وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۳-۴-۲-۱-۳- تفاوت محاربه با بغی و جرم سیاسی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

ب) المحارب هو کلّ من جرّد او جهّزه لأخافه النّاس ‌و اراده‌ الأفساد فی الأرض فی برکان او فی بحرٍ، فی مصرٍ او غیره، لیلاً او نهاراً ویستوی فیه الذّکر والأنثی. محارب کسی است که سلاح خود را برهنه کند و یا آن را برای ترساندن مردم و ایجاد فساد بر روی زمین، تجهیز وآماده سازد، در خشکی باشد یا در دریا، در شهر باشد یا در غیر آن، شب باشد یا روز و مرد و زن در آن مساوی هستند.

امّا در تعریف باغی، چنان که گذشت، عباراتی مانند « کلّ من خرج علی امامٍ عادلٍ» آمده است. همان‌ طور که ملاحظه کردیم، در محارب، بحث از برهنه کردن سلاح و یا مجهّز شدن به آن ترساندن مردم و ایجاد رعب و وحشت، مطرح است وحال آنکه در تعریف باغی، بحث از خروج عدّه ای است بر امام عادل و عدم تسلیم در برابر احکام و اوامر او، پس، از نظر تعریف، تفاوت بین این دو دسته روشن است.

۲ ـ کیفر محارب چنان که در آیۀ ۳۳ سورۀ مائده آمده، چهار چیز است وحال آنکه کیفر باغی، تنها جنگیدن با اوست.

۳ ـ محارب ممکن است یک نفر یا چند نفر و بیشتر باشد، یعنی گاه به یک نفر نیز می‌توانیم عنوان محارب بنهیم چنان که به یک دسته وگروهی نیز با اجتماع شرایط، محارب گفته شود، امّا باغیان دسته جمعی هستند.

۴ ـ قصد محارب و باغی با هم فرق دارد. مقصود محارب از به دست گرفتن سلاح، ترساندن مردم به قصد جان، مال، ناموس مردم و .. می‌باشد و حال آنکه هدف اصلی باغی، براندازی حکومت اسلامی و قیام بر ضدّ شخص حاکم و امام است.

۵ ـ توبۀ محارب قبل از دستگیری قبول می شود و موجب سقوط حد از اوست ( البتّه حق الناس به عهدۀ او باقی می ماند و باید آن را بپردازد ) ولی بعد از دستگیری، توبه اش قبول نمی شود امّا توبۀ باغی در صورت نداشتن تشکیلات و تحزّب بعد از اسارت نیز قبول است[۸۳].

به نظر می‌رسد که علّت مطرح نشدن بحث باغی در قوانین جزایی (به خصوص تا قبل از تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲)، موارد زیر باشد :

الف) فقهای شیعه از شیخ صدوق ( متوفی ۳۲۹ ه‍ ) تا مرحوم صاحب جواهر ( متوفی ۱۲۶۶ ) مبحث باغی را در کتاب جهاد مطرح کرده‌اند. و می‌دانیم که جهاد یعنی جنگ و قتال با عدّه ای که به صورت مسلحانه در برابر سپاه اسلام قرار گرفته باشند و حال آنکه بحث محارب را در کتاب حدود طرح کرده‌اند .بدیهی است، قوانین جزایی باید به مسائلی بپردازد که جنبۀ قضایی داشته باشد، در حالی که، مسائل مربوط به جهاد از جملۀ سیاست خارجی ‌و داخلی اسلام به شمار می رود.

ب) شاید ‌به این خاطر بوده که قانونگذاران ما، وقتی به تحقیق پیرامون باغی پرداختند، ‌به این نتیجه رسیدند که بین فقهای شیعه در تعریف باغی اختلاف وجود دارد. این اختلاف اساسی پیرامون کلمۀ امام است که مراد از کلمۀ امام کیست، آیا منظور امام معصوم (علیه السّلام) است یا امام عادل، چنان که قبلاً گفته شد، بعضی مانند شهید اول وشهید ثانی و مرحوم صاحب جواهر آورده اند که مراد، امام معصوم (علیه السّلام ) است. این تردید باعث شد که تا آن ها احکام باغی را در قوانین جزایی مطرح نکنند، زیرا اگر مراد از امام ، امام معصوم (علیه السّلام) باشد. دیگر در زمان غیبت کبری، باغی نخواهیم داشت.

ج) ممکن است ‌به این علیت باشد که منابع اصلی نویسندگان قوانین جزایی کتب فقهی شیعه بوده است و آنان نیز قهراً سراغ کتاب حدود رفته اند و در قبل گفته شد که بحث باغی در بخش حدود نیامده است و لذا آن ها نیز ‌متعرض این بحث نشده اند.

وجوه افتراق بغی و محاربه:

۱- محارب فردی است که به قصد بر هم زدن امنیت عمومی و ایجاد رعب و وحشت عمومی دست به اسلحه می‌برد اما باغی فردی است که علیه امام زمان خروج کرده ولو آنکه قصد ارعاب و اخافه را برای مردم نداشته باشد.

۲ – برای تحقق جرم بغی به کار بردن وسیله اعم از اسلحه غیر از آن ضروری نیست لیکن برای تحقق جرم محاربه استفاده از اسلحه ضروری است.

۳ – مجازات بزه محاربه دارای تفاوت‌های زیادی با مجازات جرم بغی باشد. مجازات محاربه همان انواع چهار گانه می‌باشد که در ماده ۲۸۰ ق. م. ا ذکر شده است اما برای عمل باغی حد شرعی خاص تعیین نگردیده است و تنها در جهت مبارزه با باغیان دستور قتال و جهاد داده شده است و به همین دلیل فقهاء آن را در بحث جهاد مطرح کرده‌اند.

