اﺳـﺖ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﮔﻮﻧﻪای ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺳﺮﻳﻊ ﺗﺮ از ﺑﻘﻴﻪ ﺳﺒﺰ ﺷﺪه و اﺳﺘﻘﺮار ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ در رﻗﺎﺑﺖ ﺑﺎ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در ﻣﺮاﺣﻞ ﺑﻌﺪ ﺳﺒﺰ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، ﻣﻮﻓﻖ ﺗﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.
مشکل علفهایهرز و کنترل آنها با آنکه در کشور ما ایران سابقه ای بسیار طولانی دارد امّا تا دهههای اخیر به عنوان فعّالیتی جنبی به حساب می آمد. در سالهای اخیر با افزایش سریع جمعیّت، نقش علفهایهرز در افزایش عملکرد باعث شد که توجه به کنترل آنها بیشتر شود بطوری که امروزه تلاش کشاورزان در جهت کنترل علفهایهرز مبتنی بر روش های علمی است که در کشورهای توسعه یافته رایج میباشند.
Rapistrum rogosum L. 3. . Phalaris minor L ۲. . spp Lolium 1.
-
- Hordeum spontaneum6. L. Secale cereal ۵. L. Descurainia Sophia ۴.
-
- L. Hordeum murinumcommutatus Schrad. Bromus 7.
امروزه در کشورهای پیشرفته مدیریت علفهایهرز به صورت علمی مجزا در کشاورزی مطرح است و کنترل تلفیقی علفهایهرز بااستفاده از تکنولوژی روز جایگاه ویژه خود را یافته است. از طرف دیگر، مشکلات زیست محیطی ناشی از کاربرد مواد شیمیایی سبب شده است که در رابطه با کنترل علفهایهرز قبل از هر چیز توجه ویژه ای به بیولوژی و اکولوژی علفهایهرز شود.
وجود علفهایهرز در مزارع یکی از مهمّترین عوامل کاهش عملکرد محسوب می شود. در این ارتباط دامنه کاهش عملکرد غلّات از نابودی کامل مزرعه تا خسارتهای ناچیزی است که به راحتی قابل اندازه گیری نیستند. مقایسه عملکرد گیاهان زراعی در شرایط دارای علف هرز و بدون علف هرز اختلاف قابل ملاحظه ای را نشان داده است. به عنوان مثال عملکرد برنج در شرایط بدون علف هرز از ۱/۴ به یک تن در هکتار در حضور علفهایهرز کاهش یافته است. در شرایط مشابه وجود علف هرز در مزرعه ذرّت عملکرد را از ۱/۵ به ۵۳/۰ تن در هکتار کاهش داده است (راشد محصل و همکاران، ۱۳۸۰). نتایج فوق نشان میدهد که کنترل دقیق علفهایهرزمیتواند نقش زیادی در افزایش عملکرد داشته باشد؛ امّا، به این نکته نیز باید توجّه کرد که مدیریّت علفهایهرز هنگامی موفقیّت آمیز است که در فصل رشد و همچنین در سالیان متمادی تلفیقی از روش های مختلف به کار گرفته شود.
در سالهای اخیر عوامل متعدّدی باعث تغییر پوشش علفهایهرز مزارع غلّات شده است مهمّترین این عوامل به قرار زیر است :
۱ . استفاده وسیع ازیک نوع علفکش باعث جایگزینی تعداد دیگری از علفهایهرز می شود.
۲. تمایل به کشت مداوم غلّات، باعث شیوع علفهایهرزی می شود که در پاییز جوانه زده و نیاز به فصل رشد طولانی داند.
۳. کاهش عملیّات شخم کمک به جوانه زنی گونه هایی از علفهرز می کند که در لایه های سطحی خاک جوانه زده و یا بذر آنها طول عمر کمی داد.
۱-۲: اثر علفهایهرز بر غلّات
رقابت برای کسب فاکتورهای تولید از مهّمترین اثرات علفهایهرز بر گیاهان زراعی محسوب می شود. غلّات در اوایل دوره ی رشد حسّاسیت بیشتری نسبت به رقابت داشته و در کشت پاییزه آنها علفهایهرزی همچون یولاف وحشی۱، دم روباهی موشی۲، جارو علفی نازا۳، میتوانند در مراحل اوّلیّه رشد و به خصوص در مزارعی که عمایّات شخم کمتری در آنها صورت پذیرفته رقیب جدّی محسوب شوند.
