۰۳/۹
۳۸/۸
۸۰/۵
۰۹/۷
۱۰۰
ضریب درگیری
فصل
همان طوری که در جدول ( ۵ ـ ۴ ) ملاحظه می گردد از بررسی مجموع اطلاعات و بر اساس داده های موجود ضریب درگیری دانش آموزان در متن کتاب پنجم ابتدایی۷۵/۰ می باشد . همان طوری که ملاحظه می گردد ، در دامنه مطلوب ضریب درگیری قرار داشته و در مجموع متن کتاب پنجم با ضریب درگیری ۷۵/۰ نشانگر ارائه فعال متن کتاب می باشد .
۲ : پرسش ها
۱: بررسی میزان بکارگیری روش فعال در ارائه محتوای پرسش های کتاب علوم تجربی پایه های اول ، دوم ، سوم ، چهارم و پنجم ابتدایی با بهره گرفتن از روش ویلیام رومی در سال تحصیلی ( ۸۸ ـ ۱۳۷۸ ) .
روش ویلیام رومی در تحلیل محتوای پرسش ها با ارائه فرمولی ذیل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد :
a+b مجموع مقوله های فعال
= = = ضریب درگیری دانش آموزان در پرسشها
C+d مجموع مقوله های غیر فعال
۲ ـ جمع آوری اطلاعات ( فراوانی ) مربوط به پرسش کتاب در یکی از مقوله های زیر گنجانده می شود .
(a سوالاتی که پاسخ آنها در متن درس موجود است .
(b سوالاتی که جواب آنها مربوط به نقل تعاریف است .
(c سوالاتی که برای پاسخ دادن به آنها دانش آموز باید از آنچه که در درس آموخته است برای نتیجه گیری درباره مسائل جدید استفاده کند .
(d سوالاتی که دانش آموز می خواهد مسئله به خصوصی را حل نماید . به عبارت دیگر ، سوالاتی که پاسخ به آنها مستلزم تفحص و تحقیق خود یاد گیرنده است .
(e سوالاتی که در هیچ یک طبقه های a تا d قرار نمی گیرند .
در مورد چگونگی جمع آوری اطلاعات در ارتباط با تجزیه و تحلیل سوالات نکات ذیل ضروری می باشد :
۱ - مقوله های a و b معرف سوالات غیر فعال و مقوله های c و d معرف سوالاتی هستند که به شیوه فعال تنظیم شده اند و مقوله e خنثی می باشد .
۲ ـ کلیه ی پرسش های کتاب شامل « فعالیت ها » ، « فکر کنید » ، « پاسخ دهید » ، « آزمایش کنید » ، « تحقیق کنید » ، شمارش و کدگذاری شده است. جهت روشن شدن این هدف تحقیق ، کلیه اطلاعات بدست آمده ، از بررسی سه فصل کتاب بر اساس روش ویلیام رومی در پرسش ها و فعالیت ها در جدول ( ۶ ـ ۴ ) و نمودار ( ۶ ـ ۴ ) نمایش داده شده و در ادامه مورد بررسی قرار می گیرد .
سوال۱: بررسی میزان بکارگیری روش فعال در ارائه پرسش های کتاب علوم تجربی پایه اول ابتدایی :
جدول ( ۶ ـ ۴ ) توزیع فراوانی مربوط به متن کتاب علوم تجربی پایه اول ابتدایی
مقوله
فصل و عنوان دروس
a
b
c
d
e
جمع
درصد از کل کتاب
ضریب
درگیری
اول: علوم زیستی و بهداشت
۱ـ ما و اطراف ما
۲ـ سالم و قوی شوید
۳ـ جانوران
۴ـ گیاهان
فراوانی
۹
ارزیابی انتخاب
تشخیص نیاز
جستجو
تصور عمومی بر این است که رفتار مصرف کننده، چگونگی خرید کالاها و خدمات توسط افراد می باشد، اما در واقع رفتار مصرف کننده چیزی بیشتر از خرید کالاها و خدمات توسط افراد است. رفتار مصرف کننده را به طور کلی چنین تعریف می نمایند:
تصمیم نهایی مصرف کننده با توجه به اکتساب، مصرف و خلاص شدن از کالاها،خدمات،زمان و نظرات بخشهای مختلف تصمیم گیری در یک دوره زمانی می باشد (هویر[۱۸]،۲۰۰۱ ،۱۴)
این تعریف از رفتار مصرف کننده از عناصر مهمی تشکیل شده است که درشکل زیر می توان آنها را مشاهده نمود. در ادامه این عناصر به تفصیل مورد بررسی قرار می گیرند.
