به عنوان مثال امر به معروف را در مباحث نظرى واجب مىشمرند ولى در عمل گرفتار شبهۀ تقیه مىگردند؛ و بزرگترین امر به معروفها مبارزه با حکام فاسد غیر دینى را خلاف تقیه مىشمرند. بى توجه به این که تقیه نیز براى حفظ اسلام و کیان اسلامى است و چنانچه تقیه، ذلت و شکست اسلام را به دنبال داشته باشد، مجالى براى آن نیست.
کتاب جهاد را احیانا بحث مىکنند، ولى ناخودآگاه معتقدند که در زمان غیبت هیچ تکلیفى جز دعا کردن براى ظهور حضرت حجت، متوجه امت اسلامى نیست! کتاب حدود را مورد بررسى قرار مىدهند ولى ناخودآگاه معتقد مىشوند که اجراء آن منوط به حضور امام معصوم است. نهایتا اکنون حدود الهى تعطیل مىباشد!
کتاب قضاء را مطالعه مىکنند و بر این باور مىشوند که باز بودن باب آن منوط به وجود مجتهد مطلق است و در صورت نبود آن باید قضاوت نباشد و بسیارى دیگر از این قبیل ذهنیتها که هم بر زندگى اجتماعى برخى سایه افکنده[۱۵۷] و هم بر نظریات فقهى آنان و چه بسیار احتیاطها که منشأ آن، وجود همین جوّهاست.
در همین راستا، امام مىفرماید: «ما باید سعى کنیم تا حصارهاى جهل و خرافه را شکسته تا به سر چشمه زلال اسلام ناب محمدى صلى الله علیه و آله برسیم و امروز غریبترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانى مىخواهد و دعا کنید من نیز یکى از قربانیهاى آن گردم»[۱۵۸].
آنچه او در این گفتار از آن به عنوان قربانى شدن یاد کرده همان طعن و تهمت و ناسزاهاست که ممکن است از ناحیه خرافهپردازان و دانش ستیزان و کوتاه نظران و جمود گرایان به خاطر ارائه برخى نظرات واقعى اجتهادى، به ایشان زده شود! به هر حال راه مبارزه با چنین حصارهایى همان است که او، بدان اشاره فرموده، یعنى: حریت و فداکارى و اقدام به شکستن خرافهها و ملاک قرار دادن مبانى راستین اجتهاد و واقعیتها وبدون توجه به آنکه عامه مردم چه میپسندند تا فقها بتوانند با اجتهادی پویا مسائل مستحدثه جوانان را حل نمایند؛ و مانع از دینگریزی آنان گردند.
شهید مطهری به این واقعیت اشاره کرده و میفرماید: «دو بیماری خطرناک که همواره آدمی را در این زمینه (انطباق با پیشرفت و همرنگ نشدن با انحرافات) تهدید میکند؛ بیماری جمود و بیماری جهالت است. نتیجه بیماری اول، توقف و سکون و بازماندن از پیشروی و توسعه است و نتیجه بیماری دوم، سقوط و انحراف است. جامد از هر چه نو است، متنفر است جز با کهنه خو نمیگیرد و جاهل، هر پدیده نوظهوری را به نام مقتضیات زمان، به نام تجدد و ترقی، موجّه میشمارد. جامد، هر تازه ای را فاسد و انحراف میخواند و جاهل، همه را یکجا به حساب تمدن و توسعه و علم و دانش میگذارد…جامد و جاهل، متّفقاً، فرض میکنند که هر وضعی که در قدیم بوده است جزء مسائل و شعائر دینی است، با این تفاوت که جامد، نتیجه میگیرد که این شعائر را باید نگهداری کرد و جاهل، نتیجه میگیرد اساساً دین ملازم است با کهنه پرستی …»[۱۵۹].
نتیجتاً آنکه فقیه همانگونه که شهید مطهری و امام بیان نمودند باید از اوضاع و شرایط زمان خود آگاه باشد و همگام با مسائل روز حرکت کند و این مسائل را در فتواهای خود مدنظر داشته باشد وگرنه فتواهایی که دائم در حال تکرار مکررات میباشند قادر به جذب مخاطب جوان نخواهند بود.
از اهداف کلی دعوت انبیا و رسولان الهی همان رسیدگی به شکایات و ظلمهایی است که در حق مظلومین میشود. شریعت اسلام این وظیفه را شایسته هر شخصی نمیداند؛ بلکه تصدی آن را بنابر شرایط خاصی میداند و آنکه فاقد آن صلاحیت باشد را رد کرده و اطاعت از او را بر خلاف ایمان قلمداد نموده است.
«یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ؛[۱۶۰] آنها مىخواهند از دادگاه طاغوت حکم بگیرند، درحالىکه به آنها امر شده بود نسبت به طاغوت و احکام وى کفر بورزند.» حضرت علی «علیهالسّلام» در مقام تأکید به شریح قاضی میگوید: یَا شُرَیْحُ قَدْ جَلَسْتَ مَجْلِساً لَا یَجْلِسُهُ إِلَّا نَبِیٌّ أَوْ وَصِیُّ نَبِیٍّ أَوْ شَقِیٌّ».[۱۶۱]
در عصر غیبت این منصب و مسئولیت بر عهده فقیه گذاشته شده تا حق اظهار رأی و دادرسی برای حل و فصل اختلافات را داشته باشد؛ زیرا فقیه وارث پیامبر و حجت از جانب آنان است. «فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً…»[۱۶۲]
امام خمینی در رابطه با اهمیت این منصب و نقش ناصواب آن در دینگریزی جوانان به قضات میگوید:
«مسئله قضاوت یک مسئله بسیار خطیرى است. شماها که قاضى هستید، بسیار برایتان خطرناک است. اگر ملاحظه روایات کرده باشید، مىبینید که مسئله چقدر مشکل است. شما با ابروی مردم، با جان مردم، با اموال مردم، سر و کار دارید. چنانچه خداى نخواسته به طور دقیق؛ به طور شایسته عمل نشود، علاوه بر مسئولیت شرعیه نسبت به اصل قضیه، یک مسئولیت بزرگترى هم هست؛ و آن این است که شما قاضى جمهورى اسلامى هستید و ممکن است که جمهورى اسلامى در خطر بیفتد؛ یعنى وِجههاش یک وِجهه ناشایستهاى بشود. شما مىدانید که الآن اشخاص مختلف با اغراض شیطانى در صدد این هستند که این چهره اسلامى جمهورى را مُشوَّه کنند. یکى از راههاى مشوَّه شدن، همین دادگاههاست که اگر خداى نخواسته در دادگاهها یک امر خلافى واقع بشود، این فقط به دادگاه صدمه نمىزند، به جمهورى فقط صدمه نمىزند، به اسلام و اعتقادات مردم و جوانان ضربه مىزند؛ و صدمه، صدمه به اسلام است.»[۱۶۳]
از این رو فقیه زمانی که در منصب قضاوت جای میگیرد باید سعی کند بر اساس شرع و حقیقت اسلام قضاوت کند تا همانگونه که امام فرمودند سبب نشود که اسلام چهرهاش مخدوش گردد؛ زیرا جوان وقتی در آن اسلامی که فقیه با قضاوتش به تصویر کشیده چیزی به نام عدالت نبیند طبیعتاً از آن رویگردان میشود.
