی تولیدشده توسط قسمت باتری بازتولید میشود و به سیستم سرمایش لوله گرمائی مسطح وارد میشود. عملکرد حرارتی سیستم سرمایش لوله گرمائی مسطح با عملکرد یک چاه گرمائی معمولی تحت شرایط سرمایش مختلف و موقعیتهای متفاوت مقایسه شده است. نتایج نشان میدهند که اضافه شدن لوله گرمائی مقاومت حرارتی جاه گرمائی را %۳۰ تحت جابهجائی آزاد و %۲۰ تحت سرمایش با هوای سرعت پائین کاهش میدهد. درنتیجه دمای سلول زیر C°۵۰ نگهداشته میشود که با بهره گرفتن از چاه گرمائی حاصل نمیشود. با توجه به فضای اختصاص دادهشده به قسمت باتری در وسیله نقلیه، لوله گرمائی میتواند در وضعیت عمودی یا افقی قرار گیرد. علاوه بر این، لوله گرمائی مسطح بهطور بهینهای تحت شرایط مختلف جاده کار میکند. رفتار گذاری لوله گرمائی مسطح همچنین تحت ورودی توان با فرکانس بالا و دامنه بزرگ هم مطالعه شده است، همچنین مشخص شد که لوله گرمائی مسطح میتواند افزایش ناگهانی شار گرمائی را بهتر از چاه گرمائی کنترل کند]۲۳٫[
دی شامفلیر و همکاران بر لوله گرمائی مسی با سیال آب با فتیلهای از جنس فیبرهای فلزی با قطر mµ۱۲ تحقیق کردند. لوله گرمائی با مش فیبر با دو فتیله دیگر مقایسه شدهاند، مش صفحهای (۱۴۵ مش در اینج) و فتیله پودر متخلخل. همه این سه لوله گرمائی دارای قطر خارجی ۶mm و طول ۲۰۰ mm هستند و از آب بهعنوان سیال کاری استفاده میکنند. آزمایشها بهدقت در سه حالت عمودی، مخالف جهت جاذبه و در جهت جاذبه انجام شدند. در جهت مخالف جاذبه لوله گرمائی برای گرمائی ورودی تا ۷۰W و دمای عملکردی ۷۰°C آزمایش شد. برای جهت موافق جاذبه، لولههای گرمائی تا ۱۶۰ W و دمای ۱۲۰°C آزمایش شد. مقاومت حرارتی و اختلاف دمایی بین اواپراتور و چگالنده بهعنوان شاخص استفاده شده است]۲۴٫[
برای جهت موافق گرانش، فتیله با مش صفحهای، بهتر از فیبر و پودر متخلخل کار میکند زیرا نفوذپذیری بالاتر و توانائی بهتری در توزیع سیال کاری در محیط فتیله دارد. برای جهت مخالف گرانش، فیبر و مش صفحهای به یک اندازه خوب هستند. هر دو مقاومت حرارتی کمتری نسبت به لوله گرمائی با پودر متخلخل دارند، زیرابه دلیل وجود فیبرها با قطر کم و مش ریز کانالهای موئین بسیار کوچکی در مقایسه با پودر متخلخل به وجود میآید]۲۴٫[
کنگ و همکاران به مطالعه تأثیر نانو سیالها بر عملکرد حرارتی لوله گرمائی پرداختند. پراکندگی رقیق نانو ذرات نقره در آب خالص بهعنوان سیال کاری برای لوله گرمائی با ضخامت فتیله mm 1 انتخاب شد. نانو سیال استفادهشده در این مطالعه محلول آبی شامل نانو ذرات نقره با قطر ۱۰ تا nm 35 است]۲۵٫[
آزمایش برای اندازهگیری توزیع دما و مقایسه اختلاف دمای لوله گرمائی با بهره گرفتن از نانو سیال و آب مقطر انجام شده است. مقدار نانو ذرات آزمایششده از ۱۰ تا mg/l 100 تغییر میکند. قسمت چگالنده لوله گرمائی به چاه گرمائی متصل است که با بهره گرفتن از منبع آبی با دمای ثابت، در دمای°C 40 درجه نگهداری میشود]۲۵٫[
در حجم یکسان، توزیع دمای اندازهگیری شده لوله گرمائی با نانوسیال نشان میدهد که اختلاف دمایی بین ۰٫۵۶°C تا ۰٫۶۵ در مقایسه با آب مقطر در توان W 50 – ۳۰ تغییر میکند. علاوه بر این، نانو سیال میتواند توان ورودی بهاندازه W 70 را داشته باشد درحالیکه این مقدار برای آب خالص W 20 است]۲۵٫[
کول و دی عملکرد حرارتی فتیله مش صفحهای با بهره گرفتن از نانو سیال را بررسی کردند. هدایت حرارتی نانو سیالهای آب مقطر و مس افزایش %۱۵ برای wt%0.5 مس در آب مقطر در ۳۰°C را نشان میدهد. توزیع دمای دیواره و مقاومت حرارتی بین قسمت اواپراتور و چگالنده لوله گرمائی با فتیله مش صفحهای و شامل نانو سیال برای سه زاویه موقعیت متفاوت لوله گرمائی بررسی شده است. نتایج بهدستآمده با نتایج لوله گرمائی با سیال کاری آب مقایسه شده است. دمای دیواره لوله گرمائی در طول قسمت آزمایش از قسمت اواپراتور تا چگالنده کاهش و با توان ورودی افزایش مییابد. دمای میانگین دیواره لوله گرمائی با نانو سیال، بسیار کمتر از دمای دیواره لوله گرمائی با آب مقطر است. مقاومت حرارتی لوله گرمائی با بهره گرفتن از هردوی نانو سیالها و آب مقطر در بار گرمایی پائین، بالاست و بهسرعت با افزایش گرما کاهش مییابد. مقاومت گرمائی لوله گرمائی در حالت عمودی با wt%0.5 مس- آب مقطر %۲۷ کاهش مییابد]۲۶٫[
در طول سالهای گذشته پژوهشهای بسیاری نیز بر روی لولههای گرمایی برای کاربردهای فضایی انجام شده است. در ادامه به برخی از پژوهشها درزمینه استفاده از لوله گرمایی در سیستم کنترل دمای ماهواره چه در صفحات لانهزنبوری و چه بهطور مستقل اشاره شده است.
کزنتسف و همکاران بر مدل ریاضی عملکرد لوله گرمایی در سیستم گرمایشی وسایل فضایی کار کردند. این مدل شامل فرایند انتقال گرما و جرم داخل لوله گرمایی باهم به همراه انتقال گرما در اجزای ساختاری و تجهیزات وسایل فضایی، تحت بارگذاریهای پیچیده داخلی و خارجی میشود. نتایج حاصل از محاسبه توان انتقالی لوله گرمایی، با دادههای تجربی مقایسه شدهاند. بر پایه خروجیهای مدلسازی عملکرد لوله گرمایی، نتایج برای تعیین تأثیر فرآیندهای انتقال گرما و جرم در لوله گرمایی بر شکلگیری طریقه انتقال گرمای ابزارهای معمول تجهیزات فضایی اطراف زمین به دست میآیند]۲۷٫[
رسامکین و همکاران میدان دمایی برای صفحات لانهزنبوری همراه با لوله گرمایی داخل آن را شبیهسازی کردند. این شبیهسازی با بهره گرفتن از نرمافزار و بهصورت دوبعدی و بر پایه روش تفاضل محدود انجام شده است. در این کار عملکرد سیستم به دو قسمت تقسیم شد، قسمتی برای ویرایش پارامترهای لوله گرمایی و قسمت دیگر برای محاسبه میدان دمایی صفحه لانهزنبوری. درنهایت مدل جریان ناپایا برای محاسبه میدان دمایی صفحات لانهزنبوری همراه با لوله گرمایی موارد زیر را ممکن میسازد:
ولاسف به مطالعه عملکرد لوله گرمایی تحت دمای پایین پرداختند. مدل ریاضی توسعه دادهشده رفتار لوله گرمایی را تحت شرایطی که محل چگالنده و اواپراتور معین نشدهاند و میتوانند در طول کار لوله گرمایی عوض شوند، توصیف کند. معمولاً از آمونیاک بهعنوان سیال کاری در لولههای گرمایی استفاده میشود اما در اینجا از استون بهعنوان یک ماده کمخطرتر استفاده شده است. هدف این پژوهش سنجش عملکرد لوله گرمایی با استون تحت شرایط سرد و نزدیک به محدوده ویسکوز و صوت است. هرگاه این محدودیتها نقض شود نشانههایی از خشک شدن در لوله گرمایی پدیدار میشود. الگوریتم عددی استفادهشده در اینجا بر پایه روش حجم محدود است. تعادل انرژی در سطح تجهیزات صفحه همزمان با معادلات بقای جرم و ممنتوم در طول محور لوله گرمایی حل شدهاند. همچنین در این کار عملکرد معمولی، راهاندازی و خشک شدن محلی لوله گرمایی هم بحث شده است. درنهایت تفاوت قابلتوجهی بین استون و آمونیاک بهعنوان سیال کاری در انتقال گرما دیده نشد. تحت شرایط سرد لوله گرمایی استون برخلاف چگالی بخار پایین بهخوبی کار میکند. برای راهاندازی در شرایط سرد در دمای ۶۰- درجه سانتیگراد خشکی اولیهای به مدت ۶ دقیقه اتفاق میافتد و سپس لوله گرمایی به شکل معمول شروع به کار میکند]۲۸٫[
کوهیلات و همکاران بر طراحی یک پنل ساندویچی که ترکیبی از محافظ ساختاری بار و ویژگی مدیریت حرارتی است مطالعه و آن را با نتایج سنجیدهاند. این مفهوم بر ساختارهای ساندویچی لانهزنبوری مربعی بریدهشده[۱۰] استوار است. در یک سلول بسته ساختار لانهزنبوری، انتقال گرما از یک خانه[۱۱] به خانه دیگر بهصورت ترکیبی از هدایت از درون شبکهها و جابهجائی / تشعشع در داخل سلولها اتفاق میافتد. در اینجا انتقال گرمائی مؤثر با مجهز کردن هسته بهعنوان لوله گرمائی و صفحات ساندویچی حاصل میشود. داخل آن شامل ۶۰۶۱ هسته لانهزنبوری مربعی بریدهشده که توسط فتیله نیکلی پوشانده شده میشود. یک مانع لایهای نیکل الکترولس که واکنش الکتریکی بین آب دیونیزه بهعنوان سیال عامل و ساختار آلومینیمی را مهار میکند که تولید گاز هیدروژن غیرقابل چگالش را به تأخیر میاندازد. مدلی ترمودینامیکی، استفاده شده تا در طراحی لولههای گرمائی صفحات ساندویچی کمک کند. نتایج یک سری آزمایشها توصیف شده است که اصول عملکردی لولههای گرمائی صفحات ساندویچی را ارزیابی کند و پاسخ آن را به یک منبع گرما بدهد. سیستمهایی که پاسخ حرارتی به منبع محلی را اندازهگیری کردند، بهخوبی به مقدار پیشبینیشده توسط روش المان محور نزدیک بود]۲۹[.