۴ – تحقق بزه بغی به صورت فردی امکان‌پذیر نبوده و به همین دلیل حرکت باغیان به صورت گروهی صورت می‌گیرد لیکن بزه محاربه به صورت فردی و گروهی امکان‌پذیر می‌باشد.

۵ – توبه مرتکب جرم محاربه پس از دستگیری به عنوان عذر قانونی پذیرفته نمی‌شود ولی توبه باغی پذیرفته می‌شود مگر این که دارای تشکیلاتی باشند و منهدم نشده باشد.

۶ – برای تحقق جرم محاربه تفاوتی بین مسلمانان و غیرمسلمانان نمی‌باشد ولی در جرم بغی، باغی خود مسلمان است لیکن امام معصوم را به خاطر شبهه ایی که از او دارد قبول نمی‌کند. از آنچه که درباره مفاهیم محاربه و بغی بیان شد معلوم می‌شود که مهمترین تفاوت عمل مجرمانه فرد محارب فرد محارب نسبت به باغی به اختلاف آن‌ ها در هدف برمی‌گردد، ارتکاب بزه محاربه قصد اقدام علیه امنیت و آسایش مردم و ایجاد رعب و وحشت عمومی انجام می‌پذیرد اما بغی به جهت خروج علیه امام معصوم انجام می‌شود، هرچند مرتکب قصد ارعاب و اخافه مردم را نداشته باشد برخی از مواد مربوط به جرم محاربه در کتاب حدود از قانون مجازات اسلامی نشانگر این است که قانون‌گذار در برخی از مواد قانونی به داخل نمودن عناوین مجرمانه بغی و محاربه در یکدیگر اقدام نموده است، با توجه به بیانی که درباره ارکان اصلی تشکیل دهنده جرم محاربه مطرح شده به خوبی معلوم می‌شود که قانون‌گذار در ماده ۲۸۰ ق. م. ا یکی از مصادیق جرم بغی را در قالب جرم محاربه مطرح ‌کرده‌است و حکم محاربه را تنها محدود به کسانی که در قیام مسلحانه شرکت نموده‌اند، ندانسته، بلکه تمامی اعضا و هواداران آن‌ ها را نیز مشمول عنوان محاربه دانسته است هر چند که در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند و علاوه بر آن قانون‌گذار در عناوین مجرمانه طرح براندازی حکومت و نامزدی پست در حکومت کودتا را نیز همین سیاست کیفری را اعمال نموده است. این اختلاط مفاهیم سبب شده تا دایره و قومی عنوان مجرمانه محاربه از محدوده فقهی آن تا حوزه های مختلف گسترش یابد.

لازم به یادآوری است که رابطۀ میان باغی ومحارب، عام وخاص من وجه است یعنی در بعضی موارد می‌توانیم هر دو عنوان را یکجا به کار ببریم وبگوئیم گروه مورد نظر ، هم محارب وهم باغی هستند.

۳-۴-۲-۱-۳- تفاوت محاربه با بغی و جرم سیاسی

مسأله مهمی که در بحث محاربه قابل طرح است، شناخت مرز محاربه و بغی و تفاوت این دوعنوان جرم است. چون این دو جرم، تشابهات و قرابت‌هایی با هم دارند و دارای مرز مشترک و آثار مشترک می‌باشند؛ چه آن‌ که در بغی و جرم سیاسی نیز مانند محاربه، گاهی آشوب و تشنج در جامعه به وقوع می‌پیوندد و موجب اخلال در نظم اجتماعی می‌شود. بدین جهت در برخی از موارد این دو موضوع به یکدیگر مخلوط و مشتبه می‌شوند و ‌در مورد بغی و جرم سیاسی، حکم محاربه صادر و اجرا می‌گردد. در صورتی که این دو موضوع کاملاً متفاوت و از هم جدا هستند هم حکماً و هم موضوعاً تفاوت ماهوی با هم دارند.

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – مکانیسم صدمات مغزی در طول سکته مغزی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

  • حمله ایسکمیک گذرا

سکته ایسکمیک گذرا[۲۱]: در اثر اختلال موقتی در جریان خون مغز به وجود می‌آید. علائم این نوع سکته در زمان کوتاه برطرف می‌گردد و معمولا بیشتر از ۲۴ ساعت طول نمی کشد ولی نیازمند درمان پزشکی است چراکه هشدار بزرگی برای سکته کامل می‌باشد [۲۵].

  • سکته مغزی

سکته مغزی شایع‌ترین اختلال مغزی و سومین علت مرگ بعد از بیماری‌های قلبی -عروقی و سرطان است. این بیماری، حادثه ای مغزی – عروقی[۲۲] است که به طور ناگهانی ایجاد شده و مربوط به عملکرد ناحیه ای (یا کلی) مغز می‌باشد و بیش از ۲۴ ساعت تداوم می‌یابد، هیچ علت واضحی جز منشأ عروقی ندارد [۲۶].

