نظریه پرداز اصلی این دیدگاه هانس سلیه است ، او در اواخر ۱۳۹۰ مقاله ای منتشر ساخت که باعث تحول درک دانشمندان از استرس گردید ، دکتر سلیه ابتدا آگاهانه از بکار بردن واژه استرس برای بیان حالتی که تحقیق او کشف نموده بود امتناع می کرد ، اما متعاقباً نظرش را تغییر داد .
مهمترین جنبه حائز اهمیت دیدگاه سلیه این بود که وی کاربرد سنتی را ملغی ساخت او به تصویر استرس بر خلاف نمایاندن آن به عنوان عامل یا نیرو ، به عنوان نتیجه ای که در اثر حضور عامل یا نیروی دیگری درون یک موجود زنده ایجاد می شود توجه داشت .
درک سلیه از استرس در ارتباط با علم فیزیولوژی است که ریشه در مراحل تکاملی وابسته به علم زیست شناسی موجودات زنده دارد . الگوی زیست شناسی سلیه مبنای رویکردهای دیگری به مسئله استرس قرار گرفته است .(بلورچی ۱۳۶۷ ، ص ۲۱۷) از نظر استرس پاسخ غیر اختصاصی بدن نسبت به نیازهایی است که در آن بوجود امده است . برای درک این تعریف نخست باید مفهوم غیر اختصاصی روشن شود .
هر نیازی در بدن حالت یگانه و خاص خود را دارد که مختص آن نیاز است . مثلاً هنگامی که در معرض سرما قرار می گیرد . بدنمان می سوزد که گرمای بیشتری تولید شود ، رگهای خونی منقبض می شوند که گرمای کمتری از دست برود . هنگامی که در معرض گرما قرار می گیرد از دست دادن آب بصورت تعریق در سطح پوست ، تاثیر خمک کننده ای دارد .
هر دارو یا هورمونی اثرات خاص خود را دارد . داروهای تولید ادرار ، آن را افزایش می دهند . هورمون آدرنالین نبض را تند و فشار خون را افزایش می دهد و همزمان قند خون را بالا می برد . در حالی که انسولین ، قند خون را کاهش می دهد با این وجود بدون در نظر گرفتن تغییرات ایجاد شده تمام این عوامل یک چیز شترک دارند ، آنها نیاز به سازگاری مجدد را افزایش می دهند ، این نیاز غیر اختصاصی است و صرف نظر از اینکه مشکل چیست انطباق با آن ضروری است ، به عبارت دیگر عواملی که بر ما تحمیل می شوند علاوه بر اعمال اختصاصی شان ، ایجاد یک نیاز غیر اختصاصی برای انجام کنشهای سازگاری و ایجاد دیواره وضعیت بهنجار را در بر دارند که این مسئله ، مستقل از فعالیت های اختصاصی آنهاست . نیاز اختصاصی برای فعالیت ، ماهیت و اساس استرس است .
تصور اینکه مسائل متفاوتی مانند سرما ، گرما ، داروها ، هورمونها ، غم و شادی می توانند واکنش یکسان بیشیمیایی در بدن ایجاد نماید مشکل است و مدتها طول کشید تا وجود چنین واکنشهای کلیشه ای در پزشکی پذیرفته شد ( قریب ۱۳۷۱ ، ص ۸۱)
آنچه در بالا اشاره شد نظریه سلیه در مورد استرس بود . پزوهشگرانی که در زمینه فیزیولوژی هستند (مثلاً مالسون و سیله) استرس را به عنوان یک پاسخ یا یک واکنش و یا یک سازگاری که معمولاً بدنی است ، نسبت به محرک های محیطی و یا تغییری می دانند در حالیکه در گفتگوهای معمولی و کلاً در زمینه های روان پزشکی ، روانشناسی و جامعه شناسی ، استرس نه تنها به عنوان یک واکنش بلکه به عنوان یک محرک در نظر گرفته می شود . از دیدگاه او فقط زمانی که استرس ، شخص را مغلوب ساخته و موجب ناراحتی می وی گردد ، آسیب رساننده است .
در اواخر دهه ۱۹۳۰ و اوایل ۱۹۴۰ سلیه یک پاسخ پیچیده در آزمایشات حیوانی را به یک سری وقایع آسیب رسان گزارش داد ، این وقایع شامل تزریق مواد آلوده ، عفونت ، ضربه ، گرما ، سرما و محرکهای عصبی بود و تغییرات همزمان با آنها یعنی بزرگ و فعال شدن غدد فوق کلیوی و تحلیل غده تیموس و برامدگی لنفها و ایجاد زخم معده روده ای را مشخص ساخت (قراچه داغی ۱۳۷۳ ، ص ۷۲)
مقابله با استرس :
انسان به ندرت تسلیم استرس می شود بلکه سعی می کند با آن مقابله کند . رفتار مقابله ای به معنای کوشش برای کنترل فشارهایی که بیش از اندازه و توانایی فرد می باشد است منظور از مقابله رفتاری است که مردم در مقابل آسیب پذیری روانی که توسط تجربیات سخت و مشکل آفرین اجتماعی ایجاد می شوند از خود بروز می دهند رفتاری که بطور چشمگیری از میزان فشارهایی که اجتماعات به افراد خود وارد می اورند می کاهد .
مقابله از نظر فولکمن و لازاروس عبارتست از (تلاشهای شناختی و رفتاری فرد به منظور غلبه بر تنش روانی ، تحمل کردن ، کاهش دادن یا به حداقل رساندن ان است ) لازاروس و فولکمن (۱۹۷۹) در ارتباط با رفتار مقابله ای ۲ مورد را مهم دانسته اند :
یکی ارزیابی شناختی و دیگری منابع مقابله ای را و معتقدند که ارزیابی شناختی به تجارب گذشته و منابع مقابله ای افراد بستگی دارد آنها در ادامه اظهار داشتند که منابع را می توان به ۵ دسته تقسیم نمود :
۱- شبکه روابط اجتماعی : هر چه افراد در روابط اجتماعی خویشتن منسجم تر و صمیمی تر باشند مقابله موفقتری خواهند داشت .
۲- مهارتهای حل مشکل : آنها معتقدند که افراد با تمایل به مقابله متمرکز در تسلط بر مشکلات موفقتر می باشد .
۳- اعتقادات خانوادگی و فردی : اکثر محققین معتقدند یکی از عواملی که تاثیر استرس را به حداقل می رساند اعتقادات مذهبی و دینی است .
۴- منابع مالی : خانواده هایی با وضعیت اجتماعی – اقتصادی مناسب در برابر استرس بهتر عمل می کنند تا خانواده هایی که در شرایط نا مناسبی از نظر اجتماعی – اقتصادی بسر می برند .
۵- سلامتی ، انرژی ، ویژگی های اخلاقی و شخصیتی .
انواع روش های مقابله :
لازاروس (۱۹۸۱) ۴ شیوه را برای مقابله شرح داد :
۱-راهبردهای ابزاری : فعالیت مستقیم که معطوف به اداره کردن و مهار تهدید توسط خود محرکهای تنش زاست .
۲-راهبردهای درون روانی : که از ابتدا هدفش تنظیم یا به حداقل رساندن آشفتگی هیجانی همراه با تنش روانی است .
۳-مهار فعالیت : اشاره به توانایی مقاومت در برابر فعالیت در زمانی که آن فعالیت احتمال صدمه ، خطر یا تعارض یا قیود اخلاقی را افزایش می دهد می باشد .
۴-جستجوی اطلاعات : با آن دسته از فعالیتهای ابزاری مربوط می شود که پایه و اساس عامل را فراهم می سازد و همچنین نوعی حمایت را جهت تسکین و تعدیل آشفتگی هیجانی ارائه می دهد .
شیوه های مقابله :
مکانیزم های دفاعی : اشخاص سالمتر از دفاعهای تکامل یافته مثل فرونشانی، والایش، پیش بینی ، شوخی ، نوع دوستی استفاده می کنند و افراد خشک و انعطاف ناپذیر از دفاعهای نایافته مثل : انکار ، دلیل تراشی استفاده می کنند .
رفتارهای غیر انطباقی : پرخوری ، استفاده از دخانیات و مواد مخدر .
پی پروایی : مثل شکستن اشیاء
اجتماعی شدن : گذراندن اوقات فراوان با دوستان، انحراف ذهنی، مشغول کردن خود به کار و فعالیت
برخورد منفعلانه : مطالعه کتاب
اقدامات در جهت کنترل استرس :
این اقدامات به صورت تغییراتی در روفتار ، تفکر ، سبک زندگی ، موقعیت استرس زا می باشد :
-
- تغییر عادات زندگی
-
- کاهش مصرف کافئین
-
- رژیم متعادل و مناسب
-
- ورزشهای منظم
-
- غذا خوردن به شکل آهسته و آرام
-
- تمرینات آرام بخش
-
- تغییر در موقعیت های استرس آمیز
-
- برنامه ریزی زمانی و مالی
-
- قاطعیت ورزی
-
- حل مشکل
-
- تنش زدایی
حساسیت زدایی منظم ، کنترل ، کنترل تنشهای روانی ناشی از ترس و اضطراب – مهار تغییرات منفی فیزولوژیکی
تغییر در تفکر :
نگرش مثبت به اطراف و مسائلی که پیش می آید و مشکلات را به عنوان یک فرصت دانستن – طرد افکار منفی – حفظ حس و حال شوخی
رژیم غذایی :
ذخیره غذایی می تواند به حمایت سیستم عصبی کمک کند و از تاثیرات استرس بر بدن بکاهد . باید از غذاهایی که محتوای مواد محرک سیستم عصبی می باشد پرهیز کنید . اگر نسبت به غذاهای خاصی حساس بوده و حس می کنید که محرک حالات اضطرابی در بدن شماست تست آلرژی توصیه می شود از آنجا که تغییراتی که استرس پدید می آورد مرتبط با تغییرناگهانی میزان تند خون می باشد پس باید در وعده های غذایی مکرر و کم غذا بخورید و بیشتر از سبزیجات ، حبوبات ، برنج و گندم مصرف نمایید . این غذاها حاوی مقدار مناسبی ویتامین B می باشند که تاثیرآرام بخشی کلی داشته و سیستم عصبی را سالم نگه می دارد ویتامین B مهمترین آنهاست که به حامیت سیستم عصبی بدن در برابر استرس پرداخته و سطح لاکتات را در بدن ثابت نگه می دارد . کمبود کلسیم و منیزیم بدن را مستعد حالات اضطرابی می نماید . همچنین از مصرف غذاهایی که رنگهای مصنوعی و افزودنیهای خاص و شکر داشته پرهیز نمایید زیرا آنها حملات ترس و اضطراب را افزایش می دهند . کافئین نیز یک محرک قوی می باشد که واکنش اضطراب را در بدن ایجاد می کند .
ورزش و تمرینات منظم روزانه :
ورزش مهمترین مورد در کنترل حملات ترس و اضطراب می باشد خیلی از افراد وقتی که تحت آسیب این گونه حملات قرار می گیرد می نشیند و استراحت می کنند که این اعمال کاملاً اشتباه می باشد چون در این مواقع میزان آدرنالین بطور ناگهانی افزایش می یابد به همین جهت باید این میزان آدرنالین توسط ورزش سوخته و مصرف شود ورزشها نباید خیلی سخت و دشوار باشد آنچه مهم است آن است که باید به طور منظم حداقل ۳ بار در هفته و هر بار ۳۰ دقیقه انجام گیرند .
بهتر است زمینه های ورزش انتخاب گردد که مورد علاقه فرد باشد تحقیقات نشان می دهند که افرادی که طبق یک برنامه ورزشی روزانه تمرین می نمایند سریعتر و راحت تر می توانند از موقعیت استرس آمیز خارج شوند و انرژی بیشتری برای واکنش ستیز و گریز دارند .
تنفس ، یوگا :
فرم در حال بارگذاری ...