وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه تأثیر مخارج دولت بر رشد بهره وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی ایران- ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری، داده ­های آماری بخش کشاورزی ایران به صورت سالانه در بازه زمانی ۱۳۸۷-۱۳۵۲ می­باشد.

محدودیت­های تحقیق
در این تحقیق ما علاقمند به بکارگیری داده ­ها در بازه زمانی طولانی­تر بوده­ایم چرا که این امر موجب کاهش تورش نتایج خواهد شد و تصویر دقیق­تری از حقایق اقتصادی کشور ارائه می­دهد. از سوی دیگر در این تحقیق از روش آزمون کرانه­ها استفاده گردیده که برای بازه زمانی مورد استفاده در این تحقیق نتایج بدون تورش ارائه می­نماید، با این وجود ما علاقمند به بکارگیری داده ­های بعد از سال ۱۳۸۷ بوده­ایم که طبق آنچه که یافته­ایم داده ­های مورد نظر برای بعضی از متغیرها انتشار نیافته است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
فصل دوم
ادبیات تحقیق

مقدمه
در این فصل ابتدا به مفهوم بهره­وری اشاره می­ شود و شاخص­ های بهره­وری مورد ارزیابی قرار می­گیرد. سپس مبانی نظری چگونگی اثرگذاری مخارج دولت بر بهره­وری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی به صورت خلاصه مورد بررسی قرار می­گیرد و در گام بعد مطالعات مرتبط با موضوع تحقیق در داخل و خارج کشور به صورت خلاصه مورد مطالعه قرار می­گیرد.

مفهوم بهره­وری
از نظر عملیاتی، بهره­وری به معنی نسبت ستاده واقعی به نهاده­های واقعی است. بنابراین، افزایش بهره­وری به معنی تولید بیشتر با مقادیر معین و ثابتی از نهاده­ها، و یا افزایش تولید با نرخی بیشتر از نرخ افزایش نهاده­هاست. به بیان دیگر، بهره­وری به معنی متوسط تولید به ازای هر واحد از کل نهاده­هاست. اگر متوسط تولید به ازای هر واحد از نهاده­ها افزایش یابد به مفهوم افزایش بهره­وری و عکس آن به معنی تنزل بهره­وری می­باشد. در این مفهوم، بهره­وری شاخص استفاده مؤثر، مفید و کارا از منابع گوناگون است (امینی و حجازی آزاده، ۱۳۸۷).
در شرایطی که جمعیت کشور و خواسته ­ها و نیازهای افراد در حال افزایش است، افزایش تولید امری اجتناب ناپذیر است. افزایش تولید از طریق افزایش سطح کمی عوامل تولید به دلیل کمیابی منابع تا میزان معینی امکان­ پذیر بوده و تولید از آن مقدار نمی­تواند تجاوز نماید. اگر تغییر فنی در نهاده­ها تجسم یابد، افزایش استفاده از نهاده­ها می ­تواند به انتقال منحنی تولید به طرف بالا منجر شود و در نتیجه حداکثر تولید قابل حصول ارتقا می­یابد. در این شرایط گفته می­ شود بهبود بهره­وری در اقتصاد رخ داده است. در صورتی که کاهش بهره­وری وجود داشته باشد، در این صورت تابع تولید به طرف پایین منتقل شده و مبین عدم کارایی در استفاده از نهاده­هاست.
یکی از مهمترین اثرهای بهبود بهره­وری، افزایش نرخ رشد تولید است. اگر همراه با رشد استفاده از نهاده­ها، بهره­وری نیز افزایش یابد، رشد تولید بیشتر خواهد بود. بنابراین، رشد بهره­وری می ­تواند موجب تسریع رشد تولید گردد. رابطه زیر نقش رشد بهره­وری را در افزایش رشد تولید نشان می­دهد:

 

(۲-۱)  

که در آن ، ، و ، به ترتیب معرف نرخ­های رشد تولید، اشتغال، سرمایه و بهره­وری کل عوامل و پارامترهای و نیز به ترتیب کشش­های تولیدی کار و سرمایه هستند. همان طوری که از رابطه فوق مشخص است، هر چقدر رشد بهره­وری بیشتر باشد، رشد تولید نیز بالاتر خواهد بود. از این رابطه می­توان سهم رشد بهره­وری را از رشد تولید اندازه ­گیری نمود. بدین منظور کافی است، رشد بهره­وری کل عوامل را بر رشد تولید تقسیم نماییم. هر چقدر این نسبت بالاتر باشد حاکی از عملکرد مطلوب اقتصاد در زمینه استفاده بهینه از منابع تولید است. به عنوان مثال این نسبت در اقتصاد ژاپن در دوره ۲۰۰۲-۱۹۹۳ حدود ۱/۴۷ درصد بوده است. بنابراین برای افزایش رشد اقتصادی، تولید سرانه و رفاه اقتصادی جامعه لازم است به بهبود بهره­وری به عنوان منبع اصلی رشد اقتصادی توجه کافی مبذول گردد. در این ارتباط باید به این نکته اشاره کرد که بهبود بهره­وری از طریق کاهش هزینه­ها، افزایش رقابت­پذیری و توسعه صادرات به افزایش رشد اقتصادی کمک می­ کند.
ارتقای بهره­وری بر پدیده ­های اصلی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه مانند کاهش تورم، افزایش سطح رفاه عمومی، افزایش سطح اشتغال و توان رقابت سیاسی و … تأثیرات وسیعی دارد. در حال حاضر تقریباً تمامی کشورهای توسعه ­یافته و بسیاری از کشورهای در حال توسعه موفق، سرمایه ­گذاری زیادی را در جهت ارتقای بهره­وری در سطوح ملی، منطقه­ای، بخشی، مؤسسات، سازمان­ها و حتی افراد انجام داده و رشد و توسعه روزافزون خود را مرهون توجه و نگرش صحیح به این مسئله می­دانند (عبدالله­نژاد، ۱۳۹۰).

شاخص­ های بهره­وری
به طور کلی، شاخص­ های بهره­وری به دو دسته کلی شاخص­ های بهره­وری جزئی و کلی عوامل تولید تقسیم ­بندی می­شوند. در شاخص­ های بهره­وری جزئی به ارتباط ستاده با یک نهاده توجه می­ شود، در حالیکه در شاخص­ های بهره­وری کلی عوامل تولید ارتباط ستاده با کل نهاده­ها بررسی می­ شود. در این باره، ابتدا شاخص­ های بهره­وری جزئی را که ساده­تر است معرفی کرده، و سپس شاخص­ های بهره­وری کلی عوامل تولید را تجزیه و تحلیل می­کنیم.

شاخص­ بهره­وری جزئی عوامل تولید[۳]
این شاخص ­ها که از دیرباز مورد استفاده محققان قرار گرفته بیشتر از نوع ساده ارزش افزوده در واحد کار (یا واحد ساعت) و یا واحد سرمایه بوده است که به آن شاخص بهره­وری نیروی کار و سرمایه می­گویند. به طور کلی، شاخص­ های بهره­وری جزئی از تقسیم ارزش افزوده بر مقدار یک نهاده معین به دست می ­آید. همچنین برای خارج کردن اثر تورم لازم است ارزش افزوده به قیمت ثابت سال پایه مورد استفاده قرار گیرد. شاخص­ های بهره­وری جزئی عوامل تولید، همراه با قیمت عوامل، در توضیح تغییرات در هزینه کار و سرمایه در واحد تولید اهمیت خاصی دارند. به عبارت دیگر، این شاخص ­ها در نشان دادن صرفه­جویی­هایی که به مرور زمان در هر یک از عوامل در واحد تولید حاصل می­گردد مفید هستند­.
اما به هر حال، این نسبت­های بهره­وری، بهره­وری تک تک عوامل تولید را معین نمی­کنند و از سوی دیگر بهره­وری کلی عوامل تولید را نیز نشان نمی­دهند. به عنوان مثال افزایش بهره­وری نیروی کار دو چیز را مشخص می­نماید:
اول، صرفه­جویی که برای هر واحد تولید در ساعات کار و یا تعداد کارگران به علت افزایش بهره­وری کلی عوامل تولید حاصل شده است.
دوم، جانشینی کالای سرمایه­ای (ماشین آلات) به جای کار کارگران که این جانشینی می ­تواند معلول سه عامل باشد:
۱- تغییر در قیمت­های نسبی عوامل تولید
۲- تغییر در ترکیب تولید کالاها و افزایش سهم تولید کالاهای سرمایه­بر
۳- تغییر در تکنولوژی (فناوری) مورد استفاده در جهت استفاده از تکنیک­های سرمایه­بر
بنابراین، می­توان نتیجه گرفت که تغییرات در شاخص بهره­وری جزئی عوامل تولید نمی­تواند تماماً تغییر در کارایی آن عامل به حساب آید. این تغییر در بهره­وری کل عوامل تولید است که برآیند تغییر در کارایی تمامی عوامل تولید را در بر دارد (عبدالله­نژاد، ۱۳۹۰).

شاخص بهره­وری کل عوامل تولید[۴]
بهره­وری کلی عوامل تولید از نسبت ستاده بر کل نهاده­ها به دست می ­آید. برای اندازه ­گیری این نسبت روش­های متفاوتی وجود دارد. یکی از این روش­ها که معروف به روش مستقیم محاسبه بهره­وری کل عوامل تولید است، بدون استفاده صریح از تابع تولید اقدام به برآورد شاخص TFP می­نماید. در این روش­ها، به دلیل اینکه واحد­های اندازه ­گیری نهاده­های به کار رفته در فرایند تولید متفاوت هستند (نظیر نیروی کار و سرمایه)، با بهره گرفتن از تکنیک­های خاصی عمل جمع­سازی[۵] نهاده­ها را انجام می­ دهند و یک شاخص از کل نهاده­ها می­سازند. دومین روش که مبتنی بر استفاده صریح از تابع تولید است، با در نظر گرفتن فرم تابعی معین و با انجام عملیات ریاضی بر روی تابع تولید به برآورد شاخص TFP می ­پردازد.

روش­های مستقیم محاسبه شاخصTFP
در این روش مشکل اصلی، جمع­کردن انواع مختلف نهاده­هاست که واحد­های اندازه ­گیری متفاوتی دارند (نظیر نیروی کار و سرمایه). یکی از این روش­ها که کندریک[۶] آن را پیشنهاد کرده مبتنی بر میانگین وزنی کار و سرمایه است. کندریک از یک تابع تولید ضمنی برای تخمین تغییرات در بهره­وری استفاده نمود. شاخص بهره­وری کل عوامل تولید او به صورت زیر تعریف می­ شود:


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی تاثیر تعارض در محیط کار بر فرسودگی شغلی با توجه به نقش ...بررسی خاصیت تحمل پذیری خطای الگوریتم های مسیریابی چند مسیره در شبکه های ... »
 
مداحی های محرم