نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم، نشاسته کاساوا و پودر پلی ساکارید سویا محلول در آب ( SSPS)، از شرکت سیگما خریداری شد ( پنانگ مالزی[۱۰۰] ). گلیسرول و سوربیتول مایع و نیترات منیزیم برای کنترل رطوبت نسبی از آلدریچ سیگما[۱۰۱] خریداری شد. محیط کشت مولر هینتون آگار[۱۰۲] و محیط کشت نوترینت براث[۱۰۳] (مرک آلمان)، هود میکروبی (Beasat)، انکوباتور شرکت پارس طب نوین، سویه استاندارد میکروبی (۱۳۳۳۰ PTCC / ATCC 8739 ) اشرشیا کولی[۱۰۴] ، از آزمایشگاه مرکزی سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی خریداری شد. سایر مواد مورد استفاده از نوع آزمایشگاهی بوده است.
شکل ۳- ۱: تصویر ESEM نانو دی اکسید تیتانیوم
محلول نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم با غلظت ۱، ۳ و ۵% (وزنی/وزنی) پراکنده شدند و در ۶۰ درجه سانتیگراد با تکان دادن مداوم برای ۱ ساعت گرما داده شد و سپس برای ۲۴ ساعت بدون حرارت بر روی شیکر قرارداده شد تا محلول هموژن تولید شود. جهت اطمینان از همگن شدن محلولهای نانو به مدت یک ساعت محلولها در حمام اولتراسونیک یکنواخت شدند. ۴/۰ گرم پلی ساکارید SSPS و ۶/۳ گرم نشاسته کاساوا، طبق روش کاستینگ و با اضافه کردن نسبت ۳ به ۱ از سوربیتول-گلیسرول۴۰% (w/w ازنشاسته) با هم ترکیب شده به عنوان پلاستیسایزر اضافه شد. انتخاب این نرم کنندهها بر اساس پایداری بالاترین حرارت که در آزمایش پیشین از آن گرفته شد مبتنی بود (الماسی[۱۰۵] و همکاران، ۲۰۰۹). این دیسپرسیون تا ℃۸۵ حرارت داده شد و سپس برای کامل کردن ژلاتیناسیون به مدت یک ساعت در این دما نگهداری شد. سپس محلول تا دمای ۳۰ درجه سانتی گراد سرد شد. مقدار ۹۰ گرم از دیسپرسیون در پلیتها ریخته شدند. این فیلمها در دمای محیط خشک شدند. فیلمهای خشک شده از سطح پلیتها جدا شدند و در ۲ ۲۳ درجه سانتی گراد و با رطوبت نسبی (RH) 5 50 درصد داخل دسیکاتور نگه داری شدند تا اینکه آزمایش شوند. تمام فیلمها (شامل کنترل) در سه مرتبه آماده شدند.
ضخامتفیلم باریزسنج مدل insize با قدرت تفکیک ۰۱/۰ میلیمتر به طور تصادفی در ۵ موقعیت تعیین و میانگین آنها برای محاسبات استفاده شد.
آزمونهای صورت گرفته در این تحقیق شامل اندازگیری ویژگیهای مکانیکی، ویژگیهای فیزیکوشیمیایی (میزان جذب آب و حلالیت) و ممانعتی ( نفوذ پذیری به بخار آب و اکسیژن) و بررسی پارامترهای رشد میکروبی باکتری اشریشیا کلی با تغییر غلظتهای مختلف نانو دی اکسید تیتانیوم بر فیلمهای SSPS و نشاسته کاساوا میباشد.
یک آزمون برای ارزیابی تغییر شکل (کششی) در سرعت ثابت در یک نمونه با ابعاد استاندارد برای اندازه گیری نیروی لازم برای پارگی مواد مورد استفاده قرار گرفت. منحنی نیرو در مقابل جابجایی این پارامترها را تعیین می کند.
تنش کششی (Tensil stress) (استحکام کششی نیز نامیده می شود) که در واحد MPa بیان می شود. نیروی لازم برای پارگی (گسیختگی) قسمتی از نمونه را اندازه گیری می کند.
بیشترین نیرویی که سبب گسیختگی جسم می شود تقسیم بر سطح مقطع نمونه، نشان دهنده قدرت کششی فیلم (مقاومت فیلم) است.
که در آن F نیرو بر حسب نیوتن و A مساحت قسمتی از فیلم که مورد آزمون قرار میگیرد (ضخامت × عرض در mm2)
کشیدگی Elongation (Strain هم نامیده می شود) که واحد آن درصد است. که این نسبت جابجایی به طول اولیه نمونه است:
بیشترین تغییر طول به طول اولیه، انعطافپذیری فیلم را بررسی می کند (چند درصد طولش می تواند کش بیاید ولی پاره نشود).
