نتیجه گیری نهایی این پژوهش این است که نباید همه نوجوانانی را که خودآسیب می کنند به صورت کلیشه ای تحت عنوان اختلال شخصیت مرزی در نظر گرفت. ماهیت این رفتار شبیه نوعی خوددرمانی متناقض است. در برخی از نوجوانان به ویژه بزهکاران این رفتار ملاک و معیاری برای بزهکاری و راهی برای ارتقای خویشتن است در حالیکه در نوجوانان آزاردیده ممکن است در موقعیتهایی که در کشاکش یک تعارض ارتباطی با مراجع قدرت آزارگرشان هستند نقش رهایی بخشی هیجانی و بین فردی داشته باشد. در این پژوهش در بخش کیفی دو مدل اکتشافی برای پیشبینی این رفتارها ارائه شد که پژوهشگران میتوانند اعتبار این الگوها را در پژوهشهای بعدی بسنجند. یافته های بخش کمی نیز نشان داد که نقص کنترل تکانه، خودبیکفایتپنداری مکانیسمهایی هستند که در شروع و تداوم خودآسیب رسانی نقش دارند و نوجوانانی که نقص کنترل تکانه دارند و با الگوهای خودآسیبرسانی بیشتری مواجه شدهاند به احتمال بیشتری این رفتار را انجام میدهند.
محدودیتها
استفاده از روش های خود گزارشدهی برای جمع آوری اطلاعات، در اختیار نداشتن گروه کنترل از نوجوانان عادی و بیشتر بودن تعداد دختران نسبت به پسران، ناهمگن بودن گروه از لحاظ نوع تجربه های بدرفتاری دوران کودکی از جمله محدودیت های این پژوهش بودند. یکی دیگر از محدودیت های این پژوهش این است که به طور قطع نمی توان نوجوانان آزاردیده را از نوجوانان بزهکار مجزا کرد چون اغلب کودکان بزهکار نیز سابقه آزار دوران کودکی را دارند. برای برطرف کردن این محدودیت پیشنهاد می شود پژوهشگران بعدی تمرکز را روی نوع تشخیص بیماری شناختی بگذارند.
پیشنهادهای نظری
ادبیات پژوهش در حوزه ارتباط و افتراق این دو رفتار نیازمند استفاده بیشتر از پژوهشهای طولی و مطالعاتی از جنس کیفی است. در حال حاضر اکثر مطالعات انجام شده بر اساس پرسشنامه ها و مقیاس های خودگزارشدهی است. پیشنهاد میشود در مطالعات طولی عوامل مشترک و مسیرهای تحولی که موجب پدیدار شدن این رفتارها در دوره نوجوانی میشود، بررسی شوند.
پیشنهاد می شود به صورت طولی پی گیری شود آیا خودجرحی در دوره نوجوانی می تواند به اختلال شخصیت مرزی در بزرگسالی تبدیل شود یا به صورت یک نشانگان مستقل باقی می ماند. برای این کار توصیه می شود از مصاحبه بالینی ساختار یافته استفاده شود. همچنین درباره زیر بناهای فیزیولوژیکی و علل زیستی آستانه بالای درد در نوجوانانی که خودزنی یا خودسوزی میکنند میتوان پژوهشهای آزمایشی انجام داد.
پیشنهاد می شود پژوهشگران برای بررسی کیفی و پدیدارشناسی تجربه خودآسیب رسانی از فنون فرافکن هم استفاده کنند و افراد را با تصاویر یا موقعیت هایی که سرنخ های مرتبط با خود آسیب رسانی وجود دارد مواجهه کنند و از آنها بخواهند تداعی هایی را که در این زمینه دارند بیان کنند. همین طور در صورتی که پویایی های شخصیتی این افراد با بهره گرفتن از روش های فرافکن سنجیده شود می تواند به صورت دقیق تر انگیزه ها و ویژگی های شخصیتی این افراد را شناسایی کرد.
با توجه به اینکه پیشنهاداتی برای در نظر گرفتن خودجرحی به عنوان یکی از طبقات اختلال های پیوستار وسواسی - اجباری شده است و همین طور با توجه به اینکه در ادبیات پژوهش به صورت نظری بیان شده دو نوع خود جرحی تکانشی و اجبارگونه وجود دارد، بررسی ارتباط نشانه های خود آسیبرسانی مستقیم به ویژه خودجرحی با نشانه های اختلال وسواس- اجبار و همین طور بررسی فرضیه وجود دو طبقه خودجرحی اجبارگونه و تکانشی در نوجوانان برای پاسخ گویی به طبقه بندی تشخیصی خودجرحی در نوجوانان مفید خواهد بود.
پژوهشگران براساس مدلی که در شکلهای ۷ و ۸ درباره عوامل موثر در شروع و تداوم خودآسیبی مستقیم با بهره گرفتن از مصاحبهها به دست آمده است میتوانند فرضیههایی را تدوین و به صورت تجربی بیازمایند: برای مثال از آنجا که در مدل بیان شده که سوء مصرف مواد، خانواده نابهنجار وخلق افسرده سه ویژگی متمایز کننده نوجوانان خودجرحی کننده با و بدون اقدام خودکشی است، میتوان دو گروه خود جرحی کننده با و بدون اقدام خودکشی را از لحاظ این سه متغییر با هم مقایسه کرد یا نقش عوامل روان شناختی و عوامل مرتبط با همسالان را در پیش بینی انواع خودجرحی براساس مدل به دست آمده از مصاحبه ها بررسی کرد.
براساس یافته های این پژوهش رفتارهای خودآسیب رسانی با یکدیگر و با اقدام خودکشی همبستگی بالایی داشتند اما اطلاعات ما درباره سیر زمانی وقوع این سه دسته رفتار نامشخص و اندک است. بر همین اساس پیشنهاد میشود سیر و توالی زمانی خودآسیب رسانی مستقیم، غیر مستقیم و اقدام خودکشی در نوجوانان بررسی شود.
پیشنهادهای کاربردی
در حوزه شناسایی، ارزیابی و تشخیص از عوامل خطری که در این پژوهش شناسایی شدند میتوان برای شناسایی بهتر ویژگیهای نوجوانان خودآسیبرسان استفاده کرد. از آنجاییکه رفتارهای خودآسیبب رسان ماهیت تکرارشونده و عادتی دارند برای پیشگیری از این رفتارها میتوان مهارتهای غلبه بر نقص کنترل تکانه و تقویت حس خودکارآمدی را پرورش داد. البته روش های درمانی که تاکنون برای این دسته از نوجوانان استفاده شده است مانند رفتاردرمانی دیالکتیک دربردارنده این مهارتها است. همچنین آموزش مهارتهایی برای انتقال کم خطرتر پیام های اجتماعی در روابط بین فردی میتواند در کاهش استفاده از این راهبرد توسط نوجوانان آزاردیده موثر باشد.
منابع
ادیب حاج باقری، محسن.، پرویزی، سرور.، صلصالی، مهوش. (۱۳۹۰). روش های تحقیق کیفی. تهران: انتشارات بشری
برک، لورا. (۱۳۹۲). روان شناسی رشد. ترجمه ی یحیی سید محمدی. تهران:نشر روان.
بانیفیلد. دیوید. (۱۳۹۳). نظریه روان پویشی برای درمانگران. ترجمه داود عرب قهستانی، فرزانه ودایع خیری و سیروس آرین.
تهران:انتشارات رشد.
پیوسته گر، مهرانگیز(۱۳۹۲). شیوع رفتار خودآسیبی عمدی و رابطه آن با احساس تنهایی و سبک دلبستگی در دانش آموزان دختر.
فصلنامه مطالعات روان شناختی دانشگاه الزهرا ،دوره ۹، شماره ۳، ۲۹-۵۱.
پناغی، لیلا.، احمد آبادی، زینب، پیروی. حمید. ابوالمعصومی، فریده. (۱۳۸۹۰). روند خودکشی در دانشجویان ایرانی در سال های
۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶. فصلنامه روانپزشکی و روان شناسی بالینی. شال ۱۶،شماره ۲، ۸۷-۹۸.
خانزاده، محمد.، سیدیان، محمود.، حسین شاره، مهدی.، ادریسی، فروغ. (۱۳۸۹). ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی
پرسشنامه مشکلات تنظیم هیجانی. فصلنامه علوم رفتاری. ۶ (۱)، ۸۷-۹۶.
خسروی، زهره.، کیامنش، علیرضا.، بنی جمالی، شکوه السادات.، نیک منش، زهرا. (۱۳۸۷). بررسی کیفی نقش عملکرد خانواده در
بروزرفتارهای مخاطه آمیز نوجونان. فصلنامه مطالعات روان شناختی دانشگاه الزهرا. ۳ (۴)، ۶۸-۴۵.
دادستان. پریرخ. (۱۳۸۳). روان شناسی مرضی تحولی. تهران: تنتشارات سمت.
دورکیم، امیل. ( ۱۳۸۷). جامعهشناسی خودکشی. ترجمه نادر سا لارزاده. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی تهران
ریو، مارشال. (۱۳۸۴). روان شناسی انگیزش و هیجان. ترجمه یحیی سید محمدی. تهران :نشر روان.
زاده محمدی، علی.، احمد آبادی، زهره، حیدری، محمود. (۱۳۹۰). تدوین و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس خطر پذیری
نوجوانان ایرانی. فصلنامه روانپزشکی و روانشناسی بالینی، ۱۷ (۳)، ۲۱۸-۲۲۵.
کرل. هوی (۱۳۹۳). بیماری. ترجمه احسان کیانی خواه. تهران: نشر گمان
کاپلان ه.سادوک، ب .گرپ، ج. خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری .چاپ اول. ترجمه ی دکتر حسن رفیعی. فرزین
رضاعی.تهران ،انتشارات ارجمند. چاپ اول ۱۳۸۲.
کروسول. جان. دبیلیو (۱۳۹۱). طرح پژوهش: رویکردهای کمی، کیفی و ترکیبی. ترجمه علیرضا کیانمش و مریم دانای
طوس.تهران: جهاددانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی .
کروسول. جان. دبیلیو.، کلارک، پلانو (۱۳۹۰). روش های پژوهش ترکیبی. ترجمه علیرضا کیانمش و جاوید سرایی. تهران: آییژ.
محمد خانی، پروانه. (۱۳۸۲). اپیدمیولوژی افکار خودکشی و گرایش به خودکشی در دختران مناطق پرخطر ایران. فصلنامه علوم
بهزیستی و توانبخشی، سال ۴، شماره ۱۴، ۱۵۷-۱۷۳.
محرابی، حسین.،شیخی دارانی، حمید.، نقش عوامل دخیل در گرایش به خودکشی در دختران مقاطع دبیرستان. (۱۳۹۱). فصلنامه
تحقیقات کاربردی در روان شناسی. ،سال ۳، شماره ۱۴، ۹۱-۱۰۰.
نجفی، فریدون.، احمدی جویباری، تیمور.، مرادی نظر، حسین.، ایزدی، ندا. (۱۳۹۰).علل و عوامل مرتبط با خود مسمومسازی
آگاهانه در جوانان ۱۵ تا ۲۰ ساله: یک مطالعه با ۳۲۱ آزمودنی. فصلنامه پزشکی قانونی. سال هیجدم، شماره ۱، ۳۳-۳۸.
هاشمی آذر، ژانت (۱۳۸۲). طبقه بندی رفتارهای نابهنجار نوجوانان ایرانی با بهره گرفتن از پرسش نامه طبقه بندی رفتاری (ABCP).
رساله دکتری روان شناسی. دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
همتی، نادر.، دانش آموز، باقر.، پناغی، لیلا. (۱۳۸۲). فراوانی افکار خودکشی در دانش اموزان دبیرستانی شهرستان ایلام. فصلنامه
تازه های علوم شناختی، ۶ (۱)؛۷۹-۸۶.
ولف، اریک.، مش ، دیوید. (۱۳۸۹). روان شناسی مرضی کودک. ترجمه محمد مظفری مکی آبادی و اصغر فروغ الدین عدل.
تهران:انتشارات رشد
ماده١٨ـ به منظور انجام بررسیهای ابعاد برونمرزی این پدیده، و ایجاد زمینه همکاری منطقهای تیم کارشناسی به انتخاب کار گروه موضوع ماده(١) تعیین، تا با انجام اقدامات لازم توسط وزارت امور خارجه به کشورهای منطقه اعزام شوند و راهکارهای لازم را برای تصمیم گیری به کار گروه ارائه نمایند.
ماده١٩ـ سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور به عنوان مرجع ملی کنوانسیون مقابله با بیابانزایی در کشور مکلف است با همکاری سازمانهای حفاظت محیطزیست و هواشناسی کشور و وزارتخانههای نیرو و امور خارجه ظرف سه ماه، پیشنویس طرح همکاری چند جانبه کشورهای منطقه را با هدف پیشگیری و کنترل پدیده گرد و غبار منطقه تهیه و به تأیید کارگروه موضوع ماده(١) برساند(معاونت برنامه ریزی ونظارت راهبردی رئیسجمهور سازمان حفاظت محیط زیست، ۱۳۸۸و هفته نامه برنامه، ۱۳۸۸).
۴-۵-۲- مدیریت گرد و غبار
توفانهای گرد و غبار همواره مناطق مختلفی از کره زمین از جمله آفریقا، غرب آسیا، چین، استرالیا، و … را تحت تأثیر قرار داده و می دهند. دست کم از ۴ دهه پیش تا حالا، توفانهای متعددی در طول هر سال در ایران و سایر کشورهای منطقه گزارش شده است که موجب بروز گرد و غبار و حتی جابجایی ماسه های مناطق مستعد شده است. با مراجعه به آمارها و سوابق، در کشور ایران گرد و غبار به عنوان یکی از انواع پدیده های جوی همواره مطرح بوده است.
البته منشاء اصلی گرد و غبار در جنوب شرق ایران که با شدت بیشتر در استان سیستان و بلوچستان بوده و دامنه های آن تا استانهای خراسانجنوبی، خراسانرضوی، کرمان، یزد نیز گسترش می یابد، پدیده بادهای محلی فصلی ۱۲۰ روزه میباشد که از روی اقیانوس هند آغاز و پس از عبور از پاکستان و افغانستان در منطقه جنوب شرق ایران به علت خشکی هوا و کمبود رطوبت در خاک همراه با گرد و خاک بسیار شدید ظاهر میگردد.
ولی نکته بسیار مهم این است که توفانهای گرد و غبار رخ داده در ۷ سال اخیر در این منطقه از نظر ویژگی های زیر از موارد مشابه قبلی متمایز می باشد:
غلظت، اندازه ذرات معلق در توفان ، تداوم دوره زمانی، تعداد دفعات وقوع ،وسعت و منطقه تحت تأثیر، زمان تحت تأثیر توفان. البته فقط کشور و مردم جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر این شرایط نامطلوب نبوده و سایر کشورهای منطقه به خصوص سوریه و عراق هم در شرایط سختتری متأثر از این توفانها میباشند. در ۷ سال گذشته، وقوع توفان گرد و غبار با تداوم چندین هفتهای و غلظت بسیار بالا که مناطق وسیعی را پوشش میدهد موجب مختل شدن جدی زندگی مردم شده و نه تنها عرصه را برای هر گونه فعالیت مفید مردم تنگ کرده است، بلکه به خاطر ریز بودن سایز ذرات معلق در توفان امکان بروز بیماریهای متعدد تنفسی، ریوی، چشمی و پوستی را افزایش داده است. براساس مطالعات اولیه منشاء عمده این توفانها در بخشهایی از عراق، سوریه و عربستان قرار دارد. شاید از جمله علل بروز این پدیده را مسائلی مثل تغییرات اقلیمی، کاهش بارش و بروز خشکسالیهای متوالی و طولانی، تغییر کاربری اراضی و کاهش قابل توجهی از پوشش گیاهی در منطقه ذکر کرد.
در همین راستا پس از تصویب آئیننامه” آمادگی و مقابله با آثار زیانبار پدیده گردوغبار (ریزگرد ) در کشور” ، دبیرخانه ملی و منطقهای مقابله با گرد و غبار مستقر در سازمان حفاظت محیطزیست با آگاهی از کلیه آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی این پدیده و با بهره گرفتن از حداکثر ظرفیت سازمانی و ملی و نیز با همکاری نزدیک سایر ارگانهای ذیربط اقدامات لازم را در دو سطح ملی و منطقهای به شرح ذیل به اجراء درآورده است.
لازم به ذکر است که حل این مسئله در مدت زمان کوتاه امکان پذیر نبوده و نیازمند فراهم شدن شرایط اعتباری لازم در کشورهای منشاء و شرایط امنیتی در کشور عراق و همچنین تخصیص اعتبارات مورد نیاز دستگاهها جهت اجرایی نمودن آئین نامه مذکور میباشد.
۱-۴-۵-۲- اقدامات ملی
در سطح ملی اقدامات کوتاهمدت و میان مدتی به شرح ذیل در خصوص کمک به مردم و کاهش میزان خسارات ناشی از گرد و غبار به اجراء در آمده است :
تصویب و ابلاغ آیین نامه آمادگی و مقابله با آثار زیان بار پدیده گرد و غبار در کشور در سال ۱۳۸۸ با عضویت ۱۷ وزارتخانه و سازمان؛
فعالسازی دبیرخانه کمیته ملی گرد و غبار با همکاری ارگانها و وزارتخانههای عضو آئیننامه و تشکیل جلسات متعدد کاری؛
تهیه طرح جامع مدیریت مقابله با گرد و غبار و ارسال آن جهت تصویب نهایی به کمیسیونهای مربوطه در مجلس شورای اسلامی و کمیسیون زیربنایی دولت؛
اجرای پروژه تثبیت شن در استانهای جنوبی از جمله خوزستان با همکاری وزارت نفت به مساحت ۲۰۰ هزار هکتار که تاکنون بالغ بر ۱۶۱۱ هکتار اجرا شده است؛
تعریف و تصویب وظایف و مأموریتهای هر یک از سازمانهای عضو کارگروه آئین نامه گرد و غبار در سال ۹۰٫
۲-۴-۵-۲- وزارت جهاد کشاورزی:
ادامه پروژه تثبیت شنهای روان و بیابانزدایی در سطوح مختلف شامل نهالکاری ۷۱۸۰۰ هکتار ، بذرپاشی ۲۴۰۰۰ هکتار، مدیریت هرزآب ۷۶۸۸۰ هکتار، مراقبت و آبیاری ۱۰۲۲۹۸ هکتار، مالچ پاشی ۷۵۰ هکتار.
۳-۴-۵-۲-سازمان هواشناسی :
ارتقاء مدیریت داده ها و پیش آگاهی هواشناسی.
۴-۴-۵-۲- وزارت بهداشت:
پیشگیری و مراقبت از عوامل آسیبرسان ناشی از پدیده گرد و غبار، درمان و مراقبت از بیماران ناشی از پدیده، ارتقاء تجهیزات و ظرفیتسازی مراکز درمان.
۵-۴-۵-۲- سازمان محیطزیست :
ارتقاء مدیریت پایش هشدارهای زیستمحیطی و نصب تجهیزات لازم در سطح استانها، اجرای برنامه احیای تالابها در تالابهای موجود در استانهای تحت تأثیر پدیده گرد و غبار، پایش و هشدار وضعیت رخداد گرد و غبار، اعلام وضعیت کیفیت هوا، ارائه خدمات پشتیبانی و اقلام مورد نیاز در استانهای تحت تأثیر پدیده گرد و غبار.
