آموزش و توسعه[۱۰]
جبران خدمات[۱۱]
روابط کارکنان[۱۲]
حقوق کارکنان[۱۳] (لی،۲۰۰۹).
عملکرد سازمانی
عملکرد سازمانی عبارت است از ارزیابی خروجی یا نتایج واقعی یک سازمان در مقایسه با اهدافی که باید سازمان به آن می رسید. به عبارت بهتر اگر سازمان به اهدافی که در نظر گرفته برسد، دارای عملکرد خوبی است. شش بعدی که عملکرد سازمانی با توجه به آنها سنجیده می شود عبارت است از :
رضایت ذینفعان
ارتباطات سازمانی
همکاری تیمی
عملکرد استراتژیک
مدیریت دانش
رشد سازمانی
قلمرو تحقیق
قلمرو زمانی:
قلمرو زمانی این تحقیق از تابستان تا زمستان ۹۱ است.
قلمرو مکانی:
قلمرومکانی این تحقیق، اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان کاشان است.
خلاصه
در این فصل ، علت اساسی و نیاز جهت مطالعه تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی سازمانی بحث شد . سوالات تحقیق و فرضیه ها ، محدودیت های تحقیق ، و در نهایت فهرستی از تعاریف اصطلاحات بکار برده شده در این تحقیق ارائه شدند . در فصل دوم از طریق بازبینی و مرور ادبیات و مبانی نظری، مدل مفهومی تحقیق استخراج می شود . در فصل سوم، متدلوژی و روش تحقیق توضیح داده می شود . در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل داده های تحقیق و آزمون فرضیات پرداخته می شود و نهایتاً در فصل پنجم به بحث و نتیجه گیری پرداخته و براساس آنها پیشنهاداتی به سازمان و تحقیقات آتی ارائه می شود .
. فصل دوم
پیشینه و مبانی نظری پژوهش
مقدمه
بونه[۱۴](۱۹۹۱) معتقد است که تنها این انسان منطقی است که میتواند در محیط پیچیده و متغیر امروز در طول زمان از پس مشکلات بر آید، چراکه این انسان منطقی است که میتواند از رقبای خود پیش دستی کند و راههای نوآورانهای برای روبرو شدن با مشکلات ارائه کند. به طور مشابه مجموعهای از مهارتها و محرکها توسط همین انسان منطقی به سازمانها ترزیق شده است که موجب شده تا سازمانها نیز به صورت مداوم تلاش برای ادامه حیات خود را داشته باشند و برای این کار علاوه بر هوش انسان منطقی، نیاز به ابزارها و روشهایی برای توسعه فرایند تفکر و تصمیم گیری دارند. و یکی از این ابزار ها، فناوری اطلاعات است و موقعیکه به کسب و کار سازمانها وارد میشود، به عنوان یک تواناساز برای آنها عمل میکند.
یکی از ابزارهایی که سازمانها به منظور افزایش کارایی و اثربخشی خود بکار میگیرند، فناوری اطلاعات در سازمانهاست تا با بهره گرفتن از مزایای آن، با کارایی و اثربخشی بیشتری به اهداف خود دست یابند. همانطور که به تفصیل شرح داده خواهد شد، تاریخ بکارگیری اولین فناوریهای اطلاعاتی را در سازمان میتوان، بعد از جنگ جهانی ذکر کرد. در طول این دوره بود که فناوری اطلاعات وارد سازمان شد و به طور شگفت آوری در تمام بخشهای سازمان نفوذ کرد و گسترش یافت. یکی از حوزههایی که فناوری اطلاعات تاثیر فراوانی داشته، حوزه منابع انسانی در سازمان بوده و از زمانی که فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در سازمان بکارگرفته شده، واحد منابع انسانی نیز از آن بهره برده است. در این فصل به بررسی ادبیات مرتبط به این حوزه پرداخته خواهد شد. در این فصل با توجه به ادبیات موضوع، در سه بخش به توضیح فناوری اطلاعات، مدیریت منابع انسانی و نهایتاً مدل تحقیق پرداخته خواهد شد.
فناوری اطلاعات
در اولین بخش در این فصل، ابتدا به توضیح فناوری اطلاعات پرداخته شده است. در ادامه به منظور روشنتر شدن موضوع، ابتدا داده و اطلاعات را تعریف کرده و سپس به تعریف فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی میپردازیم. پس از آن سیر تکاملی سیستمهای اطلاعاتی به اختصار بیان میشود. پس از آن به شرح مختصری از انواع سیستمهای اطلاعاتی بسنده میشود و به تاثیرات این سیستمهای اطلاعاتی در سازمان پرداخته می شود.
داده و اطلاعات
دادهها معیارهای عینی از خصیصه های(ویژگی های) یک موجودیت(مانند افراد، مکانها، چیزها و رویدادها) هستند(ابراین،۱۳۸۷). مردم اغلب واژههای داده و اطلاعات را بجای یکدیگر بکار میبرند. دادهها منابع خاصی هستند که برای تکمیل محصولات اطلاعاتی پردازش شده اند. بنابراین ما میتوانیم اطلاعات را داده هایی تعریف کنیم که به موضوعات با معنی و مفید برای کاربران نهایی ویژه پردازش شده اند(ابراین، ۱۳۸۷).
اهداف اساسی اطلاعات عبارتند از: آگاهی دادن، ارزیابی کردن، ترغیب کردن، خلق مفاهیم جدید، تعریف مسئله، حل مسئله، تصمیم گیری، برنامه ریزی، آشناسازی، کنترل کردن و تحقیق (مهدوی، ۱۳۷۹). اطلاعات دارای ارزشی حال یا گذشته هستند که به استفاده کننده آنها معلوماتی اضافه میکند که تا به حال نداشته و جزء دانش موردنیاز او بوده است(سن و جیمز، ۱۹۴۴). تجربه و تحقیق نشان داده است استفاده از اطلاعاتی مناسب است که دارای ویژگیهای زیر باشند و همانطور که در ادامه بحث خواهد شد، سیستمهای اطلاعاتی بسیاری از این ویژگیها را برای مدیران فراهم می آورند.
جدول ۲-۱ ویژگی های اطلاعات مناسب(مهدوی،۱۳۷۹)
ویژگیها | |
به موقع بودن | تنها از اطلاعاتی استفاده شود که در زمان مناسب به مدیر ابلاغ میشوند. تاخیر در جمع آوری، پردازش و یا ارسال اطلاعات موجب تبدیل اطلاعات ضروری به گزارشهای بی مصرف میشود. |
مناسبت | اطلاعاتی که به نوعی در حوزه فعالیت مدیر قرار داشته و به وظایف وی مرتبط باشند، مناسب اند. خواه این اطلاعات برای برنامه ریزی باشند یا تصمیم گیری، همچنین مناسبت دربرگیرنده ملاحظهای میشود که به موقعیت و سطح مدیر در سازمان بر میگردد. |
دقت | اگر اطلاعات دقیق باشند، مدیران با اعتماد آنها را برای مقاصد مورد نیازشان به کار می برند. البته در دنیای اطلاعات چیزی به نام دقت محض معنی ندارد. |
جزئیات | اطلاعات باید دارای حداقل موارد جزئی باشد. وجود هر حرف اضافه به معنای پردازش بیشتر، تحلیل اضافه تر، اشغال فضای بیشتر و احتمالا منجر به اخذ تصمیمی بی ارزشتر خواهد شد. |
در تمامی روش های استخراج با فاز جامد برای استخراج و آنالیز یونهای فلزی، بهینه کردن روش توسط پارامترهای pH، سرعت جریان عبوری نمونه وحلال شوینده، غلظت و حجم حلال شوینده، غلظت لیگاند کیلیت دهنده و مقادیری نظیر میزان مزاحمت دیگر گونه ها و یونها فلزی موجود در بافت نمونه تعیین می گردد (Yuan et al., 2011).
۲-۳- مروری بر مطالعات انجام شده در مورد جاذبهای کم هزینه
تاریخچه مطالعه و کاربرد جاذبهای مناسب در تصفیه آب و فاضلاب سابقه طولانی دارد بطوریکه کاربرد جاذب در آمریکا در واحدهای تصفیه آب به سال ۱۸۸۳ میلادی باز میگردد )بیات، ۱۳۸۵،. (Kim et al., 2001 از معروفترین جاذب های بکار گرفته شده کربن فعال میباشد. این جاذب به صورت پودری در سال ۱۹۲۰ در شیکاگو برای کنترل بوی ناشی از کلروفنل در آب استفاده گردید .(Mohan et al., 2001)با آنکه کربن فعال به عنوان جاذب مناسبی در حذف آلایند ه های مختلف به ویژه فلزات سنگین مطرح میباشد، اما هزینه بالای تهیه کربن فعال سبب شده است استفاده از این جاذب با ملاحظات فراوان همراه باشد.
دلیل توجه زیاد به جاذب های طبیعی را می توان به ارزانی، فراوانی آنها در طبیعت و عدم نیاز به هزینه بالای احیا و استفاده مجدد و همچنین امکان دفع نهایی پس از مصرف مرتبط دانست.
به همین جهت طی دو دهه ی گذشته تحقیقات فراوانی بر روی جاذب های طبیعی صورت
گرفته است و محققان جاذبهای متنوع و کم هزینه ای را به جای کربن فعال تجاری بررسی کردهاند که از آن جمله میتوان به انواع رسها (Mohan et al., 2001)، زئولیتهای طبیعی
(Ricou-Hoeffer et al., 2001) ، اشاره کرد.
