وبلاگ

توضیح وبلاگ من

راهنمای نگارش مقاله با موضوع مقایسه ی تطبیقی جایگاه زن در اشعار ژاله قائم مقامی با ...

ویحک به شهرم و شهر بیرون ز دسترس

 

 

 

دیوارهای حرم، برفرقدان زده سر

 

پوشیده راه نظر بسته ره نفسم”

 

 

 

(قائممقامی، ۱۳۴۵: ۲۲-۲۱)
با این که در نظام آفرینش، مرد و زن یکسان خلق شدهاند، امّا سهم زنان، اسارت در کنج قفس و چهاردیواری خانه است در حالی که در کاخ هستی، مردان اختیار و آزادی عمل دارند:

 

 

“در دکان آفرینش جنس ما اوست یکسان

 

عمر ما طی میشود در کیسهای در بسته اما

 

 

 

بر فراز کاخ هستی او به پرواز است و ما هم

 

جنبشی داریم در کنج قفس پر بسته اما”

 

 

 

(قائممقامی، ۱۳۴۵: ۱۳)
از آنجا که قائممقامی با عشق و علاقه ازدواج نمیکند دیری نمیپاید که از همسرش جدا میشود، و خود را در جمع زنان بیوه مییابد و به حقیقت بیکسی زنان بیوه بیشتر پی میبرد و زنان بیوه را در آن روزگار بیپناه مییابد، و حال خود را بیپناهتر از همیشه میبیند:

 

 

“راستی را که زن بیوه چه بدبخت کسی است

 

خاصه آن زن که بری دارد و روئی دارد

 

 

 

همه کس ترسد از او گرچه بود خواهر او

 

کاین بود بیوه و آن مزبله، شویی دارد”

 

 

 

(قائممقامی، ۱۳۴۵: ۵۴)
او دنیای خود را زندان و قفسی میبیند که آنقدر تنگ و تاریک است که نمیتواند در آن جنبشی برای آزادی داشته باشد، و ناامید از رهایی در کنج قفس گوشهگیری را اختیار میکند و زبان به طعن این دنیا میگشاید، او خود را شخصی بزرگ میداند که بر اسبی سوار است ولی در این جامعه اسبش در نیمه راه میمیرد و او از طی کردن ادامه راه ناتوان و ناامید میماند، او به جرم اینکه زن است و زن در جامعه او ارجی ندارد خود را هیچ به شمار میآورد:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

“در چاهسار حرم، با ناله هم نفسم

 

تنگی گرفت نفس، در کنج این قفسم

 

 

 

در تیره شام وجود، افسرده شد شررم

 

در نیمه راه حیات، درمانده شد فرسم

 

 

 

بس سربلند کسم، اما به جرم زنی

 

در خاندان بشر گویی که هیچ کسم”

 

 

 

(قائممقامی، ۱۳۴۵: ۲۱)
قائممقامی آنچنان به مسئله نابرابری زن و مرد معترض است که همه را در این بیعدالتی سهیم میداند و برای تسکین دل دردمند خود، به همه اعتراض میکند و همه را مقصر میداند، در درجه اول مرد را مقصر این بیعدالتی میبیند و بعد بر شوهر خود و خانواده و پدر و مادر و حتی بر زنان که سکوت کردهاند میتازد و به بدگویی و سرزنش آنها میپردازد که چرا قیامی نمیکنند و خود را از این گرفتاری و حقارت رهایی نمیبخشند و معتقد است تا زمان که قیام نکنی و صدایت به گوش همه نرسد نمیتوانی از این اسارت رهایییابی، او زنان را تشویق میکند به قیام علیه این بیعدالتی:

شناسایی اثر رشد اقتصادی بر محیط زیست در کشورهای منتخب ...

