(۲-۲۳)
که در مختصات استاتور با بهره گرفتن از مقادیر اندازهگیری شده ی ولتاژ و جریان ترمینال حل میشود. شکل (۲-۱۲) شمای گذر سیگنال آن را نشان میدهد.
شکل ۲-۱۲- تخمین گر شار رتور برای ساختمان شکل (۲-۱۱).
انبوه مشکلات یک انتگرالگیری باز در فرکانس پایین توسط یک باند محدود انتگرال گیری مؤلفههای فرکانس بالا، با وجود جابهجایی اشتباه تخمین در فرکانسهای زیر استاتور به وسیله مقدار مرجع در یک تحول آرام ، بای پس شده اند. بنابراین در فرکانسهای پایین تر است ، این بدان معناست که کنترل کننده ی شار واقعاً غیر فعال شده است. به هر حال سیگنال خروجی قبلی اش که در طی عملکرد سرعت پایین ادامه داده میشود، علی هذا دامنه شار رتور است. با این حال جهت یابی میدان ممکن است که در فرکانس های خیلی کم استاتور از دست برود. به محض اینکه سرعت دوباره افزایش مییابد کنترل حلقه بسته شار رتور ، از سر گرفته می شود. توجه داشته باشید که جریان محور q مستقیماً از مؤلفه جریان در حالت عمودی با بردار شار تخمینی رتور بدست می آید. این اطلاعات اصلی از زاویه میدان ، سرعت را به نقطه ای بالاتر می برد. کنترل کننده ی isq در این هنگام سرعت تخمینی را تنظیم می کند. نتیجه ی این امر زاویه میدانی است که جریان استاتور به وسیله اینورتر تزریق کرده است. در سرعت r.p.m 18 دقت سرعت حدود r.p.m 3 گزارش شده است. دقت گشتاور در سرعت حدود r.p.m 18 حدود p.u. 03/0 در p.u. 1/0 گشتاور مرجع است که این امر بهبود قابل توجهی هنگام افزایش گشتاور می باشد. کمترین میزان حساسیت پارامتر در وجود دارد.
۲-۴-۵-جهت یابی شار استاتور
یک دیدگاه دیگر در کنترل بدون حسگر جهت یابی همزمان چهارچوب مرجع برای بردار شار استاتور است. استفاده سریع کنترل جریان استاتور بردار جریان استاتور را تابع اجباری می سازد و سیستم مختلط مرتبه اول این نتیجه را می دهد که بردار شار استاتور یک متغیر حالت است.
معادله ماشین از معادلات (۲-۱۶) و (۲-۲) چنین به دست آورده می شود:
(۲-۲۴)
گراف گذر سیگنال شکل (۲-۱۳) آن را تعریف میکند. این ساختمان از ساختمان معادلش در جهت یابی شار رتور ، شکل (۲-۵) سادگی کمتری دارد. شرط جهت یابی شار استاتور ، میتواند از تعادل در مجموع نقاط بالایی شکل (۲-۱۳) با در نظر گرفتن این موضوع که خطوط نقطه چین سیگنال های با دامنه صفر را در جهت یابی شار استاتور بیان میکند، خوانده شود.
(۲-۲۵)
شکل۲-۱۳- دیاگرام گذر سیگنال موتور القایی ، جریانهای اجباری استاتور ؛ متغیرهای حالت : جریان استاتور ، شار استاتور. خطوط نقطه چین سیگنال های صفر در جهت یابی میدان استاتور را بیان می کند.
ساختمان دینامیکی ای که در ناحیه سایه دار شکل (۲-۱۴) (ماشین) نمایش داده شده است، سادهسازی شده است.
شکل۲-۱۴- کنترل ماشین در جهت یابی شار استاتور با بهره گرفتن از مجزا کننده دینامیکی خارجی.
حالا گشتاور فرمان اثر نامطلوبی روی شار استاتور دارد. ژو۱ در ]۱۲[ یک ترکیب مجزا آن گونه که در سمت چپ شکل (۲-۱۴) نمایش داده شده است برای حذف تأثیر متقابل بین جریان محور q و شار استاتور پیشنهاد داد. سیگنال مجزا سازی شده به فرکانس رتور که بر اساس معادله (۲-۲۵) تخمین زده می شود، بستگی دارد:
(۲-۲۶)
شکل (۲-۱۴) نشان می دهد که تأثیر داخلی isq توسط سیگنال مجزا سازی شده ی خارجی از بین رفته است. سرعت زاویه ای مکانیکی را می توان به صورت زیر بیان کرد:
(۲-۲۷)
که نیز از رابطه ذیل به دست آورده شده است:
این دو در این مقاله پیرامون روش تحقیق خود اینگونه بیان داشتند: این مطالعه به روش دلفی بر جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال طبقه متوسط شهری متمرکز بوده و همکاران پژوهش از بین اساتید دانشگاه انتخاب شده اند.
