وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

منابع پایان نامه ها | قسمت 23 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

ج- در هنگام تردید در صحت رهن مالی که عینیت نداشته باشد، به مقتضای اصل عدم به عدم پذیرش رهن غیر معیّن اعم از دین، حق و منفعت حکم می شود. از سوی دیگر گفته می شود رهن منافع درخت، زراعت و مانند آن تنها زمانی صحیح است که اصل و ته آن روئیده باشد و در عرف بتوان آن را موجود نامید، در غیر اینصورت رهن منافع مادی که در آینده به وجود می‌آیند و زمینه‌های وجودی آن مانند آنچه در بالا گفته شد، ملاحظه نمی شود، باطل است. همچنین استدلال می شود که صحت رهن منافع مادی به اعتبار عین بودن آن ها‌ است که تردیدی در صحت رهن اعیان نیست.[۱۹۳]

۲-فقهاء در جهت حکم به صحت توثیق اموالی که لزوماًً عینیت نداشته، استدلالات مختلفی بیان داشته اند. ‌بنابرین‏ نمی توان شرط لزوم عینیّت مورد وثیقه را به ‌عنوان قاعده ای کلی و مطلق مورد اتفاق و اجماع همه صاحب نظران فقهی اعلام داشت، بلکه تردیدها و مخالفت های عده ای از فقها حاکی از توجه به تبعات منفی ای است که از پذیرش مطلق این شرط به وجود می‌آید؛ فقهای موافق با شرطیت لزوم عین بودن رهینه نیز خود دچار تناقض گویی گشته اند؛ زیرا از یک سو رهن را به وثیقه گذاشتن مالی نزد طلبکار تعریف می نمایند که در این تعریف واژه مال اطلاق دارد و به درستی هرآنچه را قابلیت داد و ستد، معاوضه و انتقال داشته باشد در برمی گیرد، اما از سوی دیگر در بیان شرایط مورد وثیقه با وجود آن که در مالیت اموال غیرمادی تردید نیست آن را از دایره شمول مورد وثیقه در عقد رهن خارج می نمایند و دلایلی را مطرح می نمایند که هرکدام از دلایل گفته شده توسط دیگر فقیهان مخالف مورد ایراد و دفع قرار گرفته است.

برخی ادله قائلین به عدم شرطیت لزوم عینیت مورد وثیقه در همه عقود توثیقی اعم از مدنی و تجاری ضمن ‌پاسخ‌گویی‌ به ادله قائلین به لزوم عین بودن رهینه به طور مختصر به شرح ذیل است:

الف- شرطیت قبض مورد وثیقه در عقد رهن، خود محل بحث و تردید است؛ زیرا برخی فقها قبض را شرط لزوم عقد رهن قلمداد می کند و نه شرط صحت؛ از سوی دیگر برخی دیگر از ایشان فراتر رفته و عقد رهن را بدون قبض عقدی صحیح و لازم تلقی می نمایند.

ب-گاه ممکن است بستانکار متقاضی وثیقه، خود سابقاً و یا همزمان با به وجود آمدن دین وثیقه گذار به وی، مدیون ایشان باشد. در این فرض بدهکار (وثیقه گذار)می‌تواند طلبی را که از مدیون (وثیقه گیرنده کنونی)دارد برای تضمین طلب بستانکار به وثیقه گذارد؛ برای مثال خریدار، ملکی را از فروشنده به نقد می خرد سپس همزمان با عقد بیع یا بافاصله اندکی، از فروشنده طلبکار می شود و مطالبه وثیقه مناسب می‌کند و برای این منظور طرفین توافق می‌کنند تا ثمن ملک فروخته شده نزد خریدار به ‌عنوان وثیقه بماند تا اگر فروشنده که بدهکار خریدار شده است سرموعد ایفای دین نکند، خریدار بتواند به میزان طلب از مورد وثیقه (ثمن)وصول طلب کند. ‌بنابرین‏ ثمنی که بر ذمه خریدار بود و برای فروشنده طلب تلقی می شد مورد وثیقه قرار گرفت (توثیق طلب). در واقع طلبکاری که مایل به وثیقه گذاری طلب خویش است، می‌تواند آن را به طور شرطی و با حق استرداد به وثیقه گیرنده (مرتهن)انتقال دهد و از بابت آن تحصیل وام نماید در نتیجه هرگاه مبلغی را که به وام گرفته است نپردازد، وام دهنده حق دارد از محل طلب مورد وثیقه پول خود را وصول کند.

آیا عقلاء چنین توثیقی را نمی پذیرند؟ به همین خاطر است که آمده است: «هرگاه مرتهن مدیون دینی باشد که در نزد او به رهن گذاشته شده است، بدون تردید قبض دین تحقق خواهد یافت و مشابه ” تصارف بما فی الذمم” است که فقها صحیح قلمداد نموده اند و این امر را تقابض آنچه در ذمه قرار دارد به وسیله متعاقدین تلقی می‌کنند، از این رو حکم به بطلان رهن در چنین موردی صحیح نیست».[۱۹۴] لذا استناد به انحصار اطمینان نسبت به استیفای طلب در اعیان، خالی از وجه می کند. حتی اگرچه این فرض محتمل نباشد و مدیون، شخص ثالثی غیر از متقاضی وثیقه باشد، اینگونه استدلال می شود که اشخاص از حیث سهولت در پرداخت دیون خود برابر نیستند، چه بسا طلب وثیقه گذار از مدیون خود، حتمی الوصول باشد و پذیرش آن به ‌عنوان مال مورد وثیقه عقلایی باشد و حتی اگر احتمال وصول نشدن طلب قوی باشد مدیون چنین وثایقی در حکم ضامن وثیقه گذار می شود که ذمه او به ذمه مدیون اصلی ضمیمه شده است.[۱۹۵]