انسان بنابر آنکه موجودی اجتماعی است و قادر به زندگی فردی نمیباشد، شکوفایی و استعدادش در پرتو زندگی اجتماعی تجلی یافته است،[۱۶۴] و از طرفی چون دارای طبع و سلیقۀ متنوع و فزونخواهی است وجود نزاع و اختلاف و انجام هر کار غیر انسانی و شرعی، امری بدیهی میباشد. از این روی وجود قوانین بر پایۀ حق و باطل، مقولهای عقلانی است؛ زیرا نبود مقررات و ظوابط جاکم، به هر کسی این اجازه را خواهد داد که دست به هر گناهی بزند و این خود فضای مناسبی ایجاد میکند برای فاصله گرفتن جوانان از ارزشهای دینی و اخلاقی و زمانی که عدهای بخواهند ارزشها را زیر پا گذاشته به دنبال لذات و هواهای نفسانی باشند طبعاً فساد به مرور فراگیر خواهد شدکه؛ این خود به خود دینگریزی را به همراه دارد.[۱۶۵]
شایسته است قاضی معرفت و معنویت را با رفتار خود بیامیزد و بدون آن دست به عملی نزند، بویژه در منصب قضاوت که رفتار او به نوعی با جامعه گره خورده و جوان او را با علمش که برگرفته از دین است محک میزند اگر او ناعادلانه حق آن جوان را نادیده انگارد دین را از او سلب کرده است. لذا مسئولیت اعمال اجتماعی از کارهای فردی که اثر اجتماعی ندارد خطیرتر است و هر چه گستره آثار در رفتار بیشتر باشد، معرفت هم عمیقتر خواهد شد.
میتوان به آخوند گزی اشاره نمود که در قضاوت به حسن خلق وگشاده رویی مشهور بود و همه در نظرش یکسان بودند، وی کمتر به قول و شهود اکتفا میکرد و بیشتر سعی در حل اختلافات با کد خدامنشی و صلح داشت.[۱۶۶]
قاضی علاوه بر این معرفت عقلانی نیاز به شناخت بالاتری چون شهود قلبی دارد که عقل از آن عاجز است؛ از این رو قاضی برای رهایی از لغزشهای قضایی نیازمند اینچنین درکی است؛ و برای انجام این امر باید در کارهای خود نوعی مراقبه و مشارطه و محاسبه روزانه داشته باشد. سیمای قاضی نسبت به پاکان و پرهزگاران درهمتنیده متفاوت است غیر از این چهره، قضاوتی دروغین است. کسی شایستگی مسئولیت قضاوت دارد که قادر به حفظ این سیما باشد که برای آن دو امر لازم است
فقیهای که خواستار منصب قضاوت است باید بیندیشد که آیا قادر به دست یابی به آن طهارت نفس و تقوا هست؛ زیرا همین بیتقوایی و تمایلات نفسانی و بیتوجهی نفس آدمی را به گمراهی و ضلالت کشانده است؛ گناه اگر در جامعه ای رواج یابد، عصیان وسرکشی، طغیان خواهد کرد و افراد جامعه خواه ناخواه زمینه انحطاط و نابودی ملت خود را فراهم میکنند؛ چرا که بین گناه و عصیان و ویرانی جامعه رابطهای ملموس وجود دارد[۱۶۷] چه بسا جوانانی که با دیدن فساد قاضیان دیدگاهشان نسبت به دین تغییر کرده است و به کلی انجام عبادات و احکام الهی را کنار گذاشتهاند.
«أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ کَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ کَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَ آثَاراً فِی الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ:[۱۶۸] آیا در زمین نگردیدهاند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها زندگی میکردهاند، چگونه بوده است».
- باید در مقابل شغل خود احساس مسئولیت و تکلیف کند نه آنکه با دنیا گرایی در پی درآمد بیشتر و مقام و شهرت باشند که این خود بزرگترین آفت در مسیر دینزدایی یک جامعه است. نیاز است قضات سعی و تلاش خود را مبذول دارند تا با عمل به تعالیم شریعت آن خصال و سیمای قضات را حفظ نمایند؛ چه بسا قاضیانی که به دلیل گرفتاری در شهوت و دنیاطلبی سیمای این صنف را لکه دار نموده و زمینه ساز انحراف و دینگریزی در جوانان شدند.
