بنابراین، کتابخانههای عمومی برخلاف سایر سازمانها که وظایف محدود و مشخصی دارند؛ دارای وظایف و کارکردهای اجتماعی مختلفی از قبیل علمی، آموزشی، تفریحی، اطلاعرسانی، کارکردهای قومی، مذهبی و…میباشند.
۲ – ۷ وظایف کتابخانه عمومی بر اساس بیانیه ایفلا/یونسکو
وظایف و مأموریتهای کتابخانههای عمومی طبق اعلامیه مشترک ایفلا/ یونسکو به شرح ذیل است:
ایجاد و تقویت عادت خواندن و مطالعه در کودکان از سنین کودکی؛
حمایت از آموزشهای فردی و خودآموزی و آموزش رسمی در تمامی سطوح؛
تهیه و فراهم آوردن فرصتهایی برای پیشرفتهای سازنده شخصی؛
ایجاد و انگیختن تخیّلات در کودکان و نوجوانان؛
ترویج آگاهی درباره میراث فرهنگی، ارزش دادن به هنرها، کامیابیها و نوآوریهای علمی؛
فراهم آوری دسترسی به بیان و شرح فرهنگی برای همه هنرهای اجرایی؛
ترویج و تشویق گفتگوهای بین فرهنگی؛
حمایت و پشتیبانی از فرهنگ و سنّت شفاهی؛
تضمین اینکه شهروندان به همه اطلاعات اجتماعی دسترسی دارند؛
-
- فراهم آوردن خدمات اطلاعاتی برای فعالیتهای مهم محلی، سازمانها و گروههای ذیعلاقه
۱۱. تسهیل ترقی و پیشرفت اطلاعرسانی؛
۱۲. پشتیبانی و مشارکت در فعالیتهای سوادآموزی و برنامههایی که برای تمام گروههای سِنی تهیه میشوند و انجام اینگونه فعالیتها در صورت لزوم.
در وظایفی که در این بیانیه برای کتابخانههای عمومی تعریف شده است، مشاهده میشود که کتابخانه باید در متن جامعه بوده تا بتواند به تمامی نیازهای اطلاعاتی جامعه مورد نظر در سریعترین زمان و به بهترین شکل پاسخ دهد.
۲ – ۸ کتابخانه به مثابه جزئی از نهاد اجتماعی
در سراسر تاریخ فرهنگ، کتابخانه به عنوان نهاد اجتماعی، بازتابی از شرایط زمان بوده است و از نخستین ایام، کتابخانه بر اساس نیازهای قشرهای اجتماعی زاده میشود (ابرامی،۱۳۸۶، ص۵۴). بسیاری از نهادهای اجتماعی سعی در برآوردن نیازهای اجتماعی گروه خاصی از جامعه را دارند. ولی هدف کتابخانههای عمومی، کمک و ارائه خدمات اطلاعرسانی به تمامی اعضای جامعه، فارغ از سطح تحصیلات، شرایط اقتصادی، مذهب، نژاد و … است.
در طول تاریخ، کتابخانه همیشه به عنوان نهادهای پرورشی و گاه مذهبی و دینی در خدمت جوامع بشری بوده و سبب رشد و توسعه فرهنگها و ارزشها گردیده است. بدین معنا که از ابتدای شکلگیری اجتماع و بوجود آمدن خط و استفاده از رسانههای مختلف برای مکتوب کردن دانش و حافظه بشری، کتابخانه جزء لاینفک جوامع بشری محسوب میشد (مزینانی، ۱۳۸۲، ص۲۵۴). کتابخانههای عمومی، به عنوان یکی از انواع کتابخانهها، ارتباط بسیار نزدیکی با عامه مردم و اقشار مختلف اجتماعی دارند. این نوع از کتابخانهها میتوانند نقش بسیار مهمی در مدیریت دانش اجتماعی و ارتقای آگاهی اجتماعی داشته باشند (حسنزاده،۱۳۸۹، ص۱۱۷).
سابقه دسترسی همگانی و عمومی به کتابخانهها به قبل از قرن ۱۹ میلادی برمیگردد. ولی کتابخانه عمومی به مفهوم واقعی آن از قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل گرفت (مزینانی،۱۳۸۲، ص۱۹۰). بنابراین، مشخص میشود که کتابخانههای عمومی تا صد سال پیش جزئی از یک جامعه نبوده و سعی در برآوردن نیازهای اطلاعاتی گروه خاصی داشتند. در بنیاد کتابخانه عمومی، هدف اجتماعی مافوق همه چیز است و کتابخانه را به چشم وسیله خدمتی اجتماعی مینگرد. هدف آن ایجاد امکاناتی برای همگان و بر اساس نیازها و موقعیتهاست (موکهرجی،۱۳۸۸، ص۳۷)؛ که در این صورت کتابخانه نقش خود را به عنوان یک نهاد اجتماعی به خوبی ایفا کرده و همگان به اطلاعات مورد نظر دست خواهند یافت و کتابخانه جزئی از جامعه خواهد شد. اصل دوم رانگاناتان (هر خوانندهای کتابش) هم بر دسترسی همگان به کتابخانهها تاکید دارد که در این صورت همه کاربران کتابخانههای عمومی میتوانند به منابع مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند.
۲ – ۹ کتابخانه عمومی به مثابه یک سازمان
سازمان به گروهی از افراد اطلاق میشود که برای رسیدن به یک هدف گرد هم آمدهاند و با یکدیگر همکاری میکنند. به عبارتی دقیق تر، سازمانها نظامهایی اجتماعی هستند که بر مبنای فعالیت بشری بنیان نهاده شدهاند و جهتگیری آنها متوجه اهداف است. همچنین قائل به چارچوبهایی هستند. سازمانها دارای ساختار اجتماعی هستند، یعنی به صورت آگاهانه توسط اجتماع بنیان نهاده شدهاند (استوارت[۲۲]، ۱۳۸۹، ص۱۰۵). سازمانهای رسمی واحدهایی اجتماعیاند که برای نیل به اهداف مشخصی تشکیلشدهاند. افراد به این دلیل به این سازمانها میپیوندند که اهداف این سازمانها تا حدی مشابه اهدافی است که خود آنان آرزو دارند به صورت شخصی یا حرفهای (یا هردو) به آنها دست یابند (اوانز[۲۳]،۱۳۸۴، ص۵۱).
کتابخانهها سازمانهایی خدماتی هستند که رسالت اصلی آنها پیوند جامعه با دانش و اطلاعات از طریق ارائه خدمات کارامد است (تفرشی و مولوی،۱۳۹۱، ص۲۰). در حال حاضر چنین به نظر میرسد که کتابخانهها سازمانهایی جدا و مستقل هستند و برای دستیابی به اهداف خود بوجود آمده است. کتابخانه به منزله یک نهاد، بخش جداییناپذیر سازمان اجتماعی است که در درون آن عمل میکند. پا گرفتن و توسعه آن، زاییده نیازهای زندگی در پاسخ نیازهای به اجتماعی است. نقش اصلی آن به عنوان بخشی از سازمان اجتماعی، فراهم آوری و توسعه ابزاری است که به دستیابی آسان دانش می انجامد (موکهرجی،۱۳۸۸، ص۱۱). بنابراین، کتابداری مستقیماً مربوط به یک سازمان است، به طوری که محتوای کتابخانه باید به آسانی در دسترس و مدام در خط نیازهای زمانی و مکانی باشد (موکهرجی، ۱۳۸۸، ص۱۲).
یکی از ویژگیهای یک کتابخانه که آن را از بسیاری از سازمانهای دیگر متمایز میسازد غیرانتفاعی بودن آن است: مفاهیم مهمی در این واقعیت نهفته است، اما دو مفهوم که بیشترین اهمیت را دارد عبارت است از: ۱) منابع مالی مورد استفاده برای اداره یک سازمان غیرانتفاعی معمولاً از تخصیص سالانه پولهایی حاصل میشود که از منابع خارج از سازمان تأمین میشود ۲) تصور میشود که اکثر سازمانهای غیرانتفاعی بیشتر دولتیاند تا خصوصی و از این رو در برابر موشکافیهای مردم آسیبپذیرند (اوانز[۲۴]،۱۳۸۴، ص۱۴).
اگر چه کتابخانه از هدف مالی و انتفاعی مبراست، ولی به تشکیلات اداری و مالی که وسعت آن بر حسب وسعت سازمانی کتابخانه متفاوت است، نیاز دارد. تمام کتابخانهها، چه به وسیله یک نفر اداره شوند یا دارای صدها کارمند باشند و پیشرفتهترین وسایل را نیز بهکارگیرند، از بهکارگیری اصول و تشکیلات اداری ناگریزند (علومی،۱۳۹۱، ص۴۴).
۲ – ۱۰ نقش کتابخانه عمومی در توسعه
تفاوت کشورهای توسعهیافته و کشورهای جهان سوم، نه به خاطر منابع طبیعی و نه به خاطر وسعت زیاد کشورهای توسعهیافته؛ بلکه به خاطر غنی بودن این کشورها به لحاظ اطلاعات و دانش است. چرا که از زمانی که دانش به نیروی کارسازی برای توسعه اجتماعی تبدیل شده است، توجه جامعه به اطلاعات و دانش، در حال افزایش است و تقاضای افراد برای کسب و استفاده از اطلاعات و دانش، مرحله به مرحله در حال افزایش است (وانگ[۲۵]،۱۹۹۹).
در سالهای اخیر، جامعه شبکهای به عنوان نوعی ساختار اجتماعی به ظهور رسیده است. این عامل به صورت عمیقی تعاملها و روابط اجتماعی را در زندگی واقعی تحت تأثیر قرار میدهد. افراد در مواجه با پیشرفتهای صورت گرفته فردی و حرفهای در این ساختار اجتماعی، باید با جریانهای اطلاعاتی، اهداف و خدمات بسیار زیادی که از سوی بافتهای مختلف فرهنگی و اجتماعی ارائه میشود، سر و کار داشته باشند (قیم[۲۶]،۱۳۹۰، ص۵۰).
امروزه کتابخانهها را مرکز اطلاعات مینامند، بنابراین توجه به کتابخانهها، به عنوان اصلیترین عامل توسعه، امری ضروری است. کتابخانه عمومی را وسیله و ابزاری برای خدمت به اجتماع میدانند. پیشرفت شهروندان از طریق مطالعه، آن گونه که نقش مهمتری در جامعه به عهده گیرند، هدف و انگیزه اساسی برپایی کتابخانهها بوده است (ریاحی،۱۳۷۴، ص۹۸).
مطالعه و میزان استفاده از کتابخانه رابطه مستقیمی با توسعه دارد. به طوری که سرانه مطالعه در کشورهای پیشرفته مانند آلمان، ژاپن، فرانسه و…بیش از یک ساعت است. میدانیم که اطلاعات در عصر حاضر ابزار اقتدار و یکی از عناصر بنیادی توسعه است. بشر امروزی در تمامی عرصههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی به اطلاعات متکی است. همه سطوح جامعه نیز، نیازمند اطلاعات میباشند (سالاری،۱۳۸۱، ص۱۷). توسعه و شکوفایی زمانی میسر میشود که اطلاعات در جامعه بدون هیچ مانع و محدودیتی در جریان باشد.
بنابراین لازم است که کتابخانههای عمومی موانع پیش روی کاربران در ارائه خدمات مطلوب را هموارسازند تا دانش در جامعه با سرعت بیشتری جریان داشته باشد و کاربران بدون هیچ محدودیتی به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند و شاهد شکوفایی استعدادهای افراد و به تبع آن، رشد و توسعه جامعه باشیم.
۲ – ۱۱ کاربران کتابخانه عمومی
هدف از تمامی کارهای گردآوری، ذخیرهسازی و سازماندهی اطلاعات، ارائه خدمات به کاربران است؛ که شناخت این کاربران به لحاظ نیازهای اطلاعاتی و اطلاعات جمعیت شناختی بسیار مهم میباشد. منظور از جامعه کتابخانه، گروه یا گروههایی از مردم است که کتابخانه برای رفع نیازهای اطلاعاتی آنان به وجود آمده است (سینایی،۱۳۷۸، ص۱۰). جامعه کتابخانه عمومی، جامعه ایست ناهمگن که کلیه افراد و طبقات مردم در سطوح مختلف آموزشی و سِنی به آن مراجعه میکنند. از این منظر، مواد و مجموعه آن باید جوابگوی کلیه طبقات جامعه متعلق به آن باشد (سلطانی،۱۳۷۸، ص۲۰). به طوری که رسالت یک کتابخانه پشتیبانی از رسالت نهاد یا علاقه جمعیت تحت پوشش است (باکلند [۲۷] ،۱۳۷۹، ص۱۱).
جانسون[۲۸] جامعه کاربران کتابخانهها را در دستهه ای زیر، تقسیمبندی کرده است:
ویژگیهای جمعیتشناختی (سن، جنسیت، سطح درآمد، گروههای قومی، حرفه و سطح تحصیلات)؛
ویژگیهای جغرافیایی (توانایی رفتوآمد به یک کتابخانه، فاصلهای که باید برای رسیدن به یک کتابخانه طی شود، وضعیت افراد مقیم و غیر مقیم و کاربران بالقوه)؛
ویژگیهای جامعهشناختی (که کاربران را بر مبنای طبقه اجتماعی- اقتصادی، سبک زندگی، شخصیت، علایق و عقاید مورد توجه قرار میدهد).
جرج دی الیا[۲۹] کاربران کتابخانههای عمومی را به ۶ بازار هدف تقسیم کرده است:۱) افرادی که فقط کتاب را به امانت میگیرند.۲) افرادی که فقط از منابع در داخل کتابخانه استفاده میکنند.۳) افرادی که با بیعلاقگی از کتابخانه استفاده میکنند.۴)کاربرانی که از مجموعه زیاد استفاده میکنند.۵) غیر کاربرانی که بر عدم استفاده از کتابخانه اصرار میکنند.۶) کاربران بالقوه.
با تمامی این اوصاف، شناخت کاربران کتابخانههای عمومی برای ایجاد مجموعهای مناسب و نیز ارائه خدماتی مطلوب، حائز اهمیت است که در میان، اقلیتها، مانند گروههای قومی، معلولین، بیسوادان، زندانیان، سالمندان و… نباید نادیده گرفته شوند.
۲ – ۱۲ استفاده از کتابخانه عمومی
اگرچه در همه کتابخانهها بویژه کتابخانههای عمومی، آمار دقیق استفاده کنندگان وجود دارد ولی این آمارها به لحاظ تعداد مراجعان میباشد و تفکیکی به لحاظ نوع اطلاعات استفادهشده توسط کاربران از کتابخانهها صورت نگرفته است. بر اساس مطالعات یک کتابدار آفریقایی، استفاده کنندگان از کتابخانههای عمومی در سه گروه جای دارند:۱) گروهی که صرفاً بدون هدف مطالعه میکنند. ۲) گروهی که عمدتاً برای گذراندن امتحان مطالعه می کند. ۳) گروهی که بر حسب نیاز و برای یافتن اطلاعات ویژه و معمولاً در رابطه با کار آنهاست، مطالعه مینمایند (استیگر[۳۰]،۱۳۷۰، ص۱۳۳). بنابراین لازم است که کاربران کتابخانه را به لحاظ نوع استفاده از کتابخانه شناسایی کرد تا تمهیدات لازم برای ارائه خدمات به آنها تدارک دیده شود.
نگارنده، طرحی با عنوان «در جستجوی چه می باشی» را به نهاد کتابخانههای عمومی کشور ارائه کرده است. به این صورت که در برگههای ثبتنام، یک بخشی را به عنوان تواناییها و علایق کاربران در نظر میگیریم و شخصی که میخواهد در کتابخانه به عنوان عضو جدید ثبتنام کند؛ میتواند علایق و تواناییهای خود را در این قسمت از برگه ثبتنام وارد نماید. این اطلاعات در یک پایگاه اطلاعاتی وارد میشود که حداقل دو مزیت عمده میتواند داشته باشد: اول اینکه علایق و حوزههای مطالعاتی کاربران برای کتابخانه مشخص میگردد و مجموعهسازی بر اساس نیازهای واقعی کاربران صورت میگیرد و دیگر اینکه، مدیریت اطلاعات رخ میدهد. برای مثال، شخصی میخواهد در کتابخانه عضو شود و دارای تخصص در زمینه برنامهنویسی به زبان c میباشد؛ شخص مذکور در برگه ثبتنام و در قسمت تواناییهای کاربر، تسلط خود به برنامهنویسی به زبان c را مینویسد و اطلاعات این عضو جدید وارد بانک اطلاعاتی (که قبلاً ایجاد شده است) میشود. پس از مدتی، یکی از کاربران کتابخانه به کتابدار مراجعه کرده و از کتابدار میپرسد که به دنبال شخصی است که برنامهنویسی به زبان c را به او آموزش دهد. کتابدار شروع به جستجو در بانک اطلاعاتی می کند و شخصی را که دارای تخصص در زمینه برنامهنویسی به زبان c است را به کاربر متقاضی معرفی میکند.
اعتقاد نویسنده بر این است که کتابداری دو دوره را پشت سر گذاشته است: دوره اول زمانی بود که کتابدار به عنوان حافظ و نگهبان کتابخانه محسوب میشد و وظیفه اصلی کتابدار، امانت کتاب به مراجعین کتابخانه و حفاظت از ساختمان کتابخانه و کتاب بوده است که این افراد را نگهبان یا حافظ کتاب مینامیدند (مزینانی،۱۳۸۲، ص۵). اگر چه ممکن است که هنوز برخی از کشورها در این مرحله توقف کرده باشند. دوره دوم، مربوط به اطلاعرسانی است که این اصطلاح نخستین بار توسط پروفسور ساول گورن[۳۱] در سال ۱۹۶۰ بهکاربرده شد. در این دوره، کتابدار نقشی فراتر از یک نگهبان کتاب را ایفا میکند و به عنوان شخصی مطلع، اطلاعاتی خارج از مجموعه کتابخانه را در اختیار مراجعان خود قرار میدهد. برای مثال، کتابدار اخبار استخدامی، مسائل روز، کتابهای مفید و… را به کاربران اطلاعرسانی می کند. بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعهنیافته هنوز در این مرحله قرار دارند. دوره سوم، دورهای است که به تازگی زمزمههایی از آن به گوش میرسد و از این دوره، با نام مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش، علم اطلاعات و… یاد می کنند. چنین به نظر میرسد که در کتابخانه های محدودی از کشورهای پیشرفته، آن هم نه به طور فراگیر در حال اجرا است. طرحی را که در سطور پیشین (در جستجوی چه میباشی) شرح آن گذشت را میتوان در دوره سوم کتابداری قرارداد.
برای اینکه کتابخانه ها بتوانند کاربران جدیدی را جذب و کاربران فعلی خود را حفظ نمایند؛ علاوه بر خدمات معمول کتابخانه، باید فعالیتهای خود را در حوزه اطلاعرسانی، بویژه مدیریت اطلاعات معطوف نمایند.
ما همواره تحت تأثیر محیط پیرامونی خود میباشیم و حتی زمانی هم که میخواهیم از این تأثیرات به دورباشیم؛ عوامل مختلف محیطی بر رفتارهای ما، خواسته و یا ناخواسته تأثیر میگذارد (لطف عطا،۱۳۸۷)؛ بنابراین عوامل مختلفی _ از شرایط خانوادگی گرفته تا محیطهای آموزشی _ میتواند در مراجعه و یا عدم مراجعه افراد یک جامعه به کتابخانههای عمومی تأثیرگذار باشد که در ادامه این فصل، به طور تفصیلی به بیان آنها میپردازیم.
فرم در حال بارگذاری ...