هر بحران اقتصادی ممکن است از طرف تقاضا یا طرف عرضه صورت گیرد. حال رکودتورمی از این دو زاویه مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
2-7-5-1) عوامل انتقال منحنی عرضه:
این نوع رکودتورمی معمولا در اثر افزایش هزینه های تولید که ناشی از شوکهای غیرمنتظره قیمتی، افزایش بهای سوخت و انرژی و … است، به وجود خواهد آمد و منجر به انتقال منحنی عرضه کل به سمت بالا، کاهش تولید و افزایش سطح قیمتها خواهد یافت. (مرکز پژوهشهای مجلس، 1373 : صفحه 232) این شوکهای قیمتی در واقع همان تغییراتی هستند که سیاستهای تعدیل اقتصادی هم بر انجام آنها تاکید دارد. تغییراتی که با شوکهای قیمتی همراه هستند، هزینه های تولید را افزایش خواهند داد، اجرای قراردادهای اقتصادی را با مشکلاتی مواجه خواهند کرد. مقصود آن است که، شوکهای قیمتی که به سمت عرضه اقتصاد وارد میگردند و موجب افزایش هزینه تولید می شود، نهادهای تولیدی را با مشکل مواجه کرده و از انگیزه آنها برای ادامه فعالیتهای تولیدی مولد میکاهند.
مهمترین علتهای بهوجودآورنده رکودتورمی از طرف منحنی عرضه شامل موارد ذیل است:
-
- محدودیتهای عرضه:
هنگامیکه منحنی عرضه کل با محدودیت روبهرو شود، به سمت چپ منتقل خواهد شد و در پی آن تولید کاهش و قیمتها افزایش خواهند یافت. کاهش تولید موجب افزایش بیکاری شده و فشار هزینهها در اثر کمبود عرضه، زمینه شکل گیری رکودتورمی را ایجاد خواهد کرد. (دهمرده،1390 : صفحه 208 و 209)
محدودیت در عرضه نیروی کار بر اثر افزایش قدرت چانهزنی اتحادیه های کارگری، افزایش نرخ حداقل دستمزد یا افزایش نرخ مالیات توسط دولت صورت خواهد گرفت. هر یک از این عوامل باعث افزایش هزینه تولید شده و عرضه کل را محدود خواهند کرد و با توجه به مقدار کاهش تولید ، بیکاری افزایش و سطح قیمتها افزایش خواهند یافت. (شاکری، 1389 : صفحه 428) با کاهش درآمد افراد، مصرف آنها کاهش خواهد یافت. اما به دلیل اینکه میل نهایی به مصرف کوچکتر از یک است، مقدار مصرف کمتر از مقدار کاهش درآمد کاهش خواهد یافت، در نتیجه اضافه تقاضا برای کالاها و خدمات به وجود آمده و اضافه تقاضا نیز موجب افزایش قیمتها شده و اینچنین رکودتورمی شکل خواهد گرفت.
-
- اتخاذ سیاستهای پولی و مالی نامناسب:
اجرا یک سیاست پولی و مالی نامناسب می تواند عاملی در به وجود آمدن رکودتورمی باشد. سیاستهای پولی انبساطی منجر به کاهش نرخ بهره و افزایش مخارج سرمایه گذاری خواهند شد. سیاست مالی انبساطی نیز تلاش دارد تا منافع را به سمت بخش عمومی سوق دهد، تامین منابع لازم برای افزایش مخارج خود، معمولا از طریق افزایش مالیات انجام می شود، بنابراین تقاضا برای افزایش دستمزد شکل خواهد گرفت و شرایطی به وجود خواهد آمد که منجر به رکودتورمی خواهد شد. (دهمرده، 1390 : صفحه 211)
G T W P & Cost Y & N Stagflation
افزایش قیمت، بازار پول را نیز تحت تاثیر قرار داده و عرضه واقعی پول را کاهش خواهد داد. کاهش حجم واقعی پول سبب افزایش نرخ بهره و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری میگردد. این امر نیز زمینه شکل گیری رکودتورمی را ایجاد خواهد داد. (دهمرده، 1390 : صفحه 211)
P r I Y & N Stagflation
2-7-5-2) عوامل انتقال منحنی تقاضا:
اتخاذ سیاستهای پولی و مالی نامناسبی که اضافه تقاضا ایجاد کند، در اکثر موارد موید شکل گیری رکودتورمی خواهد شد. اگر تقاضای کل در سطح بالاتر از حد تعادل اشتغال کامل باشد شکاف رکودتورمی شکل خواهد گرفت و با فشاری که به بازار کار خواهد آمد، دستمزدها افزایش خواهند یافت. این امر منجر به افزایش هزینه تولید و بالارفتن سطح عمومی قیمتها و تورم خواهد شد. همچنان که شکاف تورمی کم می شود، کاهش قدرت خرید مصرف کنندگان به مرور موجب کاهش تولید خواهد شد، در حالی که در همین شرایط تورمی افزایش قیمتها همچنان ادامه دارد. لذا اقتصاد رکودتورمی را تا از بین رفتن شکاف رکودتورمی تجربه خواهد کرد. (مرکز پژوهشهای مجلس، 1373 : صفحه 232)
2-7-6) رکودتورمی هفتمرحله ای:
تحقیقهای انجام شده درباره رکودتورمی، وقوع آن را در گذر زمان و پس از گذر از چند مرحله مختلف در اقتصاد میدانند. بر اساس یک دستهبندی، هنگام شکل گیری رکودتورمی گذر از هفت مرحله زیر محتمل است : (نیکپور، 1375)
-
- آثار مثبت تورم :
در اقتصاد وجود مقداری تورم برای افزایش انگیزه در تولیدکنندگان و مصرف کنندگان برای ایجاد پویایی در بازارهای تولید، مصرف ضروری است، اما اجرای بیش از حد سیاستهای تورمزا برای کشور بسیار مخرب است چون اغلب این سیاستها با افزایش کسری بودجه دولت همراه هستند. تورم از طریق کاهش ارزش واقعی بدهی دولت با افزایش نااطمینانی و افزایش پسانداز مردم برای انتقال قدرت خرید به مصرف در مراحل بعد، بر تورم اثرگذار خواهد بود. با ایجاد چنین شرایطی، مالیات تورمی که دولت از مردم دریافت می کند، به ابزاری برای تامین رفاه اجتماعی، اقتصادی، بهداشت و درمان خواهد شد و وقتی دولت از این روش برای تامین مالی خود استفاده کند، بخش خصوصی با کمبود نقدینگی مواجه نخواهد شد و تورم از طریق کانال مالیات تورمی در درجه اول برای دولتها و سپس به طور غیرمستقیم برای بخش خصوصی با نشر پول پرقدرت، اعتبار لازم برای سرمایه گذاری بخش خصوصی را پاسخ داده و به طور کلی نسبت سرمایه گذاری به تولید ناخالص داخلی را افزایش خواهد داد.
دیگر اثر مثبت تورم ملایم بر رشد تولیدات داخلی است. هنگامی که عرضه باکشش باشد و در اقتصاد ظرفیتهای بلااستفاده موجود باشد و عرضه نیروی کار متخصص و مواد اولیه نیز محدودیتی برای تولید به وجود نیاورد، مقداری تورم، مقدار تولید را افزایش خواهد داد.
-
- منحنی فیلیپس تایید و تکمیلی بر آثار مثبت تورم :
در این مرحله منحنی فیلیپس که بیانگر رابطه معکوس بین تورم و بیکاری است، تایید خواهد شد. با توجه به اینکه نرخ بیکاری کمتر در جامعه از مقبولیت بیشتری برخوردار است، تبادل تورم و بیکاری در منحنی فیلیپس سیاستگذاران را تشویق خواهد کرد، تورم بیشتر را در مقابل کاهش نرخ بیکاری بپذیرند.
-
- قانونی شدن تورم :
با قانونی شدن تورم، دولت دیگر در مقابل افزایش قیمتها که به دلیل عدم پاسخگویی مازاد تقاضا به وجود آمده است، عکسالعملی از خود نشان نخواهد داد و مازاد تقاضای ایجاد شده، در نهایت منجر به افزایش قیمت خواهد شد. این تورم چه ناشی از فشار تقاضا و چه ناشی از فشار عرضه باشد، به عنوان مکانیسم خودتسویه کننده مازاد تقاضا را به قیمت کاهش اشتغال و تولید حقیقی حذف خواهد کرد. اما دولتها به منظور به دست آمدن مجدد سطح تولید اشتغال کامل، با ابزارهای پولی و مالی در طرف تقاضا وارد شده و با دخالت خود سبب خواهد شد مکانیسم خودتسویه کننده قیمتها بیاثر شود. اگر نقدینگی ایجاد شده جذب بخش تولید شود، تورم ایجاد نخواهد کرد اما اگر اقتصاد توانایی خوبی در جذب نقدینگی نداشته باشد، تورم بالایی ایجاد خواهد شد. در کشورهایی که بخش عرضه کمکشش یا بیکشش است، افزایش نقدینگی و استمرار بکارگیری از سیاستهای انبساطی از دو طریق تنگناهای بخش عرضه اقتصاد و افزایش انتظارات تورمی، منجر به شدت گرفتن تورم و ایجاد فرایند خودافزای تورم خواهد شد و پیش بینی نرخ تورم از میزان واقعی آن فراتر خواهد رفت. در چنین شرایطی انتظارات روانی ایجاد شده در جامعه بر مصرف، سرمایه گذاری و پسانداز، سبب تشدید تورم خواهد شد.
