وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود فایل ها در رابطه با : بررسی مبانی و مصادیق زندان در حقوق اسلامی- فایل ۵

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

در صدر اسلام، پیامبر اکرم (ص) بدنبال پایه‌گذاری شیوه نوینی در دادرسی و آوردن روش تازه‌ای در قانونگذاری، برای نگهداری نظم جامعه، تبهکاران را به زندان محکوم می‌ساخت. بنابراین می‌توان بر این عقیده بود که زندان در روزگار پیامبر نیز وجود داشته است.[۱۸]
مقاله - پروژه
اما آنچه از مطالعه کتب بعضی از نویسندگان عرب درباره زندانهای اسلامی استفاده می‌شود چنین بر می‌آید که در زمان پیامبر (ص) و نیز در عهد ابوبکر، ساختمان مخصوصی برای زندان وجود نداشت.[۱۹]
این امر نیز بیشتر به خاطر عدم گستردگی جامعه اسلامی بود، خصوصاً اینکه در آغاز انقلاب اسلامی تعهد مردم به قوانین بیشتر و متخلف کمتر یافت می‌شود. لذا در آیات قرآن نیز جمله‌ای که نشان دهد در آن عصر زندانی وجود داشته، مطلقاً دیده نمی‌شود.
در آن ایام زندانی کردن کسی عبارت بود از محدود نمودن او بگونه‌ای که نتواند با دیگران رفت و آمد و معاشرت داشته باشد و به اختیار خود بطور آزاد کاری انجام دهد.[۲۰] گاهی نیز مجرمان را در گوشه‌ای از مسجد زندانی می‌کردند و از آنجا که قفل و بندی در کار نبود، کسی را مراقب او قرار می‌دادند که فرار نکند، یا خطی بدور او می‌کشیدند و به او سفارش می‌کردند که قدم از آن دایره بیرون نگذارد وگرنه مسئول است و او هم به دلایل خاص اجتماعی و اینکه مبادا جرمش سنگین‌تر شود پا از دایره بیرون نمی‌گذارد و شاید تعبیر به “ترسیم” در بعضی روایات اشاره به همین مطلب باشد.
“ملازمت” شکل دیگری از زندان بود، به این ترتیب که مثلاً شخص طلبکار، بدهکار متمکن را همراه خود می‌برد و از او جدا نمی‌شد تا حقش را ادا کند. پیامبر (ص) نیز دستور داد که طلبکار ملازم بدهکار خود باشد و جلوی آزادی او را بگیرد. ابو داوود و ابن‌ماجه در سنن خود از شخصی نام برده‌اند بنام “هرمس” (هرمزبن حبیب) که از قول پدرش نقل می‌کرد که گفته بود: بدهکارم را پیش پیامبر (ص) بردم، حضرت فرمود: «ملازم او باش و از آزادیش جلوگیری کن» و پس از چند روز فرمود: «بالاخره اسیرت چه کرد».[۲۱]
گرچه بعضی از مورخان اصرار دارند به اینکه در عصر سه خلیفه اول زندان به معنی جای خاص بر نگهداری مجرمان وجود نداشته و تنها در عصر امیرالمؤمنین علی (ع) بود که زندان ساخته شد، اما باید اذعان داشت که این ادعا مخالف روایات بسیاری است که می‌گوید: “عمر” نخستین کسی بود، که اقدام به تأسیس زندان کرد.
در زمان عمربن خطاب که اسلام گسترش یافت و تعداد مسلمین رو به افزایش نهاد، وجود زندان نیز بیش از پیش احساس گردید به همین جهت عمر در مکه خانه‌ای را از “صفوان بن‌امیه” به چهار هزار درهم خرید و آنرا زندان قرار داد و نام آن را “زندان عارم” نهاد.[۲۲] هرچند که برخی از محققین در این امر تردید کرده‌اند[۲۳].
اما آنچه مسلم است اینکه امیرالمؤمنین علی (ع) نخستین کسی بود که به ساختن زندان اقدام نمود. بدین ترتیب که آن حضرت ابتدا زندانی از بوریای فارس ساخت که هم نور فراوان داشت و هم هوای کافی و نام آن را “نافع” نهاد. ولی متاسفانه وضع این زندان مورد سوء استفاده قرار گرفته، بطوری که دزدها دیوار آنرا سوراخ، و اقدام به فرار کردند. تا اینکه آن حضرت زندان دیگری از گل و خشت ساخت و نام آنرا “مخیس” گذاشت[۲۴]. در مورد علت تأسیس زندان توسط علی (ع) گفته شده که در اواخر خلافت عثمان، حکومت دچار نابسامانی و هرج و مرج گردیده و برگرداندن اوضاع به حالت عادی، مستلزم مقداری شدت عمل بود. به همین دلیل امام (ع) اقدام به بنا کردن زندان نمودند[۲۵]. ایشان برای زندانها نظامی ساده پایه‌ریزی نمودند. بدین ترتیب که اگر زندانی چیزی داشت از او گرفته می‌شد و به خودش پرداخت می‌گردید تا خوراک و پوشاک تابستانی و زمستانی و خوراک ذخیره‌اش تأمین گردد و چنانچه زندانی چیزی نداشت این امکانات را از بیت‌المال تأمین می‌نمودند. از دیگر اقدامات آن حضرت در خصوص رفتار با زندانیان می‌توان به شرکت دادن زندانیان در نماز جمعه، سوادآموزی و آموزش قرآن، استفاده از هدایایی که از بیرون برای زندانی آورده می‌شد، حق ملاقات با دیگران و … اشاره نمود که تمامی آنها در جهت اصلاح زندانی و احترام به شخصیت و مقام والای انسانی صورت می‌گرفت.

