شکل۳-۱: بلوک دیاگرام سیستم توان هیبریدی پیشنهادی
کنترل فرکانس بار از اهمیت زیادی در بهره برداری از ریز شبکه ها برخوردار میباشد و اگر این کنترل صورت نگیرد هر چند طراحی مناسب انجام گرفته باشد باز هم ریز شبکه با مشکلات پیش بینی نشده ای مواجه خواهد شد. بهره برداری بهینه از ریز شبکه ها، ایجاب می کند که تغییرات فرکانس در محدوده مشخصی ثابت بماند. عدم تغییر فرکانس بیانگر توازن میان تولید و مصرف است. روشهای مختلفی جهت کنترل فرکانس ریز شبکه ها وجود دارد. تمامی این روش ها سعی در کاهش تغییرات فرکانس در حالت دینامیکی و ماندگار دارند. در کاربردهای صنعتی معمولاً از کنترل کننده ساده PI، که پارامترهای آن بر اساس آزمون سعی و خطا تعیین می شود، برای کنترل فرکانس بار استفاده مینمایند.
۳-۳ کنترل کننده PI
برای مسأله کنترل فرکانس بار روش های مختلفی ارائه شده است [۵۹]. در بین روش های ارائه شده کنترل کننده PI بیش از همه در صنعت مورد توجه بوده است. این کنترل کننده دارای بهره ثابتی میباشد که در شرایط عملکرد نامی طراحی میگردد.
بنابراین بهره برداری از آن ساده بوده ولی نوسانات فرکانس در این حالت زیاد است و کاملا واضح است که کنترل کننده های سنتی با بهره ثابت در مقابل عوامل غیرخطی نظیر محدودیت نرخ تولید و همچنین تغییر پارامترها عملکرد دینامیکی ضعیفی دارند.
کنترل کننده PI از کنترل تناسبی و انتگرالی تشکیل شده است. خروجی این کنترل کننده در معادله (۳-۲) نشان داده شده است.
(۳-۲) |
که در آن خطا می باشد که از تفریق نقطه تنظیم (SP)[23] وارزش واقعی اندازه گیری شده (PV)[24] در معادله (۳-۳) به دست می آید. بلوک دیاگرام کنترل کننده PI نیز در شکل ۳-۲ مشاهده می شود.
(۳-۳) |
کنترل کننده PI به راحتی در نرم افزاری مانند سیمولینک متلب قابل اجرا می باشد که فرمول آن را در معادله ۳-۴ مشاهده می کنید.
(۳-۴) | C =G(1+ |
در جائیکه G= گین تناسبی می باشد.
و جائیکه G/ گین انتگرالی می باشد.
در این حالت ضریب جهت افزایش سرعت پاسخ سیستم و افزایش دقت به کار می رود و اگر ضریب بسیار بزرگ باشد سرعت انحراف بیشتر می شود و ممکن است سیستم به حالت ناپایداری برسد. همچنین ضریب جهت حذف خطای حالت ماندگار به کار می رود ولی اگر مقدار آن بیش از حد زیاد باشد باعث پدیده اشباع در سیستم شده و ناپایداری را در سیستم به همراه می آورد.
شکل۳-۲: بلوک دیاگرام کنترل کننده PI
جدول ۳-۱، اثرات افزایش پارامتر را به طور مستقل نشان می دهد.
جدول ۳-۱: اثرات افزایش پارامتر به طور مستقل
پایداری | خطای حالت ماندگار | زمان نشست | جهش | زمان خیز | پارامتر |
تنزل کردن | کاهش | تغییر کمتر | افزایش | کاهش | |
تنزل کردن |
۰۰۴۵/۳۳
ــــــ
ــــــ
با بهره گرفتن از دادههای ارائهشده در جدول (۲-۱۰)، مقدار ثابت B برحسب مولاریته سود در شکل (۲-۱۲) رسم شده است.
شکل ۲-۱۲- مقدار متغیر B مربوط به معادله (۲-۱۸) برحسب مولاریته سود
با توجه به شکل (۲-۱۲) تابعیت متغیر B نسبت به مولاریته سود بهصورت معادله زیر میباشد:
معادله (۲-۱۹) برای متیلمرکاپتان
(۲-۱۹) B=0/3504 Ln (M) + 33/267
معادله (۲-۲۰) برای اتیلمرکاپتان
(۲-۲۰) B =0/3112Ln (M) + 32/571
با جایگذاری برحسب دما و مولاریته سود برای متیلمرکاپتان و اتیلمرکاپتان ثابت استخراج بهصورت زیر محاسبه میشود:
معادله (۲-۲۱) برای متیلمرکاپتان در سیستم ایزواکتان و محلول سود
(۲-۲۱) Log KE = -12/305 Log T + 0/3504 Ln M + 33/267
معادله (۲-۲۲) برای اتیلمرکاپتان در سیستم ایزواکتان و محلول سود
(۲-۲۲) Log KE = -12/305 Log T + 0/3112 Ln M + 32/571
با بهره گرفتن از معادلات (۲-۲۱) و (۲-۲۲) ضریب استخراج KE برای متیلمرکاپتان و اتیلمرکاپتان برای سیستم ایزواکتان و محلول سود در دمای ۴۰ درجه سانتیگراد در شکل (۲-۱۳) دادهشده است.
