وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پژوهش های کارشناسی ارشد درباره صور خیال در غزلیّات خواجوی کرمانی- فایل ۴۱

بحث مجاز در صور بلاغی برای بیان و تبیین استعاره که خود مهمترین نوع مجاز است، مطرح می کنند. توضیح این است که در بیان فقط ابزار تصویر ساز و مخیّل مورد نظر است و از میان انواع گوناگون مجاز، فقط استعاره است که تصویرساز و خیال پرداز است. از طرفی، مجاز ویژه و مخصوص زبان ادبی نیست و در زبان ارجاعی و روزمرّه نیز کاربرد دارد.(پورنامداران،۱۴۲:۱۳۸۶)
پایان نامه - مقاله - پروژه
مجاز، خود اقسامی دارد که در صور بلاغی، مجاز لغوی مورد نظر است.
مجاز لغوی آن است که در زبان ادبی واژه ای در معنی اصلی خود به کار نرود مانند «سر» در معنای «موی سر» در جمله: امروز سرم را اصلاح کردم.
مجاز لغوی را بر اساس انواع علاقه، تقسیم بندی می کنند. اینک انواع مجاز لغوی را بر اساس همین تقسیم بندی پی می گیریم:
۴-۱-۱-علاقه کل و جزء
به این معنا که بتوان کل را در معنی جزء یا جز را در معنی کل به کار برد (شیمسا، ۱۳۸۱، ۲۲).
الف: ذکر کل و اراده ی جزء
آب صافی شده است خون دلم خون تیره شده است آب سرم
مسعود سرم
چنانکه ملاحظه می شود، مراد از “آب سر"، آب چشم است.
ب: ذکر جزء و اراده ی کل
رَستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
(مولوی، ۱۳۸۲، ۴۶۵)
مراد از مفتعلن، همه ارکان عروضی و توجه به علم عروض است.
۴-۱-۲-علاقه حال و محل یا ظرف و مظروف :
یعنی استعمال جای وجایگیربه جای هم
الف: ذکر محل و اراده حال
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی تو از این، چه سود داری که نمی کنی مدارا
(حافظ، ۱۳۸۹، ۱۲)
«دل عالم» یعنی «دل اهل عالم».
ب: ذکر حال و اراده محل
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است سلطان جهانم به چنین روز غلامم است
(همان، ۴۹)
«می» یعنی «جام می»
۴-۱-۳-علاقه لازم و ملزوم
به کار بردن لازم و ملزوم به جای یکدیگر است.
آتش لباس خیس بچه ها را خشک کرد. «یعنی حرارت آتش…» چنانکه ملاحظه می شود آتش با حرارست، لازم و ملزوم هم اند.
حال اگر گفته شود: حرارت، لباس، بچه ها را خشک کرد. یعنی: حرارت آتش.
۴-۱-۴-علاقه علّت و معلول
یعنی به کار بردن فاعل و عمل به جای یکدیگر:
الف: ذکر علّت و اراده ی معلول
خسروی کارگدایی کی بود این به بازوی چو مایی کی بود
(عطّار، ۱۱۴:۱۳۸۳)
که «بازو» را به معنای «قدرت» به کار برده است.
در جمله «بهار همه جا را سرسبز کرد» مراد از «بهار»، «بهار آفریننده» است.
خواجو چو کرده ای سَبقِ خون دل، روان از لوح کائنات فروشو غبار خویش
(همان:۳۰۰)
سَبقِ :درس روزانه. و تا به وقت اسفار (برآمدن روز) سَبقِ ها بخواندیمی (نظامی عروضی،۹۶:۱۳۷۴)
سَبقِ خون دل :درس عاشقی اضافه تشبیهی مقید.خون دل مجاز است به علاقه علت و معلول از عاشقی
روان کردن:مجاز است به علاقه ی ملازمت از آموختن چه لازمه ی آموختن” روان کردن” درس است.ضمناًروان مجاز وصفی است باز به علاقه ی ملازمت از آموختن ،چه در اصل معنا” درست خواندن و سریع خواندن “است که لازمه ی آموختن و مقدمه آموختن است.
مصراع نخست کنایه بعید (تلویح) است از “عاشق شدن و رنج عاشقی را تحمّل کردن"!
لوح کائنات :تشبیه صریح مفرد به مفرد و محسوس به محسوس (کائنات ™لوح)
وجه شبه :لوح نماد نوشتن و ثبت اموراست و کائنات خود نشانگر همه شگفتی های آفرینش است و در واقع کتاب آفرینش است.
فروشو:بشوی ،خوب بشوی."فرو” پیشوند تقویت معناست مانند افروختن و بر افروختن که فعل پیشوندی اخیر یعنی کمال افروختن.
غبار :استعاره ی مصرحه مجرده از وجود شاعر .غبار :مستعار و مستعارله است.
جامع :ناچیز انگاشتن خویش و ناچیز بودن غبار و نیز تعلّق و نشستن غبار بر پدیدها و تعلق خاطر خواجو به جهان ( که وجه شبه ضعیفی است)مصراع دوم کنایه بعید (تلویح) است از اینکه خود را فانی کن و از صفحه هستی بشوی.
گرسنه:به ضرورت وزن با سکون را که خوانده می شود گرسنه با گشته یک واژه اند و گویا روس (رس) تشبیه به ش می شود واژه گشنه و گشنگی نیز تنها مربوط به گویش نیست و در شعر آن روزگار به کار رفته است.
رو به از نزد او دوان آمد دلش از گشنگی به جان آمد
(جامی،۲۷۲:۱۳۵۴)
۴-۱-۵-علاقه ی عام و خاص
یعنی ذکر خاص و اراده ی عالم و یا برعکس آن.
الف- آوردن خاص و منظور نمودن عام
ای خواجه ی ارسلان و آغوش فرمانده ی خود مکن فراموش
(سیدی، ۱۲:۱۳۸۳)

راهنمای نگارش مقاله با موضوع تحلیل رفتار خرید مشتری در شرایط بحران با تاکید بر نقش ...