گفتار دوم: زندان در عهد امویان

زندان در عصر امویان از مسیر نخستین خود، که در عصر امام علی (ع) داشت و کاملاً بر محور دستورات اسلامی دور می‌زد، بکلی تغییر شکل داده، به کانونی برای مخالفان سیاسی بنی‌امیه تبدیل شد. مخصوصاً گروه عظیمی از علاقمندان اهل بیت و خاندان پیغمبر به جرم این عشق و علاقه به زندان می‌افتادند و سخترین شکنجه‌ها را تحمل می‌کردند. در این دوران کوچکترین بهانه کافی بود تا انسان با شخصیتی را بخاطر آن به زندان بیافکند و گاه تا آخر عمرش در زندان بماند و جان دهد. حتی کسانی را که احتمال می‌دادند عشق به علی و خاندان پیامبر در درون قلبشان باشد به زندان می‌افکندند بگونه‌ای که حتی نام علی را بر فرزندان گذاردن نیز جرم بود و شاید بسیاری در زندان‌ها و سیاهچالهای آنها بسر می‌بردند و تنها گناهشان این بود که نامشان علی یا حسن یا حسین است.
در عهد امویان نظام واحدی برای زندان‌ها از نظر احداث زندان و علت ورود به آنجا، چگونگی رفتار با زندانیان، مدت حبس، انگیزه بیرون آمدن از زندان و بطو کلی مسائل مربوط به آن وجود نداشت. و چه بسا گاهی انسانی را تا آنجا در زندان نگه می‌داشتند که سرانجام مرگش فرا می‌رسید[۲۶].
تعداد زندانیان در این دوران بسیار زیاد بود تا آنجا که تنها در زندان “واسط” ۰۰۰/۱۸۰ نفر زندانی بود و علیرغم این تعداد کثیر، کمترین امکاناتی برای آنها فراهم نبود بطوری که فی‌المثل همین زندان “واسط” از یک چهار دیواری بسیار بزرگ تشکیل می‌شد که زندانیان از هر قشر و گروه در آن قرار داشتند، نه سقف و سایبانی وجود داشت و نه وسیله‌ای برای مبارزه با گرمای تابستان و سرمای زمستان، و حتی زندانیان از شدت آفتاب حق پناه بردن به سایه دیوار را هم نداشتند. علاوه بر اینکه تفکیکی میان زن و مرد و کودک و بزرگسال هم دیده نمی‌شد[۲۷].
از دیگر شکنجه‌های هولناکی که در زمان امویان در مورد زندانیان روا می‌داشتند عبارت است از:
۱- غذای زندانیان نان جو بود که آنرا با مقداری نمک و خاکستر مخلوط می‌کردند و هنگامی که زندانیان مدتی از آن تغذیه می‌نمودند بکلی رنگ صورتشان دگرگون می‌شد و گاه بکلی سیاه می‌شدند.
۲- خورانیدن داروهای بیماریزا: بخش دیگری از شکنجه‌های آنها را تشکیل می‌داد… از جمله داروئی می‌خوراندند که زندانیان مبتلا به بیماری شده اسهال شده، لباسهایشان را آلوده کنند و آنها را در همان حال نگه می‌داشتند از این طریق شکنجه می‌دادند.
۳- شکنجه به وسیله حیوانات درنده نمونه دیگری از شکنجه‌های آنها بود.
