مساحت فضای اداری-انتظامیمنطقه۶۲۵۴۵۷ متر مربع میباشد. ادارات شهر شامل اداره بهزیستی، شهرداری، شورای شهر، اداره گاز، مخابرات و آب و فاضلاب شهری است.
سرانه فضای اداری- انتظامی به ازای هر نفر ۵٫۰۲ متر مربع است که از معیار بیان شده که در حدود ۵/۲ – ۵/۱ متر مربع میباشد (عسگری،رازانی،رخشانی،۱۳۸۱: ۱۸) بیشتر است و لذا با کمبود مواجه نیستیم. شکل (۴-۷) موقعیت کاربری های اداری- انتظامی را نشان می دهد.
شکل شماره ۴-۷- کاربری اداری انتظامی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری ورزشی
به دنبال رشد صنعت، ماشینی شدن زندگی شهری، انباشته شدن شهرها از جمعیت و مشکلات ناشی از آن و به منظور ایجاد استقامت در برابر فشارهای جسمی و کارهای طولانی و درازمدت، ایجاد تحرک و جلوگیری از خمودگی، نگرانیهای روانی، انزواجوئی ناشی از زندگی در شهرها و همچنین کشف قابلیتها و استعدادهای ذاتی، ایجاد مکانهائی در جهت گذران اوقات فراغت دربافت کالبدی شهرها ضروری گردید (سعیدنیا،۱۳۸۲: ۴۲).
در حال حاضر فضاهای ورزشی با وسعت۱۹۵۷۰۰ مترمربع و سرانه ۱٫۵۷ متر میباشد که مهمترین آن ورزشگاه انقلاب کرج است. بر اساس معیار بیان شده برای سرانه فضای ورزشی که چیزی درحدود ۵/۲-۲ متر مربع است(عسگری،رازانی،رخشانی،۱۳۸۱: ۲۰) منطقهاز نظر کاربری ورزشی کمبود چندانی ندارد.
شکل شماره۴-۸- وضع موجود کاربری ورزشی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری صنعتی
با توجه به بالا رفتن ارزش زمین در داخل شهرها و همچنین جلوگیری از آلودگیهای زیستمحیطی شهرها، چندان تمایلی برای استقرار صنایع در شهرها وجود ندارد و صنایع در شهرها وجود ندارد و صنایع بیشتر در شهرکهای صنعتی و خارج از محدوده قانونی و خدماتی شهر مستقر میشوند با این حال فعالیتهای اقتصادی به گونهای خود را سازمان میدهند که این هزینهها را به حداقل برسانند، ثانیاً فضا خود به عنوان یکی از منابع، مکان تولید و مصرف را در اختیار قرار میدهد و بنابراین فعالیتها جهت دستیابی به مقداری از این فضا و شبکه ارتباطی به رقابت میپردازند. به همین دلیل بخشی از فضای شهری به کاربری صنعتی اختصاص می یابد. (لینج،۱۳۷۶: ۴۴).
کاربری صنعتی در منطقه ۷ کرج شامل کارگاههای تولیدی، نیمه مزاحم و انبارهای صنعتی است. از کل اراضی منطقه۳۸۲۶۵ مترمربع آن به کاربری صنعتی اختصاص یافته است. سرانه این کاربری به ازاء هرنفر ۰٫۳۱ مترمربع است که این میزان با معیار بیان شده که چیزی در حدود ۵/۳-۲ متر مربع است تفاوت دارد(عسگری، رازانی، رخشانی،۱۳۸۱: ۱۹).
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری صنعتی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری فرهنگی و مذهبی
شهرها بستر و تجلیگاهفرهنگها و مکان پویایی فرهنگ و تمدن اقوام میباشند. کاربریهای فرهنگی و مذهبی در ردههای مختلف سلسلهمراتب خدماتی دارای خصایص و ویژگیهای خاص خود هستند. اماکن فرهنگی شامل کتابخانهها، سالن اجتماعات، موزهها، انتشارات، بناهای یادبود، آرامگاههای مشاهیر و فرهنگستان میباشند. بعضی از این مراکز باید به دور از شلوغی و در مجاورت فضای سبز مکانیابی شوند مانند کتابخانهها، بعضی دیگر از این مراکز معمولاً به دلیل اینکه میبایست و در دسترس عموم باشند در مراکز شهرها مکانیابیمیشوند.
کاربری مذهبی در شکلهای مساجد، تکایا و حسینیهها، فاطمیهها، هیئتها، خانقاه و کلیسا و غیره تجلی مییابد. این مراکز به عنوان زیرشاخه و زیرمجموعهکاربریهای کلان فرهنگی محسوب میشوند. در ایران بعد از انقلاب اسلامی با توجه به روحیه فرهنگی و مذهبی موجود در جامعه با توجه به سیاستهای دولت و بودجه اختصاصیافته، احداث مساجد و سایر کاربریهای مذهبی و اسلامی دارای رشد چشمگیری بوده است (رضویان،۱۳۸۱،۱۶۰-۱۵۴).
مساحت کاربری فرهنگی و مذهبی محدوده مورد مطالعه۶۱۸۴۶ مترمربع و شامل کتابخانه مسجد و حسینیه و… میباشد.در مجموع سرانه فرهنگی مذهبی منطقه به ازای هر نفر ۰٫۵ مترمربع است که با معیار ۵/۱ -۷۵/۰ (عسگری، رازانی،رخشانی،۱۳۸۱: ۱۶۲) همخوانی ندارد.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری فرهنگی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری بهداشتی و درمانی
خدمات بهداشتی و درمانی امروز به عنوان یکی از زیرساختهای شهری در جهت توسعه نواحی مطرح است و هدف آن بالا بردن سطح سلامت و ازدیاد نیروی فعالیت افراد و طولانی کردن عمر و بالأخره پیشگیری از بروز و شیوع بیماریها و معالجه به موقع آنهاست، منظور از سلامت افراد تنها تندرستی و سلامت جسمانی آنها نیست بلکه تعادل روحی و اجتماعی آنها نیز مد نظر میباشد (رضویان،۱۳۸۲،۱۰۵).
مکانیابیکاربریها درمانی بایستی براساس نیازها و دسترسی سریع مردم انجام گیرد و درعینحال به دور از سر و صدای ناشی از ازدحام جمعیت و ترافیک بوده و دارای محوطه وسیع فضای سبز جهت تلطیف هوای مجاور محیط باشد (سعیدنیا،۱۳۸۲: ۱۵۱-۱۵۰).
کل کاربری بهداشتی و درمانی منطقه بالغ بر ۱۲۷۸۳ مترمربعمیباشد. در مجموع سرانه کاربری بهداشتی و درمانی به ازای هر نفر ۰٫۱۰ است که این میزان از معیار بیانشده ۷/۱ مترمربع به ازای هر نفر (شیعه،۱۳۸۷: ۱۷۶) کمتر میباشد.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری بهداشتی و درمانی منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری تأسیسات و تجهیزات شهری
تأسیسات زیربنایی و تجهیزات شهری به عنوان یکی از نیازهای اصلی و اساسی مراکز سکونتی و فعالیتی مطرح بوده و تأمین آن جزء وظایف ارگانها و دستگاههای مربوط است به طوری که اگر آب آشامیدنی، برق، مخابرات، گاز و غیره در سکونتگاههای محدوده و مراکز مهم دیگر مانند کارخانجات مهیا نشود و یا متناسب با فعالیتها و استقرار جمعیت تأمین نشود، قطعاً توسعه شهر و مناطق سکونتگاهی را تحت شعاع قرار میدهد( محمدی،۱۳۸۶: ۷۷).