تصمیمات خرید برنامه‌ریزی نشده[۶۷]عبارت‌اند از خریدهایی که فرد در درون فروشگاه بدون تصمیم قبلی و به‌صورت آنی انجام می‌دهد و متفاوت از چیزی هستند که قبل از ورود به فروشگاه قصد خرید آن را داشته است. این نوع خریدها می‌توانند هم نام تجاری متفاوت و هم انواع کالاهایی که مصرف‌کننده قبل از ورود به فروشگاه نیازی به آن‌ها حس نمی‌کرده را شامل شوند. گرچه واژه خرید برنامه‌ریزی نشده در خود مفهوم پنهان عدم بررسی کافی گزینه‌ها و نداشتن منطق کافی (خرید بر اساس احساسات) را دارد، اما این مطلب لزوماً صحیح نیست. ممکن است مصرف‌کننده داخل فروشگاه تصمیم بگیرد که نام تجاری دیگری را خریداری کند چون احساس می‌کند که قیمت آن مناسب است یا تخفیف بیشتری دارد. مسلماً در آن صورت این تصمیم او کاملاً منطقی است. می‌توان خریدهای برنامه‌ریزی نشده را به دو دسته تقسیم کرد:
الف) خریدهای به خاطر آورنده[۶۸]: زمانی رخ می‌دهد که مصرف‌کننده در داخل فروشگاه به خاطر می‌آورد که کالایی را در منزل نیاز دارد.
ب) خریدهای آنی و لحظه‌ای[۶۹]: زمانی رخ می‌دهد که مصرف‌کننده کالایی را می‌بیند و بدون تصمیم قبلی و صرفاً تحت تأثیر هیجانات و نیاز آنی تصمیم به خرید آن می‌گیرد.
۲-۱-۶ انواع حل مسئله خرید
گاهی مصرف‌کنندگان فرایند تصمیم‌گیری خرید (مدل عام تصمیم‌گیری) را دنبال نمی‌کنند و بسته به نوع و میزان و اهمیت موضوع خرید، بعضی از آن‌ها نادیده می‌گیرند. پژوهشگران برای فرایند خرید مصرف‌کننده سه روش کلی را با توجه به درجه اهمیت محصول برای مصرف‌کننده و آگاهی او از چگونگی محصول برشمرده‌اند که عبارت‌اند از: (روستا و دیگران،۱۳۸۷).
پایان نامه
۲-۱-۶-۱ حل مسئله معمولی(روزمره)
بسیاری از تصمیمات خرید به‌صورت عادی و روزمره و زمانی که کالا درون قفسه فروشگاه دیده می‌شود، گرفته می‌شوند. انتخاب این‌گونه کالاها با حداقل تلاش و بدون آگاهی از ویژگی‌های محصول و معمولاً به‌صورت خودکار صورت می‌گیرد. خرید بر اساس عادت و تکرار رفتار خرید، به مصرف‌کنندگان این امکان را می‌دهد که حداقل انرژی را صرف تصمیم‌گیری خرید این‌گونه کالاها کنند. این روش در مورد محصولات و فراورده‌های کم ارزش که مصرف بالایی دارند، دیده می‌شود.
۲-۱-۶-۲ حل مسئله محدود[۷۰]
در تصمیم‌گیری محدود، خریداران انگیزه چندانی برای جمع‌ آوری اطلاعات ندارند و در ارزیابی گزینه‌ها سخت‌گیری نمی‌کنند. آن‌ها از قواعد ساده‌ای برای انتخاب یکی از گزینه‌ها استفاده می‌کنند. این‌گونه روش‌های شناختی باعث می‌شود که مصرف‌کنندگان به‌جای اینکه در آینده تصمیم‌گیری خود را از ابتدا آغاز کنند، بتوانند از یک راهنمای عمومی بدین منظور استفاده نمایند. در این حالت، خریداران با طبقه کالا آشنایی دارند اما برند کالا را نمی‌شناسند. برای آن‌ها خرید، اندکی نسبت به حل مسئله معمولی، دشوارتر می‌شود. در این نوع رفتار خرید، خریداران به‌طور محدود به جمع‌ آوری و ارزیابی اطلاعات می‌پردازند. در این صورت مصرف‌کنندگان ممکن است در مورد برند جدیدی سؤالاتی را مطرح کنند و یا به آگهی‌های تبلیغاتی توجه نمایند تا برند جدید را بهتر بشناسند. این وضعیت خرید را مشکل‌گشایی محدود می‌نامند.
۲-۱-۶-۳ حل مسئله پیچیده (گسترده)[۷۱]
تصمیماتی که برای حل مسائل پیچیده اتخاذ می‌شود، مطابقت زیادی با دیدگاه‌های سنتی تصمیم‌گیری دارد. فرایند تصمیم‌گیری برای حل مسائل پیچیده، معمولاً با انگیزه دستیابی به کالای مناسب آغاز می‌شود. تصمیمات اتخاذ شده همواره با مقدار زیادی خطر همراه است. مصرف‌کننده سعی می‌کند در حد امکان اطلاعات موجود را، اعم از آنچه در حافظه خود دارد (جستجوی داخلی) و همچنین منابع خارجی جمع‌ آوری کند. هر محصول بر اساس اهمیت تصمیم، به‌دقت ارزیابی می‌شود و در میان ارزیابی اغلب با توجه به ویژگی‌های یک مارک خاص و ملاحظه نحوه عملکرد مارک متناسب با وضعیت مطلوب، انتخاب صورت می‌گیرد.
در این روش هر یک از پنج مرحله فرایند تصمیم‌گیری خرید مورد استفاده قرار می‌گیرد و زمان و تلاش بسیاری برای جستجوی اطلاعات و شناسایی و ارزیابی گزینه‌ها لازم است (روستا و دیگران،۱۳۸۷).
۲-۲ قصد خرید:
تا اینجا به تصمیم و رفتار واقعی خرید پرداخته شد. مفهوم دیگری که جنبه ذهنی دارد و ممکن است تحت شرایطی به تصمیم خرید منجر شود و یا نشود، قصد خرید است.
قصد خرید یکی از متغیرهایی است که در مطالعات مربوط به مصرف‌کننده که با اهداف مختلف انجام می‌شود بسیار کاربرد دارد.
مطابق نظر دی[۷۲] (۱۹۶۹)، معیارهای مرتبط با قصد و نیت مشتریان از معیارهای مرتبط با رفتار آن‌ها در پی بردن به آنچه در ذهن مشتریان است مؤثرتر است، زیرا، مشتریان ممکن است به علت داشتن محدودیت‌ها به تصمیم نهایی و واقعی خرید بپردازند نه به علت ترجیحات خود. برای آزمون الگوهای رفتاری مصرف‌کنندگان و رفتار واقعی خرید آن‌ها از
قصد خرید استفاده می‌شود (آجزن و فیشبین[۷۳]، ۱۹۸۰).
چیفمن و کانوک[۷۴] (چیفمن و کانوک، ۲۰۰۷) بیان داشتند که قصد خرید، شاخصی از احتمال خرید یک محصول توسط یک مصرف کننده است و هرچه قصد خرید بالاتر گزارش شود، احتمال خرید نیز بالاتر می‌رود. تشخیص و شناسایی قصد خرید مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که رفتار واقعی مشتریان را معمولاً می‌توان از طریق قصد آن‌ها تشخیص داد.
مقاصد نشان‌دهنده مؤلفه‌های انگیزشی یک رفتار هستند که میزان تلاش آگاهانه‌ای است که یک شخص به‌منظور انجام یک رفتار اعمال خواهد کرد (فیشبین و آجزن[۷۵]، ۱۹۷۵).
قصد خرید مصرف‌کننده را می‌توان این‌گونه تعریف نمود: انگیزه و احساس یک شخص جهت تلاش بیشتر در انجام دادن و یا هدایت کردن یک رفتار می‌باشد. گرچه که تمایل به خرید همان عمل واقعی خرید نمی‌باشد، اما تمایلات یک فرد تأثیر بسیار مهمی بر رفتارهای آینده او دارد و ارتباط میان نیت خرید و رفتار خرید واقعی توسط مطالعات قبلی به تأیید رسیده است. به‌طور واضح و روشن، نیات نقش بسیار مهمی را در هدایت رفتار بازی می‌کند (ژانگ[۷۶] و همکاران، ۲۰۰۵).
در واقع قصد خرید به احتمال اینکه مشتریان در یک موقعیت خرید خاص، برند خاصی را از یک طبقه محصول انتخاب کنند اشاره دارد (کروسنو[۷۷] و همکاران، ۲۰۰۹). قصد خرید احتمال تمایل مشتری به خرید محصول است (لین و لیو[۷۸]، ۲۰۱۲).
قصد خرید یک حالت ذهنی است که برنامه خریدار را به‌سوی خرید تعداد خاصی از یک برند خاص در یک زمان معین سوق می‌دهد. قصد خرید زاییده نگرش مشتریان نسبت به برند و اطمینان در قضاوت کیفیت است.
تحقیقات جدیدی به‌وسیله اقتصاددانان انجام شده که نشان می‌دهد قصد خرید نقش بزرگی در پیش‌بینی خرید مشتریان دارد. این تحقیقات، بازاریابان را به انجام تبلیغات برای افزایش قصد خرید ترغیب می‌کند (هووارد[۷۹]، ۱۹۹۴).
قصد خرید اساساً به عنوان پیش‌بینی کننده خرید بعدی استفاده شده است. چونگو همکارانش در سال ۲۰۰۳، پی بردند یک رابطه درونی میان اعتماد، ارزش دریافتی و قصد خرید وجود دارد که ارزش دریافتی تا حدی رابطه بین اعتماد به برند و قصد خرید را تعدیل می‌کند (منصوری، ۱۳۹۲).
دادز[۸۰] و همکارانش در سال ۱۹۹۱ بیان نمودند هر چه قصد خرید بیشتر باشد، احتمال خرید هم بیشتر است. قصد خرید امکان خریداری محصول توسط مشتری و توصیه خرید آن به دیگران است. قصد خرید، رفتار خرید مشتری بعد از ارزیابی کلی محصول است و این یک واکنش عاطفی به هدف خرید است (لین و لیو، ۲۰۱۲).
۲-۲-۱ رابطه میان قصد خرید با رفتار خرید
گرایش متخصصان بازاریابی به مقوله قصد خرید از ارتباط آن با رفتار خرید ناشی می‌شود. فیشبین و آجزن (۱۹۷۵) ادعا کردند که بهترین پیش‌بینی کنندۀ رفتار فردی، اندازه‌گیری قصد او برای انجام آن رفتار خواهد بود. مدل مقاصد رفتاری فیشبین بر اساس تئوری دولانی[۸۱] (۱۹۶۷) در مورد کنترل گزاره‌ای[۸۲] است که بیان می‌کند که قصد فرد برای انجام یک رفتار تابعی است از:
نگرش او نسبت به انجام رفتار در موقعیت مورد نظر
هنجارهایی که رفتار او را در آن موقعیت کنترل می‌کنند و انگیزه او، تطبیق با این هنجارهاست
از موارد مهم و ویژه، توجه به نگرش افراد نسبت به انجام رفتار است نه نگرش او نسبت به موضوع. دوم اینکه نگرش نسبت به یک موقعیت کاملاً خاص ارزیابی می‌شود. سوم اینکه، نگرش نسبت به عمل مورد نظر تابعی از عقاید فرد در مورد نتایج احتمالی انجام کار و ارزیابی او از آن عقاید می‌باشد (قلندری و نوروزی[۸۳]، ۲۰۱۲).
قصد و نیت یک عامل مهم در ساختار نگرش است و می‌تواند رفتار واقعی را پیش‌بینی نماید. وقتی قصد خرید بیشتر باشد، احتمال خرید نیز زیادتر است بنابراین قصد خرید، مهم‌ترین عامل پیش‌بینی برای رفتار خرید است (لین و لیو، ۲۰۱۲).
در پژوهش‌های مختلف، همبستگی قصد خرید و رفتار واقعی خرید ثابت شده است (آجزن و فیشبین، ۱۹۸۰، و الیور و بیردن[۸۴]، ۱۹۸۵). در کسب وکارهایی همچون هتل‌داری و توریسم، این رابطه آزموده و ثابت شده است (آجزن و درایور[۸۵]، ۱۹۹۲ و باتل و بک[۸۶]، ۱۹۹۶).