نصرالهی ، غفاری (۱۳۸۸) در مقاله ای تحت عنوان ” توسعه ی اقتصادی و آلودگی محیط زیست در کشورهای عضو پیمان کیوتو و کشورهای آسیای جنوب غربی” رابطه انتشار سرانه ی دی اکسید کربن و شاخص توسعه انسانی را به کمک داده های تلفیقی ، درقالب فرضیه ی کوزنتس ، برای کشورهای مذکور در دوره ۲۰۰۴-۱۹۹۰ مورد آزمون قرار داده اند. نتایج بررسی برای کشورهای آسیای جنوب غربی یک رابطه افزایشی خطی بین انتشارCO2 و HDI را نشان می دهد و این رابطه برای کشورهای پیمان کیوتو به صورت یک رابطه N شکل بدست می آید.
پایان نامه - مقاله - پروژه
برقی اسکویی (۱۳۸۷) در مقاله ای تحت عنوان ” آثار آزاد سازی تجاری بر انتشار گازهای گلخانه ای در منحنی زیست محیطی کوزنتس” به ارزیابی تأثیر آزادسازی تجاری روی انتشار دی اکسید کربن و نیز بررسی ارتباط منحنی زیست محیطی کوزنتس با فرضیه پناهگاه آلایندگی[۴۳] بر اساس داده های تابلویی ، در قالب چهار گروه کشوری ، شامل کشورهای با درآمد سرانه بالا ، کشورهایی با درآمد سرانه متوسط بالا ، کشورهای با درآمد سرانه متو سط پایین و کشورهای با درآمد سرانه پایین ، طی دوره زمانی۲۰۰۲-۱۹۹۲ می پردازد. نتایج تخمین مدل دلالت بر این دارد که افزایش آزاد سازی تجاری و درآمد سرانه در کشورهای با درآمد سرانه بالا و کشورهای با درآمد سرانه متوسط بالا به کاهش انتشار دی اکسید کربن و در کشورهای با درآمد سرانه متوسط پایین و کشورهای با درآمد سرانه پایین به افزایش انتشار دی اکسید کربن منجر می شود.
پژویان و مراد حاصل (۱۳۸۶) در مطالعه ای با عنوان “ اثر رشد اقتصادی بر آلودگی هوا ” با بهره گرفتن از روش داده های تلفیقی ، میزان انتشار دی اکسید کربن به هزار تُن به عنوان شاخص آلودگی هوا درغالب فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس برای ۶۷ کشور با گروه های درآمدی متفاوت (شامل ایران) و در دوره ۲۰۰۲-۱۹۹۱ مورد بررسی قرار داده اند که نتایج این مطالعه ، برقراری منحنی کوزنتس را برای کشورهای مورد بررسی ، تأیید می کند.
صادقی و سعادت (۱۳۸۳) درمقاله ای با عنوان ” رشد جمعیت ، رشد اقتصادی و اثرات زیست محیطی در ایران ” با بهره گرفتن از روش داده های سری زمانی برای سال های ۸۰-۱۳۴۶ با کمک آزمون علیت هشیائو[۴۴] برای کشور ایران به برآورد مدل ها پرداخته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که یک رابطه دو طرفه بین تخریب زیست محیطی و رشد اقتصادی وجود دارد.
خوش اخلاق و حسنشاهی(۱۳۸۱) با مطالعه ای تحت عنوان “تخمین خسارات وارده به ساکنان شیراز به دلیل آلودگی هوا ” با بررسی ۷۵۰ خانوار به طور تصادفی برای سال ۱۳۸۰ و با روش ارزشیابی مشروط از طریق شاخص ” میل نهایی به پرداخت ” ، میزان خسارت آلودگی هوا را اندازه گیری می کند.
۲-۵-۲- مطالعات خارجی
وانگ و همکاران[۴۵] (۲۰۱۱) در مقاله ای با عنوان “انتشار دی اکسید کربن ، مصرف انرژی و رشد اقتصادی ” با کمک داده های ۲۸ استان کشور چین به صورت داده های تابلویی در دوره ۲۰۰۷-۱۹۹۵ به بررسی رابطه علی بین انتشار co2 و مصرف انرژی و GDP به وسیله روش اقتصاد سنجی VECM می پردازد. نتایج نشان می دهد بین سه متغیر ذکر شده یک رابطه علیت دو طرفه وجود دارد.
آلدی[۴۶] (۲۰۰۵) در مقاله ای تحت عنوان ” انتشار دی اکسید کربن سرانه ” به کمک داده های مربوط به ۴۸ ایالت آمریکا در دوره ۱۹۹۹-۱۹۶۰ به بررسی وضعیت انتشار دی اکسید کربن پرداخته است. بدین منظور در بخشی از مقاله رابطه درآمد سرانه و انتشار دی اکسید کربن را در یک تابع درجه دوم بررسی کرده است. نتایج تخمین این مدل رابطه U برعکس را بین درآمد سرانه و انتشار دی اکسید کربن تأیید می نماید.
روکا و همکاران[۴۷] (۲۰۰۱) در مقاله ای با عنوان ” رشد اقتصادی و آلودگی هوا در اسپانیا ” چند آلاینده مهم هوا را برای کشور اسپانیا در دوره ۱۹۹۶-۱۹۸۰ بررسی نموده اند و چنین نتیجه گیری کرده اند که میزان انتشار SO2 با نظریه زیست محیطی کوزنتس سازگاری دارد اما در خصوص سایر آلاینده ها این تطابق و هم خوانی با نظریه یاد شده وجود ندارد.
جانجادهارا و والنزوئلا (۲۰۰۱)[۴۸] به بررسی اثر متقابل رشد درآمد ملی، میزان انتشار دی اکسید کربن و مصرف انرژی بر سلامت افراد جامعه به روش حداقل مربعات دو مرحله ای (۲SLS) برای۵۱ کشور (با درجات متفاوتی از توسعه یافتگی) براساس فرضیه کوزنتس پرداختند. نتایج حکایت از آن دارند که درآمد سرانه، تمرکز جمعیت، درجه شهرنشینی یک کشور، توزیع نابرابر درآمد اثر معنی داری روی شاخص های زیست محیطی و مصرف انرژی دارند. این مطالعه رابطه کوزنتس را رابطه درجه سوم در نظر گرفته است و رابطه رشد درآمد ملی و میزان انتشار دی اکسید کربن و مصرف انرژی را بصورت N وارونه استخراج نموده است.
تاکر(۱۹۹۵)[۴۹] در مقاله ای با عنوان ” انتشار دی اکسید کربن وGDP جهانی ” رابطه میان انتشار دی اکسید کربن و درآمد سرانه را با کمک روش داده های تابلویی برای ۱۳۷ کشور در طول ۲۱ سال در دوره ۱۹۹۱-۱۹۷۰ مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان دهنده رابطه ای مثبت بین انتشار دی اکسید کربن (مهمترین گاز گلخانه ای در افزایش دمای زمین) و درآمد سرانه می باشد.
هالتز ایکین و سلدن (۱۹۹۵)[۵۰] در مقاله ای با عنوان ” انتشار دی اکسید کربن و رشد اقتصادی ” به کمک داده های تابلویی۱۳۰ کشور در دوره ی ۱۹۸۶-۱۹۵۱ رابطهU بر عکس را اثبات می کند ، اما نقطه بازگشت درآمدی خارج از نمونه مورد بررسی است. به عبارت دیگر سطوح درآمدی مورد نیاز برای تثبیت انتشار دی اکسید کربن بسیار بالاست و نقطه ی بازگشت درآمدی در بلند مدت اتفاق می افتد.
شفیک (۱۹۹۴)[۵۱] که در مقاله ای با عنوان ” توسعه اقتصادی و کیفیت محیط زیست ” به بررسی رابطه کیفیت محیط زیست و درآمد سرانه می پردازد. در این مطالعه کیفیت محیط زیست به عنوان متغیّر وابسته در رگرسیون لحاظ می شود. روش برآورد الگو در این مطالعه روش حداقل مربعات معمولی بوده و از داده های ۱۴۹ کشور برای دوره ۱۹۹۰-۱۹۶۰ استفاده شده است. نتایج این مطالعه رابطه مثبت و یکنواختی را بین انتشار دی اکسید کربن سرانه و درآمد سرانه نشان می دهد. همچنین محاسبه کشش انتشار دی اکسید کربن با توجه به درآمد سرانه نشان می دهد که به ازای یک درصد افزایش در درآمد سرانه ، ۶/۱ درصد افزایش در انتشار دی اکسید کربن وجود دارد.
گروسمن و کروگر (۱۹۹۱)[۵۲] در مطالعه ای تحت عنوان ” رشد اقتصادی و آلودگی ” ارتباط درآمد سرانه و متغیرهای زیست محیطی را توسط رابطه رگرسیونی برای ارزیابی اثرات زیست محیطی تجارت آزاد آمریکای شمالی با کمک روش داده های تابلویی در دوره ۱۹۸۴-۱۹۷۷ بررسی کرده اند. که نتایج نشان دهنده وجود رابطهU وارونه بین دو متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه و شاخص های آلودگی مانند میزان انتشار دی اکسید گوگرد (so2) و ذرات معلق در هوا است.
۲-۶- جمع بندی فصل:
در این فصل ابتدا معرفی شاخص رشد اقتصادی و مبانی نظری مرتبط با آن و سپس نحوه ی اثر گذاری فعالیت های دولت بر روی شاخص رشد اقتصادی و در ادامه کیفیت محیط زیست و آلودگی و انواع آن مورد توجه قرار گرفته است و در آخر مفهوم و مبانی نظری منحنی زیست محیطی کوزنتس (EKC) مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات نشان می دهد که اکثر محققانی که در زمینه ارتباط بین درآمد وآلودگی ، رابطه زیست محیطی کوزنتس را مورد آزمون قرار داده اند ، فرضیه زیست محیطی کوزنتس را تأیید نموده اند و نتایج مبین آن است که رشد درآمد سرانه کشورها با افزایش آلودگی رابطه مثبت دارد.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه:
اهمیت رشد اقتصادی موجب شده تا در مطالعات فراوانی مورد بررسی قرار گیرد ، ولی با توجه به اینکه امروزه مسئله آلودگی و تخریب محیط زیست به دلیل رشد اقتصادی کشور های در حال توسعه در اثر انتقال صنایع آلاینده از کشورهای پیشرفته به این کشورها ، ضروری به نظر می رسد که با در نظر گرفتن مبنای نظری کوزنتس ، به تحلیل تاثیر رشد اقتصادی بر انتشار گازهای گلخانه ای و تخریب محیط زیست پرداخته شود و سهم هر یک از شاخص های مطرح شده در این تحقیق به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اهداف تحقیق و مطالبی که بیان شد ، در این فصل به بیان توضیحاتی درباره روش تحقیق ، جامعه آماری ، مدل اقتصاد سنجی و روش رگرسیون مدل مبتنی بر داده های تابلویی و متغیرهای به کار گرفته شده در آن پرداخته خواهد شد.
۳-۲- الگوی تحقیق
۳-۲-۱- روش تحقیق
روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش بر حسب هدف کاربردی و روش توصیفی می باشد. تحقیق توصیفی شامل جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سوالات مربوط به وضعیت فعلی موضوع مطالعه می شود. یک مطالعه توصیفی چگونگی وضع موجود را تعیین و گزارش می کند.
تحقیق توصیفی که گاهی به عنوان تحقیق غیرتجربی نامیده می‌شود ، با روابط بین متغیرها ،‌ آزمودن فرضیه‌ها ، ‏پروراندن مفاهیم و قوانین کلی ، اصول و یا نظریه‌هایی که دارای بیانی جهان شمول است ، سر و کار دارد. چنین ‏تحقیقی به روابط تابعی توجه دارد. انتظار می‌رود که اگر متغیر x‏ به طور سیستماتیک با متغیر ‏y‏ مربوط باشد ، ‏احتمال پیش‌بینی پدیده‌ای امکان پذیر بوده و نتایج حاصل احتمالاً فرضیه جدیدی را مطرح می‌کند که باید مورد ‏آزمایش قرار گیرد. تحقیق توصیفی شامل وقایعی است که قبلاً ‏اتفاق افتاده‌اند که ممکن است به وضعیت زمان حال ارتباط داده شوند. به عبارت دیگر مطالعات توصیفی جهت کسب اطلاعات در مورد وضعیت کنونی پدیده‌ ، طرح ریزی شده ‏است. تحقیق توصیفی به گونه‌ای اجرا می‌شود که ماهیت یک موقعیت را به صورتی که در زمان بررسی وجود دارد ‏تعیین می‌کند.
۳-۲-۲- تصریح مدل
همان گونه که در فصول قبل بیان شد در این رساله تاثیر رشد اقتصادی بر آلودگی هوا با بهره گرفتن از روش رگرسیون مبتنی بر داده های تابلویی بررسی خواهد شد.
بررسی مطالعات تجربی در خصوص فرضیه ی کوزنتس خصوصاً مدل گروسمن و کروگر(۱۹۹۵) نشان می دهد که معمولاً برای تعیین روابط ممکن میان آلودگی محیط زیست و درآمد ، الگوی زیر به صورت لگاریتمی مورداستفاده قرار می گیرد:
(۳-۱)
که درآن y شاخص زیست محیطی ، xit درآمد واقعی سرانه کشورها و منظور از z متغیرهای دیگری است که باعث تخریب محیط زیست می شود.
در تحقیقات تجربیِ منحنی زیست محیطی کوزنتس ، علاوه بر درآمد سرانه ، متغیرهای دیگری مانند جمعیت ، ویژگی های جغرافیایی ، رشد اقتصادی ، متغیرهای تجاری ، حقوق سیاسی ، آزادی های مدنی و غیره… نیز مشاهده می شود.
حال با توجه به مبانی نظری بیان شده و تحقیقات بعمل آمده در رابطه با منحنی زیست محیطی کوزنتس و آنچه که در بالا ذکر گردید ، الگوی مورد استفاده در این تحقیق به صورت زیر تصریح می گردد:
CO2 = f (GDP , E , MV, IV) (3-2)
مدل های EKC اولیه به شکل توابع مربع (درجه ۲) ساده ای بودند که در آن سطح آلودگی به عنوان متغیر وابسته و سطح درآمد به عنوان متغیر مستقل ظاهر می شدند. لیکن با توجه به اینکه برای انجام فعالیت اقتصادی ناگزیر از استفاده از منابع هستیم و بنا به قوانین ترمودینامیک استفاده از منابع لزوماً زائداتی بر جای خواهد گذاشت ، توابعی مانند تابع درجه ۲ ساده که در آن امکان صفر یا منفی شدن شاخص های آلودگی وجود دارد ، می توانند دردسر ساز باشند ، لذا در این رساله جهت تعیین رابطه بین آلودگی هوا و گاز دی اکسید کربن با رشد اقتصادی ، با بهره گرفتن از متغیرهای وابسته و مستقلِ لگاریتمی ، سعی شده این محدودیت برطرف شود(پور کاظمی و ابراهیمی ، ۱۳۸۷، ۶۵).
نهایتاً مدلی که در این تحقیق استفاده می گردد ، تابعی لگاریتمی و درجه ۳ به صورت زیر می باشد :
LN(CO2)it۰۱(LNGit)+α۲(LNGit)2۳(LNGit)3۴LNEit۵LNMVit۶LNIVitit (۳-۳)
که درآن CO2 شاخص آلودگی محیط زیست ، Git درآمد واقعی سرانه کشورها ، Git2 مجذور درآمد واقعی سرانه کشورها ، Gitتوان سوم یا مکعب درآمد واقعی سرانه کشورها ، MV متغیر ارزش افزوده تولیدات کارخانه ای ، IV متغیر ارزش افزوده بخش صنعت ، E متغیر مصرف سرانه انرژی می باشد و همچنین اندیس i به کشور مورد نظر ، t به زمان ، ۰α به ضریب ثابت و kα به ضریب k اُمین متغیّر توضیحی اشاره دارد که باید تخمین زده شوند. در معادله فوق، LN بیانگر لگاریتم بر مبنای عدد نپرین می باشد.
پارامترهای ۱α ، ۲α ، ۳α ، ۴α ، ۵α و ۶α وجود یا عدم وجود تاثیر رشد اقتصادی بر آلودگی محیط زیست را در کشورهای MENA مورد ارزیابی قرار می دهند (فرضیه اول تحقیق) و پارامترهای قسمت اول مدل یعنی ۱α ، ۲α و ۳α بطور جداگانه وجود یا عدم وجود فرضیه EKC را در کشورهای MENA بررسی می کنند. معنا داری این پارامترها بر اساس روش رگرسیون حاکی از تاثیر رشد اقتصادی بر آلودگی محیط زیست است.
فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس مستلزم این است که ۰< α۱ و ۰>α۲ باشد. معادله (۴) مدلی را ارائه می کند که به وسیله ی آن می توان شکل های مختلف روابط بین رشد اقتصادی وکیفیت محیط زیست را بررسی کرد و اطلاعات مهمی در رابطه با شکل منحنی زیست محیطی کوزنتس در اختیار ما قرار می دهد.
حالت های ممکن به صورت زیر می باشند(ون چن ، ۲۰۰۷ ، ۱۰)[۵۳]:
- اگر۰= α۱= α۲ = α۳ باشد ، یعنی هیچ رابطه ای بین درآمد واقعی سرانه و CO2 وجودندارد.
- اگر۰< α۱و ۰=α۲ = α۳ باشد، یک رابطه یکنواخت افزایشی یا یک رابطه خطی بین GDP و CO2 برقرار است.
- اگر۰> α۱ و ۰= α۲= α۳ باشد ، یک رابطه یکنواخت کاهشی بین GDP و CO2 برقرار است.
- اگر۰< α۱ و ۰>α۲ و ۰= α۳باشد ، یک رابطه U برعکس بین GDP و CO2 برقرار است که در واقع الگوی اصلی منحنی زیست محیطی کوزنتس است. در مورد مدل درجه دوم ، نقطه برگشت منحنی با GDP= -α۱/۲α۲ معین می شود(نقطه برگشت همان نقطه ماکزیمم منحنی است). شکل Uوارونه منحنی زیست محیطی کوزنتس که ارتباط بین زیان محیط زیست و درآمد سرانه را مشخص می کند ، این مطلب را می رساند که در یک نقطه از زمان ، آلودگی زیست محیطی سرانجام کاهش می یابد.
- اگر ۰> α۱ و ۰< α۲ و ۰= α۳ باشد ، یک رابطه U شکل بین GDP و CO2 برقرار است.
- اگر ۰< α۱ و ۰>α۲ و ۰< α۳باشد ، ارتباط بین زیان محیط زیست و درآمد سرانه به شکل N است. در مورد مدل درجه سوم، نقاط ماکزیمم و مینیمم از رابطه زیر بدست می آید:
- اگر ۰> α۱ و ۰<α۲ و ۰> α۳باشد ، ارتباط بین زیان محیط زیست و درآمد سرانه به شکل N وارونه است.
درجه سوم چند جمله ای درآمد سرانه ، تنها در صورتی یک مسیر به شکل U وارونه بین زیان محیط زیست و درآمد سرانه را مشخص می کند که ضریب مکعب درآمد بی معنی باشد. گروسمن و کروگر(۱۹۹۵) منحنی EKC را به شکل N پیدا کردند. هرچند که نقطه دوم بازگشت درآمد خارج از دامنه نمونه گیریشان بود ، آنها بر روی امکان اینکه بعد از یک دوره ای زیان محیط زیست می تواند با درآمد افزایش یابد ، تأکید نمی کنند ولی امکان وقوع این اتّفاق برخلاف نظریه است. بیشتر مؤلفان این تمرین را دنبال می کنند و در تخمین مدل با معنی بودن مکعب درآمد را نادیده می گیرند. به هرحال وجود مکعب GDP سرانه(منحنی EKC را به شکل N) ، این مطلب را می رساند که زیان محیط زیست به طور نامعین و یک مرتبه ، افزایش خواهد یافت، هنگامی که سطح درآمد سرانه به طور نامحدود افزایش یابد. این به نظر می رسد که با فرضیه EKC مغایر است.
برای تخمین معادلات از داده های تلفیقی کشورهای منتخب منا در دوره زمانی ۲۰۰۹- ۱۹۸۵ استفاده می شود. بعد از تخمین مدل، ضرایب به دست آمده تفسیر و بررسی می شوند.
بدیهی است بعد از تخمین منحنی زیست محیطی کوزنتس ، نقاط بحرانی (حداکثر یا حداقل یا هر دو) در صورت وجود ، به دست می آید. برای تخمین مدل از نرم افزار Stata 11 استفاده شده است.
۳-۲-۲-۱ داده های تابلویی:
داده ‌ها و مشاهدات متغیرهای موجود در یک مدل معمولاً در سه نوع مختلف می‌تواند وجود داشته باشد: داده‌ های سری زمانی ، داده ‌های مقطع زمانی و داده های تلفیقی. “داده های سری زمانی” مقادیر یک متغیر را در نقاط متوالی در زمان ، اندازه گیری می‌کند. این توالی می تواند سالانه ، فصلی ، ماهانه ، هفتگی یا حتی به صورت پیوسته باشد. “داده‌ های مقطع - زمانی” مقادیر یک متغیر را در زمان معین و روی واحدهای متعدد اندازه گیری می‌کنند. این واحدها می‌توانند افراد ، خانوارها ، واحدهای تولیدی ، صنایع ، نواحی مختلف و حتی کشورهای مختلف باشند. “داده ‌های تلفیقی (تابلویی)” در واقع بیان کننده داده های مقطعی در طی زمان هستند. بنابراین حجم مشاهدات در داده های تلفیقی نسبتاً زیاد است. در سال های اخیر ، کاربرد داده های تلفیقی در اقتصاد سنجی افزایش بسیاری یافته است. معمولاً داده‌ های تلفیقی و داده‌ های مقطعی در اقتصاد سنجی خرد. به کار می روند که موضوع آن بررسی روش های اقتصاد سنجی در اقتصاد خرد است. از جمله مزایای داده های تابلویی اینست که محققین می توانند از داده ‌های تابلویی برای مواردی که مسائل را نمی توان صرفاً به صورت سری زمانی یا برش های مقطعی بررسی کرد ، بهره گیرند. تلفیق داده ‌های سری زمانی با داده‌ های مقطعی نه تنها می تواند اطلاعات سودمندی را برای تخمین مدل های اقتصاد سنجی فراهم آورد ، بلکه بر مبنای نتایج به دست آمده می توان استنباط ‌های سیاست گزاری در خور توجهی نیز به عمل آورد. همچنین داده‌های تابلویی حاوی اطلاعات بیشتر ، تنوع گسترده تر و هم خطی کمتر میان متغیرها بوده و در نتیجه کاراتر می باشند. در حالیکه در سری های زمانی هم خطی بیشتری را بین متغیرها مشاهده می کنیم(هشیائو ، ۱۹۸۱، ۹۱ ).
۳-۲-۲-۲ آزمون های اثرات فردی (F Leamer)[54] و هاسمن(Hausman)[55]
در روش داده های ترکیبی ، مدل ممکن است به صورت مقید یا غیر مقید باشد. در مدل مقید عرض از مبدا برای تمام مقاطع یکسان است ولی در مدل غیر مقید ، عرض از مبدا برای تمام مقاطع متفاوت است.