-
- رابطه متقابل فرایند خودافزای تورم، تقاضای سفتهبازی کالا و ظهور پدیده رکودتورمی :
در دهه 1930 که اقتصاد جهانی با رکود بزرگ مواجه شده بود، کینز با مطرح کردن تقاضای سفته بازی پول، به توجیه شرایط به وجود آمده پرداخت. در مرحله چهارم نیز وجود تقاضای سفتهبازی از دو سمت، عرضه و تقاضای اقتصاد منجر به گسترش رکودتورمی خواهد شد.
در طرف تقاضا به دلیل آنکه تقاضا برای پول تابعی از نرخ بهره است و نرخ بهره در حداقل خود قرار دارد، پس از سیاست انبساطی پول، تقاضای سفتهبازی آن افزایش خواهد یافت و سهم افزایش تقاضای معاملاتی پول که مهمترین عامل بخش عرضه اقتصاد و افزایش رونق اقتصادی است، کاهش خواهد یافت. پس از آن با کاهش قیمتها، تقاضای کالاها افزایش نخواهد یافت و انگیزهای برای خروج از رکود ایجاد نخواهد شد. در بخش عرضه نیز رفتار سفتهبازی پول موجب احتکار آن و خارج شدن پول از جریان اقتصادی و تولیدی خواهد شد. اما هنگامی که منحنی LM تقریبا افقی است، پول تزریق شده در مسیر تولید قرار نخواهد گرفت و شکاف بین سرمایه گذاری و پسانداز بیشتر خواهد شد. در نتیجه تورم شدید و دائمی به وجود خواهد آمد که منجر به افزایش بیش از حد سرعت گردش پول خواهد شد. پس از آن، پساندازکنندگان و سوداگران پول و کالا، هماهنگ شده و قدرت و میل به پسانداز را کاهش خواهند داد، این امر در بلندمدت منجر به افت شدید سرمایه گذاری که یکی از منابع اساسی رشد اقتصادی خواهد شد و اقتصاد کشور به طرف رکود حرکت خواهد کرد. در این شرایط، کارگزاران اقتصادی فعالیت خود را چنان تنظیم می کنند که از فعالیت مثبت و موثر خود بکاهند و این امر دقیقا عکس آن چیزی است که دولت از اتخاذ سیاستهای انبساطی انتظار داشته است.
بنابراین سیاست انبساطی پولی که برای خروج از رکود اتخاذ شده بود، منجر به تشدید تورم و ضمیمه کردن آن به رکود خواهد شد. از طرفی با افزایش تقاضای سفتهبازی نیز از دو کانال عرضه و تقاضا رکود گسترش خواهد یافت. در چنین وضعیتی که اقتصاد قادر نخواهد بود با بیکاری مقابله کند و به دلیل قدرت پایین کشور در جذب پول، اعمال سیاستهای انبساطی، منجر به افزایش کسری بودجه و افزایش حجم نقدینگی، تورم شدیدتر خواهد شد.
-
- تبدیل آثار مثبت تورم به آثار منفی :
در این مرحله به دلیل تورم بسیار بالا و غیرقابل پیش بینی، استمرار کاهش هزینه های دولت بدون آگاهی از نرخ تورم اضافی در قبال نرخ رشد هزینه های پولی امکان پذیر نخواهد بود. همچنین در این دوره درآمدی که دولت از طریق مالیات تورمی بهدست می آورد کاهش خواهد یافت. در طی زمان، در مورد اثر مثبت تورم ملایم بر رشد تولیدات داخلی نیز با بهره گرفتن از انتظارات عقلایی تردید ایجاد خواهد شد و با اجرای سیاستهای انبساطی فرایند خودافزای تورم شکل خواهد گرفت و اثر مثبت تورم ملایم بر نرخ رشد تولید از بین خواهد رفت. بنابراین اصل توهم پولی راهحلی نیست که بتواند در همه شرایط زمانی و مکانی تاثیر مثبتی داشته باشد. از طرفی افزایش تورم بر توزیع درآمد تاثیر منفی خواهد گذاشت و دولت نخواهد توانست از مالیات تورمی ، درآمد کسب کند و ناگزیر به استقراض بیشتر خواهد شد.
- رکودتورمی :
فرم در حال بارگذاری ...