سألت أبا عبدالله(ع) عن الصلاه یوم الجمعه؟ فقال: أما مع الإمام فرکعتان و أما من یصلی وحده فهی أربع رکعات بمنزله الظهر، یعنی إذ کان الإمام یخطب فإن لم یکن إمام یخطب فهی أربع رکعات و إن صلوا جماعه؛
از امام در مورد نماز جمعه پرسیدم فرمود: نماز جمعه به همراه امام دو رکعت است و اگر کسی بخواهد آن را به تنهایی بخواند چهار رکعت مانند نماز ظهر میخواند یعنی اگر امام بود که خطبهها بخواند دو رکعتی است و اگر کسی نبود که خطبه بخواند چهار رکعت خواهد بود هرچند که به صورت جماعت خوانده شود.[۳۴]
اولین شرط اقامه نماز جمعه وجود امام جمعه میباشد که در این مسئله اختلافات گوناگون و بحث های گستردهای در بین فقها صورت گرفته است که برخی اذن ائمه علیهم السلام به فقها را اذن عام دانستهآند واذن به منصوبین از جانب ایشان را اذن خاص که برخی اذن عام را مورد قبول قرار نداده و تنها اذن خاص ائمه معصومین به برگزیدگان منتخب خود را موجه میدانند.اذن خاص یعنی اینکه امام معصوم شخصاً اجازه اقامه نماز جمعه دهد. گروهی دیگرقائل به هر دو اذن از طرف امام معصوم بوده و معتقدند ائمه معصومین در زمان غیبت به فقهای عدول اذن عام دادهاند و در زمان حضور نیز باتعییناشخاص مورد تأیید اذن خاص به این قبیل افراد برای امامت جمعه صادر شده است.
بند دوم: مأمومین(عدد نمازگزاران)
عدهای از علمای شیعه، حداقل نفراتی که نماز جمعه با آن منعقد میشود را پنج نفر ذکر کردهاند؛ مانند: شیخ مفید، سیدمرتضی، ابن جنید، ابن ابی عقیل، ابن ادریس، محقق، علامه و… و در مقابل عدهای هم قائل به هفت نفر میباشند؛ مانند: شیخ صدوق، ابن حمزه، ابن زهره، ابن براج، شهید اول و…
امام خمینی چنین میگویند:
حداقل نفراتی که نماز جمعه با آنها منعقد میشود پنج نفر است که چهار نفر از آنها ماموم و یکی از آنها امام است و با کمتر از پنج نفر ، نماز جمعه نه واجب است و نه منعقد میشود. عدهای هم گفتهاند: حداقل نفراتی که نماز جمعه با آنها منعقد میشود هفت نفر است.
ایشان در ادامه میفرمایند: «پنج نفراشبه به حکم واقعی است. البته اگر نمازگزاران هفت نفر و بیشتر شدند فضیلت نماز بیشتر میشود».[۳۵]
صاحب جواهر میگوید: «هفت نفراشبه به حکم واقعی است».[۳۶]
اما در میان اهل سنت، در حداقل نفراتی که نماز جمعه با آنها منعقد میشود ، اختلاف بسیاری وجود دارد. صاحب کتاب بدایه المجتهد که آرای اهل سنت را جمع آوری نموده چنین مینویسد:
واختلفوا فی مقدار الجماعه و منهم مَن قال واحد مع الامام و هو الطبری و منهم من قال اثنان و منهم من قال ثلاثه دون الامام و هو قول ابی حنیفه و منهم مناشترط أربعین و هو قول الشافعی و احمد و قال قوم ثلاثین و منهم من لم یشترط عدداً لکن رای انه یجوز بمادون أربعین و لا یجوز بثلاث و أربع و هو مذهب مالک.