در مورد یافته های تحقیق خود نیز اینچنین نوشتند: پژوهش حاضر منجر به ارائه ۳ شاخص پایه کلی از بین شاخصهای موجود گردید که به دلیل قابل تطبیق بودن با واحد تحلیل، تغییراتی در آنها ایجاد شد. و در آخر اینگونه نتیجه گرفتند: هدف کاربردی این مطالعه ارائه معیارهایی دال بر گروه بندیهای اجتماعی جدید بر مبنای سبک زندگی در دهه اخیر است که مرزهای هویت را ترسیم می کند.
مهدوی کنی ، محمدسعید، ۱۳۸۷،مفهوم «سبک زندگی» و گستره آن در علوم اجتماعی، فصلنامه تحقیقات فرهنگی ،سال اول، شماره ۱، پاییز ۱۳۸۶.
نظریات برخی از محققان غربی حول محور سبک زندگی چنین است: گیدنز می گوید سبک زندگی مستلزم مجموعهای از عادتها و جهتگیریها و بنابراین برخوردار از نوعی وحدت است که علاوه بر اهمیت خاص خود از نظر تداوم امنیت وجودی، پیوند بین گزینشهای فرعی موجود در یک الگوی کم و بیش منظم را تأمین میکند. باسرمن (۱۹۸۳) سبک زندگی را الگویی از مصرف میداند که دربردارندهی ترجیحات، ذائقه و ارزشهاست، همچنین «ارل» آن را الگویی فردی از گزینشها و فعالیتها تعریف کرده است. مایک فدرستون (۱۹۹۱) اشاره میکند که واژهی سبک زندگی در درون فرهنگ معاصر، به نوعی فردیت، ابراز وجود و خودآگاهی سبکگرایانه اشاره دارد. به زعم فدرستون بدن، لباسها، طرز بیان، فراغت، ترجیحات خوردن و نوشیدن، خانه، اتومبیل، انتخاب محل برای تعطیلات و… به عنوان شاخصهای سبک زندگی به حساب میآید .به باور گیدنز شیوهی زندگی مجموعهای کم و بیش جامع از عملکردهاست که فرد آنها را به کار میگیرد؛ چون نه فقط نیازهای جاری او را برآورده میسازند، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران متجسم میسازد.
دیدگاه کنش متقابل در بحث کیفیت زندگی به چگونگی تعامل و کنش متقابل نمادین توجه نموده ، بر ماهیت فکری و تصوری هرفرد نسبت به خودش تأکید دارد زیرا نگرش هرفرد تأثیر به سزایی در نحوه عمل او و در کیفیت زندگی او دارد . تصورات دیگران نسبت به آدمی نیز بخوساته از همین نگرش ،تعامل و کنش می باشد.
جامعهشناسان مباحث ابتدایی در حیطهی سبک زندگی را به مباحث طبقه و منزلت اجتماعی ارتباط میدادند و طبقات و منزلت اجتماعی را نه از ابعاد مارکسیستی بلکه بالعکس آن استفاده میکردند و سبک زندگی را معیاری برای سنجش طبقات اجتماعی میدانستند.
عناصر و ویژگیهایی که در سبک زندگی یک فرد وجود دارد دارای انسجام و کلیت میباشد و یک نوع وحدت درونی را میسازد، اما این وحدت نشانگر تمایز و تفاوت نیز میباشد. سبک زندگی افراد متمایز است اما وجوه مشترکی که مابین سبکهای زندگی وجود دارد طبقات اجتماعی را به وجود میآورد؛ فلذا سبک زندگی هم عامل تعیینکنندهای برای تمایز طبقات اجتماعی است و هم شکلدهنده به آن.
