- فراهم آوردن زمینهای برای کمک مدیران به کارکنان
هدف اصلی از ارزشیابی عملکرد کارکنان، ارتقای کارایی، اثربخشی و بهرهوری کارکنان و سازمان است. اما، ارزیابی عملکرد کارکنان، نتایج دیگری را نیز به دنبال دارد. میتوان گفت که اهداف ارزیابی عملکرد کارکنان بدین شرح است.(نمودار ۲-۱)
اهداف
ارزیابی عملکرد کارکنان
اهداف
نمودار۲-۱- اهداف و فواید ارزیابی عملکرد کارکنان(شهلایی، ۱۳۹۱، ۲۸۳)
- افزایش بهرهوری سازمان: هدف اولیه سازمان از ارزیابی عملکرد کارکنان، بالا بردن کارایی و اثربخشی و در نتیجه، بهرهوری سازمان است. شناخت کافی از کارکرد و کارآمدی کارکنان، به بهسازی عملکرد آنان و سازمان، منتج میگردد.
- شناسایی توانمندی کارکنان: ارزیابی سبب می شود که سازمان با نقاط قوت و نقاط ضعف و استعداد کارکنان آشنا گردد. شناخت ویژگی کارکنان، به معنای استعدادیابی و آشنایی با افراد علاقمند و پرتلاش و مشخص شدن کارکنان کم استعداد و بیتفاوت است. ارزیابی صحیح، سازمان را با استعدادهای بالقوهی کارکنان نیز آشنا می کند. شناسایی صحیح کارکنان، زمینه طبقه بندی عادلانهی کارکنان، برای اعطای پاداش را فراهم مینماید و مشخص می شود که کارکنان به چه میزان در راستای اهداف سازمان حرکت می کنند.
۳٫آگاهی کارکنان از عملکرد خود: با ابلاغ نتایج ارزیابی عملکرد، افراد با نحوه کارکرد خود آشنا میشوند. دادن بازخورد به کارکنان، سبب آگاهی آنها به نقاط قوت و ضعف میگردد در ضمن کارکنان مطلع میشوند که مدیر یا سرپرست آنها نیز وضعیت عملکردشان را میداند. آگاهی کارکنان از عملکرد خود، موجب ایجاد میل به کار و زمینهای برای پیشرفت آنان است.
- ایجاد نظام منطقی پاداش: از اهرمهای اثرگذار در مدیریت کارکنان، نظام پاداش است. در این نظام مشخص میگردد که کدامیک از کارکنان به چه علت و به چه میزان تشویق و تنبیه گردد. نظام پاداش مبتنی بر ارزیابی عملکرد، انگیزه را در کارکنان تقویت می کند. برقراری روش صحیح واگذاری امتیازات و اعطای پاداش به کارکنانی که وظایف خود را به خوبی انجام می دهند و تنبیه افرادی که به شغل خود بیاعتنا هستند، سازمان را به سمت پیشرفت و تعالی هدایت خواهد کرد.
- ایجاد نظام منطقی پرداخت حقوق: پرداخت حقوق در سازمانهای دولتی، بر اساس قوانین آمره، به عوامل مختلف مرتبط شده است و در این عوامل، کیفیت عملکرد افراد نیز موثر میباشد. اما در بنگاهها و شرکتهای خصوصی، عموما کیفیت کارکرد کارکنان، بیشترین تاثیرگذاری را در نظام پرداخت حقوق دارد و دستمزد و مزایا، بر اساس سنجش عملکرد کارکنان تعیین و پرداخت میگردد.
۶٫تعیین نیازهای آموزشی سازمان: با کسب آگاهی از نقاط ضعف کارکنان، احتیاجات آموزشی را تعیین و برنامه ریزی آموزشی را جهتدار می کند. در این صورت، با تشخیص نیازهای آموزشی، جهت رفع نیازهای کارکنان برنامه ریزی مینماید. شناخت هنجارها و ناهنجاریهای رفتار کارکنان، در سازمان نیز از نتایج ارزیابی عملکرد است، در تعیین نیازهای آموزشی و پرورشی، اثرگذار میباشد.
۷٫ترفیع، انتصاب و انتقال صحیح: مدیران با شناخت مناسب از کارکنان، با دید باز و آگاهانه، آنان را در مشاغل جابجا مینمایند. از این رو، انتصاب صحیح و واگذاری کار به کاردان، ثمرهی ارزیابی عملکرد است. سازمان با اطلاع از شایستگی و استعداد بالقوه کارکنان، به آنها ترفیع و ارتقا میدهد و نظام ترفیعات، مبتنی بر توانایی کارکنان و نیاز سازمان خواهد شد. مدیران نیز با جابجایی صحیح و متناسب با ویژگی هریک از کارکنان، نقل و انتقالات را به درستی اجرا خواهند کرد.
- برنامه ریزی نیروی انسانی: با اجرای صحیح ارزیابی عملکرد کارکنان، سازمان متوجه خواهد شد که برای چه مشاغلی نیاز به جذب جدید دارد و کارکنان، چه ویژگیهایی را باید داشته باشند. اطلاع از کمیت و کیفیت نیروی انسانی، مبنای اصلی برنامه ریزی نیروی انسانی است.
۹٫اصلاح شیوه نیرویابی و جذب: همه کارکنان از طریق نیرویابی و جذب، وارد سازمان میشوند. ارزیابی، به ما نشان میدهد که سازمان به چه میزان در جذب کارکنان مورد نیاز، موفق عمل کرده است و میتوان اصلاح یا عدم کارایی معیارهای استخدام را از نتایج ارزشیابی، استنتاج نمود.
- کاهش نارضایتی از تبعیض: یکی از عوامل نارضایتی کارکنان، تبعیض در تشویق، انتصاب، ارتقاء و ترفیع سایر کارکنان است. هرگاه واگذاری امتیازات و اعطای پاداش، بر نتایج ارزیابی عملکرد مبتنی باشد، میزان نارضایتی از اعمال نظرهای شخصی کاهش مییابد.
۲-۴- معیارهای ارزیابی عملکرد کارکنان
۲-۴-۱- تعریف معیارهای ارزیابی عملکرد
مفهوم معیار: کلمه معیار در فرهنگ لغت فارسی به معنای ملاک، سنجه، ایاره، پیمانه، سنجانه، محک، انگبایه، ضابطه و میزان آمده است که از آنها برای ارزیابی موضوع مورد مطالعه استفاده می شود. به سخنی دیگر معیارها منظرهای تعریف شده هستند که از دریچۀ آنها می توان به مطالعه ای موضوع مورد نظر پرداخت.
عوامل و معیارهایی که مدیریت برای ارزیابی کارکنان انتخاب می کند، بر روی آنچه که آنها انجام می دهند، اثر بسیار شدیدی دارد. سئوالی که مطرح می شود این است که مدیریت چه چیزی را مورد ارزیابی قرار میدهد؟ سه دسته از معیارهای شناخته شده عبارتند از:
۱- نتایج کار فردی: اگر قرار باشد که هدف مورد توجه باشد(نه وسیله)، در آن صورت مدیریت باید نتیجه کار افراد را مورد ارزیابی قرار دهد. بعنوان مثال، برای ارزیابی عملکرد یک فروشنده، باید حجم فروش وی را در منطقه مورد نظر مورد توجه قرار داد(رابینز، ۱۳۸۶، ۳۴۹). معیار قرار دادن نتایج کار فردی، دارای مزایا و معایبی است. از آنجا که منظور نهایی هر سازمان، نیل به اهداف وجودی آن میباشد، هر سیستم ارزیابی که نتیجه عملکرد کارکنان را معیار اصلی برای ارزیابی قرار دهد، از این مزیت برخوردار است که موجبات تشویق آنها را برای حصول اهداف سازمانی فراهم می کند. ولی مشکل این است که اگر تنها هدف دستیابی به نتایج، ملاک و معیار ارزیابی قرار گیرد وسیله نیل به هدف، منابع هدر رفته و ضایعات احتمالی در شغل، در سیستم ارزیابی منعکس نمیگردد. بعلاوه، شکل دیگر این نوع معیار گذاری این است که اغلب، عدم موفقیت در نیل به هدف در اثر کوتاهی یا ناتوانی فرد نیست، بلکه دلیل اصلی، عوامل خارج از کنترل مستقیم وی مثل ناقص بودن اسباب و وسایل کار، جو نامساعدکار یا عدم همکاری دیگران با او میباشد. سرانجام باید به این نکته اشاره کرد که اگر نیل به هدف تنها معیار ارزیابی باشد، هرگز از کمّ و کیف فعالیتهای کارمند در راه رسیدن به هدف، اطلاعی بدست نخواهد آمد و مشخص نخواهد شد چرا در رسیدن به هدف ناموفق بوده و در نتیجه، نمی توان با مشاوره و راهنمایی به او برای بهبود عملکردش کمک کرد(رابینز، ۱۳۸۶، ۲۲۱).
۲- رفتارها: در بسیاری از موارد نمی توان به سادگی نتایج خاصی را مشخص کرد که بتوان آن را به عمل افراد نسبت داد. به ویژه این امر در مورد کسانی صادق است که پست مشاوره دارند، یا کسانی که بصورت تلویحی و غیر مستقیم بعنوان جزئی از تلاش گروه به حساب میآیند. در رابطه با مورد دوم، میتوان عملکرد گروه را براحتی ارزیابی کرد ولی نمی توان نقشی را که هر یک از اعضای گروه در آن داشته اند بصورتی دقیق مشخص نمود(رابینز،۱۳۸۶، ۳۴۹). برای غلبه بر چنین مشکلاتی میتوان رفتار یا فعالیت افراد را بعنوان معیاری برای ارزیابی قرا داد. البته فقط فعالیتهای افراد ملاک و معیار ارزیابی قرار دادن خالی از عیب نیست و ممکن است باعث شود تمام همّ و غم افراد در انجام دادن همان فعالیتی متمرکز شود که براساس آن ارزیابی می شود و از اینکه اصولاً هدف از این فعالیتها چیست یا به چه دلیل و برای نیل به چه هدفی انجام میگیرد، غافل بماند. بزرگترین مزیت معیار قرار دادن فعالیتهای افراد برای ارزیابی، آگاهی از کمّ و کیف اعمالی است که برای رسیدن به هدف انجام میدهد. با بهره گرفتن از این اطلاعاتی که بدست می آید، مسئولان سازمان در موقعیت مناسبی قرار میگیرند تا برای بهبود عملکرد کارکنان ضعیف، برنامه های آموزشی سودمندی را طراحی نمایند(رابینز،۱۳۸۶، ۲۲۱و ۲۲۲).
۳- ویژگیها و خصوصیات: اگرچه ویژگیهای افراد از متداولترین معیارهای است که سازمان برای ارزیابی عملکرد کارکنان خود بکار میبرند، ولی از همه معیارها ضعیفتر است. زیرا به عملکرد واقعی به هنگام انجام وظایف، در مقایسه با دو شاخص دیگر فاصله بیشتری دارد. ویژگیهایی چون داشتن یک نگرش خوب، نشان دادن اطمینان، هوشیاری، صمیمی بودن یا داشتن تجربه بسیار زیاد احتمالاً با نتایج کار مثبت رابطه مستقیم دارند، ولی این امکان وجود دارد که چنین رابطهای وجود نداشته باشد(رابینز،۱۳۸۶، ۳۴۹).
در دسته بندی دیگری، معیارهای ارزیابی عملکرد به سه دسته طبقه بندی می شود:
معیارهای کاری، معیارهای اخلاقی، معیارهای ارزشی
- معیارهای کاری: شرایطی که برای موفقیتآمیز بودن کار لازم است؛ از قبیل سن، جنس، تجربه، تحصیلات، دوره های آموزشی و شرایط احراز شغل که معمولا در فرمهای شرایط احراز شاغل آورده میشوند.
- معیارهای اخلاقی: عبارتند از صفات و خصوصیات خوب انسانی، همچون برخورد خوش، ادب، اعتماد به نفس، صرفه جویی، صداقت.
- معیارهای ارزشی: معیارهایی هستند که ریشه در جهانبینی انسان دارند و از معیارهای مهم ارزشیابی به شمار میروند(ابطحی، ۱۳۸۹، ۲۶۹).
۲-۴-۲- اهمیت و ضرورت معیارهای ارزیابی عملکرد کارکنان
ضرورت و اهمیت شناسایی معیارهای ارزیابی عملکرد کارکنان در سازمانها را میتوان به شرح موارد زیر بیان نمود. البته لازم به ذکر است چون یکی از مراحل طراحی نظام ارزیابی عملکرد و فرایند ارزیابی عملکرد کارکنان شناسایی و ابلاغ معیارهای ارزیابی می باشد، تمامی مواردی که در قسمت فواید، اهمیت و هدف های نظام ارزیابی عملکرد بیان شد به گونه ای قابل تصور برای این قسمت نیز می باشد. البته اهمیت و ضرورت موضوع شناسایی معیارهای ارزیابی عملکرد کارکنان به همین چند مورد خاتمه نمییابد.
- برای پاسخ به این سؤال اساسی که سازمان چه انتظاری از کارکنان در وظایف محوله دارد. در فرایند ارزیابی عملکرد با توجه به معیارهای شناسایی شده و استانداردهای وضع شده به فرد تفهیم می شود که چه باید بکند و چه انتظاری از او می رود.
- نوع، ماهیت و دامنه معیارهای ارزیابی عملکرد بر نوع رویکرد سازمان در استفاده از منابع ارزیابی تأثیر بسزایی دارد.
- رابطه موجود بین معیارهای ارزیابی عملکرد و روش های موجود ارزیابی عملکرد قابل انکار نیست. بدین معنی که هیچ روش ارزیابی را نمی توان یافت که بدون در نظر گرفتن معیارهای ارزیابی عملکرد، فعالیت سنجش عملکرد را انجام دهد(حقیقی، ۱۳۷۶، ۸۲(.
۲-۵- شاخص های ارزیابی عملکرد کارکنان
فرم در حال بارگذاری ...