برگزاری نشستهای کارشناسی با حضور نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهشهای مجلس و کمیسیون امور زیر بنایی دولت؛
انجام مذاکره و هماهنگی با نمایندگان سازمانهای بین المللی مستقر در جمهوری اسلامی ایران به منظور استفاده از توانایی علمی و فنی و اعتباری؛
جمعآوری و تحلیل منظم و پیوسته تصاویر ماهوارهای مربوط به پدیده گرد و غبار از تمامی مراکز معتبر جهانی
جمعآوری و تحلیل داده های شبکه سنجش آلودگی هوا و شرایط زیستمحیطی در کشور و منطقه؛
تهیه و تحلیل نقشههای هواشناسی در سطوح مختلف جوی برای پیش بینی زمان وقوع پدیده گرد و غبار؛
اجراء و تحلیل مدلهای انتشار ذرات معلق در جو در راستای مسیریابی گرد و غبار؛
نظارت بر مدیریت منابع آب و کاربری اراضی در استانهای تحت تأثیر پدیده؛
انجام بازدیدهای میدانی از کشورهای منطقه و تطابق یافتههای نقشهها و اطلاعات ایستگاهها و مدلها با شرایط منطقه؛
تهیه دستورالعملهای بهداشتی و ابلاغ آن به استانهای تحت تأثیر توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی؛
ایجاد پورتال ملی گرد و غبار؛
پیگیری امورات مربوطه به ارائه طرحهای نو توسط بخش خصوصی، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی درخصوص بحث بیابانزدایی و مالچهای بیولوژیکی؛
انجام بازدیدهای میدانی توسط دبیرخانه کمیته ملی گرد و غبار از پروژه های مالچپاشی بیولوژیکی در دو منطقه کشور که بصورت پایلوت توسط وزارت جهاد کشاورزی انجام شده است؛
تشکیل دبیرخانه منطقهای موقت در تهران به منظور هماهنگی کشورهای منطقه برای انتقال تجربیات علمی و فنی؛
پیگیری اجرای مصوبات قراردادها توسط دبیرخانه موقت منطقهای تا حصول نتیجه نهایی؛
تهیه گزارش خسارات حاصل از وقوع پدیده گرد و غبار؛
تأمین بخشی از خسارات وارده به کشاورزان و زنبورداران با هماهنگی سازمان مدیریت بحران کشور و وزارت جهاد کشاورزی؛
هماهنگی با وزارت کشور در راستای افزایش میزان فضای سبز موجود در اطراف شهرهای تحت تأثیر پدیده( از طریق استانداری)؛
انجام خدمات بهداشتی و درمانی به هنگام وقوع توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی؛
به روزآوری نرم افزارهای مدلسازی و پیش بینی توسط سازمان هواشناسی کشور جهت اعلام به موقع وقوع گرد و غبار؛
پیگیری لازم جهت مجهز نمودن فرودگاههای استانهای درگیر پدیده گرد و غبار به منظور انجام پروازها به هنگام وقوع پدیده گرد و غبار؛
افزایش سطح مناطق حفاظت شده توسط وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیطزیست در راستای جلوگیری از تغییرات کاربری و بیابانزایی و اصلاح زمین؛
تجهیز دستگاههای سنجش ذرات آلودگی هوا به وسائل مربوط به اندازه گیری ذرات کمتر از ۲ میکرون؛
انجام پروژه های احداث بادشکن و نهالکاری همزمان با اجرای عملیات مالچپاشی به منظور تثبیت شنهای روان و کنترل گرد و غبار توسط سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری.
۶-۴-۵-۲-همکاریهای منطقهای
با توجه به منشأ فرامرزی پدیده گرد و غبار، همکاریهای دوجانبه و منطقهای یکی از راهکارهای مهم جهت کمک به مردم کشورهای منطقه برای کاهش آسیبپذیری و خطرپذیری از گرد و غبار میباشد. در همین ارتباط کشور ج . ا . ا در سه سال اخیر تحرکات سیاسی و مذاکرات تخصصی در سطح دو جانبه و چند جانبه به شرح ذیل با کشورهای منطقه داشته است:
امضای یادداشت تفاهم همکاری در سفر هیأت محیطزیست عراق به ایران، بهمن ۱۳۸۷( فوریه ۲۰۰۹)؛
دوم: در روایات میخوانیم حفظ آبروی مومن به اندازهی خون او احترام دارد و ارزشمند است. به همین دلیل، ما هم باید حرمت دیگران را رعایت کنیم و هم باید حرمتی را که خداوند برای ما قرار داده ضایع نکنیم.
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
دیدگاه قرآن و بزرگان دین
«عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا: دانای غیب، اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد.»[۲]
خداوند متعال، از همهی اسرار مطلع است و از تمام اتفاقات، آگاه؛ اما با این وجود، هیچ کس از اسرار غیب او آگاه نیست. خداوند متعال خود، رازهای بندگانش را میپوشاند و به همین دلیل بر رازداری تاکید دارد.
امام علی علیه السلام: «کسی که در نگهداشتن راز خود ناتوان باشد، در حفظ راز دیگران توانا نباشد.»[۳] و یا «راز تو در بند توست. اگر آن را فاش کنی تو در بندش خواهی شد.»[۴] و یا « سینهی خردمند، صندوق راز اوست.»[۵] و یا «نسبت به دوست خویش هر مهربانی و هر خیرخواهی را میتوانی، انجام بده؛ اما در یک امر محتاط باش: در نهایت اطمینان و اعتماد، اسرارت را به او نگو.»[۶]
امام علی علیهالسلام وقتی برای مالک اشتر رهنمودهای حاکمیت بر مردم را بیان میکند، به لزوم رازداری تاکید میکند: «از مردم آنان که عیبجوترند از خود دور کن، زیرا مردم عیوبی دارند که رهبر امت در پنهان کردن آن از همه سزاوارتر است. پس مبادا آن چه بر تو پنهان است، آشکار گردانی و آن چه که هویداست بپوشانی که داوری در آن چه از تو پنهان است، با خداوند جهان است. پس چندان که میتوانی زشتیها را بپوشان تا آن را که دوست داری بر رعیت پوشیده ماند، خدا بر تو بپوشاند.»[۷]
گفتار اول: مفهوم راز در لغت و اصطلاح
مطلب پوشیده ، امر پنهان« سرّ در لغت به هر کار پوشیده و مخفی اطلاق می شود.»[۸]
راز به معنای سرّ، آن چه باید در دل نهفته باشد و چیزی که باید پنهان بماند یا به اشخاص مخصوصی گفته شود، است. حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. خداوند بیشتر و پیشتر از هر کس، از اعمال، حالات، رفتار، عیوب و گناهان بندگانش با خبر است، اما حلم، بردباری، پردهپوشی و رازداری او بیش تر از همه است.
و در نهایت «راز به چیزی گفته می شود که معروف یا ظاهر یا همگانی نباشد.»[۹]
گفتار دوم : تعریف سرّ حرفه ای[۱۰]
امروزه، اخلاق حرفهای، فراخوان افراد صنفی برای رعایت تعهدات و وظایف صنفیشان است. مجموعه قواعدی است که یک نظام صنفی مقرر داشته و محدوده رفتارها را مشخص کرده است و در نهایت، همگی آن ها را، با یک ضمانت اجرایی، مناسب پاسخ داده است.
برخی معتقدند که اهمیت اخلاق حرفهای تا بدان جایی است که میتواند با فرض عدم کارآیی یا تعطیلی یک نظام صنفی «کانون صنفی»، جای آن را بگیرد و بهعنوان یک نظام حقوقی، افراد صنفی، آن نظام را اداره کند.
از بعد دیگر، افزایش بیسابقه ارتباطات بین جوامع و گسترش فعالیتهای اقتصادی
فرا مرزی، موجبات نزدیکی نظامهای حقوقی به یکدیگر را فراهم کرده است. این تمایل نظامهای مختلف حقوقی به ایجاد زمینههای لازم برای انجام فعالیتهای اقتصادی، نیازمند ایجاد تسهیلات، رفع موانع و یکسانسازی مقررات است. امری که در عرصههای جهانی و به خصوص منطقهای با آن مواجه هستیم.
«منظور از سرّ حرفه ای این است که اشخاص آن راز و سرّ را به مناسبت حرفه و شغل بدست آورده باشند. بنابراین می توان سرّ را امری دانست که به مناسبت شغل و حرفه ای در اختیار دیگران قرار می گیرد و مصلحت مشروع، اقتضاء می کند که آن سرّ مخفی بماند. به همین علت است که این قبیل اسرار را اسرار حرفه ای نامند و خود آن اشخاص را رازداران قهری می خوانند و ملاک قابل مجازات بودن افشای اسرار ، قوت جنبه عمومی این عمل است. چون دارا بودن شغل و حرفه ای که مردم نیازمند مراجعه به آن می باشند موجب اطمینان مردم شده و مردم با تکیه بر این اطمینان راز و سرّ خود را پیش این افراد بازگو می کنند. و در صورتی که راز آن ها افشاءگردد موجب بی اعتمادی مردم می شود و موجب اختلال در نظم اجتماعی خواهد شد.»[۱۱] همه می دانیم که پزشک، وکیل، محضردار، پرستار، سکرتر «که از واژه رازداری می آید» و بسیاری دیگر از مشاغل، بدلیل حساسیت شغلی خود، از هرگونه ابراز شفاهی یا کتبی و افشای اسرار حرفه ای خود به دیگران اکیداً ممنوع می باشند. کارمندان و کارکنان و حقوق بگیران ادارات و موسسات دولتی و خصوصی نیز ملزم به نگهداری اسرار شغلی خود می باشند.
در بیشتر کشورهایی که دارای یک دستگاه قانونگذاری باشند «که ایران نیز شامل آنهاست» در مشاغلی چون وکالت، پزشکی و محضرداری دارندگان این مشاغل با خوردن سوگند رسمی و تعهد به سوگند خود وارد این حرفه ها شده و حق خیانت به سوگند حرفه ای خود را تحت هیچ شرایطی ندارند. این رازداری و امانت در اسرار به کلیه کسانی که با صاحبان این مشاغل در ارتباط حرفه ای هستند یعنی کارمندان آن ها نیز سرایت کرده و نه تنها اسرار مستقیماً ابراز شده از طرف اشخاص را شامل می شود، بلکه کلیه اطلاعات دریافت شده درباره اشخاص بطور غیر مستقیم را نیز در بر می گیرد.
گفتار سوم : مشاغل ملزم به حفظ اسرار حرفه ای
الف:پزشکان
«معمولاً در جریان تشخیص و درمان بیماریها، اطلاعات زیادی از زندگی خصوصی بیماران در اختیار پزشکان معالج قرار میگیرد. بسیاری از این اطلاعات به قدری خصوصی هستند که حتی نزدیکترین افراد به بیماران هم علیرغم آنکه سالیان طولانی با ایشان زندگی کردهاند ممکن است از این موارد اطلاع نداشته باشند، ولی پزشکان به دلیل شرایط حرفهای به راحتی به این اطلاعات دسترسی یافتهاند. رازداری در پزشکی به این معناست که پزشک معالج تحت هیچ شرایطی این رازهای نگفتنی بیمار را به شخص دیگری منتقل نکند و آن ها را کاملاً محرمانه تلقی نموده و آنرا حفظ نمایند. پزشکان باید بدانند که چگونه راز این بیماران را حفظ نموده و این اسرار را از دسترس شرکتهای بیمه، مقامات مافوق بیمار و اعضای خانواده وی دور نگه دارند.»[۱۲]
مواردی که باید به عنوان راز تلقی شود شامل همه اطلاعاتی است که خود بیمار تمایلی به افشای آن ها ندارد هر چند که ممکن است این موارد بسیار ساده و معمولی باشند که در نظر پزشک اصلاً چیز مهمی به نظر نمیرسد. همچنین کلیه اطلاعاتی که ممکن است بیمار شخصاً آن ها را به پزشک نگفته است ولی پزشک در جریان تشخیص و درمان بیماری متوجه آن گردیده است، همه جزء اسرار بیماران تلقی میشود و باید به عنوان راز حفظ و نگهداری شوند.
تقریباً در تمام قوانین جاری کشورهای مختلف جهان پزشکان مکلف به رازداری و حفظ اسرار بیماران خود میباشند. در قوانین کشور ایران هم به مسئله رازداری توجه ویژهای شده است به طوری که در ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی آمده است: «اطباء و جراحان و ماماها و داروفروشان و کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار محسوب میشوند، هر گاه در غیر از موارد قانونی، اسرار مردم را افشاء کنند به سه ماه و یک روز تا یکسال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار ریال تا شش میلیون ریال جزای نقدی محکوم میشوند.» و ماده ۶۹۸ همان قانون در باب افترا و توهین و هتک حرمت مقرر می دارد: «هرکس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی بوسیله نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هر گونه اوراق چاپی یا خطی با امضاء یا بدون امضاء اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را بر خلاف حقیقت رأساً یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم شود.»
ب: وکلاء
وکلاء نیز مانند سایر مشاغلی که در ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی بیان داشته شده به مناسبت شغل و حرفه خود موظف هستند اسرار موکلین خود را حفظ نمایند. لذا «حفظ اسرار موکل از زمره مواردی است که از دو منظر، اخلاق حرفهای و مقررات قانونی برای وکلای دادگستری لازمالاجرا است.»[۱۳] از نظر اخلاق حرفهای، وکلای دادگستری طرف اعتماد موکل خود بوده و حق ندارند از این اعتماد سوء استفاده کرده اسرار ایشان را نزد دیگران فاش نمایند. از دیدگاه قانونی نیز موضوع حفظ اسرار موکل، به مناسبت شغل این اشخاص امری تعهدآور بوده که در صورت نقض این تعهد، فرد خاطی توسط قانونگذار مستحق تعقیب انتظامی و کیفری است. در بند دو ماده ۸۱ آئین نامه لایحه قانونی وکلاء آمده است: «متخلف در موارد ذیل به مجازات انتظامی درجه پنج «ممنوعیّت از سه ماه تا سه سال» محکوم خواهد شد. بند دو درصورتی که به واسطه وکالت از اسرار موکل مطلع شده و آن را افشاء نماید، اعم از اینکه اسرار مزبور مربوط به امر وکالت یا شرافت و حیثیت و اعتبار موکل باشد». در همین راستا و همان طور که قبلاً نیز به ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی اشاره گردید: « … کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار میشوند هرگاه در غیر از موارد قانونی، اسرار مردم را افشاء کنند،…». همچنین قانونگذار در ماده ۱۰۶ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۲۸/۶/۷۸ مقرر نموده بود: هرگاه متهم نوشته های خود را که مؤثر در کشف جرم است به وکیل خود یا شخص دیگری سپرده باشد، دادرس میتواند آن ها را برحسب مورد در حضور وکیل یا آن شخص بررسی نماید و در صورت استنکاف از ارائه آن ها، مستنکف به مجازات مقرر برای خلاصی متهم از محاکمه محکوم خواهد شد. و همچنین طبق ماده ۱۵۴ قانون آئین دادرسی کیفری جدید مصوب ۴/۱۲/۹۲ این قسمت نیز به ذیل ماده فوق اضافه گردیده است که «اما در صورتی که این اشخاص عذر موجه داشته باشند، ادله خود را به مقام قضائی رسیدگی کننده ارائه می دهند. …
تعهد به حفظ اسرارموکل از زمان ارائه اطلاعات توسط موکل به وکیل آغاز گردیده و هیچوقت قابل فاش شدن نیست. درواقع این موضوع ضامن اعتماد موکل به وکیل، دفاع از حقوق و آزادی وی و حفظ استقلال وکیل دادگستری است. بنابراین تکلیف اخیر قانون مبارزه با پولشویی که به طور مطلق وکلای دادگستری را همچون دیگر مشاغل بدون در نظر گرفتن شرایط خاص این اشخاص، مکلف به نقض رازداری حرفهای و اظهار موارد مشکوک به واحد اطلاعات مالی مستقر در دبیرخانه شورای عالی مبارزه با پولشویی دانسته، به نظر میرسد بر خلاف عرف وکالتی در جهت دفاع از حقوق موکل باشد. زیرا ضمن خدشهدار نمودن استقلال وکیل دادگستری، از وی میخواهد برخلاف اعتماد ایجادشده مطالبی را علیه موکل خود اعلام دارد. «گرچه ما منکر همکاری و نقش بسزای وکلای دادگستری در امر مبارزه با پولشویی نیستیم، اما باید به این مهم توجه کرد که وکلای دادگستری در زمانی که طرف مشاوره حقوقی بوده و یا وارد دادرسی برای دفاع از حقوق موکل شدهاند، دیگر حق ندارند اطلاعات اکتسابی از وی را فاش نمایند.»[۱۴]
ج: سردفتران
در چارچوب مشاغل حقوقی، حرفه وکالت شاهد فعالیتهای گستردهای برای تدوین و تنظیم نظامنامههای اخلاق حرفهای در عرصههای ملی و بینالمللی بوده است و در این راستا، نظامنامههای اخلاق حرفهای زیادی به تصویب مراجع ملی و بینالمللی وکلاء رسیده است. اما به نظر میرسد که در حرفه سردفتری، با لحاظ ویژگیهای خاص آن، موضوع اخلاق حرفهای، توسعه چندانی نداشته است.
دراتحادیه اروپایی، کارکردهای بازار داخلی آن، آزادی مراودات اشخاص، مبادلات کالا بین اعضای اتحادیه و افزایش مستمر معاملات و اعمال حقوقی واجد عناصر خارجی، موجب گردیده که سردفتران اتحادیه اروپایی با لحاظ این موارد و برای تضمین ارائه خدمات و مشاوره به مشتریان خود در اعمال حقوقی فرامرزی، شیوههای همکاری با یکدیگر را مورد بررسی قرار دهند.
سردفتر به عنوان مأمور به انجام خدمات عمومی یا نماینده قدرت حاکمه در زمینه مقررات و آییننامهها، تابع قدرتی است که او را منصوب کرده است. بهعنوان یک فرد صنفی آزاد نیز در چارچوبهای حرفهای خود باید از اخلاق حرفهای حاکم بر حرفه تمکین کند.
نظامهای سردفتری در اتحادیه اروپایی، پس از انجام بررسیهای تطبیقی در مورد هنجارها و رفتارهای حرفهای تصمیم گرفتند که مجموعه مشترکی از نظامات حرفهای را به وجود آورند که برای هماهنگی در رویهها و تجربیات حرفهای در اعمال حقوقی فرامرزیشان به کار گرفته شوند. البته این مجموعه، جایگزینی برای مقررات ملی حاکم بر حرفه در کشورهای عضو نمیباشد.
نظامنامه اخلاق حرفهای سردفتری در اتحادیه اروپا پس از امضای حداقل دو عضو و ارائه سند مذکور به دفتر کنفرانس حرفه سردفتری اتحادیه اروپایی در بلژیک لازمالاجراء گردید.
تاکنون کشورهای آلمان، بلژیک، اسپانیا، هلند، لوکزامبورگ، یونان، ایتالیا، فرانسه و اتریش «با لحاظ حق شرط خود در مورد تعهد اسرار حرفهای» این نظامنامه را به تصویب رسانیدهاند.
این سند از زمان تصویب اولیه در مجمع عمومی در ناپل در ۳ فوریه ۱۹۹۵، در ۲۱ اکتبر ۱۹۹۵ و ۱۸ مارس ۲۰۰۰ اجلاس بلژیک و ۹ نوامبر ۲۰۰۲ «اجلاس مونیخ» اصلاحاتی را به همراه داشته است.
مسائلی چون؛ استفاده از تکنولوژیهای جدید، به کارگیری سایتهای اینترنتی، تبلیغات حرفهای، بهکارگیری امضای دیجیتالی، تعیین دستمزد، افزایش تواناییها و مهارتهای حرفهای، رعایت اصول وفاداری، صداقت، بیطرفی و استقلال و تعهد رعایت اسرارحرفهای در همکاریهای فرامرزی و… از جمله موضوعاتی است که در این سند به آن ها توجه شده است .
حال سوال این است رعایت تعهد اسرار حرفهای و محرمانه بودن ـ امتناع یا افشاء :
«سردفتر ملزم به رعایت تعهد اسرار حرفهای است. او باید در مکاتبات، نگهداری و آرشیو اسناد «کاغذی یا الکترونیکی» و مطابق موازین قانونی لازمالاجراء، رعایت محرمانه بودن آن ها را نماید. این تعهد به سردفتر، شرکای وی و همکارانش نیز بار میشود. زمانی که سردفتر گمان برد سندی که از او تقاضای تنظیم شده، میتواند مربوط به یکی از اعمال مجرمانه مذکور در منشور انجمنهای حرفهای اروپایی مصوب ۲۷ ژوئیه ۱۹۹۹ باشد، باید با رعایت کامل مقررات ملی، امتناع از تنظیم آن و یا اقدام به انشای آن را مدنظر قرار دهد.»[۱۵]
حال به منظور مبارزه با پولشویی و جلوگیری از تامین مالی تروریسم و نیز فراهم آوردن تمهیدات لازم برای اجرای مواد ۶ و ۷ قانون مبارزه با پولشویی (مصوب دوم بهمن ماه ۱۳۸۶ مجلس شورای اسلامی)، آئین نامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی موضوع تصویب نامه شماره ۱۸۱۴۳۴/ت۴۳۱۸۲ک مورخ ۱۴/۹/۱۳۸۸ وزیران عضو کار گروه تصویب آیین نامه های مربوط به قانون مبارزه با پولشویی و اصلاحات بعدی آن و معیارهای بین المللی در زمینه مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم «دستور العمل مبارزه با پولشویی در دفاتر اسناد رسمی» را تصویب و ابلاغ نمود. در این دستور العمل شناسایی ارباب رجوع اعم حقیقی و حقوقی و داخلی و خارجی تاکید گردیده است و همچنین کلیه کارکنان دفاتر اسناد رسمی را موظف دانسته در صورت مشاهده معاملات و عملیات مشکوک مراتب را به سر دفتر گزارش داده تا سر دفتر موارد گزارش شده را از طریق سامانه به واحد اطلاعات مالی اطلاع دهد.
د: بانکها و موسسات مالی
بطور معمول بانک بنا بر حرفه ای که دارد به اسرار زیادی از مشتریان، و تعهدات مالی آن ها آگاهی پیدا می کند. از گذشته دور، «اسرار بانکی» در زمره اسرار حرفه ای به شمار آمده اند. از نظر حقوقی رازداری حرفه ای تعهد اشخاصی است که در اجرای وظایف خود و یا به مناسبت آن، به وقایع شخصی افراد آگاهی پیدا کرده اند، مبنی براینکه آن را خارج از مواردی که قانون معین کرده، آشکار نسازند. و همان طور که در مشاغل قبلی نیز ذکر شد به نظر می رسد شغل بانکداری نیز از مشاغلی می باشد که شامل ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی و این بخش آن «اشخاص دیگری که به مناسبت شغل خود و یا به مناسبت حرفه و ماموریت «دائمی و یا موقت» در حالتی امین قرار می گیرند، و اینها هم وظیفه دارند تا اسراری که نزد آنان گشوده می شود، حفظ نمایند.»[۱۶]
ه: اسناد طبقه بندی شده و محرمانه
علاوه بر مشاغلی که در قانون و عرف، صاحبان آن ملزم به حفظ اسرار مراجعه کنندگان خود هستند قانونگذار ما اقدام به طبقه بندی اسناد دولتی نمود و برای هر طبقه شرایط و ویژگیهایی در نظر گرفت. طبق ماده ۱ قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۵۳ «اسناد دولتی عبارتند از هر نوع نوشته یا اطلاعات ثبت یا ضبط شده مربوط به وظایف و فعالیتهای وزارتخانه ها و موسسات دولتی و… » در ذیل این ماده اسناد دولتی به دو دسته تقسیم می شوند: اسناد دولتی سری و اسناد دولتی محرمانه، اسناد سری اسنادی هستند که افشای آن ها مغایر با مصالح دولت و یا مملکت باشد و اسناد دولتی محرمانه اسنادی است که افشای آن ها مغایر با مصالح خاص اداری سازمان های دولتی باشد. برای ضمانت اجرای حفظ اسرار دولتی قانونگذار طبق ماده ۲ قانون مزبور مجازاتی به شرح ذیل در نظر گرفته است: «هر یک از کارکنان سازمان های دولتی که حسب وظیفه، مامور حفظ اسناد سری و محرمانه دولتی بوده یا حسب وظیفه اسناد مزبور در اختیار او بوده و آن ها را انتشار داده یا افشاء نماید یا خارج از حدود وظیفه اداری در اختیار دیگران قرار دهد یا به هر نحو، دیگران را از مفاد آن ها مطلع سازد در مورد اسناد سری به حبس جنایی درجه دو از ۲ تا ۱۰ سال و در مورد اسناد محرمانه به حبس جنحه ای از ۶ ماه تا ۳ سال می شود …»[۱۷]و همچنین طبق ماده ۱۵۳ قانون آئین دادرسی کیفری جدید نیز «مقامات و ماموران وزارتخانه ها، سازمان ها، … مکلفند اسباب، ادله و اطلاعات راجع به جرم و آن قسمت از اوراق و اسناد و دفاتری را که مراجعه به آن ها برای تحقیق امر کیفری لازم است، به درخواست مرجع قضائی در دسترس آنان قرار دهند، مگر در مورد اسناد سری و به کلی سری که این درخواست باید با موافقت رئیس قوه قضاییه باشد …»[۱۸]
مبحث دوم: تعریف رازداری بانکی
مشتریان بانک ها تمایل ندارند که اطلاعات مربوط به حساب ها، معاملات و مراودات بانکی آنان در اختیار دیگران قرار گیرد، زیرا ممکن است افشای این اطلاعات به مشتری صدمه بزند، ودر رقابتهای تجاری و تعامل اجتماعی برای او گران تمام شود. همین جنبه ها موجب شده تا حقوقدانان اسرار بانکی را از جمله رازهایی بدانند که افشای آن ها «بدون رضایت مشتری» ممنوع است.
در دوره کنونی که نقش بانک ها در زندگی اقتصادی، اجتماعی و کسب و کارها گسترش یافته و فناوری اطلاعات سرعت، مدت و امکانات ارائه خدمات بانکی را افزایش داده، اهمیت حفظ اسرار بانکی دو چندان است و جنبه دیگری نیز پیدا کرده است.
اطلاعات مشتریان بانک در معرض خطر، سرقت اطلاعات و افشاء، از طریق گشایش غیر قانونی شبکه اطلاعاتی بانک، با «نفوذ نفوذ گران»[۱۹] است.
«فناوری های نوین اطلاعات، همان طور که برای انجام امور راه های بهتر، سریع تر و کارآمدتری فراهم آورده اند، امکان سوء استفاده از فناوری برای سرقت یا افشای اطلاعات را افزایش داده اند.»[۲۰]
از آنجا که همگام با توسعه روز افزون فناوری اطلاعات، ابزارها و شیوه های تهاجمی نیز به سرعت گسترش یافته و به توان تخصصی، پیچیدگی و تعداد نفوذ گران روز به روز افزوده می شود، می توان گفت بانک علاوه بر آنکه نباید اطلاعات مشتری را افشاء کند، وظیفه مراقبتی دیگری نیز دارد و آن حراست از حریم خصوصی اطلاعاتی مشتری است. از این روست که امروزه گفته می شود فناوری اطلاعات و ارتباطات، قواعد سنتی حاکم بر رسیدگی های قضایی را دستخوش تحولات اساسی کرده است. افشای غیر منصفانه داده های تجاری و اقتصادی موجب نقض رقابت سالم اقتصادی و زیان مادی و معنوی تجاری می گردد.
ممنوعیت افشای اطلاعات بانکی مشتریان، در عین حال یکی از نگرانی هایی است که در بحث اجرای قوانین پولشویی مطرح می گردد.
«در عملیات شناسایی پولشویی و تبدیل پول کثیف به تمیز اشخاص متعددی به اطلاعات محرمانه مربوط به دارایی مالی «مطالبات بانکی»، قراردادها، تضمین ها و دیگر اطلاعات و اسناد بانکی مربوط نیاز دارند.»[۲۱]
گفتار اول : مختصات رازداری بانکی
رازداری بانکی، یکی از اصول اساسی بانکداری در دنیای امروز است و میتوان گفت که هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که رازداری بانکی را بهطور اصولی مورد قبول قرار نداده باشد. به عبارت دیگر، «اختلافات میان کشورها در رابطه با رازداری بانکی، اختلاف در درجه و نه اختلاف در اصل مسئله است. با این حال، رازداری بانکی، قاعدهای مطلق و فارغ از استثناء نیست و در موارد متعددی بانک ها و موسسات اعتباری، مجاز یا حتی مکلف به افشای اطلاعات مشتریان خود هستند.»[۲۲] این استثنائات اگرچه از کشوری به کشور دیگر تفاوت میکند، اما درخصوص آن ها روندهای مشترکی نیز میان کشورها مشاهده میشود. حال با بررسی قواعد راجع به رازداری بانکی، نقش و تاثیرآن را در کمک به اعمال مجرمانه پولشویی خواهیم شناخت.
مواد و روش ها
۳-۱- آماده سازی مواد و وسایل لازم
در این تحقیق برای ثبت پتانسیل های میدانی برانگیخته درمسیر پرفورنت الکترود دو قطبی تحریکی و در شکنج دندانه دار الکترود ثبات قرار داده شد و برای تزریق دارو نیز در داخل بطن جانبی یک کانول کار گذاشته شد. بنابراین، قبل از انجام جراحی حیوانات، باید الکترودها و کانول های لازم برای جراحی تهیه می گردید.
