ترس از نارضایتی :
افراد کمال گرا ، در صورتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارشان باشند ، غالبا به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان ، دچار وحشت می گردند. تلاش برای کامل بودن در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای انتقاد ، طرد شدن یا نارضایتی می باشد.
همه یا هیچ پنداری :
افراد کمال گرا، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسانیدن یک کار بطور متوسط ، هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا در دیدن دورنمای موقعیت ها دچار مشکل هستند. برای مثال ، دانش آموزی که همیشه نمره (الف) داشته ، در صورت گرفتن نمره (ب) بر این باور است که من یک بازنده کامل هستم.
اگر ما فردی کمال گرا باشیم ،احتمالا در کودکی یاد گرفته ایم دیگران با توجه به میزان کارآییمان در انجام کارها به ما بها می دهند در نتیجه آموخته ایم در صورتی ارزشمندیم که مورد قبول دیگران واقع شویم
تاکید بسیار بر روی بایدها :
زندگی کمال گرا غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها به خدمت گرفته می شود . افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی بر روی باید ها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.
اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند:
افراد کمال گرا مشاهدات خود را به گونه ای جمع آوری می کنند که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش ، خطاهای کم ، استرس های عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می یابند . در عین حال افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان نا پذیر و ناکافی تلقی می کنند.
فصل دوم
مبانی نظری:
با توجه به اکثر بحث های جامعه شناختی که بر مطالعه گروها و روابط آنها استوار است از دیر باز مشارکت یکی از اساسی ترین صورتها ی روابط اجتماعی بوده است و بعنوان محورهای موضوعی در جامعه شناسی تلقی می شود.
مشارکت اجتماعی فرایندی است که از طریق آن اجتماع،جماعت یا گروها به هم می پیوندند تا عملکرد مورد انتظار یا مورد نیاز را به اجرا درآورند.
مشارکت اجتماعی فرایند است که از طریق آن شخصیت انسانها شکل می گیرد و برای زندگی گروهی آماده می شوند.
مشارکت طریقه زندگی است،نوعی روش زیستی است که جوانب اجتماعی و فرهنگی و روان شناختی دارد.[۵]
نظریات برخی اندیشمندان خارجی درموردمشارکت
آلن بیرو:
در فرهنگ علوم اجتماعی در بحث از مشارکت،آنرا چنین توضیح داده است:(مشارکت به معنای سهمی در چیزی داشتن است و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین باآن همکاری داشتن است.
وی افزوده است که از دیدگاه جامعه شناسی بعنوان عمل و تعهد تمیز قایل شد ودر معنای دوم داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیت اجتماعی انجام شده نظر دارد.[۶]
دانیل لرنر:
در طی مطالعات خود در شش کشور خاور میانه از قبیل مصر،لبنان،اردن،ترکیه، سوریه و ایران ارتباط متغیرهای اجتماعی مانند سکونت(شهر و روستا).میزان تحصیلات،پایگاه اجتماعی،اقتصادی وسن،مذهب واستفاده از رسانه(رادیو،تلویزیون،مطبوعات و سینما)را با مشارکت سنجیده است.
او با بهره گرفتن از داده های حاصل،تئوری خودرا مبنی بر مراحل تکامل نو سازی ورشد اجتماعی،فرهنگی و سیاسی مطرح کرده است.
طی مطالعات خود در مورد ۷۳ کشور مدلی ساخته ودر آن چهار مرحله به شرح ذیل تا مشارکت آورده است.[۷]
شهر نشینی-سواد-مشارکت رسانه ای-مشارکت اجتماعی سیا سی.
سی مورمارتین لیپست
معتقد است که در کشورهای مختلف از جمله،آلمان،سودان،آمریکا،نروژ، وبرخی کشورهای دیگر،مردان بیشتر از زنان،تحصیلکردگان بیشتر از کم سوادان؛شهر نشینان بیشتر از روستائیان،افراد ۵۵- ۳۵ ساله بیشتر از جوانان ، متأهلین بیشتر از مجردین ،افراد بیشتر از افراد غیر عضو در فرایند دارای
منزلت بالاتر بیشتر از افراد دارای منزلت پایینتروافراد عضو سازمانهای غیر دولتی مدنی اجتماعی مشارکت دارند.[۸]
مارکس وبر:
در تبین مشارکت بر اساس شیوه های ذهنی،معتقد است که مشارکت عملی است که در رابطه با اعمال دیگران انجام می گیرد و برای عامل کنش،معنی و مفهوم ذهنی خاصی قایل است او معتقد است که در تفهیم عمل اجتماعی می بایست انگیزه ها و عوامل اجتماعی را جستجو نمود.
تعداد بیشتر مردم احتمال قابل پیش بینی بودن رفتارشان را بر اساس یک معنا جهت می دهند .
این معنا ممکن است در چهار چوب مقرراتی جستجو شود، یا در عاداتی نهفته باشد و یا شامل ارزشها و باورهای اجتماعی شود، و به نحوی که هر یک از آنها دلایل مساعدی برای جهت دادن به رفتار خاص خود بیابند.
بر اساس این دیدگاه،کنش افراد بر اساس اصل پاداش و مجازات قابل کنترل و تغیر پذیر
می باشد،یعنی هر فرد به جنبه هایی که پاداش دارد،پاسخ می دهد و از جنبه هایی که مجازات دارد،اجتناب می ورزد.[۹]
نظریات برخی دانشمندان ایرانی در مورد مشارکت
یزدان پناه
نشان داده است که بین جنسیت و مشارکت اجتماعی رابطه معنا داری وجود ندارد،اما بین مشارکت والدین و مشارکت فرزندان رابطه معنا وجود دارد.[۱۰]
علوی تبار:
به تأثیر متغیرهای آگاهی،اجتماعی و دسترسی به اطلاعات،جنسیت،تحصیلات،عضویت در تشکل ها بر مشارکت اجتماعی پرداخته است .
دو متغیر آگاهی اجتماعی،دسترسی به اطلاعات و سطح تحصیلات با مشارکت اجتماعی رابطه
معنا داری داشته است.[۱۱]
مشارکت از دیدگاه اسلام و قرآن
دین مقدس اسلام به دلیل ضرورت و اهمیت مشارکت و همبستگی مردم آنرا مورد توجه قرار داده و در متون اسلامی می توان تو صیه های فراوانی در این باره یافت.
امام علی(ع)می فرمایند:ای مردم مصر،نگوئید ما سرپرستی چون مالک و امامی چون علی داریم اگر در صحنه حاضر نباشید،شکست می خورید،ما در حال نبرد و جنگ با باطل هستیم،جامعه ای که در
خواب باشد،دشمن بیدارش او را رها نمی کند.
برخی موانع مشارکت از نظر قرآن کریم و روایات اسلامی عبارت است از:۱-طغیان گری و گناه۲-جهل و نادانی۳-دین گریزی.
ابن خلدون در باره نقش دین در مشارکت و همبستگی می گوید:دین در بین نیروها وحدت
می آفریند،رقابتها را از بین می برد و به افراد روحیه ایثار می بخشد این روحیه به افزایش مشارکت و ایجاد دولتهای وسیع می انجامد.
که در آن ω متغیر رندوم با پراکندگی نرمال[۹۴] که دارای هسته اصلی صفر[۹۵] و انحراف معیار استاندارد [۹۶]میباشد. با اطمینان ۹۹% بهصورت بوده که میتواند از زیر برنامه IMSL یا DRRNOR به دست آید [۳۱]. این مقادیر میتواند بجای دادههای آزمایشگاهی اندازهگیری شده جهت حل معکوس استفاده شود.
فصل سوم: مدل ریاضی
۳-۱ مقدمه
طبیعت پیچیده انتقال حرارت در بافتهای زنده مانع مدلسازی ریاضی دقیقی شده است. فرضیات و سادهسازیهایی باید انجام شود. در ادامه مروری مختصر بر معادلات و توزیع دما دربافتهای زنده خواهیم داشت.
۳-۲ مدلهای هدایت گرمایی
از معادله انتقال حرارت زیستی پنز[۹۷] [۲۵]شروع میکنیم که در سال ۱۹۴۸ ارائهشده است. ویژگی این معادله ساده بودن آن و کاربردی بودنش در شرایط خاص است.مدلهایی که در این بخش ارائه گردیده مدلهای ماکروسکوپیکی است که بیشتر از سایر مدلها در توصیف انتقال گرما مورداستفاده قرار میگیرند.
۳-۲-۱ مدل پنز
معادله پنزبر اساس فرضهای ساده کنندهای طبق فاکتور زیر است:
تعادل گرمایی[۹۸]: انتقال حرارت بین خون و بافت در بسترهای کپیلاری[۹۹] و همچنین رگها انجام میشود. ازاینرو از انتقال حرارت بین خون و بافت قبل و بعد از ورود به بافت صرفنظرمیشود.
۲) تزریق وریدی خون: جریان خون در مویرگهای کوچک، ایزوتروپیک فرض میشود. این فرض باعث میشود جهت جریان کماهمیت شود.
۳)آرایش رگها:
رگهای خونی بزرگتر در همسایگی بستر مویرگهای کپیلاری هیچ نقشی در تبادل حرارت بین بافت و خون مویرگ ایفا نمیکند. بنابراین، مدل پنزهندسهی رگهای اطراف را در نظر نمیگیرد.
۴) دمای خون:
فرض میشود که خون با همان دمای هسته بدن به مویرگها میرسد که بهطور مداوم با بافتها که در دمای قرار دارند، تبادل گرمایی میکنند. بر اساس این فرضیات معادله پنز اثر خون را بهعنوان یک منبع حرارتی ایزوتروپیک (یا چاه گرمایی) مدل کرده است که با نرخ جریان خون و اختلاف دمای بینو T متناسب است.در این مدل، خونی که مسیر خود را آغاز میکند، تا زمانی که به مویرگهاورگهای درون بافتها برسد در نظر گرفته میشود (المان بافتی که خون در آن واردشده است را در شکل ۳-۱.درنظر بگیرید). المان بهاندازه کافی بزرگ است که رگها و مویرگها را در برداشته باشد، امّا در مقایسه با ابعادی که ما موردبررسی قرار میدهیم کوچک است.
شکل۳-۱. المان در نظر گرفتهشده برای به دست آوردن معادله انتقال حرارت زیستی پنز
با نوشتن معادله انرژی بهصورت زیر داریم:
(۳-۱) |
در اینجا از اثر جابجایی صرفنظر شده و بهجای آن ترم مربوط به تزریق وریدی خون اضافهشده است. سادهترین راه برای بررسی این ترم این است که آن را بهصورت ترم تولید انرژی در نظر بگیریم.
اگرنرخ انرژی اضافهشده توسط خون در واحد حجم بافت:
انرژی متابولیک تولیدشده در واحد حجم بافت:
با درنظر گرفتن المان موجود در شکل ۱ خون با دمای مرکزی بدن به آن وارد میشود و در داخل المان به دمای تعادل المان بافت که است، میرسد.
(۳-۲) |
که در معادله فوق، گرمای ویژه خون، نرخ خون تزریق وریدی بر واحد حجم بافت و چگالی خون هست.
با بهره گرفتن از معادله انرژی و حذف کردن ترم جابجایی[۱۰۰] و استفاده از موارد فوق داریم:
(۳-۳) |
که گرمای ویژه بافت، هدایت گرمایی و چگالی بافت است.
در معادله فوق اولینترم مربوط به هدایت در ۳ جهت است. با توجه به سیستم مختصات موردنظر ما به سه حالت زیر تبدیل میشود:
مختصات کارتزین،
(۳-۴) |
نوع وسائط حمل و نقل و زمان های حمل
جانشینی عوامل تولید
ارتباط صنایع با یکدیگر
قابل ذکر است که کلیه موارد فوق، پس از مسأله آلایندگی صنایع قرار دارد. به این مفهوم که نخست میزان آلودگی صنایع مدنظر قرار می گیرد و چنانچه از نظر قوانین مربوط به محیط زیست این صنایع اجازه استقرار در شهر یافتند، می توان در چارچوب این شاخص ها به تعیین و دسته بندی آنها پرداخت(یاری, ۲۰۱۱).
فضای مورد نیاز
شاخص فضای اشغال شده توسط این صنایع، نخستین و با اهمیت ترین شاخص هاست. میزان اشغال فضا توسط این فعالیت ها تا چه حد بلامانع است؟ پاسخ این سؤال از جنبه مباحث اقتصاد خرد بستگی به نوع تولید و تولید نهایی و هزینه نهایی ناشی از بسط فضای تولید دارد و این امر می بایست توسط صاحبان این صنایع بررسی شود. ولی از نظر شهری، فضای این کارگاه ها تا جایی که مزاحمتی برای زندگی شهری ایجاد نکند، می تواند گسترش یابد.
فعالیت اقتصادی شهر و نقش صنایع در آن
هر چه صنایع شهر نقش اساسی تری در روند فعالیت های اقتصادی شهر داشته باشند، دور کردن آنها از شهر هزینه های بیشتری را تحمیل می کند. گاه شهری به واسطه داشتن این صنایع، جذب کننده سرمایه های خارج از شهر است و این سرمایه به روند فعالیت گسترش خاصی می دهد و خارج کردن صنایع از آن، نتیجه ای جز کاهش توان اقتصادی در پی ندارد. میزان ارتباط این صنایع با دیگر فعالیت های شهر و بازار شهر نیز می تواند به عنوان یکی از شاخص های ساماندهی در نظر گرفته شود(خیرخواه, ۲۰۱۳).
تعداد کارگاه و صنعت در شهر
جهت خروج صنایع از شهر، رسیدن تعداد کل کارگاه های یک نوع صنعت و یا رسیدن کل کارگاه ها در صنایع مختلف تا یک سقف معین که بتواند پاسخ گوی هزینه های انتقال باشد ضروری است. این سقف را می توان مرز تشکیل صنف، که در چارچوب قانون مربوطه مفروض است و یا بنا به عرف به آن عمل می شود، قرار داد. در غیر این صورت، اولاً کارگاه ها توان سرمایه گذاری محدودی جهت احداث منطقه جدید ( از نظر پرداخت هزینه های آماده سازی و تأسیسات) ندارند، ثانیاً از نظر هزینه های عمومی نیز این نوع ساماندهی ( خروج شهر) مقرون به صرفه نیست.
ارتباط صنایع با یکدیگر
چنانچه ارتباط نیرومندی بین صنایع و تولیدات مختلف و دیگر عوامل متفاوتی که در جانمایی آنها در شهر موثر است؛ وجود داشته باشد، جابه جایی هر کدام از این صنایع می تواند اثری منفی در کل فعالیت های آنها در شهر داشته باشد. لذا لزوم شناخت ارتباطات بین صنایع توسط برنامه ریز و مجری نیز جزو موارد مهم به شمار می رود که در ساماندهی به صورت تجمیع، می بایست مورد توجه قرار گیرد.
در تعریف ساماندهی صنایع و خدمات شهری آمده است که ساماندهی به معنای بررسی و شناخت ویژگی ها و مشخصه های شهر و ارتباط آنها با مسائل شهری و ارائه الگوی پیشنهادی در جهت رفع آلودگی و مزاحمت صنایع و مشاغل است. در ساماندهی، شناخت روابط ماهوی پدیده مورد بررسی اهمیت اساسی دارد. ساماندهی به دنبال تأسیس و ایجاد چیزی نیست بلکه هدف آن اصلاح مناسبات وضع موجود و چیدمان دوباره پدیده و مطلوب کردن شرایط موجود است(سلطانی, ۱۳۷۱)
سلسله مراتب عملکردی صنایع و خدمات فنی
همان طور که اشاره شد، کاربری های شهری برحسب مقیاس عملکردی و نوع تقاضا برای کاربری، به
سه دسته کلی تقسیم می شوند:
مسکن و خدمات مورد نیاز حوزه سکونتی
شهر و خدمات مورد نیاز حوزه شهری
منطقه شهری و خدمات مورد نیاز حوزه ملی و منطقه ای
براساس تقسیم بندی سه گانه فوق، واحدهای صنعتی و خدمات فنی و تعمیراتی نیز دارای سه موقعیت استقرار و سه مقیاس تقاضا و عملکرد می باشند:
کارگاه ها و خدمات فنی و تعمیراتی و حوزه سکونتی
صنایع، کارگاه ها و خدمات فنی و تعمیراتی حوزه شهری
صنایع، کارگاه ها و خدمات فنی و تعمیراتی حوزه فرا شهری و ملی
در ادامه این مبحث « محل استقرار »،« انواع » و « مقیاس عملکردی » هر یک از تقسیمات فوق به اجمال بررسی می گردد(قراخانلو, ۱۳۸۰).
کارگاه ها و خدمات فنی و تعمیراتی حوزه سکونتی
بنابر تعاریف ارائه شده، مسکن و کلیه خدمات اولیه: خدمات مورد نیاز حوزه سکونتی عبارت است از مورد نیاز ساکنان محله، از جمله خدمات آموزشی (تا حد راهنمایی یا متوسطه)، درمان سرپایی و تشخیص، « خدمات تعمیراتی، فنی و تجاری، فضای سبز و محل بازی بچه ها بر این اساس خدمات تجاری و فنی و تعمیراتی در حوزه سکونتی به قرار زیر تعریف و تقسیم بندی می شود:
خدمات توزیعی- خرده فروشی
خرده فروشی مواد غذایی
خرده فروشی پوشاک، کیف و کفش و …
خرده فروشی لوازم خانگی، برقی، قطعات یدکی و …
خرده فروشی مصالح ساختمانی و …
اغذیه فروشی، قهوه خانه، رستوران و …
خدمات اجتماعی، شخصی:
خدمات تعمیراتی فنی، ساختمانی، لوازم خانگی
خدمات ملکی، مالی (بانک)، بیمه و …
خدمات شخصی و خانگی (عکاسی، آرایشگاه، تعمیر کفش، فنی- تعمیراتی و …)
خدمات تولیدی نظیر نجاری، آهنگری، نانوایی، شیرینی پزی، خیاطی، ماستبندی و …
بنابر تقسیم بندی فوق کارگاه های تولیدی کوچک (خدمات تولیدی) و خدمات تعمیراتی فنی، ساختمانی و لوازم خانگی، بخشی از خدمات حوزه سکونتی بوده که به همراه سایر خدمات مورد نیاز حوزه سکونتی، با الگوی مختلفی در محدوده محلات استقرار می یابند(زیاری, ۱۳۷۲).
مشخصات کالبدی کارگاه ها و خدمات فنی و تعمیراتی در حوزه سکونتی
کاربری های مذکور به همراه سایر خدمات مورد نیاز حوزه سکونتی، دارای مشخصات کالبدی زیر است:
کارگاه های کوچک و خدمات فنی و تعمیراتی محله ای، بخشی از خدمات حوزه سکونتی است که مورد نیاز مستقیم و روزمره ساکنان است.
اندازه و مساحت کاربری ها، در حد میانگین قطعات مسکونی محله است.
این گونه کاربری ها امکان استقرار در واحدهای مسکونی موجود را داشته و نیازی به ساختمان ویژه تجاری یا خدماتی ندارند.
مقیاس عملکرد و شعاع خدمات رسانی این گونه کاربری ها محدود بوده و دسترسی به آن ها بر مبنای شعاع حرکت پیاده قرار گرفته است.
نحوه فعالیتاین گونه کاربری ها معمولاً با آسایش سکونتی محله تزاحم ندارد(Mokhtari, 2009).
مشخصات مدیریتی کاربری های خدمات تعمیراتی حوزه سکونتی
کارگاه ها و خدمات فنی و تعمیراتی در حوزه سکونتی، همانند اغلب کاربری های مورد نیاز حوزه، دارای مشخصات زیر می باشند:
این گونه کاربری ها توسط بخش خصوصی احداث و بهره برداری می شوند.