دانلود منابع پایان نامه درباره نقش بازاریابی رابطه‌مند با پیشبرد فروش- فایل ۴

اولین هدف در پیشبرد فروش، رساندن پیام موجودیت و هویت کالاست و این مضمون، بویژه در مورد کالاهای جدید، مصداق دارد. پیام های اولیه، مصرف‌کننده را از حالت ناآگاهی و فقدان اطلاعات به حالت آگاهی رهنمون می‌سازد. پیام های بعدی، مکرراً مصرف‌کننده را از وجود آن کالا مطلع می‌کند، به طوری که در اثر تکرار این پیام ها نوعی عادت پدید می‌آید و مصرف‌کننده منتظر شنیدن آن پیام یا دیدن آن تصویر می‌ماند.
دومین هدف در پیشبرد فروش، تغییر رفتار خریدار و انجام عمل مقطعی خرید است. بدیهی است پس از ارسال پیام‌های اولیه و افزایش آگاهی‌ها نزد مصرف‌کننده، وی به تدریج تحت تأثیر پیام‌های دیگر نیز قرار می‌گیرد؛ زیرا ماهیت عملیات اطلاع‌رسانی این است که رقابت را تشدید می‌کند و فرستنده‌های مختلف (فروشندگان)، گیرنده‌ها یعنی مصرف‌کننده‌ها را مورد حملات تبلیغاتی خود قرار می‌دهند. در این وضعیت باید مضامین دیگری در پیام وارد شود تا او از میان چندین پیام متعلق به چند کالای رقیب، یکی را انتخاب کند؛ به عبارت دیگر پس از کسب اطلاعات نسبت به وجود یک کالا یا خدمت، وی باید نسبت به کالای خاصی علاقه‌مند شود. اگر مراحل اثرگذاری در احساس و رفتار خریدار با موفقیت طی شود، مصرف کننده احتمالی به تدریج نسبت به کالای خاصی احساس نیاز می‌کند و تحت اثر تکرار بالاخره نام تجاری معینی را از میان چند نام تجاری رقیب برمی‌گزیند. اما در این مرحله هنوز هم عمل فیزیکی خرید انجام نشده و اطلاع‌رسانی به حد اثرگذاری خود نرسیده است. در این شرایط، آخرین پیام‌ها در آخرین موقعیت ( بازار) به سمت خریدار احتمالی فرستاده می‌شود و آخرین موقعیت (بازار) همان محل عرضه کالا یا فروشگاه‌های شبکه خرده فروشی است. در محل‌های فروش[۳۱] که اختصاراً به P.O.Sنیز شهرت یافته است، آخرین پیام‌ها می‌توانند رفتار خریدار را تغییر دهند. در این مرحله به کمک ارسال پیام‌های قوی و مؤثّر می‌توان حتی تصمیمات اتخاذ شده قبلی را نیز بی‌اثر کرد و مشتری را به سوی خرید کالای خود سوق داد.
هدف سوم، تکرار یا یادآوری به مشتریان گذشته است. تبلیغات همیشه روی سه نسل اثر می‌گذارد: ابتدا، نسل فعلی یا نسل هدف که در شرایط خرید قرار دارد. دوم، نسل گذشته که یک بار کالای مورد نظر را آزمایش و تجربه کرده و با تکرار تبلیغات باید آن نام یا آن خاطره را همیشه در ذهن وی زنده نگهداشت؛ زیرا هر کالایی دارای عمر و دوره زندگی معین است و در هنگام جایگزین شدن آن باید مشتری قبلی را مجدداً به میعادگاه آورد. نسل سوم، نسل آینده یا نسلی است که در شرایط فعلی موقعیت تصمیم‌گیری یا خرید نیست، ولی چند سال دیگر در این موقعیت واقع خواهد شد. ارسال پیام یا تبلیغات مؤثّر می‌تواند از هم اکنون جایی را در ذهن این نسل اشغال کرده و از او یک مشتری بالقوه بسازد.
هدف چهارم پیشبرد فروش، ایجاد شهرت و محبوبیت یا ایجاد ذهنیت تصور[۳۲] به نفع کالاست. اطلاع‌رسانی نه فقط به قصد فروش بلکه با قصد ایجاد زمینه‌های مناسب فکری، عاطفی و اعتقادی نسبت به یک مؤسسه یا کالا یا خدمت مربوط به آن مؤسسه انجام می‌شود. در بسیاری از شرایط، اعتقادات، آداب، رسوم، قوانین و دیگر مسائل اجتماعی یا فرهنگی، اجازه انجام تبلیغات یا اطلاع رسانی به طور مستقیم را از بنگاه سلب می کند، در این شرایط آنچه مکمل تبلیغات و یا جانشین آن نام گرفته است، عملیات و فعالیت‌های روابط عمومی[۳۳] است که اختصاراً با P.R نیز نشان داده می‌شود؛ فی‌المثل اطلاع رسانی به گروه‌های هدف در مواردی می‌تواند با بهره گرفتن از مراسم، کنفرانس‌ها یا سمینارهای علمی و به نحو غیر مستقیم انجام گیرد. (بلوریان تهرانی، ۱۳۷۱: ۴۵-۴۴)