یافته‌های پژوهش چن و چنگ[۸۷] (۲۰۰۸) در بررسی رابطه ارزش ویژه برند و ترجیح برند با قصد خرید مسافران خطوط هوایی حاکی از آن است که بین ارزش ویژه برند و همچنین ترجیح برند با قصد خرید رابطه مثبتی وجود دارد، البته هزینه تغییر خط هوایی نیز اثر تعدیل کننده بر این رابطه دارد. مثلاً در زمانی که هزینه تغییر پایین است، اثر ارزش ویژه برند بر قصد خرید معنادار نیست (صادقیانی، ۱۳۸۸).
علی‌رغم دیدگاهی که ع
نوان می‌کند قصد خرید بهترین پیشگوی رفتار واقعی است، مورویتز[۸۸] در سال ۲۰۰۱ و ۱۹۹۷ اظهار داشت مدت‌هاست که مشخص شده پاسخ به مسائل قصد کاملاً با خریدهای واقعی مرتبط نمی‌باشند. قصد خرید به چندین روش ارزیابی می‌شود مانند ارزیابی قصد خرید با یک مقیاس متشکل از چندین عبارت مثبت از رفتارهای مسئولانه به لحاظ محیطی. این مسئله می‌تواند یک اثر هاله‌ای را ایجاد کند که پاسخ‌دهندگان را تشویق به گزارش‌های بیشتر رفتاری می کند، حتی اگر واقعاً طبق آن پیش نرفته باشند. ارزیابی رفتار خرید دوستانه با محیط به چالش کشیده می‌شود زیرا اغلب ارزیابی‌ها ماهیتاً به هنجار است که به میزان بیشتر رفتارهای مسئولانه محیطی می‌ انجامد که با داده‌ها و اطلاعات بازار هماهنگ نیستند (منصوری، ۱۳۹۲).
بررسی اجرای قصدها، در واقع عبارت است از بررسی شیوه‌ای که هدف‌های تعیین شده به نحو مؤثری انجام می‌شوند. اجرای قصد‌ها بخش مهمی از شناخت انگیزش است، زیرا تعیین کردن هدف یک چیز است اما به سرانجام رساندن آن چیز دیگری است. همه هدف‌ها به زمان نیاز دارند، اما زمان راه را به روی مزاحمت‌ها، مشکلات و وقفه‌ها می‌گشاید (ریو، ۱۳۸۹).
۲-۲-۲ اهمیت اطلاعات مربوط به قصد خرید برای مدیران بازاریابی
قصد خرید مفهوم مهمی در ادبیات بازاریابی است (جانسون[۸۹] و همکاران، ۲۰۰۶؛ اولیور[۹۰]، ۲۰۰۹). مدیران بازاریابی به قصد خرید مصرف‌کنندگان علاقه‌مندند تا بتوانند فروش محصولات و خدمات موجود و جدید را پیش‌بینی کنند و همچنین به تصمیمات بازاریابی مرتبط با تقاضای محصولات موجود یا جدید، بخش‌بندی بازار و استراتژی‌های ترویج کمک کنند (تیسیوتسو[۹۱]،۲۰۰۶). ایجاد قصد خرید مصرف‌کنندگان به ویژه برای ارائه به بازار جدید باید پویا باشد (اولیور، ۲۰۰۹).
مدیران بازاریابی به طور مداوم از قصد خرید به عنوان ابزاری برای اتخاذ تصمیم در مورد کالاهای جدید و کالاهای موجود استفاده می‌کنند. در مورد کالاهای جدید از قصد خرید برای دانستن اینکه یک کالا ارزش توسعه را دارد یا خیر استفاده می‌کنند و یا در مرحله برنامه‌ریزی عرضه کالا برای این که به کدام بازار جغرافیایی و یا به کدام گروه از مشتریان عرضه کنند. در مورد کالاهای موجود از قصد خرید برای پیش‌بینی تقاضای آینده افراد استفاده می‌شود. این نوع پیش‌بینی در زمان تصمیم‌گیری در مورد افزایش یا کاهش حجم تولید، تعداد نیروی فروش و تغییر قیمت کالا استفاده می‌شود (منصوری، ۱۳۹۲).
۲-۲-۳ نحوه اندازه‌گیری قصد خرید:
تاکنون از روش‌های مختلفی برای سنجش قصد خرید استفاده شده است، از معیار ۱۱ سطحی جاستر[۹۲] (جاستر، ۱۹۹۶ به نقل از آرمسترانگ، مرویتز و کومار، ۲۰۰۰) گرفته تا معیار ۵ سطحی احتمال خرید.
در پژوهشی که توسط یینگ جیائو، ترسا و بونی (۲۰۰۲) برای سنجش قصد خرید محصولات چالشی (محصولات با چرم تمساح) انجام شده است، به منظور سنجش قصد خرید مصرف‌کنندگان برای خرید محصولات آمریکایی از جنس چرم تمساح از پرسش زیر استفاده شده است.
«من دوست دارم یک محصول از جنس تمساح بخرم» و پاسخ دهندگان از طیف لیکرت هفت تایی برای پاسخگویی استفاده کرده‌اند (صادقیانی، ۱۳۸۸).
معمولاً بهترین پرسش این است که از احتمال خرید بپرسیم نه اینکه از پرسشی استفاده شود که پاسخ آن بلی یا خیر است (مانند آیا شما این برند را می‌خرید؟). ضمناً باید قصد خرید پاسخ دهنده و نیاز او به محصول در زمان پرسش در نظر گرفته شود (آرمسترانگ، مرویتز و کومار، ۲۰۰۰). زمان پرسش از مصرف‌کننده درباره احتمال خرید برند، باید تشابهی بین حداقل دو عامل از چهار عامل زیر در زمان پرسش در مورد قصد خرید و زمان خرید واقعی وجود داشته باشد: مقصود از خرید (برای استفاده شخصی یا برای یک هدیه)؛ هدف (برند یا محصول خاصی)؛ بستر (در چه فروشگاهی و در چه شرایطی)؛ زمان (در طی هفته، ماه یا سال آتی) (کلر، ۲۰۰۸).
۲-۳ برند، ارزش ویژه برند و مدل‌های سنجش ارزش ویژه برند
امروزه در اقتصاد مبتنی بر توجه زندگی می‌کنیم، گزینه‌های زیادی برای انتخاب موجود و ابهامات زیاد است. این در حالی است که مشتریان نمی‌توانند وقت بسیاری را برای مقایسه گزینه‌ها صرف کنند. در این صورت، قادر نیستند که با اطمینان کامل محصول یا خدمات مناسب و درست را تشخیص دهند. بنابراین این برند است که یقین و اطمینان را انتقال می‌دهد (کاپفرر[۹۳]، ۲۰۰۸). لذا دارائی‌های ناملموس جایگزین دارایی‌های ملموس گشته‌اند. از میان این دارائی‌های ناملموس، برند باارزش‌ترین دارائی محسوب می‌گردد به‌گونه‌ای که حدود یک سوم ارزش ۵۰۰ شرکت برتر مجله فورچن[۹۴]، را تشکیل می‌دهد.
اکثر سازمان‌ها در حال درک این موضوع هستند که یکی از با اهمیت‌ترین دارائی‌ها، برند ارائه شده همراه محصول و خدمات است (آکر۱۹۹۱ و آکر۱۹۹۶ و شمس ۱۳۸۶). برند چیزی بیشتر از محصول است. آنچه که یک محصول برند شده را از یک محصول بدون برند متمایز می‌سازد و به آن ارزش می‌بخشد، مجموع ادراکات و احساس
ات مشتری در مورد ویژگی‌ها، چگونگی عملکرد، نام برند، دلیل وجودی آن و ویژگی‌های درک شده از شرکت مرتبط با برند است (کلر، ۲۰۰۸).
از طرفی امروزه برند دیگر تنها یک ابزار کارآمد در دست مدیران نیست، بلکه یک الزام استراتژیک است که سازمان‌ها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و همچنین ایجاد مزیت‌های رقابتی پایدار کمک می‌کند (کلر، ۱۹۹۳). به همین دلیل مسئله برندینگ و مدیریت برند هواخواهان متعددی در دنیای بازاریابی برای خود دست و پا کرده است. بسیاری از نظریه‌پردازان، مدیران و پژوهشگران، دنیای آینده بازاریابی را جهان مدیریت برند و فعالیت‌های پیرامون برندینگ نام نهاده‌اند. همچنین برند می‌تواند خالق مسائلی چون سنجش میزان وفاداری مشتریان، عکس‌العمل‌های کششی در قبال تغییر قیمت، ارزیابی نگرش‌های بازار و … در سازمان باشد (افشاران مشهدی، ۱۳۹۱).
از اواخر دهه ۱۹۸۰ و با مطرح شدن فلسفه مدیریت ارزش محور، ارزش ویژه برند به یکی از مفاهیم کلیدی بازاریابی هم در بحث تئوری‌های مدیریتی و هم در بحث وظایف مدیریتی تبدیل شده است (اسرینیواسان[۹۵] و همکاران، ۲۰۰۵).
ارزش ویژه برند به عنوان یکی از پیامدهای برند و برندسازی مطرح می‌شود و یکی از موضوعاتی است که توجه قابل توجهی طی سال‌های اخیر دریافت کرده است و این خود باعث شده که تحقیقات بسیار زیادی در سطح جهان در رابطه با ارزش ویژه برند (به عنوان مثال، تاکنون احتمالاً بیش از ۳۰۰ مدل در رابطه با ارزش ویژه برند ارائه شده است) انجام شود (شمس، ۱۳۸۶).
۲-۳-۱ تعاریف برند
تعاریف متنوعی از برند ارائه شده است و رویکردهای مختلفی در این تعاریف وجود دارد. برخی از تعاریف از دیدگاه مصرف‌کننده است؛ برخی از منظر شرکت و حتی پاره‌ای دیگر از تعاریف بر حسب هدفی که دنبال می‌کنند تشریح می‌شوند.
در واقع یک برند ارائه دهنده مجموعه‌ای از قول‌ها و تعهدات است و به اعتماد، ثبات و پایداری و مجموعه‌ای تعریف شده از انتظارات اشاره دارد (دیویس[۹۶]، ۲۰۰۰). این مجموعه قول‌ها و تعهدات شامل خصوصیات و ویژگی‌هایی است که خریدار می‌خرد و حاصل آن رضایت اوست (اَمبلر[۹۷]، ۱۹۹۲).
انجمن بازاریابی آمریکا[۹۸]، برند را (از بعد حقوقی) این‌گونه تعریف کرده است: مجموعه‌ای از نشانه‌ها که منشأ تولید محصول یا خدمت را مشخص کرده و آن را از دیگر رقبا متمایز می‌سازد. کاپفرر (۲۰۰۸) و کاتلر و کلر (۲۰۰۶) بیان می‌کند که ارزش اصلی برند در فروشنده قرار دارد در حالی که ریشه اصلی این ارزش، ذهن مشتری است و برند برای او چیزی بیش از یک نشان است.
از نقطه نظر مشتریان، برند می‌تواند به‌صورت مجموعه کل تجربیاتی که مشتری در رابطه با یک برند کسب می‌کند، تعریف گردد (گدیسر[۹۹]، ۲۰۰۸ و پیرسون[۱۰۰]، ۱۹۹۶ به نقل از افشاران مشهدی، ۱۳۹۱). در این رابطه، پرفسور کلر بیان می‌دارد که برند عبارت است از آمیخته‌ای از نشانه‌های روانی و ذهنی در مصرف‌کننده که به ارزش مورد تصور از محصول یا خدمت می‌افزاید (کلر، ۱۹۹۸).
کاپفرر (۲۰۰۸) برند را به گونه‌ای کلی تعریف کرده است. به گفته وی “برند عبارت است از نامی که خریداران را تحت تأثیر قرار دهد".
واژه‌نامه بین‌المللی بازاریابی[۱۰۱] (یادین[۱۰۲]، ۲۰۰۲) نیز، برند را این گونه تعریف می‌کند:
برند در یک تعریف کوتاه و ساده، نام یک محصول است و بیانگر مالک آن محصول است به همراه شخصیت و هویت مشهودی که به‌وسیله خالقان و مالکان به آن داده می‌شود.
بنابراین شاید بتوان بیان کرد که برند، همه عهد، پیمان و تجربیاتی است که به بازار ارائه می‌شود. بنابراین همواره باید بین عهد و پیمان و تجربیات مصرف‌کننده سازگاری وجود داشته باشد تا برند معنا و مفهوم پیدا کند (دچارناتونی[۱۰۳] و کاتم[۱۰۴]، ۲۰۰۶). همچنین ویژگی‌های تعهد شده توسط برند، ممکن است واقعی یا غیرواقعی، منطقی یا غیرمنطقی و ملموس یا غیرملموس باشند (اَمبلر، ۱۹۹۲).

دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با ارزیابی رابطه ی عملکرد بازاریابی و وفاداری مشتریان در بانکهای دولتی ...

 

وفاداری نگرشی

 

۴٫۰۸۶

 

۲٫۴۵۲۹

 

۱٫۶۳۳۳

 

 

 

وفاداری رفتاری

 

۴٫۲۱۱

 

۴٫۰۷۴۰

 

۰٫۱۳۷۱

 

 

 

وفاداری

 

۳٫۲۶۳

 

۳٫۳۳۱۹

 

۰٫۴۴۳۵

 

 

 

مقادیر میانگین اندازه های سازه های تحقیق نشان از تفاوت زیاد در عملکرد بازاریابی و نیز وفاداری مشتریان در دو نوع بانک خصوصی و دولتی دارد. پیداست که در تمامی شاخص ها بانک های خصوصی دارای وضعیت بهتری هستند. بیشترین اختلاف در حوزه وفاداری نگرشی بین یانک های خصوصی و دولتی وجود دارد. این بدین معنی است که نگرش مشتریان نسبت به وفاداری خودشان از بانک های خصوصی بسیار مثبت تر از نگرش مشتریان متناظر در بانک های دولتی است. البته این امر با توجه به وفاداری رفتاری آن ها تعدیل می شود. به عبارت دیگر در عمل مشتریان اختلاف کمتری در وفاداری نشان می دهند، هر جند که در نگرششان تفاوت بسیار زیادی وجود دارد و این امر در بلند مدت بر روی رفتار آن ها نیز تأثیر خواهد گذاشت و ترازوی رقابت را به سمت بانک های خصوصی سنگین خواهد نمود مگر این که برای این مهم توسط بانک های دولتی تدبیری اندیشیده شود.
مقاله - پروژه
۴-۳- آمار استنباطی
۴-۳-۱- تحلیل عاملی تأییدی سازه های تحقیق
همانگونه که در فصل سوم گفته شد، روایی سازه در این تحقیق با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی تحلیل عاملی، تلخیص تعداد زیادی از متغیرها در تعداد محدودی عامل است به طوریکه در این فرایند میزان گم شدن اطلاعات کمترین باشد. در این روش متغیرها بر اساس همبستگی درونی­شان در قالب عامل های عمومی دسته بندی می گردند.
در خصوص تعداد نمونه مورد نیاز برای انجام تحلیل عاملی گفته می شود که نباید کمتر از ۵۰ باشد و ترجیحا باید بیش از ۱۰۰ مورد باشد. به عنوان یک قاعده کلی تعداد نمونه باید حدود ۴ یا ۵ برابر تعداد متغیرهای مورد استفاده باشد. البته در بسیاری از مواقع محقق مجبور است با نسبت ۲ به ۱ نیز به تحلیل عاملی بپردازد. اما در این زمان باید با احتیاط بیشتری نسبت به تفسیر داده ها اقدام نمود. به نظر گیلفورد (۱۹۵۶) حداقل تعداد نمونه باید ۲۰۰ باشد. در این تحقیق به علت وجود تعداد کیس زیاد یعنی ۳۳۸ عدد، استفاده از تحلیل عاملی تأییدی با اطمینان کافی و پایایی و تکرار پذیری مناسب قابل انجام است.
تحلیل عاملی خود بر دو نوع است. تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی. در مواردی که ابعاد سازه های تحقیق مشخص نیستند ، پیشنهاد می شود در ابتدا تحلیل عاملی اکتشافی انجام شود تا ابعاد مشخص شوند و سپس نسبت به تأیید آن ابعاد از طریق تحقیق عاملی تأییدی اقدام شود. اما در مواردی که محقق نظریه های مشخص و مبینی در خصوص ابعاد سازه ها دارد، می تواند مستقیما این ابعاد را با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تأییذی مورد آزمون قرار دهد. در این تحقیق به دلیل تبیین ابعاد و سازه اه با بهره گرفتن از ادبیات تحقیق و ذکر آن در پروپزال تأیید شده، به طور مستقیم از تحلیل عاملی تأییدی استفاده می گردد. بدین منظور برای دو سازه اصلی تحقیق یعنی وفاداری مشتریان و عملکرد بازاریابی، تحلیل روایی سازه انجام می گیرد. برای این کار، در هر کدام از ابعاد ۵ گانه تحقیق (سه بعد مربوط به عملکرد بازاربابی و دو بعد مربوط به وفاداری مشتریان) به صورت تفکیکی، نسبت به تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار LISREL اقدام می شود.
۴-۳-۱- ۱- تحلیل عاملی تائیدی بعد کارایی
اجرای مدل اندازه گیری برای این بعد، شاخص های مناسبی را به همراه نداشت. به همین دلیل، اصلاحات بر اساس پیشنهادات نرم افزار و انطباق آن ها با مبانی نظری انجام شد. در نهایت مدل برازش شده و قابل قبول به شرح ذیل به دست آمد:
نمودار ۴-۳ : مدل اندازه گیری بعد کارایی
مقدار ۰۲۱/۰ برای RMSEA، و ۱٫۷۳ برای شاخص نشان دهنده برازش مناسب مدل با داده‌های سازه می‌باشد.
همچنین شاخص GIF برابر با ۰٫۸۸ و شاخص‌ CFI دارای مقدار ۹۲/۰ می‌باشد که در کنار سایر شاخص ­ها مقادیر قابل قبولی را ارائه می دهند. در ضمن مقادیر t-value مسیرهای عاملی، همگی بالای ۲ هستند که نشان از معنی­دار بودن تمامی مسیرها و تأیید روایی سازه می باشد.
۴-۳-۱- ۲- تحلیل عاملی تائیدی بعد اثربخشی
نمودار ۴-۴ : مدل اندازه گیری بعد اثربخشی
مقدار ۰۰۹/۰ برای RMSEA، و ۲٫۴۲ برای شاخص نشان دهنده برازش مناسب مدل با داده‌های سازه می‌باشد.
همچنین شاخص GIF برابر با ۰٫۹۲ و شاخص‌ CFI و IFI به ترتیب دارای مقادیر ۸۶/۰ و ۸۵/۰ می‌باشد که در کنار سایر شاخص ­ها مقادیر قابل قبولی را ارائه می دهند. در ضمن مقادیر t-value مسیرهای عاملی، همگی بالای ۲ هستند که نشان از معنی­دار بودن تمامی مسیرها و تأیید روایی سازه می باشد.
۴-۳-۱- ۳ – تحلیل عاملی تائیدی بعد انطباق پذیری
اعمال اصلاحات لازم بر روی مدل اندازه گیری اولیه، مدل نهایی زیر را به دست داد:
نمودار ۴-۵ : مدل اندازه گیری بعد انطباق پذیری
مقدار ۰۲۱/۰ برای RMSEA، و ۱٫۰۲ برای شاخص نشان دهنده
برازش مناسب مدل با داده‌های سازه می‌باشد.

همچنین شاخص GIF برابر با ۰٫۹۴ و شاخص‌ CFI و IFI به ترتیب دارای مقادیر ۹۳/۰ و ۸۷/۰ می‌باشد که در کنار سایر شاخص ­ها مقادیر قابل قبولی را ارائه می دهند. در ضمن مقادیر t-value مسیرهای عاملی، همگی بالای ۲ هستند که نشان از معنی­دار بودن تمامی مسیرها و تأیید روایی سازه می باشد.
۴-۳-۱- ۴- تحلیل تأییدی سازه عملکرد بازاریابی
در سه بخش پیشین، ابعاد مختلف سازه عملکرد بازاریابی مورد تأیید قرار گرفتند. در این بخش به منظور اطمینان بیشتر، ارتباط و یکپارچگی این سه بعد برای تشکل سازه کامل عملکرد بازاربابی مورد بررسی قرار میگیرد و در قالب یک مدل کلی مورد اجرا و بررسی قرار می گیرد. داریم:
نمودار ۴-۶ : مدل اندازه گیری عملکرد بازاریابی
مقدار ۰۶۳/۰ برای RMSEA، و ۰٫۲۲ برای شاخص نشان دهنده برازش مناسب مدل با داده‌های سازه می‌باشد.
همچنین شاخص GIF برابر با ۰٫۹۰ و شاخص‌ CFI و IFI به ترتیب دارای مقادیر ۹۲/۰ و ۸۹/۰ می‌باشد که در کنار سایر شاخص ­ها مقادیر قابل قبولی را ارائه می دهند. در ضمن مقادیر t-value مسیرهای عاملی، همگی بالای ۲ هستند که نشان از معنی­دار بودن تمامی مسیرها و تأیید روایی سازه می باشد. بدین ترتیب اکنون می توان با اطمینان مطلوبی نسبت به استفاده از اندازه های به دست آمده توسط سازه عملکرد بازاریابی استفاده نمود.

پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره ارزیابی کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در مدیریت منابع انسانی- فایل ۱۰

این اطلاعات و گزارشات اگر چه مفید و جالب توجهند، اما نباید توجه به توسعه روزافزوان سازمان‌ها و اهمیت فزاینده نیروی انسانی در سازمان‌ها و تأکید بر نقش مدیریت منابع انسانی، سیستم‌های اطلاعاتی منابع انسانی در سازمان‌ها باید گسترش بیشتری پیدا کرده و به سئوالات متنوع تری پاسخ بدهند و بتوانند کلیه مراحل فرایند مدیریت منابع انسانی را پشتیبانی نمایند. به عنوان مثال سیستم اطلاعات مدیریت منابع انسانی (پاست و آندرسون[۱۱۵]، ۱۹۹۲) در سازمان باید پاسخگوی سئوالهای زیر باشد:
- در سازمان چه شغل‌هایی وجود دارد ؟
- وظایف و مسئولیت‌های هرشغل در سازمان چیست ؟
- مهارت‌هایی که کارمند یا کارگر برای تصدی هرشغل نیاز دارد ؟
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
- مهارت‌های موجود درسازمان ؟
- تعداد و ترکیب شاغلین در سازمان ؟
- نیازهای آتی سازمان به نیروی انسانی ؟
- نیازهای آموزشی سازمان ؟
- کمیت و کیفیت و تخصص کارکنان موجود درسازمان ؟
- عوامل مؤثر براستراتژی نیروی انسانی سازمان در داخل و خارج از سازمان؟
- روش‌ها و سیستم‌های جاری حقوق و دستمزد ؟
- گزارش توزیع امکانات رفاهی ؟
- دوره‌های آموزشی که هریک از کارکنان گذرانده اند؟
- اقدامات انضباطی و تشویقی درباره هریک از کارکنان ؟
- نتایج ارزیابی ادواری درباره کارکنان ؟
- گزارش وضعیت بازنشستگان، ازکارافتادگان، مستمری و وظیفه بگیران ؟
به سئوالات فوق تعداد زیادی دیگر از پرسش‌های مختلف را می‌توان اضافه نمود که سیستم اطلاعاتی باید پاسخگوی آنها باشد. اوبرین[۱۱۶] (۱۹۹۷) در رابطه با کاربردهای سیستم‌های اطلاعاتی مدیریت منابع انسانی عقیده دارد که:
مهمترین کاربردها سیستم‌های اطلاعاتی مدیریت منابع انسانی را در امور زیر می‌توان خلاصه نمود:
۱- نگهداری مشخصات و سوابق کارکنان ۲- تهیه فهرست مشاغل و مهارتهای موجود در سازمان ۳- تجزیه و تحلیل حقوق و نیروی کار ۴- تجزیه و تحلیل آموزش کارکنان و توسعه مدیران ۵- کمک به برنامه ریزی نیروی انسانی و پیش بینی استخدام و کارمندیابی و برنامه ریزی برای تأمین نیروی انسانی ۶- ارزیابی عملکرد کارکنان (صص ۵۱۴ - ۵۱۵).
شکل ۲ ـ ۹ : سیستم اطلاعاتی مدیریت منابع انسانی
منبع : «اوبرین»، ۱۹۹۷، ص ۵۱۷ .
۲- ۱۰- ارزیابی سیستم اطلاعات مدیریت
امروزه یکی از سرمایه گذاری‌های هزینه بر در بخش صنعت و خدمات، سرمایه گذاری در سیستم‌های اطلاعات مدیریت است که با هدف بهبود عملکرد فرد و سازمان انجام می‌شود، مسلماً چنین سرمایه گذاری ایجاب می کند تا موفقیت آن مورد ارزیابی قرار گیرد، لکن از آنجا که دستیابی به معیارهای عینی برای ارزیابی سیستم‌های اطلاعات چندان ساده نیست یکی از شیوه‌های ارزیابی استفاده از نظر کاربران سیستم می‌باشد. کاهانی (۱۳۸۴) عقیده دارد که “ارزیابی یک سیستم، عمل جمع آوری اطلاعات در مورد میزان سودمندی یک سیستم برای یک گروه خاص از کاربران، در یک محیط خاص و برای یک فعالیت خاص می‌باشد” (ص ۸۳). بنابراین ارزیابی سیستم اطلاعات مدیریت یک فرایند نظام‎دار برای جمع آوری، تحلیل، و تفسیر اطلاعات می‌باشد به این منظور که تعیین شود آیا هدف‌های مورد نظر تحقق یافته اند یا در حال تحقق یافتن هستند و به چه میزانی. پارکر[۱۱۷] (۱۹۸۹) پنج شاخص برای ارزیابی سیستم‌های اطلاعاتی به شرح زیر پیشنهاد کرده است:
الف ـ هزینه / مزایا: تحلیل اینکه سیستم مورد نظر چقدر به کارایی سازمان کمک کرده است؟
ب ـ ارزش ارتباط دهی : تحلیل اینکه سیستم مورد نظر چقدر به هماهنگی کارها کمک کرده است؟
ج ـ ارزش شتاب دهی : تحلیل اینکه سیستم مورد نظر چقدر باعث تسریع در ارائه خدمات می‌شود؟
د ـ ارزش ساخت دهی مجدد : تحلیل اینکه سیستم مورد نظر چقدر از طریق ساخت دهی مجدد باعث ارتقای بهره وری می‌شود؟
هـ ـ نوآوری : تحلیل اینکه سیستم مورد نظر چقدر باعث نوآوری و ابداع در کار می‌شود؟ (ص ۳۷)
از آنجا که ساختارهای بسیار متنوع و متفاوت در سیستم‌های اطلاعاتی وجود دارد، احتمالاً ایجاد یک مبنای نظری عمومی‌برای ارزیابی استفاده کنندگان ممکن نیست. از آنجا که دستیابی به معیار معین موفقیت یک سیستم معمولاً مشکل است، بسیاری از محققان سیستم اطلاعات از ارزیابی استفاده کنندگان نسبت به سیستم به عنوان شاخص واسط برای موفقیت سیستم اطلاعات مدیریت استفاده کرده اند. مدهوشی (۱۳۷۹) اظهار می‌دارد که “اولویت در ارزیابی سیستم اطلاعاتی بر اساس سودمندی اطلاعات خروجی است که کاربرها با آن سر و کار دارند” (ص ۶۳).
تعدادی دیدگاه (کلینگ[۱۱۸]، ۱۹۸۰) برای بررسی و ارزیابی سیستم‌های اطلاعات در سازمان‌ها پیشنهاد گردیده است که به طور بالقوه هر یک ساختار و هدف متفاوتی را برای ارزیابی استفاده کننده پیشنهاد می کند، برای مثال رضایت استفاده کننده از اطلاعات و یا سودمندی اطلاعات و سهولت استفاده از سیستم اطلاعاتی.
لاودن[۱۱۹] (۱۳۸۷) عقیده دارد که “یکی از مهمترین جنبه‌های ارزیابی در نظام اطلاعات، تجزیه و تحلیل کیفیت داده‌ها است که با روش‌های زیر می‌توان بدان پرداخت : ۱ ـ بررسی دیدگاه‌های کاربران و برآورد آنها از سیستم. ۲ ـ بررسی پرونده ی داده‌های ورودی. ۳ ـ بررسی نمونه ی موجود در پرونده‌های رایانه ای” (ص ۴۸).
اکثر دانشمندان در دیدگاه‌های خود برای ارزیابی سیستم اطلاعات مدیریت استفاده از نظر کاربران سیستم را روش مناسبی بیان نموده اند. کاهانی (۱۳۸۴) عقیده دارد که “مهمترین روش‌های ارزیابی سیستم اطلاعات مدیریت عبارتند از مشاهده کار کاربر با سیستم و جمع آوری نظرات کاربران که اولی به وسیله مشاهده مستقیم یا غیرمستقیم و دومی‌از طریق انواع مصاحبه یا پرسشنامه صورت می‌گیرد” (ص ۸۵).
در حـال حاضـر معیـار غالـب (گودهیـو[۱۲۰]، ۱۹۸۸) مـورد استفـاده بـرای ارزیابی سیستـم اطلاعات ابـزار رضایت استفاده کننده از اطلاعات است که مربوط به بیلی[۱۲۱] و پیرسون[۱۲۲] می‌باشد. این معیار قبل از سال ۱۹۷۷ ارائه شده است که فهرستی از ۳۹ سئوال با مقیاس‌های هفت تایی به صورت جفت صفت‌های خاص مثل خوب ـ بد، بالا ـ پائین، راضی ـ ناراضی را شامل می‌شود. البته پس از ارائه چنین معیارهایی نگرانی‌هایی در مورد زیر بنای نظری و نیز اعتبار ضعیف این نوع اندازه گیری ابزار شده است. اخیراً دیدگاه دیگری به نام تناسب تکنولوژی با وظایف توسط گودهیر در سال ۱۹۸۸ ارائه شده است که یک مبنای مفهومی‌برای ارزیابی استفاده کننده با هدف سنجش سیستم‌های اطلاعات می‌باشد. مدل معیار ارزیابی استفاده کنندگان نسبت به (گودهیو[۱۲۳]، ۱۹۸۸) تناسب تکنولوژی با وظایف آن است که سیستم‌های اطلاعات در صورتی که در یک نوع کار یا وظیفه، یا مجموعه ای از کارها یا وظایف ابزار اندازه گیری مناسب و با ارزشی است و استفاده کنندگان به استناد نگرش خود ارزیابی خویش را نسبت به سیستم اطلاعاتی منعکس می‌نمایند. بنابراین وجود ارتباط قوی بین سیستم‌های اطلاعات و تأثیرات عملکردی به لحاظ ارتباط و تناظر بین نیازهای کاری و عملکرد سیستم (تناسب تکنولوژی با وظایف) می‌باشد.
ویژگی های کار
ارزیابی استفاده کننده
نسبت به تناسب تکنولوژی با وظایف
ویژگی های فردی
ویژگی های سیستم
شکل ۲ ـ ۱۰ : مدل کلی تناسب تکنولوژی با وظایف
منبع : «گودهیو»، ۱۹۸۸، ص ۱۰۳.
در نتیجه از آنجا که به علت تفاوت و پیچیدگی سازمان‌ها و نیازها اطلاعاتی آنها و ساختارهای بسیار متنوع و متفاوت در سیستم‌های اطلاعاتی احتمالاً ایجاد یک معیار عمومی‌برای ارزیابی سیستم‌های اطلاعات مدیریت ممکن نیست. لکن تعیین یک دیدگاه نظری که بتواند سیستم‌های مربوط را به تأثیرات نسبی آنها ارتباط دهد و یک ساختار خاص ارزیابی استفاده کنندگان را در آن دیدگاه به وجود آورد لازم است. با توجه به این که هدف گودهیر سنجش عقاید و نظرات استفاده کنندگان درباره آن است که تا چه اندازه سیستم‌های اطلاعات نیازهای کاری استفاده کننده را برآورد می‌سازد می‌تواند یک دیدگاه نظری مناسب برای ارزیابی سیستم‌های اطلاعات مدیریت باشد.
۲ ـ۱۱ ـ مفهوم مدیریت منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی تعاریف گوناگونی دارد اما در تمامی‌این تعاریف مدیریت و اداره ی با ارزش‌ترین دارایی هر سازمان یعنی کارکنان به عنوان اساسی ترین رکن قلمداد شده است. آرمسترانگ (۲۰۰۲) بیان می‌کند که “مدیریت منابع انسانی یعنی مدیریت و اداره ی استراتژیک و پایدار با ارزش ترین دارایی‌های شرکت و سازمان یعنی کارکنانی که در آنجا کار می‌کنند و منفرداً و در کنار هم به سازمان در وصول به اهدافش کمک می‌کنند” (ص ۳). مقصود از مدیریت منابع انسانی سیاست‌ها و اقدامات مورد نیاز برای اجرای بخشی از وظیفه مدیریت است که با جنبه‌هایی از فعالیت کارکنان بستگی دارد. امروز منابع انسانی یکی از با ارزش ترین دارایی‌های هر سازمان می‌باشد و مدیریت این منبع با ارزش، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. تعاریف مدیریت منابع انسانی به اندازه مطالعه آن توسط محققان مختلف متعدد است ولی اکثریت آنها دارای وجوه مشترک زیادی می‌باشد. برای درک مفهوم مدیریت منابع انسانی نیاز است که تعاریف متعددی از آن بررسی شود که در اینجا به گزیده ای از این تعاریف اشاره می‌شود:
اردونز و لیتراس[۱۲۴] (۲۰۰۸) بیان می‌کنند که “مدیریت منابع انسانی یعنی دانشی که همه تصمیم‌ها و فعالیت‌های مدیریت را در بر می‌گیرد و به طور مستقیم بر مردم یا منابع انسانی که برای سازمان کار می‌کنند اثر می‌گذارد” (ص ۳۴).
سیمونس[۱۲۵] (۲۰۰۸) با تأکید بر اینکه مدیریت منابع انسانی یک فرایند است، اظهار می‌دارد که “مدیریت منابع انسانی یعنی فرایند بررسی و ایجاد زمینه‌های مساعد جذب، تربیت، نگهداشت، بهداشت و رشد منابع انسانی، به طوری که بتوان با تأمین نیازهای منطقی و ایجاد انگیزش و رضایت در آنها به اهداف فردی، گروهی و سازمانی دست یافت” (ص ۱۴).
نو و دیگران[۱۲۶] (۲۰۰۰) در تعریفی دیگر بیان می‌کند که “مدیریت منابع انسانی معطوف به سیاست‌ها، اقدامات و سیستم‌هایی است که رفتار، طرز فکر و عملکرد کارکنان را تحت تأثیر قرار می‌دهند” (ص۴). در تعریفی دیگر دی سنزو و رابینز[۱۲۷] (۱۹۸۸) با تأکید بر روی وظایف مدیریت منابع انسانی آن را بدین صورت تعریف می‌کند که “مدیریت منابع انسانی فرایندی شامل چهار وظیفه جذب، توسعه، ایجاد انگیزش و نگهداشت منابع انسانی است” (ص ۱۴).
آرمسترانگ (۱۹۹۳) مدیریت منابع انسانی را رویکردی استراتژیک بیان کرده و اظهار می‌دارد که “مدیریت منابع انسانی عبارتست از رویکردی استراتژیک به جذب، توسعه، مدیریت، ایجاد انگیزش و دست یابی به تعهد منابع کلیدی سازمان؛ یعنی افرادی که در آن یا برای آن کار می‌کنند” (ص ۳۳).
بنابراین مدیریت منابع انسانی یعنی مدیریت کارکنان سازمان به نحوی که اهداف سازمان برآورده شود. در کل هر امری که در رابطه با نیروی انسانی در یک سازمان باشد در قلمرو مدیریت منابع انسانی قرار می‌گیرد و مدیر منابع انسانی وظیفه مدیریت و هدایت این منبع ارزشمند را به عهده دارد.
۲ ـ ۱۲ ـ اهمیت مدیریت منابع انسانی