که در آن L جابجایی (mm) و L0 طول اولیه (mm) کشیدگی در نقطه شکست به صورت درصد نسبی است که مقیاسی از انعطافپذبری فیلمها است.
مدول یانگ (Yang’s Modulus) این پارامتر برابر است با شیب در ناحیه خطی منحنی تنش-کرنش (نسبت stress به strain) بیانگر میزان سختی فیلمها است.
ویژگیهای مکانیکی در هر شکست مشخص می شود. در هر شکستن تنش و کرنش برای هر نمونه محاسبه شد. قسمتی از آزمون که متفاوت باشد در طول اندازه گیری خیلی قابل توجه نیست. شکل منحنی تنش -کرنش رفتار خاص مواد شکننده (شکستن در محدوده الاستیک) یا انعطافپذیر (شکست در پلاستیک) را تعریف کند.
ویژگیهای مکانیکی در هر پارگی مشخص شدند. استرس واسترین پارکنندگی (σ، ε) برای هرنمونه محاسبه شد. بخش آزمایش به طورچشمگیری درطی اندازه گیری تفاوتی نکرد. میتوان برای تعریف کردن رفتارخاص ماده به عنوان ترد (شکست درمحدوده الاستیک ) یاductile (شکست درپلاستیک)، از شکل منحنیهای stress و strain استفاده کرد. D882-10ASTM باتغییری (اصلاحی) برای تعیین کردن ویژگیها مکانیکیدرشرایطاستانداردمورد استفاد هقرار گرفت (ASTM ,2010). نوارهای فیلم به طول ۱۰۰mmو عرض ۲۰mm بریده شد و به مدت ۴۸ ساعت در دمای℃ ۲۳ و رطوبت نسبی ۵۳ % تنظیم شد. آنالیز بافت مجهز شده با نرم افزارTexture Exponent 32 به منظور اندازه گیری ویژگیهای مکانیکی فیلم به کارگرفته شد. جداسازی سرعت اولیه و سرعت crosshead به ترتیب ۵۰mmو ۳۰ بود. Elongation و قدرت کشش درنقطه پاره شدن از تغییرشکل و نیروی داده ثبت شده توسط نرم افزارمحاسبه شد. ۸ تکرارهرنمونه مورد ارزیابی قرارگرفت.
از روش اصلاح شده کاپ گراومتریک به روش استاندارد ملی آمریکا ASTM E96-05 که برای تعیین میزان نفوذ پذیری در فیلم ها استفاده شده است( ASTM ,2005b). در این آزمون کاپ ها با آب پر شدند و هوا حدود ۵/۱ سانتیمتر بین سطح فیلم و آب بود. فیلم ها به اندازه دهانه کاپ بریده شدند و به کمک خمیر بازی بر روی کاپ نگه داشته شدند. در ابتدا وزن اولیه کاپ ها با ترازو با دقت ۰۰۰۱/۰ اندازه گیری شد و سپس درون دسیکاتور که با سیلیکاژل(خشک کن) برای تولید رطوبت نسبی %۰ پر شده بود قرار گرفتند. پس از آن هر ۲ ساعت یک بار نمونه ها توزین شد تا ۷ نقطه این روند ادامه داشت. سپس از نمودار وزن بدست آمده در مقابل زمان برای تعیین (WVTR) استفاده شد. شیب قسمت خطی این نمودار نشان دهنده مقدار حالت پایدار از نفوذ بخار آب در میان فیلم در هر واحد زمان (g/h) (WVTR) بر اساس gr بر m2 در هر روز بیان شد. رگرسیون دامنه ضرایب %۹۹/۰ یا بالاتر بدست آمده. (WVP) فیلم توسط ضرب کردن (WVTR) در ضخامت متوسط فیلم و تقسیم آن بر فشار بخار آب در سطح فیلم محاسبه می شود.
حلایت فیلمها در آب بر طبق نظر مایزورا[۱۰۶] و دیگران (۲۰۰۷ ) و با قدری تغییرات تعیین شد پس از تعیین میزان رطوبت موجود در هر فیلم میزان مواد جامد موجود در آن قابل تعیین بود با توجه به این مسأله، تکههای از فیلم (۶۰۰ میلی گرم) بریده شده در یک دسیکاتور با ( (۰% RH کلرید کلسیم به مدت ۲۴ ساعت در دمای ۴۰ درجه سانتیگراد حرارت داده شد. سپس درون بشر با ۱۰۰ سیسی آب دیونیزه قرار داده شد این نمونهها با تکان خوردنهای دائمی به مدت۲۴ ساعت در دمای اتاق به همزده شدند. سپس مخلوط فیلم و آب بر روی یک کاغذ صافی که قبلا به وزن ثابت رسیده و دقیقا توزین شده بود صاف شد. کاغذ صافی به همراه نمونه تا رسیدن به وزن ثابت در دمای۴۰ درجه سانتیگراد قرار داده شد. درصد حلالیت فیلمها در آب از رابطه زیر محاسبه گردید.
