دوم:پژوهش های مربوط به ارتباط والدین با کودک که نگرش ها واعمال والدین را در فرایند فرزند پروری مورد بررسی قرار دادهاند.روش های متفاوتی برای فرزندپروری مطرح شده اند؛ازیک دیدگاه فرزندپروری به سه روش تقسیم شده است که بر تقاضاها وپاسخدهی والدین مبتنی است وعبارتنداز:
۱-شیوه مقتدرانه،۲-شیوه سهل گیرانه،۳-شیوه مستبدانه(مک کی[۲۲]، ۲۰۰۶).سبک های فرزندپروری واجد دو مؤلفه اساسی هستند:
۱- پاسخدهی(صمیمیت واطمینان بخشی)که به میزان تلاش والدین برای رشد ابراز وجود واستقلال در کودکان ،حمایت واطمینان بخشی به کودکان و توجه به نیازهای آنان اشاره دارد(بامریند،۱۹۹۱).
۲- تقاضاهای والدین (کنترل رفتاری)که به تلاش والدین برای یکپارچگی خانواده و جذب فرزندان درخانواده ازطریق داشتن تقاضاهای متناسب با تواناییهای فرزندان، نظارت برآنان و وضع مقررات اشاره دارد(بامریند،۱۹۹۱).
سبک مقتدرانه: فرزندپروری مقتدرانه با تقاضاها وپاسخ دهی بالای والدین مشخص میگردد.والدین مقتدر معمولا”مقررات سختی برای فرزندانشان وضع میکنند وبراجرای آن پافشاری می نمایند.آنان فرزندانشان را تشویق میکنند که مستقل باشند،علاقه زیادی به پیشرفت فرزندان خود دارند،بازخوردهای مثبتی نسبت به پیشرفت آنان نشان میدهند(بامریند،۱۹۹۱). باربر[۲۳] (۱۹۹۶) معتقد است خصوصیات اصلی این شیوه فرزندپروری شامل مشارکت و علاقه زیاد والدین به زندگی فرزندان، برقراری ارتباط باز با آن ها، داشتن اطمینان به آن ها، تشویق و ارتقای سلامت روانی و کنترل بالای رفتاری آن ها است شامل آگاهی از این که فرزندانشان کجا هستند، با چه کسانی میباشند و چه کاری انجام میدهند.این والدین به اندازه کافی با شیوه های مختلف فیزیکی و کلامی با فرزندانشان صحبت میکنند. آن ها بین فرزندانشان تبعیض قایل نمی شوند .برخورد آنان با فرزندانشان احترام آمیز است و در این زمینه تظاهرنمی کنند. آن ها در رفتارهای منزل به کودک حق انتخاب میدهند تا آگاهانه رفتارهای مناسب را انجام دهد. آن ها زمان زیادی را صرف آموزش مسئولیت پذیری برای کودکان میکنند و تلاش می نمایند تا فرزندانشان به استقلال بیشتری دست یابند(سانتراک، ۲۰۰۷).این والدین هنگام مسئولیت دادن به کودکان نحوه اجرای آن را نیز آموزش میدهند. در این خانواده ها معمولا” افراط و تفریط وجود ندارد،یعنی نه در محبت کردن افراط میکنند و نه در اعمال قوانین. این والدین به جای قوانین بسیار زیاد ،ارزشها را به کودکان آموزش میدهند این والدین معتقدند که پرورش و تربیت کودک امری اکتسابی است که از طریق تلاش بهبود مییابد، لذا هر گونه تلاشی را در جهت آموزش مسایل تربیتی می نمایند. قوانینشان به هیچ وجه برای کودکان آسیب رساننده نمی باشد ولی پیامدهای معقولانه رفتار را حتما اعمال میکنند ،لذا میتوان این پدران و مادران را والدین قاطع یادمکراتیک نامید ،یعنی اگر به کودک بگویند “درصورتی که با من بد صحبت کنی ،من خواسته هایت را انجام نمی دهم”، حتما این کار را انجام میدهند(سانتراک، ۲۰۰۷).