شکل ۲-۱۳- ضریب استخراج KE برای مرکاپتانهای C2,C1 در سیستم ایزواکتان و محلول سود
۲-۵-۷- جمعبندی عوامل مؤثر بر فرایند استخراج مرکاپتان از گاز مایع
در پی بررسیهای فوق نتایج کلی زیر در مورد سیستمهای استخراج مرکاپتانها از فاز هیدروکربنی توسط محلولهای قلیایی به دست میآید:
۱- استخراج مرکاپتانها از فاز هیدروکربن توسط قلیا به مقدار زیادی به جرم مولکولی مرکاپتان و به میزان کمتری به شکل مولکول مرکاپتان بستگی دارد.
۲- نسبت ضرایب استخراج برای دو نوع مرکاپتانها ن مختلف تحت شرایط یکسان مستقل از این شرایط است و بهطور تقریبی یک نرمال مرکاپتان دارای ضریب استخراجی چهار برابر بزرگتر از نرمال مرکاپتانی است که یک اتم کربن بیشتر دارد. این روند تا C5 ادامه دارد و بعدازآن تقریباً ثابت میگردد.
۳- افزایش غلظت هیدروکسید، استخراج مرکاپتانها را بهبود میبخشد ولی میزان استخراج با افزایش غلظت استخراجکننده تناسبی تغییر نمیکند.
۴- افزایش غلظت هیدروکسید، درصد تبدیل یونهای مرکاپتاید را به مرکاپتایدسدیم افزایش میدهد اما این افزایش تا غلظت سود ۷۵/۲ مولار چشمگیر است.
۵- کاهش دما ضرایب استخراج را تا حد زیادی افزایش میدهد.
۲-۶- عوامل مؤثر بر فرایند احیا سود
فرایند احیا سود به نوع و مقدار مرکاپتایدهایسدیم، غلظت پایه محلول سود، مقدار سود مصرفی، درجه حرارت عملیات، مقدار جز فعال کاتالیست، مقدار اکسیژن مصرفی و همچنین سرعت اختلاط محلول کاتالیستی با هوا بستگی دارد. در ادامه اثر هرکدام از این عوامل بر روی عملیات استخراج بررسی میگردد.
۲-۶-۱- تأثیر غلظت سود بر واکنش تبدیل مرکاپتایدهایسدیم به دیسولفیدها
واکنش تبدیل مرکاپتایدهایسدیم به دیسولفیدها توسط هوا، در حضور کاتالیست سولفونیتدکبالتفتالوسیانین (CoSPc) و در محیط بازی صورت میگیرد؛ بنابراین غلظت سود روی سرعت واکنش تأثیرگذار میباشد.
غلظت اولیه سدیم مرکاپتاید پروپان در محلول سود: ۰۳۲۶/۰ مول بر لیتر
مقدار کاتالیست در محلول: ۰۰۵/۰ گرم
سرعت همزن: rpm1000
دمای واکنش: ۲۳ درجه سانتیگراد
شکل ۲-۱۴- تأثیر غلظت سود بر واکنش اکسیداسیون پروپیل مرکاپتایدهایسدیم به دیسولفیداویل [۲۴]
با توجه به نتایج ارائهشده در شکل (۲-۱۴) درصد تبدیل واکنش ابتدا با افزایش غلظت سود (تا مقدار ۹/۱ مول بر لیتر) افزایش مییابد و ازآنپس درصد تبدیل با افزایش غلظت سود کاهش مییابد و درنتیجه غلظتهای بسیار بالای سود به نفع واکنش تبدیل مرکاپتایدهایسدیم به دیسولفیدها و احیای سود نمیباشد.
علت این امر کاهش حلالیت کاتالیست در محلول سود با افزایش غلظت سود میباشد. همچنین با افزایش غلظت محلول سود، ویسکوزیته محلول افزایش مییابد و درنتیجه انتقال رادیکالهای آزاد شرکتکننده در واکنش اکسیداسیون سختتر میشود. با توجه به شکل (۲-۱۴) غلظت اپتیمم سود برای تبدیل مرکاپتایدهایسدیم به دیسولفیدها در حدود ۵/۲ مول بر لیتر میباشد اما به دلیل چرخش محلول سود در سیستم، مقدار بهینه غلظت سود باید برای کل سیستم مرکاپتانزدایی از گاز مایع (استخراج و احیا) مشخص شود [۲۴].
