وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پژوهش های انجام شده درباره بررسی سه تیپ شخصیتی «عاقل»، «نادان» و «دیوانه» در حکایات طنز آمیز ...

حکایت دوم مقاله بیست و یکم ۲۱ / ۲ ص ۳۰۱
خواجه ای هنگام جان دادن، جمعی از مردم را فرا خواند و از آنها خواست هر یک برای او کاری انجام دهند تا پس از روبرو شدن اموراتش، با آرامش بم یرد، چون می دانست چیزی از عمرش باقی نمانده با عجله و اضطراب درخواستهایش را مطرح می کرد.
دانلود پروژه
دیوانه ای بر بالین او نشسته بود و این صحنه را می دید به او گفت: تو کوری، چشم نداری این مشغله ای که طی هفتاد سال، آن را ایجاد کرده ای فکر می کنی در این اندک زمان به کلی مرتفع می شود؟ نه بیهوده تلاش نکن . زود جان بده و درد سر را کم کن! در چنین عمر دراز تو چه کار کردی ای بی هنر؟ که حال بیدار شده ای.
اگر قرار است بمیری، با خنده و آرام چون شمع بمیر. این آشوب تا کی ؟ با آرامش جان بده .
اضطرار، خصوصاً در دم مرگ، طنز تلخی دارد؛ عاقبت هر انسان غافلی، قطعاً شبیه اوست. حضور دیوانه در کنار او، با نماد ذهن هشیار و روح معنوی همیشه حاضر در بین غافلین است. پس با خطاب های هجو آمیز و کوبنده، خواجه را تحقیر و البته به آرامش دعوت می کند و به او یاد آور می شود که عمر هفتاد ساله اش را در غفلت و بی خبری به سر برده است. لحن دیوانه خطاب به خواجه در این سخن جالب و گستاخانه است ( هین فرو کن پای و جای ده زود ، جان).این سخن؛ در آن شرایط از نوع “طنز کلام ی” محسوب می‌شود، زیرا مثل نمک بر زخم پاشیدن است؛ سخن آخر دیوانه، دعوت او به آرامش است؛ البته بوی ناامید ی از آن، به مشام می رسد، زیرا قصد دارد به او بفهماند. دیگر برای رسیدگی به کارها، خیلی دیر شده است. خواجه دارای “شخصیت نادان” و دیوانه یک” حکیم” است.
حکایت پنجم مقاله‌ی بیست ویکم ۲۱/ ۵ ص ۳۰۲

 

پیش آن دیوانه شد مردی جوان
ج
  گفت : دارم پیر مردی ناتوان
فاتحه برخوان برای آن ضعیف
ج
  تا شفابخشد خداوند لطیف
ج
چوب را برداشت آن دیوانه زود
ج
  گفت:«بیرون نه قدم، زین خانه زود!
انبیا و اهل گورستان ، همه
ج
  منتظر بشسته اند ایشان همه
ج
تاکسی آن جا رود زین جایگاه   تو چرا می باز گردانی ز راه ؟»
ج

طلب دعا از دیوانه توسط مردم نشانه‌ی احترام ویژه ای است که آنها در میان اجتماع داشتند، همه آنان را به داشتن قلب پاک و رابطه ویژه با خداوند می شناختند چون از جمله خصال دیوانگان عمدتاً بی‌پروا سخن گفتن و مبارزه با ظالمین و صاحب مقامان، آن هم بدون ترس است؛ این گروه مورد خشم و نفرت حکما بوده اند و معمولاًطرد می شوند.
زندانی شدن ، نگه داری شدن در بیمارستان های مخصوص ، رانده شدن به خرابه ها و گورستانها از جمله اقدامات مبارزانی و دفاعی در مقابل این جناح معترض همیشه حاضر است. چوب برداشتن دیوانه نا متعارف و عامل ایجاد موقعیت طنز است، سخن گفتن از انتظار اهل قبور جهت مردن سایر مردم نیز طنز آمیز و جالب است چون دارای آرایه‌ی مبالغه است و این آرایه‌ نیز در ایجاد طنز بسیار نقش عمده ای دارد. بیت آخر هم شیرینی خاصی دارد؛ جوان عاقل طالب دعا در این بیت به شخصزت نادانی مبدل می شود که در برابر دیوانه و علت کارهای او حیران می مانددیوانه می گوید تو با فاتحه‌ای می خواهی طلب شفا کنی و او را از راه بازگردانی، این دیدگاه مثبت به مرگ قابل ستایش است که مخصوص دیوانه هاست.
حکایت ششم مقاله بیست و یکم ۲۱ و ۶ ص ۳۰۲ [ در نکوهش پادشاهان و دنیامداران]

 

بود بهلول از شراب عشق هست
ج
  بر سر راهی مگر بر پل نشست

فایل ها درباره بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ...

۳

 

در این تحقیق متغیر کنترل رفتاری ادراک شده توسط سازه هایی مانند تمرکز بیشتر روی فعالیت های کارآفرینانه در سال آینده، اقدام به تاسیس یک کسب و کار جدید در صورت دراختیار داشتن منابع کافی و تبدیل شدن به فردی کارآفرین در صورت اراده نمودن سنجیده خواهد شد.

 

 

 

قصد کارآفرینانه

 

۴

 

در این تحقیق متغیر قصد کارآفرینانه توسط سازه هایی مانند تاسیس یک کسب و کار جدید پس از پایان تحصیلات، تلاش در جهت راه اندازی کسب و کار فردی، دانستن تمام جزییات مربوط به مانند تاسیس یک کسب و کار جدید و در سر داشتن هدفی چون تبدیل شدن به فردی کارآفرین سنجیده خواهد شد.

 

 

 

۱-۹ قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق از عمده مواردی است که مشخص مینماید محقق از لحاظ موضوعی، مکانی، زمانی، تحقیق را به چه صورتی انجام داده است.
۱-۹-۱- قلمرو موضوعی
این تحقیق در قلمرو علم مدیریت و از شاخه بازرگانی بوده که به بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان می پردازد.
۱-۹-۲- قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق حاضر، شهرستان رشت می باشد که در آن، دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت مورد مطالعه قرار گرفتند.
۱-۹-۳- قلمرو زمانی
قلمرو زمانی این تحقیق سال ۱۳۹۲ می باشد. همچنین فرایند توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها، طی مدت ۳۰ روز به اتمام رسید.
فصـل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
عصر ما عصر شتاب و سرعت، دگرگونی و تغییر است. موج این تغییرات، زندگی همه ما را خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر قرار می‌دهد. از این رو جامعه ایی در جهت سازگاری با تغییرات و رقابت جهانی پیشتاز خواهد بود که از نیروی انسانی ماهر و متخصص و خلاق برخوردار باشد (صمدی و اصفهانی، ۱۳۸۶). رشد سریع جمعیت و افزایش نرخ بیکاری به ویژه در میان دانش آموختگان از جمله چالشهایی است که جامعه ما درگیر آن است. در شرایط کنونی یکی از عواملی که سبب دگرگونی چهره اقتصادی، اجتماعی و صنعتی یک کشور می‌شود، فعالیتهای کارآفرینانه، برخورداری از روحیه کارآفرینانه و در نهایت کارآفرینی انسان است (۲۰۰۳، Antoncic and Hisrich). در عصر حاضر که با افزایش جمعیت، جوامع و سازمان ها به سرعت در حال گسترش و سرعت هستند و در پی آن، پیچیدگی آن‌ها نیز رو به فزونی است، کارآفرینی در یک تعامل چند سویه‌ یعنی هم در مفهوم ایجاد اشتغال، هم در مفهوم ایجاد تحول از راه نوآوری ها و بهبود فرآیندها و هم به عنوان عامل کلیدی در رشد و توسعه اقتصادی، به شدت مورد نیاز است. حتی می‌توان بحث کارآفرینی در عصر مدرن امروزی یکی از اصلی ترین راهبردهای بنیادی هر کشور محسوب می‌شود (ناهید، ۱۳۸۸). سه دلیل مهم برای توجه به مقوله کارآفرینی، تولید ثروت، تولید تکنولوژی و اشتغال مولد است (کاراد، ۱۳۸۶).
دانلود پایان نامه
۲-۲- کارآفرینی
کارآفرینی، خلق کسب و کار، هدایت منابع، تبدیل فرصت‏ها به دستاوردها و ارائه محصولات جدید است که سبب خوداشتغالی، دیگر اشتغالی و یا ایجاد ارزش افزوده می‏شود. کارآفرین کسی است که با بهره‏گیری از منابع موجود، به‏کارگیری خلاقیت، شناخت فرصت‏ها و پذیرش ریسک‏ها به ایجاد یک کسب و کار می‏پردازد (سالازار، ۱۳۷۶). کارآفرینی ریشه‏ای به درازای تاریخ دارد. کارآفرینی مفهومی عینی و عملی است که همزمان با آغاز زندگی انسان بر روی زمین و تلاش برای کسب درآمد و تامین مایحتاج زندگی پا به عرصه وجود گذاشته است. با این وجود، توجه آکادمیک به مفاهیم این دانش سابقه چندانی ندارد (سعیدی و مهتدی، ۱۳۷۸). کانتیلون به عنوان بنیانگذار واژه کارآفرینی، خود اشتغالی را کارآفرینی می‏داند. از دیدگاه وی، کارآفرین سازمان‏دهنده‏ بنگاه اقتصادی است و در عملکرد تولید و توزیع آن نقش محوری دارد (احمد پور، ۱۳۸۴). در سال ۱۸۴۸ واژه کارآفرینی (Entreprenerurship) توسط جان استوارت میل در زبان انگلیسی ترجمه شد. وی عمل کارآفرین (Entreprener) را شامل هدایت، نظارت، کنترل و مخاطره‏پذیری می‏دانست و عامل متمایزکننده مدیر و کارآفرین را مخاطره‏پذیری معرفی کرد. بنابر تعریف واژه‏نامه دانشگاهی وبستر، کارآفرین کسی است که متهد می‏شود مخاطره‏های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند . ژوزف شومپیتر، استاد دانشگاه هاروارد معتقد بود که کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیب‏های تازه از مواد. از دیدگاه شومپیتر نوآوری ملاک کارآفرینی است (سالازار، ۱۳۷۶). برخی نیز از ریسک‏پذیری یا مخاطره‏پذیری همچون عامل کلیدی برای تعریف کارآفرینان استفاده می‏کنند. اقتصاددانان نیز بر این عقیده‏اند که کارآفرینی فقط یک فعالیت اقتصادی نیست، بلکه یک پدیده فرا اقتصادی است و در اصل دارای ماهیت اقتصادی نمی‏باشد (قمبرعلی و زرافشانی، ۱۳۸۷). بعضی هم کارآفرینی را به معنای آگاهی از فرصت‏های سودآور کشف نشده دانسته‏اند (Kirzner, 1979).
۲-۳- ویژگی های کارآفرینان
دئو (۲۰۰۵) کارآفرین را از دو دیدگاه متفاوت تعریف می نماید: از دید یک اقتصاددان و از دید یک روانشناس.
از دید یک اقتصاددان، یک کارآفرین کسی است که منابع و نیروی انسانی و مواد و سایر دارایی ها را ترکیب می نماید، به گونه ای که ارزش آنها افزایش یابد و کسی که تغییر ایجاد می کند، نوآوری می نماید و تقاضای جدید ایجاد می نماید. از دید روانشناس، یک کارآفرین کسی است که به طور خاص به واسطه برخی نیروها مثل نیاز به کسب و به دست آوردن، آزمودن، عمل نمودن و شاید فرار از قدرت دیگران هدایت می شود. در حالیکه کارآفرینان وجوه اشتراک زیادی دارند، از بسیاری جهات نیز متفاوت می باشند. یک مجموعه معین از ویژگیها و رفتارها وجود ندارد که هر کارآفرینی آن را دارا باشد. آن چیزی که در شرایط مختلف لازم می باشد، به ترکیبی از بازیگران کلیدی و نحوه ایجاد و حذف فرصتها و کمبودها و نقاط قوت موسسان وابسته است. با این وجود، مطالعاتی نیز نشان دهنده وجود یک مجموعه مشترک از ویژگیها در کارآفرینان می باشد. برخی از این ویژگیهای کلیدی که در یک کارافرین موفق موجود باید باشد عبارتند از نوآوری، ابتکار، محرک های روانی موفقیت، تمایل به ریسک پذیری حساب شده، انعطاف پذیری و رقابت جویی (Johnston et al, 2009). شخصیت از ملزومات کارآفرینی است توسعه کار آفرینی نیازمند تربیت افراد کارآفرین می‌باشد. در سرتاسر دنیا مراکز مختلفی برای آموزش و کارآفرینی وجود دارد. اگرچه برخی از افراد روحیه کارآفرینی بیشتر را وابسته به تحولات زندگی افراد در طول سالیان مختلف می‌دانند ولی این تناقضی با آموزش کارآفرینی ندارد. در آموزش کارآفرینی بایستی افرادی که بصورت بالقوه از روحیه کارآفرینی برخوردارند انتخاب شده و سپس شخصیت‌شان به فعلّیت برسد. نقش دولت در توسعه کارآفرینی، علاوه بر ایجاد بسترهای سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و حمایتی از کارآفرینی، شناسایی، آموزش و هدایت فعالیت‌های کارآفرینانه است.(Ward, 2004) روایگما و ونتر (۲۰۰۴) نتیجه گرفتند که ویژگیهایی مانند تعهد، اعتماد به نفس، سرسختی، نیاز به کسب، فرصت سازی، ابتکار، مسئولیت پذیری، توانایی حل مشکل، توانایی ساخت تیم در کارآفرینان مشترک است. هوروث و همکاران (۲۰۰۵) براساس مطالعاتی که برروی افراد کارآفرین موفق انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که نتیجه گیری کلی در مورد ویژگیهای این افراد سخت می باشد. ما و تان (۲۰۰۶) بیان می نمایند که تلاش برای تعیین ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی یک کارآفرین محکوم به شکست است، زیرا برای هر تعریف سنتی ازتیپ کارآفرینانه، مثالهای نقض متعدددی که آن تئوری را تکذیب می نماید وجود دارد. آنها چنین بحث می نمایند: زمانی که عوامل محیطی نمی توانند مستقل از عوامل روانشناختی بررسی شوند، دیدگاه کلی از کارآفرینی ناکافی است. کارآفرینان نه تنها به وسیله وی‍ژگیهای شخصیتی قابل شناسایی هستند، بلکه به اندازه آنچه که آنها هستند، آنچه که یک کارآفرین انجام می دهد نیز مهم است. بنابراین ضروری است که کارآفرین را به صورت یک شکل رفتاری در نظر بگیریم و نه تنها به صورت مجموعه ای از ویژگیهای مشترک. برخلاف صاحبان و مدیران سنتی کسب و کارها که به واسطه منابع تحت اختیارشان شناخته می شوند، کارآفرینان دارای جهت گیری استراتژیک بوده و به دنبال فرصتها هستند. پیتر دراکر بیان می کندکه کارآفرینی یک شکل رفتاری است که به وسیله تمرین نوآوری سیستماتیک، که عبارتست از تحلیل سیستماتیک فرصتها و جستجو برای تغییراتی که عامل نوآوری می شوند آموخته می شود. این نشان می دهد که کارآفرینان کسانی هستند که این رفتار را بروز می دهند و به صورت سیستماتیک فرصتهای ناشی از تحولات را جذب و تحلیل می نمایند و سپس دانش تجربی خود را بر اساس آن می سازند (Mcquaid, 2002).