از سنجش مجموع دلایل گفته شده ی قائلین به لزوم و عدم لزوم عین بودن مورد وثیقه این نتیجه حاصل می‌آید که دیدگاه گروه اخیر فقهاء از قوت بیشتری برخوردار بوده و با اطلاق لفظ مال[۱۹۶] در تعریف عقد رهن سازگاری بیشتری دارد. ‌بنابرین‏ اگرچه به ظاهر ادله قائلین به لزوم عین بودن رهینه و در نتیجه بطلان رهن دین و منفعت میان فقهای امامیه از شهرت بیشتری برخوردار بوده اما دیدگاه اخیر از مقبولیت بیشتری برخوردار است و بسیاری از اعاظم فقها به صحت توثیق اموالی مانند دین و منفعت نظر داشته و به طرح ادله برای اثبات مدعای خود پرداخته‌اند که در نفوذ نظریات فقهی آن ها تردیدی نیست؛ به طوری که برخی قائلین به بطلان رهن اموال غیر مادی از دیدگاه سابق خود برگشته و سعی در توجیه رهن تمامی اموال باارزش نموده اند و عین را افزون بر اعیان مادی شامل اعیان معنوی نیز می دانند.[۱۹۷] با وجود تمام توضیحات مورد اشاره دیدگاهی که قانون مدنی در نهایت پذیرفت، حکم صریح به بطلان رهن دین و منفعت است. این روی، رهینه می بایست مادی و دارای وجود خارجی باشد تا قابل قبض و اقباض در معنای حقیقی باشد.

به خاطر تبعات منفی که از پذیرش بدون انعطاف لزوم عینیت مورد رهن، حاصل می‌آید برخی حقوق ‌دانان حکم ماده ۷۷۴ ق.م را تفسیر موسع نموده تا در پرتو این تفسیر توثیق اموال غیرمادی بویژه در حقوق تجارت که از اهمیت شگرفی برخوردار است تجویز نمایند. برای این منظور می بایست تنها شرط مورد وثیقه را لزوم مالیّت آن دانست. جهت شناخت معیارهای تشخیص مال مورد وثیقه در قلمرو حقوق تجارت، ذکر عناصری که حقوق ‌دانان برای مال ارائه کرده‌اند مفید به نظر می‌رسد؛ از جمله «از نظر حقوقی به چیزی مال می‌گویند که دارای دو شرط اساسی باشد: ۱- مفید باشد و نیازی را برآورد، خواه آن نیاز مادی باشد یا معنوی؛ ۲- قابل اختصاص یافتن به شخص یا ملت معین باشد اشیایی مانند دریاهای آزاد و هوا وخورشید، از ضروری ترین وسایل زندگی است؛ ولی چون هیچ کس نمی تواند نسبت به آن ادعای مالکیت انحصاری کند، مال محسوب نمی شود…».[۱۹۸]

دانلود پروژه و پایان نامه | گفتار نخست: تفاوت­های اصولی جرایم سیاسی با جرایم عمومی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در ایران قانون‌گذار از جرم سیاسی تعریفی ارائه نکرده است و ما با اصطلاحاتی نظیر تقصیرات سیاسیه و یا جرم سیاسی و مانند آن مواجهیم. در قانون اصلاحی ۱۳۵۲ نیز در مواردی مثل عفو تکرار جرم و حضور هیئت منصفه به مجرمان سیاسی اشاره شده بود ولی بعد از انقلاب هیچ ماده­ای به طور صریح به تعریف جرم سیاسی و میزان مجازات آن نپرداخته است تنها در اصل ۱۹۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صرفاً بر این مسئله اشاره ‌کرده‌است که (رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیئت منصفه در محاکم دادگستری صورت ‌می‌گیرد. نحوه­ انتخاب، شرایط، اختیارات هیئت منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون بر اساس موازین اسلامی معین می­ کند) در حالی که گفتنی است که تا این تاریخ هنوز تعریفی از جرم سیاسی منطبق با اصل ۱۶۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ارائه نشده است و این عدم وجود قوانین خاص در این مورد موجب بی­بند و باری حکام و سردمداران حکومتی می­ شود بخصوص که اگر حکومت مذهبی باشد با توسل به موازین اسلامی مخالفان خود را به نام جهاد با دین ستیزان سرکوب ‌می‌کنند چرا که عدم وجود قانون دست استبدادطلبان و اصول­گرایان را در رسیدن به اهداف گروهی و شخصی باز می­ گذارد به خصوص در این برهه از زمان که نیز به تعریف صحیح و منطقی از جرم سیاسی و مجرم سیاسی لازم و ضروری به نظر می­رسد.[۲۲]

