کیشادا و وهاب (۲۰۱۳)
عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان در بانکداری اسلامی: مطالعه موردی بانک های مالزی
نحوه خدمات، ارزش های اجتماعی، تجربه استفاده از خدمات، اعتماد، قابلیت اطمینان، اعتماد و اطمینان به خدمات، رضایت، سطح انتظار، و میزان سهولت استفاده از خدمات
نحوه خدمات، ارزش های اجتماعی، تجربه استفاده از خدمات، اعتماد، قابلیت اطمینان، اعتماد و اطمینان به خدمات، رضایت، سطح انتظار، و میزان سهولت استفاده از خدمات بر روی وفاداری مشتریان موثر است.
فراگاتا (۲۰۰۹)
وفاداری مشتریان موسسات بانکی
کیفیت خدمات
کیفیت خدمات ارائه شده بانکی با ایجاد رضایت در مشتریان به صورت غیرمستقیم در ایجاد وفاداری مشتریان نقش مثبت دارد، و رضایت مشتریان به صورت مستقیم در وفاداری آنان اثر مثبت ایجاد مینماید و موجب افزایش استفاده از خدمات بانکی می شود.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- موقعیت جغرافیایی منطقه مورد مطالعه
۳-۱-۱- معرفی استان گیلان
استان گیلان، از استانهای شمالی ایران است. درباره نام گیلان و معانی واژهی گیل، نظرات متفاوتی ابراز شدهاست. لغتنامه دهخدا، واژهی گیلان را برگرفته از «گیل»، بهاضافهی پسوند مکان «ان»، به معنای محل سکونت گیلها دانسته و افزوده است که صورت این واژه در زبان پهلوی، گِلان (Gelan) و نزد یونانیها گِلای (Gelae) بودهاست.
این استان، دارای مرز بینالمللی با جمهوری آذربایجان است که از شمال به دریای خزر و کشور آذربایجان، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود میشود. مساحت گیلان ۱۴۰۴۴ کیلومترمربع و جمعیت آن طبق سرشماری ۱۳۹۱، ۲،۸۷۴،۴۸۰ نفر است.
شکل ۳-۱- نقشه استان گیلان
گیلان دهمین استان پرجمعیت و بیست و هشتمین استان وسیع ایران است. تراکم جمعیت در این استان با ۱۷۷ نفر در هر کیلومترمربع جایگاه سوم را در ایران دارد. رشت، مرکز استان گیلان دوازدهمین شهر پرجمعیت ایران و بزرگترین و پرجمعیتترین شهر سه استان ایران در ساحل دریای خزر است. دومین شهر پرجمعیت گیلان، بندر انزلی بزرگترین بندر شمالی ایران است. سومین شهر پرجمعیت و پرجمعیتترین شهر شرق گیلان، لاهیجان است.
طبیعت گیلان، پوشیده از جنگل و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب است. این استان شامل مناطق سرسبز شمال غربی رشتهکوه البرز و بخش غربی کرانههای جنوبی دریای خزر است.
استان گیلان از سال ۱۳۴۴ در تقسیمات کشوری ایران به عنوان استان مستقل وارد شد. این منطقه پیش از آن ولایت گیلان و استان یکم خوانده میشد.
اقتصاد گیلان، بر پایه کشاورزی، دامداری، صید ماهی و پرورش زنبور عسل و کرم ابریشم استوار است. مهمترین محصولات کشاورزی شامل برنج و چای میباشد، که در شهرهای مختلف گیلان، کشت میشوند. زیتون نیز از دیگر فرآوردههای زراعی است که کشت آن در شهرستان رودبار رایج است. مراکز مهم صید ماهی عبارتند از بندر آستارا، بندر کیاشهر و بندرانزلی. مهمترین مراکز پرورش زنبور عسل عبارتند از اشکور بالا و پایین، عمارلو، دیلمان،آستارا و تالش. دامداری نیز در مناطق کوهپایهای انجام میشود. گندم و جو، بادام زمینی، توتون و فندق نیز از دیگر محصولات زراعی گیلان میباشند که هنوز نیز به صورت انبوه در نقاط مختلف استان کشت میشوند. در دهه های اخیر با وجود رشد سریع جمعیت، نهتنها فعالیتهای اقتصادی در استان گیلان گسترش نیافتهاست بلکه با انقباض روبرو بوده و برخی از رشتههای مهم فعالیتی خود را نیز از دست دادهاست. دخالت دولت در کنترل قیمت برنج و چای از راه واردات موجب کاهش قیمت این محصولات در سطحی پایین از سطح عمومی قیمتها شد و اعمال این هزینه بر کشاورزان گیلان شد. این سیاستها موجب انتقال ارزش افزوده کشاورزان گیلانی به سایر مناطق کشور شد و خدمات بازرگانی و صنعتی وابسته به آن نظیر شالیکوبی و چایسازی نیز به تعطیلی کشانده شدند. عدم سیاستهای مناسب هم منجر به کاهش شدید تولید صنایع دستی شد. آمار دولتی بیکاری در گیلان ۵/۱۴ درصد (ششم در ایران) است که تا ۲۵ درصد هم تخمین زده میشود. میزان بیکاری باسوادان بسیار بیشتر از بیکاری بی سوادان است.
۳-۱-۲- شهرستانهای استان گیلان
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، تا پایان شهریور سال ۱۳۸۳، استان گیلان دارای ۱۶ شهرستان، ۴۸ شهر و ۴۳ بخش، ۱۰۹ دهستان و ۲۸۹۲ آبادی (۲۶۹۰ آبادی دارای سکنه و ۲۰۲ آبادی خالی از سکنه ) میباشد. شهرستانهای استان گیلان عبارتند از : آستارا ـ آستانه اشرفیه ـ املش ـ بندر انزلی ـ تالش ـ رشت ـ رضوانشهر ـ رودبار ـ رودسر ـ سیاهکل ـ شفت ـ صومعه سرا ـ فومن ـ لاهیجان ـ لنگرود ـ ماسال.
۳-۲- روش تحقیق
این تحقیق از لحاظ رویکرد غالب تحقیق (پارادایم تحقیق) جزو تحقیقات کمی میباشد، چون با آمار و داده های جمعآوری شده از طریق پرسشنامه مرتبط است. از لحاظ هدف در حیطه تحقیقات کاربردی قرار میگیرد، به دلیل آنکه این تحقیق در سال ۱۳۹۲و در استان گیلان انجام شده و نتایج حاصل در جهت حل مساله و دستیابی به اطلاعاتی است که جهت اخذ تصمیم و رفع نیاز و مشکلات میباشد. بهعبارت دیگر یافتههای این تحقیق و تجزیه و تحلیل آن می تواند برای حل مسایل اجرایی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین از لحاظ نحوه کنترل متغیرهای تحقیق، جزو تحقیقات توصیفی (غیر آزمایشی) از نوع همبستگی میباشد. و نهایتاً این پژوهش از لحاظ روش جمعآوری داده ها از نوع میدانی میباشد، چون با بهره گرفتن از پرسشنامه داده های لازم جمعآوری گردیده است.
۳-۳- جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این تحقیق، مشتریان شعب روستایی بانک کشاورزی در استان گیلان میباشد که دارای کارت الکترونیک بانک کشاورزی میباشند. شعب روستایی بانک کشاورزی استان گیلان و تعداد پرسشنامه توزیع شده در آنها در جدول ۳-۱ نشان داده شده است.
جدول ۳-۱- شعب روستایی بانک کشاورزی استان گیلان و تعداد پرسشنامه توزیع شده در آنها
ردیف
نام شعبه
تعداد پرسشنامه توزیع شده
۱
ضیابر
۲۸
۲
زیباکنار
۱۹
۱ـ (را) معادل حروف اضافه ۲ـ (را) معادل کسره در اضافه مقلوب ۳ـ (را) معادل کسره در اضافه غیرمقلوب ۴ـ (را) بعد از قید ۵ـ (را)ی تعلق ۶ـ استعمال (را) بعد از نهاد.
ــــــ . “پسوندهای پربسامد در غزلیات شمس". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. س ۳۸. ش۳ـ۴. پیاپی ۱۵۶ـ۱۵۷. پاییزـ زمستان ۱۳۷۴، ص ۱۲۳ـ۱۵۶.
بیان یازده پسوند همراه با مثالهایی از شعر مولانا.
ــــــ . “تأثیر اخلاق و آداب اجتماعی در زبان". سخن. دوره ۲۴. ش۱۰ـ۱۱. دی ـ بهمن ۱۳۵۴، ص ۱۰۸۳ـ۱۰۹۰.
