وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقالات و پایان نامه های دانشگاهی | قسمت 5 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۲-۲-۴ قیمت های انتقالی

با توجه به نرخ های تصاعدی مالیات، شرکت ها سعی می‌کنند نه تنها سود خود را از حوزه هایی که مشمول نرخ بالای مالیاتی هستند به حوزه هایی که نرخ پایین تری دارند منتقل کنند بلکه در هر حوزه مالیاتی نیز سود را یکنواخت می‌سازد. قیمت های انتقالی برای مبادله کالاها و خدمات بین شرکت‌های فرعی ابزاری برای این منظورخواهد بود.

۲-۲-۲-۵ تصمیمات اقتصادی واقعی

تصمیماتی که محتوای اقتصادی دارند همچون تبلیغات، پرداخت های نقدی برای طرح های بازنشستگی، پاداش مدیران، تحقیق و توسعه، فروش اموال و سرمایه گذاری ها ممکن است با در نظر گرفتن اثراتی که در کوتاه مدت بر سود دارند اتخاذ شوند، تفکیک رویدادهایی که در روال عادی عملیات واقع می‌شوند از رویدادهای که با هدف یکنواخت سازی(هموارسازی) سود انجام می‌گیرد مشکل است. تصمیمات واقعی از طریق مطالعه برای توجیه آن و برای مقایسه با اطلاعات مربوطه می توان شناسایی کرد. مشکل تفکیک این رویدادها مشکل عمده ای است که نمی توان شواهد بدون ابهامی درباره فرضیه یکنواخت سازی سودارائه کرد. اگرچه اکثر تبلیغات بر یک یا دو ابزار مدیریت سود متمرکز شده اند، ولی شرکت‌ها چند ابزار را به طور همزمان استفاده می‌کنند.

۲-۲-۳ انگیزه های مدیریت سود

بدون وجود انگیزه خاصی، مدیران قضاوت های حسابداری و تصمیمات را صرفا با هدف گزارش منصفانه عملکرد انجام می‌دهند. به هر حال، در مواقع متعددی، وجود انگیزه های اقتصادی الزام آوری برای مدیران باعث می شود که آنان دست به مدیریت سود بزنند:زیرا ارزش شرکت و ثروت مالکان با مدیران آن به سود گزارش شده وابسته است. اغلب پژوهشگران این انگیزه ها را به سه دسته تقسیم می‌کنند. بر اساس این طبقه بندی مدیران ممکن است برای تاثیرگذاری بر موارد زیر اقدام به مدیریت سود کنند.

۱-شرایط قرارداد بین شرکت و ذینفعان،

۲-قیمت سهام شرکت و

۳-برخورد با نمایندگان قانون.

۲-۲-۳-۱ انگیزه های قراردادی

انگیزه های قراردادی برای مدیریت سود زمانی رخ می‌دهد که قرارداد های بین شرکت و سایر گروه ها به اعداد حسابداری اتکاء کنند یا سود بین شرکت و ذینفعان آن تاثیر دارد. چهار وضعیت قراردادی عمده زیر می‌تواند مدیریت سود را ترغیب کند:

۲-۲-۳-۱-۱ قرارداد های بدهی

مدیران شرکت های که قصد تخطی از قراردادهای بدهی را ندارد، می‌توانند از طریق انتخاب روش های حسابداری افزاینده سود در ایفای قرارداد جلوگیری کنند، حتی شرکت هایی که قراردادهای بدهی را نقض کرده‌اند، نیز کاندیدای مدیریت سود هستند؛ زیرا چنین اقداماتی ممکن است موقعیت چانه زنی شرکت را در زمان مذاکره مجدد بهبود بخشد. این انگیزه ها احتمالا الزام آور هستند؛ زیرا تخطی از قراردادهای بدهی همیشه به افزایش هزینه استقراض یا قراردادهای محدود کننده جدید منجر می شود.

۲-۲-۳-۱-۲ قراردادهای جبران خدمات

قراردادهای جبران خدمات معمولا در برگیرنده پاداش هایی است که تا حدی بر اساس سود شرکت تعیین می شود. مدیران از طریق دستکاری اعداد حسابداری می‌توانند بر جبران خدمات جاری و آتی خود تاثیر بگذارند. استفاده از اعداد حسابداری در قراردادهای پاداش، مدیران را ترغیب به دستکاری اعداد حسابداری می‌کند.

۲-۲-۳-۱-۳ امنیت شغلی و هموار سازی سود:

مدیران ممکن است به منظور حفظ امنیت شغلی خود درصدد هموارسازی سود باشند. زمانی که سود دوره جاری کم است و انتظار می رود که سود دوره آتی خوب باشد، مدیران ممکن است سود را از آینده به حال انتقال دهند و بر عکس، زمانی که سود جاری خوب است و انتظار می رود که سود آتی کم باشد مدیران ممکن است سود را از حال به آینده انتقال دهند.

۲-۲-۳-۱-۴ مذاکرات اتحادیه ها

در حین مذاکرات با اتحادیه ها، مدیران انگیزه دارند به منظور حمایت از یک ادعا مبنی بر اینکه شرکت نمی تواند دستمزدها را افزایش دهد یا برای بقاء نیاز به امتیاز های کارگری دارد، سود را تعدیل کند.

