ادب [۶۴]: ادب، احترام، توجه و دوستانه بودن پرسنل خط مقدم توجه به ویژگیهای مصرف کننده پاکیزگی و آراستگی ظاهر پرسنل خط مقدم ارتباطات[۶۵]: مطلع نگهداشتن مشتریان با زبانی که متوجه میشوند و گوش دادن به آنها توصیف خود خدمات توصیف اینکه خدمات چقدر هزینه در بر دارد توصیف مقایسه هزینه / فایده بین خدمات و هزینه مطمئن ساختن مشتری از حل مشکلات وی اعتماد[۶۶]: قابلیت اعتماد، صداقت، نگهداشتن بهترین علایق مشتریان در قلب سازمان نام شرکت شهرت شرکت ویژگیهای شخصی پرسنل خط مقدم امنیت[۶۷]: آزادی از خطر، ریسک و تردید ایمنی فیزیکی امنیت مالی محرمانه ماندن اطلا درک و شناخت مشتریان[۶۸]: تلاش برای درک نیازهای مشتریان شناخت نیازمندیهای خاص مشتریان ارائه خدمات مشتری پسندسازی شده شناسایی مشتریان عادی شواهد فیزیکی و ملموس[۶۹]: شواهد فیزیکی خدمات تسهیلات فیزیکی ظاهر پرسنل ابزار یا تجهیزات به کار رفته برای فراهم آوردن خدمات نمایش دهندههای فیزیکی خدمات از ۱۰ شاخص فوق شایستگی در ارتباط با کیفیت فنی است و اعتبار به شدت وابسته به تصویر شرکت میباشد. قابل توجه است که سایر شاخص ها کم و بیش با بعد فرایندی کیفیت (کیفیت کارکردی) در ارتباط هستند. با توجه به این مطالعات آنچه که نمود پیدا می کند، اهمیت خیلی زیاد بعد کارکردی کیفیت خدمات است (گرونروس , ۲۰۰۰). در نتیجه مطالعاتی که بعدها صورت گرفت ۱۰ شاخص کیفیت خدمات فوق به ۵ شاخص زیر کاهش داده شد: شواهد فیزیکی و ملموس: این شاخص با جذابیت تسهیلات و موادی که به وسیله شرکتهای خدماتی به کار میرود به همراه پاکیزگی و آراستگی ظاهر کارکنان ارائه دهنده خدمات در ارتباط است. اعتبار[۷۰] : این شاخص بدین معنی است که شرکتهای خدماتی برای مشتریان خود خدمات دقیق، در اولین بار، و بدون کوچکترین اشتباهی را ارائه می دهند، و خدمات را در زمان موعد که قول دادهاند، تحویل می دهند. پاسخگویی[۷۱] : بدان معنی است که کارکنان شرکتهای خدماتی مایل به کمک به مشتریان و پاسخ دادن به تقاضاهای آنها و مطلع ساختن آنها از فراهم شدن خدمات و ارائه خدمات فوری میباشند. اطمینان خاطر[۷۲] : به معنی این است که رفتار کارکنان به مشتریان شرکت اطمینان خاطر میدهد و اینکه مشتریان در شرکت احساس ایمنی می کنند. همچنین به این معنی است که کارکنان شرکت مؤدب و دارای دانش لازم برای پاسخگویی به سؤالهای مشتریان هستند. همدلی[۷۳] : بدین معنی است که شرکت مشکلات مشتریان را درک می کند، با توجه به بهترین علایق مشتریان عمل می کند، به مشتریان توجهات مشتری پسندسازی شدهای دارد و دارای ساعات کاری راحتی است. SERVQUAL فنی است که برای سنجش اینکه مشتریان چگونه کیفیت خدمات را درک می کنند، به کار میرود. این فن بر اساس ۵ شاخص فوق و مقایسه بین انتظارات مشتری از اینکه چگونه خدمات باید ارائه شود و تجربه آنها از اینکه خدمات چگونه ارائه شده است، عمل می کند. معمولاً ۲۲ ویژگی برای توصیف ۵ شاخص فوق به کار میرود که از پاسخگویان خواسته می شود تا نظر خود را در رابطه با اینکه از خدمات چه انتظاری دارند و اینکه چگونه خدمات را درک می کنند در یک مقیاس ۷ تایی از قویا موافق تا قویا مخالف بیان کنند. در نهایت بر اساس اختلاف بین انتظارات و تجارب پاسخگویان از ۲۲ ویژگی فوق امتیاز کلی می تواند محاسبه شود (گرونروس , ۲۰۰۰). ۲-۱۳-۲-۲ SERVPERF [۷۴] مدل SERVPERF فقط خدماتی که به وسیله مشتریان استفاده می شود را مورد سنجش قرار داده و طبقه بندی می کند. نتایج مدل تفاوتهایی بین آن چیزی که مشتریان کسب می کنند و آنچه که آنها انتظار دارند را نشان میدهد. به وسیله این مدل نه تنها رضایت مشتری سنجیده می شود، بلکه موارد زیر را نیز میتوان بدست آورد: مشتریان چه رتبه ای بر اساس ارزشهایشان به سطوح کیفیت خدمات می دهند؟ چه تفاوتی بین سطح انتظارات و آن چیزی که آنها دریافت می کنند وجود دارد؟ در این مدل برخلاف مدل SERVQUAL که از مقیاس دوتایی استفاده می شود، از یک مقیاس مجرد استفاده می شود. قضاوت کلی در رابطه با کیفیت به وسیله جمع هریک از موارد مجرد محاسبه می شود. نتیجه بر اساس تصور کیفیت یک جهته (تک مدار) همانطوریکه در جدول شماره (۲-۱) نشان داده شده است به دست می آید: جدول۲-۱- مقیاس مجرد SERVPREF (کرونروس , ۲۰۰۰) من با این ایده موافقم کاملا ابدا نیروی فروش قادر است اطلاعات مفیدی در رابطه با محصولات شرکت بدهد ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۰۵۷/۰- ۳۲۴/۰ ۰۵/۰ جدول ۴ – ۲۰ آزمون همبستگی اسپیرمن دو متغیر سن افراد و میزان مراجعه شاخص آماری متغیرها ضریب همبستگی Sig سطح معناداری عوامل مورد نظر بر اساس سن افراد ۰۵۸/۰- ۳۲۵/۰ ۰۵/۰ با توجه به ارزش احتمال (Sig) بدست آمده برای این فرضیه از طریق آزمون همبستگی و آزمون تفاوت که کمتر از ۰۵/۰ میباشد، میتوان نتیجه گرفت که بین عوامل مورد نظر بر اساس سن افراد رابطه معنادار وجود ندارد. از طرفی با توجه به ضریب همبستگی بدست آمده (۰۵۸/۰- و ۰۵۷/۰-) میتوان گفت که یک رابطه منفی و ضعیف بین متغیرهای فرضیه وجود دارد. به عبارت دیگر، در سطح اطمینان ۹۵/۰ نمیتوان گفت که بین متغیرهای فرضیه رابطه معنادار وجود دارد؛ زیرا مقدار ارزش احتمال بدست آمده بیش از ۰۵/۰ بوده که فرضیه مبنی بر عدم وجود رابطه بین متغیرهای فرضیه پذیرفته میشود. فصل پنجم: نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها فصل ۵ نتیجهگیری و ارائه پیشنهادها ۵ – ۱ مقدمه این پژوهش با هدف بررسی میزان رابطه هشت مؤلفه شرایط اقتصادی، سطح خدمات ارائهشده توسط کتابخانههای عمومی، میزان تأثیر نهادهای