علت کاربرد صیغه مجهول در ده کتاب از قرنهای پنج و شش.
ــــــ ."جملههایی با ساختمان خاص برای بازگویی حوادث". چیستا. س۱. ۱۳۶۰ـ۱۳۶۱، ص ۱۱۷۶ـ۱۱۸۲.*
ــــــ . “دستور زبان حافظ". چیستا. س ۷. ش ۱. پیاپی ۶۱. مهر ۱۳۶۸، ص ۱۰ـ۱۷.
“نمودن"، “ساختن” و “داشتن” در معنی فعل کمکی.
ــــــ . “دستور زبان حافظ (همکردهای معادل با «کردن» در فعل مرکب)". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد (یادنامه دکتر احمدعلی رجاییبخارایی). س ۲۶. ش ۳ـ۴ .پیاپی ۱۰۲ـ۱۰۳. پاییزـ زمستان ۱۳۷۲، ص ۸۷۱ـ۸۹۴ .
فعل تام “کردن"؛ همکرد “کردن"؛ معانی همکردهای معادل “کردن".
ــــــ . “صفتهای ترکیبی خواجو، الگویی برای ساختن واژههای تازه". فرهنگ (ویژه زبان شناسی). فصلنامه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. س ۹. ش ۱. پیاپی ۱۷. بهار ۱۳۷۵، ص ۱۰۵ـ۱۳۱.
شش گروه از صفتهای مرکب در منظومه “همای و همایون".
ــــــ . “صفتهای ترکیبی در مثنوی همای و همایون خواجوی کرمانی و مقایسه آن با حافظ"، در کنگره بزرگداشت خواجوی کرمانی (کرمان، ۲۳ـ۲۶ مهرماه ۱۳۷۰)، نخلبند شعرا، مجموعه مقالات کنگره جهانی بزرگداشت خواجوی کرمانی. تدوین و ویرایش احمد امیریخراسانی. کرمان: مرکز کرمانشناسی، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۷۶۱ـ۷۸۶.
(این مقاله با عنوانی دیگر در مجله فرهنگ، س ۹. ش ۱. بهار ۱۳۷۵ چاپ شده است.)
ــــــ . “فاعل مفردِ فعل جمع، فاعل جمعِ فعل مرکب". نشردانش. س۷. ش۳. فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۶۶، ص ۲۴ـ۲۹.
الف ـ فاعل مفرد، فعل جمع ب ـ فاعل جمع، فعل مفرد ج ـ اسم جمع …
ــــــ . “فعلهای دو وجهی". رشد آموزش ادب فارسی. س۴. ش ۱۵ـ۱۶. پاییزـ زمستان ۱۳۶۷، ص ۲۸ـ۳۳، ۶۲.
۱ـ فعلهای دو وجهی که امروز فقط وجه لازم آنها استعمال میشود ۲ـ فعلهای دو وجهی که امروز فقط وجه متعدی آنها استعمال میشود ۳ـ فعلهای دو وجهی که امروز هر دو وجه آنها استعمال میشود ۴ـ راههای متعدی کردن فعل.
ــــــ . “لازم ـ متعدی ؛ هم لازم، هم متعدی"، در کنگره تحقیقات ایرانی (ارومیه ، ۱۸ـ۲۲ شهریورماه ۱۳۵۸)، پانزده گفتار، نهمین کنگره تحقیقات ایرانی. تهران: دانشگاه تربیت معلم، ۱۳۵۸، ج ۱، ص ۱۴۸ـ۱۷۸.
(این مقاله با عنوان دیگری در مجله رشد آموزش ادب فارسی.س۴. ش ۱۵ـ ۱۶. پاییزـ زمستان ۱۳۶۷ چاپ شده است.)
صراف، ایرج. “«طاس لغزنده»: مشکلات دستوری گیلکی"، در: گیلاننامه، مجموعه مقالات گیلانشناسی. رشت: طاعتی، ۱۳۶۹،ج ۲، ص ۲۰۵ـ۲۱۵.
زبان فارسی معیاری تنظیم شده برای تحقیق گویشهای محلی؛ سیو یک نکته دستوری.
صرفی، محمدرضا. “محتوی، ساختار و زبان حمله حیدری"، در همایش بزرگداشت ملا بمانعلی راجیکرمانی (کرمان، ۲۲ـ۲۳ مهرماه ۱۳۷۷)، خلاصه مقالات همایش بزرگداشت ملابمانعلی راجیکرمانی. کرمان: دانشگاه شهید باهنرکرمان، انجمن آثار ومفاخر فرهنگی استان کرمان، ۱۳۷۷، ص ۴۸.*
صفا، پریوش. “بررسی ویژگیهای تصویری صفتهای زبان فارسی"، ارائه شده در نخستین هماندیشی دستور زبان فارسی (تهران، ۲۸ـ۲۹ بهمنماه ۱۳۸۲).*
صفا، ذبیحالله. “جمع الف و نون". سخن. س۱. ش ۲. تیر ۱۳۲۲، ص ۸۴ .
کاربرد “ان” و “ها"ی جمع؛ استثناء.
ــــــ ."یکی از قواعد متروک” [جمع عربی در فارسی]. سخن. س۱. ش۱. خرداد ۱۳۲۲، ص ۳.
قاعده جمع صیغههای جمع عربی در فارسی در قرن سوم و چهارم و پنجم.
صفارپور، عبدالرحمان. “ویژگیهای مصوت « اِ=e»". رشد معلم. س۱۱. ش ۵. پیاپی ۸۹ . بهمن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۲، ص ۲۸ـ۳۶.
نکات تلفظی و املایی درباره شکلهای مصوت “اِ= ou-e” درکلمهها.
صفایی، ابراهیم. “دستور زبان فارسی” [نقد اثر محمدجواد مشکور]. ارمغان. س۳۱. ش۹. آذر ۱۳۴۱، ص ۳۸۹ـ۳۹۴.
صفوی، کوروش. “برخی از ویژگیهای بندهای موصولی فارسی"، در کنفرانس زبان شناسی نظری و کاربردی (تهران، ۱۸ـ۲۰ فروردینماه ۱۳۷۱)، مجموعه مقالات دومین کنفرانس زبان شناسی نظری و کاربردی. به کوشش علی میرعمادی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۳، ص ۱۸۱ـ۱۹۷.
۱ـ تعریف بند موصولی ۲ـ نقش هسته در بند پایه ۳ـ نقش هسته در بند موصولی ۴ـ نقش هسته درجملات ترکیبی ۵ـ گونههای بند موصولی ۶ـ تفاوت میان بند موصولی و بند متمم “که"ای ۷ـ امکان درونهگیری بند موصولی.
ضرغامیان، مهدی. “رویکرد در زمانی به مسأله ساخت در نظریه نقشگرای مارتینه". زبان شناسی. س۱۱. ش ۲. پیاپی ۲۲. پاییزـ زمستان ۱۳۷۳،ص ۴۲ـ۴۹.
بررسی دیدگاه نقشگرای مارتینه درباره ساخت و چگونگی پیدایش تحول در ساختار فارسی.
ــــــ . “سیری در سیر زبان شناسی” [نقد اثر مهدی مشکوهالدینی]. زبان شناسی. س ۱۱. ش ۱. پیاپی ۲۱. بهارـ تابستان ۱۳۷۳ (تاریخ انتشار: آذر ۱۳۷۷)، ص ۸۵ـ۹۸.
ضیاء ابراهیمی، عیسی. “پیشنهادی برای یک تحقیق درباره توزیع حروف الفبایی در کلمات و لغات فارسی"، در کنگره تحقیقات ایرانی (کرمان، ۲۵ـ۳۰ شهریورماه ۲۵۳۶=۱۳۵۶)، هشتمین کنگره تحقیقات ایرانی. به کوشش محمد روشن. تهران: فرهنگستان ادب وهنر، ۱۳۵۷، ج ۱، ص ۴۰۷ـ۴۱۶.
توزیع آماری حروف در اسامی و صفات فارسی با توجه به مفهوم مشترک آنها.
ــــــ . “چند نکته دستوری در لهجه کرمانی". آینده. س۱۳. ش۸ـ۱۲. ۱۳۶۶، ص۶۹۸ـ۷۰۱.
(بیان نه نکته دستوری).
