نکته ای که دراین جا باید یا آور شد این است که در این که کدام سخن دارای مفهوم است و کدام یک مفهوم ندارد در بین علمای اصول اختلاف نظر وجود دارد و در کتب اصول فقه به تفصیل به این موضوع پرداخته شده است.
با توجه به مطالب فوق روشن می شود که دلالت مفهوم کلام خواه موافق یا مخالف باشد، همانند دلالت اقتضاء و تنبیه، مقصود گوینده آن است و جزء اقسام دلالت لفظی کلام به شمار می آید و معنایی که از هر یک از دو نوع دلالت لفظی و عقلی کلام به دست می آید به دلیل حجت بودن ظاهر کلام یا حجت بودن لوازم عقلی آن، معتبر و قابل اعتماد است.
۲- روش ملا فتح الله در توجه به اقسام دلالت ها
با توجه به آنچه در باب اقسام دلالت ها و اعتبار و حجیت معنای حاصل از آن ها گفته شد، روشن می شود که مفسّر هنگام تفسیر به جهت اینکه بتواند معنایی کامل تر و صحیح تر از آیات قرآن بدست آورد، باید به همه دلالت ها توجه داشته باشد. با مطالعه و بررسی تفسیر منهج الصادقین مشخص می شود که ملا فتح الله کاشانی تنها به بیان مدلول مطابقی آیات اکتفا نکرده است و در جاهای مختلفی از تفسیر خویش از انواع دلالت ها بهره برده است ولی مفسّر به نام این دلالت ها تصریح ندارد و بدون این که از دلالت نامی ببرد معنایی را که با بهره گرفتن از دلالت به دست می آید، در تفسیرش ذکر می کند. در این جا به ذکر چند نمونه از موارد کاربرد انواع دلالت ها در این تفسیر می پردازیم.
مفسّر بیش از سایر دلالت ها از دلالت اقتضاء در تفسیر خویش بهره برده است به عنوان مثال در تفسیر آیه(حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالاَتُکُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَکُمْ)[۵۸۱]« [نکاح اینان] بر شما حرام شده است: مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمّههایتان و خاله هایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهایتان که به شما شیر داده اند.»، می نویسد: «در امهاتکم مضاف مقدر است اى نکاح امهاتکم بجهت قرینه استحاله تحریم ذوات چه تحریم ذوات آن غیر مقدور است پس ناچار است از تقدیر آنچه مراد است و آن نکاح است هم چنان که تقدیر اکل در کریمه (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ)[۵۸۲] «بر شما حرام شده است: مردار، و خون، و گوشت خوک»، زیرا که مراد از لحم اکل لحم است.»[۵۸۳]
مفسّر در آیه فوق به جهت آنکه تحریم افرادی که در آیه ذکر شده اند، شامل تحریم ذات آنها نمی شود - نگاه کردن به افراد مذکور در آیه حرام نیست- معتقد است که صحت عقلی و شرعی اقتضاء می کند باید لفظی در تقدیر باشد و آن لفظ، «نکاح» است چرا که مقصود از تحریم در این جا تحریم ازدواج با افراد مذکور در آیه است. و با توجه به در نظر گرفتن این تقدیر است که این سخن عاقلانه به نظر می رسد و مفاد درستی پیدا می کند. مولف در این جا عبارت دلالت اقتضاء را بیان نکرده است ولی معنایی را که آیه دلالت اقتضاء بر آن داشته است ذکر می کند.