دانلود پایان نامه با موضوع بررسی مبانی فقهی وجوب حفظ خون مسلمان با تأکید بر آیات و روایات- ...

۱-۱)شناخت بی حرمتی به خون مسلمان در قتل غیر عمد:
کشتن مسلمان عمدا جایز نیست اما اگر به قتل غیر عمد باشد،دیه باید پرداخت شود .قتل غیر عمد زمانی است که جانی قصدکشتن شخص رانداردوفعل او به گونه ای است که منجر به قتل نمی شود.مثلا چیزی را به سمت کافر پرتاب می کند ،سپس به مسلمان اصابت می کند[۲۴۱]یاقصد کند تیری به صیدی بخورد،سپس مومن با آن کشته شودکه در این جا قصدکشتن با فعلی که منجر به قتل می شود را نداردوقتل به فعل اومترتب نیست.[۲۴۲]فقها در تعریف آن اختلاف نظر دارند .ابوحنیفه می گوید:قتل باوسیله ی سنگین عمد محض نیست و خطا وشبه خطا است که داخل در حکم آیه است پس دیه وکفاره واجب می شود.اگر قاتل بگوید که قصد قتل نداشتم ،به سخن او توجه نمی شود وآن چه که از فعل ظهور دارد مد نظر قرار داده می شود.[۲۴۳]
پس درقتل غیرعمدهم مجازات برای عدم تضییع خون مسلمان وجوددارد.این مجازات برای این است که مسلمان درهرکاری که می کندجوانب امررادرنظربگیردتا به کسی ازمومنان آسیب نرساندوبیش ازپیش احتیاط کنندوازاعمالی که موجب ریختن خون کسی می شودحتی اگراشتباها هم باشد،پرهیز کند.[۲۴۴]
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱)عدم جوازبی حرمتی به خون مسلمان در قتل خطایی :
ارتکاب قتل که موجب تضییع خون مسلمان می شودجایز نیست درآیه ۹۲/نساءقتل خطایی را به ظاهراستثناء ازحرمت ارتکاب قتل دانسته است اما به جوازارتکاب قتل خطایی حکم نمی کند.
برخی ممکن است اشکال کنندکه جنایت خطایی مجازات نداردوچرا اسلام درباره آن این همه اهمیت قائل شده است درحالیکه مرتکب این کارهیچ گونه گناهی مرتکب نشده است .پاسخ ایراد روشن است. زیرامسئله خون مسئله ساده ای نیست وبااین حکم شدید، اسلام خواسته است مردم نهایت دقت واحتیاط را به کاربندندتا هیچ گونه قتلی حتی ازروی اشتباه ازآنهاسرنزند زیرا بسیاری ازخطاها قابل پیشگیری است .به علاوه اینکه مردم بدانندبا ادعای خطادرقتل هرگزنمی توانندخودراتبرئه کنند.«توبه من الله»درآیه ۹۲/نساءممکن است اشاره به این موضوع باشدکه اشتباهات معمولا ازعدم دقت سرچشمه می گیردولذا درموردموضوعات مهمی همچون قتل نفس باید به نحوی جبران گرددتاتوبه شامل حال مرتکبان شود.[۲۴۵]
استثناءمتصل به این معنی می شودکه مومن هرگز قصدکشتن مومن رابدان جهت که مومن است نمی کند،یعنی باعلم به اینکه مومن است قصدکشتن اورانمی کند.آیه ۹۲/نساءدرمقام آن است که به طورکنایه ازکشتن مومن به عمد نهی تشریعی کندوخدای تعالی می فرمایدهرگزاین عمل مباح نیست وتاابدمباح نمی شود وکشتن مومن توسط مومن دیگرحرام است مگردرصورت خطا.چون قاتل دراین فرض قصدکشتن مومن رانداردیابه این جهت است که اصلاقصدکشتن نداردویااگرقصددارد به این خیال که کافرجائز القتلی است که درموردریختن خونش هیچ حرمتی تشریع نشده است.
واژه خطا درآیه۹۲/نساء ازنظرنحوی ممکن است دلالت برمفعول،حال وصفت باشدکه هرسه موردازاین مواردبیان می کند که انسان مومن،مومنی رابه عمد به قتل نمی رساندو به خون اوبی حرمتی نمی کند.وهرگاه مرتکب قتل شد آن راازروی خطاوغیر عمد انجام داده است.
حال به بیان هریک ازنقش های نحوی خطا می پردازیم:
«خطأ»منصوب است بنابراین که مفعول له باشد یعنی به هیچ دلیل برای مومن شایسته نیست مومنی رابه قتل برساندمگر اینکه تنها ازروی خطا مرتکب آن شود.
«خطأ»حال است به این معنا که شخص مومن درهیچ حال مومنی رانمی کشدمگراینکه درحالت خطایی باشد.
«خطأ»صفت برای مصدر وتقدیرجمله«الّا قتلاخطا»است،یعنی ازشأن مومن این است که ارتکاب قتل مومن البته درابتدا ازروی اراده،ازاومنتفی می باشد،مگراین که کاراشتباهی وبدون قصدصورت گرفته باشد.[۲۴۶]
پس«الّاخطأ»به این معنی نیست که مومنان مجازندبه اشتباه مرتکب قتل شوند،چونکه اشتباه قابل پیش بینی نیست وشخص به هنگام اشتباه متوجه اشتباه خودنمی باشد.بلکه منظوراین است که مومنان جزبه اشتباه مرتکب چنین گناه بزرگی نمی شوند.[۲۴۷]وبه خون یکدیگربی حرمتی نمی کنند.
۳-۱)دیه قتل خطایی حافظ تضییع خون مسلمان :
فقه جزایی دونوع مجازات بدنی ومالی رابرای مجرم درنظرگرفته است.مجازات حدود،تعزیرات وقصاص ازسری مجازات های جسمی هستند که متوجه جسم وجان مجرم می شود اما مجازات دیه ،مجازات مالی است .مجرم مسئولیت پرداخت مبلغ دیه به مجنی علیه یا ولی دم رابرعهده می گیرد.اجرای حدود،قصاص وپرداخت های مالی ناشی ازارتکاب جنایت برمجنی علیه سرعت رسیدگی به جرایم راافزایش می دهدوهرجانی بالقوه رابه این فکر فرومی بردکه عاقبت جنایت خودراعلیه مردم بایددرنظربگیردکه بافاصله نه چندان طولانی به جنایت اورسیدگی می شودواومسئول تحمل مجازات جسمی ومالی ناشی ازجنایت خودخواهدبود.برخوردسریع وصریح دادگاه های کیفری نظام اسلامی بامتخلفان ومجرمان علیه اموال عمومی وخصوصی مردم،امنیت فردوجامعه دراجرای مجازات بدنی ومالی برآنان نقش بسیارمهم بازدارنده دروقوع جرایم داردوبه کمترکسی اجازه می دهدکه درباره جنایت برجان،آبرو،امنیت،اموال مردم وبیت المال توطئه کند.[۲۴۸] وموجب احترام به جان ها،آبرو واموال مسلمین است.
دیه به عنوان بدل ازخون مقتول تأدیه می شود.[۲۴۹]در قتل خطایی علاوه بر پرداخت کفاره که حق الله است قاتل باید دیه پرداخت کندچون خداوند متعال درآیه۹۲/نساء می فرماید:«فدیه مسلمه إلی أهله »مسئول پرداخت دیه در قتل خطایی عاقله جانی است که خویشاوندان ذکورپدری اوهستند.دیه مانند سایر اموال میت به ارث می رسد وخانواده مقتول آن را دریافت می کنند. درصورت عفو اولیای دم دیه به قتل عمدتعلق می گیرد.وآن یکی از امور شش گانه است که قاتل در پرداخت آن مخیر است .
۱-صد شتر مسن .شتری که شش سال به بالاداشته باشد.۲-دویست گاو۳-دویست حله که هرکدام دوجامه از بردیمانی است.۴-هزار گوسفند۵-هزار دینار .دیه قتل عمدطی یک سال پرداخت می شودوتأخیر آن بدون رضایت مستحق جایز نیست.برقاتل لازم نیست که پیش از تمام شدن سال آن راپرداخت کند.این دیه از مال قاتل است .
دیه درقتل شبه عمد: صد شتر است بااین تفاوت که لازم نیست همه آن ها شش سال به بالا داشته باشند بلکه سی وچهار شتر ثنیه، شتری که پنج سالش تمام شده ووارد شش سال شده است به بالا.وسی وسه شتر بنت لبون ،شتری که دوسال آن تمام ووارد سه سال شده است به بالاوسی وسه شتر حقه ،شتری که سه سال آن تمام ووارد چهار سال شده است به بالا،یایکی ازموارد دیه قتل عمد است که از مال قاتل ودر طی دوسال پرداخت می شود.وپایان هر سال نیمی از آن پرداخت می شود.
دیه خطای محض که مورد توجه آیه است:بیست شتر بنت مخاض ،شترماده ای که یک سالش تمام شده است وبیست شتر ابن لبون،شترنری که دوسالش تمام شده است ،سی شتر بنت لبون،شترماده ای که دوسالش تمام شده است،سی شتر حقه که سه سال آن تمام شده است.این دیه طی سه سال درهر سال یک سوم از مال عاقله پرداخت می شود البته عاقله می تواند هریک دیه پنج گانه از قتل عمد رابپردازد.لازم به ذکر است که این دیه ها در مال حرام تشدیدمی شود .[۲۵۰]