تعادل عاملهایی که رشد نسبی گیاه زراعی و علفهرز را تحت تأثیر قرار می دهند، میتوانند روی میزان رقابت نیز مؤثر واقع شوند. به عنوان مثال چنانچه پس از کاشت گیاه زراعی هوا خشک باشد جمعیّت علفهایهرز کاهش پیدا می کند و به دنبال آن گیاه زراعی قادر خواهد بود مراحل حسّاس اوّلیّه را سپری نموده و در رقابت با علفهایهرز پیروز شود. در موارد دیگر چنانچه بذر گیاه زراعی در عمق زیاد کشت شود، به آهستگی جوانه میزند. در این حالت بذور و علفهایهرزی که در سطوح بالایی تر خاک قرار گرفتهاند سریعتر جوانه زده و رقیب جدّی تری برای گیاه زراعی خواهند بود. بسیاری از علفهایهرز نقش میزبان آفات و بیماریها را به عهده داشته و در این ارتباط عاملی برای شیوع آنها در مزرعه محسوب میشوند. ریزوم علفهایهرزی همچون بید گیاه۴ و علف بوریا۵ میزبان مناسبی برای قارچ مولد بیماری غش غلّات۶ هستند. این قارچ آسیبهای زیادی به مزارع گندم و جو وارد میسازد (راشد محصل و همکاران، ۱۳۸۰).
قارچ سپتوریا۷ نیز از دیگر عوامل بیماریزایی است که به مزارع گندم خسارت زیادی وارد میسازد. میزبان این قارچ نیز تعداد زیادی از علفهایهرز برگ باریک مانند چمن معمولی۸ هستند.
-
- Avena fatua ۲. Alopecurus myosuroidez ۳. Bromus sterilis
-
- Agropyron repens 5. Agrostis spp 6.Gaeumannomyces graminis
۷.Septoria tritici 8. Poa trivialis
وجود علفهایهرز ، برداشت غلّات را نیز با مشکل روبرو میسازد. هزینهء برداشت ، پاک کردن و خشک نمودن بذرهایی که از یک مزرعهء آلوده به علفهایهرز برداشت میشوند بیشتر از بذرهایی است که از مزارع عاری از علفهرز برداشت شده است. علاوه بر این ، در چنین مزارعی عملیّات برداشت با مشکلاتی همراه است که این مسأله به خصوص در فصول مرطوب و هنگامی که زمان از نظر مساعد بودن شرایط آب و هوایی برای برداشت با ارزش است ، حادتر خواهد بود. علفهایهرز رونده همچون پیچک۱، هفت بند۲ ، جارو علف نازا ۳ ، و ماشک گل خوشه ای۴ و بی تی راخ۵ با اتصّال به گیاه زراعی موجب ورس در آنها میشوند که در نهایت برداشت محصول را با مشکلات زیادی همراه میسازد (راشد محصل و همکاران، ۱۳۸۰).
۲-۲: روش های کنترل علفهایهرز غلّات
روش های کنترل علفهایهرز در مزارع غلّات می تواند شامل انتخاب تاریخ کاشت مناسب ، جلوگیری از تولید ، انتشار و گسترش بذر و یا اندامهای رویشی علفهایهرز ، انجام عملیّات شخم و تهیّه مناسب بستر بذر ، انتخاب تراکم و استفاده از بذر خالص ، استفاده از ارقام سریع الرّشد ، مدیریّت صحیح ، تناوب زراعی و در نهایت کنترل شیمیایی باشد.
اغلب کشاورزان بنا به دلایل مختلف تمایل به کاشت هر چه زودتر غلّات پاییزه دارند. تعجیل در کاشت گیاه زراعی ، زمان لازم برای مبارزه با علفهایهرز را در قبل از کاشت کاهش داده و بدین ترتیب احتمال جوانه زنی و رشد بیشتر علفهایهرز افزایش خواهد یافت. تأخیر در کاشت تا هنگام جوانه زنی بذر علفهایهرز این فرصت را به کشاورزان خواهد داد تا با انجام یک شخم سطحی ، با بهایی ارزان و به طور مؤثرتر بسیاری از علفهایهرز را از بین ببرند؛ امّا، از طرفی نیز ممکن است تأخیر در کاشت باعث کاهش عملکرد غلّات شود.