تربیتی، دوری و نزدیکی کاربران به کتابخانههای عمومی، موقعیت کتابخانههای عمومی، مدیریت کتابخانههای عمومی، خانواده و میزان آگاهی کتابداران، با میزان مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی در شهرستان همدان صورت گرفته است. در فصول قبل، کلیات پژوهش، مبانی نظری، پیشینه پژوهش، روششناسی و تجزیهوتحلیل اطلاعات ارائه گردید. در این فصل، به بحث و نتیجهگیری بر اساس یافتههای پژوهش حاضر و نتایج بدست آمده از پژوهشهای پیشین خواهیم پرداخت و در نهایت، به ارائه پیشنهادهای کاربردی، برای بهبود ارائه خدمات در کتابخانه های عمومی خواهیم پرداخت. همچنین، پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی به پژوهشگران ارائه خواهد شد. ۵ – ۲ تحلیل یافتههای پژوهش ۵ – ۲ – ۱ تحلیل سؤالات پژوهش «مؤلفههای عوامل سازمانی» «نتایج حاصل از بررسی میزان ارتباط مدیریت کتابخانههای عمومی و مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی» با توجه به یافتههای پژوهش در خصوص سؤال اول، بین نحوه مدیریت و میزان مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی، یک رابطه معنادار و نه چندان قوی وجود دارد. به عبارت دیگر مقدار همبستگی بین مؤلفههای این سؤال، برابر با ۱۴۳/۰ بوده که نشان از وجود یک رابطه مثبت و مستقیم بین متغیر مدیریت و میزان مراجعه است. با توجه به مؤلفههای مدیریت در این پژوهش که شامل حجم امانت کتاب، ساعات کاری کتابخانهها، جریمههای دیرکرد منابع، عدم امانت کتاب مرجع، نحوه ارائه خدمات و شیفت کاری است، میتوان گفت که با بهبود هر یک از این مؤلفهها، کیفیت مدیریت در کتابخانههای عمومی بهبود یافته و از سوی دیگر، شاهد مراجعه هرچه بیشتر کاربران به کتابخانههای عمومی خواهیم بود. یافتههای این پژوهش در خصوص مؤلفه مدیریت، با یافتههای جیل[۸۲](۱۳۸۶)، ملاحسینی و همکاران (۱۳۹۰) رحیمی (۱۳۹۱) علومی (۱۳۹۲) و پیتمن[۸۳] و وینست[۸۴](۱۳۹۲) همخوانی و مطابقت دارد. «نتایج حاصل از بررسی میزان ارتباط بین سطح خدمات ارائهشده توسط کتابخانههای عمومی و مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی» با توجه به نتایج بدست آمده برای این سؤال از پژوهش، بین سطح خدمات ارائهشده و میزان مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی، یک رابطه مثبت و بیمعنی وجود دارد و از طرفی، مقدار ضریب همبستگی بدست آمده ۰۸۸/۰ است که نشان از همبستگی پایین بین سطح خدمات ارائهشده و میزان مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی میباشد. یعنی نمیتوان با اطمینان بالایی انتظار داشت که با بهبود سطح خدمات ارائهشده توسط کتابخانهها، کاربران بیشتری به کتابخانههای عمومی مراجعه کنند. یافتههای پژوهش در خصوص این متغیر، با پژوهشهای انجامشده توسط شوانز[۸۵] (۲۰۰۲)، برندسون[۸۶] (۱۳۹۱) و مکلور[۸۷] و ایگر[۸۸] (۱۳۸۹) شریفزاده و محبوبی (۱۳۹۰) و تفرشی و مولوی (۱۳۹۱) همخوانی ندارد. «مؤلفههای عوامل شخصی و اجتماعی» «نتایج حاصل از بررسی میزان ارتباط بین شرایط اقتصادی و مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی» با توجه به نتیجه بدست آمده برای ارتباط بین شرایط اقتصادی و میزان مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی که یک رابطه مثبت و معناداری را نشان میدهد، چنین میتوان استنباط کرد که شرایط اقتصادی مناسب کاربران میتواند به عنوان عامل موثری در مراجعه هر چه بیشتر کاربران به کتابخانههای عمومی محسوب گردد که در این راستا لازم است تا تمهیدات لازم در مدیریت کتابخانهها صورت گیرد تا خدماترسانی به برخی کاربران، به صورت کاملاً رایگان انجام گردد و در صورت امکان، کمکهای مالی نیز به برخی از کاربرانی که از لحاظ مالی ضعیف میباشند، صورت گیرد. چنانچه پیتمن و وینسنت (۱۳۹۲) در پژوهش خود از زبان یکی از کاربران کتابخانه نوشتهاند: «من به مدت پنج سال از کتابخانه استفاده نمی کردم، چون فکر می کردم جریمه شده ام. سرانجام جرات کردم و به کتابخانه برگشتم، و دیدم که در این مدت هیچ جریمه ای نداشتم». نتایج حاصل از این پژوهش در مورد ارتباط بین شرایط اقتصادی و مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی، با پژوهشهای انجامشده توسط معرف زاده و ایرجی (۱۳۸۸)، عاصمی و دیگران (۱۳۹۱) و سین[۸۹] و کیم[۹۰] (۲۰۰۸) همخوانی دارد. «نتایج حاصل از بررسی میزان ارتباط بین خانواده (به عنوان عاملی جهت تشویق افراد) و مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی» یافتههای پژوهش در مورد سؤال هفتم، حاکی از آن است که ارتباط مستقیم و معناداری بین خانواده و مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی وجود دارد، یعنی هراندازه که فردی در خانوادهای زندگی کند که افراد خانواده اهل مطالعه بوده و نیز به مطالعه تشویق شود، انتظار می رود که مراجعه به کتابخانههای عمومی باکیفیت و کمیت بهتری صورت گیرد. در واقع، خانواده نخستین آموزشگاه و پرورشگاه انسان محسوب میشود و انسان آیین زندگی و شیوهی زندگی کردن را در نخستین خاستگاه، یعنی خانواده یاد میگیرد؛ چرا که انسان تمام رفتارها را یاد میگیرد، پس باید همه رفتارها را در مراحل گوناگون زندگی به او آموزش داد (به پژوه،۱۳۹۲). یافتههای این پژوهش، با سایر پژوهشهای انجامشده توسط معرف زاده و ایرجی با عنوان «بررسی عوامل ترغیبکننده و بازدارنده مطالعه در میان مراجعان کتابخانههای عمومی شهرستان ماهشهر» (۱۳۸۸) و پژوهش سالاری و دیگران با عنوان «شناسایی و تبیین عوامل موثر بر لایه ارزشها و باورهای فرهنگ مطالعه در