إثم: اسم، مفرد، مذکر، جامد، معرفه، معرب. الراضی: اسم، مفرد، مذکر، مشتق (اسم فاعل)، منقوص، معرفه.
الراضی: مبتدا و مرفوع تقدیراً. قومٍ: مضاف الیه و مجرور با اعراب ظاهری. کالدّاخلِ: جار و مجرور، خبرشبه جمله و مرفوع محلاً. علی کلِّ: جار و مجرور، خبر مقدم شبه جمله و مرفوع محلاً. إثمانِ: مبتدای مؤخر مرفوع با اعراب فرعی. اثمُ العملِ به: بدل وتابع إثمانِ. إثمُ الرضی به: معطوف و تابع جمله قبل.
معانی: از دو جمله خبری تشکیل شده و به خاطر اتحاد در نوع جملات وصل به کار رفته است و هدف ارشاد و تأدیب مخاطب است.
بیان: تشبیه مرسل به کار رفته است و طرفین تشبیه مفرد و مقید به عبارت «بفعلِ قومٍ» میباشند.[۱۳۳] «الراضی بفعل قومٍ»: مشبه، «الداخلِ فیه»: مشبه به، وجه شبه علاقمندى و میل قلبى به آن کار است. امام (×) از ورود در کار نادرست به دلیل گناهانى که در پى دارد، برحذر داشته است از آن رو که خشنودى به کار نادرست نتیجه علاقمندى به آن است. پس چنین علاقهاى خود ناپسند و گناه است.
بدیع: صنعت اطناب از نوع «توشیع» به کار رفته است.[۱۳۴] امام (×) ابتدا «إثمان» را که لفظ مثنی است به طورکلی بیان کرده و سپس به منظور توضیح بیشترکلمه و معطوف کردن نظر مخاطب به موضوع آن را با دو لفظ مفرد تشریح مینماید.
امام (×) فرمود: «آن که به کار کسانى خشنود است، چنان است که در کار آنان شریک بوده است و هر که در باطلى پا نهاد، دو گناه بر گردن وى افتاد، گناه کردار بد و گناه خشنودى بدان کار.»
بر اساس قوانین اسلام، خوب بودن و خوب زیستن، تنها این نیست که انسان، خود را از همه کنار بکشد و در خلوت و تنهایى مشغول عبادت شود و کارى به کار دیگران و سایر افراد جامعه نداشته باشد، زیرا در این صورت حتى اگر هیچ گناهى از او سر نزند باز در گناهى که دیگران در کنارش و مقابل چشمانش انجام میدهند، شریک و سهیم خواهد بود. به بیان دیگر یک مسلمان مؤمن واقعى نباید در برابر کارهاى باطل و نادرست دیگران ساکت بنشیند و هیچ اقدامى نکند چون این سکوت دلیل آن است که او با انجام آن کارهاى باطل مخالفتى ندارد و کسى که مخالف امرى نباشد، بطور طبیعى به انجام آن امر رضایت داده است و راضى بودن به انجام کار دیگران نیز مانند آن است که خود او هم در آن کار شرکت و دخالت داشته است .از این روست که امام (×) چنین تشبیهی را به کار برده است، زیرا کسی که تماشاگر کارهاى باطل دیگران است در حقیقت مثل آن است که خود نیز در انجام آن گناه شرکت و همکارى داشته است .پس هرکسی وارد عمل باطلی میشود دو گناه را متقبل میگردد: یکی گناه عمل کردن به آن فعل باطل و آن همان حالت ظاهری و خارجی است و دیگری گناه خشنودی که آن حالت همان رضایت قلبی و باطنی فرد است.[۱۳۵]در این حکمت عمل قوم مطرح است نه فرد و ضابطهٔ اصلی خشنودی و ناخشنودی نسبت به عمل است که از نوعی ارتباط قلبی و روحی بین شخص عامل و شخص راضی حکایت میکند. پس تمایلات جزء اعمال محسوب میشوند و ظاهراً مقصود آن است که گناه عامل دو برابر گناه فرد راضی است. زیرا آن که رضایت دارد تنها قلباً مرتکب گناه میشود ولی عامل قلباً و عملاً گنهکار است و کیفر بیشتری دارد.[۱۳۶]
«اعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِى أَوْتَادِهَا.»
الذّمه: العهد و الذّمام، قِیل: مایجبُ أنْ یحفظَ: عهد وپیمان، آنچه که باید حفظ گردد. ج: الذّمم. وَتَد: ج: أوتاد: میخ، برآمدگی، زبانه، أوتادُ الارضِ: کوهها.[۱۳۷]
الذّمم: اسم، جمع مکسر، مذکر، جامد، معرفه، معرب. أوتاد: اسم، جمع مکسر، مذکر، جامد، معرفه، معرب.
إعتصموا: فعل، امر، للمخاطبین، ثلاثی مزید (باب افتعال)، مبنی.
إعتَصموا: فعل امر و فاعل آن ضمیر بارز«واو». بالذّممِ: جار و مجرور با اعراب ظاهری.
معانی: از یک جمله فعلیه طلبی تشکیل شده است و غرض ارشاد مخاطب است.
