۱/۳۸۱
۱/۳۸۰
۱/۳۷۳
۱/۳۷۹
۱/۳۶۶
۱/۳۷۲
SF
همانگونه که از جدول (۶-۱۹) و (۶-۲۰) مشاهده می شود با افزایش پارامتر L مربوط به جاده سرویس، SF تغییر خاصی نمی کند. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که با ثابت ماندن کلیه پارامترها و افزایش پارامتر L پایداری سطوح شیبدار کانال تغییر خاصی نمی کند، این امر در هر دو شیب ۱و ۱/۵ و هر دو خاک به یک صورت می باشد، بنابراین صرفاً نتایج شیب ۱ در هر دو خاک ذکر شده است. با توجه به مدلسازی های مختلف مشخص می شود که در ابعاد بزرگتر کانال هم پارامتر L چندان تأثیرگذار نیست. به عنوان مثال در شیب Z=1/5 و با ابعاد بزرگتر کانال که عبارتند از ( H=10-B=10-D=15-L=15)، SF برابراست با ۱/۳۷۵، در حالی که در کانال دوم با حدوداً ۳ برابر کردن L و ثابت نگه داشتن باقی پارامترها SF برابر می شود با ۱/۳۸۲، که این مقدار افزایش بسیار ناچیز است. تمام این مدلســـازی ها برای Z=1 و خاک S-1 و S-2نیز تکرار شده و نتایج باز هم بی تأثیر بودن پارامتر L را نشان می دهد. روند تغییرات SF در نمودار (۶-۳) آمده است.
نمودار (۶-۳): تغییرات ضریب اطمینان (SF) نسبت به افزایش عرض جاده سرویس(L) در شیب ثابت کانال برای خاک ریزدانه و درشتدانه (S-1,S-2)
۶-۲-۱-۵- بررسی پارامتر D- عمق بستر سنگی :
در این بخش با ثابت نگه داشتن کلیه پارامترها اقدام به افزایش پارامتر D خواهد شد تا تأثیرات افزایش این پارامتر بر روی SF مشاهده شود.
الف- شیب Z=1 و خاک S-1:
جدول (۶-۲۱): تغییرات (SF) نسبت به افزایش پارامتر D در خاک S-1 (بدون پوشش بتنی)
۹۵
۸۰
۵۰
۲۲
۱۸
۱۴
۱۰
۶
۴
D(m)
۶
۶
۶
۶
۶
۶
۶
۶
۶
H
۶
۶
۶
۶
۶
۶
۶
وَ مَضی الَّذی أهَوی وَ جَرَعَنی الأَسی وَ غَــدَت بِقَــلبـی جَــذوَۀٌ وَ سَعـــیرُ
طافَت بِشَهرِ الصَـــومِ أکوابُ الرَّدی سَحَــــراً وَ أکـــوابُ الدُمــُوعِ تَدُورُ
فَتَنــاوَلَت مِنـــها إبنــَتی فَتَغَــیرَت وَ جَنـــاتُ خَـــدٍ شــــأنُها التَغــیـیرُ
فَــذَوَت أزاهِـــیرُ الحَیـــاۀِ بِروضِها وَ انقَـــدَ مِنـــها مَائـــسٌ وَ تَضـــیرُ
یا رَوعَ رُوحی ، حَلَّـــها نَزَعُ الضَــنا عَــــمَّا قَلــــیلٌ وَرَقَّـــها سَتَطــــیرُ
( تیموریه ؛ بی تا : ۱۸ ، ۱۷ )
ترجمه :
درخشش پنهان شد و خورشید چاشت مستور گشته و تابش ماه کامل بعد از درخشیدن غایب شد .
و آنکه عشق می ورزید مُرد و غم مرا نوشانید و در قلب من آتش ، شعله ور شده است .
در ماه روزه پیاله ی مرگ در سحر می چرخد و پیاله ی اشک ها دور می زند .
پس دخترم از آن خورد و عوض و متغیر شد ، گونه های او باید تغییر می کرد .
و شکوفه های زندگی در باغ آن پژمرده شد و فقر و خسارت از آن رشد کرد .
