۴- مالیات «خانبانی» که در مورد کالاهای وارداتی و صادراتی شهر اجرا میشد. (الجناب،۲صفر۱۳۲۵،سال اول،ش۱۲: ۷)
۵- تفاوت مالیات گرفته شده با آنچه در دفترچه مالیاتی اصفهان ثبت شده بود. (الجناب،۲صفر۱۳۲۵،سال اول،ش۱۲: ۶)
۶-پسرهای شاهزاده که هر کدام یکی از محلات را در اختیار داشتند و از موقعیت خود سوء استفاده های زیادی می کردند. (دولتآبادی،۱۳۹۰: ۲۹۳)
علاوه بر کسانی که در کنسولگری انگلستان متحصن شده بودند و از مردم عادی و کشاورزان بودند، اصناف در چهلستون تجمع کرده بودند، ظاهراً تعداد آن ها بیست هزار نفر بوده و در میدان شاه هم حدود سیهزار نفر جمع شده بودند. (انجمن مقدس،۹صفر۱۳۲۵،سال اول،ش۱۲: ۳)
میرزامهدی دولتآبادی اعلام کرد: «شاهزادهیا خوب است یا بد. اگر خوب است نظر به برادری ما با سایر اهالی بلدان ایران انصاف نیست که بیست و پنج سال [؟!] چنین نعمتی مختص ماها باشد. حالا می خواهیم برادری کنیم و بیست پنج سال هم قسمت دیگران باشد و اگر بد است تقصیری که اهالی اصفهان نموده اند که دیگران آن تقصیر را نکرده اند و مستوجب چنین عقوبتی شده اند چیست» (دولتآبادی،۱۳۹۰: ۲۹۶-۲۹۵)
در تهران نیز عدهای به حمایت از مخالفین شاهزاده دست به تظاهرات زدند. (مجدالاسلام کرمانی،۱۳۵۱: ۶۷) حتّی نمایندگان اصفهان اعلام کردند «تا ظلالسلطان از اصفهان معزول نشود، کار مجلس پیشرفت نخواهد کرد». (مجدالاسلام کرمانی،۱۳۵۱: ۳۵) در مجلس هم مباحثی راجع به بحران اصفهان در گرفت. ادیب التجار نمایندهی اصفهان، دو تلگراف جداگانه از مردم اصفهان را قرائت کرد که خواهان عزل شاهزاده بودند. (رجایی،۱۳۸۵: ۳۴۷-۳۴۶)
موضوعی که مجلس بدان سبب شاهزاده را فاقد صلاحیت برای حکومت اصفهان دانست، ظلم و ستم او به مردم نبود بلکه آن بود که چون وی در آنجا «املاک زیادی دارد نمیتواند حاکم باشد!» (رجایی،۱۳۸۵: ۳۴۷)
یکی از نمایندگان به نام آقا شیخ حسین گفت: «هرکه در هر ولایت صاحب آب و خاک است صلاح دولت و ملت نیست که آن شخص در آن ولایت حکومت کند» رئیس مجلس هم در پاسخ گفت: «در مسأله تغییر حکومت اصفهان دیگر اخذ رأی نمیخواهد. عجالتاً تلگرافی برای وزارت داخله فرستاده شود». (رجایی، ۱۳۸۵: ۳۴۷).
این بهانه در نوع خود جالب توجه است، چرا که با این حساب هیچ کدام از اهالی اصفهان که دارای املاک و مستغلاتی در ولایت اصفهان هستند، نمیتوانند به عنوان حاکم اصفهان انتخاب شوند! تازه در جلسه بعد بود که وکیلالتجار نظر داد: «خوب است آن قانونی را که هرکس صاحب مستغلات در ایالت است نباید حاکم آن ایالت شود، بنویسند» (رجایی،۱۳۸۵: ۳۴۷) و با این حساب میتوان نظر داد که این طرح کاملاً اتفاقی در ذهن نمایندگان بوجود آمده و بر همین اساس شاهزاده را محکوم کردند.
دو روز بعد به تاریخ اول صفر ۱۳۲۵ﻫ . ق. /۱۶ مارس ۱۹۰۷ شاهزاده از حکومت اصفهان عزل شد. (رجایی،۱۳۸۵: ۳۴۷، براون،۱۳۳۸: ۱۴۶) آنگونه که از منابع برمیآید، نکتهی عجیبی در عزل شاهزاده وجود دارد، آقایان مسجدشاهی چندان از عزل شاهزاده خوشنود نبودند و علمای طراز اول مثل میرمحمدصادق امام جمعه و خاندان چهارسوقی از شخص شاهزاده حمایت کردند، پس چه کسانی مردم را تشویق به ادامهی تحصن خود در کنسولگری نمودند؟ شاید روسها در این امر دخالت داشتند، اما باید افراد دیگری را در این امر در نظر گرفت که در منابع اسمی از آن ها نیامده است.
شاهزاده پس از عزل از حکومت اصفهان، احساس خطر زیادی در حفظ اموالش میکرد به همین خاطر درخواستهایی جهت حفاظت از اموال و املاکش به سفارت و کنسولگری انگلستان و روسیه فرستاد. (ملکزاده،۱۳۸۳،ج۲: ۸۵۹-۸۵۸) و این مطالب در نامههایی که بین سفیر انگلستان و کنسول اصفهان آمده است، به خوبی مشهود است. (نگاه کنید به: معاصر،۱۳۵۳: ۲۳۸-۲۳۶)
این پایان ماجرای شاهزاده نبود. با آمدن حاکم جدید، نظام السلطنه، مردم در اطراف انجمن ولایتی جمع شده و خواهان اخراج افراد خانواده شاهزاده و ارکان حکومت شاهزاده بخصوص میرزا باقرمنشی باشی از اصفهان بودند. هر چند حاکم جدید به دلیل کم تجربگی خودش و استفاده از تجارب این افراد اجازهی این کار را نداد.
پس از دو ماه، جابری انصاری که از محارم دربار شاهزاده بود، شروع به فعالیت جهت بازگشت شاهزاده به اصفهان را کرد.(جابری انصاری،بیتا،ج۳: ۱۲۲). بالأخره با وساطت جابری انصاری و آقایان نجفی قرار شد تا شاهزاده به قمیشلو بیاید و آقایان نجفی به استقبال او بروند و او را به اصفهان بیاورند که ظاهراً قتل مونسالسلطنه، همسر شاهزاده توسط پسرش، صارمالدوله همه چیز را بر هم زد. (جابری انصاری: ۱۳۲۱، ۳۵۲)
۴-۱-۲-قتل مونسالسلطنه همسر شاهزاده ظل السلطان
این واقعه در جمعه نهم جمادیالثانی ۱۳۲۵ ﻫ . ق.، چند ساعتی از شب گذشته رخ داد. علت را اختلاف مونسالسلطنه با پسر بزرگ و عروسش میدانند (جهاداکبر،۱۵جمادی الثانی۱۳۲۵،سال اول،ش۱۷: ۷) اما علت واقعی آن چندان مشخص نیست. از این مسأله به دو نشانه متضاد می توان دست یافت، اول نزدیکی ارتباط شاهزاده و خاندان مسجدشاهی که باعث می شود همسر شاهزاده به آنجا پناه ببرد و دوم آنکه بسیاری معتقدند که همسر شاهزاده به خانه قدرتمند ترین دشمن اش پناه برد.
ماجرا این طور بود که مونس السلطنه با جعبه جواهراتش به منزل آقانورالله رفته و در آنجا بست نشست. (دانشور علوی،۱۳۷۷: ۱۱) در همان شب شاهزاده اکبرمیرزا صارمالدوله، پسر ارشد مونسالسلطنه به خانهی آقا نورالله رفت و «اظهار میدارد که بودن مخدره [مادرش] در اینجا منافات با شئونات حضرت والا [شاهزاده] دارد» (انجمن مقدس: ۱۸ جمادی الاول ۱۳۲۵: سال اول، ش۲۶، ۵) شاهزاده صارمالدوله تقاضا کرد که در خلوت با مادرش صحبت کند و پس از مدتی که با او به توافق نرسید، سه گلوله به طرف مادرش شلیک کرد و سپس صارمالدوله سریعاً از منزل خارج شد و چندین سوار در انتظار او بودند، منجمله سه پسر دیگر مونسالسلطنه به نامهای شاهزاده همایون میرزا، شاهزاده فریدون میرزا و شاهزاده مهدیقلی میرزا. به احتمال زیاد این قتل با برنامهریزی قبلی صورت گرفته است و صارم الدوله به همراه برادران خود و همراهانش صحنه را ترک میکنند. (جهاداکبر،۱۵جمادی الثانی۱۳۲۵،سال اول،ش۱۷: ۷).