هیل مینویسد: سبک زندگی هر فرد موقعیت او را در جامعه برای دیگران آشکار میسازد. با اشاره به تماس بیشتر انسان امروزی با بیگانگان معتقد است انسان با به کار گیری سبک زندگی تلاش میکند منزلت اجتماعی خود را به دیگران نشان دهد؛ کاری که در یک جامعهی کوچک لازم نبود. بسیاری از دوستیابیها براساس همین سبکها و اطلاعاتی که در مورد آن مبادله میشود پدید میآید (به نقل از کاویانی، ۳۳: ۱۳۹۱)
حال در این مدل جدید، دو تغییر متغیر به صورت و اعمال می کنیم. در این صورت، مدل برنامهریزی غیرخطی CCR.IO به مدل برنامهریزی خطی CCR.IO به صورت زیر تبدیل می شود:
نکته: با توجه به دو مدل برنامهریزی خطی و غیرخطی CCR.IO، ملاحظه میشود که با گذاشتن عدد ۱ بهجای متغیر در مدل برنامهریزی غیرخطی CCR.IO میتوان به مدل برنامهریزی خطی CCR.IO دست یافت. به عبارت دیگر، کافی است در مدل برنامهریزی غیرخطی CCR.IO فرض شود بیشترین مقدار حاصل از تفاضل ترکیب وزنیِ ورودیها از ترکیب وزنیِ خروجیها که واحدهای تصمیمگیرنده میتوانند اخذ کنند، برابر با یک است. در این
صورت، مقدار تابع هدف نیز نشاندهنده اندازه کارایی حاصل از مدل CCR.IO است.
در این پژوهش از روش تلفیقی تاپسیس فازی و DEA جهت به دست آوردن کارایی شرکت ها استفاده شده است. بعد از ارائه ی توضیحات در باره ی DEA لازم است در ادامه تعریفی از تاپسیس و نوع فازی آن ارائه میشود.
۲-۸٫تاپسیس فازی
تکنیک تاپسیس فازی، تعمیمی از تکنیک تاپسیس در محیط فازی است. تکنیک تاپسیس را هوانگ و یون[۵۸] در ۱۹۸۱ مطرح کردند. منطق زیربنایی تاپسیس، تعریف راه حل های ایدهآل مثبت و منفی است. راهحل ایدهآل مثبت، معیارهای از نوع سود را حداکثر و معیارهای از نوع هزینه را حداقل می کند. راهحل ایدهآل منفی، معیارهای از نوع هزینه را حداکثر و معیارهای از نوع سود را حداقل میکند. گزینه بهینه، نزدیکترین گزینه به راهحل ایدهآل مثبت و دورترین گزینه از راهحل ایدهآل منفی است. بهطور خلاصه، راهحل ایدهآل مثبت، ترکیبی از بهترین ارزشهای قابل دسترس معیارهاست، در حالی که راهحل ایدهآل منفی، شامل بدترین ارزشهای قابل دسترس معیارهاست. برای ارزیابی عملکرد مالی، ابتدا یک مسأله FMCDM را فرمولبندی میکنیم. مسأله FMCDM، شامل مجموعهای از m گزینه است که در n شاخص مالی و وزنهای مربوطه ارزیابی میشوند. مسأله میتواند به صورت زیر مدلسازی شود.
و W=[w1,w2,…,wn].
در اینجا A1 ,A2 ,… ,Am گزینههای ممکن هستند که کارشناسان باید ارزیابی نمایند. C1 ,C2 ,… ,Cn معیارهایی هستند که در مقابل عملکرد گزینهها در نظر گرفته شدهاند. Gij رتبه عملکرد مالی گزینه Ai در برابر معیار Cj و Wj وزن Cj میباشد. در فرایند ارزیابی، این وزنها درجه اهمیت معیارهای ارائه شده توسط کارشناسان مالی ـ از طریق بررسیها و ارزیابیهای ذهنی ـ را با واژههای زبانی نشان میدهند. این وزنهای زبانی به خیلی کم(VL)، کم(L)، متوسط(M)، بالا(H) و خیلی بالا(VH) تقسیم و از طریق پرسشنامه جمع آوری میشوند [۲۱].
فرض میکنیم bij(e) ارزش شاخص نمایانگر j را در دوره e نشان میدهد که در آن i=1,2,…,m، j=1,2,…,n و e=1,2,…,t هستند.
با توجه به مفهوم اعداد فازی مثلثی، Gij را تعریف میکنیم:
که در آن:
لذا [Gi1,Gi2,…,Gin] رتبههای عملکرد گزینه Ai را در n معیار نشان میدهند.