ایران» (۱۳۹۱) مطابقت و همخوانی دارد. «نتایج حاصل از بررسی میزان ارتباط بین نهادهای تربیتی و مراجعه افراد به کتابخانههای عمومی» با توجه به آزمون همبستگی اسپیرمن برای این سؤال از پژوهش، بین نهادهای تربیتی و میزان مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی، یک رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. یعنی به همان اندازه که محیطهای آموزشی از پویایی علمی بالاتری برخوردار باشند و دانشآموزان و دانشجویانی که در این محیطهای علمی مشغول به تحصیل میباشند، از امکانات علمی بیشتری برخوردار شوند و تشویق به مطالعه نیز با قوت بیشتری صورت گیرد، در مطالعه و مراجعه آنها به کتابخانههای عمومی تأثیرگذار خواهد بود. اگر فرد در طول دوران تحصیل خود، با کتاب آشنا شده و لذت مطالعه، خودآموزی و افزایش معلومات عمومی را درک کند و با مطالعه خو بگیرد، در تمام دوران زندگی، از کتاب دست نمیکشد. در نظام آموزشی، سه کارکرد مهم، نقش اساسی دارند: خواندن، نوشتن و حساب کردن. در طول دوران آموزش، فرد تحت آموزش، از سالهای اول توانایی خواندن را میآموزد و در ادامه، به درک مطالب خواندهشده و در نهایت به نوشتن میرسد (وبسایت جامعهشناختی،۱۳۹۳). اگر میبینیم که امروزه کشوری مانند ژاپن، به پیشرفتهای علمی و صنعتی دست یافته است به خاطر توجه به زیرساختهای آموزش و پرورش این کشور است؛ چرا که دولت این کشور از سال ۱۹۲۱ میلادی قانونی را تصویب کرد که طبق آن، تمامی مدارس این کشور حداقل باید از یک کتابدار خبره برخوردار باشند (عمادخراسانی، ۱۳۹۲). در واقع، مدرسه خط مقدم جبهه آموزش در هر کشوری محسوب میگردد. نتیجه بدست آمده برای این متغیر پژوهش، با پژوهشهای انجامشده توسط تقی پناهی و دیانی (۱۳۸۷)، پژوهش سالاری و دیگران (۱۳۹۱)، زمانی و میرزایی (۱۳۹۱)، گورمن[۹۱] (۱۹۹۰)، سین و کیم (۲۰۰۸) و موسسه استیف تانگ لسن[۹۲] آلمان و انجمن کتابخانههای آلمان[۹۳] (۲۰۱۱) همخوانی و مطابقت دارد. «مؤلفههای عوامل مرتبط با ادراک و آگاهی» «نتایج حاصل از بررسی ارتباط بین میزان آگاهی کتابداران و مراجعه کاربران به کتابخانههای عمومی»
به دست آوردن بهترین و مناسب ترین حامل با توجه به شرایط اقلیمی مورد نظر و نیازهای گیاه مورد نظر بقاء نمونه میکروبی مورد استفاده در فرمولاسیون کود بیولوژیک فسفاته نسبت به خشکی، دما و pH خاک مقایسه تعداد باکتری، قبل و بعد از استفاده کود زیستی در خاک (بقاء باکتری) ۱-۱۶- فرضیه های تحقیق فرمولاسیون کود یولوژیک مورد نظر، بقاء میکروب مورد نظر را در خاک فراهم میکند. کود بیولوژیک طراحی شده و به کار گرفته شده، توانایی افزایش رشد گیاه را در فواصل زمانی مختلف دارا میباشد. فرمولاسیون اعمال شده در خصوص سویه باکتریایی مورد نظر باعث بقاء ارگانیسم مورد نظر در مقیاس گلخانه خواهد شد. فصل دوم: مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق ۲-۱- پیشینه تحقیق انحلال فسفات توسط میکروارگانیسم های موجود در خاک از دیرباز مورد توجه محققین و دانشمندان بوده است در سال ۲۰۰۰ C.Shekhar Nautiyal و همکارانش مقاله ای با عنوان اعمال استرس به روی باکتری های حل کننده ی فسفات جدا شده از خاک های قلیایی منتشر کردند. وی و همکارانش در این پژوهش ۴ سویه باکتری از ریزوسفر گیاه نخود و خاک های قلیایی جدا کردند. در میان سویه ها، سویه ی NBRI2601 توانست فسفات را در حضور ۱۰% نمک، pH برابر ۱۲ و یا دمای ۴۵ درجه حل کند. علاوه بر این سویه ها فعالیت متفاوتی را در حضور منابع مختلف N و C نشان دادند. همچنین فعالیت آنها در حضور Ca2+ و EDTA از لحاظ انحلال فسفات افزایش یافت. در سال ۲۰۰۲ M.SudhakaraReddy و همکارانش انحلال صخره های فسفاتی توسط Aspergillus tubingensis و Aspergillus niger را مورد مطالعه قرار دادند. آنها را از لحاظ انحلال فسفات صخره های فسفاتی مورد بررسی قرار دادند این سویه ها فعالیت بالاتری را از خود نشان می دادند وقتی که در حضور ۲% از صخره های فسفاتی رشد می کردند. آنها A.tubibgensis را به عنوان سویه ی موثرتر برای انحلال صخره های فسفاتی در مقایسه با سویه های گزارش شده توسط خودشان معرفی کردند و برای اولین بار انحلال فسفات توسط A.tubibgensis و امکان استفاده موثر صخره های فسفاتی برای تولید کود فسفاته توسط وی گزارش شد. در سال ۲۰۰۳ Almaszaidi و همکارانش تاثیر فعل و انفعالات میکروارگانیسم های ریزوسفر روی میزان محصول و ماده غذایی گیاه نخود را بررسی کرده و مشخص شده که میکروارگانیسم ها می توانند تاثیر مفیدی داشته باشند. گیاه در این پژوهش با Rhizobium sp و میکروارگانیسم های حل کننده فسفات مثل Pseudomana striata یا Penicillium variable مورد تلقیح قرار گرفت و افزایش رشد گیاه بین روزهای ۴۵ و ۹۰ را مشاهده کردند. در سال ۲۰۰۵ Robin Duponnis و همکارانش تاثیر صخره های فسفاتی و قارچ های رشته ای Glomus intradices روی رشد گیاه و فعالیت میکروبی در ریزوسفر گیاه Acacia holosercea را مورد بررسی قرار دادند. آنها گیاهان را با قارچ های رشته ای حل کننده فسفات که از خاک های معدنی جدا شدند تلقیح کردند و تاثیر آن روی رشد گیاه، فسفات در دسترس گیاه و فعالیت میکروبی خاک با اضافه شدن یا بدون اضافه شدن صخره های فسفاتی را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که اضافه کردن صخره های فسفاتی می تواند رشد گیاه را تحریک کند. در سال ۲۰۰۶ Hong Jo Som و همکارانش انحلال فسفر معدنی را توسط R-42 pantoea Agglomerans مقاوم به pH و شوری که از ریزوسفر سویا جدا شده بودند را بررسی کردند. در سال۲۰۰۷ Pratibhav YAS و همکارانش توانایی انحلال فسفات و تحمل استرس توسط Eupenicillium parvum جدا شده از خاک گیاه چای را بررسی کردند و با بررسی دقیق تر متوجه شدند که E. parvum strain NRRL2095ITS توانایی انحلال فسفات را دارد.