چطور
چرا
چگونه
کجا
چقدر
چه مدت
چند بار
در مورد مصرف
پذیرش
استفاده کردن
خلاص شدن
پیشنهاد
کالاها
خدمات
فعالیتها
عقیده ها
در طول زمان
ساعت ها
روزها
هفته ها
ماه ها
سالها
توسط قسمتهای تصمیم گیری
جمع آوری کننده اطلاعات
تاثیر گذار
تصمیم گیرنده
خریدار
استفاده کننده
استراتژی ها و تکنیکهای بازاری
رفتار مصرف کننده فعالیتهای ذهنی،احساسی و فیزیکیای را که افراد هنگام خرید، استفاده و دور انداختن محصولات و خدماتی که برای ارضای نیازها و امیال خود بهکار می گیرند شامل میشود. (ویلکه[۱۹]،۱۴:۲۰۰۱)
به عبارت دیگر رفتار مصرف کننده شامل مجموعه ای از فرایند های روانی و فیزیکی است که قبل از خرید آغاز و بعد از مصرف نیز ادامه می یابد. (پییر[۲۰]، ۱۹۹۹: ۱۱۰)
در هر حوزه مطالعاتی نظریه ها و فرضیه های اساسی وجود دارند که متخصصان برای هدایت نظریاتشان به سوی موضوع مورد نظر از آنها استفاده میکنند به منظور شناخت بهتر رفتار مصرف کننده هفت مفهوم اساسی را که مورد تأکید اکثر صاحب نظران این موضوع قرار گرفته است مورد بررسی قرار می دهیم. این مفاهیم به طور خلاصه عبارت اند از: (ویلکه،۲۰۰۰: ۱۴)
رفتار مصرف کننده با انگیزه است. اساسی ترین سئوال در مورد رفتار مصرف کننده چرایی رفتار مصرف کننده است. پاسخ این سئوال را می توان در تعریف رفتار مصرف کننده جستجو کرد، « به گونهای که نیازها و خواستههایشان ارضا شود». در مجموع رفتار مصرف کننده یک رفتار با انگیزه است که منظور از آن دستیابی به اهداف ویژهای است. این انگیزهها دو دسته هستند، یکی انگیزه کار کردن که دلایل خرید یک محصول است و به عملکرد آن محصول مربوط می شود به گونهای که به مصرف کننده کمک میکند تا به هدف دست یابد. به عنوان مثال انگیزه کار کردن جدید برای یک اتومبیل سواری میتواند آسایش در جابه جایی، مسافرت و… باشد. انگیزه دیگر، انگیزه های شخصی هستند که به خواستههای یک مصرف کننده برای بیان احساسات یا چیزهای دیگر مورد نظر وی مربوط میشوند. انگیزه شخصی خرید نوع خاصی از خودروی سواری میتواند شهرت و یا زیبا دوستی فرد باشد.
رفتار مصرف کننده شامل فعالیتهای زیادی میشود. هر مصرف کننده دارای افکار، احساسات، برنامه ها، تصمیمات و خرید های متعددی است. فردی که تنها به فعالیت خرید توجه می کند خیلی از فعالیتهای مرتبط با آن را نادیده گرفته است. در حالی که بازاریابان باید طیف وسیعی از فعالیتهای مصرف کننده شامل اندیشیدن به محصول، کسب اطلاعات، توجه به تبلیغات، خرید و کاربرد تا رضایت و رجوع مجدد مصرف کننده را مورد کنکاش قرار دهند.
رفتار مصرف کننده یک فرایند است. همان گونه که در تعریف رفتار مصرف کننده بیان و در بالا نیز به آن اشاره شد. رفتار مصرف کننده یک سری فعالیتهایی را (انتخاب، خرید، مصرف و…) شامل میشود که در
مراحل پیش از خرید، حین خرید و پس از خرید به صورت یک فرایند مستمر در جریان است.