اهالی شهر مخصوصاً اتحادیه علما بعنوان اینکه این پیش آمد لطمه بزرگی به عالم روحانیت زده نسبت به شاهزاده صارم الدوله اعتراض نمودند (دانشور علوی،۱۳۷۷: ۱۳) «صبح که شد جمعیت و ازدحام زیادی به سمت خانه آقا [ نورالله] آمدند میخواستند بازارها را ببندند، آقا مانع شدند که ما هر قدری خواهیم رفع فساد کنیم، چون بعضی اطراف مغشوش است، هر روز یک نوع بهانه پیدا میشود و چون روز شنبه موقع انعقاد انجمن محترم ایالتی بود، از جهت بعضی اراجیف که در میان مردم شیوع داشت، مردم مانع از انعقاد انجمن در چهل ستون شدند. حضرات اعضا … در مسجد شاه انجمن کردند و جمعیت فوقالعاده شد که باید منشی باشی و پسرهای حضرت والا در این شهر نباشند. از انجمن هم به همین مضامین تلگرافی به دارالشورای کبری مخابره نمودند». (انجمن مقدس،۱۸جمادیالثانی۱۳۲۵،سال اول،ش۲۶: ۵). تلگرافی آمد که شاهزاده مسببین را به تهران احضار نموده است. (انجمن مقدس،۱۸جمادی الثانی۱۳۲۵،سال اول،ش۲۶: ۶) اما علیرغم این تلگراف دامنه اعتراضات گسترش یافت، به گونهای که مردم اطراف قصد ورود به شهر را داشتند، اما آقانورالله اکیداً دستور داد که کسی از خارج شهر نیاید. نیرالدوله حاکم جدید نگران از به هم خوردن نظم عمومی از تهران تلگراف زد با مردم در مسجدشاه دیدار خواهد کرد تا شاید بتواند اوضاع را آرام نماید. (انجمن مقدس،۱۸جمادیالثانی۱۳۲۵،سال اول،ش۲۶: ۶). بازارها را تعطیل شد تا مدتی بعد با وساطت آقانجفی و آقانورالله بار دیگر باز شد، اما مجدداً به تحریک اشخاص نامعلومی، مردم بازارها را بار دیگر تعطیل کردند. در ۱۷ جمادیالاول ماجرا وجه دیگری یافت و تلگراف تهدیدآمیزی از شاهزاده رسید که نشان میداد وی قصد دارد به اصفهان بیاید. او گفته بود: «از علاقه و مایملک خود در اصفهان صرفنظر نمیکنم و این حرکات سبب میشود که املاک خود را به خارجه بسپارم». سپردن املاک را تهدید بسیار خطرناکی بود، چرا که از آن پس کنسولگری امور املاک را به دست میگرفت، همانگونه که بانوعظمی، املاکش را به کنسولگری روسیه سپرده بود. پس «انجمن اصفهان برائت جستند از اینکه کسی در صدد قطع علاقهی ایشان باشد». خلاصه بعد از چند روز با احضار فرزندان شاهزاده به تهران اوضاع آرام شد. (انجمن مقدس،۱۸جمادیالثانی۱۳۲۵،سال اول،ش۲۶: ۸) در این قضیه روحانیت اصفهان بیشتر نقش میانجی بین مردم و شاهزاده را داشت تا رهبری مردم و بیشترسعی در آرام کردن اوضاع را داشتند تا از هرج و مرج و اغتشاش جلوگیری نمایند.
۴-۱-۳-بازگشت شاهزاده ظل السلطان به اصفهان
یک ماه بعد از به قدرت رسیدن نیرالدوله، در تاریخ سوم رجب ۱۳۲۵ ﻫ . ق. خبر رسید که شاهزاده قرار است به اصفهان برگردد و این بار توانسته بود موافقت مجلس را دریافت کند. «بعد از انفصال حضرت والا ظلالسلطان از حکومت هرچندی خبر حرکت او منتشر میشود و عموم اهالی را به وحشت میاندازد. چنانکه این چند روزه نیز این خبر نشر یافت و به محض انتشار یک هیجان غریبی در مردم آشکار گردید و دست اشرار از آستین بیرون آمد» (جهاداکبر،۱۲رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۲۴: ۴) این اشرار، الوار مقیم اصفهان بودند که از شاهزاده طرفداری میکردند و به محض خبر آمدن او دست به اعمالی زدند که وحشت مردم را افزایش می داد، به طوری که در درگیری که در ۳ رجب ۱۳۲۵ ﻫ . ق. بین فدائیان اصفهان و الوار طرفدار شاهزاده درگرفت، چند نفر زخمی شده و دو نفر فدایی هم مفقود شدند. (جهاداکبر،۱۲رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۲۴: ۵).
از تهران چندین تلگراف خطاب به آقایان نجفی و ثقهالاسلام راجع شاهزاده آمد که به مردم اصفهان اطمینان می داد که وی تنها به جهت سرکشی به املاک خود خواهد آمد. مهمترین این تلگرافها از طرف سه تن از نمایندگان مجلس بود که بنا به درخواست امام جمعه خویی و میرزا هادی جواهری نمایندگان صاحب نام مجلس شورای ملی، از آقایان نجفی درخواست داشتند تا اجازه دهند شاهزاده به مدت سه ماه به اصفهان جهت سرکشی به املاک خود بیاید و سپس به تهران برگردد. (نجفی،۱۳۶۹: ۲۳۰) و تلگراف دوم هم از طرف سه تن دیگر از نمایندگان مجلس شورای ملی محض راحتی خیال مردم اصفهان فرستاده شد، که البته مردم اصفهان به این امر راضی نشدند و از طرفداران شاهزاده به مجلس شکایت کردند و مجدداً تلگرافهایی به همین مضامین برای جلوگیری از بازگشت شاهزاده، به مجلس فرستادند. (نجفی،۱۳۶۹: ۲۳۱-۲۳۰).
سیدمحمد طباطبایی در مجلس اعلام کرد: «از شرایط مشروطه این است که اگر کسی بخواهد به خانه اش برود باید بلوا کنند و نگذارند؟ شاهزاده ظلالسلطان از شاه، از مجلس اجازه گرفتند که برود، ممانعت کردن از رفتن او موافق کدام قانون است؟» آقامیرزاهادی [نماینده، اصفهان]: «آخر مردم اطمینان ندارند.» آقامیرزا فضل علی آقا: «ظلالسلطان را برای حکومت تبریز معین کردند نرفت وزارت جنگ را هم تکلیف کردند، قبول نکرد. مرخصی گرفته که سهماهه برود سرکشی به املاک خود کرده، مراجعت نماید» و حتی لایحهای از شاهزاده خوانده شده که «اگر نایبالسلطنه و ظلالسلطان یک وقتی به حکم مجلس عزل میشود خوب است اما اگر یک موقع دیگر، باز به حکم مجلس، کاری به اینها رجوع شود آنوقت بایدجمعی شورش کنند». (رجایی،۱۳۸۵: ۳۵۰) سیدعبدالله بهبهانی نیز تلگرافی به اصفهان زد که «حضرت والاظلالسلطان بعضی کارهای شخصی دارند که غیر از خود ایشان کسی از عهدهی انجام آن ها برنمیآید. لذا ایشان به اصفهان آمده و بیش از سه ماه در آنجا توقف نخواهند فرمود و پس از سه ماه مراجعت ایشان را خود ضمانت مینمایم». (جهاداکبر،۱۲رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۲۴: ۵).
مردم اصفهان بیشتر از حد تصور مجلس با آمدن شاهزاده مخالف بودند و حتی خود مردم و تجار باز هم تلگرافهایی به سمت تهران فرستادند و انجمن ولایتی هم تلگرافی فرستاد که باید طبق خواست مردم عمل شود «طبق قانون مشروطه به عرض آن ها رسیدن لازم است». (نجفی،۱۳۶۹: ۲۳۳).