ضیاءحسینی، محمد. “بررسی عامل زمان در فعل فارسی و ترکی آذری". فصلنامه علمی پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهراء (س) (ویژهنامه الهیات). س۷ـ ۸ . ش۲۴ـ۲۷. زمستان ۱۳۷۶ـ پاییز ۱۳۷۷، ص؟.*
طارمی،کوروش؛ رحمانی، اشرف. “بکارگیری روابط واژگانی در سبکشناسی و کاربرد آن در شعر نیمایی"، در کنفرانس زبان شناسی نظری و کاربردی (تهران، ۲۳ـ۲۵ اسفندماه ۱۳۷۹)، مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس زبان شناسی نظری و کاربردی. به کوشش علی میرعمادی، زیرنظر معاونت پژوهشی. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۹، ج ۲،ص ۶۵۹ـ۷۲۳.
۱ـ مقدمه ۲ـ گفتمان و عوامل انسجام ۳ـ روش جمع آوری دادهها ۴ـ روش تحلیل دادهها ۵ـ تحلیل دادهها ۶ـ دستاوردها.
طاووسی، محمود. “بابی در ریشهشناسی واژگان زبان فارسی". مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز. دوره ۸ . ش۱ـ۲. پیاپی ۱۵ـ۱۶. پاییز ۱۳۷۱ـ بهار ۱۳۷۲، ص ۱۲۹ـ۱۳۸.
نگاهی به مقوله نام در برخی دستورهای فارسی؛ چند واژه با توجه به گذشته آنها و نحو ساختمانی و چگونگی تطور و تحول آنها.
طاهری، حمید. “سخنی در قید". رشد آموزش زبان و ادب فارسی. س۱۶. پیاپی ۶۴. ۱۳۸۱، ص ۵۸ـ۵۹.
قید؛ ممیزهای زبان؛ تأثیر تکیه و آهنگ در نقش قید؛ قیدهای مختص و مشترک.
طاهری، عباس. “گویش تاتی تاکستان". زبان شناسی. س۹. ش ۲. پیاپی ۱۸. پاییزـ زمستان ۱۳۷۱، ص ۲۵ـ۳۹.
۱ـ توصیف واجی ۲ـ ساخت واژه (صرف)
طاهری عراقی، احمد. “کنیه در زبان فارسی"، در: نامه مینوی. زیرنظر حبیب یغمایی و ایرج افشار، با همکاری محمد روشن. تهران: سنایی، [بیتا]، ص ۳۲۶ـ۳۴۵.
واژه “کنیه” و سبب پیدایش آن؛ تصرفات آوایی و نحوی پارسیزبانان در کنیهها.
طباطبایی، افسانه. “سخنی درباره «وندهای زبان فارسی»” [نقد اثر مصطفی مقربی، به کوشش جمیله حسنزاده]. رشد آموزش راهنمایی تحصیلی. س۶. پیاپی ۲۰. بهار ۱۳۷۸، ص ۴ـ۷.
برای سیستم دو فازی آب- نفت معادله پایستگی جرم به صورت معادله (۳٫۱) بیان می شود:
(۳٫۱)
که در آن چگالی سیال، سرعت سطحی سیال، تخلخل، S اشباع سیال در فضای متخلخل، t زمان، نرخ سیال به واحد حجم و زیر نویس نشانگر فاز نفت و چاه می باشند.
مساله فرموله نمودن حرکت سیال در محیط متخلخل با حرکت سیال در یک محیط پیوسته (غیر متخلخل) از همین جا، جدا میشود. آنها فقط در قانون عامِ بقای جرم(معادله پیوستگی) با هم مشترک هستند و در قوانین خاص با هم اختلاف جدی دارند. در حالت مکانیک سیالات محیط پیوسته، بعد از نوشتن معادله پیوستگی (قانون بقای جرم، قانون عام) معادله بقای مومنتوم (قانون عام) همراه با قانون خاص گرانروی نوشته میشود تا تشکیل معادلات حاکم ناویه-استوک را بدهند. در طرف مقابل، مکانیک سیالات محیط متخلخل با نوشتن معادله دارسی یک معادله نیمه تجربی (نیمه عام-نیمه خاص) بدست می آید. با ترکیب معادلات پیوستگی و دارسی و همچنین سایر معادلات و قوانین خاص مقتضی (مثلاً در حالت چند فازی و یا چند جزئی از روابط اشباع شدگی فازها و تعادل ترمودینامیکی استفاده میشود) معادلات حاکم به دست آمده و آماده حل می شوند. معادله پایستگی مومنتوم برای هر سیستم از معادلات ناویر-استوکس استخراج میشود. اما این معادلات برای جریانهای با سرعت کم در درون محیط متخلخل توسط معادله نیمه تجربی دارسی بیان می شوند:
(۳٫۲)
گرانروی سیال، نفوذپذیری نسبی، p فشار، g شتاب جاذبه، dعمق می باشد. K ماتریس نفوذپذیری است که به طور معمول در مختصات مستطیلی تعریف می شود و یک ماتریس قطری است:
(۳٫۳)
که سه جزء موجود در (۳٫۳) نفوذپذیری در سه جهت x,y,z می باشند. چون نفوذپذیری نسبی تابعی از اشباع است معادله (۳٫۲) به یک معادله غیر خطی تبدیل می شود. با ترکیب معادلات (۳٫۱) و (۳٫۲) به معادله (۳٫۴) می رسیم:
(۳٫۴)
معادله (۳٫۴) شامل ۴ مجهول می باشد. دو تا از این مجهولات می تواند به کمک دو معادله (۳٫۵) و (۳٫۶) حذف شوند:
(۳٫۵)
(۳٫۶)
که منبع دیگر غیر خطی شدن معادلات جریان است. با در نظر گرفتن تعاریف (۳٫۷) ، (۳٫۸) و (۳٫۹) به دو معادله (۳٫۱۰) و (۳٫۱۱) می رسیم:
(۳٫۷)
(۳٫۸)
(۳٫۹)
(۳٫۱۰)
(۳٫۱۱)
معادلات جریان دو فازی که در (۳٫۱۰) و (۳٫۱۱) فرموله شد شامل دو متغیر حالت فشار فاز نفت و اشباع فاز آب می باشد. بنابراین معادلات دارای ۲Nc متغیر حالت است که Nc تعداد گریدهای مخزن است که معمولاً این تعداد برای مخازن واقعی از مرتبه هزار یا میلیون می باشد. معادلات به دلیل وابستگی فشار موئینگی و نفوذپذیری نسبی به اشباع، غیر خطی می باشند.
در حالت کلی در مخزن با یک دستگاه معادلات جبری دیفرانسیل جزیی[۷۴] روبرو هستیم. اگر از بسته های نرم افزاری تجاری مثل Diff Pack یا PDE Toolbox در Matlab بخواهیم استفاده کنیم، آنها فقط PDE حل می کنند نه PDAE، لذا باید به نحوی معادلات جبری را حذف کنیم. این کار یا در حالت اصلی یعنی پیوسته انجام می شود و یا حالت گسسته. از اینرو انواع و اقسام فرمولاسیون مکانیک سیالات در محیط متخلخل از همین جا بروز پیدا می کند. مضافاً اینکه واژگان و اصطلاحات جدیدی هم خلق می شوند مانند تقریب جبری مشتقات پاره ای دارای جمله غیر خطی، IMPES[75] و … . لذا بررسی گسسته سازی معادلات مخزن ضروری به نظر می رسد [۳۶].
۳-۳- گسسته سازی معادلات مخزن
حل تحلیلی برای حرکت سیالات در محیط متخلخل بسیار محدود است. به دست آوردن حل تحلیلی فقط با فرضیات ساده شونده در هندسه مخزن، خواص سنگ و سیال و شرایط مرزی ممکن است [۳۶]. برای اخذ نتایج دقیق تر با بار اطلاعاتی کمتر، نیازمند روش های عددی هستیم روش های عددی دستگاه PDE از نظر ریاضی به سه دسته کلی تقسیم می شوند:
روش های مبتنی بر تقریب جبری مشتق (معروف به [۷۶]FDM مثل FDM Explicit)
روش های مبتنی بر تقریب تابع جواب یا روش های مانده وزنی مثل FEM[77]
روش های مبتنی بر حل انتگرال مثل BEM[78]
در ادامه بر روی نوع اول تمرکز می کنیم. دو روش برای گسسته سازی مکان متداول است: روش Block-Centered و روش Mesh-Centered . این دو روش گسسته سازی اشاره شده، هر کدام معایب و مزایای خود را دارند که بیشتر در زمینه پیاده سازی کامپیوتر(از نظر اجرایی) و برخورد با شرایط مرزی (از نظر فرمولاسیون) با هم تفاوت دارند. در ادامه از روش Block-Centered استفاده خواهد شد.