رفتار مصرف کننده از لحاظ میزان صرف وقت و پیچیدگی متفاوت است. منظور از میزان صرف وقت در رفتار مصرف کننده عبارت است از مدت زمانی که طی آن تصمیمات خرید اتخاذ میشوند یا طول مدت زمان کل فرایند تصمیم گیری خرید و پیچیدگی رفتار مصرف کننده به تعداد فعالیتهای درگیر در یک تصمیم و مشکل بودن خود تصمیم اشاره دارد. بین مدت زمان و پیچیدگی تصمیم اغلب یک ارتباط مستقیم وجود دارد، یعنی در صورت ثابت بودن سایر شرایط و عوامل تآثیر گذار بر فرایند تصمیم گیری، هر چه پیچیدگی یک تصمیم بیشتر باشد، زمانی که برای کل فرایند مورد نیاز است بیشتر است. نکته مهم در مورد این دو عامل این است که زمان و پیچیدگی دو بعد فرایند تصمیم و رفتار مصرف کننده هستند که در مورد افراد مختلف و همچنین در موقعیتهای متفاوت مختلف هستند. به عنوان مثال ممکن است خرید یک خودرو در شرایط خاص برای فرد خاص پیچیدگی زیادی داشته باشد ولی در همان شرایط این تصمیم برای فرد دیگری یک فرایند ساده تلقی شود.
رفتار مصرف کننده نقشهای مختلفی را شامل میشود. حداقل سه فعالیت کاملاً متفاوت در درون فرایند رفتار مصرف کننده شکل میگیرد و در ارتباط با هر کدام از این فعالیتها نقشی برای مصرف کننده ایجاد می شود. این سه نقش عبارتاند از:
الف) نقش تأثیر گذار بر خرید
ب) نقش خریدار
ج) نقش مصرف کننده
(۲-۱۴)
که با تغییر متغیر و u= و استفاده از روش جزء به جزء داریم:
(۲-۱۵)
جریان الکتریکی با این احتمال متناسب است و در αهای بزرگ یعنی میدانهای قوی داریم
[۴۱و۴۶]:
(۲-۱۶)
اگر مراکز کولمبی بقدری بهم نزدیک باشند که میدانهای آنها با هم همپوشانی کند وضعیتی مختلف با حالات قبل اتفاق میافتد. در این حالت کاهش پتانسیل به اندازه ، میباشد، که ، فاصلهی بین مراکز است. بنابراین در این مدل انتظار میرود که وابستگی جریان به میدان الکتریکی بهصورت:
(۲-۱۷)
باشد که این رفتار در برخی مواد دیده شده و تحت عنوان اثر پول معروف است [۴۱].
همچنانکه در ابتدای بحث گفته شد، اثر پول- فرنکل در حالتی که جریان به حجم نمونه محدود شود در نظر گرفته می شود. این وضعیت وقتی رخ میدهد که تودهی عایق مقاومتی به مراتب بیشتر از مقاومت در اتصالات با الکترودها داشته است. یعنی اگر نرخ انتقال حامل در نقطهی اتصال بیشتر از نرخ انتقال حامل به ناحیه دورتر از ناحیه اتصال باشد وضعیت محدود به حجم[۸۱] را داریم که توسط فلوی جریان محدود شده با بار فضایی توصیف می شود.
جریان در توده نیمرسانا توسط رابطهیI=qnEμ، داده می شود که μ، تحرک رانشی الکترونها در نوار رسانش ،n، چگالی حاملهای متحرک و E، میدان الکتریکی خارجی است. اگر no، چگالی حاملها در نواررسانش در غیاب میدان باشد [۴۸] سپس:
(۲-۱۸)
یعنی کاهش ارتفاع سد پتانسیل و کاهش انرژیهای یونیزاسیون مراکز بار، تعداد حاملهای آزاد را در نوار رسانش زیاد می کند. سپس:
(۲-۱۹)
Io=qμnoE که چگالی جریان در میدان پایین است.