۱۰۰= درصد حلالیت
برای بررسی میزان ظرفیت جذب آب تکه هایی از فیلم (۲×۲ cm) بریده و در دسیکاتور که زیر آن کلرید کلسیم (برای صفر شدن رطوبت) قرار داشت به مدت ۲ روز قرار داشت. نمونه ها با ترازویی با دقت ۰۰۰۱/۰ توزین گردید، درون دسیکاتوری که زیر آن آب قرار دارد، قرار داده می شود. و بعد از ۲۴ ساعت نمونهها توزین شدند، و از طریق فرمول زیر میزان جذب آب بدست آمد:
وزن خشک فیلم/وزن آب جذب شده =WAC
اندازه گیری نفوذپذیری فیلمها به وسیله MoconOxtran 2/21 انجام شد و با بهره گرفتن از نرمافزار نفوذپذیری WinPermTM و با کمک روش استاندارد ASTM-D3985-05 نفوذ پذیری به اکسیژن به دست آمد. فیلمها در پوشش های فویل آلومینیوم با یک فضای باز cm25 قرار داده شدند و روی یک سل دیفوزیون قرار داده شدند. آزمون در دمای ۲۵، فشار اتمسفری و رطوبت نسبی %۵۰ (RH)، %۲۱ گاز اکسیژن به عنوان تست گاز انجام شد. اکسیژن منتقل شده از میان فیلمها با بهره گرفتن از حمل کننده گاز (N2/H2) به سنسورهای کالمتریک عبور داده می شود. حمل کننده خارجی هر ۱ ساعت ۱ بار برای رسیدن به حالت پایدار انتقال اکسیژن به صورت همگرا اندازه گیری شد.
ضریب نفوذپذیری cc-m/(m2 day atm) بر اساس نرخ انتقال اکسیژن در حالت ثابت با در نظر گرفتن ضخامت فیلم محاسبه شد ( ASTM 2005a).
۳-۴-۶- خاصیت ضد میکروبی
کارآیی ضد میکروبی فیلم آماده با بهره گرفتن از ارزیابی روش لرزش فلاسک توسط Appendini and Hotchkiss (2002) مورد بررسی قرار گرفت. برای روش لرزش فلاسک هشت نمونه ( cm 5 /1 2) از فیلمهای نانو کامپوزیت در ml 100 از محیط کشت استریل نوترینت براث برای باکتری ۱۵۰ دور در دقیقه غوطه ور شد و سپس در انکوباتور دمای ۳۷ درجه سانتی گراد قرار داده شدند. مدارک و شواهد حاکی از رشد میکروبی بود. مدارک و شواهد از رشد میکروبی با خواندن تغییرات جذب در ۶۰۰ نانومتر با بهره گرفتن از دستگاه اسپکتروفتومتر در فواصل منظم (۲ ساعت) به دست آمد ( هان و همکاران، ۲۰۰۷). جذب داده ها با بهره گرفتن از معادله گامپرتز که تغییر افتهاست توسط ۱۹۹۰ Zwietering et al ارائه شده، مدل شد.
برای تخمین پارامترهای سنتیک رشد میکروبی
X = غلظت سلولی میکروارگانیسم در محیط کشت
˳X= مقدار اولیه جذب t= زمان = فاز تاخیر
A= حداکثر غلظت باکتریایی بدست آمده در فاز ثابت و مقدار اولیه آن است
µmax= حداکثر سرعت رشد ویژه (h-1).
۳-۵- تجزیه و تحلیل آماری
از آزمون های آنووا یک طرفه و توکی (یا دانکن) برای ویژگی های فیزیکی و مکانیکی، و پارامترهای مختلف در میان انواع مختلف فیلم در سطح معنی دار %۵ به کار برده شد. تجزیه و تحلیل با بهره گرفتن از گراف پد پریزم ۶، انجام شد. برای انجام مدل سازی از تکنیک کمینه کردن مجموع مربعات اختلاف داده های تئوری و عملی به کمک افزونه Solver در نرم افزار اکسل ۲۰۱۰ استفاده شد.