اخیرأ توجهات به سمت مواد زیست محیطی که محصولات فرعی یا ضایعات بزرگ کشاورزی یا صنعتی میباشند، جلب شده است. ضایعات مواد کشاورزی اقتصادی و بومی بوده و با توجه به ترکیبات شیمیایی منحصر به فرد، در دسترس بودن آنها در فراوانی، تجزیه پذیری، کم هزینه و کارآمد گزینه مناسبی به عنوان جاذب جهت حذف فلزات سنگین هستند (Sud et al., 2008).
ضایعات کشاورزی معمولا از لیگنین و سلولز به عنوان اجزا اصلی، و همی سلولز، عصاره، لیپیدها، پروتئینها، قندهای ساده، نشاسته، آب، هیدروکربنها و خاکستر به عنوان اجزا جانبی تشکیل شده است(Demirbas, 2000).
از سال ۱۹۹۰ استفاده از مواد آلی تجدیدپذیر کم هزینه به عنوان جاذب، جهت حذف فلزات سنگین آغاز شد(Bailey et al., 1999; Orhan and Bujukgungor, 1993; Rao andParwate, 2002; Vieira and Volesky, 2000). مطالعات نشان میدهد، ضایعات مواد کشاورزی مختلف مانند سبوس برنج، پوسته برنج، سبوس گندم، پوسته گندم، خاک اره از گیاهان مختلف، پوست درختان، پوسته بادام زمینی، پوسته نارگیل، پوسته فندق، پوسته گردو، پوسته پنبه دانه، ضایعات برگ چای، چوب و دانه ذرت، تفاله نیشکر، سیب، موز، پوست پرتغال، پوسته سویا، ساقه انگور، ساقه آفتابگردان، دانه های قهوه و ساقه پنبه به عنوان جاذب مورد استفاده قرار گرفتهاند (Annadurai et al., 2002; Cimino et al., 2000; Hashem et al., 2006; Macchi et al., 1986; Maranon and Sastre, 1991; Mohanty et al., 2005; Orhan and Bujukgungor, 1993; Reddad et al., 2002; Tee and Khan, 1988).
۲-۴- مروری بر مطالعات انجام شده در مورد استفاده از ضایعات چای به عنوان جاذب
Mahvi و همکاران در سال ۲۰۰۵ حذف فلزات سنگین (کادمیم، سرب و نیکل) از فاضلاب صنعتی با بهره گرفتن از ضایعات چای به صورت رقابتی و غیر رقابتی را مورد بررسی قرار دادند. تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که ضایعات چای میتواند مانند بسیاری از جاذبهای طبیعی دیگر جهت استخراج فلزات سنگین و یا ترکیبات سمی قرار بگیرد. غلظت فلزات سنگین بر روی نتیجه تأثیر مهمی دارد. در این پژوهش حداکثر راندمان جذب با بهره گرفتن از ۵/۰ گرم از ضایعات چای به عنوان جاذب، برای سرب، کادمیم و نیکل به ترتیب ۹۴-۱۰۰ درصد، ۷۷ درصد و ۸۶ درصد گزارش شده است و در نتیجه ضایعات چای، یک جاذب فوقالعاده برای حذف سرب از آب و فاضلاب میباشد.
Ahmaruzzaman and Gayatri در سال ۲۰۱۰ ضایعات چای را به عنوان یک جاذب ارزان قیمت بالقوه، جهت حذف پارانیتروفنول[۲۵] فعال از فاضلاب مورد استفاده قرار دادند. در این پژوهش از محلول ۱۰۰۰ میلی گرم بر لیتر حاوی آنیونهای پارانیتروفنول به صورت فاضلاب مصنوعی استفاده شده است و اثر pH مورد بررسی قرار گرفته است و آزمایشها نشان داده است که جذب در pH بالاتر کمتر است و راندمان جذب بالا (۴۴/۹۵ درصد)، در pH حدود ۴/۲ مشاهده شده است. ضایعات چای حاوی رطوبت کم و خاکستر بوده و به نظر میرسد به عنوان جاذب یک ماده بسیار مناسب برای استفاده در فرایند جذب میباشد.
Ghorbani و همکاران در سال ۲۰۱۲، ۱- کلرو۴- نیتروبنزن[۲۶] را از محلولهای آبی به وسیله ضایعات چای به عنوان جاذب، حذف کردند. در این گزارش پارامترهای بسیار مهمی از جمله غلظتهای متفاوت از گونه مورد نظر، pH، مقدار جاذب، دما و زمان واکنش بررسی و بهینه شدند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که در ۵۰ دقیقه جذب به تعادل رسیده و مقدار pH بهینه، ۷ گزارش شده است.
Mondal در سال ۲۰۱۰، حذف فلز سمی سرب را به وسیله ضایعات چای، از محلولهای آبی مورد بررسی قرار داد. آزمایشها در شرایط بهینه، راندمان حذف سرب Pb(II) را ۷/۹۹ درصد نتیجه داد. تغییر در pH بر روند جذب، از طریق تفکیک گروه های عملکردی به عنوان سایت فعال سطح جاذب تأثیرگذار است و این تغییرات منجر به تغییر در سینتیک واکنش و تعادل جذب میشود.
جذب از گونه های مختلف آنیونی و کاتیونی بر روی چنین جاذبی را می توان بر اساس رقابت در جذب یون های H+ و OH- توسط جاذب توضیح داد. در حالت معمول، مشاهده میشود که سطح جذب آنیونها در pH پایینتر با توجه به حضور یونهای H+ مطلوب است در حالیکه به دلیل رسوب OH- در pH بالاتر، سطح جاذب برای جذب کاتیون فعال است.
Khajeh and Fakhrai Moghadam در سال ۲۰۱۳ از ضایعات چای به عنوان جاذب ارزان قیمت و فراوان، به همراه طیف سنجی جذب اتمی شعله جهت استخراج و تعیین منگنز و همچنین کبالت از نمونه های آبی استفاده کردند. روش پاسخ سطح و ترکیبی از شبکه عصبی مصنوعی و بهینه سازی ازدحام ذرات به منظور توسعه مدل برای پیش بینی و بهینه سازی فرایند استخراج مورد استفاده قرار گرفته است. دو روش برای مدل سازی و قابلیت بهینه سازی مورد مقایسه قرار گرفتند. قابلیت تعمیم و پیش بینی روش پاسخ سطح و شبکه عصبی مصنوعی توسط داده های پنهان مقایسه شد و نتایج برتری شبکه عصبی در مقایسه با روش پاسخ سطح نشان داده شد. تحت شرایط بهینه، حد تشخیص برای منگنز و کبالت به ترتیب ۵/۰ و ۶۷/۰ میکروگرم بر لیتر بوده و انحراف استاندارد نسبی برای ده تکرار، کمتر از ۹/۱ درصد برای هر دو آنالیت بوده است. این روش برای پیش تغلیظ و اندازه گیری منگنز از نمونه های حقیقی مختلف استفاده گردید.
فصل سوم
مواد و روشها
۳-۱- مقدمه
روش استخراج فاز جامد به عنوان روشی نوین برای جداسازی و پیش تغلیظ نمونه ابداع شده است. در این بررسی از ضایعات چای به عنوان جاذب ارزان قیمت استفاده میگردد. از اسید نیتریک به عنوان حلال جهت واجذب آنالیت از جاذب استفاده میشود. برخی عوامل مؤثر بر استخراج از قبیل pH، مقدار جاذب، زمان شویش، غلظت شوینده برای شویش منگنز از جاذب بررسی میشود. تحت شرایط بهینه، حد تشخیص تعیین خواهند شد. سپس از این روش تحت شرایط بهینه، برای تعیین مقدار این عنصر در نمونه های گندم، جو، جو دو سر، لوبیا سبز و لوبیا سفید استفاده شد.
۳-۲- تجهیزات
دستگاه طیف سنج جذب اتمی شعله مدل Konik Won M300 (بارسلونا-اسپانیا) مجهز به یک نبولایزر پنوماتیک معمولی و مشعل استیلن-هوا برای اندازه گیری و شناسایی نمونه های بهدست آمده از مرحله پیش تغلیظ استفاده شد. لامپ کاتد توخالی مدل Konik-Tech برای تعیین منگنز مورد استفاده قرار گرفت. حساس ترین طول موج برای منگنز در طول موج ۵/۲۷۹ نانومتر مورد استفاده قرار گرفت. اندازهگیریهای pH محلولهای کاری و حقیقی و بهینه کردن میزان آن توسط دستگاه pH متر مدل Metrohm 630 مجهز به الکترود کالومل شیشه انجام گردید.
۳-۳- مواد مصرفی
تمام اسیدهای مورد استفاده با بالاترین خلوص از شرکت مرک آلمان تهیه گردید. محلول مادر منگنز با غلظت ۱۰۰۰ میلیگرم بر لیتر با حل کردن مقادیر متناسب از نمک منگنز در آب دو بار تقطیر و محلولهای کاری با رقیق سازی محلول مادر، روزانه توسط آب دو بار تقطیر تهیه شد. از نمونه های حقیقی جو و جو دو سر و لوبیا سفید و لوبیا سبز در این پژوهش استفاده گردید.
۳-۴- روش آماده سازی جاذب
جهت آماده سازی ضایعات چای جهت استفاده به عنوان جاذب، ابتدا باید ترکیبات محلول و اجزای رنگی آن را حذف کرد. برای این کار آنها را با آب جوش شستشو داده تا جایی که تقریباً بی رنگ شد. سپس ضایعات چای به مدت ۵ ساعت در محلول اسید نیتریک ۲ مولار غوطه ور شد تا ترکیبات قلیایی و ناخالصیهای آن حذف شوند. جهت حذف اسید نیتریک و سایر مواد رنگی، ضایعات چای با آب شستشو داده شد و این کار چند بار تکرار شد.
در نهایت، برگ های چای با آب دوبار تقطیر شستشو داده شد، و به مدت ۵ ساعت در آون با حرارت ۱۰۵ درجه سانتی گراد خشک شد (Cay et al., 2004). ضایعات چای خشک شده در اندازه بین ۴۰۰ تا۵۰۰ میکرومتر غربال شد و در کیسه های پلی اتیلن مهر و موم شده ذخیره شد (Amarasinghe and Williams, 2007).
۳-۵- فرایند استخراج
جهت استخراج منگنز از ضایعات چای در این تحقیق استفاده شد. نمونه های مواد غذایی (گندم، جو، ذرت، برنج، جو، جو دو سر، لوبیا سفید و لوبیا سبز) به شرح زیر استخراج شدند: ۵/۰ گرم از نمونه غذایی به لوله سانتریفوژ ۵۰ میلی لیتر اضافه شد، و سپس ۱۰ میلی لیتر اسید استیک ۵ مولار به لوله اضافه و لوله به شدت در حمام اولتراسونیک همزده شد. سپس مخلوط به مدت ۵ دقیقه در ۳۵۰۰ دور در دقیقه سانتریفوژ شد. ۵ میلی لیتر از محلول داخل لوله سانتریفوژ برداشته شد و سپس ۲۰ میلی لیتر آب به آن اضافه گردید. مقدار پایین pH را با سود ۱ مولار تنظیم شد. مقادیر مختلف ضایعات چای (۱/۰ – ۳۵/۰ گرم) به لوله اضافه شد و مخلوط (۱-۱۰ دقیقه) در حمام اولتراسونیک همزده شد. برای واجذب منگنز از جاذب (ضایعات چای)، ۳ میلی لیتر از اسید نیتریک به عنوان حلال شوینده در غلظت های مختلف (۵/۰ – ۵/۱ مولار) به جاذب اضافه شد. مخلوط به مدت ۲ دقیقه تکان داده شد سپس سانتریفوژ شد و با فیلتر ۴۵/۰ میکرومتر فیلتر شد. غلظت منگنز موجود در حلال شوینده اندازه گیری شد و مقدار منگنز در نمونه های غذایی محاسبه شد. تمام آزمایشات در سه بار تکرار برای بهینه سازی مورد استفاده قرار گرفتند.
برای اعتبارسنجی روش پیش تغلیظ و استخراج مورد استفاده، از نمونه های حقیقی شامل جو، جو دو سر و لوبیا سبز و لوبیا سفید استفاده گردید. ۵/۰ گرم از جو، جو دو سر، لوبیا سفید و لوبیا سبز (به طور جداگانه) در یک بشر ریخته شد. pH آن تنظیم شده و سپس مقدار مناسبی از ضایعات چای به آن اضافه شد. برای واجذب منگنز، از اسید نیتریک استفاده گردید. اندازه گیری غلظت منگنز بازیابی شده با دستگاه طیف سنج جذب اتمی شعلهای صورت گرفت (Khajeh, 2010).
۳-۶- مدل شبکه عصبی مصنوعی
ساختار شبکه عصبی مصنوعی مورد استفاده پیش خور (FFANN) بوده که مشهور به پرسپترون چندلایه (MLP) می-باشد. برای ساختن مدل پیشبینی از الگوریتم پس انتشار خطا (BP) استفاده شد. تنظیم مدل شبکه های عصبی با کمترین خطا MSE)) و بیشترین ارزش ضریب همبستگی (R2) اجرا میشود (Aksoy and Dahamsheh, 2009).
(۱-۳)
yi مقدار پیش بینی شده توسط شبکه عصبی مصنوعی، ydi مقدار واقعی، ym میانگین مقادیر واقعی و n فراوانی داده ها میباشد (Khajeh et al., 2012).
پردازش توزیعی اطلاعات، حساسیت شبکه را به وجود خطا کاهش میدهد. به دلیل اینکه تعداد زیادی نرون در یک زمان درگیر فعالیت هستند سهم هر یک از نرونها چندان حائز اهمیت نیست، بنابراین وجود خطا در یکی از آنها و نتیجهی آن تاثیر چندانی بر روی سایر واحدهای محاسباتی ندارد (میثاقی و محمدی، ۱۳۸۱).
سیگنال خروجی نرون، O میباشد که با معادله زیر شناخته میشود:
(۳-۳)
که در آن wj فاکتور وزن و (f (net تابع انتقال میباشد.
توابع انتقالی که بیشتر برای حل مشکلات رگرسیون خطی و غیر خطی استفاده می شوند، تابع انتقال سیگموئید (logsig)، تابع انتقال تانژانت سیگموئید هایپربولیک (tansig) و تابع انتقال خطی purelin)) میباشند (Khayet and Cojocaru, 2012). در این کار، tansig به عنوان تابع انتقال بین لایه های ورودی و پنهان، و نیز تابع انتقال خطی (purelin) به عنوان تابع انتقال بین لایه-های پنهان و خروجی، که توسط معادلات زیر نشان داده شده است مورد استفاده قرار گرفتند:
Purelin (O) = O (4-3)
الگوریتم BP تنوع بسیاری برای آموزش شبکه های عصبی دارد. در طول مرحله آموزش وزن (w) و بایاسها (b) به روش لونبرگ مارکوارت (LM)، تکرار و به روز رسانی شده تا همگرایی به مقدار خاص به دست آید (Zafar et al., ۲۰۱۲).
اصولا وارد کردن داده ها به صورت خام باعث کاهش سرعت و دقت شبکه میشود. از این رو برای جلوگیری از اشباع زود هنگام نرونها و یکسانسازی ارزش داده ها برای شبکه، بایستی ورودی خالص آنها در محدوده تابع سیگموئید قرار گیرد. این کار مانع از کوچک شدن بیش از حد وزنها شده و از اشباع زود هنگام نرونها جلوگیری میکند (کوچکزاده و بهمنی، ۱۳۸۴).
در گام اول تمامی ورودیها و خروجی ها در طیف یکنواخت ۰-۱ با توجه به معادله زیر نرمال میشوند (Kumar et al., 2002):
(۶-۳)
که x متغیر، xmax بزرگترین مقدار و xmin کوچکترین مقدار است (Khajeh et al., 2013). در صورتی که اطلاعات استفاده شده در شبکه عصبی به یک حدود مناسب مقیاسبندی نگردد، شبکه هنگام یادگیری به یک نقطه همگرا نخواهد شد، یا نتایج معنی داری نخواهد داد (Khayet and Cojocaru, 2012).
پیش از شروع، باید داده های ورودی را به سه گروه تقسیم نمود:
- داده های آموزش: هدف از آموزش شبکه های عصبی، یافتن اندازه وزنها و بایاسها به نحوی است که خطای داده های آموزش را به حداقل ممکن برساند. پس از آن که شبکه توسط این داده ها آموزش دید، وزنها مقدار نهایی خود را یافتهاند به نحوی که شبکه برای داده های آموزش،کمترین مقدار را به دست میدهد (Khajeh et al., 2012).
ازجمله ضعفهای عمده در شبکه های عصبی، پدیده Overfitting است که این پدیده هنگامی بروز می کند که تعداد لایه ها و نرونها افزایش یافته و سیستم ظاهراً دقت قابل توجهی را از خود نشان میدهد و آموزش بیش از حد توسط شبکه صورت میگیرد. داده های اعتبارسنجی از بروز این ضعف جلوگیری میکند (Khayet and Cojocaru, 2012).
درصد بالایی از داده ها برای آموزش انتخاب میشوند زیرا شبکه الگوهای حاکم بر ورودی و خروجی ها را ببیند و خود را با شرایط متفاوت تطبیق دهد. در این روش، شبکه طراحی شده به کمک داده های سری آموزشی، مورد تعلیم قرار میگیرد و علاوه بر آن شبکه در حین آموزش پیوسته با سری داده های آزمایشی مورد آزمایش قرار میگیرد تا با انتخاب تکرارهای مناسب، آموزش بهینه شبکه مورد ارزیابی قرار گیرد (Nikravesh and Aminzadeh, 2001).
مرحله بعد تعیین لایه های ورودی و خروجی خواهد بود که مقادیر مربوط به pH، مقدار جاذب، زمان استخراج، غلظت شوینده ورودی و خروجی شامل یک نرون است که همان بازده استخراج به دست آمده، میباشد.
فصل چهارم
همچنین باید به این نکته توجه داشت که انقلاب فرانسه اولین جنبش مردمی اروپا بود که به فروپاشی حکومت ۱۵۰۰ ساله خاندان سلطنتی فرانسه از «کلویس اول» ۴۵۱ میلادی تا لویی شانزده ۱۷۹۲ انجامید و پایه های حکومت های سلطنتی اروپایی را لرزاند. انقلاب با شروع کار «مجلس طبقاتی عامه» مرکب از نمایندگان اشراف، کلیسا و توده مردم آغاز شد (سوبول، ۱۳۷۵ : ۳۳۷- ۳۳۸).