حضرت علی «علیهالسّلام» میفرماید: در زمینه انتخاب قاضى از هر جهت دقت کن دقّتى بلیغ و رسا که این دین اسیر دست اشرار بود، در آن به هوا و هوس عمل مىکردند و وسیله دنیا طلبى آنان بود[۱۶۹]
ولایت امری بسیار مهمّ است؛ و حقیقت دین و دنیاى انسان به آن بستگى دارد؛ زیرا ولایت، شأنش آمریّت و حکومت بر مسلمانان و بلکه بر همۀ افراد بشر است؛ و این تنها راهى است که تمام سعادتها و شقاوتها، خیر و شر بالاخره نجات مردم و جوانان به آن راه بسته است. هر ملّتى به هر کمالى رسیده است، در اثر ولایت وَلىِّ آن قوم بوده و بر عکس هر ملّتى که مردم و جوانهایش به بدبختى و ضلالت و دینگریزی کشیدهشدهاند، در أثر ولایت وَلىِّ آن قوم بوده است، که آنها را به سوى آراء و أهواء شخصیّه کشیده و از صراط مستقیم منع کرده است.[۱۷۰]
ولایت به معنای والی بودن، مدیر بودن و اجرا کننده است و اگر گفته میشود: «که فقیه ولایت دارد؛ یعنی از سوی شارع مقدس، تبیین قوانین الاهی و اجرای احکام دین و مدیریت جامعه اسلامی در عصر غیبت، بر عهده فقیه جامع الشرایط است».[۱۷۱]
ولی باید سه ویژگى داشته باشد; «اجتهاد مطلق»، «عدالت مطلق» و «قدرت مدیریت و استعداد رهبرى». یعنى از سویى باید دین اسلام را به طور عمیق و با استدلال و استنباط بشناسد و از سوى دیگر، در تمام زمینه ها، حدود و ضوابط الهى را رعایت کند و از هیچ یک تخطى و تخلف ننماید و از سوى سوم، استعداد و توانائى مدیریت و کشوردارى و لوازم آن را واجد باشد.
اکنون هر یک از این سه ویژگى را مورد بررسى قرار مى دهیم.
فقیه، مجاهدی در راه خداست؛ اما تفاوتش با رزمندهها آن است که او برای حاکمیت دین خدا اسلحه به دست میگیرد و از مرزهای حکومت اسلامی دفاع میکند اما فقیه قلم به دست گرفته و از مرزهای عقیدتی حراست و پاسداری میکند، امام صادق «علیه السّلام» مىفرماید: عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِی الثَّغْرِ- الَّذِی یَلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ، یَمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا، وَ عَنْ أَنْ یَتَسَلَّطَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ؛[۱۷۲] دانشمندان همانند مرزدارانى هستند که در برابر لشکر ابلیس صف کشیدهاند و از حمله کردن آنها به افرادى که قدرت دفاع از خود ندارند جلوگیرى مىکنند. و مانع میشوند از اینکه ابلیس بر آنها مسلط شود.
اسلام مجموعهای منسجم است بهگونهای که دیانتش عین سیاست و سیاستش عین دیانت است و فقیهی که نسبت به این مجموعۀ منسجم آگاهی کامل نداشته باشد به نوعی مجتهد مطلق نیست و صلاحیت ولایت بر مردم و جوانان را ندارد و کسی که شایستگی نداشته باشد دیر یا زود آن ملت را به تباهی و بیدینی میکشاند.
فقیهِ حاکم بر نظام اسلامى، که در عصر غیبت، مجرى و حافظ و مبین قرآن است، باید به تمام جوانب آن آگاه باشد. او باید علاوه بر شناخت احکام و معارف قرآن کریم، روایات رسیده از عترت «علیهم السّلام» درباره انسان و جامعه را نیز به خوبى بررسى نماید و به شناختى کامل و جامع از احکام اسلام برسد. اگر شخصى برخى از مسائل اسلامى برایش حل نشده و خود نمىتواند آنها را عمیقا بررسى نماید، چگونه میخواهد پاسخگوی نسلی باشد که هزران دشمن با ایجاد هزران شبهه او و اعتقاداتش را نشانه رفتند. و بدنبال فرصتی میگردند تا او را از ارزشهای اسلامی و دینی بکلی دور کنند؛ ازاینروی فقیهى قابلیت مرجعیت تقلید را دارد که با پاسخگویی به مسائل جدید و مستحدثه باعث جذب جوانان به سوی دین گردد.
عادل و با تقوا باشد که وجود نیروی معنوی عدالت و تقوی است که او را از ارتکاب گناهان و ترک واجبات نهی میکند؛ زیرا فقیهای که توانایی کنترل تمایلات نفسانی خود را نداشته باشد چگونه میخواهد سکان این کشتی را در دریای پرتلاطم فرهنگ وارداتی غرب هدایت کند و مانع از دینگریزی جوانان در مقابل هجوم هجمههای فرهنگی به سمت آنان شود.
أمیرالمؤمنین «علیه السّلام» مىفرماید: «فَإذَا أَدَّتِ الرَّعِیَّهُ إلَى الْوَالِى حَقَّهُ، وَ أَدَّى الْوَالِى إلَیْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَیْنَهُمْ … وَ إذَا غَلَبَتِ الرَّعِیَّهُ وَالِیَهَا، وَ أَجْحَفَ الْوَالِى بِرَعِیَّتِهِ اخْتَلَفَتْ هُنَالِکَ الْکَلِمَهُ …:[۱۷۳] زمانى که حقّ و عدالت بر قرار شود، تمام جهات دیگر در سایۀ اوست؛ و چنانچه اختلاف پیدا بشود و حقّ از بین برود، تمام مفاسد از آنجا سرچشمه مىگیرد».
یکی از وظایف فقیه هدایت، رهبری، ناصحیت و خیرخواهی و پیشگیری از انحطاطها ی اخلاقی جوانان است. این رو امام در عین ستایش جوانان با نظارت کامل بر جامعه و در نظر گرفتن شرایط پرخفقان ایران که هرروز رژیم شاهنشاهی با واردات برنامههای متنوع و البته مبتذل غربی میزبان جوانان متدین بوده تا بتواند دین و ناموس آنان را به تاراج ببرد، آن جوانان را از خطر دین گریزی آگاه نموده و توصیه میکند:
«از جوانان، دختران و پسران، مىخواهم که استقلال و آزادى و ارزشهاى انسانى را و لو با تحمل زحمت و رنج، فداى تجملات و عشرتها و بىبند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بىوطن به شما عرضه مىشود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهى شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگى کشیدنتان و مصرفى نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمىکنند؛ و مىخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده و به اصطلاح آنان «نیمه وحشى» نگه دارند.»
از بزرگترین آفت های اخلاقی که دامنگیر یک فقیه به عنوان رهبر یک جامعه میشود دنیا زدگی است و به تبع آن، میتواند کارگزاران و مسئولین را هم گرفتار خود کند، همچون گرفتن کنفرانس، سمینار، جشنواره و… در مناسبت های مختلف با رد کردن آمارهای کزایی ازیک سو وخرج های کلان از سوی دیگر چهره اسلام را زشت و مخدوش میکند.