پرداخت دیه تنها برای قاتل مسلمان نیست بلکه طبق بیان آیه «وان کان من قوم بینکم وبینهم میثاق فدیه مسلمه»اگر مقتول از قومی باشدکه میان اوومسلمین عهد ومیثاق بسته شده است مانند اهل ذمه که جزیه می پردازندبه اولیای دم دیه تعلق می گیرد.ممکن است پرداخت دیه به مقتول ازاهل ذمه به خاطرحرمتی باشد که اسلام برای آنان قائل شده است. کسانی که بامسلمانان درعهد وپیمان هستند دیه آنها به ورثه مسلمانشان داده می شود واگرورثه مسلمان درخانواده اش نبود،دیه برای امام است چون وارث مسلمان است.ابوحنیفه گفته است دیه ذمی ماننددیه مسلمان است به خاطر ظاهر آیه وشافعی آن را ردکرده وگفته است:دیه ذمی یک سوم دیه مسلمان است ودیه زرتشتی ثلث یک پنجم است .[۲۵۱] گفته شده یا اهل کتاب است که ذمی محسوب می شود یا از کفاری است که دارای عهد وپیمان است حکم دراین نوع مقتول اختلافی است وگفته شده اوکافراست مگر اینکه تعلق دیه اش به خاطر عهد وپیمانی که بسته است ،باشد . از نظر شیعه دیه او هشتصد درهم است و اصحاب بر آن اجماع دارند.[۲۵۲] پس دیه علاوه براینکه مرهمی برای بازماندگان مقتول است وازبی مبالاتی مردم درجامعه جلوگیری می کند تانگویندکه قتل خطایی بهاندارد جبران خلأاقتصادی است که دراثرقتل به وجودآمده است که موجب احترام به جان افرادوامنیت اجتماعی است.[۲۵۳]وازتهدیدها وخطراتی که خون مسلمانان رادرتضییع قرارمی دهدجلوگیری می کند.
۴-۱)تشریع دیه برای حمل مسلمان:
جایگاه حقوقی انسان درفرهنگ اسلامی به گونه ای است که ازنطفه آغازین وحتی یک روزه انسان دارای ارزش وحق است وبردیگران لازم است آن رارعایت کنند درغیر این صورت موجب ضمان است.اساسا دربعد حقوق انسانی جان،آبروومال سه عنصراساسی وبنیادین است ورعایت این سه برای همگان ضرورت دارد.ازاین روکسی نباید دربه وجود آمدن نطفه انسان مانع ایجادکندوحتی برای چنین کاری درشریعت مقدس اسلام دیه وضع شده است تاچه رسدبه نطفه پدیدآمده که درمراحل مختلف اقدام به سقط یافراهم آوردن موجبات آن،افزون برمعصیت موجب ضمان ودیه است.جنین بعدازچهارماهگی حکم انسان کامل راداردوحرمت سقط آن شدیدتراست ودیه آن دیه انسان کامل است.[۲۵۴]
هم چنین حرمت خون مسلمین تاحدی مهم است که خداوندمتعال حتی برای جنین مسلمان درهر مرحله ای ازرشدکه باشد،درصورت سقط شدنش با ارتکاب جنایت غیر مانندضربه زدن با چوب به حمل ،دیه اختصاص داده است. آیه ای که اشاره به تعلق دیه برای حمل داردودرآن خداوند متعال می فرمایدولقد خلقنا الانسان من سلاله من طین ثم جعلناه نطفهفی قرار مکین ثم خلقنا النطفهعلقهفخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغهعظامافکسوناالعظام لحما ثم أنشا ناه خلقا آخر فتبارک الله أحسن الخالقین»[۲۵۵].به یقین انسان راازعصاره ای از گل آفریدیم.سپس اورا(به صورت) نطفه ای در جایگاه استوار قرار دادیم.آنگاه نطفه رابه صورت علقه درآوردیم ،پس آن علقه (رابه صورت)مضغه گردانیدیم ،وآن گاه مضغه را استخوان هایی ساختیم ،بعد استخوان ها را باگوشتی پوشاندیم ،آن گاه( جنین را)آفرینشی دیگر پدید آوردیم ،آفرین بر خدا که بهترین آفرینندگان است.[۲۵۶]
اقدام به ازبین بردن نطفه حرمت دارد.هرچندحکم حرمت آن باصراحت بیان نشده است وتنهادرروایات مقداردیه حمل تعیین شده است وازقرارگرفتن دیه برای حمل به حرمت سقط جنین پی می بریم. این حرمت ازآغازتشکیل جنین وهنگامی که به صورت نطفه است ودرصورت احتمال بارداری راشامل می شود.پس خوردن دارویا انجام عملی که موجب سقط جنین شود،روانیست.اگرزنی بداندبارداراست ودارویی بخوردکه جنین سقط شودکارحرامی انجام داده که ممکن است ازگناهان کبیره باشد.[۲۵۷]دیه جنین درجنایت عمدی وشبه عمد که موجب سقط آن شود،ازمال جانی ودرخطابرعاقله است که طی سه سال پرداخت می شود.درعموم حکم اخیردرصورت عدم ولوج روح تأمل است.[۲۵۸]
دیه طفلی که درشکم است وهنوز روح درآن ولوج نکرده است صددیناراست ودیه نطفه که اولین قسمت جنین است بیست دینار است.بعد به علقه تبدیل می شود که دیه علقه چهل دینار است سپس به مضغه تبدیل می شود و دیه ی آن شصت دینار است.سپس به استخوان تبدیل می شود ودیه اش هشتاد دینار است.دیه طفلی که روح درآن دمیده شده باشد دیه کامله می باشد که هزاردیناراست[۲۵۹]«خلق آخر »همان مرحله ای است که جنین واردحیات انسانی می شودوازآن به نفخ روح تعبیرشده است ودراین مرحله است که خدای متعال انسان راازهمه جهان ممتاز می سازدوبه اوشایستگی خلافت خدارادرزمین می دهد . [۲۶۰]بنابراین برای هر روز یک دینار است پس اگر نطفه بیست روز در رحم مکث پیدا کند ،دیه اش بیست دینار است.[۲۶۱]
۲)دیه ،کفاره وسکونت دردارالإسلام حافظ حرمت خون مسلمان درروایات:
۱-۲)خطای درفعل وقصدو بی حرمتی به خون مسلمان:
قتل خطایی که موجب تضییع خون مسلمان می شود،دراثر بی احتیاطی وبی دقتی انسان ها دراعمالشان رخ می دهدقتل خطایی مستلزم قصدنداشتن قاتل درقتل است.
زیرامسلمان هیچ گاه مسلمان دیگررا مگر به صورت خطایی نمی کشد وهرگاه چنین کندباید برده مومنه آزادکند وبه خانواده مقتول دیه بپردازد.[۲۶۲]اگرقاتل قصد فعل ونتیجه داشته باشد،قتل عمدی محسوب می شود. در روایات هم چون آیات قتل خطایی را به عدم قصد شرط کرده است.
ازامام صادق (ع)نقل شده است که ایشان درتعریف قتل عمدوخطایی قصدقاتل رامدنظر قراردادند وفرمودند:«من قصد إلی ضرب أحد متعمدابما کان فمات من ضربه فهو عمد یجب به القود وإنما الخطاأن یرمی شیئاغیره فیصیبه أویعمل عملالایریدبه فیصیبه»[۲۶۳] اگر شخصی قصد این راداشته باشدکه عمدا کسی رابزندواین کارراهم انجام دهدسپس مقتول به سبب زدن بمیرد،قتل عمداست وقاتل قصاص دارد.وخطا فقط جایی است که شیءای رابه سمت غیرازخودآن شیء ای که قصدزدنش شده پرتاب شودوسپس به شیءای که قصدزدنش نشده برخوردکندیاکاری انجام شودکه قصدانجام آن فعل نشده باشد سپس آن فعلی که قصداانجامش نشده رخ دهد.
باحصول قصدقتل ،وقوع آن باهرشئ ای باشدقاتل قصاص می شودهرچندشئ ای که باآن مقتول به قتل رسیده کشنده نباشدوقاتل قصد قتل مقتول رانداشته باشد که شبه عمداست.[۲۶۴]قصد وعدم قصدقاتل درتعدی به خون مسلمان ازنوع فعل اودرارتکاب قتل معلوم می شود.مثلا اگرقاتل بااسلحه به سمت مسلمان شلیک کندوادعای این راداشته باشد که درریختن خون مسلمان قصدنداشته سخنش پذیرفته نیست چون هرعقل سلیمی می تواندقصد اوراکشف کندکه ازروی عمد وباقصدقتل،مسلمان رابه قتل رسانده است.و فعل اوحاکی از قصد اوست.
ازامام صادق(ع)درباره حکم مردی سوال شدکه به طرف گوسفندی تیرمی اندازداما به انسانی برخورد می کند واورامی کشد.امام(ع) فرمودندذاک الخطا الذی لاشک فیه علیه دیهوالکفاره»[۲۶۵]. بدون شک این قتل خطایی است ودیه وکفاره برعهده قاتل است.زیراپرتاب تیر به سمت انسان درحالیکه فاقداراده قتل است وروایت دلالت برخطا می کند.[۲۶۶]وحرمت خونی راکه درقتل خطایی ریخته شده است بادیه وکفاره جبران می کند.
عیاشی در تفسیرش از یکی از معصومین(ع) نقل کرده است:«کلماارید به ففیه القود ،وإنما الخطاءأن ترید الشیءفتصیب غیره».[۲۶۷]هرچه که درکشتن اوقصدقتل وجودداشته باشد،قاتل قصاص می شود،خطافقط زمانی است که قصد زدن شئ ای شود سپس(تیر) به شئ ای که قصدنشده برخورد کند.