فیلمهای تهیه شده، فیلمهای کاملاً یکنواخت بودند که نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم به طور یکدست در آن پخش شده بودند. سطح روی فیلمها براق بودند، فیلمها به راحتی و بدون هیچ ابزاری از سطح پلیت کاستینگ جدا شدند. ضخامت در نقاط مختلف تقریبا یکسان بوده و با افزایش درصد نانو ذرات تأثیری روی ضخامت فیلمها مشاهده نشد در حالی که بر روی رنگ فیلمها تأثیر واضحی داشت به طوری که فیلم شاهد ترکیبی نشاسته کاساوا / SSPS، تقریبا زرد و شفاف بودند ولی با افزایش نانو ذرات تا ۵ % ، فیلمها کاملاً شیری رنگ بودند و همچنین با توجه به شکل ۴-۲ نیز با افزایش نانو ذرات رنگ فیلمها رو به افزایش بودند.
خرد کار فرمای و اندیشه کن بیا تا به چشم خرد بنگریم |
پرستیدن دادگر پیشه کن که برآفرینش به رفعت سریم ( ابن حسام،۱۳۸۲: ۴۹ ) |
امّا در عمل می بینیم که وی چندان پای بند این باور نیست و حتی برای شخصّیت بزرگ تاریخی مانند امام علی (ع) افسانه پردازی های کرده که هرچند از دیدگاه نیّت، قابل پذیرش است، از دیدگاه عقلی جایگاه چندان مقبولی ندارد.
۴-۹ - کرامت نفس وجوانمردی
«پاکدلی و صفای ضمیر و عفو وغمض امیرالمؤمنین (ع) نسبت به دشمنان به حدّی بوده که به جرأت میتوان گفت، که نظیر آن از هیچ سردار جنگی و هیچ قائد و پیشوایی در هیچ زمانی دیده نشده است. در تمام غزواتی که در رکاب پیغمبر (ص) شرکت کرد و در همۀ جنگ هایی که زمان خلافت پیمان شکنان (ناکثین )و گمراهان (قاسطین) بدو تحمیل کردند و پس از ختم جنگ در سینۀ او از دشمنانی که به خونریزی شخص او ودوستان و یارانش برخاستند، کمترین کینه ای نمی ماند.» ( عقاد، بی تا: ۵۵ ) دشمنانی که خون عزیزان را ریخته و پس از شکست باز هم به دشمنی مانده و حتی خصومت و کراهت خود را پنهان نکرده بودند، شواهد تاریخی براین خلق و خوی آسمانی و خاصه ملکوتی فراوان دیده می شود. مورد اتّفاق تمام مورخین است که در جنگ جمل بر مرگ طلحه و زبیر گریست. به محمد ابن ابی بکر پسر خوانده خود فرمان داد تا خواهرش عایشه را پس از شکست و پراکنده شدن نگهبانان شتر،به خانۀ مطمئنی منتقل کند؛ محمد او را به خانۀ عبدالله بن خلف خزاعی بزرگترین خانه های بصره که صاحب آن در جنگ بدست یاران علی (ع) کشته شده بود، برد. و گفتار ربیع دراین مورد:
محمد بفرمان حیدر چو باد برآن سان که خود مرتضی گفته بود بجای نکویش فرود آورید بعامل بگفتا که یک چند گاه |
ابر اشتری هودجش بر نهاذ بشد با حمیرا بذان شهر زود بگردش نکویی چنان چون سزید بذار این حمیرا را نیکو نگاه ( ربیع، ۱۳۸۸: ۵۷ر ) |
سه روز بعد علی (ع) به دیدن عایشه رفت. به جای ملامت و ناسزا اورا اکرام کرد و دستورداد با منتهای حرمت او را روانۀ مدینه کنند تادر خانۀ خود بماند و شخصاً موقع حرکت با او به گرمی وداع کرد.
علی گفت بس با حمیرا بگوی کجا جست خواهی تو اکنون مقام حمیرا بذو گفت من جای خویش علی گفت بدهم مرادت اگر حمیرا بگفت ای علی این مباد |
هرآنچت مرادست از ما بجوی بگو تا رسانمت یک ره بکام روم تا زیارت کنم کم و بیش نگویی تو بر ما دروغی دگر که از ما دروغی کند خلق یاد ( ربیع، ۱۳۸۸: ۲۸۸ر ) |
۵۸/۰
زانوی ضربدری
۸۸/۰
۹۲/۰
۹۳/۰
۹۳/۰
کف پای صاف
۸۶/۰
۹۲/۰
۸۶/۰
۹۲/۰
کف پای گود
۹۱/۰
۸۲/۰
۹۶/۰
۹۰/۰
پای چرخیده به داخل
۹۰/۰
۴۹/۰
۹۶/۰
۸۶/۰
۴٫۴٫ نورم
بعد از انجام تحلیل مولفههای اصلی، شاخص های اصلی مربوط به ویژگیهای آنتروپومتریک، بیومکانیک، فیزیولوژیک، روانی و ناهنجاری های اسکلتی- عضلانی در سه گروه سنی مشخص شدند، سپس نورم مربوط به شاخص های اصلی مشترک در سه گروه سنی در این قسمت ارائه شده است . در تحلیل مولفه های اصلی از دوران واریماکس در تحلیل مولفه های اصلی استفاده شده است چون همبستگی بین مولفه ها در این روش نسبت به روش اریب بالاتر بود.