روز بعد چهارشنبه ۴ رجب ۱۳۲۵ ﻫ . ق. «جمعیت فدائیان حرکت کردند به سمت چهلستون آمدند و آقای حجهالاسلام [آقانجفی] و آقای ثقهالاسلام [آقانورالله] و آقای شیخ مرتضی ریزی را حرکت دادند به چهلستون، در این اثنا سید ابراهیم عطار به مردم میگفت ارومیه را گرفتهاند باید از برای جهاد و دفاع حاضرشد. یک نفر سید دیگر میگفت: حکم دفاع که با تو نیست با مجتهد جامعالشرایط است. تو پول گرفتهای و میخواهی فتنه برانگیزی. میان آن ها به نزاع منجر گردید.» (انجمن مقدس،۸رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۳۳: ۸-۷)
مردم به کنسولگری انگلستان مراجعت و از کنسول درخواست کمک کردند، اما کنسول از ملاقات با آن ها حذر کرد (وزارت امورخارجه انگلیس،۱۳۶۲،ج۱: ۸۲). به ناچار به طرف کنسول روسیه رفته و از ایشان درخواست کمک نمودند، اما کنسول در پاسخ گفت که باید از سفیر روسیه در تهران اجازه بگیرد و ۲۴ ساعت فرصت خواست. (وزارت امورخارجه انگلیس،۱۳۶۲،ج۱، ۸۲ و انجمن مقدس:۸رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۳۳: ۸)
روز ۵ رجب ۱۳۲۵ ﻫ . ق. بار دیگر مردم گرد آمدند و به تلگرافخانه رفته و در باب مخالفت با شاهزاده در جهت بازگشت به اصفهان به تهران تلگراف زدند. در این بین مخالفان مشروطه در اصفهان، جرأت یافته و فریاد «مشروعهخواهی» سر دادند و «جمعی از علما و برخی روضهخوان ها و بعضی از سادات در مسجد جعفر آبادهای انجمن نموده و آغاز استبداد و داد از مجلس مقدس مشروطه [درخواست] مشروعه داشتند. عمامهها را بر زمین میزدند، فریادها میکردند.» (انجمن مقدس،۱۵رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۳۴: ۸) جالب است که بسیاری از آنان تا روز قبل، دم از مشروطه و آزادی میزدند و حال خواهان مشروعه بودند و حتی اعلام کردند که اهل مجلس شورای ملی، روزنامهنگاران و نویسندگان جراید همگی به مسلک بابی هستند. (انجمن مقدس،۸رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۳۳: ۸و۳)
وقتی مردم دیدند که نمایندگان اصرار زیادی در جهت بازگشت شاهزاده دارند، تلگرافی را مجدداً به تهران ارسال کردند: «ما اطاعت از قوانین مشروطیت داریم. اما عرض عاجزانهِ ما این است که میدانیم حضرت والا غیر از سرکشی به املاک خود غرضی ندارد، ولی چه چیزی امنیت برای ما حاصل خواهد کرد؟» و مردم از دست طرفداران شاهزاده آسایش ندارند و «آیا آن شخص که مادر خود را کشت، مجازات خواهد شد» و منظورشان شاهزاده صارمالدوله بود. (رجایی،۱۳۸۵: ۳۵۱)
این تلگراف را آقانورالله و عدهای دیگر امضا کرده بودند و پس از مطرح کردن این نامه، موافقان و مخالفان رفتن شاهزاده به اصفهان به بحث گفتگو پرداختند. یکی از نمایندگان اعلام کرد که فصل اول قانون اساسی آزادی محل سکونت است و در هیچ جای قانون در مورد ممنوعیت تردد افراد مطرح نشده است و دیگری میگفت اگر با حرکت شاهزاده نظم اصفهان بر هم بخورد و احیاناً خونریزی گردد، چه کسی مسئول این رخداد است و نفر سوم هم گفت اگر نرفتن شاهزاده باعث بوجود آمدن ضرر و زیان شاهزاده در املاکش بشود، چه کسی پاسخگوست و سرانجام تصمیم بر آن شد که وزارت داخله در این باره اعلام نظر و تصمیمگیری نماید. (رجائی، ۱۳۸۵: ۳۵۱).
از طرف دیگر، کنسول نامهای به سفیر روسیه در تهران نوشته بود و پس از گفتگوی سفیر روسیه با شاهزاده، نامهای از طرف سفارت روسیه به جانب انجمن ولایتی ارسال شد که شاهزاده در حضور سفیر انگلستان به سفیر روسیه التزام نامهی کتبی داده که تنها قصد دارد در اصفهان به جهت سرکشی به املاک خود برود. «او تنها چهل روز در قمیشلو میماند تا کارهای نیمه تمامش را تمام کند.» (انجمن مقدس،۱۵رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۳۴: ۴).
این تلگراف در مسجدشاه در حضور جماعت خوانده شد و اما شور و هیجان و اعتراضات کاهش نیافت و محرکین مردم بیشتر از کسانی بودند که از مشروطه برگشته و ندای مشروعهخواهی سر میدادند. (انجمن مقدس،۲۲رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۳۴: ۴) به هر حال شاهزاده اعلام کرد: «حال که اینطور است، اهل اصفهان ما را نمیخواهند. ما نیز چنانچه، تو نخواهی ما [هم] نخواهیم ای برادر، جنگ نیست» (انجمن مقدس،۲۲رجب۱۳۲۵،سال اول،ش۳۵: ۲). این تلگراف به نوعی نشان دهنده ی از دیدگاههای روشنفکرانه شاهزاده در این برهه است که به اصول مشروطه احترام می گذاشت و نظر مردم برایش اهمیت داشت. اما یک نکته را هرگز نباید فراموش کرد که با رفتن شاهزاده از اصفهان، تقریباً نیمه جنوبی ایران، امنیت خود را از دست داد و نا امنی و غارت بیداد میکرد و عشایر جنوب شروع به شرارت کردند. این مطلب را میتوان از صحبت سفیر انگلستان در تهران به خوبی احساس کرد: «حکومت مرکزی مطلقاً دارای قدرت نمیباشد و از روزی که [شاهزاده] ظلالسلطان اصفهان را ترک نمود. آقایان و علما امور آن ایالت را به تصرف درآورده، بر وفق میل خویش هر آنچه بخواهند، صورت میدهند. حاکم قشون و استعدادی ندارد و مجازات اشخاص مقصر منجر به فتنه و آشوب خواهد شد.» (وزارت امورخارجه انگلیس،۱۳۶۲،ج۱: ۶۶) و در جایی دیگر مینویسد که زمانی میتوان در اصفهان امنیت را برقرار کرد که قدرت را از علما گرفت «گمان میکنم وقتی امکان است که قوای آقایان و علما که سوء استفاده نموده در مواقع فاسده بکار میبرند، از ایشان گرفته شود. مجلس از وضع حکومت حاضره اصفهان به خوبی مطلع میباشد و آشکارا مذمت می کند. نزدیک است آن روزی که منتظرند در رسد و مصلحت نیست ما خویشتن و یا اتابک را در معرض حملات ملاها که منتهای قدرت را دارا هستند، گرفتار نماییم.» (وزارت امورخارجه انگلیس،۱۳۶۲،ج۱: ۷۰)در همین زمان نارضایتی بسیاری از طلاب جوان در اصفهان به حد اعلای خود رسید، چرا که آقانجفی و پسرانش بسیاری از موقوفات را تصاحب کرده اند. آقا میرزا کمال پسر آقانجفی اقدامات شدیدی علیه این طلاب انجام داد. این اقدام باعث اتحاد بیشتر طلاب و همدردی مردم شد. اجتماعی عظیمی از این طلاب و مردم خواهان بست نشستن در کنسولگری روسیه شدند که آقانجفی ناچاراً با پرداخت پول بین طلاب، از این اغتشاش جلوگیری نمود. (وزارت امورخارجه روسیه،۱۳۶۶،ج۱: ۵۳)
شاهزاده علیرغم میل باطنی خود در تهران ماندگار شد و در آن شهر از حامیان بزرگ مشروطه به حساب میآمد و کمکهای مالی زیادی به مشروطه خواهان کرد؛ به گونهای که ناظمالاسلام دراین باره نوشت: «این ایام شاهزاده ظلالسلطان در طرف شرقی تهران [منظور محله مسعودیه] و شاهزاده فرمانفرما در طرف غربی تهران نشستهاند و مثل ریگ پول خرج میکنند.» (ناظمالاسلام،۱۳۸۴: ۱۲۴)
همین همراهی شاهزاده با مشروطهخواهان، باعث خوش آمد نمایندگان مجلس شورای ملی گردید و در ۲۶ شعبان ۱۳۲۶ ﻫ . ق. او به همراه سید محمد طباطبایی، روحانی خوشچهره و مردمی تهران وارد مجلس شد و از سوی نمایندگان مورد استقبال قرار گرفت.
سید محمد طباطبایی گفت: «اگرچه حضرت والا را از دیر زمانی این اشتیاق بود که خود به مجلس مقدس حاضر شده، عقاید خالصهی خود را در پیشرفت این اساس اظهار دارند، ولی امروز من مخصوصاً رفتم و حضرت والا را به مجلس آوردم که برای احدی شبهه باقی نماند.» (رجایی،۱۳۸۵: ۳۵۳) و شاهزاده در این جلسه اعلام کرد که در راه ترقی ملت و آبادی مملکت از جان و مال مضایقه نخواهد کرد و رییس مجلس هم ضمن تأیید حرفهای شاهزاده گفت: «حالا هرکس که اظهار همراهی میکند باید پذیرفت تا کمکم عادت نمایند … شاهزاده ظلالسلطان خیلی همراهی کرده و هرچه میگویند همینطور است.» (رجایی،۱۳۸۵: ۳۵۳).
در تاریخ ۶ محرم ۱۳۲۶ ﻫ . ق. با تصویب ۲۸ تن از نمایندگان، قرار شد تا شاهزاده به عضویت مجلس شورای ملی درآید. اما در رأیگیری دو روز بعد فقط ۸ رأی آورد. ظاهراً نمایندگان پس از آگاهی از میزان اختیارات وکیل مجلس از این موضوع صرفنظر کردهاند. (وزارت امورخارجه روسیه،۱۳۶۶،ج۱: ۱۸۸) البته به نظر میرسد که این قضیه به تحریک شاه و مخالفان شاهزاده صورت گرفته باشد که ترسیدند مبادا شاهزاده رییس مجلس گردد و گرنه امکان ندارد که نمایندگان مجلس از اختیارات خود آگاه نبوده باشند.
وقتی اخبار همراهی شاهزاده با مشروطیت و کشمکش محمدعلی شاه با مشروطه خواهان به اصفهان میرسید، انجمن هم نسبت به شاهزاده روش ملایمتری را در پیش گرفت. حتی به گوش میرسید که سیداسماعیل وکیل اصفهان در مجلس شورای ملی و آقا نورالله در صدد هستند تا بار دیگر شاهزاده را به اصفهان بازگردانند. (وزارت امورخارجه روسیه،۱۳۶۶،ج۱: ۱۱۵). در جلسهای که جهت سرکوب اشرار ابرکوه تشکیل شده بود، آقا نورالله بیان کرد که بایستی از «حضرت والا ظلالسلطان» در این رابطه نظر خواست. (انجمن مقدس،۶ذی حجه۱۳۲۵،سال دوم،ش۴: ۲) و در جلسهی بعد هم آقانورالله از قدرت و لیاقت شاهزاده سخن به میان آورد و از وی تمجید کرد. «حضرت والا ظلالسلطان روی ما و ملت را سفید کرده و همراهی با مجلس مقدس دارالشوری نموده، به نحوی که رئیس مجلس مقدس گفته میخواهم پای مبارکش را ببوسم. معین است که هرکه امروزه خدمت کرد، محترم است و معزز است، کار به زمان استبداد نداریم … امروز هرکه خدمت به این اساس میکند، محبوب خدا و خلق است و هرکس مخالف باشد، مبغوض و مردود همه خلق میباشد.» (انجمن مقدس،۶ذی حجه۱۳۲۵،سال دوم،ش۴: ۳)
شاهزاده در این دوران، دو کار عمده را انجام داد. اول مشارکت در پروژه تأسیس بانک ملی که مشروطه خواهان در صدد انجامش بودند و با تمام تبلیغات تنها دویست هزار تومان پول جمع شد، که از این مبلغ، هفتاد هزار تومان آن را به تنهایی شخص شاهزاده پرداخت کرد. (دولتآبادی،۱۳۷۱،ج۲: ۱۵۵) و دوم در واقعهی میدان توپخانه شاهزاده و پسرانش با تمام قوا در همراهی با مشروطهخواهان ایستادگی نمود به گونهای که در ۱۸ذی قعده ۱۳۲۵ ﻫ . ق. از صبح تا پاسی از شب مقدار زیادی اسلحه و مهمات از انبارهای شاهزاده به سمت مسجد سپهسالار حمل شد. شاهزاده در جلسات شبانهی پارلمان و انجمن شرکت داشت گویا در آن جلسات طرح ساقط کردن شاه و انتصاب شاهزاده ارشد قاجار، به عنوان نایبالسلطنه ریخته شد. (وزارت امورخارجه روسیه، ۱۳۶۶،ج۱: ۸۵ و۸۷) در همین زمان سیدعبدالله بهبهانی توسط یحیی دولتآبادی به شاهزاده پیشنهاد نمود که در ازای پرداخت ۱۵۰ هزار تومان نقد، او را بر تخت بنشاند، اما شاهزاده پرداخت این وجه را پس از رسیدن به تخت شاهی عنوان کرد و به همین خاطر این امر محقق نشد. (دولت آبادی،۱۳۷۱،ج۲: ۱۷۸) اما برخی از محققان علیرغم استفاده از همین منبع، دلیل آن را این میدانند که «معرفی وزرای کابینه به مجلس مانع از آن شد تا این نقشه محقق گردد.» (افشاری،۱۳۸۳: ۸۷).
در این دوران روزنامههای این عصر، همگی از اقدامات شاهزاده تمجید کردند، از دوران اقتدار گذشته و امنیتی که او بر ولایات خود داشت، به شاه و دولت پیشنهاداتی مبنی بر استفاده از او در مجلس، وزارت خانهها و فرماندهی کل قشون ایران را می دادند و حتی شاهزاده را بسیاری از این جراید از بانیان اصلی مشروطه خواهی اعلام کردند. (نگاه کنید به: رجایی،۱۳۸۵: ۳۵۶)
۴-۱-۴- حکومت فارس
محمدعلی شاه برای سر و سامان دادن به اوضاع کشور و همچنین دور کردن مخالفین قدرتمندش از تهران با جلب نظر موافق نظامالسلطنه، شاهزاده را برای کنترل اوضاع فارس به فرمانروایی این ایالت و نیز علاءالدوله را به حکومت اصفهان، سردار معتضد را برای کرمان و ظهیرالدوله را به حکمرانی گیلان منصوب میکند. (وزارت امورخارجه روسیه،۱۳۶۶،ج۱: ۱۴۸) شاهزاده بلافاصله حرکت کرد و در اصفهان مدتی اقامت کرد تا بتواند اردویش را جمع آوری کرده و به طرف شیراز حرکت نماید. (انجمن مقدس،۲ربیع الثانی۱۳۲۶،سال دوم،ش۱۶: ۷-۶).
در همین زمان هم از طرف رییس مجلس و وزارت داخله به انجمن ولایتی اصفهان، تلگرافهایی مبنی بر همکاری با شاهزاده ارسال گردید. (انجمن مقدس،۲ربیعالثانی۱۳۲۶،سال دوم،ش۱۶: ۷) در اصفهان، شاهزاده نامهای بلند خطاب به نمایندگان انجمنی ولایتی اصفهان نوشت: «چون این انجمن محترم را اول من مؤسس بودم، لهذا همه وقت، خودم را جزو آن انجمن میدانم و بقا و دوام آنرا از خداوند تبارک و تعالی خواهانم» و از حمایت راسخ مشروطه سخن میگوید و اذعان میدارد که «در هر نقطهی از عالم که باشد از حمایت و ترویج مشروطه و حفظ قانون کوتاهی نخواهم کرد» و در ادامه میگوید که «امروز به اقتضاء سن و کسالت من این بود که برای سفر استعلاج مسافرتی به اروپا بکنیم ولی چون میل به ابناء وطن و آسودگی یک قسمت عظیم مملکت را به سلامت خود ترجیح میدهم و خدمت به وطن و ملت را فریضه خود میدانم، تا جان و مال دارم به امید خدا کوتاهی نخواهم کرد». (انجمن مقدس،۹ربیعالثانی۱۳۲۶،سال دوم،ش۱۷: ۲)
در شیراز ظاهراً همه بیاطلاع از حکومت شاهزاده بودند، زیرا غلامحسین غفاری (صاحب اختیار) حکمران فارس، در تلگرافی که در ۲۲ صفر ۱۳۲۶ ﻫ . ق. در شماره ۲۵۸ روزنامه حبلالمتین چاپ شده، این گونه گفت:
«… پریشب و دیشب دو تلگراف از حضرت اشرف والا ظلالسلطان زیدت شوکته رسید. اول اخبار ایالت [استانداری] خودشان را داده بودند و دیگر توقف مرا که حتماً با کمال قدرت مشغول کار ایالتی باشم. جوابهای لازم دادم که اینکار از من ساخته نیست. دیشب باز تلگرافی کرده بودند که این معاذیر پسندیده نیست، البته بمانید تا من بیایم و من هم حرکت کردم چون حرکت کردهاند جوابی ندادهام، عجب این است که از طرف دولت و مجلس مقدس و وزارت داخله تا امروز که نوزدهم است و یک ساعت به غروب مانده، بهیچوجه تلگرافی در این باب که تو معزولی و شاهزاده حاکم است، نرسیده و من هم هیچ اظهاری به تهران نکردهام.» (براون،۱۳۳۸: ۵۶۷)
در اصفهان نیز، وقتی توقف شاهزاده از بیست روز گذشت، تظاهراتی علیه شاهزاده رخ داد. (وزارت امورخارجه انگلیس،۱۳۶۲،ج۱: ۱۷۹ و وزارت امورخارجه روسیه،۱۳۶۶،ج۱: ۱۸۰) «اهالی اصفهان از این که ظلالسلطان خیال فارس دارند مطلع شده آشوب و بلوا کردند و تلگراف کردند که نمی خواهیم ایشان از اصفهان عبور نماید [!] ولی چون وارد باغ نو ملکی خودشان شدند یک مرتبه عنوان منقلب شدند و به هیچ وجه کسی متعرض نشد، بلکه اظهار انقیاد و عبودیت کردند» (دولت آبادی،۱۳۹۰: ۴۰۰) در بدو ورود شاهزاده قراربود کسی از علما به دیدار شاهزاده نرود اما بصورت پنهانی تقریباً اکثر علمای اصفهان جهت دیدار و ملاقات حضوری به نزد شاهزاده رفتند. «در اول امر آقانجفی و آقای ثقه الاسلام [آقانورالله] دیدن نکردند. اما باطناً گفتند رفته بودند. برحسب ظاهر قبل از ورود آقایان شهر را جمع نموده و مشورت کرده بوده که تکلیف در سلوک چیست و رأی داده بودند که دیدن نشود و معاهده نمودند که ترک مراوده شود و به عموم هم اطلاع دهند که بکلی آن ها هم متروک دارند. این معاهده ابداً نتیجه نداد و اولاً اهالی شهر آن هایی که باید دیدن کردند. علما هم متدرجاً رفتند. باقی ماند اخوین [مسجدشاهی] که گفتند آن ها هم مخفیانه ملاقات کرده بودند و در اواخر توقف اصفهان رسماً دیدن کرده به کلی عنوان منقلب گردید و عداوت مردم بدل به خصوصیت شد و شهریه خورها به خیال برقراری شهریهی خود افتادند ولی ثمر ننمود و نتیجه نداد» (دولت آبادی،۱۳۹۰: ۴۰۱-۴۰۰)