بر مبنای اشکال (۲-۱۴) و (۲-۸) مقدار بهینه غلظت سود برای کل سیستم مرکاپتانزدایی از گاز مایع بین ۷۵/۲ الی ۲۵/۴ مول بر لیتر میباشد [۲۴].
۲-۶-۲- تأثیر غلظت سود بر حلالیت کاتالیست در محلول سود
مقدار جزء فعال کاتالیست در محلول سود متناسب با مقدار جذب امواج ماوراءبنفش توسط محلول سود میباشد؛ بنابراین بهمنظور مطالعه توزیع کاتالیست در محلول سود، طیفهای ماوراءبنفش محلول سود با غلظتهای مختلف اندازهگیری شده و نتایج در اشکال (۲-۱۵) و همچنین جدول (۲-۱۱) نشان دادهشده است. میزان جذب CO+2 بهعنوان جزء فعال کاتالیست سولفونیتدکبالتفتالوسیانین (CoSPc) برابر مقدار پیک منحنی جذب برحسب طولموج ماوراءبنفش میباشد که در طولموج ۶۶۵ نانومتر اتفاق میافتد [۲۴].
طولموج (نانومتر)
الف: ۰۱/۰ گرم کاتالیست CoSPc در ۱۰۰ میلیلیتر محلول سود
ب: ۴-۱۰×۵ گرم کاتالیست CoSpc در ۱۰۰ میلیلیتر محلول سود
شکل ۲-۱۵- طیف ماوراءبنفش کاتالیست CoSPc برای ۱۰۰ میلیلیتر محلول سود با غلظتهای مختلف (A: 38/1 مول بر لیتر، B: 75/2 مول بر لیتر، C: 13/4 مول بر لیتر D: 5/5 مول بر لیتر، E: 25/8 مول بر لیتر) [۲۴]
با توجه به اشکال (۲-۱۵- الف) و (۲-۱۵- ب) و جدول (۲-۱۱) جزء فعال و درنتیجه حلالیت کاتالیست در محلول سود با افزایش غلظت سود کاهش مییابد.
جدول ۲-۱۱- میزان جذب CO+2 بهعنوان جزء فعال کاتالیست و مقدار تبدیل پروپیل مرکاپتایدسدیم به دیسولفید در محلول سود [۲۴]
میزان تبدیل مرکاپتایدسدیم به دیسولفید
(درصد)
جذب
(در طولموج ۶۶۵ نانومتر)
غلظت محلول سود
مدل اجرایی مدیریت عملکردی (شکل شماره۲-۲) مدلی فرایندگرا و نتیجهگر است که بر اساس این مفروضات توسعه داده شده است:
شکل ۲-۲: سیمای سیستمی سازمان و عناصر سیستم مدیریت عملکرد (بیاضی طهرابند و همکاران؛۱۳۸۸)
شکل شماره ۲-۳، نمای شماتیکی از سیمای سیستمی سازمان است که عناصرسیستم مدیریت عملکرد سازمانها را به تصویر می کشد.
همانگونه که در بخشهای قبلی ذکر شده است، سیستم مدیریت عملکرد سازمان سیستمی است که دربرگیرنده ابعاد طرحریزی، عملیاتی کردن و اجرا ، کنترل عملکرد و انجام اقدامات اصلاحی است. بنابراین در ادامه چگونگی پیاده سازی هرکدام از این ابعاد تشریح شده است:
منظور اصلی از طرحریزی تولید و عملیات، مشخص و مصوب کردن مجموعه شرایط عملکردی (هدف، شرح عملیات، حجم، زمانبندی، مسئولیتها، ذینفعان، همکاران، منابع مورد نیاز، مکانیزم های اندازه گیری و … ) یک فرایند واحد سازمانی در دستیابی به اهداف سازمان است. اهمیت فرایند طرحریزی به اندازهای است که اگر سازمانها درعملیاتی کردن آن شکست بخورند، در واقع برای شکست خود برنامه ریزی کرده اند. فرایند برنامه ریزی عملیات نیز مانند تمامی فرایندها، ورودی دریافت میکند، عملیاتی انجام میدهد و خروجی خود را در قالب طرحهای مصوب به هم فرایندها/ واحدهای سازمانی ارائه میکند.شکل ۴، نمای فرایندی طرحریزی تولید و عملیات را به تصویرکشیده است. طرحریزی تولید و عملیات میتواند در سطوح مختلف عملکردی تحقق یابد، لیکن واضح است که طرحریزی عملیات سطوح پایین تر منشعب از طرحریزی عملیات سطوح بالاتر است؛ همانگونه که عملکرد سطوح پایین برای دستیابی به نتایج عملکردی سطح بالا طرحریزی و عملیاتی میشوند. الگویی از طبقه بندی سطوح عملکردی در جدول شماره ۲-۳ نشان داده شده است. میدانیم که یکی از وظایف اصلی مدیران سازمانها، طرحریزی تولید و عملیات است که این وظیفه میتواند توسط مدیران و یا واحد سازمانی ستادی که به منظور برنامه ریزی و کنترل تشکیل میشوند، عملیاتی شود. معمولاً سازمانها به منظور طرحریزی تولید و عملیات از فرمهای خاصی که نشان دهنده اجزای برنامه ها هستند، استفاده می کنند.