در اثر پول- فرنکل میتوان با داشتن β، ثابت دی الکتریک را یافت. برخی مقادیری از ثابت دی الکتریک را یافتهاند که حدود چهار برابر مقادیر به دست آمده توسط اندازه گیریهای ظرفیت است. این بیقاعدگی به اثر بیقاعده پول- فرنکل معروف است.
سیمونز[۸۲] در سال ۱۹۶۷ مدل نواری به شکل (۲-۴) را پیشنهاد کرد که این بیقاعدگی را حل می کند. دراین مدل، عایق یک چگالی Nt، از تلههای خالی سطحی را دربردارد، که این مراکز دریک انرژی Et، زیر نوار رسانش قرار دارند. فرض میکنیم انرژی یونیزاسیون این تلهها مستقل از میدان باشد وتراز انرژی فرمی را نیز بین دو تراز ناخالصی فرض میکنیم [۴۵و۴۸].
شکل ۲-۴) نمودار انرژی سطوح کم عمق تلههای خنثی و سطوح عمیق دهندهها]۴۸[.
موقعیت تراز فرمی را با معادل کردن تعداد الکترونهای از دست رفته (مراکز یونیزه شده) از مراکز دهنده با تلههای اشغال شده به دست میآوریم. تعداد الکترونها در نواررسانش را قابل اغماض فرض میکنیم، بنابراین
(۲-۲۰)
(۲-۲۱)
در میدان صفر، تعداد الکترونهای آزاد، n، توسط رابطه زیر داده می شود [۴۷]:
(۲-۲۲ )
(۲-۲۳)
(۲-۲۴)
در حضور یک میدان الکتریکی، سد پتانسیل مرکز دهنده توسط اثر P.F کاهش یافته به طوریکه تعداد الکترونها در نوار رسانش بصورت زیر خواهد شد:
(۲-۲۵) (۲-۲۶ )
که در آن ، ضریب کاهنده سد شاتکی است.
بنابراین ساختار الکترونیک نشان داده شده در شکل (۲-۴)، رسانش حجمی وابسته به میدان است[۴۸]. در این مدل حتی اگر تلهها وجود نداشته باشند باز هم اثر پول-فرنکل برقرار است یعنی تلهها ضروری نیستند اما لازمهی عملی هستند]۴۱و۴۲و۴۴و۴۶و۴۸-۵۰[.
همچنین می توان گفت در فیزیک حالت جامد ، اثر پول - فرنکل پاسخ نمونه به میدان الکتریکی قوی است که در چنین میدانی، نمونه می تواند رسانش الکتریکی قابل توجهی از خود نشان دهد. این اثر که قبلا به نام Yakov Frenkel شناخته می شد ، در سال ۱۹۳۸ به چاپ رسید [۵۱]. بصورت تجربی می توان رسانش غیر اهمی و سیر رفتاری نمونه به سمت پدیده مقاومت دیفرانسیلی منفی و پدیده کلیدزنی را از شیب منحنی مشخصه ی جریان- ولتاژ نمونه [۱۳-۱۶] که به صورت نوعی در شکل (۲-۵) آمده است، ملاحظه و بررسی نمود.
d ضخامت عایق، k ثابت بولتزمن و T درجه حرارت است.
شکل (۲-۵): منحنی مشخصه جریان - ولتاژ برای a) - -
با مقایسه منحنی I-V هر نمونه در دماهای مختلف می توانیم ماهیت نیمرسانای نمونه های حاضر را نتیجه گیری کنیم [۱۷]. که وقتی میدان در محدوده میدان های V/cm (104-103) و یا بالاتر باشد رابطه TlnI بر حسب E1/2 خطی است.
اغلب وقتی دمای نمونه افزایش می یابد رفتار غیراهمی سریعتر نمایان می شود، بنابراین میتوان گفت اثر پول- فرنکل، پدیده ای الکتریکی توام با اثرات گرمایی است.
۲-۷-۱) تزریق بار در اتصالات
در چنین بحثی میتوان اتصالات فلز-نیمرسانا یا فلز- عایق-فلز یا دیگر اتصالات را در نظر گرفت.
