در واقع دلبستگی یک پیوند عاطفی با فرد دیگری است در جهت دریافت حس امنیت که این حس امنیت در طول زندگی افراد باقی می ماند (هارمز ،۲۰۱۱).
روانشناسان بر این باورند که رابطه والد– فرزندی بیش از هر چیز دیگر مفهوم خود را تحت تاثیر قرار می دهد .(کلین )یکی از چهارچوبهای مهم ارزیابی مؤلفههای روابط والد فرزندی نظریه دلبستگی است نظریه دلبستگی که ریشه در کارهای بالبی[۴۸] (۱۹۶۹) دارد فرض می کند که تجارب ارتباطی اولیه به ویژه با مراقبان اولیه منجر به تشکیل مدلهای شناختی درونی از خود ودیگران در زمینه ارتباطی می شوند (رمضانی )در پژوهشهای متعددی اشاره شده است. به گفته دیکی[۴۹] و همکاران (۲۰۰۸) کودکان تصورشان از والدین را به دیدگاه خودشان وتصور از خودشان را که شبیه والدینشان است شبیه سازی می کنند به باور آن ها کیفیت رابطه والد – فرزند که در فرزندان درونی شده به عنوان یکی از مؤلفههای نظام مؤثر روانی است که تصور از خود را شکل می دهد وقتی بزرگسالان جوان والدین نشان را حامی قدرتمند و یا تنبیه کننده وسخت گیر تصور می کنند گویا تصور آن ها از خودشان نیز به همین گونه است. اسچیرو[۵۰] (۲۰۰۷نقل از صادقی و همکاران، ۱۳۸۸) اعتقاد دارد ابعاد خود به طور قوی از والدین اثر می گذارد وهر چه براین نیمرخ تاثیر گذار باشد بر حوزه های خود از قبیل خود واقعی ایده ال ونا مطلوب نیز تاثیر دارد. مطالعه صادقی و همکاران (۱۳۸۸ )نیز نشان می دهد بین تصور از خود و تصور والدین ارتباطی معنی دار وجود دارد وسهم پیشبینی کننده متغیر تصور از والدین در پیشبینی تصور از خود با واریانس ۳۴درصد است .
با توجه به پژوهشهای فوق به نظر می رسد نظام دلبستگی از جمله عوامل پیشبینی کننده تصور از خود باشد.به هر حال علی رغم بررسیهای فراوان ذکر شده راجع به رابطه دلبستگی و تصور از خود نقش عوامل واسطه ای دخیل در این رابطه اغلب مورد غفلت قرار گرفته است (شالچی ،۱۳۹۰).
در همین چهارچوب کرک و پاتریک و شیور(۲۰۱۳)در بیشینه تحقیق خود توضیح دادند افرادی که شکلهای دلبستگی آنان به صورت عاشق و مراقب بودٰ . مایلند تصور از خودشان و در نهایت تصورشان از خدا به صورت عاشق و مراقب باشد. بدین ترتیب ادراک دوران کودکی از والدین پیشبینی کنند. تصور از خود و تصور از خدا است (رضایی،۱۳۸۹) .
هال (۲۰۱۱ نقل از صادقی،۱۳۹۳) گزارش کردند که تحقیقات نشان داده است تصور از خدا بخشی از بازنمایی جهان درونی است و در طبیعت فرد ریشه دارد.
هال (۲۰۰۹،نقل از صادقی ۱۳۹۲) نیز اظهار داشت که تصور از خدا بخشی از طرح واره دینی افراد در مورد خدا است که به عنوان یک پایه شناختی برای تصور افراد از خدا به کار می رود.
پژوهش ها هم چنین نشان دادهاند که کیفیت تصویر ذهنی از خدا می تواند در چگونگی شکل گیری مفهوم خود و تصویر ذهنی از خود تآثیر بگذارد. (از جمله نبسون[۵۱] و اسپلیکا،۲۰۰۹ نقل از جوادی غباری،۲۰۱۰)اما در مطالعات مذکور صرفآ رابطه هم بستگی مرتبه صفر دو متغیر مذکور بررسی شده و از آنجایی که تصور از خدا ناشی از فرایند انطباق و دلبستگی به والد می باشد نقش تبینی فرایند انطباق مذهبی بر رشد تحولی تصور از خدا ناشی از مدلهای روانی از والد بر تصور از خود نادیده گرفته شده است.نکته حائز اهمیت منطق چگونگی رابطه بین دلبستگی به والد و تصور از خدا است.به عبارتی روابط دلبستگی و مدلهای روانی والد بر چگونگی تصورو ارتباط فرد با خود بسیار واضح و روشن است.
