خدمات کلینیکی، خدمات پارا کلینیکی،خدمات سرپایی.
سناریوب:
نهاده ها، شامل۳ نهاده که عبارتند از:
تعداد پزشکان، کادرپرسنلی وتخت فعال است.
ستاده ها ، شامل۳ ستاده که عبارتند از: روزبستری، اشغال تخت روز و خدمات سرپایی
تعریف ورودی یا نهاده:
در تحلیل پوششی داده ها عاملی است که با افزایش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی کاهش یافته و با کاهش آن با حفظ تمام عوامل دیگرکارایی افزایش می یابد.
تعریف خروجی یا ستاده:
در تحلیل پوششی داده ها عاملی است که با افزایش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی افزایش یافته و با کاهش آن و با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی کاهش می یابد.
واحد های تصمیم گیرنده:
واحد هایی هستند که یکسری ورودی را در یافت و پس از فرایند خروجی خارج می کنند.
پزشکان:
دراین تحقیق پزشکان، شامل پزشکان عمومی وپزشکان متخصص باتخصصهای گوناگون است.
کادرپرسنلی:
دراین تحقیق شامل کلیه پرسنل درمانی(پرستار، ماما، اطاق عمل هوشبری، آزمایشگاه رادیولوژی، بهیار، کمک بهیار و…) پرسنل اداری ومالی(کارگزین، حسابدار، انباردار، کارپردازو…)وپرسنل خدماتی(خدمتگزار، نگهبان و…)
تخت فعال:
عبارت است ازتختی که آماده پذیرش بیمار است. مفهوم این آمادگی ودسترسی بیماربه تخت بیمارستانی به مفهوم وجودامکانات تخصصی، نیروی انسانی، تجهیزات، پول وسایرمنابع برای استفاده بیماربه منظوراعاده سلامت، تشخیص بیماری وسایرخدمات درزمینه اهداف بیمارستان.
خدمات کلینکی:
دراین تحقیق خدمات کلینکی به خدماتی مانند بستری، اعمال جراحی اطلاق می شود.
خدمات پارا کلینیکی:
دراین تحقیق خدمات پارا کلینکی به خدماتی مانند آزمایشگاه، رادیولوژی، سونوگرافی اطلاق می شود.
خدمات سرپایی:
دراین تحقیق خدمات سرپایی به خدماتی مانند تعداد ویزیت پزشکان اطلاق می شود.
اشغال تخت روز:
درصد اشغال تخت[۹۲] عبارت ازمیزان تخت های اشغالی است که به صورت نسبی ازتخت روزاشغال شده به تخت روزفعال دریک دوره ی زمانی معین محاسبه می شود. چنانچه این نسبت درعدد۱۰۰ضرب شود، درصد اشغال تخت به دست می آید. شاخص مذکور، به عنوان یک راهنمای کلی درزمینه ی مصرف منابع بخش های بستری، درمقایسه باسایرشاخص های عملکردی بیمارستان بیشترین کاربرد رادارد (صادقیانی وهمکاران، ۱۹۹۸).
روزبستری:
بیانگر کل روزهای بستری بیمارانی است که در مدت زمان مورد نظر ترخیص و یا فوت شده اند. توجه داشته باشید که روزهای بستری هر بیمار در هنگام ترخیص محاسبه می گردد و مجموع روزهایی است که بیماران یک بخش در آن بخش بستری بوده اند.
۱-بیمارستان امام خمینی(ره): این بیمارستان درسال ۱۳۱۱تاسیس ودارای ۲۰۰تخت مصوب ودرزمینه های جراحی عمومی، ارتوپدی ودارای بخشهای ICU، CCU وNICU، گوش وحلق وبینی، چشم پزشکی وخدمات رادیولوژی، سی تی اسکن، آزمایشگاه واورژانس است.
۲-بیمارستان آیت اله طالقانی: این بیمارستان درسال۱۳۵۹تاسیس ودارای۱۵۰تخت مصوب ودرزمینه های روانپزشکی، سوختگی ودارای بخش های اورژانس وآزمایشگاه است.
۳- بیمارستان شهیدمصطفی خمینی: این بیمارستان درسال۱۳۶۹تاسیس ودارای ۲۰۰تخت مصوب ودرزمینه های داخلی، عفونی، قلب، زنان وزایمان ودارای بخش های ICU ،CCU وNICU، اورژانس، خدمات رادیولوژی وآزمایشگاه است.
۴- بیمارستان امام علی(ع) سرابله: این بیمارستان درسال ۱۳۸۳تاسیس ودارای ۹۶تخت مصوب ودرزمینه های جراحی عمومی، زنان وزایمان ودارای بخش های اورژانس، آزمایشگاه خدمات رادیولوژی است.
۵- بیمارستان امام رضا(ع) ایوان: این بیمارستان درسال ۱۳۷۰ تاسیس ودارای ۵۰تخت مصوب ودرزمینه های جراحی عمومی، زنان وزایمان، داخلی ودارای بخش های اورژانس، آزمایشگاه خدمات رادیولوژی است.
۶- بیمارستان امام حسین(ع) مهران: این بیمارستان درسال ۱۳۸۶ تاسیس ودارای ۹۶تخت مصوب ودرزمینه های جراحی عمومی، قلب، داخلی، زنان وزایمان ودارای بخش های اورژانس، آزمایشگاه، خدمات رادیولوژی وآنژیوگرافی است.
۷- بیمارستان شهدای دهلران: این بیمارستان درسال۱۳۸۵ تاسیس ودارای ۹۶ تخت مصوب ودرزمینه های جراحی عمومی، زنان وزایمان، داخلی ودارای بخش های اورژانس، آزمایشگاه خدمات رادیولوژی است.