بیان: استعارهٔ مکنیه وجود دارد، از این تشبیه فقط مشبه ( ذمم) و یکی از لوازم مشبه به (إعتَصموُا) باقی مانده است، در ضمن جامع نیز قابلیت چنگ زدن و اعتماد کردن است. عبارت أوتادها که از ملائمات مشبه به است به نوبهٔ خود استعارهٔ مصرحه است که آنها را برای وفاداران استعاره آورده است. بنابر این حکمت در بیان اهمیت و ارزش عهد و پیمانها (مستعار له) آمده تا مخاطبان به حفظ پیمانها بکوشند و از پیمان شکنان بپرهیزند زیرا که آنها به عهد خود وفا نمیکنند. همان گونه که در قرآن فرموده است: ﴿آنان در حق اهل ایمان هیچ مراعات حق خویشی یا عهد وپیمان نمیکنند و هم آنها بسیار معتدی و ستمکارند.﴾[۱۳۸]
بدیع: درعبارت «أوتادها» صنعت «توریه» به کار رفته است[۱۳۹]. چون دارای دو معنی دور و نزدیک است ودر اینجا معنای دور آن که همان محکم نمودن عهد وپیمان است اراده شده است.
قرائت که جمع آن قرائات می باشد از ریشه «قرء» است. در ریشه قرء میان اهل لغت اختلاف وجود دارد و پنج احتمال ذکر کردهاند
۱- این واژه مشتق از کلمه «قرائن» مى باشد و به این اعتبار قرائت بر قرآن اطلاق میشود که آیاتش قرینه و مشابه هم بوده، یکدیگر را تصدیق مى کنند.
۲- « از «قرأتُ الشىء بالشىء» (چیزى را به چیزى ضمیمه کردم) گرفته شده و استعمال آن در قرآن به این خاطر است که حروف و آیات و سوره هایش به همدیگر ضمیمه اند.
۳- این واژه مشتق از «قرء» به معنای جمع کردن مى باشد. راغب اصفهانی در مفردات الفاظ قرآن همین معنا را برگزیده است و « قِرَاءَهٌ » را پیوستن و متصل نمودن بعضى از حروف و کلمات به بعضى دیگر در آشکار خواندن قرآن بطور (ترتیل) دانسته و در ادامه می گوید به هر جمعى قراءت گفته نمی شود مثلاً وقتى قومى و عدهاى را جمع کنند- قَرَأْتُ القومَ- گفته نمی شود.[۱۳۴]
قرء: جمع کردن. «قَرَأَ الشّىء قَرْءاً و قُرْآناً: جمعه و ضمّ بعضه الى بعض» خواندن را از آن قرائت گویند که در خواندن حروف و کلمات کنار هم جمع می شوند[۱۳۵].
۴- از ماده «قرَأَ» به معنای (خواندن) است.
از میان وجوه معنایی ذکر شده وجه چهارم صحیح ترین وجه است؛ ادلّه و شواهدی نیز وجود دارد که این وجه را تقویت میکنند و آنها عبارتند از:
الف) علمای اهل لغت قرء را به خواندن معنا کرده اند.[۱۳۶] خلیل «قرأ» را معناى خواندن و اسم فاعل آن را «قاری» و به «قرآن» معناى مفعولى (خوانده شده)، داده است[۱۳۷]. ابن درید بر معناى خواندن، «إقراء المرأه» و اختلاف در معناى طهر و حیض او را افزوده است[۱۳۸]. ازهرى قرائت قرآن را به معناى تلفظ و بیان کردن جمعى و کنار هم آن دانسته است.[۱۳۹] در فرهنگ ابجدی نیز قرائت به کیفیت و چگونگی خواندن معنا شده است.[۱۴۰]
ب) خداوند متعال نیز در برخی دیگر از آیات قرآن همین معنا را اراده کرده است. مانند آیه (قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ)[۱۴۱] «و قرآنى [با عظمت را] بخش بخش [بر تو] نازل کردیم تا آن را به آرامى به مردم بخوانى.»