۲-۲-۵ تکنیک‌های و ابزارهای پیشبرد فروش

با توجه به اینکه گفته شد، پیشبرد فروش به معنی مجموعه عملیات اطلاع‌رسانی، ایجاد انگیزه، ایجاد شهرت به نفع کالا و یادآوری به مشتریان گذشته است؛ می‌توان اضافه کرد که این عملیات در قالب دو فعالیت عمده: (۱) تبلیغات و (۲) روابط عمومی انجام می‌شود و این دو تکنیک در حقیقت محور فعالیت بنگاه‌های تبلیغاتی محسوب می‌گردند. شرکت‌های فعال در زمینه‌های تبلیغات و بازاریابی که رابط بین مؤسسه تولید کننده یا توزیع کننده و دستگاه‌های ارتباط جمعی هستند، وظیفه دارند مشخصات، صفات و ویژگی‌های کالا را به نحوی که در مشتری ایجاد علاقه و انگیزه نماید در قالب شعار و پیام و به کمک خط، رنگ، طرح، فیلم و اسلاید از طریق رسانه‌هایی مانند: رادیو، تلویزیون، تابلوهای تبلیغاتی، پرچم، برچسب، بالن و … به اطلاع مشتریان احتمالی برسانند و اگر شرایط جامعه یا محیط بازاریابی داخلی و بین المللی آمادگی پذیرش شعار، پیام، تصویر، و … را نداشته باشد از عملیات روابط عمومی استفاده می‌نمایند. تکنیک‌های روابط عمومی شامل :
برگزاری مراسم، سمینارها، سمپوزیوم‌ها، بازدیدها، پذیرایی‌ها، مسابقات ورزشی و هنری و دیگر وقایعی[۳۴] است که به طور غیرمستقیم پیام مورد نظر را به مصرف کنندگان احتمالی می‌رسانند. ذیلاً وسایلی که برای ارسال پیام مورد استفاده قرار می‌گیرند یا مؤسسات و افرادی که با بهره گرفتن از آنها تکنیک‌های پیشبرد فروش به مرحله عمل در می‌آیند، نام برده می‌شوند.
دانلود پروژه
۱– روزنامه‌ها، مجلات، ماهنامه‌ها و سالنامه‌ها با درج آگهی تبلیغاتی
۲– رادیو و تلویزیون و سینما با پخش برنامه‌های تبلیغاتی
۳– هر شیئی که به عنوان هدیه تبلیغاتی به صورت رایگان توزیع شود
۴– بسته‌بندی کالا با بهره گرفتن از طرح، رنگ، پیام و شعار
۵ – از طریق پست با ارسال کاتالوگ، بروشور، پرسشنامه و …
۶– اماکن عمومی مانند ترمینال‌ها، استادیوم‌های ورزشی و غیره برای نصب تابلوهای تبلیغاتی
۷– وسایط نقلیه برای نصب تابلوهای تبلیغاتی
۸– بالن، توپ، پرچم، ویترین و تابلو با ذکر نام بنگاه تجاری
۹– نمایشگاه‌های بازرگانی داخلی و بین المللی
۱۰ – سمینارها، کنفرانس‌ها، سمپوزیوم ها و دوره های آموزشی(همان منبع، ۴۶)
دریک محیط رقابتی، ارتباطات موثر، نقش بسیار مهم و حیاتی را در استراتژی بازاریابی بازی می‌کند، بازاریابی مدرن نیازمند به برقراری ارتباط موثر با مشتریان است. (لاولاک[۳۵]، ۱۹۹۹: ۱) حلقه ارتباط با مشتری، ترفیعات است. در محیط‌های رقابتی، مدیران به ابزارهای آمیخته بازاریابی نیازمند هستند. یکی از مهم‌ترین این ابزارها، پیشبرد فروش است، که انواع متنوع آن در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. در دهه ۱۹۸۰ استفاده از ابزارهای پیشبرد فروش شروع به رشد کرد و در اواخر دهه، هزینه پیشبرد فروش نسبت به تبلیغات پیشی گرفت. ولی با این وجود تحقیقات دانشگاهی بسیار کمی در این زمینه انجام شده(پتی،۲۰۰۱: ۲۸۶-۲۹۰). پیشبرد فروش یکی از مهم ترین عناصر آمیزه بازاریابی است که شامل ابزارها و تکنیک‌های متنوعی است که به واسطه آنها می‌توان به اهداف ارتباطی سازمان جامه عمل پوشاند. همانطور که به اهمیت این مقوله اشاره کردیم، یکی از اهدافی که می‌توان با بهره گرفتن از ابزارهای پیشبرد فروش به آن دست یافت، پاداش دادن به مشتریان وفادار و کلیدی سازمان است، به عقیده کاتلر یکی از کاراترین راه‌های به دست آوردن، نگهداری و رشد مشتریان، پاداش دادن به ایشان در برابر ادامه مشتری بودن است.(کاتلر، ۱۳۷۹)
سارا وایت([۳۶]۲۰۰۳) نیز در این زمینه می‌گوید” ابزارهای پیشبرد فروش توانایی جذب مشتریان جدید و نگهداری مشتریان وفادار را دارد و تاکید دارد اگر علاقمند به نگهداری مشتریان فعلی خود هستید باید در برنامه بازاریابی خود جایی برای پیشبرد فروش در نظر بگیرید. بازاریابی مدرن چیزی بسی بیش از تولید محصولات خوب، قیمت‌گذاری مناسب و سهولت دسترسی مشتریان به کالا است. شرکت‌ها به ارتباط با مشتریان خود نیاز داشته و آنچه که باید موضوع این ارتباط قرار گیرد نباید بر عهده شانس گذاشته شود. یکی از عناصر آمیزه بازاریابی همان طور که ذکر شد عنصر پیشبرد است که نقش بسیار اساسی در فرایند بازاریابی بازی می‌کند؛ و در واقع حلقه ارتباط با مشتری است. منظور از ترفیعات، همه ابزار ارتباطی محسوب می‌شود که می‌تواند پیامی را به مخاطب هدف برساند. امروزه در کتاب‌های جدید بازاریابی در عین حال که از واژه پیشبرد استفاده می‌شود از واژه دیگری تحت عنوان ارتباطات یکپارچه بازاریابی نیز استفاده می‌شود، که تقریباً معنایی اعم از ترفیع دارد و حاوی یک برنامه کامل ارتباطی بازاریابی است. این برنامه از ترکیب مشخصی از تبلیغات، پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروشندگی شخصی و بازاریابی مستقیم تشکیل می‌شود، این ترکیبی است که شرکت برای نیل به اهداف بازاریابی خود از آن ها بهره می‌گیرد. نه تنها این پنج ابزار باید به طور هماهنگ برنامه‌ریزی شود، بلکه باید در راستای برنامه‌ریزی بزرگتری به نام برنامه‌ریزی بازاریابی باشد(محمدیان، ۱۳۸۱)
پیشبرد فروش شامل ابزارهای متنوعی است از جمله: مسابقه و بازی‌ها- لاتاری‌ها- هدیه‌ها و پیش‌کش‌ها- اشانتیون‌ها و نمونه‌ها – نمایشگاه‌ها- کوپن‌ها (تخفیف پیش از خرید) - تخفیف بعد از خرید یا پس دادن بخشی از پول - اعتبارهای کم بهره- میهمانی‌ها و پذیرایی‌ها - کالاهای مجانی یا خیلی ارزان- پاداش به مشتریان وفادار (پیشبردوفاداری) و غیره. پیشبرد فروش یک پیشنهاد خاص بازاریابی است که فایده و سودی بیش از ارزش درونی که یک مشتری از شرایط فروش یک کالا یا خدمت برخوردار شده، ارائه نموده و تاثیر سریعی بر فروش می‌گذارد ( ویلیامز[۳۷]، ۱۹۹۵)
پیشبرد فروش توانایی جذب مشتریان جدید و نگهداری مشتریان وفادار را دارد و اگر شما به عنوان یک سازمان علاقمند به نگهداری مشتریان فعلی خود هستید باید در برنامه بازاریابی خود، جایی برای پیشبرد فروش در نظر بگیرید. پیشبرد فروش یک روش بسیار عالی برای نگهداری مشتریان فعلی و دادن پاداش به آنها برای تداوم و استمرار رابطه شان با سازمان شما است. موارد استفاده پیشبرد فروش در صنعت خدمات نیز رو به رشد است چرا که اکثریت سازمان‌های خدماتی نیازمند برقراری ارتباط با مشتریان‌شان می‌باشند(وایت، ۲۰۰۳)
طبق نظر کمبل و دیاموند (۱۹۹۰) و تلیس(۱۹۹۸) پیشبرد فروش به دو دسته تقسیم می‌شوند:
۱- پیشبرد قیمتی شامل: تخفیفات قیمت، کوپن‌ها، باز پرداخت‌ها، که پاداش‌ها و مزایایی فوری هستند.
۲- پیشبرد غیرقیمتی شامل: شرط‌بندی‌ها، هدایای مجانی و برنامه‌های وفاداری هستند، که گرایش به پاداش‌های با تاخیر و بیشتر بر مبنای ارتباطات دارند.
ابزارهای پیشبرد فروش قادر به برآوردن اهداف کوتاه مدت و بلندمدت سازمان‌ها هستند. مدیران باید به هردوی این اهداف توجه داشته باشند. ترفیعات قیمتی جهت برآوردن اهداف کوتاه مدت و ترفیعات غیرقیمتی جهت برآوردن اهداف بلندمدت مورد استفاده قرار می‌گیرند(لی[۳۸]، ۲۰۰۳: ۱۱۴-۱۰۳)
چالش بزرگ بازاریابان خدمات این است که هم مشتریان آتی را به منظور انجام تجارت با شرکت آنها توجیه کنند و هم مشتریان کنونی را تشویق به وفاداری و حتی افزایش خرید نماید. در این میان برنامه‌های وفاداری (پیشبرد وفاداری) بسیار اثربخش هستند(لاولاک، ۱۹۹۹)
در پیشبرد وفاداری، شرکت جوایز و یا مشوق‌های دیگر را به مشتری هنگامی که در طول زمان چندین بار خرید می‌کند ارائه می‌دهد. ساده‌ترین پیشبرد وفاداری کارت قهوه یا بنزین است که مشتری بعد از خرید تعداد مشخصی کالا، می‌تواند از قهوه مجانی یا بنزین مجانی استفاده کند. (به عنوان مثال ۱۰ عدد خرید کنید ولی ۱۱ عدد دریافت کند ۱ عدد مجانی). در برنامه‌های وفاداری ارائه کالای مجانی یا منحصر به فرد، مشتری را به تکرار خرید و برقراری ارتباط تشویق می‌کند. نام‌های تجاری صاحب نامی چون مارل بورو و پپسی، برنامه‌های وفاداری را اجرا می‌کنند و به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌اند. این یک ابزار قدرتمند ترفیع فروش است جهت نگهداری مشتریان و افزایش سهم هزینه مشتری جهت خرید بیشتر. پیشبرد فروش یکی از قدرتمندترین فعالیت‌های بازاریابی ارتباطات است که برای حفظ مشتریان به کار می‌رود (فصل ۱۶ پیشبرد فروش، ۲۰۰۴)