(۳-۲) علت شناسی و شیوع

در مغز انسان در حدود صد میلیارد نورون وجود دارد، اگرچه مغز انسان فقط ۲% از جرم کل بدن است ولی ۲۰% از اکسیژن بدن به مغز می‌رسد. جریان خون وارد شده به مغز ۱۵% از کل برونده مغز است، [۲۷, ۲۸]به همین دلیل ارگانی بسیار حساس به کاهش جریان خون و اکسیژن محسوب می شود، قطع کامل جریان خون در یک منطقه از مغز ظرف ۴ تا ۱۰ دقیقه سبب مرگ بافتی خواهد شد [۲۹, ۳۰]. افت جریان خون به کمتر از ۱۶ تا ۱۸ میلی لیتر در دقیقه به ازاء هر ۱۰۰ گرم بافت مغز نیز می‌تواند ظرف یک ساعت منجر به مرگ سلولی شود. چراکه به دلیل ایسکمی یا نرسیدن خون کافی دچار فقر اکسیژن و گلوکز شده و متابولیت های سمی مانند اسید لاکتیک و دی اکسید کربن در آن تولید می‌گردد [۲۴]. سالیانه در ایالات متحده امریکا تقریبا ۷۵۰۰۰۰ مورد سکته مغزی دیده می شود. با اینکه اختلال معمولاً در سنین بالا شایع تر است ولی بروز آن در سنین پایین تر نیز روبه فزونی است بگونه ای که بر اساس اطلاعاتی منتشره از سازمان NHANES در ۱۹۹۱، حدود ۷/۳ میلیون نفر دچار سکته مغزی در ایالات متحده امریکا از ۲۵ سال به بالا بوده اند [۳۱]. به طوری که تقریبا ۲۰% از افرادی که دچار سکته مغزی می‌گردند در طول ۳۰ روز می میرند [۵]. داروهایی که لخته خون را از بین می‌برند می‌توانند از آسیب مغز جلوگیری کنند، اما برای جلوگیری از، از کار افتادگی بافت مغز و کمک به بهبودی، این داروها باید در عرض سه ساعت اول شروع علائم مصرف شوند. اما مطالعات نشان می‌دهد که ۴۰% تا۷۰% از کسانی که سکته مغزی را تجربه می‌کنند در سه ساعت اول به بیمارستان نمی رسند و زمانی که پتانسیل درمان با داروهای حل کننده لخته خون وجود دارد را از دست می‌دهند.

نتیجه سکته مغزی، مرگ یا معلولیت جدی است که در صورت ایجاد معلولیت، می‌تواند به ناتوانیهای طولانی مدت و شدید منجر شود. هنگامی که منطقه ای از بافت مغز از بین برود، قسمت هایی از بدن که تحت کنترل آن منطقه است، عملکرد خود را از دست می‌دهند. به همین علت سکته مغزی یکی از طولانی ترین معلولیت ها را در پی خواهد داشت [۵].این بیماری جزء شایعترین علل ناتوانی جسمی است و در بازماندگان آن، اختلالات عملکردی زیادی باقی می ماند. این بیماری روند زندگی و مشارکت اجتماعی را شدیداًً تحت تاثیر قرارمیدهد [۲۶].

(۴-۲) علل سکته مغزی

جریان خون مغز در اثر دو مکانیزم دچار اختلال می شود: شایعترین نوع آن کاهش خونرسانی است که به سکته ایسکمیک موسوم است و در موارد کمتری نیز پارگی عروق و خونریزی در داخل بافت مغز یا سکته هموراژیک علت بیماریست.

(۱-۴-۲) سکته ایسکمیک، ناشی از انسداد جریان خون مغز است وبعلت تشکیل لخته خون ایجاد می‌گردد. تجمع پلاک در دیواره عروق ( آرترواسکلروز و یا سخت شدن ‌شریان‌ها)، آمبولیک و یا انسداد ترومبوتیک عروق مغزی از عوامل ایجاد کننده آن است که عامل اساسی برای بسیاری از سکته های مغزی است.

آرترواسکلروز: فرآیندی است که در آن، رسوب چربی یا پلاک در داخل رگ های خونی بدن بویژه در کاروتید گردن، عروق کرونری قلب و شریان های پا ساخته می شود. این پلاک های آرترواسکلروتیک باعث انسداد جریان خون و یا بخاطر جدا شدن پلاک ها (آمبولی) و حرکت به مغز، باعث انسداد عروق خونی شده و منجر به سکته مغزی می‌گردد.

(۲-۴-۲) در سکته هموراژیک، به دلیل آسیب عروق یا در اثر ضربه در مغز (خونریزی درون بافت مغز) و یا در اطراف مغزکه می‌تواند در داخل پارانشیمال، اپیدورال، فضاهای ساب دورال یا ساب آراکنوئید رخ دهد. خونریزی مغزی ممکن است به علت عدم کنترل فشار خون بالا و در برخی موارد می‌تواند در اثر مشکلات ساختاری در داخل رگ های خونی (به عنوان مثال: آنوریسم یا ناهنجاری های عروقی) ایجاد شود. استفاده از کوکائین و آمفتامین که باعث افزایش سریع فشار خون می‌گردد، نیز از عوامل ایجاد خطر است [۲۵].

خونریزی داخل می‌تواند به تشکیل لخته خون[۲۳] در مخ، مخچه و یا ساقه مغز منجر شود، که به نوبه خود ممکن است جریان خون به مناطق اطراف مغزی را محدود کند و به تشدید اثرات سکته مغزی بیانجامد. خونریزی اپیدورال، ساب دورال وآراکنوئید اغلب حاصل ضربه مغزی یا پارگی آنوریسم شریانی است که در نتیجه آن علاوه بر آسیب مغز بر اثر خونریزی هموراژیک، به دلیل افزایش فشار داخل جمجمه آسیب بیشتری وارد خواهد کرد.

مکانیسم صدمات مغزی در طول سکته مغزی

هنگامی که نورون ها از تغذیه محروم می‌گردند به سرعت توانایی پتانسیل غشاء را از دست داده قطبی می‌شوند و پتانسیل عمل بالا می رود. شلیک آن ها باعث آزاد شدن واسطه های عصبی مخصوصا گلوتامات می‌گردد که به نوبه خود باعث دپلاریزاسیون سلول های عصبی مجاور می‌گردند. این چرخه معیوب بر رهایی واسطه های عصبی اثر گذاشته باعث فعالسازی بیشتر آن ها می‌گردند که در طولانی مدت باعث افزایش شیب یونی گشته، هجوم عظیم کلسیم ++۲ باعث تورم، فعال شدن پروتئاز و لیپاز سلولی، آسیب های میتوکندری، تولید رادیکال های آزاد و در نهایت مرگ گسترده عصبی می‌گردد. فقط چند دقیقه ایسکمی باعث آسیب دائمی مغز می‌گردد. اساس مکانیسم بیوشیمیایی مسئول این فرایند آسیب و مرگ نورونی به طور کلی نکروز یا آپوپتوز نامیده می شود [۲۴, ۳۲].