این والدین همچنین به نوجوانان خود کمک میکنند در برخورد با هر موضوعی همه جوانب را بسنجند،از این که فرزندانشان برخی از مسائل را بهتر از آنان بشناسند، احساس رضایت میکنند٬ درباره مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با فرزندانشان گفتگو میکنند. وقتی فرزندان نمرات خوبی می گیرند و موفقیتی به دست می آورند به آنان پاداش و آزادی بیشتری میدهند و اگر نمرات پایین بگیرند با تشویق آنان به فعالیت بیشتر آن ها را کمک میکنند و آزادی آنان را محدودتر میکنند .والدین مقتدردرحالیکه روش های کنترلی را برفرزندان خوداعمال میکنند،در مورد انجام آن توضیح می دهندوهمچنین روش های تقویتی را برای تغییر رفتارکودکان خود به کارمی گیرند.در این سبک مجموعه ای از حمایت اجتماعی،ارتباط دو سویه، پذیرندگی، پاسخگویی، شکیبایی و خشنودی نسبت به فرزندان دیده می شود(کوریدو،وارنرو ایبرگ،۲۰۰۲[۲۴]).شیوه فرزند پروری مقتدرانه دارای سه بعد یا مؤلفه ارتباطی حمایتگر و پذیرا[۲۵])،نظم(کنترل[۲۶])،وخودمختاری[۲۷](مشارکت آزادانه)است.ویژگی ارتباطی (حمایتی وپذیرا)که حمایت هیجانی،ارتباط دو سویه ،محیطی منعطف،همراه باپاسخدهی والدین را شامل می شود.ویژگی نظم(کنترل)در شیوه اقتدارمنش،پاسخدهی منطقی برای انجام امور،فراهم سازی محیطی برای مشخص شدن نتایج رفتار در فرزندان میباشد . ویژگی خودمختاری،فراهم نمودن محیطی برای بیان احساسات وعقاید فرزندان و استفاده از نظرات آنان در ایجاد قواعد خانوادگی است(هارتوپ ولارسن[۲۸]،۱۹۹۹).
سبک مستبدانه: فرزندپروری مستبدانه با نقاضاهای بالای والدین و پاسخدهی کم آنان مشخص می شود.والدین مستبدانتظارات بسیار بالایی از فرزندان خود دارند و در تعامل با فرزندان عواطف اندکی نشان میدهند(سانتراک، ۲۰۰۷).این والدین لزومی برای ارائه دلیل جهت دستورات خویش نمی بینند و براطاعت واحترام بی چون وچرای فرزندان تأکید میکنند.والدین مستبد،اغلب فرزندان خود را تحقیر میکنند و در مورد تنبیه به کارگرفته شده ،هیچ گونه توضیحی نمی دهند واجرای تادیب های قوی ،سبب اختلال در پردازش کودکان نسبت به پیامهاو صحبتهای والدین ودیگران می شودوآنان در ترس دایم به سر میبرند(باربر،۲۰۰۰؛لایبل وتامپسون[۲۹]،۲۰۰۲).سبک والدین مستبد نیزداری سه مؤلفه اجبار فیزیکی[۳۰]،خصومت کلامی[۳۱]،تنبیه و غیرتوضیحی[۳۲]است.بعد اجبار فیزیکی به معنای به کارگیری فراوان تنبیهات نامشخص و خشن،همراه با کنترل زیاد و پذیرندگی پایین برای فرزندان میباشد.بعد خصومت کلامی با به کار گیری انتقادهای مخرب برای ایجاد نظم در فرزندان مشخص می شود و بعد تنبیه وغیر توضیحی با به کارگیری تنبیهات وحقیر کردن فرزندان با ارائه توضیحی بسیار اندک ویا بدون آن میباشد(لایبل وتامپسون،۲۰۰۲).
فرم در حال بارگذاری ...