-
- Convolvulus arvcnsis2. polygonum avicular ۳. Bromus sterilis
-
- Vicia villosa 5. Galium aparine
این اعتقاد که باید مزرعهای عاری از علفهرز داشته باشیم عملی نبوده و حتّی در صورت امکان اقتصادی نیز نخواهد بود؛ امّا، میتوان با اعمال روش های صحیح جمعیّت گونه خاصی از علفهایهرز (مثل یولاف وحشی در گندم) و یا گروهی از آنها (مثل برگ باریکهای چند ساله) را چنان کاهش داد تا رقابت آنها با گیاه زراعی به حدّاقل برسد. برای رسیدن به این هدف باید از تولید بذر در این گیاهان جلوگیری کرده و مانع استقرار کامل آنها را در مزرعه شویم (راشد محصل و همکاران، ۱۳۸۰).
با توّجه به مشکلات زیست محیطی ایجاد شده در اثر استفاده از علفکشها ، کنترل زراعی و مکانیکی علفهایهرز اعّم از شخم زمینهای آلوده ، وجین دستی و قطع علفهای هرز، استخوان بندی فن آوری جدید کنترل علفهای هرز محسوب می شوند.
رقابت و تداخل نیز از جنبه های مهّم اکوبیولوژیکی علفهای هرز به شمار میآیند. چنانچه ما از چگونگی واکنش علفهای هرز در رقابت با سایر گیاهان آگاه باشیم ، قادر به طراحی استراتژی و برنامهء مدیرّیتی مناسبی هستیم. اگر گیاه زراعی دارای رشد سریع باشد و در حدّ امکان به صورت متراکم کشت شود ، خود قادر به رقابت با علفهای هرز، بوده و آن را حذف خواهد کرد. به عنوان مثال غلّات ریز دانهء زمستانه و همچنین علفهای چمنی سرما دوست قادراند به خوبی با علفهرز قیاق۱ رقابت و موجب کاهش رشد آن شوند (راشد محصل و همکاران، ۱۳۸۰).
۳-۲: مدیرّیت پایدار علفهای هرز
کنترل علفهای هرز یکی از مهّمترین جنبه های تولید در هر نظام کشاورزی است. هر چند که کشاورزان در طول تاریخ کشاورزی راه های مختلفی را جهت مقابله با علفهای هرز تجربه کرده اند؛امّا، امروزه به دلیل تمایل بیشتر آنها به استفاده از روش های شخم حداقل و همچنین عدم امکان شخم به موقع به دلیل افزایش سطح مزارع نسبت به گذشته و کاهش تنوع محصولات انتخاب جهت کشت و کار ، کاربرد علفکشها جهت مبارزه با علفهای هرز به طور روز افزون بیشتر شده است. امّا همچنانکه در قبل نیز اشاره شد کنترل شیمیایی
-
- Sorghum halepense
علفهای هرز تنها راه علاج و بهترین روش حلّ مشکل علفهای هرز و مدیرّیت آنها نیست. استفاده مداوم از علفکشها با توجه به اثرات جانبی و توصیههای فراوانی که امروزه در جهت توسعه سیستمهای پایدار کشاورزی و حفظ محیط زیست می شود از اهمیّت کمتری برخوردار است. علاوه بر موارد متعددی که تاکنون در ارتباط با مشکلات ناشی از مصرف مداوم علفکشها بیان شده است به این نکته نیز باید توجّه کرد که در هر سال زراعی تنها حدود شش تا نه درصد بذر علفهای هرز، موجود در خاک جوانه میزنند، لذا علفکشها تأثیر چندانی بر کاهش جمعیّت بذور علفهای هرز داخل خاک نخواهند داشت. به علاوه با مصرف مداوم علفکشها این امکان وجود دارد که در آینده به دلیل ورود ژنهای مقاوم به علفکشها و سایر ژنها از گیاهان زراعی به علفهای هرز خویشاوند با مشکلات جدیتری مواجه شویم. بدین ترتیب و در شرایط فعلی مسئولان و متولیان بخش کشاورزی و همچنین بسیاری از کشاورزان زبده به این درک رسیده اند که باید در کنار استفاده از سموم شیمیایی روش های دیگری را نیز برای کنترل علفهای هرز مورد استفاده قرار داد (راشد محصل و همکاران، ۱۳۸۰).
جهت دستیابی به مدیرّیت پایدار علفهای هرز کاربرد دامنه ای از تکنیکهای کنترل اعم از فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی بدون بها دادن به یک روش خاص که در اصطلاح مدیریّت تلفیقی نامیده می شود؛ کار ساز خواهد بود. کنترل بیولوژیکی ، فیزیکی و زراعی علفهای هرز در کنار کنترل شیمیایی راه های مناسبی جهت رسیدن به این هدف خواهد بود. در مدیریّت تلفیقی علفهای هرز اصراری بر استفاده توأم و مداوم چهار روش فوق نیست بلکه یک مدیر باید بسته به امکانات موجود، ترکیب مناسبی از این روشها را به کار ببندد. بنابراین مدیرّیت پایدار علفهای هرز عبارتست از : ایجاد نوعی تغییر بیولوژیکی ، تلفیقی از روش های فیزیکی کنترل و استفاده از سموم علفکش ، تنها هنگامی که این مواد با شرایط محیطی منطبق بوده و از نظر اقتصادی نیز مصرف آنها ضروری باشد. در این ارتباط مؤثر واقع شدن روش یا روش های مورد استفاده مستلزم سازگاری کامل آنها با محیط ، موفق بودن در عمل ، زمان مناسب اجرا؛ و آگاهی از روابط پویای بین گیاه زراعی، علفهرز و محیط آنها خواهد بود.
در مدیریّت تلفیقی علفهایهرز مفهوم آستانه خسارت و توانایی تخمین آن یک اصل مهّم مدیریّتی محسوب میشوند. آستانه خسارت در واقع حداقل تراکمی از علفهرز است که بتواند موجب خسارت اقتصادی شود. به بیان دیگر آستانه خسارت تراکمی از علفهرز است که سود حاصل از کنترل آن بیش از هزینه لازم برای مبارزه با آن باشد. بدین ترتیب آستانه اقتصادی نیز از اهمیّت فراوانی برخوردار میباشد. بنابراین با توّجه به اینکه تلفات عملکرد گیاهان زراعی با افزایش جمعیّت علفهایهرز کم و بیش و به طور خطی افزایش مییابد، لازم است در نهایت دقّت نسبت به تعیین این آستانه، اقدام تا بیشترین سود عاید شود. البته باید به این نکته نیز توجّه کرد که به دلیل تأثیر بسیار زیاد عواملی چون شرایط زراعی و آب و هوایی، مرحله نموی گیاه و وجود سایر آفات و بیماریها آستانه خسارت ثابت نخواهد بود (راشد محصل و همکاران، ۱۳۸۰).
۱–۳–۲: اثر تراکم
انتخاب تراکم مناسب از جمله راههایی است که به خاطر سایه اندازی و کاهش جذب نور توسط علفهای هرز موجب افزایش عملکرد گیاهان زراعی می شود. بیشترین ممانعت از رشد علفهای هرز با توجه به میزان کاشت هنگامی بدست خواهد آمد که مقدار بذر مصرفی در حداکثر مقدار توصیه شده برای رقم مورد نظر با توجه به شرایط آب و هوایی و تاریخ کاشت باشد. علاوه بر تراکم گیاه زراعی فواصل ردیف و فاصله بوتهها روی ردیف کاشت نیز بر جمعیّت علفهای هرز اثر قابل توجهی دارند. به طور معمول آرایش کاشت مربعی موجب کسب بهترین نتیجه خواهد شد. این عوامل بیشتر در ارتباط با گیاهان زراعی ردیفی ثمربخش است ولی در مورد گیاهان زراعی که با تراکم بالا کشت می شود بر قدرت رقابت علفهای هرز اثری نخواهد داشت. در مزارعی که از علفکشها استفاده نمی شود، فاصله بین ردیفهای کاشت در مقایسه با فاصله بوتهها در روی ردیفها اثر بیشتری بر عملکرد خواهد داشت، یعنی در حالت کاشت مستطیلی رقابت علفهای هرز کمتر از حالت مربعی خواهد بود. در این حالت کاهش جذب نور توسط کانوپی علفهای هرز از مهمترین عواملی است که قدرت رقابت آن را به حداقل میرساند. در ردیفهای باریک و در مقایسه با ردیفهای عریض تر قدرت تولید بذر در علفهای هرز کاهش خواهد یافت. جهت کنترل مؤثر علفهای هرز همراه با تنظیم تراکم ویا فاصله ردیفهای کاشت از علفکشها نیز استفاده خواهد شد. در این صورت میتوان با بهره گرفتن از تراکمهای بالاتر و ردیفهای باریک میزان علفکش مورد نیاز را به مقدار قابل توجهی کاهش داد.
چنانچه بذر گیاه زراعی در عمق زیاد کشت شده باشد ، به آهستگی جوانه زده و گیاهچههای ضعیف تولید خواهد کرد . در این صورت علفهای هرزی که از سطح خاک سر در آورده اند قدرت رقابت بیشتری نسبت به گیاه زراعی دارند. در هر صورت هنگامی که از علفکشهای آمیخته با خاک (مثل ترفلان و دیوران) استفاده می شود ، بذر گیاه زراعی باید در عمقی پایین تر از محل استقرار علفکش قرار گرفته باشد.
سرعت جوانه زنی بذور و توسعه کانوپی و علاوه بر این حجم و دوام کانوپی گیاه زراعی توانایی رقابت آن با علفهایهرز را تحت تأثیر قرار می دهند. هر قدر رقم انتخاب شده جهت کاشت، زودتر سبز شود و ارتفاع آن بیشتر و توسعه جانبی کانوپی بیشتر باشد قدرت رقابت گیاه جهت کسب نور بیشترخواهد بود. رشد سریعتر و گسترده ریشهها نیز قدرت رقابت جهت جذب آب و موادّغذایی را افزایش خواهد داد. این مهم از دو طریق انتخاب رقم مناسب جهت کاشت و در دسترس بودن منابع غذایی و آب برای گیاه زراعی به دست می آید و از این طریق قدرت و توانایی رقابت با علفهایهرز در گونه های زراعی افزایش خواهد یافت. رقابت اولیه بین گیاه زراعی و علفهرز برای کسب ازت است. چنانچه این کود به صورت نواری و در کنار بذر گیاه زراعی قرار گیرد، سریعتر آنرا جذب نموده و ضمن رشد بیشتر قدرت رقابت بالاتری پیدا خواهد کرد.
در مجموع میتوان نتیجه گرفت که امروزه، در رابطه با بهبود استراتژی مدیریّت تلفیقی و کنترل علفهایهرز بیولوژی و اکولوژی علفهایهرز حایز اهمیت زیادی بوده و باید در جامعه تحقیقاتی علم علفهایهرز به عنوان یک فعالیت علمی پذیرفته شود. کنترل علفهایهرز پدیده ای مداوم بوده و نیاز به پیش بینی روش های جدید و برنامه ریزیهای متعدد دارد که بر اثر کار به روی اکولوژی و بیولوژی گونه به گونه و تقابل آنها با اکوسیستم حاصل می شود. جهت نتیجه گیری از تحقیقات باید دیدگاهی مکانیستی با مرکزیت علفهایهرز اقتباس شده و هدف برای مدیریّت تلفیقی این باشد که آنها را کمتر و کم تولیدتر کنیم.
وجود علفهای هرز فرصت طلب در گیاهان زراعی مختلف محدود کننده عملکرد هستند. طبق برآورد ونز (۲۰۰۰)، وجود علفهای هرز در غلات سبب افزایش ۳۰ درصدی هزینه های تولید میگردد. به طور کلی تولید بهینه محصولات زراعی در مزرعه به دلیل وجود شرایط نامساعد و تنشزای محیطی در مورد گیاهان زراعی مختلف و در مناطق مختلف، مستلزم رویکردی جامع در مدیریت سیستمهای زراعی است. در این زمینه مدیریت برای افزایش توانایی رقابت گیاه زراعی با علفهای هرز یک جزء مهم از سیستمهای تلفیقی مدیریت علفهای هرز است.