بار در پیوندگاه را می توان به عایق یا نیمرسانا وارد کرد که این عمل می تواند توسط گسیل گرمایی یا اعمال میدان به پیوندگاه انجام شود. برای اتصال فلز- عایق سه حالت امکان پذیر است: خنثی، اهمی، غیر اهمی. نوع اتصال به دست آمده توسط توابع کار فلز و عایق، چگالی حالات در عایق و میدان الکتریکی معلوم می شود. در این زیر بخش اتصالات مذکور را بررسی میکنیم.
۲-۷-۱-۱) اتصال خنثی[۸۳]
وقتی توابع کار فلز و عایق یکسان باشد، اتصال خنثی به دست می آید که در این اتصال نوار رسانش وسیع بوده و اتصالی اهمی است (شکلa (2-6) را ببینید).
۲-۷-۱-۲) اتصال اهمی[۸۴]
اگر یک فلز با عایقی که دارای تابع کار بزرگتری نسبت به فلز است، اتصال داده شود، الکترونها به سمت عایق حرکت می کنند تا زمانیکه تعادل گرمایی برقرار شود. این عمل، منجر به ایجاد یک ناحیه بار فضایی در عایق در نزدیکی فلز می شود و مقداری معادل از بارهای مثبت روی فلز القا می شود. این بارها میدان الکتریکی تولید می کنند که سبب پیچش نوارها به سمت بالا می شود. در این حالت سد پتانسیلی وجود ندارد. و اتصال اهمی است.(شکل b (2-6) را ببینید).
۲-۷-۱-۳) اتصال غیر اهمی
اگر تابع کار فلز фm، بزرگتر از تابع کار عایق фi، باشد و اگر یک چگالی کافی از مراکز دهنده در عایق وجود داشته باشد، الکترونها میتوانند از این حالات به فلز گسیل شوند تا اینکه تعادل برقرار شود. سپس لایههای بارفضایی ایجاد شده منجر به ایجاد میدانالکتریکی میشوند که عامل پیچش نوارها به سمت پایین است. (شکل c (2-6) را ببینید).
بار فضایی مثبت به مسافت ، در ناحیه تهی از حاملهای آزاد[۸۵] گسترش مییابد که معادل بار منفی روی الکترود است. به خاطر غیاب حاملهای متحرک، ناحیهی تهی بسیار مقاوم می شود و این اثر در حضور میدان الکتریکی منجر به اثر شاتکی می شود.
شکل۲-۶) نمودارهای پتانسیلی اتصالات فلز- عایق برای الکترونهای تعادلی
a). اهمی b). تزریقی c). اتصال غیر اهمی ]۴۲[.
۲-۷-۲ ) اثر شاتکی
در زمان حال زندگی می کنند.
نگران آینده و مآل اندیش هستند.
طرفدار اصلاحات اساسی هستند.
معمولاً محافظه کار هستند.
به خود اعمال و نتیجه آنها توجه دارند.
اصول و معیارها را مهم تر از خود اعمال می دانند.
راحت و روان سخن می گویند.
در نوشتن بهتر از گفتن هستند.
به ورزش و فعالیت های حرکتی علاقمندند.
مشتاق کتاب ها و مجلات هستند.
به جهان محسوس و پدیدارهای آن توجه دارند.
به بررسی علت ها و قانون ها علاقمندند.
زود تصمیم می گیرند و به سرعت به اجرای آن می پردازند.
بیشتر وقت خود را صرف طرح نقشه و تجزیه و تحلیل آن می کنند و دیرتر وارد عمل می شوند.
خونگرم، زودآشنا و اهل معاشرت هستند.
مردم گریز و دیرآشنا هستند.
به ارزش های عینی یا عوامل عینی توجه دارند.
به ارزش های ذهنی یا عوامل ذهنی توجه دارند
۲-۱۴- دیدگاه آیزنک در زمینه شخصیت:
نظریه آیزنک در شخصیت را می توان از دیدیگاه های مختلف طبقه بندی کرد و از دیدگاه بیولوژیک که به جنبه های زیستی وژنتیکی در شخصیت، اعتقاد راسخ دارد و دیدگاه دیگر صفات و صفات متعدد مثل درونگرایی و برونگرایی معتقد است و از طرف دیگر این نظریه را می توان جزو نظریه های تحلیل و عاملی به حساب آورد، زیرا برای اثبات ادعاهای خود به روش آماری تحلیل عوامل متوسل می شود. ولی تأکید زیاد آیزنک روی عوامل زیستی می باشد (دارابی، ۱۳۸۴).