در سال ۲۰۰۸ Vani Mittal و همکارانش تاثیر قارچهای حل کننده فسفات سویه های (Aspergillus awamori and Penicillium citrinum) روی محصولات گیاه نخود را بررسی کردند و از بین ۶ جدایه قارچ مورد بررسی دو قارچ ذکر شده ۷% میزان محصول و ۸۷% وزن محصول را افزایش دادند.در همین سال D. Bojinora و همکارانش انحلال فسفاتهای نامحلول مراکش به وسیله ی Aspergillus niger مورد بررسی قرار گرفت و مشاهده کرد ۸/۹۴% کل P2O5 به عنوان انحلال بیشتر توسط این قارچ است. در همین سال ۲۰۰۸ Zixi chen و همکارانش فعالیت انحلال فسفات توسط سویه های phosphor bacterium ۹۳۲۰-SD مورد بررسی قرار گرفت که توانایی تبدیل اشکال نامحلول به محلول فسفات را دارد.در سال ۲۰۰۸، Hanane Hamdali و همکارانش اکتینومیست های حل کننده فسفات را از معادن فسفات مراکش جدا کردند سه جدایه شناسایی شدند که توانایی انحلال فسفات را داشتند که شامل جنسهایStreptomyces و Micromonospora بودند.در سال ۲۰۱۰ ماندانا بهبهانی توانایی کلونیزه شدن و رفتار زیستی باکتری های حل کننده متفاوت فسفات بومی ایران را بررسی کرد و مشاهده کرد که سه باکتری جدا شده توانایی انحلال متفاوت تحت شرایط استرس خاک های قلیایی ایران که دارای نمک و غلظت H+ بالا و دمای بالا هستند را دارا هستند.در سال ۲۰۱۰، Hanane Hamdali و همکارانش به مطالعه ی فیزیکی و آنالیز انحلال فسفات توسط اکتینومیست های جدا شده از معادن فسفات کشور مراکش و Streptomyces lividans پرداختند و به این نتیجه رسیدند که سویه های MPM و صخره های فسفاتی می توانند به عنوان bio-phosphate fertilizer رشد گیاه در محیط را پشتیبانی کنند.در سال ۲۰۱۰، Rachanajain و همکارانش در مطالعه ای Aspergillus awamori را برای انحلال متفاوت در تخمیر و سیستم گیاه – خاک مورد ارزیابی قرار دادند و به بررسی انحلال TCP و URP و آنالیز تاثیر آنها روی رشد گیاه پرداختند که مشخص شده تلقیح قارچ اثرات مفیدی روی رشد گیاه دارد.همچنین در همین سال Jin Heepark و همکارانش جداسازی باکتری های حل کننده فسفات و توانایی رسوب دادن توده سرب توسط آنها در خاک را بررسی و مشاهده کردند که PSB ها توانایی تحریک رشد گیاهان و رسوب کردن pb را در خاک های آلوده به سرب دارند PSB جدا شده Enterobacter sp. بود که به عنوان سویه موثر انتخاب شده است.در سال ۲۰۱۲ Kumar و همکارانش به جداسازی باکتری های تحریک کننده رشد گیاه پرداختند و مشخص شد باکتریهای جدا شده توانایی انحلال فسفات و تولید آمونیوم، ایندول استیک اسید، سیانید هیدروژن و ACC دآمیناز را دارند. الف) تاثیر تلقیح باکتری های حل کننده فسفات (PSB) روی رشد باکتری ها بررسی تاثیر میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات بر رشد گیاه و جذب فسفر با آزادسازی فسفات از سنگ فسفاتی[۲۳] برای اولین بار در سال ۱۹۴۸ توسط Gerretson اعلام شد، که نتایج نشان دادند که تلقیح PSBها باعث رشد بهتر گیاه می شوند، بعد از آن گزارشات مختلفی در زمینه تاثیر PSBها روی رشد و افزایش محصول گیاه منتشر شدند.در سال ۱۹۵۶،Uarova ، تاثیر PSBهای حل کننده تری کلسیم فسفات به روی بذر را بررسی کرد و گزارش کرد که این مسئله می تواند سبب افزایش جذب فسفر و محصول گندم شود.در سال ۱۹۶۳ تاثیر باکتری Bacillus megaterium بر افزایش محصول و جذب فسفات بر روی گیاه گوجه فرنگی توسط Sundara Rao و همکاران مورد بررسی قرار گرفت.در سال ۱۹۶۹ Taha و همکاران گزارش کردند که Bacillus megateriumو PSB ها موجب افزایش وزن خشک گیاه می شوند. Karimandan و Gaur در سال ۱۹۷۱ نشان دادند که تلقیحPseudomonas spp. می تواند باعث افزایش وزن خشک، جذب فسفات و بازده محصول گیاه ذرت شود .Bajpai و Sundara Rao در سال ۱۹۷۱ دریافتند که جذب فسفر توسط گیاه در تیمار Phospho bacteria+Rock phosphate+FYM[24] بیشتر از تیمار FYM+ Rock phosphate است. Gaur و Ostwal در سال ۱۹۷۲ گزارش کردند که تلقیح Bacillus polymyxa به تنهایی با Rock phosphate باعث افزایش جذب فسفر و بازده محصول گندم می شود.در این بررسی تیمار Bacillus polymyxa+ Rock phosphateاز تیمار سوپرفسفات+ Bacillus polymyxaبهتر عمل کرد. Ralston و Bridge در سال ۱۹۷۶ گزارش کردند که افزایش رشد بذر گیاه کاج در خاک حاوی کلسیم فسفات در نتیجه تلقیح میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات حاصل می شود.Khalafallah و همکاران در سال ۱۹۸۲ در شرایط آزمایشگاهی رشد vica faba در خاک آهکی و کود دهی در سه سطح سوپرفسفات با تلقیح PSB را بررسی کرده و نتایج نشان دادند نیمی از سوپرفسفات معمول بکار برده شده در مقابل سوپرفسفات معمول همراه با PSB رشد بیشتری برای گیاه در پی دارد. Kuccy در سال ۱۹۸۷ گزارش کرد که میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات باعث افزایش جذب فسفر و رشد گیاهان مختلف می شود.نتایج نشان دادند که جذب فسفر از سنگ فسفات بیشتر از سوپرفسفات است.در سال ۱۹۹۲ Singh و Kapoor گزارش کردند تلقیح بذر mung bean با PSB باعث افزایش جذب فسفر و تولید ماده خشک می شود.در سال ۱۹۹۷، Defreitas و همکاران تاثیر PSB را به روی رشد گیاه کانولا و جذب فسفر توسط آن بررسی کردند و گزارش کردند که به میزان قابل توجهی جذب فسفر، ارتفاع گیاه و محصول آن افزایش می یابد.