برنامه ریزی تولید و عملیات میتواند به صورت دورههایی که مدت زمان آن براساس ویژگیهای سازمان (اندازه، نوع محصولات، تنوع و …) تعیین میشود، انجام و با دریافت ورودیهای جدید و یا ایجاد تغییر در ورودیهای قبلی، در دوره زمانی تعیین شده ای روزآمد شود. این موضوع ارتباط تنگاتنگی با نوع اهداف تعریف شده برای حوزه های مختلف عملکردی دارد. میدانیم که فرایند طرحریزی بایستی هدف محور باشد، بنابراین پس از تعیین اهداف در افقهای زمانی مختلف و تعیین استراتژیهای مختلف برای دستیابی به اهداف، طرحهای متناسب با افقهای زمانی، طرحریزی و طبق زمانبندی مربوطه عملیاتی میشوند.بعبارت دیگر، طرحریزی تولید و عملیات برای پیادهسازی یا چند استراتژی از میان مجموع استراتژی های دستیابی به اهداف و یا حتی به منظور پیاده سازی بخشی از استراتژی در محدوده زمانی مشخص انجام میشود. شکل شماره ۲-۴، تبیین ارتباط توصیف شده میان هدف گذاری، تعیین استراتژی و طرحریزی را بهصورت شماتیک تبیین می کند.
اعتقاد به معراج جسمانی پیامبر : وی از امام باقر درباره معراج پیامبر سوال می کند که آن حضرت چنین پاسخ میدهند که پیامبر همراه امام علی- علیهما السلام- هنگام معراج بودند در اینجا بود که پیامبر وصایت امام علی- علیه السلام- را بیان نموده اند. [۳۴۷]
برای چگونگی برداشت معراج جسمانی از این روایت، ترجمه آن را ذکر خواهیم نمود:
مالک بن عیینه، از حبیب سجستانى ، نقل کرده که وى گفت: از حضرت ابا جعفر (۷) راجع به آیه شریفه: (ثُمَّ دَنا فَتَدَلّى فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى)، پرسیدم: حضرت(۷) فرمودند: اى حبیب-سجستانی- این آیه را این گونه قرائت مکن، بلکه بخوان: (ثمّ دنى، فتدانا، فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ فی القرب أَوْ أَدْنى)، فَأَوْحى اللّه الى عبده یعنی رسول اللّه (۶) ما اوحى.
اى حبیب، رسول خدا (۶) هنگامى که مکّه را فتح نمودند نفس شریف خود را در عبادت حقّ تعالى و شکر نعمتهایش با طواف کردن بیت به تعب و رنج انداختند و امیر المؤمنین على (۷) نیز با آن حضرت همراه بودند سپس امام (۷) فرمودند: زمانى که تاریکى شب اهل مکّه را در خود گرفت رسول خدا (۶) و امیر المؤمنین (۷)به قصد سعى به صفا و مروه رفتند و وقتى از صفا به مروه فرود آمدند و در وادى نزدیک نشانهاى که دیدى قرار گرفتند نورى از آسمان تابید و آن دو بزرگوار را در خود گرفت، کوههاى مکّه روشن شده، دیدگان آن دو حضرت خشوع پیدا کرد پس هر دو فزع شدیدى نموده سپس رسول خدا (۶) سر به سوى آسمان بلند کردند ناگهان بر سر مبارک دو انار دیدند، حضرت آن دو را تناول فرمودند، حقّ عزّ و جلّ وحى نمود: اى محمد این دو انار از میوههاى بهشت بوده پس از آن دو فقط تو و وصىّ تو على بن ابى طالب (۷) بخورید، پس رسول خدا (۶) یکى از آن دو را خورده و على (۷) دیگرى را تناول فرمودند، سپس خداوند به پیامبر اکرم (۶) وحى فرمود آنچه را که وحى نمود. حضرت ابو جعفر (۷) فرمودند: اى حبیب یک بار دیگر در سدره المنتهى حضرت رسول(۶) ا را مشاهده فرمود در نزد سدره المنتهى بهشتى، و جبرئیل به وی گفت ای محمد اینجا موقف من است…»[۳۴۸]
با توجه به قرائن همراهی امام علی با پیامبر و دیدن نور و خوردن انار بهشتی، می توان جسمانی بودن معراج را استفاده نمود.