سزار و ژونگمین یک طراحی حرارتی و بهینهسازی رادیاتور لوله گرمایی را که در طراحی مهندسی عملی به کار میرود، ارائه کردند. برای این مطالعه یک پنل ماهواره ارتباطی به همراه تکنیکهای کنترل گرمای کاربردی غیرفعال در نظر گرفته میشوند. تکنیکهای گرمای غیرفعال که در این طراحی استفاده میشوند، بیشتر شامل پوششهای چندلایه عایق[۱۲]، بازتابندههای خورشیدی[۱۳]، پوششهای حرارتی انتخابشده، فیلترهای رابط و لولههای گرمایی هدایت ثابت میشود. شبکه لولههای گرمایی از چند لوله گرمایی که در پنل قرار داده شدهاند و برخی در سطح داخلی پنل قرار داده شدهاند تشکیل شده است. لولههای گرمایی جاسازیشده در تجهیزاتی با اتلاف حرارتی زیاد قرار داده شدهاند و اندازه آنها ثابت است، کمترین وزن رادیاتور از کمترین وزن لولههای گرمایی جاسازیشده به دست میآید؛ بنابراین اندازه لولههای جاسازیشده باید بهینه شود. مدل حرارتی تهیه و برای بهینهسازی و تحلیل حرارت گذرا پارامترایز شد. نیازهای دمایی اجزا در هر دو شرایط بد (حالت سرد و گرم) تحت اندازههای بهینه برای لولههای گرمایی جاسازیشده ارضا شده است]۱[.
درنهایت بهینهسازی منجر به کاهش وزن ۳۴/۵۷ درصدی در وزن لوله گرمایی و کاهش ۵/۱۹ درصدی در وزن شبکه لولههای گرمایی شد]۱[.
در سالهای گذشته مطالعات بسیاری نیز بر روی خواص مکانیکی و حرارتی صفحات لانهزنبوری انجام شده است؛ که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره شده است.
سوان و پیتمن به تحلیل هدایت گرمایی موثر صفحات ساندویچی با هسته لانهزنبوری و هسته موجدار پرداختند. معادلات برای انتقال گرما در صفحات ساندویچی به دست آمده است. روش دقیق برای در نظر گرفتن گرمای تشعشعی و کاهش مسئله به مسئله معادل که با روشهای جسم سیاه حل میشود، توسعه داده شده است. توزیع دما و هدایت گرمایی موثر برای هر دو صفحه ساندویچی لانهزنبوری و موجدار حل شده است. معادلات به دست آمده هدایت گرمایی موثر را به صورت تابعی از پارامترهای هندسی و ویژگیهای جنس صفحه ارائه میکند. گستره وسیعی از پارامترهای هندسی و ویژگیهای جنس در نظر گرفته شده است. حالتی که ضریب صدور در صفحه تغییر میکند، در نظر گرفته شده است. مشخص شد که اگر ضریب صدور میانگین دو خانه استفاده شود، معادله هدایت موثر به جز حالت ضریب صدور کم نتایج قابل قبولی میدهد. تاثیر عدم قطعیت در مقدار ضریب صدور بر دقت هدایت گرمایی محاسبه شده بحث شده است]۳۰[.
کوپن هاور و همکاران به بررسی ویژگیهای حرارتی ساختارهای ساندویچی با هسته لانهزنبوری برای تحلیل تنش حرارتی پرداختند. روش تخمینی که در اینجا برای تعیین ویژگیهای گرمایی از آن استفاده شده است، شامل تابع کمینهسازی حداقل مربعات برای هر دو مقدار اندازهگیری شده و محاسبه شده است. مدلی یکبعدی و ترکیبی انتقال گرمای هدایت و تشعشع برای تحلیل این ساختار استفاده شده است. طراحیهای تجربی برای جمع آوری دادههای دمایی با بهره گرفتن از بیشینهسازی مشتقات دمایی با توجه به ویژگیهای دمایی نامعلوم بهینه شدهاند. آزمایشها در دماهای بین ۲۹۵ تا ۴۹۵ کلوین انجام شده است. ویژگیهای حرارتی تخمین زدهشده در این دماها شامل ظرفیت صفحه رویه، سطح هدایت هسته و ضریب صدور در داخل هسته میشود. روش تابع جریمه برای تخمین پارامترها مانند ظرفیت گرمایی حجمی صفحه رویه، ضریب صدور در هسته داخلی و سطح هدایت در دیوارههای هسته به کار رفته است و مشخص شد که این پارامترها میتوانند همزمان تخمین زده شوند]۳۱[.
تی جی لئو به بررسی به بررسی بازده لانه زنبوریهای فلزی پرداخت. بازده لانه زنبوریها با سلولهای مایکروی آلومینیومی در انتقال گرما در مبادلهکنهای گرمایی با بهره گرفتن از مدلهای تحلیلی سنجیده شده است. برای سرمایش جابهجایی، نرخ انتقال گرمای کلی با حدود دومرتبه بزرگی هنگامیکه یک کانال با یک هسته آلومینیومی طراحی میشود، افزایش مییابد. عملکرد با آنچه که با بهره گرفتن از فومهای آلومینیومی سلول باز به دست میآید، قابلمقایسه است، اما مکانیزم متفاوتی دارد. در اعداد رینولدز پایین (کمتر از ۲۰۰۰)، جریان در لانهزنبوری برخلاف فومهای فلزی که آشفته است، آرام است. مزیت دیگر طراحی چاه گرمایی همراه با لانه زنبوریها، افت فشار کم و نویز کم تولیدشده توسط جریان آرام است. نرخ انتقال گرمای کلی چاه گرما هنگامی شکل سلول لانهزنبوری بهینه میشود، حداکثر است. اگرچه شکل سلول بهینه ثابت نیست اما به هندسه و شرایط انتقال گرمای چاه گرمایی به همراه نوع محیط سردکننده استفادهشده بستگی دارد. برای سرمایش هوا، چگالی نسبی بهینه لانهزنبوری ۰٫۱ است. اثرات مرتبط دیگر مانند جهت سلول و ضخامت دیواره نیز بحث شدهاند]۳۲[.
سی آل یه و همکاران مطالعهای تجربی بر مقاومت حرارتی صفحات لانهزنبوری آلومینیومی که بین دو بلوک آلومینیومی قرار گرفتهاند، در جهت محوری و جانبی انجام شده است. لانه زنبوریهایی که در این مطالعه استفاده شدهاند، شامل دو قطر سلول متفاوت (dc) 6.3 و ۱۲٫۷ میلیمتر و همچنین دو ارتفاع محوری) (Hz متفاوت ۷٫۸ و ۱۴٫۸ میلیمتر هستند. برای تستهای محوری، نمونههای ساندویچی لانهزنبوری با چهار یا هشت عدد پیچ با گشتاور اعمالی ۱ Nm تا ۶ به هم متصل شدهاند. برای تستهای در جهت جانبی لانهزنبوری صرفاً بین دو بلوک آلومینیومی بدون پیچ قرار میگیرد. نتایج نشان میدهد که به دلیل طبیعت ناهمسانگرد در هدایت گرمایی و تماس نزدیک فراهمشده توسط اتصال پیچها، هدایت گرمایی کل لانهزنبوری در جهت محوری از هدایت در جهت جانبی در دو قطعه با ارتفاعهای یکسان بزرگتر است. افزایش در قطر سلول و یا افزایش ارتفاع موجب کاهش هدایت کلی محوری میشود. علاوه بر این هدایت کلی محوری اساساً توسط پیچهای استفادهشده بیشتر میشوند. به دلیل شرایط متفاوت اتصال در قطعه، مقاومت حرارتی تماس بین سطح آلومینیوم جامد و لانهزنبوری در جهت محوری یکمرتبه از مقاومت کلی کوچکتر است. بااینوجود، سهم مقاومت تماسی جانبی لانهزنبوری به مقاومت کلی نسبتاً قابلملاحظه است، بهویژه برای قطعات با ارتفاع کم. همچنین مشخص شد که فشار تماسی لانه زنبوریهای متصل شده توسط پیچ در فصل مشترک با افزایش گشتاور پیچ یا تعداد پیچها افزایش مییابد. روابط حاکم بین فشار تماس و گشتاور اعمالی همچنین برای شرایط مختلف اتصالها به دست آمده است]۳۳[.
بزازی و همکاران ویژگیهای مکانیکی و هدایت حرارتی صفحات لانهزنبوری مربعی ششضلعی را با بهره گرفتن از مدلهای تحلیلی و روش المان محدود بررسی کردند. لانه زنبوریهای مربعی – ششضلعی، یک پارامتر هندسی بیشتر را در مقایسه با لانهزنبوری ششضلعی در یک سلول واحد ایجاد میکند. پارامتر اضافهشده موجب افزایش انعطاف در صفحه و ویژگیهای دیگری مانند ضریب پواسون در صفحه که میتواند تحت شرایط هندسی منفی شود، میگردد. هدایتهای گرمائی با بهره گرفتن از تشابه الکتریکی– حرارتی مدل شده است. مقایسه بین مدلهای تحلیلی و شبیهسازی المان محدود، همگرایی خوبی در نتایج ایجاد میکند]۳۴[.
فن ژینیو و همکاران هدایت گرمایی مدل ریاضی یکبعدی را برای تحلیل توزیع دمای گذرا از ابزارهای گرمکننده به سمت قسمتهای داخلی هسته توسعه دادند. برای سادهسازی هندسه سهبعدی و پیچیده لانهزنبوری، از روش همگنسازی برای به دست آوردن ویژگیهای حرارتی میانگین لانهزنبوری در طول جهت اصلی انتقال حرارت استفاده شده است. مدل با نتایج اندازهگیری دمای تجربی در سه موقعیت متفاوت مقایسه شد. همچنین نتایج این مدلسازی برای هدایت در ساختارهای ساندویچی از جنسهای دیگر قابل استفاده است]۳۵[.