۲-۱۵- روش تحقیق آیزنک در زمنیه شخصیت:
“دسته بندی عناصر اصلی شخصیت به بخش های گوناگون و ترسیم آن به صورت سلسله مراتب بوده است. در این سلسله مراتب، اساسی ترین زمینه سطح پاسخ اختصاصی نام دارد. این سطح شامل رفتارهای بخصوصی است. مثلاً زمانی که فردی را می بینیم که با دوست خود در حال قدم زدن و خندیدن است،در اینجا یک رفتار اختصاصی را ملاحظه کرده ایم. اما اگر ملاحظه کنیم، که همین فرد برای چندین بار این عمل را انجام می دهد ما به سطح دوم در الگوی سلسله مراتبی آیزنک می رسیم که پاسخ عادتی نام دارد. بعدها ملاحظه خواهیم کرد که این نوع رابطه (در مثال قبل) به فرد خاص و موقع خاص محدود نمی شود بلکه در مهمانی ها،جلسه های بحث و اجتماعات گروهی نیز مشاهده می شود. در اینجا مجموعه ای از رفتارهای اجتماعی در این فرد مشاهده است که آیزنک این مجموعه رفتاری را صفات اجتماعی نامید. آیزنک این بخش از شخصیت را جزء وسیع تری از ابعاد شخصیت دانست. وقتی این ابعاد دور یکدیگر جمع شوند یک صفت برتر را تشکیل می دهند. آیزنک این صفت برتر را برونگرایی نامیده است. در این نظریه چند صفت برتر وجود دارد. آیزنک به صورت ریشه ای و با بهره گرفتن از روش آماری تحلیل عوامل دو صفت برتر را معرفی کرد که می تواند پایه ای برای صفات دیگر باشد. این دو صفت عبارتند از: برونگرایی ـ درونگرایی و نوروتیزیسم[۵۴] (روان نژندگرایی). آیزنک افراد برونگرا را با خصوصیات دیگری مثل اجتماعی بودن، علاقمند به شرکت در مهمانی ها، داشتن دوستان زیاد، نیاز به افراد دیگر برای گفتگو با آنها و عدم علاقمندی به مطالعه توصیف کرد و برای افراد درونگرا خصوصیاتی مثل آرام بودن، کناره گیری از دیگران، معاشرتی نبودن، درون نگری، علاقمندی به کتاب و مطالعه و ارجح دانستن آن بر اشخاص عنوان کرد. آیزنک معتقد بوده است که همه افراد دارای یکی از این دو خصوصیت نیستند بلکه اعتقاد داشت که بیشتر مردم در بین این دو پیوستار قرار دارند، اما هر یک از افراد به یکی از این دو صفت گرایش بیشتری دارند.
به زعم آیزنک افراد درونگرا و برونگرا نه تنها در رفتار با یکدیگر متفاوت هستند بلکه در زمینه های فیزیولوژیکی نیز از یکدیگر متمایز هستند. او این تفاوت را بیشتر به ساختار سیستم عصبی مربوط می داند. وی معتقد است برانگیختگی کرتکس در افراد برونگرا پایین تر از افراد درونگرا است و این آمادگی در رفتارهای اجتماعی آنان اثر می گذارد. افراد درونگرا از سطح برانگیختگی بهینه ای برخوردار هستند. یعنی سیستم عصبی آنها در مقایسه با افراد درونگرا زودتر تحریک می شود. به این دلیل (تحریک پذیری بیشتر) آنها محیط خلوت را انتخاب می کنند و از محیط های شلوغ اجتناب می ورزند برعکس برونگراها از محیط های پر سر و صدا و شلوغ بیشتر استقبال می کنند و از مهمانی های پر سر و صدا لذت می برند(دارابی، ۱۳۸۴، ص ۱۶۵).