۲-۲-۳-۲ انگیزه های بازار

با توجه به اینکه تحلیل گران مالی و سرمایه گذاران از سود و اجزای آن در فرایند ارزیابی سهام استفاده می‌کنند، مدیران ممکن است به منظور تاثیرگذاری بر قیمت سهام شرکت اقدام به مدیریت سود کنند.

۲-۲-۳-۲-۱ عرضه اولیه سهام

مدیران می‌توانند به منظور تغییر تصورات سرمایه گذاران با بهره گرفتن از رویه های حسابداری، سود را در دوره های نزدیک به عرضه اولیه سهام افزایش دهند. تعجب آور نیست که معوقه های بالا در دوره های قبل از عرضه سهام حاکی از کاهش سود پس از عرضه اولیه است. بدبن معنا که مدیران سود را به هزینه آینده به حال انتقال می‌دهند. جالب است که کاهش سود به اقامه دعوا از سوی سهام‌داران منجر می شود و اینکه مدیریت سود ممکن است منجر به هزینه های قانونی هنگفتی شود.

۲-۲-۳-۲- ۲ خرید سهام توسط مدیریت

خرید سهام توسط مدیریت نیز ممکن است مدیریت سود را ترغیب کنند. مدیران معمولا از بانک های سرمایه گذاری مستقل می خواهند که ارزش سهام را تعیین کنند. بانک های سرمایه گذاری نیز معمولا از روش های مبتنی بر سود استفاده و بر این اساس،مبلغی را که برای خرید سهام توسط مدیریت پرداخت شود، تعیین می‌کنند. با توجه به انگیزه های مالی مدیران برای حداقل کردت قیمت خرید، تعجب آور نیست که برخی از مدیران، قبل از خرید سهام برای خود اقدام به دستکاری سود جهت کمتر از واقع نشان دادن کنند.

۲-۲-۳-۲-۳ رشد و پیش‌بینی سود

بازارهای سرمایه نسبت به شرکت های که انتظارات تحلیل گران ‌در مورد سود یا پیش‌بینی های مدیریت ‌در مورد سود را برآورده نمی کنند، حساس هستند. شرکت های که در معرض خطر قرار گرفتن سود پایین تر از این سود های هدف هستند، ممکن است سود را در جهت بیشتر از واقع نشان دادن دستکاری کنند. افزون بر این، پژوهش ها حاکی از آن است که مدیریت معمولا به منظور گزارش سود مثبت و رشد سود اقدام به مدیریت سود می‌کند.

۲-۲-۳-۲-۴ هزینه های شست و شوی بزرگ

شرکت های دارای سال مالی بد ممکن است مقدار زیادی از هزینه های آتی را در سود سال جاری بگنجانند(شست و شوی بزرگ) و بدین وسیله بازگشت سود در سال‌های آتی را تضمین کنند. هزینه های شست و شوی بزرگ کاملاٌ متداول هستند. به ویژه زمانی که تغییر در مدیریت عادی صورت گرفته است به منظور پاکسازی ترازنامه و شروهی تازه.

۲-۲-۳-۳ انگیزه های قانونی

سومین انگیزه بالقوه مدیران برای مدیریت سود،ارتقا؛ اقدامات قانونی مساعد است، انگیزه های قانونی برای مدیریت سود زمانی رخ می‌دهد که تصور می شود سود گزارش شده بر اقدامات قانون گذاران یا مقامات دولتی تاثیر می‌گذارد مدیران به وسیله دستکاری نتایج عملیات ممکن است بر اقدامات قانون گذاران یا مقامات دولت تاثیر بگذارند و بدین وسیله وارسی سیاسی و اثرات مقررات را حداقل کنند.

۲-۲-۳-۳-۱ وارسی سیاسی

دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه | سرپرست باید موضوع را خاتمه یافته تلقی نماید و رفتاری عادی با او در پیش گیرد.(سهادت،۱۳۹۰ ،ص۳۲۲) – پایان نامه های کارشناسی ارشد

جدول ۲-۲

یک دقیقه مجازات زمانی مؤثر خواهد بود که:

۱-افراد از قبل در جریان آنچه که باید انجام گیرد، باشند، نه اینکه در شرایط عدم اطلاع قرار گیرند.

الف) نیمه نخست توبیخ

۲-مجازات باید بلافاصله پس از خطا اعمال گردد.

۳-اشتباه افراد را به آن ها به طور ویژه گوشزد نمایید.

۴-به افراد احساس خود را ‌در مورد اقدام اشتباه آن ها بازگو کنید و آن ها را در عدم اطلاع قرار ندهید.

۵-با چند ثانیه سکوت ناخوشایند، احساس خود را به آن ها انتقال دهید.

ب)نیمه دوم توبیخ

۶-دست دادن و لمس آن ها، به گونه ای که احساس کنند که به درستی شما با آن ها هستید.

۷-ارزشی را که برای آن ها قائلید به آن ها یادآوری نمایید.