۳-۱-۱- تهیه الکترود
برای انجام آزمایش به یک الکترود دو قطبی و یک الکترود تک قطبی برای هر حیوان نیاز بود. این الکترودها از به هم تاباندن طول مناسبی از دو رشته سیم الکترود (با قطر ۱۲۷ میکرون) از جنس فولاد ضد زنگ Stainless steel با پوشش تفلونی تهیه می شد. عایق انتهای سیم ها به اندازه ۲۵/۰ تا ۵/۰ میلیمتر برداشته شده و سپس به پین لحیم می گردیدند. از این الکترودها برای تحریک مسیر پرفورنت و ثبت از شکنج دندانه دار استفاده می شد.
پس از ساختن الکترودها، برای اطمینان از سالم ماندن پوشش عایق سیم الکترود یک سر اهم متر را به پین وصل نموده و سر دیگر آن که به یک حلقه فلزی متصل بود، در آب فرو برده می شد تا یک لایه از آب سطح حلقه را بپوشاند. سپس الکترود از میان حلقه فلزی و لایه آب عبور داده می شد. اگر در طول الکترود پوشش عایق از بین رفته بود، جریان برقرار می گردید و اهم متر آن را نشان می داد.
۳-۱-۲- تهیه کانول
برای تزریق دارو به داخل بطن جانبی از سرسوزن G 27 دندانپزشکی به عنوان کانول تزریق و از سر سوزن G 22 به عنوان کانول راهنما استفاده میگردید. پس از اینکه سر سوزن G 22 به طول مناسب بریده میشد، طول سر سوزن G 27 به گونهای اندازه گیری می گردید که پس از قرار گرفتن در کانول راهنما (سرسوزن G22) نوک آن به اندازه یک میلی متر از نوک کانول راهنما بلندتر باشد. به منظور قرار گرفتن کانول تزریق در محل مورد نظر، کانول راهنما هنگام جراحی در فاصله یک میلی متر بالاتر از منطقه مورد نظر قرار گرفته و توسط سیمان دندانپزشکی ثابت میشد.
۳-۱-۳- آماده سازی دارو
۳-۱-۳-۱- داروی مورد استفاده
در این تحقیق از WAY-100635 (CPT؛ خریداری شده از شرکت Sigma) به عنوان آنتاگونیست اختصاصی گیرنده سرتونینی ۵-HT1A استفاده شد.
۳-۱-۳-۲- تهیه دوزهای مختلف دارو
دارو برای تزریق به داخل بطن جانبی مغز در مایع مغزی- نخاعی مصنوعی (حلال دارو) حل میشدند. مواد تشکیل دهنده حلال دارو عبارت بود از: NaCl (114mM)، MgSO4 (۲mM)، KCl (3mM)، NaH2PO4 (۱٫۲۵mM)، CaCl2 (۱mM)، NaHCO3 (۲۶ mM) و Glucose (10mM).
هنگام تهیه حلال دارو، گلوکز و NaHCO3 مدت کوتاهی قبل از تزریق دارو به محلول فوق اضافه میشدند، زیرا وجود گلوکز محیط مناسبی برای رشد باکتریها و قارچها فراهم میکند و NaHCO3 پایدار نیست و CO2 را از دست میدهد. پس از تهیه حلال دارو، برای تهیه دوزهای مختلف دارو، ابتدا مقدار مورد نیاز از دارو وزن شده، در حجم معینی از حلال دارو حل میگردید و سپس با بهره گرفتن از pH متر و HCl یک نرمال، pH محلول در حد ۴/۷-۲/۷ تنظیم میشد.
به منظور استریل کردن، دارو از میکروفیلتر( μm2/0) ساخت شرکت Scheicher & Schuell آلمان گذرانده شده و درون ظرفهای شیشهای استریل ریخته میشد. این کار در مجاورت شعله چراغ الکلی صورت میگرفت تا هوای محیط نیز استریل گردد. از حلال دارو استریل شده کهpH آن تنظیم شده بود، به عنوان محلول شاهد استفاده میشد.
در این تحقیق از غلظتهای ۵/۱۲، ۲۵ و ۵۰ (میلی گرم به ازای یک کیلوگرم) حیوان استفاده شد.
۳-۲- جراحی حیوانات
در این تحقیق از موشهای صحرایی نر از نژاد Wistar در محدوده وزنی ۲۲۰-۳۲۰ گرم استفاده شد. پس از آماده کردن وسایل جراحی استریل شده، حیوان توسط سدیم پنتوباربیتال (mg/kg 40، داخل صفاقی) بیهوش می گردید(وادا [۹۹]و همکاران،۱۹۹۳).
موشهای مورد نظر از خانه حیوانات واقع در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار (معاونت آموزشی و تحقیقات و فن آوری) تهیه شدند. تمام شرایط نگهداری بر اساس کمیته اخلاق دانشگاه در مورد اصول کار با حیوانات رعایت شد. دما در محدوده ۱±۲۲ درجه سانتی گراد و زمان روشنایی ۷ صبح تا ۷ شب بود. غذا و آب به طور کامل در دسترس حیوانات بود و هر ۴ حیوان در یک قفس نگه داری می شدند.
موهای سر حیوان تراشیده شده و حیوان در دستگاه استریوتاکس قرار می گرفت. بعد از ثابت کردن سر حیوان و شستشوی پوست سر با بتادین، برشی در خط وسط با تیغ جراحی ایجاد می شد و سطح استخوان جمجمه با الکل تمیز می گردید تا نقطه برگما مشخص شود. موقعیت مسیر پرفورنت برای قرار دادن الکترودهای تحریکی در سطح جمجه نسبت به برگما (بر حسب میلیمتر: ۹/۶-AP= 1/4+L= و ۷/۲ تا۴/۲V= نسبت به سطح استخوان جمجمه) و همچنین ژیروس دندانه دار برای قرار دادن الکترود ثبات نسبت به برگما (بر حسب میلیمتر: ۸/۲- AP= ، ۸/۱+L= و ۵/۳ تا ۲/۳ V=نسبت به سخت شامه) تعیین می گردید. موقعیت بطن جانبی راست (برای قرار دادن کانول راهنما) نیز مشخص می شد (بر حسب میلیمتر: ۹/۰-AP= ، ۵/۱+L= نسبت به برگما و ۲/۳V= نسبت به سطح سخت شامه)(پاکسینوس و واتسون[۱۰۰]،۱۹۸۹).
پس از تعیین دقیق نقطه های فوق بر روی جمجمه با بهره گرفتن از مته دستی، جمجمه را در آن نقطه سوراخ کرده و سپس الکترودهای تحریک و ثبات و کانول راهنما به ترتیب در محل های تعیین شده قرار می گرفتند. با بهره گرفتن از استیمولاتور، تحریک الکتریکی با شدت ۵۰ میکروآمپر تا ۱ میلی آمپر از طریق الکترود تحریک به مسیر پرفورنت اعمال می شد. در صورت قرار داشتن الکترودها در محل مناسب، به دنبال اعمال تحریک با یک تک پالس fEPSP ثبت می گردید، در غیر این صورت موقعیت الکترودهای تحریک و ثبات آنقدر تغییر داده می شد تا یک fEPSP با حداکثر دامنه (بین ۱۰-۳ میلی ولت) ثبت شود. سپس با سیمان دندانپزشکی کانول راهنما و الکترودها بر روی جمجمه حیوان ثابت می گردیدند.
۳-۳- تحریک حیوانات
برای ثبت پتانسیلهای میدانی مسیر پرفورنت تحریک و از سلولهای گرانولی ژیروس دندانه دار ثبت به عمل می آمد (شکل۳-۱). از دستگاه تحریک برای تحریک حیوانات (کیندلینگ و LFS) استفاده می شد. مسیر پرفورنت توسط الکترودی که در آن کار گذاشته می شد تحریک می گردید. الگوی تحریک به این ترتیب بود: ۱/۰ هرتز، مدت زمان هر پالس ۱۰۰ میکرو ثانیه و شدت پالس آزمون (Test pulse؛ شدتی که در آن ۵۰% حداکثر پاسخ به دست آید).
شکل۳-۱: نمونه ای از ثبت پتانسیل میدانی ناحیه شکنج دندانه دار پس از تحریک تک پالس
۳-۴- ثبت پتانسیلهای میدانی
برای ثبت کمیتهای الکتروفیزولوژیک از آمپلی فایر، برد A/D و برنامه نرم افزاری Neurotrace ساخت شرکت پرتودانش که مخصوص ثبت EEG و پتانسیلهای میدانی است؛ استفاده می شد. درهر آزمایش شیب پتانسیل های میدانی پس سیناپسی تحریکی[۱۰۱](fEPSP)، (شیب خط خاکستری در نمونه ثبت شکل ۳-۱) و دامنه اسپایک های تجمعی[۱۰۲]( PS) که میانگین جمع جبری مقادیر خطوط نقطه چین در (شکل ۳-۱) می باشد محاسبه می شد.
۳-۵- روش تزریق دارو
برای تزریق دارو به داخل بطن جانبی، از لوله پلی اتیلنی PE-20 (ساخت شرکت Stoelting،آمریکا) که یک سر آن به سر سوزن G 27 متصل شده بود، استفاده گردید. قبل از تزریق دارو، لوله مزبور و سرسوزن که ابتدا با آب مقطر استریل و سپس با داروی استریل شستشو داده میشدند، از دارو پر شده سپس لوله پلی اتیلنی به سرنگ هامیلتون متصل می گردید. در نهایت سرنگ هامیلتون در محل مخصوص بر روی دستگاه تزریق Microsyring pump)؛ ساخت شرکت Stoelting آمریکا) قرار میگرفت و سرعت تزریق روی ۵/۰ میکرولیتر در ۲ دقیقه تنظیم میشد (شکل ۳-۲).