آری! وقتی مسئولین خود به ندای اسلام که مبارزه با اسراف و تجمل گرایی است گوش نمی سپارند چگونه میتوان از مردم بخصوص جوانان توقع خوش بینی به اسلام را داشت علاوه بر این اینها، تجمل گرایی فرصت چندانی برای خدمات ارزنده کارگزاران باقی نخواهد گذاشت.
امام علی «علیهالسّلام» میفرماید: من به عنوان رهبر یک جامعه اسلامی خود را موظف میبینم که در سطح پایین ترین افراد جامعه از نظر خوراک و پوشاک و مسکن باشد تابتوانم بهتر درد فقیران را بفهمم.
اگری نظری به زندگی رهبر خود حضرتآیتالله خامنهای بیاندازیم این سادگی و زهد را به خوبی مشاهده خواهیم کرد؛ به گونهای که حتی یک دکتر خانوادگی ندارند. در صورتی که در بسیاری از کشورها، پایینترین رده های کشوری و لشکری یک دکتر خانوادگی برای خود دارند اما رهبر ما اینگونه زندگی نمیکند؛ و همین منش و رفتار زاهدانه و پر از صداقت ایشان سبب شد تا جوانان زیادی پیرو خط ولایت شوند و خود را ولایی و فدایی رهبر بنامند.
تاریخ فقه و فقهای امامیه بیانگر آنست که فقیهان ما از خمینی گرفته تا کلینی توانستند با پرورش شاگردان جوان و تدوین کتابهای فراوانی در زمینه های تفسیر، فقه، کلام، فلسفه و… . به مباحث هستیشناسی، معرفتشناسی، انسان شناسی و نظام ارزشی بپردازند و با بیمه نمودن جوانان در حوزه اسلامشناسی نام خود را بعنوان ناجی بشریت از گرداب گناه و تباهی ثبت کنند؛ آنچنانکه آثار بجامانده از شیخطوسی، شیخ صدوق، شیخ مفید و علامه حلی سند محکمی برای توجیه جوانان، دانشپژوهان و نخبگان و تلاش مؤثری برای تبیین عقاید دینی و دفاع از شبهاتی است در پیشگیری از دینگریزی و جدایی از دین میباشد.
در اینجا به برخی از این بزرگواران و آثار برجامانده و شاگردانی که نزد آنان رشد یافتند، اشاره میکنیم.
-حسن بن یوسف بن على بن مطهر حلى، معروف به علامه حلى: یکى از اعجوبههاى روزگار است. در فقه و اصول و کلام و منطق و فلسفه و رجال و غیره کتاب نوشته است.
در حدود صد کتاب از آثار خطى یا چاپى او شناخته شده که بعضى از آنها به تنهایى (مانند تذکره الفقهاء) کافى است که نبوغ او را نشان دهد. علامه کتب زیادى در فقه دارد که غالب آنها مانند کتابهاى محقق حلى در زمانهاى بعد از او از طرف فقها شرح و حاشیه شده است. کتب معروف فقهى علامه عبارت است از: ارشاد، تبصره المتعلمین، قواعد، تحریر، تذکره الفقهاء، مختلف الشیعه، منتهى.
-شیخ محمد حسن صاحب کتاب جواهر الکلام: که شرح شرایع محقق است و مىتوان آن را دائره المعارف فقه شیعه خواند. اکنون هیچ فقیهى خود را از جواهر بى نیاز نمىداند. این کتاب مکرر چاپ سنگى شده است و اخیرا با چاپ حروفى در قطع وزیرى مشغول چاپش هستند و در حدود پنجاه جلد ۴۰۰ صفحهاى یعنى در حدود بیست هزار صفحه خواهد شد.
کتاب جواهر عظیمترین کتاب فقهى مسلمین است و با توجه به اینکه هر سطر این کتاب مطلب علمى است و مطالعه یک صفحه آن وقت و دقت زیاد مىخواهد، مىتوان حدس زد که تالیف این کتاب بیست هزار صفحهاى چقدر نیرو برده است. سى سال تمام یکسره کار کرد تا چنین اثر عظیمى به وجود آورد. این کتاب مظهر نبوغ و همت و استقامت و عشق و ایمان یک انسان به کار خویشتن است.[۱۷۴]
۴-۷-مقصوداز تجسم اعمال
در باره ی نظریه تجسم اعمال و نحوه ی تبدّل اعمال، تعبیرهای مختلف وجود دارد،از جمله گروهی عذاب را تجسم و صورت فعل وآثارنفسانی دانستهاند وگروهی دیگرعذاب را صورت باطنی اعمال دنیوی گفتـهاند.قرآن وروایات دلالت دارنـد،براینکه هرعمـلی که انسـان دراین جهـان انجام می دهد،دو صورت،دو ظهور ودو هویت داردوبا یکی ازآنها دراین دنیا تمثّل می کند و با دیگری در آخرت؛مثلاً،نمازدراین دنیاعبارت است:از یکسری از ذکرهاوحرکات که هویت دنیوی نمازرا تشکیل می دهندولی همین نمازدرآخرت ظهور دیگری دارد و همچنین است اعمال ناشایست(سبحانی،۱۳۷۰: ۱۱۱)،زیرااقتضای این عالم آن است که عمل به این صورت جلوه کندواقتضای عالم آخرت آن است که عمـل به شکل اصـلی وواقعی خودظاهـرشود.عـلامه طباطبـایی درتفـسیرآیه ۱۹سـوره احقـاف می فرماید:«وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا وَلِیُوَفِّیَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ [۲۵۹]». صدرآیه ازنوعی نسبت خاص حکایت می کندوعبارت میانی ازاتحاد بین عمل و جزای آن وذیل آیه ازجزای عادلانه که درواقع سبب نسبت واتحاد مذکور است(طباطبایی،۱۳۸۷: ۱۶۸).
بنابراین مقصود ومراد طرافداران این نظریه، در این مدعا خلاصه میشود که تمام کیفرها و مجازاتهایی که شخص مجرم وگناهکاردرسرای آخرت، تحمل خواهد کرد،از ناحیه خارج و غیر نیست،بلکه اعمال انسان است که در قیامت به صورت عذاب صور موحشه، مانند،عقارب و مارها، متمثّل ومتجسم خواهدشد.اما درباره اینکه، اعمال انسانی چگونه متبدل به اشکال مختلف عذاب، خواهد شد،دو نظریه عمده وجود دارد:
الف)عذاب، تجسم و صورت فعل و لوازم نفسانی است؛ب)عذاب، صورت ملکوتی و باطنی اعمال دنیوی است.
