۲-۴-اختلالات تغذیه : ۴۴ ۲-۴-۱-کم اشتهایی روانی و پراشتهایی روانی: ۴۴ ۲-۴-۲-مشخصه های بالینی بی اشتهایی روانی : ۴۵ ۲-۴-۳-زیر تیپ های بی اشتهایی روانی : ۴۶ ۲-۴-۴-شیوع و دوره و همایندی مرضی بی اشتهایی روانی : ۴۶ ۲-۴-۵-مشخصه های بالینی پراشتهایی روانی : ۴۷ ۲-۴-۶-زیر تیپ های پر اشتهایی روانی : ۴۷ ۲-۴-۷-شیوع و دوره و همایندی مرضی پراشتهایی روانی: ۴۸ ۲-۴-۸-شباهت و تفاوت بین دو نوع اختلالات خوردن : ۴۸ ۲-۴-۹-سبب شناسی وعوامل علیتی در اختلال خوردن : ۴۹ ۲-۴-۱۰-درمان و مداخله های درمانی : ۵۱ ۲-۴-۱۱-دیگر اختلالات خوردن : ۵۳ ۲-۵-پیشینه پژوهش : ۵۴ ۲-۵-۱-تحقیقات داخلی ۵۴ ۲-۵-۲-تحقیقات خارجی ۵۵ ۲-۶-مدل مفهومی: ۵۷ فصل سوم ۵۹ روش پژوهش ۵۹ ۳-۱-طرح پژوهش : ۵۹ ۳-۲-متغیرهای تحقیق: ۵۹ ۳-۳-جامعه آماری، نمونه ،روش نمونهگیری: ۶۰ جامعه آماری: ۶۰ نمونه آماری: ۶۰ روش نمونه گیری: ۶۰ ۳-۴-ابزار پژوهش : ۶۰ آزمون سبک هویت : ۶۲ پرسشنامه منبع کنترل درونی-بیرونی راتر: ۶۳ ۳-۵-شیوه اجرا: ۶۴ ۳-۶-روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها: ۶۴ فصل چهارم ۶۶ یافته های پژوهش ۶۶ ۴-۱-الف)یافته های توصیفی ۶۶ ۴-۲-ب) یافته های استنباطی ۶۷ فصلپنجم ۷۱ بحث و نتیجهگیری ۷۱ ۵-۱- بحث و نتیجه گیری : ۷۱ ۵-۲-محدودیت های پژوهش : ۷۶ ۵-۳-پیشنهاد ها: ۷۶ ۵-۳-۱-پیشنهاد های پژوهشی : ۷۶ ۵-۳-۲-پیشنهاد های کاربردی : ۷۶ منابع : ۷۷ ضمائم ۸۲ پرسشنامه سلامت عمومی GHQ 28 82 مقیاس کنترل راتر (بیرونی – درونی) ۸۵ آزمون سبک هویت ۸۸ چکیده فارسی: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت روان و پایگاه های هویت و منبعکنترل با اختلالات تغذیهای در زنان .پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و شیوه اجرای آن همبستگی است ازجامعه مورد نظر تعداد ۱۰۰نفراز زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره بر اساس جدول مورگان و کرجسی وبااستفاده از نمونه گیری دردسترس انتخاب شده اند و به کمک پرسشنامه های سلامت عمومی GHQ28وپرسشنامه سبک هویت و پرسشنامه منبعکنترل راتر داده های مورد نظرجمع آوری شد. فرضیه ها شامل:۱-بین مؤلفه های سلامت روان با اختلالات تغذیهای رابطه وجود دارد.۲-بین مؤلفه های منبع کنترل با اختلالات تغذیه ای رابطه وجود دارد.۳-بین مؤلفه های پایگاه هویتی با اختلالات تغذیهای رابطه وجود دارد. ۴- مؤلفه های سلامت روان و منبع کنترل و پایگاه های هویت پیش بینی کننده اختلالات تغذیه هستند، می شود. و نتایج تحلیل آماری به وسیله نرم افزار SPSS16 از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیارو ازروشهای آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره نشان دادکه: که بین مولفه های سلامت روان (علائم جسمانی ،علائم اضطرابی ،ناکنشوری اجتماعی ، افسردگی و نمره کلی سلامت روان با اختلالات تغذیه ای رابطه مثبت و معنادار وجود دارد(p<0/01) به عبارت دیگر، با افزایش نمرات سلامت روان در زنان، اختلالات تغذیه ای آنان نیز افزایش یافته است. بین منبع کنترل درونی با اختلالات تغذیه ای رابطه منفی و معنادار وجود دارد(p<0/05). بین منبع کنترل بیرونی با اختلالات تغذیه ای رابطه مثبت و معنادار وجود دارد(p<0/01). به عبارت دیگر، زنان دارای اختلالات تغذیه ای از منبع کنترل بیرونی برخوردارند، و بین مولفه های پایگاه هویتی با اختلالات تغذیه ای رابطه ای وجود ندارد.و نیز مقدار رگرسیون پیش بینی اختلالات تغذیه زنان از روی مولفه های سلامت روان و منبع کنترل معنی دار می باشد (۰۰۱/۰>p و ۶۱/۱۳=F). بنابراین متغیر علائم جسمانی با ضریب بتای ۲۸/۰ می توانند به طور مثبت و معنی داری اختلالات تغذیه زنان را پیش بینی کنند. واژگان کلیدی:اختلالات تغذیه ،سلامت روان ،منبع کنترل ،پایگاه هویت ،شهرستان کرمانشاه ، فصل یکم کلیات پژوهش ۱-۱-مقدمه: اختلالات تغذیهای[۱] از جمله مشکلاتی هستندکه ارتباط نزدیک با شیوهزندگی وفرهنگ جامعه دارند. تمایلشدید برخی از فرهنگها به خصوص فرهنگ غرب در توجه به زیبایی اندام، لاغری و تناسب اندام، اغلب اوقات، آنها را به اعمال رژیمهای غذایی سخت و طاقت فرسا وادار می کند و یا حتی بعضی از آنها به اقدامات دیگری نظیر ورزشهای شدید، استفراغ عمدی[۲]، استفاده از داروهای مسهل[۳] و غیره روی میآورند. اکثر موارد گزارش شده مربوط به کشورهای غربی است اما از کشورهای آسیایی نیز گزارش هایی ارائه شده است که حاکی از نفوذ آن در کشورهای آسیایی میباشد(فیربورن،۲۰۰۶). اختلالات تغذیهای شامل دو دسته عمده میباشند، در نوعی از آن تحت عنوان بیاشتهایی عصبی[۴]، بیمار با امتناع از غذا خوردن سعی در کاهش وزن خود دارد به نحوی که حتی کاهش وزن بیشتر از ۲۰% نیز رضایت بخش نمی باشد. پرخوری عصبی[۵] حالت دیگری است که در آن بیمار پس از خوردن با ایجاد حالت تهوع و استفراغ عمدی و یا استفاده از داروهای مدر و مسهل سعی در کاهش اجباری وزن خود دارد طبق بررسیهای صورت گرفته در مطالعات همگانی و استفاده از آمار تشخیصی، اختلالات تغذیهای در بین زنان نسبت به مردان ۹ برابر شیوع بیشتری داشته است. اختلالات تغذیهای، دارای تظاهراتی در زمینههای مختلف گوارشی، پوستی، اختلالات الکترولیتی و غیره است. طبق ملاکهای تشخیصی ذکر شده در متن تجدید نظر شده بیماریهای روانی آمریکا ۵ (۲۰۱۲)برای تشخیص قطعی اختلالات تغذیهای، بروز رفتارهای زیر لازم است: اشتغال ذهنی دائم با غذا و میل شدید به غذا و عدم کنترل در غذا خوردن، کوشش برای رفع اثرات چاقکننده غذا با رفتارهای جبرانی۶ نامناسب مثل استفراغ عمدی، سوء مصرف داروهای مسهل، استفاده از محدودیتهای غذایی و دوره های متناوب گرسنگی کشیدن، مصرف داروهای بازدارنده اشتها، مصرف ترکیبات تیروئیدی یا داروهای مدر، آسیب روانی شامل ترس مرضی از چاقی، به طوریکه بیمار، آستانه وزن بسیار دقیقی را برای خود در نظر میگیرد که آشکارا از وزن قبل از بیماری که بر اساس نظر پزشکان متناسب و در سطح بهینه بوده است پائینتر است و تاثیر فشارهای اجتماعی بر غذا خوردن. موارد ذکر شده از علائم اختلالات تغذیهای میباشند و در مرحله بعد، افراد مبتلا طبق تشخیص علائم گزارش شده برای هر یک از گروههای پراشتهایی عصبی یا بیاشتهایی عصبی، میتوانند در هر یک از این دو گروه قرار بگیرند. جاکلین [۶]و همکارانش (۲۰۰۷) سن شروع اختلالات بیاشتهایی عصبی را اواسط دوره نوجوانی تشخیص دادهاند .هویت یابی به موازات رشد فیزیکی ،شناختی ،اجتماعی و عاطفی اهمیت خاصی دارد فرد با شور زیادی از خود سوال می کنند که جایگاه من کجاست ؟شغل؟موقعیت تحصیلی؟ازدواج و…. من چگونه خواهد شد این سوالات در واقع تلاش برای یافتن هویت است که در نحوه برخورد با دیگران اثر می گذارد و با تغییر زمینه اجتماعی دچار دگرگونی می شود(احدی،جمهری ۱۳۸۵). اریکسون معتقد است عمده ترین تکلیف یک فرد حل بحران هویت است که برای رسیدن به هویتی کم و بیش ثابت باید نیازها ،آرزوها و توانایی های خود را به شکل تازه ایی سازمان دهد تا بتواند خورا باشرایط و انتقادات موجود در جامعه وفق دهد( احدی-جمهری۱۳۸۵). سلامت روانی جنبه ایی از مفهوم کلی سلامت است و به عقیده فروید انسان سالم کسی است که هر یک از مراحل رشد روانی-جنسی را با موفقیت گذرانده باشد و در هیچ یک از مراحل مزبور بیش از حد تثبیت نشده باشد و به عقیده اسکینر فردی که رفتارش منطبق بر قوانین و ضوابط جامعه باشد و با بهره گرفتن از شیوه ها را اصلاح رفتار برابر بهبود و به هنجار کردن رفتار خود اقدام کند فرد سالمی است و از نظر راجرز انسانی که سلامت روانی دارد، انعطاف پذیر است، پیش داوری ندارد، احساس آزادی و خلاقیت می کند و سازمان بهداشت جهانی آن را مفهومی کلی یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی، جسمی قلمداد می کند. چه کسی یا چه چیزی سرنوشت شما را تعیین می کند؟ وقایع و حوادث زندگی روزمرهی خود را خوب درنظر بگیرید؛ چه کسی مسئول این وقایع است؟ در صورت بروز مشکلات چه کسی را سرزنش میکنید و در مورد موفقیتهای به دست آمده چه کسی را مؤثر میدانید؟ پاسخ شما به این سؤالات کانون کنترل شما را نشان میدهد. انسا نها یاد گرفته اند که وقایع زندگی را به نحوخاصی ببینند؛کانون کنترل به نحوه ی نسبت دادن علتها به وقایع زندگی گفته میشود. این عامل نشان میدهد که شما عادت دارید کجا دلایل رویدادهای زندگی را جستجو کنید. هر انسانی به طور طبیعی یک دستگاه ادراکی دارد که خودش از وجود آن باخبر نیست. این عقیده که چیزی درکنترل شماست، قویاً بر گفت وگوی درونیتان با خود و جهانی که درآن زندگی میکنید تأثیر دارد. شما به سؤالات ساده ولی اساسی زندگی به شیو های قابل پیش بینی پاسخ میدهید. چون ادراک شما در مورد اینکه وقایع زندگی چگونه کنترل می شود، معمولاً از یک ثبات نسبی برخوردار است (مک گراو،۲۰۰۱). به عقیده ی راتر یکی از ابعادی که افراد را از یکدیگر متمایز می کند، درجه ی کنترلی است که افراد تصور می کنند بر رویدادهای زندگی خوددارند. به سخن دیگر میزان اعتقاد انسانها بر کنترل رویدادهای مؤثر در زندگی، عاملی است که سبب تمایز آ نها از یکدیگر می شود. لذا پزوهش حاضر سعی دارد به بررسی رابطه متغییرهای سلامت روان و پایگاه های هویت ومنبع کنترل با اختلالات تغذیهای در زنان مراجعهکننده به مراکز مشاوره تغذیه شهرستان کرمانشاه بپردازد.
فرم در حال بارگذاری ...