ای ترس و وحشت روح من ، مرض او را گرفتار کرد و به او دلخوشی داد که پرواز خواهی کرد .
عائشه در قسمت دیگر از اشعارش خود را به عنوان نمونه ای از جامعه ی بشری مثال می زند و شیوه ی غلط حیات و مرگ خویش را به نمایش می گذارد ، در حالی که نادم و پشیمان از مسیری که در آن گام نهاده و از این طریق زندگی و مرگش را به تباهی کشانده است ، بی تفاوت نسبت به قضاوت و برداشت های منفی مخاطب دست به اقرار و اعتراف به گناه در درگاه خداوند می زند . در بیت نخست خود را جانی و گناهکار معرفی می کند که بزرگ ترین ظلم را به خویش با اطاعت از نفس سرکش بشری ، کرده است . و در ادامه صادقانه از گناهان خویش یاد می کند و در مقابل از خداوند بخشنده طلب مغفرت می کند . در ابیات پایانی دنیای خاموش مرگ را به تصویر می کشد که آغاز آن با ورود انسان به خانه ی ابدی ( مقبره ) تثبیت می شود و با افسوس از تباه کردن فرصت های آدمی در دوران حیات ، در مقابل حقیقت گریز ناپذیر مرگ تسلیم می شود :
مُقِــرّاً بِالجِنـــــایۀِ وَ إمتـــــِثالی لاسرِ النَـــفسِ فی عِقــدی وَ حَــلِّی
وَ مُعـــتَرِفَـاً بــأوزارٍ ثِــــــــقالٍ أُقـــادُ لِحَـــملِها طَوعـــاً لِـــجَهلی
أقِـــرُّ بِزِلَّـــتی مِن قَـبــــلَ کَی لا تَقَـــرَّ جَوارِحـــی بِالــذَنبِ قَبـــلی
أتـیتُ ولی ذُنُوبٌ لَیسَ تُحـــــصی أقُــولَ لِراحَـــمی بِالعَــــفوِ کُنْ لــی
إن کَانَ عَصـیانی وَ سُــوءِ جِــنایَتی عَظمــاً ، وَ صِــرتُ مــهدداً بِجــَزائی
فَقَضاءُ عَفــوکَ لا حُــدودَ لُوســـعِهِ وَ عَـــلیهِ مُعــتَمِدی وَ حُسن رَجــائی
( تیموریه ؛ بی تا : ۴۶ )
ترجمه :
من به جنایت و فرمانبری از نفسم در تمام دوران زندگی ام اقرار می کنم .
با خواست خودم گرفتار گناهان سنگین هستم و به خاطر نادانی ام مطیع گناهان بزرگ هستم .
قبل از آنکه اعضای بدنم به گناهان اقرار کنند ، من به لغزشم اعتراف دارم .
آمده ام و گناهان بی شماری دارم ، به خداوند صاحب رحمتم می گویم که مرا ببخش .
اگرچه گناه و جنایت زشت من بزرگ است و تهدید به جزا و عقوبت شدم .
لکن بخشش تو ( ای خداوند ) مرز و محدودیتی ندارد و من نسبت به آن مطمئن و خوشبین هستم .
نتیجه
همان طور که مشاهده می شود هر دو شاعر بلند آوازه ی مصری غرق در پستی و بلندی های سرنوشت ، نظریاتی متغیر که شدیداً تحت تأثیر حوادث و اتفاقات خارج از اراده ی بشری است ، را دارا هستند . شکست ها ، نا کامی ها ، غم از دست دادن عزیزان ، تلخی های زندگی ، مبتلا شدن انسان به تکرار و روزمرگی و گاهی رسیدن به پوچی ، انسان را به بن بست مرگ رهنمون می سازد . عبدالصبور مرگ را همزاد زندگی می داند و بشر را از وابستگی به یکی از دو حقیقت مرگ یا زندگی بدون توجه دیگری بر حذر می دارد . عائشه نیز این مطالب را با ابیات خویش تصدیق می کند . دغدغه ی چگونه زیستن و چگونه مردن ، از دیرباز افکار انسان را در هر شأن و مقام مادی و معنوی ، به خود مشغول نگاه داشته و اندیشیدن به این دو امر انسان را بر آن می دارد که برای یافتن مفهوم صحیح این دو اصل اساسی و جدایی ناپذیر از سرنوشت بشری ، در پی یافتن جوابی برای سوال « هدف از آفرینش بشری چیست ؟ » باشد .