منظور از نظریه اول،این است که انسان در دنیا با انجام هر فعلی، چه حسن و چه قبیح، در صقع نفس وی که جوهر مجرد و فعالی است، اثر وخاصیت آن فعل، پدید میآیدکه این اثرو هیأت موجود در نفس، ابتداء به صورت حال و موقت و قابل زوال و عدم است.اما با تکرار و مداومت، اثر و هیأت آن، در نفس انسانی، به صورت ملکه و خاصیت پایدار، ماندگار میشودو گاهی اثر آن، از صورت ملکه بودن خارج و مبدل به صورت جوهره ثانویه غیر قابل زوال میگردد.
این صور و هیئات رذیله نفس، با توجه به نوع رذیله بودن آنها، مبدل به اقسام عذاب و کیفر میشود که در عالم آخرت، نفس با مشاهده و ادراک آنها-که در حقیقت فعل خود نفس است- معذّب و متألّم خواهد شد.
امانظریه دوم:مراد قائلین آن، این است که برای هر عمل دنیوی انسان دو شکل وجود دارد:صورت اول، صورت ظاهری عمل است؛ مانند،غیبت کردن، خوردن مال یتیم و یا نماز خواندن و روزه گرفتن.صورت دیگر، چهره واقعی و ملکوتی اعمال است که فعلاً دیدگان ما از آنها نهان است. ؛مثلا،صورت واقعی غیبت، خوردن جسد میّت است.صورت واقعی اکل مال الیتیم، خوردن آتش است.صورت واقعی روزه، سپهر از آتش جهنم است و غیره.
انسانهای والاوکمالی وجود دارند که میتوانند، با تهذیب نفس خود موفق به رؤیت صور واقعی و ملکوتی اعمال انسانی بشوند که در این باره، روایات مختلفی وارد شده است[۲۶۰].
۴-۸- اهمیت نظریه تجسم اعمال
مسأله تجسم اعمال، از مسائلی است که مورد تأکید خاص آیات و روایات متعددی، قرار گرفته
است که ایراد و شبهه در باره وجود جهنم و غایت و انگیزه آن و ناسازگاری آن با حکمت و عدالت الهی،عالمان متقدم ومتأخر اسلامی رابرانگیخته است تادرمقام تصحیح وتوجیه آن برآیند.نظریه «تجسم اعمال»یکی از موفقترین راهحلهای ایراد ملاک کیفر اخروی است و از این جهت در میان متکلمان و فلاسفه دین،از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.این مسأله،انگیزه تحقیق و تحلیل دقیق نظریه را مضاعف میکند[۲۶۱].
۴-۹-دیدگاه های مختلف پیرامون تجسم اعمال
نسبت به مسأله تجسم اعمال میان بزرگان اختلاف است.گروهی این نظریه را پذیرفته و گروهی آن را رد کرده اند.در میان قائلان به این مسأله، سه نظر عمده وجود دارد:
۱٫عذاب و نعمتها در آخرت،در واقع همان تجسم اعمال وملکات فاعل آنهاست.طبق این نظریه
هر عملی که انسان دردنیا انجام می دهد،بدون تردید نتیجه انگیزه و نیّاتی است که درجـانش نقش
بسته است.به فرموده قرآن:«کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ[۲۶۲]».به عبارت دیگر،هر انسانی طبق نیّات وتفکرات شکل یافته خودعمل می کند.اساس کار اندیشه وانگیزه است.عملی که باانگیزه های پست حیوانی ویا نیّات واهداف متعالی انجام می گیرد ، تصویری درصفحه روان ازخود باقی می گذارد.اگر این عمل تکرار نشود،بتدریج آن صورت نفسانی کمرنگ ومحو می شود.ولی اگر تکرار شد،تدریجاً پرورش یافته و به شکل ملکه راسخه در می آید و درصحیفه جان انسان ماندگار می شود و پس از مرگ تجسم عینی پیدا می کند.
۳٫نظریه ی سوم،قول به تفصیل است.طبق این عقیده، برخی ازعقاب وثوابهادرحقیقت همان عمل انسان وتجسم آنهاست،(نظریه تجسم اعمال).ولی بعضی دیگر جزای اعمال انسان است(و نه تجسم اعمال)(شریعتی سبزواری،۱۳۸۵: ۳۸۶-۳۸۸).