پس از مدتی شاهزاده وارد شیراز گردید. پس از مدت ها جنگ و جدال و خونریزی، در شیراز آرامش برقرار شد و اوضاع آنجا سر و سامانی پیدا کرد. (رجایی،۱۳۸۵: ۳۵۸)
شاهزاده به مجلس محترم شورای ملی تلگراف زد که: « … شخص متدین با غیرت، باید به دولت و ملت هر دو خدمت بکند و بهیچوجه هم منت نگذارد. از روزی که از تهران حرکت کردهام تا امروز، از هیچ طرف به من بقدر یک پر کاهی تقویت و همراهی نشده، از خودم چقدر مخارج کرده، چه اردویی راه انداختم، و از روزی که فارس به اسم من شده، یک پول سیاه و یک بزغاله در این مملکت سرقت نشده و مال مردم حیف و میل نگردیده، نظم راه و حرکت قوافل نوعی است که دشمنهای من هم نمیتوانند منکر شوند. تنخواه بانک که سالها توقیف بود و حرکت نمیتوانست بکند دویست هزار تومان و بیشتر، این چند روزه حرکت دادند. اولاد قوامالملک با کمال انسانیت و معقولیت مسافر شدند [به اروپا رفتند] در سایر مطالب هم بموقع خودش، اگر خدا بخواهد و زنده باشم بموقع اجرا گزارده خواهد شد. سنگرهایی که از چند سال قبل به این طرف در خانهها ساخته بودند و از صدای تفنگ تا صبح کسی خوابش نمیبرد، تمام را با خاک برابر کردم متهمین را هم تمام آورده، گفتم مطابق قانون و شرع مقدس انجمن ایالتی با نمایندههای سایر انجمنها و جمعی دیگر مشغول تحقیق شوند، مطابق قانون و شرع مطاع، هرچه حکم کردند مجری بدارم. ایلات هم در کمال نظم و خوبی است، همه از گرمسیر بهییلاق آمدند. اگر صلاح بدانید به اولیای دولت قاهره و مجلس مقدس این تلگراف را نشان بدهید و قرائت کنید. ظلالسلطان» (براون،۱۳۳۸: ۵۷۳)
۴-۱-۵- نایب السلطنگی شاهزاده ظل السلطان
شاهزاده قبل از عزیمت به شیراز و اخذ حکومت فارس، در تدارک آرزوی قدیمی خود یعنی دستیابی به تخت پادشاهی ایران بود و همانگونه که قبلاً ذکر شد در دوران ناصرالدینشاه، مظفرالدینشاه و حالا هم در دوران محمدعلی شاه فعالیتهای مختلفی در این زمینه انجام میداد و مهمترین دلایل همکاری با مشروطه خواهان را میتوان در دستیابی وی به سلطنت برشمرد. (وزارت امورخارجه روسیه،۱۳۶۶،ج۱: ۶۲)
ارتباط شاهزاده با گروههای سری و مخفی در زمره این اقدامات قرار داشت. عدهای از اعضای انجمنهای سری، نمایندگانی به نزد شاهزاده فرستادند و از او خواستند تا آمادگی خود را برای به تخت نشستن اعلام نماید (وزارت امورخارجه روسیه،۱۳۶۶،ج۱:۸۷) و در دیدار شاهزاده با یکی از نمایندگان سفارت انگلیس، شاهزاده به وی اظهار داشت که با فرستادگان این انجمنهای سری دیدار داشته و با کمال احتیاط با آنان برخورد کرده و پاسخ روشنی نداده است، اما سوگند یاد کرده است از مشروطه دفاع نماید و مدعی شد که حاضر است جان خود را برای مشروطه فدا کند و در راه آزادی، برادری و برابری تا پای جان بکوشد. (آبادانیا،۱۳۸۳: ۴۶۵ و معاصر،۱۳۵۳: ۵۳۲)
یکی از این انجمنها، انجمن آذربایجان بود که درصدد براندازی محمدعلی شاه بود.این انجمن در اوایل محرم ۱۳۲۶ هـ .ق در یک جلسه مخفی با حضور تقیزاده تشکیل شد. در این جلسه طرح کشتن محمدشاه مطرح و تصمیمگیری شد، شاهزاده مبلغ ۱۶ هزار تومان برای این انجمن فرستاد، مبلغی از آن پول را تقیزاده شخصاً برداشت و بقیه را میان اعضای انجمن تقسیم کرد و صراحتاً اعلام کرد «باید محمدعلی شاه را کشت و شاهزاده نیابت سلطنت را بر عهده بگیرد.» (صفایی: ۱۳۸۱، ۲۹۸-۲۹۷)
۰۱۱/۰
۶۲/۲
۵۹۵
۰۰۹/۰
۲۶/۰±۷/۰
۱۷/۰
۲۲/۱
ترکیب گیاهی
۰۲/۱۷
۰/۰
۶۴/۳-
۸۲۱
۰/۰
۰۱۰/۰±۰۴/۰-
۰۵۸/۰-
۰۱۷/۰-
بین درصد تاجپوشش، تراکم و درصد ترکیب گیاهی در دو تیمار شاهد و آتشسوزی در سطح ۵% اختلاف معنیداری وجود دارد، طبق آزمون T-test انجام شده برای پارامترهای گیاهی، چون مقدار
p-value که مربوط به واریانس هر سه متغیر است از ۰۵/۰ کوچکتر شده، پس برابری واریانسها رد میشود. مقدار p-value مربوط به میانگین آنها نیز از ۰۵/۰ کمتر است بنابراین دو جامعه مستقل شاهد و آتشسوزی در هر سه پارامتر اندازه گیری شده با هم اختلاف معنیدار دارند (جدول ۴-۳).
۴-۴- نتایج به دست آمده از مطالعات پوشش گیاهی بر اساس گونه های موجود در منطقه مورد مطالعه
۴-۴-۱- بررسی اثر آتش بر درصد تاجپوشش گونه های موجود در مرتع
نتایج حاصل از مقایسه میانگینها نشان میدهد که درصد تاجپوشش کل منطقه سوخته نشده به طور میانگین ۱۲/۷۸ و منطقه آتش، ۱۱/۷۳ درصد در هر متر مربع، میباشد که دلیل آن را میتوان اینگونه بیان کرد که پوشش منطقه شاهد شامل گیاهان بوتهای با تاج گسترده میباشد و بیشترین درصد تاجپوشش را به خود اختصاص میدهد در صورتی که در عرصه تیمار بیشتر گونه های یکساله و چندساله با تعداد پایه بیشتر و درصد تاجپوشش کمتر قرار دارند (جدول ۴-۴).
۴-۴-۱-۱- اثر آتش بر تاجپوشش گیاهان جنس Astragalus
سه گونه جنس Astragalus در مناطق آتش و شاهد یافت شد. دو گونه Astragalus adscendens و Astragalus gossypinus و گونه Astragalus remotijogus که فقط در منطقه تیمار وجود داشت. با توجه به نتایج آزمون آماری (جدول ۴-۵)، اختلاف میانگین دو گونه Astragalus adscendens و Astragalus gossypinus در دو منطقه شاهد و تیمار در سطح ۵% معنیدار است. آتشسوزی درصد تاجپوشش Astragalus adscendens و Astragalus gossypinus را به ترتیب به طور میانگین از ۴۲/۲۹ به ۹۳/۱ درصد و ۲۲/۲ به ۴۳/۰ درصد در هر متر مربع کاهش داده است به این دلیل که در این دو گونه درصد شاخه ها نسبت به ریشه بیشتر است، پس از آتشسوزی درصد زیادی از آنها از بین میرود. در این بین گیاه Astragalus remotijogus که دارای فرم رویشی فورب چندساله است بعد از آتشسوزی فرصت رشد پیدا کرده و به طور میانگین در منطقه آتشسوزی شده به ۵۲/۰ درصد در هر متر مربع میرسد.
۴-۴-۱-۲- اثر آتش بر تاج پوشش گیاه Picris strigosa و Centaurea virgata
درصد گیاه Picris strigosa بعد از آتشسوزی از ۳۵/۰ درصد به ۱۳/۷ درصد به طور معنیداری افزایش داشته است، گونه Centaurea virgata نیز از ۹۵/۱ به ۲۲/۵ درصد در هر متر مربع تحت شرایط آتشسوزی افزایش یافت. این افزایش را میتوان به وجود پایه های مادری این گونه ها در دورههای اول رویشی منطقه تیمار و جابهجایی بذر این گونه توسط باد نسبت داد (جدول ۴-۴).
۴-۴-۱-۳- اثر آتش بر تاجپوشش گیاه Bromus tomentellus
Bromus tomentellus بعد از آتشسوزی از ۸۷/۳ به ۱۲/۴ درصد در متر مربع افزایش یافت. این گیاه به صورت bunch grass میباشد به همین دلیل نسبت به آتشسوزی از خود مقاومت نشان داده است.
۴-۴-۱-۴- اثر آتش بر تاجپوشش گیاه Festuca ovina, Agropayron sp., Poa bulbosa
گونه های Poa bulbosa، Agropayronو Festuca ovina که سازگاری بیشتری نسبت به آتشسوزی دارند بعد از آتشسوزی به ترتیب از ۴۸/۰ به ۷۷/۵، از ۴۸/۰ به ۱۸/۲ و از ۱۷/۰ به ۲۰/۲ افزایش یافتند (جدول ۴-۴) میانگین تاجپوشش هر سه گونه در دو منطقه شاهد و تیمار در سطح ۵% اختلاف معنیداری را نشان میدهد.