و یا در آیه (الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُوا رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ)[۵۸۴] «همان کسانى که مىدانند با پروردگار خود دیدار خواهند کرد و به سوى او باز خواهند گشت.»، لفظ (جزاء) را در آیه در تقدیر گرفته است و می گوید اصل کلام این گونه بوده است:(ملاقوا جزاء ربهم) به جهت آن که عدم رویت خداوند با دلایل قاطعه اثبات شده است وی در ادامه به آیه (فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُواْ یَکْذِبُونَ)[۵۸۵] «در نتیجه، به سزاى آنکه با خدا خلف وعده کردند و از آن روى که دروغ مىگفتند، در دلهایشان- تا روزى که او را دیدار مىکنند- پیامدهاى نفاق را باقى گذارد.»، اشاره کرده و آیه را در مورد صفت منافقان می داند و می گوید خلافی نیست که منافق نمی تواند خدای تعالی را ببیند و در این آیه نیز (یلقون جزاءه) در تقدیر است؛ وی همچنین به حدیثی که از پیامبر۹نقل شده است«مَنْ حَلَفَ یَمِیناً کَاذِبَهً لِیَقْطَعَ بِهَا مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ لَقِیَ اللَّهَ وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبَانُ»[۵۸۶] استناد می کند و می گوید بدون شک (لقی الله) در این جا در تقدیر (لقی جزائه) است.[۵۸۷]
مفسّر در آیه فوق به جهت این که عدم رویت خداوند با دلایل عقلی اثبات شده است، معتقد است که صحت عقلی اقتضاء می کند که لفظ(جزاء) در آیه در تقدیر باشد وی در این جا نیز نامی از دلالت نمی آورد و بدون ذکر دلالت برداشتی که با بهره گرفتن از آن از آیه داشته است بیان می کند.
همچنین در آیه (وَاسْأَلِ الْقَرْیَهَ الَّتِی کُنَّا فِیهَا)[۵۸۸] «و از [مردم] شهرى که در آن بودیم، جویا شو.»، لفظ (اهل) در آیه را در تقدیر گرفته است زیرا معنایى که براى این آیه بیان کرده است، معناى لفظ آیه نیست[۵۸۹]، بلکه معنایى است که صحت عقلى کلام آیه برآن متوقف است وی در این آیه به دلیل صحت عقلی چون قریه نمی تواند مورد سوال واقع شود، برداشت کرده است که باید لفظی در تقدیر باشد، از این جهت لفظ قریه را در تقدیر گرفته و آیه را براساس آن معنا و تفسیر کرده است و در این جا نیز سخنی در مورد استفاده از دلالت اقتضاء نیاورده است و به آن تصریح نکرده است.
موارد استفاده ملا فتح الله از این نوع دلالت زیاد است و به جهت اختصار به ذکر برخی از آن ها اکتفا شد خواننده محترم می تواند برای مطالعه بیشتر به این تفسیر مراجعه کند.
وی در تفسیر آیه (إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهُوَ خَیْرٌ لُّکُمْ وَیُکَفِّرُ عَنکُم مِّن سَیِّئَاتِکُمْ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ)[۵۹۰] «اگر صدقهها را آشکار کنید، این، کارِ خوبى است، و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این براى شما بهتر است و بخشى از گناهانتان را مىزداید، و خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است.»، می نویسد: «در آیه دلالت است بر جواز تولى مالک به مباشرت اخراج صدقه و عدم وجوب حمل آن به امام لقوله تعالى (وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراء)»[۵۹۱] با توجه به تعریفی که از دلالت تنبیه بیان کردیم، مشخص می شود که این دلالت، یعنی دلالت (تُؤْتُوهَا الْفُقَراء) بر عدم وجوب حمل صدقه به امام از نوع دلالت تنبیه کلام است؛ به عبارت دیگر (تُؤْتُوهَا الْفُقَراء) دلالت تنبیه دارد بر این که برخی صدقات مانند صدقه تطوع را واجب نیست که به طور آشکار به امام داد بلکه خود مالک نیز می تواند به طور مخفیانه آن را به فقراء ببخشد. زیرا در این آیه لفظى که داراى این معنا باشد وجود ندارد و صحت این دلالت نیازمند به تقدیر نیز نمی باشد، بلکه با این جمله قرینهاى است که دلالت مىکند خداى متعال این معنا را نیز اراده کرده است و آن جمله(تُؤْتُوهَا الْفُقَراء) است که مفسّر بدان اشاره کرده است و با توجه به سیاق این معنا را از آیه برداشت کرده است.
وی در تفسیر آیه (وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ)[۵۹۲] «و مادران [باید] فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند.»، با در نظر گرفتن دو آیه (وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ)[۵۹۳]« و از شیر بازگرفتنش در دو سال است.» و (وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا)[۵۹۴] «و بار برداشتن و از شیر گرفتنِ او سى ماه است.»، کمترین مدت زمان حاملگی را شش ماه می داند و با توجه به غالب بودن نه ماه حاملگی امکان سالم متولد شدن کودک با مدت شش ماه حمل را با توجه به این آیا استدلال کرده است.[۵۹۵] وی درتفسیر این آیات از دلالت اشاری بهره برده است زیرا این معنا در هیچکدام از آیات بیان نشده است، و از تصور معناى این آیات به تنهایى نیز به ذهن نمىآید.
در آیه نخست مدت شیر دادن فرزند دو سال کامل بیان شده، که برابر ۲۴ ماه است و در آیه دوم مدت حمل و شیر دادن کودک سی ماه مطرح شده است حال اگر مدت شیر دادن فرزند که ۲۴ ماه است را از مجموع این دو یعنی سی ماه کم کنیم کمترین مدت حاملگی که همان شش ماه است به دست می آید. در حالی که این در هیچ کدام از آیات مطرح نشده است و با بهره گرفتن از دلالت اشاری آیات می توان به آن پی برد، ملا فتح الله بدون این که نامى از دلالت اشاره ببرد مدلول اشارى این آیات را نیز بیان کرده است.
ملا فتح الله کاشانی مفهوم مخالف در آیات را حجّت نمی داند ولی ازدلالت مفهوم موافق در تفسیر خویش بهره برده است به عنوان مثال در تفسیر آیه (فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا)[۵۹۶] «به آنها [حتى] «اوف» مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى»، به مفهوم موافق آیه اشاره می کند و ناسزا گفتن و زدن والدین را به طریق اولی از مفهوم آیه بدست می آورد و می نویسد: «هر گاه که اف موجب عقوق باشد پس شتم و ضرب به طریق اولى به دلیل مفهوم موافقه چنان که در اصول مقرر است.»[۵۹۷]
با توجه به مطالب فوق روشن می شود که ملا فتح الله به انواع دلالت ها از جمله دلالت اقتضاء، دلالت تنبیه، دلالت اشاره و دلالت مفهومى کلام توجه داشته و مطالبى را که از این دلالت ها استفاده مىشود، بیان کرده است.
۳- نقد و بررسی روش ملا فتح الله در توجه به اقسام دلالت ها
۳-۱- امتیازات
اصل توجه مفسّر به استفاده از انواع دلالت ها و به دست آوردن معانی آیات با توجه به آنها از نقاط قوت و ویژگی های مثبت تفسیر وی به شمار می آید اما در مورد توجه به انواع دلالت ها در تفسیر منهج الصادقین کاستی هایی نیز وجود دارد.
۳-۲- کاستی ها
در برخی آیات فقط مدلول مطابقی آن ها را بیان کرده و معانی آیات را با بهره گرفتن از مفاد دلالت ها بیان نکرده است؛ براى مثال در آیه (وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ)[۵۹۸] «. و خوراک و پوشاک آنان [مادران]، به طور شایسته، بر عهده پدر است.»، مدلول مطابقی آن این است که خوراک و پوشاک مادرى که فرزندش را شیر مىدهد، برعهده پدر فرزند است و دلالت مفهومى دارد که تأمین مخارج فرزند نیز برعهده پدر مىباشد؛ زیرا وقتى مخارج مادر به خاطر شیر دادن فرزند بهعهده پدر باشد، به طریق اولى مخارج خود فرزند نیز بر عهده او خواهد بود؛ اما مفسّر در تفسیر این آیه به مطلبى که از دلالت مفهومى آن به دست مىآید، اشارهاى نکرده است.
حجت ندانستن مفهوم مخالف نیز یکی دیگر از کاستی ها و نقاط ضعف تفسیر منهج الصادقین در استفاده از انواع دلالت ها است[۵۹۹] در حالی که همانظور که قبلا نیز اشاره کردیم در حجیت داشتن مفهوم مخالف بین دانشمندان علم اصول اختلافی نیست بلکه موضع اختلاف چنانچه در اصول الفقه مظفر آمده است، در این است که آیا مثلا جمله شرط که از اقسام مفهوم مخالف است، مفهوم دارد یا نه و در صورتی که مفهوم داشته باشد مفهوم آن حجت خواهد بود و دارای اعتبار است. به طوری که برخی از آیات نیز مفهوم مخالف دارند و دلیلی بر عدم اعتبار آن وجود ندارد و مورد تایید شارع نیز هست. به عنوان مثال آیه (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا)[۶۰۰] «اى کسانى که ایمان آوردهاید، اگر فاسقى برایتان خبرى آورد، نیک وارسى کنید.»، منطوق آیه این است که اگر فاسقی خبری آورد دربارهاش تحقیق کنیدف اما مفهوم مخالف آن این است که اگر عادل خبری آورد تحقیق و تفحّص لازم نیست.
در نتیجه می توان گفت که در حجت بودن مفهوم اختلافی نیست و نزاع بر سر مفهوم داشتن یا نداشتن جمله است و اگر جمله ای مفهوم داشته باشد آن مفهوم دارای اعتبار خواهد بود و این که برخی به آیاتی استناد می کنند که حجت بودن مفهوم در آن ها مخالف با متن صریح قرآن یا برخی احکام الهی است باید گفت که این آیات مفهوم ندارند نه این که مفهوم در آن ها حجت نباشد. در این که کدامیک از آیات مفهوم دارند و شرایط و ویژگیهای حجت بودن مفهوم مخالف در کتب اصولی مطالبی آمده است.[۶۰۱] ولی ملا فتح الله به طور کلی مفهوم مخالف را حجت نمی داند.
نتایج
سوالی که ما در این تحقیق در پی آن بودیم این بود که آیا مفسّر «منهج الصادقین فی الزام المخالفین» در تفسیر خویش قواعد و اصولی که لازمه تفسیر است را رعایت کرده است یا خیر؟ از این رو برای تجزیه و تحلیل آن به سراغ تفسیر منهج الصادقین رفتیم، مطالعه، تتبع و تحقیق در این تفسیر نتایج ذیل را در بر داشته است:
-
- معنای لغوی و اصطلاحی تفسیر با یکدیگر مرتبط بوده و هر دو به نوعی بر آشکار کردن و بیان شی پوشیده دلالت دارند و نیز تفسیر حقیقی تفسیری است که با توجه به قواعد و اصول علم تفسیر، مفاد استعمالی آیات و مراد خدای متعال از آیات را بیان کند.
-
- قواعد در لغت به معنای پایه و اساس آمده است و قواعد تفسیر احکامی کلی مبتنی بر مبانی عقلی، نقلی و عقلایی هستند که اساس و زیر بنای تفسیر قرار می گیرند و رعایت آن ها، مفسّر را از خطا و انحراف در فهم آیات دور می کند.
-
- ملا فتح الله کاشانی مفسّر، متکلم و فقیه دوره صفوی فرزند ملا شکر الله کاشانی است که در دهه های نخست قرن دهم در خانواده ای مذهبی در کاشان به دنیا آمد و در سال ۹۸۸ه در همان جا در گذشت. ولی به علت فاصله تاریخی زیاد اطلاعات زیادی از مفسّر ارجمند در کتب تاریخی ذکر نشده است، به این جهت ناشناخته مانده است.
-
- وی نزد استادانی همچون علی بن حسن زواره ای به کسب علم پرداخته و شاگردان زیادی از جمله ملا محسن فیض کاشانی، ملا مرتضی برادر وی و … از دانش وی بهره می بردند.
-
- آثار فراوانی از ایشان از جمله تفسیر «منهج الصادقین فی الزام المخالفین»، «خلاصه المنهج»، «زبده التفاسیر»، «شرح نهج البلاغه» و … بر جای مانده است که گواه از علم فراوان وی در زمینه قرآن و حدیث است.
-
- تفسیر منهج الصادقین از بهترین و جامع ترین تفاسیر فارسی تالیف شده دهم هجری بوده و از مهمترین آثار ملا فتح الله و تفسیر جامعی است که مباحث مختلف از جمله مطالب اجتماعی، روایی و ادبی در آن گنجانده شده است.
-
- مفسّر هدف و انگیزه خود از نگارش این تفسیر را تالیف تفسیری ساده و قابل فهم برای عامه مردم بیان می کند که در آن متعرض قرائات و مباحث غیر ضروری نشده است و آن را در جواب تفسیر مواهب علیه تالیف کاشفی نگاشته است.
-
- مقدمه این تفسیر در ده فصل نگاشته شده و مفسّردر نگارش آن از منابع مختلف عربی و فارسی از جمله تفسیر جرجانی، تفسیر ابوالفتوح رازی، مجمع البیان، کنز العرفان و … بهره برده است.
-
- شیوه طرح مباحث به این گونه است که مفسّر ابتدا نام سوره را ذکر کرده و در ادامه مکی یا مدنی بودن آن را بیان کرده و قول صحیح را بر می گزیند، وی سپس عدد آیات سوره را متذکر شده و عدد کوفی را به جهت انتساب آن به امام علی۷انتخاب می کند و آثار قرائت، فضایل سور و …را بیان کرده و بعد آیات را موافق قرائت ابوبکر از عاصم و گاهی قرائت حفص از عاصم ترجمه کرده و در ادامه مباحث لغوی، اسباب النزول و مباحث صرفی و نحوی را با استناد به اشعار عرب بیان کرده و سپس به مباحث تفسیری می پردازد.
-
- قرائت در لغت به معنای خواندن و در اصطلاح علمی است که نمایان گر حروف و هیئت(شکل و صورت) کلمه و موقعیت آنها در قرآن است و در نظر گرفتن قرائت صحیح در تفسیر آیات نقش مهم و اساسی دارد چرا که تبیین مفاد آیات و آشکار نمودن مراد خدای تعالی قبل از هر چیز وابسته به حروف و شکل واقعی و موقعیت کلمات قرآن است.
-
- در بحث قرائت دلایل مختلفی از جمله ابتدایی بودن خط، بی نقطه بودن حروف و نداشتن اعراب و حرکات، باعث بوجود آمدن اختلاف در قرائت و شکل گیری قرائات سبعه شد.
-
- برخی قرائات سبعه را به دلایلی از جمله اهتمام پیامبر۹و صحابه به قرآن، اجماع و … متواتر می دانند؛ اما با تحقیق مشخص می شود که این دلایل همگی باطل است و ادعایی بیش نیست و قرائات سبعه متواتر نیست و تنها تواتر آنها از زمان تلاوت قاریان تا زمان ما است.
-
- با توجه به معیار های قرائت صحیح که عبارت از مطابقت آن با قرآن و قواعد صحیح عربی و داشتن دلیل قطعی عقلی بر پیروی از آن است، می توان گفت که قرائت حفص به دلیل دارا بودن همه این خصوصیات صحیح ترین قرائت است.
-
- ملا فتح الله در تفسیر منهج الصادقین همانگونه که در ابتدای تفسیر خود بیان کرده است توجه چندانی به قرائت به جهت بی فایده بودن آن برای عامه مردم، ندارد.
-
- وی ترجمه و تفسیر آیات را بر اساس قرائت ابوبکر از عاصم و گاهی نیز موافق قرائت حفص از عاصم بیان می کند و به قرائات غیر از آنچه در مصحف ثبت شده را در تفسیر خود می آورد که یکی از نقاط قوت روش تفسیری وی است ولی روش وی کاستی هایی نیز از جمله معتبر دانستن تمامی قرائت ها، عدم ترجیح یک قرائت خاص و ضعف مستندات وی در بحث قرائت دارد.
-
- معنای مفردات قرآن را می توان با بهره گرفتن از منابع مختلف از جمله قرآن کریم، روایات پیامبر۹و معصومان:، فرهنگ عامه مردم عصر نزول، سخنان صحابه و لغت شناسان به دست آورد. همچنین در بحث مفردات باید به معانی مختلف لفظ توجه داشت به علاوه توجه به معنای حقیقی و مجازی و فرق نهادن بین آن ها از مباحث مهم در بحث مفردات است.
-
- ملا فتح الله کاشانی در تفسیر خویش مفردات را با استناد به آیات دیگر، روایات پیامبر۹و معصومان:، اشعار و متون عرب معاصر و سخنان صحابه و لغت شناسان معنا کرده است که یکی از ویژگیها و نقاط قوت روش تفسیری وی در توجه به مفردات است.
-
- وی همچنین به معنای مختلف در لفظ توجه داشته و معنای حقیقی و مجازی را مطرح کرده است و تفاوت آن ها را نیز متذکر شده است.
-
- هر چند روش تفسیری وی در توجه به مفردات با کاستی هایی همراه است، اما از آن جا که مفسّر در ابتدای تفسیر خود بیان کرده که در این روش راه میانه را انتخاب کرده است، باید گفت توجه وی به این قاعده قابل قبول است و از آن جا که منهچ الصادقین تفسیری برای توده مردم بوده است، بحث زیاد در مطالب لغوی مفید حال آنها نبوده است و از این جهت سزاوار نیست که بر ملا فتح الله کاشانی خرده بگیریم. از طرف دیگر نیز تفسیر منهج الصادقین در ردیف تفاسیر لغوی نیست که مباحث ریز لغوی را یاد آور شود.
-
- توجه به ادبیات عرب نیز یکی دیگر از قواعد تفسیر است که رعایت آن توسط مفسّر در تفسیر قرآن نقش اساسی دارد؛ از جمله دلایل اهمیت آن می توان به نزول قرآن به زبان عربی و این که بدون آشنایی با این زبان امکان فهم صحیح قرآن وجود ندارد و همچنین به روایات معصومان:در این زمینه و روش عقلاء، اشاره کرد.
-
- ملا فتح الله در تفسیر منهج الصادقین به قواعد عربی توجه داشته و در مواردی که وجوه اعرابی مختلفی برای آیه مطرح می کند با استناد به آیات قرآن، روایات معصومان:یا شعر عرب یک وجه اعرابی را انتخاب می کند.
-
- هر چند روش ملا فتح الله در توجه به ادبیات عرب با کاستی هایی مواجه است اما روش وی در توجه به قواعد ادبیات عرب قابل قبول است، به طوری که وی در تفسیر خویش در جاهای مختلفی به ذکر مباحث صرفی و نحوی می پردازد.
-
- توجه به قراین از قواعد مهم تفسیری است که رعایت آن در فهم قرآن تاثیر زیادی دارد، در یک تقسیم بندی قراین به دو نوع پیوسته و ناپیوسته تقسیم می شوند؛ قراین پیوسته نیز خود به قراین پیوسته لفظی و پیوسته غیر لفظی تقسیم می شوند. سیاق از انواع قراین پیوسته لفظی و شأن نزول، سبب نزول، فرهنگ زمان نزول و زمان و مکان نزول از انواع قراین پیوسته غیر لفظی است. از قراین ناپیوسته نیز می توان به آیات و روایات اشاره کرد.
-
- سیاق به عنوان یکی از قراین پیوسته لفظی به چهار نوع سیاق کلمات، جمله ها، آیات و سوره ها تقسیم می شود و از این میان سیاق سوره ها به دلیل اجتهادی بودن ترتیب آن ها اعتبار ندارد ولی انواع دیگر سیاق دارای اعتبار است.
-
- ملا فتح الله تا حد امکان به سیاق توجه داشته و در جای جای تفسیرش از آن بهره برده است؛ هر چند وی سیاق سوره ها را نیز معتبر می داند که به عنوان یکی از نقاط ضعف روش تفسیری وی در بهره گیری از سیاق است.
-
- ملا فتح الله به شأن نزول و سبب نزول نیز توجه داشته و آن ها را در تفسیر خویش مطرح می کند؛ هر چند مانند سایر مفسّران متقدم بین سبب نزول و شأن نزول تفاوت قائل نمی شود.
-
- وی از فرهنگ زمان نزول و مکان و زمان نزول آیات نیز که یکی از قراین پیوسته غیر لفظی است، بهره برده است و به آن ها نیز توجه داشته است.
- مفسّر از آیات دیگر و روایات نیز در تفسیر استفاده کرده است.
فرم در حال بارگذاری ...