۸-بیمارستان ولی عصر(عج)دره شهر: این بیمارستان درسال ۱۳۶۲ تاسیس ودارای ۹۶ تخت مصوب ودرزمینه های جراحی عمومی، زنان وزایمان، داخلی ودارای بخش های اورژانس، آزمایشگاه خدمات رادیولوژی است.
۹- بیمارستان حضرت رسول اکرم آبدانان: این بیمارستان درسال ۱۳۷۴ تاسیس ودارای ۵۰تخت مصوب ودرزمینه های جراحی عمومی، زنان وزایمان، داخلی ودارای بخش های اورژانس، آزمایشگاه خدمات رادیولوژی است.
ردیف | نام بیمارستان | ورودی ها | خروجی ها | ||||
تعداد پزشکان | کادر پرسنلی | تخت فعال | خدمات کلینیکی |
۷۷
۴۳
۲۲۵
۲۷
۲۱
۸۱۶
۲۷۳
۴-۳ منطقه مورد مطالعه
شهرستان باوی یکی از شهرستانهای استان خوزستان در جنوب غرب ایران و در شمال شرقی شهرستان اهواز واقع گردیده است. این شهرستان با وسعت ۱۲۰۰ کیلومتر مربع یکی از بخش های شهرستان اهواز بود که در سال ۱۳۸۹ از بخش به شهرستان ارتقاء یافت. این شهرستان به مرکزیت شهر ملاثانی و متشکل از دو بخش (مرکزی و ویس)، سه دهستان (عنافچه، ملاثانی، زرگان)، چهار شهر (ملاثانی، ویس، شیبان و شهر جدید رامین) و ۹۲ روستا در سلسله مراتب تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی به ثبت رسیده است. عبور رودخانه کارون از ضلع غربی شهرستان باوی و وجود دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان به عنوان یکی از مهمترین پتانسیل های این شهرستان محسوب میشوند که در رشد و توسعه بخش کشاورزی آن حائز اهمیت هستند. این شهرستان از تنوع زراعی و کشاورزی در زمینه های مختلف نظیر گندم، جو، ذرت، کلزا، ماش، لوبیا، کنجد، شلتوک، باقلا، هندوانه، خربزه، خیار، گوجه فرنگی، بامیه، سیب زمینی، پیاز، سیر، انواع کلم، انواع سبزی و غیره برخوردار می باشد. همچنین شهرستان باوی در زمینه تولید خوراک دام از جمله سورگوم، سودان گراس، شبدر و یونجه نیز فعالیت دارد. از محصولات باغی این شهرستان می توان به نخیلات، انگور و مرکبات اشاره کرد (مدیریت جهاد کشاورزی استان خوزستان،۱۳۹۲).
۵-۳ متغیرهای تحقیق
۱-۵-۳ متغیرهای مستقل
۱-۱-۵-۳ ویژگی های فردی گندمکاران
ویژگی های فردی گندمکاران شامل متغیرهای سن، تعداد افراد خانوار، شغل اصلی، نوع فعالیت کشاورزی و محل سکونت میباشد.
۲-۱-۵-۳ در معرض قرار گرفتن
تعریف مفهومی: قرار گرفتن در معرض مربوط به درجه ای از تنش آب و هوا است که ممکن است به صورت تغییرات طولانی مدت در شرایط آب و هوایی و یا به صورت تغییرات در تنوع آب و هوا، از جمله اندازه و فراوانی عوارض شدید نشان داده شود(IPCC, 2001).
تعریف عملیاتی: برای سنجش در معرض قرار گرفتن شاخص امکان عدم دسترسی به آب استفاده شده است. احتمال اینکه کشاورزان بر حسب نوع منبع آبی در معرض بی آبی یا کم آبی قرار گیرند. کشاورزانی که آب کشاورزی آن ها از رودخانه کارون تأمین می شود، مقدار ۲۵/۰ به عنوان مقدار در معرض قرار گرفتن آن ها در نظر گرفته شده است. این مقدار بر اساس تعیین آب رودخانه است که تنظیمی می باشد. کشاورزان دیم کار با فرض اینکه توزیع بارندگی از توزیع نرمال پیروی می کند، مقدار در معرض قرار گرفتن آن ها برابر ۵۰/۰ در نظر گرفته شده است. کشاورزانی که آب کشاورزی آن ها از چاه تأمین می شود، مقدار در معرض قرار گرفتن آن ها مابین دو مقدار قبلی در نظر گرفته شده است که برابر ۳۸/۰ می باشد.
۲۵/۰ = شبکه های آبیاری رودخانه
۵۰/۰= توزیع نرمال بارش
۳۸/۰= سفره های آب زیرزمینی
KI = ضریب در معرض قرار گرفتن اراضی آبی( با منبع رودخانه) HI = میزان اراضی آبی(رودخانه) I = Irrigated
KR = ضریب در معرض قرار گرفتن اراضی دیم HR = میزان اراضی دیم R= Rain fed
KG= = ضریب در معرض قرار گرفتن اراضی آبی ( با منبع چاه) HG = میزان اراضی آبی(چاه) G = Ground water NAP = امکان عدم دسترسی به آب HT = میزان کل اراضی E= Exposure
رابطه ۱-۳ فرمول محاسبه در معرض قرار گرفتن
۳-۱-۵-۳ حساسیت
تعریف مفهومی: حساسیت عبارت است از میزان متأثر شدن افراد از تغییرات آب و هوایی (IPCC, 2001؛Neil Adger,2006).