۲-۳ بازاریابی رابطه‌مند

 

۲-۳-۱ مفهوم و تعاریف بازاریابی رابطه‌مند[۳۹]

بازاریابی رابطه‌مند یکی از گسترده‌ترین مفاهیمی است که می‌توان آنرا از تمام دیدگاه‌های بازاریابی که روی رابطه‌مندی بحث می‌کند‌، نتیجه گرفت (بونمزیون و همکاران[۴۰]،۲۰۰۷:۵۰). این واژه رسماً توسط لئوناردبری[۴۱] در سال ۱۹۸۳ معرفی شد که آنرا بعنوان جذب، نگهداری و افزایش روابط مشتری تعریف نمود (سین و همکاران[۴۲]،۲۰۰۲: ۱۸۶). اساس و پایه این شاخه از بازاریابی که رابطه تنگاتنگی هم با رفتار مصرف‌کننده دارد از دل تحقیقات مربوط به روابط بین خریدار و فروشنده در کسب و کارهای متوسط و نسبتاً بزرگ بیرون آمده است. مشتریان و طرف‌های معامله در دو دهه گذشته در زمینه بازاریابی پیشرفت چشمگیری داشته و ظهور نگرش‌های بازاریابی رابطه‌مند سبب پدید آمدن تغییرات قابل ملاحظه‌ای در روش بازاریابی شده که چشمگیر و قابل اجرا می‌باشند. بر اساس نظریه لئوناردبری و تلاش‌های علمی مربوطه توسط هاکانسن[۴۳]، نظریه ساختار رابطه‌ها در طول دهه ۱۹۸۰ گسترش پیدا کرد و مناطق متعدد و مختلف را که در برگیرنده روابط میان خریدار – فروشنده بودند را نیز در برگرفت. در طول دهه ۱۹۹۰ تحلیل‌گران دیگری نیز نظریه ساختار رابطه‌ها را بوجود آوردند و آنرا به یک رویه مدیریتی تبدیل کردند که از آن بازاریابی رابطه‌مند یاد شده است (بونمزیون و همکاران،۲۰۰۷ :۵۰).
اگر چه تعاریف از لحاظ گستردگی و میزان اهمیت بسیار متنوعند، ولی بیشتر تعاریف بازاریابی رابطه‌مند در ادبیات معانی مشابهی دارند. شث و پارواتیار[۴۴] بیان می‌کنند که بازاریابی رابطه‌مند، فهم، توضیح و مدیریت یک ارتباط تجاری همکارانه بین تهیه کننده و مصرف کننده است. گومسون[۴۵] بازاریابی رابطه‌مند را بعنوان یک رویه بازاریابی بر پایه روابط[۴۶]، تعاملات[۴۷] و شبکه‌ها[۴۸] معرفی می‌کند.(گرانروس[۴۹]، ۱۹۹۴: ۴-۲۰) همچنین از دیدگاه کاتلر، بازاریابی رابطه‌مند عبارت از ایجاد، حفظ و مدیریت رابطه قوی با مشتریان و سایر گروه‌های ذی نفع می‌باشد (کاتلر،آرمسترانگ،۱۳۷۶: ۶۸۰).
کرام[۵۰]، بازاریابی رابطه‌مند را بعنوان کاربرد پایدار به روز نمودن دانش و آگاهی از مشتریان شخصی، برای طراحی محصول و خدمت، که باعث ایجاد ارتباط تعاملی به واسطه توسعه رابطه مستمردر بلندمدت می‌شود که برای طرفین سودمند می‌باشد (رابینسون و پرس[۵۱]،۱۹۸۸: ۴۳). در موارد عمومی‌تر، تعریف گرونروس[۵۲] از دیدگاه رابطه مدار بازاریابی ( بازاریابی رابطه‌مند) می‌تواند یک تعریف کلی ارائه دهد بطوریکه هدف بازاریابی عبارتست از ایجاد، حفظ و تقویت روابط با مشتری، به گونه‌ای که اهداف هر دو طرف درگیر در معامله از طریق مبادلات متقابل و تامین تعهدات تحقق یابد(واری و همکاران[۵۳]، ۲۰۰۵: ۱۶). گرونروس تعیین نمود که روابط مشتریان سنگ بنای بازاریابی می‌باشد، بخصوص در جاییکه اهداف طرفین درگیر در معامله به واسطه مبادلات مستمر و توسط ساخت و توسعه روابط برآورده می‌شود (رابینسون و پرس،۱۹۸۸: ۴۳).
جدول۲-۱ تعاریف بازاریابی رابطه‌مند
بر اساس بیشتر تعاریف ارائه شده از صاحبنظران یک نظر کلی وجود دارد مبنی بر اینکه بازاریابی رابطه‌مند به ایجاد روابط بلندمدت و متقابل با افراد و سازمان‌ها وگروه‌های ذینفع اشاره می‌کند و اساس آن برقراری ارتباطات مطلوب و مؤثّر به منظور حفظ و نگهداری آنها می‌باشد و در بین گروه‌های ذی‌نفع، مشتری مهمترین بوده و بازاریابی رابطه‌مند مشتری را به دیده یک دارایی که هرگز مستهلک نمی‌شود می‌نگرد. بازاریابی رابطه‌مند می‌خواهد چنان روابطی با مشتریان بازار هدف ایجاد کند که مجدداً در آینده از او خرید کنند و دیگران را نیز به این کار ترغیب نمایند و هدف اساسی اینست که مشتریان بیشتری را حفظ کرده و مشتریان کمتری را از دست بدهند (سالاری،۱۳۸۳: ۲). پس جذب و نگهداری مشتریان هدف بازاریابی رابطه‌مند است، که شامل شکلی از بازاریابی ازیک تمرکز معامله ای به رابطه‌ای با تاکید روی نگهداری مشتریان، خدمات عالی مشتری و تعهد و کیفیت مربوطه برای همه می‌باشد. آن بصورت شناخت پایگاه مشتریان موجود در سازمان است زیرا که آنها با ارزشترین سرمایه های سازمان هستند که باید از آنها محافظت شود (وینتر و پرس[۵۴]، ۲۰۰: ۳۲).
در سطح فلسفی، بازاریابی رابطه‌مند با تعریف عمومی بازاریابی کمی فرق دارد. نکته قابل توجه این است که بازاریابی رابطه‌مند مشارکتی است. خریداران و فروشندگان آنرا با یکدیگر و حتی بهتر از آنچه که بازاریابان برای مصرف‌کنندگان اجرا می‌کنند، انجام می‌دهند (واری و همکاران، ۲۰۰۵: ۱۶).

۲-۳-۲ زیربنای مفهومی بازاریابی رابطه‌مند[۵۵]