در مجموع سرانه فضای کاربری تأسیسات و تجهیزات در منطقه ۷ به ازای هر نفر ۰٫۳۷ مترمربع است که با معیار ۷-۵ مترمربع(عسگری،رازانی،رخشانی،۱۳۸۱: ۲۰) همخوانی ندارد. لذا با کمبود مواجه میباشیم.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری تأسیساتو تجهیزات شهری منطقه ۷ کرج
ارزیابی کاربری معابر(شبکه ارتباطی)
از نظر شهرسازی کاربری معابر یا راهها و شبکههای ارتباطی مهمترین و حساسترین فضاهای عمومی یک شهر را تشکیل میدهد، زیرا علاوه بر اینکه درصد زیادی از اراضی شهرها به این فضاها اختصاص یافته است، راههامهمترین عنصر تشکیلدهنده شهر و محل اتصال و ارتباط فضاها و کاربریهای شهری به شمار میروند. این شبکهها نماد توسعه و فرهنگ شهری و نهایتاً مهمترین ابزار طراحی شهری میباشند (محمدی،۱۳۸۶: ۸۰). سرانه فضا به ازای هر نفر ۱۷٫۵۵ مترمربعمیباشد که از معیار بیانشده که چیزی در حدود ۳۰- ۲۵ مترمربع است (شیعه،۱۳۸۱: ۱۸۰) کمتر می باشد.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری شبکه معابر شهری منطقه ۷ کرج
ارزیابی سایر کاربری ها
کاربری حمل و نقل همچون پارکینگها، ایستگاههای اتوبوس، پایانهها و… با سرانه کاربری ۰٫۲۱، کاربری پذیرایی و جهانگردی ۰٫۰۲ و کاربری تفریحی نیز ۰٫۰۰۳ میباشد.
شکل شماره ۴-۸- وضع موجود کاربری حمل و نقل شهری منطقه ۷ کرج
نتایج حاصله از محاسبات انواع کاربریهای شهری در مقیاس سرانههای استاندارد آن در جدول شماره (۵-۴) نشان داده شده است. همانطور که مشخص است از بین ۱۲ کاربری اساسی مورد مطالعه در سطح منطقه ۷ کرج ۹ کاربری با کمبود مواجه شدهاند. این امر نشان از رعایت نکردن اصولی سیستمهای شهرسازی بر اساس طرح پیشنهادی بوده است. همانطور که از نمودار شماره(۵-۱) مشخص است در کاربریهای آموزشی، بهداشتی و شبکه معابر بیشترین میزان کمبودات مشاهد میشود. با توجه به اهمیت کاربریهای آموزشی و درمانی نقشه پراکنش این کاربریها در سطح منطقه ۷ تهیه شده و نواحی که نیاز به ایجاد این کاربریهای را دارند مشخص شدهاند. شکل های شماره (۵-۹) و( ۵-۱۰ ).
جدول شماره ۵-۴- مقایسه سرانه کاربریهای موجود با مقیاس استاندارد آنها
ردیف | نوع کاربری | مساحت مترمربع | درصد | سرانه به متر مربع | معیار استاندارد | شرایط مطلوبیت |
۱ |
بررسی مشکل در زبان انگلیسی؛ امکانات بیان اسم جنس در زبان فارسی؛ اسم نکره در زبان فارسی؛ “یک” در زبان فارسی.
الف ـ صامتها ب ـ مصوتها ج ـ مصوتهای مرکب د ـ ساخت هجا.
….؛ پسوندها و پیشوندهای نابجا در نامها؛…
گین؛ ناک؛ مند؛ ین.
افزودهشدن پیشوندها و پسوندها به واژهها برای گسترش زبان فارسی؛ تاریخچه پسوند “گاف” یا “ها"؛ پسوندهای جانشین “گاف".
بررسی الفبای کنونی فارسی/ همزه در زبان فارسی/ ویژگیهای الف؛ درباره نامهای فارسی جستارهای دستوری/ ویژگیهای چندگانه زبان فارسی؛ سد یا صد؛ پنجاه و پنج واژه فارسی/ چند بند ویژه؛ درباره واژههای وابسته به دستور زبان؛ هفتاد واژه فارسی/ چند بند ویژه/ معانی حرف در زبان فارسی؛ شرح چند واژه و نوع و معادلهای آن؛ بیست و چهار واژه فارسی/ بررسی واژههای ساده فارسی؛ چهل و هفت واژه فارسی/ پاسخ به نقد آموزگار/ معنیهای نزدیکی که با هم آمیخته/ شرح چند واژه فارسی/ سخت در برابر سست؛ دشوار در برابر آسان/ درباره چیستان “واژه"/ نابسامانی نامها و نامگذاریها/ “ط” یا “ت"؟.
واژههایی از اندامهای آدمی که به دستیاریِ پسوند، معنی دیگری یافتند؛ پدید آوردن صفت از فعل.
ارکان جمله اتمی؛ برهان زبان بنیادِ فرگه؛ برهانهای زبان بنیاد در فرهنگ ما.
نکاتی درباره واژه گزینی در برابر اصطلاحات علمی و واژههای بیگانه؛ نکاتی درباره معادلیابی.
مفعول مطلق؛ سابقه تاریخی زبانهای ایرانی ـ زبان عربی.
مشخصات دستوری برای شناختن نحوه ترکیب واژههای اردستانی.
۱ـ ستاک فعل ۲ـ شناسه فعل ۳ـ نشانههای زبان و وجه ۴ـ پیشوند.
وسیعترین تشکیلات مالیاتی اداره کل مالیاتها است که در رٲس آن مدیر کل قرار دارد و در هر استان یک اداره کل وجود دارد البته در تهران بعلت بزرگی و وسعت شهر و تراکم حجم فعالیتهای اقتصادی چهار اداره کل برحسب مناطق شرق، غرب، شمال و مرکز شهر امور مالیاتی مردم را رسیدگی و اداره می نمایند و بقیه استانها هر یک جداگانه دارای یک اداره کل می باشند.
حوزه مالیاتی یک واحد سازمانی است که به موجب قانون مالیاتهای مستقیم باید اظهارنامه مالیاتی صاحبان درآمد به این واحد مالیاتی تسلیم و مورد رسیدگی قرار بگیرد؛ مسئول هرحوزه مالیاتی یک سرپرست به نام ممیز مالیاتی است که به اتفاق یک یا چند کمک ممیز مالیاتی وظایف حوزه مالیاتی را انجام می دهد ؛ تعداد کمک ممیزین حوزه ها با توجه به حیطه شمول هر حوزه و میزان پرونده ها بین یک تا سه نفر متغیر است.
رسیدگی به اظهارنامه های مالیاتی و صدور برگ تشخیص مالیات با نظارت و تائید سر ممیز مالیاتی از وظایف ممیزین مالیاتی است که آنها این وظیفه را به کمک ممیز مالیاتی جهت رسیدگی محول می کنند.
در این قسمت به دلیل اهمیت برگ تشخیص در تعیین درآمد مشمول مالیات لازم است ابتدائا به بررسی آن بپردازیم. ماده ۲۳۷ قانون مالیاتهای مستقیم که شاه بیت قانون مالیاتی ایران از دید حقوق مؤدیان است یکی از مهمترین دستور در زمینه آئین رسیدگی مالیاتی است. موضوع ماده در ارتباط با برگ تشخیص است و سخن از شکل و محتوای آن در میان است؛ اگرچه قانونگذار در هیچ جای قانون به تعریف برگ تشخیص مالیات نپرداخته است اما با مداقه در سایر مواد این نتیجه حاصل می شود که برگ تشخیص که تجلی گاه نظر و ادعای مرجع مالیاتی است و در موارد عدم تراضی، مبنا و پایه ادعا و دادخواهی متقابل مؤدی به شمار می آید برگی است که میزان تعلق مالیات در آن درج گردیده و پس از ابلاغ آن به مؤدی، امکان اعتراض به آن از طرف وی وجود دارد برخلاف برگ قطعی مالیات که پس از طی مراحل قانونی اعتراض یا انقضای مهلت، امکان رسیدگی به آن از طریق مراحل عادی اعتراض نمی باشد. به همین سبب است که فصل دوم باب پنجم قانون تحت عنوان ترتیب رسیدگی از همین بحث آغاز می گردد. منظور از تشخیص مالیات محاسبه و تعیین مبلغ مالیات است که مؤدی مربوطه بایستی پرداخت کند. این امر مستلزم ارزیابی مأخذ مشمول مالیات و سپس اعمال نرخ قانونی بر آن است و از این طریق میزان مالیات معین می شود این مرحله بسیار مهم و پیچیده است زیرا غالبا مؤدیان سعی می کنند که مأخذ مالیاتی خود را از دید سازمان مالیاتی مخفی کنند و از طرف دیگر سازمان مذکور نیز برای کسب درآمد مالیاتی بیشتر به ارزیابی دقیق تر و هرچه بیشتر مأخذ مالیات تمایل دارد. ماده ۲۳۷ در تبیین برگ تشخیص مالیات لحن آمرانه ای دارد و نگارش آن با بهره گرفتن از واژه های آمرانه تنظیم شده است؛ دو جمله آن بر لفظ «باید» و جمله سوم بر فعل «مکلفند» متکی است؛ چهار مطلب یا دستور اصلی در ماده مورد بحث گنجانده شده است که عبارتند از:
۱- دارا بودن ماخذ صحیح
۲- متکی بودن به دلایل و اطلاعات کافی
۳- بیان صریح کلیه فعالیت های مربوط و درآمدهای حاصل از آن
۴- روشن بودن کلیه محتویات برگ تشخیص برای مؤدی
بنابراین کلیه فعالیت هایی که به مؤدی نسبت داده شده و درآمدهایی که در ارتباط با این فعالیت ها در نظرگرفته شده است باید صریح و قابل فهم در برگ تشخیص ذکر گردد و تمامی این موارد باید دارای ماخذ صحیح بوده و بر اطلاعات و دلایل لازم متکی باشد چنان که بتوان گفت این مقدار اطلاعات و دلایل برای اثبات انجام آن فعالیت ها و کسب آن مقدار از درآمدها کفایت می کند.
امضا کنندگان برگ تشخیص باید نام کامل و سمت خود را در برگ تشخیص به طور خوانا قید نمایند و متعاقبا مسئول مندرجات برگ تشخیص و نظر خود از هر جهت خواهند بود. اگر مؤدی بپرسد که مالیات برگ تشخیص چگونه تشخیص داده شده است باید هرگونه توضیح لازم در این زمینه به وی داده شود و بخصوص جزئیات گزارشی که مبنای برگ تشخیص قرار گرفته است به مؤدی اعلام گردد. این وظیفه بعهده کسانی است که برگ تشخیص را امضاء کرده اند. چنان که دیده می شود قانون مالیاتی ایران از این لحاظ سنگ تمام گذاشته است دقت بیشتر در رعایت مفاد ماده مزبور نه تنها حرمت دستگاه مالیاتی را در نظر مؤدیان و عامه مردم فزونتر ساخته و موجبات تمکین به قانون را تقویت خواهد نمود بلکه انگیزه غیرمستقیمی برای تحرک بیشتر کادر تشخیص در جهت تحصیل اطلاعات بیشتر و دقیق تر به عنوان مبنای تشخیص مالیاتی خواهد بود و به همین نحو محرک نیرومندی برای کسب مهارت ها و دانش و اطلاعات بیشتر است تا بتوان مجهزتر در این عرصه گام برداشت.
در بررسی سازمان مالیاتی به عنوان شغلی سرممیز مالیاتی برمی خوریم ؛ سرممیز مالیاتی بر چند حوزه مالیاتی سرپرستی و نظارت دارد و خود زیر نظر یک ممیزکل مالیاتی انجام وظیفه می کند از سوی دیگر اداره امور چند ممیز کل برعهده اداره کل مالیاتی می باشد البته قابل ذکر است که در تهران برای امور مالیاتی ارث و اراضی بایر و نیز شرکتها و حقوق اختصاصا اداره کل جداگانه ای دایر گردیده است.تشکیلات اداره امور مالیاتی در شهر به میزان جمعیت و درآمد و وسعت آن شهر بستگی دارد و می تواند از یک حوزه مالیاتی یا سرممیز مالیاتی و یا ممیز کل باشد. در رٲس هر اداره یک رئیس قرار دارد که می تواند یک ممیز یا سرممیز یا ممیز کل مالیاتی باشد.
مستخدمین ادارات کل امور اقتصادی و دارایی از جهت نوع وظیفه و عملکرد به دو بخش مالیاتی و غیرمالیاتی تقسیم می شوند؛ بخش مالیاتی شامل مأمورین تشخیص و ابلاغ و وصول مالیات و همچنین نمایندگان هیأت های حل اختلاف مالیاتی وزارت دارایی و کارشناسان و حسابرسان می باشند و کارکنان بخش غیرمالیاتی نیز امور اداری و خدمات ذی حسابی و حسابداری را برعهده دارند. به استناد ماده ۲۲۰ قانون مالیات های مستقیم مأموران تشخیص مالیاتی عبارتند از کمک ممیز مالیاتی ، ممیز مالیاتی، سرممیز مالیاتی، ممیز کل مالیاتی؛ از سوی دیگر اداره مالیات خود بصورت مستقل دارای واحد ابلاغ و وصول مالیات می باشد که در راستای تکالیف خود انجام وظیفه می کند.
«در سیاستهای مالیاتی یعنی انتخاب مالیاتها با توجه به آثار و نتایج آنها چنانچه به اداره مالیات توجه کافی مبذول نشود نتیجه مطلوب عاید نخواهد شد بعبارت دیگر در صورتیکه فقط نوع مالیاتهایی که باید وصول شود تعیین گردد اما درباره نحوه وصول آنها و مشکلات اداری مربوطه بررسی های لازم صورت نگیرد تامین اهداف سیاست مالیاتی به مخاطره خواهد افتاد. قسمت عمده سیاست مالیاتی متوجه افزایش درآمدها است تا دولتها را در تامین مالی برنامه های اقتصادی خود یاری دهد ؛ تلاشهای زیادی برای یافتن مالیاتهای اضافی و منابع جدید درآمد بکار می رود با این حال این حقیقت را نباید از نظر دور داشت که اداره موفقیت آمیز برخی از مالیاتهای موجود قسمت قابل ملاحظه ای از درآمدهای اضافی مورد نیاز را تامین خواهد کرد. مسائل و اهداف سیاستهای مالیاتی ممکن است از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد اما مسائل مربوط به سیستم اداره مالیات تقریبا در تمام دنیا مشابه است.»[۲۲]
هنگامی که اجزای تشکیل دهنده سیستم مالیاتی به ترتیب صحیحی تنظیم گردید مرحله اجرا و وظیفه نظارت در اجرا و اداره آن شروع می شود؛ در حالیکه مسائل و مشکلات یک مالیات ممکن است نسبت به مالیات دیگر تفاوت داشته باشد معذالک برخی از جنبه های اساسی مربوط به اداره مالیات در مورد کلیه مالیاتها یکسان می باشد که اهم این نکات به شرح ذیل است:
۱- تعیین محل مؤدی : وظیفه دستگاه اداری مالیات با تهیه لیست مؤدیان مالیاتی شروع می شود. مادام که مسئولان اداره مالیات افراد و مؤسسات مشمول مالیات را دقیقا نشناخته اند وظیفه دستگاه مالیاتی در این زمینه انجام نخواهد شد؛ بنابراین نخستین وظیفه اداره مالیات تهیه فهرست اسامی مؤدیان هر یک از مالیاتها است؛ در این مورد وظیفه مهم انتخاب منابعی است که امکان دستیابی بر اساس مشمولین مالیات مورد نظر در آنها بیشتر است تا وقت دستگاه اداری صرف استخراج اسامی افراد و مؤسساتی که غالبا مشمول مالیات نیستند نشود.
۲- جلب همکاری و رضایت مؤدی : پس از تعیین مؤدی مالیاتی گام بعدی تعیین رضایت مؤدی و وادار کردن او به اطاعت از قانون است. دستگاه اداری مالیات باید موجباتی فراهم نماید که هر قدر ممکن است مؤدیان شخصا به تشخیص میزان بدهی خود و پرداخت آن مبادرت کنند و اعمال قدرت مالیاتی حتی المقدور ضرورت پیدا نکند و می بایست اظهارنامه های لازم را در اختیار مؤدیان قرار دهد و
به گونه ای اظهارنامه تنظیم گردد که مؤدی براحتی بتواند آن را پر نماید.
۳- اظهارنامه های مالیاتی : اظهارنامه های مالیاتی فرمهایی خاص است که طبق مقررات و مشاغل و یا منابع مختلف مالیاتی از طرف وزارت امور اقتصادی تهیه و در اختیار مؤدیان مالیاتی قرار می گیرد و صاحبان درآمد و ثروت مکلفند مشخصات خود، نشانی محل کسب و سکونت و منبع تحصیل درآمد و ثروت و نیز اطلاعاتی را که درباره فعالیت درآمد و نیز حسب مورد حساب دارایی و سود و زیان که در فرم اظهارنامه مالیاتی پیش بینی گردیده است در آن منعکس و به حوزه مالیاتی مربوطه تسلیم نمایند؛ امروزه اداره مالیات بعلت سهولت در کار و سرعت در عمل اقدام به ارائه اظهارنامه های الکترونیکی نموده است و برای تشویق مؤدیان جهت استفاده از این تکنولوژی تخفیفات مالیاتی را نیز لحاظ نموده است؛ البته برای استفاده از این شیوه هر مؤدی باید مراتب آمادگی خود را به مرجع مالیاتی اعلام داشته تا برای او یک شماره الکترونیکی صادر شود و سپس می تواند از مزایای اظهارنامه های الکترونیکی استفاده کند.
«انواع اظهارنامه مالیاتی و سررسید آن به شرح ذیل می باشد:
۱- اظهارنامه مالیات مشاغل و سررسید آن پایان اردیبهشت ماه هر سال و مشمولین ماده ۹۶ قانون مالیاتهای مستقیم در پایان تیرماه ماه هر سال.
۲- اظهارنامه مالیات بر مستغلات و سررسید آن پایان تیرماه هر سال.
۳- اظهارنامه مالیات حق واگذاری محلی(سرقفلی) و سررسید آن سی روز پس از انجام آن معامله.
۴- اظهارنامه مالیات بر اماکن مسکونی خالی و سررسید آن پایان اردیبهشت ماه هر سال.
۵- اظهارنامه مالیات بر اراضی بایر و سررسید آن پایان اردیبهشت ماه هر سال.
۶- اظهارنامه مالیات بر ارث حداکثر شش ماه پس از تاریخ فوت.
۷- اظهارنامه مجموع درآمد و سررسید آن تیرماه سال بعد.
۸- اظهارنامه مالیات بر درآمد شرکتها و مهلت تسلیم آن حداکثر چهار ماه پس از سال مالیاتی
طبیعتا تسلیم به موقع و صحیح اظهارنامه مالیاتی و بدنبال آن پرداخت مالیات متعلق دارای مزایایی است که انجام آن موجب پیامدهای مثبتی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در درازمدت می باشد.
مزایای تسلیم اظهارنامه عبارتند از:
۱- تقویت روحیه مشارکت و ایجاد اعتماد بین مؤدیان و مأمورین مالیاتی
۲- تسریع در وصول مالیات
۳- کاهش هزینه وصول مالیات
۴- تنظیم برنامه ریزی های اقتصادی کشور و انجام تعهدات اقتصادی دولت
۵- کمک به ایجاد عدالت مالیاتی
۶- عدم احساس فشار مقطعی از نظر پرداخت بر مؤدیان مالیاتی با پرداخت سالانه همراه با اظهارنامه.
در اینجا جای طرح این سوال است که با توجه به مزایای ارزشمند فوق و امتیازات برجسته اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی چرا هر ساله تعداد کمی از مؤدیان مالیاتی اقدام به ارائه اظهارنامه مالیاتی می کنند بعبارت دیگر چرا آمار خود اظهاری های مالیاتی پائین است و همین رقم نیز به میزان بسیار اندکی قابل تائید از سوی مراجع مالیاتی می باشد.با توجه به اهمیت نقش اظهارنامه مالیاتی در تعیین درآمد مشمول مالیات به برخی از مهمترین دلایل عدم ارائه اظهارنامه از سوی مؤدیان می پردازیم.
مهمترین دلایل عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی از سوی مؤدیان عبارتند از:
الف- عدم اگاهی و شناخت کافی مؤدیان مالیاتی در تنظیم اظهارنامه بعلت فقدان سواد و یا نگهداری اسناد و دفاتر مالی
ب- منفعت و سود بیشتر در تاخیر پرداخت مالیات بعلت پائین بودن جرائم به نسبت تورم موجود در کشور
ج- عدم اعتماد نسبت به برخورد مأمورین مالیاتی به اظهارنامه تسلیمی که در صورت اعلام ارقام واقعی درآمد میزان مالیاتها افزایش یابد و دیگر اینکه اکثر اظهارنامه های تسلیمی از سوی مراجع مالیاتی رد گردیده و تشخیص براساس علی الرٲس انجام می گیرد.
د- عدم تفاوت قابل توجه بین تسلیم کنندگان اظهارنامه و آن عده از مؤدیانی که اظهارنامه تسلیم ننموده اند چه در مقدار و یا ترتیب پرداخت.
ه- عدم تشویق و تبلیغ ازسوی مراجع مالیاتی و رسانه های گروهی»[۲۳]
به علت اهمیت ارائه به موقع اظهارنامه مالیاتی قانونگذار ضمانت اجرای عدم تسلیم آن از سوی مؤدی را معین نموده است. به تصریح ماده ۹۷ قانون مالیاتهای مستقیم اگر مؤدی از ارائه اظهارنامه مالیاتی خویش خودداری نموده یا برخلاف واقع و نادرست اقدام به تنظیم آن نماید در این صورت دستگاه مالیاتی اظهارنامه وی را نادیده گرفته و خود راسا مقدار مالیات او را مشخص خواهد نمود.
مبحث اول- تشریفات طرح اختلاف در کمیسیون های مالیاتی
پس از رسیدگی های ممیزین مالیاتی به اظهارنامه یا دفاتر و مدارک ارائه شده از طرف مؤدی و با بررسی و تحقیقات محلی لازم وگزارش آن به سرممیز مالیاتی، میزان درآمد مشمول مالیات مؤدی برابر مقررات معین و مالیات متعلق به آن محاسبه و مشخص می گردد؛ رقم درآمد مشمول مالیات و مالیات متعلقه به موجب برگ تشخیص مالیات به مؤدی ابلاغ می گردد ؛ برابر ماده ۲۱۹ قانون مالیاتهای مستقیم تشخیص درآمد مشمول مالیات و تعیین مبلغ آن به عهده ماموران تشخیص مالیات است که طبق مقررات این قانون صلاحیت رسیدگی های فنی و تخصصی اداری و تشخیصی را خواهند داشت.
همچنین برای واجد اثر بودن ابلاغ مطابق ماده ۲۰۳ همین قانون اوراق مالیاتی باید به شخص مؤدی ابلاغ و در نسخه ثانی رسید اخذ گردد؛ هرگاه به خود مؤدی دسترسی نشود اوراق مالیاتی باید در محل سکونت یا محل کار او به یکی از بستگان یا مستخدمین او ابلاغ گردد مشروط بر اینکه به نظر مامور ابلاغ سن ظاهری این اشخاص برای تمیز اهمیت اوراق یاد شده کافی بوده و بین مؤدی و شخصی که اوراق را دریافت
می دارد تعارض منفعت نباشد و نیز در تبصره ۲ این ماده آمده است که سازمان امور مالیاتی کشور می تواند برای ابلاغ اوراق مالیاتی از خدمات پست سفارشی استفاده کند و هرگاه هیچ یک از اشخاص یاد شده در محل نباشند مامور پست با قید تاریخ مراجعه عبارت (( پانزده روز پس از این تاریخ مجددا مراجعه خواهد شد)) را در اوراق مذکور قید و نسخه دوم را در نشانی تعیین شده الصاق می کند و نسخه اول را عودت
می دهد، اوراقی که بدین ترتیب الصاق می شوند از تاریخ الصاق ابلاغ شده محسوب می شوند و مطابق ماده ۲۰۸ این قانون در مواردی که نشانی مؤدی در دست نباشد اوراق مالیاتی یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشار حوزه اداره مالیاتی محل و اگر در محل مزبور روزنامه نباشد در روزنامه کثیرالانتشار نزدیکترین محل به حوزه اداره امور مالیاتی یا یکی روزنامه های کثیرالانتشار مرکز آگهی می شود این آگهی در حکم ابلاغ به مؤدی است.
در ماده ۲۳۹ این قانون صراحتا آمده است که مقررات آئین دادرسی مدنی راجع به ابلاغ جز در مواردیکه در این قانون مقررگردیده است در مورد ابلاغ اوراق مالیاتی اجرا خواهد شد. در صورتیکه برگ تشخیص مالیات مورد قبول مؤدی باشد موافقت خود را نسبت به مندرجات آن کتبا به حوزه مالیاتی ذیربط اعلام و نسبت به پرداخت یا ترتیب پرداخت مالیات اقدام می نماید و در غیر این صورت می تواند از تاریخ رؤیت برگ تشخیص ظرف مدت سی روز به ممیز کل مالیاتی یا سرممیز با اختیارات ممیزکل مراجعه و موارد اعتراض خود را اعلام و اختلاف خود را با وی حل و فصل نماید درصورتیکه مؤدی در امر حل و فصل اختلافات مالیاتی با ممیز کل به توافق نرسد پرونده وی به هیات سه نفره کمیسیون حل و فصل اختلافات مالیاتی ارجاع می گردد.
مبحث دوم- آئین رسیدگی به اختلاف در کمیسیون های مالیاتی
مطابق ماده ۲۴۴ قانون مالیاتهای مستقیم مرجع رسیدگی به کلیه اختلافات مالیاتی جز در مواردیکه ضمن مقررات این قانون مرجع دیگری پیش بینی شده باشد هیأت حل اختلاف مالیاتی است؛ این هیات در حکم دادگاه اختصاصی مالیاتی است که به کلیه دعاوی و اختلافات مالیاتی رسیدگی می کند و هر هیأت از سه نفر به شرح زیر تشکیل می شود:
۱- یک نماینده سازمان امور مالیاتی کشور
۲- یک نفر قاضی اعم از شاغل یا بازنشسته؛ درصورتیکه قاضی بازنشسته واجد شرایط در شهرستان ها یا مراکز استانها وجود نداشته باشد بنا به درخواست سازمان امور مالیاتی کشور رئیس قوه قضائیه یک نفر قاضی شاغل را برای عضویت در هیأت معرفی خواهد نمود.
۳- یک نفر نماینده از اتاق بازرگانی و صنایع و معادن یا اتاق تعاونی یا جامعه حسابداران رسمی یا مجامع حرفه ای یا تشکل های صنفی یا شورای اسلامی شهر به انتخاب مؤدی؛ در صورتی که برگ تشخیص مالیات ابلاغ قانونی شده باشد و یا همزمان با تسلیم اعتراض به برگ تشخیص در مهلت قانونی مؤدی انتخاب خود را اعلام ننماید سازمان امور مالیاتی با توجه به نوع فعالیت مؤدی یا موضوع مالیات مورد رسیدگی از بین نمایندگان مزبور یک نفر را انتخاب خواهد نمود.
جلسات هیأت های حل اختلاف مالیاتی با حضور سه نفر رسمی است و رٲی هیأت های مزبور با اکثریت آراء قطعی و لازم الاجرا است ولی نظر اقلیت باید در متن رأی قید گردد. مطابق تبصره ۲ ماده ۲۴۴ این قانون اداره امور هیأت های حل اختلاف مالیاتی و مسئولیت تشکیل جلسات هیأتها به عهده سازمان امور مالیاتی کشور می باشد و حق الزحمه اعضاء هیأت های حل اختلاف براساس آئین نامه ای که بنا به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی کشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارائی خواهد رسید از محل اعتباری که به همین منظور در بودجه سازمان مذکور پیش بینی می شود قابل پرداخت خواهد بود. مطابق ماده ۲۴۵ قانون مذکور نمایندگان سازمان امورمالیاتی کشور از بین کارمندان سازمان مذکور که دارای حداقل ده سال سابقه خدمت بوده و لااقل شش سال آن را در امور مالیاتی اشتغال داشته و در امر مالیاتی بصیر و مطلع باشند انتخاب خواهند شد. وقت رسیدگی هیأت حل اختلاف مالیاتی باید به طرفین ابلاغ گردد؛ فاصله تاریخ ابلاغ و روز تشکیل جلسه هیأت نباید کمتر از ده روز باشد مگر به درخواست مؤدی و موافقت واحد مربوط. هیأتهای حل اختلاف مالیاتی شامل هیأت های بدوی و تجدید نظر و هیأت های حل اختلاف مالیاتی ماده ۲۵۱ مکرر و۲۵۷ و۲۱۶ قانون مذکور می باشد.
برابر ماده ۲۴۷ قاتون مالیاتهای مستقیم آرای هیأت های حل اختلاف مالیاتی بدوی قطعی و لازم الاجراء است مگر اینکه ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ رٲی از طرف مأموران مالیاتی مربوطه یا مؤدی مورد اعتراض کتبی قرار بگیرد که در این صورت پرونده جهت رسیدگی به هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر احاله خواهد شد که رٲی این هیأت قطعی و لازم الاجرا است. مؤدی مالیاتی مکلف است مقدار مالیات مورد قبول را پرداخت و نسبت به مازاد آن اعتراض خود را در مدت مقرر تسلیم نماید. مطابق تبصره ۵ ماده ۲۴۷ همین قانون سازمان امورمالیاتی کشور اجازه دارد شکایت کتبی مؤدیان مالیاتی از آرای هیأت های حل اختلاف مالیاتی صادره تا تاریخ تصویب این ماده که در مهلت قانونی به مرجع مالیاتی ذیربط تسلیم شده است را یکبار به هیأت های حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر به منظور رسیدگی و صدور رٲی مقتضی احاله نماید.
در مواردی که شکایت مؤدیان مالیاتی از آرای هیأتهای بدوی از طرف هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدید نظر رد شود و همچنین شکایت از آرای هیأت های تجدید نظر از طرف شعب شورای مالیاتی مردود اعلام شود برای هر مرحله معادل یک درصد تفاوت مالیات موضوع رٲی مورد شکایت و مالیات ابرازی مؤدی در اظهارنامه تسلیمی هزینه رسیدگی تعلق می گیرد که مؤدی مکلف به پرداخت آن خواهد بود.به استناد ماده ۲۵۰ قانون فوق الذکر در مواردیکه هیأت حل اختلاف مالیاتی برگ تشخیص مالیات را رد و یا اینکه تشخیص اداره امور مالیاتی را تعدیل نماید مکلف است نسخه ای از رٲی خود را به انضمام رونوشت برگ تشخیص مالیات جهت رسیدگی نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال کند تا در صورت احراز تخلف نسبت به تعقیب متخلف اقدام نماید. در مواردیکه از آراء صادره از هیأت های حل اختلاف مالیاتی به استناد اینکه خلاف مقررات و قوانین موضوعه صادر گردیده شکایت شود مرجع ذی صلاح برای رسیدگی به این گونه شکایت شورای عالی مالیاتی است؛ وظیفه این مرجع صرفا رسیدگی به ادعاهای عنوان شده در زمینه نقض قوانین و مقررات در صدور رٲی هیأت های حل اختلاف مالیاتی است و به ماهیت جزئیات امور تشخیص و مسائلی که به میزان مالیات ارتباط دارد وارد نمی گردد. درصورتیکه به موجب رٲی صادره از شورای عالی مالیاتی شکایت مؤدی قابل طرح یا وارد نباشد مالیات مورد رٲی هیأت حل اختلاف مالیاتی قطعی و غیرقابل تجدید نظر است. از نکات مهم در مورد رسیدگی شورای عالی مالیاتی می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۵-۴ ) محدودیت های پژوهش
به منظور اطمینان از کسب اطلاعات دقیق تر و کامل تر ، تکمیل پرسشنامه به زمان ترخیص بیمار موکول گردید یعنی زمانی که بیمار و همراهان وی یک دوره کامل بستری را تجربه کرده اند اما در این زمان از طرفی روزانه تعداد بیماران ترخیصی زیاد نیست بنابراین دوره زمانی گرد آوری اطلاعات به طول می انجامد و از طرفی هم مراجعه کنندگان به دلیل تجربه کردن سیر بیماری و اقامت در بیمارستان ، معمولاً شرایط جسمی و یا روحی مناسبی برای تکمیل پرسشنامه ندارند. بنابراین برای تکمیل آن دچار مشکلات زیادی شدیم.
همچنین مراجعه کنندگان بیمارستان ها شامل دو دسته افراد یعنی بیماران و همراهان آنان می باشند و با توجه به محدودیت های جسمی یا شرایط خاص روحی و روانی بیماران پس از یک دوره اقامت در بیمارستان به ناچار پرسشنامه به همراهان آنان ارائه می شود . در حالی که از بین این دو دسته افراد، بیماران منبع اصلی تری جهت اظهار نظر و بیان اداراکات و انتظارات در ارتباط با کیفیت خدمات دریافت شده هستند .
منابع فارسی
منابع انگلیسی
۳٫Ibrahim H. Kayral . Perceived Service Quality in Healthcare Organizations and a Research in Ankara by Hospital Type . Journal of Ankara Studies . 2(1) , 22-34 , 2014
البته وزارت کشاورزی نیز کماکان در این مدت به ارائه خدمات بر اساس شرح وظایف قانونی خود ادامه می داده است.
با شروع جنگ تحمیلی ، جهاد ضمن انجام رسالت فوق با بسیج نیروهای خود و سازماندهی مردمی وارد میدان نبرد شد و در این راه شهدائی را نیز تقدیم انقلاب کرد و این فرزندان به نشان سنگرسازان بی سنگر از سوی امام راحل نائل گردیدند.
خدمات چشم گیر این نهاد در زمینه فعالیتهای عمرانی ، کشاورزی و سازندگی کشور موجب شد مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۲ قانون تشکیل وزرات جهاد سازندگی را تصویب و با انتزاع وظایف مربوط به زراعت علوفه ، کشت دیم ، عملیات آبی و خاکی و عمران روستائی و امور عشایری از وزارت کشاورزی ، این نهاد را در امور فوق موظف نماید در سال ۱۳۶۶ وظیفه اداره شیلات کشور نیز به جهاد واگذار گردید.
پس از آن مجلس محترم شورای اسلامی در سال ۱۳۶۹ قانون تفکیک وظایف وزارتخانههای کشاورزی و جهاد سازندگی را تصویب و طی آن کلیه وظایف مربوط به امور دام و طیور و منابع طبیعی به وظایف تبعی آن افزوده شد بنابر این مصوبه کلیه امور مربوط به حفظ ، احیاء و گسترش و بهره برداری از منابع طبیعی (جنگل و مرتع و شیلات) آبخیزداری ، امور دام و طیور و عمران روستائی (بهسازی روستائی ، آب رسانی ، برق رسانی به روستاها ، راه سازی و صنایع روستائی) برعهده جهاد سازندگی قرار داده و وظایف باغبانی ، زراعت ، آب و خاک ، تحقیقات کشاورزی ، مکانیزاسیون کشاورزی ، حفظ نباتات و … برعهده وزارت کشاورزی محول گردید.
پس از آن در سال ۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی ضمن تصویب طرح ادغام دو وزارت خانه ، اهداف و وظایف آنها را به منظور تجمیع وظایف و اصلاح ساختاربخشی از تشکیلات دولت در دستور کار قرارداده و به تصویب رسانید. از آن تاریخ تاکنون کلیه وظایف مربوط به بخش کشاورزی ومنابع طبیعی در وزارتخانه واحدی با عنوان جهاد کشاورزی به اجرا در می آید ، در این رابطه در استانها نیز با ادغام دوسازمان جهاد سازندگی و کشاورزی تمام وظایف دو سازمان به یک سازمان به نام جهاد کشاورزی استان محول گردید.
د- نقش بسیج سازندگی در محرومیت زدایی از کشوروایجادرفاه برای روستائیان
بسیج سازندگی ازاهداف بلند وآرمانی امام راحل بودکه اگرچه بااین نام وعنوان مطرح نبود ولیکن اصل وظیفه را که موردنظرایشان بودبه نحومطلوب دنبال شدوبخش عمده ای ازاهداف در جهاد سازندگی تعرف شده بودکه شرح آن ارائه شد.البته همواره این سؤال مطرح است که بسیج سازندگی با جهاد سازندگی ابتدای انقلاب چه تشابه و تمایزی دارد. باید گفت، تشابه اصلی در نقش و کارکرد احیاء ارزشهای جهادی است. علاوه بر آن تشابه فعالیتهای بسیج سازندگی با جهاد سازندگی سابق در خدماترسانی و محرومیتزدایی از روستاها و مناطق محروم است ولی نقطه تمایز آن این است که وظیفه ذاتی جهاد سازندگی سابق، عمران و آبادانی روستاها بود که در سنوات بعد این وظایف به دستگاه های دولتی محول شد.
بسیج سازندگی با گذشت ۸ سال از فعالیتش، در چندسال اخیر در قالب اردوهای هجرت (با هدف غنیسازی اوقات فراغت جوانان) در همه عرصهها اعم از آموزشی، بهداشتی، فنی و حرفهای، خدماترسانی، عمرانی، مرمت بهسازی و زیباسازی مدارس وارد شده که خدماترسانی و محرومیتزدایی از کشور از نتایج آن بوده که به همین منظور، آشنایی با کم و کیف فعالیتهای این سازمان ضروری به نظر میرسد.
تأسیس سازمان بسیج سازندگی به سال ۱۳۷۹ برمیگردد که براساس تدابیر مقام معظم رهبری وبراساس دیدگاههای امام خمینی(رحمه الله علیه)برای شکوفایی استعدادهای ذخیره شده در جوانان این سازمان با هدف استفاده از نیروی نشاط جوانان برای سازندگی کشوروایجادرفاه وتامین اجتماعی درمناطق محروم در اوقات فراغت تشکیل شد.
اردوهای هجرت بسیج سازندگی براساس تدابیر مقام معظم رهبری برای شکوفایی استعدادهای ذخیره شده در جوانان با هدف اشاعه فرهنگ خدماترسانی در بین جوانان تشکیل و فعالیت میکند.برای اجرایی کردن تدبیر مقام معظم رهبری لازم بود این حرکت نهادینه شود و برای جوانان بستر قانونی فراهم شودو دیگر اینکه این حضور به شکل یک طرح ملی و کارآمد خود را نشان دهد. بسیج سازندگی به دنبال این است که فرهنگ خدماترسانی را در بین آحاد مختلف جامعه نهادینه کند و از ظرفیتهایی که در استانها مجموعه اجرایی کشور وجود دارد، استفاده نموده و خدمات رایگان به مردم ارائه کند.این طرح که تحت عنوان اردوهای هجرت نامگذاری شده است در سالهای گذشته فعالیت خود را به شکل منسجم آغاز کرد و براساس بند <ب> تبصره >16< این اجازه به سازمان داده شد که بتواند امکان واگذاری امور به جوانان را فراهم کند.سازمان بسیج سازندگی موظف است از نیروهای جوان داوطلب، دانش آموز، دانشجو و طلبه (اعم از برادران و خواهران) برای ساماندهی و هدایت و حمایت از اردوهای خودجوش جهادی جوانان در راستای تحقق اهداف اردوهای هجرت (۳) استفاده کند.
از دیگر ویژگیهای این طرح تنوع لازم در زمینههای آموزشی و مهارتی، پژوهشی، بهداشتی درمانی، فرهنگی و اجتماعی، عمرانی (از قبیل منابع طبیعی، کشاورزی، پلسازی و…) و خدماترسانی است.کوتاه مدت و زودبازده بودن این طرحها، فراگیر و گسترده بودن، نداشتن پیچیدگیهای تخصصی و نیز عمومی و عامالمنفعه بودن از ویژگیهای طرحهای بسیج سازندگی است.
غنیسازی اوقات فراغت جوانان در عرصههای سازندگی و مردمیاری و خدماترسانی، آشنایی جوانان با فرهنگ کار و تلاش و فعالیتهای گروهی، کمک به توسعه سازندگی و ایجادرفاه وتامین اجتماعی ورفع محرومیت در کشور به ویژه در روستاها و مناطق محروم با هزینه کمتر و سرعت بیشتر از مهمترین اهداف این اردوها است.
سازمان بسیج سازندگی طی تابستان سال۱۳۹۲ در قالب اردوهای هجرت ۳ با مشارکت دانشآموزان بیش از ۱۰هزار مدرسه را مرمت و زیباسازی کردند. به کارگیری حداقل ۱۰ میلیون دانشآموز واجد شرایط در اردوهای هجرت بسیج سازندگی در عرصههای مختلف بهسازی و نوسازی مدارس، گام موثری در پر کردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان تلقی میشود.
اجرای این طرح علاوه بر اشتغالزایی سبب تقویت روحیه اعتماد به نفس جوانان شده و از بروز ناهنجاریهای اجتماعی جلوگیری میکند. همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید، ۵ هزار پروژه آموزشی آماده تحویل با ۲۵ هزار کلاس درس، بیش از نیم میلیون دانش آموز را در خود جای خواهند داد.در تابستان ۸۶ طرح هجرت ۳ با حمایت دولت و با اعتبار ۱۴ میلیارد تومان اجرا شد که براساس برآوردهای صورت گرفته، تاکنون ۷ میلیون نفر روز از جوانان در عرصههای ۷گانه اردوهای هجرت ۳ شرکت کردهاند.در عرصه بهسازی و بازسازی مدارس، بیش از یک میلیون و ۶۵۸ هزار و ۱۹۶ نفر روزکار به همراه ۳ هزار و ۱۷۱ نفر از معلمان و مربیان فرهنگی و داوطلب بسیج فرهنگیان در زمینه مرمت، بهسازی و زیباسازی مدارس کشور وارد عمل شده و تاکنون ۱۰هزار و ۵۱ مدرسه را تکمیل و تحویل دادهاند.
حضور خواهران و برادران بسیجی در کار کشاورزان مناطق محروم برای کمکرسانی به این افراد، بسیار چشمگیر بوده و در راستای محرومیتزدایی و حمایت از کشاورزان محروم قدمهای خوبی برداشته شده است.
جوانان بسیجی شرکتکننده در اردوهای هجرت کاشت نباتات، اصلاح باغات و سمپاشی مزارع را به عهده گرفته و کشاورزان محروم را یاری میرساند.
انجام امور آبخیزداری، تولید نهال، بوتهکاری، کپهکاری، ، کاشت نهال مرتعی، احداث کان-ال آبرسانی و جمع آوری محصولات کشاورزی و زراعی از عمدهترین فعالیتهای مهم در این عرصه است.حضور ۱۵ میلیون نفر روز از سال ۷۹ تاکنون از جوانان دانشجوی رشتههای مرتبط با این عرصهها در اردوهای هجرت ۳، ضمن بالا بردن تجربه دانشجویان، میتواند گام مؤثری در راستای محرومیتزدایی به شمار آید
ه- بنیادمستضعفان وجانبازان انقلاب اسلامی
سنگ بنای تشکیل بنیاد مستضعفان بر پایه فرمان ۹/۱۲/۱۳۵۷ رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه)خطاب به شورای انقلاب اسلامی نهاده شد.
« بسم الله الرحمن الرحیم - شورای انقلاب اسلامی - بموجب این مکتوب مأموریت دارد که تمام اموال منقول و غیرمنقول سلسله پهلوی و شاخهها و عمال و مربوطین به این سلسله را که در طول مدت سلطه غیرقانونی از بیت المال مسلمین اختلاس نموده اند بنفع مستمندان و کارگران و کارمندان ضعیف مصادره نماید و منقولات آن در بانکها با شماره به اسم شورای انقلاب یا اسم اینجانب سپرده شود و غیرمنقول از قبیل مستغلات و اراضی ثبت و مضبوط شود تا بنفع مستمندان از هر طبقه صرف گردد، در ایجاد مسکن و کار و غیرذالک، به جمیع کمیتههای انقلاب اسلامی در سراسر کشور دستور میدهم که آنچه از این غنائم بدست آوردند در بانک با شماره معلوم بسپرند و به دولت ابلاغ نمائیدکه این غنائم مربوط به دولت نیست و امرش با شورای انقلاب است و آنچه مأمورین دولت بدست آورده اند یا میآورند باید به همین شماره به بانک تحویل دهند و کسانی که از این اموال چیزی بدست آورده اند، باید فوراً به کمیتهها یا بانک تحویل دهند و متخلفین مورد مؤاخذه خواهند بود. روح الله الموسوی الخمینی - یکم ربیع الثانی ۹۹/۹ اسفند ۵۷ »
نظربه اهمیت رسیدگی به معلولین جامعه واقدامات رفاهی برای آنها امام در آذر ۱۳۶۷مطابق با ربیع الثانى ۱۴۰۹دستوری را به نخست وزیروقت صادرنمودند.
بسمه تعالى- جناب آقاى نخست وزیر محترم- ایّده اللَّه تعالى
بنیاد مستضعفان موظف است در جهت رفاه معلولین عزیز اولویت را به آنها داده و تمامى نیازهاى آنها را برطرف کند.
جناب آقاى مظاهرى (سرپرست بنیادمستضعفان وقت) باید در این زمینه تمامى سعى و کوشش خود را مبذول دارد و گزارش کارهاى انجام شده را به این جانب اطلاع دهد. روح اللَّه الموسوی الخمینى(صحیفه امام ، ج۲۱ ، ۱۹۳ )
ازمهم ترین اهداف اصلی بنیادمستضعفان که موردتوجه حضرت امام قرارگرفته بود میتوان اشاره کرد به:
کمک به ارتقای سطح زندگی مادی، معنوی و فرهنگی مستضعفان و محرومان جامعه ۲-رشد بازده کل اقتصادی گروه و بهینه نمودن سبد داراییها و سهام ۳- توسعه سرمایه انسانی و فناوری
درحال حاضربنیاد، نهادی است نشات گرفته از انقلاب اسلامی، غیر انتفاعی، دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی، اداری و استخدامی وباتوجه به اهداف وآرمانهای بلند حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) تحت نظارت عالیه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) اداره میشود.دراین راستا مهمترین رسالت و مأموریتهایی که بعهده این بنیادگذاشته شده عبارتنداز:
۱- شناسایی، تثبیت، تقویم، حفظ و اداره بهینه سرمایه و داراییها۲- انجام فعالیتهای تولیدی و خدماتی در داخل و خارج از کشور۳- اداره بهینه شرکتها و واحدهای تحت پوشش ۴- انجام فعالیتهای حمایتی و عام المنفعه ۵- حفظ و بهرهبرداری از اشیاء، اسناد و آثار تاریخی و موزهای ۶- انجام تحقیقات و تولید دانش فنی و فناوری کاربردی
بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی با بکارگیری مدیران و کارکنان با انگیزه و توانمند، ماموریتهای فوق را در چهارچوب اساسنامه مصوب مقام معظم رهبری و در جهت تامین منافع ذینفعان با اطلاع رسانی به جامعه، به انجام میرساند.
با توکل به خداوند متعال، در مسیر تحقق سیاستهای کلی کشور و اجرای اساسنامه، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی در چشم انداز، نهادی است: برتر در توسعه توان اقتصادی ، خادم در کاهش استضعاف مادی و فرهنگی مستضعفین ، پویا در بهره برداری از استعدادها برای رشد تواناییهای علمی و فرهنگی کشور. این نهاد با حضور موثر در صحنههای اقتصادی ایران و جهان، به افزایش تولید ملی، توسعه فضای رقابتی و دستیابی به اهداف و سیاستهای دولت جمهوری اسلامی ایران، کمک میکند و در هر عرصه فعالیت به دنبال توسعه دانایی، دانش و فن آوری، رضایت مشتریان، رعایت حقوق ذینفعان و تکریم انسانهاست.
آرزو و عزم ما، سربلندی این نهاد به گونهای است که:نام بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، اعتماد برانگیز و افتخار آفرین باشد.
گسترش ارائه خدمات برای کمک به توانمند سازی مستضعفان جهت عبور موفقیت آمیز از نقاط عطف زندگی هدفی است که تاکنون بخوبی دنبال شده است. فعالیتهای اجتماعی بنیاد مجموعه ای از خدمات به منظور کمک به ارتقای سطح زندگی مادی، معنوی و فرهنگی مستضعفان و محرومان جامعه میباشد. گسترش این امر با بهره گرفتن از روش غیر مستقیم میباشد.
به موجب تغییر رویکرد در روند تغییر در طراحی ساختار تشکیلاتی حوزههای واحد اصلی مبنی بر خروج از فعالیتهای اجرایی، کلیه فعالیتهای اجرایی ارائه خدمات به محرومان با توجه به مفاد ماده ۸ اساسنامه مصوب بنیاد، مبنی بر انجام فعالیتهای امدادی و عام المنفعه به منظور کاهش محرومیت مستضعفان در چارچوب تدابیر ابلاغی مقام معظم رهبری از معاونت امور مستضعفان در واحد اصلی بنیاد منتزع شد و بر اساس اتخاذ سیاست برون سپاری در خصوص فعالیتهای اجرایی، به بنیاد علوی منتقل گردید که در این خصوص میتوان بنیاد علوی را به عنوان متولی انجام فعالیتهای اجتماعی در بنیاد نام برد.
به موجب تغییر رویکرد در روند تغییر در طراحی ساختار تشکیلاتی حوزههای واحد اصلی مبنی بر خروج از فعالیتهای اجرایی، کلیه فعالیتهای اجرایی ارائه خدمات به محرومان با توجه به مفاد ماده ۸ اساسنامه مصوب بنیاد، مبنی بر انجام فعالیتهای امدادی و عام المنفعه به منظور کاهش محرومیت مستضعفان در چارچوب تدابیر ابلاغی مقام معظم رهبری از معاونت امور مستضعفان در واحد اصلی بنیاد منتزع شد و بر اساس اتخاذ سیاست برون سپاری در خصوص فعالیتهای اجرایی، به بنیاد علوی منتقل گردید که در این خصوص میتوان بنیاد علوی را به عنوان متولی انجام فعالیتهای اجتماعی وعام المنفعه در بنیاد نام برد.
موضوع فعالیت بنیاد علوی طبق مفاد اساسنامه، انجام فعالیتهای عام المنفعه به منظور کاهش محرومیت در زمینههای بهداشتی، فرهنگی، اجتماعی، کمک به مستمندان میباشد. برنامههای مهم بنیاد علوی در مناطق محروم به منظور محرومیت زدایی و رفع چالشهای موجود، در واقع پر کردن شکافهای فقر و برخورداری همه مردم از رفاه نسبی و رساندن این مناطق به سطحی متعادل است. از جمله مهمترین برنامههای این موسسه، میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
کمک به سازمانها و نهادهای حمایتی، اجتماعی و فرهنگی ۲- توزیع هدایا در سراسر شهرها، روستاها و مناطق محروم کشور ۳- برگزاری اردو برای دانش آموزان مناطق محروم در مراکز فرهنگی ورزشی تحت پوشش ۴- اجرای طرح سلامت جهت بهبود وضعیت تغذیه مادران باردار و شیرده در استانهای محروم ۵- اجرای طرح ارتقاء سطح علمی دانش آموزان پیش دانشگاهی مناطق محروم جهت ورود به دانشگاه ۶- ایجاد صندوق حمایت از دانشجویان مستعد محروم ۷- ارائه خدمات پزشکی به افراد محروم در بیمارستانها و درمانگاههای تحت پوشش ۸- خدمات زیربنائی ۹- شرکتهای تحت پوشش شامل: گروه پزشکی برزویه ، اسکان ایران، شهر صنعتی کاوه، شرکت توسعه تجارت زرفام و گروه پزشکی اراک
بنیاد علوی در سالهای اخیر کمکهای بلاعوض متعددی به مستضعفان نموده است ازجمله: کمکهای بلاعوض بنیاد علوی به مستضعفان طرح ارتقاء تحصیلی دانش آموزان . با عنایت به تفاهم نامه منعقده فیمابین بنیاد علوی و دفترسلامت خانواده، وزرات بهداشت با هدف ارتقاء سطح سلامت تغذیه ای زنان باردار و شیرده نیازمند به تعدادواجدین شرایط به صورت هر دو ماه یکبار سبد ارزاق شامل گوشت، روغن، پنیر، برنج، عسل، شکر، مغز بادام یا پسته، خرما، سویا، لوبیا، عدس، تن ماهی، ماکارونی، کنسرو نخود فرنگی به مادران اهداء میگردد. همچنین این صندوق با هدف افزایش سهم محرومین مستعد در تولید علم، احراز جایگاه برتر علمی، پژوهشی، فرهنگی و سطوح مختلف ملی و بین المللی و ایجاد فضای امن، جهت رشد و بالندگی جامعه هدف در رویارویی احتمالی با هرگونه سستی، انحراف اجتماعی و اندیشههای الحادی و جلوگیری از فرار مغزها، با هدف گسترش خدمات وام و ایجاد تسهیلات در خصوص امور پژوهشی، تألیفی و اختراع و ابداع دانشجویان قدمهای اولیه را در تدوین آیین نامههای مربوطه برداشت .
بخش کشاورزی یکی از بخشهای مهم اقتصاد کشور است و کشاورزان به واسطه نقش تولید کنندگی که دارند میبایست مورد توجه کارگزاران قرار گیرند. حضرت امام خمینی در زمینه اهمیت بخش کشاورزی میفرمایند: ایران کشوری است که باید کشاورزی آن اساس همه کارها باشد. اگر کشاورزان ما باورشان این باشد که ما میتوانیم در کشاورزی به جایی برسیم که صادر کنیم و وابسته به غیر نباشیم بلکه دیگران محتاج میباشند میتوانند. اقتصاد ما باید متحول بشود. اقتصاد وابسته به اقتصاد مستقل تبدیل شود.(صحیفه امام، ج ۶ ص ۴۶۰)
و- سازمان بسیج مستضعفین
اندیشهی دفاع از اسلام با تکیه بر نیروی وفادار تودههای مسلمان در صدر اسلام و با همت پیامبر بزرگوار اسلام پایهریزی شد. دفاع از موجودیت اسلام که در قرآن کریم تحت عنوان آیات جهاد و مبارزه با دشمنان آمده است، با فداکاری مستضعفین جامعه و از جانگذشتگی آنان تحقق یافت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ این سابقهی تاریخی موجب شد تا امام خمینی در پنجم آذر ۱۳۵۸ فرمان تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی یا بسیج مستضعفین را صادر نماید. قابل ذکر است که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان دفاع غیرنظامی با برخی وظایف مشابه با بسیج مستضعفین وجود داشت. قانون سازمان دفاع غیرنظامی در سال ۱۳۵۱ با متن قانون آمادگی ملی و بسیج غیرنظامی مصوبهی ۲۳/۲/۱۳۵۴ مجلس منحلهی شورای ملی ادغام و در سال ۱۳۵۶ ابلاغ شد که این سازمان آمادگیهای لازم را در مأموریتهایی چون کمک به آسیبدیدگان از سیل، زلزله، حوادث طبیعی و غیرطبیعی در افراد داوطلب به وجود میآورد.
اما پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب کاملاً مردمگرا سبب شد تا به منظور حاکمیت مستضعفین و تداوم آن، بسیج شکل بگیرد (ایران پس از انقلاب، ۱۳۷۰). در واقع اعلان و تشکیل بسیج مستضعفین یکی از راهبردهایی بود که از ابتدا با ماهیت دفاع مسلحانهی تودههای مستضعف از موجودیت انقلاب اسلامی در برابر توطئههای دشمنان داخلی و خارجی انقلاب پایهریزی شد. امام ضمن تأکید بر حضور مستضعفان در این بسیج ملی، با واژههای آرمانی آن را «لشکر خدا» معرفی نمودند. «بسیج، میقات پابرهنگان و معراج اندیشهی پاک اسلامی است که تربیتیافتگان آن نام و نشان در گمنامی و بینشانی گرفتهاند. بسیج، لشکر مخلص خدا است که دفتر تشکل آن را همهی مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نمودهاند (صحیفهی امام، ج ۲۱، ۱۹۴(
بسیج مستضعفین برای اجرایی شدن، فرآیندهایی را سپری کرد. ابتدا در ۱۹/۴/۱۳۵۹ به شکل سازمان بسیج ملی به تصویب شورای انقلاب رسید (بسیج در پرتو قانون، ۴۲) که بر اساس این قانون رئیس سازمان بسیج ملی از طرف رهبر یا شورای رهبری منصوب و خطمشی کلی آن توسط شورای عالی دفاع تعیین میشد. اما طی نامهی مورخهی ۲۱/۱۱/۱۳۵۹ نخستوزیر شهید، محمدعلی رجائی بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادغام شد و به عنوان یکی از واحدهای این نهاد در کنار دیگر واحدهای عضو شورای فرماندهی سپاه قرار گرفت. رئیس واحد بسیج مستضعفین سپاه از سوی فرماندهی سپاه تعیین میشد که از رؤسای آن میتوان به حجتالاسلام سالک و حجتالاسلام رحمانی اشاره کرد. در مادهی ۳۵ اساسنامهی واحد بسیج مستضعفین آمده است:
هدف از تشکیل واحد بسیج مستضعفین ایجاد تواناییهای لازم در کلیهی افراد معتقد به قانون اساسی و اهداف انقلاب اسلامی به منظور دفاع از کشور و نظام جمهوری اسلامی و همچنین کمک به مردم هنگام بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه با هماهنگی مراجع ذیربط میباشد» (بسیج در پرتو قانون، ۴۴(
اصل ۱۵۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اهمیت پدیداری بسیج از منظر قانونگذاری را نشان میدهد. در این اصل آمده است: «به حکم آیهی کریمهی «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من