۴- کتک زدن زندانیان کار رایجی بود. آنها را به زنجیر می‌بستند و آنچنان وحشیانه می‌زدند که گاه چشمانشان نابینا می‌شد یا نقص عضو دیگری پیدا می‌کردند و گاهی نیز در زیر ضربات جان می‌دادند.
۵- شکنجه مهم دیگرشان این بود که مردان و زنانشان را در یک زندان جای می‌دادند، تا آنجا که می‌نویسند در یک زمان واحد در زندان “حجاج” پنجاه هزار مرد و سی هزار زن وجود داشت.
۶- نشان دادن کشته بعضی از زندانیان از خانواده و بستگان آنان بودند نوع دیگری از شکنجه‌های آنان بود.
موجبات آزادی نیز در آن دوران دارای ضابطه خاصی نبوده است، بطوریکه تحقق این امر یا منوط به روی کار آمدن خلیفه جدید و یا از بین بردن حصار زندان و فرار کردن از آنجا. گاهی نیز زندانیان برای آزادی از زندان به حیله‌های دیگری دست می‌زدند، مثلاً به زندانیان آنقدر شراب می‌دادند که کاملاً مست و لایعقل می‌شد، در این موقع از فرصت استفاده می‌کردند تا از زندان فرار نمایند. گاهی نیز افراد را بخاطر گرفتن پول به زندان می‌انداختند و او نیز در مقابل آزادی خویش از زندان مالی را فدیه می‌داد و از زندان بیرون می‌آمد[۲۸].
با توجه به مطالبی که در خصوص ویژگیهای زندان در عهد امویان عنوان گردید ذکر این نکته ضروری است که در این میان باید دوران حکمرانی “عمر بن عبدالعزیز” را مستثنی کرد.
چرا که اساساً زندانهای زمان او با زندانهای دیگر احکام تفاوت زیادی داشته است. بدین ترتیب که در زندانهای او احکام و قوانینی حکمفرما بود که از شریعت اسلامی مدد جسته بودند. همچنین تمامی زندان‌ها در آن دوران تحت نظام واحدی اداره می‌شدند و زندانبانانی بر آن زندانها نظارت داشتند که احساس مسئولیت می‌کردند و مراقبانی داشتند تا آموزشهایی را که به آنان داده شده است در زندان اجرا کنند. بعلاوه در زمان وی می‌توان نمونه‌هایی از برنامه‌های تنظیمی شریعت اسلام را مشاهده کرد؛ مثلاً می‌بینیم که در آن دوران زندان‌ها بطور صنفی اداره می‌شد و از همه مهمتر زندان زنان از زندان مردان جدا بوده است[۲۹].به زندانیان بیمار و از کار افتاده و ناتوان توجهات درمانی می‌شد و به دادن دارو و فراهم ساختن خوراکیهای ویژه آنان می‌پرداختند. به خانواده و دوستان زندانی اجازه ملاقات داده می‌شد، ولی با فاصله‌هایی دور و بیشتر در روزهای جشن و عیدها. همچنین به زندانیان اجازه خواندن و نوشتن داده می‌شد و بعلاوه تسهیلاتی را هم در جهت اجرای فرائض دینی برای زندانیان فراهم نموده بود.