۵-۱-۴ ۰ صبر یا شکوه از مصائب روزگار
آن هنگام که هر انسانی پای در این سرای خاکی می نهد ، همواره در زندگی دچار پستی و بلندی هایی می شود که این مسأله در هر فردی متفاوت است ، گاه آدمی در برخورد با مصائب و مصیبت های روزگار صبر پیشه می کند و گاه دچار سردرگمی و حیرانی می گردد و ناکام و نا امید می شود .
صـلاح عبدالصـبور تمام سختی هایی را که در زندگی هر انسانی ممکن است متحمل شود را بیان می کند ، به همین علت او در ابیات زیر کوه های نمک و قلع را موانع و مشکلات و سختی های بشر معرفی می کند که این مصائب ممکن است تباه کننده ی زندگی هر انـسانی شود به همین دلیل او سرتاسر زندگی انسـانی را آمیخته با مصیبت می داند و بدون این که صبری در این راه پیشه کند ، با نگاهی نا امیدانه به زندگی می نگرد :
اشارَ بالأَصابِعِ نحوَ المشرقِ البعیدِ
ثمَّ قالَ : هذی جبالُ المِلحِ و القَصْدی
فکُلُ مَرکبٍ تجیئُها تَدُورُ
تَحْطُمُها الصُخُورُ
( عبدالصبور ؛ ۱۹۹۸ : ۱/۱۵۲ )
ترجمه :
با انگشتان به سوی مشرق دور اشاره کرد
سپس گفت : این کوههای نمک و قلع است
هر مرکبی که پیرامون آن بیاید می چرخد
صخره ها آنرا خرد می کنند .
ابیات دیگر بیان کننده ی این است که وی در مقابل این سختی ها و مصائب زندگی تسلیم می شود . این تسلیم در قالب بیماری در جسم و جان شاعر نفوذ کرده و باعث می شود که او خوشبختی خود را از دست رفته بداند و روحش را در بستر بیماری و سختی های نابود شده تصور کند . پس او بین صبر و مرگ ، مرگ را بهترین راه برای رهایی انسان از درد و رنج انتخاب می کند :
صِدیقَتی ، إنَّی مریضٌ
۰.۳
ضریب پواسون
۱۰۱۱ ×۲N/m2
مدول یانگ
۲۴۰Mpa
تنش تسلیم
۳۷۵Mpa
تنش نهایی
۰.۲۰۶۵۹۸Mpa
کرنش پلاستیک
نوع تحلیل به صورت استاتیکیStatic General انتخاب شده.
سطوح تماس بین المانهای مختلف قاب به دلیل اینکه ترکیبی از المان پوستهای و مکعبی میباشد. از نوع Tie تعریف شده یکی از سطوح به Master surface عنوان و سطح دیگر Slave surfacدر نظر گرفته میشود.
به عنوان مثال در اتصال بین صفحه اتصال و ستون سطح اصلی ستون(Master surface) و سطح چسبنده ( (Slave صفحه اتصال میباشد.
مشبندی در نرم افزار آباکوس برای المانهای پوستهای از نوع S4R و برای المانهای مکعبی از نوع C3D8R انتخاب شده. هر چقدر سایز مشها کوچکتر سرعت آنالیز کمتر و دقت آن بیشتر میباشد.
تیر و ستون:
ستونهای۵۰۰ IPE با طول ۳ متر و تیر ۴۰۰ IPEبه طول ۴ متر سایز مشها، برای تیر و ستون۰.۰۶ در نظر گرفته شده.
شکل ۴.۲ المان مشبندی شده تیر
طراحی گاست پلیت:
به دلیل این که میخواهیم تمام نیرو توسط مهاربند تحمل شود، بنابراین عملکرد قاب باید مفصلی باشد و هیچ نیرویی را تیر و ستون تحمل نکند.