(۵-۲) علائم سکته مغزی

    • سکته مغزی در اغلب موارد با یکی از علائم ناگهانی زیر تظاهر می‌یابد:
      ضعف یا فلج یک طرفه بدن ( و یا احساس بی حسی) یک طرفه که می‌تواند تنها در اندام فوقانی ، تحتانی ، صورت و یا هر سه با هم بروز کند.
      کاهش و یا اختلال شدید حسی یک طرفه

    • اختلال ناگهانی در تکلم به صورت قطع کامل تکلم و یا تغییر قابل توجه در نحوه بیان کلمات
      بروز سردرد ناگهانی و شدید

    • اختلال در درک کلمات یا جملات ( همراه یا بدون اختلال در حرف زدن )

    • سردرد بسیار شدید و ناگهانی بویژه در بیماری که سابقه سردردهای شدید نداشته که می‌تواند نشانه ای از خونریزی داخل بافت مغز باشد

    • سرگیجه شدید و ناگهانی با یا بدون حالت تهوع

    • اختلال در راه رفتن به صورت ضعف یا فلج یک‌طرفه و یا عدم تعادل در راه رفتن ویا زمین خوردن بی دلیل

  • گیجی و سردرگمی[۲۴] [۲۵]

(۶-۲) پیامدهای سکته مغزی

به طور کلی پیامدهای بیماری سکته مغزی را می توان به دو گروه تقسیم بندی نمود:

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | شناخت عواطف/ احساسات شخصی (خودآگاهی) – پایان نامه های کارشناسی ارشد

به گون‎‌های در سال ۱۹۶۰ کتابی معتبر درباره آزمون‌‎‌های هوشی، هوش اجتماعی را مفهومی بیهوده اعلام کرد. تا این که در سال ۱۹۸۳ گاردنر از نظریات او استفاده کرده و به انتشار مطالبی درباره هوش چندگانه پرداخت. وی بیان داشت که هوش درون فردی و هوش بین فردی نیز به اندازه بهره‎ی هوشی افراد که با تست‌‎‌های خاصی اندازه‌ گرفته می‌شود، اهمیت دارند (کرنیس[۱۸]، ۲۰۰۰).

جدول ۲-۱: سیر تکاملی هوش عاطفی

ردیف
سال
سیر تکاملی

۱

۱۹۲۰

مفهوم‌ هوش اجتماعی توسط ثورن دایک

۲

۱۹۲۷

طبقه‌بندی انواع هوش توسط ثورن دایک

۳

۱۹۴۰

توجه دیوید و چلسر به عوامل ‌غیر عقلانی

۴

۱۹۵۰

مطالعات رهبری او‎‌هایو (وظیفه‌ مداری‌ و رابطه‌مداری)

۵

۱۹۵۸

دیوید دچسلر نظریه خود را توسعه دادند

۶

۱۹۶۰

تصور می‌شد که هوش اجتماعی‌ مفهومی بیهوده است.

۷

۱۹۸۳

انتشار ‌مطالبی درباره هوش چند جانبه توسط گاردنر

۸

۱۹۸۵

به کارگیری کلی هوش عاطفی ‌توسط یک دانشجو

۹

۱۹۹۰

تعریف علمی هوش عاطفی ‌توسط سالووی ویر

۱۰

۱۹۹۵

انتشار کتاب گلمن

۲-۲-۲ )تعریف هوش عاطفی

اکثر انسان‌‎‌ها، بیشترین وقت از زندگانی خود را در محیط کاری و در تعامل با دیگران سپری می‌کنند. به منظور تعاملات مؤثر با دیگران و لذت بردن از زندگی در میان آن‎‌ها، نیاز به مهارت‌‎‌های ارتباطی، انسانی و اجتماعی می‌باشد، که علاوه بر این موارد اخیراًً هوش عاطفی نیز مورد توجه اکثر دانشمندان قرار گرفته است. در عین حال هنوز هم اغلب مردم هنگام شنیدن این موضوع می‌پرسند، «هوش عاطفی چیست؟»

گلمن در پاسخ ‌به این سؤال می‌گوید: هوش عاطفی، استفاده‎ی هوشمندانه از عواطف می‌باشد. بدین ترتیب که شما به صورت آگا‎‌هانه از عواطف خود استفاده می‌کنید و رفتار و تفکرات خود رادر جهت اهداف خود هدایت می‌کنید تا به نتایج جالب توجهی دست یابید.

اصطلاح هوش عاطفی، همانند چتری است که مجموع‎‌های از مهارت‌‎‌ها و خصایص فردی را در زیر خود جمع ‌کرده‌است. معمولاً این ویژگی‌‎‌ها را مهارت‌‎‌های نامحسوس[۱۹] یا مهارت‌‎‌های درون فردی و بین فردی نام‌گذاری می‌کنند. این مهارت‌‎‌ها به گون‎‌های هستند که با حوزه‌‎‌های سنتی مهارت و تخصص از قبیل دانش مشخص، هوش عمومی، و مهارت‌‎‌های فنی و حرف‎‌های ارتباط چندانی ندارند و از آن‌‎‌ها جدا می‌باشند. اغلب دانشمندان هوش عاطفی عقیده دارند که به منظور تعادل در رفتار، برخورداری از عملکرد بهتر در جامعه، و یا در یک سازمان یا حتی در درون خانواده و زندگی زناشوئی، باید انسان‌‎‌ها دارای بهره‎ی هوشی و بهره‎ی عاطفی[۲۰] بوده و استفاده‎ی مناسبی از هر دو این‌‎‌ها ببرند. هوش عاطفی شامل آگاهی داشتن نسبت به عواطف و چگونگی ارتباط و تعامل این عواطف با بهره‌ هوشی می‌باشد، یعنی فردی که می‌خواهد در زندگی خود موفق بوده و جزء بهترین افراد باشد، بایداز عواطف و احساسات خود و دیگران آگاه بوده و از عواطف استفاده‎ی منطقی ببرد. (کرستاد[۲۱]، ۱۹۹۹).

گلمن با مطرح ساختن پژوهش‌‎‌های خارق‌العاد‎‌های که در زمینه مغز و رفتار انجام شده است، نشان می‌دهد که عوامل دیگری دست‌اندرکارند که موجب می‌شوند افرادی که بهره‎ی هوشی بالائی دارند، از زندگی موفقیت‌‎‌های چندانی به دست نیاورند، اما کسانی که هوش متوسطی دارند، در مسیر موفقیت قرار بگیرند. این عوامل جنبه‎ی دیگری از هوشمندی را شامل می‌شود که گلمن آن را هوش عاطفی می‌خواند.

مفهوم هوش عاطفی چیز جدیدی نیست بلکه، استفاده از این اصطلاح در نوع خود جدید می‌باشد. شاید ارسطو اولین کسی باشد که به اهمیت احساسات در تعاملات انسانی توجه نمود. ارسطو می‌گوید عصبانی شدن آسان است. همه می‌توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در مقابل شخص صحیح، به میزان صحیح، در زمان صحیح، به دلیل صحیح و به طریق صحیح، آسان نیست (گلمن[۲۲]، ۱۹۹۸). در سال ۱۹۸۵ یک دانشجوی مقطع دکتری در رشته هنر در یکی از دانشگاه‌‎‌های امریکا پایان‌نامه‎‌هایی را به اتمام رساند که در عنوان آن از هوش عاطفی استفاده شده بود.

این چنین بنظر می‌رسد که این اولین استفاده علمی و آکادمیک از واژه هوش عاطفی باشد (هین[۲۳]، ۲۰۰۴؛ خائف الهی و دوستار، ۱۳۸۲). در سال ۱۹۹۰ سالووی و می‌یر با آگاهی از کار‎‌های انجام شده در زمینه جنبه‌‎‌های غیرشناختی هوش، اصطلاح هوش عاطفی را به کار بردند.

آن‌‎‌ها اصطلاح هوش عاطفی را به عنوان شکلی از هوش اجتماعی که شامل توانایی در کنترل احساسات و عواطف خود و دیگران و توانایی تمایز قائل شدن بین‌ آن‎‌ها و استفاده از این اطلاعات به عنوان راهنمایی برای فکر و عمل فرد به کار بردند (کرنیس[۲۴]، ۲۰۰۰). این دو دانشمند ‌به این موضوع اشاره کردند که هوش عاطفی این امکان را برای ما فراهم می‌کند که به صورت خلاقانه‌تری بیاندیشیم و از عواطف و احساسات خود در حل مسائل و مشکلات استفاده کنیم. این دو دانشمند با ادامه تحقیقات خود در زمینه اندازه‌گیری و سنجش هوش عاطفی بیان داشتند که هوش عاطفی تا حدی با هوش عمومی هم پوشانی دارد و شخصی که دارای هوش عاطفی باشد، باید چهار مهارت زیر را داشته باشد:

۱ـ تشخیص عواطف[۲۵]

۲ـ استفاده از احساسات و عواطف[۲۶]

۳ـ فهم عواطف[۲۷]

۴- تنظیم و کنترل عواطف[۲۸] (فات، ۲۰۰۰؛ کرستاد، ۲۰۰۲؛ کرنیس، ۱۹۹۹).

به جای کسانی که برای اولین بار اصطلاح هوش عاطفی را به کار بردند، دانیل گلمن[۲۹] کسی است که بیشتر از همه نامش با عنوان هوش عاطفی گره خورده است (هین، ۲۰۰۴). وی که خبرنگار روزنامه نیوریورک تایمز بوده، رشته روان شناسی را در ‎‌هاروارد به پایان رساند و مدتی نیز با مک کللند[۳۰] و دیگران کار کرد. گروه مک کللند می‌خواستند بدانند که چرا آزمون‌‎‌های هوش نمی‌توانند موفقیت افراد در زندگی را پیش‌بینی کنند (کرنیس[۳۱]، ۲۰۰۰). گلمن در سال ۱۹۹۵ کتابی تحت عنوان هوش عاطفی منتشر کرد که این کتاب پرفروش‌ترین کتاب سال شد و تلویزیون‌‎‌های آمریکا با مصاحبه‌‎‌های گسترد‎‌های که با وی در زمینه هوش عاطفی داشتند و موجب معروف شدن وی در سطح ج‎‌هان گردیدند. گلمن در کتاب خود اطلاعات جالبی در ارتباط با مغز، عواطف و رفتار‎‌های آدمی ارائه می‌دهد (هین، ۲۰۰۴).

تعریف گلمن از هوش عاطفی چنین است: ظرفیت یا توانایی سازماندهی احساسات و عواطف خود و دیگران، برای برانگیختن خود، و کنترل مؤثر احساسات خود و استفاده از آن‌‎‌ها در روابط با دیگران. به عقیده‎ی وی، هوش عاطفی در محیط کار از ساز‎‌های چند بعدی تشکیل شده که شامل پنج جزء می‌باشد

    • خود ـ آگاهی

    • خود ـ تنظیمی

    • انگیزش

    • همدلی

  • مهارت‌‎‌های اجتماعی (گلمن، ۱۹۹۸).