و همچنین آیه (وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ)[۱۴۲] «و [نیز] نماز صبح را زیرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است.» که قرآن در این آیه به معنای خواندن نماز صبح است.[۱۴۳]
قرائت در اصطلاح همان تلاوت و خواندن قرآن کریم است.[۱۴۴] و به گونه ای از تلاوت قرآن اطلاق می شود و دارای ویژگی های خاص است. به عبارت دیگر هر گاه تلاوت قرآن به گونه ای باشد که از نص وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی از قراء معروف بر پایه و اصول مضبوطی، که در علم قرائت شرط شده است، استوار باشد، قرائت قرآن تحقق یافته است.[۱۴۵]
صاحب کشف اصطلاحات الفنون قرائت را این گونه تعریف کرده است:
«قرائت علمی است که از چگونگی نطق الفاظ قرآن بحث می کند.»[۱۴۶]
ملا فتح الله کاشانی در تفسیر منهج الصادقین قرآن را به معنای قرائت می داند و می نویسد:
«قرآن به معنى قرائت است و آن مصدر قرأت «به معنى تلوت» و از قتاده مروی است که قرآن مصدر قرات الشیء است به معنى جمعت بعضه الى بعض و مصدر به معنى مفعول پس قرآن به معنى مقروء باشد یعنى خوانده شده یا فراهم آورده بعد از تشتت و تفرق نزول آن.[۱۴۷]»
احمد دمیاطی در کتاب«اتحاف فضلاء البشر فی القراءات الأربعه عشر» در تعریف قرائت می نویسد:
«أن علم القراءه علم یعلم منه اتفاق الناقلین لکتاب اللّه تعالى و اختلافهم فی الحذف و الإثبات و التحریک و التسکین و الفصل و الوصل و غیر ذلک من هیئه النطق و الإبدال و غیره من حیث السماع أو یقال: علم بکیفیه أداء کلمات القرآن، و اختلافها معزوا لناقله.[۱۴۸] یعنی قرائتها، علمى است که از رهگذر آن اتفاق نظر و یا اختلاف ناقلان کتاب خدا، در رابطه با حذف و اثبات و متحرک خواندن و ساکن کردن و فصل و وصل حروف و کلمات و امثال آنها از قبیل کیفیت تلفظ و ابدال و همانند آنها از طریق سماع و شنیدن، قابل شناسایى است»
در نتیجه قرائت را می توان به لفظ در آوردن کلمه ها و عبارات قرآن دانست که نمایانگر حروف و هیئت (شکل و صورت) کلمه و موقعیت آن ها در قرآن است.[۱۴۹] به عبارت دیگر به شیوه و روش تلاوت قرآن و علم به کیفیت ادای قرآن و اختلاف این کیفیت قرائت می گویند. هر کدام از دانشمندان و مفسّران علوم قرآنی درکتب لغوی و تفسیری خود تعریفی از قرائت را ذکر کرده اند. خواننده محترم برای مطالعه بیشتر پیرامون قرائت می تواند به کتب ذیل مراجعه کند.[۱۵۰]
با توجه به مطالب فوق و تعاریفی که از قرائت ارائه شد، اهمیت رعایت قرائت صحیح در تفسیر قرآن آشکار شده و مشخص می شود برای تفسیر کلام وحی که تبیین مفاد آیات و آشکار نمودن مراد واقعی کلمات قرآن است، قبل از هر چیز توجه به قرائت صحیح باید مورد توجه قرار گیرد چرا که قرائت مبنا و پایه فهم صحیح از کلام الهی است. و مفسّر قرآن کریم که معانی لغات و عبارات قرآن کریم را تبیین و تفسیر می کند، قبل از ورود به تفسیر باید به قرائت صحیح لغات و کلمات آیه توجه نشان دهد.
یکی از دانشمندان معاصر علوم قرآنی در این باره می نویسد:
«تفسیر که تبیین مفاد آیات و آشکار نمودن مراد خدای متعال از آن است قبل از هر چیز، وابسته به حروف و شکل واقعی کلمات قرآن و موقعیت حقیقی آن ها است و شناخت این سه، متوقف بر آگاهی از قرائت صحیح آیات کریمه است. بنابراین اولین گامی که مفسّر باید برای فهم مفاد آیات کریمه و تبیین آن بردارد، فصح و تحقیق از قرائت صحیح آیات کریمه است، قرائت صحیحی که تفسیر باید بر اساس آن انجام گیرد.»[۱۵۱]
ایشان در ادامه به بررسی شیوه شناخت قرائت صحیح می پردازند و قرائت عامه مردم را که سینه به سینه در طول تاریخ منتقل شده است را قرائت صحیح معرفی می کند.
از دیدگاه علماء شیعه قرائت حفص از عاصم به دلیل اینکه در میان مردم رایج بوده و سند آن نیز به امام علی۷و سپس پیامبر اکرم۹می رسد، صحیح ترین قرائت است همان قرائتی که سینه به سینه و نسل به نسل عامه مردم توسط آن به قرائت قرآن می پرداختند. در ادامه به علت ایجاد اختلاف قرائت در بین قاریان می پردازیم.
برای پی بردن به علل ایجاد اختلاف قرائت و به وجود آمدن قراء سبعه و عشره و اربعه عشر، باید به مطالعه تاریخچه قرائات قرآن پرداخت. در حالت کلی تاریخ قرائات را می توان به دو دوران تقسم کرد. دوران اول تا زمان جمع آوری مصحف امام در زمان عثمان که حدود چهل سال به طول انجامید و دوران دوم از زمان تدوین مصحف امام تا به وجود آمدن قرائات سبعه یا عشره که دویست سال طول کشید.