ورقی که برای اتصال مهاربند به تیر و ستون بکار میرود، از نوع ورقهایی است که در مهاربندهای معمولی استفاده میشود. در این سیستم مهاربندی دو قسمت از ورق که تحت بیشترین تنشها ناشی از نیروی فشاری قرار دارند، ناحیه ویتمور ناحیهای با زاویه ۳۰ درجه بین اولین و آخرین پیچی است که برای اتصال مهاربند به ورق بکار میرود. و تورنتن، ناحیهای است که از انتهای ناحیه ویتمور تا محل اتصال ورق به تیر و ستون میباشد.
۰.۴
شکل ۴.۳ ناحیه ویتمور و تورنتون[۳۵]
براساس نظریه تورنتن این ناحیه از ورق همانند یک ستون لاغر است، که برای تعیین نیروی کششی و فشاری آن بترتیب دو رابطه (۴-۷)و(۴-۸) را پیشنهاد کردهاست. رابطه نیروی فشار ورق مطابق فرمول کمانش ستون میباشد.
(۴.۷) Py-Gusset =Fybet≥Py brace
(۴.۸) Pcr-Gusset= Ebet≥Pmax
(۴.۹) Lc= max{ L1, L2, L3 }
be عرض ناحیه ویتمور، t ضخامت ورق، Fy تنش تسلیم فولاد و k ضریب طول مؤثر ناحیه تورنتن است. درصورتیکه ورق کمانش خارج از صفحه داشته باشد،۲=K اگر از کمانش خارج از صفحه ورق جلوگیری شود،۰.۶۵ =K در نظر گرفته می شود.
عرض ناحیه ویتمور صفحه اتصال مدل با توجه به این که عرض هسته مهاربند ۰.۱ متر و قسمتی از هسته که به صفحه اتصال جوش شده ۰.۴متر میباشد(در شکل ۴-۳ مشخص شده). با به دست آوردن تانژانت زاویه ۳۰ درجه به دست میآید:
be=0.23+0.23+0.1 =0.56
Py Brace= 504960N
Fy= 240000000N/m2
۲۴۰۰۰۰۰۰۰× ۰.۵۶ × t ≥ ۵۰۴۹۶۰ t≥ ۳.۷۵ mm
با توجه به نتیجه به دست آمده در بخش ۲-۵-۲ - در صورتی که در اتصالات، ورق تکی استفاده شود، حداکثر ضخامتی که برای ورق میتوان در نظر گرفت، باید برابر حداکثر ضخامت جان یا بال، تیر و ستون باشد- ضخامت حداکثر جان تیر و ستون ۱۴.۵میلیمتر میباشد بنابراین ضخامت صفحه اتصال را ۱۵ میلیمتر در نظر میگیریم.
صفحه اتصال را در نرم افزار با المان مکعبی و اندازه مشها ۰.۰۳ به دو شکل مختلف با توجه به نتابج یه دست آمده که در فصل بعد به طور مفصل شرح داده میشود مدل شده.
شکل ۴.۴ المان مش بندی شده صفحه اتصال اولیه
شکل ۴.۵ المان مش بندی شده صفحه اتصال ثانویه
هسته مهاربند:
برای اتصال هسته به صفحه اتصال و صفحه مرکزی، شکافی در دو طرف هسته به عرض ضخامت صفحه اتصال ۱۵ میلیمتر روی جان هسته ایجاد شده. هسته با المان پوستهای و اندازه مش بندی ۰۵.۰ لحاظ شدهاست.
جمعیت پایه گذار
جمعیت غیر پایه گذار
۴۱۰۳۷
۴۹۶
۱۰۲۵۶
۲۰۵۱۳
۲۰۵۲۴
۲-۴-۱- فایل شجره برای تجزیه وتحلیل یک صفته و دوصفته
جهت تشکیل فایل شجره، از نرم افزار Excel و CFC استفاده شد. فایل شجره در تجزیه یک و یا دوصفتی، باید دارای سه ستون شامل شماره ثبت حیوان، شماره ثبت پدر و شماره ثبت مادر باشد. شماره ثبت بره باید از شماره ثبت پدر و مادر بزرگتر باشد. تعداد کل داده ها ۴۱۰۳۷ بود که برای صفت زندهمانی و طول عمر تهیه و تنظیم شد. در این فایل ۴۹۶ راس قوچ و ۱۰۲۵۶ راس میش وجود داشت.