گفتار دوم: رکن معنوی جرم

علاوه بر رکن قانونی رکن معنوی نیز برای تحقق جرم سیاسی لازم است در بررسی رکن معنوی آن را به دو نوع تقسیم می­کنیم سوءنیت خاص و سوء نیت عام. در سوءنیت عام قصد مجرمانه فرد مدنظر قرار ‌می‌گیرد و به صورت کلی قصد مجرمانه فرد یعنی خواسته درونی وی در مقابله با نظام و حکومت مورد توجه قرار گیرد که احراز این مسأله هر چند با کمی تسامح قابل پذیرش است امّا ‌در مورد سوءنیت خاص که قصد براندازی یا قصد تخریب رهبران حکومت و رجال سیاسی مورد امعان نظر است که در این نوع سوءنیت احراز آن بسیار دشوار است چرا که فرد در جرم سیاسی به صورت یک مصلح معرفی می­ شود نه به صورت یک اخلالگر و آشوب طلب، آن دسته که به اصل ذهنی بودن جرایم معتقدند این نظریه را بیان ‌می‌کنند که جرم سیاسی یک جرم مطلق است و همین که تفکرات فرد ‌در مورد جامعه ابراز شد و اندیشه فرد تبلور یافت جرم صورت گرفته است که این اصل ذهنی یا قانون عدم تفتیش عقاید و اصل آزادی بیان ‌می‌کنند که جرم سیاسی یک جرم مطلق است و همین که تفکرات فرد ‌در مورد جامعه ابراز شد و اندیشه­ فرد تبلور یافت جرم صورت گرفته است که این اصل ذهنی با قانون عدم تفتیش عقاید و اصل آزادی بیان تضاد و پارادوکس دارد چرا که هر کس با هر مرام و هر تفکری می ­تواند زندگی کند و هیچ چیزی را نمی­ توان به علّت داشتن عقیده­ای خاص مورد مجازات قرار داد.

در نظریه عینی جرم سیاسی یک جرم مقیّد معرفی می­ شود یعنی فرد تا شروع به اقدام علیه حکومت یا نظام حاکم نکرده و اقدام وی مؤثر واقع نشده قابل مجازات نیست که البته در قوانین ما مؤثر بودن کمتر مورد توجه است و اشخاص به محض بیان عقیده خود برخلاف نظام با عناوین مختلف مورد بازخواست قرار ‌می‌گیرد البته تمام این مباحث ‌در مورد جرم سیاسی به صورت تئوریک و نظری ‌می‌باشد چرا که اگر با دیدی باز به جرم سیاسی بنگریم و تعریف درستی از آن در جامعه ارائه دهیم متوجه این موضوع خواهیم شد که مجرمین سیاسی به طور اکثریت همه برای سلاح وضع موجود جامعه و هدایت مسئولان به صراط مستقیم در موقع بروز خطاء و اشتباه از سوی آن ها و جلب توجه ایشان به حس مسئولیت در مقابل مرد دست به اعمالی می­زنند ولی افسوس در برخی موارد مسئولیت ­ها دست نااهلانی می ­افتد که حق را فدای مصلحت خویش می­نمایند.

با دلایلی که ‌در مورد جرایم سیاسی ارائه شد متوجه می­شویم که قصد و نیت مجرمین اصلاح جامعه و ساختار نظام و گوشزد کردن اشتباهات­شان به طرق مختلف ‌می‌باشد که البته این طرق تنها در بیشتر موارد باعث تزلزل نظام می­ شود که باز این خود به ساختار حکومتی بر می­گردد چرا که وقتی خود به حساب خود نرسند دیگران به حسابشان رسیدگی خواهند کرد.

گفتار سوم: رکن مادی جرم

یک جرم برای این که مورد مجازات قرار گیرد و شرایط اجرای مجازات را داشته باشد باید رکن مادی و یک عمل عینی نیز در عالم خارج به وقوع بپیوندند تا فرد را به ارتکاب آن عمل ممنوعه مورد مجازات قرار دهند جرم سیاسی منفی از نوع آن که مورد پذیرش نویسنده نیست مانند جرایم عمومی با فعلیت یافتن اعمالی مانند انفجار، تخریب، آشوب، اخلال در نظم و امنیت عمومی جامعه و … صورت ‌می‌گیرد که البته ما این عوامل و مصادیق را نمی­توانیم در زمره جرایم سیاسی قرار دهیم ولی با مطالعه صحیح در تاریخچه­ جرایم سیاسی ‌می‌توان ‌به این نتیجه رسید که قشر کثیری از مجرمین سیاسی تنها با نشر و تبلیغ افکار ‌آزادی‌خواهانه به مبارزه با نظام حکومتی می­پرداختند و همیشه از طریق تفکر و اندیشه و انتشار آن از طریق مطبوعات و جراید و سخنرانی­ها در مجالس مختلف در بین اقشار عمومی جامعه حکومت را به باد انتقاد و استیضاح قرار داده ­اند تا حدی که همیشه جرایم سیاسی را به همراه جرایم مطبوعاتی قلمداد ‌می‌کنند و مجازات و نوع جرم وارده در هر دو صورت مشابه تعریف و تدوین ‌می‌کنند و این بیانگر آن است که جرم سیاسی در واقع هیچ گاه با خشونت دولت حاکم ‌در مورد مردم به پا می­خیزند و این در صورتی است که نمی­ شود آتش را با آتش خاموش کرد. در تمام برهه­های اجتماعی همیشه تنها اسلحه مجرمین سیاسی قلم و بیان آن و جلب حمایت افکار عمومی بوده است و این در حالی است که دولتمردان و رجال حکومتی همیشه در پی آنند که این افراد را آشوبگر و اغتشاشگر معرفی کنند تا به راحتی و با تمام قوه­ی قهریه­ای که در اختیار دارند به سرکوب آنان بپردازند و به هیچ مرجعی پاسخگو نباشند و غافل از این که هیچ حکومتی نمی­تواند پایه­ های قدرت خود را بر روی خون و خونریزی و جبر استوار کند هر چند ممکن است در کوتاه مدت این امر افاقه کند ولی در طولانی مدت همان عوامل به بمب­های ارتجاعی ساعتی تبدیل می­شوند که هر لحظه از عمر آن حکومت می­کاهد.