گسسته سازی معادلات مخزن در بسیاری از کتابها و مقالات به شیوه مشابه ذکر شده است. مطالب این بخش از مرجع [۳۷] آمده است.
در معادله (۳٫۴) دو متغیر را به عنوان متغیرهای حالت معادلات در نظر می گیریم و از این به بعد آنها را به ترتیب با S و P نشان می دهیم. از این به بعد از سه جهت را به جای سه جهت (x,y,z) استفاده می کنیم. چون بعداً از x به عنوان بردار حالات استفاده می کنیم. فرض می کنیم یعنی جریان افقی نداریم. ابعاد گریدها ثابت هستند. حال به گسسته کردن طرف چپ معادله (۳٫۴) می پردازیم:
(۳٫۱۲)
در معادله (۳٫۱۲) j اندیس فاز، i اندیس شماره گرید، n+1 اندیس مرحله بعدی زمانی می باشد. حجم یک بلوک است. بازگو کننده جریان ناشی از اختلاف فشار بین دو گرید همسایه i و i-1 در فاز j است و به صورت (۳٫۱۳) تعریف می شود:
(۳٫۱۳)
در معادله بالا سطح مشترک دو بلوک i و i-1 است (شکل ۳-۱). به صورت مشابه تعریف می شود.
شکل ۳-۱: گسسته سازی گریدها در راستای محور افقی [۶]
ترمهای به فشار و اشباع وابسته بوده، پس در معادله (۳٫۱۲) ترم های فشار در یکدیگر ضرب می شوند که باعث غیر خطی شدن معادلات می شود.
ترم اول سمت راست معادله (۳٫۴) به صورت زیر گسسته می شود:
(۳٫۱۴)
که فاصله زمانی است. برای سیستم های غیر قابل تراکم φ ثابت است و خواهد بود. در این حالت معادله (۳٫۱۴) می تواند به صورت زیر نوشته شود:
(۳٫۱۵)
دومین ترم سمت راست معادله (۳٫۴) در شبیه سازی مخازن به صورت زیر مدل می شود:
(۳٫۱۶)
نرخ جریان سیال فاز j در بلوک i به داخل چاه ( و یا بالعکس) در زمان n+1 است. فشار بلوک i در زمان n+1 می باشد. فشار wellbore در چاه w در گرید i است. اندیس چاه است. برای چاه های عمودی که به طور کامل در بلوک i نفوذپذیر است، به صورت زیر تعریف می شود:
(۳٫۱۷)
گسسته سازی در سه بعد مشابه یک بعد که در بالا گفته شد، می باشد. نتیجه غیر خطی سیستم به صورت زیر نمایش داده می شود:
(۳٫۱۸)
در معادله (۳٫۱۸) ، g بردار باقی مانده است که ما به دنبال صفر کردن آن هستیم. X متغیرهای حالت سیستم یعنی فشار و اشباع است. U نشانگر متغیرهای کنترلی سیستم برای مثال فشار ته چاهی می باشد. معادله بالا غیر خطی است و می تواند به کمک روشهایی از جمله نیوتن و با کمک ماتریس جاکوبین حل شود. اگر معادلات گسسته سازی شده (۳٫۱۸) به صورت عددی حل شوند و متغیرهای حالت اشباع آب و فشار نفت همزمان بدست آورده شود، به این نوع روش حل، روش سنتی Finite Difference بر پایه فرمولاسیون Fully Implicit گفته می شود.
۳-۴- معادلات مخزن بر پایه [۷۹]Streamline
در این بخش ابتدا مفاهیم و تعاریف اولیه Streamline ها بیان خواهد شد. سپس مقدمه ای بر کاربرد آن در شبیه سازی مخزن بیان خواهد شد. پس از مروری کوتاه بر تاریخچه Streamline ها در مدلسازی مخازن، نحوه فرمولاسیون معادلات مخزن بر پایه Streamline بررسی خواهد شد. در مکانیک سیالات نمایش حرکت سیال موضوع پر اهمیتی می باشد. الگوی حرکت سیال با روش های متفاوتی نمایش داده می شود که این تصاویر می توانند اطلاعات کیفی و اغلب کمی مناسبی درباره سیال در اختیار قرار دهند. چهار الگوی اصلی جهت نمایش حرکت سیال، Streamline، Pathline، Streakline و Timeline می باشد. محاسبه Streamline (یا خطوط جریان) از نظر ریاضی ساده می باشد و همچنین در مکانیک سیالات در اکثر موارد به منظور مشاهده حرکت سیال از این روش استفاده می شود. در شکل ۳-۲ مجموعه ای از Streamline ها را مشاهده می کنید[۳۸]. در این بخش ریاضیات خطوط جریان در حالت کلی معرفی می شود. در ادامه جهت سادگی نوشتار، خطوط جریان به صورت SL ذکر می شود.
شکل ۳-۲ مجموعه ای از Streamline ها [۳۸]
در باورهای اساطیری ایرانیان پیش از زرتشت جهان صورتی گرد و هموار مانند یک بشقاب داشت. آسمان نیز سنگی و سخت مانند الماس تصور میشد. زمین در مرکز کاملا هموار و دست نخورده بود و هیچ حرکتی در میان زمین و ماه و ستارگان وجود نداشت. اما به دنبال تازش نخست اهریمن به زمین ناگهان دگرگون شد. در آن پویایی پدید آمد و کوهها ایجاد شدند و رودخانهها به جریان افتادند ماه و ستارگان به چرخش در آمد. در تصویر کلی دنیا در آن زمان، جهان به هفت اقلیم تقسیم شد که مرکز آن خونیرث نام داشت و شش سرزمین بصورت اقماری در اطراف آن بودند. آسمان نیز دارای سه مرتبه ستارهپایه، ماهپایه و خورشیدپایه بود. کوه تیره که در البرز قرار داشت مرکز عالم دانسته میشد.( موله، م.۱۳۸۶)
در اساطیر ایرانی بیش از هر چیز نبرد خیر و شر و عناصری که در زیر آن دو رده بندی میشود، چشمگیر است. به عبارتی تفکر ایرانی در همه چیز در پی این ردهبندی است و جنبه اخلاقی نیرومندی به آن دادهاست. یکی دیگر از عناصری که در همین رده بندی اهمیت زیادی در فرهنگ ایرانی داشتهاست مفهوم شاه و فرهمندی او از طرف خداست. شاهی که در خدمت رده نیک باشد فره همیشه به او تعلق دارد، و هر کاری که او را از این رده خارج سازد باعث گسستن فره از اوست. بررسی این مسائل و این رده بندی فرهنگ و ریشههای فرهنگی ایرانی را روشن میسازد. در فرهنگ اساطیر ایران، تقابل خیر و شر وجود دارد و نه تقابل انسان و خدا. پیام اسطورههای ایرانی تقابل دو گوهر است؛ دو گوهر خیر و شر. یکی راستی و دیگری ناراستی، یکی خوشبویی و دیگری بویناکی، یکی روشنایی است و دیگری تاریکی» (برگرفته از مصاحبه جلال ستاری با دکتر فکوهی).
۲-۱-۷- منابع اساطیرایرانی
- منابع هندی: به دلیل فرهنگ مشترک که از دوران مهاجرت آریاییان به بعد میان بومیان و هند و ایران وجود داشته است.
- منابع اوستایی: کتاب اوستا که زبان آن جزء زبانهای باستانی ایران است و مدتها سینه به سینه نقل میشده، در دوره ساسانی با تکیه برآگاهیهای همه موبدان و با خطی که در دوره ساسانی بر مبنای خط پهلوی اختراع شده بود، تدوین یافته است.
- منابع مانوی: شامل نوشتههای مانی و پیروان اوست.
- منابع پهلوی: منظور سنتهای متعلق به دوره ساسانی است و حتی این آثار روایتهای بسیار قدیمی تری را بازگو میکند.
- منابع عربی و فارسی: شاهنامه در واقع منبع اصلی روایتهای اساطیری و حماسی ایران به زبان فارسی است و بر اساس خداینامهها سروده شده است.
- نگا رهها: نگارهها بازمانده از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی بر دیوارهها و روی مهرها و سکهها و ظرفها است که تصویره ایی از خدایان و قهرمانان گذشته را منعکس میکنند.