۲-۴-۲- فایل مشاهدات برای تجزیه و تحلیل یک متغیره
برای صفت زندهمانی فایل مشاهدات به ترتیب، شامل شماره ثبت بره، شماره ثبت پدر، شماره ثبت مادر و عوامل ثابت شامل، گله، جنس، ماه تولد بره، سال تولد بره، نوع تولد بره و رکورد صفت بود.
۲-۴-۳- تجزیه و تحلیل دومتغیره
برای محاسبه همبستگی ژنتیکی بین صفات مختلف، ۲ فایل (شجره و فایل مشاهدات) جهت تجزیه و تحلیل های دوصفته به شرح زیر تهیه شد.
۲-۴-۴- فایل مشاهدات برای تجزیه و تحلیل دوصفته
در این فایل، ستونها به ترتیب عبارت بودند از: شماره ثبت بره، شماره ثبت پدر، شماره ثبت مادر و عوامل ثابت گله، جنس، ماه تولد بره، سال تولد بره، نوع تولد بره و رکورد صفت اول که در زیر آن رکورد صفت دوم قرار میگرفت. در فایل مشاهدات برای صفت زندهمانی و وزن تولد، ابتدا به ستون صفت مربوط به زندهمانی عنوان صفت ۱ و به وزن تولد صفت ۲ داده شد و فایل به صورت دو صفتی آماده شد. در بررسی دوره های سنی زندهمانی، هر دوره به عنوان یک صفت در نظر گرفته شد، مثلاً از تولد تا شیرگیری صفت اول و شیرگیری تا ۶ ماهگی را به عنوان صفت دوم، و به این ترتیب فایل مشاهدات آماده شد.
۲-۵- نرم افزاهای انجام تجزیه ژنتیکی و غیر ژنتیکی
بهمنظور شناسائی اثر عوامل غیر ژنتیکی مؤثر بر صفت طول عمر برهها، یعنی سن برهها در زمان حذف یا مرگ به روز از رویه GLM برنامه آماری SAS بر اساس مدل آماری (۲-۲) استفاده شد:
(۲-۲)
در این مدل مشاهدات مربوط به طول عمر، μ میانگین، Hi اثر ثابت i امین گله (i=1,2,…)، Rj اثر ثابت j امین سال تولد (j=1,..,24)، Mkاثر ثابت k امین ماه تولد (k= 1,..,12)، Sl اثر ثابت l امین جنس بره (l= 1,2)، BTm اثر ثابت m امین تیپ تولد (m = 1,…۴)، Pn اثر ثابت n امین سن مادر بر حسب سال (n= 2,..,7)، متغیر همراه وزن تولد، میانگین وزن تولد و اثر تصادفی باقیمانده میباشند.
تجزیه و تحلیل داده ها برای برآورد پارامترهای ژنتیکی و سایر معیارهای لازم برای محاسبات با بهره گرفتن از از الگوریتم [۲۹]AIREML نرم افزار WOMBAT [Meyer, 2011] انجام شد.