با بهره گرفتن از عملگرهای MAX و MIN، راهحلهای ایدهآل مثبت (A+) و ایدهآل منفی (A-) برای مجموعه گزینهها شناسایی میشوند.
A- =[G1-,G2-,…,Gn-]
A+ =[G1+,G2+,…,Gn+]
در روابط بالا Gn- و Gn+ که اعداد فازی مثلثی میباشند، به ترتیب از کمترین و بیشترین مقادیر glij، gmij و grij برای گزینه n ام تشکیل شدهاند.
واضح است که برای i=1,2,…,m و j=1,2,…,n در این رابطه برقرار است:
dij- و dij+، به ترتیب، نشاندهنده فاصله Gij از Gj- و Gj+ هستند که با بهره گرفتن از فرمولهای زیر محاسبه میشوند:
برای تعیین ضریب اهمیت معیارهای مختلف تصمیمگیری، از اعداد فازی استفاده میشود. در اینصورت یک عدد فازی مثلثی است که وزنهای زبانی بیان شده توسط خبره Ek در مورد معیار Cj را به صورت فازی بیان میکند: (j=1,2,…,n و k=1,2,…,p)
Wj را به عنوان میانگین وزن معیار Cj در نظر میگیریم و آن را با بهره گرفتن از رابطه زیر محاسبه میکنیم:
علائم و نشاندهنده ضرب و جمع فازی هستند.
Di- و Di+، به ترتیب، فاصله وزین گزینه Ai را از راهحل ایدهآل مثبت و راهحل ایدهآل منفی بیان میکنند و با بهره گرفتن از روابط (۱۵) و (۱۶) بهدست میآیند.
فاصله Ai از A- و A+ به صورت بردار [Di- , Di+] نشان داده میشود. (i=1,2,…,m)
برای محاسبه راه حل های ایدهآل مثبت و منفی، نیازمند تعریف پارامترهای ND-، ND+، PD- و PD+ هستیم که به صورت روابط تعریف میشوند.
برای بردار فاصله ، راهحل ایدهآل منفی، و برای راهحل ایدهآل مثبت، است. Ai- و Ai+، به ترتیب، نشاندهنده فاصلههای تا و هستند که با بهره گرفتن از روابط زیر بهدست میآیند.
در نهایت، ضریب نزدیکی گزینه Ai که با Ai* نشان داده میشود، با بهره گرفتن از رابطه زیر محاسبه میگردد.
واضح است که است. اگر باشد، گزینه Ai راهحل ایدهآل مثبت و در صورتی که ، گزینه Ai راهحل ایدهآل منفی خواهد بود. لذا میتوان رتبهبندی گزینههای مختلف را با توجه به میزان نزدیکی به راهحل ایدهآل مثبت و دوری از راهحل ایدهآل منفی انجام داد.
۲-۸-۱٫اعداد فازی و متغیر های کلامی
در این بخش برخی تعاریف اساسی از مجموعه های فازی، اعداد فازی و متغیر های کلامی که کوفمان و گوپتا و زاده به آن پرداخته اند استفاده میشود.
تعریف اعداد فازی: مجموعه فازی در مجموعه مرجع U با تابع عضویت مشخص میشود، به طوری که مقدار تابع را درجه عضویت x در مجموعه فازی می گویند.(کوفمام،۱۹۹۱)
تعریف ۲: مجموعه فازی در مجموعه مرجع x محدب است، اگر و فقط اگر به ازای باشد. (کلیر ،۱۹۹۵)
45/1
41/1
32/1
24/1
12/1
9/0
58/0
R.I.
در روش میانگین هندسی که یک روش تقریبی است، بهجای محاسبه مقدار ویژه ماکزیمم () از L به شرح زیر استفاده می شود:
(3-6)
] [ L=
A= ماتریس مقایسه دودویی معیارها
Wi= بردار وزن یا ضریب اهمیت معیارها
بررسی سازگاری قضاوتها در ماتریس مقایسه دودویی معیارها حاکی از آن است که سازگاری در قضاوتها رعایت شده است.
= شاخص سازگاری
(3-8)
(3-7)
.= ضریب سازگاری
د)ادغام وزنهای نسبی
مرحله آخر فرایند AHP شامل تعیین اهمیت نسبی هرکدام از گزینه های مربوط به معیارها و هدف کلی مسئله مورد نظر است. برای این منظور از اصل ترکیب سلسلهمراتبی ساعتی که منجر به یک بردار اولویت، با در نظر گرفتن همه قضاوتها در تمامی سطوح سلسلهمراتبی می شود، استفاده خواهد شد [15].
(3-9)
3-8-2-2) آنالیز حساسیت:
برای حل مسائل AHP نرمافزاری به نام EXPERT CHOICE وجود دارد و در این تحقیق از این نرمافزار استفاده شده است. این نرمافزار در سایتEXPERTCHOICE.COM WWW. در دسترس است. این نرمافزار علاوه بر مراحل بالا، مرحله دیگری به نام آنالیز حساسیت را نیز انجام میدهد. آنالیز حساسیت بهمنظور مشاهده اثرات تغییر جزئی اطلاعات ورودی بر نتایج و اولویتها است. در نرمافزار EXPERT CHOICE پنج نوع آنالیز حساسیت تعبیه شده است:
1-آنالیز گرادیان 2-آنالیز عملکرد 3-آنالیز پویا 4-آنالیز سربهسر 5-آنالیز دوبعدی.
3-8-3) تحلیل اهمیت-عملکرد[38] (IPA)
مارتیلا و جیمز روش تجزیه و تحلیل اهمیت-عملکرد را نخستین بار در سال 1977 برای تحلیل عملکرد صنعت خودرو به کار گرفتند؛ اما امروزه تحلیل اهمیت عملکرد به یک ابزار مدیریتی معروف تبدیل شده است و بصورت گستردهای برای مشخص کردن نقاط ضعف و قوت محصولات، خدمات و اولویت بندی فرصتهای بهبود در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد [16]. این مدل از دو جزء اصلی اهمیت و عملکرد مشخصه تشکیل شده است. ترکیب این دو جزء، ماتریسی با چهار خانه را شکل میدهد که به طبقه بندی مشخصههای مورد مطالعه کمک شایان می کند. شکل شماره (3-2) ساختار یک ماتریس اهمیت عملکرد را نشان میدهد:
ناحیه سوم
اهمیت پایین/ عملکرد زیاد
“هدر دادن منابع”
ناحیه دوم
اهمیت بالا/ عملکرد کم
“اینجا تمرکز کنید”
اهمیت
ناحیه اول
اهمیت بالا/ عملکرد زیاد
“کار به همین روال ادامه یابد”
ناحیه چهارم
اهمیت پایین/ عملکرد کم
“اولویت کمتر”
عملکرد
شکل (3-2)- ماتریس اهمیت-عملکرد
مفهوم هر یک از چهار ناحیه این ماتریس به شرح زیر است [16]:
ناحیه اول- ناحیه تداوم وضعیت عالی: پاسخ دهندگان، شاخص ها را از نظر اهمیت بسیار بالا ارزیابی می کنند و سازمان نیز در مورد این شاخص ها عملکرد بسیار خوبی دارد، بنابراین سازمان باید در مورد این شاخص ها مانند گذشته عمل کند.
ناحیه دوم- ناحیه حیاتی: پاسخ دهندگان، شاخص ها را از نظر اهمیت بسیار بالا ارزیابی می کنند، ولی سطح عملکرد این شاخص ها به نسبت پایین است، بنابراین سازمان باید تلاش های بهبود و توسعه را در این ناحیه متمرکز کند.
ناحیه سوم- ناحیه قابل کاهش: شاخص هایی که در این ناحیه قرار میگیرند، از نظر پاسخ دهندگان اهمیت چندانی ندارند، ولی از عملکرد نسبی بالایی برخوردارند. پاسخ دهندگان از عملکرد بالای سازمان در مورد این شاخص ها خرسند هستند، ولی مدیران باید تلاش های فعلی خود را بر این ویژگیها به شدت محدود کنند.
ناحیه چهارم- ناحیه اولویت پایین: شاخص ها از نظر اهمیت و عملکرد در سطح پایینی قرار میگیرند و منابع محدودی باید به این ناحیه از طرف سازمان اختصاص داده شود.
نمیمه به معنای سخن چینی است، و ارائه کلام برای ایجاد فتنه یا وحشت می باشد[۱۲۲].
فقها هم نمیمه را به معنای سخن چینی و ارائه کلام برای ایجاد فتنه یا وحشت معنا کرده اند[۱۲۳].
ادله حرمت نمیمه:
آیه الله خویی در مورد حرمت نمیمه ادعای اجماع کرده است[۱۲۴].
قرآن:
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
« ویل لکل همزه لمزه» [۱۲۵]
وای بر هر عیب جوی مسخره کننده ای.
ویل چه به معنای کنایه ای توبیخ و سرزنش باشد و چه به نام جایگاهی در جهنم باشد، دلالت بر تهدید و تقبیح این عمل می کند، که انسان در پی عیب جویی و سرزنش دیگران باشد بنابراین ویل در صدر آیه به تقبیح نمیمه می پردازد و این برای اثبات حرمت نمیمه کافی است.
روایات:
آیه الله خویی در مورد حرمت نمیمه ادعای تواتر در روایات کرده است[۱۲۶].
محدثان بزرگ در مجموعههای روایی خود،روایات بسیاری را در نکوهش این عمل نقل کرده اند،که چند نمونه از این روایات را ذکر می کنیم.
از امیر مؤمنان علی(ع) نقل شده است:
“بدترین شما،سخن چینان هستند،که میان دوستان جدایی می افکنند ودر جست و جوی عیبهای خوبانند.”[۱۲۷]
ممکن است پرسیده شود: آیا حرفی را که،درباره کسی زده شده،می توان برای او باز گفت، با این توجیه که حرف او دروغ نیست،بلکه واقعیت دارد؟ در پاسخ می توان گفت: دروغ گفتن حرام است،اما راست گفتن همه جا واجب نیست،یعنی نمی توان گفت به دلیل آن که دروغ گفتن حرام است،راست گفتن واجب است و حتی نمی توان حرمت دروغ را دلیل بر جواز هر سخن راستی دانست و این امر را بهانه قرار داد هر سخنی را که از هر شخصی شنیده می شود، برای دیگری نقل کرد،زیرا این نوعی فتنه انگیزی است و گاه مفسده راست گفتن از دروغ گفتن بیش تر است[۱۲۸].
از رسول خدا(ص) نقل شده است:
راست گویی در سه جا زشت است: ۱- سخن چینی…… [۱۲۹]
از امام صادق(ع) نقل شده است:
بزرگترین سحرها سخن چینی است، که میان دوستان جدایی می افکند و دشمنی را از میان دل هایی که با محبت و پاک و بدون زنگارند،جلب می کند و خون انسان ها به سبب آن ریخته و خانه هایشان خراب می شود و پرده ها می افتد(و پوشیده ها آشکار می شود) و سخن چین، بدترین کسی است، که بر زمین گام نهاده است[۱۳۰].
از رسول خدا(ص) در وصیت به حضرت علی(ع) نقل شده است:
“همانا خداوند دروغ گفتن برای ایجاد صلح را دوست می دارد و از راستی که مایه فساد شود، متنفر است.”[۱۳۱]
نمیمه و هیاهوی رسانه ای:
نمیمه از پست ترین رفتارهای بشری است،که دشمنی و کینه را در پی دارد و پیوندهای دوستی و برادری را نابود می کند. یکی از شگردهای رسانههای خبری،برای جلب توجه مخاطبان بیشتر، فضاسازی منفی و هیاهوی رسانه ای است. برای از بین بردن شان دیگری به نمیمه و سعایت از او می پردازند یا در صدد بد نام کردن وی می باشند. میان چند نفر یا چند گروه اختلاف می اندازند ،که این اختلاف و تفرقه افکنی را می توان از موارد فتنه به شمار آورد، که در این صورت بر اساس آیات قرآن کریم، از خونریزی و قتل شدید تر و بزرگتر خواهد بود، چنان که خداوند متعال می فرماید:
((الفتنه اشد من القتل)).[۱۳۲] و ((الفتنه اکبر من القتل))[۱۳۳]
به بطور مثال،گزارشهای ورزشی بعد از اتمام مسابقه فوتبال، نمونه خوبی از هیاهوی رسانه ای است. بعد از پایان مسابقه از مربیان دو تیم فوتبال گزارشی تهیه می شود و با سئوالات تحریک آمیز و بعضا مغرضانه، پاسخ هایی از مربیان دو تیم فوتبال دریافت می کنند،اعم از اظهار نظر پیرامون مربی تیم مقابل،بازیکنان،مسئولین برگزاری مسابقه،کمیته انضباطی و به خصوص داور،که موجب اختلاف و تفرقه می شود،که از طریق هیاهوی رسانه ای به اوج خود می رسد. در هیاهوی رسانه ای برای از بین بردن شان دیگری به سعایت از او می پردازند یا در صدد بد نام کردن وی می باشند. میان چند نفر یا چند گروه اختلاف می اندازند و برای همین ذیل عنوان نمیمه(سخن چینی) مطرح می گردد و سخن چینی در هر شرایطی حرام است. یکی از راههای جلوگیری از سخن چینی در عرصه خبررسانی،تقویت وحدت و همدلی بین اشخاص و گروه ها است، اگر تالیف قلوب جزء،ارزشهای خبری، رسانههای جمعی باشد، دیگر جایی برای سخن چینی در قالب اخبار و اطلاع رسانی وجود ندارد.
نشر اکاذیب (نشر مطالب غیر واقع):
مفهوم کذب:
در بعضی از کتابهای لغت کذب به معنای خلاف صدق معنا شده است.[۱۳۴]
کذب مقابل صدق بوده و به معنای خلاف واقع و حق می باشد. [۱۳۵]
کذب به معنای خلاف اعتقاد شخص است[۱۳۶].
در تفسیر دروغ مرسوم در گذشته و در کتب پیشینیان چنین بوده است، که کلام راست را کلام مطابق با واقع و در نقطه مقابل، دروغ را به معنی عدم مطابقت کلام با واقع تفسیر میکردند و منظور از واقع را هم چیزی میدانستند که در خارج نسبت کلام خبری با آن سنجیده میشود. در برابر این تفسیر مشهور تفاسیر دیگری نیز رایج بوده است، از جمله تفسیری که صدق و کذب خبر را براساس مطابقت و عدم مطابقت آن با اعتقاد مخبر میشناسد، اگر چه اعتقاد وی خطا و اشتباه باشد.[۱۳۷]
نتیجه آن چه گفته شد این است که خبر کذب، خبری است که در نظر کسانی که آن را منتشر میسازند یا در نظر مخاطبان با واقعیت مطابقت نداشته باشد.
شیخ انصاری(ره) در این باره می گوید:
“ملاک در صدق و کذب گفتار،معنایی است که توسط گوینده قصد می شود".[۱۳۸]
در ذیل بحث از تعریف کذب شایسته است برخی از مصادیق مشکوک را که احتمال انطباق عنوان کذب در مورد آنها وجود دارد بررسی کنیم، مصادیقی که امروزه در رسانههای خبری و در نشر اخبار و اطلاعات به عنوان روشهایی رایج در اطلاع رسانی استفاده میشود:
الف- مبالغه و بزرگ نمایی:
در فعالیتهای رسانههای عمومی از جمله رایجترین شگردها و ابزار، مبالغه و بزرگ نمایی است. دیده میشود که گاه روزنامهای تیتری را برای عنوان خبری بر میگزیند که در مقایسه تیتر و خبر، نابرابری فاحشی مشاهده میشود، و یا پدید آورنده یک اثر نمایشی و هنری ناچار میگردد که در روایت یک واقعه تاریخی دخل و تصرف کرده،آن را با پردازش بسیار پر رنگتر و بزرگتر از آنچه که روی داده، نمایش دهد. که این عنصر در شمار جذابترین عناصر کار رسانه و خبر رسانی قرار دارد. سنت فقهی پیشینیان بر این بوده است که مبالغه و بزرگ نمایی را هر اندازه که باشد، دروغ به شمار نمیآورند، شیخ(ره) در این باره می گوید: مبالغه در ادعا به هر مرتبه ای که برسد ، دروغ نیست و شایسته اشکال نمی باشد.»[۱۳۹] علت این ادعا را چنین ذکر کردهاند: “در مبالغه و بزرگ نمایی، گوینده، خبر دادن از واقع را در نظر داشته، اگر چه در نحوه اعلام و رساندن خبر به مبالغه متوسل گردیده است، لذا باید آن را موضوعاً از کذب خارج دانست. [۱۴۰]” آنچه در این حکم مد نظر فقها بوده است ، نفس مبالغه می باشد.
با این وجود، فقهای گذشته یک مورد را استثنا کرده و مبالغه را مصداق دروغ دانستهاند و آن، جایی است که مبالغه بی تناسب و نابجا باشد، همانند آنکه صورت زشتی، به ماه شب چهارده مانند گردد[۱۴۱]:
علت آنکه عنوان کذب بر این مورد منطبق میباشد، آن است که در حقیقت گوینده بر واقع افزوده است، در حالی که ملاک مبالغه یعنی تناسب و به جا بودن نیز منتفی است، در نتیجه مبالغه متضمن نوعی خلاف واقع است[۱۴۲].
تحلیل این گفتهها ما را به آنجا میرساند که در مبالغه، کلامی القاء میشود که دارای دو معنا است:
الف) معنایی که بدواً به ذهن شنونده میرسد.
ب) معنایی که ممکن است به واسطه قراین برداشت گردد.
اگر چه معنای اول مخالف با واقع باشد، اما همینکه معنای دوم با واقعیت مطابقت داشته و توسط گوینده قصد گردیده باشد،عنوان دروغ را دور خواهد ساخت. تشبیهات، استعارهها و کنایات همگی از این قبیل هستند. و مبالغههای بی تناسب و نابجا نیز درست به همین دلیل دروغ شمرده میشوند که فقدان وجه شبه و تناسب بین مثلاً صورت زشت و جمال گل معنای دوم را در بین نمیآورد تا به وسیله گوینده اراده شده باشد. و یا اگر وجود دارد و اراده شده، مطابقتی با واقع ندارد.[۱۴۳]
دروغ گفتن به قصد مزاح و شوخی نیز همینطور است چه اگر شوخی یا مزاح بودن آن را با قرینه ای اعلام نکند مخاطب به اشتباه میافتد و احتمال صدق آن را میدهد، مگر مواردی که گوینده یا نویسنده یا کتاب او خود قرینه شوخی بودن مطلب باشد، مانند مجلات فکاهی، البته در مورد جواز یا عدم جواز دروغِ شوخی هم میان فقها اختلاف نظر وجود دارد.[۱۴۴]
ب- تحریف:
اصل حرمت تحریف کلام غیر ، به حرمت کذب بازگشت دارد و ما در اینجا ، پس از مفروض گرفتن حرمت آن می گوییم: هر خبری که به گونه ای سخن دیگران را تحریف کند به گونه ای که معنای آن سخن را آن طور که القاء شده ، انتقال ندهد ، خبر ممنوع و حرام است. حال درجه حرمت آن به درجه و میزان تحریف و نیز به ارزش و اهمیت کلام و نیز شخصیت و شان صاحب کلام بستگی دارد.
نقل ناقص کلام دیگران ،انتخاب کردن قسمت هایی از آن ، بزرگ کردن قسمتی و بی اهمیت جلوه دادن قسمتهای دیگر و … از دیگر موارد تحریف خبر تلقی می شود[۱۴۵].
امام خمینی (ره) در همین زمینه اهل مطبوعات را توصیه به رعایت این نکته و دوری از غش و تقلب در کار می کنند: «باید توجه کنید که روزنامه ای تیترش چیزی باشد که محتوایش آنطور نباشد ؛نه به آن تندی که در تیتر است و نه آن عظمت ، این غش است. درست مثل کاسبی که روی متاعش چیز خوب می ریزد و آخرش فاسد است و این حرام است و اگر تیتر با محتوا نخواند ، غش است که شما با قلمهایتان می کنید[۱۴۶]».
ج- اخبار مشکوک:
خبرهایی که صحت آنها محرز نیست گاه به دلیل مضمون حساس و هیجان انگیزش رسانههای خبری را وا می دارد که برای جذب مخاطب و ایجاد تمایل و رغبت در ایشان ،مورد توجه مبادی خبر و فرستنده ها قرار گیرد.
دیدگاه فقهی برخی فقها بر ممنوعیت نشر اخبار مشکوک استوار است و آنان بر این اساس معتقدند اخباری را می توان منتشر نمود که به مطابقت آن با واقع علم وجود داشته باشد.[۱۴۷] هرچند قبح انتشار اخبار مشکوک در برخی موارد انکار پذیر نیست، اما نمی توان در همه جا چنین حکمی داد.
درباره عدم انتشار اخبار مشکوک این توضیح ضروری است که گاهی خبر به واسطه منبع و نحوه انتشار خبر مشکوک است و گاهی به واسطه محتوای آن. به این ترتیب اگر شک درباره منبع و نوع انتشار خبر باشد قابل انتشار نیست. اما اگر شک درباره محتوای خبر باشد قابل انتشار است مانند این که منبع موثق و شناخته شده ای خبری را اعلام کند که در ضمن مفاد خبر نسبت به مسئله ای تردید شده است. در این صورت خبر قابل انتشار است و مفاد تردیدآمیز خبر مانع از انتشار آن نیست.[۱۴۸]
ادله حرمت دروغ و نشر اکاذیب: