۴-۲-۳-دیدگاه اجتماعی مربوط به اوقات فراغت
در این دیدگاه گفته می شود، انسان،گذشته از وجود فیزیکی خود و زندگی در جهانی از اشیای ساخته خود و گذشتگان خود در روابطی با سایر انسانها وارد می شود که هدف از آن علی الاصول بقای ارگانیسم یا دستیابی به فایده نیست. در این نوع فعالیت انسان قلمرو ضرورت را پشت سر میگذارد وارد قلمرو آزادی می شود. شکل اصلی این نوع فعالیت، عمل و گفتار است این نوع فعالیت مختص انسان و متمایز کننده آن از سایر انواع موجودات است و شرط تحقق آن، کثرت یا وجود جمعی انسانها است. شکافها و تعارضات میتوانند زندگی اجتماعی و سیاسی را با بدبینی و بی اعتمادی و ترس متقابل و خشونت آلود سازند. در نتیجه امکان همبستگی اجتماعی کم رنگتر شده و گسیختگی و ناهنجاریهای افزایش مییابد در جامعههای امروزی مشارکت اجتماعی همگان یک اصل بسیار مهم است و زندگی اجتماعی امروز به گونه است که بقا و تکامل، مشارکت هرچه بیشتر افرا جامعه را ایجاب می کند وجود چند پارگی های آشتی ناپذیر در هر جامعهای به هر شکلی مانع پیدایش هویت یگانه و وفاق و اجماع عمومی بر سر اهداف و تمایلات زندگی سیاسی و تحصیلی و ابزارهای رسیدن به آنها می گردد. در نتیجه انسان در اجتماع به زندگی از واگرایانه پرداخته و کمتر فرصت تعامل بین فردی در جامعه فراهم شده و گذران اوقات فراغت شکل غیرمتعارف به خود گرفته و نشاط و تحرک و جذابیت از میان مردم رخت برمی بندد. در این نظریه انسان به عنوان موجود مدنی الطبع تلاش دارد تا با گذراندن اوقات فراغت خود با دیگرانی که با وی مأنوس هستند بتوانند به تعادل جویی رسیده و به دیگران نیز نفع متناسب برساند(سلگی و همکاران:۱۳۸۲، ۳۴).
۴-۲-۴-دیدگاه تعلیم و تربیت فرهنگی
در این دیدگاه تعلیم و تربیت به عنوان نهاد رسمی جامعه برای همه افراد جامعه فرصت مساوی ایجاد نموده که با درک لزوم و ضرورت ارتقای نگرش و کسب بینش و معرفت اقشار مختلف اجتماعی بتوانند از تحصیل برخوردار بوده و با افزایش آگاهیها نوع و نحوه استفاده از اوقات فراغت نیز دگرگون گردد. فرهنگ با مجموعه خصایص خود زمینه تبادل و گفتمان بین فرهنگی را فراهم نموده و از این طریق به غنی سازی تمدن بشری کمک می نماید. توسعه فرهنگی به عنوان فرآیندی پویا، عبارت است از پربار سازی فرهنگ، تحکیم جنبههای مختلف تجلیات فرهنگی، فراهم سازی امکانات فرهنگی برای کلیه افراد، از رهگذر گسترش میزان مشارکت همه جانبه در انجام فعالیت های خلاق از طریق ابزارهای مناسب در فضایی از احترام متقابل و امکان ابراز آرای مختلف، از نظر اجتماعی فایده اوقات فراغت زمانی مناسب هست که جامعه از کنش فعالانه فرهنگی و تربیتی برخوردار باشد و در اختیار داشتن فرصت اوقات فراغت بتواند به سالم سازی اجتماعی بپردازد(سلگی و همکاران:۱۳۸۲، ۳۵).
۴-۲-۵-دیدگاه سیاسی در اوقات فراغت
در این دیدگاه سیاستمداران و حاکمان جامعه برای مهار یا کاهش هیجانهای متراکم در قشرهای جامعه و جلوگیری از سقوط در بی هویتی به فراخور سیاست و امکانات موجود به ارائه خدمات مربوط به اوقات فراغت می پردازند و از بروز انواع کج روی های و یا احیاناً شورش های موضعی جلوگیری می نمایند. ویکتور فرانکل[۸] معتقد بود مشکل انسان امروز بی معنا بودن زندگی خلأ وجودی و ناکامی وجودی است و انسان سرگردان و ناکام بعید نیست که در حالتی به حد انفجار رسیده و برای فرار از موقعیت واقعی و رسیدن به موقعیت آرمانی به اغتشاش و تخریب و توهین و شورش دست بزند. اوقات فراغت فرصتی است برای گذران عمر، دسترسی و تأمین نیاز آنی، فراموشی غمها و غصهها، دیداری دوستانه اما نه چندان پایدار و هدفمند. بنابراین در نوع حکومت های مختلف به اوئقات فراغت با نگرش های متفاوت نگاه می شود و حتی در بعضی از حکومتهای سوسیالیستی با بهره گرفتن از تبلیغات وسیع و فراگیر اطفال و نوجوانان را در لباس نظامی به انواع فعالیت های وا می دارند اما اطفال و نوجوانان چگونه به اوقات فراغت میپردازند و یا اینکه اوقات فراغت برای آنان چه مفهومی را تداعی می کند(آدورنو:۱۳۷۹، ۱۴۲).
سؤالی که در این قسمت باید به آن بپردازیم اطفال و نوجوانان به عنوان نسل بالنده پر تحرک با نشاط و امیدوارتر نسبت به آینده در کشور ما محسوب میگردند. پرداختن به مسائل اطفال و نوجوانان به مشابه پرداختن به اصلی ترین سرمایه های ملی است. جوان امروزی را به دور از هیاهوی سیاسی و دسته بندی و جناح بندی های رایج باید کالبد شکافی نموده و با تشریح وضعیت فعلی او آینده وی را ترسیم نمود. در نگاه اول به نظر میرسد اطفال و نوجوانان ما ضرورتاً باید از تنوع در تفریح و سرگرمی برخوردار باشند تا بتوانند به تأمین سلامت جسمانی و رانی خود بپردازند، اما نگاهی واقع بینانه نشان میدهد که عمدهترین دغدغه خاطر اطفال و نوجوانان ما تحصیلات عالی، ازدواج، هویت فرهنگی، اجتماعی و اشتغال و مسکن می باشد و در واقع باید بیشتر در این زمینه ها به بحث و بررسی و پیدا کردن راه کاری خلاق بپردازیم. امروزه مراکز و محافل گذراندن اوقات فراغت مملو از اطفال و نوجوانان دختر و پسر بوده و هر دسته به فراخور حال و وضعیت خویش به انواع متنوع سرگرمی ها می پردازند(کوهستانی و حبیب زاده:۱۳۸۹، ۲۲).
اما یک سؤال مهم باقی می ماند که چرا هدف این همه اوقات فراغت موجب تعادل در اطفال و نوجوانان نشده و هنوز هم آنان احساس بی ارزشی و پوچی و بیهودگی می کنند و چرا یک سرگرمی به سرگرمی دیگر پرداخته و حتی پا را از حد معمول فراتر نهاده و به تشکیل محافل و مجالس پنهانی میپردازند؟ آیا سرگرمیهای موجود ناکارآمد و ناکافی هستند و یا اینکه اطفال و نوجوانان به سرگرمیهای دیگری نیازمندند و یا نه اصلاً مشکل اساسی اطفال و نوجوانان چیز دیگری است؟آنتونی گیدنز[۹]، معتقد است که هنجارها، اصول و قواعد معینی هستند که از مردم انتظار می رود آنها را رعایت کنند. هنجارها نشان دهنده باید و نبایدها در زندگی اجتماعی هستند، اطفال و نوجوانان به عنوان بخشی از نیروی جامعه چرا تمایل به هنجار شکنی حتی در محیطهای اوقات فراغت دارند و چرا از حد تعادل خارج میگردند؟ وقتی اطفال و نوجوانان احساس بی ارزشی و بیهویتی پیدا کند آمادگی آن را دارد که با کمترین جرقهای به هنجار شکنی بپردازد. اساسیترین نیازهای ثانویه جوان احراز هویت مستقل و بنا به تعبیری تحویل گرفته شدن و فرصت ابراز لیاقتها میباشد که در حال حاضر به نظر میرسد اعتماد اطفال و نوجوانان در این زمینه سلب شده است(گیدنز:۱۳۹۳، ۱۱۴).
اطفال و نوجوانان انتظار دارند که به مشکلات آنان بصورت فراگیر و مستمر پرداخته و در این راه از تفکر و توان حل مسئله خود آنان استفاده گردد. آنان از اینکه همیشه بزرگترها به دیده تردید و بی اعتمادی به آنها نگاه کنند منزجر بوده و توقع دارند که در تصمیم گیری ها خود نیز نقشی داشته باشند. البته باید متذکر شد که خانواده پایه و اساس رشد شخصیت اطفال و نوجوانان می باشد. در جامعه باید تربیت صحیح جاری باشد، خانواده ها مراقبت بر رفتار فرزندشان داشته باشند. مردم عموماً از سلامت روحی و جسمی برخوردار باشند و معاششان تأمین باشد و درآمد کافی داشته باشند تا نوجوانانی متعادل، مسئولیت پذیر و فعال و با نشاط داشته باشند. اطفال و نوجوانان امروزی حتی حالا نمیداند مرز بین فعالیت های وظیفه مند و اوقات فراغت کدام است و چون در این راه آموزش های لازم را ندیده فکر می کند همیشه باید به تفریح و سرگرمی و اتلاف وقت بپردازد و در این جرقه بیهودگی با گذران عمر به جایی می رسد که احساس تلف شدگی داشته و از گذشتگی بی ثمر خود دچار تنفر می شود(کوکرین: ۱۳۷۶، ۱۷۴).
کار و فعالیت زیاد باعث بیماری روانی نمیشود بلکه باعث بیماری بی معنا بودن زندگی است و جوان اگر دچار پرخاشگری، پرگویی، بی مسئولیتی، بیکاری است ناشی از عدم شناخت هویت معینی کیستی و چیستی خویش است. بنابراین جوان بیش از آنکه ضرورتی وجود داشته باشد که به اوقات فراغت بپردازد باید به دنبال تمرین و کسب مهارت های زندگی باشد و پس از احراز آن صرف اوقات فراغت برایش مفهوم و ارزشمند خواهد شد. در این قسمت لازم است عوامل مؤثر در کاهش استفاده از اوقات فراغت نیز برشمرده شود که مهمترین آن عبارتند از:
۱.گرانی هزینه های خانواده.
-
- اشتغال نامناسب و نارضایتمندی برای تأمین مایحتاج زندگی.
-
- کمبود فضای مناسب و متناسب صرف اوقات فراغت برای دو جنس پسر و دختر در همه نقاط شهر و روستا و محدودیت ها و مقررات فرهنگی و خانوادگی.
-
- کمبود امکانات از قبیل: نشریات اختصاصی اطفال و نوجوانان ، کتابخانه مناسب، نمایشگاههای مربوط به اطفال و نوجوانان ، موزه ها و ابنیه تاریخی و سیاحتی، محدودیت کانون های فرهنگی، تربیتی و جاذبه های آن، بدون جاذبه بودن برنامههای جاری مدرسه و جامعه، بی هدفی و تکراری بودن و بی جاذبه بودن برنامه های صدا و سیما.
-
- بی توجهی والدین نسبت به اساسی ترین نیازهای نوجوانی و جوانی
-
- پر جاذبه بودن محصولات فرهنگی بیگانه و تعارض اطفال و نوجوانان در فرهنگ خود با آنها.
-
- ناآشنایی و متناقض بودن قوانین و مقررات اجرایی مربوط به امور فرهنگی کشور در ارتباط با اطفال و نوجوانان (لطیفی:۱۳۹۰، ۴۱).
۴-۳-انواع اوقات فراغت
صاحب نظران برنامه اوقات فراغت را به طرق مختلف تقسیم کرده اند. رایج ترین آنها برحسب زمانی است که فرد در اختیار دارد و یا سن وی می باشد در تقسیم بندی اول که بر حسب زمانی که فرد در اختیار دارد می توان به موارد اوقات فراغت:
۱)لحظه ای
۲)ساعتی
۳)روزانه
۴)هفتگی
۵)سالیانه – اشاره کرد، اما پرکردن اوقات فراغت در دوره نوجوانی به سبب درگیری آنهان با مسائلی چون تحصیل به و تشکیل خانواده بسیتر با اهمیت تلقی می شود. فعالیتهای مناسب برای اوقات فراغت را به گونه های مختلف میتوان تقسیم کرد در یک تقسیم بندی کلی می توان این فعالیت ها را به دو دسته آموزشی و تفریحی تقسیم کرد. قبل از ذکر نمونههایی از هر دو فعالیت باید خاطرنشان ساخت که این تقسیم بندی یک تقسیم بندی مطلق نیست و برخی از فعالیت های آموزشی را می توان در قالب برنامه های تفریحی نیز گنجاند. نمونه هایی از فعالیت های تفریحی عبارتند از: برگزاری اردوها، انجام مسافرتها و بازدیدهای علمی از موزه ها، زیارت اماکن متبرکه و… نمونه هایی از فعالیت های آموزشی عبارتند از: آموزش شنا، تنیس روزی میز و سایر ورزش های مفید، آشنایی با کتابخانه و مطالعه، نمایش فیلمهای علمی و تربیتی، کلاس آموزشی قرآن و احکام، کلاس های تقویتی و تجدیدی، و…….(جابرمقدم:۱۳۸۶، ۵۹).
ارزش یا کارکرد فعالیتهایی که در اوقات فراغت انجام میشوند، ارزشها و کارکردهای مختلفی برای فعالیتهایی که دانش آموزان در اوقات فراغت انجام میدهند وجود دارد که به اختصار به آن اشاره می شود:
الف) خلاقیت همانطور که قبلاً گفته شد مطالعات نشان داده است که بیشتر ابداعات و اختراعات در زمان فراغت از افراد سر میزند در این اوقات چون ذهن انسان از سیالی و روانی خاص برخوردار است و حالت الزام، محدودیت و احساس تکلیف کمتری بر آن حاکم است، احتمال بروز خلافقیت و ابتکار افزایش مییابد، ضمن اینکه باید توجه داشت که افراد خلاق معمولاً از وقت خود استفاده مطلوب تری به عمل می آورند(ربانی وشیری:۱۳۸۹، ۲۴۲).
ب) اصلاح رفتار و تعالی شخصیت، این اوقات فراغت بسیار خوبی است که انسان خودکاوی کند و با مرور تجارب گذشته و برجسته نمودن نکات مثبت و منفی به اصلاح رفتارهای اشتباه خویش بپردازد و از این طریق خود را در مسیر تکامل قرار دهد(فاضلی:۱۳۸۲، ۵۴).
ج)رشد اجتماعی فعالیتهای گروهی که در اوقات فراغت انجام می شوند فرصتهای بسیار خوبی برای رشد اجتماعی، دوست یابی و رهایی از احساس تنهایی و انزوای دانش آموزان به حساب میآید. بعد اجتماعی یکی از ابعاد مهم رشد انسان است و از طریق چنین تجاربی است که تکامل مییابد بسیاری از صاحبنظران و روانشناسان ارتباط نداشتن با دیگران و احساس تنهایی را هسته مرکزی بسیاری از ناراحتیهای و بیماریهای روانی می دانند. فعالیت های فوق برنامه به ویژه آنهایی که به صورت گروهی و جمعی هستند این احساس تنهایی را برطرف کرده افزایش تجربه و مهارت اجتماعی انسان را برای برقراری رابطه با دیگران در پی خواهد داشت(گیدنز:۱۳۹۳، ۲۱).
د)اوقات فراغت زمان بسیار مناسبی برای تجزیه و تمرین مشاغل اجتماعی و آشنایی با آنهاست بسیاری از دانش آموزان در این ایام می توانند از نزدیک با نحوه کار پدر و مادر خود و یا بستگان و آشنایان آشنا شوند و از این طریق به تدریج خود را برای انتخاب یک شغل آماده نمایند(تندنویس:۱۳۹۰، ۱۱۵).
هـ)کارکرد دیگر اوقات فراغت، فراهم آوردن شرایطی برای تفریح سالم، تمدد اعصاب و کسب روحیه شاداب و با نشاط است این آرامش و تمدد اعصاب دانش آموزان را برای شروع یک سال تحصیلی و یا فعالیت جدی دیگر آماده می سازد(رهساز:۱۳۸۵، ۷۱).
و)بالا خره از کارکردهای دیگر فعالیت های فوق برنامه و گروهی یادگیری نظم اجتماعی و رعایت حق و حقوق دیگران و یافتن روحیه مشارکت گروهی و جمعی به جای تک روی و فرد گرایی است. مسأله اوقات فراغت از زمانی که فرد وارد محیط های آموزشی میگردد، معنی و مفهوم واضحتری مییابد چرا که قبل از آن تمامی اوقات فرد به غیر از ساعاتی که در خواب به سر میبرد جزو اوقات فراغت به شمار میرود که صرف فعالیت هایی چون بازی های حرکتی، تقلیدی و تفریحی می گردد. به تدریج با افزایش سن فرد کمیت و کیفیت گذران اوقات فراغت نیز تحول می یابد. بدین معنی که کودک در مقاطع پیش دبستانی و دبستانی بیشتر اوقات فراغت خود را به بازی، خواندن قصه و کشیدن نقاشی سپری می کند. در مقطع راهنمایی فعالیت هایی چون خواندن کتابهای علمی و جمع آوری انواع مجموعهها به فعالیت های اوقات فراغت اطفال و نوجوانان اضافه میشود. در مقطع دبیرستان فعالیت های اوقات فراغت نوجوانان به سبب جریانات سالهای آخر بلوغ و با توجه به میزان آمادگی و رشد جسمی و جنسی، شرعی و عرفی صورتهای مختلفی مییابد. علیرغم این دسته بندی از فعالیت های اوقات فراغت زمانی جوان مانند بزرگسالان به دنبال فعالیت هایی مفید و سازنده بوده و گاهی چون کودکان در پی بازی ها و سرگرمی های کودکانه می باشد(پیشین، ۷۲).
۴-۴-وظایف و عملکرد اوقات فراغت
انسانها برای تجدید قوای جسمانی و تأمین سلامت روانی جهت بهره بردن از تواناییها و فرصتهای زندگی نیازمند اوقات فراغت هستند. بنابراین گستره وظایف و عملکرد آن میتواند تبیین کننده چگونگی استفاده از این اوقات واقع گردد در گذران اوقات فراغت نکات مشترک چندی وجود دارد. اوقات فراغت مختص قسمتی از اوقات فراغت آزاد فرد است نه اوقات کار. بنابراین برای کسی که شغل و حرفه مناسب نداشته و با اتلاف وقت به از دست دادن فرصت ها می پردازد، اوقات فراغت مفهوم روشنی ندارد و حتی مرز بین فراغت و اشتغال نیز معین نمی باشد. با پیشرفت صنعت و تکنولوژی اوقات فراغت افراد افزایش یافته و از اهمیت بیشتری برخوردار می شود بحث اوقات فراغت زاییده پیشرفت صنعت و تکنولوژی بوده و علمای اقتصاد غایب توجه به نحوه گذران اوقات فراغت را بالا رفتن کارایی نیروی کار می دانند. زندگی جدید مبتنی بر گسترش و تکثر و کاربرد تکنولوژی و برخورداری از امکانات و توقعات نوگرایانه شکل جدیدی از مراوده انسانی را فراهم آورده است. بدین منظور حتی در شکل و ابزار ماهیت اوقات فراغت نیز تغییرات اساسی بوجود آمد و تأثیر گذاری صنعت در آن به خوبی پیداست. نحوه گذران اوقات فراغت برای افراد امری آزاد و انتخابی است.در گذران اوقات فراغت فرد از مسئولیت های و اجبار خلاص بوده و در صدد انجام فعالیتی که ناشی از دستور باشد نیست. در نتیجه گذران اوقات فراغت نوعی رضایت خاطر و آرامش و نیز رفع خستگی حاصل می شود فعالیت های مربوط به اوقات فراغت بسته به سازنده یا مخرب بودن آن در رشد و شکوفایی یا تخریب و انحطاط شخصیت فرد مؤثر است(توسلی:۱۳۸۵، ۱۲۷).
انسانها به طور شگفت انگیزی با درد و رنج و مشقات زندگی کنار میآیند و سازگاری پیدا می کنند ولی از کنار آمدن و سازگاری با اوقات فراغتی که نمیدانند برای آن چه باید بکنند عاجز و ناتوانند اگر انسان نداند که برای چه به اوقات فراغت نیازمند است و چگونه و به چه مقدار و در کجل و با چه ابزار و وسایلی و یا چه کسانی باید آن را بگذراند ممکن است در اوقات فراغت با مشکلات فراوانی مواجه گردد. از جمله این مشکلات میتوان سردرگمی، خستگی مفرط، بیهودگی و بی ارزشی، تنییدگی عصبی، سردرگمی و حتی «خود تخریبی» را نام برد. اصولاً گذراندن اوقات فراغت به شکلی سالم و مفید وسیله مؤثری برای پیشگیری از وقوع انحرافات اجتماعی است.اگر انسان نتواند به خود نظمی بپردازد، خود کنترلی را از دست داده و ممکن است به جای استفاده از اوقات فراغت خود بازیچه هوسهای دیگران قرار گیرد. سه وظیفه یا عملکرد را برای اوقات فراغت می توان بر می شمارد:
-
- رفع خستگی، یعنی رهایی از تنش های ناشی از انجام وظایف مستمر مسئولیت زا.
-
- تفریح و سرگرمی، یعنی ایجاد انبساط خاطر و سرور و رضایت در دوران و عواطف و احساس.
-
- توسعه و رشد انسانی و امکان تخصیص دادن قسمتی از زمان آزاد برای بالا بردن سطح معلومات، مشارکت آزاد اجتماعی و پرورش استعدادها. در هر صورت زمان برای انسان آن قدر کوتاه هست که گذران اوقات فراغت باید برایش توجیه عقلانی داشته باشد و موجب تعالی و سعادت وی می گردد. کار طولانی و زمان کوتاه است.چنین است سرنوشت غم انگیز تمام مردان بزرگ(فکوهی:۱۳۹۰، ۱۳۷).
۴-۵-اصول حاکم بر گذراندن اوقات فراغت
در مورد چگونگی گذران اوقات فراغت باید به تعدادی از قواعد کلی تحت عنوان اصول حاکم بر گذران اوقات فراغت توجه داشت این اصول در مورد همه فعالیت هایی که در اوقات فراغت انجام می گیرد صادق است:
۴-۵-۱-تقلیل برنامه و کنترل و افزایش نظارت
مربیان اهداف تربیتی خود را از طریق سه عامل: برنامه، کنترل و نظارت جامه عمل می پوشانند. برنامه طرحی است برای استفاده از وقت و از دو جزء قالب و محتوا تشکیل میشود. برای اعمال برنامه، کنترل ضروری است. صرف داشتن برنامه نمیتواند ما را به هدف خود برساند بلکه باید بر اجرای برنامه نیز تأکید داشته باشیم تلاش مربی برای انجام برنامه کنترل نامیده میشود. مقصود از نظارت، مطلع بودن مربی از برنامه ها است. در هنگام فراغت نباید برنامه آن هم به شکل غیرمنعطف از میان برداشته شود. برنامه غیرمنعطف برنامه ای است که دانش آموز ناگزیر از اجرای بی چون و چرای آن است. چنین برنامهای نباید در طول اوقات فراغت بر فرد اعمال شود. برنامههایی که در پایگاه های تابستانی ارائه می شود به شکل نیمه منعطف است در این پایگاه ها در روزها و ساعات معینی فعالیت انجام می گیرد. برنامه منعطف برنامه است که در آن قالب و محتوا در اختیار دانش آموز قرار داده می شود و خود او برای خود برنامه ای میریزد که در آهن هم ساعات فعالیت و هم نوع فعالیت به انتخاب خودش تعیین میشود. با این توصیف اوقات فراغت برنامه تا منعطف باید تعطیل و برنامهها به دو صورت نیمه منعطف و منعطف به دانش آموز عرضه شود. برای اعمال نظارت یعنی مطلع بودن از اعمال و رفتارهای کودک و نوجوان همراهی پدر و مادر و یا لااقل یکی از آنها با او الزامی است. از این رو به عنوان یک اصل می گوییم که در اوقات فراغت برنامه و اعمال آن را کاهش دهید لکن نظارت را نه تنها تقلیل ندهید بلکه افزایش نیز بدهید و در هر زمان بدانید که فرزندتان کجاست، چه می کند و با چه کسی همراه است(توسلی: ۱۳۸۵، ۱۲۹).
۴-۵-۲-نظارت با هدف درونی کردن آن
ما با نظارت مستمر خود نمی خواهیم به فرزندان خود نشان دهیم که او خود نمیتواند بر خودش نظارت داشته باشد و این ما هستیم که باید بر او نظارت کنیم بلکه هدف از این نظارت این است که ضمن کسب اطلاع مستمر در مورد فرزندمان هر کجا که احساس کردیم موقعیت مناسبی است به او چگونگی نظارت کردن بر خویش را بیاموزیم. به او بیاموزیم که مراقبت از خویش را بر عهده بگیرد و آن را گسترش دهد. بنابراین برای اعمال نظارت صحیح بهتر است کم بگوییم و زیاد بشنویم(چاوشیان:۱۳۹۳، ۷۲).
۴-۵-۳-حفظ سازندگی و اجتناب از فساد و تخریب
همه میدانیم که اوقات فراغت ضمن آنکه میتواند بسیار سازنده باشد ممکن است جنبه تخریبی نیز داشته باشد. اهداف سازنده اوقات فراغت که پیش از این اشاره کردیم در صورتی که این اهداف تحقق پیدا نکند ممکن است پی آمدهای نادرستی از قبیل فاصله گرفتن از برنامههای تربیتی، عادت به تنبیلی و تن پروری و احیاناً کشیده شدن به طرف ولگردی، ولگویی و یا فساد داشته باشد. اگر اوقات فراغت به درستی مورد بهره برداری قرار نگیرد چنین پی آمدهایی بعضاً اجتناب ناپذیر است(گوشبر:۱۳۹۲، ۸۹).
۴-۵-۴-استفاده بهینه از همه امکانات
وقتی صحبت از اوقات فراغت می شود تأکید بر نداشتن امکانات و یا حتی استفاده تک بعدی از همه امکاناتی چون پول، نه تنها نشانگر استفاده صحیح از اوقات فراغت نیست بلکه نشانگر بسته بودن فکر در مواجهه با این زمان است. پول هرچند که لازمه زندگی است لکن فکر و اندیشه بسیار مهمتر و اساسی تر از آن است. امکانات حقیقی فکری است که در اذهان ماست و خداوند آن را بی دریغ به انسان ارزانی داشته است(چاوشیان:پیشین، ۷۲).
۴-۵-۵-جبران کاستی ها
اوقات فراغت برای جبران کمبودهایی است که در طول سال تحصیلی و به هنگام اجرای برنامه آموزشی بوجود آمده اند. تعطیلات تابستان فرصتی است برای جبران برخی از کاستی ها، مداخله دادن دانش آموز در کارهای اجتماعی از جمله خرید کردن، برنامه ریزی برای سفر و اجرای آن و نیز رفتن به موزه ها، پارک ها و… می تواند ضمن آشنایی با چیزهای گوناگون، موجب تربیت اجتماعی فرزندان شود. خلاصه آن که در استفاده از اوقات فراغت لازم است کارهایی را انجام دهیم که در طول سال تحصیلی کمتر فرصت پرداختن به آنها را داریم(ساروخانی:۱۳۹۴، ۶۴).
۴-۶-نظریات اوقات فراغت
از آنجا که مفهوم فراغت داراى معانى متعدد اسـت، جا دارد پیش از طرح برخى از نظریههاى مهم مربوط به آن، خود این مفهوم را مورد واکاوى قرار دهیم. فراغت را گاه در معناى زمان آزاد به کار بردهاند و گاه به معناى فعالیتى آزادانه و دلخواه در نظر گرفتهاند. دومازیه[۱۰] با توجه به گوناگونى معناى فراغت و فعالیتهاى فراغتى، سه کارکرد براى اوقات فراغت برشمرده است:
الف. اولین هدف و کارکرد اوقات فراغت، استراحت و رفع خستگى است. فراغت این فرصت را به آدمى مىدهد که خستگى کار را از تن خود بیرون کند، زیرا این خستگى مطابق آهنگ طبیعى زیستشناسانه انسان بـه وى تحمیل مىشود.
فرم در حال بارگذاری ...