۱٫۴٫۴٫ نورم مربوط به شاخص های اصلی ویژگی های آنتروپومتریک دختران ۱۷ – ۱۵ ساله کدام است ؟
از بین ۴۵ پارامتر مربوط به ویژگی های آنتروپومتریکی محیط آرنج برای ۱۵ و ۱۷ ساله ها، ارتفاع عمودی نشسته و طول ساق پا برای ۱۶ و ۱۷ ساله ها شاخص اصلی شدند. قد، ارتفاع از زائده آخرومی تا زمین و فاصله دو بال شاخص اصلی مشترکی بین سه گروه بودند که نورم مربوط به آن ارائه شده است (جدول۲۱٫۴).
۲٫۴٫۴٫ نورم مربوط به شاخص های اصلی ویژگی های بیومکانیکی دختران ۱۷ – ۱۵ سال کدام است ؟
از بین ۹ پارامتر مربوط به ویژگی های بیومکانیکی تعادل پویا(نشستن و رفتن) برای ۱۵ و ۱۷ ساله ها، استقامت عضلانی(شنا سوئدی) و قدرت مچ دست برای ۱۶ و ۱۷ ساله ها شاخص اصلی شدند. ولی بین این شاخص ها، شاخص اصلی مشترکی نبود که نورم مربوط به آن ارائه شود.
۳٫۴٫۴٫ نورم مربوط به شاخص های اصلی ویژگی های فیزیولوژیکی دختران ۱۷ – ۱۵ سال کدام است ؟
از بین چهار پارامتر مربوط به ویژگی های فیزیولوژیکی که شامل سلامت فیزیولوژیکی، دوی ۵۴۰ متر، نبض در حالت عادی و نبض بعد از فعالیت بودند؛ شاخص نبض بعد از فعالیت، شاخص اصلی مشترک برای سه گروه سنی ۱۵،۱۶ و ۱۷ سال شد (جدول۲۱٫۴).
۴٫۴٫۴٫ نورم مربوط به شاخص های اصلی ویژگی های روانی دختران ۱۷ – ۱۵ سال کدام است ؟
در پرسشنامه سلامت عمومی عملکرد جسمانی و در پرسشنامه تیپ شخصیتی نئو برون گرایی تنها شاخص های اصلی مشترک برای سه گروه سنی ۱۵، ۱۶ و ۱۷ سال بودند که نورم مربوط به آنها ارائه شده است (جدول ۲۱٫۴).
جدول ۲۱٫۴٫ نورم مربوط به شاخص های اصلی ویژگی های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، روانی و ناهنجاری های اسکلتی – عضلانی دختران ۱۵ تا ۱۷ سال
شاخص
رتبه درصدی
آنتروپومتریک
این پژوهش در پی کشف میزان ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در طی چرخه عمر شرکت میباشد. با توجه به اینکه در تحقیقات علی(پس رویدادی) کشف علتها یا عوامل بروز یک رویداد یا حادثه یا پدیده مورد نظر است و پس از آنکه واقعه ای روی داد تحقیق درباره آن شروع میشود، تحقیق حاضر نیز از نوع تحقیقات علی پس رویدادی (با بهره گرفتن از اطلاعات گذشته) است که بر اساس اطلاعات واقعی بازار سهام و صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام میگیرد. تحقیقات علی معمولاً از نوع کاربردی هستند نتایج آنها برای جلوگیری از تکرار حوادث و وقایع نامطلوب مورد استفاده قرار میگیرد.
۳-۳) فرضیههای پژوهش
از آنجایی که در هر پژوهش علمی، محقق باید نسبت به نتایج احتمالی پژوهش خود فرضیه هایی را در نظر بگیرد تا بتواند آنها را مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار دهد، با توجه به هدف این تحقیق، فرضیههای زیر مورد بررسی قرار میگیرند :
۱- بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی شرکت ارتباط وجود دارد.
۲- بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در مرحله رشد شرکت ارتباط وجود دارد.
۳- بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در مرحله بلوغ شرکت ارتباط وجود دارد.
۴- بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در مرحله افول شرکت ارتباط وجود دارد.
