میزان تغییر در تاخر مشتری در آخرین خرید
پول خرج شده در سازمان توسط مشتری
Monetary
این مقدار نشان دهنده پولی است که توسط مشتری در سازمان خرج شده است. این متغیر برای پیش بینی الگو های خرید موثر است.
)
پول خرج شده نسبت به طول عمر مشتری
Relative – Monetary
این متغیر نشان دهنده نسبت پول خرج شده در سازمان نسبت به طول فعال ارتباط مشتری
وزن فروش
Weight Sold
مجموع وزن کالای فروخته شده به مشتری – وزن مشتری
رفتار مشتری در طبقه محصول
Customer in Product Category
رفتار خرید مشتری در گروه های ۷ گانه محصول ( لبنی، نوشیدنی، گوشتی، بازرگانی، بسته بندی، سس و کالای نامشخص )
تعداد گروه های محصول مشتری
Category Number
تعداد کل گروه های محصول مورد استفاده توسط مشتری.
نوع مشتری
Customer Category
رستوران، هتل، سوپر مارکت، قنادی، روستا، چلوکبابی، مدارس، زنجیره ای ….
تناوب خرید
همان گونه که در فصل دوم به صورت کامل تشریح شد. در این پروژه برای شناسایی مشتریان رویگردان از مدل RFM استفاده شده است. در این مدل تناوب خرید مشتری به عنوان یکی از پارامتر های مهم شناسایی مشتریان وفادار می باشد. این متغیر تعداد دفعات مراجعه مشتری به سازمان را نشان می دهد.
طول ارتباط مشتری با سازمان
از آنجایی که سازمان مورد نظر در دسته صنایع غیر قرار دادی قرار دارد و زمان شروع و قطع ارتباط مشتری با سازمان مشخص نمی باشد و امکان رجوع مشتری به سازمان در بازه زمانی پراکنده ممکن است. طول ارتباط مشتری با سازمان نشان دهنده مدت زمانی است که یک مشتری ارتباط خود را با سازمان آغاز کرده است. در واقع این متغیر نشان دهنده فاصله زمانی بین اولین و آخرین خرید مشتری در بازه مشاهدات می باشد.
تناوب خرید نسبی
علاوه بر متغیر تناوب خرید، در این مطالعه تناوب خرید نسبی مشتری نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این متغیر با نسبت تعداد مراجعات مشتری به طول ارتباط فعال مشتری با سازمان محاسبه شده است.
rF =
متوسط فاصله زمانی بین خرید
یکی از موثرترین متغیر ها در شناسایی مشتریان رویگردان، متوسط فاصله زمانی بین خرید می باشد که این مقدار برابر است با متوسط زمان سپری شده بین دو خرید متوالی مشتری. به علت پراکندگی رفتار مشتریان در فواصل زمانی مراجعه به سازمان، این متغیر در شناسایی مشتریان تاثیر زیادی دارد.
واریانس فاصله زمانی بین خرید
به منظور بررسی نظم رفتاری مشتریان در مراجعه به سازمان و بررسی میزان پراکندگی داده ها حول میانگین واریانس فاصله زمانی بین خرید به عنوان یکی دیگر از متغیر های پیش بینی مورد استفاده قرار گرفته است.
میزان تغییر در تاخر مشتری در آخرین خرید:
روزگاری فرمانروای کشور خویش بودم و اختیارم دست خودم بود، اکنون با همان اختیار و اراده خودم یا کمال میل، بنده و غلام معشوق شده ام و (اختیار و سرنوشتم به دست و لطف معشوق است). وقتی: روزگاری/ مملکت: قلمرو، سرزمین، کشور / ارادت: خواست و اراده، بیت تلمیح دارد به این بیت حافظ: صلاح مملکت خویش خسروان دانند/ سعدی در این بیت می خواهد بگوید عاشق واقعی باید خود را تمام و کمال در اختیار معشوق قرار دهد، آن هم به اختیار خودش. /
بیت هفتم :
اگر معشوق به کسی دیگر روی آورده است و از من فارغ و بی نیاز است (اگر عاشقی دیگر دارد که جای مرا در دل او بگیرد)، من جایگزینی برای معشوق ندارم. (نیسی، ۱۳۸۰ : ۱۸۴). فراغت : بی نیازی / قائم مقام: جایگزین، جانشین /مقام دوست : اضافه اقترانی/
بیت هشتم :
وقتی نمی تواند به دیدار معشوق نایل شد، چاره ای نیست جُز آنکه تسلیم شوی و بر آستانه در خانه معشوق سر بگذاری بر خاک. چو: به معنای وقتیکه است . مصرع اول کنایه است از دسترسی نداشتن به معشوق و ندیدن معشوق، و همین طور به این بیت حافظ هم تلمیح دارد: دست ما کوتاه و خرما بر نخیل / یا پای ما لنگست و منزل بس دراز
بیت نهم :
چه کسی می تواند نام گدا را نزد پادشاه بر زبان جاری کند ؟ فقر و نیازمندی من کجا و شکوه و جلال یار کجا (این دو چنان از هم دورند که امکان رسیدن آنها به یکدیگر وجود ندارند). درویش و پادشا : آرایه تضاد دارد. / هیهات : چه دور است . / افتقار : فقر / احتشام : شکوه و بزرگی / افتقارو احتشام : تضاد دارند / (درویش و افتقار و پادشاه و احتشام): تضاد ترکیب وصفی، مراعات نظیر، مترادف هستند.
بیت دهم :
اگر معشوق با کشتن سعدی «عاشق خود» کامیاب می شود و خواست اوست، بیمی ندارد، برای عاشق چه حیاتی بالاتر و بهتر از آنکه به خواست معشوق بمیرم. کام : در اینجا به معنی آرزو، خداست و مراد است. کام دوست : ترکیب اضافی است و این بیت دارای آرایه رد الصدرعلی العجز می باشد زیرا کام دوست در ابتدای مصرع اول بیت آخر و در انتهای مصرع دوم بیت آخر تکرار شده است، همینطور جناس تکرار هم می شود .
وزن غزل :
این غزل بر وزن (مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن) و در بحر (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) میباشد.
قافیه :
کلمات قافیه در این غزل عبارتند از : (نام، پیام، کلام، جام، سلام، نام، غلام، مقام، بام، اِحتِشام، کام)و کلمه ردیف (دوست)می باشد.
ویژگی سبکی :
در این غزل کلمات اصیل و مخصوص ادبیات قدیم همان دوره سبکی عراقی ست مشاهده می شود از جمله: (مطرب، جامه، بذل، سماع، رنجور، گر، بر اختیار، ارادت، غلام، فراغت، سر بنهی، درویش، هیات، افتخار، احتشام، کام، باک، حیات ، بس)که بعضی هم در واقع عرفانی هستند.
تا دست ها کمر نکنی بر میان دوست بوسی به کام دل ندهی بر دهان دوست
دانی حیات کشته شمشیر عشق چیست سیبی گزیدن از رخ چون بوستان دوست
بر ماجرای خسرو و شیرین قلم کشیدن شوری که میان من است و میان دوست
خصمی که تیر کافرش اندر غزا نکشت خونش بریخت ابروی همچون کمان دوست
دل رفت و دیده خون شد و جان ضعیف ماند و آن هم برای آنکه کنم جان فشان دوست
روزی به پای مرکب تازی در اُفتمش گر کبر و ناز باز نپیچد عنان دوست
هیهات کام من که بر آید در این طلب این بس که نام من برود بر زبان دوست
چون جان سپردنی ست به هر صورتی که هست در کوی عشق خوش تر و بر آستان دوست
با خویشتن همی برم این شوق تا به خاک وز خاک سر بر آورم و پرسم نشان دوست
فریاد مردمان همه از دست دشمن است فریاد سعدی از دل نا مهربان دوست
درون مایه اصلی غزل :
سعدی در این غزل عاشقانه با تعاریف و درد و دلی که گویای دل عاشق و پریشان اوست، می کند. منتهای آرزو و لذّت یک عاشق را در یهر مندی شدن از معشوق بیان داشته و به تصویر می کشد، و از فداکاری ها و گذشت هایش در راه معشوق و برای معشوق صحبت می کند، امّا در این میان با اینکه داستان دلدادگی اش با معشوق را، عاشقانه تر و مهم تر و از داستان عاشقانه خسرو و شیرین می داند، به معشوق خویش امید لطف و نظر ندارد و آرزوی خود را نا کام می بیند، و خود را آماده جان سپاری کردن در کوی معشوق می کند و می گوید اگر روزی بمیرم وقتی محشور شدم اولین چیزی که دنبالش می گردم نشانی معشوق است و در نهایت چکیده درد و دل سعدی به شکایت از دل نا مهربان و سنگدلی معشوق می رسد . در این غزل سعدی همانند گذشته، از آرایه های درونی و برونی متفاوتی بهره برده و با استعمال این آرایه و پیچیدگی موزونی که در ابیاتش وجود دارد باز گویای دوره سبکی عراقی ست با شاخص ها و ویژگی های خاص همان دوره ادبی سعدی می باشد.
بافت معنایی و آرایه های ادبی :
بیت اول :
تا دست هایت را دور کمر یار حلقه نکنی، نمی توانی دهانش را آن گونه که دلت می خواهد ببوسی. میان دوست : کمر دوست، اضافه تخصیصی ست ، / کَمَر : کمربند / تا دستها کمر نکنی : تا دستهایت را (دور کمر معشوق) حلقه نکنی مانند کمر بند نکنی، قید حالت به کام دل : به مراد دل، همان طور که دلت می خواهد و آرزو داری / دهان دوست : اضافه تخصیصی ست / دوست : منظور معشوق است، جناس مکرر/
بیت دوم:
سعدی در این بیت به مخاطب عام خود می گوید : آیا می دانی که زنده شدن دوباره کسی که به تیر غمزه معشوق کُشته شده است (عاشق) چیست ؟ بوسیدن چهره معشوق و یا بوسیدن و گاز گرفتن چانه معشوق.
شمشیر عشق : تشبیه صریح است، منظور زخمی است که با نگاه و غمزه یار به چشم و جان عاشق زده میشود و عاشق را گرفتار و اسیر خویش می کند . /سیب : استعاره از چانه معشوق، چانه معشوق را به مناسبت فرو رفتگی وسط آن به سیب تشبیه کرده اند که آن را سیب زنخدان هم می گویند. / چون : مثل/ رُخ چون بوستان دوست : تشبیه صریح، چهره معشوق را به بوستان «باغ گل» تشبیه است .
بیت سوم :
در این بیت سعدی می خواهد اوج رابطه عاشقانه خود را با دلبر بیان کند و چنین می گوید : داستان عاشقانه و معروف خسرو و شیرین را از خاطره های محو کنید، زیرا چنان اشتیاق و غوغای عشقی بین من و معشوق بر قرار است (که آن داستان عاشقانه در برابرش کوچک است.). این بیت دارای آرایه تلمیح است، بطور واضح و بدیع، تلمیح و اشاره به داستان عاشقانه خسرو و شیرین دارد.
بیت چهارم :
سعدی در اینجا قاصر بودن افراد محکم و سنگ دل را در براربر عشق اینطور بیان می کند : جنگجوی دلاور که حتّی تیر عاشق نتوانست، جانش را در میدان جنگ بگیرد و او را بکشد، با تیر کمان ابروی معشوق خونش ریخته شد و اسیر و عاشق «غمزه معشوق زیبا روی» گردید. خَصم: در این جا یعنی جنگجوی / غزا: جهاد و جنگ با دشمنان دینی / ابروی همچون کمان دوست : تشبیه صریح است زیرا هلال بودن ابروی معشوق را به کمان جنگی تشبیه کرده است. / این بیت تلمیح به این شعر حافظ دارد «عدو با جان حافظ آن نکردی . . . . که تیر چشم آن ابرو کمان کرد»
بیت پنجم :
در این بیت سعدی از حال پریشان عاشقی خود می گوید : دلم از جا رفت یعنی عاشق شدم در اشک خونین غرقه شد و چیزی نماند از من جُز جان ناتوان، باقی ماندن این نیمه جان هم برای آن است که آن را به پای دوست «معشوق» بریزم ونثار او کنم. دل رفت : کنایه از عاشق شدن است / دیده خون شد: ترکیب وصفی جان ضعیف: ترکیب وصفی / دوست : جناس تکرار/دل و دیده و جان : مراعات نظیر و تناسب معنایی دارند. /
بیت ششم :
من سعدی عاشق روزی خود را به پای اسب تازنده معشوق خواهم انداخت البتّه اگر غرور و بی اعتنایی باعث نشود که معشوق دهانه اسبش را برگرداند و تغییر مسیر دهد. کبر وناز : مراعات نظیر و تناسب معنایی و قید حالت است. / نپیچید عنان دوست : کنایه از نپذیرفتن عاشق در درگاه معشوق . / روزی : قید زمان، یک روز یا یک زمانی/ انداختن خود در پای مرکب تازی معشوق : کنایه از روی کردن، رو انداختن، خواستن مراد و مطلبی از معشوق و خود را خوار کردن و در اختیار معشوق قرار دادن. ایهام پرورده است .
بیت هفتم :
در این بیت سعدی نا امید از وصال معشوق است و می گوید چه دور و محال است آرزوی رسیدن به معشوق (با این تلاشی که می کنم)همین اندازه برای من «عاشق» کفایت می کند که معشوق نام مرا بر زبان ذکر کند. هیهات: محال است. / کام : کنایه از آرزو، مراد، خواسته / زبان دوست : ترکیب اضافی تخصیصی است. / بَس : در اینجا به معنای کافی و کفایت کردن می باشد. /
بیت هشتم :
وقتی که در هر صورت و به هر حال جان خود را باید تسلیم پرودگار کرد، چه بهتر که این جان دادن، در کوی عشق و بر درگاه خانه معشوق باشد. کوی عشق : اضافه ملکی / آستان دوست: اضافه ملکی است/جان سپردنی: سپردنی صفت است برای جان، زیرا جان قابل سپردن است.
بیت نهم :
سعدی نا امید از وصال یار می گوید: منَ سعدی این آرزوی وصال یار را با خودم به گور می برم (یعنی هرگز آرزوی وصال معشوق برای منِ سعدی بر آورده نمی شود تا زنده هستم.) با این حال هنگامی که سر از گور بر آوریم و روز قیامت باشد، نشانی معشوق را می پرسم و دنبال معشوق هستم. / شوق به خاک بردن: کنایه از به آرزو و مراد دل نرسیدن/
این بیت دارای صنعت تلمیح است، تلمیح به بیتی از غزل های حافظ، «وصال دوستان روزی ما نیست . . . بخوان حافظ غزلهای فراقی» / خاک : جناس تکرار/
بیت دهم :
فریاد مردم، کلاً و فقط بخاطر دشمنان و بیگانگان و نامحرمان است، و می نالد و شکایت می کنند، ولی شکایت و ناله و فریاد سعدی عاشق، از دل سنگ و نا مهربان معشوق زیبا روی است. فریاد: جناس تکرار ـ قید حالت / فریاد مردم : اضافه بیانی توضیحی است. / دست دشمن : اضافه اقترانی است/ دلَ نامهربانَ دوست : ترکیب وصفی و تتابع اضافات است . /
وزن غزل :
این غزل بر وزن (مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن) و در بحر (مضارع مثمن، اخرب مکفوف محذوف) سروده شده است.
مربی گری را می توان بعنوان یک فعالیت سازمانی مرتبط با توسعه و بهسازی توصیف کرد که شامل توسعه مهارت های حرفه ای و شخصی است (والکر،۲۰۱۱).
بطور کلی مربی گری، فرایند آگاهانه ای است که از مذاکرات حساب شده در جهت ایجاد محیطی برای رشد اشخاص، اعمال هدفمند و پیشرفت مداوم و پایدار استفاده می کند (صفرزاده و همکاران، ۱۳۹۰).
با این حال هنوز این سوال مطرح است که مربی گری واقعاً چیست؟ از چه چیزهایی تشکیل شده است؟ برای پاسخ به این سوال می توانیم مربی گری را در چهار سطح ببینیم:
اول: مربی گری یک سیستم اعتقادی است. مربیان با این باور کارشان را شروع می کنند که کارآموزان و مشتریان آن ها اگر در یک وضعیت ذهنی و فکری مناسبی به آن مشکلات نزدیک شوند، توانایی بیان و حل و فصل مشکلات خود را دارند.
دوم: مربی گری یک سبک رهبری است.
سوم: مربی گری مجموعه ای از ابزارها و مدل هاست.
چهارم: مربی گری مجموعه ای از مهارت هاست که اگر ماهرانه و با اتکای بر تجارب مربی به کار گرفته شود می تواند به کارآموز کمک کند (سلطانی، ۱۳۸۹).
تفاوت مربی گری و دیگر روش های بهسازی منابع انسانی
بسیاری از افراد بر این باورند که مربی گری یک حرفه[۴۹] است، در حالیکه برخی دیگر بر این باورند که یک رشته[۵۰] است بدین معنا که هنوز به یک رویکرد استاندارد دست نیافته است (ام سی نمارا ،۲۰۱۲) . اما عموماً مربی گری با دیگر روش های آموزش و بهسازی منابع انسانی همچون؛ آموزش، مشاوره و منتورینگ اشتباه گرفته می شود (گریفیتس ،۲۰۰۵). تفاوت اصلی میان مربی گری و دیگر روش ها در این است که در مربی گری، دستیابی به اهداف خاص و تعهد قوی به فعالیت برنامه ریزی شده مطرح است (گریفیتس ،۲۰۰۵).
تفاوت مربی گری و آموزش[۵۱]:
بسیاری از افراد بر این باورند که مربی گری متفاوت از آموزش است و آموزش را فرآیندی می دانند که در آن مدرس، وظیفه انتقال یک موضوع مشخص به فراگیر را دارد تا فراگیر وظیفه فعلی را به نحو موثرتری انجام دهد. این دسته از افراد معتقدند که آموزش و تدریس مانند یک رابطه مربی گری نیست (ام سی نمارا ،۲۰۱۲) . مدرس فرایند تدریس را انجام می دهد و آن عبارت است از انتقال مجموعه ای از دانش و اطلاعات که تحت عنوان محتوای آموزشی تدوین شده است. دانش نزد مدرس است که براساس برنامه تعریف شده آن را به کارآموز منتقل می کند. مکالمه مدرس در قالب جملات خبری است (سلطانی، ۱۳۸۹). همانند مربی گری، آموزش مبتنی بر یک رابطه فرد به فرد/ یک به یک[۵۲] است که شامل دو فردی است که با هدف توسعه دادن کارآموز[۵۳] با یکدیگر کار می کنند. آموزش می تواند شامل مجموعه متفاوتی از فنون همچون سوال پرسیدن، مشاوره دادن، آموزش دادن یا دادن بازخورد باشد. در مقایسه با مربی گری، آموزش فرد به فرد بیش تر بصورت مستقیم است و عموماً فرض بر این است که مربی صرفاً در مورد موضوعی آموزش می دهد، مطلع و آگاه است(ر آ ، بیورز ،۲۰۱۰).
تفاوت مربی گری و مشاوره[۵۴]:
بسیاری از افراد بر این باورند که مربی گری متفاوت از مشاوره است. چرا که مشاور، فرد متخصصی است که به دیگر افراد، تیم یا سازمان کمک می کند تا مشکلی را حل کنند (ام سی نمارا ،۲۰۱۲) .مشاوره بر مسائل شخصی مبتنی است، غالباً در مواردی مورد استفاده قرار می گیرد که در آن فردی که تحت مشاوره قرار میگیرد، دست خوش تجارب دشواری قرار گرفته است و به دنبال یک مداخله درمانی است و یا برای مواقعی است که افراد برای مقابله با یک واقعیت به کمک نیاز دارند (ر آ بیورز ،۲۰۱۰).
شباهت های آشکاری میان مربی گری و مشاوره وجود دارد. بخش عمده ای از محتواهای تئوریکی، الگوها و فنون مربی گری از رشته هایی همچون روان شناسی و دیگر رشته های مربتط برگرفته شده است و در زمینه های سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد. با این حال علی رغم اینکه مربی گری و مشاوره هر دو در حوزه های مشابهی بکار می روند، ولی هرگز یک امر یکسانی نیستند. مشاوره یک مداخل بسیار ماهرانه است که جهت رسیدگی به مشکلات دارای زمینه روان شناسی بکار گرفته می شود. زمانیکه کارکنان قادر به رفع مشکلات روانی ایجاد تغییراتی در رفتارشان در طی جریان مربی گری نباشند، مشاوره می تواند روشی مفید و مؤثر باشد (جارویس ،۲۰۰۴).مربی گری نوعی مشاوره است ولی مربی برخلاف مشاور، در زمینه کمک به اجرای مهارت های جدید و اهداف و تغییراتی که باید به وجود بیاید همواره با خود فرد باقی می ماند. رابطه بین مربی و فرد مانند رابطه دو شریک است نه رابطه بین یک فرد با یک متخصص یا صاحب نظر. مربی هر فرد، شریک او محسوب می شود و به او کمک می کند تا به تمایلات و اهداف مورد نظرش دست پیدا کند، نه اینکه فرد بر مربی تکیه کند. تفاوت اصلی بین مربی گری و مشاوره:
در مشاوره مراجعه کننده، فردی آسیب دیده و نیازمند کمک است ولی در مربی گری متقاضیان افرادی خلاق، باتدبیر و کامل تلقی می شوند. مربی گری با افراد ورشکسته سروکار ند
ارد بلکه به افراد سالم کمک می کند تا عملکرد خود را در سطوح بالاتری، انجام دهند. در مشاوره به فرد کمک می شود تا از حالت زیر نرمال به حالت نرمال برسد ولی در مربی گری فرد از حالت نرمال به فردی دارای مهارت و عملکرد بالا تبدیل می شود (قرایی و همکاران، ۱۳۸۷). و در نهایت مربی با حال و آینده فرد سروکار دارد نه با گذشته او. مربیان افرادی خوشبین هستند و چیزی را اصلاح و یا جبران نمی کنند. مربی گری نگاهی رو به آینده دارد، بر استعدادها و قابلیت های فرد تمرکز می کند، نقاط ضعف را حذف کرده و نقاط قوت را تقویت میکند چرا که چشم انداز آتی، محور اصلی حرکت است. مربیان معمولاً به دنبال شاگردان و افراد خوش فکر هستند و تمایل دارند تا با افرادی کار کنند که به اندازه کافی نیرومند و سرحال باشند تا مربی و آموزش های او را برای دستیابی به آینده ای بهتر همراهی کنند (والس ،۲۰۰۳)
جدول ۴-۲: تفاوت مربی گری و مشاوره (جارویس، ۲۰۰۴)
مربی گری
مشاوره
حوزه تمرکز محدودتر است.
تمرکز گسترده تر و عمیق تر است.
هدف ارتقا دادن عملکرد کاری فرد است.
هدف کمک کردن به افراد است تا عامل اصلی و ریشه ای مشکلات عملکردی طولانی مدت در کارشان را شناسایی کنند.
تمایل به مداخل کوتاه مدت دارد.
مداخله برحسب وسعت مسائل و مشکلات می تواند متغیر باشد.
مربی گری به دنبال رفع مشکلات روان شناختی نمی باشد.
۵-۲- خلاصه تحقیق
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و وجه نقد آزاد و تنوع شرکتها با عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در فصل های اول و دوم تحقیق به ساختار کلی تحقیق، ادبیات مربوط به تحقیق و تحقیقات مرتبط صورت گرفته در داخل و خارج اشاره شد. در فصلهای بعدی تحقیق به روش تحقیق و انجام آزمونهای آماری ذکر شده در روش تحقیق پرداخته شد. در فصل چهارم نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های این تحقیق بیان شد. همان طور که بیان گردید برای بررسی رابطه بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و وجه نقد آزاد و تنوع شرکتها با عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران ، سه فرضیه اصلی تدوین و ارائه گردید. برای آزمون هر یک از فرضیه ها یک یک مدل رگرسیون چند متغیره برآورد گردید.
در مجموع خلاصه آماری نتایج تحقیق به شرح جدول زیر حاکی از پذیرش فرضیه اول و دوم و عدم پذیرش فرضیه سوم تحقیق است.
پس انجام آزمون های آماری، نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان دهنده یک رابطه مستقیم بین وجه نقد آزاد و تنوع مرتبط و نامرتبط شرکتهاو ساختار سرمایه با عملکرد مالی در فرضیه اول تحقیق بود. در فرضیه دوم تحقیق تایید میگردد که بین وجه نقد آزاد و ساختار سرمایه رابطه وجود دارد. در فرضیه سوم تحقیق عدم رابطه بین وجه نقد آزاد و ساختار سرمایه و عملکرد مالی با تنوع کل شرکتها را نشان میدهد . در فصل پنجم و پایانی که پیش رو است، به تلخیص و مرور کلی یافته های تحقیق، بحث و تفسیر پیرامون نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها و مقایسه نتایج تحقیق حاضر با یافته های تحقیق های مرتبط پیشین پرداخته می شود.
جدول( ۵-۱ ): خلاصه نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها
نوع فرضیه | شرح فرضیه | نتیجه گیری |
فرضیه اول | بین وجه نقد آزاد و تنوع مرتبط و نامرتبط شرکتها و ساختار سرمایه با عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد. | پذیرفته شد |
فرضیه دوم | بین وجه نقدآزاد باساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد. | پذیرفته شد |
فرضیه سوم | زاد بین وجه نقدآزاد وساختارسرمایه و عملکرد مالی با تنوع کل شرکتها با پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجوددارد. | پذیرفته نشد |
۵-۳- نتیجه بحث و مقایسه
فرضیه اول تحقیق بین وجه نقد آزادو تنوع مرتبط و نامرتبط شرکتها و ساختار سرمایه با عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران تمرکز دارد و در آن یک رابطه معنادار و مستقیم بین این متغیرها پیش بینی شده است. نتایج آزمون های آماری حاکی از یک ارتباط مستقیم و معنادار بین این دو متغیر می باشد.
در فرضیه دوم تحقیق ادعا شده است بین وجه نقدآزادباساختار سرمایه رابطه وجود دارد. نتایج آزمون های آماری، حاکی از پذیرش این فرضیه می باشد و نشان می دهد که بین این متغیرها رابطه معناداری بلحاظ آماری وجود دارد.
در فرضیه سوم تحقیق ادعا شده است که بین وجه نقد آزاد و ساختار سرمایه و عملکرد مالی با تنوع کل شرکتها رابطه وجود دارد . حاکی از عدم پذیرش این فرضیه می باشد و نشان می دهد که بین این متغیرها رابطه معناداری بلحاظ آماری وجود ندارد.
۵-۴- محدودیت های تحقیق
علاوه بر عدم کارایی کامل بازار اوراق بهادار در ایران، به عنوان یک محدودیت بسیار کلی برای همه تحقیق های بازار سرمایه ، می توان به دو محدودیت خاص زیر اشاره نمود :
۱- یکی از عمده ترین محدودیت های تحقیقاتی که بر پایه آمار استنباطی انجام می شوند؛ تعمیم نتایج حاصل از آنها به کل جامعه آماری در شرایط زمانی و مکانی مختلف است. بنابراین در تعمیم نتایج این تحقیق و بکارگیری عملی این نتایج نیز باید جانب احتیاط را مدنظر قرار داد.
۲- این تحقیق بر اساس اطلاعات ارائه شده در صورت های مالی حسابرسیشده شرکت ها انجام شده است. در این تحقیق با بهره گرفتن از ارقام مندرج در صورت های مالی و یادداشت های همراه شرکت های بورس اوراق بهادار تهران و بر مبنای الزامات افشای استانداردهای حسابداری ایران، شاخص افشاء تهیه و استخراج شده است. بنابراین بدیهی است که نتایج آن تحت تأثیر صحت اطلاعات موجود در صورت های مالی است.
۳-در این تحقیق از کیوتوبین بعنوان عملکرد مالی استفاده شده که به علت محدودیت زمانی ناچار به ساده سازی مسئله تحقیق شدیم.
۴-از آنجا که بسیاری از شرکتها متمرکز بوده و هیچگونه تنوعی در کسب و کار آنها وجود نداشت به ناچار مجبور به حذف آنها از نمونه شدیم که باعث شد تعداد نمونه انتخابی با تعداد نمونه متفاوت باشد.
۵-به علت حجم بالای متغیرهای امکان بررسی تمام متغیرهای اثرگذار وجود نداشت.
۵-۵- پیشنهادهای تحقیق:
۵-۵-۱- پیشنهادهای ناشی از تحقیق
۵-۵-۲- پیشنهاد برای تحقیقات آتی
-بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و بازده سهام با تنوع کل شرکتها به تفکیک صنایع
جمهوری اسلامی ایران یک سلسله کنوانسیون ها ومیثاق های بین المللی از جمله کنوانسیون حقوق طفل را به تصویب رسانیده ودولت مکلف است تا حقوق مندرج این کنوانسیون رابرای اطفال تأمین نماید. این کنوانسیون برای حمایت از حقوق اطفال تشکیل گردید ودارای ۵۴ ماده باشد. که حقوق اطفال را ذکر نموده و دولتهای عضو را ملزم به اجرای مفاد این کنوانسیون کرده است.
ماده (۱) تعریف طفل ؛
ماده (۲) عدم تبعیض؛
ماده (۳) منافع طفل ؛
ماده (۴) تطبیق کنوانسیون حقوق طفل ؛
ماده (۵) احترام به مسؤلیت های والدین ؛
ماده (۶) حق حیات؛
ماده (۷) نام وملیت؛
ماده (۸) داشتن هویت ؛
ماده (۹) زیست باوالدین ؛
ماده (۱۰) زندگی باوالدین ؛
ماده (۱۱) انتقال غیرقانونی وعدم بازگشت اطفال ؛
ماده (۱۲) آزادی اظهارنظر ؛
ماده (۱۳) آزادی دسترسی به معلومات ؛
ماده (۱۴) آزادی عقیده ومذهب ؛
ماده (۱۵) آزادی تشکیل سازمان ها ؛
ماده (۱۶) هتک حرمت در امور خصوصی ؛
ماده (۱۷) مطبوعات ومعلومات؛
ماده (۱۸) مسؤلیت والدین ؛
ماده (۱۹) سوء استفاده ازا طفال؛
ماده (۲۰) اطفال بدون فامیل ؛
ماده (۲۱) فرزندخواندگی ؛
ماده (۲۲) اطفال مهاجر؛
ماده (۲۳) اطفال معیوب ؛
ماده (۲۴) مراقبت بهداشتی و درمانی؛
ماده (۲۵) بررسی های دوره ای ؛
ماده (۲۶) امنیت اجتماعی ؛
ماده (۲۷) زندگی مناسب؛
ماده (۲۸) تعلیم وتربیت؛
ماده (۲۹) اهداف تعلیم وتربیت ؛
ماده (۳۰) اطفال مربوط به گروه های اقلیت ؛
ماده (۳۱) تفریح واستراحت ؛
ماده (۳۲) اطفال کارگر؛
ماده (۳۳)ممواد مخدر و قاچاق؛
ماده( ۳۴) استثمار جنسی ؛
ماده (۳۵) فروش وقاچاق اطفال ؛
ماده (۳۶) سایر اشکال استثمار ؛
ماده (۳۷) شکنجه ،مجازات سنگین وسلب آزادی ؛
ماده (۳۸) شمولیت در عملیات های نظامی ؛
ماده (۳۹) مراقبت هابرای بهبودی اطفال ؛
ماده (۴۰) عدالت برای اطفال ؛
ماده (۴۱) اصول مندرج در این کنوانسیون حقوق واستاندارد های بالاتر موجود در سایر اسناد بین المللی وقوانین داخلی راتحت الشعا ع قرارنمی دهد .
ماده (۴۲) الی (۵۴) درمورد اجراء کاراعضای کمیته ، نحوه گزارش دهی و نحوه پذیرش به این کمیته بحث می کند. جمهوری اسلامی ایران نیز از جمله کشورهایی است که کنوانسیون حقوق کودک را در ۵ سپتامبر ۱۹۹۰ امضا و در اگوست ۱۹۹۴ (اسفند ماه ۱۳۷۲) تصویب کرده است.
جمهوری اسلامی ایران نیز از جمله کشورهایی است که کنوانسیون حقوق کودک را در ۵ سپتامبر ۱۹۹۰ امضا و در اگوست ۱۹۹۴ (اسفند ماه ۱۳۷۲) تصویب کرده است . دولت جمهوری اسلامی ایران در هنگام امضای کنوانسیون به این شرح، اعلام حق شرط نموده است: «جمهوری اسلامی ایران نسبت به مواد و مقرراتی که مغایر با شریعت اسلامی باشد حق شرط می نماید و این حق را برای خود محفوظ می دارد که هنگام تصویب، چنین حق شرطی را اعلان نماید .»
با توجه به این که طبق اصل هفتاد و هفتم قانون اساسی، عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، قراردادها و موافقت نامه های بین المللی باید به تصویب مجلس برسد، مجلس شورای اسلامی طی ماده واحده ای، الحاق به کنوانسیون را با همین قید کلی ملزم نبودن به موارد مغایر با موازین اسلامی و قوانین داخلی تصویب نمود . متن ماده واحده چنین بود: «کنوانسیون حقوق کودک، مشتمل بر یک مقدمه و ۵۴ ماده به شرح پیوست، تصویب و اجازه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به آن داده می شود; مشروط بر آن که مفاد آن در هر مورد و در هر زمان که در تعارض با قوانین داخلی و موازین اسلامی باشد، لازم الرعایه نباشد.»