۳-۱- اختلاف قرائت تا زمان جمع آوری مصحف امام
قرائت قرآن در ابتدا به عنوان علم مطرح نبوده و کم کم و پس از طی مراحلی به صورت علمی مستقل در آمده و دارای قواعد و ضوابطی شد. قرائت در مرحله اول با تعلیم قرآن به پیامبر از سوی جبرئیل تحقق یافت در مرحله بعد خود آن حضرت قرائت را به دستور پروردگار به مسلمانان تعلیم می داد(وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلًا)[۱۵۲] « و قرآنى [با عظمت را] بخش بخش [بر تو] نازل کردیم تا آن را به آرامى به مردم بخوانى و آن را به تدریج نازل کردیم.» به وجود این مرحله از قرائت می توان در سیره آن حضرت و گفتار صحابه نیز پی برد.[۱۵۳]
در مرحله بعدی عده ای از مسلمانان و نزدیکان پیامبر۹که با آن حضرت حشر و نشر داشته و قرائت را از ایشان می آموختند، هم چون ابن مسعود، ابی بن کعب، ابودرداء و زید بن ثابت سور قرآن را بنا به دستور پیامبر اکرم۹به دیگر مسلمانان می آموختند. تا جایی که پیامبر۹افرادی را به عنوان معلم قرآن به شهرهای مختلف اسلامی می فرستاد تا قرائت را به آنها تعلیم دهد. تا زمان حیات پیامبر۹اختلاف قرائت قاریان چندان محسوس نبود و اگر هم اختلافی بین قاریان وجود داشت با مراجعه به خود آن حضرت آن را برطرف می کردند.
در زمان خلافت ابوبکر نیز اختلاف قرائت چندان چشم گیر نبود و در حد لهجه های اقوام عرب بود چنان که نقل شده ابن مسعود- یکى از قرّاء سبعه- «حتّى حین» را «عتّى حین» و «نعم» را «نحم» تلفظ مىکرده.[۱۵۴] و یا آیه (لا رَیْبَ فِیهِ)[۱۵۵] «کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست.» به صورت «لا ریب فیهى» به اشباع خوانده شده است[۱۵۶]. و یا فعل (یَحْسَبُهُمُ)[۱۵۷] «آنان را می پندارد» را تنى چند از قاریان به کسر «سین» تلفظ کردهاند[۱۵۸]؛ در آیه آخر سوره اخلاص نیز (وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً أَحَدٌ)[۱۵۹] «و هیچ کس او را همتا نیست.» (که قرائت حفص است) به سکون فا و همزه بعد از آن «کفؤا» و همچنین به ضمّ فا و همزه بعد از آن «کفؤا» قرائت شده.[۱۶۰]
اگر دقت شود این گونه اختلاف لهجهها در تلفّظ کلمات در هر زبان و از جمله فارسى هم وجود دارد و تغییری در معنا و مراد ایجاد نمی کند.
امّا پس از گسترش سریع و عظیم اسلام از اواخر خلافت ابوبکر تا اواسط خلافت عثمان یعنی از سال دوازدهم تا سال سی ام هجری، اختلافات قرائت رو به فزونی نهاد. چنانچه نقل حذیفه بن یمان بعد از بازگشت از فتح ارمنیه برای عثمان حکایت از افزایش وحشتناک اختلاف قرائت در بین مسلمانان دارد.[۱۶۱][۱۶۲]
بعد از این عثمان به فکر جمع آوری قرآن در مصحفی واحد به نام مصحف امام شد تا از اختلاف در قرائات جلوگیری کند بدین سبب به هریک از بلاد اسلامی آن زمان که تعلیم قرآن در آن رواج داشت نسخه ای از مصحف امام را همراه با یک قاری فرستاد تا مردم به پیروی از آن به تعلیم و قرائت قرآن بپردازند.
۳-۲- اختلاف قرائت بعد از مصحف امام و به وجود آمدن قراء سبعه
مصحفی که در زمان خلافت عثمان جمع آوری شده بود دارای اشکالاتی بود که همین اشکالات سبب به وجود آمدن اختلاف در قرائت شد. عوامل اختلاف مصاحف بعد از یکى کردن آنها بسیار است، امّا در ذیل به برخى از مهمترین عوامل اشاره مىشود:
۳-۲-۱- بىنقطه بودن حروف
یکى از عواملى که سبب ایجاد اختلاف در قرائت قرآن می شد، بىنقطه بودن حروف معجمه (نقطهدار) ومشخص نبودن آنها از حروف مهمله (بىنقطه) بود. خط کوفى- که نخست کلام اللّه به آن تحریر شد- عارى از نقطه بود بدیهى است که این نقصان در خواندن و جدا کردن گروه حرفهایى که امتیاز و تفاوتش فقط به نقطه است- مانند ب، ث، ث- چقدر دشوارى ایجاد مىکند، و چون مصاحف عثمانی دارای چنین مشخصه ای بودند از این رو خواننده نمی توانست کلمه را تشخیص دهد مگر از طریق سماع یا دقت در سیاق عبارت مکتوب، و این برای همه میسر نبود در نتیجه سبب به وجود آمدن اختلاف در قرائت قرآن شد. از این جهت در آیه (وَیُکَفِّرُ عَنکُم مِّن سَیِّئَاتِکُمْ)[۱۶۳]«و بخشی از گناهانتان را می زداید» ابن عامر و حفص خواندهاند: (یُکَفِّرُ عَنکُم)و دیگران«نکفّر…»[۱۶۴] ابن سمیقع: «فالیوم ننحّیک ببدنک» و دیگران(فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ)[۱۶۵] «پس امروز تو را با زره [زرین] خودت به بلندى [ساحل] مىافکنیم.» خوانده اند.[۱۶۶]