قصدقتل با ارتکاب فعل قتل وآنچه که شامل قتل است مشخص می گردد.[۲۶۸]ضابط درقتل خطای محض این است که فاعل درفعل وقصدقتل خطا کند.مثلاقصدزدن پرنده راداردولی تیرش به انسانی برخورد می کند واورا می کشددرحالی که قصدزدن انسان وکشتن اورانداشته است چه اینکه فعلش غالبا کشنده باشد یانباشد.[۲۶۹]پس باکشف قصدقتل ازچگونگی فعل قاتل درارتکاب قتل براساس کشنده بودن یا غیرکشنده بودن می توان بامجازات متناسب درنوع قتل قصاص ودیه رااعمال نمودتا ازتضییع خون مسلمان جلوگیری شود. وحرمت آن حفظ شود.
۲-۲)حفاظت خون انسان با اسلام وسکونت دردارالاسلام:
حمایت اسلام ازحیات اشخاص واحترام خون آنها درجامعه اسلامی یک اصل است واسلام اجازه تعدی به حیات اشخاصی راکه دردارالاسلام سکونت دارند،نمی دهد.[۲۷۰] اسلام داشتن تاحدی اهمیت دارد که تضمین کننده خون وجان انسان هاست به طوری که اگرکفاربامسلمانان عهدوپیمان داشته باشند خونشان محترم است ودرصورت کشته شدن آنها توسط مسلمین دیه وکفاره برعهده مسلمین می آیدوبالعکس اگرمسلمانان دردارالحرب ساکن باشند خونشان احترام ندارد چون درصف کفارعلیه مسلمین قرارگرفته اندهرچند که درصورت قتل خطایی آنان توسط مسلمین برعهده مسلمین کفاره واجب است اما دیه ندارند.
درتفسیر قمی درمورددیه مومن ساکن دارالحرب درگفتارخدای متعال«فَإِنْ کان مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ فمن لم یجدفصیام شهرین متتابعین توبه من الله وکان الله حکیما » آمده است«و لیست له دیه یعنى اذا قتل رجل من المؤمنین و هو نازل فی دار الحرب فلا دیه للمقتول و على القاتل تحریر رقبه مؤمنه لقول رسول الله صلى الله علیه و آله لمن نزل دار الحرب فقد برئت الذّمّه ثمّ قال «وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاق فَدِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ» یعنى ان کان (المؤمن) نازلًا فی دار الحرب و بین أهل الشّرک و بین الرّسول و الامام عهد و مدّه ثمّ قتل ذلک المؤمن و هو بینهم فعلى القاتل دیه مسلّمه إلى أهله و تحریر‌رقبه مومنه«فمن لم یجدفصیام شهرین متتابعین توبه من الله وکان الله علیما حکیما».[۲۷۱]دیه نداشتن مومن ساکن دارالحرب به این معناست که هرزمان که مردی ازمومنان کشته شودواودردارالحرب باشددیه ای برایش نیست وبرعهده قاتل آزادکردن بنده مومنه است.به خاطرسخن رسول خدا(ص) که فرمودند:درموردشخصی که ساکن دارالحرب است پس ذمه قاتل اوبریءاست.سپس فرمود: «وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاق فَدِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ »یعنی اگرمومنی ساکن دارالحرب باشدوبین اهل شرک باشدوبارسول وامام تامدتی عهدوپیمان داشته باشدسپس کشته شودمومن است وعهدوپیمان بین آنها وجودداردپس برعهده قاتل اواداءدیه به خانواده مقتول وآزادی بنده می آید.وهمان طورکه درآیه آمده است درصورت نیافتن رقبه مومنه کفاره قاتل این است که دوماه متوالی روزه بگیرد.
پس اگرمسلمان در گروه مشرکان باشد وبین مشرکان ومسلمانان عهدومیثاقی نباشد درصورت کشتن قتل خطایی مسلمان حاضردرگروه مشرکان،دیه برعهده قاتل اونیست وفقط کفاره قتل خطایی برایش است اما اگر عهدومیثاقی بینشان باشد برعهده قاتل پرداخت دیه وکفاره است.واگرقاتل آن مسلمان راعمداکشته باشدقصاص وکفاره دارد.[۲۷۲]پس علاوه بر اسلام ،انعقادعهد ومیثاق بامسلمین هم ضامن حفظ خون است.
۳-۲)پرداخت کفاره قتل خطایی حاکی ازتوجه شارع به خون مسلمان:
پرداخت کفاره حق الله است وبه عهده خودقاتل است برخلاف دیه که به خانواده ی مقتول اعطاءمی شود .ودر آیات وروایات به آن ا شاره شده است امادر آیات اشاره به حق الله بود ن آن شده است درحالی که روایت آن رابیشتر از آیه تبیین می کند. وجنبه حق الله بودن آن رابرجسته می کند.
کفاره دراصطلاح فقها عبادت خاص مالی یابدنی تشریع شده است که مانندمؤاخذه قرارداده شده است ودر مواردی که مکلف به مخالفت حکم الهی می پردازد،غالباساقط کننده یا تخفیف دهنده عقاب ،بخشش گناهی که ازانسان صادرشده و یاجبران نقص عمل بندگان است.[۲۷۳]
مسعدهبن صدقه درموردکفاره ازامام محمد باقر (ع) درمورد گفتار خداوند متعال « وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً- فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَ دِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلى أَهْلِهِ »نقل کرده استتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ فَفِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ- وَ أَمَّا دِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلَى أَوْلِیَاءِ الْمَقْتُولِ.»[۲۷۴] آزادی برده مومنه بین قاتل وخدایش است .(امری است که برعهده اوست ودرصورت عدم پیروی ،عقابش به خدای متعال مربوط است نه ولی دم.)امادیه را بایدبه اولیاءمقتول بدهد.
پس کفاره، گفتاریافعل یابذل مال است.[۲۷۵] کفاره بابازدارندگی ازارتکاب قتل درجهت حفظ حرمت خون مسلمان ها کارایی دارد. کفاره درجنبه بازدارندگی ازبی حرمتی کردن به خون مسلمان بعداز قصاص ودیه قراردارد.ومجازات ها درتعدی کننده به خون مسلمان براساس نوع تعدی ازشدید به خفیف است.
۴-۲)دیه حمل مسلمان نشانه توجه دقیق شارع به حیات مسلمانان:
در روایات به دیه حمل همچون آیات اشاره شده است.وحرمت خون اورا ذکر می کندودرهرمرحله ازرشد جنین دیه ای مشخص قرارداده است تاحرمت داشتن حیاتش رابیان کند وموجب حفظ آن شود.
محمدبن مسلم ازامام باقر(ع)درموردمردی که زن بارداری رازدوجنینش سقط شدنقل می کند:« علیه عشرون دیناراً فقلت یضربها- فتطرح العلقه فقال (علیه- کا) اربعون دیناراً قلت فیضربها فتطرح المضغه قال علیه ستّون دیناراً قلت فیضربها فتطرحه و قد صار له عظم فقال علیه الدّیه کامله.» [۲۷۶] بیست دیناردیه جنین علیه ضارب است.گفتم(راوی) اگر زده باشد وعلقه افتاده باشد ،فرمودند:چهل دینار براوست .گفتم اگر زده باشد ومضغه افتاده باشد ،فرمودند:شصت دیناربر او است.گفتم اگر زده باشد وجنینی که استخوان براوروییده افتاده باشد ،فرمودند:دیه کامل دارد.
تکالیف ومقررات دینی مربوط به هویت انسان ها ازموقع استقراردررحم آغاز می شود.[۲۷۷]واحترام خون جنین برابربا احترام انسان کامل است چون هرانسان کاملی ابتدا دردوران جنینی بوده است ازطریق حفظ حیاتش دراین زمان است که می تواند به یک انسان تبدیل شود.
امام علی(ع) درمورداحترام حیات انسان وجنین فرمودند:« لکلّ دم دیه و لکلّ جنین غرّه و لکلّ مال مالًا.» [۲۷۸] برای هرخونی دیه و برای هرجنینی (در مرحله نطفه)بیست دینار است وبرهر اتلاف مالی ،غرامت مالی قرار داده شده است.
اسلام انسان راازآغازورود به جهان هستی تاپس ازخروج دارای کرامت وحیثیت ذاتی می داند. تعلق دیه به تمام مراحل جنین دلالت به وقوع قتل می کند.زیرامعنای لغوی دیه درمقابل ارتکاب قتل آمده است وزبیدی درتاج العروس چنین می گوید:«الدیّه بالکسرحق القتیل»ودیه راباعنوان حق قتیل آورده است.درست است که دیه پیش ازتعیّن هویت کامل انسان به عنوان قتل انسانی نیست،ولی قتلِ موجودزنده است که درگذرگاه حیات انسانی درحال حرکت است.واین ازبااهمیت ترین دلایل احترام وحیثیت جان آدمی است.[۲۷۹]
آیه ششم:
۱)به خطر افتادن خون مسلمان از طریق محاربه:
محاربه علاوه برانواع قتل ، ازجرایمی است که جان مسلمان رادرخطر مرگ وتضییع خون قرارمی دهد.شارع برای محاربه مانندقتل مجازاتی برای عدم تضییع خون مسلمان درنظرگرفته است.

 
مداحی های محرم