در سال ۱۹۹۷، Maheshkumar گزارش کرد که تلقیح Pseudomonas sp. به عنوان حل کننده فسفات و Azospirillum sp. به عنوان تثبیت کننده نیتروژن باعث افزایش رشد ریشه، ساقه و وزن خشک گیاه می شود.Sharma و Namdeo در سال ۱۹۹۹ در مقیاس آزمایشگاهی رشد ریشه و ایجاد گرهک را در تلقیح PSB به روی بذر سویا بررسی کردند. نتایج نشان دادند که Rhizobium+PSB+FYM می توانند بیشترین تاثیر را داشته باشند. Dubey در سال ۲۰۰۰ نشان داد که کاربرد سنگ فسفات یا سوپرفسفات همراه PSB در بذر سویا باعث شد که P2O5 به میزان Kg/ha 30 با Pseudomonas striata به تنهایی و یا Pseudomonas striata+Aspergillus awamori با هم همراه با Kg/ha 60 P2O5 در مقایسه با کاربرد سوپرفسفات کارآمدتر بوده است. همچنین وی در سال ۲۰۰۱ گزارش کرد که با کاربرد سوپرفسفات+ PSB باعث افزایش وزن خشک گیاه می شود. همچنین نتایج نشان دادند که تاثیر Kg/ha 30 ، P2O5 با تلقیح PSB بیشترین تاثیر مثبت را بر روی رشد گیاه دارد. Singh و همکاران در سال ۲۰۰۲ گزارش کردند که تلقیح همزمان Pseudomonas striata و Aspergillus awamori و کاربرد Kg/ha 30 ، P2O5به عنوان سوپرفسفات تاثیر مناسبی بر رشد گیاه و بازده محصول گندم دارد.Sharma در سال ۲۰۰۳ عنوان کرد که تلقیح PSB همراه با سنگ فسفات در مقایسه با بهره گرفتن از سنگ فسفات به تنهایی موجب افزایش بازده محصول جو می شود. Sharma و Agarwal در سال ۲۰۰۳ در بررسی مقیاس مزرعه گزارش کردند که تلقیح PSB در مقایسه با نمونه شاهد بدون تلقیح تاثیرات بیشتری در رشد گیاه و افزایش بازده محصول دارد. ب) تاثیر سطوح تلقیح روی بقا میکروارگانیسم روی بذر Brockwell در سال ۱۹۶۲ تاثیر مواد گلوله ای شکل در چسبندگی و مقاومت و بقای تلقیح و همچنین تشکیل گرهک و رشد گیاه را مورد بررسی قرار داد.وی دریافت که بذر پوشیده شده با چسب+blood+dolomite و یا چسب+blood+dolomite و بذر پوشیده شده با صمغ عربی و تلقیح شده به peat و به شکل گلوله درآمده قبل از هفته چهارم نه تنها زیان آور نیست بلکه تاثیر مثبتی روی rhizobia تلقیح شده دارد. در سال ۱۹۷۶، Philpotts در بررسی استفاده از filtermud به عنوان حامل برای ریزوبیوم، نشان داد که تلقیح بذر با این حامل و تعداد بالای ریزوبیوم در دمای C°۸ برای ۱۰ هفته، هیچ کاهش تعدادی نشان نمی دهد. Robert و Peterson در سال ۱۹۸۲ گزارش کردند که تلقیحاتی با پایه روغنی، باعث افزایش بقای ریزوبیومها روی بذر در مقایسه با تلقیحاتی با پایه peat میشوند. Subbaroo در سال ۱۹۷۹ گزارش کرد که سایز بذر و ترکیبات شیمیایی حامل نقش مهمی در بقا دارند.همچنین وی عنوان کرد، بین سایز بذر و تعداد باکتری در هر بذر و وزن تلقیح در هر هکتار رابطه وجود دارد. تحقیقات نشان دادند که هرچه سایز بذر بزرگتر باشد، باکتری های بیشتری در سطح آن باقی میمانند. ۲-۲- هدف پژوهش هدف از این پژوهش بررسی تاثیر spp. Streptomyces جدا شده از خاک بر انحلال فسفات به منظور تولید کود زیستی فسفاته می باشد. فصل سوم: روش اجرای تحقیق ۳-۱- تهیه کشت جوان و اطمینان از خالص بودن سویه نگهداری شده سویه مورد نظر را که قبلا در لوله های درپیچ دار و حاوی محیط کشت TSA نگهداری شده است را با بهره گرفتن از لوپ و تحت شرایط استریل و در مجاورت شعله و در زیر هود بیولوژیک بر روی محیط کشت نوترینت آگار کشت مجدد دادیم و به مدت ۴۸ ساعت در انکوباتور ۳۰ درجه سانتی گراد گرمخانه گذاری گردید و بعد از ایجاد کلنی، آنها را به لحاظ مورفولوژیکی و میکروسکوپی بررسی کرده و رنگ آمیزی گرم از نمونه انجام شد و از تکنیک کاور اسلیپ[۲۵] برای مشاهده میکروسکوپی آن استفاده شد (توحیدی و همکاران ۱۳۹۱، ۵۵). ۳-۱-۱ رنگ آمیزی گرم برای این منظور ابتدا از نمونه باکتری مورد نظر لام فیکس شده تهیه و پس از تهیه گسترش، روی آن چند قطره کریستال ویوله ریخته و پس از یک دقیقه شستشو داده و روی لام لوگل ریخته و پس از یک دقیقه لام را شسته و سپس روی لام الکل ریخته و بلافاصله پس از ۱۰-۱۵ ثانیه لام را شستشو داده و در نهایت محلول سافرانین را به مدت ۳۰-۶۰ ثانیه روی لام ریخته و سپس آن را کاملا شسته و خشک کرده و در نهایت با میکروسکوپ با عدسی ۱۰۰ مشاهده شد (Rai 2006, 21). ۳-۱-۲ تکنیک کاور اسلیپ بر روی یک پلیت حاوی محیط نوترینت آگار سویه مورد نظر را به صورت دو خط افقی در بالا و پایین پلیت کشت می دهیم و یک لامل استریل شده با الکل را طوری بر روی یکی از خطوط کشت قرار می دهیم که یک لبه لامل دقیقا بر روی خط کشت قرار گیرد و لبه دیگر آن بر روی سطح محیط کشت قرار گیرد، باکتری در اثر رشد بر روی محیط و در اثر تماس با لامل بر روی لامل نیز رشد می کند. بعد از ۴۸ ساعت گرمخانه گذاری در ۳۰ درجه سانتی گراد، لامل را روی لام قرار داده و رنگ آمیزی گرم می کنیم و با میکروسکوپ نوری و لنز ۱۰۰ مشاهده می کنیم (Whitlon and Baas 1992, 40). ۳-۲- پیش تست سویه مورد نظر برای اطمینان مجدد از انحلال فسفات در مقیاس آزمایشگاهی به منظور بررسی مجدد توانایی انحلال فسفات توسط باکتری جداسازی شده با بهره گرفتن از لوپ و تحت شرایط استریل و در مجاورت شعله و در زیر هود بیولوژیک از باکتری در سطح محیط PVK کشت داده شد و به مدت ۴۸ تا ۷۲ ساعت در دمای ۳۰ درجه سانتی گراد گرمخانه گذاری شد. پس از مدت زمان گرمخانه گذاری باتوجه به ایجاد هاله در اطراف کلنی باکتری توانایی انحلال فسفات مورد بررسی قرار گرفت (توحیدی و همکاران ۱۳۹۱، ۵۶). ۳-۲-۱ محیط کشت[۲۶]pvk جدول ۳-۱- ترکیبات محیط کشت PVK مواد تشکیل دهنده گرم در لیتر عصاره مخمر ۵/۰ دکستروز ۱۰