۳-۲-۲- نداشتن اعراب و حرکات
عارى بودن مصاحف عثمانى از اعراب و حرکات نیز باعث بروز اختلاف قرائت در برخی آیات قرآن می شد. به عنوان مثال مشخص نبود «اعلم»، فعل امر، فعل متکلم مضارع، افعل التفضیل است فعل ماضى از باب افعال. چنان که در آیه(قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)[۱۶۷] «گفت: « [اکنون] مىدانم که خداوند بر هر چیزى تواناست.» کسایى و حمزه آن را به صیغه امر «إعلم» خوانده اند و دیگران فعل مضارع متکلّم.[۱۶۸] و یا در آیه (بِما کانُوا یَکْذِبُونَ)[۱۶۹] «و به [سزاى] آنچه به دروغ مى گفتند» اهل کوفه (یَکْذِبُونَ) به فتح یا، خوانده اند و بقیه «یُکذّبون» به ضم یاء و تشدید ذال.[۱۷۰]
۳-۲-۳- ننوشتن الف در وسط کلمات
یکى دیگر از عواملى که سبب اختلاف در رسم الخط و به تبع آن اختلاف در قرائت می شد نبودن الف در رسم الخط آن روز بود خط عربى کوفى از خط سریانى نشأت گرفته است. در خط سریانى، مرسوم نبود که الف وسط کلمه را بنویسند. به عنوان مثال کلمه «سماوات» را که مکرر در قرآن آمده «سموت» مىنوشتند و بعد از زمانى که علایم مشخّصه ایجاد شد، به صورت «سموت» با گذاشتن الف کوچک بالاى کلمه نوشتند. روشن است که ننوشتن الف وسط در خواندن برخى کلمات ایجاد اختلاف مىکند، چنانکه قاریان بصره آیه (وَإِذْ واعَدْنا مُوسى اَربَعِینَ لَیلَه)[۱۷۱]«و آنگاه که با موسى چهل شب قرار گذاشتیم»، را بدون الف و به صیغه ماضى (ثلاثى مجرد) یعنى «وعدنا» خواندهاند[۱۷۲]. قاریان مدینه آیه (وَأَلْقُوهُ فِی غَیابَتِ الْجُبِ)[۱۷۳] «او را در نهانخانه چاه بیفکنید» را «فى غیابات الجبّ» خوانده، به گمان این که جمع است.[۱۷۴]در سوره فاتحه الکتاب (مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ)[۱۷۵] «[و] خداوند روز جزاست.»به صورت «ملک» هم قرائت شده.[۱۷۶]
۳-۲-۴- ابتدایى بودن خط
ابتدایی بودن خط نیز در مصاحف اولیه سبب بروز برخی اشکالات در قرائت قرآن و اختلاف قرائت شد. به عنوان مثال اعراب نون آخر کلمات را به شکل حرف«ر» می نوشتند.
این عوامل موجب گردید که قرّاء بر سر رسیدن به قرائت، با هم اختلاف کنند و هریک طبق اجتهاد خود و دلایلى که در دست دارد، قرائت خود را توجیه نماید.
به دلایلى که ذکر شد قرائت قرآن بین قاریان در مواردى اختلافى بود و تعداد قاریان در طى سالیان متمادى افزایش مىیافت تا اینکه ابن مجاهد از بین کلیه قرائات، هفت قرائت را برگزیدکه هر کدام دو راوى داشتند، که عبارتند از: ابن عامر، ابن کثیر، عاصم، ابو عمرو، حمزه، نافع وکسائى علاوه بر اینان متاخرین سه نفر دیگر به این قاریان اضافه کرده اند که به قراء عشره معروفند: خلف، یعقوب، ابو جعفر چهار قارى دیگرى نیز که به قرائت شاذ (خلاف مشهور) قرائت مىکردند، بر این ده قارى افزوده شدهاند: حسن بصری، ابن محیصن، یزیدى وأعمش.
این چهارده قرائت معروف که هر کدام از طریق دو راوى نقل شده است، مجموعاً بیست و هشت قرائت را تشکیل مىدهند که شناختن آنان در این زمینه ضرورت دارد.[۱۷۷]
۴- عدم تواتر قرائت های سبعه
به منظور اکسایش آهن و انجام واکنش، وجود رطوبت در محیط بسته بندی ضروری است که از معایب این روش به شمار میرود. همچنین مقادیر بالای ترکیبات آهن سمی بوده و در صورت پاره شدن پاکت و ورود ترکیبات در محصول غذایی با خطر مسمومیت در مصرف کنندگان همراه است[۱۲].
