هدف نسل سوم مدیریت ایده ها افزایش مشارکت کارکنان در سازمان با کمک به آن ها به خلاق شدن در سازمان میباشد. تجربه سازمانها در سالهای قبل نشان داد که تنها توجه به فرایند در مدیریت ایده ها، مشارکت کارکنان را به همراه نخواهد داشت و برای کسب مشارکت گسترده از سوی افراد باید مکانیزم افزایش خلاقیت در افراد، مورد توجه قرار بگیرد. تجربه نشان داد که دقت صرف به مکانیزه کردن سیستم مدیریت ایده ها تنها به پیچیدگی آن اضافه میکند. بنابرین برای داشتن سیستم مدیریت ایده های موفق نیاز داریم تا هم از ابزارهای پیشرفته پردازش ایده ها و هم از تکنیک های پیشرفته خلق ایده ها در سازمان استفاده نماییم.(Shockley, 2006)
۲_۷_۳ فرآیندهای مدیریت ایده ها
در سال ۲۰۰۰ چند کمپانی بزرگ اروپایی تحقیقی را انجام دادند در خصوص اینکه چگونه شرکت ها میتوانند در جنبههای رشد، سود و ارتقا به عنوان شرکت نوآور شناخته شوند. نتایج تحقیق بازگو کنند ۳ عامل کلیدی بود:
-
- رهبری
-
- جو سازمانی و محیط
- یک فرایند سیستمی مدیریت ایده ها
مدیریت ایده ها فرایند اخذ،توسعه، گزینش، ارزیابی و اجرای ایده هایی میباشد که تولید کننده ارزش های کاری در سازمان است. مدیریت ایده ها پشتیبانی کننده بسیاری از فعالیت های سازمانی نه تنها توسعه محصول و تکنولوژی بلکه بهبود فرآیندهای کلی و کاهش هزینه های سازمانی میباشد. مدیریت ایده ها همچنین نقش پشتیبان کننده از تیمهای مدیریتی و تیم های پروژه ه ای در مواجهه با موضوعات غیر تکنیکال را دارا است.
فرایند مدیریت ایده ها یک فرایند نیروی انسانی است که توسط ابزارها و متدهای مخصوصی پشتیبانی می شود. این بدین معنا است که در اجرای آن می بایست وجوه انسانی مد نظر قرار گیرد تا موفقیت حاصل شود.
موفقیت یک سازمان در هر جنبه ای به مفهوم نوآوری در هر نقطه سازمان میباشد و نه فقط کارکنان خلاق و خاص بلکه تمام کارکنان سازمان در این فرایند درگیر هستند. نوآوری در واقع فرآیندتبدیل ایده های جدید به واقعیت میباشد و اگر ما در سازمان ایده های جدید داشته باشیم اما سیستمی برای توسعه و تبدیل آن ها به محصولات و خدمات بدیع وجود نداشته باشد هیچگاه بهبودی در سازمان اتفاق نخواهد افتاد.(Andrén 2013)
صندوق پیشنهادها یکی از فرآیندهای قدیمی شناخته شده مدیریت ایده ها میباشد که هنوز هم در برخی از سازمان ها مورد استفاده قرار میگیرد. این فرایند به دلیل ضعف های واضح از جمله طبیعت کند و دشوار آن، از بین رفتن ایده ها و نرخ بسیار پایین مشارکت نقد شده است. فرایند دیگر کایزن تیان[۱۶] یا همان برنامه پیشنهادگیری ژاپنی ها میباشد که کارکرد آن اخذ ایده ها برای بهبود مستمر فرآیندها میباشد و بسیار موفق تر از نظام صندوق پیشنهادها عمل کردهاست. به طوری که نرخ مشارکت در این برنامه معادل ۷۰% است که در مقایسه با میانگین نرخ مشارکت ۱۰ الی ۲۰ درصدی نظام پیشنهادها در شرکتهای آمریکایی بسیار بالاتر است. اما این فرایند نیز یک ضعف عمده دارد و آن تمرکز بیش از حد بر روی بهبوده های کوچک و مستمر است.
بر اساس اهمیت نقش ایده دهنده در پیش راندن و اجرای ایده خود در سازمان فرآیندی با عنوان ([۱۷]EDIS) نظام راهبری ایده ها توسط کارکنان طراحی گردید که هدف آن استفاده از خود پیشنهاددهندگان برای مدیریت و راهبری ایده ها بود. این نوآوری باعث افزایش نرخ مشارکت به میزان ۶۰% گردید. در این سیستم نیز مهمترین ضعف مربوط به تمرکز بیش از حد بر بهبودهای کوچک که توسط خود فرد قابل اجرا ست می بود.