بطور سنتی، فلسفه بازاریابی شرکت‌ها و سازمان‌ها، برای پایه‌ریزی فعالیت‌هایشان روی نیازها و خواسته‌های مشتریان در بازارهای هدف بنا شده و منابع کانال را برای برآورده کردن آن نیازها تشویق می‌کند. محیط خارجی بر بازاریابی بر حسب نیروهای بازار محیطی و فاکتورهای محدود کننده از قبیل، قانون گذاری، پیمان‌ها و قراردادهای صنعتی، هنجارها و غیره تاثیر گذاشت. متعادل کردن و گرد آوری تمام عوامل و عناصر که در برنامه‌ریزی بازاریابی مورد ملاحظه قرار می‌گیرند بعنوان آمیخته بازاریابی[۵۶] شناخته شده‌اند. این موضوع ابتدا توسط بوردن[۵۷] در سال ۱۹۶۴ توسط ارائه دوازده عنصر توسعه داده شد که باید در تدوین یک برنامه بازاریابی ملاحظه و بررسی شود. هر چند با گذشت زمان تصمیمات آمیخته بازاریابی به اندازه چهار عنوان شناخته شده، تحت عنوان ۴P ساده شد که شامل محصول، قیمت، ترفیع و توزیع می‌باشد. بازاریابی وقتی در ساختمان بازاریابی مستقر شد و چهار عنصر را ترکیب نمود، توانست سودها را بهینه نماید. در سال‌های اخیرP های آمیخته بازاریابی خیلی محدود شده‌اند و زمینه بازاریابی کلان[۵۸] توسط کاتلر تعریف شد، که با افزودن سیاست‌ها[۵۹] و روابط عمومی[۶۰] آنرا به ۶P توسعه داد. اگر چه این کار، تعریف قدیمی را با افزودن چند بخش اضافی دیگر به آن لیست توسعه داد، ولی نمی‌تواند بعنوان بهترین راه حل تعریف درباره بازاریابی در دیدگاه افزایش تغییرات در پیچیدگی محیط کسب و کار مورد ملاحظه قرار گیرد و همچنین نمی‌تواند روابط درونی حیاتی میان عناصر آمیخته بازاریابی را شناسایی کند. بسیاری از دانشگاه ها و محققان مدل۴P را مورد انتقاد قرار داده‌اند. بیشتر انتقادات توسط دیکسون و بلویس[۶۱](۱۹۸۳)، گومسون(۱۹۸۷) و گرونروس(۱۹۸۹) انجام گرفت و از اینرو از نزدیک‌های دهه ۹۰ بازاریابی رابطه‌مند بطور مستدل توسعه یافت(رابینسون و جکسون،۱۹۸۸: ۳-۴) در این روند بررسی دیدگاه گرونروس می‌تواند مفید باشد: بر اساس دیدگاه گرونروس فرایند بازاریابی رابطه‌مند بصورت ذیل می‌باشد: (واری و همکاران، ۲۰۰۵: ۱۶).
۱-تحقیقات بازار برای شناخت مشتریان سودآور و علاقه بالقوه برای تماس با آنها.
۲-ایجاد تماس اولیه با یک مشتری و بنابراین ایجاد یک رابطه.
۳-نگهداری و حفظ رابطه موجود و بنابراین مشتری، به واسطه کیفیت و ارزشی که او بدست آورده و اینکه تشخیص می‌دهد که راضی شده و خواستار ادامه کار با این کسب و کار می‌باشد.
۴-افزایش یک رابطه ادامه‌دار که در نتیجه مشتری تصمیم به توسعه حجم رابطه توسط خرید در ابعاد بزرگتر یا انواع جدید کالا و خدمات می‌گیرد.
۵-بعضی اوقات به یک رابطه باید پایان بخشید و یا اینکه از رابطه بیرون آمد، وقتیکه یک مشتری تصمیم به ادامه ندادن رابطه می‌گیرد بطوریکه رابطه می‌تواند در آینده تحت اوضاع و شرایط متفاوتی تجدید بنا شود.
هنگامیکه بازاریابی رابطه‌مند از نظر مفهومی توسعه یافت، مدل‌های متفاوتی بعنوان وسایل تشریح مفهوم پیشنهاد شدند که از این قبیل مدل‌های معرفی شده به پاین[۶۲] که پله حامی[۶۳] را در نردبان وفاداری[۶۴] تعریف کرد باید اشاره شود. مدل بازارهای شش گانه کریستوفر[۶۵]، پاین و بالانتاین[۶۶] که توسط پک[۶۷] در سال ۱۹۹۶ بازسازی شد نیز از اهمیت زیادی در روند توسعه دیدگاه‌های بازاریابی رابطه‌مند برخوردار است که اشاره کردن به آنها حائز اهمیت می‌باشد. همچنین گومسون یک چارچوب مرکب، برای فهم بهتر واقعیت پیچیده بازاریابی رابطه‌مند را توسعه داد. او ۳۰ رابطه جدا را تعریف نمود و آنها را در چند گروه طبقه‌بندی کرد. یک محدوده معنی‌دار از تئوری بازاریابی رابطه‌مند از تقاضای متصور از یک سری مراحل در داخل رابطه بوجود می‌آید. بطور نمونه حرکت از روابط سست[۶۸] به روابط محکم[۶۹]، که این شباهت خیلی زیادی با روابط انسانی دارد که حرکت در امتداد یک پیوستار خطی از یک اظهار علاقه[۷۰] به اظهار عشق[۷۱] می‌باشد. این چنین تئوری توسط نردبان روابط پاین، در جاییکه روابط درمدیر از مشتری بالقوه[۷۲] به مشتری[۷۳] به ارباب رجوع[۷۴] به پشتیبان[۷۵] و به حامی و در انتها به شریک ختم می‌شود، مشخص می‌گردد. دیدگاه مشابه دیگری نیز توسط فورد[۷۶] در سال ۱۹۹۷ ارائه شد که پنج مرحله او بعنوان « پیش رابطه – مرحله ابتدایی – مرحله توسعه – مرحله بلند مدت – مرحله نهایی » معرفی شده است.کریستوفر و سایرین رسیدگی و توجه عمده از بازاریابی رابطه‌مند را بصورت زیر توصیف نمودند: اول در سطح کلان[۷۷]، شناسایی اینکه بازاریابی روی محدوده وسیعی از محیط‌ها شامل بازار مشتریان، بازارهای کارکنان، بازارهای عرضه کنندگان، بازارهای داخلی، بازارهای مراجعان و بازارهای تاثیرگذاران از قبیل بازارهای دولتی و مالی تاثیر می‌گذارد و دوم در سطح خرد[۷۸]، شناسایی اینکه ماهیت و طبیعت روابط داخلی با مشتریان در حال تغییر می‌باشد. تاکید و تمرکز در حال تغییر مکان از یک تمرکز معامله‌ای به یک تمرکز رابطه‌ای می‌باشد (رابینسون و جکسون،۱۹۸۸: ۳-۴).

۲-۳-۳ فلسفه رابطه‌مندی و تشریح ابعاد آن

مفهوم رابطه بطور مستقل از تغییرات تعریف می‌شود. این موضوع به تمایز رابطه بعنوان داستانی از رابطه برای مدلی که شبیه عشق می‌باشد، منتهی می‌شود. کشف دیگران، ملاقات دیگران، تعامل میان طرفین، وابستگی یکی به دیگری با احترام، وابستگی متقابل و سرانجام علایق مشترک، اجتماع اخلاقی و معنوی از مراتب آن است، البته اگر آمیختگی و امتزاج نباشد. این لحظات مختلف از یک داستان رابطه‌ای برابر با سطوح مختلف موجود در چرخه زندگی رابطه می‌باشد. رابطه بعنوان یک داستان، تایید کننده اینست که آن مقدمه هر نوع جریان و مستقل از آن جریان می‌باشد و رابطه دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، شخصی و اقتصادی می‌باشد (پورتیر[۷۹]، ۲۰۰۱: ۷-۵). رابطه یک پیش نیاز برای تقسیم ارزش مبادله خرید – فروش می‌باشد. مشتریان راضی وعده‌های مربوط و مناسب و ارزشمندخود را از عرضه کنندگان بدست می‌آورند. بیشتر مشتریان راضی با فروشندگانی که اعتقاد دارند « عرضه کننده من » هستند، بطور مفیدتر و سودآورتر داد و ستد می نمایند. (واری و همکاران، ۲۰۰۵: ۱) بنابراین در این مقوله به بررسی نوع رابطه و خصوصیات آن پرداخته می‌شود:
۱) قصد رابطه[۸۰] - قصد رابطه بعنوان نیت و تمایل یک مشتری برای ساختن یک رابطه با یک شرکت تا زمان خرید یک محصول یا خدمت منتسب به آن شرکت، مارک و یا کانال تعریف می‌شود. نظر به اینکه یک مشتری ممکن است بدون قصد رابطه اولیه شروع به خرید نماید و قصد رابطه بر اساس انصافی که مشتری در شرکت،نام تجاری و وابستگی واسطه‌ای (کانال) با محصول دریافت می‌کند، توسعه یابد، می‌توان قصد رابطه را بعنوان پیوستار زیر نشان داد. (کامار و همکاران، ۲۰۰۳: ۶۶۹)
شکل۲-۱ پیوستار قصد رابطه(کامار و همکاران، ۲۰۰۳: ۶۶۹)

پروژه های پژوهشی در مورد تحلیل زمانی مخابره سیگنال‌های کنترلی از طریق پیوندهای چند ...

شکل ‏۴‑۲۷: نمودار زمانی مبادله اطلاعات در حالت LAN-DP-DP با شرایط بد ۱۰۳
شکل ‏۴‑۲۸: نمودار زمانی مبادله اطلاعات در حالت LAN-DP-DP با شرایط خوب ۱۰۳
شکل ‏۴‑۲۹: پراکندگی آماری زمان مبادله اطلاعات در حالت LAN-DP-DP 104
شکل ‏۴‑۳۰: نمودار زمان مبادله اطلاعات بین دو CPU با اترنت همراه با دو کامپیوتر ۱۰۵
شکل ‏۵‑۱: مدل مورد بررسی ۱۰۷
شکل ‏۵‑۲: بلوک دیاگرام مدل به همراه PID 108
شکل ‏۵‑۳: سیگنال ورودی ۱۰۸
شکل ‏۵‑۴: پارامترهای PID 109
شکل ‏۵‑۵: خروجی سیستم بدون تاخیر ۱۱۰
شکل ‏۵‑۶: بلوک تاخیر ۱۱۰
شکل ‏۵‑۷: بلوک دیاگرام مدل به همراه تاخیر ۱۳ms 111
شکل ‏۵‑۸: خروجی سیستم با تاخیر ۱۳ms 111
شکل ‏۵‑۹: پارامترهای PID با در نطر گرفتن تاخیر ۱۳ms 112
شکل ‏۵‑۱۰: خروجی سیستم با تاخیر ۱۳ms و پایدارسازی مجدد ۱۱۲
شکل ‏۵‑۱۱: بلوک دیاگرام مدل شامل شبکه پروفیباس و اترنت ۱۱۳
شکل ‏۵‑۱۲: خروجی سیستم با تاخیر ۲۶ms در شبکه اترنت ۱۱۴
فهرست جداول
جدول ۲-۱: زیرکمیته ۸۰۲ و استانداردهای مربوط به آن ۱۳
جدول ۲-۲: سیر تحول اترنت ۱۴
جدول۲-۳: مقایسه اترنت معمولی و سریع ۲۴
جدول۲-۴: انواع اترنت گیگابیت ۲۵
جدول۲-۵: مقایسه کلی شبکه‌های اترنت ۲۶
جدول۲-۶: مشخصات کابل پروفیباس ۴۰
جدول۲-۷: ماکزیمم طول سگمنت پروفیباس بر اساس سرعت انتقال دیتا ۴۱
جدول۳-۱: سرویس‌های ارتباطی زیمنس ۶۴
جدول۳-۲: حجم دیتای قابل جابجایی مبنی بر سرویس‌های ارتباطی ۶۵
جدول۳-۳: فانکشن‌های مورد استفاده مبنی بر سرویس‌های ارتباطی ۶۶
جدول۳-۴: فانکشن‌های برنامه نویسی اترنت ۶۹
جدول۳-۵: Slaves 71
جدول۴-۱: معرفی هر المان و وظیفه آن در پروفیباس ۸۰
فصل اول
مقدمه
۱
مقدمه
کلیات
هنگامی که در دهه شصت تکنولوژی‌های اتوماسیون دیجیتال در دسترس قرار گرفت، از آن‌ها جهت بهبود و توسعه سیستمهای اتوماسیون صنعتی استفاده شد. مفاهیمی مانند صنایع خودکار[۱] و سیستمهای کنترلی خودکار توزیعی[۲]، در زمینه اتوماسیون صنعتی معرفی گردید و کاربرد شبکه‌های ارتباطی تقریبا رشد قابل توجهی نمود. با گسترش شبکه‌های ارتباطی در سیستم‌های اتوماسیون صنعتی، جمع آوری اطلاعات و عملیات کنترلی در سطو ح پایین به این شبکه‌ها سپرده شد. این گسترش تا جایی پیشرفت نمود که امروزه در یک سیستم مدرن اتوماسیون، دستگاه‌های موجود در سطوح مختلف سیستم، از طریق این شبکه های ارتباطی به انتقال داده‌ می‌پردازند. از این رو کوشش‌هایی جهت استاندارد سازی بین المللی در زمینه شبکه‌ها صورت گرفت که دستاورد مهم آن پروتکل اتوماسیون صنعتی MAP در راستای سازگاری سیستم‌های ارتباطی بود. پروتکل MAP جهت غلبه بر مشکلات ارتباطی بین دستگاه های مختلف اتوماسیون گسترش پیدا کرد و به عنوان یک استاندارد صنعتی جهت ارتباطات داده ای در کارخانه‌ها پذیرفته شد. عملکرد و قابلیت اطمینان یک سیستم اتوماسیون صنعتی در حقیقت به شبکه ارتباطی آن بستگی دارد. در یک شبکه ارتباطی اتوماسیون صنعتی، بهبود عملکرد شبکه و قابلیت اطمینان آن و استاندارد بودن ارتباطات با توجه به اندازه سیستم و افزایش حجم اطلاعات تعیین می‍گردد [۱].
امروزه یک کارخانه با اتوماسیون مدرن یا نسبتا مدرن، اتاق‌های فرمان و کنترل، از محل‌هایی هستند که نسبت به گذشته پیشرفت‌های بسیار جالب توجهی داشته اند. در چنین اتاق‌هایی از پانل‌های بزرگ قدیمی[۳] که شکل فرایند روی آنها ترسیم شده بود و به چراغهای سیگنال زیادی مجهز بودند دیگر خبری نیست. همه چیز را بایستی در صفحات کامپیوتر یا اصطلاحاً HMI[4] جستجو کرد. اما افراد کاوشگر در پشت این صفحات به دنبال ارتباطات فیزیکی بین کامپیوتر و فرایند هستند و با مختصر جستجو به پانل‌هایی در همان نزدیکی برخورد می‌کنند که تجهیزات ارتباطی در آن نصب گردیده اند. و با نگاهی به تجهیزات ارتباطی سخت افزاری شبکه در یک نگاه متوجه می‌شوند که شبکه مورد استفاده همان شبکه معروف اترنت صنعتی[۵] است [۲].
امروزه شبکه اترنت در کاربرد‌های اداری نیز آنقدر معروف و مرسوم شده که بسیاری از کاربران غیر متخصص نیز با تجهیزات آن مانند هاب، سوئیچ، کابل و … آشنا هستند. در هر صورت در کاربرد HMI اگر چه ممکن است در مواردی و بدلایلی ارتباط فوق را بصورت‌های دیگر و توسط شبکه‌های صنعتی دیگر نیز بتوان مشاهده کرد، ولی در سیستم‌های مدرن امروزه کمتر اتفاق می‌افتد که در سطحHMI شبکه ای به جز اترنت صنعتی بکار گرفته شود.
برای روشن شدن مبحث به جایگاه دو شبکه اترنت و پروفیباس در این هرم اتوماسیون می‌پردازیم:
پایان نامه - مقاله - پروژه
جایگاه اترنت در هرم اتوماسیون
ساختار یک سیستم اتوماسیون جامع، که دربرگیرنده تجهیزات مختلف کنترل و مانیتورینگ است، را به ساختاری هرمی شکل تشبیه می‌کنند. در این ساختار هر دسته از تجهیزات بسته به نوع و کاربرد جایگاه خاصی دارند. بر این اساس سطوح مختلفی را برای این هرم تعریف می‌کنند و در هر سطح تجهیزات مربوطه را همراه با شبکه‌های صنعتی قابل استفاده معرفی می‌نمایند. پایین ترین سطح حسگرها و عملگرها هستند. همانطور که از نامش پیداست سطحی است که در آن سنسورها و عملگرها قرار می‌گیرند. یکی از شبکه‌های صنعتی معروف که در این سطح استفاده می‌شود [۶]ASI است. سطح بالاتر فیلد است. در این سطح تجهیزاتی مانند ورودی خروجی‌های ریموت و ثبات‌ها[۷] و دیگر وسایل فیلد قرار می‌گیرند و شبکه مورد استفاده آنها
می تواند پروفیباس باشد. از سطح فیلد که بالاتر برویم به سطح کنترل می‌رسیم. در این سطح 
PLC[8]‌ها، سیستم‌های [۹]DCS و HMI‌ ها قرار می‌گیرند، در برخی تقسیم بندی‌ها سطح کنترل را به دو سطح HMI و کنترل تقسیم بندی می‌کنند؛ و بالاخره بالاترین سطح مدیریت است که در آن سیستم‌های اطلاعات مدیریت مانند سیستم‌های تولید، نگهداری، تعمیرات، فروش و خرید قرار می‌گیرد. در برخی موارد اطلاعات موجود در سطح کنترل به صورت خام قابل استفاده برای سطح مدیریت نیستند و بایستی روی آنها پردازش صورت گیرد. از این رو سطح واسطی بین ایندو با عنوانMES[10] تعریف می‌شود. اما آنچه لازم است مورد توجه قرار گیرد آنست که در هرم فوق هرقدر از سطح پایین به سطح بالا نزدیک می‌شویم تمرکز اطلاعات بیشتر می‌شود. بنابراین برای جابجایی آنها، به شبکه‌هایی با سرعت بالاتر نیازمندیم [۳].
شکل ‏۱‑۱: هرم اتوماسیون[۲]
بعنوان مثال اطلاعات تجهیزات فیلد که پراکندگی بسیار دارند در یک یا چند Remote I/O متمرکز می‌گردند و اطلاعات چند Remote I/Oدر یک PLC و اطلاعات چند PLC در یک سیستم HMI تمرکز می‌یابد. شاید به دلیل همین تمرکز است که ساختار را به صورت هرمی شکل نمایش می‌دهند.
از تمرکز اطلاعات در سطوح بالاتر نکته دیگری نیز به ذهن می‌رسد در این سطوح حجم اطلاعات بیشتر شده و برای جابجایی آنها به شبکه‌هایی با سرعت بالاتر نیازمندیم.
در سطوح پایین، شبکه ای مانند ASI حداکثر با ۱۷۰Kbps و شبکه ای مانند پروفیباس[۱۱] حداکثر با سرعت ۱۲Mbps می‌تواند اطلاعات را جابجا کند. این سرعت ممکن است برای تبادل دیتا در سطوح بالا کند باشد.
امروزه اترنت صنعتی با سرعت ۱۰۰Mbps و یا ۱Gbps در سطوح بالا مانند Cell Level اطلاعات را جابجا می‌کند و در سطح Management از اترنت‌های سریعتر مانند ۱Gbps معمولا استفاده می‌کنند.

تحقیقات انجام شده درباره بررسی و ارایه الگوی مدیریت واحد شهری مطالعه موردی شهرستان گیلان غرب- فایل ...