۲-۶- مدلهای مورد استفاده برای تجزیه ژنتیکی طول عمر و اوزان بدن
مدل ۱
y=Xb+Zaa+e
مدل ۲
y=Xb+Zaa+Zcc+e
مدل ۳
Cov(a,m)=0
y=Xb+Zaa+Zmm+e
مدل ۴
اخلاص که از رئوس فضائل اخلاقی به شمار میآید نیز، باعث بینایی عجیبی میشود پیامبر اسلام۶ میفرمایند: «من اخلص لله اربعین صحاباً فجر الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه.»[۳۲۲]
در حقیقت جوشش حکمت از سرچشمه اخلاص است، کسی که چهل شبانه روز مراقب قلب خود باشد و پاسبانی از ورود و خروج آن نماید خداوند نیز حکمت را ارزانی چنین شخصی میکند و فیض علمی حق که دائمی است، از قلب او میجوشد. حضرت آیتالله جوادی آملی «حفظه الله» میفرماید:
«آب به صورت چشمه و چاه از زمین میجوشد، علومی هم که مربوط به ارواح و نفوس است، چنین است. رگهها و راههای تشخیص فجور و تقوا در زمینه دلهای آدمی با هدایت خدای سبحان حرکت میکند و این چشمهها جوشان است، اگر، با خیالهای باطل یا کارهای ناروا، مجاری و روزنهها را نبندیم علوم فطری فوران میکند. باید نگذاریم رین و چرک مجاری را مسدود نمایند و دل را به تیرگی بکشند. اگر اینطور شد یعنی اخلاص بود و دل آلوده نشد از دست و زبان همانند چشمه، علوم فطری که همان الهام تقواست جاری و ساری میگردد. از زبان و قلم او حکمت نظری میجوشد چنانکه از دست و قدم انسانهای خیّر کارهای خیر و حکمت عملی نشئت میگیرد.»[۳۲۳]
خصوصیت اخلاص این است که انسان را از اغواء شیطان در امان نگاه می دارد. و این خود نوعی رشد است. که شیطان در ضلالت آشکار به خداوند عرض کرد: ) قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ( )إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الُْمخْلَصِینَ([۳۲۴]
مفهوم آیه این است که اخلاص سبب عدم تسلّط شیطان بر قوای ادراکی انسان میباشد و او را از شیطان در امان میدارد. در حقیقت مخلصین در دژی مستحکم قرار میگیرند که از دستبرد شیطان در امانند. و ورودی مشاعر آنان نیز بر روی نفوذ شیطان مسدود است و شیطان راهی برای اغواء و تصرّف در اندیشه آنان ندارد.
یاد خداوند باعث بینایی چشم قلب و ایجاد نور بصیرت میشود.
)إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذاهُمْ مُبْصِرُونَ([۳۲۵]
«پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد خدا میافتند و بینا میگردند.»
این تعبیر به خوبی نشان از آن دارد که یاد خداوند همانگونه که باعث آرامش و طمئنینه قلب است، چشم قلب را نیز بصیر و بینا میکند. در روایت قدسی آمده است:
«أن لی عباداً یحبوننی و احبهم و یشتاقون الیّ، و اشتاق الیهم، یذکروننی و اذکرهم و اول ما اعطیهم آن اقذف من نوری فی قلوبهم فیخبرون عنّی کما اخبر عنهم و لو کانت السماوات و الارض و ما فیها فی موازینهم لاستعد بها لهم و أقبل بوجهی علیهم لایعلم احد ما ارید آن اعطیه.»[۳۲۶]
خداوند منّان در این روایت قدسی میفرمایند: مرا بندگانی است که آنها مرا دوست دارند و من هم آنها را دوست میدارم. آنها به من مشتاقند و من هم به آنها اشتیاق دارم. همیشه یادم میکنند، من نیز آنها را یاد میکنم اوّل چیزی که به آنها عطا میکنم، این است که از نور خودم در قلب آنها میتابانم که در نتیجه آن، مرا همان گونه میبینند که من آنها را میبینم. (یعنی به وجود من مطمئن میشوند) لذا آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست را برای آنها آماده میسازم و به ایشان رو میآورم و کسی نمیداند چه چیزی به آنها عطا خواهم کرد.
همانگونه که در آیه و روایت فوق به صراحت بیان شده است یاد و ذکر خداوند باعث بصیرت و ایجاد نور الهی در قلوب است که سبب روشن بینی و ادراکی ناب میشود. (البته ذکر خداوند مراتبی دارد که مرحله نازله آن ذکر زبانی است.)
حقیقت این است که مجازات بسیاری از گناهان، محرومیتهایی است که در این جهان نصیب آدمی میشود و هنگامی که انسان از آن گناهان توبه نماید و راه تقوی و پاکی را پیش گیرد خداوند این مجازات را از او برطرف میسازد.