در خصوص سطح برانگیختگی کرتکس در افراد درونگرا و برونگرا پژوهش ها شواهد مثبتی را به نفع نظریه آیزنک ارائه نداده اند. مثلاً درونگراها و برونگراها تفاوت معناداری را در فعالیت امواج مغزی به هنگام خواب و استراحت نشان نداده اند اما برخی پژوهش ها نشان داده اند که درونگراها در مقایسه با برونگراها حساسیت بیشتری نسبت به محرک ها دارند. به این دلیل برخی از محققان حساسیت به محرک ها را به جای برانگیختگی کرتکس مطرح کردند. برای مثال درونگراها به گوش دادن موسیقی آرام و با صدای پایین و برونگراها به موسیقی تند و با صدای بلند گرایش دارند. برخی پژوهش ها نشان داده اند که بین درونگراها و برونگراها در واکنش به مواد شیمیایی تفاوت وجود دارد. در یک مطالعه، درونگراها در مقایسه با برونگراها در واکنش به مواد شیمیایی در حس چشایی متفاوت بوده اند مثلاً بزاق درونگراها موقعی که چند قطره آبلیمو در دهان آنها ریخته می شد زودتر از برونگراها ترشح کرده و اندازه بزاق نیز بیشتر بوده است. در یک آزمایش دیگر آزمایشگر نور بسیار شدیدی را به چشمان آزمودنی ها می تابانید. در این آزمایش مردمک چشم درونگراها سریعتر از مردمک چشم برونگراها منقبض می شد اما زمانی که این دو گروه وارد محل تاریکی می شدند مردمک چشم برونگراها سریعتر از چشم درونگراها منبسط می شد. در فعالیت های طولانی و خسته کننده مانند تماشای صفحه رادار برای توجه به علائمی که گهگاهی ظاهر می شوند درونگراها بهتر از برونگراها عمل می کنند. در مطالعات مربوط به حافظه، شرطی شدن و یادگیری، درونگراها سریع تر از برونگراها یاد می گیرند و خیلی دیرتر از آنها فراموش می کنند. به طور کلی به نظر می رسد درونگراها سریع تر از برونگراها به محرک ها پاسخ می دهند. متعاقباً به نظر می رسد سیستم عصبی برونگراها آهسته تر از درونگراها تحریک می شود. به عبارت دیگر بعد درونگرایی و برونگرایی وابسته به یک شالودهی زیستی هستند. علاوه بر موارد بالا در تأیید تفاوت زیستی بین درونگراها و برونگراها، آزمایش ها و پژوهش ها نشان داده اند که بین دو گروه فوق الذکر در عملکرد انتقال دهنده های عصبی نیز تفاوت معنی داری وجود دارد. مثلاً داروهای کندکننده موجب می شوند که برونگراها شبیه درونگراها رفتار کنند. در حالی که داروهای محرک باعث می شوند که درونگراها شبیه برونگراها عمل نمایند(دارابی، ۱۳۸۴، ص ۱۶۶).
همان گونه که قبلاً بیان شد دسته بندی دیگر آیزنک از شخصیت، تقسیم افراد به روان نژند و غیر روان نژند بوده است. افراد روان نژند از نظر عاطفی بیش از حد پاسخ دهنده هستند. در مقابل ناکامی های جزئی واکنش عاطفی زیادی از خود نشان می دهند. آنها به آسانی به هیجان می آیند،عصبانی می شوند و از بسیاری افراد دیگر افسرده تر هستند. مطالعات آیزنک او را به یک صفت عمده دیگر به نام سایکوتیزیسم[۵۵] (روان پریشی) هدایت کرد. افرادی که در این بخش بالا باشند، خودمحور، پرخاشگر، سرد، فاقد همدلی با دیگران و تکانشی هستند و به خواسته های دیگران توجهی ندارند. این افراد شدیداً به روش های درمانی نیازمند هستند.
