ب) المحارب هو کلّ من جرّد او جهّزه لأخافه النّاس و اراده الأفساد فی الأرض فی برکان او فی بحرٍ، فی مصرٍ او غیره، لیلاً او نهاراً ویستوی فیه الذّکر والأنثی. محارب کسی است که سلاح خود را برهنه کند و یا آن را برای ترساندن مردم و ایجاد فساد بر روی زمین، تجهیز وآماده سازد، در خشکی باشد یا در دریا، در شهر باشد یا در غیر آن، شب باشد یا روز و مرد و زن در آن مساوی هستند.
امّا در تعریف باغی، چنان که گذشت، عباراتی مانند « کلّ من خرج علی امامٍ عادلٍ» آمده است. همان طور که ملاحظه کردیم، در محارب، بحث از برهنه کردن سلاح و یا مجهّز شدن به آن ترساندن مردم و ایجاد رعب و وحشت، مطرح است وحال آنکه در تعریف باغی، بحث از خروج عدّه ای است بر امام عادل و عدم تسلیم در برابر احکام و اوامر او، پس، از نظر تعریف، تفاوت بین این دو دسته روشن است.
۲ ـ کیفر محارب چنان که در آیۀ ۳۳ سورۀ مائده آمده، چهار چیز است وحال آنکه کیفر باغی، تنها جنگیدن با اوست.
۳ ـ محارب ممکن است یک نفر یا چند نفر و بیشتر باشد، یعنی گاه به یک نفر نیز میتوانیم عنوان محارب بنهیم چنان که به یک دسته وگروهی نیز با اجتماع شرایط، محارب گفته شود، امّا باغیان دسته جمعی هستند.
۴ ـ قصد محارب و باغی با هم فرق دارد. مقصود محارب از به دست گرفتن سلاح، ترساندن مردم به قصد جان، مال، ناموس مردم و .. میباشد و حال آنکه هدف اصلی باغی، براندازی حکومت اسلامی و قیام بر ضدّ شخص حاکم و امام است.
۵ ـ توبۀ محارب قبل از دستگیری قبول می شود و موجب سقوط حد از اوست ( البتّه حق الناس به عهدۀ او باقی می ماند و باید آن را بپردازد ) ولی بعد از دستگیری، توبه اش قبول نمی شود امّا توبۀ باغی در صورت نداشتن تشکیلات و تحزّب بعد از اسارت نیز قبول است[۸۳].
به نظر میرسد که علّت مطرح نشدن بحث باغی در قوانین جزایی (به خصوص تا قبل از تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲)، موارد زیر باشد :
الف) فقهای شیعه از شیخ صدوق ( متوفی ۳۲۹ ه ) تا مرحوم صاحب جواهر ( متوفی ۱۲۶۶ ) مبحث باغی را در کتاب جهاد مطرح کردهاند. و میدانیم که جهاد یعنی جنگ و قتال با عدّه ای که به صورت مسلحانه در برابر سپاه اسلام قرار گرفته باشند و حال آنکه بحث محارب را در کتاب حدود طرح کردهاند .بدیهی است، قوانین جزایی باید به مسائلی بپردازد که جنبۀ قضایی داشته باشد، در حالی که، مسائل مربوط به جهاد از جملۀ سیاست خارجی و داخلی اسلام به شمار می رود.
ب) شاید به این خاطر بوده که قانونگذاران ما، وقتی به تحقیق پیرامون باغی پرداختند، به این نتیجه رسیدند که بین فقهای شیعه در تعریف باغی اختلاف وجود دارد. این اختلاف اساسی پیرامون کلمۀ امام است که مراد از کلمۀ امام کیست، آیا منظور امام معصوم (علیه السّلام) است یا امام عادل، چنان که قبلاً گفته شد، بعضی مانند شهید اول وشهید ثانی و مرحوم صاحب جواهر آورده اند که مراد، امام معصوم (علیه السّلام ) است. این تردید باعث شد که تا آن ها احکام باغی را در قوانین جزایی مطرح نکنند، زیرا اگر مراد از امام ، امام معصوم (علیه السّلام) باشد. دیگر در زمان غیبت کبری، باغی نخواهیم داشت.
ج) ممکن است به این علیت باشد که منابع اصلی نویسندگان قوانین جزایی کتب فقهی شیعه بوده است و آنان نیز قهراً سراغ کتاب حدود رفته اند و در قبل گفته شد که بحث باغی در بخش حدود نیامده است و لذا آن ها نیز متعرض این بحث نشده اند.