فاطمی و لمن خواص مکانیکی و حرارتی مؤثر هسته لانهزنبوری را بررسی کردند. در این کار هسته لانهزنبوری از سلولهای ششضلعی تشکیل شدهاند. روش جایگزین، بر پایه ضرایب گبهارت در سلول ششضلعی، علاوه بر روش سوان-پیتمن ارائه شده است. مزیت روش جایگزین این است که ضرایب صدور متفاوت برای صفحه رویه و هسته را ترکیب میکند و بنابراین میتوان از طریق این روش مقادیر هدایت مؤثر در صفحه برای هسته لانهزنبوری به دست آورد. خواص مکانیکی مؤثر هسته با بهره گرفتن از روش مکانیک مواد به دست میآید. سپس خواص مؤثر با بهره گرفتن از نظریه ورقهای کلاسیک برای ساخت ساختار ورقهای معادل برای جایگزینی هسته لانهزنبوری ساختار ساندویچی به کار میرود. رفتار حرارتی و ترمومکانیکی ساختار ورقهای معادل با رفتار مدل جزئی هسته لانهزنبوری ساختار ساندویچی با بهره گرفتن از روش المان محدود مقایسه میشود. نتایج مطالعه نشان میدهد که ساختار ورقهای معادل دقیقاً رفتار حرارتی و ترمومکانیکی هسته لانهزنبوری صفحه ساندویچی اصلی را با هزینه کم توصیف میکند]۳۶[.
کانتو رائو و همکاران به تحلیل حرارتی صفحه ساندویچی با هسته لانهزنبوری با جنس اینکونل ۶۱۷ پرداختند. یک ضلع صفحه تحت شار گرمایی قرار میگیرد. دو نوع سطح در نظر گرفته شده است: (۱) صفحات ساندویچی لانهزنبوری ششضلعی (۲) صفحات ساندویچی لانهزنبوری مربعی. روش المان محدود برای یافتن توزیع تنش در صفحات رویه و هسته صفحه ساندویچی استفاده شده است. جزئیات تنش حرارتی در صفحه ساندویچی ارائه شده است. این مقاله توزیعی سهبعدی و قابلدرک از توزیع تنش را در همه قسمتهای صفحه ساندویچی لانهزنبوری ارائه میکند. در این کار تحلیل هندسی سلولهای لانهزنبوری با چگالی مؤثر یکسان اما شکلهای هندسی متفاوت را بررسی میکند]۳۷[.
لئو و همکاران به مقایسه مدل معادل و جزئی لانهزنبوری فلزی با هدایت حرارتی در صفحه پرداختند. در ابتدا مدل ورقهای ساختار لانهزنبوری فلزی ارائه شده است. مدل حرارتی معادل هسته لانهزنبوری ناهمسانگرد است و هدایت گرمائی هردو جهت در صفحه و ضخامت با بهره گرفتن از مدل سوان پیت من بهدست آمده است. ویژگیهای مکانیکی مؤثر هسته لانهزنبوری با بهره گرفتن از روش مکانیک مواد تعیین شده است. ویژگیهای مؤثر پیوسته به همراه نظریه ورقهای کلاسیک برای ساخت صفحه ورقه معادل برای شبیهسازی سهبعدی هسته لانهزنبوری استفاده شده است. سپس رفتار حرارتی و ارتعاش آزاد صفحه ورقه معادل با مدل جزئی صفحه هسته لانهزنبوری با بهره گرفتن از روش المان محدود مقایسه شده است. نتایج عددی توافق خوبی بین مدل معادل و مدل جزئی در انتقال گرما و آنالیز مودال نشان میدهد]۳۸[.
سنایی و روسکین ویژگیهای انتقال گرمای صفحات لانهزنبوری را مدل کردند. صفحات بررسیشده دارای هسته از جنس آلومینیوم و صفحه رویه شیشهای یا پلی کربنی هستند. این مطالعه به ویژگیهای مسیر انتقال گرمای پیچیده موجود در این صفحات که از طریق روش المان محدود بهدستآمده پرداخته است. این مطالعه نشان داد علیرغم وجود لایههای آلومینیومی با هدایت بالا در اجزای ارتباطدهنده، این صفحات بهمانند یک عایق نسبتاً مناسب رفتار میکنند]۳۹[.
ژنگ و همکاران به مطالعه تجربی و شبیهسازی عددی خواص انتقال حرارت ساختارها با هسته لانهزنبوری از ۲۰۰ تا ۹۰۰ درجه سانتیگراد پرداختند. اثرات عایق گرمایی در دماهای مختلف بهصورت تجربی به دست آمد. در اینجا از مدلی ۳ بعدی با روش المان محدود برای محاسبه عددی خواص انتقال گرمای هسته لانهزنبوری استفاده شد و همه تشعشعات داخلی هسته لانهزنبوری، هدایت گرمایی ساختار فلزی و انتقال گرما هوا در طول حفرههای هسته لانهزنبوری در شبیهسازی عددی در نظر گرفته شدهاند. بهطورکلی، نتایج تجربی بهخوبی با شبیهسازیهای عددی توافق دارد. هدایت گرمایی معادل هسته لانهزنبوری از برابر ۰٫۴۴۷ تا ۱٫۵۲ W/(mK) هنگامیکه دمای سطح از ۲۰۰ تا ۹۰۰ درجه سانتیگراد تغییر میکند، میشود]۴۰[.
کانتا کی رائو و همکاران به تحلیل گرمایی ساختارهای ساندویچی لانهزنبوری پرداختند. در این کار اگرچه آزمایش نیز انجامشده اما تحلیل با بهره گرفتن از نرمافزار ANSYS برای هر دو سلول مربعی و ششضلعی برای مقایسه این دو انجام شده است. آزمایشهای انجامشده نیز بر روی ساختارهای ساندویچی از جنس آلیاژهای آلومینیوم انجام شده است. این کار بر روی تحلیل انتقال گرما و راههای کاهش تأثیر انتقال گرما تمرکز دارد که بهطور مؤثری برای کاربردهای فضایی استفاده میشوند. درنهایت مشخص شد که بعد از ۹۰ ثانیه دما به حالت پایا پرسد و همچنین عملکرد عایق بودن صفحات نسبت به شکل سلولهای لانهزنبوری تحت چگالی مؤثر یکسان هسته حساس نیست. ]۴۱[.
با توجه به مقالات ارائهشده میتوان نتیجه گرفت که کارهای انجامشده بر روی لولههای گرمایی به همراه صفحات لانهزنبوری بسیار معدود و یا تأثیر لوله گرمایی بهطور کامل در آن دیده نشده است. در این پایاننامه هدف شبیهسازی جریان و انتقال گرما در لولههای گرمایی با توجه به تأثیرات صفحات لانهزنبوری بر آن است. در فصل دوم معادلات ریاضی حاکم بر لولههای گرمایی شامل معادلات ممنتوم و انرژی بهدستآمده و هدایت گرمایی در صفحات لانهزنبوری ارائه شده است. در فصل سوم به روش مدلسازی جریان در لوله گرمایی و انرژی در صفحات لانهزنبوری پرداخته شده و شرایط مرزی حل مسئله بررسی شده است. فصل چهارم اختصاص به روش استفاده از نرمافزار دارد. در این فصل تنظیماتی که باید در نرمافزار اعمال شود آورده شده است. در فصل پنجم نتایج حاصل از مدلسازی ارائه شده است و با نتایج تجربی مقایسه شده است، مقایسه مطابقت مناسبی را بین مدلسازی و نتایج تجربی نشان میدهد و درنهایت فصل ششم اختصاص به جمعبندی، نتیجهگیری کلی و ارائه پیشنهادهایی برای ادامه کار دارد.
تئوری و معادلات حاکم
مقدمه
در این فصل چگونگی عملکرد لولههای گرمایی و محدودیتهای حاکم بر آن و همچنین چگونگی انتخاب سیال و جنس فلز لوله گرمایی توضیح داده شده است. در ادامه معادلات حاکم بر عملکرد لوله گرمایی برای دو بخش بخار و مایع-فتیله ارائه شده است. برای توصیف محیط متخلخل فتیله از قانون دارسی استفاده و به تئوری و محدودیتهای این قانون نیز اشاره شده است. مرحله نهایی ارائه توصیفی از عملکرد صفحات لانهزنبوری است. ویژگیهای عملکردی این صفحات در ابتدا توصیف و تبیین و رابطه حاکم بر آن برای هدایت گرمایی در هسته لانهزنبوری ذکر شده است.
لوله گرمایی وسیله انتقال گرمای غیرفعال با هدایت حرارتی مؤثر بالا است. لوله گرمایی وسیلهای است که گرما را بهسرعت توسط جریان دو فاز منتقل میکند. محدوده دمای کاری یک لوله گرمایی توسط نوع سیال کاری مورداستفاده و طراحی بهینه پوشش آن بستگی دارد. لولههای گرمایی گاهی بهعنوان ابررساناهای گرما نامیده میشوند، زیرا ظرفیت انتقال گرمای بسیار زیادی دارند و تقریباً اتلافی ندارند. در شکل ساده ساختار لوله گرمایی، این وسیله گرما را از یک نقطهبهنقطه دیگر توسط تبخیر و چگالش انتقال میدهد و سیال انتقالدهنده گرما دوباره توسط نیروهای موئین به گردش درمیآیند]۴۲[.
این حلقه بسته لوله گرمایی شامل دو قسمت آببندیشده شامل اواپراتور و چگالنده است. در یک مورد بسیار ساده از چنین وسیلهای که دیوارههای داخلی توسط ساختار مویین خطدار شده است که فتیله نام دارد. سیال کاری دارای فشار بخار قابلتوجهی در دمای اشباع موردنظر سوراخهای فتیله است. بخار سپس بهکل لوله گرمایی نفوذ میکند. چگالش بخار در دیواره لوله هنگامی اتفاق میافتد که دما به مقدار کمی کمتر از ناحیه چگالش باشد. وقتیکه سیال چگالیده شد، مایع گرما را رها میکند و توسط فشار مویین به اواپراتور یا منبع گرمایی بازمیگردد. درنتیجه تمایل به عملکرد دما ثابت و هدایت حرارتی مؤثر زیاد افزایش مییابد. وقتیکه چاه گرمایی به قسمتی از لوله گرمایی متصل میشود، چگالش در این نقطه اتفاق میافتد و الگوی جریان بخار ایجاد میشود]۴۲[.
سیستم بهکاررفته در کاربرد فضایی، انرژی گرمایی را در نرخهایی چند صد برابر بیشتر از اکثر رساناهای جامد با نسبت انرژی به وزن زیاد انتقال میدهد]۴۲[.
ازنظر هدایت حرارتی، یک لوله گرمایی برای هدایت گرمایی بالا طراحی میشود. گرما از منبع گرمایی (قسمت اواپراتور لوله گرمایی) به چاه گرمایی (قسمت چگالنده لوله گرمایی) توسط سیال قابل چگالش انتقال مییابد. مایع تبخیر میشود، گرما را از ناحیه اواپراتور میگیرد. سپس بخار به قسمت چگالنده جریان مییابد که چگالیده میشود و گرمای نهان آن آزاد میشود. سیال توسط خاصیت موئینگی دوباره به اواپراتور بازمیگردد که میتواند در آنجا دوباره تبخیر شود و چرخه ادامه پیدا کند. گرادیان دما در طول لوله با طراحی برای افت فشار بخار بسیار کوچک وقتیکه بخار از قسمت اواپراتور به چگالنده جاری میشود، کم میشود؛ بنابراین، دمای اشباع (دمایی که در آن تبخیر و چگالش صورت میگیرد) در هر دو قسمت بسیار به هم نزدیک هستند]۴۲[.