گلمن در این تقسیم بندی سه جزء اول هوش عاطفی را مربوط به مهارت‌‎‌های خودـ مدیریتی و دو جزء بعدی (همدلی و مهارت‌‎‌های اجتماعی) را به هنر برقراری رابطه با دیگران مرتبط می‌داند.

شناخت عواطف/ احساسات شخصی (خودآگاهی)

خودآگاهی و تشخیص هر احساس به همان صورتی که بروز می‌کند کلید هوش عاطفی است. افرادی که احساس واقعی خود را درک می‌کنند بهتر می‌توانند تصمیمات صحیح بگیرند.

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۳-۳ اصول ایجاد وفاداری به برند – پایان نامه های کارشناسی ارشد

یکی از دلایل اهمیت وفاداری به برند اظهار خود بیانگری در مصرف کنندگان است. مصرف کنندگان به دلیل علاقه­ای که به نشان دادن سطح اجتماعی خود دارند تمایل دارند از برندهایی استفاده کنند که در خود بیانگری به ایشان کمک کرده و باعث قرار گرفتن آن ها در گروه خاص یا تمایز از ردۀ خاصی گردد. آکر در سال ۱۹۹۹ اثبات کرد که مردم تمایل دارند از برندهایی استفاده کنند که ابعاد هویتی برجسته­ای داشته باشند تا بتوانند در جهت پر رنگ کردن زمینه ­های معنی دار هویت خودشان و در موقعیتهای متفاوت به کار آیند مخصوصاً برندهایی که باعث خود بیانگری فرد می­گردند. اعتبار برند نیز بر وفاداری برند تاثیر گذار است، برندهایی که از اعتبار بالایی در نزد مصرف کننده برخوردارند تنها پس از خدشه دار شدن این اعتبار است که مصرف کنندگان در تکرار خرید دچار تردید می­گردند و در شرایط معمول و با حفظ اعتبار مشتریان نه تنها به تکرار خرید روی می ­آورند بلکه از تبلیغات دهان به دهان نیز در تأیید برند استفاده ‌می‌کنند. (مشایخی, ۱۳۹۲)

یک چارچوب مفهومی یکپارچه، وفاداری مصرف کننده را تابع سه گروه از عوامل مؤثر می­داند: ۱) محرک‌های مصرف کننده (میزان گریز از ریسک، یا جستجوی تنوع) ۲) محرک‌های برند (شهرت برند و در دسترس بودن برندهای فرعی) ۳) محرک‌های اجتماعی ( تأثیرات گروه اجتماعی و توصیه­ های همتایان). این عوامل ۴ نوع وفاداری به شرح ذیل به وجود می ­آورند:

۱) عدم وفاداری: عدم خرید و عدم وابستگی شناختی به برند.

۲) وفاداری آزمندانه[۳۷]: عدم خرید ولی دلبستگی و تمایل شدید به برند که از محیط اجتماعی نشأت ‌می‌گیرد.

۳) وفاداری ایستا[۳۸]: خرید محصول با برند خاص به دلیل عادت و راحتی، اما بدون هیچگونه دلبستگی عاطفی.

۴) وفاداری عالی[۳۹]: دلبستگی شدید به برند و تکرار زیاد خرید.

این چارچوب علاوه بر این، همبستگی میان درگیری مصرف کننده و ابعاد نگرشی و رفتاری وفاداری به برند را بازتاب می­دهد. به عنوان مثال به دلیل برداشت­های اجتماعی از اهمیت خودرو و نمادگرایی یک برند در صنعت خودرو (مثل مرسدس) به عنوان نشان دهندۀ پرستیژ و موقعیت، مصرف کنندگان ممکن است حتی بدون خرید خودرو (وفاداری آزمندانه) با آن درگیر شده و به آن دلبستگی پیدا کنند و در اولین وضعیت و با داشتن قدرت خرید، اقدام به خرید آن خودرو نمایند. درگیری پایین منجربه دیدن و آگاهی از برند شده وسپس منجربه عادت به برند (وفاداری ایستا) می­ شود. مصرف کنندگانی که در چنین شرایطی قرار دارند، تفاوت اندکی میان برندهای مختلف قائلند و دلیل تکرار خرید آن ها آشنایی و سهولت در خرید محصولاتی با برند خاص است. از سوی دیگر، در وضعیت وفاداری عالی با مصرف کنندگانی روبرو هستیم که واقعاً به برند وفادار هستند، آن ها تعهد شدیدی به برند دارند، وحتی ممکن است برای دستیابی به برند مورد علاقه خود دست به تلاش زیادی بزنند. (Schiffman & Kanuk, 2007)

آکر ۵ سطح برای وفاداری برند در نظر گرفت:

۱) در پایین­ترین سطح خریداران غیر وفادار وجود دارند. خریدارانی که نسبت به یک برند کاملاً بی توجه هستند. برای این گروه از خریداران برند یا مارک یک محصول نقش کمی را در تصمیم ­گیری خرید بازی می­ کند. این گروه نسبت به قیمت حساس هستند و به راحتی به سمت برند دیگر تغییر موضع می­ دهند.

۲) سطح دوم خریدارانی هستند که تقریباً از محصول راضی هستند و به بیان دقیق­تر به آن برند عادت کرده ­اند. در بعضی از بخش­های بازار این گروه نسبت به رقبا ضعیف هستند، به ویژه موقعی که رقبا مزایای برند محصول خود را اعلام ‌می‌کنند این گروه به سمت رقبا تغییر موضع می­ دهند.

۳) سطح سوم خریدارانی هستند که چون نمی­خواهند به علت تغییر موضع به سمت برند رقبا متحمل هزینه و زمان شوند، از برند مورد استفاده راضی هستند زیرا در بعضی مواقع ممکن است برند جایگزین عملکردی به خوبی عملکرد برند اول نداشته باشد. برای چنین خریدارانی رقبا باید منافعی را به مشتری نشان دهند تا مشتری را متقاعد کنند این مزایا به هزینه تغییر موضع او می­ارزد.