شکل۳-۲: نحوه تزریق دارو به داخل بطن جانبی با بهره گرفتن از پمپ تزریق (a) و سرنگ هامیلتون (b)
۳-۶- کیندلینگ حیوانات بوسیله PTZ
به منظور ایجاد کیندلینگ تزریق داخل صفاقیPTZ (mg/kg 37)) خریداری از شرکت سیگما، آلمان) هر ۴۸ ساعت یک بار صورت می گرفت. به دنبال تزریق PTZ مراحل تشنجی در حیوان ظاهر می شد. این مراحل به صورت پیشرونده با تکرار تزریقات تا مرحله ۵ (آخرین مرحله از درجه بندی راسین) می رسید(راسین،۱۹۷۲). به بیان دیگر در تزریق های اولیه مراحل ۱ تا ۲ و در تزریق های بعدی مراحل بالاتر تشنجی بروز می کرد. کمیت های قابل اندازه گیری و قابل قیاس آماری در این تحقیق عبارت بودند از: مدت زمان تأخیری تا بروز اولین مرحله تشنج (Stage 1 Latency; S1L)، مدت زمان تأخیری تا مرحله ۴ تشنج (Stage 4 Latency; S4L) و مدت زمان مرحله ۵ تشنج (Seizure 5 Duration; S5D) ثبت می شد.
۳-۷-گروه های آزمایشی
به صورت تصادفی ۵ گروه موش صحرایی نر نژاد Wistar در محدوده وزنی ۲۲۰ تا ۳۲۰ گرم انتخاب شدند (هر گروه ۴ سر). گروه های آزمایشی به قرار زیر بودند:
گروه اول: این حیوانات بدون هیچ گونه مداخله ای برای جراحی استرئوتاکسیک آماده شدند. نقاط مربوط به تحریک (مسیر پرفورنت) و ثبت (شکنج دندانه ای) و تزریق دارو یا ACSF (بطن جانبی) بر اساس اطلس پاکسینوس مشخص شد. پس از قرار دادن الکترودهای دوقطبی در مسیر پرفورنت و الکترود ثبات در شکنج دندانه دار، شدت پالس آزمون تعیین شده و به مدت ۲۰ دقیقه ثبت پایه پتانسیل های میدانی با تک پالس(LFP)انجام گردید. پس از ثبت پتانسیل های میدانی تحریک تتانیک جهت ایجاد LTP القا شد. پس از اعمال تحریک تتانیک، دوباره ثبت پتانسیل های میدانی به مدت ۲۰ دقیقه انجام گرفت. قبل از القای LTP یک میکرولیتر ACSF نیز به داخل بطن جانبی تزریق شد (شکل۳-۳).
۲۰ دقیقه ثبت LFP
جراحی حیوان و ثبت fEPSP
تعیین Test Pulse
تزریق ACSF
القای LTP
۲۰ دقیقه ثبت LFP
شکل۳-۳: پروتوکل زمانی گروه۱(غیرکیندل)از آغاز جراحی تا آخرین ثبت گرفته شده. این گروه PTZ و WAY-100635 دریافت نکرده است.
۲- گروه دوم: تمام مراحل انجام آزمایش مشابه گروه اول بود با این تفاوت که حیوانات قبل از جراحی طی دوره یک ماهه تزریق PTZ کیندل شده بودند(شکل۳-۴).
جراحی حیوان کیندل شده و ثبت fEPSP
تعیین Test Pulse
تزریق ACSF
القای LTP
۲۰ دقیقه ثبت LFP
ب) تفکر کودک در مرحله پیش عملیاتی یا شهودی بر اساس ادراکات آنی او است ، در مرحله بعد یعنی مرحله عملیات عینی یا ملموس و قابلمشاهده به ادراکهایییکپارچهتر و سازمانیافتهترمیرسد که مبتنی بر روابط منطقی است.هنگامیکه کودکان به سن ۷-۸ سالگی میرسند حساسیت بیشتری نسبت به تمییز بین نمود و واقعیت پیدامیکنند.آنان به جدیدی برای حل مسائل مربوط به نگهداری ذهنی دست مییابند.
پیاژه در رشد اخلاقی کودک در گروههای سنی الف و ب معتقد است که کودکان خردسال تا ۴ سالگی هیچ درکی از اخلاق و اصول اخلاقی ندارند و تا قبل از ۷ سالگی از کسی پیروی نمیکنند ، امّا کودکان بزرگترمیتوانند بین خیر و شر درست و نادرست تشخیص قائل شوند و یک نوع تابعیت اخلاقی داشته باشند که به معنای اطاعت از امرونهی و دستورات بزرگسالان است .
علیرغمنظریه پیاژه که عملیات انتزاعی را بالاترین مرحله رشد شناختی میداند که از حدود ۱۲ سالگی شروع میشود ،محققین در مطالعات میدانی خود نشان دادهاند که حتی کودکان مرحله پیش عملیاتی نیز میتوانند از آموزش نگهداری ذهنی و سایر آموزشهای مربوط به عملیات عینی بهره گیرند .
با بهره گرفتن از کار میدانی که توسط محققین و پژوهشگران روانشناسی رشد انجامشدهمیتوان گفت کودک از ۳ سالگی توانایی درک مفاهیم انتزاعی را دارد و میتواند خیلی از مفاهیم را در ذهن خود مجسم کند . (حاجی نصرالله ،۱۳۸۴: ۶۵)
[۳]پیاژه در تحقیق دیگر بیان میدارد که تعداد انبوهی از کودکان تنها خدا را در برابر خواستههای خود مطرح مینمایند و درزمانی که بتوانند فرد دیگری را برای این منظور پیدا نمایند از او غافلمیشوندآموزشهای مذهبی دادهشده به کودکان در خلال سنین ۴ تا ۷ سال ، اغلب نسبت به تفکر طبیعی آنان بیگانه میباشد و در پایان نتیجه میگیرد که دین واقعی کودک در طول مهرومومهای نخست زندگی با دین او در سنین بالاتر کاملاً متفاوت است . (باهنر ، ۱۳۹۱ : ۶۴)
۲-۹-۲-نظریه رونالدگلدمن :
در دهه ۱۹۶۰ ، رونالد گلدمن۱پژوهشهای زیادی درزمینهی رشد و تحول دینی کودکان انجام داد . اولین کتاب وی به نام « تفکر دینی از کودکی تا بلوغ » در سال ۱۹۶۴ و کتاب دوم او به نام «آمادگی برای دین » در سال ۱۹۶۵ به چاپ رسید . در این دو کتاب کوشش شده است که تحول اندیشه دینی برای آموزش مبانی دینی از طریق معلمان موردبررسی قرار گیرد.
گلدمن دریافت که توانایی کودکان در فهم دینی مراحلی دارد او با بهحساب آوردن محدودیتهای کودکان در بهکارگیری زبان و کمتجربگی آنان به ۵ مرحله قائل گردید :
۱- دورهی ماقبل تفکر مذهبی (تا ۷و۸سالگی)
۲- دوره تفکر مذهبی ناقص اول (۷ تا ۹ سالگی)
۳- دورهی تفکر مذهبی ناقص دوم (۹ تا ۱۱ سالگی)
۴- دورهی اول تفکر مذهبی شخصی (۱۱ تا ۱۳ سالگی)
۵-دورهی دوم تفکر مذهبی شخصی (۱۳ سالگی به بعد که سنین عقلی میباشند)
گلدمن همچنین بر اساس نظریهی پیاژه سیر تفکر مذهبی کودک را به ۳ مرحله تقسیم کرده است:
۱- تفکر مذهبی شهودی (تا ۷و ۸سالگی)
۲- تفکر مذهبی عینی (۸-۷ تا ۱۴-۱۳ سالگی)
۳- تفکر مذهبی انتزاعی (۱۴-۱۳ سالگی به بعد) (باهنر ، ۱۳۹۱ : ۶۹)
وی برای عبور کودکان از هر دوره ، دورهی واسطهای را نیز ذکر کرده است که تفکر مذهبی واسطهای شهودی عینی و تفکر مذهبی واسطهای عینی – انتزاعی نامیده است .
که گروههای سنی موردمطالعهی ما در مرحله مذهبی شهودی و واسطهای شهودی – عینی قرار میگیرند . همچنین در تقسیمبندی قبلی دورهی ماقبل تفکر مذهبی و دورهی تفکر مذهبی ناقص اول موردمطالعه ماست.
کودکان در مرحله تفکر شهودی و پیش عملیاتی ، بسیاری از واژههای مذهبی را به کار میبرند امّا معنی آن را درنمییابند کسی که بر این نکته واقف نباشد از سهولت بهکارگیری زبان مذهبی توسط آنان به خطا تصور مینمایند که کودکان از قدرت فهم بالایی برخوردارند .
کودکان در دورهی بعد یعنی دورهی تفکر مذهبی ناقص اول که از حدود ۷ تا ۹ سالگی را شامل میشود ، تلاش میکنند از محدودیتهای تفکر خود خارج شوند زیرا آنان از این محدودیتها ناخشنودند .
در مرحله اول کودک خودمحور و تک کانونی است ولی در این دوره بهمراتب کمتر میشود و این دامنه کاهش مییابد .
کودک در این مرحله تصورات مذهبی را که انتزاعی هستند به همان معنای تحتاللفظی و تجسمیافته معنا میکندمثلاً کودک از شنیدن دست خدا به همراهت تصور میکند خداوند مانند انسانی است که دست دارد.
در این مرحله کودک تلاش میکند تفکرات خود را منظم کند او در جهت رسیدن به یک منطق استقرایی و قیاسی تلاش زیادی میکند ولی منطق او پراز اشتباه است .(همان :۷۰)
۲-۱۰-آموزش مفاهیم مذهبی:
ازآنجاکه کودکان باید معلوماتی را درباره دین فرابگیرند،یکی از وظایف شاعران آشنا کردن کودکان با این مفاهیم و معلومات است.اما این مفاهیم از چنان وسعتی برخوردارند که نمیتوان همه آنها را در اشعار گنجاند، لذا شاعران باید نمونههایی را انتخاب نمایند که با رشد درک دینی کودکان مناسبت بیشتری داشته باشد.