۲-۴- روحیه کار آفرینی
از مباحث مهم در کارآفرینی، ایجاد و پرورش روحیه کارآفرینی در اعضا توسط سازمان‌ها است. بعبارت دیگر، سازمان‌ها می‌توانند با برنامه‌های آموزشی انگیزه پیشرفت، مخاطره پذیری، استقلال، خلاقیت و سایر اجزای کارآفرینی را در فرد پرورش دهند و به سمت سازمان کارآفرین حرکت کنند. درباره علل کارآفرینی می‌توان به سه رویکرد متفاوت در این زمینه اشاره کرد: ۱) رویکرد شخصیتی ۲) رویکرد دموگرافیک ۳) رویکرد نگرشی. اما توجه اصلی بیشتر مطالعات به رویکرد نگرشی می‌باشد که اجزای نگرش کارآفرینانه در این پژوهش عبارتند از:
انگیزه پیشرفت: عبارت است ازتمایل از انجام کار در استانداردهای عالی برای موفقیت در موقعیت‌های رقابتی
خلاقیت: توانایی خلق ایده‌ای جدید
ریسک پذیری: عبارت است از پذیرش مخاطره‌های معتدل که می‌توانند با تلاشهای شخصی مهار شوند
استقلال طلبی
کنترل درونی: یعنی اینکه شکست‌ها و پیروزیهای خود را به خودش ربط دهد، نه به عوامل بیرون از خودش.
پژوهشهایی در این زمینه انجام پذیرفته است که از جمله: زامپتاکس و همکاران (۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان سیر کارآفرینی در سازمان‌ها دریافتند که کارمندانی که سطح بالایی از حمایت سازمانی را دریافت می‌کنند به سازمانشان متعهد تر هستند و عملکرد بهتری ارائه می‌دهند. راشید (۲۰۰۰)، در پژوهشی با عنوان نقش آموزش برافزایش نگرش‌ها و خصوصیات کارآفرینانه دریافت که افرادی که تحت تاثیر آموزش‌های خاص کارآفرینی قرار گرفته به نحو قبل ملاحظه، نمرات بالاتری در انگیزه پیشرفت، مرکز کنترل درونی، عزت نفس و خلاقیت را به خود اختصاص داده اند. بدری (۱۳۸۴) نیز ضمن بررسی قابلیت‌های کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه اصفهان خلاقیت، انگیزه پیشرفت، اعتماد به نفس و منبع کنترل درونی را از ویژگیهای اصلی کارآفرینان معرفی می‌کند. صمدی و شیرزادی اصفهانی (۱۳۷۶) به بررسی رابطه جو سازمانی مدرسه با روحیه کارآفرینی دانش آموزان در مدارس اصفهان پرداخته‌اند و نتیجه گرفتند که بین جو سازمانی و روحیه کارآفرینی رابطه مثبت و معنی داری و جود دارد. خدمتی (۱۳۷۹) به بررسی، زمینه‌های بروز و پرورش کارآفرینی در دبیرستان‌های پسرانه دولتی کارو دانش شهرستان کرج از نظر مدیران، معلمان و دانش آموزان پرداختند. کدیور (۱۳۷۸) ضمن بررسی جو سازمانی مدارس راهنمایی شهر تهران، اذعان داشت که جو مدرسه به عنوان بستری برای رشد شخصیت دانش آموز و روحیه کارکنان دارای اهمیت است. موسوی (۱۳۸۳)، به بررسی رابطه جو سازمانی با فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مازندران پرداخت. نتیجه نشان داد که بین جو سازمانی و فرسودگی شغلی کارکنان رابطه و جود دارد. هر چه جو مطلوب تر درک شود، سطح فرسودگی شغلی کاهش می‌یابد.
۲-۵- سه موج در کارآفرینی
تا دهه ۱۹۸۰ سه موج وسیع، کارآفرینی را به جلو هدایت کرده است:
موج اول. انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها، چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیو های سریع خلق ثروت که از اواسط دهه ۱۹۵۰ شروع شد.
موج دوم. این موج شامل ارائه رشته های آموزش کارآفرینی در حوزه های مهندسی و بازرگانی است که از دهه ۱۹۶۰ به پا شد.
موج سوم. این موج شامل افزایش علاقه مندی دولتها به تحقیقات بیشتر در زمینه کارافرینی و بنگاههای کوچک، نشر آموزشها به شاخه های دیگر علوم اقتصادی، روانشناسی و مدیریتی، تشویق رشد شرکت های کوچک و انجام تقیقات در خصوص نوآوریهای صنعتی است که از اوائل دهه ۱۹۸۰ آغاز شد (حسینی، ۱۳۸۶).
لذا کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند.
۲-۶- کارآفرینی و ابعاد فرهنگ
فرهنگ یک جامعه نیروی عمده‌ای است که افکار، ارزش ها، اعتقادات و فعالیت‌های مردم را تعیین و تعریف می‌‌کند. مرور ادبیات کارآفرینی نشان می‌‌دهد که نرخ فعالیت کارآفرینی در کشور‌های مختلف به دلایل محیطی‌و فرهنگی‌ متفاوت می‌‌باشد. فرهنگ هایی که برای فعالیت‌های کار آفرینی نظیر ریسک پذیری و تفکر خلاق و مستقل ارزش قایل هستند، احتمال بروز و گسترش نوآوری و ایجاد کسب و کار جدید را افزیش می دهند، در حالیکه فرهنگ هایی که علایق گروهی را تقویت می کنند برای بروز نرخ‌های بالای نو آوری و کار آفرینی مستعد نیستند (۱۹۹۲ ،Herbig). لی‌ و پیترسون (۲۰۰۰) بیان می کنند که حتی در یک محیط حمایتی هم، فرهنگی‌ که فعالیت‌های کارآفرینی را حمایت و تشویق نماید ضروری می‌باشد. بنابراین داشتن یک درک کلی ‌از ارزش‌های فرهنگی ‌برای افزایش دانش درباره عواملی که به رفتار کارآفرینی کمک می‌‌کند، حیاتی‌ می‌باشد. به علت اینکه فرهنگ به طور ذاتی یک پدیده پیچیده است، محققان معمولا آن را با بهره گرفتن از یک مجموعه ابعاد توصیف می‌کنند (۶۰۲، ۲۰۰۹ ، Liñán & Chen). در یک مطالعه گسترده شامل ۷۲ کشور، هافستد (۱۹۸۰) چهار بعد ارزش‌- محور فرهنگ را که برای توصیف و بیان رفتار در گروه‌های اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرند، تعیین و تعریف کرد. این ابعاد عبارتند از: فاصله قدرت، فردگرایی، مردانگی، ابهام گریزی. سپس هافستد و باند (۱۹۸۸) یک بعد پنجم هم تحت عنوان بعد بلند مدت در مقابل کوتاه مدت به این مجموعه اضافه کردند. ابعاد فرهنگی هافستد به عنوان یک مرجع در بیشتر تحقیقات انجام شده در زمینه ارتباط فرهنگ و کارآفرینی مورد استفاده قرار گرفته است (۶۶ ،۲۰۰۶ ،Baughn et al). بر اساس یافته‌های تحقیقاتی‌، به طور کلی‌رفتار کارآفرینی در فرهنگ هایی با سطوح بالای فرد گرایی و مردسالاری و سطوح پایین فاصله قدرت و ابهام گریزی تسهیل می شود. ولیکن یافته‌ها در این زمینه هماهنگ نیستند و بعضی ‌مطالعات، نتایج متفاوت به دست آورده اند. مثلا آکس و همکاران، هافستد و همکاران گزارش کردند که سطوح بالاتر ابهام گریزی و سطوح پایین تر فردگرایی با سطوح بالاتر خوداشتغالی مرتبط هستند. اما موریس، آویلا و آلن (۱۹۹۳) بیان کرد که یک رابطه منحنی شکل بین فردگرایی، ‌جمع گرایی و کارآفرینی وجود دارد. آنها  خاطرنشان کردند که هم فردگرایی بالا و هم جمع گرایی بالا می‌‌توانند برای نوآوری به طور غیرمعمول عمل کنند. بعضی‌ مطالعات هم نشان می دهند که فرهنگ‌های با سطوح بالاتر فردگرایی و فاصله قدرت سطوح بالاتری از نوآوری دارند (۲۷۳ ،۲۰۰۴ ،Franke and Lüthje). مطالعات ذکر شده نشان داد که فردگرایی، جمع گرایی و فاصله قدرت بر کارآفرینی تاثیر می گذارند، ولیکن عمدتا مشخص نیست که این ابعاد فرهنگی ‌چگونه و در چه جهتی رفتارهای کارآفرینانه را تحت تاثیر قرار می دهند. بونکن و همکاران (۲۰۱۰) معتقدند که مسیر تاثیر این ابعاد فرهنگی ‌بر روی قصد کار آفرینانه برای ایجاد یک کسب و کار جدید هنوز نامشخص می‌باشد و نیاز مبرم به انجام تحقیق در این زمینه احساس ‌می شود (۲۷۲ ،۲۰۱۱ ،Díaz-García. and Jiménez-Moreno).
فردگرایی- جمع گرایی. بعد فردگرایی- جمع گرایی اشاره به رابطه بین فرد و اجتماع در یک جامعه مشخص دارد. این مقیاسی است که نشان می دهد هویت و خود‌انگاره یک فرد به چه میزان با گروه‌های درون جامعه مرتبط می باشد. فردگرایی را می توان بدین گونه تعریف نمود: میزانی که افراد جامعه ترجیح می دهند به تنهایی کار کنند، وظایفشان را به تنهایی انجام دهند، وظایفشان را بهتر از دیگران انجام دهند، خود اتکا باشند، و خودشان را منحصر به فرد تصور نمایند (۲۰۰۵ ،Hofstede and Hofstede). فرهنگ‌های فردگرا به توسعه فردی و پیشرفت شخصی اولویت می دهند. در این جوامع، ارزش‌ها و اهداف فردی تعیین کننده‌های اصلی‌ رفتار و هویت فرد می‌‌باشند. آنها بیشتر بر آزادی و استقلال فردی تاکید می کنند و خوداتکایی و عزت نفس فرد را پرورش می‌‌دهند. جوامع فردگرا برای آزادی فردی به عنوان راهی‌برای بهبود کیفیت زندگی ‌فرد ارزش فراوان قایل می‌‌شوند و بیشتر رقابت-محور و موفقیت-‌محور می باشند. در نتیجه رفتار کارآفرینانه مستقل از طرف هنجارهای اجتماعی به عنوان وسیله‌ای جهت دستیابی ‌به اهداف فردی مورد ارزش واقع شده و حمایت می‌‌شود. بنابراین، افراد بسیاری تمایل دارند که جذب کارآفرینی شوند و از آن به عنوان وسیله‌ای جهت دنبال کردن اقبال و رفاه فردیشان بهره بگیرند. در مقابل، در جوامع جامعه گرا، ارزش‌ها و اهداف فردی قالب هستند و نگرش‌ها و آرزهای فردی از ارزش ها، هنجارها، اهداف گروهی و گروه‌های اجتماعی همانند خانواده  مشتق می‌‌شوند و سازمان و کلاس اجتماعی بر فرد برتری دارند، در نتیجه هویت فردی عمدتا از عضویت گروهی نشأت میگیرد تا ویژگی‌های فردی. مردم در جوامع جمگرا زمانی ‌اساس پیشرفت و موفّقیّت می‌کنند که به یک هدف گروهی دست پیدا کنند. در این جوامع، امنیتی که از گروه یا عضویت سازمانی حاصل می شود بسیار مهم است و وفاداری به گروه‌های اجتماعی ارج نهاده می‌‌شود. بنابراین این جوامع کمتر احتمال دارد که به تلاش‌های کارآفرینانه فردی بها داده شود و افراد آرزو و اشتیاق چندانی به نقش کار آفرین ندارند. به همین دلیل احتمال دارد که سطح فعالیت کار افرینانه در این جوامع کاهش یابد (۲۰۰۴ ،Russell). پژوهشهای قبلی رابطه مستقیمی بین فرد‌گرایی-‌جمع گرایی و کارآفرینی پیدا کردند. سطح بالای کارآفرینی در یک جامعه مشخص منجر به یک فرهنگ کارآفرینی مساعدتر می‌‌شود (۲۰۰۰ ،Lee and Peterson) و در نتیجه موجب ایجاد یک نگرش مثبت نسبت به کار آفرینی می گردد (۲۰۰۷ ،Basoo et al). نتایج مطالعه مولر و توماس (۲۰۰۱) نشان داد که فرهنگ‌های فردگرا، کنترل درونی و نوع آوری بیشتری نسبت به فرهنگ‌های جمع گرا دارند.از طرف دیگر بعضی‌از پژوهشگران بیان می کنند که ممکن است جمع گرایی ارزش‌های کارآفرینی را ارتقا دهند (۲۰۰۳ ،Sivakumar & Nakata). سن مطرح کرد که اگر چه فردگرایی منجر به ایجاد کسب و کار نوین می شود، اما این ارزش‌های جمع گرایی است که اجازه می دهد یک سازمان (یا فرد) از منابع خودش به بهترین وجه استقاده کند. او پیشنهاد می کند که هم فردگرایی و هم جمع گرایی برای موفقیت کارآفرینی ضروری هستند. موریس و همکاران در مطالعه خود فقط جمع-گرایی و فردگرایی را در سه کشور آمریکا، آفریقای جنوبی و پرتغال مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که این بعد نه تنها در درک رفتار کارآفرینی در سطح ملی مهم است، بلکه همچنین در سطح شرکتها هم مهم است. آنها یک رابطه منحنی وار بین کارآفرینی و فردگرایی پیدا کردند. بیشترین سطح کارآفرینی در سطوح متوسط فردگرایی وجود داشت. جمع گرایی یا فردگرایی بالا در سطح سازمانها سطوح کمتری از فردگرایی را موجب می شد (۲۸۲ ،۲۰۰۹ Schwarz et al). بونکن و همکاران (۲۰۰۲) تاثیر عوامل فرهنگی را بر انگیزشگرها و مقاصد کارآفرینی دانشجویان لهستان و آلمان مورد پژوهش قرار دادند. این پژوهشگران متغیرهای فردگرایی و جمع گرایی را به صورت دو متغییر جداگانه در سطح فردی مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که در بین دانشجویان آلمانی، فردگرایی تاثیر مثبتی بر قصد دانشجویان برای ایجاد کسب و کار جدید دارد، اما جمع گرایی فاقد تاثیر بر قصد کارآفرینانه آنان بود. در لهستان، فردگرایی و جمع گرایی اثر مثبتی بر انگیزشگرهای کارآفرینی داشتند، اما آنها فاقد تاثیر معناداری بر قصد کارآفرینانه این دانشجویان بودند. در نتیجه، فردگرایی و جمع گرایی ضرورتا دو قطب مخالف یک پیوستار نیستند، بلکه آنها دو مشخصه جدا هستند که می توانند در کنار همدیگر در یک فرهنگ معین وجود داشته باشند و در آن جامعه کمتر یا بیشتر مورد تاکید قرار گیرند (۲۰۰۹ ، Oyserman et al).
فاصله قدرت. فاصله قدرت مربوط به راه حلهای مختلفی می باشد که برای حل مشکل اساسی نابرابری انسانی وجود دارد. فاصله قدرت نشان می دهد که میزان تحمل اعضای یک جامعه در برابر سلسله مراتب یا روابط نابرابر و توزیع نابرابر قدرت (جامعه کثرت گرا در مقابل جامعه نخبه گرا) چه میزان می باشد. به عبارت دیگر، مردم در فرهنگ هایی که سطح بالایی از فاصله قدرت را دارند، تفاوته ا و فاصله های طبقاتی را راحتتر می پذیرند و با آن کنار می آیند. در چنین جوامعی کارآفرینان بالقوه در گروه های پایین جامعه به سختی می توانند از فرصتهای سودآور بهره بگیرند و دسترسی آنها به منابع، مهارتها و اطلاعات کاهش می یابد. در مقابل، در فرهنگ هایی که فاصله قدرت کم می باشد، بر کاهش نابرابری بین طبقات مختلف و حقوق برابر برای همه اعضای جامعه تاکید می شود. در این جوامع احتمال اینکه سطوح بالاتری از فعالیتهای کارآفرینی وجود داشته باشد بیشتر است، زیرا بیشتر مردم دسترسی نسبتا راحت تری به منابع، مهارتها و اطلاعات لازم برای ایجاد و توسعه یک فعالیت یا کسب و کار جدید دارند (Russell, 2004). از لحاظ تجربی، رابطه بین فاصله قدرت و فعالیت کارآفرینی متناقض است. برای مثال، بونکن و همکاران (۲۰۰۹) دریافتند که فاصله قدرت تاثیر منفی بر انگیزشگرهای کارآفرینی در بین دانشجویان آلمانی دارد، اما تاثیر مثبتی در بین دانشجویان لهستانی دارد. آنها یک رابطه معنی دار بین فاصله قدرت و قصد کارآفرینانه دانشجویان دو کشور به دست نیاوردند. بنابراین آنها نتیجه گرفتند که فاصله قدرت اثرات گوناگونی در فرهنگهای مختلف دارد. بعضی محققان مطرح کرده اند که فاصله قدرت می تواند به طور مثبتی فعالیت کارآفرینی را متاثر سازد، زیرا تنها راه موجود برای استقلال و بالا بردن موقعیت قدرت فرد، آن است که وی تبدیل به یک کارآفرین شود (Zhao et al, 2010). از طرف دیگر، بعضی محققان بیان می کنند که فعالیت کارآفرینی باید در کشورهایی که سطح فاصله قدرت پایین است، بیشتر باشد، فاصله قدرت بالاتر همراه با حفظ وضع موجود می باشد. بنابراین ابتکار و نوآوری از طریق کسب و کار جدید خیلی مورد پذیرش قرار نمی گیرد. همچنین در این نوع جوامع، منابع و اطلاعات به صورت نابرابر توزیع می شود و همین امر باعث می شود که هم فرصتهای شغلی ارزشمند موجود و هم کشف فرصتهای شغلی ارزشمند جدید کاهش یابد (Haytone et al, 2002). سطوح پایین تر فاصله قدرت به طور مثبتی ویژگی های کارآفرینانه را نظیر اعتماد به نفس و خلاقیت را تحت تاثیر قرار می دهد (Naktiyok et al, 2010). سطح پایین تحمل روابط نابرابر منجر به ایجاد یک فرهنگ کارآفرینانه می شود و متعاقبا بر نگرش افراد نسبت به کارآفرینی و قصد کارآفرینانه آنان اثر مثبت دارد. شین گزارش داد که فاصله قدرت یک تاثیر منفی بر نوآوری دارد و در نتیجه سطح پایین تر قصد کارآفرینانه افراد را موجب می شود (Lee and Peterson, 2000).

پایان نامه درباره مقایسه-سبک های-یادگیری-و-تسلط-ربع های-مغزی-دانش آموزان-عادی-و-ناتوانی-یادگیری- فایل ۶

ربعA (نظری): قسمت منطقی تفکر هر شخص؛ سربرال چپ و بالا ([۹۷]LC)

 

 

 

سازماندهی، ساختن و مرتب کردن محتوا؛ ارزیابی و آزمایش کردن نظریهها؛ کسب مهارتها از طریق تمرین

 

زنجیرهای، سازمانیافته، برنامهریز، جزئیات، ساختاریافته: انجام اقدامات پیشگیرانه؛ برقراری

 

ربعB (سازمان دهنده): قسمت حفظی تفکر هر شخص؛ لیمبیک چپ پایین (LL[98])

 

 

 

صحبت کردن و با دیگران در مورد ایدهها؛ اصلاح تجربیات خویش؛ متحرک و با احساس؛ هماهنگ کننده/ برقراری ارتباط ثمر بخش؛ درگیری هیجانی

 

هیجانی، بین فردی، بر پایه احساس، جنبشی، حساس و حمایتی، بیانگر؛ تا حد زیادی اجتماعی، پر حرف؛ شبیه به معلم

 

ربعC (بشر دوستانه): قسمت احساسی تفکر هر شخص؛ لیمبیک راست و پایین (RL[99])

 

 

 

بکار بردن ابتکار عمل؛ کشف کردن نیروهای بالقوه؛ استناد به بینش؛ خود اکتشافی؛ ساختن مفاهیم.

 

دیداری، شهودی، یکپارچه، ترکیب کردن، کلگرا، ابتکاری، کنجکاو، بیپروا؛ آزاد؛ استنباطی؛ تصوری؛ خطر کردن

 

ربعD (خلاق): قسمت آزمایش هر شخص؛ سربرال راست بالا (RC[100])

 

 

 

توضیح ربعها و ترجیحات یادگیری هر فرد بر اساس مدل مغزی هرمن

نمودار چهار ربع مغزی هرمن که بیشترین سطح تسلط هر ربع را نشان میدهد
یک مفهوم کلیدی در مدل هرمن توجه به تسلط است که یک تمایل به استفاده از یک الگوی معین، ترجیح بر دیگر ربعها را استدلال میکند. در این باره ترجیح چیزی شبیه دست خط است. فرد دست راست یک ترجیح برای دست راست دارد اما در رویداد صدمه یا از دست دادن دست راست میتواند استفاده کردن از دست چپ را بیاموزد. آنچنان که در مدل هرمن نشان داده خواهد شد اگر بالاترین نمره شخص در ترجیح برای ربع مغزی A است شما میتوانید به عنوان یک شخص منطقی، تحلیلی و کمی توصیف شوید. اگر بالاترین نمره شما در ترجیح برای ربع مغزی B است، شما احتمالاً یک شخص جزئینگر، برنامهریز، عمل گرا و خوب سازمان دهنده هستید. یک نمره بالا در ترجیح برای ربع مغزیC شرح میدهد که شما با احساسات، هم در خودتان و هم در دیگران سر و کار دارید. شما تمایل دارید تا هیجانی و همدرد باشید و ترجیح میدهید در گروه کار کنید. سرانجام اگر شما یک شخص با ترجیح ربع مغزی D هستید شما احتمالاً تصوری، خلاق و نوآور هستید. شما اغلب در بدست آوردن یک تصویر بزرگ برتری دارید اما شما ممکن است دشواریهایی در بیان ایدههایتان به دیگران داشته باشید (هلم و کرایان، ۲۰۰۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه
کلماتی که ربع مغزی D را بیشتر بیان میکنند عبارتند از: هنرمند، مبتکر، کلنگر، تخیلی، ترکیبکننده و خیالپرداز. آنها افرادی دارای ایده در یک تیم هستند و از ایدههای قابل استنتاج از چند منبع برای خلق چیزی جدید ناشی از ترکیب آن لذت می برند. (کی ویسوکی، ۱۳۸۱) متفکران ربع D اغلب بشر دوستانی هستند که یادگیری مشارکتی و بحث گروهی را ترجیح میدهند. آنها اغلب دیداری، تخیلی، فضایی، انعطافپذیر و شهودی هستند. متفکران ربع D اغلب با امکانات، ابداعات و طرح راهبردی سر و کار دارند. همانند یادگیرندگان، این متفکران در عوض جزئیات، تصاویر بزرگ را جستجو میکنند. آنها تصاویر را به لغات ترجیح میدهند و مسائل با انتهای باز را انجام میدهند (هریس، سادوسکی، برکمن، ۲۰۰۶. لامزدین، ۱۹۹۹).
در این باره ترجیح چیزی شبیه دست خط است. فرد راست دست یک ترجیح برای دست راست دارد اما در رویداد صدمه یا از دست دادن دست راست می‌تواند استفاده کردن از دست چپ را بیاموزد (هلم و کرایان[۱۰۱]، ۲۰۰۰). همان طور که در چپ دست یا راست دست بودن، تسلط مغز طبیعتاً بین دو نیمکرۀ مغز و احتمالاً در یکی از ساختارهای سربرال و لیمبیک اتفاق می‌افتد. چهار سبک تفکر از ترکیب تسلط چپ یا راست، لیمبیک یا سربرال سرچشمه می‌گیرد که نتیجۀ هرکدام در تفکر و خصوصیات رفتاری کاملاً متفاوت است (هرمن، ۱۹۹۰، ۱۹۹۹؛ چورچیل[۱۰۲]، ۲۰۰۸).
اسچکد[۱۰۳] و پتوین[۱۰۴] (۱۹۸۰) نسخه اولیه ابزار سنجش هرمن را برروی یک گروه ۱۲ نفری از دانشجویان حسابداری و ۱۲ نفر از دانشجویان هنر با بهره گرفتن از فنون بازخورد حیاتی EEG مطالعه کردند. آنها دریافتند که ابزار هرمن به درستی، تسلط نیمکره‌های مغزی چپ و راست را مورد سنجش قرار می‌ دهد. نتایج تجربی بیان میکند که حسابداران و هنرمندان شیوه‌های شناختی بسیار متفاوتی دارند که به صورت فیزیولوژیکی ظاهر می‌شوند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهدکه افراد نمونه در هریک از این دو فرایند شغلی اطلاعات را به صورت بسیار متفاوتی در مسیر شغلی انتخاب ودر تسلط نیمکره ایشان بازتاب می‌کنند (اسکچد و پتوین، ۱۹۸۱؛ ندهرمن، ۱۹۸۸).
در مطالعه سنایل و بونانت[۱۰۵] (۲۰۰۷) ۷۵ آزمودنی از برنامه‌های دانشجویان ارشد حسابداری، مدیریت تجارت و مدیریت عمومی از دانشگاه بریگم یانگ شاخص رفتار مایرز بریگز[۱۰۶] (MBTI)، پرسشنامه میزان علاقه[۱۰۷] (SII)، ابزار سنجش تسلط مغزی هرمن (HBDI) و پرسشنامه سبک‌های یادگیری[۱۰۸] (LSI)را کامل کردند. علاقه ویژه تحقیق این بوده است که چگونه سبک‌های شخصیتی بر انتخاب مقام یا شغل تأثیر می‌گذارند؟ نتایج به صورت آماری تحلیل شد تا تعیین شود که آیا این ابزار توان قابل پیش بینی در تشخیص شخصیت‌های منحصر به فرد تمام یا تعدادی از دانشجویان را دارند؟ هیچ کدام از زیر مقیاس‌های LSI یا MBTI نتوانست بین رشته‌های تحصیلی فرق بگذارد. اما همه زیر مقیاس‌های HBDI و ۳ تا از ۶ زیر مقیاس‌ هالند SII بین رشته‌های تحصیلی تفاوت معنی داری نشان دادند.
یکی از مشکلات دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری مشکلات حافظه و توجه است (سیدمن[۱۰۹]، ۲۰۰۶) از جمله توانایی های مورد نیاز کودکان، در زمینه یادگیری دروس مدرسه است (کرک و همکاران، ۲۰۰۶). این دانشآموزان در کارکردهای حافظه مثلاً، نقص در حافظه کوتاه مدت و حافظهکاری و نقص خفیف در رمزگردانی و راهبردهای شناختی و فراشناختی اختلال دارند و به همین دلیل نیز در مورد حافظه این کودکان تحقیقات بسیاری شده است، هرچند این تحقیقات هنوز به یک دیدگاه جامع نرسیدهاند(کجباف، لاهیجانیان و عابدی، ۱۳۸۹). فکوری (۱۹۹۱) نشان داد که بین دانشآموزان دچار اختلالات یادگیری و کودکان عادی همسن آنها از نظر تحول حافظه در مرحله عملیات عینی تفاوتهایی وجود دارد. سایر تحقیقات نشان دادهاند که عملکرد کودکان مبتلا به اختلال خواندن، از نظر حافظه کاری، بسیار ضعیفتر از کودکان عادی است. این پژوهشها نشان دادهاندکه کودکان مبتلا به ناتوانی خواندن، در تکالیف حافظه کاری، به طور قابل توجهی ضعیفتر از کودکان گروه شاهد عمل میکنند (سیگل و رایان، ۱۹۸۹؛ به نقل از وانگ[۱۱۰]، ۱۹۹۶). هووس، بیگلر، برانگیم و لاسن[۱۱۱] (۲۰۰۳) در یک تحلیل مقایسهای، پس از بررسی عملکرد حافظه کودکان نارساخوان دریافتند که این کودکان در همه اعمال حافظه، ضعیفتر از سن واقعی شناسنامه این خود عمل میکنند.
در یک جمعبندی کلی میتوان اینچنین بیان کرد که یکی از دلایل عمدهی اُفت تحصیلی عدم همخوانی ترجیحات تفکری یادگیرندگان با شیوه های تدریس و روش های ارائه محتوای آموزشی توسط یاد دهندگان و برنامهریزان آموزشی، میباشد (انتویسل، ۱۹۸۱؛ هانت، ایگل، و کیچن، ۲۰۰۴؛ فلدرواسپورلین، ۲۰۰۵ ؛ مور[۱۱۲]، ۲۰۰۷). ویژگی تسلط مغزی یک شخص و ترجیحهاتش برای حالتهایی از دانستن ، به طور قدرتمند رفتار قابل مشاهده شخص را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر نیمرخ شخص با محتوا و انتظارات تحصیلی او جور باشد، احتمالا او موفق خواهد بود. در نتیجه رویارویی او با ضرورت‌های تحصیلیاش بهتر و شانس موفقیتش بیشتراست. با توجه به سوابق پژوهشی ارائه شده و اینکه موضوع تسلط ربعهای مغزی بیشتر در حیطه های دیگر کار شده و در حیطه دانشآموزان هیچ تحقیق داخلی انجام نشده بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه تسلط ربعهای مغزی دانشآموزان با و بدون ناتوانی یادگیری میباشد.
فصل سوم:
مواد و روش پژوهش
۳-۱- مقدمه
در این فصل ابتدا روش تحقیق و دلیل انتخاب آن، جامعه آماری، نمونه موردنظر و روش نمونهگیری شرح داد شده و مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. سپس ابزارهای اندازه گیری و چگونگی جمعآوری اطلاعات و روش مورد نظر برای تجزیه و تحلیل داده ها تشریح خواهد شد.
پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و میدانی است و از آنجاییکه هدف ما یافتن وجود ارتباط علی میان ویژگیهای شخصیتی، سبکهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان عادی و ناتوان یادگیری بود و در یک مقطع زمانی مشخص مورد مقایسه قرا گرفتهاند، از اینرو به روش علی پس از رویداد و از نوع مقطعی- مقایسهای انجام شده است. هدف این نوع پژوهشها یافتن احتمال یا امکان وجود روابط علّت و معلولی میان متغیرهاست (دلاور، ۱۳۹۰).
۳-۲- روش شناسی
روش تحقیق از نوع علی- مقایسه‌ای است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان پسر و دختر راهنمایی شهر اردبیل در سال تحصیلی۹۲- ۹۱ بودند. نمونه پژوهش ۸۰ نفر (شامل۴۰ دانشآموز عادی و۴۰ دانشآموز ناتوان یادگیری) بودند که به صورت نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. بدین صورت که ابتدا لیست تمامی مدارس شهر اردبیل تهیه و سپس از بین تمامی مدارس راهنمایی دخترانه و پسرانه ۲۰ مدرسه (۱۰ مدرسه دخترانه و ۱۰ مدرسه پسرانه) را به صورت تصادفی انتخاب کرده و با کمک مسئولین و مشاور مدرسه با مراجعه به کارنامه چند سال اخیر دانشآموزان و همچنین مصاحبه بالینی و استفاده آزمونهای تشخیصی از بین ۲۰۰ دانشآموز ۴۰ دانشآموز (۲۰ دانشآموز پسر و ۲۰ دانشاموز دختر) را انتخاب کرده و ۴۰ دانشآموز عادی به منظور مقایسه با این گروه ها همتا و انتخاب شدند.
۳-۳- برای جمعآوری دادها از ابزار زیر استفاده شده است:
آزمون هوش ریون: برای تعیین میزان هوش از آزمون هوش ریون استفاده شد. این آزمون توسط ریون برای گروه سنی ۹ تا ۱۸ سال ساخته شده است. این آزمون دارای ۶۰ آیتم میباشد که به دو روش انفرادی و گروهی اجرا میشود. پایایی این آزمون از طریق بازآزمایی ۹۱/۰ و تجزیه و تحلیل سؤالهای آزمون از طریق بررسی میزان هماهنگی درونی سؤالات با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ ۸۲۷/۰ به دست آمده است. ضرایب اعتماد و اعتبار این آزمون در پژوهشی که برای هنجاریابی آن در مورد ۶۰ دانشآموز ایرانی انجام شد که همبستگی آن با آزمون وکسلر ۷۳/۰ بدست آمد (رحمانی، ۱۳۸۶).
پرسشنامه سنجش تسلط مغزی هرمن (HBDI): این پرسشنامه اولین بار توسط ندهرمن در سال ۱۹۷۶ تدوین شد. پرسشنامه سنجش تسلط مغزی هرمن شامل ۱۲۰ سوال با ۴ زیر مقیاس می‌باشد که میزان تسلط مغزی را در چهار سبک تفکر ربع مغزی A، ربع مغزیB، ربع مغزی C و ربع مغزی D می‌سنجد، این پرسشنامه یک اندازه گیری پایا و معتبر از ترجیحات ذهنی انسان به صورت حرفهای فراهم میسازد. روایی[۱۱۳] و پایایی[۱۱۴] پرسشنامه سنجش تسلط مغزی هرمن: اعتبار درونی و بیرونی این پرسشنامه در چندین مرحله بصورت تخصصی انجام شده است (باندرسن[۱۱۵]، ۱۹۹۲). ویژگی‌های روان سنجی[۱۱۶] HBDI در بازنگری مستقلی که باندرسن (۱۹۸۷) در موسسه آزمون آموزشی انجام داده است و در یازدهمین سالنامۀ ابزارهای روانی وجود دارد (بروس، ۱۹۹۲؛ منیلی وپورتیلو، ۲۰۰۵). نتایج به دست آمده از این ابزار نشان دهندهی شایستگی بالفعل این ابزار است (هرمن، ۱۹۹۶). پرسشنامه بوسیله یک آزمون همتا که جهت سنجش تسلط نیمکره راست و چپ استفاده می‌شود، تأیید گردید. همچنین پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ، با توجه به نمونه گرفته شده ۸۴۴۲/۰ محاسبه شده است. در خصوص روایی و پایایی پرسشنامه های مورد استفاده در این تحقیق باید خاطر نشان ساخت که پرسشنامه سنجش تسلط ربعهای مغزی هرمن توسط ندهرمن در سال ۱۹۷۶ زمانی که ایشان مسئول مدیریت آموزشی جنرال الکتریک بودند تدارک دیده شده و اعتبار درونی و بیرونی آن در چندین مرحله بصورت تخصصی انجام شده است (باندرسن، ۱۹۹۵-۱۹۸۷).
در مطالعه باندرسن توسط آزمون – بازآزمون برای ۷۸ بار برای قسمت راست و چپ مغز و لیمبیک و سربرال و همچنین هر چهار ربع تکرار شد که پایایی به دست آمده ۹۱ تا ۹۸ درصد گزارش شده است (باندرسن، ۲۰۰۷).