ضرورت تقیه و مدارا نسبت به مخالفین
از جمله باورهای کلامی شیعیان اعتقاد به ضرورت تقیه است؛ برای اثبات باور کلامی تقیه به صورت مختصر درباره آن سخن می گوییم.
«تقیّه» در لغت عبارت است از نگاه داشتن، پرهیز کردن و پنهان نمودن است[۳۴۹] و در اصطلاح شرع، صیانت خویش از صدمۀ دیگری با ابراز همسویی با او در گفتار یا رفتار مخالف حق؛[۳۵۰] و به تعبیر برخی، پنهان کردن حق و پوشاندن اعتقاد به آن در برابر مخالفان به منظور تحفّظ از زیان دینی و دنیایی میباشد.[۳۵۱]
دستور اهل البیت به تقیه
پس از واقعه صلح امام حسن (۷)، معاویه از والیان خود خواست که بر شیعیان سخت بگیرند و حضرت علی (۷) را بر منابر دشنام دهند. این رفتار کمابیش در دوران امویان تا زمان عمر بن عبدالعزیز تداوم داشت، [۳۵۲]و در عصر عباسیان نیز به گونهای دیگر ادامه یافت؛ مثلاً، متوکل علاوه بر حبس و قتل شیعیان، آنان را از زیارت مرقد امام حسین علیهالسلام منع نمود و حرم حسینی را خراب کرد و ابن سِکیت را به جرم ابراز محبت نسبت به امام حسن و امام حسین (۸) به طرز وحشتناکی کشت. [۳۵۳] از این رو، امامان شیعه برای حفظ جان خود و شیعیان و جلوگیری از پراکندگی واضمحلال جامعه شیعه، تقیه را لازم میدانستند. تقیه علی بن یقْطین، وزیر شیعی هارون الرشید، به دستور امام کاظم (۷) نمونه ای از این دست است.[۳۵۴] حتی گاهی امامان (:)احکامی را از باب تقیه صادر میکردند؛[۳۵۵] بهطوری که در دورههای بعد، یکی از مهمترین کارهای محدّثان، بویژه برای رفع تعارض میان احادیث، بازشناسی احادیث تقیهای بوده است.[۳۵۶] بعدها نیز به سبب پیامدهای کلامی و فقهی عمل به تقیه، آثار متعددی در باره آن نگاشته شد.[۳۵۷] از جمله از روایات تقیه، روایت«حبیب سجستانی» است که وی با نقل روایتی ار امام باقر بر ضرورت تقیه نسبت به مخالفان تاکید می ورزد.[۳۵۸]
ج) آرای کلامی محمد بن رهنی
همانگونه که اشاره کردیم آثار کلامی این عالم به دست ما نرسیده ولی برخی از اندیشههای او در کتب مختلف به صورت پراکنده گزارش شده است؛ از جمله:
۱-عترت رسول خدا: ابوبکر در قضیه سقیفه قائل شده است که «من از عترت رسول خدا هستم»؛ رهنی در جواب قائل شده عترت در اینجا به معنای «اهل بلد» رسول خداست؛ وگرنه هرگز عترت در اینجا به معنای فرزندان و خاندان رسول خدا (۶) نمی باشد؛ به دلیل اینکه در جریان برائت رسول خدا از مشرکین، وحی نازل شد که این پیام را باید خودت یا یکی از خاندان خودت برساند- أُمِرْتُ أَنْ لَا یُبَلِّغَهَا عَنِّی إِلَّا أَنَا أَوْ رَجُلٌ مِنِّی-؛[۳۵۹]لذا رسول خدا (۶) پیام را از ابوبکر پس گرفت و به علی(۷) داد.[۳۶۰]
۲-افضلیت انبیاء و ائمه بر فرشتگان(:): وی معتقد است که انبیاء و ائمه بر فرشتگان برتری دارند و برای اثبات ادعای خود بحث کلامی دقیقی را ارائه کرده است که به خاطر اهمیت آن، به طور خلاصه آن را گزارش میکنیم: « ایشان موجودات را به سه دسته تقسیم نموده است؛ الف: حیوان و نامى ب: جماد ج: افلاک سیّار و متحرّک که به مقتضاى طبعى که بارى تعالى و صانع قادر در آنها آفریده در مدار خود دور زده و به اراده خالقشان در موجودات سفلى و عالم پایین تأثیر مىگذارند. از بین این سه قسم، حیوان از همه موجودات و مخلوقات ارفع مىباشد و آن به خاطر حیاتی است که در دو قسم دیگر وجود ندارد در نتیجه این حیوان از همه امکاناتی که در زمین است استفاده می نماید؛ حیوانات نیز به دو صنف ناطق و غیر ناطق تقسیم می شوند که ناطق برتر از غیر ناطق است. انسان ها نیز بر دو قسمند؛ عده ای حجت خدا روی زمینند و دیگران محجوج؛ خداوند به واسطه آن علمی که به حجت داده آن را بر دیگران برتری قرار داده است؛ یکی از آن حجت ها حضرت آدم-علیه السلام- است که به واسطه علمی که از خدا دریافت نموده، خداوند به فرشتگان دستور داد تا آن حضرت را سجده کنند. دلیل افضلیّت آن حضرت بر فرشتگان دو چیز است:
الف: حقّ تعالى آن حضرت را حجّت بر فرشتگان قرار داد، واضح است کسى که حجّت قرار داده شده از محجوج افضل و برتر است.