لوله گرمایی مشابه ترموسیفون است با این تفاوت که توانایی انتقال گرما برخلاف جهت گرانش با کمک ساختارهای موئین متخلخل که فتیله را شکل میدهد دارد. فتیله نیروی محرک موئین را برای بازگشت مایع چگالیده به اواپراتور دارد. کیفیت و نوع فتیله معمولاً تعیینکننده عملکرد لوله گرمایی است، برای همین فتیله قلب طراحی است. انواع مختلفی فتیله بسته به کاربرد لولههای گرمایی استفاده میشوند.
* شکل شمارۀ ۸ *
مکان طلوع و غروب خورشید در بلندترین و کوتاهترین روز
xwar(x)šēd [hwl(h)šyt’ | Paz. xuaršēd | Av. huuarə-xšaēta- | M, P xwrxšyd]
(نجوم: سیارات)
* خورشید: شمس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: واژۀ «خورشید» همانند نام سایر سیارات، دارای دو معنیِ متضاد است: ۱) جنبۀ مادی او، خورشید اباختری (مهر تاریک) یا سیارۀ خورشید نامیده میشود؛ و ۲) جنبۀ مینوی او، به خورشید اختری یا ایزد مهر معروف است. بنا بر بندهشن (۵ب: ۱۹): «خورشید، خدای روشنی، بر فراز همه اختران و کیوان خدای تاریکی بر فراز همه اباختران ایستاد». در همین جمله به روشنی مشخص است که فلک سیارۀ کیوان، که درون فلک البروج قرار گرفته، بالاتر از فلک سایر سیارات و همچنین خورشید تاریک یا اباختری است؛ در حالی که، فلک خورشید ایزدی یا مهر در بالای فلک البروج یعنی قسمت مینوی آسمان قرار گرفته و بالاتر از فلک سایر اختران است.
ریشه شناسی: این واژه برگرفته از واژه اوستایی hvarə.xšaēta- مرکب از: hvar-, xuan- «خورشید» + xšaēta- «درخشان» میباشد (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱)؛ هند و ایرانی آغازین: *suHr- «خورشید» (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۱۰۶)؛ سانسکریت: مرکب از sū́ra- «خورشید» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۲۴۳)+ احتمالاً از ریشۀ kṣai- «افروختن، سوزاندن» مشتق از kṣi- (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۳۳۳)؛ اوستایی: huuarə-xšaēta- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۱۸۴۸)؛ xšaēta- «درخشان» (رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۲۸)؛ فارسی میانه: xvaršēd (بهار، ۱۳۴۵: ۷۵)؛ xwar(x)šēd (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۶۶)؛ xwarxšēd [xwrxšyd, hwrxšyd] (دورکین-مایسترارنست، ۲۰۰۴: ۳۶۹؛ دوبلوا، ۲۰۰۶: ۱۱۳)؛ xuar-xšēt (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱)؛ فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی: xwarxšēd [xwrxšyd] (بویس، ۱۹۷۷: ۱۰۱؛ نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱)؛ فارسی میانه کتیبه ای: xwaršēd (ژینیو، ۱۹۷۲: ۲۴)؛ پازند: xuaršēd, xuršēd (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱)؛ فارسی نو: خورشید، خورشاد (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱)؛ انگلیسی: sun + shine ؛ معادل عربی: شمس.
ترکیبات:
xwaršēd ī arwand-asp [hwlšyt’ ˀlwndˀsp] «خورشید تیزاسب»
xwaršēd xwadāy ī rōšnīh «خورشید، خدای روشنی».
xwaršēd pāyag [hwlšyt pˀdk]
(تنجیم: تقسیمات آسمان)
* خورشید پایه: پایۀ پنجم آسمان، گرزمان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: جایگاه ایزد مهر یا مهر روشن در این پایه از آسمان قرار دارد (رک. pāyag).
ریشه شناسی: (رک. xwaršēd و pāyag)
Xwāstagān [NKSYA-ˀn] < xwāstag
(احکام بروج: اوتاد)
* خواستگان، به معنی «دارایی»: بَیتُالمال، وتد دوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: در احکام نجوم سنتی، وتد ثانی یا خانه دوم را «بَیتُالمال» مینامند (دهخدا؛ بهار، ۱۳۷۵: ۱۰۵). دلالت و نام تنجیمیِ این خانه را در پهلوی Xwāstagān «دارایی» (مشتق از واژه xwāstag به معنی «مال و ثروت») و در عربی «بَیتُالنِساء» است (بهار، ۱۳۷۵: ۱۰۵). در تنجیم سنتی، خانه ثروت (Wealth) است که معادل آن در لاتین (Lucrun) نام دارد (مکنزی، ۱۹۶۴: ۵۲۶؛ اسنودگراس، ۱۹۹۷: ۹-۱۰). در بندهشن، از آنجا که بحث اوتاد، در تشریح زایچه کیهان مطرح شده است و در این زایچه، برج سرطان در وتد طالع (وتد اول) قرار دارد، برج واقع در وتد دوم نیز برج شیر است. بنا بر التفهیم (بیرونی، ۱۳۵۲: ۴۲۹)، دلالتهای ویژه مولودان برای این وتد عبارتند از: «شیر خوردن و غذا و معیشت و مال و سبب کسبش و یاران و صناعت فرزندان و آفت اندر چشم چون منحوس گردد». (برای توضیحات بیشتر رک. Mēx)
ریشه شناسی: این واژه از دو جزء تشکیل شده است: [KYSK] یا [NKSY] که هزوارش است برای xwastag و پسوند جمع -ān (بهار، ۱۳۷۵: ۱۰۵). مکنزی (۱۹۶۴: ۵۲۶) آنرا کاملاً فارسی گرفته است و در نتیجه این واژه را Kīsagān «کیسه ها» خوانده است. پاکزاد (۲۰۰۵: ۷۶) خوانش بهار را ثبت کرده است. این واژه در همه نسخه ها به صورت nksykˀn (یا nkyskˀn) ثبت شده است، و احتمال اینکه [n] آغازی آن [’] پایانی برای املای واژه قبلی [YHWWN-t] باشد، وجود دارد. تقی زاده (۱۳۱۶: ۳۲۷) و به تبعیت از او بهار (۱۳۴۵: ۲۳۰) آنرا به صورت kayagān [kˀykˀn’] خواندهاند. اما، در حالی که تقی زاده معنی آنرا روشن نمیداند، بهار (۱۳۴۵: ۲۳۰) آنرا به معنی «مالداران» گرفته است؛ ایرانی آغازین: از *hvāz- «خواستن» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۶۷)؛ سانسکریت: svá- «خود، مالِ خود» + âṡ- «بدست آوردن» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۱۲۷۵، ۱۵۷)+ پسوند صفت ساز -ta ؛ اوستایی: مشتق از ستاک xva-, xvaē- «خود» (رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۸۰)؛ فارسی میانه: [KYSK-ˀn] Xwāstagān «دارایی» (بهار، ۱۳۷۵: ۱۰۵)؛ Xwāstagān (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۷۶)؛ از xͧāstak [hwˀstk’] «مال، ثروت» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۶۷)؛ از xwāstag (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۶۶)؛ فارسی میانه ترفانی: xwˀstg از xͧāstan (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۶۷)؛ فارسی میانه اشکانی ترفانی: از wxˀšt «خواستن» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۶۷)؛ پازند: از ریشه xͮāstan (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۶۷)؛ فارسی نو: خواستگان، جمع خواسته «ثروت» (دهخدا)؛ انگلیسی: money وام گرفته از لاتین lucrum (اسنودگراس، ۱۹۹۷: ۹-۱۰؛ مکنزی، ۱۹۶۴: ۵۲۶)؛ معادل عربی: بیت المال (بهار، ۱۳۷۵: ۱۰۵).
xwurdag [hwltk’ | Paz. xurdak | M xwrdg | Ps. hwldy | N xurda]
(نجوم)
* ۱) (بخشی از دایرهالبروج) خرده، خانه: منزل قمری؛ (ندرتاً) برج فلکی
* ۲) خرده: کوچکترین بخش از یک برج فلکی؛ درجه، یک درجه؛ ابتدای (یک برج فلکی)
* ۳) (صفتی برای ستارگان) خُرد، کوچک
* ۴) (شمارش) خرده، اندی، کسری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: صفت xwurdag به معنی «خرده، کوچک» است و اسم xwurdag به معنای «تکه، پاره، بخش، قسمت، و خردۀ» چیزی بزرگتر است. برای نمونه، در عبارت panǰ zamān ud xwurdag چون واژۀ «خرده» (xwurdag) در مجاورت «ساعت» (zamān) قرار گرفته است، منظور از آن «کسری یا بخشی از یک ساعت» و در نتیجه این عبارت را باید به صورت «[پنج ساعت و کسری از ساعت]» یعنی «پنج ساعت و خردهای» ترجمه کرد.
این واژه به عنوان یک اصطلاح نجومی گاهی در مجاورت نام بروج دوازدهگانه قرار میگیرد که در آن صورت منظور از آن «کوچکترین پاره یا کسر از یک برج فلکی» یعنی «یک درجه» یا «اولین درجه، اولین قسمت» از یک برج یعنی «ابتدای برج» میباشد. برای نمونه، در عبارت nazdist xwurdag ī Warrag به معنی «درجه، جزء، پاره» آمده است و در نتیجه این عبارت را باید به صورت «نخستین جزء/درجه از برج بره» یعنی «ابتدای حمل» ترجمه کرد. این عبارت با عبارت xwurdag ī Warrag که، در بندهشن، گاهی بجای عبارت قبلی بکار رفته است، هم معنی بوده و در نتیجه باید آنرا به صورت «[کوچکترین جزء/درجه از برج بره]» یعنی «ابتدای حمل» ترجمه کرد. عبارت xwurdag ī Warrag را میتوان به صورت «خانۀ بره» یعنی «برج حمل» نیز ترجمه کرد و در این صورت منظور از واژۀ «خرده»، یک پاره از دوازده پارۀ دایرهالبروج خواهد بود.