(علمای اهل سنت) در مقدارِ تحقق جماعت با هم اختلاف دارند؛ طبری میگوید حداقل باید دو نفر باشند که یکی از آنها امام باشد. عدهای میگویند حداقل باید دو مأموم باشد ابوحنیفه میگوید: حداقل باید سه نفر ماموم باشد و شافعی و احمد میگویند: حداقل چهل نفر و عدهای میگویند حداقل سی نفر و مالک عددی ذکر نکرده است؛ اما میگوید با کمتر از چهل نفر جایز است و بیشتر از سه و چهار نفر باید باشند.[۳۷]
مرحوم علامه در تذکره، دلایل ایناشتراط عدد در نماز جمعه را بیان میکند؛ البته بخشی از این دلیلها با مذاق اهل سنت سازگارند؛ ایشان مینویسد:
دلایلاشتراط عدد در نماز جمعه:
دلیل اول: «لانّ تسمیتها جمعهً من الاجتماع»؛ یعنی نماز جمعه را بهخاطر جماعت بودنش، جمعه میگویند و اگر بهصورت فرادی باشد، دیگر جمعه نمیگویند.
دلیل دوم: در نماز جمعه یقیناً نیاز به امام هست و لااقل یک نفر هم باید ماموم باشد؛ لذا نماز جمعه باید بهصورت جماعت برگزار شود.
دلیل سوم: خطاب آیه ﴿یا أیها الذین آمنوا… فاسعوا الی ذکر الله﴾ جمع است که حداقل آن سه نفر است و یک نفر هم باید ندا دهد ﴿نودی للصلاه من یوم الجمعه﴾ و یک نفر هم باید امام باشد که مجموعاً پنج نفر میشوند.[۳۸]
البته دلیل های دیگری هم میآورند که بیشتر شبیه به استحسان و سازگار با مذاق اهل سنت است. ایشان در ادامه میگویند:
و قال الشافعی: لا تنعقد بأقل من أربعین رجلا علی الشرائط الاتیه و هل الامام احدهم؟ وجهان و به قال عمربن عبدالعزیز و مالک و احمد لقول جابربن عبدالله: مضت السنه اَنّ فی کل اربعین فما فوقها جمعه و قول الصحابی: مضت السنه کقوله: «قال النبی صل الله علیه و آله» و تعلیق الحکم علی العدد لا یقتضی نفیه عما هو اقل اواکثر و نمنع مساواه مضت السنه لقوله: «قال النبی صلی اله علیه و آله»
اما دلیل قول شافعی که میگوید چهل نفر شرط است ، کلام جابربن عبدالله انصاری است که ایشان گفته است: «سنت است که نماز جمعه با چهل نفر و بیشتر از آن منعقد میشود». و این جمله «مضت السنه» مانندآن است که روایتی را از پیامبر نقل کند.[۳۹]
مرحوم علامه به این استدلال شافعی چند پاسخ داده است:
تعلیق حکم بر عدد ایجاب نمیکند نفی آن حکم را از عدد کمتر یا بیشتر (به عبارت دیگر: عدد مفهوم ندارد).
قبول نداریم که جمله «مضت السنه» همانند «قال النبی”صلّی الله علیه و آله و سلم»)» باشد.
و قال احمد فی روایه: لا تنعقد الا بخمسین لقوله علیهالسلام: «تجب الجمعه علی خمسین رجلاً» و دلاله المفهوم ضعیفهٌ.
احمد بن حنبل گفته است که نماز جمعه حداقل با پنجاه نفر منعقد میشود؛ زیرا در روایت آمده است: «نماز جمعه با پنجاه مرد منعقد میشود».[۴۰]
علامه در پاسخ به این استدلال مینویسد:
عدد مفهوم ندارد؛ به این معنی که نسبت به عدد کمتر یا بیشتر نمیتوان حکم را نفی کرد.
و قال ابو حنیفه و الثوری و محمد: تنعقد باربعه أحدهم الامام لأن الأربعه عدد یزید علی أقل الجمع المطلق فجاز عقد الجمعه به کالأربعین.
ابو حنیفه و ثوری و محمد میگویند: با چهار نفر هم که یکی از آن ها هم امام باشد، منعقد میشود؛ زیرا چهار نفر از اقل جمع بیشتر است؛ بنابراین نماز جمعه با آن منعقد میشود؛ همچنانکه با چهل نفر منعقد میشود.
علامه در پاسخ به این استدلال میگوید: «ما این علت شما را قبول نداریم».[۴۱]
اما مهمترین دلیل فقهای شیعه، روایات موجود در این مسئله است که مرحوم حر عاملی این روایات را در وسایل الشیعه جمع کرده است که در اینجا پنج روایت را ذکر میکنیم:
-
- صحیحه ابی العباس عن ابی عبدالله علیه السلام قال: أدنی ما یجزی فی الجمعه سبعه أو خمسه أدناه.
-
- صحیحه زراره قال: کان ابو جعفر علیه السلام یقول: لا تکون الخطبه والجمعه و صلاه رکعتین علی اقل من خمسه رهط: الامام و اربعه.
-
- صحیحه زراره قال: قلت لابی جعفر علیه السلام علی من تجب الجمعه؟ قال: تجب علی سبعه نفر من المسلمین و لا جمعه لأقل من خمسه من المسلمین أحدهم الامام، فاذا اجتمع سبعه ولم یخافو أمَّهم بعضهم و خطبهم.
-
- صحیحه ابی بصیر عن ابی جعفر علیه السلام قال: لا تکون جماعه باقلّ من خمسه.
-
- صحیحه فضل بن عبدالملک قال: سمعت أبا عبدالله علیه السلام یقول: إذا کان قوم فی قریه صلّو الجمعه أربع رکعات فان کان لهم من یخطب لهم جمعوا اذا کانو خمس نفر، وانّما جعلت رکعتین لمکان لخطبتین.[۴۲]
ابن ادریس میگوید:
مردم در مقابل فریضه نماز جمعه چند دسته هستند:
۱٫کسی که نماز جمعه بر او واجب است و از شرکتکنندگان در نماز محسوب میشود.
۲٫کسی که نماز جمعه بر او واجب نیست و جزء اعداد هم به حساب نمیآید.
۳٫کسی که جزء شرکت کنندگان محسوب میشود اما بر او واجب نیست
۴٫کسی که نماز جمعه بر او واجب است اما جزء شرکت کنندگان محسوب نمیشود سپس توضیح میدهد که دسته اول همان هایی هستند که شرایط ذکر شده برای حضور در نماز جمعه را دارا هستند. گروه دوم کودک و دیوانه و زن میباشد. زنان چنانچه قبل از اقامه نماز جمعه در مسجد حاضر شوند و نماز اقامه گردد واجب است در آن شرکت کنند؛ هرچند جزو شرکتکنندگان محسوب نخواهند شد.
دسته سوم که جزو نمازگزاران محسوب میشوند اما نماز بر آنها واجب نیست مرد مریض،کور و لنگ هستند و همچنین مرد پیری که نمیتواند حرکت کند، کسی که فاصله محل او تا اقامه جمعه دو فرسخ بیشتر باشد و مسافر. این افراد با آنکه واجب نیست در نماز جمعه شرکت کنند اما در صورتی که شرکت نمایند جزء عدد نمازگزاران به حساب میآیند.
گروه چهارم کسانیاند که نماز جمعه بر آنها واجب است اما جزو نمازگزاران محسوب نمیشوند این گروه شامل شخص کافر و امثال او میشود و همچنین کسی که وضو ندارد و یا طاهر نیست. چنین افرادی هرچند نماز جمعه بر آنها واجب هست اما جزء اعداد شرکت کننده به حساب نمیآیند.[۴۳]
بند سوم: خطبه
نماز جمعه با دو خطبه آغاز میشود که در واقع جانشین دو رکعت اول نماز ظهر است، البته شیخ صدوق محل خطبهها را بعد از دو رکعت نماز و به جای دو رکعت آخر نماز ظهر دانسته است. به نظر او، نخستین کسی که دو رکعت نماز جمعه را پس از خطبهها بهجا آورد، عثمان بن عفان بود.[۴۴] پس نماز جمعه بدون دو خطبه مشروعیت ندارد و باطل است. برخلاف نماز عید که چنانچه فرادی کسی آن را انجام داده، مشروعیت دارد. بلکه مستحب است ولی خطبه از آن ساقط نمیشود. وجوب دو خطبه پیش از نماز از اجماعات فقه اهل بیت است.
در میان فقها اهل سنت نیز این مسئله موردپذیرش و وفاق است ولی با دو اختلاف متفاوت:
الف: آنکه فقط از حسن بصری نقل شده است که گفته خطبه واجب نیست همچن سایر خطبهها
فرم در حال بارگذاری ...