گفتار سوم: زندان در عهد باستان

با مطالعه و بررسی متون و نوشته های پراکنده تاریخی، می توان دریافت که بطور کلی در ایران باستان، مجازاتهای بدنی بسیار شدیدو توام با شکنجه بوده است. و در اینکه حبس در این دوران به عنوان مجازات اصلی با موعد معین وجود داشته یا نه اطلاع چندانی در دست نیست[۳۰] لیکن می توان گفت که در این دوران بدلیل وفور مجازات اعدام و نیز عدم شناسایی زندان بعنوان محل مجازات به ندرت اجرا می گردید[۳۱] اما آنچه که مسلم است در قلعه ها، زندانهایی بنا می شد و پادشاهان و حکمرانان مخالفین خود را در آنجا زندانی و سپس به وضع فجیع از بین می برند.
حبس در ایران باستان در جرائم مهم اجرا می شد،[۳۲] در این صورت مجرمین در مکانهای غیربهداشتی و سیاه چالهایی که معمولا جانورانی مثل موش در آنجا رها می کردند، می انداختند و دست و پای محبوسین را می بستند تا نتوانند نسبت به دفع حمله آن جانوران جلوگیری کنند. این حیوانات گرسنه پس از اذیت و آزاد محبوس، بدنش را پاره پاره می کردند، استفاده از این قبیل حبسها، بعضاً برای از میان بردن اشخاص مشهوری که از ناحیه آنها احساس خطری متوجه شاه می شد بکار گرفته می شد. به نقل از مورخین عهد باستان در خوزستان قلعه مستحکمی که «گیل گرد» یا «اندهشن» نام داشت واقع بود که یک نوع قلعه باستیل محسوب می شد و آن را «انوشبرد» یا «قلعه فراموشی» می خواندند زیرا نام زندانیان آنجا و حتی مکان آن می بایستی مکتوم باشد.[۳۳]
در برخی از جرایم زندانی را با غل و زنجیر به زندان هدایت می کردند تا مجازات او تشدید شود. آرتور کریستن سن در این زمینه نقل می کند: «چون سارقی را در حین ارتکاب جرم دستگیر می کردند او را به محکمه می کشیدند و شیئی را که دزدید، بگردن او می آویختند و او را به زنجیر می بستند و به زندان می افکندند. عده زنجیر بر حسب شدت جرم تغییر می نمود و اعضایی از بدن را که مرتکب آن جرم شده بود، بیشتر مقید می کردند. تحقیقاً این زنجیرها فقط برای جلوگیری از فرار محبوسین نبود بلکه نشانه اجرای عدالت محسوب می شده است.»[۳۴]

فصل دوم: مبانی مشروعیت زندان در اسلام

به طور کلی مبانی مشروعیت زندان را در دو مبحث با عنوان مبانی نقلی و مبانی عقلی موردتوجه قرار می دهیم.