فصل دوم: ارتباط جرایم سیاسی با سایر جرایم

جرایم سیاسی به خاطر این که دارای تعریف و چهارچوب قانونی مشخصی نیست چه در داخل جوامع و چه در جامعه بین ­الملل به همین خاطر گاهی اوقات در قالب جرایم عمومی قرار می­ دهند و گاهی در قالب جرایم مطبوعاتی و حتّی به نسبت ماهیت جرم سیاسی در قالب جرایم روحانیون در دادگاه روحانیت رسیدگی می­ شود و یا در حالی است که قانونگذاران می ­توانند با کار کارشناسی و اظهارنظر دکترین حقوق ‌به این تعاریف و مجازات عاریه­ای که از جرایم دیگر برای مجرمین سیاسی در نظر گرفته می­ شود از این مشکل رهایی یابند ولی متأسفانه از آنجایی که مجرمین سیاسی با دولت حاکم در تقابل هستند هیچ گاه این اراده­های مردمی و نمایندگان­شان به نتیجه نرسید.

در این فصل به صورت جداگانه به بررسی تفاوت­ها و نکات مشترک و بیان دیدگاه برخی دکترین حقوق می­پردازیم تا مرزهای فیمابین این جرایم مشخص شود تا در صورت امکان به بیان تصویر مناسب از جرم سیاسی بپردازیم.

گفتار نخست: تفاوت­های اصولی جرایم سیاسی با جرایم عمومی

الف ـ از نظر انگیزه­ جرم :

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۱۵-۲ آثار و پیامدهای سالخوردگی جمعیت در بخش کشاورزی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

همچنین با وجود خرده فرهنگ های متفاوت در داخل اجتماعات شهری و ضعف اعتقادات و کنترل های غیر رسمی، انحرافات اجتماعی افزایش خواهد یافت(قاسمی سیانی، ۱۳۸۶). بررسی ها نشان می‌دهد که پیامدهای اجتماعی فرهنگی مهاجرت بسیار ‌بیشتر خواهد بود و دارای دو بعد مثبت و منفی است. مهم ترین پیامد مثبت مهاجرت روستا شهری را می توان در سهولت و آسایش در زندگی، دسترسی بهتر به وضعیت بهداشتی، بهبود عادات غذایی، گذران اوقات فراغت و امید به زندگی بیان کرد. جوانان روستا درپی یافتن زندگی بهتر مهاجرت از روستا به شهر را آغاز می‌کنند و تحرک اجتماعی باعث بالا بردن ظرفیت های گوناگون اجتماعی در میان آن ها خواهد شد(همان)

۳-۱۴-۲ پیامدهای فرهنگی

تغییر زبان، تغییر ‌گروه‌های مرجع، هویت نامشخص، مارک خورن به عنوان ‌گروه‌های حاشیه ای و نقش جانبی داشتن، در بسیاری از موارد نداشتن پایان نامه تحصیلی،عدم اشراف به فرهنگ، هنجارها و قوانین جامعه مقصد، عدم توانایی در تشخیص هویت افراد و جذب گرو های منحرف و خلافکار شدن و سوق پیدا کردن به سمت اعتیاد و اعمال انحرافی از جمله مهمترین مشکلات جوانان مهاجر به شهر و به خصوص شهرهای بزرگ است(کاظمی پور،۱۳۸۲)

۱۵-۲ آثار و پیامدهای سالخوردگی جمعیت در بخش کشاورزی

سالخوردگی جمعیت در بخش کشاورزی، دارای آثار و پیامدهای متعددی است که مهمترین پیامدهای منفی آن در ذیل بررسی می‌گردد :

۱)محافظه کاری و مقاومت در برابر تغییر روش های تولید

۲)عدم خّلاقیت و نوآوری و عدم توسعه تولید

۳)کاهش بهره وری

۴)کاهش باروری و دور تسلسل سالخوردگی جمعیت روستایی

۵)عدم استفاده از زمین های محدود کشاورزی

۶)تهدید امنیت اقتصادی(تقدیسی و احمدی شاپورآبادی،۱۳۹۱).