- نوشتههای مورخان غیر ایرانی: نوشتههای تاریخ نویسانی مثل هرودوت و منابع ارمنی و سریانی را میتوان نام برد».(دادور،مبینی:۱۳۸۸ : ۳۰)
۲-۲- نماد وپیدایش آن
نماد با خود شناسی انسان مربوط است.نماد یکی از ابزارهای معرفت وکهن ترین وبنیادی ترین روش بیان محسوب میشود،ابزاری که موجب آشکار شدن مفاهیمی میگردد که بصورت دیگری قابل بیان نیستند.نمادها نه فقط جهانی هستند ،بلکه در طول اعصار باقی مانده وتا به امروز رسیدهاند"آنها در خطوط متعارفاندیشه قرون ورویاهای نژادی شمول یافتهاند.نماد، تخیل ما را بر میانگیزد و مارا به اقالیم بی کلاماندیشه رهبری میکند"(لین یو تانگ).ایناندیشه ازآن خود فرد نیست،نماد نمی تواند به طور غیر طبیعی وخود به خودی برای بیان خواستهها وافکار شخصی به وجود آید.نماد از فرد فراتر میرود وجهانی میشود،وجزذات حیات معنوی است. نماد بیان حقیقی متعالی است که به هیئت نماد در آمده است،یکی از ابزارهای برقراری ارتباط با حقایقی است که محدودیتهای زبان آنها را مبهم ساخته یابیان مناسب آنها را مشکل کرده است. بنابراین نماد نمی تواند به طور مطلق یک شکل باشد، چه در این صورت نشانه است،ونیز نمی تواند خارج از حوزه ی دینی اش مفهوم پیدا کند.عرصه ی فرهنگ یا ماوراء الطبیعه ،خاکی است که نماد در آن میروید. نماد کلیدی است برای ورود به قلمرویی وسیع تر از خودش و وسیع تر از انسانی که آنرا بکار میبرد.
در نظریه ساختار گرایی از نماد به دال تعبیر میشود و معنا و مفهومی را که نماد منتقل می کند مدلول نام دارد. هرمنوتیک نیز عبارت است از دانش گشایش و تفسیر معنا و مفهوم دالها، به کمک هرمنوتیک میتوان معماری را به عنوان یک نماد تأویل نمود(ویسی، ۱۳۸۸: ۲۳۶)مارتین گری عقیده دارد، سمبل چیزی است که از طریق قیاس یا تداعی معانی، نماینده ی چیز دیگر (اغلب یک ایده یا کیفیت) باشد. چنان که سفیدی نماینده ی بی گناهی؛ شیر، شجاعت و گل سرخ، نشانگر زیبایی است. این قبیل سمبلها از طریق قرارداد و سنت به وجود میآیند، یک مار ممکن است بنا بر قراردادها و سنتهای مختلف، نماینده ی شر یا خرد باشد(اکبری و پورنامداریان، ۱۳۹۰: ۵۷(تجلی کامل نمادهای دینی و اسطورهای در هنر دیده میشود(ویسی، ۱۳۸۸: ۲۳۸) دین زرتشتی نمونههای بسیار روشن به دست میدهد که چگونه ادیان تمایل به تحول دارند. پذیرفتن برخی از اسطورهها و مناسک ادیان سنتی برای ذهن انتقادی امروزی اگر غیر ممکن نباشد، لااقل دشوار است و چون مؤمنان در عین حال نمی توانند آنها را رد کنند، به تمثیل و نمادپردازی توسل میجویند و این کار میتواند تفسیر نمادین از سفر تکوین یا اوستا باشد. این که همراه با تحول تفکر انتقادی، نمادپردازی نیز گسترش مییابد، گفتهای است که در آن حقیقت بسیاری نهفته است (دوشن گیمن). نباید فراموش کنیم کهاندیشههای باستانی نیز از نمادپردازی بسیار بهره میگرفتند. همه تفسیرهای نمادین لزوما جدید نیستند؛ بنابراین، در دین زرتشتی اسطوره و مناسک کلا با هم درآمیختهاند، یکی دیگری راپشتیبانی و تبیین و توجیه میکند.اسطوره در قلمرو نماد میباشد و به زبانی پیچیده و چند سویه و رازآلود که زبان نماد است، با ما سخن میگوید؛ و نهفتههایش را بر ما آشکار میسازد(کزازی، ۱۳۷۶: ۱۶۲) اسطورهها همواره مفهوم و معنا را تبدیل به فرم و شکل میکنند تا قابل فهم و درک باشند(بارت، ۱۳۷۵: ۵۸) رمز شناختی غیر مستقیم است؛ یعنی به طور مستقیم بر معنایی دلالت نمی کند(ستاری، ۱۳۷۲: ۲۳) به عبارتی، «صورت، رمز «معناست».
۲-۲-۱- مفاهیم نماد
در فرهنگ آریان پور نماد(symbol) این گونه معنا شده است:
۱.نشان،علامت ،رمز،اشاره،رقم،نشانی ،نمونه
۲.معنی مجازی:کیش،عقیده ،اعتقاد،نشانه خویشاوندی وهمبستگی و…
۳.پند،مثل،گفته اخلاقی،کنایه
۴.نمایش به وسیله علائم رمزی
در همین فرهنگ درباره معنای «سمبولیست»نیز چنین آمده است:
در فرهنگ فارسی معین«نماد»(سمبل) این گونه معنا شده است:
۱.شیئی یا موجودی که معرف موجودی مجرد واسم معنی است،نشانه،علامت.
۲.مظهر.
۳.هر نشانه قراردادی اختصاری.
در فرهنگ نفیسی،کلمه«نماد»(سمبل)،چنین تعریف شده است:
نشانه،نشان،علامت،نماینده،نمونه،رمز،شبه،صورت(در الهیات)،مجموعه اصول عهده مذهب….وعلامت واشارهای که در روی سکههای قدیم ،نشانه ومحل ضرب آن است .
اصطلاح«سمبل» که در زبان انگلیسی وفرانسه،که به فارسی گاهی«نماد» ترجمه شده،اصلا” از ریشه مصدر یونانی آن «سیمبالین»(به معنای به هم پیوستن وبهمانداختن)اشتقاق یافته است.«سیمبلن» در زبان یونان باستان به معنای«نشان،مظهر،نمودوعلامت » به کار میرفته است.
نمادآیت ونشانهای ازشیئی یاامری است که شیئی یا امری دیگرراالقامیکند.مثلا"«تراز»نمادی از علامت«تاج» نشانه سلطنت «کبوتر» نماد صلح میباشد.
درزبان فارسی نماد به معنای «نمود، نما، نماینده» به کاررفته است به عبارتی،میتوان ازلحاظ اصطلاح چنین گفت «نماد:سمبل» ،«نمادگرایی:سمبلیسم» ،«نمادگرا:سمبلیست» ،«نمادین:سمبلیک» و«نمادگرایانه:سمبلیستیک».
۲-۲-۲- پیدایش نماد
حقایق ووقایع بیشمار که درماورأی درک بشر قرار دارند،اورا وا داشتهاند تا برای ابرازاندیشهها ومفاهیمی که بیان فهم وتوصیف کلامی آنها مشکل بوده است.نظامهایی از علایم گوناگون ابداع کند.
«کاول گوستاو یونگ» میگوید«واژه یا تصویر،زمانی یک نماد است که متضمن چیزی در ماورأی معنای آشکار و مستقیم خود باشد» نماد دارای جنبههای وسیع تر و ناخود آگاه است که هرگز نمی توان به طور دقیق آنرا تعریف یا به طور کامل توصیف کرد . ما نیز امیدوار نیستیم که بتوانیم آن را تعریف یا توصیف کنیم . هنگامی که ذهن به جستجوی نماد میپردازد،بااندیشههایی برخورد میکند که در ماورأی قابلیتهای منطقی ـ عقلانی آن قراردارد.اندکی تأمل ودر خود فرو رفتن ،ما را به این نتیجه میرساند که بشر قادر به دریافت ودرک کامل هیچ چیز نیست اومی تواند ببیند،بشنود،لمس کند وبچشد.اما قابلیتهای دیداری وشنیداری وتمام آگاهیهایی که از طیق قوای لامسه وچشایی میتواند برای او حاصل شوند،به تعداد وکیفیت قوای احساس وابستهاند. زندگی ما،ناشی از برقرار کردن ارتباطمان است. ما ترجیح میدهیم فاصلههای بعید زمانی ومکانی را علاوه بر بکارگیری زبان گفتاری از طریق استفاده از علایم نوشتاری در تمان ابعاد برطرف سازیم واز این طریق ایجادارتباط نماییم.امروزه بیش از هرزمانی،در راستای جای گزینی پرمحتوا کردن علایم محدود الفبایی(حروف)از علایم استفاده میکنیم.