۴-۴-۱-۵- اثر آتش بر تاجپوشش گیاهsp. Agrostis
گونه Agrostis که قبل از آتشسوزی به طور میانگین ۲۷/۶ درصد در هر متر مربع بود بعد از آتشسوزی به طور کامل حذف شده است.
جدول ۴-۴- مقایسه میانگین تاجپوشش و تراکم گونه ها در دو تیمار شاهد و آتش با آزمون T جفت نشده
نام گونه
درصد تاجپوشش
تراکم (پایه در مترمربع)
منطقه آتش
منطقه کنترل
منطقه آتش
منطقه کنترل
۲-۳ مفهوم تحول سازمانی
تحول سازمانی به معنای اعمال تغییرات و رویکردهای جدید در سازمان است که با هدف بهبود فرایندها و رویه های سازمانی به انجام می رسد . این تغییرات عمدتا در شکل سازمانی، نحوه فعالیتها و حتی ماهیت سازمانی قابل تشخیص است ( پاردو دل وار [۱۴]و همکاران ، ۲۰۱۲) .
از منظر دیگر ، تحول سازمانی به معنای بکارگیری نگرش ها ، تجهیزات، رویه ها و فرایندهای جدید در سازمان است به نحوی که سازمان بتواند خود را نیازهای جدید ، اهداف جدید یا انتظارات جدید وفق دهد و به شکل کارامدتری بتواند با محیط در حال تغییر خود ، منطبق گردد ( بوردام[۱۵] ، ۲۰۱۰) .
در تعریف دیگر ، تحول سازمانی به تغییرات ملموس و قابل مشاهده ای اطلاق می شود که به واسطه اجرای برنامه های جدید و ارتقای توانمندی سازمان در مواجهه با چالش های محیطی در سازمان ایجاد می شود و می تواند ساختار ، نحوه فعالیت ها و حتی جهت حرکت سازمان را تغییر دهد (اشنایدر[۱۶] ، ۲۰۱۱) .
تا حدودی مفهوم تغییر ( تحول) سازمانی ، مشابه با مفهوم بهبود سازمانی است. لیپیت بهبود سازمان را چنین تعریف میکند: توان بخشیدن به فرآیندهای عملیاتی و نیروهای انسانی در سازمان برای بالابردن کیفیت عملکرد ارگانهای مختلف سیستم سازمانی. (طاهری لاری، ۱۳۷۷: ۱۵). در همین راستا، تحول سازمان، تلاشی است برنامهریزی شده، در سراسر سازمان که به وسیله مدیریت عالی سازمان اداره شده و اثربخشی و سلامتی سازمان را از راه برنامههای تغییر برنامه ریزی شده در فرآیندهای سازمان، با بهره گرفتن از علوم رفتاری افزایش میدهد. هدفهای تحول سازمان عبارت اند از:
فرنچ وندل بیان میدارد که بهبود سازمانی تلاشی طولانی مدت برای تقویت توان حل مسئله سازمان و نوسازی فرآیندهای آن مبتنی بر مدیریت موثر و فرهنگ مشارکت پذیری با بهره گرفتن از عوامل تغییردهنده (مداخلهگر) و بهرهگیری از دانش رفتاری است (الحسینی، ۱۳۷۹: ۴۰).
ریچاردال دفت موضوع تغییرات سازمانی را در چهار مقوله خلاصه میکند :
۲-۴ اهمیت تحول و تغییرسازمانی
به طور کلی ، تحول و تغییر سازمانی معمولا در شرایطی مطرح می شود که وضعیت کنونی سازمان (اعم از تجهیزات ، رویه ها ، پرسنل و امکانات سازمانی) توان پاسخگویی در برابر نیازها و الزامات محیطی را ندارد یا ضعیف برآورد می گردد. در چنین شرایطی ، تغییر و تحول سازمانی به عنوان یک راه حل جدی مطرح می گردد ( فروندا[۱۷] و همکاران ، ۲۰۰۶) .
مطالعات ادگار ویل[۱۸](۱۹۹۱)در مورد ۱۷۸ سازمان خصوصی و دولتی، شامل ۹۳ سازمان بریتانیایی،۳۱ سازمان از دیگر کشورهای اروپایی و ۵۴ سازمان از آمریکای شمالی، انگیزههای اصلی تغییر را در این شرکتها به شرح زیر ذکر میکند :
از دیدگاه دیگر ( وورا[۱۹] و همکاران ، ۲۰۱۳) ، تغییر و تحول سازمانی دارای مزایایی برای سازمانهاست که آنها در استفاده از این اهرم ، ترغیب می نماید. مهمترین مزیت های عنوان شده عبارتند از :
سیستم ایمنی مصنوعی روشی است که بر اساس سیستم ایمنی بدن انسان طراحی شده است که راه حلهای جدیدی را برای حل مسائل پیچیده از قبیل عیبیابی و بهینهسازی فراهم میکند.
در سیستم ایمنی مصنوعی، الگوریتمی به نام الگوریتم انتخاب منفی (NSA)[7] تعریف شده است که با الهام از یکی از انواع سلولهای ایمنی به نام سلولهای Tدر بدن، مکانیزم جداسازی خودی/غیرخودی را در سیستم ایمنی بدن شبیهسازی میکند و در کاربردهای مختلفی از قبیل تشخیص خطا و ناهنجاری مورد استفاده قرار میگیرد. الگوریتم انتخاب منفی از شناساگرها برای تشخیص فضای خودی/غیرخودی بهره میبرد. تعریف شناساگرها یکی از وجوه اصلی الگوریتم انتخاب منفی است. دو گروه کلی برای الگوریتمهای انتخاب منفی مطرح میشود: شعاع ثابت و شعاع متغیر؛ که شعاع در نظر گرفته شده برای شناساگرها برای پوشش فضای غیر خودی است.
در این پژوهش روش به کار گرفته شده برای تشخیص ناهنجاری در شبکه های اقتضایی متحرک، استفاده از سیستم ایمنی مصنوعی می باشد. به این ترتیب که سعی شده است با بهره گرفتن از الگوریتمهای موجود در سیستم ایمنی مصنوعی مانند الگوریتم انتخاب منفی راهکار بهینهای برای تشخیص ناهنجاری در شبکه های اقتضایی متحرک اتخاذ گردد.
هدف از این پژوهش، ارائه ی الگوریتمی جدید جهت تشخیص ناهنجاری در شبکه های اقتضایی متحرک می باشد که بتواند عملکرد بالایی داشته و مشکلات موجود در سیستم های موجود را ارتقا بخشد. یکی از چالش های سیستمهای تشخیص نفوذ موجود این است که در این سیستمها نرخ تشخیص پایین و همچنین دقت تشخیص حملات پایین می باشد. در این پژوهش قصد داریم با بهره گرفتن از سیستم ایمنی مصنوعی، به ارائه الگوریتمی بهینه در حوزه تشخیص ناهنجاری در شبکه های اقتضایی متحرک بپردازیم که نرخ تشخیص بالا و نرخ هشدار نادرست پایینی داشته باشد.
نوآوریهای این پایاننامه شامل موارد زیر می باشد :
در نظر گرفتن شعاع متغیر برای نمونههای خودی. با تعیین شعاع متغیر برای نمونه های خودی میتوان مشخصه مناسبی از سیستم ایجاد کرد که به موجب آن نرخ تشخیص بالاتر و نرخ هشدار اشتباه کاهش می یابد .
افزودن مکانیسم سرکوب ایمنی در فاز تشخیص الگوریتم انتخاب منفی. مکانیسم سرکوب ایمنی یک تکنیک جدید می باشد که با به کارگیری سلول های ایمنی سرکوبگر Ts در کنار سلولهای ایمنی دیگر که(شناساگرها نقش آنها را ایفا می کنند)، موجب فراهم کردن پوشش بهتر از فضای غیرخودی می گردد. در نتیجه از تعداد حفرهها کاسته شده و در عین حال تعداد شناساگرهای موردنیاز برای پوشش فضای غیرخودی را کاهش می دهد که به موجب آن هزینه های محاسباتی کاهش یافته و موجب بهبود عملکرد الگوریتم انتخاب منفی می گردد.
مکانیسم سرکوب ایمنی و تلفیق آن با تکنیک تعریف نمونههای خودی با شعاع متغیر در الگوریتم انتخاب منفی برای تشخیص ناهنجاری در شبکه های اقتضایی متحرک، برای اولین بار در این پایان نامه به کارگرفته شده است.