مطالعات کرک پاتریک (۲۰۰۸ نقل از صادقی و مظاهری ،۱۳۹۰ ) که بحث دلبستگی به حوزه دین وارد کرده بود دریچه دیگری بر این مسآله گشود .
کرک،پاتریک (۲۰۰۸ نقل از صادقی و همکاران ، ) (لری ،۲۰۰۷ و غباری،۱۳۸۸ ) معتقد است پناهگاه ایمنی که در شکل گیری دلبستگی نقش دارند دلبستگی نقش دارند پایه و اساس شکل گیری تصور از خدا نیز می باشد .
کرک و پاتریک (۱۹۹۲ نقل از خوانین زاده و همکاران،۱۳۸۴)اعتقاد دارد کودک بر پایه تجارب اولیه دلبستگی روان بندهای شناختی– هیجانی مربوط به روابط فردی را گسترش می دهد که این تحول بعدها می تواند با یک تصویر دلبستگی فوق طبیعی همراه باشد این یافته مؤید فرضیه انطباقی کرک پاتریک است مبنی بر اینکه دیدگاه افراد از خدا همسان با ارتباط والد است که در مطالعه حاضر بین دلبستگی ادراک شده به والد و تصور از خدا در جهت تبین فرایند انطباقی کرک و پاتریک بررسی میشود.اگرچه در این راستا مطالعات متعددی (دیکی[۵۲] و همکاران ،۲۰۰۷ نقل از صادقی و همکاران ،۱۳۸۸ ،فیض آبادی و خسروی ،۱۳۸۸ ،کرک پاتریک و همکاران ۲۰۰۸)در فرهنگهای مختلف انجام شده است و از مقیاسهای متفاوت (مقیاس دلبستگی بزرگسال،مقیاس غیرنرم شده تصور از خدا) استفاده شده است.
۲-۳- هویت
۲-۳-۱- واژه هویت
در فلسفه ،هویت به حقیقت جزئیه تعریف شده است یعنی هرگاه ماهیت باتشخیص لحاظ و معتبر شود.:هویت به معنی وجود خارجی است و مواد تشخیص وبالعرض است (معین،۱۳۸۹).
بهزادفر در کتاب هویت می نویسد: در لغتنامه دهخدا نیز در بیان و اصل کلمه هویت،لفظ(هو) آورده شده است.هویت گاه بر وجود خارجی و گاه بر ماهیت با تشخیص اطلاق میشود که عبارت است از حقیقت جزئیه (بهزادفر به نقل از دهخدا) جرجانی در کتاب التعریفات هویت را روی عقلانی از حیث امتیازی از دیگران می داند، منظور از امتیاز در اینجا تفاوت و تعداد داشتن است و به معنی برتر بودن نیست (صالحی، ۱۳۸۹).
واژه هویت[۵۳] ریشه در زبان لاتین [۵۴]دنتیتاس دارد واز دم [۵۵]یعنی مشابه و یکسان مشتق شده که دارای دو معانی اصلی است، اولین معنی آن بیانگر مفهوم تشابه مطلق است،معنای دوم آن به معنی تمایز است که با مرور زمان سازگاری و تداوم را فرض میگیرد. به این ترتیب هویت به مفهوم شباهت از دو زاویه مختلف قابل بررسی است و به طور همزمان میان افرادو اشیاء دو نسبت محتمل بر قرار می سازد.شباهت و تفاوت (محرمی ،۱۳۸۳).
۲-۳-۲- هویت در نگاه دیگران
مقوله هویت برای پاسخگویی به پرسش چیستی و کیستی در همه علوم قدمتی هم پای تمدن بشر دارد مولوی می سرآید :
روزها فکر من این است و همه شب سخنم ، که چرا غافل از احوال دل خویشتنم.
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود، به کجا می روم آخر تنهایی وطنم
ملا صدرا در کتاب اسفاراربعه به ریشه یابی معانی هویت می پردازد و وجود متفاوتی را برای آن قائل است.
هویت به معنای وجود واقعی شی ،هویت به معنای ماهیت ،هویت به معنای وجود وهویت به معنای مصداق (صالحی ،۱۳۸۸)