۳-۴) مدل مفهومی پژوهش
لازم به ذکر است که مدل مفهومی (شماتیک) متغیرهای پژوهشی بصورت نموداری ترسیم، تا جایی که متغیرهای مستقل، وابسته و کنترل مشخص گردد:
۳-۵) جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و نمونه ای مشتمل، که تعداد ۱۰۰ شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده که تعداد ۱۵ شرکت با تعداد ۷۵ داده(سال- شرکت) به مرحله رشد، تعداد ۷۰ شرکت با تعداد ۳۵۰ داده(سال- شرکت) به مرحله بلوغ و تعداد ۱۵ شرکت با تعداد ۷۵ داده(سال- شرکت)به مرحله افول اختصاص گردیده است؛ در طی دوره زمانی۵ ساله (۱۳۸۷-۱۳۹۱) مورد بررسی قرار گرفته است، انتخاب نمونه از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن معیارهای زیر(به روش حذف سیستماتیک) انجام میشود:
۳-۶) قلمرو پژوهش
قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی، مکانی و موضوعی به شرح زیر میباشد:
قلمرو زمانی: دوره ۵ ساله از ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱٫
قلمرو مکانی: شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
قلمرو موضوعی: بررسی ارتباط بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در طی مراحل چرخه عمر شرکت.
۳-۷) روش گرد آوری اطلاعات
روش جمع آوری اطلاعات لازم بر آزمون فرضیهها از روش کتابخانه ای استفاده شده و مبانی نظری مربوط به پژوهش از مجلات، مقالات و پایان نامهها گردآوری شده است.
۳-۸) تعریف عملیاتی متغیرها و نحوه اندازه گیری آنها
برای آزمون فرضیههای تحقیق از مدل زیر استفاده میشود این مدل به تفکیک برای هر یک از مراحل مورد آزمون قرار میگیرد:
DAit=β۰+β۱ SPREADit+ β۲ SIZEit+β۳ LEVERAGEit+β۴M/Bit+β۵SYSRISKit+εit
مدیریت سود:
هیلی ووالن(۱۹۹۹) مدیریت سود زمانی رخ میدهد که مدیر برای گزارشگری مالی از قضاوت شخصی خود استفاده میکند، و این کار را با هدف گمراه کردن برخی از سهامداران درباره عملکرد واقعی اقتصادی و یا برای تاثیر در نتایج قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده بستگی دارند، انجام میدهد (یعقوب نژادو همکاران، ۱۳۹۱).
مدیران از طریق انتخاب روشهای خاص حسابداری و همچنین در برآوردها میتوانند سود را دستکاری نمایند. سود حسابداری بر اساس مبنای تعهدی شناسایی میشود. قسمتی از سود حسابداری نقدی میباشد و قسمتی از آن را اقلام تعهدی(تفاوت بین سود و جریانهای نقدی) تشکیل میدهد. بخش تعهدی سود به مراتب از بخش نقدی آن دارای اهمیت بیشتری در ارزیابی عملکرد شرکت میباشد (ثقفی و هاشمی، ۱۳۸۳، ۳۲).
اقلام تعهدی سود حسابداری به دو جز اختیاری (قابل دستکاری) و غیر اختیاری(مدیریت در پیدایش آن دخالتی ندارد) قابل تقسیم است (مشایخی و صفری، ۱۳۸۵، ۳۸).