“به اعتقاد آیزنک تغییرات شخصیت از فاکتورهای بیولوژیکی ناشی می شود. او نقش فاکتورهای محیطی را نادیده نمی گیرد اما بیشتر اهمیت را به عوامل بیولوژیک می دهد. او می نویسد که این یک واقعیت است که ما نمی توانیم یک فرد درونگرا را اجتماعی کنیم زیرا محیط نقش اندکی در این صفت دارد.” (دارابی، ۱۳۸۴، ص ۱۶۷)
۲-۱۶- دیدگاه آدلر در مورد شخصیت:
آدلر در اوایل تمایل اصلی انسان را پرخاشگر می دانست و آن را از انگیزهی جنسی که فروید روی آن پافشاری می کرد مهم تر می دانست و در اواخر عمر بر اینکه نظریه خود را نظم و سازمان بدهد تمایل هسته ای را تلاش برای رسیدن به برتری و کمال معرفی کرد و هدفش رسیدن به مقام و موقعیت اجتماعی و قدرت نبوده بلکه هدف اصل از این تلاش رسیدن به یک زندگی ایده آل است و تناقض اصلی نظریه آدلر با سایر همکاران این است که آدلر تمایل برای رسیدن به کمال را فطری و ذاتی نمی داند. اما نظریه پردازانی مثل راجرز و مازلو آن را یک تمایل فطری می دانند و یا بین عقیده فروید و آدلر نیز تفاوت زیادی وجود دارد. فروید تمایل اساسی را میل جنسی قلمداد می کرد اما آدلر به جای آن روی تلاش و برای رسیدن به کمال برتری تأکید می کند (دارابی، ۱۳۸۴).
۳-۱- نوع پژوهش ۵۸
۳-۲- فرضیههای پژوهش ۶۰
۳-۳- مدل تحلیلی پژوهش ۶۰
۳-۴-۱- متغیر وابسته ۶۲
۳-۴-۲- متغیر مستقل ۶۴
۳-۴-۳- متغیر های کنترل: ۶۴
۳-۵- قلمرو پژوهش ۶۴
۳-۵-۲- قلمرو زمانی ۶۵
۳-۶- جامعه آماری ۶۵
۳-۷- نمونه آماری و روش نمونهگیری ۶۵
۳-۸- نحوه جمعآوری داده ها ۶۶
۳-۹- روششناسی پژوهش ۶۶
۳-۹-۱- دادههای ترکیبی ۶۸
۳-۹-۲- آزمون معنیدار بودن اثرات فردی لیمر ۶۹
۳-۹-۳- مدلهای تابلویی ( پانلی) ۷۱
۳-۹-۳-۲- روش اثرات تصادفی ۷۱
۳-۹-۴- آزمون هاسمن ۷۲
۳-۹-۵- آزمونهای ناهمسانی واریانس،خود همبستگی و آزمون هم خطی ۷۳
۳-۱۰- مزیت استفاده از دادههای ترکیبی نسبت به سری زمانی و مقطعی ۷۴
خلاصهی فصل ۷۵
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱مقدمه ۷۷
۴-۲-آمار توصیفی ۷۷
۴-۳ آزمون ریشه واحد داده های پانل ۷۸
۴-۳ آزمون جارکو برا ( نرمال بودن داده ها) ۷۹
۴-۴- تجزیه و تحلیل فرضیه ها ۸۱
۴-۴-۱- فرضیه اول ۸۱
۴-۴-۲- فرضیه دوم ۸۳
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱ مقدمه ۸۷
۵-۲خلاصه پژوهش ۸۷
۵-۳ نتایج پژوهش ۸۹
۵-۳-۱ نتیجه فرضیه اول ۸۹
۵-۳-۲ نتایج فرضیه دوم ۸۹
۵-۴ پیشنهادات پژوهش ۹۰
۵-۴-۱ پیشنهادات کاربردی ۹۰
۵-۴-۲ پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی ۹۱
۵-۵ محدودیتهای پژوهش ۹۱
خلاصه فصل ۹۲
منابع و مآخذ ۹۳
فهرست جداول
عنوان شماره صفحه
جدول آزمون لیمر فرضیه اول ۹۹
جدول آزمون هاسمن فرضیه اول ۹۱
جدول آزمون اثرات ثابت فرضیه اول ۱۰۱
جدول آزمون لیمر فرضیه دوم ۱۰۲
جدول آزمون هاسمن فرضیه دوم ۱۰۳