در این فصل هدف از انجام این پژوهش، کلیاتی از موضوع پژوهش و جنبه های نوآورانه آن بیان گردید. در فصل بعدی به شرح مختصری از مفاهیم و تعاریف بهکار رفته در این پژوهش مثل شبکه های اقتضایی متحرک و ویژگیهای آنها، پروتکلهای مسیریابی در این شبکه ها، انواع حملات در این شبکه ها و راه های مقابله با آنها خواهیم پرداخت. همچنین مفهوم تشخیص نفوذ، انواع روش های تشخیص نفوذ و مفهوم سیستم ایمنی مصنوعی در فصل ۲ بیان گردیده است. در فصل ۳ به بررسی ادبیات موضوع تشخیص نفوذ در شبکه های اقتضایی متحرک خواهیم پرداخت. در فصل ۴ راهکار ارائه شده در این تحقیق معرفی گردیده و در فصل ۵ راهکار جدید مورد ارزیابی قرار داده شده و نتایج با روشهای دیگر مقایسه شده است. در فصل ۶ جمع بندی مطالب و پیشنهادات برای تحقیقات آتی قرار داده شده است .
در این فصل به معرفی مفاهیم اصلی به کار رفته در این پژوهش خواهیم پرداخت. ابتدا شبکه های اقتضایی متحرک[۸] معرفی می شوند. خصوصیات این شبکه ها، پرتکلهای مسیریابی، تهدیدات پیش روی آنها و روش های مقابله با این تهدیدات به طور اجمالی مورد بررسی قرار می گیرد.
در ادامه مفهوم سیستم ایمنی مصنوعی معرفی می گردد و سپس به الگوریتمها و تئوریهای موجود در سیستم ایمنی مصنوعی اشاره شده است.
شبکه ها را می توان براساس لایه فیزیکی شان [۹] به دو دسته عمده سیمی [۱۰] و بیسیم [۱۱] تقسیم کرد. در شبکه های سیمی گرههای شبکه از طریق یک وسیله فیزیکی مانند کابل، اترنت یا فیبرنوری به هم متصل اند. ولی در شبکه های بیسیم، هیچ وسیله اتصالی وجود ندارد و گرهها از طریق امواج رادیویی یا اشعه مادون قرمز به هم متصل اند.
شبکه ها بر اساس قابلیت حرکت گرهها به دو دسته تقسیم می شوند. در شبکه های ثابت[۱۲] گرهها ثابتاند و توپولوژی و ساختار شبکه تغییر نمی کند. در شبکه های متحرک [۱۳] مکان گرهها و در نتیجه ساختار شبکه قابلیت تغییر دارد.
شبکه های بیسیم (ثابت یا متحرک) را می توان به دو دسته تقسیم کرد: شبکه های بیسیمی که دارای زیرساخت[۱۴] هستند و شبکه های بیسیم بدون زیرساخت. در نوع اول، گرهها به سطح بالاتری مانند ایستگاههای پایه[۱۵] یا نقاط دسترسی متصل می شوند (به شکل بی سیم) و از این طریق قادر به ارتباط خواهند بود. در حالی که در نوع دوم، اصولا چنین گرههایی وجود ندارند و شبکه بدون هیچ زیرساخت اولیهای قادر است کار خود را آغاز کند و گرهها خود-راه انداز[۱۶] هستند(تانیجا[۱۷] و کوش[۱۸] ، ۲۰۱۰).
شبکه های اقتضایی متحرک [۱۹] (موردی سیار) نوع خاصی از شبکه های بی سیم متحرک هستند که در آنها گرهها بدون هیچ زیرساخت ثابتی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. در این شبکه ها هر یک از گرهها به عنوان مسیریاب نیز عمل می کنند.گرهها از طریق امواج رادیویی با هم ارتباط برقرار می کنند. هرگره قادر است با گرههایی که در برد رادیویی آن قرار دارند، که به اصطلاح آنها را گرههای همسایه می نامند، به طور مستقیم ارتباط داشته باشد. برای برقراری ارتباط با گرههایی که در خارج از محدوده رادیویی قرار دارند، از گرههای میانی استفاده می شود. به این صورت که گرههای میانی به عنوان مسیر یاب عمل کرده و ترافیک را به صورت گام به گام از گره مبدا به گره مقصد ارسال می کنند. به همین دلیل به آنها شبکه های بی سیم اقتضایی چند گامی[۲۰] نیز گفته می شود(تانیجا[۲۱] و کوش[۲۲] ، ۲۰۱۰).
در شبکه های اقتضایی متحرک، سیار بودن گرهها ممکن است باعث تغییر مسیر بین دو گره شود. همین موضوع باعث بروز مشکلاتی در استفاده از این شبکه ها می شود. با این وجود امروزه شبکه های اقتضایی متحرک کاربردهای فراوانی دارند. دلیل این امر سرعت و آسانی پیادهسازی این شبکه ها و نیز عدم وابستگی آنها به ساختارهای از پیش ساخته است. این شبکه ها در کاربردهای شخصی مانند اتصال لپتاپها به یکدیگر، کاربردهای عمومی مانند ارتباط وسایل نقلیه وتاکسیها، کاربردهای نظامی مانند اتصال ارتش و ارتباط ناوگان جنگی و کاربردهای اضطراری مانند عملیات امداد و نجات، قابلیت به کارگیری دارند.
شبکه های اقتضایی متحرک دارای ویژگیهای خاص خود می باشند. ویژگیهای شبکه های اقتضایی متحرک را می توان به صورت زیر خلاصه کرد (نادکامی و میشرا ،۲۰۰۳):
۱) عدم وجود زیر ساخت و خودمختاری: این شبکه ها بدون هیچ زیرساختی ایجاد شده و به هیچ مدیریت متمرکزی وابسته نیستند. هرگره به صورت مستقل هم به عنوان میزبان ( تولید کننده داده ) و هم به عنوان مسیریاب عمل می کند.
۲) مسیریابی چند گامی[۲۳] : در این شبکه ها هیچ مسیریابی وجود ندارد. بلکه گرههای میانی پیام ها را به صورت گام به گام به سمت گره مقصد مسیریابی می کنند.
۳) ساختار پویای[۲۴] شبکه : به دلیل تحرک گرهها، ساختار شبکه می تواند دائما و به صورت غیر قابل پیش بینی تغییر کند. با تحرک دائمی گرهها، مسیرها نیز تغییر خواهند کرد.
۴) اتصالات ناهمگن: هر گره شبکه می تواند مجهز به چندین واسط رادیویی با قابلیت های انتقال و دریافت متفاوت باشد که سبب ایجاد لینکهای نامتقارن در شبکه و ناهمگنی در میزان برد رادیویی گرهها می شود. همچنین، پیکر بندی سخت افزاری و نرم افزاری هر گره می تواند متفاوت باشد. به همین دلیل است که طراحی پروتکلها و الگوریتمها برای این نوع از شبکه ها کار پیچیدهای است.
۵) محدودیت در انرژی: به دلیل متحرک بودن گرهها در این شبکه ها، انرژی آنها به وسیله باتری تامین می شود. در نتیجه منبع انرژی آنها محدود است. از آنجایی که هر گره هم به عنوان مسیریاب و هم به عنوان میزبان عمل می کند، لذا مصرف انرژی در گرههای شرکت کننده باید مدیریت شود.
۶) محدودیت محاسباتی.
از مزایای این شبکه ها این است که انعطاف پذیری بالایی دارند و در برابر خرابی یک یا چند گره مقاومند. همچنین گسترش این شبکه ها بسیار آسان و سریع است.
مسیریابی در شبکه های اقتضایی متحرک به دلیل ویژگیهای منحصر بفرد این شبکه ها، به وسیله پروتکلهای مسیریابی از قبیل حالت اتصال[۲۵] و بردار فاصله[۲۶] قابل انجام نیست به این دلیل که این پروتکلها برای شبکه هایی با همبندی ایستا طراحی شده اند. در صورتی که تحرک گرهها و تغییر همبندی جزء ماهیت شبکه های اقتضایی متحرک می باشد. نکته دیگر این که پروتکلهای مسیریابی موجود با فرض اینکه همه اتصالات دو طرفه هستند طراحی شده اند. اما در شبکه های اقتضایی متحرک این موضوع همیشه صادق نیست. وجود تفاوت در سخت افزار گرهها و نوسانات سیگنالهای رادیویی در ایجاد اتصالات یک طرفه موثر است (بروچ[۲۷] و همکاران ، ۱۹۹۸ ، پرکینز[۲۸] و رویر[۲۹] ، ۱۹۹۹) .
فرق میان پروتکلهای مسیریابی، بر اساس چگونگی نگهداری و به دست آوردن اطلاعات مسیریابی میباشد. پروتکلهای مسیریابی به سه گروه برمبنای جدول[۳۰] ، بر مبنای تقاضا[۳۱] و ترکیبی تقسیم می شوند(عبدالحسن[۳۲] و همکاران ، ۲۰۰۴ ، رویر[۳۳] و تو[۳۴] ، ۱۹۹۹).
در پروتکل های مسیریابی بر مبنای جدول(رویر و تو ، ۱۹۹۹)، گرهها دائما با ارزیابی مسیرهایی که به گرههای قابل دسترس منتهی می شوند، اطلاعات مسیریابی را به روز رسانی می کنند و همواره یک مسیر از گره مبدا به مقصد به دست می آید. در این پروتکلها همه گرهها یک نما از همبندی شبکه نگهداری می کنند. به محض تغییر در همبندی شبکه ، اطلاعات تمام گرههای تحت تاثیر این تغییر، به روز رسانی می شوند. هر گره قبل از نیاز به یک مسیر آن را در جدول مسیریابی خود نگهداری می کند به همین دلیل به این پروتکلها “برمبنای جدول” یا “پیش گستر[۳۵]” می گویند. از آنجایی که مسیرها از قبل محاسبه می شوند، سرعت دسترسی به مسیر بالا بوده و این پروتکلها در کاربردهای بلادرنگ استفاده می شوند. از جمله پرتکل های مبتنی بر جدول می توان به پرتکل های DSDV و OLSR اشاره کرد.
در پروتکل های مسیریابی برمبنای تقاضا (رویر و تو ، ۱۹۹۹)، مسیر بین دو گره تنها به واسطه درخواست یک گره ایجاد می شود. مسیریابی در این پروتکل ها در سه مرحله کشف مسیر، نگهداری مسیر، حذف مسیر انجام می شود . از آنجایی که در شبکه های اقتضایی متحرک نودها تغییر مکان می دهند ، مسیر می تواند قطع شود. بنابراین نگهداری مسیر بین گره مبدا و مقصد در پروتکلهای مبتنی بر تقاضا مسئله مهمی است.
درپروتکلهای مبتنی بر تقاضا سربار کنترلی نسبت به پروتکلهای پیشگستر کمتر است ولی در این پروتکلها به دلیل اینکه مسیر از قبل تعیین نشده است، یک تاخیر در ارسال بستهها وجود دارد که به پیدا کردن مسیر مربوط می شود. از جمله پرتکلهای مبتنی برتقاضا میتوان پرتکلهای DSR[36] و AODV را نام برد. پرتکل مسیریابی استفاده شده در شبکه اقتضایی متحرک مورد مطالعه در این پژوهش، پرتکل مبتنی بر تقاضای AODV می باشد که به شرح آن می پردازیم.
پروتکل AODV (پرکینز و همکاران ، ۲۰۰۳) ، یک پروتکل مسیریابی درخواست محور است که در واقع بهبود یافته پروتکل DSDV می باشد . چرا که در آن از مفهوم شماره توالی مقصد به کار رفته در پروتکل DSDV برای نگهداری آخرین اطلاعات مسیریابی استفاده می شود. ولی برخلاف پروتکل DSDV که درآن گرهها مجموعه کاملی از مسیرها را نگهداری می کنند، درپروتکل AODV که مبتنی بر درخواست می باشد، تعداد همه پخشیهای مورد نیاز در شبکه کاهش یافته است. شماره توالی مقصد جهت جلوگیری از مسیرهای حلقه و تشخیص مسیرهای به روز استفاده می شود. این پروتکل نیز شامل دو مرحله کشف مسیر و نگهداری مسیر می باشد. زمانی که گره مبدا بخواهد دادهای را به یک گره مقصد ارسال کند، در صورتی که هیچ مسیری به آن گره در جدول مسیریابی خود نیابد فرایند کشف مسیر را آغاز می کند. در ابتدا گره مبدا یک بسته RREQ را ایجاد کرده و به تمام همسایگانش همه پخشی می کند. هر بسته RREQ شامل آدرس گره مبدا، آدرس گره مقصد، شماره منحصر به فرد، آخرین شماره توالی مشاهده شده از مقصد و شماره توالی گره مبدا است. بعد از ایجاد بسته RREQ گره یک تایمر را راه اندازی می کند و منتظر دریافت بسته RREP می شود. هر گره لیستی شامل آدرس مبدا و شماره منحصر به فرد هر بسته درخواست مسیر را نگهداری می کند . این اطلاعات برای یک بازه زمانی خاص در این لیست باقی می مانند. زمانی که برای جلوگیری از حملات سیل آسا[۳۸] لازم است. در صورتی که بسته RREQ تکراری باشد دور ریخته خواهد شد.
اگر بسته RREQ در بازه زمانی مشخص دیده نشده باشد، گره بسته دریافتی را پردازش کرده و یک مسیر معکوس به گره ارسال کننده بسته در جدول مسیریابی خودش ایجاد می کند. مسیر معکوس شامل آدرس مبدا ، شماره توالی ، تعداد گام های مورد نیاز برای رسیدن به گره مبدا است. این فرایند برای ارسال بسته RREP به سمت گره مبدا در مسیر معکوس ضروری است .
هنگامی که یک گره میانی بسته RREQ را دریافت کرد ابتدا آدرس گره مبدا و شماره منحصر به فرد بسته را چک می کند. اگر بسته تکراری نبوده و گره میانی مسیری به مقصد این بسته داشته باشد، آن گره فیلد شماره توالی گره مقصد بسته را با شماره توالی مقصدی که خودش در حال حاضر دارد، مقایسه می کند. اگر گره میانی شماره توالی مقصد بزرگتر یا مساوی شماره توالی مقصد بسته داشته باشد ، مسیری که گره میانی در حافظه خود دارد یک مسیر جدید به سمت مقصد است. در نتیجه یک بسته RREP با بهره گرفتن از مسیر معکوس که توسط بسته RREQ دریافت شده، قبلا ایجاد شده بود، به سمت گره مبدا ارسال می کند. باقی مسیرهای معکوس با گذشت زمان از بین می روند. در غیر این صورت اگر گره میانی مسیری به مقصد نداشته باشد، آن گره شمارنده گام بسته را یک واحد افزایش داده و این بسته را باز هم به همسایگانش همه پخشی می کند. اگر هیچ یک از گرههای میانی مسیری به سمت گره مقصد نداشتند، سرانجام بسته RREQ به گره مقصد می رسد. گره مقصد شماره توالی خود و مدت زمان اعتبار این مسیر را در بسته RREP قرار داده و برای گره مبدا ارسال می کند. هر گره میانی به محض دریافت بسته شمارنده گام آن را یک واحد افزایش داده و سپس از مسیر معکوس ایجاد شده آن را به سمت مبدا هدایت می کنند.
گاهی گره مبدا بیش از یک بسته RREP از همسایگانش دریافت می کند. در این مواقع گره مبدا اولین بسته دریافتی را استفاده می کند و به محض دریافت بستههای پاسخ دیگر شماره توالی مقصد و شمارنده گام آن را چک می کند. اگر شماره توالی مقصد بزرگتر و یا شمارنده گام کمتری داشته باشد، بدین معناست که مسیر تازهتر و یا کوتاهتری به مقصد مورد نظر دارد. در این صورت،گره مبدا جدول مسیریابی خود را با مسیر جدید به روز رسانی می کند. در غیر این صورت بسته دریافتی دور ریخته می شود.
اگر یک گره متوجه قطع یک اتصال شود یک بسته (RERR)[39] را به صورت همه پخشی به همسایههای خود ارسال می کند. این پیام در شبکه پخش شده و گرههایی که مسیر آنها از این اتصال قطع شده میگذرد، جدول مسیریابی خود را به روز می کنند.
دوستان و همسالان
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
طراحان سایت
شبکه آموزش سیما
کودکان
فرهنگسرای کودک
مدرسه
اجتماعی شدن
فضای مجازی
کانون توسعه فرهنگی کودکان
سایت کودکان
کودک سیتی
کتابخانه دیجیتالی بین المللی کودکان
بانک اطلاعات فرهنگ و ادبیات
پایگاه کودکانه
متغیرهایی همچون سایت کودکان یا اجتماعی شدن آنها با آموزش والدین ،دوستان و همسالان، طراحان سایت ها و مدرسه می توانند تأثیر مهم و فزاینده ای در اجتماعی شدن کودکان ایجاد کند. زیرا در رأس همه ی اینها آموزش قرار دارد. یعنی آموزش هم برای والدین ،دوستان و همسالان،طراحان سایت ها و معلمان مدرسه ضرورت دارد و دیگر اینکه این افراد با آموزش خود می توانند هم در طراحی سایت ها و هم در اجتماعی شدن کودکان نقش داشته باشند.
فصل سوم
روش تحقیق
روش تحقیق
در این تحقیق پس از تعیین موضوع ابتدا با بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای و منابع موجود در اینترنت و همچنین رؤیت برخی سایت های مرتبط با موضوع تحقیق و استفاده از کتابخانه های آنلاین، اقدام به جمع آوری اطلاعات در مورد مباحثی مانند سایت،اینترنت، فضای مجازی و اجتماعی شدن و سایر موارد مورد نیاز در بحث مربوطه نموده ایم.
در مجموع می توان گفت در این پروژه از روش های میدانی مانند مصاحبه و نیز روش های محوری مانند استفاده از منابع کتابخانه ای استفاده گردیده است.
سایت های اینترنتی نیز که مورد بررسی قرار گرفته اند سایت های مرتبط با بحث ما بوده اند .
جامعه آماری
با توجه به اینکه مورد تحقیق ما کودکان ۲ تا ۱۱ ساله می باشد عملاً استفاده از پرسشنامه مقدور نیست وتنها بااستناد به وب سایت های مربوط به کودکان اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری نموده ایم . وب سایت هایی که ما در این پروژه بیشتر به آنها استناد نموده ایم به شرح ذیل می باشند
آدرس سایت | عنوان سایت | شماره |
www.tkvl.ir | پایگاه اینترنتی کودکان | ۱ |
www.porang.ir | سایت عموپورنگ | ۲ |
www.kanoonnews.ir | کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان | ۳ |
www.tv7.ir | شبکه آموزش سیما | ۴ |