ب: حقّ تبارک و تعالى امر فرمود که فرشتگان در مقابل حضرت آدم -علیه السّلام- خضوع کرده و او را سجده نمایند بدیهى است که خداوند با این فرمان فرشتگان را ملزم نمود که خود را در مقابل آن حضرت خاضع قرار دهند و این خود نشانه افضل بودن آن حضرت بر فرشتگان مىباشد و شاهد بر این گفتار آن است که شیطان وقتى از اطاعت این امر سر باز زد و از خضوع و خشوع نمودن در قبال حضرت آدم (۷)اباء نمود از ولایت خدا مطرود و ملعون شده و در عداوت و دشمنى حقّ جلّ و علا داخل گردید.
«رهنی» در ادامه چنین نگاشته است که آن دسته از کسانی که قائل به برتری ملائکه بر انسان ها هستند چند دلیل آورده اند ازجمله:
۱- حقّ جلّت عظمته فرشتگان را به نحوى توصیف کرده که احدى را آن طور وصف نستوده است.
۲- خدا فرشتگان را ستوده و فرموده: ایشان مخلوقات مطیع هستند، بدیهى است تحقق طاعت در مورد امر و نهى و ترتّب ثواب و عقاب مىباشد و شاهد ما بر این گفتار فرموده خداوند است که مىفرماید:
(لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ)[۳۶۱] یعنى فرشتگان عصیان امر حقّ تعالى را نکرده و آن چه به ایشان فرمان داده شده را بجا مىآورند.
۳- مکان و محل فرشتگان را بارى تعالى ملکوت اعلى قرار داده و این مختص به ایشان بوده و دیگران از آن بهرهاى ندارند و این معنا شاهد است بر این که براهین فرشتگان بر توحید حقّ اکثر و ادلّهشان بر آن بیشتر و فراوانتر مىباشد. «رهنی» در ادامه چنین جواب می دهد که اگر مرادتان قرب مسافت است قطعا حقّ عزّ و جلّ از این کلام مبرّا بوده و اثبات این قرب در حقّ خداوند معنایش تشبیه نمودن او به مخلوقات مىباشد، و اگر منظور قرب معنوى است به طور یقین در میان انبیاء و حجج صلوات اللَّه علیهم کسانى هستند که به واسطه اعمال صالحه و حسنات مقرّبه و نیّات پاک از تمام مخلوقات به حقّ نزدیکتر مىباشند حتّى از جمیع ملائکه و فرشتگان. حتی روایاتی وجود دارد که عده ایی از فرشتگان در عالم دنیا آمده اند و گرفتار گناه شده اند؛ همچنین آدمی دارای قوای شهوت و غضبی است که ملائکه آن را ندارند و پیامبران با وجود داشتن این قوا گناه انجام نمی دادند. در نتیجه طبق ادله فوق پیامبران بر ملائکه افضلیت دارند».[۳۶۲]
د) آرای کلامی ابو خالد
تنها روایت کلامی که از ابو خالد سیستانی نقل شده این است که وی روایتی از امیرالمومنین(۷)نقل کرده که تفسیر درست از قدر را بیان نموده است.
«امیرالمؤمنین (۷) درکوفه از کنار جماعتى گذشت در حالی که آنان درباره قدرگفت گو میکردند؛آن حضرت به سخنگوى ایشان فرمود:که آیا به وسیله خدا می توانى یا به همراه خدا یا بدون خدا میتوانى کاری را انجام دهی؟ وآن مرد ندانست که به حضرت چه جواب دهد؛ امیرالمؤمنان (۷) فرمود: اگر گمان کنى که تو به وسیله خدا می توانى از آن کار چیزى به سوى تو نیست و اختیار آن را ندارى و اگر بپندارى که تو با خدا مى توانى به حقیقت که پنداشته که تو با آن جناب در پادشاهیش شرکت دارى و اگر بپندارى که تو بدون خدا میتوانى به حقیقت که پروردگارى را ادعا کرده غیرازخداى عزوجل؛آن مرد عرض کردکه یا امیرالمؤمنان(۷) نه بلکه به وسیله خدا می توانم؛ فرمود بدان و آگاه باش که اگر غیر از این را می گفتى گردنت رامی زدم.».[۳۶۳]
تنها متکلم شناخته شده زیدی در سیستان ابوالقاسم بستی است که آرای کلامی وی را از کتاب المراتب استخراج نموده ایم.
محتوای کتاب المراتب فی فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب-(۷)-
به احتمال فراوان رویاروئی ها و کشمکشهاى مذهبى و عقیدتى و فرقهاى میان شیعیان بطور عموم (اعم از تیرههاى امامى-زیدى-اسماعیلى) و سنیّان، بویژه حنبلیّان در قرن سوم و چهارم، نقش مهمّى در تدوین اینگونه رساله و کتابها داشته است، غالب محدّثان سنى مراتب فضیلت خلفاى باصطلاح راشدین را به ترتیب خلافت آنها قرار دادهاند، در مقابل شیعیان و شاخه بغدادى معتزلیان قائل به برترى فضائل امیر المؤمنین علیه السّلام بر تمامى صحابه بودهاند، با این تفاوت که معتزله أفضلیت على علیه السّلام را مانعى از تأخیر او در خلافت و مشروعیّت تقدّم مفضول بر او ندانستهاند، که گفته مشهور ابن ابى الحدید مدائنى: «الحمد للّه الذى قدّم المفضول على الفاضل»[۳۶۴] انعکاس این رأى و نظر است. أمّا شیعیان امامى علىّ(۷) را أفضل بشر بعد از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مىدانسته، و به دلیل نصّ و سبق در اسلام و افضلیت، خلیفه بلا فصل رسول اللّه (۶)، و خلافت متقدّمان بر او را نامشروع و غاصبانه مىدانند، امّا زیدیان که در اصول مذهب معتزلى مىباشند، بطور عموم تابع رأى معتزله بغداد بوده، و اعتقاد به أفضلیت علىّ (۷) بر صحابه و خلفا، و در عین حال مشروعیت خلافت خلفاى سابق بر حضرت را داشتهاند در این میان اهل حدیث بنابر آموختههاى خود از حدیث، و بر طبق سیره سلف صالح خودشان، عموم صحابه را منزّه و مبرى از خطا مىدانستند، هنگام برخورد با شیعیان یا معتزله، که روش صحابه صدر اوّل را مورد نقد و بررسى قرار مىداده، و بر طبق شواهد تاریخى و قرائن قطعى، حکم به کفر یا فسق یا انحراف آنان مىدادند، در دفاع از معتقدات خود اقدام به عکس العملهائى مىنمودند، که دقیقا نقطه مقابل معتقدات آنها بود، بدینگونه که در راه دفاع از خلفاء و صحابه، نخست به انکار فضائل على (۷) مىپرداختند، و در مرحله بعد براى تاکید بر انکار به تنقیص، و در نهایت دشمنى خود را با سب و لعن آشکار مىکردند. این تقابل آرا و تضاد آنها بالضروره همیشه محصور در چهار دیوارى مدارس و مجالس مجادله و مناظره میان علماء باقى نمىماند، بلکه در بسیارى از اوقات، و بستگى به شرایط قوّت و ضعف هریک از طرفین، و وضعیت حکومت و عوامل متعدّد دیگرى تشدید مىگردید، و به منازعات و جنگهاى فرقهاى گستردهاى میان دو یا چند محله منجر مىشد، و گاهى تمامى شهر را فراگرفته و گروههاى دیگر را نیز به معرکه وارد مىکرد، نمونه مشهور این حوادث را در شهرهاى بغداد و رى مىتوان در تاریخ خواند، که محلهها و بلکه بخش اعظم شهر را در کام خود فرو برد. این تقابل و تضاد، توده مردم خشمگین و معتقد به یکى از دو عقیده را به تقابل و جنگ و زد و خورد وا مىداشت، لیکن همواره انعکاس معقول و مناسب آن را در تألیفات نویسندگان هریک از دو طرف آن دوره مىتوان یافت، و در حقیقت کتابهاى «اعتقادیه» و یا ردیهنویسى و یا فضائل نویسى هر دورهاى، انعکاس ملایم و معقول از وقایع و حوادث همان دوران بشمار مىرود. و کتاب المراتب أبو القاسم بستى در حقیقت انعکاس یکى از این حوادث بود، که خود او درگیر آن شده است. و همین نصرت و یارى از شیعیان را در جریان سفر خود از رى به طبرستان، در دوران حکومت منوچهر زیارى بر طبرستان، با برگزارى مجالس ذکر فضائل اهل البیت علیه السّلام در شهر آمل نشان داد، و این مجالس به گونهاى براى ناصبیان گزنده بود که والى شهر را وادار به تبعید بستى نمودند، آنگاه بر اثر آن میان شیعیان و نواصب درگیرى عظیمى روى داد.[۳۶۵]
فصول کتاب
فصل اول: آنچه باعث شرافت آدمی می شود:
وی در این فصل فضائل حضرت علی(۷) را از جهت های ذیل به صورت کلی بررسی می کند: به خاطر شرافت پدرانش؛ محل تولد و رحلت انسان؛ سبقت در اسلام؛ بخشش شخص؛ زهد آن حضرت؛ جایگاه آن امام در قرآن.[۳۶۶]
فصل دوم: وی در این فصل اثبات نموده که طبق احادیث فراوان اسم حضرت علی-(۷) در ساق عرش الهی قرار داده شده است.[۳۶۷]
فصل سوم: روایاتی که دلالت بر تولد آن حضرت در کعبه مکرمه دارد.[۳۶۸]
فصل چهارم تا هفتم: چگونگی تربیت آن حضرت در خانه رسول خدا(۶) [۳۶۹]
فصل هشتم: ازدواج آن حضرت با صدیقه کبری (۸)[۳۷۰]
فصل نهم: بررسی روایات اعلام برادری رسول خدا و حضرت علی (۸)[۳۷۱]
فصل دهم: اینکه آن حضرت بر هیچ بتی سجده نکرده و اولین مسلمان بودند.[۳۷۲]
فصل یازدهم: بررس روایاتی که دلالت دارد بر اینکه تمام اعمال حضرت علی(۷) صالح بوده اند.[۳۷۳]
فصل دوازده و سیزده و چهارده و پانزده، بررسی روایات علم و سخاوت و شجاعت آن حضرت.[۳۷۴]
فصل شانزده و هفدهم و هجدهم ، بررسی جایگاه آن حضرت در قرآن و سنت.[۳۷۵]
فصل نوزدهم: در این فصل فضایل انحصاری حضرت علی(۷) را بررسی نموده است.[۳۷۶]
فصل بیست و بیست و یکم: فضایل انحصاری باطنی حضرت.[۳۷۷]
فصل بیست و دوم: روایاتی که پیامبر اسلام خبرهای غیبی نسبت به حضرت علی (۸) بیان کرده است.[۳۷۸]
فصل بیست و سوم: روایاتی که دلالت دارد که سخنان حضرت علی(۷) حجت است و به عنوان تشریع قابل پذیرش می باشد.[۳۷۹]
روایاتی که دلالت بر شرافت و افضلیت فرزندان حضرت علی (:) دارد.[۳۸۰]
تنها متکلم اسماعیلیه سیستان، ابو یعقوب سجستانی است که آرای کلامی وی را از کتاب الافتخار و کشف المحجوب به دست آورده ام.
محتوای کتاب الافتخار
أبو یعقوب إسحاق بن أحمد السجزی اندیشه های کلامی اسماعیلیه را در این کتاب نگاشته است؛ این کتاب از ۱۷ باب تشکیل شده است؛ بدین گونه:
باب اول: درباره معرفت توحید: در این باب درباره وحدانیت خداوند وصفاتش توضیح می دهد و دیدگاه اسماعیلیه را در این باره بیان می نماید.[۳۸۱]
مقوله کیفیت، یکی از مهم ترین منابع برای کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها طی دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ مطرح بود، به ویژه زمانی که شرکت های آمریکایی بخش بزرگی از سهم بازار خود را در رقابت ژاپن از دست دادند (فارسیجانی و سمیعی، ۱۱۸:۱۳۸۹).
برای کیفیت تعاریف متعددی ارائه شده است. انجمن اعتباربخشی آمریکا ابعاد کیفیت را به شرح
زیر ذکر کرده است:
در نهایت می توان چنین بیان داشت که کیفیت عبارت است از مجموعه خصوصیات و ویژگی های یک محصول یا خدمت که در برگیرنده توانایی آن در برآوردن نیازهای تلویحی و معین باشد نیازهای معین توسط قرارداد مشخص شده و محدودیت نامیده می شوند ولی نیازهای تلویحی تابعی از بازار هستند این نیازها باید شناخته و تعریف شده آنها را شاخص می نامیم و شامل موارد ایمنی، قابلیت اطمینان، قابلیت دسترسی، تعمیرپذیری، قابلیت استفاده، قیمت و محیط می باشند . در ادامه به جدول ابعاد کیفیت پرداخته شده است.
جدول۲-۱ ابعاد کیفیت
تعریف و مثال
ابعاد
اولین ویژگی یک محصول : درخشانی یک نقاشی
ویژگی ثانویه و اضافی : کنترل از راه دور تلویزیون
برآوردن مشخصات و استانداردهای صنعتی
ثبات عملکرد در طول زمان : میانگین زمان برای رسیدن به اولین اشکال
دوره و زمان استفاده از محصول که شامل تعمیرات نیز می شود
تجزیه وتحلیل مشکلات و شکایات : سادگی تعمیر
تعاملات انسانی : مهربانی فروشنده محصول
ویژگیهای حسی
عملکرد گذشته و سایر دستاوردها : مثلاً در گذشته رتبه اول را کسب کرده
عملکرد
خصوصیت
تطابق
قابلیت اطمینان