اماگروهی دیگر از مفسران و متکلمان اسلامی تجسم اعمال را غیرممکن دانسته و همه آیات و روایات دالّ بر آن را به گونه ای تأویل کرده اند.عمده دلیل آنان بر این مدعا این است که اعمال انسان ازمقوله اعراض می باشد.بنابراین ازنظر ایشان نظریه تجسم اعمال مواجه با یک اشکال است وآن اشکال اینکه،وجودعرض قائم به خود نیست وچون اعمال و افعال انسان ازمقوله اعراض بوده و وابسته به انسان هستند،در نتیجه پس از تحقق یافتن نابود می شوندو دیگر چیزی نیست تا اعاده گردد.درحالیکه بنابرنظریه تجسم اعمال،خوداعمال بدون تکیه برجوهر تحقق می یابندواین امری غیر ممکن است.علامه مجلسی پس از نقل نظریه شیخ بهایی درباره تجسم اعمال می گوید:محال دانستن انقلاب عرض به جوهر در این دنیا و ممکن دانستن آن در سرای دیگر نوعی سفسطه است،زیرا دو نشئه ی دنیا و آخرت با هم تفاوتی ندارند، مگر اینکه مرگ و احیای دوباره، میان آن دو فاصله ایجاد کرده است و این تفاوت نمیتواند وجه اختلاف احکام یاد شده باشد(مجلسی،۱۴۰۴ ،۷: ۲۲۹-۲۳۰)؛
جواب آن،این است که این اشکال به سه دلیل برنظریه تجسم اعمال وارد نیست؛ اول آنکه به مقتضای براهین عقلی آنچه تحقق یافت و لباس هستی برتن کرد، دیگر به هیچ وجه معدوم نمیگردد ودرآن مرحله ودرظرف خود که تحقق یافته است، همیشه باقی خواهد ماندوعارض شدن عدم برآن ازقبیل اجتماع وجودوعدم است که محال بودن آن بدیهی است(سبحانی،۱۳۶۹ ،۹: ۴۱۷).دلیل دوم،آنکه قرآن می فرماید:همه چیزدرامام مبین ثابت وباقی است واعمال انسان هم از این حکم کلی مستثنی نخواهد بود.چنانکه می فرماید:«وَمَا یَعْزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِن ذَٰلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ[۲۶۳]»و بالاخره آخرین جواب آنکه، هر چند ما به معاد جسمانی معتقدیم،لکن معنی این سخن،آن نیست که همه قوانین مربوط به نظام دنیوی درحیات اخروی نیزجریان خواهد داشت(کلام علامه مجلسی)،زیرا نظام این عالم نظام مادی و نظام عالم آخرت، نظام معنوی و روحانی تام است وبین این دو سنخیتی نیست تابخواهیم بگوییم قوانین درهر دوعالم یکی است (سبحانی ،۱۳۶۹، ۹: ۴۲۱-۴۱۹).پس ممکن است،قوانینی دراین دنیاحاکم باشد که درعالم دیگرکاربردی نداشته باشدویا بالعکس و لذاسخن علامه مجلسی وجهی ندارد.ازطرفی دیگربرخی دیگرازبزرگان همچون آیت الله حسن زاده آملی قائلندبه اینکه علم وعمل ازسنخ اعراض نیستند،زیراعلم سازنده روح وعمل سازنده بدن است و بدنهای دنیوی واُخروی درطول یکدیگرندوتفاوت به نقص وکمال است(حسن زاده آملی،۱۳۷۴: ۸۴).
۴-۱۰- تجسم اعمال در قرآن
نظریه ی تجسم اعمال یک حقیقت قرآنی است که در آیات وروایات متعددی به آن اشاره شده است که دراینجا ابتدا نمونه هایی از آیات و روایات تجسم اعمال را یاد آور می شویم ، سپس به دیدگاه های مختلف در این موضوع می پردازیم.
آیات مربوط به نظریه تجسم اعمال را به طور کلی میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
الف)آیات دال بر حضور خود اعمال دنیوی در آخرت. ب)آیات دال بر مجازات و کیفر توسط اعمال انسان.
امّا آیات قسم اول:
۱-«یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُالنّاسُ اَشْتاتاً لِیُرَوْا اَعْمالَهُم فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَه وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرَّاً یَرَه[۲۶۴]».
۲-« یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْس مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوء تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدَما بَعِیدًا…ً[۲۶۵]».
۳-وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَاوَیْلَتَنَا مَالِ هَـٰذَا الْکِتَابِ لَا یُغـَادِرُ صَغِیرَهً وَلَا کَبِیرَهً إِلَّا احصاهاوَوَجَدُوامَا عَمِلُوا حاضراوَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا[۲۶۶]».
۴-«إِنَّا أَنذَرْنَاکُمْ عَذَابًا قَرِیبًا یَوْمَ یَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنتُ تُرَابًا[۲۶۷]».
در این آیات،خداوند یکی ازمشخصات و اوصاف قیامت را مشاهده و یافتن اعمال انسان، ذکر میکند که از دلالت و ظهور اقوایی برخوردار است.
امّا آیات قسم دوم:
۱-«فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ[۲۶۸]».
۲-«الْیَوْمَ تُجْزَی کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَت ْلَاظُلْمَ الْیَوْم إِنَّ اللَّـهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ[۲۶۹]».
۳-«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ[۲۷۰]».
۴-«وَإِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ وَإِذَا الْجَنَّهُ أُزْلِفَتْ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ [۲۷۱]».
۵-«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَآأَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَـبِوَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیـلاً أُولَـئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِى بُطُونِهِـمْ إِلاَّ النَّار[۲۷۲]».
۶-«إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَ لَ الْیَتَـمَى ظُـلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَارًاوَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا[۲۷۳]».
صریح این دو آیه اخیرآن است که آن چه را افرادى از راه کتمان حقـائق الهى ویاازراه ستم بر
یتیمان به دست آورند،درحقیقت آتشى رادردرون خودجاى مى دهند.شکى نیست که صورت ظاهری
ودنیوى اموال یاد شده آتش نبوده،بلکه به صورت انواع لذت هاى دنیوى نمودار مى باشند.بنابراین، باید بگوییم این گونه اعمال صورت دیگرى دارد که اکنون ازچشم ظاهر بین انسان پوشیده است،ولى درسراى دیگر که حقائق پنهان آشکار مى گردد،چهره واقعى این اعمال نمایان گردیده وآن چیزى جز آتش وعذاب خداوندى نیست.آیات چهل و نه سوره توبه وآیه دوازده سوره حجرات نیز مؤید مطالب فوق است.
آیات مخالف تجسم اعمال:
در مقابل این آیات که دلالت بر تکوینی بودن کیفر اخروی میکنند، آیات مخالفی وجود دارد که دلالت بر اعتباری و قرار دادی بودن عقاب و وجود معذّب خارجی میکنند که در اینجا به بعضی از این آیات اشاره میشود:
۱-«لِیَجْزِیَ اللَّـهُ کُلَّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ إِنَّ اللَّـهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ[۲۷۴]».
