خود عبوری است از دَر ممنوع / آن دری که حضور در فرداست
بی زمان است این جزیرهی عشق / گرچه در عرصهی زمان پیداست
گل سُرخی که صبح رستاخیز / مایهی مستی مشام خداست
حَسَد و رَشک آتش افروزش / زندگی بخش آن تحمل هاست
عادت و ابتذال دشمن اوست / که « رسیدن» در آن، تباهی ماست
عشق، جان آفریدن است از تن / گرچه پایان آن تنی تنهاست
عطشی بهر « نیم زادِ » نهان / که رسیدن به او تمنّی ماست
عشق، گم کردن من و تو و اوست / هر چه گم کرده ای همه آنجاست
( هزارهی دوم آهوی کوهی، غزل برای گل آفتابگردان، قصیده ای در ستایش عشق، صفحه ۱۹۱ )
شاعر در بیت :
ساختن ایزدی ز همچو خودی
جاودان کردن هوا و هباست
به نقد عشق های مجازی پرداخته و در بیت بعد می گوید:
عشق، آغاز می شود با تن
به کجا می رسد؟ خدا داناست!
و عشق به تن را وقعی نمی نهد و در باور او فرجامی در خور و شایسته ندارد و شاعر در چند بیت مانده به اختتام معتقد است:
عشق، جان آفریدن است از تن
گرچه پایان آن تنی تنهاست
در مسیر عشق تن باید مبدل به جان گردد از خویشتن بگذرد و به جایگاه ابدی خود تعلق گیرد. واژهی ” نیم زاد نهان ” شکل زیبا شدهی ” نیمه پنهان ” است یا ” نیمهی گمشده ” و شاعر معتقد است:
عشق، گم کردن من و تو و اوست
هر چه گم کرده ای همه آنجاست
در مجموع آن چه که از عاشقانه های شفیعی کدکنی نمونه آوردیم جز در سه نمونهی نخست نگاه زنانهی محسوس دیگری وجود ندارد اگر چه که ساختار لطیف سرایش سرشک چندان که پیش تر نیز اشاره کردیم ساختاری زنانه است.
پی نوشت
جنس دوم، جلد ۲، سیمون دوبووار، ترجمه: قاسم صنعوی، صفحه ۶۰۵
بررسی عناصر زنانه در شعر، رسالهی کارشناسی ارشد، پریسا مسعودی، صفحه ۶۲
بررسی شعر بانوان در ادبیات معاصر، شهربانو مین زاده بولاقی، صفحه ۲۱۶
همان کتاب، صفحه ۲۸
زن و عشق، زینب یزدانی، صفحه ۲۱۱
زن یک ارزش، ماریان ویلیامسون، ترجمه و تلخیص، مینو احمد سرتیپ، صفحه ۹۵
جنس دوم، جلد۲، سیمون دوبووار، ترجمه: قاسم صنعوی، صفحه ۵۶۷
دیوان حافظ، دکتر خلیل خطیب رهبر، غزل نخست، صفحه ۱
شعر بی دروغ، شعر بی نقاب، عبدالحسین زرین کوب، صفحه ۷۱
گهواره ی سبز افرا، احمد ابو محبوب، صفحه،۷۶
دیوان حافظ، دکتر خلیل خطیب رهبر، غزل سی و چهار، صفحه۵۰
مجلهی علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دورهی بیست و پنجم، شماره، صفحه ۹۶
همان مجله، صفحه ۹۸
مجلهی کارنامه، صفحه ۳۳
دیوان حافظ، غزل صد و هفتاد و هشت، صفحه ۲۳۹
آدرس سایت www.niazerooz.com/newz/4818
دیوان حافظ، دکتر خلیل خطیب رهبر، غزل ۲۶۶، صفحه ۲۴۴
همان کتاب، غزل ۲۴۴، صفحه ۳۳۰
کلیات سعدی، غزل ۴۵۰، صفحه ۶۳۴
دیوان حافظ، دکتر خلیل خطیب رهبر، غزل ۱۷۸، صفحه ۲۳۹
روابط عاطفی غیر عرفی و غیر اخلاقی
این عنوان فی الواقع مبین یک رفتار زنانه یا یک خصوصیت شعری زنانه نیست. قصد ما در ذیل این عنوان بررسی اشعاری است که پاره ای معضلات اجتماعی مبتلا به زنان را مطرح می کند، و بیش ترین قشر آسیب پذیر در برقراری روابط غیر عرفی و غیر اخلاقی زنان هستند چندان که مصطلحات رایج برای اطلاق به افرادی که اقدام به برقراری روابط غیر عرفی و اخلاقی می کنند بیش تر گریبان گیر زنان است و به وفور در اشعار و آثار از این اصطلاحات برای بیان مقصود استفاده می شود. به هر روی « توجه به زن هر جایی و بی بند و بار و به اصطلاح « روسپی » در شعر شاعران معاصر، نشانگر حضور چنین زنانی در جامعه است. وجود چنین زنانی در شعر شاعران معاصر، زاییدهی مطلق ذهن شاعر نمی تواند باشد، بلکه برگرفته شده از واقعیت اجتماعی است… این زنان به دلایل مختلف به چنین کاری تن در می دهند و ارزش واقعی خود را نادیده می گیرند.»۱ سیمین بهبهانی هفت عنوان شعر دارد که مشخصاً به ارتباطات بیرون از دایره پیوند زناشویی مربوط می شود ما این هفت عنوان شعر را به قصد تحلیل و بررسی تصاویر شاعرانهی زن مدار در این بخش مرور می کنیم و به فراخور آن چه را که نیاز به توضیح و تفسیر دارد بیان می داریم.
نغمهی روسپی
بده آن قوطی سرخاب مرا / تا زنم رنگ به بی رنگیی خویش
بده آن روغن، تا تازه کنم / چهر پژمرده ز دلتنگیی خویش
بده آن عطر که مشکین سازم / گیسوان را و بریزم بـر دوش
بده آن جامه ی تنگم که کسان / تنگ گیرند مرا در آغوش
فرم در حال بارگذاری ...