واژۀ xwurdag گاهی نیز در ترکیب xwurdag stār بکار رفته است که یک اصطلاح نجومی و به معنی «ستارۀ خُرد، ستارۀ کوچک» میباشد. مطابق بندهشن (۲: ۴)، «برای یاری هر یک از این صور فلکی [=اختران]، ۶۴۸۰۰۰۰ ستارۀ خرد فراز آفریده شد. ستارگانی که منجمان امروزه به رصد آنها میپردازند، جدای از ستارگان بیشماری هستند که به یاری این اختران ایستادهاند».
در بیشتر موارد، واژۀ xwurdag در بندهشن در معنای «منزل قمری» یا «خانۀ ماه» بکار رفته است و عبارت است از یک قسمت از ۲۷ قسمتِ دایرهالبروج که ماه بطور تقریبی در طول یک شبانه روز طی میکند. منجمان قدیم منازل قمری را به نام ستارۀ خاصی که در آن بخش از دایرهالبروج قرار دارد نامگذاری کردهاند. مثلاً، نام ستاره ای که بر چنگال غربی خرچنگ است (β Cancri) در انگلیسی «Altarf» و در عربی «الطَرف» است؛ از اینرو، آن پاره از دایرهالبروج که شامل این ستاره میشود را منزل الطرف خواندهاند. در نجوم سنتی، این روند در مورد همه منازل قمر مورد استفاده قرار گرفته است. در نجوم قبل از اسلام نیز ظاهراً همین روش نامگذاری مورد استفاده قرار گرفته است. برای نمونه در بندهشن، منزل قمری Abarag که برابر با الطرف است یکبار به عنوان ستارهای تیز-رو معرفی شده و یکبار به عنوان یکی از منازل قمر. همین حالت برای چندین ستارۀ دیگر نیز در بندهشن رخ داده است. نتیجه اینکه منازل قمر در بندهشن، برگرفته از نام ستارگانی با همین نام و در همان بخش از دایرهالبروج هستند.
تعداد منازل قمر در بندهشن ۲۷ است. در نتیجه برای بدست آوردن اندازه هریک از منازل قمر در بندهشن، باید دایرۀ ۳۶۰ درجهای دایرهالبروج را به ۲۷ تقسیم کرد؛ در نتیجه، هر منزل قمر در بندهشن برابر است با °۱۳ و ́۲۰ (سیزده درجه و بیست دقیقه). این نوع تقسیم بندی باعث میشود اندازه منازل قمر ۲۸ تایی عربی یا هندی برابر با «۱۲ درجه و ۵۱ دقیقه و ۲۶ ثانیه» (تقیزاده: ۵۱۱) شود که از منازل قمر ۲۷ تایی پهلوی کوچکتر است و کاملاً بر هم منطبق نمیشوند؛ در نتیجه، نمیتوان برای یافتن معادل های عربی یا هندی به ترتیب از منزل اول عربی شروع کرده و یک به یک آنها را برابر منازل بندهشن نهاد و منزل ۲۸م را حذف کرد. برعکس، ۷ منزل اول و ۷ منزل آخر از هر دو لیست همیشه با هم برابرند و منازل قمری مابین این دو است که به ترتیب با هم مطابقت ندارند (شکل ۹ این ناهمگونی را نشان میدهد). منجمان قدیمی برای مطابقت دادن این لیست ۲۸ تایی با لیست ۲۷ تایی، معمولاً یکی از منازل قمری مابین منزل ۱۴م و ۲۱م را از لیست ۲۸ تایی حذف میکنند. برای نمونه، بیرونی (۱۳۲۱: ۴۱۰) منزل ۱۸م از منازل عربی یعنی قلبالعقرب را حذف کرده و دیوید فراولی (۲۰۰۵: ۷۴) منزل ۲۲م از منازل هندی یعنی Abhijit را حذف کرده است. هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۳) برای اثبات ۲۷ بودن تعداد منازل قمر در نجوم پیش از اسلام، به اطلاعات موجود در کتاب سوم دینکرد در مورد ارتباط منازل قمر با فصول چهارگانه اشاره کرده و اظهار میکند، اگر منازل قمر ۲۷ عدد نبود، چهار منزل قمری پدیور (ابتدای حمل)، رخوت (ابتدای سرطان)، اسپور (ابتدای میزان)، و گا (ابتدای جدی) نمیتوانستند نمایندۀ آغاز چهار فصل سال باشند.
نام ۲۷ منزل قمر در فارسی میانه، در بندهشن (۲: ۲) آمده است، اما، اسامی اکثر این منازل قمری، فقط با املای پازند موجودند. (هنینگ، ۱۹۴۲: ۲۴۳) و وست (۱۸۸۰: ۱۱-۱۲)، این لیست پازند را قابل اعتماد نمیدانند. به هر حال، وست (۱۸۸۰: ۱۱-۱۲) و انکلساریا (۱۹۵۶: ۳۱) به دلیل اینکه منزل ۲۶م (Kaht miyān) را به اشتباه به صورت دو منزل vaht و miyân میخوانند، و یوستی (۱۸۶۸: ۱۲۷) به دلیل اینکه منزل دوم (Pēš-Parwēz) را به اشتباه به صورت دو منزل pēš و parvīz میخواند، تعداد منازل قمر در پهلوی را ۲۸ گرفته اند. اسامی این ۲۷ منزل قمری، به ترتیب، عبارتند از: ۱) Padēwar 2) Pēš-Parwēz 3) Parwēz 4) Pahā̌ ۵) Awesar 6) Bašn 7) Raxwat 8) Taraha 9) Awara 10) Naxw 11) Mayān 12) Abdom 13) Mā̌šā̌ha 14) Spur 15) Husraw 16) Srū ۱۷) War 18) Dil 19) Drafša 20) Wanand 21) Gā̊/Gāw 22) J̌uɣ ۲۳) Muri 24) Bunza 25) Kaht-sar 26) Kaht-mayān 27) Kaht . برای بررسی و توضیحات هر یک از این منازل به سرواژۀ مربوطه رجوع شود.
ریشه شناسی: سانسکریت: شاید مشتق از kṛtta- «خرده، تقسیم شده» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۳۰۴)؛ فارسی میانه: xwurdag (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۶۷؛ بهار، ۱۳۷۵: ۵۷)؛ xōrdag (بهار، ۱۳۴۵: ۷۴)؛ xuartak (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱)؛ Arm. *xortak. Gr. Χαοϒός (هوبشمان، ۱۸۹۵: ۵۷)؛ فارسی میانه ترفانی: xwrdg (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱)؛ پازند: xurdak (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱)؛ زبور: hwldy (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱)؛ فارسی نو: خرده؛ معادل انگلیسی: mansion, asterism ؛ معادل عربی: منزل القمر.
ترکیبات:
(ترکیب با منازل قمر)
آبادیان،حسین(تابستان ۱۳۹۰)،آمریکا و اهمیت نظامی ایران در جنگ جهانی دوم،فصلنامه تاریخ روابط خارجی،شماره چهل و هفت
آبراهامیان،یرواند،(۱۳۹۱)،ایران بین دو انقلاب،چاپ نوزدهم، ترجمه احمد گل محمدی؛محمد ابراهیم فتاحی،تهران: نشر نی
ابراهیمی،شهروز(پاییز ۱۳۸۳)، عربستان سعودی و سیستم جدید قدرت در خلیج فارس،فصلنامه مطالعات راهبردی،شماره بیست و پنج
احمدی،حمید(۱۵ مهر ۱۳۶۶)،حزب بعث،مجله دانشگاه انقلاب،شماره چهل و شش
اردستانی،حجر، (۱۳۹۰)،دفاع مقدس در بیانات امام خمینی (ره) صدام و حزب بعث،چاپ دوم،تهران: انتشارات مرز و بوم
اردستانی،حجر،(۱۳۹۲)،دفاع مقدس در بیانات امام خمینی (ره) چیستی و چرایی جنگ تحمیلی،چاپ دوم،تهران:انتشارات مرز و بوم
اردستانی،حسین(بهار ۱۳۹۰)،تجاوز نظامی و مذاکره؛دو رویه راهبرد عراق علیه جمهوری اسلامی ایران،مجله سیاست دفاعی،شماره هفتاد و جنگ،سال بیستم
اردستانی،حسین(پاییز ۱۳۹۰)،تصمیم تاریخی امام،فصلنامه تخصصی مطالعات دفاع مقدس نگین ایران،شماره سی و هشت،سال دهم
اردستانی،حسین(زمستان ۱۳۸۱)،ایران؛تعامل جنگ و سیاست خارجی، فصلنامه تخصصی مطالعات دفاع مقدس نگین ایران،شماره سه
اردستانی،حسین، (۱۳۸۸)،رویارویی استراتژی ها، چاپ دوم،تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات
اردستانی،حسین،(۱۳۸۰)،روش تحقیق و متن نویسی،چاپ اول،تهران:دانشکده فرماندهی و ستاد
اردستانی،حسین،(۱۳۹۰)،تنبیه متجاوز،چاپ چهارم،تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
آرشیو مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ(بهار ۱۳۸۳)،استراتژی دفاع متحرک عراق،مجله نگین ایران،شماره هشت
آرشیو مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ(بهار ۱۳۸۳)،تحلیلی بر عملیات های فتح المبین و بیت المقدس،مجله نگین ایران،شماره هشت
آرشیو مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ(بهار ۱۳۸۳)،سندی از آرشیو محرمانه دولت امریکا،مجله نگین ایران،شماره هشت
آرشیو مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ(تابستان ۱۳۸۲)،جلسه فرماندهان سپاه پس از پایان عملیات رمضان،مجله نگین ایران،شماره پنج
آرشیو مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ(تابستان ۱۳۸۲)،مصاحبه صدام حسین با روزنامه الکویتی الانباء درباره کمک های کویت به عراق،مجله نگین ایران،شماره پنج
آریا بخشایش،یحیی(زمستان ۱۳۸۳)،حسین علاء،فصلنامه مطالعات تاریخی،شماره ۵
ازغندی، علیرضا؛روشندل،جلیل(۱۳۸۸)،مسائل نظامی و استراتژیک معاصر،چاپ دهم،تهران: سمت
ازغندی،علیرضا(۱۳۹۱)،روابط خارجی ایران،چاپ سیزدهم،تهران: نشر قومس
الازهری،ام.اس(تابستان ۱۳۸۰)،جنگ ایران و عراق،فصلنامه مطالعات دفاعی و امنیتی،شماره بیست و هفت،
اسدزاده،وحید(تابستان ۱۳۸۷)،بررسی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران؛ از منظر نظریه سازه انگاری،فصلنامه تخصصی مطالعات دفاع مقدس نگین ایران،شماره بیست و هفت،سال ششم
اسدی،علی اکبر(تابستان ۱۳۸۲)، نقش وقوع انقلاب اسلامی ایران در آغاز جنگ ایران و عراق،فصلنامه مطالعات دفاعی و امنیتی،شماره سی و پنج
آقایی،سید داوود(۱۳۹۰)،نقش و جایگاه شورای امنیت در نظم نوین جهانی،چاپ دوم،تهران: انتشارات سرای عدالت
آقایی،سید داوود،(۱۳۸۹)،سازمان های بین المللی، چاپ هشتم،تهران: انتشارات سرای عدالت
آقایی،میلاد( زمستان ۱۳۹۱)،به کارگیری مدل ریاضی در برای انتخاب راهبرد بهینه ی نظامی،مجله سیاست دفاعی، شماره هشتاد و یک،سال بیستم
اندرمانی زاده،جلال(بهار ۱۳۷۸)،اسنادی از روابط ایران و آمریکا در دوران ریاست جمهوری کندی،فصلنامه تاریخ معاصر ایران،شماره نه
انصاری،مهدی؛نخعی،هادی؛درودیان،محمد،(۱۳۹۰)،خرمشهر در جنگ طولانی، چاپ سوم،تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
برزگر،سجاد(آبان ۱۳۸۹)،تاریخ جنگ ایران و عراق،کتاب ماه تاریخ و جغرافیا،شماره صد و پنجاه
بزرگمهری،مجید،(۱۳۸۸)،تاریخ روابط بین الملل (۱۹۴۵-۱۸۷۰)،چاپ چهارم،تهران:سمت
بشیری،عباس،(۱۳۸۸)،انقلاب و پیروزی کارنامه و خاطرات سال های ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ اکبر هاشمی رفسنجانی،چاپ سوم،تهران: دفتر نشر معارف انقلاب
بشیری،عباس،(۱۳۸۹)،انقلاب در بحران کارنامه و خاطرات سال ۱۳۵۹ هاشمی رفسنجانی،چاپ دوم،تهران: دفتر نشر معارف انقلاب
بشیری،عباس،(۱۳۹۳)،روزهای پایداری کارنامه و خاطرات جنگ تحمیلی و دفاع مقدس هاشمی رفسنجانی جلد یک،چاپ اول،تهران: دفتر نشر معارف انقلاب
بلچمن،باری؛کافمن وایتز(پاییز ۱۳۷۸)،تهدید و به کارگیری نیرو در سیاست خارجی آمریکا، مجله سیاست دفاعی، ترجمه بهادر امینیان،شماره بیست و هشت
بیتل،جویس(تابستان ۱۳۸۳)،فشردن دست های صدام حسین: بررسی اسناد دخالت آمریکا در جنگ ایران و عراق،فصلنامه سیاست دفاعی، ترجمه مریم ملانظر،شماره چهل و هفت،سال دوازدهم
پارسا دوست،منوچهر،(۱۳۸۷)،ما و عراق از گذشته تا کنون،چاپ سوم،تهران: شرکت سهامی انتشار
پارسادوست،منوچهر(۱۳۶۹)،نقش عراق در شروع جنگ،چاپ اول،تهران: شرکت سهامی انتشار
جعفری ولدانی،اصفر(مرداد و شهریور ۱۳۷۱)،روابط ایران و عراق، از آتش بس تا پذیرش دوباره قرارداد ۱۹۷۵،مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی،شماره پنجاه و نه و شصت
جمشیدی،فرانک(مهر ۱۳۹۰)، نقد تاریخی؛ گمشده ی تاریخ نگاری و تاریخ نگری جنگ ایران و عراق،کتاب ماه تاریخ و جغرافیا،شماره صد و شصت و یک
جمشیدی،محمد حسین،یکتا،حسین،فوزی،یحیی(۱۳۷۴)،سازمان های بین المللی و جنگ ایران و عراق،چاپ اول،تهران: دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران.
جمشیدی،محمد حسین؛دارابی،گلتاب(پاییز ۱۳۸۹)،سیاست خارجی چین در قبال جنگ ایران و عراق،مجله سیاست دفاعی،شماره هفتاد و دو،سال هجدهم
جمشیدی،محمد حسین؛یکتا،حسین؛نخعی،هادی؛فوزی،یحیی(۱۳۷۴)،سازمان های بین المللی و جنگ ایران و عراق،چاپ اول،تهران: سازمان چاپ و انتشارات سپاه
جنگوودز،کوین، (۱۳۹۱)، جگ صدام، چاپ دوم، ترجمه داود علمایی کوپایی،تهران: انتشارات مرز و بوم
جوینر،کریستوفرسی(۱۳۹۰)،درس هایی از راهبرد، حقوق و دیپلماسی در جنگ ایران و عراق،چاپ دوم، ترجمه داود علمایی،تهران:انتشارات مرز و بوم
حاجی یوسفی،امیر محمد (۱۳۹۲)،جنگ ایران و عراق از نگاه نظریه های روابط بین الملل،چاپ اول،تهران:انتشارات صفجه جدید
حافظ نیا،محمد رضا،(۱۳۸۷)،چاپ پانزدهم،مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی،چاپ پانزدهم،تهران:سمت
حبیبی،ابوالقاسم،(۱۳۹۰)،خرمشهر در جنگ،چاپ ششم،تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
حبیبی،ابولقاسم،(۱۳۹۳)،اطلس خوزستان در جنگ ایران و عراق،چاپ اول،تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
حسین،مسعودنیا(بهار ۱۳۷۸)،آمریکا و جنگ ایران و عراق؛ از ادعای بی طرفی تا مداخله علنی،پژوهشنامه انقلاب اسلامی،پیش شماره دو
حسینی کوپایی،شهناز(پاییز۱۳۹۲)،جدول مقایسه جنگ های ایران و روس و جنگ های ایران و عراق،رشد آموزش تاریخ،شماره پنجاه و دو
حسینی،مختار(بهار ۱۳۸۲)،نقش ناسیونالیسم عربی در جنگ ایران و عراق،فصلنامه تخصصی مطالعات دفاع مقدس نگین ایران،شماره چهار
۰-/۲۳۵
۰/۲۱۵۴
توزیع نرمال است
سابقه حساب جاری
X7
۰-/۴۵۲
۰/۳۱۲۵
توزیع نرمال است
جدول ۴- ۳ .آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیرهای مستقل
با توجه به جدول ۴-۳، آماره Z کولموگروف اسمیرونوف متغیر مبلغ چک برگشتی مشتریان ۱۶۵/۰ و سطح معناداری(۱۹۵/۰) می باشد که بیشتر از ۰۵/۰ است لذا فرضیه H0 پذیرفته شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت متغیر مستقل مبلغ چک برگشتی مشتریان حقوقی از توزیع نرمال برخوردار است.
متغیر ارزش وثیقه بانکی مشتریان دارای آماره Z کولموگروف اسمیرنوف ۱۴۵/۰ و سطح معناداری (۱۹۹/۰) می باشد که بیشتر از ۰۵/۰ است لذا فرضیه H0 پذیرفته شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت متغیر مستقل ارزش وثیقه ملکی مشتریان بانکی نیز از توزیع نرمال برخوردار است.
متغیر مبلغ تسهیلات دریافتی مشتریان دارای آماره Z کولموگروف اسمیرونوف ۱۷۹/۰ و سطح معناداری (۱۷۸۲/۰) می باشد که بیشتر از ۰۵/۰ است لذا فرضیه H0 پذیرفته شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت متغیر مستقل مبلغ تسهیلات دریافتی مشتریان نیز از توزیع نرمال برخوردار است.
متغیر مستقل گردش بستانکار حساب جاری مشتریان دارای آماره Z کولموگروف اسمیرنوف ۱۸۵/۰ و سطح معناداری (۱۵۷۶/۰) می باشد که بیشتر از ۰۵/۰ است لذا فرضیه H0 پذیرفته شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت متغیرگردش بستانکار حساب جاری مشتریان نیز از توزیع نرمال برخوردار است.
متغیر مستقل معدل موجودی حساب جاری مشتریان بر حسب میلیون ریال دارای آماره Z کولموگروف اسمیرنوف ۲۱۶/۰ و سطح معناداری (۱۸۴۵/۰) می باشد که بیشتر از ۰۵/۰ است لذا فرضیه H0 پذیرفته شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت متغیر عملکرد مالی شرکت نیز از توزیع نرمال برخوردار است.
متغیر مستقل سابقه اعتباری مشتریان دارای آماره Z کولموگروف اسمیرنوف ۲۳۵/۰- و سطح معناداری (۲۱۵۴/۰) می باشد که بیشتر از ۰۵/۰ است لذا فرضیه H0 پذیرفته شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت متغیرسابقه اعتباری مشتریان نیز از توزیع نرمال برخوردار است.
متغیر مستقل سابقه حساب جاری مشتریان دارای آماره Z کولموگروف اسمیرنوف ۴۵۲/۰- و سطح معناداری (۳۱۲۵/۰) می باشد که بیشتر از ۰۵/۰ است لذا فرضیه H0 پذیرفته شده و با اطمینان ۹۵% می توان گفت متغیرسابقه حساب جاری مشتریان نیز از توزیع نرمال برخوردار است.
تبعیت متغیرهای مستقل و تابعی از توزیع نرمال، احتمالا به جهت کاملا تصادفی انتخاب کردن شرکت ها در این تحقیق و بزرگی حجم نمونه تصادفی باشد.
۴-۴-۲- آزمون استقلال خطاها
پیش فرض دیگر استفاده از رگرسیون خطی مرکب در اعتبار سنجی مشتریان حقوقی بانک ها در قلمرو تحقیق، استقلال باقی مانده ها یا خطای برآورد انجام شده به واسطه مدل رگرسیونی است. در این راستا با عنایت به تحقیقات مشابه یا مرتبط می توان از آماره دوربین واتسون استفاده کرد که همبستگی سریالی بین باقیمانده (خطا)های رگرسیون را بر مبنای فرض صفر آماری زیر آزمون می کند:
H0: بین خطاها خود همبستگی وجود ندارد.
H1: بین خطاها خود همبستگی وجود دارد.
اگر آماره دوربین-واتسون بین ۵/۱ و ۵/۲ قرار گیرد، فرضیه H0 آزمون (فقدان همبستگی یا استقلال خطاها) پذیرفته میشود و در غیر اینصورت H1 مبنی بر خود همبستگی خطاهای مدل برآوردی را نمی توان رد کرد . بر مبنای محاسبات انجام شده، آماره دوربین واتسن به همراه ضریب تعیین، ضریب تعیین تعدیل شده وخطای استاندارد به شرح جدول ۴-۴ است:
جدول۴-۴ آزمون استقلال خطاها
ضریب تعیین
ضریب تعیین تعدیل شده
خطای استاندارد
آماره دوربین واتسن
۰۶۸/۰
۰۵۲/۰
۱۹۲۱/۰
۸۵۴۲/۱
با توجه به جدول مزبور مقدار آماره دوربین- واتسون برای مدل رگرسیونی تحقیق حاضر برابر با ۸۵۴۲/۱ که در فاصله ۵/۱ و ۵/۲ قرار دارد است. بنابراین فرض H0 مبنی بر فقدان خود همبستگی بین خطاها پذیرفته شده و می توان بر این مبنا از رگرسیون خطی مرکب استفاده نمود.