به طور کلی ۲۰ درصد ترکیبات جاذب اکسیژن در پاکت ها(کیسه ها) تعبیه می شوند اما قرار دادن کیسه های جاذب اکسیژن در داخل بسته بندی به دلیل احتمال پاره شدن تصادفی پاکت های جاذب اکسیژن و ترکیب شدن مواد جاذب با غذا یا مصرف تصادفی آنها به همراه غذا توسط مصرف کننده، بعلاوه عدم کاربرد آنها در غذاهای مایع به دلیل برخورد مستقیم مایع با پاکت ها و ریختن محتویات آن به داخل غذا مناسب نمی باشد. برای برطرف نمودن این مشکل می توان جاذبهای اکسیژن را در مواد بسته بندی مثل فیلمهای پلیمری، برچسب ها و آستر دربها جاسازی کرد. با این کار میتوان جاذب اکسیژن را در محصولات دیگری مانند نوشیدنیها نیز استفاده نمود. ماده مصرف کننده اکسیژن می تواند خودِ ماده پلیمری یا ترکیبات دیگری باشد که در ماتریکس پلیمر پخش شده که این مواد به سهولت اکسید می شوند[۱۸, ۱۹].
مشکل استفاده از فیلم های جاذب اکسیژن این است که فیلم ها تا قبل از استفاده نباید با اکسیژن اتمسفری واکنش دهند. برای حل این مشکل یک سیستم فعال سازی که توانایی مصرف اکسیژن را به فیلم میدهد در فیلم بکار گرفته شده است. فعال سازی از طریق روشن کردن یا کاتالیزور و یا واکنشگرهایی که در هنگام پر کردن تعبیه میشوند انجام میگیرد.
اکسید آهن اولین ماده جاذب اکسیژن در ساشه ها بود. ماده جاذب اکسیژن دیگر اسید آسکوربیک است که اغلب در واشرهای موجود در درب بطرهای حاوی آبجو و بطریهای حاوی آب میوه جهت جذب اکسیژن که از درب پلاستیکی این محصولات عبور می کند، استفاده می شود. بیشتر بطریهای پلی استری حاوی آبجو و یا آب میوه ها امروزه حاوی نایلون ام دی ایکس شش، کاتالیز شده با کبالت میباشند که کار جذب اکسیژن را برعهده دارند. برای مثال شرکت سیبا مواد جاذب اکسیژنی به بازار عرضه کرده است که آنها را می توان در بسته بندیهای چند لایه پلی اولفینی نیز استفاده نمود. این مواد جاذب اکسیژن، نسبت به رطوبت حساس بوده و در اثر رطوبت بالای موجود در مواد غذایی، نوشیدنیها و یا محصولات بهداشت فردی فعال شده و عمل می کنند[۵, ۲۰].
استفاده از جاذبهای اکسیژن در آبجو، مشروبات الکلی و سایر نوشابهها به طور بالقوه یک بازار بزرگ است. برچسب مبتنی بر آهن و جاذب های ساشه مانند، برای نوشیدنی ها و یا مواد غذایی با فعالیت بالای آب (αw) نمی توانند استفاده شوند زیرا هنگام رطوبت، ظرفیت جذب اکسیژن آنها سریعا کاهش مییابد (توانایی جذب اکسیژن به سرعت از دست میرود). برای رفع این مشکل از معرف های غیر فلزی مختلف و ترکیبات فلزی-آلی که تمایل ترکیب با اکسیژن را دارند، در داخل درب بطری و یا به صورت مخلوط با مواد پلیمری در بدنه بطری(پلی استر) بکارمی رود. در این صورت اکسیژن موجود در فضای فوقانی بطری و اکسیژن وارد شده جذب می شود[۲۰]. نمونه ای از کاربرد این روش، محصول تولیدی شرکت دارِکس است که از اسید اسکوربیک و سولفیت به عنوان جاذب اکسیژن در درب بطریها استفاده نموده است. این مواد بعد از جذب اکسیژن به ترتیب به دهیدراسکوربیک و سولفات تبدیل می شوند[۱۶, ۲۱].
جاذب اکسیژن باید اندازه و نوع مناسبی داشته باشد. اندازه مناسب برای جاذب اکسیژن با کمک فرمولهای زیر محاسبه می شود[۱۸]:
A = حجم اکسیژن موجو در زمان بسته بندی.
= Vحجم بسته نهایی که از طریق فرو بردن در آب محاسبه شده و برحسب میلی لیتر بیان می شود.
= غلظت اولیه اکسیژن موجود در بسته.
= Pوزن نهایی بسته بر حسب گرم.
محاسبه مقدار اکسیژنی که در طول نگهداری وارد بسته می شود(B) نیز ضروری بوده و توسط فرمول زیر بدست می آید:
= S مساحت بسته بر حسب متر مربع.
= P نفوذ ماده بسته بندی بر حسب ml/m2.d.atm.
= D ماندگاری محصول بر حسب روز.
با جمع کردن مقدار اکسیژن موجود در زمان بسته بندی و مقداری که در طول نگهداری وارد بسته می شود، مقدار اکسیژنی که باید توسط جاذب اکسیژن جذب شود، بدست می آید و از روی اینها میتوان اندازه و تعداد جاذب اکسیژن مورد نیاز را مشخص نمود.