۸-به آن ها القاء کنید که برای آن ها شخصیت قائل هستید ولی از عملکرد خاص آن ها ناراضی می باشید.

۹-وقتی توبیخ پایان یافت، به آن ها القاء کنید که موضوع را خاتمه یافته تلقی کنند.

(سیدجوادین،۱۳۸۷،ص۳۸۴)

فصل دوم : ادبیات پژوهش

مقایسه میان لمس کردن آهن گداخته و اجرای انضباط روشن است، اما در زیر هر یک از این نکات این تشبیه بیشتر بررسی می شود.( دولان و شولر ،۱۳۸۱،ص ۵۳۴)

سیستم انضباط در سازمان به یک بخاری داغ تشبیه گردیده و سیستمی مؤثر دانسته شده است که دارای همان خصوصیات باشد. یعنی:

-همان طور که دست زدن به بخاری داغ، سوزان و دردناک است، تنبیه و مجازات نیز باید تجربه ای تلخ و ناخوشایند باشد تا فرد مصمم شود دیگر آن را تکرار نکند.(سعادت،۱۳۹۰،ص۳۲۲)

-با لمس بخاری داغ، دست بلافاصله می سوزد و علت آن نیز برای فرد کاملاً روشن است. در سازمان نیز فرد باید به محض اینکه خطایی مرتکب شد مجازات گردد تا بداند چرا مجازات می شود. البته باید دقت داشت که این اصل، یعنی فوریت مجازات، باعث شتابزدگی در تصمیم گیری نشود و بدون تحقیق کافی پیرامون موضوع فرد بی گناهی مجازات نگردد. اگر به نظر می‌رسد خطایی رخ داده است باید به انفصال موقت فرد اکتفا کرد و اعمال مجازات را موکول به روشن شدن قضیه و یافتن مدارک کافی و غیرقابل انکار نمود.(سعادذت،۱۳۹۰،ص ۳۲۲)

-همان طور که حرارت سوزان بخاری به فرد هشدار می‌دهد که در صورت دست زدن به آن چه اتفاقی خواهد افتاد، در سازمان نیز مدیر موظف است قبل از اعمال مجازات ‌در مورد فرد، هشدار و تذکر کافی به وی بدهد. ‌به این معنی که کارمند باید با قوانین و مقررات سازمان کاملاً آشنا باشد و بداند نقض آن ها چه عواقبی را دربر خواهد داشت. اگر به کارکنان صریحاً اخطار شده باشد که سرپیچی از قوانین و مقررات چه مجازاتهایی را در پی خواهد داشت، اعمال آن مجازات ‌در مورد کارکنان خاطی، امری طبیعی و عادلانه تلقی خواهد شد.(سعادت،۱۳۹۰،ص ۳۲۲)

-وقتی فاصله بین تخلف و اجرای مجازات طولانی شود، اثر اقدام انضباطی کاهش می‌یابد. هر قدر پس از تخلف اقدام انضباطی سریعتر انجام شود، احتمال اینکه فرد این انضباط را به تخلف ربط دهد و آن را صرفاً اقدامی از سوی مدیریت نداند بیشتر است. البته این فوریت نباید سبب شتاب بی مورد شود. اگر حقایق هنوز روشن نشده باشد، مدیران اغلب تصمیم به تعلیق موقت می گیرند تا بتوانند بعد تصمیم نهایی بگیرند.( دولان و شولر ،۱۳۸۱،ص ۵۳۵)

فصل دوم : ادبیات پژوهش

-مدیر باید پیش از آنکه دست به اقدام انضباطی بزند هشدار بدهد، یعنی فرد باید از مقررات سازمان آگاه شود و استانداردهای رفتاری آن را بپذیرد. وقتی هشدارها روشن کند که تخلف به اقدام انضباطی منجر می شود و چه مجازاتهایی در پی تخلف خواهد بود، کارکنان به احتمال بیشتری این اقدام را منصفانه تلقی می‌کنند.( دولان و شولر ،۱۳۸۱،ص۵۳۴)

-دست زدن به بخاری داغ، همیشه نتیجه یکسانی دارد. در سازمان نیز همیشه باید مجازات یکسانی برای تخلفات یکسان مقرر گردد. اگر در اجرای قوانین و مقررات انضباطی تبعیض وجود داشته باشد، نه تنها این قوانین تاثیر و اعتبار خود را از دست خواهند داد، بلکه اصولاً لیاقت و کاردانی مدیر زیرسئوال می رود. اگر کارکنان ندانند عواقب خطایی که مرتکب می‌شوند چه خواهد بود، دچار نگرانی و اضطراب می‌گردند و این امر معمولاً موجب تضعیف روحیه آنان و کاهش تولید یا پایین آمدن کارایی می‌گردد.علاوه بر قوانین و مقررات مدون، برخورد و عکس العمل سرپرست در مقابل تخلفات نیز تا حد زیادی، حد و مرز رفتار مجاز را برای کارکنان معین می‌کند. اگر در مقابل تخلفات مشابه، مثلاً تأخیر، سرپرست یکی را توبیخ کند و دیگری را توبیخ نکند، کارکنان دچار سردرگمی می‌گردند و نمی دانند که آیا دیر آمدن، تخلفی قابل مجازات محسوب می شود یا خیر. ‌بنابرین‏، نکته مهم و اصلی در اینجا این است که مسئولان باید در مقابل تخلفات یکسان رفتار یکسانی داشته باشند.(سعادت،۱۳۹۰،۳۲۳)

-البته قبلاً ‌به این نکته هم اشاره شد که تعیین نوع و شدت مجازات باید با توجه به موقعیت و شرایط نیز باشد. پس اگر با توجه ‌به این نکته، سرپرستی مجبور باشد برای خطاهای یکسانی دو نوع مجازات تعیین کند، باید علت را توضیح داده، تناقض و دوگانگی ظاهری در مجازات را توجیه کند.(سعادت،۱۳۹۰،ص۳۲۲)

-همان طور که هر کس بخاری داغ را لمس کند می سوزد، در سازمان نیز نوع و شدت مجازات باید به نوع تخلف بستگی داشته باشد، نه کسی که آن را مرتکب شده است.(سعادت، ۱۳۹۰،ص۳۲۳)

-در هنگام تعیین مجازات و اعمال آن،سرپرست باید به فرد تنبیه شده بفهماند که عمل وی مورد قضاوت قرار گرفته است، نه شخص وی و منظور از مجازات، اصلاح رفتار نامطلوب فرد است نه توهین به او یا تحقیر وی. بعد از اینکه فرد خاطی به خاطر تخلفی که مرتکب گردید، تنبیه شد،

فصل دوم : ادبیات پژوهش

سرپرست باید موضوع را خاتمه یافته تلقی نماید و رفتاری عادی با او در پیش گیرد.(سهادت،۱۳۹۰ ،ص۳۲۲)

-همچنین، رفتار منصفانه حکم می‌کند که اقدامها پایدار باشند. وقتی برخورد با نقض مقررات ناپایدار باشد، اثر آن از بین می رود، روحیه افراد تضعیف می شود آنان نسبت به صلاحیت مدیران دچار تردید می‌شوند، و بر اثر احساس عدم امنیت و نگرانی که در افراد پدید می‌آید بهره وری کاهش خواهد یافت. هر یک از کارکنان میل دارد بداند محدوده رفتار مجاز چیست و برای دریافت چنین بازخوردی حرکات مدیران را در نظر می‌گیرد. اگر فردی یک هفته پیش عمل خلافی انجام داده باشد ولی به جای اینکه بی درنگ با او برخورد شود هفت روز بعد سرزنش شود، تنبیه در پرده ای از ایهام قرار می‌گیرد. همین طور، اگر از بین فرد “الف” و فرد “ب” که هر دو در محل کار وقت را بیهوده می گذرانند فقط فرد “الف” سرزنش شود، “ب” بی تردید مدیر خود را بی انصاف خواهد شمرد. پس این نکته نشان می‌دهد که مجازات باید پایایی داشته باشد. البته نه بدان معنا که با همه یکسان برخورد کرد، چرا که این نیز نوعی بی توجهی به عوامل اقتضایی است که بیشتر بحث آن شد، اما این مسئولیت بر دوش مدیران است که هر گونه اقدام انضباطی را که ممکن است به نظر کارکنان ناپایدار برسد برای آن ها توجیه کنند.( دولان و شولر ،۱۳۸۱،ص۵۳۵)

فایل های مقالات و پروژه ها – مدل پنج عاملی در فرهنگهای مختلف – 3

مطالعات کتل ‌بر اساس درجه بندی خصوصیات، به وسیله مطالعات دقیق و ماهرانه فیسک[۱۳۲] (۱۹۴۹) به منظور اصلاح کارهای کتل شروع شد. او با به کارگیری ۲۲ مقیاس دوقطبی کتل نتوانست به بیشتر از پنج عامل ترکیبی دست یابد. به لحاظ وجود ابهام در معنای این عوامل، فیسک تفسیری ارائه داد که از دیدگاه های معاصرش خیلی متفاوت نبود. در اواخر سال ۱۹۵۰ نیروی هوایی آمریکا تلاش نمود که اثربخشی کارکنان خود را پیش‌بینی کند و این امر به عهده تیوپس[۱۳۳] و کریستال[۱۳۴] (۱۹۶۱) گذاشته شد. آن ها تحلیل عوامل خود را ‌بر اساس ۳۵ مقیاس دو قطبی کتل که در مطالعه قبلی خود نیز آن را به کار برده بودند گزارش کردند. آن ها نیز همانند فیسک که قبلاً گفته شده نتوانستند پیچیدگی نظریه کتل را در بررسی خود بپذیرند اما به رغم فیسک، وجود پنج عامل را در بررسی شرح حالها تأیید کردند. این ساختار پنج عاملی بعدها توسط نورمن[۱۳۵] (۱۹۶۳)، بورگاتا[۱۳۶] (۱۹۶۴). دیگمن و تاکموتو- چوک[۱۳۷] (۱۹۸۱) تکرار شد (جان و همکاران، ۲۰۰۸). نیوپس و کریستال کار قبلی کتل و همبسته های فیسک را دوباره مورد تحلیل قرار دادند و تمام آن ها را در پنج عامل قابل قبول به نامهای شادخویی[۱۳۸]، دلپذیر بودن[۱۳۹]، قابلیت اطمینان[۱۴۰]، ثبات عاطفی و فرهنگ یافتند. متاسفانه مطالعه تیوپس و کریستال در یک گزارش صنعتی ناشناخته نیروی هوایی منتشر شد و در واقع برای تمام محققین شخصیت ناشناخته ماند و این زمانی بود که انتشارات کتل و آیزنگ بر ادبیات ساخت شخصیت، مدل‌های پیشرفته اتخاذ شده از روش های تحلیل عوامل، غلبه داشتند.