لذا، با توجه به تعاریف متفاوت و متنوع از کشتی در سیستمهای حقوقی کشورهای مختلف و همچنین اهمیت فراوان تعریف کشتی، سعی شده در قوانین جدیدالتصویب در همان ابتدای امر به تعریف کشتی بپردازند و این تعریف معمولاً با الگوبرداری از قوانین مدل که توسط سازمانها و اتحادیههای منطقهای ارائه شده، به صورت رویهی واحدی درآمده است؛ بهطور مثال، میتوان از قوانین کشورهای فرانسه، انگلستان و کانادا و چین نام برد که از تعریفهای ارائه شده الگوبرداری کردهاند؛ برای نمونه، در قانون کشتیرانی مدل که مشاور حقوقی سازمان بینالمللی دریانوردی برای کشورهای انگلیسیزبان منطقهی کارائیب تهیه کرده،اینگونه تعریف شده: «کشتی شامل هر نوع شناوری است که در کشتیرانی استفاده میشود.» یا در قانون مدل دیگری که برای کشورهای فرانسوی زبان منطقهی آفریقای مرکزی اتحادیهی اقتصادی این منطقه تهیه گردیده، کشتی اینگونه تعریف شده: «کشتی به هر ساختمان یا ماشین شناور و منقولی اطلاق میشود که با هر میزان تناژ و با هر شکل ظاهری، با برخورداری از قوهی محرکه مکانیکی یا بدون آن، بهطور رسمی و اصولی ناوبری دریایی میکند.»
از طرف دیگر، برخی از کنوانسیونهای دریایی در بخش تعاریف، بهگونهای مقتضی تعریفی را ارائه نمودهاند. مناسبترین تعریف در کنوانسیون سازمان ملل متحد راجعبه شرایط ثبت کشتیها 1986 آورده شده که در مادهی 2 این سند آمده است و مطابق آن کشتی عبارت است از هرگونه شناور دریارو وهدایتشونده با نیروی محرکهی خود که برای حملونقل کالا، مسافر یا هر دو در تجارت دریایی بینالمللی از آن استفاده میشود. بهاستثنای شناورهایی با ظرفیت ناخالص ثبتشده زیر 500 تن.[58]
ب) انواع رهن کشتی:
مادهی 42 قانون دریایی که اولین ماده درخصوص رهن کشتی است، مقرر میدارد: «کشتی مال منقول است و رهن آن تابع احکام این قانون است. رهن کشتی درحال ساختمان یا کشتی آمادهی بهرهبرداری نیز بهوسیلهی سند رسمی باید صورت بگیرد و قبض، شرط صحت رهن نیست. درصورتی که کشتی در اسناد رهن توصیف نشده باشد، منظور از کشتی بدنه، دکلها، دوارها و لنگرها و سکانها و موتور و کلیه وسایلی خواهد بود که برای تحرک و دریانوردی به کار برده میشود».
این ماده متشکل از چند قسمت غیرمرتبط است. عدهای از حقوقدانان معتقدند که جداکردن رهن کشتی که پرواضح است از اموال منقول است از رهن مدنی، کاری عبث و بیفایده است؛ چرا که کشتی مانند دیگر اموال مدیون برای تهیهی پول و وام میتوانست با مقررات عام مدنی، وثیقهی دین قرار گیرد و اذعان داشتهاند که نویسندگان قانون دریایی دو موضوع مالبودن کشتی از یک سو و اصول ادارهی آن در دریا از سوی دیگر را مخلوط کردهاند.[59]
اما، با توجه به ضرورتهای بازرگانی و حجم گستردهی حملونقل دریایی و لزوم ترغیب صاحبان سرمایه به انعقاد عقد رهن، این ادعا بیدلیل می کند؛ چرا که اصول ادارهی امور کشتی قطعاً در قراردادها و معاملاتی که کشتی موضوع آن است، تأثیر بسزایی دارد. قسمت دیگر ماده اذعان میدارد که رهن کشتی درحال ساختمان و کشتی آمادهی دریانوردی بهوسیلهی سند رسمی باید انجام شود. از این جمله میتوان برداشت نمود که قانونگذار دریایی در رهن کشتی تفکیکی قائل شده است که اجمالاً به بررسی آن خواهیم پرداخت.
عمده دلیلی که لزوم تعریف کشتی را مشخص میکند، این است که محدودهی معاملات و قراردادها از جمله رهن را معین میکند، مثلاً، برخی از کشورها، مانند انگلیس، کشتی درحال ساختمان را قابل ثبت نمیدانند و در نتیجه، شامل رهن مقدم نمیشود[61]؛ چرا که کشتی باید قابلیت فنی برای سفر دریایی را داشته باشد و کشتی درحال ساختمان این توانایی را ندارد؛ پس، نمیتواند موضوع رهن دریایی واقع شود. برخی دیگر از کشورها، از جمله فرانسه،درخصوص کشتیهای درحال ساخت، به قصد مالک آینده یا نیت کسی که دستور ساختن کشتی را داده است، توجه مینمایند.[62]
اما، در حقوق ما، همانطور که گفته شد، عمده دلیلی را که به واسطهی آن مالک کشتی نیاز به اخذ وام دارد، پرداخت هزینههای ساخت کشتی میدانند. درواقع، ساخت کشتی هزینههای زیادی دربردارد؛ بنابراین، مالک کشتی باید اقدام به اخذ وام نماید تا بتواند این مخارج را بپردازد. اینجاست که ضرروت وجود یک نهاد حقوقی به نام رهن دریایی آشکار میشود؛ چرا که به قول نویسندگان قانون دریایی اگر این نهاد نبود، رهن مدنی نمیتوانست از حقوق پرداختکنندگان وام حمایت کند و درنتیجه، آنها رغبتی به پرداخت چنین وامهای کلانی به مالکان نداشتند.
نکتهای که در تمایز این نهاد حقوقی با رهن مدنی باید عنوان گردد این است که در رهن دریایی، مالک کشتی اقدام به رهندادن مالی میکند که هنوز به وجود نیامده است و چنین موضوعی در رهن مدنی بیسابقه و نپذیرفتنی است. طبق مادهی ۷۷۴ قانون مدنی، مال مرهون باید عین معین باشد و ضرورت موجودبودن در مفهوم عین معین نهفته است. بهعلاوه، شرطبودن قبض در تحقق رهن مدنی، وجود مال مرهون در حین انعقاد عقد رهن را ایجاب میکند و نتیجتاً رهن مالی که موجود نیست و هنوز ساخته نشده است، در قانون مدنی باطل است.
تنها موضوعی که میتواند این نهاد را در امور دریایی توجیه نماید، ضرورت اعطای وام به مالک کشتی درجهت به وجود آمدن کشتیهای مدرن و درنتیجه، توسعهی حملونقل دریایی خواهد بود.
نکتهای که علیرغم سکوت قانونگذار باید یادآور شد این است که درصورتی این نوع کشتیها میتوانند موضوع عقد رهن قرار گیرند که قبلاً مراحل ثبت موقت را به شرح مادهی 25 آییننامهی ثبت کشتیها و شناورها، مصوب 10/9/1344 هیأت وزیران، طی کرده باشند و سپس رهن در دفاتر اسناد رسمی ثبت شود. سازمان بنادر و کشتیرانی میتواند از تاریخی که تیر اصلی کشتی بر روی آن نصب میشود، سند ثبت موقت صادر کند. بدین منظور، سازندگان کشتی باید اظهارنامهای مشتمل بر شمارهی ردیف ساخت و مشخصات تفصیلی کشتیِ در دست ساختمان را تهیه و به ادارهی مرکزی ثبت کشتیها ارائه کنند. سند ثبت موقتی که بدین صورت تحصیل میشود، پس از تکمیل ساختمان کشتی و تحویل آن به مالک، از درجهی اعتبار ساقط بوده و باید به ادارهی مرکزی ثبت کشتیها مسترد شود. سپس ادارهی مرکزی ثبت کشتیها به کلیه مدارک ارائهشده رسیدگی میکند و کشتی را در دفتر ثبت کشتیها به ثبت و مندرجات آن را به امضای صاحب آن یا نمایندهاش میرساند.[63]
به روشنی معلوم است که کشتی و کشتی درحال ساختمان به طریق اولی باید به ثبت برسد تا معاملات و حقوق وارد بر کشتی به رسمیت شناخته شود و دارای آثار حقوقی مربوط گردد.
در حقوق آمریکا، رهن در قبال سرمایهگذاری در ساخت کشتی از حوزه قضایی و قلمرو حقوق دریایی خارج است و در نتیجه، از قوانین فدرال پیروی نمیکندو تابع قوانین ایالتی است و تنها پس از اتمام ساخت، قابلیت به رهن نهادن برای اخذ وام طبق قانون رهن کشتی فدرال را دارد.[64]
اینگونه رهن اصولاً به وسیلهی مالک و به منظور تحصیل اعتبار برای پرداخت مخارج یومیه و جاری کشتی منعقد میشود. اما، همیشه اینگونه نیست؛ چرا که در حین سفر دریایی گاهی شرایطی پیش میآید که فرمانده که مالک کشتی هم نیست، به دلیل ضرورت باید اقداماتی فوری جهت حفظ جان مسافران یا بار کشتی انجام دهد. به همین دلیل، در مادهی 89 به این شرایط اضطراری و فوری اشاره شده است؛ لذا، در وهلهی اول، فرمانده باید کشتی را به رهن بگذارد تا وجوه لازم برای ادامهی سفر دریایی را کسب کند و همینطور که در مادهی 90 آمده است: «اگر کشتی قادر به حرکت نباشد، فرمانده میتواند با رعایت تشریفات مادهی 89 بار را به کشتی دیگر انتقال دهد و از طریق وثیقه دادن کشتی، کرایه بار و سایر هزینهها را تا بندر مقصد تأمین و پرداخت نماید».
بند دوم: رهن کرایهی باربری
یکی از اقسام رهن دریایی که حائز اهمیت فراوان است، رهن کرایهی باربری است. این قسم رهن، بهصراحت قانونگذار دریایی در مادهی 89 قانون پیشبینی شده که از وظایف خاص فرماندهی کشتی در شرایط استثنایی است. با توجه به اینکه رهن کرایهی باربری یکی از نقاط افتراق رهن مدنی و رهن دریایی است و در شرایط خاص امکانپذیر است، در این مبحث ابتدائاً تعریفی از کرایهی باربری ارائه خواهد شد و سپس، به تبیین قابلیت رهن کرایهی باربری خواهیم پرداخت.
الف.مفهوم کرایهی باربری[65]
قانون دریایی در فصل مربوط به باربری دریایی صراحتاً کرایه حمل را تعریف ننموده است. گرچه قرارداد باربری را اینگونه تعریف کرده: «قرارداد باربری فقط قراردادی است که براساس بارنامهی دریایی یا اسناد مشابه دیگری که برای حملونقل کالا از طریق دریاست منعقد میشود و این اسناد که به استناد قرارداد اجارهی کشتی رابطه بین متصدی باربری و دارندهی بارنامه یا سند مذکور از زمان صدور را تعیین کند، قرارداد باربری تلقی میگردد» (بند 2، مادهی 52 قانون دریایی).
بنا به مادهی 337 قانون تجارت: «متصدی حملونقل کسی است که در مقابل اجرت، حمل اشیاء را برعهده دارد». میتوان دریافت که قرارداد باربری عقدی معوض است و کرایهی باربری طلبی است که متصدی حمل از طرف مقابل قرارداد دارد. به عبارت دیگر، یکی از وظایف و تعهدات فرستنده کالا در قراردادهای حملونقل و باربری دریایی، پرداخت حقالزحمه یا اجرت مورد توافق به متصدی باربری است.
معمولاً اجرت را در هنگام تحویل کالا و به میزانی که واقعاً تحویل شده است،میتوان پرداخت، مگر اینکه خلاف آن شرط شود. گاهی در قرارداد شرط میشود که اجرت از پیش، پرداخت شود و در مواردی هم کرایه به نسبت قابل پرداخت خواهد بود و اگر گیرندهی کالا آن را تحویل نگیرد، ممکن است مالک کشتی استحقاق دریافت کرایهی بازگرداندن آن را هم پیدا کند.[66]
دربارهی تعیین میزان کرایهی باربری اصولاً طرفین قرارداد از آزادی کامل و تام برخوردارند. اما، معمولاً در قراردادهای باربری، معیارهایی برای تعیین میزان کرایه حمل وجود دارد که اجمالاً به آنها اشاره میکنیم:
ـ گاهی میزان کرایه براساس روز و ماه یا براساس سفر معین تعیین میشود.
ـ گاهی براساس وزن کالا و گاهی هم حجم آنها یا هر دو معیار با هم درنظر گرفته میشوند.
ـ گاهی اجرت براساس تعداد دستگاهها و ماشینآلات که بارگیری شده مشخص میشود.
ـ شیوهای که جدیداً رایج شده، تعیین کرایه براساس قیمت کالا است و تعیین قیمت کالا هم بنابر توافق طرفین ممکن است براساس ارزش و کمیت کالا در بندر مقصد و به هنگام تخلیهی بار یا در زمان بارگیری مشخص شود و اغلب شرط میشود که در بندر مقصد و به هنگام تخلیه محاسبه و پرداخت شود؛ چرا که در زمان بارگیری اغلب امکان دقت و تحقیق در کمیت و مقدار کالا وجود ندارد.[67]
مادهی 89 قانون دریایی در شرایط اضطراری که کشتی برای تأمین مخارج ضروری و فوری احتیاج به تأمین اعتبار دارد، در وهلهی اول رهن خود کشتی و کرایهی باربری را جهت تأمین اعتبار پیشبینی کرده است. از لحن این ماده برمیآید که قانونگذار در شرایط اضطراری رهن کشتی و رهن کرایهی باربری را همعرض دانسته است؛ یعنی فرمانده میتواند بنا به مصلحت، یا کشتی را به رهن گذارد یا کرایهی باربری و اولویتی بین این دو نیست.
باید یادآور شد که برخی کرایه حمل را از مصادیق منفعت دانستهاند؛ زیرا، درواقع عایدی کشتی است که تدریجاً حاصل میشود و از عین نمیکاهد[68]، لیکن در این پایاننامه از منظر دینبودن بررسی میگردد.
ب. قابلیت رهن کرایهی باربری
پیش از پرداختن به موضوع قابلیت رهن کرایهی باربری، مناسب است در ابتدا تعریفی از رهن دین که در میان فقهای امامیه مطرح است، ارائه شود.
فقهای امامیه، دین را مالی کلی دانستهاند که به سببی در ذمهی یک شخص برای شخص دیگر ثابت است.سبب ثبوت دین در ذمه، گاهی از امور اختیاری، مانند قرض و مبیع در سلم و ثمن در نسیه و گاهی از امور قهری، مانند مصادیق ضمان است[69].با این وجود، در هیچ یک از آراء و آثار فقهاء، تعریفی مستقل از رهن دین بیان نشده و صرفاً به حکم آن پرداخته شده است. با دقت در مبانی استدلال فقهای امامیه میتوان رهن دین را عقدی دانست که به موجب آن بدهکار، طلب خود از دیگری را وثیقهی بدهی خود قرار میدهد تا در صورت عدم پرداخت دین در سر رسید یا تعذر پرداخت، بستانکار قادر به استیفای طلب خود از محل رهینه باشد؛ بنابراین، رهینه درواقع طلب است و نه دین. با این وجود، عقد مذکور در میان فقهاء به رهن دین شهرت یافته است. حال آنکه اطلاق عنوان «رهن طلب» مناسب با حقیقت این نهاد است.اما، به لحاظ تداول این عبارت در میان فقهاء، از آن با عنوان «رهن دین» یاد میشود.[70]
قانون مدنی صریحاً به بطلان رهن دین حکم داده است (قسمت اخیر مادهی 774 ق. م).اما، در مقابل، قانون دریایی، بهصراحت رهن کرایهی باربری را ،با لحاظ شرایط مقرر، صحیح دانسته است. در این مبحث ابتدائاً به بررسی دلایل فقهی و حقوقی بطلان رهن دین در قانون مادر و سپس، به دلیل صحت رهن دین در امور تجاری و به خصوص در رهن دریایی خواهیم پرداخت.
شایان ذکر است که بطلان رهن دین، مطالبات خاص را دربرنمیگیرد و منظور از مطالبات خاص، دیونی هستند که سند معرف آنان ارزش مبادلهای مستقلی دارند، به صورتی که با قبض و اقباض آنها نقل و انتقال صورت میگیرد. در اینگونه موارد در دید عرف، ارزش موضوع آنها چنان با عین سند مخلوط شده که انتقال و قبض اسناد بهمنزلهی انتقال و قبض اموال موضوع آنهاست. از جملهی این مطالبات و صحت رهن آنها میتوان به اسکناس، اسناد در وجه حامل یا سهام بینام شرکتها اشاره کرد. اما، اوراق تجاری با نام یا اسنادی که در حکم طلب شناخته شده است، قابل رهن نیست.[71]
نظر به اینکه برخی از شارحان و حقوقدانان، بین زمانیکه دین به صورت ابتدایی در رهن قرار گرفته باشد و زمانیکه دین بهعنوان بدلِ رهن دیگری مورد رهن قرار گیرد، تفاوت قائل شدهاند، لذا هر دو حالت را بررسی خواهیم کرد.
برابر نص مادهی 774 قانون مدنی: «مال مرهون باید عین معین باشد و رهن دین و منفعت باطل است» که این ماده ناظر به رهن ابتدایی است و صراحتاً رهن دین را باطل میداند. اما، درخصوص رهن بدلی برخی از حقوقدانان با توجه به نص مادهی 791 معتقدند «اگرچه رهن دین و منفعت ابتدایی باطل است، ولی اگر بعد از عقد رهن به عللی از علل قانونی رهینه مبدل شد و بهعنوان جبران تلف رهینه عین کلی یا وجه نقد گرفته شده، اشکالی ندارد که همان بدل جایگزین رهینه باشد.»[72] بدین ترتیب از جملات این مؤلف چنین برداشت میشود که در این صورت رهن دین بدلی صحیح است. بااینحال به نظر میرسد که مادهی 791 چنین صراحتی نداشته باشد و نمیتواند مستمسکی برای جواز رهن بدلی دین قلمداد گردد؛ زیرا، اگرچه این ماده از حیث ویژگیهای بدل به رهن داده شده ساکت است، ولی این سکوت دلالت بر این امر ندارد که هر نوع مالی میتواند بهعنوان بدل در رهن مرتهن قرار گیرد و سایر مواد قانون مدنی و خصوصاً ماده 774 میبایست در تفسیر مادهی 791 مدنظر قرار گیرند؛ لذا مدلول مادهی 791 تنها جواز دادن بدل است که میتواند مثل یا قیمت باشد که قیمت براساس اسکناس تقویم میشود و رهن اسکناس صحیح شناخته شده است؛ بنابراین باید گفت رهن دین چه به صورت ابتدایی و چه به صورت بدلی براساس قانون مدنی باطل است.[73]
حال باید دید عمده دلیل بطلان رهن دین چیست. به عقیدهی مشهور فقهای امامیه، علت اساسی بطلان، عدم امکان قبض دین و عدم اطمینان به وصول حق طلبکار از محل وثیقه است[74]؛ زیرا، به عقیدهی ایشان دین امر کلی و اعتباری است که در خارج از ذهن موجود نیست و ازاینرو، قبض آن نیز غیرممکن است و همچنین گفتهاند: «قبضِ مصداقی از کلی که مدیون آن را تعیین میکند، نمیتواند بهعنوان قبض کلی تلقی گردد، هرچند که در هبهی مافیالذمه قبض کلی با تعیین فرد تحقق مییابد و در رهن متبادر از قبض، تنها قبض خودِ مال مرهون است نه قبض مصداق آن.»[75]
تحت نفوذ همین نظر اکثریت و شاید به علت شهرت علمی گویندگان آن باشد که نویسندگان قانون مدنی متقاعد گشتهاند که رهن دین باطل است.[76]
بنابراین،در خصوص دلایل قائلین به بطلان رهن دین میتوان اختصاراً به موارد زیر اشاره کرد:
ـ«رهن دین به دلیل ضرورت عینبودن رهینه و عدم امکان قبض دین، محکوم به بطلان است؛ چرا که دین، مالی کلی و فاقد وجود خارجی است و قابلیت قبض و تسلیم را ندارد و در رهن دین، تحقق مفهوم قبضی که شرط وقوع عقد است، محل تردید است؛ زیرا، ظاهر نصوص وارده حکایت از این دارد که آنچه به قبض داده میشود، باید خود رهینهای باشد که موضوع عقد قرار گرفته، نه فردی از افراد آن، هرچند بر آن قبض عرفی اطلاق شود؛ زیرا، قبضی که از ادله به ذهن متبادر میشود با قبض عرفی ملازمهای ندارد.