۲ - ۲۶ تأثیر فرهنگ سازمانی بر پیاده سازی مدیریت دانش:
فرهنگ سازمانی نیز یکی دیگر از متغیرهای زیرساختی برای پیاده سازی مدیریت دانش است (.(Gold et al., 2001 ; Demarest, 1997 طبیعتاً، سازمانها باید یک فرهنگ مناسب برای پیاده سازی مدیریت دانش پایه گذاری کنند. فرهنگ اعتماد باعث میشود روابط و اعتماد متقابل بین اعضاء سازمان افزایش یابد و افراد تمایل بیشتری به پیاده سازی مدیریت دانش داشته باشند. همچنین سازمانها نیاز به یک محیط یا فرهنگ یادگیری مستمر دارند تا پیاده سازی مدیریت دانش موفقیت آمیز باشد (Nedlela & Toit, 2001) به گونهای که یادگیری در همه سطوح سازمان اتفاق بیفتد. در یک فرهنگ یادگیری افراد مشکلات را جستجو میکنند و تشویق به یادگیری میشوند و از طریق ابزارهای یادگیری همانند آموزش پیاده سازی مدیریت دانش را تقویت میکنند .(Damanpour, 1997) با تقویت فرهنگ یادگیری ظرفیت سازی برای پیادهسازی مدیریت دانش افزایش پیدا میکند. برای ایجاد ظرفیت یادگیری در سازمان سه مفهوم قابل بررسی است: یادگیری، تغییر ابتکار و تغییر فرهنگ .(Daneshfard,K, 2004)در آینده سازمانهایی موفق و پایدار خواهند بود که از دیگران جلوتر و دائماً در حال یادگیری باشند ((Najafbeygi R, 2004 همچنین سازمانها نیاز به روابط حمایتی، تشریک مساعی و ایجاد فضای صمیمیت و دوستی (فرهنگ همکاری) برای تحقق مدیریت دانش دارند. در چنین فرهنگی افراد همدیگر را حمایت و کمک میکنند و دانش مورد نیاز برای انجام فعالیتهای سازمانی در اختیار همدیگر قرار میدهند تا به کارگیری دانش، آسان و زمینه ایجاد ایدهها و روشهای نوین در سازمان فراهم شود. گرایش یا عدم گرایش سازمانها به فرهنگ قدرت میتواند پیادهسازی مدیریت دانش را متاثر سازد. (.(Davel & Snyman, 2007 عدهای از محققان معتقدند وجود نظام سلسله مراتبی، خط مشیهای سیاسی و نفوذ صاحب منصبان قدرت در به اشتراک گذاشتن مدیریت دانش در بخش دولتی موثراست. (.(Fytton et al., 2004
۲ - ۲۷ مدلهای مدیریت دانش
مدلهای متعددی در حوزهی مدیریت دانش از سوی دانشمندان و صاحبنظران ارائه شده است که به مهمترین آنها اشاره میشود.
مدل بویست: مدل بویست از جمله مدلهایی است که روابط میان داده، اطلاعات و دانش را به خوبی ترسیم کرده است.
مدل بویست: روابط داده، اطلاعات و دانش Hales, S. (2001).
فیلترهای مفهومی و ادراکی
عوامل دانش اطلاعات داده
منابع داده
این مدل از سه قسمت تشکیل شده است. داده ها به عنوان ورودی های این مدل محسوب میشوند. در این مدل، اطلاعات الگوهایی هستند که پس از عبور دادهها از فیلترهای ادراکی، به دست میآیند. بویست معتقد است که مدلهای ذهنی تعیین کننده چگونگی انجام واکنش نسبت به دادهها و اطلاعات است. از طرفی چون افراد دانشهای متفاوتی دارند، در نتیجه مدلهای ذهنی متفاوتی نیز خواهند داشت. مدلهای ذهنی تعیین کننده چگونگی رفتار و تصمیمگیری افراد بوده و همچنین به عنوان فیلترهایی عمل میکنند که بر اساس آنها اطلاعات و دادههای موجود شناسایی میشوند (واعظی، ۱۳۸۸).
مدل براد هویت
برای تولید دانش شخصی، هویت چرخهای را ارائه میدهد. او میگوید که دانش شخصی از طریق ممارست تجربی با اطلاعات تولید میشود .در واقع اطلاعات به عنوان ورودی، اشکال مختلفی میتواند داشته باشد . به نظر هویت پردازش اطلاعات، تجربیات، دانش عملی، مهارت افراد و تا حدودی عامل شانس و خوش اقبالی منجر به تولید دانش جدید میشود. شکل ۲ این چرخه را نشان میدهد (Hoyt, B. 2003).
چرخه تولید دانش( Hoyt, B2003)
اطلاعات دانش عملی
تجربیات خوش شانسی
مدل نوناکا و تاکه اوچی
نوناکا و تاکه اوچی مدلی پنج مرحلهای برای فرآیندهای تولید و انتقال دانش در سازمان ارائه نمودهاند. این مراحل عبارتاند از:
تسهیم دانش ضمنی (تبادل تجربیات بین افراد
تعریف مفاهیم (تبدیل مفاهیم از حالت ضمنی به صریح
بررسی مفاهیم (سنجش کاربردی بودن مفاهیم
ایجاد یک الگوی اولیه
انتقال و توسعه دانش (توزیع متقابل) Nonaka & Takeuchi, (1995).
همچنین آنها در خصوص تعامل بین دانش نهفته و دانش صریح چهار فرایند را مطرح کردهاند:
جدول ۲-۳ مدل تعامل دانش نهفته و صریح Nonaka & Takeuchi, (1995).
به دانش آشکار | به دانش ضمنی | |
از: دانش آشکار | ترکیب | درونی سازی |
از: دانش ضمنی | برونی سازی | جامعه پذیری |
جامعه پذیری: عبارت است از فرایند تولید دانش نهفته جدید نظیر مهارتها و مفاهیم ذهنی مشترک. به عبارتی در این فرایند از طریق انتقال دانش نهفته به دانش نهفته، سعی در ایجاد دانشهای جدید میشود. مشارکت در تجربیات، تعالیم استاد- شاگردی، شرکت در سمینارها و کنفرانسها از جمله راهکارهای مؤثر در این زمینهاند این نوع دانش نهفته را دانش همدلی نیز مینامند (رادینگ: ۱۳۸۳).
برونی سازی: عبارت است از فرایند بیان دانش نهفته به صورت دانش صریح. ارائه یک محصول جدید میتواند مثالی از این فرایند باشد. برای موفقیت آمیز بودن این فرایند استفاده مداوم از مدلها، فرضیهها و مفاهیم، استعارهها و نظیر اینها مهم است. به این نوع دانش، دانش مفهومی هم گفته میشود.
ترکیب: عبارت است از فرایند تبدیل دانش صریح به دانش صریح در قالب مجموعههای نظاممند. به این نوع دانش، دانش نظاممند هم گفته میشود (همان منبع). در این فرایند متون علمی، پایگاه های اطلاعاتی و بانکهای آماری که در زمره دانشهای صریح قرار میگیرند، توسعه مییابند. این نوع انتقال موجبات تکامل و افزایش دانش صریح را فراهم میآورد ( الوانی: ۱۳۸۲).
درونی سازی: در تبدیل دانش صریح به دانش نهفته، افراد با خلاقیتهای ذهنی خود از نظریات صریح آموخته شده، دانشهای جدید ایجاد میکنند که اگر چه قابل انتقال به دیگران نیست ولی در عملکردهای آنان منعکس میشود. در درونی سازی فرد بر پایه فرضیهها و روابط کلی، به دانشی دست مییابد که خاص ذهن و شرایط محیطی او است و به دشواری قابل انتقال میباشد (همان منبع). دانش نهفته مجدداً دانشهای نهفته جدید را ایجاد میکند (جامعه پذیری) و فرایندهای دیگر به تبع آن اتفاق میافتند و به شرط فراهم آمدن زمینههای لازم، این فرایند مستمر خواهد بود. نوناکا این نکته را یادآوری میکند که فرایند تعامل دانش بین دانش نهفته و دانش صریح به صورت دایرهای نیست بلکه به شکل مارپیچ است. همچنان که این چرخشها تکرار میشوند، مقیاسهای مارپیچ بزرگتر میگردند و به صورت عمودی و افقی گسترش مییابند، اولین چرخش در درون افراد ایجاد میشود همچنین ثابت شده است که در یک سازمان دانش محور، کارکنان با تجربه، احتمال کمی دارد که در جستجوی دانش موجود در سیستم مدیریت دانش باشند و بیشتر در درونی کردن و تسهیم دانش خود با دیگران نقش دارند (Aurum, et al , 2007).
مدل یکپارچه تولید دانش
نوناکا مدلی را برای فرایندهای تولید دانش ارائه کرده که در شکل ۳ آمده است:
فرم در حال بارگذاری ...