امّا، نورمن (۱۹۶۳) این گزارش را دید و ساخت پنج عاملی را دوباره به عنوان پیشنهادی برای ابعاد صفات تحت عنوان «قدمی بسوی طبقه بندی مناسب صفات ویژه شخصیت» منتشر نمود. نورمن (۱۹۶۷) فهرست جامعی از اصطلاحات توصیفی شخصیت که در ۷۵ طبقه معنایی مرتب شده بودند را تالیف کرد. گلدبرگ (۱۹۸۱، ۱۹۸۲) از این فهرست برای روشن نمودن ماهیت و ترکیب عوامل گسترده و برای ازمون کردن ثبات و تعمیم پذیری آن ها از طریق تغییر در روش تحقیق و منابع داده ها استفاده کرد. گلدبرگ (۱۹۹۰) با بهره گرفتن از فهرست نورمن (۱۹۶۷) پرسشنامه ای از ۱۷۱۰ صفت را ساخت که شرکت کنندگان می توانستند با بهره گرفتن از آن شخصیت خودشان را درجه بندی کنند (فراهانی، به نقل از پورسردار، ۱۳۸۷). گلدبرگ[۱۴۱] بر اثر نتایج تحقیقات آزمایشی جامع خود ‌به این نتیجه رسید که شخصیت را می توان به وسیله پنج عامل شخصیت مشخص نمود. در سال ۱۹۸۵ مک کری و کاستا که تحقیقات گلدبرگ به عنوان نیروی محرکه آن ها محسوب می شد، مدل پنج عاملی خود را مطرح کردند (هرگنهان و اولسون، ۱۹۹۹).

آن ها به ۴۰ مقیاس درجه بندی گلدبرگ که قبلاً تدوین شده بود، ۴۰ مقیاس دیگر نیز اضافه نموده و بر روی آزمودنی‌ها اجرا کردند. پاسخ‌ها توسط چهار یا پنج نفر از همسالان که آزمودنی‌ها را خوب می شناختند درجه بندی گردیدند. سپس تحلیل عاملی ۸۰ مقیاس، همان پنج عامل شناخته شده را نشان داد (گروسی، ۱۳۸۱). مک کری و کاستا (۱۹۸۵) مدل پنج عاملی را ‌بر اساس مفاهیم شخصیتی مبتنی بر نظریه ها، مشاهدات بالینی، مطالعات کتابخانه ای و از انواع رویه های ارزیابی مستدل کرده‌اند (کوپر و پروین، ۱۹۹۸).

با شکل گیری نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت، تحقیقات زیادی به منظور بررسی میزان کارایی، ارزش کاربردی، اعتبار و روایی آن صورت گرفته است. مک کری و کاستا (۱۹۸۵ و ۱۹۸۷) نشان دادند که در تمام پنج عامل شخصیت، یکپارچگی و جامعیت وجود دارد و یافته های مشابهی نیز توسط گلدبرگ (۱۹۸۹)، تندروف[۱۴۲] (۱۹۹۰)، تراپنل و ویگینز[۱۴۳] (۱۹۹۰) به دست آمده است (کوپر و پروین، ۱۹۹۸، به نقل از پورسردار، ۱۳۸۷).

مدل پنج عاملی در فرهنگ‌های مختلف

شخصیت پنج عاملی در بین فرهنگ‌های مختلف نیز مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش برای طبقه بندی در زبانها و فرهنگ‌های مختلف می‌تواند سودمندی یک طبقه بندی را در زمینه‌های فرهنگی و زبانی نشان داده و آزمونی برای جهان شمول بودن و تنوع و پراکندگی رمزگردانی تفاوت‌های فردی در میان زبانها و فرهنگ‌ها باشد (گلدبرگ، ۱۹۸۱، به نقل از علیکی، ۱۳۸۷). اولین طبقه بندی غیرانگلیسی شامل زبانهای هلندی و آلمانی بود که با زبان انگلیسی ارتباط نزدیکی دارند. در هلند پژوهشی که توسط هافسته، دی راد[۱۴۴] و همکاران (۱۹۹۷) انجام شد، نتایج با پژوهش آمریکایی- انگلیسی یکسان بود. با این تفاوت که در نسخه هلندیپنجمین عامل بر غیرسنتی و عصیان تأکید دارد. در حالی که در یافته های انگلیسی به عنوان تعقل و تصور شناخته می شود. پژوهش پنج عامل شخصیتی بر مبنای فرهنگ لغات آلمانی توسط آنجلینز، آستندروف و جان[۱۴۵] (۱۹۹۰) شروع شد، مطالعه آن ها ‌بر اساس مفاهیم نمونه ای بود. آستندورف (۱۹۹۰) مهمترین صفات نمونه ای را در طبقه بندی آلمانی انتخاب و از تحلیل عاملی روی ۳۵۰ صفت پنج عامل بزرگ را به دست آورد (همان منبع).