۴) سطح چهارم گروهی هستند که در حقیقت دوستداران برند هستند. برتری آن برند نزد این گروه بر پایه مجموعه ­ای از تجربیات قبلی او از برند یا کیفیت درک شده آن برند است. در بیشتر اوقات دیده شده است که مردم قادر نیستند تشخیص دهند که چرا چیزی را دوست دارند یا ندارند به خصوص مواقعی که با آن چیز ارتباط طولانی مدت دارند. بعضی اوقات همین ارتباط طولانی مدت است که وفاداری را در پیش رو دارد. این گروه به عنوان دوستان برند قلمداد می­شوند زیرا نوعی حس عاطفی وجود دارد.

۵) سطح پنجم مشتریانی هستند که ازینکه استفاده کنندۀ برندی خاص هستند احساس غرور و افتخار ‌می‌کنند. این گروه برند خاص را نشان دهندۀ شخصیت و هویت خود می­دانند. ارزش این گروه از مشتریان متعهد و وفادار به خاطر تأثیر مثبتی است که بر روی دیگران و بازار می­گذارند. (Aaker, 1996)

۲-۳-۲ مزایای وفاداری به برند

وفاداری مشتریان به برند می ­تواند باعث افزایش سهم بازار شرکت شود و سهم بازار رابطۀ نزدیکی با نرخ بازگشت سرمایه و سودآوری دارد. (Meller & Hansan, 2006) وفاداری مشتریان باعث تبلیغات دهان به دهان مثبت، ایجاد موانع اساسی برای ورود رقبا، توانمندتر ساختن شرکت در پاسخ به تهدیدات رقابتی، ایجاد فروش، درآمد بیشتر و کاهش حساسیت مشتریان به تلاش­ های بازاریابی رقبا می­ شود. (Matzler & Grabner, 2008) تعداد زیاد مشتریان وفادار به یک برند، دارایی شرکت محسوب شده و به عنوان شاخص اصلی ارزش ویژه نام تجاری شناخته می­شوند. (Dekimp, Steenkamp, Mellens, & et al, 1997) و همچنین حساسیت مشتریان وفادار به تغییر قیمت­ها در مقایسه با مشتریان غیر وفادار کمتر است. وفاداری از نگرش مطلوب­تر به به یک برند در مقایسه با دیگر برندها و تکرار رفتار خرید حاصل می­ شود. (Palmer, 2001)

یکی از سرمایه ­های گرانبهای کسب و کارها، وفاداری مشتریان است. رقبا ممکن است از محصول و فرآیندها یا خدمات کپی برداری کنند ولی تغییر دیدگاه مشتریان جهت تغییر برند دشوار است. مبنای وفاداری به برند می ­تواند یک عادت ساده باشد، و یا ممکن است به علت هزینه­ های تغییر برند، مصرف کننده حاضر به تغییر برند نباشند و به برند وفادار بماند. وفاداری به برند دارای مزایای رقابتی برای شرکت­هاست. از جمله این مزایا عبارتند از:

– وفاداری به برند کنونی مانعی برای ورود رقبا

– وفاداری به برند، اهرم تجاری برند برای اشغال فضای بیشتری از قفسه­های فروشگاه است.

– تعداد بالای مشتریان وفادار و راضی، تصویر مناسبی از برند ایجاد ‌می‌کنند.

– وفاداری به برند فرصت واکنش رقابتی به حرکت­های رقبا و توسعه محصول و برند را ایجاد می­ کند. (Aaker A. , 1995)

– وفاداری به برند کنونی مانعی برای جذب مشتریان به فعالیت­ها و حملات بازاریابی رقبا

– کاهش هزینه­ های تبلیغاتی و هزینه جذب مشتریان (Rundle-Tiele & Mckay, 2001)

۲-۳-۳ اصول ایجاد وفاداری به برند

ده قانون بنیادین جهت رشد با دوام و سودآور برند شرکت­ها به شرح زیر ارائه شده است:

طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها | ۲-۲-۳-۱٫ رابطه مدیریت دانش و شفافیت در نظام اداری – پایان نامه های کارشناسی ارشد

علوم سیاسی، علوم اطلاعاتی و دولت دیجیتالی در زمینه پرداختن به کیفیت اطلاعات، طراحی سیستم مدیریت و به اشتراک گذاری اطلاعات فعال هستند. دستاوردهای این پژوهش نشان می‌دهد که داده ها علاوه بر آنکه از کیفیت بالایی برخوردار هستند باید از لحاظ محتوا نیز مناسب عملکرد و قابل دسترس و واضح برای کاربران باشند. به عبارتی دیگر سیستم ها و مدیران مسئول انتشار اطلاعات اداری باید داده ها را مناسب و قابل استفاده کاربران گردانند. اطلاعات را تفکیک و دسته بندی نمایند؛ ممکن است، همان اطلاعاتی که برای استفاده برخی از افراد مناسب هستند، برای دیگران با توجه به ابعاد زمانی نیازمندی به اطلاعات، امنیت آن ها و خاص بودن اطلاعات نامناسب باشد. کاربران نیازمند انتخاب و برگزیدن ویژگی های اطلاعات دریافتی هستند (Ballou & Pazer, 1995: 51- 53). مدیران سازمان، باید داده ها را به منظور تصمیم بهتر برای کاربران توصیف نمایند و همچنین برای ارزیابی کیفیت داده ها، کاربران باید ماهیت داده ها را درک کنند و ماهیت و دلایل ایجاد اطلاعات مورد نظر را بدانند. از سوی دیگر مجیر[۱۱](۲۰۰۹) از دیدگاه علوم سیاسی ادعا می‌کند که شفافیت به واسطه کامپیوتر دارای ویژگی هایی است که می‌تواند اعتماد عمومی را با ایجاد چنین ویژگی هایی تهدید کند: تعامل بین افراد جامعه به حداقل می‌رسد و اینکه افراد از تجربه های مشترک اجتماعی بی بهره می‌شوند و با یکدیگر کمترین ارتباط و همفکری را دارند و همچنین شکل ساختاری تعاملات بیش از حد کمی و ماشینی شده است. ‌به این ترتیب تحقیق ‌در مورد انتشار اطلاعات دولت که در دسترس کاربران عمومی است، نیازمند شناسایی ودرک فرآیندهای تولید داده ها و توسعه مهارت ها و خدمات جدید برای حمایت از کاربران داده ها می‌باشد(Dawes & et al, 2004: 5- 7). شناخت ماهیت منابع اطلاعات نظام اداری بسیار مفید است، اگر منابع تامین اطلاعات و صدق آن مشخص باشد، می توان با بررسی چالش های احتمالی منابع تامین کننده، نقص ها را برطرف نمود. همچنین اطلاعات باید متناسب انتشار یابد یعنی با توجه به زمان ارائه و با توجه به دیدگاه ها و سطوح متفاوت باید در دسترس قرار گیرد(Dawes & Helbig, 2010: 52 ).

در بررسی تاثیر وب اجتماعی در ارتقاء فناوری های نشریات و جراید رسمی به طوری که در ایجاد شفافیت سازمانی و مشارکت شهروندان توانمندتر از قبل عمل نمایند، باید تأمل نمود. محققان و مدیران بسیاری این جهش کوچک(ارتقاء وب اجتماعی) را با توجه به مراحلی که بیان می نمایند، سرآغاز بهبود و ترویج شفافیت در سازمان ها می دانند: مرحله اول، جمع‌ آوری خودکار داده ها و ارائه و مقایسه داده ها، مرحله دوم، ارتباط و ارجاع دهی به شواهد و اسناد مرتبط و در نتیجه کاربردی کردن و استفاده از اطلاعات و در نهایت اجازه دادن به افراد که راجع به قوانین، هنجارها و اعمال دولت بحث و بررسی نمایند و اطلاعات در دسترس را تجزیه و تحلیل نمایند(Garcia-Marco, 2010: 99).

۲-۲-۳-۱٫ رابطه مدیریت دانش و شفافیت در نظام اداری

مدیریت دانش در نظام اداری می‌تواند امنیت و حفاظت از داده ها، شفافیت و پذیرش اجتماعی را به همراه بیاورد. با بهره گرفتن از فرایندهای مدیریت دانش در سازمان روش انجام کار و اطلاعات لازم انتشار می‌یابد و به افراد جامعه قدرت تصمیم گیری داده می شود تا با اعتماد به نفس و احساس عادلانه بودن، نقش خویش را ایفا نمایند. ادبیات بسیار زیادی در تحقیقات گسترده راجع به مدیریت دانش وجود دارد، مفهوم مدیریت دانش را اینگونه می توان تعریف کرد، شناسایی و تجزیه و تحلیل داده های موجود و داده های مورد نیاز که مربوط به فرآیندهای مدیریت دانش هستند و همچنین برنامه ریزی و کنترل به منظور نظارت و توسعه فرآیندهای دانشی در جهت دستیابی به اهداف سازمانی. یکی از اهداف مدیریت دانش در سازمان ها بهبود روابط با جهان خارج، مشتریان و شهروندان است که با در دسترس گذاشتن اطلاعات صریح و روشن می‌تواند انگیزه همکاری در افراد خارج از سازمان را افزایش دهد. مدیریت دانش نحوه استفاده از اطلاعات با توجه به دسته بندی و بایگانی درست اطلاعات را به کاربران آموزش می‌دهد و اطلاعات را بخش بندی نموده و متناسب با نوع نیاز افراد داده ها را در اختیار آن ها قرار می‌دهد، نظرسنجی انجام می‌دهد و همچنین وظیفه حفظ و نگهداری داده ها را بر عهده دارد.

شفافیت در پیاده سازی دولت الکترونیک ضروری است و به گونه ای می توان تفاوت ‌حکومت‌داری سنتی و دولت الکترونیک را در شفافیت دانست که این مقوله توسط اجرای مدیریت دانش در سازمان اتفاق می افتد. بزرگترین خطر در پذیرش اجتماعی دولت الکترونیک وجود امکان تقلب و قصور در برنامه های کاربردی است، سوء تفاهم و عدم داشتن دانش ‌در مورد ارائه تضمین در یک فرایند این خطر را افزایش می‌دهد، با بهره برداری از مدیریت دانش، با اطلاع رسانی درست و بهنگام این خطر کاهش می‌یابد(Xenakis , 2003: 275 & Macintosh).

        1. سیستم باز[۱۲]

با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان زیرساختی برای دسترسی به اطلاعات به شیوه ای آسان تر و سریع تر، بسیاری از ادارات دولتی، فناوری اطلاعات و ارتباطات را وارد محیط سازمان خود نمودند و امور اداری خود را با فناوری های نوین انجام دادند. بسیاری از کشورها به دلیل سهولت انجام کارهای اداری به سمت سیستم های اطلاعاتی گرایش پیدا کرده‌اند و دولت های محلی کره ای نیز ‌به این فناوری ها متمایل گشتند. با توجه به اینکه صرف بودجه در جهت ارتقا سیستم های اطلاعاتی، موفقیت های چشمگیری را به دنبال دارد، دولت شهر سئول عملکرد عالی خود را با بهره گرفتن از “سیستم باز” ( ارتقا روش ها و نرم افزارهای آنلاین دولت[۱۳]) در سیستم امور شهری و الکترونیکی به دست آورد (Kim & Cho, 2005: 113).

 
مداحی های محرم