برای تهیه دقیق و آگاهانه برنامههای آموزش دینی،لازم است تا ابعاد گوناگون دین تبیین گردد و مشخص شود که کدامیک از این ابعاد با رشد درک کودکان هماهنگی بیشتری دارد.(باهنر،۱۳۹۱ : ۱۴۹)
شاعران میتوانند پس از در نظر گرفتن ابعاد مختلف دین و رشد درک کودکان اشعار مناسبی را در سطح درک کودکان بسرایند و تمام یا حداقل بیشتر مباحث دینی را در آنها بگنجانند تا کودک با آنها آشنا شود.
در این پژوهش ما مباحث دینی را به سه بعد تقسیم کردهایم که لازم است به کودکان آموزش داده شوند.
۱- بعد اعتقادی
۲- بعد عبادی
۳-بعد اخلاقی
فصل سوم
مفاهیم مذهبی وبررسی آن ها در اشعار
بخش اول : بعد اعتقادی
درآمد
دین اسلام دارای یک سری آرا و عقایدی است که حکم پایه و ریشه دین را دارند، دانشمندان اسلامی این آرا و عقاید را ” اصول دین” نامیدهاند که عبارتاند از: توحید،معاد و نبوت که در اعتقاد مذهب تشیع دو اصل عدل و امامت نیز به این اصول اضافه میشود.این اعتقادات که یک بینش مذهبی نسبت به حقیقت هستی است ، در قالب واژههای فلسفی و انتزاعی و استدلالهای گوناگون و پیچیده مطرح میشود که در سطح درک کودکان نیست و بهسادگی میتواند خردسالان را بهسوی تصوراتی غلط از آنها سوق دهد.
شاعر موظف است این مفاهیم را بهگونهای ساده و روان بیان کند که برای کودکان ملموس و قابلدرک باشد.
اولین اصل از این اصول پنجگانه توحید یا بهعبارتدیگر خداشناسی است که در این بخش به آن پرداخته میشود.
۳-۱-۱- خداشناسی
ازجمله مهمترین نکاتی که پیرامون آموزش دینی و مذهبی کودکان مطرح میشودمسئله فطری بودن توجه به خدا و دین است . به این موضوع در روایات نیز اشارهشده است :
خداوند فرموده است « محبت به کودکان از برترین اعمال است چراکه من فطرت آنها را بر پایه اعتقاد به یگانگی خود قراردادم…» (مجلسی ، ۱۳۸۵ ه ق :۹۷ )
پس این روایات نشان میدهد اساس اولیه پذیرش دین در فطرت تمام کودکان وجود دارد و کودک از همان خردسالی به یک قدرت و نیروی مافوق که میتواندنیازمندیهایش را برطرف سازد توجه دارد . ازاینرو ، پدر و مادر و مربیان او وظیفهدارند که محیط مناسبی را برای او به وجود آورند تا عقایدی که ریشههای آن در فطرتش نهاده شده است بهتدریج ظهور و تکامل یابند و این آموزش را باید از نخستین مهرومومهای عمر آغاز نمود . (باهنر ،۱۳۹۱ :۱۳۰)
اگرچه خداجویی امری فطری است و کودکان از نخستین مهرومومهای کودکی دربارهی خدا کنجکاوند و سؤالاتیمیپرسند ، امّا مفهوم خدا ، مفهومی مجرد و انتزاعی است و میدانیم که کودکان در این سنین با محسوسات و مسائل عینی سروکار دارند و ارتباط برقرار میکنند پس در آموزش اینگونه مفاهیم به کودکان لازم است حتماً نسبت به کودک و ویژگیهای سنی او و همچنین مراحل مختلف رشد و شناخت آگاهی کافی داشته باشیم .
اگر تعالیم دینی بدون توجه به محدودیتهای کودک مطرح شوند ، نهتنها آموزش این مفاهیم با موفقیت همراه نخواهد بود ، بلکه ممکن است بابیان مطلبی فراتر از درک فراگیران خود ، سبب دیگری برای تقویت این خامیها در برداشتهای کودکانه باشیم و مایه انزجار و دلزدگی از دین گردیم . وظیفه مربی است تا بامطالعه تحقیقات در این زمینه و نیز گفتگوها و فعالیتهای عملی که طراحی می کند ، مفاهیم ناقص و نادرست موجود در اذهان دانش آموزان را کشف کند و درصدد زدودن آنها برآمده آنها را برای ورود به سطوح بالاتر تفکر مهیا کند . با توجه به محدودیتهای موجود در تفکر کودکان دبستانی بهویژه در سنین پایینتر و پیشدبستان مهمترین کار مربی این است که تلاشهای خود را معطوف نفی اشتباهها و نواقص موجود در این برداشتها کند. بدون اینکه برای تصحیح آنها به بحث از مفاهیم انتزاعی و استدلالهای مشکل متوسل شود. مباحث انتزاعی را باید به زمانی موکول کرد که استعداد لازم برای فهم آنهادر اول پدید آمده باشد و اینمسئله در دوره دبستان به وقوع نمیپیوندند . ( همان : ۱۹۰)
برداشتهای کودکان از مفهوم خدا با ویژگیهای خودمحوری و تفکر عینی آنان مطابقت دارد . علاقه طبیعی آنها این است که به موجودات مجرد با همان عینک عینی همیشگی نگاه کنند . درک خردسالان از مفهوم خدا تا حدود ۷ سالگی بسیار خام ، مادی و شبیه یک انسان است : او با صدایی شبیه ما سخن میگوید در بهشتی سکونت دارد که در آسمانهاست و بهصورت یک انسان به زمین آمده و به اداره امور آن میپردازد . تعداد قابلتوجهی ادعا کردهاند خدا را میتوان دید و اکثر کودکانی که این اعتقاد را ندارند دلایل خود را دوری آنها از خدا و اینکه خدا در آسمانها است ، بیان داشتهاند که این دلایل نشانگر قابلرؤیت بودن خدا در نزد آنان است . ( سیف نراقی و نادری ، ۱۳۶۹ : ۶۹)
درک کودکان از خدا در محدودهی سنی ۷ تا ۹ سال ، بیشتر شبیه انسانی فوقالعاده است تا موجودی فوق طبیعی ، مانند اینکه او را شبیه انسانی نورانی میپندارد و گاه او را بهصورت شعله آتش توصیف میکنند . این توضیحات حاکی از ناتوانی آنان برای درک از این مفهوم است . کودکان خدا را دوست خود میدانند ، امّا قدرت سحرآمیز و نیز خشمگینی او در برابر اعمال ناپسند ، سبب میشود که ترس از خداوند در آنان وجود داشته باشد . بنابراین معلم باید مراقب باشد این ترس را تشدید نکند، بلکه چهره دوستانه و محبوبی از خداوند ترسیم کند و از این ترس نیز باید به نحو صحیحی بهرهبرداری شود. ( باهنر ، ۱۳۹۱ : ۸۸)
کودکان در ۳ تا ۶ سالگی (مرحله تفکر شهودی و پیش عملیاتی از دیدگاه پیاژه) خدا را بهعنوان یک پادشاه و سلطان تصور میکنند آنان میپندارند که خداوند در خانهای شبیه ابر یا ابری به شکل حیوان و شناور در آسمانها زندگی میکند.برای کودکان در این سن خدا موجودی خیالی و غولپیکر است.با این تفاوت که او بزرگتر و عظیمتر است و کودکان از او میترسند.در مرحله بعد یعنی از ۶ تا ۹ سالگی (مرحله عملیات عینی یا ملموس) کودکان واقعگرایند،در این مرحله نمادها جایگزین اشیاء میشوند.در این دوره خداوند بهعنوان یک پدر در کنار فرشتهها و موجودات مقدس در هیئت پوشیده و سری نمایش داده نمیشوند بلکه با ترکیب یک انسان در زندگی واقعی تصور میگردد.کنجکاوی کودک از ۴ سالگی به بعد منجر به خداجویی و قبول خدا خواهد شد .از ۶ سالگی به بعد ارتباط کودک باخدابهصورت حرف زدن و درخواست کردن از نوع مادی است.کودکان قبل از ۷ سالگی برای خدا مکان خاصی مثل آسمانهاقائلاند .از ۴ تا ۶ سالگی کودکان مجذوب قدرت خدا شده،در شگفت میشوند که خداوند چهها میکند.از ۵ سالگی به بعد سؤالاتی مبنی بر اینکه خدا چه شکلی است؟کجاست؟ و چرا او را نمیبینیم؟میپرسد. (مهر محمدی ، ۱۳۶۸: ۶۲)
در پاسخ به این سؤالات کودک در مورد خداوند ، باید به دوره سنّی سؤالکننده توجه شود تا مشخص شود او از خدا چگونه تصوری دارد اگر او کودکی در دوره سنی ۳ تا ۶ سال باشد.باید این پاسخها را به انسانانگاری خدا و دارای مکان بودن و قابلرؤیت بودن او معطوف کرد و بیان داشت : خدا مثل ما نیست ،او دستوپا ندارد. او ما را میبیند ولی مثل ما چشم ندارد ، او سخنان ما را میشنود ولی گوش ندارد ، او زندگی میکند ولی نه در خانهای مثل خانههای ما و … و اگر او کودکی در محدوده سنی ۶ تا۹ سال باشد ، پاسخها باید به نفی تصور انسانی با نیروهای فوقالعاده یا شباهت او به نور یا شعلهی آتش سوق پیدا کند ، چراکه او از انسانانگاریهایدورهی پیشین تا حدود زیادی رهایی یافته است ، امّا هیچگاهنمیتوان برای تصحیح این برداشتها به مفاهیم انتزاعی و مشکلی چون وجود مطلق ، بساطت ، ذات ، عدم ترکیب ، تغییر ، حرکت در وجود او و از این قبیل روی آورد ، بلکه باید با همان عبارت ساده بهتدریج ، خامیهای تفکر زدوده شود تا بتوان به همراه رشد تفکر او در سطوح بالاتر مفاهیم واقعی و صحیح را به وی آموزش داد . (باهنر ، ۱۳۹۱ : ۱۹۱)