در این تحقیق متغیر وابسته مدیریت سود است از مدل تعدیل شده جونز استفاده خواهد شد (دیچو و همکاران، ۱۹۹۵). شکل تعدیل شده ای از مدل جونز را ارائه دادند. به نظر ایشان در مدل جونز بطور ضمنی فرض بر آن است که اقلام درآمد، نه در زمان برآورد پارامترهای مدل(دوره رویداد) و نه در زمان تخمین مدیریت سود(دوره برآورد) مورد اعمال نظر و دستکاری مدیریت قرار نمیگیرند. آنها با نقض این فرض، تغییرات فروش(درآمد) را در دوره برآورد، نشأت گرفته از مدیریت سود میدانند. بنابراین با وارد کردن تغییرات حسابهای دریافتنی به این منظور در مدل اولیه جونز، “مدل تعدیل شده جونز” را به شرح زیر ارائه دادند:
در مدل یاد شده در اولین قدم مجموع اقلام تعهدی کل بر اساس یکی از دو فرمول زیر محاسبه میشود:
(۱) TA=NI - CFO
(۲)
که در آن:
CAit : تغییردر داراییهای جاری طی دورهt
CLit : تغییردر بدهیهای جاری طی دورهt
Cashit: تغییردر وجوه نقد طی دورهt
STEBTit:تغییردر حصه جاری بدهیهای بلند مدت و سایر بدهیهای کوتاه مدت طبقه بندی شده در بدهیهای جاری طی دورهt
DEPTNit:: هزینه استهلاک داراییهای ثابت و داراییهای نامشهود در دورهt
پس از محاسبه کل اقلام تعهدی، پارامترهایƴوβوα به منظور تعیین اقلام تعهدی غیر اختیاری، از فرمول زیر برآورد میشود:
(۳) i,t
نگاهی به این آمار نشان میدهد که استان تهران (شامل استان البرز)، به تنهایی ۳۱، ۲۵، ۳۰ و ۲۶ درصد از سهم تجهیزات الکترونیکی را به ترتیب در زمینۀ کارتهای بانکی، خودپرداز، پایانههای فروش و پایانههای شعب به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر قریب به یک سوم کل تجهیزات بانکداری الکترونیکی کشور در استان تهران (شامل استان البرز) متمرکز است که با توجه به نسبت جمعیت این استان از کل و حتی سهم آن در GDP، این رقم نمایانگر تمرکز بیش از حد تجهیزات در استان تهران است. این مسئله به خصوص در مورد پایانههای فروشگاهی کاملاً مشخص است. اگر این تمرکز را در مورد ۴ استان نخست (تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس) که فاصلۀ نسبتا زیادی با سایر استانها دارند در نظر بگیریم، سهم آنها از کل پایانههای فروش منصوبه در کشور بیش از ۵۰ درصد خواهد بود. در انتهای ردیف استان کهکیلویه و بویراحمد قرار دارد که از کمترین میزان برخورداری از پایانۀ فروش بهعنوان گستردهترین شبکۀ پرداخت الکترونیکی کشور برخوردار است. سهم این استان در این زمینه شش دهم درصد است که از سهم جمعیتی این استان بهمراتب پایینتر است. تمرکز موجود ابزارهای پرداخت الکترونیکی در استانهای خاص و شهرهای بزرگ علیرغم بحث توجیه اقتصادی، نشان دهندۀ یک نابرابری در توزیع شبکه و میزان دسترسی مردم به خدمات الکترونیکی است.
گرچه آمار ارائه شده نشان دهندۀ رشد بسیار مطلوب در تجهیزات پرداخت الکترونیکی کشور، طی یک دهۀ گذشته است، اما تناسب این تجهیزات یکی از مسائلی است که نشان میدهد تا چه حد این تجهیزات با کارایی توزیع شدهاند. به فرض اگر تعداد زیادی خودپرداز نصب کنیم، اما کارتهای بانکی برای استفاده از آن موجود نباشد، طبیعی است که صرف رشد کمّی در این مورد، مایۀ مباهات نیست؛ بلکه نشانهای از اتلاف منابع است. علاوه بر این باید دید میزان توسعۀ تجهیزات چقدر با استانداردهای جهانی یا حداقل الزامات کشور همخوانی دارد.
در آمار کارتهای صادره، چهار نوع کارت برداشت، اعتباری، خرید/ هدیه و کارت پول به چشم میخورد. آخرین آمار موجود نشان میدهد از میان نزدیک به ۱۶۰ میلیون کارت بانکی موجود در کشور، به ترتیب کارت برداشت با ۷۱ درصد، کارت خرید/ هدیه با ۲۸ درصد، کارت اعتباری با سهم نزدیک به ۱ درصد و کارتپول (کیف پول الکترونیک) با سهم نزدیک به صفر قرار دارند.
مقایسۀ این آمار با مقطع زمانی مرداد ۸۶، تنها نشان دهندۀ افزایش سهم کارتهای هدیه و خرید و در مقابل کاهش سهم کارتهای برداشت (دبیت) است. این تغییر در سهم کارتهای خرید و هدیه هم احتمالاً به دلیل آمار انباشتۀ این کارتهاست که سبب افزایش سهم آنها شده است و کماکان بانکها انس و الفت بیشتری با کارتهای برداشت نشان میدهند. اما در مقابل در مورد سهم کارتهای اعتباری هیچ تغییری رخ نداده است و به عبارت دیگر در زمینۀ توسعۀ کارت های اعتباری کماکان موفقیتی دیده نمیشود. گرچه برخی کارشناسان به دلیل بالا بودن هزینۀ واقعی سپردهها برای بانکها، ضرورتی برای ورود به بازار کارتهای اعتباری نمیبینند، اما به نظر میرسد برای تحقق پول الکترونیکی واقعی، توسعۀ خرید اعتباری و افزایش سهم کارتهای آن یک ضرورت است.
جدول زیر، نسبت کارتهای صادره را به خودپرداز، پایانههای فروش و پایانههای شعب در دورۀ زمانی مهر ۱۳۸۳ تا آبان ۱۳۹۰ نشان میدهد. این نسبتها نشاندهندۀ افزایش عدم تناسب تعداد کارتهای صادره با خودپردازهاست (استاندارد تقریبی ۱۰۰۰ کارت به ازای هر خودپرداز است) و در مقابل نسبت کارت به پایانههای فروش، بهبود خوبی یافته است. علیرغم توسعۀ خوبی که در بخش پایانههای شعب صورت گرفته، نسبت کارت به این ابزار نیز بدتر شده است؛ که البته با توجه به هدف بانکداری الکترونیکی، برای دور کردن مشتری از عملیات شعبهای، بایت آن نگرانی وجود ندارد. (اداره بررسی ها و سیاست های اقتصادی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ، ۱۳۹۱)
متوسط تعداد تراکنشها بر روی تجهیزات، با فرض ثبات شرایط کلی، نشان میدهد که به طور متوسط اقبال عمومی نسبت به آن ابزار چگونه بوده است. در جدول زیر، متوسط تعداد تراکنش بر روی ابزارها از تیرماه ۱۳۸۵ تا آبان ۱۳۹۰ نشان داده شده است. همانطور که معلوم است، در فاصلۀ زمانی ابتدا تا انتهای دوره، متوسط تعداد تراکنشها بر روی خودپردازها، پایانههای فروش و پایانههای شعب هر سه افزایش یافته است. افزایش معنادار تقریباً دو برابری تعداد تراکنشهای خودپردازها، نشانۀ تراکم تقاضا برای خدمات خودپردازهاست و بهطور متوسط روزانه شامل بیش از ۳۳۵ تراکنش میشود که میتواند استهلاک زودرس دستگاههای خودپرداز را به ارمغان آورد. علاوه بر این، همانطور که در بخش تناسب کارت با خودپرداز گفته شد، این تراکم نشان دهندۀ پایین بودن سرانۀ خودپرداز به ازای هر کارت است و باید برای رفع این مشکل اقدامی صورت گیرد. به طور مطلق نیز در این دو مقطع زمانی، افزایش چشمگیری در تعداد تراکنشها روی درگاه خودپرداز اتفاق افتاده است و از نزدیک به ۳۲ میلیون به ۲۳۹ میلیون تراکنش در آبان سال ۱۳۹۰ رسیده است که هم ناشی از افزایش تعداد خودپردازهاست و هم افزایش تعداد تراکنش روی هر دستگاه.
در این فاصلۀ زمانی، تعداد مطلق تراکنش پایانههای فروش نیز افزایش چشمگیری داشته است و از ۷۵۰ هزار در ماه به ۱۱۶ میلیون تراکنش افزایش یافته است که همچون خودپردازها، هم مرهون افزایش کمّی پایانههای فروش است، هم بهبود کیفی آنها که منجر به بهبود بسیار خوبی در متوسط تراکنشها شده است و از متوسط نزدیک به ۹ تراکنش در ماه به ازای هر پایانه، به رقم متوسط ۶۱ تراکنش رسیده است. هر چند که ممکن است بخش قابل توجهی از این تراکنشها، تراکنش خرد باشد، اما این توفیق در جلب عموم مردم به انجام تراکنشهای الکترونیکی را نباید از نظر دور داشت.
شاخص دیگری که در بخش میزان استفاده از تجهیزات و تراکنش روی درگاههای متفاوت مورد توجه است، میزان تراکنشها در دو مجرای خودپرداز و پایانههای فروش نسبت به هم است. هر چه این شاخص به خودپرداز نزدیک باشد، نشان میدهد، نسل اول بانکداری الکترونیکی (عملیات نیمه الکترونیکی) غلبۀ بیشتری دارد و هرچه به سمت پایانههای فروش یا مجاری جدید نزدیک باشد، نشان دهندۀ رونق عملیات واقعی پرداخت الکترونیکی است. در تیرماه ۸۵، از مجموع عملیات در این دو درگاه، سهم خودپرداز، نزدیک به ۹۸ درصد و سهم پایانههای فروش با ۷۵۰ هزار تراکنش در ماه، نزدیک به ۲ درصد بود. با فعالیتهای انجام شده در این مدت و بلوغ نسبی صنعت پرداخت الکترونیکی در کشور، این نسبت در آبان ۱۳۹۰ به حدود ۶۷ درصد در مقابل ۳۳ درصد رسیده است و نشان دهندۀ اقبال عمومی جامعه به خریدهای الکترونیکی و استفادۀ کمتر از پول فیزیکی است. نمودار ۲، این روند را از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ نشان میدهد.