نیاز باشد که همسران را به صورت جداگانه ملاقات نمود تا زمانی که امنیت کامل برقرار شود (جانسون وگلدمن[۷۲]، ۱۹۹۶؛ لیچیک و کوبیچی[۷۳] ، ۱۹۹۶؛ لی و همکاران، ۲۰۰۳؛ زیگلر و هیلر، ۲۰۰۲).
۲-۲-۲۱- پیشینه تحقیقات:
در کمتراز دو دهه، درمان راه حل محور از یک رویکرد غیر متداول وناشناخته به رویکردی تبدیل شد که در ایالات متحده و دیگر کشورها به طور فزاینده ای از آن استفاده می شود (گینگریچ وایزنگارت، ۲۰۰۰؛ به نقل از نظری، ۱۳۸۳). هم اکنون این رویکرد در محیط های خدمات خانواده وبهداشت روانی، مؤسسات حمایت از کودکان، زندان ها، محورس وبیمارستان ها مورد استفاده قرار میگیرد (میلر، هابل و دانکن[۷۴]، ۱۹۹۶؛ به نقل از نظری، ۱۳۸۳). متخصصین با اشتیاق فراوان نتایج موفقیت آمیز و رضایت بالای مراجعین در استفاده از آن را گزارش میدهند. اما استفاده گسترده وگزارشات جذاب دلیل کافی برای استفاده مداوم از یک رویکرد نیست. برای این منظور شواهد عینی و آزمایشی از کارائی هر رویکرد مورد نیاز است. بنابرین در این قسمت مرور کوتاه بر تحقیقات انجام شده در این زمینه، صورت میگیرد.
۲-۲-۲۰-۱- تحقیقات داخلی:
با توجه به جدید بودن رویکرد مشاوره راه حل محور متأسفانه این رویکرد در ایران آنچنان به صورت بالینی و پژوهشی به کار گرفته نشده است. تحقیقاتی که صورت گرفته بیشتر در زمینه مشکلات زوج ها میباشد. در زمینه افسردگی نوجوانان هیچ پژوهشی در ایران انجام نشده است.
در پژوهشی دکتر ادیب راد (۱۳۸۶)، تأثیر مشاوره راه حل محور را بر سازگاری زناشویی مورد بررسی قرار داد. وی برای اجرای این پژوهش ابتدا وضعیت سازگاری زوج ها را با تکمیل پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپیز (۱۹۷۶) مورد بررسی قرار داد سپس از بین پاسخ دهندگان ۴۷ زن که پایین ترین نمره سازگاری را داشتند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم نمود. آنگاه روش مشاوره راه حل محوررا طی ۱۰ جلسه به کار برد.
اطلاعات لازم را با اجرای پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه سازگاری زناشویی جمع آوری نمود. سپس از طریق تحلیل کوواریانس داده ها رامورد تجزیه قرار داد. نتایج نشان د اد که روش مداخله ای راه حل محوربه ترتیب باعث افزایش ابعاد رضایت زناشویی، همبستگی دو نفری و توافق دو نفری شده است. و بعد ابراز محبت نیز افزایش یافته ولی این افزایش معنی دار نبوده است (سومین کنگره ملی آسیب شناسی خانواده، دانشگاه شهید بهشتی).
در پژوهشی دیگر قمری (۱۳۸۸)، اثر بخشی مشاوره را حل محور را در کاهش ابعاد مختلف تعارض زناشویی زوج های هر دو شاغل مورد بررسی قرار داد. برای انجام این پژوهش تعدادی از زوج های هر دو شاغل که با بهره گرفتن از پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی (۱۳۷۵)، دارای تعارض، تشخیص داده شده بودند. انتخاب و به روش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزینی شدند( گروه آزمایش ۵ زوج و گروه کنترل ۵ زوج). سپس جلسات مشاوره راه حل محور به تعداد ۸ جلسه برگزار و بعد از جلسات پس آزمون اجرا شد. یک ماده بعد نیز جلسه پیگیری برگزار و آزمون پیگیری اجرا شد. سپس داده ها جمع آوری و فرضیه های تحقیق با ا ستفاده از تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر آزمون شدند. نتایج نشان داد که مشاوره راه حل محوردر کاهش همه ابعاد تعارض زناشویی (بجز در بعد جدا کردن امور مالی) اثر بخش است (p<0.01) در مورد گروه کنترل که مداخله ای دریافت نکرده بودند. تفاوت معنا داری بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون مشاهده نشد.