قرآن کریم میفرماید: )وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراًوَ یَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلى قُوَّتِکُمْ([۳۲۷]
رحمت فراوان الهی شامل هم باران رحمت و هم مغفرت و غفران الهی و هم صلوات ملائکه میباشد که ثمره آن آبادانی دنیا و شادابی قلوب و طمأنینه دلهاست. و قبلاً هم ذکر گردیده که، اینکه میفرماید درهای آسمان باز میگردد و آسمان باریدن میگیرد فقط مقصود بارش ابر و جریان آب نمیباشد بلکه باران رحمت الهی شامل رزق مادی و معنوی میگردد.
حضرت علی۷ میفرماید:
«و قد جعل الله سبحانه الاستغفار سبباً لدرور الرزق و رحمه الخلق فقال سبحانه استغفروا ربکم انه کان غفاراً یرسل السماء علیکم مدراراً.[۳۲۸]
در روایات معصومین: خردمندی و فرزانگی و عقل و دانش روزی الهی میباشند. کسانی از ائمه: میپرسیدند: چرا خردمندان و فرزانگان تهی دستند؟ و ایشان در جواب میفرمودند مگر فرزانگی، عقل و دانش روزی نیست؟
امام صادق۷ میفرمایند: عقل، زیبایی و فصاحت روزیهایی است که مایه کمال آدمی است. «ثلاث خصال من رزقها کان کاملاً: العقل و الجمال و الفصاحه.»[۳۲۹]
همانگونه که در بخش رذایل و آثار آن بر ادراک بیان کردیم که القاء شیطان باعث سهو میگردد الهام و القای ملک باعث فزونی فهم میشود. و این القاء و الهام نیز به جهت فضیلتمندی و حرکت در مسیر تقوای الهی نصیب شخص میگردد.
علی۷ فرمودند:
«لمتان، لمه من الشیطان و لمه من الملک، فلمه الملک الرقّه و الفهم. و لمه الشیطان السهو و القسوه.»[۳۳۰]
دو گونه القاء وجود دارد: القاء شیطانی و القای فرشته، القاء فرشته باعث نرمی قلب و فزونی فهم میگردد، و القای شیطانی موجب سهو و قساوت قلب میگردد.
امام علی۷ :
«من إعتبر أبصر، و من إبصر فهم، و من فهم علم.»[۳۳۱]
هرکس پند گرفت، بینا شد و هرکه بینا شد، فهمید و هرکه فهیم گشت، دانست. (دانا گشت)
طلب کمک از خداود متعال و یاری جستن از ذات احدیّت در علم آموزی و ادراک یکی از زمینههای رسیدن به معرفت و ادراکی برتر است.
امام کاظم۷ فرمودند:
«من لم یعقل عن الله لم یعقد قلبه علی معرفه ثابته یبصرها و یجد حقیقتها فی قلبه.»[۳۳۲]
کسی که از خداوند در تفکر کمک نگیرد قلبش به شناخت ثابتی که آنرا ببیند و حقیقتش را در دل بیابد معتقد نمیشود. و اگر انسان طلبِ مدد از خداوند نمود خداوند اعانت و کمکش را نصیب او کرده و چراغ هدایت خودش را در دل چنین بندهای روشن و پرنور میگرداند و لذا در تاریکی جهالت غوطهور نگشته و راه را از بیراهه میشناسد.
امیرالمؤمنین علی۷ در این باره میفرماید:
«عباد الله، إنّ من احبّ عباد الله الیه عبداً إعانَهُ الله علی نفسه، فاستشعر الحزن، و تجلبب الخوف فزهر مصباح الهدی فی قلبه.»[۳۳۳]
ای بندگان خدا، از محبوبترین بندگان خدا در پیشگاه ربوبی بندهای است که خداوند سبحان او را در شناخت نفس خود و ساختن آن یاری فرماید. این انسان مورد عنایت خداوندی، لباسی از اندوه بر تن نموده و پوشاکی از بیم بر خود پوشیده و در نتیجه چراغ هدایت در دلش برافروخت.