در ادامه توضیحات بالا باید اشاره کرد انقلاب ۱۷۸۹ طلیعه جامعه سرمایه دارى بورژوایى مدرن در تاریخ فرانسه بود. شاخصه اصلى این انقلاب، استقرار موفقیت آمیز وحدت ملى از طریق سقوط رژیم ارباب رعیتى بود. به گفته «توکویل» هدف اصلى انقلاب عبارت بود از محو آخرین بقایاى قرون وسطى. انقلاب فرانسه نخستین انقلابى نبود که بورژوازى از آن منتفع مى شد، پیش از آن در سده شانزدهم انقلاب هلند، در سده هفدهم دو انقلاب انگلستان و در سده هجدهم انقلاب آمریکا راه را نشان داده بودند. در پایان سده هجدهم بخش اعظم اروپا از جمله فرانسه تحت رژیمى بود که از نظر اجتماعى؛ امتیازات اشرافى و از نظرگاه سیاسى ویژگى آن استبداد بر پایه حق الهى سلطنت بود. در کشورهاى اروپاى مرکزى و شرقى، بورژوازى چنان رشدى نکرده بود که بتواند نفوذ چندانى داشته باشد.
اکتشافات جغرافیایى سده هاى پانزدهم و شانزدهم، بهره کشى از مستعمرات و جابه جا شدن داد و ستدهاى دریایى به سوى غرب همه و همه به عقب ماندگى شرایط اجتماعى و اقتصادى این کشورها کمک کرده بود، اگرچه انقلاب ۱۶۴۰ انگلستان اقدامى در جهت متروک کردن شیوه حکومت استبدادى بود اما استقرار آزادى سیاسى در انگلستان به هیچ وجه ضربه اى خردکننده بر مبانى سلسله مراتب اجتماعى مبتنى بر ثروت وارد نیاورد. شالوده آزادى هاى انگلیسى را رسوم و سنن شکل داده بودند نه تتبعات فلسفى. «برک» در کتاب «اندیشه هایى درباره انقلاب فرانسه» که به سال ۱۷۹۰ منتشر شد نوشت: از زمان صدور منشور کبیر تا اعلامیه حقوق بشر همیشگى قانون اساسى، اعلام و بیان آزادى هاى ما بوده است، آزادى هایى که از نیاکان خود به ارث برده ایم و باید براى اخلاف خود به جاى گذاریم (موسکا،۱۲۵:۱۳۶۳).
با این وصف عیان مى شود که قانون اساسى بریتانیا، حقوق بریتانیایى ها را به رسمیت مى شناخت نه حقوق بشر را و آزادى هاى انگلیسى خصلتى جهانى نداشت. در انقلاب ۱۷۷۹ آمریکا نیز اصولى که براى نیل بدان منازعاتى صورت گرفته بود؛ آزادى و برابرى را کاملاً به رسمیت نمى شناخت. سیاهان همچنان برده ماندند و تساوى حقوق سفیدپوستان نیز در واقع به هیچ وجه سلسله مراتب اجتماعى مبتنى بر ثروت را به مخاطره نینداخت، در ضمن در نخستین قوانین اساسى آن ها اصل شرط دارایى براى حق رأى دادن ملحوظ شده بود. انقلابات آمریکا و انگلستان، نمونه هاى انقلاباتى هستند که از تفوق و برترى ثروت در زیر پوشش «آزادى هاى بورژوایى» دفاع مى کنند.
انقلاب فرانسه برجسته ترین انقلاب بورژوایى بوده است و به سبب ماهیت دراماتیک مبارزه طبقاتى خود تمامى انقلابات پیشین را تحت الشعاع قرار داده است این ویژگى ها، مدلول سرسختى اشرافیت که سخت به امتیازات فئودالى چسبیده بود و با دادن هر نوع امتیازى مخالف بود از یکسو و مخالفت پرشور توده هاى مردم با هر نوع امتیاز یا تمایز طبقاتى از سوى دیگر بود. اساساً بورژوازى خواهان سقوط کامل اشرافیت نبود بلکه امتناع اشرافیت از سازش و خطرات ضد انقلاب بود که بورژوازى را به انهدام نظم کهن ناگزیر ساخت. انقلاب فرانسه راه حقیقتاً انقلابى گذار از فئودالیسم به سرمایه دارى را انتخاب کرد. این انقلاب با نابود کردن بقایاى فئودالیسم و با آزاد ساختن دهقانان از قید حقوق اربابى و عشریه کلیسایى و وحدت بخشیدن به تجارت در سطح ملى، شاخص مرحله اى تعیین کننده در تکامل سرمایه دارى بود. سرکوب فئودال ها سبب آزاد شدن تولیدکنندگان مستقیم خرده پا شد و به تفکیک توده هاى دهقانى و قطب بندى آن ها بین سرمایه و کار مزدورى انجامید. پس از انقلاب، با گسترش روابط تولیدى کاملاً نوین، سرمایه از قید تحمیلات و تجاوزات فئودالیسم رها شد و نیروى کار به صورت یک واقعیت تجارتى اصیل درآمد و این امر در نهایت خودمختارى تولید سرمایه دارى را چه در بخش کشاورزى و چه در بخش صنایع تضمین کرد. پیروزى بر فئودالیسم و رژیم کهن، با پیدایى سریع روابط اجتماعى نوین همراه نبود. راه رسیدن به سرمایه دارى فرایندى ساده نبود، پیشرفت سرمایه دارى در دوره انقلاب به کندى صورت مى گرفت و صنایع آنقدر رشد نکرده بودند و هنوز سرمایه تجارى تفوق خود را حفظ کرده بود اما انهدام حکومت هاى بزرگ فئودالى و سیستم هاى سنتى کنترل داد و ستد، استقلال شیوه تولید و توزیع سرمایه دارى، یک استحاله کلاسیک انقلابى را تحقق بخشید. انقلاب فرانسه در جهت زیر و رو کردن ساخت هاى اقتصادى و اجتماعى موجود، چارچوب سیاسى رژیم کهن را درهم شکست و بقایاى حکومت محلى کهن را محو کرد و امتیازات محلى و تبعیضات ایالتى را از میان برد. انقلاب فرانسه در عین حال که گامى ضرورى در گذار از فئودالیسم به سرمایه دارى محسوب مى شود (بهرامی،۱۳۹۱: ۴).
۱- آسیب پذیری سلطنت لویی شانزدهم
سلطنت لویی شانزدهم مدت ۱۸ سال دوام یافت از ۱۷۷۴ - ۱۷۹۲ که به دو دوره تقسیم میگردد:
دوره اول که مدت ۱۴ سال دوام یافت و لوئی مانند اجداد خود سلطنت نمود.
۲- دوره دوم که چهارسال دوام داشت و در همین دوره به علت اختلاف در امور مالی لوئی مجبور شد به نمایندگان ملت رجوع کند.
در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی در فرانسه یک نوع پارلمان وجود داشت که هرچند یک بار تشکیل میشد و در این مجلس نمایندگان طبقات فرانسه وجود داشتند. اختلاف های مجلس بزرگان فرانسه با لوئی شانزدهم برسر تخفیف حقوق درباریان و عدم وضع مالیات بر اراضی و تمبر و تصمیم لوئی در انحلال مجلس سبب شدکه مجلس بزرگان با انتشار بیانیهای درسال ۱۷۸۸ دست زد که در واقع به منزله اعلام جنگ به سلطنت مطلقه و اعلام آزادی ملت بود. این پافشاری ملت باعث شد تا استبداد در مقابل آزادی تسلیم شود و بنابراین اعلام کرد که مجلس مبعوثان در مه ۱۷۸۹ تشکیل خواهد شد (روده،۱۳۸۰: ۷۰).
همچنین باید اذعان داشت شخص لویی شانزدهم از سه حیث مهم ترین عامل شتاب زای انقلاب فرانسه بود : اول، از حیث پیروی نکردن از رویۀ مطلقۀ حکومت داری اَخلافش، خصوصاً لویی چهاردهم؛ دوم، به دلیل دست زدن به اصلاحات گسترده (دورانت: ۱۳۷۰ ، ج، ۱۱ : ۱۲ – ۱۵). و بالاخره، عملی ساختن توصیۀ «نِکِر» در بازگشایی مجلس طبقات پس از تعطیلی ۱۷۵ سالۀ آن (مانفرد،۱۳۶۶، ج.۱ :۲۵۸).
«نِکِر» وزیر دارایی سوئیسی دربار فرانسه می خواست با اخذ برخی مجوزهای مالیاتی مشکلات مالی فرانسه را که به دلیل هزینه های سرسام آور خانوادۀ سلطنتی و مخارج جنگ های بی حاصل به نقطۀ بحرانی رسیده بود برطرف نماید؛ لیکن نه او نه لویی و نه مخالفان آن ها که از این فرصت حداکثر استفاده را بردند، نمی دانستند که این تصمیم به علت پی آمدهای ناخواستۀ آن به نقطۀ عطف مهم و سرنوشت سازی در تاریخ فرانسه بدل خواهد شد. فراهم آوردن این موقعیت توسط لویی، آن هم در شرایطی که به دلیل بهبود نسبی اوضاع سطح مطالبات و انتظارات عمومی به بالاتر از امکانات و مقدورات حکومت رسیده بود، زمینۀ تشدید اعتراضات و ابراز علنی تر مخالفت با نظام کهن را از همه سو به وجود آورد.
انقلاب فرانسه در واقع همانند نهضت های دیگر از اوضاع و احوالی که خصیصه تمدن غربی بود، برخاست و آن جنبشها را به خصوص با جنگ های انقلاب که در ۱۷۹۲ آغاز شد، در خود فرو گرفت و صورت مبارزه بزرگی یافت به نحوی که مرزهای سیاسی تاب مقاومت در برابر آن نداشتند با وجود این از همان آغاز مسائلی پیش آمد که مخصوص اوضاع انقلابی در فرانسه بود زیرا فرانسه فعال ترین کانون روشنفکری اروپایی به شمار میرفت و این انقلاب در یکی از پیشرفته ترین مراکز تمدن روی داد. انقلاب فرانسه حتی ماهیت و تعریف مالکیت و تاحدودی نحوه توزیع املاک مزروعی را نیز تغییر داد در امور مذهبی و ارتش و روش آموزش و پرورش و موسسات عمومی و ترتیبات قضائی و محاکمات و امور اقتصادی و روابط کارگر و کارفرما نیز تحولاتی پدید آورد و به علاوه قدر و ارزش های اجتماعی تازه اصول نوینی برای مبارزه و رقابت و هدفهای جدیدی را وارد جامع ساخت (روده،۱۳۸۰: ۱۴۳).