واگذاری اختیارات
در اجرای تغییرات سازمانی تا چه حدی به افراد آزادی عمل داده می شود؟
در سازمان شما تا چه میزانی تمایل به واگذاری اختیارات به زیردستان وجود دارد؟
فناوری اطلاعات
تا چه میزانی فرآیندهای کاری سازمان شما الکترونیکی انجام می شود؟
تا چه میزانی سازمان شما، به پیاده سازی سیستم های جدید جهت بهینه سازی فعالیت های کاری اقدام می کند؟
تا چه حدی جو سازمان برای ایجاد تغییر مثبت است؟
میزان آمادگی برای تغییر فرآیندهای کاری در سازمان تا چه میزان است؟
منابع انسانی
کاهش مقاومت کارکنان
تا چه حدی مدیریت سازمان شما، با افراد یا واحدهایی که تحت تأثیر تغییر قرار می گیرند مذاکره می نماید؟
سازمان شما تا چه میزانی قبل از اجرای تغییرات اساسی در سیستم های موجود فرهنگ سازی لازم را ایجاد می نماید؟
توجه به ایده های کارکنان
کارکنان تا چه میزانی به ارائه ایده های جدید اشتیاق دارند؟
سازمان تا چه حدی کارکنان را در جهت ارائه ایده ها، طرحها ونظرات جدید ترغیب می نماید؟
مشارکت کارکنان
تا چه حدی افراد در تصمیم گیری های سازمانی مشارکت داده می شوند؟
همکاری افراد در تغییرات سازمانی تا چه حدی است؟
ایجاد انگیزش
سازمان شما، تا چه میزان تمایل ایجاد تغییرات را در بین کارکنان ایجاد می نماید؟
در سازمان شما، تا چه حدی سیستم پاداش برای برانگیختن کارکنان در تغییرات سازمانی مناسب است؟
دانش و توانمندی کارکنان
در اجرای تغییرات سازمانی تا چه حدی به آگاه سازی کارکنان اهمیت داده می شود؟
تا چه میزانی برای کارکنان کارگاه های عملی در زمینه تغییر فرآیندهای سازمانی برگزار می شود؟
شاخص RMSEA
اگر مقدار شاخص RMSEA کوچکتر از ۱/۰ (RMSEA<0.1 )باشد برازندگی مدل بسیار عالی است و اگر بزرگتر باشد مدل ضعیف طراحی شده است. اگر بین ۱/۰ و ۵/۰ باشد برازندگی مدل خوب است و اگر بین ۵/۰ و ۸/۰ باشد، برازندگی مدل متوسط است.
کلاین(۲۰۱۰) معتقد است، این شاخص باید کوچکتر از ۵/۰ باشد، مدل مطلوب است.
شاخص خی- دو[۲۰۷] بهنجار:
یکی از شاخص های عمومی برای به ساب آوردن پارامترهای آزاد در محاسبه شاخص های برازش شاخص خی-دو بهنجار است که از تقسیم ساده خی-دو بر درجه آزادی مدل محاسبه می شود. چنانچه این مقدار بین ۱ تا ۵ باشد، مطلوب است.
بار عاملی:
قدرت رابطه بین عامل (متغیر پنهان) و متغیر قابل مشاهده بوسیله بارعاملی نشان داده می شود.بارعاملی مقداری بین صفر و یک است. اگر بار عاملی کمتر از ۳/۰ باشد، رابطه ضعیف در نظر گرفت می شود و از آن صرف نظر می شود ، اگر بار عاملی بین ۳/۰ تا ۶/۰ قابل قبول است و اگر بزرگتر از ۶/۰ باشد خیلی مطلوب است.
در این مرحله با توجه به داده های موجود، لایه های اطلاعاتی جدیدی مانند فاصله از گورستان، فاصله از رودخانه، فاصله از راه آهن و… تهیه شده است.
در این مرحله که یکی از مراحل اصلی مکان یابی با بهره گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی است، مجموعه داده ها به صورت مجدد طبقه بندی[۱۷] و ارزشگذاری میشوند. عملیات طبقه بندی مجدد برای ترکیب مجموع لایه ها امری ضروری بوده و طی این عملیات، مجموع لایه ها تحت مقیاس مشترکی سنجیده میشوند.
در این تحقیق برای ارزشگذاری لایه های اطلاعاتی از مدل (ANP) استفاده شده است. مدل ANP نه تنها روابطه بین معیارها را محاسبه میکند بلکه وزن نسبی هر کدام از معیارها را نیز محاسبه میکند. نتیجه این محاسبات یک سوپرماتریس را تشکیل میدهد که بعد از محاسبات رابطه سوپرماتریس و نظرسنجی های تکمیلی ، امکان این وجود دارد که وابستگی بین هر کدام از معیارها و انتخابها و وزن اولویتها استنتاج شود. هر چه که وزن محاسبه شده بیشتر باشد اولویت بیشتری به آن اختصاص داده میشود در نتیجه امکان آن وجود دارد که بهترین گزینه را انتخاب کرد (ساعتی ۲۰۰۳).
۳-۵-۷ساختن سلسله مراتب
گام نخست در فرایند سلسله مراتبی تحلیل ، ایجاد یک نمایش گرافیکی از مسأله میباشد. که در آن هدف، معیارها و گزینه ها نمایش داده شوند،شکل ( سلسله مراتب انتخاب مکان بهینه برای گسترش فیزیکی شهر را نشان میدهد.
محاسبه وزن
در فرایند سلسله مراتبی تحلیل عناصر هر سطح نسبت به عنصر مربوطه خود در سطح بالاتر به صورت زوجی مقایسه شده و وزن آنها محاسبه میگردد. این وزنها را وزن نسبی مینامند. سپس با تلفیق وزنهای نسبی،وزن نهایی هر گزینه مشخص میگردد که آن را وزن مطلق می نامیم (فرجی،سبکبار،۱۳۸۸: ۹). کلیه مقایسهها در فرایند سلسله مراتبی تحلیل به صورت زوجی انجام میگیرد. بدین منظور ابتدا وزن معیارها نسبت به هدف تعیین، سپس وزن گزینه ها نیز نسبت به معیارها استخراج می گردند، در این پژوهش فرایند سلسله مراتبی تحلیل در برنامه SUPERDECISIONSاجرا شده است.
شکل (۵-۱۱): معیارهای مکان یابی در محیط ANP
شکل (۵-۱۲) وزن نهایی هر یک از معیارها در فرایند سلسله مراتبی
جدول (۵-۱۲) وزن نهایی هر یک از معیارها در فرایند سلسله مراتبی
نام لایه
ارتفاع
جاده
جهت شیب
دریا
راه آهن
رودخانه
روستا
سیلاب
شیب
پوشش گیاهی
کاربری اراضی
گورستان
وزن نهایی
۹- توقف وسایل نقلیه در پیاده رو
۱۰- دور زدن در محل ممنوع
۱۱- توقف در محل ممنوع
۱۲- همراه نداشتن گواهی نامه
۱۳- عدم توجه به فرمان پلیس راهنما در تقاطعها
۱۴- بوق زدن غیر ضروری و مکرر
۱۵- عدم توجه به تابلوی ایست یا چراغ قرمز
۱۶- حمل مسافر با وسیله نقلیه شخصی
۱۷- گردش به راست یا چپ در محل ممنوع
محقق ساخته
۳-۹-۲) متغیرهای مستقل
۳-۹-۲- ۱) تعریف مفهومی و عملیاتی پایگاه اقتصادی-اجتماعی
پایگاه اجتماعی- اقتصادی وسیله یا میدانی است که در عصر حاضر برای تجزیه و تحلیل و شناخت امور اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد (نیومن ۱۹۹۹، به نقل از مظفری و محمدیصادق ۱۳۸۹). در این پژوهش پایگاه اقتصادی- اجتماعی پاسخگویان در سطح سنجش فاصلهای قرار دارد و بر اساس وضعیت سواد پاسخگو( سطح سنجش رتبهای)، میزان درآمد ماهیانه سرپرست خانوار ( سطح سنجش فاصلهای)، میزان هزینه ماهیانه پاسخگو ( سطح سنجش فاصلهای)، داشتن زمین یا ماشین ( سطح سنجش اسمی) و وضعیت اشتغال( سطح سنجش رتبهای) سنجیده میشود. در واقع، به سطح سواد، درآمد، هزینه و اشتغال پایین، کمترین نمره و به بالاترین سطح نیز، بیشترین نمره داده میشود.
۳-۹-۲- ۲) تعریف مفهومی و عملیاتی فشار ساختاری- اجتماعی[۲۲]
فشار ساختاری به تنشها، تضادها و ابهامهایی اطلاق میشود که باعث ایجاد منافع متعارض در درون جامعه میگردد. این گونه فشارها در شکل نگرانی درباره آینده، اضطرابها، ابهامات، و یا برخورد مستقیم هدفها ابراز میشوند. منابع فشار ممکن است کلی و یا ویژه موقعیتهای معینی باشند (غفاری و ابراهیمی لویه، ۱۳۸۹: ۲۱۵). در این پژوهش متغیر فشار ساختاری- اجتماعی نیز، در سطح سنجش فاصلهای است و در قالب طیف پنج قسمتی لیکرت ( کاملا درست، تا حدودی درست، بینظر، تا حدودی نادرست و کاملا نادرست) و (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، خیلی کم) مطرح شده که شامل ۷ گویه میباشد که در قسمت جدول عملیاتی بدان پرداخته شده است. حداقل نمره ۱ و حداکثر نمره نیز ۵ میباشد.
۳-۹-۲- ۳) تعریف مفهومی و عملیاتی وابستگی فرد به خانواده و نهادهای اجتماعی
از نظر جامعهشناختی، عنصر وابستگی، بیانگر میزان وابستگی فرد به اشخاص دیگر در خانواده، محیط و نهادهای اجتماعی است که موجب میشود در جامعهای که میان اعضای آن وابستگیهای متقابل و قوی وجود دارد، بیش از جامعه یا گروهی دیگر که اعضای آن بستگی محکمی با هم ندارند، قادر به انجام اعمال خود خواهند بود ( ممتاز، ۱۳۸۱: ۱۲). متغیر وابستگی به خانواده و نهادهای اجتماعی، در قالب طیف پنج قسمتی لیکرت (کاملا درست، تا حدودی درست، بینظر، تا حدودی نادرست و کاملا نادرست) مطرح شده و شامل ۱۰ گویه میباشد که در این میان جهت گویه های ۳، ۴، ۵، ۷، ۸، ۹ و ۱۰ ریکود شده است. یعنی به گزینه کاملا درست نمره ۵ داده شده است ولی در بقیه گویه ها اینگونه نمیباشد.
۳-۹-۲- ۴) تعریف مفهومی و عملیاتی آگاهی از قوانین
از نظر جامعهشناختی، آگاهی از قوانین؛ ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ، ﺗﻌﺒﻴﺮ، ﺗﻔﺴﻴﺮ و ارﺗﺒﺎط اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ است ﻛﻪ ﺑﺎ ﺣﻮاس اﻧﺠﺎم میﺷﻮد (محسنی، ۱۳۷۵: ۱۰). این متغیر نیز، در قالب چهار سوال در طیف پنج قسمتی لیکرت (کاملا درست، تا حدودی درست، بینظر، تا حدودی نادرست و کاملا نادرست) سنجیده شده و در سه سوال ریکود شده؛ یعنی به گزینه کاملا درست نمره ۵ داده شده است.
۳-۹-۲- ۵) تعریف عملیاتی متغیرهای مستقل در قالب جدول
در این پژوهش متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی، فشارهای ساختاری-اجتماعی، وابستگی فرد به خانواده و نهادهای اجتماعی و آگاهی از قوانین به عنوان متغیرهای مستقل در قالب یک جدول عملیاتی میشوند.
جدول ۳-۲) تعریف عملیاتی متغیرهای مستقل
متغیر
گویه
منبع
پایگاه اقتصادی- اجتماعی
۱- وضعیت سواد؟
۲- وضعیت اشتغال ؟
۳- میزان هزینه ماهیانه پاسخگو به تومان
۴- میزان درآمد ماهیانه سرپرست خانواده به تومان
۵- آیا شما به نام خودتان دارای زمین شخصی، زمین برای کشاورزی یا خانه یا ماشین هستید؟
محققساخته
۱- اگر وضعیت زندگیام بهتر بود مطمئناً بیشتر از قوانین راهنمایی و رانندگی اطاعت میکردم.
۲- هنگام برگشت از سر کار، احساس خستگی میکنم.
۳- در پایان روز توان فیزیکیام را از دست میدهم.
۴- نگران از دست دادن کار یا اخراج شدن هستم.
۵- با همکارانم در سر کار مقداری مشکل دارم.
۶- تا چه اندازه فشارهای مالی مرتبط با خانوادهتان بر اطاعت شما از قوانین راهنمایی و رانندگی تاثیر می گذارد؟
۷- تا چه اندازه فشارهای روانی مرتبط با شغلتان بر اطاعت شما از قوانین راهنمایی و رانندگی تاثیر می گذارد؟
محققساخته
فشار ساختاری- اجتماعی