نوافل انسان را به خداوند نزدیک میکند آنچنان که با چشم الهی میبیند و با گوش الهی میشنود در حقیقت ادراکش الهی میشود.
حدیث قدسی:
«لا یزال العبد لا یتقرب الی بالنوافل حتی احبه، فإذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به، و لسانه الذی ینطق به.[۳۳۴]
وقتی بندهای خودش را با نوافل به من (خدا) نزدیک میکند، تا اینکه دوستش میدارم و وقتی او را دوست داشتم گوش و چشم و زبانش میشوم.
خداوند سبحان راه دستیابی به مراحل عالیه قرآن را طهارت دل میداند.
)إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ( )فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ( )لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ([۳۳۵]
حضرت آیتالله جوادی آملی میفرمایند: مرجع ضمیر در «لایمسه» اگر کتاب مکنون باشد مراد از مسّ، همان مساس عقلی و قلبی و مراد از طهارت، طهارت باطن خواهد بود که به گواهی آیه شریفه )إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً( [۳۳۶] مطهرانی که به نحو کمال و تمام با کتاب مکنون در ارتباطند. اهل بیت عصمت و طهارت: میباشند.[۳۳۷]
و همانگونه که قرآن ظاهری دارد و باطنی، و مسّ ظاهر قرآن باید با طهارت ظاهری (طهارت از حدث و خبث) باشد یعنی وضو و غسل داشته باشی و از نجاست ظاهری بری باشی تا بتوانی مسّ ظاهر قرآن نمایی، مسّ و وصول به باطن قرآن هم باید با طهارت باطنی که طهارت از رذایل و خبائث و کثافات روحی میباشد انجام گیرد. پس معنی حقیقی آیه این خواهد بود که به درک حقیقی قرآن و آیات الهی نمیرسند مگر مطهّران، آنانی که از بدیها پاک هستند و به خوبیها آراسته شدهاند. از جمع آیات یاد شده در این قسمت چنین حاصل میشود که حقایق قرآن کریم و علم نهایی آن جز در حیطه علم و ادراک اهلبیت رسول خدا۶ که از هرگونه پلیدی برکنار میباشند و خداوند با طهارتی ملکوتی تطهیرشان کرد، نمیباشد.[۳۳۸]
دوام طهارت باعث ادامه رزق میگردد. یکی از اصحاب رسول خدا۶ نزد آن حضرت از تنگدستی شکایت کرد، آن حضرت۶ فرمودند: «أدم الطهّاره یدیم علیک الرزق»[۳۳۹] اگر دائماً با طهارت باشی روزی تو ادامه مییابد.
نکته:
۱- طهارت فقط به وضو نیست بلکه طهارت روح، طهارت در کسب، طهارت اخلاقی و … هم طهارت است.
۲- رزق و روزی هم فقط به آب و نان و پنیر نیست، علم و معرفت و ادراک هم جزء رزق الهی است و از رزق مادی بالاتر و با ارزشتر است.
این حدیث معارف زیادی را در بردارد، معنای دوام طهارت تنها به این نیست که آدم دائماً با وضو باشد. (وضوی دائمی یکی از اقسام طهارت است) طهارتهای بالاتری هم هست که با اعمال انسان در زندگی ارتباط دارد مثلاً، اگر کسی اهل کسب و کار و تلاش در زندگی نیست، طاهر نیست. چون تأمین معاش و کسب روزی حلال برای افراد واجب النفقه واجب است. و کسی که آلوده به ترک کسب حلال است نمیتواند این آلودگی را با وضوی دائمی ترمیم نماید. چون دائم الوضو بودن، کاری مستحبی و ترک کسب، کاری حرام است و حرام را نمیشود با مستحب جبران نمود.[۳۴۰]
در روایت اسلامی از علمی سخن به میان آمده است که منبع آن خوف از خداوند متعال است رسول مکرّم اسلام۶ در روایت زیبایی فرمودهاند.
«لو خفتم الله حقّ خیفته لعلمتم العلم الذی لا جهل معه.»