وجوه افتراق بغی و محاربه:
۱- محارب فردی است که به قصد بر هم زدن امنیت عمومی و ایجاد رعب و وحشت عمومی دست به اسلحه میبرد اما باغی فردی است که علیه امام زمان خروج کرده ولو آنکه قصد ارعاب و اخافه را برای مردم نداشته باشد.
۲ – برای تحقق جرم بغی به کار بردن وسیله اعم از اسلحه غیر از آن ضروری نیست لیکن برای تحقق جرم محاربه استفاده از اسلحه ضروری است.
۳ – مجازات بزه محاربه دارای تفاوتهای زیادی با مجازات جرم بغی باشد. مجازات محاربه همان انواع چهار گانه میباشد که در ماده ۲۸۰ ق. م. ا ذکر شده است اما برای عمل باغی حد شرعی خاص تعیین نگردیده است و تنها در جهت مبارزه با باغیان دستور قتال و جهاد داده شده است و به همین دلیل فقهاء آن را در بحث جهاد مطرح کردهاند.
۴ – تحقق بزه بغی به صورت فردی امکانپذیر نبوده و به همین دلیل حرکت باغیان به صورت گروهی صورت میگیرد لیکن بزه محاربه به صورت فردی و گروهی امکانپذیر میباشد.
۵ – توبه مرتکب جرم محاربه پس از دستگیری به عنوان عذر قانونی پذیرفته نمیشود ولی توبه باغی پذیرفته میشود مگر این که دارای تشکیلاتی باشند و منهدم نشده باشد.
۶ – برای تحقق جرم محاربه تفاوتی بین مسلمانان و غیرمسلمانان نمیباشد ولی در جرم بغی، باغی خود مسلمان است لیکن امام معصوم را به خاطر شبهه ایی که از او دارد قبول نمیکند. از آنچه که درباره مفاهیم محاربه و بغی بیان شد معلوم میشود که مهمترین تفاوت عمل مجرمانه فرد محارب فرد محارب نسبت به باغی به اختلاف آن ها در هدف برمیگردد، ارتکاب بزه محاربه قصد اقدام علیه امنیت و آسایش مردم و ایجاد رعب و وحشت عمومی انجام میپذیرد اما بغی به جهت خروج علیه امام معصوم انجام میشود، هرچند مرتکب قصد ارعاب و اخافه مردم را نداشته باشد برخی از مواد مربوط به جرم محاربه در کتاب حدود از قانون مجازات اسلامی نشانگر این است که قانونگذار در برخی از مواد قانونی به داخل نمودن عناوین مجرمانه بغی و محاربه در یکدیگر اقدام نموده است، با توجه به بیانی که درباره ارکان اصلی تشکیل دهنده جرم محاربه مطرح شده به خوبی معلوم میشود که قانونگذار در ماده ۲۸۰ ق. م. ا یکی از مصادیق جرم بغی را در قالب جرم محاربه مطرح کردهاست و حکم محاربه را تنها محدود به کسانی که در قیام مسلحانه شرکت نمودهاند، ندانسته، بلکه تمامی اعضا و هواداران آن ها را نیز مشمول عنوان محاربه دانسته است هر چند که در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند و علاوه بر آن قانونگذار در عناوین مجرمانه طرح براندازی حکومت و نامزدی پست در حکومت کودتا را نیز همین سیاست کیفری را اعمال نموده است. این اختلاط مفاهیم سبب شده تا دایره و قومی عنوان مجرمانه محاربه از محدوده فقهی آن تا حوزه های مختلف گسترش یابد.
لازم به یادآوری است که رابطۀ میان باغی ومحارب، عام وخاص من وجه است یعنی در بعضی موارد میتوانیم هر دو عنوان را یکجا به کار ببریم وبگوئیم گروه مورد نظر ، هم محارب وهم باغی هستند.
۳-۴-۲-۱-۳- تفاوت محاربه با بغی و جرم سیاسی
مسأله مهمی که در بحث محاربه قابل طرح است، شناخت مرز محاربه و بغی و تفاوت این دوعنوان جرم است. چون این دو جرم، تشابهات و قرابتهایی با هم دارند و دارای مرز مشترک و آثار مشترک میباشند؛ چه آن که در بغی و جرم سیاسی نیز مانند محاربه، گاهی آشوب و تشنج در جامعه به وقوع میپیوندد و موجب اخلال در نظم اجتماعی میشود. بدین جهت در برخی از موارد این دو موضوع به یکدیگر مخلوط و مشتبه میشوند و در مورد بغی و جرم سیاسی، حکم محاربه صادر و اجرا میگردد. در صورتی که این دو موضوع کاملاً متفاوت و از هم جدا هستند هم حکماً و هم موضوعاً تفاوت ماهوی با هم دارند.