تعریف عملیاتی: برای سنجش حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی، از شاخص وابستگی به درآمد گندم استفاده شده است. وابستگی به درآمد گندم بر اساس نسبتی از درآمد گندم بر درآمد کل خانوار سنجیده شده است. درآمد خانوار شامل، درآمد زراعی و غیر زراعی، درآمد افراد شاغل در خانوار و میزان یارانه دریافتی خانوار می باشد.
S= حساسیت
WI = درآمد حاصل از گندم
HI = درآمد کل خانوار
رابطه۲-۳ فرمول محاسبه حساسیت
۴-۱-۵-۳ ظرفیت سازگاری گندمکاران
تعریف مفهومی: توانایی یک سیستم برای تنظیم اثرات تغییر اقلیم (از جمله تنوع آب و هوا)، تعدیل آسیب های احتمالی و استفاده از فرصت ها و یا مقابله با پیامدها است (Brooks, 2003).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش، ظرفیت سازگاری بر مبنای دارایی های معیشتی گندمکاران سنجیده شده است. به عبارت دیگر ظرفیت سازگاری بر مبنای پنج شاخص سرمایه های انسانی، اجتماعی، مالی، فیزیکی و طبیعی محاسبه گردیده است.
۱-۴-۱-۵-۳ سرمایه انسانی
تعریف مفهومی: سرمایه انسانی با ظرفیت افراد برای انجام کار با کیفیت مرتبط است (UNDP, 1999[131](.
تعریف عملیاتی: برای سنجش سرمایه انسانی از متغیرهای سابقه کار کشاورزی بر حسب سال، میزان تحصیلات بر حسب سنوات تحصیلی، وضعیت سلامت جسمانی به صورت خوداظهاری (شامل بیماری سخت، بیماری خفیف و سالم)، تعداد شرکت در دوره های آموزشی – ترویجی و مهارت های فنی-زراعی به تعداد ۱۳ گویه و با مقیاس ۰-۱۰۰ استفاده شده است.
۲-۴-۱-۵-۳ سرمایه طبیعی
تعریف مفهومی: سرمایه طبیعی میزان دسترسی افراد به منابع طبیعی مانند زمین و آب است(Cooper et al., 2008).
تعریف عملیاتی: برای سنجش سرمایه طبیعی از متغیرهای میزان مالکیت زمین زراعی و دسترسی به آب استفاده شده است.
۳-۴-۱-۵-۳ سرمایه اجتماعی
۳- تحلیل تجویزی[۵۷] با توصیه عملی و ابزارهایی سروکار دارد که از آنها میتوان برای دستیابی به نتایج استفاده کرد، به نحوی که با دقت بیشتری نتایج تحلیل های هنجاری را برآورده سازد.رایفا در شکل گیری یک کار مهم در زمینه مالی رفتاری فردی نقش قابل توجهی داشت، کاری که نتایج آن در مقاله ای با عنوان” ابعاد روانشناسی سرمایهگذاران، عقاید، اولویت ها و تمایلاتی که مشاوران سرمایهگذاری باید از آنها مطلع باشند” توسط کانمن و ریپ[۵۸] منتشر شد. این مقاله نخستین نوشتاری بودکه تئوری تصمیم و مشاوره مالی را با هم مرتبط ساخت. براساس این مقاله برای مشاوره اثر بخش، مشاوران باید تصویر درستی از نقاط ضعف عاطفی و شناختی سرمایهگذاران که باتصمیمگیریهای آنها در زمینه سرمایهگذاری ارتباط دارد، داشته باشند. این نقاط ضعف عبارتند از: ارزیابی بعضا نادرست سرمایهگذاران از علایق و خواستهای واقعی خود، واقعیت های مربوطی که سرمایهگذاران عموما تمایل به نادیده گرفتن آنها دارند و محدودیتهای توانایی آنان در پذیرش مشاوره و استفاده از آن در تصمیمگیری. (میشل ام.پمپین، ۲۰۰۶)
کانمن و تورسکی[۵۹] .تقریباً مقارن با کار رایفا در زمنیه تئوری تصمیم، دو روانشناس نسبتا گمنام به
نام های کانمن و تورسکی مشغول تحقیق در زمینه تصمیمگیری تحت شرایط عدم اطمینان بودند.
سرانجام این تحقیق منجر به انتشارکتاب مهمی با عنوان “قضاوت تحت شرایط عدم اطمینان” در سال ۱۹۸۲ شد. نویسندگان در یک مصاحبه مطبوعاتی در سال ۱۹۸۳ یافتههای خود را اینگونه توصیف نمودند:
تحقیق ما با این فرض که قضاوت ها و بینش های شهودی تحت شرایط عدم اطمینان از قوانین آمار و احتمال پیروی نمیکند، آغاز گردید. بررسی و مستند سازی فرضیه های این تحقیق مستلزم چند سال و هزاران ساعت کار بود. ویژگی های متدولوژی مطالعه عبارت بود از: ۱) ارزیابی قضاوت شهودی از اصول هنجاری آمار و احتمال ۲) تلاش برای کشف ذهنیات غیر مستدل و سؤگیریها در قضاوت و ۳) کوشش برای کاهش اختلاف در کاربردهای عملی و نظری بین روانشناسی قضاوت و تئوری باور منطقی.
کار تورسکی و کانمن چگونگی وقوع، علل و اثرات خطای انسان درمنطق اقتصادی را روشن کرد. این دو محقق در سال ۱۹۷۹ مقاله دیگری با عنوان “تئوری چشمانداز: تجزیه و تحلیل تصمیم تحت شرایط ریسکی”[۶۰] منتشر کردند که امروزه از آن به عنوان اولین اثر مدون در مالی رفتاری یاد میشود. به دلیل اهمیت، خلاصه ای از این مقاله به شرح زیر نقل میشود:
این مقاله با انتقاد از تئوری مطلوبیت مورد انتظار به عنوان یک مدل توصیفی برای
تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان، مدل جایگزینی به نام “تئوری چشمانداز” را معرفی
میکند. انتخاب ازبین چند گزینه ریسکی، نمایانگر چندین اثر فراگیر است که با پایه های تفکری تئوری مطلوبیت ناسازگار است . افراد عموما به پیامدهای محتمل در مقایسه با پیامدهای مطمئنن کمتر از حد لازم اهمیت میدهند. این گرایش که “اثر اطمینان”[۶۱] نامیده میشود، در موقعیت های انتخابی متکی بر سودهای مطمئن به ریسک گریزی و در موقعیت های دربرگیرنده زیان های قطعی، به ریسکپذیری می انجامد. افزون براین افراد غالبا عناصری را که در همه گزینه ها ( انتظارات) مشترک هستند، رها میکنند. این گرایش که “اثر جداسازی”[۶۲] نام دارد شرایطی را نشان می دهد که وقتی گزینه یکسانی در اشکال متفاوت ارائه شود، به اولویت ها و ترجیحات ناسازگاری منتهی میشود. تئوری انتخاب جایگزین به جای تخصیص ارزش به داراییهای نهایی، آن را به سود (زیان) تخصیص میدهد و همچنین احتمالات جای خود را به وزنهای تصمیم[۶۳] میدهد. تابع ارزش درمنطقه سود مقعر و در منطقه زیان محدب است. همچنین شیب آن درمنطقه زیان بیشتر از منطقه سود است. وزنهای تصمیم به جز در طیف ضرایب احتمال پائین، در سایر موارد عموما کمتر از احتمالات متناظر هستند. وزن بیش از حد دادن به ضرایب احتمال پائین، میتواند هم به جذابیت بیمه (رفتار محافظهکارانه) و هم به جذابیت خطر پذیری بالا (رفتار غیر محافظهکارانه) منجر شود. (میشل ام.پمپین، ۲۰۰۶)
تئوری چشمانداز اساساً نحوه ارزیابی سود و زیان توسط افراد را توصیف میکند. این تئوری از دو فرایند تفکری مشخص نام می برد: اصلاح[۶۴] و ارزیابی[۶۵] . در مرحله اصلاح (ویرایش)، گزینه ها براساس قاعده سرانگشتی[۶۶] (ذهنی یا غیر مستدل) که با الگوریتم مورد اشاره در بخش قبل مغایرت دارد، رتبه بندی میشود. سپس در مرحله ارزیابی، “نقطه مرجع" [۶۷] طراحی میشود که مبنای نسبی ارزیابی سود و زیان ها را فراهم میکند. تابع ارزشی که از نقطه مرجع عبور میکند و نتایج مثبت یا منفی را ارزش گذاری می کند، S شکل است. همچنین به منظور انعکاس ریسک گریزی (یعنی نشان دادن این احساس که تاثیر زیان بیشتر از سود است) نمودارنامتقارن است. به بیانی دیگر این نمایش در واقع بر ریسکپذیری درمنطقه زیان تأکید میکند. شکل (۲-۲) شکل تابع ارزش در تئوری چشمانداز را نشان میدهد.
شکل (۲-۲): تابع ارزش- مبنای فکری تئوری چشمانداز (میشل ام.پمپین، ۲۰۰۶)
ارزش
سود
زیان
نقطه مرجع
یکی از ملاحظات مهم در تئوری انتظار این است که افراد از نظر ذهنی، پیامدهای پیشبینی شده را چگونه می بینند و این موضوع چگونه بر مطلوبیت مورد انتظار تاثیر می گذارد. یک شاهد مثال خوب در این رابطه کار تورسکی و کانمن با بهره گرفتن از دادههای آزمایشی است که درمقاله سال ۱۹۷۹ آنها آمده است. در این مطالعه آزمونی به شکل زیر برای دو گروه ازافراد انجام شد:
۱- علاوه بر تمام مایملکی که در حال حاضر دارید، به شما ۱۰۰۰ دلار داده میشود و از شما خواسته میشود تا یکی از دو گزینه زیر را انتخاب کنید:
گروه دوم با مسئله دیگری به شرح زیر مواجه است:
۲- علاوه بر تمام مایملکی که درحال حاضر دارید، به شما ۲۰۰۰ دلار داده میشود و از شما خواسته میشود یکی از دو گزینه زیر را انتخاب نمائید.
نتایج آزمون این گونه بود:
در گروه اول ۸۴ درصد پاسخ دهندگان گزینه A را انتخاب کردند و در گروه دوم یک اکثریت ۶۹ درصدی گزینه B را برگزیدند. حال با توجه به اینکه ارزش مورد انتظار برای هر دو گروه و در هر دو گزینه یکسان است، نتایج بهدست آمده باید چگونه تفسیر شود.
کانمن و ریپ[۶۸]. یکی از مراحل مهم بعدی درتکامل BFMI (مالی رفتاری در سطح خرد) کار کانمن و ریپ بود که در مقاله ای با عنوان “ابعاد روانشناسی سرمایهگذار: عقاید، ترجیحات و سؤگیریهایی که مشاورین سرمایهگذاری باید از آن مطلع باشند” منتشر شد. این اثر با بهره گرفتن از تئوری تصمیم رایفا سؤگیریهای رفتاری را در سه نوع طبقه بندی کرد: (۱) سؤگیریها در قضاوت [۶۹] ، (۲) اشتباه در اولویتبندی[۷۰] و (۳) سؤگیریهای مرتبط با زندگی در کنار پیامدهای تصمیمات[۷۱]. آنها همچنین در هر مورد مثالهای عملی را نیز ارائه میدهند. (میشل ام.پمپین، ۲۰۰۶)
سوگیری در قضاوت شامل “فرا اعتمادی” ، “بهینهبینی” ، “رویدادگرایی” و “فرا واکنشی” به رویدادهای اتفاقی است. اشتباه در ترجیحات شامل “وزندهی غیر خطی احتمالات”[۷۲] ، گرایش افراد در “بها دادن به تغییرات نه وضعیت ها” ، ارزش “سود و زیان ها به عنوان یک تابع”[۷۳] ، “شکل و جذابیت شرطبندی” استفاده از “قیمت خرید به عنوان یک نقطه مرجع” ، “طراحی محدود”[۷۴]، گرایشهای مرتبط با “سیاستهای ریسک و شرطبندیهای مکرر” و نگاه “کوتاهمدت در مقابل بلند مدت"، “زندگی کردن با پیامدهای تصمیمات منجر به احساس “پشیمانی از غفلت”[۷۵] و کوتاهی درانجام کار شده و همچنین حاوی مفاهیم ضمنی درمورد رابطه بین پشیمانی و ریسکپذیری است. (میشل ام.پمپین، ۲۰۰۶)
شناسایی ریسکگریزی بهعنوان نقطۀ مرکزی در تصمیمات سرمایهگذاری، حداقل به سال ۱۷۳۸ برمیگردد. دانیل برنولی یکی از ریاضیدانان معروف سوئیسی، از سال ۱۷۲۵ تا ۱۷۳۳ به بررسی پارادوکس سنتپترزبورگ پرداخت و بازی شیر و خط را تجزیه و تحلیل کرد. برای واردشدن در بازی، فرد باید کارمزد ورود پرداخت کند. بعد از آن سکه پرتاب میشود تا اولین شیر ظاهر شود. تعداد خطهای [نمایش داده شده با n] ظاهرشده تا زمانی که اولین شیر بیاید، برای محاسبۀ عایدی[۷۶] (R ریال) مشارکتکننده استفاده میشود که بهصورت زیر محاسبه میگردد:
n2= R (n)
احتمال نیامدن خط قبل از اولین شیر (۰=n) 2/1 است و عایدی مطابق با آن ۱دلار (۱=۲۰) است. احتمال آمدن یک خط و سپس یک شیر (۱=n)، ۲/۱×۲/۱ با عایدی ۲ دلار (۲=۲۱) است، احتمال آمدن دو خط و سپس یک شیر (۲=n) 2/1×۲/۱×۲/۱ است و بدینترتیب ادامه مییابد.
جدول زیر احتمالات و عواید را برای پیامدهای گوناگون نشان داده است (بادی، کین و مارکوس، ۲۰۰۸):
تعداد خط در پرتاب سکه | احتمال P |
عایدی= R(n) دلار | احتمال × عایدی R(n) ×P |
کیفیت گردشگری پایدار: که میتواند تجربهای با کیفیت بالا به گردشگر یا مسافر منتقل کند. در این خصوص بهبود کیفیت زندگی جامعه میزبان و حفظ کیفیت محیط در اثر رعایت کردن شاخص های پایداری در گردشگری دست آوردی حائز اهمیت است.
حفظ و دوام: گردشگری پایدار، دوام منابع طبیعی که اساس و پایه وجود آن بوده است و هم چنین حفظ و دوام فرهنگ جامعه میزبان را که منشاء تجربیات ارزنده آن میشود، تضمین میکند.
تعادل: گردشگری پایدار بین نیازهای صنعت گردشگری، حمایت از محیطزیست، فضای اجتماعی و جامعه محلی نوعی تعادل و توازن برقرار میکند. در گردشگری پایدار بین هدف های متقابل و مشترک گردشگران، مسافران، جامعه میزبان و مقصد یا محلی که پذیرای گردشگران است نوعی همکاری و تشریک مساعی به وجود میآید. در حالی که در گذشته این عوامل دارای هدف های متفاوت و گاهی متضاد بودند.
در گردشگری پایدار، توجه به نیازهای جامعه میزبان از اهمیت خاصی برخوردار است و به هنگام برنامهریزی و در فرایند مدیریت اثرات گردشگری، به این نیازها توجه ویژهای میشود. به خصوص در صنعت گردشگری به اینکه مبادا بر ساختار اجتماعی ـ فرهنگی جامعه میزبان اثرات ویرانگر و منفی گذاشته شود، توجه عمیقی میشود. کیفیت تجربههایی که گردشگر در طی فرایند سفر به دست میآورد، در گِرو ویژگی های فرهنگی ـ اجتماعی مقصد یا مکانی است که مورد بازدید قرار میدهد. لذا تداوم فعالیت ها و کاهش هزینههای عملیاتی از قبیل بازاریابی و غیره، در نهایت میزان بهرهوری ناشی از فعالیت های گردشگری، در گِرو میزان رضایت و مطلوبیت گردشگر از تجربه خود در جریان سفر به ویژه در جامعه میزبان است. لذا با توجه به اهمیت تنظیم سیاست ها بر اساس رویکردی پایدار، ضرورت دارد که به برخی از اصول بنیانی گردشگری پایدار اشاره شود. مهمترین این اصول عبارتند از:
گردشگری پایدار مستلزم اندیشهای درازمدت است، نه کوتاه مدت و در برنامه ریزی، خطمشیگذاری و مدیریت، مسائل مربوط به استفاده مطلوب و اجتناب از بهره برداری نامطلوب از منابع انسانی و طبیعی را در نظر میگیرد.
بنا بر آن چه آمد ، رویکرد نظریهای حاکم بر فرایند مطالعات مبتنی بر توسعه پایدار”[۱] است و هم اکنون راه جذاب دیگری نسبت به مسیر ناپایدار فعلی ما بشمار می آید. درمقیاس جهانی، توجه به بعد مفهومی و راهبردی - اجرایی توسعه پایدار درحال افزایش است و همگان بدرستی دریافته اندکه بدون این نیاز بنیادی، بسیاری از تلاش ها قادر نخواهد بود تا با ظرفیت کامل، به نتیجه مطلوب برسد (Chiras & Herman,1997,p107-108).
نیاز به یک الگوی توسعه جدید تا اواسط دهه ۱۹۸۰ به طورگسترده شناخته شد، تا آن هنگام سازمان ملل دهه های دوم وسوم توسعه خود را یک شکست اعلام کرده بود؛ زیرا، درعمل چرخه فقردرکشورهای فقیر و دارای کندترین روند توسعه در سطح جهان محو نشده بود. بنابراین، ترکیب بدهی بالا همراه با رشد اقتصادی پایین و افزایش میزان آسیب پذیری جوامع انسانی از الگوهای مرسوم رشد و توسعه، انتقاد از پارادایم غالب توسعه را شدت بخشید (Estes,1993.p2).
افزون بر این، وجود چالش های جدی در عرصه ی زیست محیطی و اجتماعی- اقتصادی ضرورت بازآفرینی پاردایم و الگوی جدیدی از توسعه را فراهم نمود، نظیر:
فروسایی و تخریب منابع طبیعی و محیط زیست در مقیاس جهانی ؛
تغییرات اقلیمی،گرم شدن کره زمین و آسیب پذ یری لایه اوزن ؛
گسترش فقر با وجود رشد نسبی اقتصاد جهانی ( فقر به عنوان عامل تخریب محیط شناخته شده است)؛
افزایش نابرابری در دست یابی به فرصت ها در همه وجوه توسعه؛
تهدید رو به تزاید فرصت زندگی و استفاده از موهبت های خدادادی برای نسل های آینده ؛
مصرف بیش از حدو نامتعادل در مقیاس جهانی و به ویژه در سطح کشورهای پیشرفته صنعتی (Algobaisi,1999,p10-11).
از دیدگاه مفهومی، توسعه پایدار فرایندی است که نیازهای نسل کنونی را بدون تهدید توانایی نسل های آینده در برآورده نمودن نیازهایشان تامین و تضمین نماید. متخصصان علوم محیطی و به ویژه جغرافیا دانان از گذشته های دورمتوجه وابستگی متقابل بین انسان و محیط برای بهره برداری از منابع طبیعی بدون تهدید “ظرفیت برد"محیط بوده اند؛ گرچه اصول توسعه پایدار جدید نبوده، از لحاظ علمی نیز قابل اجرا بشمار می آید، ولی کاربرد مفهوم آن در برنامه ریزی توسعه، پدیده ای است که در دهه ۸۰ میلادی توسط کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه به طور رسمی وارد محافل آکادمیک و اجرایی شدو هم اکنون به عنوان چارچوبی برای فهم وابستگی ها و هم پیوندی میان ظرفیت ها و چالش های توسعه در ابعاد محیط زیست، اجتماعی و اقتصادی بکار می رود (Haris,2000,p12) و ناظر بر اصول یکپارچگی محیطی، اثربخشی اقتصادی وبرابری اجتماعی است (Kumar,1993,p116).
شکل شماره = ۱ اصول پایداری
منبع : (Kumar,1993,p116)
هم اکنون بر همگان آشکار است که نیل به توسعه پایدار مشروط به تحقق الزامات زیر است :
ریشه کن کردن فقر و محرومیت؛
گسترش مفهوم توسعه به همه جنبههای حیات( باید دانست که توسعه منحصر به رشد اقتصادی نیست، بلکه باید شامل رشد اجتماعی و فرهنگی نیز باشد)؛ و
بالاخره مهمترین بُعد و اقدام در این زمینه ایجاد هماهنگی و همسویی بین اقتصاد و محیط زیست به عنوان پایه ای برای تصمیمسازی در همه سطوح است. (جاودان،۱۳۸۸۰، ص ۴۰)
شکل شماره = ۲ ساختار نظریه پایداری : برقراری توازن میان ابعاد اصلی برنامه ریزی توسعه
منبع : (جاودان،۱۳۸۸۰، ص ۴۰)
بدین اعتبار، ساختار اصلی نظریه توسعه پایدار به ترتیبی بنا شده است که برقراری امنیت و توازن در سه حوزه اصلی محیط زیست، اجتماع و اقتصاد با حفظ فرصت های برابر در ابعاد جغرافیایی، درون نسلی و بین نسلی و با جهت گیری اهداف راهبردی زیر را در دستور کار قرار می دهد(شکل شماره ۳) :
خوداتکایی، یکپارچگی و محافظت از محیط زیست؛
ثبات،رشد و کارایی (والبته اثربخشی) اقتصادی؛
برابری( درکسب فرصت ها و شرایط بهتر زندگی)، ،همبستگی و مشارکت اجتماعی: (Pichs & Ramon,2000,p31).
شکل شماره = ۳ ساختار نظریه پایداری
منیع: (Pichs & Ramon,2000,p31)
مراجعه به متون اولیه و در حال حاضر توسعه پایدار نشان می دهد که توسعه پایدار دارای سه حوزه ی برهم کنش محیطی، اجتماعی و اقتصادی است که در فرایند برنامه ریزی توسعه پایدار به عنوان ارکان اساسی به طور همزمان و توامان و با اهمیتی یکسان مطمح نظر واقع می شوند .
شکل شماره = ۴ ابعاد ساختاری توسعه پایدار
منیع: (Pichs & Ramon,2000,p31)
از این رو، پیش فرض های پایه توسعه پایدار را می توان به ترتیب زیر بر شمرد:
امنیت اکولوژیکی: با تأکید بر یکپارچگی و محافظت از سرمایههای طبیعی و فرایندهای اساسی حیات و توسعه در چارچوب “ظرفیت برد” محیط زیست؛
امنیت اجتماعی: با تاکید بر برابری در فرصتها، ارتقای اعتماد و همبستگی جامعه و حفاظت از سرمایههای فرهنگی و اجتماعی در فرایند توسعه و در نهایت توزیع عادلانه منافع؛
امنیت انسانی: مبتنی بر ارتقای سطح سلامت، آگاهی، دانش و در نهایت رفاه جامعه انسانی؛
امنیت اقتصادی: بر پایه اثر بخشی استفاده از منابع، استمرار رشد و توسعه بازار متناسب با ظرفیت برد تأسیسات و زیرساخت ها ، افزایش فرصت های شغلی – درآمدی و در نهایت کاهش فقر؛
یکپارچگی کالبدی- فضایی: با تاکید بر حفاظت و صیانت از سرمایههای کالبدی و انسان ساخت و توسعه به هم پیوسته مکان ها(شهر و روستا و…) و مناطق متناسب با ظرفیت و عملکرد هر یک در مقیاس سرزمین.
در حوزه گردشگری، با تصویب دستورکار۲۱ و اجرایی شدن مفاد توسعه پایدار، سازمان جهانی گردشگری و دیگر نهاد های بین المللی ذی نفوذ در این عرصه نیز، رهیافت ” توسعه پایدار گردشگری” را در سر لوحه امور راهبردی و اجرایی خود قرار داده اند؛ بدین اعتبار، با تاسی به مبانی توسعه پایدار، گردشگری پایدارناظر بر هم زمانی و هم پوشانی جنبه های محیطی، اقتصادی و اجتماعی– فرهنگی در فرایند توسعه توریسم است، به نحویکه، تعادل مناسب بین این سه جنبه در دراز مدت بر قرار باشد ؛ توسعه پایدار توریسم بر اساس تعریف WTO مبتنی بر رئوس زیر باشد :
استفاده بهینه از منابع محیطی به عنوان عناصر کلیدی در توسعه توریسم و یکپارچگی فرآیندهای اصلی و حیاتی اکولولوزیکی برای حفاظت از منابع طبیعی و تنوع زیستی؛
پایبندی به ارزش های جامعه پذیرنده توریسم (به ویژه ارزش های فرهنگی زندگی روزمره) و مشارکت موثر در فهم فرهنگی و حساسیت های جامعه و در نهایت حفاظت از میراث فرهنگی؛
اطمینان از امکان عملکرد دراز مدت اقتصادی، وتوزیع عادلانه فواید اقتصادی – اجتماعی حاصل از توریسم به تمامی ذی نفعان که گستردگی قابل توجهی نیز در جامعه دارند (شامل فراهم آوردن موقعیت های شغلی دائم با درآمد مناسب، تامین خدمات اجتمائی جامعه میزبان و بالاخره فقر زدائی)؛
رضایت مندی توام با تجربه خوب در نزد گردشگران .
لذا در فرایند توسعه، مشارکت موثر تمامی ذی نفعان از یک طرف و خواست سیاسی بسبار قدرتمند نقش اساسی در دست یابی به اهداف گردشگری پایدار دارد. به عبارت دیگر توسعه پایدار گردشگری، فرایند دائمی است که در آن پایش اثرات به عنوان ابزار مدیریتی کارا برای پرهیز و جلوگیری از برخی اقدامات و روش ها ویا تصحیح روش ها و جایگزینی مناسب برای آنها همواره بکار گرفته وادامه می یابد. این فرایند مداوم می باید در کلیه سطوح کالبدی – فضایی توسعه توریسم ،یعنی مناطق ، محور ها و قطب ها ودر اشکال مختلف آن بصورت یکسان تلقی گردد.
در مجموع، تجربیات جهانی نشان می دهد که تعامل و همپیوندی موزون میان سه ستون اصلی محیط زیست، جامعه و اقتصاد (فعالیت)، هنگامی پایدار خواهد بود که فرایند برنامه ریزی توسعه گردشگری، بر پایه اصول زیر استوار گردد:
امکان پذیری اقتصادی توسعه توریسم ؛
تامین ا نتظارات جوامع محلی ؛
ارتقاءکیفیت مشاغل ؛
تضمین عدالت اجتماعی ؛
تامین خواسته و رضایت مندی گردشگر؛
در آثار صدرا از شرایط و عواملی نام به میان آمده است که برخی از این عوامل و شرایط بر مطلق معرفت تأثیر میگذارند و برخی از آنها در معرفت به خدا. از این رو اگر چه وی امکان معرفت و تحصیل آن را بدیهی میداند، اما اذعان دارد که بعضی نفوس به کسب معرفت نائل میشوند و مراحل ادراک را تا مراتب بالا طی میکنند، اما برخی نفوس چنین نیستند و در ابتدای راه میمانند یا اگر هم به مراحل بعدی صعود کنند تا میانه راه به پیش میروند ولی از ادامه راه باز میمانند. درآثار صدرا از سویی از عوامل و شرایطی یاد شده است که باعث تسریع در معرفت میگردد و از سویی نیز عواملی وجود دارند که باعث کندی و تأخیر در حصول معرفت یا حتی عدم کسب معرفت می شوند. شرایط و موانع معرفت در دو بعد وجودی و عدمی در آثار صدرا مطرح شده است. در معرفت شناسی از بعد وجودی به عوامل معرفتی و از بعد عدمی به عوامل غیر معرفتی تعبیر میشود.