شکل۱-۲- گل داودی ۱-۲-۲- اهمیت اقتصادی و سطح زیر کشت گل داودی گل داودی یکی از مهمترین گلهای گلدانی و شاخه بریده است که در بازارهای جهانی داد و ستد میشود. داودی امروزه در دنیا پس از گل رز رتبهی دوم را از نظر اقتصادی و کشت و کار دارد. این گیاه به دلیل تنوع رنگ گل و ماندگاری زیاد در بازارهای جهانی خریداران زیادی دارد (نبیگل و همکاران، ۱۳۸۵؛ خلیقی، ۱۳۸۹). از نظر سطح زیر کشت ایران جزو کشورهای مهم تولیدکننده گل داودی محسوب میشود. میزان تولید گل داودی در ایران ۱۵۸ میلیون شاخه در سال است که بیشترین سهم تولید آن به استان تهران و مابقی (حدود ۶% ) به استان مرکزی تعلق دارد (بینام، ۱۳۸۹). ۱-۲-۳- عوامل موثر در کاهش عمر پس از برداشت گل بریده داودی گل داودی به علت عدم حساسیت به اتیلن یک گل بریده با عمر طولانی است. یکی از مشکلات عمده این گل انسداد سیستم آوندی و برهم خوردن تعادل آبی است. گل داودی به باکتری انتهای ساقه حساس بوده و این امر با زردی و پژمردگی زودرس برگها و گلبرگها ظهور میکند و نهایتا باعث انسداد آوندی، تنش آبی و کاهش ماندگاری این گل بریده میشود (نبیگل و همکاران، ۱۳۸۵). ۱-۳- گل ژربرا گیاهشناسی و پراکنش اکولوژیکی ژربرا ژربرا با نام علمی Gerbera jamesonii یکی از مهمترین گلهای بریده خانواده کاسنی و بومی آفریقای جنوبی است (اعتمادی و شمس، ۱۳۹۰). از لحاظ گیاهشناسی ژربرا یک گیاه علفی چند ساله با برگهای طویل، گلهای بسیار درشت کمپر یا پرپر است (شکل ۱-۱). گلها دارای گلچههای طبق مانند بوده و هر گلچه دارای ۱ تخمدان و ۵ پرچم میباشد. گلها به رنگهای قرمز، نارنجی، صورتی، زرد و سفید دیده میشوند (خلیقی، ۱۳۸۹؛ سوجاتا و همکاران، ۲۰۰۳؛ مهدوی، ۲۰۰۷). شکل ۱-۳- گل ژربرا اهمیت اقتصادی و سطح زیر کشت گل ژربرا گل بریده ژربرا به دلیل داشتن رنگ و شکل متنوع از نظر تجاری در جهان محبوبیت زیادی دارد. این گل جایگاه چهارم را در بین ده گل برتر دنیا به خود اختصاص داده است (هی و همکاران، ۲۰۰۶؛ صفا و همکاران، ۱۳۹۲). گل ژربرا از نظر میزان تولید و مصرف یکی از گلهای شاخه بریده مهم در ایران و دنیا محسوب میشود و در حال حاضر در ۲۵ کشور دنیا پرورش مییابد که در حدود ۱۲۰۰ – ۱۱۰۰ هکتار سطح زیر کشت گلخانه دارد. پنجاه درصد سطح زیر کشت دنیا در کشور هلند و ایتالیا است. در سال ۱۳۷۹ سطح زیر کشت ژربرا در ایران ۱۵۱۶ هکتار گزارش شده است (بینام، ۱۳۸۹). عوامل موثر در کاهش عمر پس از برداشت گل بریده ژربرا علیرغم افزایش تولید و تقاضای گل بریده ژربرا، ماندگاری این گل به دلیل پژمردگی زودرس گلبرگها و خمیدگی گردن بسیار کوتاه است. افت کیفیت پس از برداشت در اغلب گیاهان زینتی از جمله گلهای بریده ژربرا در نتیجه یک یا چند عامل از جمله پژمردگی و ریزش گلبرگها و خمیدگی ساقه است. پژمردگی در اثر تنش آبی، بسته شدن مقطع برش تهساقه، مصرف و در نتیجه کمبود کربوهیدراتها و وجود میکروارگانیسمها در محلول گلجایی از دلایل اصلی کاهش عمر پس از برداشت گلهای بریدنی از جمله ژربرا است. بطور متوسط ماندگاری گل بریده ژربرا ۸-۷ روز گزارش شده است (مرتضوی و همکاران، ۱۳۸۶). ۱-۴- بیان مسئله و هدف از انجام تحقیق از آنجا که گلهای بریده رز، داودی و ژربرا از مهمترین گلهای بریده در دنیا محسوب میشوند و مصرفکنندگان بسیار زیاد دارند لذا باید راهکارهایی جهت بالا بردن طول عمر گلجایی این گلها انجام گیرد که کم هزینه باشد، به راحتی انجام گیرد، احتیاج به تخصص زیاد نداشته باشد، در همه مکانها قابل انجام باشد، تابع زمان خاصی نباشد و نیاز ما را نیز برآورده کند. در قرن حاضر که کمبود آب و تولید غذا در جامعه جهانی اهمیت ویژهای پیدا کرده و ضرورت استفاده از آب به بهترین وجه ممکن، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. همانطور که میدانیم یکی از نگرانیهای مناطق کم باران خشکسالی و کمبود آب است. در دهه ۱۹۵۰ بازیافت آب ۴ برابر بیشتر از دهه قبلش بود. این افزایش سریع، ناشی از اثرات توسعه تکنولوژی خصوصاً افزایش زمینهای آبی، رشد صنعت، انرژی و ساخت سدهای بزرگ بود. دانشمندان به۲ راهکار مهم (تغییر ساختار فیزیکی و تغییر شیمیایی آب) روی آوردهاند. یکی از تغییرات در ساختار فیزیکی آب استفاده از آب مغناطیسی است. هدف این آزمایش که شاید برای اولین بار انجام میشود مقایسه آبهای مختلف بخصوص آب مغناطیسی بر روی عمر پس از برداشت گلهای شاخه بریده رز، داودی و ژربرا و معرفی برترین تیمارهاست. فصل دوم بررسی منابع ۲-۱- شرایط دوام گل بازرسانی گلهای شاخه بریده به وسیله کاهش کیفیت گلها محدود میگردد. اگر چه کیفیت ظاهری گلهای شاخه بریده انگیزه مشتری جهت انتخاب را افزایش میدهد، عمر پس از برداشت یا عمر گلجایی، عامل کلیدی جهت متقاعد شدن وی به خرید مجدد گلهای شاخه بریده خواهد بود (عبدالله زاده و همکاران، ۱۳۹۰). در سال ۱۳۸۹ بیش از یک میلیارد گل شاخه بریده در کشور تولید شد که ۴۰% این میزان ضایعات بوده است (رستمی و راحمی، ۱۳۹۰). علیرغم این که گلهای شاخه بریده در بین محصولات باغی ارزش اقتصادی زیادی دارند، اما جزو فسادپذیرترین آنها به حساب میآیند. تنفس بالا، حساسیت به آسیبدیدگی و فسادپذیری سریع آنها باعث گردیده که به مراقبت بیشتری در مرحله پس از برداشت نیاز داشته باشند (چاسوت و همکاران، ۲۰۰۳). دلایل عمدهای که سبب کوتاه شدن عمر پس از برداشت گلهای بریده میشوند عبارتند از: کمبود مواد غذایی، حملهی باکتریها و قارچها، بلوغ معمول و پیر شدن گیاه، پژمردگی در اثر تنش آبی و بسته شدن آوندهای چوبی، صدمات فیزیکی شدید، تجمع اتیلن و