مطالعه پنج عامل شخصیت در دامنه وسیعی از زبانها و فرهنگ های دیگر همچون چینی (چونگ و باند[۱۴۶]، ۱۹۹۰)، روسی (شملایوف و پوخیلکو[۱۴۷]، ۱۹۹۳)، مجارستانی (سزیرماک و دی راد[۱۴۸]، ۱۹۹۴)، لهستانی (سزاروتا[۱۴۹]، ۱۹۹۵)، چکسلواکی (هربیکوا و آستندورف[۱۵۰]، ۱۹۹۵)، ایتالیایی (دی راد، دای بلاس و پریوجینی[۱۵۱]، ۱۹۹۸)، اسپانیایی (بنت- مارتینز و والر[۱۵۲]، ۱۹۹۷) و ترکی (سومر و گلدبرگ[۱۵۳]، ۱۹۹۹) به عمل آمده است. محققان، تحقیقات ‌گروه‌های واژگانی را در صفات شخصیت با مراجعه به فرهنگ لغات زبان بومی خود شروع کردند. البته، همه داده ها مورد تحلیل قرار نگرفته و بعضی مسائل روش شناختی نیز احتمالاً بر بعضی از نتایج تأثیر گذاشته است (جان و همکاران، ۲۰۰۸، همان منبع).

مقاله های علمی- دانشگاهی | ۲-۲-۱-۱۳ برخی از ترکیبات مقدماتی برای افراد مبتدی – 9

۲-۲-۱-۱۱- ۲ خانواده های حرکتی در ایروبیک

در ورزش ایروبیک به صورت پیشرفته، سه خانواده حرکتی وجود دارد. هر کدام از این خانواده ها شامل یک سری حرکات هستند که به همدیگر مربوط هستند. هر خانواده یک سرگروه دارد که بقیه حرکات آن خانواده باید نسبت به سر گروه، انجام شوند. ابتدا شمایی کلی از سه خانواده حرکتی را معرفی می‌کنیم و سپس به صورت جزئی آن ها را توضیح می‌دهیم. هر کدام از حرکات علاوه بر حرکت پاها، شامل حرکاتی در ناحیه دست ها هم هستند. و باید حرکات دست ها و پاها ر ابه هم انجام دهیم. در خلال حرکات بعضی جاها از واژه های «ثابت» و «متغیر» استفاده می شود. واژه ی ثابت در ایروبیک ‌به این معنی است که پاها عوض نمی شوند. یعنی با هر پایی که حرکت را شروع کنیم، بعد از پایان حرکت دوباره همان پای اولی حرکت را شروع می‌کند یا آماده است تا حرکت بعدی را آغاز کند. مثلاً اگر با پای راست، حرکت وی استپ[۸۰] را انجام می‌دهیم، بعد از هر بار تکرار، دوباره با پای راست حرکت را شروع می‌کنیم. اما وقتی از واژه ی «متغیر» استفاده می شود، این بدین معنی است که پاها بعد از انجام حرکت اول، برای شروع حرکت دوم جا به جا می‌شوند مثلاً در همان حرکت وی استپ، گر بخواهیم به صورت متغیر آن را انجام بدهیم، در هنگام حرکت شماره چهار وی استپ، می‌توانیم با یک ضربه کوچک به سینه پا یا تپ[۸۱]، پاها را عوض کنیم و ‌به این صورت هر بار یک پا حرکت را شروع می‌کند (همان منبع، ص ۷۱).

در بعضی حرکات یا ترکیب ها از اعداد یک، سه و چهار تکرار استفاده می شود. منظور از این اعداد این است که هر وقت گفته می شود یک تکرار، ‌به این معنی است که با هر پا یک حرکت را انجام می‌دهیم و هر هشت سیکل حرکت را به همین شکل ادامه می‌دهیم. مثلاً اگر حرکت لگد به جلو را انجام می‌دهیم در هنگامی که یک تکرار را انجام می‌دهیم، با هر پا یک حرکت لگد به جلو را انجام می‌دهیم. در هنگام سه تکرار و چهار تکرار، با هر پا سه تکرار از حرکت را انجام می‌دهیم تا پاها عوض شوند و این بار با پای دیگر سه یا چهار تکرار را انجام می‌دهیم (همان منبع).

۲-۲-۱-۱۱-۲- ۱ خانواده یک

سرگروه: مارش[۸۲] یا گام درجا، ثابت

گام آسان[۸۳]: ثابت

وی استپ: بدون دست

با دست به صورت بک هند یا پشت دست

با دست به صورت مشت به جلو

با دست به صورت مشت به بالا (دست ها بغل گوش)

حرکت هشت: ثابت (وی استپ به عقب)

مامبو[۸۴]: ثابت

کلاسیک (گام یک و سه)

جلو[۸۵] (گام یک و سه)

عقب[۸۶] (گام یک و سه)

پیشرفته یا مامبوراک بک[۸۷]

مامبو دو طرفه[۸۸]

گام ضربدر[۸۹]: ثابت

ضربدر گام[۹۰]: ثابت

شافل یا شاسه[۹۱]: متغیر

زیگزاگ[۹۲]: ثابت

بالا بردن ها [زانو[۹۳]، لگد[۹۴] ‌(یک قدم جلو و یک و سه تکرار متغیر)، پاشنه، جانبی]

گام راندنی یا شاسه[۹۵]

گام بوره

بوره گام

۲-۲-۱-۱۱-۲- ۲ خانواده دو

سرگروه این خانواده استپ تاچ[۹۶] یا دو گام و ضربه به پهلو است: ثابت

گام دو پهلویی یا دبل تاچ[۹۷]: متغیر

گریپ واین[۹۸] : ثابت ، (زانو، لگد، جانبی، پاشنه)

بالا بردن ها [زانو، لگد (یک و چهار تکرار)، جانبی (یک تکرار و ثابت)، پاشنه (چهار تکرار)]

شاسه راندنی[۹۹] (شاسه کلاسیک)

شاسه مامبو[۱۰۰] (جلو و پشت)

گریپ واین هشت ضرب: متغیر

مامبو چاچا[۱۰۱]: متغیر

سنکوپه یا ضد زمان[۱۰۲]

۲-۲-۱-۱۱-۲- ۳ خانواده سه

سرگروه این خانواده تپ[۱۰۳] یا پا به بغل[۱۰۴] (ضربه و گام): ثابت

پاشنه به جلو: ثابت

پنجه به عقب: ثابت

بالا بردن ها: گام نداریم و به صورت درجا است [زانو (دو و چهار تکرار متغیر)، لگد (دو و چهار تکرار متغیر)، جانبی (دو و چهار تکرار متغیر)، پاشنه (دو و چهار تکرار متغیر)

حرکات خنثی (اسکات[۱۰۵] و لانگ[۱۰۶])

۲-۲-۱-۱۲ روش های تدریس در ایروبیک

مبتدی: خطی، هرمی.

همگانی: روش به اضافه، جایگزین و مرحله ای.

پیشرفته: روش به اضافه، جایگزینی، مرحله ای، الحاقی، ربطی، انبساطی، ‌میان‌بری.

روش های انتقالی و انتظاری، دو روش کمکی هستند که برای تمام روش های ذکر شده در بالا کاربرد دارند (کورش ویسی، همان، ص ۱۰۳). در اینجا ما دو روش به اضافه و مرحله ای را که در ایروبیک خیلی کاربرد دارند، توضیح می‌دهیم:

۲-۲-۱-۱۲-۱ روش به اضافه

در این روش ابتدا باید بدانیم که حرکات ثابت و متغیر کدامند و آن ها را مشخص کنیم. این زنجیره که از هشت خانه تشکیل شده است، به صورت حروف انگلیسی نشان داده شده است. هر حرف انگلیسی برای دو خانه است. اگر تعداد حرکات متغیر در کل زنجیره فرد باشد، زنجیره متغیر است؛ اما اگر تعداد حرکات متغیر زوج باشد، زنجیره ثابت است. زنجیره ای که در آن مجموعه (A+B) متغیر بشود، با روش به اضافه تدریس می شود و اگر زنجیره ای که در آن مجموعه (A+B) ثابت بشود از روش کمکی انتقالی برای متغیر کردن آن، استفاده می‌کنیم. در هنگام آموزش هر مرحله باید کاری کنیم که به ۳۲ ضربه برسد. برای مثال برای انجام یک حرکت که تعداد آن به ۳۲ ضربه نمی رسد، باید از یک سری روش های انتقالی و یا انتظاری استفاده کنیم تا ۳۲ ضربه موزیک کامل شود (همان منبع).

۲-۲-۱-۱۲-۲ روش انتقالی

برای زمانی که حرکات ما ثابت هستند و باید متغیر شوند، کاربرد دارد. ساده ترین روش انتقالی عبارتند از ترکیب حرکت مارش با گریپ واین. اما زمانی که حرکتی که می‌خواهیم آموزش دهیم، خودش متغیر است، مانند دبل استپ تاچ یا گریپ واین و غیره، دیگر نیازی به روش کمکی انتقالی نداریم. اما برای کامل کردن ۳۲ ضربه، از روش کمکی انتظاری استفاده می‌کنیم. حرکات روش کمکی انتظاری ثابت هستند. مانند: استپ تاچ یا مارش و غیره ( همان منبع).

۲-۲-۱-۱۳ برخی از ترکیبات مقدماتی برای افراد مبتدی

این ترکیبات خیلی ساده تر از ترکیبات ایروبیک پیشرفته هستند و برای افزایش هماهنگی اولیه می‌توانیم از آن ها در شروع کلاس های ایروبیک استفاده کنیم. از آن جایی که ساده و قابل فهم تر از ترکیبات گذشته هستند، افراد بزرگسال انگیزه بهتری برای ادامه ی آن دارند. البته هدف از ترکیبات بالا بردن سطح هماهنگی افراد است و بعد از فرا گرفتن آن، باید ایروبیک پیشرفته را شروع کنیم.

دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه | قسمت 17 – 2

با این حال روش برآورد ضرایب هنوز از بسیاری جهات شبیه رگرسیون معمولی است . البته لازم است که در رگرسیون لجستیک نیز در صورتی که نسبت شانس قابل محاسبه باشد ، می توان از روش حداقل مربعات استفاده نمود ، اما در سایر موارد می توان ضرایب مدل لاجیت را به روش عمومی حداکثر درست‌نمایی برآورد نمود . ( عرب مازار ۱۳۶۶)

همان‌ طور که ذکر شد در رگرسیون لجستیک متغیر وابسته یک متغیر دو حالته (۰ و ۱) است که مقدار صفر و یک را به خود اختصاص می‌دهد . اگر فرض کنیم که Y متغیر تصادفی باشد که می‌تواند مقادیر صفر و یک را اختیار نماید در این صورت احتمال وقوع Y را می‌توانیم به شکل رابطه زیر در نظر بگیریم :

که در آن بردار سطری ضرایب و x بردار ستونی متغیر های مستقل است . روابط فوق را می توان به صورت زیر در نظر گرفت :

رابطه فوق، رابطه خطی بین متغیرهای مستقل و لگاریتم نپرین نسبت بخت را نشان می‌دهد . چون معمولاً نمی توان نسبت بخت و به تبع آن لگاریتم آن را به طور مستقیم محاسبه نمود لذا ضریب مورد نظر از روش حداکثر درست‌نمایی قابل برآورد خواهد بود. بر این اساس اگر هر مشاهده را یک آزمون برنولی فرض نمائیم که در این صورت برای مشاهده ام رابطه زیر را خواهیم داشت:

که در آن احتمال وقوع پیشامد مورد نظر در مشاهده ام و نیز مقادیر متغیر تصادفی است که می‌تواند برحسب مورد صفر ویا یک باشد (یک برای وقوع و صفر برای عدم وقوع پیشامد ) .

با فرض اینکه مشاهده مستقل باشد در این صورت تابع درست‌نمایی به شرح رابطه زیر خواهد بود :

    1. . Wang, Z. and Li ↑

    1. . Malhotra ↑

    1. . Li & Sun ↑

    1. . Gaganis & et al ↑

    1. . Hua & et al ↑

    1. . Kritsonis ↑

    1. . Liquidity Ratios ↑

    1. . Activity Ratios ↑

    1. . Longـ Term Debt and Solvency Ratios ↑

    1. . Profitability Ratios ↑

    1. . Price/EPS ↑

    1. . Price/Book Value ↑

    1. . James Tobin ↑

    1. . Residual Income ↑

    1. . Security Market Line ↑

    1. . Capital Asset Pricing Model ↑

    1. . Refined Economic Value Added ↑

    1. . Market Value Added ↑

    1. . Malhotra ↑

    1. . Duzakin ↑

    1. . Sueyoshi & Mika ↑

    1. . Sueyoshi & Mika ↑

    1. . Sueyoshi & Mika ↑

    1. . Sueyoshi & Mika ↑

    1. . Wu & et al ↑

    1. . Verdi ↑

    1. . Knechel & Payne ↑

    1. . Haslin ↑

    1. . Leventis ↑

    1. . internal controls ↑

    1. . Tudor ↑

    1. . Turban & et al ↑

    1. . Biddle & Hillary ↑

    1. . Blue Ribbon ↑

    1. . Kirk ↑

    1. . Feng & Kristian ↑

    1. . Verdi ↑

    1. . Adverse Selection ↑

    1. . Lambert & et al ↑

    1. . Vickrey ↑

    1. . Shin & et al ↑

    1. . Cristianini & Shawe ↑

    1. . Crisis ↑

    1. . Wisenblat ↑

    1. . Crichton ↑

    1. . Dost ↑

    1. . Hiles ↑

    1. . Corporate Distress ↑

    1. . Failure ↑

    1. . Default ↑

    1. . Insolvency ↑

    1. . Bankruptcy ↑

    1. . Nonـperforming loans ↑

    1. Exchange rate depreciation. ↑

    1. . Schinasi ↑

    1. .Sang ↑

    1. .Sang ↑

    1. .Sang ↑

    1. .Bierg et al ↑

    1. . Lin & et al ↑

    1. . Dimitropoulos and Asteriou ↑

    1. . Hol ↑

    1. . Wang & Li ↑

    1. . Verdi ↑

    1. . Min &Lee ↑

    1. . Shin & et al ↑

    1. . Philosophov& Philosophov ↑

    1. . Wallace ↑

    1. . Neophytou and Mar Molinero ↑

    1. . Ohlson ↑

    1. . Survay ↑

    1. . Action Research ↑

    1. . Exـpost Facto research ↑

    1. . Case Study ↑

    1. . Co relational research ↑

    1. ـ Ordinary least square, (OLS) ↑