۲–۳–۲: اثر رقابت
اهمیت رقابت، توصیف کننده نقش رقابت در مقایسه با سایر فرآیندهای تاثیرگذار بر فراوانی، تراکم یا ترکیب گونه آتی جامعه گیاهی است (رادوسویچ و همکاران، ۱۳۸۳). پدیده رقابت بین گیاه زراعی و علفهای هرز در سامانههای زراعی فرایند بسیار پیچیدهای است، زیرا عوامل بسیاری در ایجاد و پیامدهای آن دخالت دارند. آب، مواد غذایی و نور بهعنوان سه عامل اصلی در ایجاد رقابت شناخته شده است (داگوویچ و همکاران، ۱۹۹۹). علفهای هرز در طول مراحل رشد با گیاه زراعی برای استفاده از عوامل رشد رقابت می کنند و با جلوگیری از استفاده آنها توسط گیاه زراعی، باعث کاهش عملکرد آن میشوند (اینامورا و همکاران، ۲۰۰۳). برای تأمین امنیّت غذایی باید به افزایش توان تولید و حفظ حداکثر پتانسیل موجود توجه شود. یکی از روشهای موثر در حفظ پتانسیل تولید، مدیریت علمی علفهای هرز، بهجای سعی در جهت حذف علفهای هرز در مدیریت جوامع علفهای هرز میباشد که خود مستلزم شناخت دقیق روابط پویای علفهرز با گیاه زراعی است. رقابت علفهای هرز با گیاهان زراعی یک فرایند پویا است و عوامل متعددی در غلبه رقابت بین گیاه زراعی و علفهای هرز موثر است به این دلیل که گونه ها عکس العمل متفاوتی به تغییرات میزان منابع و شرایط محیطی از خود نشان می دهند. بهعبارت دیگر عکس العمل رشد گیاهان به مقادیر قابل دسترس مواد غذایی یک واکنش انعطاف پذیر است. این مرحله هم بر عملکرد و هم روی تولید بذر علفهای هرز تاثیر می گذارد. به طور کلی رقابت بین افراد یک گونه گیاهی و یا در بین دو گونه گیاهی مجاور هم (رقابت درون گونه ای یا رقابت برون گونه ای)، اتفاق میافتد (رادوسویچ و همکاران، ۱۳۸۳). گیاهان زراعی و علفهای هرز برای بدست آوردن مواد غذایی، آب، انرژی خورشید و فضای لازم جهت رشد با یکدیگر رقابت می کنند (راجکان و سوآنتون، ۲۰۰۱ و رشدی همکاران، ۲۰۰۸). هنگامی که گیاه زراعی و علف هرز نزدیک به یکدیگر رشد می کنند، رقابت شروع می شود و وقتی که تأمین هر یک از عوامل ضروری رشد کمتر از مقدار مورد نیاز علف هرز شود، علف هرز با خصوصیت سازگاری بیشتر و رشد سریع تر می تواند رشد گیاه زراعی را در زیستگاه اصلی تحت تأثیر قرار داده و پتانسیل تولید آنرا کاهش دهد (ساتوره و اسلافر، ۱۳۸۴). هم چنین ونگریس و همکاران (۱۹۹۵) در مطالعات خود نشان دادند که در برخی از موارد از همراه بودن علفهای هرز با گیاهان زراعی، علفهای هرز ممکن است در مقایسه با گیاه زراعی ، عناصر غذایی را به میزان بیشتری مورد استفاده قرار دهند.
چیکوی و همکاران (۱۹۹۶) دریافتند که رقابت علفهای هرز -گیاه زراعی باید بر اساس وجود و کارایی استفاده از منابع توسط هر کدام از گونه های رقابت کننده توصیف شود. مطالعات اگزلی و اسنایدون (۱۹۹۲) نشان دادند که گیاهان عمدتاً برای نیتروژن رقابت می کنند. در این ارتباط ساتور و اسنایدون (۱۹۹۲) تلاش کردند که نوع منبع و یا منابعی که گندم و یولاف وحشی برای آن رقابت می کنند را مجزا نمایند. آنها دریافتند که رقابت برای منابع زیرزمینی به خصوص نیتروژن نسبت به رقابت برای نور بیشتر اتفاق میافتد. زمانی که سایر منابع موجود باشند، رقابت بین گیاه زراعی و علف هرز بیشتر برای نور حادث می شود. به طور کلی علاوه بر نوع منابع رقابت، فراوانی نسبی آنها نیز، رقابت برای منابع موجود را تحت تاثیر قرار میدهد.
فرم در حال بارگذاری ...