در حال حاضر جاذب های اکسیژن در آمریکا به صورت کیسه های کوچکِ حاوی آهن احیا در بسته بندی مواد غذایی از قبیل ماکارونی، اسنک خشک گوشت، چیپس پپرونی، گوشت قرمز، بادام زمینی، نان فاقد گلوتن، جیره های نظامی و بسته های غذایی ناسا استفاده می شود. از درب ها و بطری های پلی استری حاوی جاذب های اکسیژن برای بسته بندی عصاره ها و کچاپ استفاده میگردد[۱۳].
در ژاپن کاربردهای اصلی جاذبهای اکسیژن شامل فراوردههای غلات مثل کیکهای نرم، نان، بیسکوییت، پیتزا و کیک پنیری، اسنک
های خشک، مغزها، مغزهای پوشش داده شده با شکلات، فراورده های دریایی فرایند شده، ادویه جات، پنیر و…. می باشد.
بعد از ترکیبات آهن، اسید اسکوربیک و مشتقات آن، بیشترین کاربرد تجاری را در جاذب های اکسیژن دارند. اسید اسکوربیک همان ویتامین ث است که به عنوان یک ماده مغذی در مواد غذایی یا آشامیدنی استفاده می شود. این ماده می تواند به عنوان حائل اکسیژن یا آنتی اکسیدان عمل کند. از آنجا که اسید اسکوربیک یک ترکیب شش کربنه است، بر خلاف آهن میزان مورد نیاز آن برای واکنش با اکسیژن بسیار بالا است[۸].
اسید اسکوربیک یک ماده شیمیایی گران قیمت است که به عنوان جاذب اکسیژن در داخل درب های بطری های پلاستیکی استفاده می شود. از جمله ویژگیهای دیگر این ماده، عدم پاسخ به آشکارسازهای فلزی بر روی خطوط بسته بندی است. اسید اسکوربیک تنها در حضور آب فعالیت می کند، بنابراین درصورتیکه بخواهد به عنوان جاذب اکسیژن عمل کند، باید در معرض آب یا آب دیگری که از محیط زیست می باشد قرار گیرد[۸].
شکل۱-۱- واکنش اسید آسکوربیک با اکسیژن
اسید اسکوربیک همانند آهن به آسانی ولی با سرعت کمتر با اکسیژن واکنش میدهد و به دهیدرواسکوربیک اسید تبدیل می شود که ترکیب نسبتا بی ضرری است. این واکنش توسط عناصر فلزی نظیر آهن کاتالیز می شود. بر خلاف اسیداسکوربیک، آهن در حضور دی اکسید کربن عمل جذب اکسیژن را به خوبی انجام نمیدهد به همین خاطر در بسته بندی هایی نظیر قهوه بو داده و نان از اسیداسکوربیک به عنوان جاذب اکسیژن استفاده میگردد[۸ , ۲۲].
نتایج جامعه
۳
۹
نتایج کلیدی عملکرد
۷
جمع
——————
۴۸
۳-۸ سنجش روایی و پایایی ابزار پژوهش
ابزار سنجش باید از روایی و پایایی لازم برخوردار باشد تا محقق بتواند داده های متناسب با تحقیق را گردآوری نماید و از طریق این داده ها و تجزیه و تحلیل آنها، فرضیه های مورد نیاز را بیازماید و به سؤال تحقیق پاسخ دهد. ابزار سنجش و آزمون های استاندارد و میزان شده معمولاً از روایی و پایایی مناسبی برخوردارند؛ از این رو محققان می توانند آنها را با اطمینان به کار گیرند؛ ولی ابزار محقق ساخته فاقد چنین اطمینانی هستند و محقق باید از روایی و پایایی آنها اطمینان حاصل کند(حافظ نیا،۱۳۸۶).
۳-۸-۱- روایی۱ ابزار سنجش
منظور از روایی این است که مقیاس و محتوای ابزار یا سؤالات مندرج در ابزار دقیقاً متغیرها و موضوع مورد مطالعه را بسنجد، یعنی اینکه هم داده های گردآوری شده از طریق ابزار، مازاد بر نیاز تحقیق نباشد و هم اینکه بخشی از داده های مورد نیاز در رابطه با سنجش متغیرها در محتوای ابزار حذف نشده باشد یا به عبارت دیگر، عین واقعیت را به خوبی نشان دهد(حافظ نیا ،۱۳۸۶).
روایی مورد استفاده در این تحقیق روایی محتوایی است که روایی آن به تأیید استاد راهنما و مشاور رسیده است.
۳-۸-۲- پایایی یا اعتبار۲
پایایی ابزار که از آن به اعتبار، دقت و اعتماد پذیری نیز تعبیر می شود، عبارت است از اینکه اگر یک وسیله اندازه گیری که برای سنجش متغیر و صفتی ساخته شده در شرایط مشابه در زمان یا مکان دیگر مورد استفاده قرار گیرد، نتایج مشابهی از آن حاصل شود؛ به عبارت دیگر، ابزار پایا یا معتبر ابزاری است که از خاصیت تکرار پذیری و سنجش نتایج یکسان برخوردار باشد. محققان برای اطمینان از روایی و پایایی ابزار از روش های مختلفی استفاده می کنند که عبارتند از(حافظ نیا،۱۳۸۶):
استفاده از روش های دو گانه و موازی
………………………………..