مبحث اول: مبانی نقلی

در این قسمت آیاتی از قرآن را بیان کرده ایم که در خصوص مشروعیت زندان به عنوان اولین منبع از منابع فقه به آن اشاره شده است و سنت و اجماع نیز به عنوان منابع دیگر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

گفتار اول: آیات الهی

 

بند اول: آیه ۳۳ سوره مائده:

إنما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الأرض فساداً أن یتقلوا أو یصلبوا أو تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلاف أو ینفوا من الأرض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الأخره عذاب عظیم (مائده/ ۳۳)
جمعی از مشرکان، خدمت پیامبر اکرم (ص) آمده و مسلمان شدند، اما آب و هوای مدینه به آنها نساخت. رنگ آنها زرد و بدنشان بیمار شد. پیامبر (ص) برای بهبود آنها دستور داد به خارج مدینه، در نقطه خوش آب و هوائی از صحرا که شتران زکات را، در آنجا به چرا می‌بردند، بروند و ضمن استفاده از آب و هوای آنجا، از شیر تازه شتران به حد کافی استفاده کنند، آنها چنین کردند و بهبود یافتند، اما به جای تشکر از پیامبر (ص) چوپانهای مسلمان را دست و پا بریده و چشمان آنها را از بین بردند و سپس دست به کشتار آنها زدند و از اسلام بیرون رفتند. پیامبر (ص) دستور داد آنها را دستگیر کردند و همان کاری که با چوپانها انجام داده بودند، بعنوان مجازات، درباره آنها انجام یافت. آیه فوق درباره این گونه اشخاص نازل گردید.
این آیه، در حقیقت، جزای افراد متجاوزی را که اسلحه به روی مسلمانان می‌کشند و با تهدید به مرگ و حتی کشتن، اموالشان را به غارت می‌برند، با شدت هرچه تمامتر بیان می‌کند و می گوید: «کیفر کسانی که با خدا و پیامبر به جنگ بر می‌خیزند و در روی زمین دست به فساد می‌زنند، این است که (یکی از چهار مجازات در مورد آنها اجرا شود:
نخست) اینکه کشته شوند، (دیگر) اینکه به دار آویخته شوند، (سوم) اینکه دست و پای آنها بطور مخالف (دست راست با پای چپ) بریده شود (چهارم) اینکه از زمینی که در آن زندگی می‌کنند، تبعید گردند.» در پایان آیه می‌فرماید: «این مجازات و رسوائی آنها در دنیاست و (تنها به این مجازات، قناعت نخواهد شد بلکه) در آخرت نیز کیفر عظیم و سختی خواهند داشت.
بنابراین،مجازات محارب یکی از این چهار مورد است:
۱- قتل
۲- صلب
۳- قطع دست راست و پای چپ
۴- نفی بلد. اما منظور از محارب کیست؟ محقق حلبی در شرایع الاسلام، محارب را اینگونه تعریف می‌کند:
المحارب کلّ من جرّد السلاح لإخافه الناس لیلاً کان اونهاراً فی بر او بحر فی مصر و فی غیره.
محارب کسی است که با سلاح عریان قصد ترساندن مردم را داشته باشد.( ایجاد رعب و وحشت و ناامنی) چه در شب و چه در روز، در دریا و یا در خشکی، در شهر و غیرشهر[۳۵].
یکی از مجازات های چهارگانه در این آیه شریفه، نفی است. درباره معنای نفی ۴ قول وجود دارد:
۱- نفی، تبعید است، از سرزمین اسلام به سرزمین شرک. این قول مالک بن انس، حسن، قتاده و زهری است.
۲- اخراج از شهری به شهر دیگر، این نظر عمر بن عبدالعزیز و سعیدبن جبیر است.
۳- حبس، این قول ابوحنیفه و مالک است.
۴- برای اقامه حدود خواسته شوند و سپس تبعید گردند. این قول ابن عباس و شافعی است[۳۶].


فرم در حال بارگذاری ...

« پژوهش های انجام شده در مورد بررسی ویژگی های شغلی کارکنان ادارات کل ورزش جوانان استان ...راهنمای نگارش پایان نامه در مورد بررسی ساختار طنز در آثار نثر ابوالقاسم حالت- فایل ۳۱ »
 
مداحی های محرم