سرمایه ثابت(هزینه تملک ساختمان وخرید وسایل و تجهیزات) و در گردش(هزینه آب و برق، نیروی کار و…) این گونه کاربری ها محدود بوده و اداره واحدها معمولاً بدون تخصص کافی صورت می گیرد.
انگیزه احداث کاربری های فوق عمدتاً انتفاع اقتصادی سرمایه گذار می باشد.
بیشتر واحدها بدون کارکنان مزدبگیر فعالیت نموده وفعالیت های خدماتی توسط صاحب واحد انجام می شود.
احداث این گونه واحدها در حوزه سکونتی براساس عرضه و تقاضا صورت می گیرد(فروزانفر, ۱۳۸۵).
علل همسانی کاربری فنی و تعمیراتی با سایر کاربری های حوزه سکونتی
در مقیاس حوزه سکونتی (محله) کارگاه های خدماتی- تولیدی و فنی- تعمیراتی با سایر کاربری های
خدماتی محله ای، دارای تجانس و تشابهات کالبدی کارکردی و مدیریتی زیادی می باشند. اهم مشابهت ها عبارتند از:
فعالیت های ناشی از کاربری های هر دو گروه، نیازهای اولیه و عاجل ساکنان محله را تامین می کنند.
هر دو گروه کاربری های عملاً جزئی از بافت مسکونی بوده و کارکردشان تزاحمی با آسایش سکونتی محله ندارد.
هر دو گروه توسط بخش خصوصی، با سرمایه اندک، کارکنان معدود، غیر تخصصی و با انگیزه اقتصادی، احداث می شوند.
deployableVm = vm;
break
{
{
return deployableVm
{
شکل ۴-۹: استراتژی توازن بار ]۲۵[.
برای شبیهسازی این الگوریتم از ابزار CloudSim (ابزاری برای شبیهسازی محیطهای ابر) استفاده شده و اثربخشی استقرار (تعداد کل ابزارهای استقرار یافته با توجه به تعداد کل در خواستها) و سودمندی منبع (تعداد سرویس ابزار که زمانبند بتواند روی هر ماشین مجازی مستقر کند) برای دو نوع ابزار کاربردی –که یکی به منابع زیادی نیاز دارد و دیگری منابع کمتر بخواهد- در حالتهای مختلف بررسی شده است. در پایان زمان پاسخ و زمان تکمیل در دو حالت با/بدون تخصیص بر حسب تقاضا برای الگوریتمهای مطرح شده و الگوریتمهای قدیمی زمانبندی بررسی شده است. در تخصیص منبع یک موضوع مهم این است که منابع به ترکیبی از ابزارها بهگونه ای تخصیص یابند که SLA همه آنها رعایت شود. در ]۲۶[ یک مدل کارایی برای تعیین حداقل تعداد سرور مورد نیاز برای دو کلاس کار[۲۴] استفاده شده است.
دو استراتژی تخصیص مشترک۲ (سرورها بوسیله کلاس کار به اشتراک گذاشته میشوند) و تخصیص اختصاصی۳ (به هر کلاس کار تعداد ثابتی سرور تخصیص داده می شود) و زمانبندیهایی مثل اول ورودی اول خروجی۴ مطرح شده اند. SLA بوسیله رابطه زیر تعریف شده است. ≤x]<yزمان پاسخ[ که در آن x یک مقدار آستانه و y احتمال هدف است. برای زمانبندیFCFS نتایج توزیع زمان پاسخ برای توسعه یک الگوریتم هیورستیک که مشخصکننده یک الگوریتم تخصیص مثل DA یا SA است استفاده شده است. فرض شده msi کوچکترین تعداد سرور مورد نیاز در SA برای رعایت SLA است. msi از الگوریتم ۱ در شکل ۴-۱۰ بدست می آید. هدف در ]۲۶[ ارائه الگوریتمی است که مشخص کند SA بهتر است یا DA. شرح الگوریتم هیورستیک ارائه شده در ]۲۶[ در ادامه آورده شده است. ابتدا وابستگی به استراتژی تخصیص بهتر روی SLAi بوسیله یک معیار که تفاوت آنها را نشان میدهد حذف شده است، سپس برای یک متد داده شده برای معیار تفاوت، وابستگی استراتژی بهتر برای نرخ ورودی λ۱ و λ۲ تشخیص داده شده است. نتایج برای توسعه یک الگوریتم هیورستیک که استراتژی بهتر را مشخص می کند استفاده شده است. فرض شده است (G(SLA)=1/k∫k0 m(x,SLA)dx) میانگین تعداد سرور مورد نیاز برای رعایت SLA با توجه به رنج λ مطرح شده است که در آن K=40. G(SLA) می تواند به صورت عددی محاسبه شود. یک معیار به نام “تمایز SLA” بین SLA1 و SLA2 که با D نمایش داده شده تعریف شده است: D=|G(SLA1)- G(SLA2)|. سپس نتایجی که تاثیر D و iλ برروی معیارهای SA و DA را نشان می دهند ارائه شده است. الگوریتم از یک جدول عامل برای ثبت رابطه تمایز SLA و α استفاده کرده است.
Algorithm 1
{ Input:
б //Arrival rate
µ //Service rate
SLA (x,y) //level agreement
Output: m //Minimum number of Servers required
M=[б/µ+۱]
while f(x)<y
m++
return m
}
شکل ۴-۱۰: الگوریتم تعیین حداقل تعداد سرور مورد نیاز ]۲۵[.
یک مثال از این جدول در جدول ۴-۱ آمده است که در آن تمایز SLA به پنج فاصله (دسته) تقسیم شده است. یک α برای هر فاصلهای تعریف شده است. این مقدار از قبل تعیینشده میانگین α برای تمایز SLA در فواصل است. الگوریتم ارائه شده در شکل ۴-۱۱ آمده است. ابتدا G(SLA) با بهره گرفتن از رابطه ذکر شده در بالا محاسبه شده است. این مقادیر برای محاسبه D استفاده میشوند. α متناظر با D از جدول عامل بدست می آید. اگر اشتراک λ۲) و (λ۱ زیر خط مشخص شده بوسیله α باشد DA استراتژی بهتری است، در غیر این صورت SA بهتر است، در انتها نیز ارزیابی روش ارائه شده صورت گرفته است.
جدول ۴-۱: رابطه بینD و آلفا ]۲۶[.
SLA تمایز
(درجه) α عامل
[۰, ۳۰)
۰
[۳۰, ۶۲)
۲۲
[۶۲, ۷۸)
۵۲
تکرار
۳
۹۳۱/۲۶۲
۰۱۹/۲
خطای آزمایشی
۱۵
۱۹۷/۱۳۰
۱۵۴/۰
۴-۳ سالیسیلیک اسید
نتایج این آزمایش نشان داد که پس از گذشت یک هفته از تیمار میوه ها با محلول سالیسیلیک اسید و پس از ده روز تلقیح میوه ها با سوسپانسیون قارچ با غلظت ۱۰۴ میلی لیتر در اسپور ، میوه ها در تیمار شاهد شروع به پوسیدن کردند که پس از گذشت دو هفته ۳ عدد از ۵ میوه پرتقال یعنی ۶۰% از آنها به طور کامل پوسیده شد. در میوه های تیمار شده با غلظت ۲و ۴ میلی گرم در میلی لیتر محلول سالیسیلیک اسید تا دو هفته هیچ نشانه ای از پوسیده شدن در آنها دیده نشد و به طور کامل از رشد قارچ P. digitatum جلوگیری کرد ولی میوه هایی که با محلول ۱ میلی گرم در میلی لیتر سالیسیلیک اسید تیمار شده بودند پس از دو هفته مشاهده شد که ۲۰% میوه ها به قارچ آلوده شدند. نتیجه آزمایش نشان می دهد که کاربرد غلظت بالای محلول سالیسیلیک اسید از رشد قارچ P. digitatum به طور کامل جلوگیری کرد.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
کاربرد ترکیبات دارای منشا گیاهی یکی از زمینه ها مورد توجه محققین در سالیان اخیر بوده است. امکان کنترل بیماری های پس از برداشت میوه های انباری با بهره گرفتن از عصاره ها و اسانس های گیاهی، محققین را به کاربرد عملی این ترکیبات ترغیب نموده است. گونه بیماری زای P. digitatum یکی از بیماری های پس از برداشت رایج در انواع میوه هاست. در تحقیقات مختلف امکان کنترل خسارت ناشی از این گونه توسط ترکیبات دارای منشا گیاهی مورد بررسی قرار گرفته است. سه شیوه رایج برای نشان دادن تاثیر اسانس ها و عصاره ها روی بیماری های گیاهی عبارتند از: اندازه گیری تعداد کلنی، اندازه گیری قطر کلنی و اندازه گیری میزان جوانه زنی در در محیط کشت ها حاوی بدون اسانس ها و عصاره های گیاهی است.
۵-۱ شمارش تعداد کلنی ها
در بررسی اثر اسانس E. camaldulensis بر روی تعداد کلنی های قارچ P. digitatumتعداد کلنیها از روز اول پس از تیمار بصورت روزانه شمارش شده و ثبت تعداد کلنی تا دو هفته ادامه داشت. تعداد کلنیهای تشکیل شده روی محیط کشت های حاوی هر سه غلظت اسانس( ۱، ۵/۲ وl/ml µ ۵) بطور معنی داری کمتر از این میزان در تیمار شاهد بود. در محیط کشت حاوی µl/ml 5 اسانس تا آخرین روز ثبت نتایج هیچ کلنی رشد نکرد در حالیکه در تیمار شاهد پس از گذشت شش روز بیشتر سطح محیط توسط قارچ پوشیده شده بود و امکان شمارش کلنیها وجود نداشت. نتایج آزمایش نشان داد اسانس اکالیپتوس موجب کاهش تعداد کلنی های این قارچ گردید. همچنین در غلظتl/ml µ ۵/۲ نیز تا روز نهم هیچ کلنی دیده نشد ولی بین روز های دهم و چهاردهم تعداد کمی کلنی در سطح پتری تشکیل شد. کاربرد غلظتl/ml µ ۱ تاثیر چندانی در جلوگیری از تعداد کلنی این قارچ نداشت که میانگین تعداد کلنی ها در تیمار شاهد و غلظت های ۱، ۵/۲ وl/ml µ ۵ در روز آخر به ترتیب ۲۰۰، ۲۰۰، ۵/۳ و ۰ عدد بود. (عدد ۲۰۰ به صورت قرار دادی به پوشیده شدن کل سطح ظروف پتری اطلاق شد).
در مورد اسانس پرتقال بالاترین غلظت کمترین تعداد کلنی را در مقایسه با تیمار شاهد و بقیه غلظت ها در سطح پتری تشکیل داد و تنها غلظتی بود که در تعداد کلنی ها با شاهد تفاوت معنی داری نشان داد. در این تیمار میانگین تعداد کلنی قارچی در روز آخر به ۳۵ عدد رسیده بود ولی این میانگین در تیمار شاهد و غلظت های ۵ وl/ml µ ۲۰ همگی۲۰۰ عدد بود که به معنی اشغال کل سطح پتری توسط قارچ بود.
در مورد عصاره اکالیپتوس سه غلظت بالای اسانس تفاوت معنی داری با شاهد در تعداد کلنی داشتند. در روز آخر در تمام غلظت ها به جز دو غلظت بالا تمام سطح پتری توسط قارچ پوشیده شده بود.
کاربرد عصاره پرتقال نه تنها از رشد قارچ جلوگیری نکرد بلکه اثر افزایشی بر تعداد کلنی های این قارچ داشت و هر چه غلظت عصاره بیشتر بود تعداد کلنی در سطح پتری نیز افزایش می یافت و در نتیجه هیچ اثر مثبتی یر کاهش تعداد کلنی قارچ نشان نداد. از آنجا که قارچ P. digitatum به خوبی روی پوست مرکبات مستقر می شود، احتمال تاثیر اسانس و