در دوران قرون وسطا و جامعه فئودالی که نوعی جامعه بسته است، تحرک اجتماعی غیرممکن و نقش ها و سلسله مراتب اجتماعی براساس تعلقات خونی و خانواده ای بین افراد تقسیم می شد. تحریک و ارتقا از طبقه ای به طبقه دیگر غیرممکن و تنها ملاک اشرافیت از نظر خانواده ای و خونی تعیین کننده بود. به همین دلیل دربار تبارشناسانی را به کار می گماشت. هدف از این تبارشناسی ایجاد موانع اجتماعی برای تحریک اجتماعی طبقات پایین به سوی بالا بود و در عین حال تثبیت منزلت و شئونات طبقاتی برای اشراف بود (دوتوکویل،۱۳۶۵: ۱۰۵).
۲- شرایط اقتصادی فرانسه در نیمه اول قرن ۱۸و نیمه دوم تا سال ۱۷۸۹
بیشتر ممالک اروپایی در بیشتر سده هجدهم، تحت حکومت پادشاهی مطلقه باقی ماندند و نیز کم تر کسی در سودمندی این نظام ها، ابراز تردید میکرد. خرابی بیش از حد وضع تولیدات زراعی، شرایط نامساعدی را درسال ۱۷۸۸ به وجود آورد، به علاوه قیمت هایی که ثابت بودند به طور ناگهانی افزایش یافتند؛ افزایش قیمت در حد ۱۵۰ % امری استثنایی و نادر نبود. شهرها به آشوب کشیده شدند و در ماه آوریل ۱۷۸۹ «سنت آنتوانت» در حومه شهر فوبرگ، آشوبی مردمی را در یکی از محله ای پاریس برپاکرد و هم چنین در بسیاری از شهرهای دیگر ناآرامی هایی به وجود آمد.
در جزیره « بروتاین» یا در منطقه دشت «دوفینه»، ضرورت ایجاد بسیج عمومی احساس شد و شکل انقلابی به خود گرفت. پادشاه در ماه اوت ۱۷۸۸ تسلیم این خواسته شد و در این زمان «نکر» بانکدار و شخصیت مشهور را به وزارت منصوب و به او هدایت کار وزارتخانه را واگذار کرد (رادگان،۱۳۸۴: ۷۳).
دلایل اقتصادی:
لوئی پانزدهم جنگهای بسیاری کرده بود که فرانسه را به نزدیکی ورشکستگی رسانده بود و لویی شانزدهم در زمان انقلاب آمریکایی از مستعمرهنشینها حمایت کرده بود که وضع بد مالی حکومت را بدتر کرده بود و بدهی ملی را بالا برده بود. صدمههای اجتماعی حاصل از جنگ شامل بدهی سنگین جنگ با شکستهای نظامی سلطنت و کمبود خدمات برای سربازان از جنگ برگشته بدتر شد.
داشتن سیستم اقتصادی بیکفایت و منسوخ که قدرت ادارهی بدهی ملی فرانسه را نداشت که هم نتیجه و عامل تشدید کنندهی آن «سیستم مالیاتی» ناتوان فرانسه بود. رعیت می بایست ۵۵ درصد عایداتش را بابت مالیات بزرگترین ملکدار کشور، بر محصولات مالیاتی به نام «دیمه» وضع کرده بود. دیمه در حالی که شدت افزایش مالیات دولت را کمتر کرده بود، گرفتاری فقیرترین مردم را که روزانه با سوءتغذیه دست به گریبان بودند بیش تر کرده بود (رادگان،۱۳۸۴: ۸۹).
خرجهای اشرافی و اشکار دربار لویی شانزدهم و ماری آنتوانت در ورسای با وجود فشار مالی بر مردم، در آن زمان پریشانی و قحطی، شاه یا شکار می کند یا به قفل سازی و آهنگری مشغول است و ملکه مشت مشت و صندوق صندوق از خزانه ملت برداشته خرج هوا و هوس خود می کند، اشاره شده است(ملکوتیان،۱۳۷۶: ۲۹).
«فقر عمومی» در فرانسه در طول قرن ۱۸ و بویژه در سال ها و دهه های پایانی آن فقر عمومی رو به گسترش بود. در کتاب «تاریخ انقلاب» فرانسه آمده است که مزد واقعی که نیمی برای نان و به طور کلی دو سوم آن برای غذا صرف می شد، در طول قرن دائما کاهش می یافت. در حالی که در همین زمان دستمزدها ۱۷ درصد افزایش یافت و این بدان معنا است که مزد حقیقی در طول مدت ۵۰ سال به طور متوسط ۲۴ درصد کاهش پذیرفته بود (ملکوتیان،۳۳:۱۳۸۱).
آمار بی کاری زیاد و قیمت بالای نان که باعث می شد مقداری بیش تری پول برای غذا خرج شود و به دیگر زمینه های اقتصادی نرسد. قحطی و سوتغذیه گسترده که احتمال مرگ و مریضی را بیش تر می کرد و به طور کلی، فقر عمومی به علاوه فساد محصول در اثر باد و باران و این که سال های ۱۷۸۸ و ۱۷۸۹ سال های کمی محصول بودند، و زمستان سخت سال ۱۷۸۹ افراد را برای شورش تحریک می نمود.
از دلایل دیگر می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- نبود بازرگانی داخلی و موانع زیاد گمرکی
۲- تجمل فوق العاده در دربار: در اطراف شاه حدود ۱۷ هزار نفر به عنوان درباری و با تجملات فوق العاده زندگی می کردند. حدود ۱۶ هزار نفر از اینان، خدمات شخصی شاه و خانواده اش را به عهده داشتند. بجز شاه، ملکه و فرزندانشان، برادران و خواهران، عمه ها، خاله ها، پسر عموها و دختر عموهای شاه نیز از این خدمات برخوردار می شدند. عده کثیری نیز در دربار وجود داشتند که شغل ثابتی نداشتند و از دربار انعام و مستمری می گرفتند یا منتظر دریافت مشاغل دیوانی بودند. تجمل فوق العاده دربار نتیجه ای جز خالی شدن خزانه و فقر در بر نداشت.
۳- مالیات های سنگین: رعایا و مزرعه داران تنگدست می بایست مالیات های سنگینی پرداخت می کردند و کارگرانی که در شهرها زندگی می کردند نیز همانند آنان در فقر و فلاکت می زیستند. اشراف زادگان وکشیشان مالیات اندکی پرداخت کرده و اغلب یا کار نمی کردند و یا بسیار کم کار می کردند. در سال ۱۷۸۸ افزایش قیمت مواد غذایی بر اثر برداشت اندک محصولات کشاورزی، بسیاری از مردم فقیر را ناتوان از پرداخت مالیات های شان نموده بود (ملکوتیان،۱۳۸۱: ۳۱-۳۰).
از دلایل اقتصادی انقلاب فرانسه میتوان به دلایل زیر اشاره کرد:
لوئی پانزدهم جنگهای بسیاری کرده بود که فرانسه را به نزدیکی ورشکستگی رسانده بود و لویی شانزدهم در زمان انقلاب آمریکایی از مستعمرهنشینها حمایت کرده بود که وضع بد مالی حکومت را بدتر کرده بود و بدهی ملی را بالا برده بود. صدمههای اجتماعی حاصل از جنگ شامل بدهی سنگین جنگ با شکستهای نظامی سلطنت و کمبود خدمات برای سربازان از جنگ برگشته بدتر شد، داشتن سیستم اقتصادی بیکفایت و منسوخ که قدرت اداره بدهی ملی فرانسه را نداشت که هم نتیجه و عامل تشدید کننده آن سیستم مالیاتی ناتوان فرانسه بود(Andress: 1999، ۲۳۴).
کلیسای کاتولیک بزرگترین ملکدار کشور، بر محصولات مالیاتی به نام «دیمه» وضع کرده بود. دیمه در حالی که شدت افزایش مالیات دولت را کمتر کرده بود، گرفتاری فقیرترین مردم را که روزانه با سوءتغذیه دست به گریبان بودند بیش تر کرده بود.
همچنین خرجهای اشرافی و آشکار دربار لویی شانزدهم و ماری آنتوانت در ورسای با وجود فشار مالی بر مردمhttp://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87 و آمار بی کاری زیاد و قیمت بالای نان که باعث میشد مقداری بیش تری پول برای غذا خرج شود و به دیگر زمینههای اقتصادی نرسد وقحطی و سوتغذیه گسترده که احتمال مرگ و مریضی را بیش تر میکرد و با نبود بازرگانی داخلی و موانع زیاد گمرکی اقتصاد فرانسه رو به وخامت می گذاشت (Cobban: 1970، ۵۸).