۱۶-۲ کشاورزی و بحران اشتغال

از آنجا که کشاورزی مهمترین زمینه ی تامین معاش روستاییان فقیر است و علاوه بر آن، نقشی مهم در تولید و اشتغال مولد دارد، در شرایط کنونی اقتصاد ایران با ویژگی هایی بارز همچون بیکاری، عدم تحرک و محدودیت سرمایه گذاری، مدیریت تحرک بخشی و سرمایه گذاری، اهمیت این رسالت دو چندان می شود (رکن الدین افتخاری و همکاران،۱۳۸۹). بخش کشاورزی دارای پتانسیل های افزایشی غیرقابل مقایسه با دیگر بخش های اقتصادی است و می‌تواند به عنوان بخش مهمی در اشتغال زایی ایفای نقش کند(کرانی و همکاران، ۱۳۹۱). ‌بنابرین‏ کشاورزی می‌تواند به عنوان حل کننده مسئله بیکاری باشد(عبدالله و همکاران[۲۴]، ۲۰۱۲). کشاورزی به دلیل اقتصادی تر بودن ایجاد اشتغال آن نسبت به صنعت، سهولت بیشتر ادغام دربازارهای جهانی، قابلیت ارتقای کیفی نظام تولید کشاورزی در سطح امکانات موجود کشور، نگهداری جمعیت روستایی در روستاها از طریق توسعه اشتغال کشاورزی و کم شدن هزینه های هنگفت تأمین خدمات شهری دارای مزیت اشتغال زایی بیشتری نسبت به صنعت می‌باشد(کرانی و همکاران، ۱۳۹۱). نورسیدا (۲۰۰۷) در مطالعه خود نشان داد که اگر چه جوانان نگرش منفی نسبت به بخش کشاورزی دارند اما آن ها هنوز هم اعتقاد دارند که این بخش می‌تواند منبع درآمد با تلاش های مستمر و کار سخت باشد(عبدالله و همکاران، ۲۰۱۲). همچنین بخش کشاورزی یکی از مهم ترین بخش هایی است که می‌تواند در ایجاد اشتغال برای نیروهای جوان و فعال روستایی از نظر تامین و ایجاد امنیت غذایی در کشور نقش مهمی را به خود اختصاص دهد. آمار موجود در خصوص پتانسیل های بالقوه و بالفعل کشور بیانگر آن هست که هنوز منابع بالقوه ی زیادی در کشور وجود داشته و دارد که در صورت برنامه ریزی صحیح، بخش عظیمی از نگرانی های فوق را مرتفع می‌کند آمار نشان می‌دهد که در حال حاضر، نیمی از پتانسیل های موجود در بخش های آب و خاک و منابع طبیعی تجدید شوند، که شرط اصلی توسعه ی اقتصادی کشور می‌باشد، مورد استفاده قرار نگرفته است(محبوبی قمی و میردامادی،۱۳۸۲). از این رو همان طور که مطالعات نیز نشان می‌دهد بخش کشاورزی می‌تواند، موقتا و دست کم تا زمان حل قطعی بحران اشتغال، قسمت مهمی از فرصت های اشتغال مورد نیاز جوامع در حال توسعه را تامین کند و وظیفه اشتغال آفرینی برای بخش مهمی از بیکاران جامعه را به عهده گیرد. واقعیت این است که بخش کشاورزی ایران، دست کم برای تعدیل موضعی و موقتی بحران اشتغال و بیکاری، از مزیت های نسبی درخور توجهی برای اشتغالزایی موقت تا زمان حل عقلانی و فراگیر این مسئله، برخوردار است .اهم مزیت های نسبی بخش کشاورزی در زمینه اشتغالزایی و کارآفرینی از این قرار است :

۱ (سازگاری توسعه اشتغال کشاورزی با پراکندگی توزیع جمعیت روستایی

۲) اقتصادی تر بودن ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی نسبت به صنعت

۳) سهولت بیشتر ادغام بخش کشاورزی در بازارهای جهانی

۴) قابلیت ارتقای کیفی نظام تولید کشاورزی در سطح امکانات موجود کشور

۵) نیاز به نسبت کمتر شاغلان کشاورزی به آموزش های حرفه ای و تخصصی

۶) نگهداری جمعیت روستایی در روستاها

۷) قابلیت تکاثری کارآفرینی واشتغالزایی در بخش کشاورزی(زاهدی مازندرانی،۱۳۸۳)

۱۷-۲ توسعه ی کشاورزی

به گزارش فائو(۲۰۰۹) نرخ بالای مهاجرت از روستا به شهر، سطح بالایی از بیکاری جوانان، پیری جمعیت های کشاورز و وابستگی به افزایش واردات مواد غذایی نگرانی برای توسعه کشاورزی به ویژه در کشورهای در حال توسعه می‌باشد(مسیگوا و کیپشا، ۲۰۱۳). گسترش دانش، ترویج و بهبود روش ها در کشاورزی، ایجاد صنایع تبدیلی و مکمل، تحقیقات مسایل کشاورزی و آب و خاک، مشارکت بخش صنعت در حوزه بخش کشاورزی را منعکس می‌کند. لذا به حاشیه راندن کشاورزی(با وجود نقش مؤثری که می‌تواند در روند توسعه داشته باشد) و یا تأکید بیش ازحد بر آن بدون در نظر گرفتن سایر بخش ها به هیچ وجه در نظریه و عمل قابل تأیید نیست(شاکری،۱۳۸۳).

کشاورزی هسته فعالیت های اقتصادی در اکثر مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه می‌باشد ‌بنابرین‏ نوسازی کشاورزی نقطه ی آغاز ضروری برای کاهش فقر در بسیاری از جوامعی است که شدیداً بر کشاورزی متکی هستند گذشته از این کشاورزی مهمترین سیستم تامین اجتماعی در کشورهای در حال توسعه می‌باشد(عسکری بزایه و مجیب حق قدم،۱۳۹۰).

۱۸-۲ سرمایه اجتماعی و توانمند سازی جوانان

سرمایه اجتماعی ایده ای در جامعه، شامل حالت های رسمی و غیر رسمی بهره برداری از جوامع، شبکه های تعامل شهروندان، ارزش ها، هنجارهای اجتماعی و دیگر ساختارهای اجتماعی که همه دارای اثر حیاتی در توسعه اقتصاد و تشدید تحقق اهداف فردی است(پیکونن، ۲۰۰۶). به باور پوتنام[۲۵](۲۰۰۰) سرمایه ی انسانی به توانایی‌های افراد و سرمایه ی اجتماعی نیز به ارتباطات میان افراد گفته می شود. شبکه های اجتماعی از روابط اجتماعی و پیوند افراد موجود در سازمان و جامعه ایجاد می شود. این افراد با تبادل اطلاعات و همکاری در حل مشکلات از روابط دوجانبه بهره مند می‌شوند[۲۶](رینگ پردو، ۲۰۱۰).

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – قسمت 11 – 5

 

با این وجود محدود شدن استفاده از این حق به زمان (از یک تا ده سال) آن را به اجاره نزدیک می‌سازد و از طرفی اگر پذیرفته شود که مالکیت کامل، دائمی است (تملیکی بودن بیع) و تنها ‌در مورد منافع مدت دارد، به دشواری می توان استفاده از فضایی که محدود به زمان است و میزبان در اختیار کاربر می‌گذارد را بیع نامید.از طرفی از آنجا که یکی از اوصاف مالکیت مطلق بودن آن است[۱۷۱] مالکیت حق با تصرف همه جانبه مالک ملازمه دارد. به موجب ماده”۳۰ ق.م.”:”هر مالکی نسبت به ما یملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد… .” (اصل تسل

 

یعنی مالک می‌تواند مایملک خود را مصرف کند، واگذار کند یا نابود سازد ولی این امکان برای کاربر وجود ندارد زیرا اولاً، ماهیت این حق محدود به زمان است ثانیاًً، استفاده ناصحیح از فضا می‌تواند کل سرور را تحت شعاع قرار دهد و ثالثاً، در این نوع قراردادها نوع تصرف و مقدار تصرف با محدودیت هایی مواجه است که ضمن قرارداد بر کاربر شرط می شود و ضمانت اجرای آن می‌تواند قطع شدن تعهدات شرکت باشد،که در فصل سوم ذکر شده اند.

 

درتطبیق این قرارداد با بیع موقت یا بیع زمانی[۱۷۳] نیز همین موانع قابل تصور است، چراکه علاوه بر این که تملیک دائمی نیست، تصرفی که به حقوق دیگر خریداران خللی وارد آورد،برای خریدار جایز نیست. در نتیجه اصطلاح «خرید هاست» که در میان عامه رایج شده است از نظر حقوقی جایگاهی ندارد.

 

گفتار دوم: مزایای اجاره در مقایسه با قرارداد میزبانی

 

اجاره یکی از مهمترین عقود معین است و در قانون مدنی بعد از عقد بیع بیشترین مبحث را به خود اختصاص داده است و برای تکمیل آن قوانین دیگری نیز به کمک آمده است. مثل قانون روابط موجر و مستأجر ۱۳۵۶،۱۳۶۲،۱۳۷۶٫ این نشان از قلمرو وسیع اجاره دارد و از طرفی همان طور که گفته شد قرارداد میزبانی وب موقت است و از این جهت با عقد اجاره شباهت دارد ‌بنابرین‏ در این گفتار نخست عقد اجاره را تعریف می‌کنیم و سپس اوصاف عقد اجاره را با ماهیت قرارداد میزبانی مقایسه می‌کنیم.

 

۱- تعریف عقد اجاره

 

ماده”۴۶۶ ق.م.”در تعریف اجاره می‌گوید: “اجاره عقدی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع عین مستأجره می شود … .” در این تعریف به تملیکی بودن این عقد اشاره شده اما این تعریف جامع نیست زیرا معوض بودن و موقت بودن اجاره را در بر نمی گیرد. هر چند مواد دیگر قانون مدنی این ماده را در تعریف عقد اجاره تکمیل کرده‌اند بدین صورت که بند ۳ ماده”۴۹۰ ق.م.”مستأجر را به تأدیه مال الاجاره ملزم می‌سازد و مواد “۴۶۸ و۵۱۴ ق.م.” تعیین مدت را برای اجاره اشیاء و اشخاص ضروری دانسته است و ضمانت اجرای عدم تعیین مدت را بطلان عقد ذکر ‌کرده‌است. شهید ثانی در لمعه تعریف اجاره را به طور جامع و دقیق آورده است: “اجاره عقدی برای تملک منفعت معلوم در مقابل عوض معلوم است”[۱۷۴].چرا که با تأکید بر قیود تملک به تملیکی بودن، عوض به معوض بودن و منفعت معلوم به موقت بودن این عقد صحه گذارده اند.

 

مرحوم دکترکاتوزیان نیز عقد اجاره را این گونه تعریف کرده‌اند:”عقدی است که به موجب آن مستأجر، در برابر مالی که به موجر می پردازد، برای مدت معین مالک منافع عین مستأجره می شود.” که این تعریف نیز اوصاف عقد اجاره را بر می شمرد.حال به بررسی این اوصاف می پردازیم.

 

۲- اوصاف عقد اجاره

 

۲-۱٫ تملیکی بودن اجاره

 

از نظر قانون‌گذار ما ،اجاره نیز همچون بیع عقد تملیکی است و اثر آن تملیک منفعت به مستأجراست؛ یعنی او پس از عقد مالک منافع مورد اجاره می شود یا به بیان بهتر، در مدت اجاره از همان سلطه و حقوق مالک استفاده می‌کند و مانند او صلاحیت انتفاع از عین را در اختیار خود می‌گیرد. با این تفاوت که در بیع عین مال تملیک می شود ولی در اجاره ،منفعت مال مورد تملیک واقع می‌گردد. اما به منظورتملیک منافع باید عین مال تسلیم مستأجر شود ،اما بهره برداری از مال به تدریج انجام می‌گیرد. به عبارت بهتر تملیک منافع به مستأجر از آثار عقد اجاره است و به طور مستقیم منفعت ،موضوع مبادله قرار نمی گیرد و برای انتقال حق به مستاجر چاره ای جز تسلیم عین نیست که همان تسلیم عرفی منفعت مورد نظر است.[۱۷۵]

 

با این که از تعریف قانون مدنی چنین بر می‌آید که تملیکی بودن مقتضای عقد اجاره است ،باید دانست که در پاره ای موارد اجاره جز به طریق عهدی قابل تحقق نیست؛ برای مثال در جایی که منفعت مال کلی انتقال داده می شود تا زمانی که مورد اجاره از طرف موجر تعیین نشده است تملیک تحقق نمی یابد. همان گونه که در بیع نیز اشاره شد ،در اثر عقد ،موجر متعهد می شود که فردی از مصداق های مورد توافق را انتخاب و برای انتفاع در اختیار مستأجر گذارد.[۱۷۶]

 

۲-۲٫ معوض بودن اجاره

 

طبق “بند ۳ ماده ۴۹۰ ق.م.” در اجاره، تملیک منافع در برابر عوض معین انجام می‌گیرد، یعنی مستأجر نیز مالی را به موجر می‌دهد یا تعهد پرداخت آن را می‌کند. وجود عوض منافع مورد تملیک، از عناصر اصلی عقد اجاره است.

 

حال ببینیم منفعت مورد بحث در اجاره باید چه ماهیتی داشته باشد که عوض در مقابل آن قرار گیرد؛ اصولا منفعت، وجود خارجی و محسوس ندارد و به همین دلیل است که آن را به صلاحیت استفاده از اموال تعبیر کرده‌اند؛ البته محسوس نبودن وصفی نیست که بتواند عین را از منفعت ممتاز کند. چراکه در برخی موارد (مثل ثمره اشجار) وجود خارجی و محسوس دارد، بعلاوه برخی اقسام عین را نیز نمی توان در خارج یافت (مثل مال کلی که تنها درذهن قابل تصور است).[۱۷۷]«در واقع منفعت ثمره ای است که به تدریج از اعیان اموال به دست می‌آید بی آن که از عین مال به گونه ای محسوس بکاهد؛ خواه این ثمره مانند میوه درختان عین مادی باشد یا وصفی که عین مال از آن جهت قابل انتفاع است[۱۷۸].» مانند صلاحیت حیوانات برای سواری و مانند حق تألیف و حق سر قفلی و مالکیت علائم صنعتی و تجاری که تنها در عالم اعتبار می توان وجودی برای آن ها تصور کرد و هیچ کس هم تردید ندارد که این گونه اموال در زمره منافع هستند.

 

‌بنابرین‏ “تراوش تدریجی از عین دیگر، بهترین معیار شناسایی عین از منفعت است”[۱۷۹]. پس باید گفت به مالی گویند که به تدریج از عین حاصل می شود.

 

۲-۳٫ موقت بودن اجاره

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – قسمت 11 – 5

با این وجود محدود شدن استفاده از این حق به زمان (از یک تا ده سال) آن را به اجاره نزدیک می‌سازد و از طرفی اگر پذیرفته شود که مالکیت کامل، دائمی است (تملیکی بودن بیع) و تنها ‌در مورد منافع مدت دارد، به دشواری می توان استفاده از فضایی که محدود به زمان است و میزبان در اختیار کاربر می‌گذارد را بیع نامید.از طرفی از آنجا که یکی از اوصاف مالکیت مطلق بودن آن است[۱۷۱] مالکیت حق با تصرف همه جانبه مالک ملازمه دارد. به موجب ماده”۳۰ ق.م.”:”هر مالکی نسبت به ما یملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد… .” (اصل تسلیط)[۱۷۲]

 

یعنی مالک می‌تواند مایملک خود را مصرف کند، واگذار کند یا نابود سازد ولی این امکان برای کاربر وجود ندارد زیرا اولاً، ماهیت این حق محدود به زمان است ثانیاًً، استفاده ناصحیح از فضا می‌تواند کل سرور را تحت شعاع قرار دهد و ثالثاً، در این نوع قراردادها نوع تصرف و مقدار تصرف با محدودیت هایی مواجه است که ضمن قرارداد بر کاربر شرط می شود و ضمانت اجرای آن می‌تواند قطع شدن تعهدات شرکت باشد،که در فصل سوم ذکر شده اند.

 

درتطبیق این قرارداد با بیع موقت یا بیع زمانی[۱۷۳] نیز همین موانع قابل تصور است، چراکه علاوه بر این که تملیک دائمی نیست، تصرفی که به حقوق دیگر خریداران خللی وارد آورد،برای خریدار جایز نیست. در نتیجه اصطلاح «خرید هاست» که در میان عامه رایج شده است از نظر حقوقی جایگاهی ندارد.

 

گفتار دوم: مزایای اجاره در مقایسه با قرارداد میزبانی

 

اجاره یکی از مهمترین عقود معین است و در قانون مدنی بعد از عقد بیع بیشترین مبحث را به خود اختصاص داده است و برای تکمیل آن قوانین دیگری نیز به کمک آمده است. مثل قانون روابط موجر و مستأجر ۱۳۵۶،۱۳۶۲،۱۳۷۶٫ این نشان از قلمرو وسیع اجاره دارد و از طرفی همان طور که گفته شد قرارداد میزبانی وب موقت است و از این جهت با عقد اجاره شباهت دارد ‌بنابرین‏ در این گفتار نخست عقد اجاره را تعریف می‌کنیم و سپس اوصاف عقد اجاره را با ماهیت قرارداد میزبانی مقایسه می‌کنیم.