 

 

پایایی بازآزمون برای ۷۸ بار اندازه گیری مکرر

 

 

 

چپ

 

۹۶/۰

 

 

 

راست

 

۹۶/۰

 

 

 

ربع A

 

۸۶/۰

 

دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با استنادهای قرآنی خطبه فدکیه حضرت فاطمه۹۲- فایل ۱۱

در مجمع ذیل‏صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ[۲۱۴] فرموده: اصل آن (نعمت) مبالغه و زیادت است[۲۱۵]. علامه طباطبایی در ذیل همین آیه، نعمت را توفیق در دین واطاعت خداوند می­داند[۲۱۶]؛ و زمخشری می­نویسد: انعام در این­جا نعمت اسلام است؛ولفظ انعام به دلیل شمول بر تمامی نعمت­ها به­کار رفته است، زیرا کسی­که نعمت اسلام به او داده شده باشد همه نعمت­ها شامل او شده است[۲۱۷].
پس می­توان بیان کرد « مَا أَنْعَمَ » در این فراز از خطبه، نعمت اسلام است که شامل تمام نعم است[۲۱۸].
این فرمایش حضرت اشاره به این دارد که انسان باید به تمام نعمت­های الهی توجه داشته باشد و نکته جالب این­که، حضرت با بیان جمله «الحمدلله علی ما انعم» ابتدا توجه به منعِم داشته اند و سپس نظر به انعام او[۲۱۹]. شایان ذکر است، عبارت « عَلَى مَا أَنْعَمَ» در جمله «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ »، استدلالی است براین اختصاص که همه ستایش­ها برای خداوند است. اِنعام که وصف فعلی خداوند است، مورد ستایش ستایش­گر قرار گرفته است. واین­گونه ستودن در قرآن کریم آمده است[۲۲۰]. الحمدلله رب العالمین.
پایان نامه - مقاله - پروژه
نعمت­های الهی در قرآن کریم به دوگونه مطرح شده است: نعمت­های ظاهری ونعمت­های باطنی. وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَهً وَ باطِنَه[۲۲۱]
۴٫۱٫۱٫۳٫ تعریف لغوى و اصطلاحى شکر:
راغب در تعریف شکر آورده است: به یاد آوردن و تصوّر نعمت و اظهار آن نعمت است.و درمقابل شکر، کفر یعنى فراموشى نعمت و پوشیده داشتن آن است.[۲۲۲]
دانشمندان علم کلام در تعریف شکرگفته­اند:
«شکرالمنعم الذی هو عباره عن تعظیمه باللسان على الجمیل‏ الاختیاری‏ على معرفه المنعم[۲۲۳].شکرمنعم عبارت از بزرگداشت آن برزبان است در برابرنیکویی اختیاری وبرای شناخت نعمت­دهنده» ؛ چه آن کار توسط زبان انجام گیرد یا توسط قلب یا عمل با اعضا و جوارح.[۲۲۴]
علامه طباطبایی در تعریف شکر می­فرماید:
« کلمه” شکر” به معناى آن است که نعمت را طورى آشکار به کار ببرى که بفهمانى این نعمت از منعم آن است[۲۲۵]. »
«شکر عبارت است از اینکه نعمت ولى نعمت را در جایش مصرف کنى، و شکر عبادت به­این است که از روى محبت انجام شود، و تنها براى خود خدا صورت بگیرد، نه منافع شخصى، و یا دفع ضرر شخصى، بلکه خدا را عبادت کنى، بدان جهت که خدا است، یعنى بذات خود جامع تمامى صفات جمال و جلال است، و او چون جمیل بالذات است، ذاتا محبوب است، یعنى خودش دوست داشتنى است، نه اینکه چون ثواب می­دهد، و یا عقاب را بر می­دارد»[۲۲۶]. « وشکر مطلق عبارت است از اینکه بنده به­یاد هیچ نعمتى نیفتد مگر آن­که خدا را هم با آن یاد آورد، و با هیچ چیزى تماس نگیرد که نعمتى از نعمت­ها باشد، مگر آن­که خداى تعالى را در آن اطاعت کند.[۲۲۷]»
علامه طبرسی نیز معتقد است، شکر در اصل به ­معنى اعتراف به­ نعمت است که با نوعى از تعظیم مقرون باشد[۲۲۸].
آیت الله جوادی آملی می­نویسد:
« «شکر» آن است که انسان به نعمت منعم اعتراف کند؛ اعترافی که به عنوان تجلیل و تعظیم منعم باشد، در مقابل کفران که در آن، به عوض قدرشناسی از منعم، از نعمت‏ها چشم‏پوشی می‏شود و مستور و منسی قرار می‏گیرد.[۲۲۹]»
درجای دیگر آورده­اند:
«شکر نعمت» در مقابل «کفران نعمت» است. شکر نعمت این است که انسان، سراسر جهان، اعم از آفاق و انفس و عالم و آدم، را نعمت خدا بداند و آگاه باشد که در کنار سفره نعمت خدا نشسته است و باید این نعمت­ها را بجا مصرف کند. کسی که اهل سیر و سلوک و تهذیب روح است باید شاکر باشد.[۲۳۰]»
از امام صادق درمعنای شکر آمده است:
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: شُکْرُ النِّعْمَهِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ‏ الشُّکْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ- الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.[۲۳۱]«شکرنعمت اجتناب از محارم و شکرتام و کامل، گفتن جمله الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ است.»
البته باید این مطلب را در نظر گرفت که شکر کردن، تنها در محدوده زبان و در حدّ گفتن «الحمدلله» نیست. شکر، هم حیطه زبان و هم محدوده قلب و هم محور عمل را شامل می‏شود. عبد سپاسگزار کسی است که همه نعمت­ها را در همه مراحل، از آنِ خدا بداند و همه آن­ها را در راه خدا صرف کند[۲۳۲].
۵٫۱٫۱٫۳٫ الهام در لغت واصطلاح
واژه «الهام» مصدر «الهم» می­باشد که اهل لغت آن را «الهام إلقاء الشی‏ء فی الرّوع… » گفته­اند که
به­معنای القاء چیزى است در قلب و آن مخصوص است به­این­که از جانب خدا و از عالم ملکوت باشد[۲۳۳]؛
و این فرمایش رسول اکرم که می­فرمایند: « إِنَّ الرُّوحَ الْأَمِینَ نَفَثَ‏ فِی‏ رُوعِی[۲۳۴] یعنی فرشته وحی به فکرم می­انداخت، چیزی را به من القاء می­نمود.» به همین مطلب اشاره دارد.
همچنین بیان شده: الهام آن­ است که خداوندمتعال بر دل بندگانش مى‏اندازد که کاری را انجام دهدیا آ­ن را ترک کند. که نوعی از وحی می­باشد که خداوند به هرکس از بندگانش بخواهداختصاص می­دهد[۲۳۵].
در معنای اصطلاحی الهام، تعاریفی بیان شده است که در این­جا به تعدادی اشاره می­ شود: چیزی را به فکر کسی انداختن والقاء کردن؛ تقریبا همان معنی وحی را می­دهد[۲۳۶].
همچنین گفته شده: قسمی از وحی است که آن نیز همچون ایحاء، اعلام مطلبی در خفاست. و همه آن­ها به معنی القاء در دل استفاده می­ شود بدین جهت که نوعی از اعلام در خفا می­باشند[۲۳۷]. نیز آن­را تفهیم به­خصوصى از جانب خدا یا فرشته مأمور خدا دانسته ­اند[۲۳۸].
در تفسیر المیزان در تعریف «الهام» چنین آمده است:
‏«القاء مطلبی در دل آدمى است، و این خود افاضه‏اى است الهى، و صور علمیه‏اى ازنوع تصورى و یا تصدیقى است که خداى متعال به دل هر کس که بخواهد مى‏اندازد[۲۳۹]
تعریف دیگری از الهام آن­را اختصاصی مؤمنان دانسته می­گوید:
الهام حالت ویا حسی است که به ایمان­داران دست می­دهد واو را به موضوع حساس ناخودآگاه متوجه می­سازد؛ منتهی به هر نسبت روحیه ایمان متوجه به مبدأ و مرکز هستی بیشتر و قوی­تر باشد بهتر این حالت را درک واز آن بهره می­یابد. این حالت ویا احساس همواره رهنمون حقیقت واز خطا واشتباه برکنار است زیرا منشأ آن قلب پاک و بی­آلایش است و از پاکی دل وروح وروان سرچشمه می­گیرد و با وهم و خیال آمیخته نگشته و حقیقت خالص را نشان می­دهد[۲۴۰]. این حالت ویا حس درمرتبه عالی­اش به معنای وحی و ویژه پیغمبران بر حسب درجات آنان است[۲۴۱].
آیت الله دستغیب نیز ضمن آوردن نمونه­هایی، الهامات تکوینی را مخصوص موجودات اعم از نباتات و حیوانات و الهامات خاص را برای انسان­های مؤمن دانسته ­اند[۲۴۲].
الهام ممکن است از سنخ ادراکات باشد؛ یعنی خدا یک چیزی را به انسان می‌فهماند، و یا ممکن است از سنخ میل و گرایش باشد؛ یعنی میل به چیزی را در انسان الهام می‌کند[۲۴۳].
لازم به ذکر است، در مورد الهام تعبیر دیگری هم در روایات ما به کار رفته است و آن تعبیر «تحدیث» است. یکی از القاب حضرت زهرا محدَّثه (با فتح دال) است. و محدَّث به کسی گویند که ملائکه با او حرف بزنند و برایش حدیث گویند[۲۴۴].
در این­جا منظور از الهام آن معرفت و شعور درونی است که خداوند به انسان عنایت فرموده است[۲۴۵].
۶٫۱٫۱٫۳٫ تفاوت الهام و وحی
فرق الهام و وحی خیلی روشن نیست؛ هر دو ادراکی است که از روی اکتساب نباشد و معمولاً هم دفعتاً پیدا می‌شود. ولی الهام در عرف متشرعه به خصوص شیعیان یک اصطلاح خاصی پیدا کرده است و آن این‌که الهام ادراک خاصی است که خدا به اولیای خودش مرحمت می‌کند. الهام نوعی ادراک از سنخ وحی،‌ اما ضعیف­تر از وحی است. در بعضی روایات آمده است که فرق بین وحی و الهام این است که در وحی ملک حامل وحی دیده می‌شود، اما در الهام ملک دیده نمی‌شود و فقط اثر آن در قلب احساس می‌شود[۲۴۶].
به طور خلاصه و مختصر الهام در لغت، القاء مطلبی است در نفس، و وحی در لغت یعنی اشاره سریع. وحی اعم از الهام است، زیرا وحی نسبت به جمیع موجودات می‏آید حتی حیواناتی مثل زنبور عسل و… در آیه شریفه هم آمده است: وَ أَوْحى‏ رَبُّکَ إِلَى النَّحْل[۲۴۷]… امّا الهام این طور نیست بلکه دایره‏اش ضیق‏تر یعنی محدودتر است[۲۴۸].
در مورد منظور حضرتاز الهام دو احتمال می‌توان مطرح کرد: یکی این‌که منظور از این الهام همان الهام عامی باشد که خدا نسبت به همه انسان­ها و یا حتی غیر انسان­ها هم فرموده است و چون حضرت یکی از آن­ها هستند و این نعمت به ایشان هم داده شده است خدا را شکر می‌کنند. اما شاید احتمال قوی‌تر این باشد که حضرت، خدا را شکر می‌کنند به این جهت که خدا الهامات خاصی به این خانواده عنایت فرموده است و این‌جا تعبیر شکر مناسب­تر از حمد است؛ چون در شکر این جهت لحاظ شده است که ستایش می‌کنم کسی را که به طور خاص نعمتی به من داده است؛ البته معنای اول هم غلط نیست؛ اما به نظر می‌رسد که این معنای دوم مناسب­تر باشد و این یک نوع براعت استهلال است؛ یعنی چون بناست در این خطبه به مطالبی اشاره کنند که خدای متعال به ایشان الهام فرموده است، اول اشاره می‌کنند که خدا به ما بعضی چیزها را الهام فرموده است و من پیشاپیش به خاطر این نعمت اختصاصی خدا را شکر می‌کنم.
از جمله این الهامات آن الهاماتی است که مصحف حضرت فاطمهرا تشکیل داده است[۲۴۹].
همچنان­که ائمه اطهاردر بسیاری از روایات می‌فرمایند: « أَنِّی نَظَرْتُ‏ فِی‏ مُصْحَفِ‏ فَاطِمَهَ در مصحف حضرت فاطمه نظر کردم.[۲۵۰]‏»
۷٫۱٫۱٫۳٫ ثنای الهی
«وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ»
ثنا: از ریشه (ث ن ی) اخذ شده، قسمتی از ستایش است که با تکرار صادر گردد[۲۵۱]، در لغت یاد کردن به نیکویی و کلام زیبا[۲۵۲] است. برخی می­گویند ثنا آن­چه که در ستایش مردم، وقت به­وقت تکرار می­گردد[۲۵۳]. همچنین در معنای ثنا گفته­اند: آن­چه که انسان با آن ستایش یا نکوهش می­ شود، که برخی آن­را مخصوص
به مدح می­دانند[۲۵۴]. ثنى در اصل به­معنى عطف است واین­که به معنای درود آمده، چون که در مدح، صفات نیک به­ یکدیگر عطف می­شوند[۲۵۵].
کلمات شکرگذاری سه تاست که عبارتند از: حمد، شکرو ثناء، که حضرت فاطمه به هرسه کلمه شکرگذاری را ادا فرموده­اند.
هریک را درجمله­ای بیان کرده ­اند: حمد بر انعام، شکر برالهام و ثناء بر تقدیم چیزهایی، سپس متعاقب آن به لف ونشر مرتب ذکر فرمودند که به ترتیب هرکدام توضیح یکی از جمله های اولی باشد[۲۵۶].
واما در توضیح این فراز باید گفت: ثناء ستایش مطلق است؛ بنابراین اعم است از نعمت­هایی که خداوند به خود انسان عطا کرده و نعمت­هایی که به سایر خلایق عنایت فرموده است.
و چون نعمت­ها از جهت شمول و عمومی بودن و نیز پی در پی بودن، ملاحظه می­ شود لذامناسب است که ستایش بصورت ثناء که تکرار ستایش است آورده شود[۲۵۷].
حضرت اشاره می‏کنند که خداوند نعمت­هایی را قبل از خلقت بشر یعنی قبل از آن­که بشر موجودیت یابد آماده و با موجودیت انسان به او اعطاء کرده است، که اگر آن­ها نبود اصلاً کسی به وجود نمی‏آمد. یعنی اگر همه خلقتی که قبل از او شده نبود، او هم وجود پیدا نمی­کرد[۲۵۸].
همه آثار خداوند متعال ناشی از اختیار اوست و چیزی جبری از خدا صادر نمی‌شود. پس واژه حمد، واژه‌ای مناسب برای ستایش خداوند است. خداوند هم در قرآن، کلام خود را با حمد شروع فرموده است[۲۵۹].
۸٫۱٫۱٫۳٫ تفاوت «حمد»، «شکر»، «ثناء»

دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع مبانی و ماهیت حقوقی اعتبارات اسنادی براساس ucpو ...

۱۳
مبحث دوم- روش های نوین
بر خلاف روش های سنتی که دخالت بانک ها بیشتر در نقش دریافت کننده وجه خلاصه می شود در روش های نوین بانک ها بیشتر نقش واسطه را بین خریدار و فروشنده ایفا می کنند تا خطرات عدم پرداخت یا عدم ارسال کالا کاهش یابد و بین منافع طرفین تعادل ایجاد شود.[۲۳]روش های نوین در بازرگانی خارجی شامل دو روش وصولی (برات اسنادی) و اعتبارات اسنادی می گردد.
۱-۲-۱- روش وصولی
در روش وصولی، فروشنده به بانک ماموریت می دهد که اسناد حمل را از طرف وی در اختیار خریدار قرار دهد تا نسبت به وصول آن اقدام نماید. وصول وجه ممکن است پرداخت یک برات به رویت یا قبولی یک برات مدت دار باشد. این روش فقط برای خرید کالا مناسب است و برای خرید خدمات مناسب نیست. روش اجرایی کار به این نحو است که موضوع پرداخت به شیوه وصولی در قرارداد مربوط بین طرفین مورد موافقت قرار می گیرد.[۲۴]
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۲-۱- اعتبارات اسنادی
مهم ترین و رایج ترین روش پرداخت بین المللی این روش می باشد. در این روش با وساطت بانک ها منافع فروشنده و خریدار به نحو مطمئنی تضمین و نگرانی آن ها رفع می شود.
۱۴
۳-۲-۱- ویژگی های روش های جدید
روش های جدید به واسطه دارابودن ویژگی های زیر از روش های سنتی یا قدیم جدا می گردند.
مقررات : برای روش های جدید، اتاق بازرگانی بین المللی (آی.سی.سی.) ضوابط و مقرراتی تصویب و منتشر نموده است. وجود این مقررات که عملاً مشاهده می گردد اکثر دست اندرکاران بازرگانی بین المللی از آن استفاده می نمایند تکالیف، وظایف، مسئولیت ها و تعهدات طرف های درگیرِ مستقیم به ویژه بانک ها را مشخص و معین نموده است حال آن که برای روش های سنتی ضوابط و مقررات جهان شمولی وجود ندارد.
جوان بودن : روش های نوین در قرن گذشته با تشکیل اتاق بازرگانی بین المللی ضابطه مند گردیدند. اتاق مزبور اولین ضوابط و مقررات مربوط به اعتبارات اسنادی را در سال ۱۹۳۳ میلادی و ضوابط مربوط به وصولی ها را در سال ۱۹۵۶ میلادی منتشر نمود همانطور که ملاحظه می گردد عمر استفاده از این مقررات هنوز به یک قرن نرسیده است.
بانک ها : در روش های مدرن وجود بانکها الزامی است یعنی بدون وجود بانک این روش ها شکل نخواهند گرفت. تحقق روش های جدید بر خلاف روش های سنتی موکول و منوط به وجود بانک می باشد.
۲-۴-۱- نقش بانک ها
تقریباً در کلیه فروش های بین المللی، حتی فروش براساس پیش پرداخت و حساب باز، فروشندگان یک کشور در گرفتن پول از خریداران کشور دیگر با دو مانع روبرو هستند. یک خریدار اروپایی که کالایی را از فروشنده ای چینی خریده است، می باید پول را از بانک خریدار در اروپا به بانک فروشنده در آسیا برساند و جایی در این مسیر هم می باید ارزها به یکدیگر تبدیل گردد. خوشبختانه سیستم بانکداری بین المللی در پاسخ به این چالش ها به شیوه هایی سریع، واقعاً بدون خطا و با هزینه مناسب دست یافته است.[۲۵]
۱۵
۱-۴-۲-۱- سوئیفت[۲۶]
امروزه، بسیاری از دستورات پرداخت بین بانکی به صورت الکترونیکی فرستاده می شود که در نتیجه واژه «انتقال سیمی» پدید آمده است. انتقال های بین المللی سیمی، بیشتر اوقات از طریق سیستم های محصور ارتباطات متعلق به بانک های بین المللی، که تحت یک تعاونی در بروکسل بنیاد نهاده شده است، انجام می پذیرد. این تعاونی سوئیفت نام دارد. سوئیفت شبکه جهانی بین بانکی جهت ارسال دستورهای پرداخت می باشد که جایگزین روش های قدیمی یعنی تلکس و تلگراف گردیده است. سوئیفت با بکارگیری کدها، الگوریتم ها و دیگر ویژگی های تکنیکی خود امکان انتقال سریع و تقریباً بدون اشتباه دستورات بانک ها در جابجایی میلیاردها دلار را ایجاد کرده است. بانک ها برای انتقال وجوه بین خود، همراه دستورهای ارسال پول، اعلامیه های بستانکاری با مجوزهای بدهکاری را هم می فرستند.[۲۷]
۲-۴-۲-۱- برات ها و درخواست پرداخت[۲۸]
بانک ها علاوه بر پرداخت وجه از طرف خریدارها، از طرف فروشنده نیز وجه را وصول می کنند. دو روش سنتی در خصوص دستور فروشنده به بانک برای وصول وجه وجود دارد:
۱۶
الف- برات های تجاری
اولین راه برات است . به بیان ساده برات دستور پرداختی است که در آن سه طرف وجود دارد. برات کش به برات گیر دستور می دهد تا پولی را که برات گیر به برات کش بدهکار است، به گیرنده خاصی بپردازد. معمولاً روش خاصی وجود دارد که بر اساس آن یک برات قابل معامله می شود. این روش از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است و تقریباً همیشه برات حاوی عبارت «قابل پرداخت به دستور شخصی» یا «قابل پرداخت به آورنده» است. در موضوع وصول های بین المللی، فروشنده می تواند برات خود را به بانک محلی خود ببرد و برات را برای وصول به آن بانک بدهد. در هر حالتی وقتی بانک وصول کننده، برات را دریافت می کند، آن را برای قبولی همراه با دستوراتی به بانک خریدار ارائه می کند، یعنی اینکه آن بانک برات را به خریدار نشان بدهد و قبولی آن را از او بخواهد. برای خریدار دو راه برای قبولی برات وجود دارد یا برات مدت دار گردد و یا دیداری باشد.
ب- درخواست پرداخت
بعضی اوقات فروشنده فقط سیاهه ها و دیگر اسناد را بدون برات برای وصول عرضه می کند. درخواست پرداخت در مقایسه با برات قابل معامله رسمیت کمتری دارد اما به اندازه برات، برای وصول وجه مورد تقاضا از خریدار موثر است تا انتقال وجه به فروشنده یا توافق برای انتقال وجه در تاریخی دیرتر انجام پذیرد.
۱۷
فصل دوم
اعتبارات اسنادی
مبحث اول - تعریف اعتبارات اسنادی
اصطلاح «اعتبارات اسنادی» از دیدگاه مقررات متحدالشکل، به هر گونه ترتیبات تحت هر نام و مشخصات اطلاق می شود که به موجب آن بانک بازکننده اعتبار[۲۹] بنا به درخواست و مطابق دستور متقاضی اعتبار[۳۰] موظف می شود تا در مقابل ارائه اسناد معین و مشروط بر اینکه شرایط و مقررات اعتبار رعایت شده باشند:
۱- پرداختی را به شخص ثالث[۳۱] یا بحواله کرد او انجام دهد یا براتهای کشیده شده توسط ذینفع را پرداخت نموده یا قبول نماید یا
۲- به بانک دیگری[۳۲] اجازه دهد که این پرداخت را انجام دهد یا چنین برواتی را پرداخت، قبول یا معامله کند.(ماده ۲ مقررات متحدالشکل)
به نحوی که ملاحظه می شود، اعتبارات اسنادی بنا به تقاضای مشتری تنظیم می شود و نوعاً سه طرف دارد:
۱- بانک باز کننده اعتبار
۲- مشتری یا متقاضی اعتبار
۳- ذینفع یا فروشنده که مطابق شرایط اعتبار، حق مطالبه وجه اعتبار را دارد.[۳۳]
در تعریف دیگری داریم : اعتبار اسنادی عبارت از التزام صادر کننده اعتبار، که معمولاً یک بانک است و به صورت اعتبار به تقاضای مشتری بانک گشایش می شود و بانک را مکلف می سازد به شرط رعایت شرایط مقرر در اعتبار اسنادی از جانب ذینفع، وجه مذکور در اعتبار اسنادی را به ذی نفع یا بحواله کرد وی پرداخت کند.[۳۴]
ماده دو یو.سی.پی.۶۰۰ اعتبار اسنادی را چنین تعریف نموده است: «اعتبار یعنی هرگونه ترتیباتی، به هر نام یا توصیفی، که در برگیرنده ی تعهد قطعی و برگشت ناپذیر بانک گشاینده نسبت به پذیرش پرداخت اسناد ارائه شده طبق شرایط اعتبار است. »[۳۵]
تعریف مزبور که بدرستی ماهیت اعتبار اسنادی را بیان می دارد از این مزیت برخوردار است که نشان می دهد تعهد بانک گشاینده اعتبار اسنادی در قبال اسنادی که در متن اعتبار اسنادی درج شده است، قطعی و برگشت ناپذیر می باشد مشروط بر آن که اسناد ارائه شده با شرایط اسنادی مندرج در متن اعتبار اسنادی انطباق داشته باشد.[۳۶]
در ماده دو یو.سی.پی.۶۰۰ پذیرش پرداخت [۳۷] عبارتست از:
الف- پرداخت دیداری؛ اگر اعتبار اسنادی در مقابل پرداخت دیداری قابل استفاده باشد.
ب- ایجاد تعهد پرداخت مدت دار و پرداخت وجه آن در سررسید؛ اگر اعتبارات اسنادی در مقابل پرداخت مدت دار قابل استفاده باشد.
ج- پذیره نویسی برات صادره توسط ذی نفع و پرداخت وجه آن در سررسید؛ اگر اعتبار در مقابل پذیره نویسی قابل استفاده باشد.
به ترتیبی که ملاحظه می شود طبق مقررات متحدالشکل اعتبارات اسنادی(یو.سی.پی.۶۰۰) ستون و محور اعتبار اسنادی، بانک گشاینده اعتبار می باشد. بدین معنی که بدون وجود این بانک، اعتبار اسنادی تحقق نخواهد یافت. رکن اصلی و اساسی اعتبار اسنادی بانک گشاینده است و رکن دیگر آن ذی نفع خواهد بود. از این رو می توان بعنوان پدیدآورندگان اعتبار اسنادی از آنان نام برد.[۳۸]
۲۰
تنها کشوری که در آنجا تقریباً همواره اعتبارات اسنادی خارج از شمول یو.سی.پی. گشایش می یابد ایالات متحده امریکاست و این تنها به این علت است که مجموعه جامعی از حقوق ملی این کشور در خصوص اعتبارات اسنادی در ماده ۵ کد متحدالشکل تجارت امریکا (UCC[39]) مدون شده است.
ماده ۵ قانون متحدالشکل تجارت امریکا اعتبار اسنادی را «تعهدی قاطع از سوی گشاینده اعتبار درمقابل ذینفع اعتبار به درخواست یا حساب متقاضی یا در مورد یک موسسه مالی واعتباری راساً یا به حساب خود موسسه مبنی بر پرداخت وجه یا تسلیم یک شیء دارای ارزش در ازای اسنادی که ارائه می گرد » تعریف می نماید.
چنانچه اعتبار گشایش یافته فاقد شرط یو.سی.پی. بوده و کاملاً داخل ایالات متحده باشد(و عنصری خارجی در آن وجود نداشته باشد) آن اعتبار، داخلی محسوب گردیده و تابع ماده ۵ قانون متحدالشکل می باشد. حال چنانچه بر یک اعتبار، قانون متحدالشکل تجارت (یو.سی.سی) و یو.سی.پی. هر دو حاکم باشد و بین این دو تعارضی ایجاد گردد، بند ۵-۱۱۶(ج) قانون متحدالشکل، مقررات یو.سی.پی. را مقدم می داند مگر این که مقرره قانون متحدالشکل تجارت در آن خصوص از مقرراتی باشد که نتوان برخلاف آن تراضی نمود. (بند۵-۱۱۶(ج)قانون متحدالشکل تجارت امریکا۲۰۰۱)[۴۰]
۲۱
جالب توجه اینکه در کد متحدالشکل تجارت ایالت نیویورک، در یک مقرره بی مانند در ماده ۵-۱۰۲(۴) عنوان شده است که ماده ۵ قانون متحدالشکل تجارت بر اعتبار اسنادی ای که کلاً یا جزئاً تابع یو.سی.پی. باشد اعمال نخواهد گردید. این استثناء به درخواست تعدادی از بانک های نیویورک که اعتقاد داشتند قانون متحدالشکل تجارت ممکن است با کار شناخته شده این بانک ها براساس یو.سی.پی. تزاحم یابد وضع گردید.[۴۱]
اعم از اینکه اعتبار اسنادی «التزام» تعریف شود یا «تعهد» ناگزیریم این ابزار پرداخت را با اصطلاحات عام و کلی توصیف نماییم. در این باره افراد مختلف اصطلاحات گوناگونی را به کار گرفته اند. ما ترجیح می دهیم اعتبار اسنادی را با توجه به کارکرد و نقشی که ایفاء می کند به عنوان وسیله ای تعریف نماییم که بنابه درخواست متقاضی از سوی گشاینده اعتبار به نفع ذینفع افتتاح می گردد و براساس آن گشاینده اعتبار تعهد می کند وجه برات یا مبلغ موضوع مطالبه را تأدیه نماید مشروط بر این که شروط مقرر در اعتبار محرز گردد.[۴۲]
مبحث دوم- مزایای اعتبارات اسنادی
مزیتهای اعتبارات اسنادی بر سایر شیوه‌های پرداخت عبارت از تضمین، تأمین نقدینگی و منابع مالی و نزدیکی است که امتیازاتی بس مهم و حیاتی در تجارت بین‌المللی می‌باشد.
۲۲
۱-۲-۲- تضمین
از نظر صادرکننده، جمع دو فاکتور اعتبارات تجاری و ارزش اعتباری بانک ضامنی که در محل اقامت صادرکننده واقع است، به اطمینان خاطر وی می‌افزاید. این امر امکان بی‌دفاع ماندن صادرکننده در مقابل خطرات ورشکستگی واردکننده یا عدم پرداخت ثمن را کاهش می‌دهد. در نبود اعتبارات اسنادی، صادرکننده چه بسا مایل نباشد با واردکننده‌ای معامله نماید که او را نمی‌شناسد، زیرا نمی‌خواهد بدون تضمین و اطمینان از پرداخت ثمن از کالای خود جدا شود. مقصود این نیست که بانک ورشکسته نمی‌شود. اما احتمال اینکه بانکهای معتبر ورشکسته شوند، اندک است. مضافاً به اینکه، صادرکننده وضعیت اعتباری یک بانک را آسان‌تر از وضع اعتباری یک واردکننده خارجی می‌تواند ارزیابی کند. گذشته از این، چنانچه بانک پیش از پرداخت ثمن به صادرکننده ورشکسته شود، صادرکننده می‌تواند (جهت پرداخت ثمن) علیه واردکننده اقامه دعوا کند، قطع نظر از اینکه واردکننده قبلاً ثمن را کلاً یا جزئاً به بانک ورشکسته پرداخته باشد یا نپرداخته باشد[۴۳]. بنابراین، صادرکننده پوشش حمایتی مضاعفی را داراست و تنها به هنگامی تحت تأثیر ورشکستگی قرار می‌گیرد که هم واردکننده و هم بانک، ورشکسته شوند. اعتبارات اسنادی، پرداخت ثمن به صادرکننده را به‌مجرد ارائه اسناد مقرر تضمین می‌کند، چنان تضمینی که در اثر اختلافات ناشی از قرارداد پایه (بیع) تضعیف نمی‌گردد.[۴۴] با بهره گرفتن از اعتبارات اسنادی فروشنده می‌تواند با اطمینان خاطر از اینکه ثمن پرداخت خواهد شد، مبیع را ارسال کند.[۴۵]
۲۳
خریدار نیز می‌تواند با بازپرداخت مبلغ اعتبار به بانک اسناد را دریافت نموده و با اطمینان از اینکه کالای منطبق با قرارداد ارسال شده، کالا را تحویل بگیرد.[۴۶] بدین سان اعتبار اسنادی، واردکننده را از خطر پرداخت ثمن به صادرکننده‌ای که تعهدات ناشی از معامله پایه را ایفا ننموده، مصون می‌دارد.

 
مداحی های محرم