۳- طبقات اجتماعی فرانسه در زمان انقلاب و چگونگی به وجود آمدن طبقه بورژوازی
ملت فرانسه در این زمان به سه دسته تقسیم می شد. این سه طبقه روحانیون، نجبا و توده مردم بودند. روحانیون که به حکم دین و کلیسا طبقه اول مملکت محسوب می شدند دارای تشکیلات مرتب و منظم بودند و همیشه دو نفر از آن ها در حضور شاه حاضر می شدند تا از منافع این طبقه دفاع کنند. روحانیون دارای ثروت هنگفتی نیز بودند و تقریبا یک پنجم فرانسه را مالک می شدند و مالیات عشریه که از مردم می گرفتند درآمد آنان را تشکیل می داد. مقداری از این مبلغ در اداره ی بناهای خیریه، مریض خانه ها، مدارس و مکتب خانه ها صرف می شد و در سال مقداری نیز به شاه می دادند. البته بایستی این نکته را اذعان کرد که از این طبقه تنها اسقف ها و روسای کلیساها ثروتمند بوده و از تمام امتیازات برخوردار می شدند ولی روحانیون عادی که وظیفه دینی خود را انجام می دادند مردمانی فقیر بودند. این ها نسبت به روحانیون ممتاز بغض و عداوت شدیدی داشتند و چون با طبقه سوم تماس نزدیک داشتند و از درد آنان آگاه بودند در تخریب بنای استبداد فرانسه کمک فراوان نمودند
نجبا که طبقه دوم ملت بودند به دو دسته تقسیم می شدند: ارباب شمشیر و ارباب قلم. دسته اول که از نجبای قدیم و اصیل بودند به القاب «دوک»، «مارکی» و «کنت» ملقب بودند و دسته دوم از طرف شاه به رتبه اصالت می رسیدند. نجبا از پرداخت مالیات معاف بودند و به عنوان این که حافظ جان و مال و ناموس رعیت اند از رعایا حقی دریافت می کردند و مقامات درباری نیز در اختیار آنان بود. بین این نجبا عده ای نیز جزو نجبای بزرگ بودند که مشاغل عالیه در اختیار آنان بود و اینان صاحب املاک بزرگ بوده ظاهرا بسیار ثروتمند بودند. بین این نجبا نیز عده ای صاحب فکر بودند که تحت تاثیر عقاید فلاسفه به نشر اصول آزادی و مساوات می پرداختند. عده ای هم جزو نجبای ولایتی بودند که ترقی آنان در مشاغل دولتی محدود بود. نجبای اهل قلم که از طبقه تجار و اصناف بودند و به رتبه نجابت می رسیدند. این مقام از طرف پادشاه به آنان تفویض می شد و در خانواده آنان به صورت ارثی باقی می ماند. این طبقه از نجبا در مجلس طبقات سه گانه با بزرگان درباری همکاری نزدیک داشته و از دشمنان طبقه سوم به شمار می آمدند.
طبقه سوم یا توده ملت که هیچ گونه امتیازی نداشت خود به چند دسته تقسیم می شد: بورژوا (توانگران)، صنعت گران، کارگران، برزگران. صنف بورژوا که در قرن هفدهم در اثر بسط تجارت به مال و ثروت فراوانی رسیده بودند تا جایی که به شاه نیز قرض می دادند، اکثرا به کارهای حقوقی اشتغال داشتند و کارهایی از قبیل معلمی، طبابت، وکالت عدلیه به عهده آنان بود و اختلال امور مالیه دولت با منافع این طبقه اصطکاک پیدا می کرد، عموما تقاضا داشتند که در عواید مملکت نظارت کامل داشته باشند. آن چیزی که طبقۀ سوم فرانسه را به انقلاب و ضعیف شدن آن دو و در عین حال باقی ماندن امتیازاتی به نفع اشراف، اربابان فئودالی و کشیش ها بود. توکویل با نشان دادن شواهدی از بهبود نسبی وضع روستاییان، کاهش فشارهای سیاسی و تبعیض مالیاتی، کم شدن شکاف های عمیق میان ایالت ها، طبقات و اقشار، مدعی است که علت العلل انقلاب فرانسه را نه در ساخت فئودالی و طبقاتی و نه در حکومت مطلقۀ پادشاهی، بلکه در بالا رفتن سریع سطح مطالبات طبقۀ سوم خصوصاً اقشار فرادست آن، یعنی بورژوازی نوپا از یک سو و بی میلی و کُندذهنی اشراف و روحانیون در درک شرایط جدید در سوی دیگر دید.
همچنین در طی انقلاب طبقۀ سوم که علاوه بر فرصت مشارکت در برخی تصمیم سازی های مالی و مالیاتی امتیاز دو برابر شدن تعداد نمایندگانش را نیز به دست آورده بود، به دنبال آن بود تا از این فرصت و امتیاز برای تصویب قوانینی به نفع خویش حداکثر بهره برداری را بنماید، لذا تلاش نمود تا مجلس طبقات را به مجلس ملی بدل سازد (سوبول، ۱۳۵۷ : ۱۹۳) و قوانین را به جای رأی گیری طبقاتی، با رأی فردی نمایندگان ملت به تصویب برساند، این در حالی بود که پادشاه و نجبا بر تشکیل جلسات جداگانۀ طبقات و رأی گیری طبقاتی به روش پیشین تأکید داشتند. دورانت طرح همین قبیل مطالبات را از سوی نمایندگان طبقۀ سوم که خود را نمایندگان واقعی همۀ ملت فرانسه می دانستند سرآغاز انقلاب فرانسه دانسته است (سوبول، ۱۳۵۷ : ۲۰).
این ها چون با آثار روشنفکرانی مانند «مونتسکیو» ، «روسو» و «ولتر» آشنا شده بودند مایل به انقلاب اجتماعی و مساوات کامل در مملکت بودند تا با طبقات دیگر مساوی بشوند. بعد از طبقه بورژوا صنف صنعت گران یا استادان و کارگرانی بودند که از طریق حرفه های دستی امرار معاش می کردند و اغلب در شهر ها مسکن داشتند.
فرانسه در سال ۱۷۸۹ اغلب از برزگران و دهقانان تشکیل می شد و این ها، نه دهم از ملت فرانسه را تشکیل می دادند. این دهقانان در صحرا و دهات زندگی می کردند و اکثرا به حال بردگی به سر می بردند. رعایا به صورت روز مزد و مزدور بودند یا این که «دهقانان سهیم» نامیده می شدند و در بهره مالکانه با ارباب شرکت داشتند و مانند مالک، مالیات به دولت می پرداختند و عشریه روحانیون را نیز می دادند و ضمنا به ارباب نیز سهم اربابی پرداخت می کردند و پس از وضع این مخارج برای خود آن ها غیر از قرض و بدهی هیچ چیز باقی نمی ماند. این طبقه که اکثریت کامل مملکت را تشکیل می دادند از سایر اصناف بدبخت تر بودند و به عقیده «کاردینال دو ریشلییو»، رعیت، قاطر مملکت محسوب می شد.
همچنین بورژوازی[۲۸] یکی از «اصطلاحات مارکسیستی» در مورد دستهبندیهای مورد استفاده در تحلیل جوامع بشری و در انقلاب فرانسه است. این واژه به دسته بالاتر یا مرفه و سرمایهدار در جامعه اطلاق میشود. این دسته قدرت خود را از استخدام، آموزش و ثروت به دست میآورند و نه لزوما از اشرافزادگی. این دسته بالاتر از طبقه پرولتاریا قرار میگیرد. در جامعه سرمایهداری این واژه معمولاً به دستهه ای قانونگذار و مالک اطلاق میشود. چندی پیش جریان فکری در بین تاریخ نویسان فرانسوی ادعا نمود که نمی شود تجزیه و تحلیل جدید طبقاتی را برای فرانسه دروان کلاسیک به کار برد. از نظر «آنری مونیه» جامعه از نظر طبقاتی به طور رسمی به سه بخش اشراف (انجیا)، روحانیت و طبقه سوم (غیر نجبا) تقسیم می شد؛ روحانیون به عنوان اولین صاحبان امتیازات محسوب می شدند اینان خود متشکل از ترکیبی غیر همگن از روحانیون در سطح بالا و پایین بود. سپس اشراف و در آخر طبقه سوم با پوشش کت های سیاه رنگ ساده به ترتیب در هرم قدرت قرار داشتند.
انقلاب فرانسه، محوری عمده در تاریخ سیاسی اجتماعی اروپا است که در آن، نهادهای رژیم قدیم درهم کوبیده شد و نظم جدیدی بر پایه حقوق فردی و نهادهای مبتنی بر نمایندگی مردم پدید آمد و وفاداری به ملت، جای وفاداری به شاه را گرفت. ازاین رو، میتوان از انقلاب فرانسه به عنوان نهضتی آزادی خواه یاد کرد که با هدفگسترش حقوق و قدرت سیاسی بورژوازی، پا به عرصه حیات گذاشت. این انقلاب، که با تشکیل مجلس طبقاتی (مجلس طبقه روحانیان، نجبا و عوام) آغاز و با سقوط «زندان باستیل» (۱۷۸۹) به پیروزی دست یافت. «انقلاب فرانسه» آرمان های سیاسی جدیدی چون «آزادی، برابری و برادری» پدید آورد و نخست فرانسه را دگرگون ساخت و یک دهه بعد (۱۷۹۹ آغاز سلطنت ناپلئون) بخشی از آن، از طریق فتوحات ناپلئون (تبعید۱۸۱۵، متوفی ۱۸۲۱)، طی دوره سلطنت(۱۷۹۹ تا ۱۸۰۴)، و امپراتوری(۱۸۰۴ تا ۱۸۱۵)، در ممالک دیگر اروپا منتشر شد. گسترش آرمان های سیاسی انقلاب فرانسه به کاهش اهمیت مسیحیت و دینگرایی مسیحی تمام شد (میشل وول،۱۳۷۸:۲۲).
لازم به ذکر است مردم فرانسه در اواخر قرن ۱۸ به علت ضعف، عدم ارتباط و انسجام نظام مالیاتی پادشاه، مانند دیگر نظام های پادشاهی مستبد، به طور وسیعی رنج می بردند. فشار مالیاتی و دریافت گزاف مالیات بر مبنای تعلقات گروه اجتماعی صاحبان یا فاقدان امتیاز تشخیص داده می شد. و این اعمال فشار برای مردم غیر قابل تحمل بود.
اما از کجا این زودرنجی و حساسیت نسبت به اعمال فشار به وجود می آید؟ مورخی به نام «فرانسوافوره» اخیرا نوشته است که در زمان اراده اصطلاح طلبانه نظام سلطنت خشک شده بود. با وجود این می توان این چنین توجیه کرد که زمینه ایجاد حاکمیت مطلق استبداد از جانب روشن فکران فرانسوی کم رنگ بود. نقش زنان نیز در این انقلاب بسیار جدی بوده است که در اکتبر ۱۷۸۹ کمبود مواد غذائی و شورش ها ادامه می یابند. در پنجم اکتبر جمعیتی از مردم که اکثر آن ها را زنان تشکیل می دادند از پاریس به سمت قصر پادشاه در ورسای، راهپیمایی و تقاضای نان می کنند. آن ها اعضای خانواده سلطنتی را بعنوان اسیر با خود به پاریس می برند.
از دیگر طبقات، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- سان کولوت: مردم بی چیز پاریس سان کولوت (بدون کولوت ها) خوانده می شدند، زیرا آن ها به جای کولوت (شلوارهایی که تا بالای زانو بودند) که در آن زمان بین فرانسویان ثروتمند مد بود، از شلوارهای عادی استفاده می کردند. افراد برهنه یا دارای شلوارک کوتاه و نشانه ای از زحمت کشان انقلاب فرانسه است.
۲- گراف واژه مشخصه اشراف است.
۳- واژه آریستوکراسی، آن قشر بالایی در پایان جامعه کمون اولیه را معین می کرد که صاحب درآمد و ثروت شده یا ازاعقاب سران قبیله و فرماندهان و سایر صاحبان نفوذ بودند و در کاخ ورسای[۲۹] رفت و آمد داشتند (یوسفی،۱۳۸۸: ۱۵۶).
چ- عناصر ایدئولوژی انقلابی
همان گونه که در فصل قبل بیان شد، واژه ایدئولوژی ترکیبی از «ایده» و «لوژی» است و در نخستین کاربرد به معنای دانش «ایده شناسی» یا « علم مطالعه ایده ها» بود. اصطلاح ایدئولوژی[۳۰] نخستین بار در سال ۱۷۹۶ میلادی توسط «دوستوت دوتراسی» استعمال شد. وی متعلق به کانون متفکران فرانسوی عصر روشن گری بود. متفکرانی که از اندیشمندان انقلاب فرانسه به شمار می آمدند. ایدئولوژی نزد مارکسیست های اولیه، نخست به مفهوم آگاهی کاذب و مسخ شده طبقه ای خاص درباره مسائل اجتماعی بود ولی به مرور زمان بار معنایی منفی آن کم شد. سپس مفهوم جامعه شناختی و بی طرفانه ای یافت که به مجموعه اندیشه ها و پندارهایی گفته می شد که توده مردم درباره جامعه دارند (سبیلا،۱۳۸۰: ۱۲۲-۱۲۳).
همراه با دگرگون شدن شالوده اقتصادى جامعه، ایدئولوژى ها نیز دگرگونى یافتند. سرچشمه هاى فکرى انقلاب را در نظرات فلسفى اى باید جست که طبقات متوسط از سده هفدهم مطرح ساخته بودند. به یقین آراى فلسفى مطرح شده، جریان انقلاب کبیر را تسریع بخشید و پشتوانه اى نظرى و بس غنى را در کوله بار خود جاى داد. «دکارت» نشان داده بود که مى توان به یارى علم بر طبیعت چیره شد و فلاسفه سده هجدهم که وارث فلسفه او بودند، با هوشمندى بسیار اصول نظمى نوین را ترسیم و ارائه کردند. جنبش هاى فلسفى سده هجدهم که بر پایه ضدیت با کمال مطلوب و ریاضت کشانه و اقتدارطلبانه کلیسا و حکومت در سده هفدهم استوار بود، بر ذهنیت فرانسویان تاثیرى ژرف گذارد. این جنبش ابتدا به بیدارى اذهان کمر بست و سپس شیوه تفکر انتقادى را گسترش داد و نظرات نوینى را فراهم آورد.
جنبش روشن گرى در تمامى زمینه هاى فعالیت بشرى از علم گرفته تا ایمان یا در حیطه اخلاق تا سازمان سیاسى و اجتماعى، اصل «خرد» را جانشین اقتدار و سنت کرد. پس از سال ۱۷۴۸ بزرگ ترین آثار قرن به سرعت و پى در پى انتشار یافتند. «روح القوانین منتسکیو» در ۱۷۴۸، «امیل و قرارداد اجتماعى» در ۱۷۶۲،گفتارهایى درباره منشاء عدم مساوات انسان ها در ۱۷۵۵ از «روسو»، «تاریخ طبیعى بوفن» در ۱۷۴۹، رساله اى درباره حواس «کندیاک» در ۱۷۵۴، «قانون طبیعت مورلى» در ۱۷۵۵، مقاله اى درباره آداب و رسوم و روح ملل «ولتر» در سال ۱۷۵۶ و از همه مهم تر سال ۱۷۵۱ شاهد انتشار نخستین جلد «دایره المعارف» به ابتکار «دیدرو» بود.
«ولتر»، «روسو»، «دیدرو» و اصحاب دایره المعارف و اقتصاددانان همگى دست به دست هم دادند و با وجود اختلاف عقیده هایى که داشتند، رشد اندیشه هاى فلسفى را تشویق کردند. در نیمه اول سده هجدهم دو جریان بزرگ فکرى از حمایت وسیعى برخوردار شده بود؛ یکى جریان فکرى اى که از فئودالیسم[۳۱] الهام مى گرفت و پاره اى از آن در «روح القوانین منتسکیو» انعکاس یافته بود و استدلال هاى لازم را براى پارلمان هاى محلى و مراتب ممتازه جامعه علیه استبداد فراهم مى آورد و دیگرى جریان فلسفى اى بود که گرچه به روحانیت و گاه مذهب مى تازید اما از نظر سیاسى محافظه کار بود. در نیمه دوم سده هجدهم در حالى که دو گرایش مذکور به حیات خود ادامه مى دادند، نظراتى نوین که بیش تر دموکراتیک و مساوات طلبانه بود مطرح شد. فیلسوفان مسائل سیاسى را رها کرده و به مسئله اجتماعى حکومت روى آورده بودند. فیزیوکرات ها[۳۲] گرچه محافظه کار بودند اما با مطرح کردن مسائل اقتصادى به این جنبش جدید فکرى کمک کردند. اگر چه ولتر رهبر جنبش فلسفى پس از ۱۷۶۰ خواستار آن بود که اصلاحاتى در چارچوب سلطنت مطلقه صورت گیرد و حکومت به دست توان گران طبقه متوسط اداره شود، اما روسو منعکس کننده کمال مطلوب سیاسى و اجتماعى خرده بورژوازى و صنعتگران بود.
«روسو» در نخستین گفتار خود تحت عنوان «نقش علوم و هنرها در تهذیب آداب و افکار» تمدن زمانه اش را به باد انتقاد مى گیرد و به دفاع از بى امتیازان برمى خیزد و عنوان مى کند که: اگر زندگى پرتجمل در شهرهاى ما صدنفر از بى چیزان را به نوایى مى رساند در عوض باعث مرگ صدهزار نفر در روستاها مى شود (سبیلا،۱۳۸۰: ۲۵۷).
و در دومین گفتار خود تحت عنوان «درباره مبانى و سرچشمه هاى عدم مساوات در میان انسان ها» حمله خود را متوجه مسئله مالکیت مى کند و در «قرارداد اجتماعى» نظریه حاکمیت مردم را مطرح مى کند حال آنکه منتسکیو قدرت را براى اشرافیت و ولتر براى قشر بالاى طبقه متوسط محفوظ نگاه مى دارد.
سیاست های ماموریتی
۴- بُعد بودجه و اعتبارات با مؤلفه های :
رشد اعتبارات
بهره وری بودجه
۵- بُعد سیاست ها و قوانین با مؤلفه های :
سیاست ها و راهبردها
قوانین و مقررات کشوری
ب) ابعاد خروجی شامل:
۶- بُعد خروجی ذی نفعان با مؤلفه های:
رضایت ذی نفعان داخلی(کلیدی):
تقویت اطمینان و رضایت مسئولین
تحقق ماموریت های ناجا
منزلت پلیس
توسعه پلیس
ایجاد محیط ارزشی، آرمانی و قانونمند
استانداردسازی رفتارپلیس
و مؤلفه های رضایت ذی نفعان خارجی (غیرکلیدی):
کیفی سازی خدمات پلیس جامعه محور
سرعت پاسخ گویی
نقش سازی
امنیت عمومی
مشارکت سازی
احساس امنیت
۷- بُعد پیامدها و تأثیرات اجتماعی با مؤلفه های:
سرآمدی داخلی در:
انضباط اجتماعی
اشراف اطلاعاتی
توان بازدارندگی(توان پیشگیری)
توان دفاعی بحران (توان مقابله ای و کشف جرائم)
توان دستگیری و تحقیق
و سرآمدی خارجی در:
توان الگوبخشی (الگویی مناسب برای سایر پلیس های منطقه)
هم افزایی در پیشگیری و کشف جرم
کاهش جرائم و تصادفات
۱-۲-۵-پاسخ سوالات تحقیق:
۱-۱-۲-۵- پاسخ سوال های فرعی:
ابعاد و مولفه های الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد یگان های ناجا کدامند؟
ارتباطات و تعاملات این ابعاد و مولفه ها چگونه است؟
پاسخ: با توجه به جداول سطح بندی مربوط به ابعاد ورودی موثر برارزیابی عملکرد یگان های ناجا، سطح هر یک از ابعاد ورودی موثر بر ارزیابی عملکرد یگان های ناجا به صورت زیر است:
سطح یک: ظرفیت و توان، فرآیندهای داخلی؛ سطح دو: توانمندسازی و یادگیری؛ سطح سه: بودجه و اعتبارات، سیاست ها و قوانین.