۲-۲-۴-۱. شرایط معرفت
شرایط معرفت به دو گروه تقسیم میشوند. شرایط و عوامل معرفتی که در رابطه با حواس، قلب و عقل مطرح است. شرایط و عوامل غیر معرفتی که عبارت است از طهارت، تقوا، تزکیه، تهذیب نفس، زهد، ریاضت، عبادت و… .
۲-۲-۴-۱-۱. عوامل معرفتی
اولین شناخت انسان توسط حس و ابزارهای آن صورت میگیرد. بدون این ابزارها قطعاً معرفتی حاصل نمیشود. وجود این ابزارها از یک سو و آمادگی نفس به عنوان عامل اصلی ادراک از سوی دیگر، شرایط را جهت کسب معرفت فراهم میکند. اگر خواهان معرفتی حقیقی هستیم باید ذهنی سالم داشته باشیم. زیرا ذهنهای معیوب و بیمار قادر نیستند به معرفت حقیقی دست یابند. توجه نفس از عوامل مهمی است که در حصول معرفت کمک شایانی به انسان میکند، زیرا حتی اگر همه قوا نیز وظیفه خود را به خوبی انجام دهند و شرایط برای آگاهی و شناخت مهیا گردد، تا زمانی که نفس به آن توجه نکند، معرفتی حاصل نمیگردد.
سلامت حواس ظاهری از عوامل مؤثر در حصول معرفت است؛ تا جایی که نبود یک حس به معنای نبود یک علم است. حواس باطنی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
شرایط و موانعی نیز در رابطه با هر یک از اندامها و قوای ادراکی وجود دارد که بود و نبود آنها در روند حصول معرفت مؤثر است. مثلاً در رابطه با اندام ظاهری چون چشم میتوان شرایط رؤیت، سلامت چشم، حفظ فاصله مناسب و صافی هوا و روشنایی و… را نام برد که باعث میشود حس بینایی به هدف خود نائل شود. اما از عواملی که مانع از حصول این هدف میشود میتوان بیماری چشم،گرد و غبار، تیرگی هوا و… را نام برد.[۳۵۸]
دل در مشاهده حقایق کلی اشیاء، مانندآئینه است و صورتها در آن نقش میبندند. بر سر راه دل نیز حجابها و عوامل بازدارندهای وجود دارد که برخی داخلیاند مثل، پلیدی طبع و ذاتِ خود دل و برخی خارجیاند مثل حجاب و مانع برای مشاهده.باید این ها را ا ز سر راه برداشت[۳۵۹] تا معرفت قلبی حاصل گردد.
قوه عاقله نیز برای تعقل نیازمند شرایط مختص به خود است. موانع موجود بر سر راه این قوه، دست اندازهایی است که قوای وهم و خیال بر سر راه آن قرار میدهند. این قوه با تکرار و ممارست و بدون غرض ورزیهای بی مورد میتواند به تعقّل بپردازد. درآثار صدرا اشاره شده است برای آنکه بتوان به معرفت حقیقی دست یازید باید از مواد یقینی در مقدمات استفاده کرد و از شکلهایی برای استدلال استفاده کرد که منتج و یقینی باشند تا نتیجه یقینی به بار آورند. منطق ابزاری است که به واسطه آن میتوان خطاهای موجود در قضایا را تشخیص و در رفع آن ها برآمد.
۲-۲-۴-۱-۲. عوامل غیر معرفتی
در آثار صدر از عوامل غیرمعرفتی به عوامل عدمی یاد شده است. عوامل غیر معرفتی عواملی هستند که انسان با قوای شناختی خود به آنها آگاهی نمیتواند داشته باشد. این عوامل از آن روی حائز اهمیتند که مقدمه تحقق معرفت هستند. اعمال از عوامل غیر معرفتی به حساب می آیند.
اعمال صالح موجب صفا قلب و قطع علاقه از دنیا میشود که در عرف شرع به طاعت معروف هستند.[۳۶۰]چه این اعمال را انجام دهی، مانند کمک به ایتام و چه ترک کنی، مثل آزار و اذیت دیگران، در هر دو صورت زمینه برای طهارت و مصفا شدن قلب مهیا میشود. زیرا اصل طهارت و صفا خود امری عدمی و غیر معرفتی است، اما مقدمه تحقق معرفت است.[۳۶۱]
اعمال عبادی و عبادتهای قلبی و بدنی برای پاکیزگی و تزکیه نفس است. با انجام دستورات شرعی و تمرینات بدنی میتوان مانع صورت پذیری نفس از بدن وهواهای آن شد.[۳۶۲] صدرا در تألیفاتش از اعمال بسیار نام به میان میآورد و آنها را از آن روی که مقدمه رسیدن به کمالات است ارج مینهند. ریاضت از جمله اعمالی است که وی در آثارش بسیار بر آن تأکید میکند.
ریاضت تمرین نفس است. زمانی که انسان به طور مداوم با تمایلات و خواسته های شیطانی و نفسانی خود مبارزه میکند وآن را از آلودگیها و شهوتهای دنیوی پاک میکند، به مرتبهای می رسد که قول و عمل و نیّتش خالص برای خداوند میشود و از هر گونه ریا و نفاقی به دور میگردد[۳۶۳].
صدرا خود در این رابطه چنین میگوید:
«چون بر این حال مدتی دراز و زمانی طولانی باقی ماندم، نفسم از جهت مجاهدات بسیار، برافروخته و نورانی گشت و قلبم به واسطه ریاضات و کوششهای فراوان، التهابی قوی یافت. در آن حال انوار ملکوت الهی بر آن تافته و پنهانیهای جبروت