حدود چهل هزار قبل ،بشر اولیه که از طریق شکار روزگار میگذراند ،به منظور انتقال افکار وامیال خویش ،به حک علایمی گرافیکی بر روی صخرهها پرداخت وبدین وسیله کوشید امیال و افکار خویش را از طریق تصویر بنمایاند.از این رهگذر،اندیشه ایی که تا آن زمان صرفا” از طریق صوت(زبان) یاحرکات (حالت دستها) بیان میشد،این قابلیت را پیدا کرد که بتواند ثبت گردد وپایدار بماند بر روی سنگهای آزیلی مربوط به دوران عصر حجرمیانه(حدود۸۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح) نمادهایی نقش شدهاند که معنای آنها هنوز کشف نشده است وتنها احتمال میرود که بر شعایر مذهبی ویا مراسم جادو مربوط باشند. در همه حال این نمادها آنچنان معنا نیی دارند که به سختی میتوان این نظر را که آنها را عناصری از بازیهای تصویری میانگارد، پذیرفت. در آن دوران بسیار دور ،یک دایره میتوانست بیان کننده خورشید ودر نتیجه نشانه ایی به معنای روز(ابدیت) باشد.
حروف « M» میتواند تصویر مردی باشد که روبه رو نشسته و پاهایش را به دو طرف باز کرده است.
علامتهای موج دار میتواند نشانههایی از بیان آب بوده باشد.
به هر حال ، رد پاها هم دارای معا نی هستند ودر نتیجه باید آنها را همچون نوشتههایی عینی در نظر گرفت؛ بدین معنا که آنها ترسیم شده باشند ، علایمی تصویری هستند .
این رد پاها (علایم) که در اصل نقشی ارتباط داشته و مربوط به نوع «بازی» نزد بشر پیش از تاریخ بوده است،امروزه اطلاعاتی سودمند در باره وجود نوعی زندگی ومحیط بشر در اختیار ما مینهند. بنابراین ،علامت در عمل یک ارتباط است.از طریق علایم نمادین بود که بشر توانست بت همنوعان خود ارتباط برقرار ودر نتیجه بین آن زمان ومکان حاضر ،پلی ارتباطی ایجاد کند.
به مرور زمان بشر توانست ،نیازهای خود را از طریق نمادهای ساده یاترکیبی بیان نماید. (کوه نور:۱۳۸۱:
۲-۲-۳- نقوش و عناصر نمادین در نقش برجستههای ساسانی
نقش برجسته یا حجاری روی صخره در ایران از قدمتی بسیار برخوردار است که معمولا جهت بزرگداشت واقعهای مهم یا نمایش صحنهای سمبولیک مورد استفاده قرار میگرفتند و معمولا درکنار جاده، معبر، شهر مورد علاقه شاه، چشمه یا رودخانه برپا میگشتند.
نقش برجستههای ساسانی یکی از مهمترین هنرهای این دوره است چرا که کلید شناسایی بسیاری از حوادث تاریخی ونیز هنرهای این دوره محسوب میشود را همواره میتوان با تابلوی اعلانات یکی دانست. آنها پیام نسبتا سادهای را در مقیاسی بزرگ در مکان عمومی مناسبی، با هدف تاثیرگذاری بر رهگذران نمایش میدهند(کرتیس، ۱۳۸۹: ۵۹)این نقش برجستهها در مناطقی چون نقش رستم، نقش رجب،طاق بستان ، فیروزآباد وبیشاپور بر بدنه کوهها کنده شده است همچنین نقوش برجسته رامیتوان در هنرهای گچبری و مهرهای ساسانی بررسی کرد. در نقش برجستهها موضوعاتی همچون نقوش حیوانی وگیاهی وانسانی وتصاویری ازنقشهای تاج بخشی از سوی ایزد در نقش رستم، پیروزی اردشیر بر اشکانیان را از نظر مظهری به وجه بهتری تصویر نموده که شاه اشکانی در زیر اسب اردشیر، و اهریمن که مظهر تاریکی و شر است در زیر سم اسب اهورامزدا افتادهاند. این نقش نموداری از روحیات ضدپارتی شاهان ساسانی و پیروزی و شکوه آیینی زرتشتی است. این هر دواندیشه در مأخذ کتبی به روشنی تعقیب شدهاند، ولی هیچ یک از دواندیشه ی یاد شده به هنگام پادشاهی اردشیر پدید آمده میتوان تا حدی به جریان پیشرفت ایناندیشهها پی برد(لوکونین، ۱۳۸۴: ۷۴) در نقش برجسته ی اردشیر در فیروزآباد اهورا مزدا، تاج نواردار، نماد پادشاهی را به اردشیر میدهد. پیام این نقش برجسته سیاسی است؛ اردشیر با به تصویر کشیدن تاج گیری و حق فرمانروایی یا فره شاهی از پروردگار، که تقریبا تجلی اسرارآمیزی است که بدون آن فرمانروایی در ایران ناممکن بود، به دستیابی خود به قدرت مشروعیت بخشیده است(کرتیس، ۱۳۸۹: ۵۴ و ۵۵) مانند بناهای یادمانی دوره ی ساسانی که با ساخت کاخها و بناهای مذهبی به نیازهای کاربردی و نمادین طبقه ممتاز پاسخ داد، کاربرد و شکل هنر این دوره نیز گویای پیام حامیان آن است. در صحنه تاج گیری اردشیر اول، سوار بر اسب، از دست اهورامزدا یا هرمزد در نقش رستم، اردشیر با بیان موجز و بسیار پویای پیروزی مادی و معنوی خود، گذشته، حال و آینده و حکومت و مذهب ملی را در یک لحظه به یکدیگر پیوند زده است. در ترکیبی متقارن که به نحو قدرتمندی توازن دارد پادشاه در لحظه موفقیتهای خود در برابر ایزد خویش قرار گرفته که در آن دستاوردهای پادشاه در میدان نبرد با پیروزیهای ایزدی در جبهه روحانی برابر نهاده شده است. غلبه اردشیر بر آخرین پادشاه اشکانی که کنار اسبش به خاک افتاده است، با پیروزی نهایی یزدان آفریننده بر اهریمن به طور همتراز منعکس شده است. یزدان امتیاز پادشاهی را با نیم تاج، یا فر، پادشاهی به او میدهد. برابری پادشاه و یزدان، یعنی واقعیت و کمال مطلوب، در اینجا به شکل ترجیع بندی تصویری نشان داده شده است که به واقعیتی تاریخی بعدی کیهانی میبخشد. این برابری همچنین یادآور مفهومی زرتشتی است که از نمونه نخستین روحانی، آفرینش مادی پدید میآید. آنچه این صحنه را برای بیننده جذاب میسازد مفهوم دوگانه، یا شاید، چندبعدی آن است. صحنه در فضایی واقعی، و در موقع لزوم در نقطهای خیالی، طراحی شده است که در آنجا و در آن هنگام پادشاه به سبب پیروزی تاریخی که بازتاب نبرد کیهانی یزدان است، پاداشی نمادین میگیرد. مرکز اصلی توجه در این نقش بر عمل تاج گیری است همراه با حالات محترمانه، موقر و تأثیرگذار حاضران در صحنه که به آن معنای دقیقی از اعمال نیکی که به انجام رسیده و پاداش یافتهاند میبخشد. ادغام تدریجی نقش اردشیر در مقام فرمانروایی تاریخی با عملکرد کلی او در قالب پهلوانی فرهنگی و قهرمانی الهی، اهمیت ویژه دارد. مفاهیم کلی و لایههای چندگانه ی معنایی این ترکیب در همه ی نقوش برجسته ی بعدی دوران ساسانی، که ظاهرا مدارک مستند تاریخی را به تصویر کشیدهاند، تا حد بسیار زیادی تایید شده است. ترکیب مشابه دیگر رویدادهای واقعی یا تاریخی و مفاهیم آرمانی یا کلی در هنرهای تزئینی دوره ی ساسانی درخور توجه است. در دوران فرمانروایی شاپور دوم هنر ساسانی در هنرهای تزئینی، به ویژه در نقرههای زینتی عالی تجلی بی نظیری یافت. طبق بررسیهای پرودنسهارپر (۱۹۷۸) بشقابهای نقره ساسانی مزین به نقوش باشکوه و خیره کننده هنر درباری، عمدتا در کارگاههای سلطنتی زمان شاپور دوم تولید شدهاند که در آن زمان نقش بسته است. دوران فرمانروایی شاپور عصر بیداری مذهبی نیز هست. شاپور هنگامی که در قرن چهارم در خطر حمله ی امپراتوری برتر روم شرقی قرار گرفت، ترفندهای حکومتی و نظامی تازهای را در پیش گرفت و در مقابله با جهان تازه مسیحی شده ی روم، اصول مذهب زرتشتی را با قدرت در ایران اعمال کرد. موضوع هنر این دوره بیشتر درباری و تشریفاتی است. طبقه ممتاز حاکم در حال اجرای اعمال نمادین و رسمی از جمله شاه در شکار، بزم، یا تاج گذاری نشان داده شدهاند. پادشاه با تاج و جامه ی مخصوص موضوع اصلی این صحنههاست. با این حال هویت منحصر به فرد او و رویداد ویژه ی ثبت شده از نقش کلی وی در مقام پهلوان فرهنگی و مظهر زرتشتی همواره پایین تر است. چشمگیرترین نمود مفهوم فرمانروای آرمانی در دوره ساسانی در اواخر این دوره هنگامی که خسرو اول در مقام پادشاه، حق قانونی بیشتری یافت، تدوین شد. دارنده تاج مخصوصی را که روی مرصع کاری سنگ بلور معروف به «پیاله سلیمان» در کتابخانه ملی پاریس حکاکی شده است خسرو اول میدانند. با این حال حالت جدی و تمام رخ پادشاه به تخت نشسته کیفیتی دور از ذهن و مافوق انسانی به تصویر داده است. حفظ پیاله در مجموعهای اروپایی به مثابه گنجینهای پر ارزش و ساخت نمونههای مشابه آن در فراسوی ایران، جذابیت جهانی این مفهوم ناب پادشاهی را تایید میکند. تکهای از پارچهای قبطی از آنتینو در مصر که در اختیار هر دو موزه ی لوور و موزه ی منسوجات لیون است، یادآور صحنه تاج گیری مشابهی است از دوره ساسانی روی پارچهای متعلق به ۶۱۹ -۶۲۹ میلادی، دوره ی تصرف مصر توسط ایران در زمان ساسانی. پادشاهی فره مند در هنر ساسانی در نقوش برجسته عظیم خسرو دوم در غار صخرهای طاق بستان در نزدیکی کرمانشاه، متعلق به اوایل قرن هفتم، به بهترین نحو تجلی یافت. نمایش نمادهای سلطنت که در سراسر مجموعه تزئینی سرداب بزرگ این محوطه منعکس است، چنان ستایش شگفت آوری از پادشاهی است که مجددا موجب انتخاب این غار در اوایل قرن نوزدهم برای ایجاد نقش برجسته شاهی گردید. از بین دو سرداب کنده کاری شده در کوه پارو، ورودی سرداب بزرگ تر بر برون زد صخرهای مشرف به پارک و شکارگاه ساسانی کنده شده و نمایی با طاق ضربی مزین به طومارهایی از گل و گیاه مسبک است که بالای آنها نقش دو فرشته بالدار قرار دارد. این فرشتهها نیز مانند نشانهای بالدار پیروزی در طاق نصرت رومی، نماد پادشاهی و سخاوت در دست، از فضای مثلثی بین دو طرف طاق به طرف هم نزدیک شدهاند. در صحنه تاج گیری روی دیوار پشتی سرداب، دو ایزد در دو سوی پادشاه با ابهت و با حالت تمام رخ، همان نیم تاج فرمانروایی آسمانی را که در دستان فرشتههاست و دور قاب سرداب بزرگ به هم متصل شدهاند، به سوی او دراز کردهاند. حال آن که در صحنه تاج گیری اردشیر از اوایل دوره ساسانی پادشاه به سبب اعمال نیکش نیم تاج نمادین را مطالبه میکند؛ اما در تاج گیری خسرو، لطف الهی پیامد پادشاهی و جزئی از مقام سلطنت است. بلافاصله در زیر صحنه تاج گیری اردشیر، نقش پادشاه سوار بر اسب شبیه به دلاوری مسلح تصویر شده است. گرچه هویت پادشاه در پشت زنجیر متصل کننده ی کلاهخود و زره پنهان است، شخصیت کلی وی در همه ی جزئیات شکل، حالت و جامه اش پیداست که او را در نقش جنگجویی قهرمان که در منابع زرتشتی پادشاه آرمانی است، مینمایاند(کرتیس، ۱۳۸۹: ۱۰۷ - ۱۰۴) منظره پیکاری که بر صخرههای فیروز آباد نقش گردید جنبه ی مظهری و سمبولیک دارد و در آن نقشها پیکار سپاهیان به صورت نبرد فرمانروایان عرضه شده است(لوکونین، ۱۳۸۴: ۹۲) نقش ویژه ی تاج گذاری شاپور یکم در بیشاپور درست همانند نقش ویژه ی تاج گذاری اردشیر یکم بر صخرههای نقش رستم است از دشمن شاپور در زیر سم اسب او تصویر شده، از ان گردیانوس امپراتور روم است. مفهوم این نقش مانند مظاهر منظره تاج گذاری نقش رستم بسیار واضح و روشن است. پیروزی شاپور بر گردیانوس همپایه ی پیروزی خدای روشنایی بر تاریکی است(لوکونین، ۱۳۸۴: ۸۴) در نقش برجسته ی عظیم نقش رستم در پایین آرامگاه داریوش، شاه سوار بر اسب است. والرین در برابرش زانو زده و طلب بخشش میکند. در پشت، شخصیتی رومی ایستاده که شاه دست او را گرفته است. ظاهرا شاه تاج امپراتوری روم را به شخصی که مورد پسند و منتخب اوست میبخشد. آنچه این نقش برجسته مظهر آن است روشن و آشکار میباشد. شاه شاهان، شاهنشاهیهای جهان را، آن گونه که دلخواه او است، به این و آن میبخشد(هرتسفلد، ۱۳۸۱: ۳۲۰) نقش برجسته ی اردشیر دوم، در طاق بستان نمایانگر به سلطنت منصوب شدن شاه توسط ایزد هرمزد (طرف راست) و ایزد میترا (سمت چپ) است. شاه و هرمزد بر روی جسد یکی از رومیان ایستادهاند و میترا، مانند بودا، بر روی گل نیلوفر، ایزد میترا را به خط زرتشت پنداشتهاند. این ایزدی که از او نور خورشید ساطع است، نخستین بار در ۳۰ ق. م، در بنای یادبود آنتیوخوس کماجنه یی ظاهر شد که اسم او را نیز در کتیبه ی آنجا آوردهاند(هرتسفلد، ۱۳۸۱: ۳۳۳) بطور کلی خصوصیات نقش برجستههای ساسانی شامل موارد زیر میباشد:
۱.موضوع عمده نقوش اعطای منصب،غلبه بر دشمن، موکب شاهی وشکار شاهانه میباشد.
فصل سوم : بررسی نقوش انسانی درهنرنقش برجستههای ساسانی
فصل سوم
بررسی نقوش انسانی
درنقش برجسته های ساسانی
۳-۱- هنرساسانی
نتایج و یافته ها ۴۵
۴-۱٫ مقایسه آزمودنی ها از نظر متغیرهای زمینه ای به تفکیک گروه مورد مطالعه ۴۶
۴-۱-۱٫ مقایسه بیماران براساس گروه سنی و نوع گروه مطالعه ۴۶
۴-۱-۲٫ مقایسه بیماران براساس محل کانولاسیون و نوع گروه مطالعه ۴۷
۴-۲٫ مقایسه آزمودنی ها از نظر متغیرهای پاسخ به تفکیک گروه های مورد مطالعه ۴۸
۴-۳٫ مقایسه آزمودنی ها از نظرارتباط بین متغیرهای زمینه ای و مخدوش کننده و متغیر های پاسخ (فلبیت) به تفکیک گروه های مورد مطالعه ۴۹
فصل پنجم:
بحث، نتیجه گیری و پیشنهادات ۵۲
۵-۱٫ تاثیر مداخله بر فلبیت ۶۳
۵-۲٫ کاربرد نتایج در حرفه پرستاری ۶۸
۵-۳٫ پیشنهادات برای تحقیقات آینده ۶۹
فهرست منابع ۷۰
ضمائم ۷۸
ضمیمه الف (پرسشنامه پژوهش) ۷۹
چکیده انگلیسی ۸۰
جدول۴-۱ . جدول توافقی توزیع فراوانی گروه های مختلف سنی در بیماران مورد مطالعه به تفکیک نوع مداخله دریافتی ۴۷
جدول۴-۲ . جدول توافقی توزیع فراوانی محل کانولاسیون در بیماران مورد مطالعه به تفکیک نوع مداخله دریافتی ۴۸
جدول ۴-۳ . جدول توافقی توزیع فراوانی بروز فلبیت در گروه های مورد مطالعه به تفکیک مدت زمان بعد از کانولاسیون ۴۹
جدول ۴-۴ . جدول توافقی توزیع فراوانی شدت فلبیت در گروه های مورد مطالعه به تفکیک مدت زمان بعد از کانولاسیون ۵۲
جدول ۴-۵ . توزیع فراوانی فلبیت در بیماران دریافت کننده کلوبتازول در زمان های مختلف بعد از کانولاسیون به تفکیک سن ۵۴
جدول۴-۶ . توزیع فراوانی فلبیت در بیماران دریافت کننده نیتروگلیسیرین در زمان های مختلف بعد از کانولاسیون به تفکیک سن ۵۵
جدول ۴-۷٫ توزیع فراوانی فلبیت در بیماران دریافت کننده کلوبتازول در زمان های مختلف بعد از کانولاسیون به تفکیک محل کانولاسیون ۵۸
جدول ۴-۸٫ توزیع فراوانی فلبیت در بیماران دریافت کننده نیتروگلیسیرین در زمان های مختلف بعد از کانولاسیون به تفکیک محل کانولاسیون ۵۹فهرست نمودارها
نمودار ۴-۱٫ درصد فراوانی بروز و شدت فلبیت در ۲۴ ساعت اول بعد از جای گذاری کاتتر در گروه های مورد مطالعه ۵۲
نمودار ۴-۲٫ درصد فراوانی بروز و شدت فلبیت در ۴۸ ساعت اول بعد از جای گذاری کاتتر در گروه های مورد مطالعه ۵۲
نمودار ۴-۳٫ درصد فراوانی بروز و شدت فلبیت در ۷۲ ساعت اول بعد از جای گذاری کاتتر در گروه های مورد مطالعه ۵۳
نمودار ۴-۴٫ درصد فراوانی فلبیت در گروه های سنی مختلف در ۲۴ ساعت بعد از جای گذاری کاتتر به تفکیک نوع داروی دریافتی ۵۶
نمودار ۴-۵٫ درصد فراوانی فلبیت در گروه های سنی مختلف در ۴۸ ساعت بعد از جای گذاری کاتتر به تفکیک نوع داروی دریافتی ۵۶
نمودار ۴-۶٫ درصد فراوانی فلبیت در گروه های سنی مختلف در ۷۲ ساعت بعد از جای گذاری کاتتر به تفکیک نوع داروی دریافتی ۵۷
نمودار ۴-۷٫ درصد فراوانی فلبیت در مکانهای مختلف در ۲۴ساعت بعد از جای گذاری کاتتربه تفکیک نوع داروی دریافتی ۶۰
نمودار ۴-۸٫ درصد فراوانی فلبیت در مکانهای مختلف در ۴۸ساعت بعد از جای گذاری کاتتربه تفکیک نوع داروی دریافتی ۶۰
نمودار ۴-۹٫ درصد فراوانی فلبیت در مکانهای مختلف در ۷۲ساعت بعد از جای گذاری کاتتربه تفکیک نوع داروی دریافتی ۶۱
فصل اول
بیان مساله
۱-۱٫بیان مساله:
درمان داخل وریدی قدمتی ۷۰ ساله دارد اما بدون تردید از قرن ها پیش تزریق مواد دارویی به داخل عروق یکی از آرزوهای بشر محسوب می شد. امروزه بیش از ۸۰ تا۹۰ درصد از بیماران بستری در طول مدت درمان خود تحت درمان وریدی قرار می گیرند و سالانه بیش از ۵۰۰ میلیون کاتتر۱ ورید محیطی جایگذاری می شود[۱].
طی تحقیقی که در یزد انجام شده۵۰درصد[۲] و تحقیق مشابه آن در تهران۵۵درصد از بیماران بستری تحت درمان وریدی قرار می گرفتند که نشانگر وسعت به کارگیری این شیوه درمانی درکشور است[۳]. در بیمارستانهای امریکا سالانه بیش از۲۵ میلیون کاتتر داخل عروقی گذاشته می شود[۴]. کاتترها˓ با هدف رساندن مواد غذایی به بدن، تصحیح یا پیشگیری از اختلالات آب و الکترولیت ها، انتقال خون و یا فرآورده های آن، تجویز دارو و خونگیری مورد استفاده قرار می گیرند[۵].
هاریسون می نویسد که روش داخل عروقی زمانی مناسب است که داروهای خوراکی موثر نباشد، سطح غلظت دارو در خون نامعلوم باشد، یا دوز های بیشتری از دارو برای معالجه مورد نیاز باشد[۶].
اگر چه دسترسی به سیستم وریدی، گرفتن خون و تجویز مستقیم هر محلولی به داخل عروق با خطرات فراوانی همراه است ولی راه داخل وریدی اغلب بهترین یا تنها راه انتخاب می باشد. هدف از رگ گیری دسترسی به جریان خون وریدی به منظور گرفتن خون برای آزمونهای آزمایشگاهی یا
۱٫ catheter
تشخیصی، تزریق مایعات، الکترولیت ها، داروها، فرآورده های خونی، مکمل های تغذیه ای و پایش همودینامیک است[۷]. امروزه یکی از راه های تهاجمی متداول در امر مراقبت های درمانی استفاده از تزریقات وریدی است.
مهمترین مزیت انفوزیون داخل وریدی، آماده کردن یک راه وریدی برای دادن داروها ، مایعات و مواد بیهوشی در شرایط اضطراری می باشد در صورت دسترسی به یک ورید می توان وسیله ای را داخل آن جایگذاری و از رگ به دفعات متعدد استفاده کرد[۸].
این روش نیاز به سوراخ کردن متعدد ورید ندارد همچنین سبب کاهش ایجاد عفونت در محل، جذب سریعتر نسبت به سایر روش ها، انتشار سریع دارو، حفظ غلظت کنترل شده مواد یا داروها در خون، همچنین سبب صرفه جویی در وقت پرستار می شود انفوزیون داخل وریدی مانند هر روش دیگری دارای عوارض زیادی است[۹]. از مهمترین آنها می توان به نشت مایع، فلبیت۱، تجمع مایعات در بدن، عفونت و خونریزی ناحیه تزریق اشاره نمود[۱۰]. شایع ترین این عوارض فلبیت و خطرناک ترین آنها عفونت است [۱۰و۱۱].
عوارض موضعی معمولا در نزدیک محل جایگذاری دیده می شود. این عوارض اشتراکات زیادی با هم دارند و نسبت به عوارض سیستمیک خیلی وخیم نمی باشند. تشخیص فوری این عوارض توسط پرستار بر اساس علائم و نشانه های موجود همچنین براساس اجرای صحیح مداخلات پرستاری بسیاری از این علائم قابل پیشگیری هستند[۱۰].
عوارض سیستمیک معمولا در داخل سیستم عروقی اتفاق می افتد که معمولا از ناحیه تزریق، منشأ می گیرد اگر چه تعداد این عوارض زیاد نمی باشند ولی بسیار خطرناک می باشند لذا توانایی ایجاد تهدید جدی برای بیمار را دارا می باشند[۱۲و۱۳]. به عنوان مثال می توان به ترومبوفلبیت اشاره کرد که توانایی بالقوه بر ای حرکت به سمت ریه و ایجاد آمبولی ریه را دارد بنابراین درمان عوارض سیستمیک نسبت به عوارض محیطی بسیار دشوارتر به نظر می رسد[۱۴].
فلبیت یک وضعیت التهابی است که معمولا با نشانه قرمزی، همراه با یک ورید طنابی شده دردناک مشخص می شود[۱۵]. ممکن است چند روز تا چند هفته ادامه داشته باشد که علائم آن شامل : تب، قرمزی، التهاب، درد تیر کشنده، ورم در ناحیه تزریق می باشد [۱۶].
۱٫ Phlebitis
فلبیت ناشی از کاتتر وریدی باید مهم تلقی شود زیرا می تواند نشان دهنده تجمع باکتریها باشد که به عفونت جریان خون منجر می شود و در نهایت منجر به افزایش طول مدت بستری، افزایش هزینه درمانی، از دست دادن خط وریدی و در بعضی از موارد حتی سبب مرگ بیمار می شود[۱۷].