جدول شماره ۴-۱۵ : نتایج ازمون خی دو برای سنجش معناداری دو متغیر محاسبه شده ۶۹
دانلود پایان نامه
جدول شماره۴-۱۶ : نتایج ازمون ضریب همبستگی بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و افزایش رضایت شهروندان ۷۰
جدول شماره ۴-۱۷ : نتایج ازمون خی دو برای سنجش معناداری دو متغیر محاسبه شده ۷۰
جدول شماره۴-۱۸ : نتایج ازمون ضریب همبستگی بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش موازی کاری ۷۱
جدول شماره ۴-۱۹ : نتایج ازمون خی دو برای سنجش معناداری دو متغیر محاسبه شده ۷۲
جدول شماره۴-۲۰ : نتایج ازمون ضریب همبستگی بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و سرعت ارائه خدمات در سازمانها ۷۳
جدول شماره ۴-۲۱ : نتایج ازمون خی دو برای سنجش معناداری دو متغیر محاسبه شده ۷۳
جدول ۴-۲۱ : خلاصه نتایج ازمون فرضیه های تحقیق ۷۵
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار شماره ۴-۱: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنس ۵۳
نمودار شماره ۴-۲: گروه های سنی پاسخگویان ۵۴
نمودار شماره ۴-۳ : وضعیت تحصیلی پاسخگویان ۵۵
نمودار شماره۴-۴ : سابقه کار کارکنان ۵۶
نمودار شماره ۴-۴ : میزان درامد شرکت کنندگان ۵۷
نمودار شماره ۴-۵ : میزان آگاهیکارشناسان سازمانهای شهرستان گیلان غرب از مدیریت واحد شهری ۵۸
نمودار شماره ۴-۶ : وضعیت تاهل پاسخگویان ۵۹
چکیده:
با ایجاد مدیریت واحد شهری می توان به اداره امور به شکل مناسب و ارائه خدمات در زمان کم و با سرعت بیشتر اقدام نمود. مدیریت واحد شهری به دنبال جلب رضایت مراجعان می باشد. این رضایت از طریق ارائه خدمات متنوع ، سریع و با کیفیت حاصل می شود. هدف از این تحقیق بررسی و ارائه الگوی مدیریت واحد شهری در شهرستان گیلان غرب می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی می باششد. روش اجرای تحقیق پیمایشی می باشد. جامعه اماری در این تحقیق عبارت از کلیه مدیران ، معاونین و کارشناسان ادارات ، سازمانها و ارگانهای دولتی شهرستان گیلان غرب می باشد.
نمونه گیری به روش نمونه گیری هدفمند بوده و تعداد ۱۸۲ کارشناس به صورت تصادفی انتخاب گردیدند.ابزار گرداوری اطلاعات ، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. از روش های امار توصیفی و استنباطی برای تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین اجرای مدیریت واحد شهری درگیلان غرب و کاهش هزینه های سازمانها رابطه معنادار وجود دارد.
همچنین نتایج نشان داد ، بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و افزایش خدمات به شهروندان رابطه معنادار وجود دارد.علاوه بر این یافته های تحقیق نشان داد ، بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و افزایش رضایت شهروندان رابطه معنادار وجود دارد.
کلیدواژه ها: مدیریت واحد شهری، مدیریت یکپارچه ، برنامه ریزی شهری ، اداره شهر
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه:
در چشم انداز ایران ۱۴۰۰ بر این امر تاکید گردیده است که در افق ۱۴۰۰ ه.ش ایران کشورى خواهد بود با جایگاه اول اقتصادى، علمى و فناورى در سطح منطقه، با هویت اسلامى و انقلابى، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل. علاوه بر اینها بر اهداف متنوعى همچون توسعه مبتنى بر مقتضیات فرهنگى، جغرافیایى و تاریخى، برخوردار از دانش پیشرفته و متکى بر سهم برتر منابع انسانى و سرمایه اجتماعى در تولید ، بهره مندى عى، فرصت هاى برابر، توزیع مناسب درآمنیت ملى، تامین امنیت اجتماعی ، حفظ محیط زیست مطلوب و اهداف متنوع دیگرى تاکید شده است.بدون شک دست یابى به این اهداف در گرو داشتن مدیریت کارآمد، اثربخش و یکپارچه مى باشد تا بتواند ضمن بهره گیرى بهینه سرمایه ها و منابع انسانى، بسترها و زمینه هاى لازم را براى رسیدن به چشم انداز تعریف شده فراهم آورد.مساله مدیریت کارآمد به ویژه در عرصه هاى شهرى (که با مسائل و چالشهای متعددی همراه هستند ، ضروری است. (ابراهیمی ، ۱۳۸۹)
ایجاد نظام مدیریت شهرى که بتواند زمینه هاى رسیدن به اهداف چشم انداز را در عرصه هاى شهرى فراهم آورد و شهرهاى ایران و به ویژه شهرهاى بزرگ را تبدیل به کانون هایى قابل رقابت با کانون هاى شهرى منطقه نماید از دغدغه هاى اصلى سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران شهرى است. در ى مدیریت شهرى در ایرانگسترش شهرنشینى و به دنبال آن مشکلات خاص زندگى شهرى بیش از پیش توجه به راهبردها و چاره هاى سودمند را براى بهینه سازى زندگى شهروندان ضرورى ساخته است. در میان موضوعاتى همچون محیط زیست شهرى، حمل ونقل شهرى،ایمنى شهرى و برنامه ریزى شهرى، یکى از عوامل بسیار مهمى که تاثیر فزآینده و تعیین کننده اى بر عوامل سازنده شهرى دارد،
مدیریت شهرى است که سایر اجزا و عناصر سیستم شهرى به نحوى تحت مدیریت شهرى به اندازه اى است تاثیر آن قرار مى گیرند. (منصوری ، ۱۳۸۸)
شهر به صورت یک سیستم پویا و باز عمل مى کند که ساختار این سیستم کارکردهاى خاص خود بوده و در عین حال در ارتباط متقابل هر کدام داراىبا سایر ساختارهاى سیستم عمل مى کنند. این عملکردها و کارکردها در پیوستگى زمانى و مکانى ـ فضایى در حال تغییر و تحول و همچنین در حال باز تولیداند.اما باید به این نکته توجه کرد که کل سیستم شهرى چیزى فراتر از تمام اجزاء، ساختارها، کارکردها و عملکردهاى آن است و همین امر هم سیستم مدیریتى را مى طلبد که با دیدى کلان به مسائل شهرى، نه صرفاکلیت سیستم به اداره اجزاء و عناصر و ساختارهاى شهرى بلکه به ادارهشهرى بپردازد.در این میان در ایران به عنوان یکى از کشورهاى در حال توسعه که با رشد سریع شهرنشینى در چند دهه اخیرمواجه بوده است مساله مدیریت شهر و به صورت مساله اى بحث برانگیز در محافل علمى، چگونگى اداره شهر هموارهنیز منجر به تنش هاى سیاسى بین دانشگاهى و اجرایى مطرح بوده و گاهااحزاب و گروه هاى سیاسى با رویکردهاى متفاوت نسبت به شهر گشته است. (الوندی ، ۱۳۸۹) در این تحقیق نیز به موضوع بررسی و ارائه الگوی مدیریت واحد شهری (مطالعه موردی شهرستان گیلان غرب) پرداخته شده است.

بیان مساله:
شهر به مثابه ی سیستم یکپارچه ای است که باید مدیریت آن نیز یکپارچه باشد و در اینجا می توان از اصطلاح مدیریت یکپارچه ی شهری Integrated Urban Managementنیز استفاده کرد چرا که در وهله ی اول شهرها دارای هویت واحد و یکپارچه اند.( قربانی ، ۱۳۸۹)
از سوی دیگر با توجه به اینکه در حال حاضر هزینه های بالایی به دلیل عدم هماهنگی نهادها و دستگاه های مختلف در مورد فعالیت های مختلف به خصوص در سطح اجرایی صرف می شود و هر ارگان بر اساس برنامه و نیاز خود به شکل سلیقه ای در شهر فعالیت می کند، مدیریت واحد باعث یکپارچگی و انسجام مدیریت در شهر شده، سپس مدیریت واحد، صرفه جویی در هزینه های شهری را به دنبال دارد.(محلاتی ، ۱۳۸۸)
شهر موجودی زنده است ، که دایم در حال رشد است؛ از این رو نیاز به مرکزی جهت مدیریت آن دارد تا از این طریق بتواند برای شهر برنامه ریزی نما ید. لذا شرایط باید به گونه ای فراهم شود تا سازمانی به شکل ثابت پذیرای مسئولیت آن باشد.
شناخت واقعی شیوه مدیریت واحد شهری به دلیل این که در کشور سابقه ای در این خصوص نداریم و مسئولان کشور، استان ها و کلان شهرها دچار آزمون و خطا و اشتباهات ناشی از آن نشوند، باید پیش از هر کاری در این زمینه، شناخت کافی به وجود آید. (کلوانی ، ۱۳۸۷)
باید اذعان داشت که تا حال حاضر اقدام مثمرثمر و قابل قبولی توسط مجلس در راستای تحقق مدیریت شهری به عمل نیامده است.تجربه فعالیت چند ساله گذشته شوراها و به تبع آن شهرداری ها مشخص شد که شهر را نمی توان با قوانین و ساختار سازمانی موجود اداره کرد. در واقع بسیاری که معتقد بودند با تشکیل شوراها بسیاری از مشکلات شهری برطرف می شود به این نکته واقف شدند که حل مشکلات به وسیله شوراها و شهرداری غیرممکن است چرا که شوراها و شهرداری ها برای انجام کوچک ترین فعالیت ها و عملی کردن مصوبات نیازمند همکاری بسیاری از سازمان ها و نهادهای دیگر هستند که در صورت مخالفت و عدم همکاری به معنای واقعی می توان گفت کار شهرداری مختل و به تبع آن موجب ایراد خسارت به شهروندان می شود. با توجه به تجربیات گذشته و مطالعات و بررسی های مختلف مشخص شد که بهترین راه برای برون رفت از شرایط مذکور تحقق مدیریت واحد شهری است که نسبت به تحقق آن اقداماتی به عمل آمده است. در واقع می توان اذعان داشت که مدیریت واحد شهری ایجاد هماهنگی مابین شهرداری ها و شوراها با سایر سازمان ها و نهادهای اجرایی در جهت جلوگیری از اقدامات موازی، اسراف نیرو و پول و… مثمرثمر می باشد. (ضرابپور ، ۱۳۸۸)
در برنامه سوم و چهارم توسعه قانون مدیریت واحد شهری مطرح شده است که بر اساس آن دولت باید تمام مسئولیتها و نهادهایی که شهروندان به صورت مستقیم با آن ارتباط دارند را رها کرده و مدیریت آن را به شهرداریها واگذار کند.
به نظر می رسد با ایجاد مدیریت واحد شهری می توان به اداره امور به شکل مناسب و ارائه خدمات در زمان کم و با سرعت بیشتر اقدام نمود. (موحدیان ، ۱۳۸۸)
متاسفانه به دلیل عدم اجرای مدیریت واحد شهری همه ساله شاهد هدر رفتن بودجه ها و منابع مالی شهرداریها و ادارات و سازمانها در شهر ها و نیز نوعی موازی کاری و ناهماهنگی می باشیم لذا در صورتی که بتوان مدیریت واحد شهری را اعمال نمود می نمود از این معضلات پیشگیری نمود. شهرستان گیلان غرب نیز علی رغم برخورداری از پتانسیل های مناسب انسانی و منابع فیزیکی و سازمانی در زمینه اجرای مدیریت واحد شهری با توفیق چندانی روبرو نبوده است و لازم است تا در قالب تحقیقی علمی و دقیق به بررسی مدیریت واحد شهری و ضرورت های ان دراین شهرستان پرداخت. لذا سوال اصلی که در این پژوهش مطرح می باشد این است که الگوی مدیریت واحد شهری در شهرستان گیلان غرب کدام است؟

اهمیت وضرورت انجام تحقیق:
ضرورت خاص تحقیق از انجا نشات می گیرد که همه ساله مبالغ زیادی برای اداره امور اجرایی و ارائه خدمات در شهرها صورت می گیرد. علی رغم این شاهد ان هستیم که به دلیل موازی کاری و سرعت پایین ارائه خدمات توسط سازمانها و ادارات ، رضایت چندانی برای شهروندان مشاهده نمی گردد. به نظر می رسد با اعمال مدیریت واحد شهری و به صورت یکپارچه می توان ضمن جلوگیری از اتلاف هزینه ها ، به صورت منسجم به ارائه خدمات با کیفیت پرداخت. علاوه بر این با بررسی های به عمل امده مشخص شده است که تاکنون تحقیقات کمی پیرامون مدیریت واحد شهری انجام شده است . علاوه بر این ضرورت خاص انجام این تحقیق از انجا است که می توان به بومی نمودن مفاهیم و تئوری‌های تحقیق کمک نمود.

اهداف تحقیق:
هدف علمی این تحقیق شناسایی و تعیین الگوی مدیریت واحد شهری (مطالعه موردی شهرستان گیلان غرب) می باشد.
اهداف فرعی:
تعیین رابطه بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش هزینه های سازمانها
تعیین رابطه بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و کاهش افزایش خدمات به شهروندان
تعیین رابطه بین اجرای مدیریت واحد شهری در گیلان غرب و افزایش رضایت شهروندان

 
مداحی های محرم