۱- Validity 2- Reliability
استفاده از روش مقایسه با معیار
استفاده از روش پیش آزمون
یک آزمون در صورتی دارای پایایی است که اگر آن را در یک فاصله زمانی کوتاه چندین بار بر روی یک گروه واحد از افراد اجرا کنیم، نتایج حاصل نزدیک به هم باشند (عباس زادگان، ۱۳۸۴،۹۵).
: ضریب پایایی کل آزمون
: تعداد بحث ها یا سؤالات آزمون
: واریانس نمرات هر سؤال
: واریانس نمرات کل آزمون
در این تحقیق به منظور تعیین پایایی پرسشنامه یک نمونه مقدماتی ۱۲تایی به عنوان پیش آزمون انتخاب شد که در نتیجه آزمون پایایی(آلفای کرونباخ)۱ آن با بهره گرفتن از نرم افزارSPSS عدد ۹۵۵/۰ بدست آمده است. هر چه عدد پایایی به یک نزدیک باشد، نشان از پایایی بالای پرسشنامه می باشد و چون عدد بدست آمده از ۷/۰ بیشتر است، بنابراین پایایی پرسشنامه قابل قبول می باشد و می توان از سؤالات آن برای این تحقیق بهره برد؛که نتیجه آزمون پایایی به شرح ذیل است.
جدول۳-۴: خلاصه فرایند
تعداد
درصد
موارد
معتبر
۱۲
۰۰/۱۰۰
P پیشنهادمقدارهایی که باید آزمایش شود
P پیشنهاد زمانبندی آزمایش
P پیشنهادجزئیات برنامه حسابرسی
۳-۷- متغیرهای پژوهش
متغیرها یکی از عناصر اصلی پژوهش می باشند. متغیر به ویژگی، صفت یا عاملی اطلاق می شود که بین افراد جامعه مشترک بوده و می تواند مقادیر کمی و ارزشهای متفاوتی داشته باشد. متغیر چیزی است که می تواند از لحاظ مقدار تغییر کند و معمولا چیزی است کهمی تواند ارزشهای عددیمتفاوتی را بپذیرد(خاکی، ۱۳۸۶).
الف) متغیرهای مستقل: یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی است که بعدازانتخاب، دخالت یا دستکاری شدن توسط محقق، مقادیری را می پذیردتا تأثیرش برروی متغیر دیگر(متغیروابسته)مشاهده شودبنابراین دراین پژوهش متغیرهای مستقل را همانگونه که درفرضیات پژوهش ذکرشده است، می توان برخی اجزاء کنترل داخلی(محیط کنترلی، کنترل فعالیتهاوارزیابی ریسک) را نام برد.
ب) متغیروابسته: متغیری است که تغییرات آن تحت تأثیرمتغیرمستقل قرارمی گیرد. براین اساس درپژوهش حاضرمتغیر وابسته اثربخشی برنامه حسابرسی است که تحت تأثیرمتغیرهای مستقل قرارمی گیرد.
۳-۸- جامعه و نمونه آماری
یک جامعۀ آماری عبارت است ازمجموعه ای ازافراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند.صفت مشترک صفتی است که بین همۀ عناصر جامعه ی آماری مشترک ومتمایز کننده جامعه آماری از سایر جوامع باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه حسابرسان ارشدو بالاترشاغل درسازمان حسابرسی وحسابرسان عضوانجمن حسابداران خبره ایران است.
جدول(۳-۱) اطلاعات جامعه آماری بر حسب نوع عضویت
نوع عضویت | تعداد |
موسسات عضو جامعه | ۲۳۰ |
اعضای جامعه شاغل در موسسات حسابرسی عضو | ۹۷ |
اعضای جامعه شاغل در سازمان حسابرسی | ۲۵۷ |
کل | ۵۸۴ |
در این پژوهش از نمونهگیری تصادفی طبقه ای سادهاستفاده شده است. نمونه گیری تصادفی، روشی برای انتخاب بخشی از جامعه یا کل، به گونه ای که همه نمونه های ممکن که دارای تعداد ثابت n هستند برای انتخاب شدن احتمال یکسان داشته باشند. (کرلینجر، ۱۳۷۴،ص ۱۸۸).
به منظور تعیین حجم نمونه در این پژوهش با توجه به محدود بودن حجم نمونه و اطلاعات موجود، از فرمول کوکران استفاده شده است؛
فرمول کوکران
که در آن :
= n حجم نمونه آماری
=N حجم جامعه آماری
= Z مقدار متغیر نرمال متناظر با سطح اطمینان مورد نظر برای فاصله اطمینان ۹۵%که برابر ۱٫۹۶ می باشد
= p احتمال موفقیت(۵٫)
= qp– ۱احتمال شکست(۵٫)
= e مقدار خطای مجاز که برابر «۵%»می باشد.
n=231
(بست و همکاران، ۲۰۰۱،ص۸۹)
جدول(۳-۲) اطلاعات نمونه آماری بر حسب نوع عضویت
نوع عضویت | تعداد |