در پژوهشی دیگر گیتی پسند و همکاران (۱۳۸۸)، به بررسی اثر بخشی درمان راه حل محوربر کاهش تعارضات والد فرزندی در نوجوانان پسر پرداختند. نمونه مورد پژوهش ۲۴ نفر بودند که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند و اعضای گروه آزمایش در هشت جلسه درمان راه حل محوربه شیوه گروهی شرکت نمودند. در این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس جهت آزمون اختلاف میانگین های گروه ها استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که درمان راه حل محوربر کاهش تعارضات والد- فرزندی در نوجوانان پسر مؤثر است.
نظری (۱۳۸۳)، در پژوهشی با بهره گرفتن از دو گروه زوجین شاغل به مقایسه اثر بخشی دو روش غنی سازی ارتباط و درمان راه حل محوردر افزایش رضایت زناشویی پرداخت. نتایج تحقیق اثر بخشی روش مشاوره راه حل محوردر خرده مقیاس های آشفتگی کلی ارتباط، ارتباط عاطفی، حل مسئله، زمان با هم بودن، پرخاشگری، مسائل جنسی و جهت گیری نقش، بهبودی معنی داری را در سطح ۰۵/۰ در میان ۲۴ زوج شاغل نشان داد.
پژوهش دیباییان (۱۳۸۴) اثر بخشی شیوه درمانی راه حل محوردر افزایش رضایت زناشویی زوجین رانشان داد فرضیه های تحقیق در مورد رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض و رابطه جنسی با ۹۹% اطمینان تأیید شد.
سودانی (۱۳۸۵) در تحقیقی به مقایسه اثر بخشی دو رویکرد عقلی – عاطفی الیس و راه حل محوری شازر در کاهش تعارضات زوجین پرداخت. نتایج حاکی از اثر بخشی شیوه درمانی راه حل محور بر کاهش تعارضات زوجین بود و نیز فرضیه های تحقیق در خصوص کاهش تعارضات زناشویی هم به شیوه زوج درمانی انفرادی و هم به شیوه گروهی با شیوه ی درمانی راه حل محور تفاوت معنی داری در سطح (p<0/01) رانشان میدهد.
سعیدی (۱۳۸۵) در تحلیلی به بررسی اثر بخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محوربر کاهش تعارضات زوجین پرداخت نتایج حاکی از تأثیر شیوه ی درمانی راه حل محوربر تعارضات زناشویی در ابعاد ارتباط با خانواده همسر، ارتباط با دوستان، اوقات فراغت و رابطه جنسی، حل مشکل امور مالی و نقش های مساوات طلبانه بوده است. به عبارت دیگر تفاوت معنی داری در سطح (p<0/05) را نشان داد.
در پژوهشی علی محمدی(۱۳۸۹) به مطالعه ی اثر بخشی مشاوره ی گروهی مبتنی بر درمان راه حل محوربر ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشجویان پسر پرداخت. نتایج حاکی از اثر بخشی درمان راه حل محوربود.
در پژوهشی دیگر بخشی پور جویباری (۱۳۸۸)، به مطالعه ای اثر بخشی درمان راه حل محوربر کاهش مشکلات رفتاری کودکان ونوجوانان مدارس ساری پرداخت. که نتایج کارایی این درمان راهم در مورد کودکان و هم در مورد نوجوانان مورد تأیید قرار داد.
در مطالعه ای دیگر صادقی فرد (۱۳۸۸)، به بررسی و مقایسه اثر بخشی شناخت درمانی گروهی بک و راه حل محوری دی شازر بر افزایش سلامت روان زنان تحت خشونت پرداخت. نتایج این پژوهش نیز حاکی از تأثیر مشاوره راه حل محوربر افزایش سلامت روان زنان تحت خشونت میباشد.
۲-۲-۲۰-۲- تحقیقات خارجی: