توانایی موضعی
خیلی زیاد
خوب
خوب
کم
خوب
ضعیف
تکرار پذیری
(قره ویسی، 1389)
2-14 تکنیکRFLP PCR-
در این روش دی. اِن. اِ استخراج شده به وسیله آنزیم محدودکننده که عمدتاً توالی 4 تا 6 تایی را به طور اختصاصی بر روی ژنوم شناسایی کرده و سپس در جایگاه ویژهای، درون توالی شناسایی ژنوم را میشکند، برش داده می شود. قطعات حاصل از فعالیت آنزیمی توسط الکتروفورز روی ژل (آگارز یا اکریل آمید) جدا شده و بعد از رنگ آمیزی قطعاتی که دارای طول و وزن مشابهای هستند به صورت یک باند ظاهر میشوند این قطعات را “چند شکلی موجود بین طول باندها” مینامند. در ژنوم بزرگی مانند ائوکاریوتها باید از تکنیک دو رگگیری با کاوشگرهای[42] دی. اِن. اِ خالص مانند سی. دی. اِن. اِ[43] یا گنجینههای ژنومی برای شناسایی تفاوت طول قطعات حاصل از هضم دی. اِن. اِ توسط آنزیم های محدودگر استفاده شود (نیکلاس، 1996).
از محاسن RFLP میتوان به:
- بالابودن تکرار پذیری و دقت و قابلیت اعتماد این نشانگر
- بالا بودن فراوانی آن
- تحت تاثیر عوامل محیطی داخلی و خارجی نبوده و صد درصد ژنتیکی است
- همبارز میباشد
RFLP دارای معایبی همچون:
- هزینه اولیه بالا
- نیاز به مقدار نسبتا زیاد دی. اِن. اِ
- در گونه های بسیار نزدیک این نشانگرها آلل مشابهای را نشان می دهند (گله داری، 1385).
2-15 آنزیم های برشی
آنزیم های برشی آنزیمهایی هستند که ردیف خاصی از دی. اِن. اِ را شناسایی می کنند و آنها را در یک نقطه برش می دهند. ردیفهای مورد شناسایی آنزیم های محدودگر ممکن است 4 تا 8 نوکلئوتید طول داشته باشند، بیشتر این ردیفها پالیندروم[44] هستند.
این آنزیمها را گاهی آنزیم های برشی یا محدودکننده نیز مینامند (گلهداری و همکاران، 1385). منشاء اکثر این آنزیم های برشی باکتری ها میباشند و تا کنون حدود 200 نوع آنزیم محدود کننده جداسازی شده و توالیهای مورد شناسایی آنها نیز تعیین شده است. به طور کلی دو نوع برش به وسیله آنزیم های اندونوکلئازی محدود کننده ایجاد شده و منجر به تولید دو سری مختلف از قطعهی دی. اِن. اِ می شود.
انتهای چسبناک: این برشها به وسیله آنزیمها ایجاد میشوند که پس از برش با این آنزیمها قطعاتی حاصل میشوند که در انتها تک رشتهای هستند و قادرند که بار دیگر به وسیله پیوندهای هیدروژنی به هم متصل شوند.
انتهای صاف: این برشها به وسیله آنزیمهایی ایجاد میشوند که رشته دی. اِن. اِ را به طور عمودی برش می دهند و در نتیجه قطعاتی با انتهای صاف به وجود میآورند که قادر به اتصال مجدد به یکدیگر نمیباشند (امتیازی و کریمی، 1386).
2-15-1 انواع آنزیم های محدودکننده
آنزیم های محدودکننده نوع I: این آنزیمها به ATPو SAM (آدنوزین مونو فسفات) به عنوان کوفاکتور واکنش نیاز دارند.
آنزیم های محدودکننده نوع II: آنزیم های این دسته به Mg به عنوان کوفاکتور نیاز دارند.
آنزیم های محدودکننده نوع III: این گروه از آنزیمها هر دو فعالیت محدود کنندگی و تعدیلکنندگی توسط یک کمپلکس آنزیمی که شامل زیر واحدهای مختلط است انجام می دهند و به ATP و SAM نیاز ندارند (مهدوی و همکاران، 1386).
2-16 چند شکلی[45]
وجود تفاوتهای قابل رؤیت که از ژنهایی با فراوانی بینابینی ناشی میشوند پلیمورفیسم یا چندشکلی مینامند، این اصطلاح همچنین در مورد مکانهای ژنی دارای چند آلل نیز بهکار میرود (فالکونر، 1392). جایگاهی را پلیمورف میگویند که برای یک ژن، دو یا چند آلل در آن وجود داشته باشد و همچنین فراوانی آلل کمیاب حداقل 1 درصد و فراوانی آلل فراوانتر حداکثر 99 درصد باشد (صبور علمی غروری، 1384). تنوع در صفات ظاهری، چند شکلی کروموزومی، چند شکلی پروتئینها و چندشکلی و چندشکلی دی. اِن. اِ اشکال مختلف بروز چندشکلی میباشند. چند شکلیهایی که در سطح دی. اِن. اِ وجود دارند، ممکن است در سطح توالیهای کد کننده و یا در توالیهای غیر کد کننده وجود داشته باشند. چند شکلیهای دی. اِن. اِ که در داخل و اطراف توالیهای ساختاری و یا تنظیم کننده یک ژن با اثرات فیزیولوژیک مشخص اتفاق میافتد (مثلاً ژنهای هورمونها و پروتئینهای شیر)، ممکن است به طور مستقیم بر بیان ژن اثر گذار باشند و بدین وسیله در تغییرات فنوتیپی بین افراد از لحاظ صفات تولیدی مشارکت داشته باشند. این نوع چندشکلیها با صفات تولیدی به طور نزدیکی مرتبط میباشند و میتوانند به عنوان نشانگر انتخاب بهکار برده شوند. مطالعات مختلف نشان داده است که تعدادی از جهشهای نقطهای در ژنهای ساختاری که دارای الگوی وراثت مندلی هستند، با صفات کمی دارای اهمیت اقتصادی مرتبط میباشند، به عنوان مثال چند شکلی پروتئینهای شیر با تفاوتهای موجود در ترکیب و خصوصیات فرآوری شیر مرتبط میباشد. تغییرات موجود در توالیهای غیر کد کننده (مثلاً در مناطق بین ژنی) به طور غیر مستقیم به عنوان نشانگر جهت تجزیه و تحلیل پیوستگی به کاربرده میشوند (مکپیاک[46]، 2001). امروزه با به کارگیری تکنیکهای مولکولی و استفاده از نشانگرهای دی. اِن. اِ امکان شناسایی ساختار اصلی سیستمهای ژنی و تنوع موجود در جوامع برای نواحی ویژهای در سطح ژنوم و انتخاب بر اساس نشانگرهای مولکولی فراهم آمده است (هانوتی[47] و همکاران، 2005). جمعیتهای چند شکل انعکاس دهنده یک خزانه ژنی مطلوب میباشند. یک جایگاه زمانی چند شکل خواهد بود که اولاً برای یک ژن دو یا چند آلل وجود داشته باشد و ثانیاً از آلل نادر و کمیاب حداقل 01/0 درصد و از آلل فراوانتر 99/0 درصد در بین اعضای جمعیت وجود داشته باشد (ولیزاده و مقدم، 1377).
2-17 تنوع ژنتیکی[48]
تنوع ژنتیکی شامل تنوع دروننژادی و بیننژادی میباشد (کانتانن[49] و همکاران، 2000). اصلاحگران از تنوع ژنتیکی برای رسیدن به حیوانات اهلی منطبق بر احتیاجشان بهره گیری مینمایند. فقدان تنوع، قدرت انتخاب موجود برای رفع نیازهای غیر قابل پیش بینی آتی را محدود میسازد. تنوع دروننژادی پیوسته با تنوع جدید ناشی از جهش مواجه است ولی تنوع ژنتیکی بیننژادی را نمی توان به راحتی بازسازی نمود. هر نژاد یا سویه حاصل فرآیندهای جهش، رانش ژنتیکی، تکامل و سازگاری مجزایی است که طی قرون متمادی حاصل گردیده است (هدریک[50]، 1999). احتمالاً متجاوز از 4500 نژاد و سویه حیوان اهلی در جهان وجود دارند که ذخایر ژنتیک حیوانی جهان را تشکیل می دهند که بیش از 30 درصد آنها در معرض خطر انقراض بوده و تعداد بسیار بیشتری نیز به واسطه بهره برداری نادرست تهدید میگردند (کوشوا[51] و همکاران، 1996). بنابراین با حفظ نمونههایی از تمامی نژادهای یک گونه که دارای بیشترین تفاوت ژنتیکی میباشند، میتوان حداکثر تنوع ژنتیکی را حفظ نمود (گیووامباتیستا[52] و همکاران، 2001). این نمونهها نژادهایی را شامل میگردند که دارای آللها یا ترکیبات آللی منحصر به فرد میباشند. شرح کامل تفاوت ژنتیکی بین هر دو نژاد امکان پذیر نیست ولی معیارهای فاصله ژنتیکی بهترین شرح در دسترس برای بیان تفاوت ژنتیکی آنها میباشند (بارکر[53]، 1994). هتروزیگوتها طیف وسیعی از ژنوتیپها را به وجود میآورند. همچنین موجودات هتروزیگوس از نظر صفات اقتصادی مانند رشد، باروری و مقاومت به بیماریها اهمیت زیادی دارند. هتروزیگوسیتی در یک جمعیت به دو شکل هتروزیگوسیتی مورد انتظار و هتروزیگوسیتی مشاهده شده بیان میگردد (گای[54] و همکاران، 2005). بر اساس قانون هاردی- وینبرگ در یک جمعیت که در آن آمیزشها به صورت تصادفی انجام میپذیرد، در صورت عدم وجود مهاجرت، جهش و انتخاب، فراوانیهای ژنی و ژنوتیپی از نسلی به نسل دیگر ثابت باقی میماند. به علاوه، بین فراوانیهای ژنی و ژنوتیپی رابطه سادهای وجود دارد. جمعیتی که فراوانی ژنی و ژنوتیپی ثابتی داشته باشد، جمعیت در حال تعادل هاردی- وینبرگ نامیده می شود (فالکونر، 1392). به منظور بررسی تعادل هاردی- وینبرگ در یک جمعیت میتوان از آزمون کای مربع استفاده نمود. یکی از محدودیتهای این روش این است که نمی توان از آن در مواردی که فراوانی مورد انتظار در فنوتیپها کمتر از 5 است، استفاده نمود. از آنجایی که فرمول کای مربع از یک توزیع پیوسته (توزیع نرمال) مشتق شده است و در بسیاری از مسائل ردههای فنوتیپی مجزا مورد بحث قرار میگیرند، اصلاحی در محاسبات کای مربع صورت گرفته است تا این عدم پیوستگی را تصحیح نماید. اصلاح │oi- ei│ یک قدر مطلق (مثبت) است (استانسفیلد، 1387):
فرمول (2-1) X2 = (اصلاح شده)
در رابطه بالا نشان دهنده جمع حالاتی است که در آن دستههای I از 1 تا n افزایش مییابند، همچنین oi و ei به ترتیب نشان دهنده اعداد مشاهده شده و اعداد مورد انتظار در آن دسته میباشند. فراوانی یک ژنوتیپ معین، نسبت یا درصد افراد آن ژنوتیپ در میان کل افراد است. در یک جایگاه ژنی با دو آلل A و a، در صورت در دست بودن فراوانیهای ژنوتیپی افراد، فراوانیهای ژنی آن مکان را میتوان به صورت زیر به دست آورد:
(فرمول 2-2) F(A)= p=
(فرمول 2-3) F(a)= q =
در این رابطه p و q به ترتیب فراوانی آللهای A و a میباشند و N نشان دهنده تعداد افراد موجود از هر یک از ژنوتیپها در جمعیت میباشد. در این حالت بر اساس قانون هاردی- وینبرگ فراوانی ژنوتیپهای AA، Aa و aa در نتاج به ترتیب برابر p2، 2pq و q2 خواهد بود و مجموع فراوانیها برابر با یک میباشد:
(فرمول 2-4) 1 = q2 + 2pq + p2
با توجه به توضیحات بالا، هتروزیگوسیتی مورد انتظار را میتوان با بهره گرفتن از فرمول زیر محاسبه نمود:
فرم در حال بارگذاری ...