مواد دیگر (هاشم آبادی و همکاران، ۱۳۸۶؛ کلاتهجاری و همکاران، ۱۳۸۷؛ علایی و همکاران، ۲۰۱۱). از بین عوامل محدود کننده عمر گلجایی گلهای بریده، انسداد سیستم آوندی و تامین آب مهمترین مشکل محسوب میشود که در ذیل بهطور مختصر به بررسی این عوامل میپردازیم: ۲-۱-۱- تامین آب آب مهمترین جز محلول نگهدارنده گلهای شاخه بریده است و تا سال ۱۹۷۰ تنها ماده جهت نگهداری گلهای شاخه بریده در امریکا بود. حفظ شادابی و تازگی گلهای بریده مهمترین مسئله در طول عمر پس از برداشت گلهای بریدنی است. در طول مدت نگهداری گلها در محلولهای نگهدارنده، اگر جذب آب کافی نباشد، گلها دچار پژمردگی شده و بازارپسندی خود را از دست میدهند. بنابراین جهت حفظ ماندگاری گلهای بریده باید جذب و انتقال آب توسط ساقه بدون اختلال صورت گیرد (وندورن، ۱۹۹۷؛ نل و رید، ۲۰۰۰؛ ادریسی، ۱۳۸۸). شدت جذب آب به کشش حاصل از تعرق، دما و ترکیبات محلول در آن بستگی دارد. خالص نبودن آبهای مورد استفاده روی شادابی و جذب آب توسط گلها تاثیر سوء دارد. ترکیبات محلول در آب، دما و pH آب روی شادابی و جذب آب توسط گلها تاثیر میگذارند (گاستکارن، ۱۹۹۷). بطور طبیعی آب دارای مقداری نمکهای غیر محلول است که در اکثر موارد موجب افزایش pH و سختی آب میشوند. از آنجا که جذب آب سنگین توسط ساقه بسیار کند بوده و علاوه بر این آبهای سنگین با تغییر پتانسیل اسمزی موجب کاهش جذب آب میشوند. بنابراین بهتر است مقدار نمکهای محلول در آب کم باشد تا جذب آب با مشکل مواجه نشود ( گاستکارن، ۱۹۹۷). دما و pH آب نیز از عوامل تاثیر گذار بر ماندگاری گلهای بریده هستند. آبی با دمای ۳۸ درجه سانتیگراد بهترین آب برای نگهداری گلهای بریده است. pH اسیدی در حدود ۵-۵/۳ برای محلول نگهدارنده مناسب بوده و موجب جذب راحت و سریع آب توسط گل بریده میشود (گاستکارن، ۱۹۹۷). پس از تامین آب مناسب برای نگهداری گلهای بریده، انسداد آوندهای چوبی موجب بروز مشکل در جذب آب توسط ساقههای بریده میشوند که در ذیل بهطور مختصر به توضیح این مهم میپردازیم: ۲-۱-۲- انسداد آوندی بیشتر گلهای بریده حتی وقتی در داخل آب قرار میگیرند علائم کمبود آب و پژمردگی را نشان میدهند. این تنش آبی نتیجهی انسداد آوندی و یا افزایش میزان تبخیر و تعرق است. انسداد آوندی عمدتا به دلیل رشد میکروارگانیسمها و قطع شدن جریان پیوسته آب داخل آوندها توسط حبابهای هوا[۳] ایجاد میشود (ادریسی، ۱۳۸۸؛ داسیلوا، ۲۰۰۳؛ هی و همکاران، ۲۰۰۶؛ هالوی و مایاک، ۱۹۸۱؛ ون دورن، ۱۹۹۷). ۲-۱-۲-۱- انسداد آوندها توسط هوا وقتی جریان پیوسته آب داخل آوندهای چوبی گلهای بریده توسط هوا قطع میشود هوا کشیدن آوندها یا انسداد آوندی توسط هوا رخ داده است که نقش مهمی در کاهش جذب آب در گلهای بریده و ایجاد تنش آبی دارد. این مشکل اغلب در هنگام بریدن ساقه در هوا اتفاق میافتد و حرکت روبه بالای محلول در ساقه را با مشکل مواجه میکند و سرانجام موجب پژمردگی گلهای بریده میشود (ادریسی، ۱۳۸۸؛ رید، ۲۰۰۹). برای حذف و مقابله با حبابهای هوا در ساقه گلهای بریده استفاده از بازبرش ساقه زیر آب، استفاده از محلولهای اسیدی (pH در حدود ۳ تا ۴)، فرو بردن ساقهها در محلول یا آب گرم با دمای ۴۰ درجه سانتیگراد یا آب سرد با دمای صفر درجه سانتیگراد و تیمار کوتاه مدت با یک ماده ضدعفونی کننده پیشنهاد شده است (رید، ۲۰۰۹). ۲-۱-۲-۲- انسداد آوندها توسط میکروارگانیسمها رشد میکروبها و پاتوژنها در محلول نگهدارنده گلهای بریده موجب انسداد سیستم آوندی و در نتیجه ایجاد تنش آبی میشود. عمدهترین میکروارگانیسمهای موجود در محلول نگهدارنده گلهای بریده باکتریها هستند که علاوه بر اختلال بر جذب آب با رهاسازی متابولیتهای سمی، توکسینها و آنزیمهای مضر موجب افزایش مقاومت هیدرولیکی ساقه و در نتیجه تحریک تولید اتیلن و القای واکنشهایی میشوند که نهایتا منجر به پژمردگی یا مرگ برنامهریزی شده سلول میگردد (ادریسی، ۱۳۸۸). گستردگی انسداد ساقه با تعداد باکتریها در ساقه ارتباط دارد. گلهای بریده با بستن روزنهها و کاهش تعرق میتوانند مقاومت در مقابل جذب و در نتیجه کمبود آب را جبران کنند. بنابراین کاهش محسوس تورژسانس نشانه تعداد بسیار زیاد باکتریها و محدودیت شدید در جذب آب است (ادریسی، ۱۳۸۸). راهکارهایی برای مقابله با انسداد آوندها توسط میکروارگانیسمها پیشنهاد شده است که با رعایت آنها میتوان این مشکل را تا حدودی رفع نمود از جمله این موارد میتوان به استفاده از آب مقطر برای ساختن محلولهای نگهدارنده، ضدعفونی کردن ظروف گلجا، استفاده از ظروف گلجا با رنگ روشن که آلودگی در آنها به راحتی قابل تشخیص باشد، افزودن مواد ضدعفونیکننده و میکروبکشها به محلول گلجا اشاره کرد (ادریسی، ۱۳۸۸؛ رید، ۲۰۰۹). ۲-۲- تیمار با ترکیبات تمدید کننده عمر گلجایی در ادامه با توجه به تمرکز این تحقیق روی انواع آب جهت افزایش ماندگاری گلهای بریده به بررسی این آبها میپردازیم:
W این مدل گرچه ابعاد درونی و بیرونی سازمان را مدنظر قرار میدهد لیکن به لحاظ اجرایی مکانیسم مشخصی ارائه نداده و روش آن غیرکمی و مبتنی بر ذهنیت است. در هر حال به لحاظ طرح محیط در تدوین استراتژی و محدود شدن به عوامل خاصی که در مدلهای BCG و GE آمده است دست مدیران را باز گذاشته و از این نظر منطقیتر به نظر میرسد اما مشخص نیست بر اساس کدام شاخصهای کمی و ارزیابی آنها یک سازمان در خانه ۱ یا ۲ و ۳ و ۴ قرار میگیرد. (۱۵) ۲-۱-۳۸- تجزیه و تحلیل راهبردی تجزیه و تحلیل راهبردی مرحله بسیار مهمی در فرایند برنامه ریزی استراتژیک محسوب میشود. در این مرحله موقعیت سازمان بر حسب قوتها و ضعفهایی که در محیط درونی خود دارد و فرصتها و تهدیدهایی که در محیط بیرونی با آن مواجه است مورد ارزیابی قرار میگیرد. سازمان برای انجام رسالت و مأموریت خود در راستای چشم انداز ترسیم شده برای آن، در چه وضعیتی قرار دارد؟ بدین منظور، لازم است پاسخهای معتبر و قابل اتکایی برای پرسشهای فرعی زیر به دست آورد: در محیط درونی سازمان برای تحقق رسالت و چشم انداز آن، چه تواناییها و قوتها (شایستگیهای برجسته و مزیتهای رقابتی) وجود دارد که سازمان میتواند به آنها تکیه کند؟ سازمان در محیط درونی خود با چه ناتوانیها، آسیب پذیری ها (ضعفها) یی مواجه است که مانع توفیق آن میشوند؟ در محیط بیرون سازمان ، چه فرصتهایی وجود دارد که برای تحقق رسالت و چشم انداز سازمان باید از آنها بهره گیری کرد؟ در محیط بیرونی چه تهدیدهایی وجود دارد که سازمان باید از آنها دوری ورزد؟ و یا برای برخورد با آنها لازم است چاره جویی کند؟ برای پاسخ به پرسشهای یاد شده، سه گام اساسی زیر برداشته میشود: یک. ارزیابی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر انجام رسالت و تحقق چشمانداز سازمان که در درون سیستم قابل شناسایی هستند (ضعفها و قوتها). دو. ارزیابی عوامل کلیدی و تأثیرگذار بر تحقق رسالت و چشمانداز سازمان که در محیط بیرونی آن وجود دارد (فرصتها و تهدیدها). سه. ارزیابی موقعیت و اقدام راهبردی. با توجه به دشواری و زمانبر بودن مطالعات محیطی و برای کاستن از هزینه های این مطالعات ابتدا عوامل محیطی (درونی و بیرونی) را بـه عوامل کلیدی و غیر کلیدی تقسیم نموده و عوامل کلیدی را نیز مطابق ماتریس شماره ۱ (جدول ۲-۱) که ماتریس نوع شناسی محیط نیز نامیده میشود مورد شناسایی قرار میدهند: پـس از انجام بررسیهای نوع شناسی محیط و تعیین عوامل تأثیرگذار درونی و بیرونی موجود در محیط که بر عملکرد سازمان تأثیر کلیدی دارند، باید با انجام مطالعات دقیق و کافی به گردآوری اطلاعات معتبر پیرامون عوامل یاد شده پرداخت. در این جا به توضیح مختصر این مطالعات اشاره میشود: الف. مطالعات محیط درون سازمانی هر سازمانی، مجموعه ای از منابع با ارزش، شامل داراییهای پایه، قابلیتها، شایستگیها، فرآیندهای فعالیت خود به تولید کالا یا خدمات میپردازد. از نگاه سیستمی ، این منابع شامل چهار بعد میشود: درون دادها[۲۳]،فرآیندها[۲۴]، بروندادها[۲۵]، و بازخوردها[۲۶]. بنابراین، در مطالعه محیط درونی سازمان، مطالعه این ابعاد چهارگانه در سطح کلان سازمان و بخشهای اصلی آن ضروری است. بر این اساس، برخی از مهمترین زمینه های شرایط درون سازمانی که میتوانند حاوی نقاط قوت یا ضعف باشند عبارتند از: رسالت، مأموریت، چشم انداز و اهداف تعیین شده ساختار سازمانی و ویژگیهای آن ساختار منابع انسانی سازمان و نظام مدیریت منابع انسانی (جذب، گزینش، سازماندهی و بهکارگیری، آموزش و بهسازی، نظام نگهداری و جبران خدمت و…) فرایند مدیریت و رهبری سازمان (برنامه ریزی، سازماندهی، انگیزش و رهبری، نظارت و کنترل و…) فرهنگ سازمانی و ضریب همپوشانی فرهنگ مطلوب با فرهنگ موجود سازمان. سـرمـایـه اجـتـمـاعـی سـازمـان[۲۷] شـامـل کـمـیـت ، کـیـفـیـت سـطـح و عـمـق تعاملها و ارتباطات طولی و عرضی واحدهای وظیفه ای و بخشهای اصلی سازمان . نـظـام مـدیـریت دانش و اطلاعات سازمان (سیستمهای گردآوری و پردازش اطلاعات اجزای سازمان ). پراکنش جغرافیایی و موضوعی و… واحدها، خدمات و فعالیتها منابع مالی و نظام تخصیص و جذب آن برای مطالعه و شناخت عوامل کلیدی و درونی سازمانها میتوان از روشهای متنوعی سود جست. برخی از این روشها به شرح زیر است : الف ـ مطالعه روندها و رخدادهای اصلی در پیشینه سازمان و مقایسه عملکرد فعلی با گذشته . ب ـ استفاده از روش مقایسه سازمان با رقبا و حریفان اصلی[۲۸] ج ـ نظرخواهی از ذینفعان استراتژیک ـ به ویژه ـ دریافتکنندگان کالا یا خدمات سازمان (مشتریان ، مخاطبان و…) د ـ مقایسه وضع موجود سازمان با عوامل کلیدی موفقیت (ابراز شده در نظریات و تئوریهای علمی و یا دیدگاههای صاحب نظران و متخصصان مربوط) ب . مطالعات محیط بیرونی سازمان : چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، محیط بیرونی سازمان، دربردارنده مجموعه ای از عوامل است که بر رسالت و اهداف سازمان تأثیر میگذارند و از عملکرد سازمان نیز کم و بیش تأثیر میپذیرند، ولی سازمان کنترل چندانی بر آنها ندارد. به همین دلیل، هدف اصلی از مطالعات محیط بیرونی، شناخت بهتر محیط و عوامل کلیدی موجود در آن است تا بتوان فرصتها و تهدیدهای مربوط به سازمان و چگونگی بهره گیری از فرصتها و پرهیز از تهدیدها را ترسیم نمود. مراد از فرصتها، وجود زمینه های مساعد برای سرمایه گذاری و فعالیت سازمان است که از این طریق میتواند با بهره گیری از تواناییهای خود تحقق رسالت و اهداف خود را مـیسر سازد و یا با بهره گرفتن از این فرصتها ضعفها، ناتوانیها و آسیبپذیریهای خود را کاهش داده یا جبران نماید. همچنین منظور از تهدیدها نیز، برآیند وضعیت نامساعد و نامطلوبی است که برخلاف اهداف، ارزشها، اصول و منافع سازمان عمل نموده و خارج از کنترل سازمان هستند و لذا احتمال ایجاد آشفتگی و اختلال در روند فعالیتهای سازمان و به تبع آن، مواجه ساختن اهداف و ارزشهای اساسی سازمان، با خطر از سوی این عوامل وجود دارد. با شناخت بهتر این عوامل کلیدی نیز امکان شناسایی رهیافتهای مناسب برای مقابله با تهدیدها و یا پرهیز از موقعیتهای تهدیدآمیز برای سازمان به وجود میآید. ۲-۱-۳۹-محیط نزدیک (تعاملی ) و محیط زمینهای (کلان ـ دور):