Bank One یکی از بانکهای معتبر در ایالات متحده یک فرایند مدیریت ایده های منحصر به خود را با عنوان ایده شگرف وان (ONE) با مشخصات زیر اجرا کردهاست.
این فرایند با یک اپلیکیشن تحت وب برای جمع آوری ایده ها که در اینترانت شرکت قابل دسترسی است شروع می شود این ایده ها به پایگاه داده متصل میشوند که در آن کارکنان قادر به تبادل و تسهیم ایده های خود میباشند. هرکس در پایگاه ایده دارای یک پروفایل شخصی است که میتواند از طریق آن به ثبت و ویرایش ایده هایش اقدام کند. در مرحله بعدی ایده توسط سایر کارکنان مورد بحث قرار گرفته و اصلاح میگردد و پیامی برای پیشنهاددهنده اصلی ارسال میگردد تا نسبت به دفاع و یا تغییر ایده خود اقدام کند. این فرایند آنقدر ادامه پیدا میکند تا بالاخره ایده اجرا و یا حذف شود.(Belliveau et al. 2002)
در فرایند دیگری اساس کار بر تاثیر انواع شخصیت های تاثیرگذار بر مدیریت ایده ها بنا نهاده شده است. پنج نوع شخصیت تاثیرگذار بر این فرایند به شرح ذیل میباشند:(Vandenbosch et al 2006)
بهبودگرا: گامهای کوچک بر میدارد و به دنبال ایده های معمولا ساده هستند
اجماع: بر هماهنگی بین ذینفعان تأکید بیشتری می شود تا ایده ها
جستجوگر: اطلاعات را از منابع مختلف با هم ترکیب میکند
بحث کننده: آنقدر بحث میکند تا ایده را ارتقا دهد
ارزیاب: بسیار هدفگرا و انعطاف پذیر است
کتاب Book of Ideation فرایند مدیریت ایده ها را فرآیندی تعریف کردهاست که طی آن خلاقیت، نظم و دانش با هم ترکیب میشوند و بر این موضوع تأکید دارد که نمی توان ایده های خوب را از دل آشفتگی و بی نظمی مطلق بیرون کشید. آشفتگی مورد نیاز خلاقیت می بایست رام شده و با نظم، الهام و دانش ترکیب شده و کمی چاشنی صبر به آن اضافه شود تا سیستمی مؤثر برای خلق و به کارگیری ایده های خوب ایجاد شود.
بر اساس این کتاب فرایند مدیریت ایده ها به چند فاز مختلف تقسیم می شود که هر فاز تکنیک ها و ابزارهای کاربردی مخصوص به خود را دارد. شکل زیر این فرایند را نشان میدهد.(Andrén 2013)
شکل ۲_۶: فرایند مدیریت ایده ها در کتاب Book of Ideation
در مدل دیگری به نام گالیله، فرایند مدیریت ایده ها به ۴ فاز اصلی تقسیم می شود. در فاز اول ایده ها در حجم انبوه اخذ و سپس تعدیل و کیفیت سنجی میشوند که هدف آن:
الف-پیمایش استاندارد شده ایده ها؛
ب-تأیید ایده ها در مراحل اول آمادگی بازار و سنجش اعتبار تکنیکالی؛
ج- دریافت و جمع آوری ایده ها میباشد.
فاز دوم با عنوان توسعه مفهوم مرحله ای است که در آن به ایده دهنده کمک می شود تا ایده اولیه خود را توسعه و تبدیل به ایده ای کاربردی نماید. در فاز سوم ایده ها در بخش های مختلف مانند بازار، تکنولوژی، منابع انسانی، و روالهای کاری رده بندی میشوند و بهترین آن ها برای ورود به فاز نهایی یعنی ارزیابی مفهوم انتخاب میشوند.
هدف این فاز کاهش حالت ذهنی بودن ایده ها و کمبود اطلاعاتی است که عموما در مراحل سنجش و تصمیم گیری راجع به ایده ها وجود دارد.
فاز اول: سنجش کیفیت
فاز دوم : توسعه مفهوم
فاز سوم : امتیازبندی مفهوم
فاز چهارم : ارزیابی مفهوم
فازهای مدل گالیله
ورودی ایده ها
توسعه
توسعه
شکل ۲_۷: مدل گالیله
فرم در حال بارگذاری ...