 

۱- تعریف عقد اجاره

 

ماده”۴۶۶ ق.م.”در تعریف اجاره می‌گوید: “اجاره عقدی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع عین مستأجره می شود … .” در این تعریف به تملیکی بودن این عقد اشاره شده اما این تعریف جامع نیست زیرا معوض بودن و موقت بودن اجاره را در بر نمی گیرد. هر چند مواد دیگر قانون مدنی این ماده را در تعریف عقد اجاره تکمیل کرده‌اند بدین صورت که بند ۳ ماده”۴۹۰ ق.م.”مستأجر را به تأدیه مال الاجاره ملزم می‌سازد و مواد “۴۶۸ و۵۱۴ ق.م.” تعیین مدت را برای اجاره اشیاء و اشخاص ضروری دانسته است و ضمانت اجرای عدم تعیین مدت را بطلان عقد ذکر ‌کرده‌است. شهید ثانی در لمعه تعریف اجاره را به طور جامع و دقیق آورده است: “اجاره عقدی برای تملک منفعت معلوم در مقابل عوض معلوم است”[۱۷۴].چرا که با تأکید بر قیود تملک به تملیکی بودن، عوض به معوض بودن و منفعت معلوم به موقت بودن این عقد صحه گذارده اند.

 

مرحوم دکترکاتوزیان نیز عقد اجاره را این گونه تعریف کرده‌اند:”عقدی است که به موجب آن مستأجر، در برابر مالی که به موجر می پردازد، برای مدت معین مالک منافع عین مستأجره می شود.” که این تعریف نیز اوصاف عقد اجاره را بر می شمرد.حال به بررسی این اوصاف می پردازیم.

 

۲- اوصاف عقد اجاره

 

۲-۱٫ تملیکی بودن اجاره

 

از نظر قانون‌گذار ما ،اجاره نیز همچون بیع عقد تملیکی است و اثر آن تملیک منفعت به مستأجراست؛ یعنی او پس از عقد مالک منافع مورد اجاره می شود یا به بیان بهتر، در مدت اجاره از همان سلطه و حقوق مالک استفاده می‌کند و مانند او صلاحیت انتفاع از عین را در اختیار خود می‌گیرد. با این تفاوت که در بیع عین مال تملیک می شود ولی در اجاره ،منفعت مال مورد تملیک واقع می‌گردد. اما به منظورتملیک منافع باید عین مال تسلیم مستأجر شود ،اما بهره برداری از مال به تدریج انجام می‌گیرد. به عبارت بهتر تملیک منافع به مستأجر از آثار عقد اجاره است و به طور مستقیم منفعت ،موضوع مبادله قرار نمی گیرد و برای انتقال حق به مستاجر چاره ای جز تسلیم عین نیست که همان تسلیم عرفی منفعت مورد نظر است.[۱۷۵]

 

با این که از تعریف قانون مدنی چنین بر می‌آید که تملیکی بودن مقتضای عقد اجاره است ،باید دانست که در پاره ای موارد اجاره جز به طریق عهدی قابل تحقق نیست؛ برای مثال در جایی که منفعت مال کلی انتقال داده می شود تا زمانی که مورد اجاره از طرف موجر تعیین نشده است تملیک تحقق نمی یابد. همان گونه که در بیع نیز اشاره شد ،در اثر عقد ،موجر متعهد می شود که فردی از مصداق های مورد توافق را انتخاب و برای انتفاع در اختیار مستأجر گذارد.[۱۷۶]

 

۲-۲٫ معوض بودن اجاره

 

طبق “بند ۳ ماده ۴۹۰ ق.م.” در اجاره، تملیک منافع در برابر عوض معین انجام می‌گیرد، یعنی مستأجر نیز مالی را به موجر می‌دهد یا تعهد پرداخت آن را می‌کند. وجود عوض منافع مورد تملیک، از عناصر اصلی عقد اجاره است.

 

حال ببینیم منفعت مورد بحث در اجاره باید چه ماهیتی داشته باشد که عوض در مقابل آن قرار گیرد؛ اصولا منفعت، وجود خارجی و محسوس ندارد و به همین دلیل است که آن را به صلاحیت استفاده از اموال تعبیر کرده‌اند؛ البته محسوس نبودن وصفی نیست که بتواند عین را از منفعت ممتاز کند. چراکه در برخی موارد (مثل ثمره اشجار) وجود خارجی و محسوس دارد، بعلاوه برخی اقسام عین را نیز نمی توان در خارج یافت (مثل مال کلی که تنها درذهن قابل تصور است).[۱۷۷]«در واقع منفعت ثمره ای است که به تدریج از اعیان اموال به دست می‌آید بی آن که از عین مال به گونه ای محسوس بکاهد؛ خواه این ثمره مانند میوه درختان عین مادی باشد یا وصفی که عین مال از آن جهت قابل انتفاع است[۱۷۸].» مانند صلاحیت حیوانات برای سواری و مانند حق تألیف و حق سر قفلی و مالکیت علائم صنعتی و تجاری که تنها در عالم اعتبار می توان وجودی برای آن ها تصور کرد و هیچ کس هم تردید ندارد که این گونه اموال در زمره منافع هستند.

 

‌بنابرین‏ “تراوش تدریجی از عین دیگر، بهترین معیار شناسایی عین از منفعت است”[۱۷۹]. پس باید گفت به مالی گویند که به تدریج از عین حاصل می شود.

 

۲-۳٫ موقت بودن اجاره

 
مداحی های محرم