باتوجه به این سطح بندی می توان ابعاد ورودی موثر برارزیابی عملکرد یگان های ناجا را بصورت یک سلسله مراتب نشان داد. با بهره گرفتن از جدول خودتعاملی ساختاری مربوط به ابعاد ورودی موثر نیز می توان روابط میان عوامل در یک سطح و سطوح قبل و بعد را ترسیم نمود. نتیجه این کار در شکل زیر نشان داده شده است، و با توجه به جداول سطح بندی مربوط به ابعاد خروجی موثر بر ارزیابی عملکرد یگان های ناجا، سطح هر یک از ابعاد به صورت زیر است:
سطح یک: ذی نفعان داخلی، ذی نفعان خارجی؛ سطح دو: پیامد و تاثیر اجتماعی.
حال با توجه به این سطح بندی می توان ابعاد خروجی موثر بر ارزیابی عملکرد یگان های ناجا را بصورت یک سلسله مراتب نشان داد. با بهره گرفتن از جدول خودتعاملی ساختاری مربوطه نیز می توان روابط میان ابعاد در یک سطح و سطوح قبل و بعد را ترسیم نمود.
۲-۱-۲-۵- پاسخ سوال اصلی:
سوال: الگوی راهبردی ارزیابی عملکردیگانهای ناجا چگونه است؟
پاسخ: با مشخص شدن ابعاد و مولفه های توانمندساز و نتایج موثر بر ارزیابی عملکرد یگان های ناجا و روابط میان آنها می توان الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد در ناجا را طراحی نمود.
وجه خارجی
وجه داخلی
سرآمدی در تاثیرگذاری اجتماعی
۱
-
Number of unit in series
۱
-
Number of unit in parallel
No
-
RhoV2 problem
No
-
Vibration problem
در شکل زیر TEMA Sheet مربوط به مبدل E-101 آورده شده است.
شکل(۴-۱۷): TEMA Sheet مربوط به مبدل E-101
طرح کلی مبدل و استقرار لولهها در مبدل E-101 مطابق شکلهای زیر میباشند.
شکل (۴-۱۸): طرح کلی مبدل E-101
شکل(۴-۱۹): استقرار لولهها در مبدل E-101
۴-۱-۴- چیلر تأمین کنندهی آب سرد [۳۹]
دستگاهی که با بهره گرفتن از یک سیال خنککننده در سیکل تبرید، سیال دیگری را (عمدتاً آب) برای مصارف صنعتی یا تهویهی مطبوع خنک میکند چیلر نامیده میشود. چیلرها از جمله تجهیزات بسیار مهم در سرمایش هستند که به طور کلی میتوان آنها را به دو دسته چیلرهای تراکمی[۴۰] و چیلرهای جذبی[۴۱] تقسیم کرد. به طور کلی چیلرهای تراکمی از انرژی الکتریکی و چیلرهای جذبی از انرژی حرارتی به عنوان منبع اصلی برای ایجاد سرمایش استفاده میکنند. در زیر، هر یک از این دو نوع چیلر به اختصار توضیح داده شدهاند.
در این نوع از چیلرها، خنککنندهی کمپرسور انرژی خود را از الکتروموتور دریافت و گاز را متراکم میکند. گاز فشرده شده در کندانسور به کمک آب یا هوای محیط خنک شده و به مایع تبدیل میشود، این مایع تحت فشار پس از گذشتن از شیر انبساط یا لولهی موئین وارد خنککننده میگردد که در فشار کمتری قرار دارد و باعث تبخیر مایع میشود و مایع سردکننده، حرارت نهان تبخیر خود را از محیط خنککننده میگیرد و باعث سرد شدن موادی میشود که با خنککننده در تماس هستند. گاز ناشی از تبخیر، به کمپرسور منتقل شده و همین طور چرخه تکرار میشود. درشکل (۴-۲۰) اجزاء یک چیلر تراکمی نشان داده شده است.
شکل(۴-۲۰): شماتیک اجزای چیلر تراکمی[۴۲]
کمپرسور چیلرهای تراکمی بیشتر در دو نوع رفت و برگشتی[۴۲] و اسکرو[۴۳] میباشد. چیلرهای تراکمی نوع اسکرو، نسل جدید چیلرهای تراکمی به حساب میآیند و مزیت آنها در وجود کمپرسورهای مارپیچی است که باعث زیر بار رفتن چیلر به صورت تدریجی، با توجه به میزان برودت مورد نیاز میباشد.
راندمان بالاتر، کاهش جریان راهاندازی بسیار پایینتر (حدود نصف چیلرهای تراکمی با کمپرسور رفت و برگشتی) و داشتن قطعات متحرک کمتر، مزیتهای چیلرهای تراکمی با کمپرسور اسکرو نسبت به چیلرهای تراکمی با کمپرسور رفت و برگشتی میباشند.
در این نوع از چیلرها، به جای کمپرسور از جذبکننده و مولد حرارتی استفاده میگردد. یکی از پرکاربردترین سیستمهای جذبی، سیستم لیتیوم برماید است. در این سیستم، بخار آب در جذبکننده، توسط لیتیوم برماید غلیظ جذب شده و آب در مولد حرارتی بر اثر حرارت تبخیر میشود. این بخار آب، در کندانسور که فشار آن حدود ۱/۰ اتمسفر است، به آب مایع تبدیل شده و سپس در خنککننده که فشار آن حدود ۰۱/۰ اتمسفر است، دوباره به بخار تبدیل میگردد و آب، گرمای نهان تبخیر خود را از محیط خنککننده و یا کوئل آب میگیرد. بخار آب ایجاد شده در خنککننده به جذبکننده هدایت شده و جذب لیتیوم برماید غلیظ میشود و دوباره به مولد حرارتی میرود و این چرخه تکرار میشود. در شکل (۴-۲۱) اجزاء چیلر جذبی نشان داده شده است.
شکل(۴-۲۱): شماتیک اجزای چیلرجذبی[۴۲]
به دلیل مصرف بالای برق توسط چیلرهای تراکمی، امروزه چیلرهای جذبی از استقبال خوبی برخوردار شدهاند. در این نوع از چیلرها، به جای انرژی الکتریکی از انرژی حرارتی که از سوختن سوختهای فسیلی ایجاد میشود برای تولید سرما استفاده میگردد و دارای قطعات متحرک کمتری نسبت به انواع کمپرسوری هستند و میزان خرابی و هزینههای مربوط به تعمیرات آنها کمتر از نوع تراکمی است.
چیلرهای جذبی به دو گروه تک اثره و دو اثره طبقهبندی میشوند. چیلرهای تک اثره شامل چیلرهای تغذیه شونده با بخار، چیلرهای تغذیه شونده با آب داغ (دمای بالای
۱۰۰) و چیلرهای تغذیه شونده با آب گرم (دمای زیر ۱۰۰) میباشند که سیکل کاری آنها مشابه بوده و همگی دارای یک مولد حرارتی میباشند.
چیلرهای دو اثره به دو دستهی دو اثره با تغذیهی بخار و دو اثره با شعلهی مستقیم طبقهبندی میشوند. این چیلرها، نسل جدید چیلرهای جذبی تک اثره هستند. در چیلرهای جذبی دو اثره برخلاف چیلرهای جذبی تک اثره که یک مولد حرارتی وجود دارد دارای دو مولد حرارتی میباشد که یکی، مولد حرارتی دما بالا و دیگری مولد حرارتی دما پایین میباشد که این امر باعث کاهش بسیار چشمگیر مقدار مصرف سوخت شده و ضریب عملکرد دستگاه را تا دو برابر افزایش میدهد.
مهمترین شرط برای به کارگیری چیلر جذبی با تغذیه بخار، وجود تاسیسات تأمین کنندهی بخار با فشار حداقل یک اتمسفر میباشد. بنابراین به دلیل هزینهی زیاد تجهیزات تولید و انتقال بخار، استفاده از این نوع چیلر در پروژههایی که جهت مصارف دیگری نیاز به بخار حداقل یک اتمسفر دارند مانند پروژه های صنعتی و بیمارستانی توصیه میشود. در چیلرهای جذبی شعله مستقیم حرارت حاصل از احتراق سوخت بطور مستقیم باعث گرم شدن و تغلیظ محلول لیتیوم برماید شده و دیگر نیازی به ایجاد تأسیسات بخار یا آب داغ نمیباشد که این امر باعث کاهش زیادی در سرمایهگذاری اولیه میشود، همچنین بدلیل کم شدن تجهیزات، هزینهی تعمیرات و نگهداری کاهش خواهد یافت. از دیگر قابلیتهای چیلر شعلهمستقیم، تولید آب گرم میباشد ولی به دلیل استهلاک دستگاه و پایین بودن دمای آب گرم خروجی که حداکثر دمای آن ۶۰ میباشد، در بیشتر مواقع از این امکان استفاده نمیگردد.