«اضطراب و افسردگی تجربههای هیجانی نامطلوبی هستند که نشانهای از وجود انواع تهدید یا فقدان میباشند. وقتی افراد با تغییر الگوی توجه و تفکر به آنها پاسخ میدهند، مداوم و مسألهساز میشوند. بیشتر افراد قادر به تشخیص این مسأله نیستند که توجهشان بر خودشان، تفکرشان و احساسشان قفل شده است. این فرایند احساسها و باورهای منفی را دربارهی خود افزایش داده و تداوم میبخشد. متأسفانه، معمولاً افراد نسبت به این فرایند آگاهی ندارند و تغییر آن برایشان دشوار است. وقتی رویدادی این فرایند را متوقف میکند، اگر به پیامدهای آن توجه کنید، متوجه تأثیرات منفی درگیر شدن افراطی با علایم و افکارتان میشوید. اگر سریعاً خود را درگیر موضوع دیگری بکنید، چه اتفاقی برای اضطراب و غمگینی شما میافتد؟ متوجه میشوید که به طور موقت احساس بهتری دارید، اما مشکلات شما زمانی که توجه شما به الگوی غیر مفید و متمرکز بر خود باز میگردد، بدتر میشوند.» «آگاه شدن به تمرکز بر توجهتان بسیار مهم است و منجر به تقویت کنترل شما بر توجه میشود. پس شما نباید توجهتان را به طور عادتی، به مدت طولانی بر خود یا بدنتان متمرکز کنید. شما تکنیکی را یاد خواهید گرفت که آموزش توجه نام دارد و باعث میشود تا الگوهای قدیمی و غیر مفید تفکر شما از بین بروند.» «هدف این تکنیک منحرف کردن حواس شما از افکار و احساسهای ناراحت کننده نیست. در واقع احتمال دارد این افکار و احساس در زمان انجام تمرین ظاهر شوند. شما باید سعی کنید تا آنها را متوقف نکنید. هدف این است که شما فرایند را ادامه دهید، درحالیکه تجربههای درونی را به حال خودشان رها میکنید. شما میتوانید به سادگی به این تجربهها مثل عبور صداهای درونی بنگرید.
گام چهارم: برای تحقق هدف شماره چهارم این ماژول، یعنی آموزش تکنیک توجه آگاهی انفصالی (ولز، ۲۰۰۸) برای کاهش افکار تکرار شونده منفی میتوان از فنون تداعی آزاد، تکلیف ببر، استعاره ابر، استعاره کودک بازیگوش استفاده کرد.
تکلیف خانگی ماژول سوم
تمرین تکنیک آموزش توجه
از مراجع خواسته میشود که ۲ بار در روز تمرین کنند، ولی اغلب مراجعان این تکلیف را فقط یک بار در روز انجام میدهند. تمرین باید تقریباً به مدت ۱۲ دقیقه انجام شود و توالی ارائه شده در جلسات باید رعایت شود. کار برگ خلاصه تکنیک آموزش توجه به منظور یادآوری چگونگی انجام این تکلیف و بازبینی تکالیف منزل مورد استفاده قرار میگیرد. در برگهی خلاصهی تکنیک آموزش توجه سه منبع صدا شناسایی و ثبت میگردد و از این جهت همکاری مراجع را افزایش میدهد. کاربرگ تکنیک آموزش و دستورالعمل اجرایی تکنیک در پیوست – ارائه شده است. مراجع باید بعد از هر بار اجرای تکنیک آموزش توجه از مقیاس درجهبندی توجه به منظور ارزیابی میزان تغییرات توجه استفاده کند. این شاخص یک مقیاس درجهبندی ۷ درجهای برای اندازهگیری میزان و تغییرات توجه به خود استفاده میشود که در پیوست — نیز آمده است. مراجع در پایان باید نتایج این خود ارزیابی را در جدول مربوط به این مقیاس ثبت کند و جلسه بعدی همراه خود به نزد درمانگر بیاورد.
تمرین توجه آگاهی انفصالی
درمانگر از مراجع میخواهد به کمک راهبردهای پنج گانه ذکر شده در جلسه، توجه آگاهی انفصالی را روزی ۲ بار و هر بار به مدت ۵ دقیقه به این صورت انجام دهند که ۳ روز اول این تکنیک را برای افکار خنثی استفاده کنند و پس از آن که احساس تسلط بر این تکنیک داشتند، آن را بر روی افکار تکرار شنونده منفی (نگرانی، نشخوار فکری، افکار وسواسی و مزاحم، اشتغال ذهنی، خودپایشی و هر نوع فکر منفی سمج) انجام دهند. مراجع باید بعد از هر بار اجرای تکنیک توجه آگاهی انفصالی از مقیاس درجهبندی جداسازی توجه به منظور ارزیابی میزان جداسازی توجه استفاده کند. این شاخص یک مقیاس درجهبندی ۷ درجهای برای اندازهگیری میزان و تغییرات جداسازی توجه استفاده میشود که در پیوست — نیز آمده است. مراجع در پایان باید نتایج این خود ارزیابی را در جدول مربوط به این مقیاس ثبت کند و جلسه بعدی همراه خود به نزد درمانگر بیاورد.
تکمیل مقیاسهای پایش پیشرفت کلی
مراجع باید مقیاس آسیب و شدت عمومی اضطراب (OASIS) و مقیاس آسیب و شدت عمومی افسردگی (ODSIS) را تکمیل کند و نمره کلی این مقیاسها را بر روی نمودار ارزیابی پیشرفت هفتگی ترسیم کند و جلسه بعدی همراه خود به نزد درمانگر بیاورد. این تکلیف به مراجع کمک می کند تا او در جریان پیشرفت درمان قرار گیرد.
ماژول ۴: ارزیابی باورهای فراشناختی و بازسازی مجدد
اهداف ماژول چهارم
بررسی تکالیف خانگی هفته گذشته
پل زدن به مطالب هفته گذشته و آشنایی با باورهای فراشناختی مثبت و منفی
چالشورزی با باورهای فراشناختی منفی مرتبط با کنترلناپذیری افکار تکرارشونده منفی
چالشورزی با باورهای فراشناختی منفی مرتبط با خطرناک بودن افکار تکرارشونده منفی
چالشورزی با باورهای فراشناختی مثبت مرتبط با مفید بودن افکار تکرارشونده منفی
تعیین تکالیف خانگی
دستورالعمل ماژول چهارم
گام اول: برای تحقق هدف اول این ماژول، به بررسی و مرور تکالیف خانگی ماژول قبلی اختصاص دارد. در این مرحله درمانگر تکالیف خانگی ماژول قبلی را به دقت بررسی می کند و در صورت مشکل به بررسی آن می پردازد.
گام دوم: برای تحقق هدف دوم این ماژول، یعنی پل زدن به مطالب هفته گذشته و آشنایی مراجع با باورهای فراشناختی منفی و مثبت، درمانگر در ابتدا به مراجع توضیح میدهد که منظور از باورهای فراشناختی منفی و مثبت درباره افکار تکرار شونده منفی چیست.
گام سوم: برای تحقق هدف سوم این ماژول، یعنی شناسایی باورهای فراشناختی منفی و مثبت میتوان از پرسشگری درباره ضررهای افکار تکرار شونده منفی استفاده کرد. علاوه بر راهبرد فوق، درمانگر برای استخراج باورهای منفی میتواند از مراجع درخواست کند سناریویی با بدترین پیامد بسازد. در واقع این پیامدهای منفی همان باورهای فراشناختی منفی میباشند. همچنین برای به چالش کشیدن باورهای فراشناختی منفی مربوط به کنترلناپذیری افکار تکرار شونده منفی میتوان تکنیک بررسی شواهد در قالب دیالوگ سقراطی باورهای مربوط به کنترلناپذیری افکار تکرار شونده منفی را به کارگ رفت.
گام چهارم: برای تحقق هدف پنجم این ماژول، یعنی به چالش کشیدن باورهای فراشناختی منفی مربوط به خطرناک بودن افکار تکرار شونده منفی میتوان از تکنیک برزسی مکانیسمها و جستجوی شواهد مخالف، بررسی شواهد مخالف، برجسته کردن ناهمخوانیها، استفاده کرد.
گام پنجم: درمانگر در سومین و آخرین مرحله درمانی این ماژول، باورهای فراشناختی مثبت را کانون توجه قرار میدهد. بعد از اینکه باورهای فراشناختی منفی درباره کنترلناپذیری و خطرناک بودن افکار تکرار شونده منفی به طور قابل ملاحظهای تغییر پیدا کرد، باورهای فراشناختی مثبت باید مورد توجه قرار گیرد. اصلاح باورهای فراشناختی مثبت باعث میشود که مراجع بتواند از سبکهای پاسخدهی جایگزین برای مقابله با وقایع درونی استفاده کند و همچنین موجب میشود انگیزه مراجع برای ترک عادت پاسخدهی به شیوه مفهومی و تحلیلی افزایش یابد. باورهای مثبت قوی نه تنها همکاری مراجع را برای ادامه درمان کاهش میدهد، بلکه موجب استمرار سبک پاسخدهی افکار تکرار شونده منفی میشود. برای اصلاح کردن یا تضعیف باورهای مثبت درباره مفید بودن افکار تکرار شونده منفی میتوان از راهبرد ناهماهنگی افکار تکرارشونده منفی، استفاده کرد. این راهبرد به مراجع کمک میکند تا به این مطلب پیببرد که چگونه محتوای این افکار تقریباً با ماهیت واقعیت همخوان نیست. این راهبرد برای به چالش کشیدن اعتبار باورهای مربوط به مفید بودن افکار تکرارشونده منفی بسیار مفید است. دو نوع از راهبردهای ناهماهنگی شامل ناهماهنگی گذشتهنگر و ناهماهنگی آیندهنگر است. همانطور که قبلاً هم ذکر شد، معمولاً برای تثبیت تضعیف باورهای فراشناختی مراجع و آزمودن پیشبینی او باید در کنار این تکنیکهای اسنادسازی مجدد کلامی، درمانگر باید از آزمایشهای رفتاری نیز استفاده کند. درمانگر در این مرحله از درمان می تواند از آزمایش رفتاری تعدیل افکار تکرار شونده منفی به عنوان یک تکلیف خانگی برای تضعیف بیشتر باور مربوط به مفید بودن افکار تکراری و منفی استفاده می کند.
تکلیف خانگی ماژول چهارم
اجرای آزمایش از دست دادن کنترل
یکی از بهترین تکالیف خانگی برای تضعیف باورهای فراشناختی منفی مرتبط با کنترلناپذیری افکار تکرار شونده منفی اجرای آزمایش از دست دادن کنترل است. هدف اصلی این تکلیف این است که مراجع متوجه شود حتی اگر او کنترلی بر روی افکار تکرار شونده منفیاش نداشته باشد، باز هم افکار تکرار شونده منفی قابل کنترل است. در این آزمایش مراجع باید بر روی افکار تکرار شونده منفیهای اخیرش تمرکز کند و چرخه افکار تکرار شونده منفی خود را فعال کند. در مرحله اول سعی کند از هر طریقی (سرکوبی افکار، پرت کردن حواس و جایگزین کردن آن با افکار مثبت) این چرخه فعال شده را کنترل کند و سپس بعد از اعمال به مدت ۵ دقیقه کنترل بر روی مقیاس ۸ درجهای کنترلپذیری افکار، میزان کنترل خود را بر این افکار مشخص کند. در مرحله دوم مراجع باید همانند مرحله اول چرخه افکار تکرار شونده منفی خود را فعال کند ولی در طول مدت ۵ دقیقه هیچ تلاشی برای کنترل کردن آن نداشته باشد و سپس بعد از ۵ دقیقه میزان کنترل خود بر این افکار را بر روی مقیاس ۸ درجهای کنترلپذیری افکار مشخص کند. در مرحله سوم مراجع باید نمره حاصل از این دو مرحله را با هم مقایسه کند. مراجع باید روزی ۳ بار این آزمایش را انجام بدهد و آن را در جدول مربوط به آزمایش از دست دادن کنترل ثبت کند.
اجرای آزمایش شلوغ کردن ذهن در حین فعالیت بدنی
یکی از بهترین تکالیف خانگی برای تضعیف باورهای فراشناختی منفی مرتبط با خطرناک بودن افکار تکرار شونده منفی، اجرای آزمایش افزایش افکار در حین فعالیت بدنی است. هدف اصلی این تکلیف این است که مراجع متوجه شود افزایش افکار تکرار شونده منفی خطر جسمی به همراه ندارد. در این آزمایش مراجع باید ضربان قلبش را در دو شرایط زیر با هم مقایسه کند: ۱- شلوغ کردن ذهن در حین فعالیت بدنی و ۲- فعالیت بدنی بدونِ اشتغال ذهنی. پیش بینی مراجع این است که در شرایط اول، ضربان قلبش نسبت به شرایط دوم افزایش پیدا کند. درمانگر در این آزمایش از مراجع میخواهد که ۱۰ تا به شین و پاشو را در حالی که ذهنش خیلی مشغول است و ۱۰ تا به شین و پاشو بدونِ اشتغال ذهنی انجام دهد و سپس ضربان قلب خود را در این دو شرایط را با هم مقایسه کند. مراجع باید روزی ۳ بار این آزمایش را انجام دهد و نتایج ان را ثبت کند. مراجع بعد از انجام این آزمایش متوجه شد که ضربان قلبش در طی این دو شرایط تفاوت معنیداری ندارد. نتایج این آزمایش به مراجع کمک کرد که بتواند باورهای منفیاش را به راحتی تغییر دهد.
اجرای آزمایش تعدیل افکار تکرار شونده منفی
یکی از بهترین تکالیف خانگی برای تضعیف باورهای فراشناختی مثبت مرتبط با مفید بودن افکار تکرار شونده منفی، اجرای آزمایش تعدیل افکار تکرار شونده منفی است. هدف اصلی این تکلیف این است که مراجع متوجه شود افزایش و کاهش افکار تکرار شونده منفی تأثیر قابل ملاحظهای در زندگی مراجع ندارد. در این آزمایش درمانگر به مراجع یادآور می شود که اگر باورهای مثبت درباره افکار تکرار شونده منفی صحیح باشد و این افکار مفید است، پس باید از لحاظ منطقی افزایش و کاهش آن در زندگی مراجع تأثیر قابل ملاحظهای داشته باشد. بعد از اینکه افکار تکرار شونده منفی مراجع در اوایل درمان کاهش پیدا کرد، فرصت مناسبی است که درمانگر برای تضعیف باورهای مثبت درباره این افکار، تأثیر این کاهش را بر روی عملکرد مورد بررسی قرار دهد. در این آزمایش افکار تکرار شونده منفی کاهش و افزایش مییابد با این هدف که تأثیرش بر روی کارکرد روزانه برای مثال، عملکرد شغلی، مقابلهای و وقایع روزانه مورد بررسی قرار گیرد. برای تسهیل این آزمایش درمانگر باید نشانههای مفید بودن افکار تکرار شونده منفی و غیرمفید بودن آن را عینی و عملیاتی کند. هدف از این آزمایش بررسی این فرضیه است که نتایج ایجاد شده در دو موقعیت اشتغال ذهنی با افکار تکرار شونده منفی و بدون آن متفاوت است یا نه. برای مثال، درمانگر می تواند از مراجع که معتقد است، “افکار تکرار شونده منفی عملکرد من را بهتر میکند”، درخواست شد، اولین روز کاری بعد از این جلسه، این افکار را افزایش و روز بعد از آن افکار تکرار شونده منفی را کاهش دهد و سپس عملکرد خود را در این دو موقعیت بررسی کند. در جلسهی بعدی درمان، درمانگر از مراجع سؤال کرد که در این دو موقعیت تفاوتی در عملکردش مشاهده کرده است.
تکمیل مقیاسهای پایش پیشرفت کلی
مراجع باید مقیاس آسیب و شدت عمومی اضطراب (OASIS) و مقیاس آسیب و شدت عمومی افسردگی (ODSIS) را تکمیل کند و نمره کلی این مقیاسها را بر روی نمودار ارزیابی پیشرفت هفتگی ترسیم کند و جلسه بعدی همراه خود به نزد درمانگر بیاورد. این تکلیف به مراجع کمک می کند تا او در جریان پیشرفت درمان قرار گیرد.
ماژول ۵: مواجهه تدریجی با اجتناب تجربه گرایانه
اهداف ماژول پنجم
بررسی تکالیف خانگی هفته گذشته
پل زدن به مطالب هفته گذشته و آشنایی با اجتناب تجربهگرایانه
شناسایی راهبردهای درونی و بیرونی اجتناب تجربهگرایانه و ارزیابی مجدد اثربخشی آنها
کاهش بعد درونی اجتناب تجربهگرایانه و جایگزین کردن آن با راهبرد پذیرش
کاهش بعد بیرونی اجتناب تجربهگرایانه و جایگزین کردن آن با راهبرد مواجهه
تعیین تکالیف خانگی
دستورالعمل ماژول پنجم
گام اول: برای تحقق هدف اول این ماژول، به بررسی و مرور تکالیف خانگی ماژول قبلی اختصاص دارد. در این مرحله درمانگر تکالیف خانگی ماژول قبلی را به دقت بررسی می کند و در صورت مشکل به بررسی آن می پردازد.
گام دوم: برای تحقق هدف دوم این ماژول، یعنی آشنایی مراجع با اجتناب تجربهگرایانه، درمانگر در ابتدا سعی می کند که مراجع را با مفهوم اجتناب تجربهگرایانه آشنا کند:
اجتناب تجربهگرایانه به عدم تمایل به تجربه پدیده های ناخوشایند درونی (مثل عواطف، احساسات، شناختها یا تکانههای ناخوشایند) و بیرونی (موقعیتها، افراد، مکان) است. این عدم تمایل به تجربه پدیده های ناخوشایند درونی و بیرونی افراد، راهبردهای اجتنابی درونی و بیرونی افراد را تشکیل میدهد. راهبردهای اجتنابی درونی شامل سرکوبی تجارب ناخوشایند درونی (تلاش برای حذف تجارب ناخوشایند درونی از قبیل افکار ناخوشایند و ناپسند مربوط به گذشته و آینده، تصاویر ذهنی ناخوشایند و ناپسند مرتبط با گذشته و آینده، مرور اتفاقات و خاطرات ناخوشایند گذشته و آینده است. در واقع افراد مبتلا به اختلالهای هیجانی هر وقت این تجارب درونی را تجربه می کنند به طور عمدی تلاش می کنند که این تجارب را از ذهن خود دور کنند. این راهبرد اجتنابی نه تنها اثربخش نیست بلکه فراوانی آن را زیاد می کند)، جایگزین کردن تجارب مثبت درونی به جای تجارب ناخوشایند درونی (مراجع از طریق این راهبرد سعی می کند که هر گاه تجارب ناخوشایند به ذهنش خطور می کند، به اتفاقات، افکار و تصاویر خوشایند فکر کند ولی این راهبرد هم مانند سرکوبی افکار، اشتغالات ذهنی ناخوشایند او را بیشتر می کند)، توجه برگردانی (تلاش برای انجام یک فعالیت خنثی هنگام مواجه شدن با تجارب ناخوشایند درونی) و وارسی و ارزیابی مجدد تجارب ناخوشایند درونی (مراجع سعی می کند که با تجزیه و تحلیل تجارب ناخوشایند درونی، از شر آنها خلاص شود). راهبردهای اجتنابی بیرونی هم شامل رفتارهایی است که فرد از طریق آن قصد دارد هیجانها و افکار ناخوشایند درونی را کاهش دهد که برخی از آنها شامل به تعویق انداختن تکالیف ناخوشایند (در این راهبرد مراجع سعی می کند که با به تعویق انداختن یک تکلیف ناخوشایند احساسهای منفی خود را برای چند لحظه کاهش دهد)، اجتناب از موقعیتهای برانگیزاننده افکار تکرار شونده منفی ( افراد مبتلا به اختلالهای هیجانی سعی می کند برای کنترل احساسهای ناخوشایند خود از هر موقعیتی یا افرادی که برانگیزاننده افکار تکرار شونده منفی مثل نگرانی، نشخوار فکری، افکار وسواسی است، اجتناب کند. برای مثال، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی سعی می کنند که در حضور در جمع و ایراد سخنرانی اجتناب کنند، افراد مبتلا به اختلال وسواسی تلاش می کنند که کمتر به حمام بروند تا مجبور نباشند ساعتها به شستشوی خود بپردازند، افراد مبتلا به اختلال افسردگی سعی می کند که از مواجه شدن با برخی موقعیتها و افراد که برانگیزاننده احساس غمگینی هستند، اجتناب کنند. افراد مبتلا به اختلال هراس ممکن است از حضور در مراکز پرازدحام مثل مترو و فروشگاههای بزرگ اجتناب کنند)، انجام رفتارهای افراطی (هنگامی که افراد مبتلا به اختلالهای هیجانی با موج زیادی از احساسها و افکار منفی مواجه میشوند از طریق رفتارهای افراطی مثل پرخوابی، مصرف افراطی مشروبات الکلی، مصرف بیرویه داروهای آرام بخش، اقدام به روابط اجتماعی افراطی، اقدام به برقراری روابط عاطفی و جنسی مکرر سعی می کنند که خودشان را آرام کنند)، رفتارهای اطمینان بخشی (افراد مبتلا به اختلالهای هیجانی سعی می کنند که از طریق برخی رفتارها نظیر وارسی کردن مکرر، جستجوی اطلاعات، مشورت کردن افراطی، تأییدطلبیهای زیاد موقعیتها و تجارب ناخوشایند درونی را شناسایی کرده و از وقوع آنها جلوگیری کنند).
گام سوم: برای تحقق هدف سوم این ماژول، یعنی شناسایی راهبردهای درونی و بیرونی اجتناب تجربهگرایانه و ارزیابی مجدد اثربخشی آنها، درمانگر می تواند تجارب مراجع را مورد کنکاش قرار دهد. درمانگر در این مرحله با یک تیر دو نشان میزند. هدف نخستین «استخراج» سیستم کنترل/ اجتناب تجربهای مراجع است. کسب هدف مذکور در گروی بررسی مشارکتی شیوه هایی است که مراجع برای گشایش یا کنترل مسأله (های) خود به کار میگیرد. برای مثال، درمانگر ممکن است فرایند مذکور را به این صورت انجام دهد: (۱) مطرح کردن این سؤال از مراجع مضطرب که هنگام مضطرب شدن معمولاً چه کاری انجام میدهد، و (۲) تهیۀ فهرست از راهبردهایی که مراجع در جهت کنترل اضطراب خود مورد استفاده قرار میدهد. دومین هدف این است که اثر بخش بودن (یا سودمندی) تلاش های پیشین یا کنونی مراجع در جهت کاهش رنجهای هیجانی و روانشناختی به محک آزمون گذارده شود. گفتوگویی که در ادامه می آید، مثالی در خصوص این مرحله از درمان میباشد.
گام چهارم: برای تحقق هدف چهارم این ماژول، یعنی کاهش بعد درونی اجتناب تجربهگرایانه مراجع و جایگزین کردن آن با راهبرد پذیرش میتوان از تکنیک ناامیدی سازنده، رهایی از کنترل، پذیرش و ارتقای پذیرش فعال در قالب برخی استعارهها مانند ریگهای روان، استفاده کرد. استعارۀ ریگهای روان (هیز و همکاران، ۲۰۱۱) پذیرش را فرایند فعال پذیرفتن تجاربی معرفی می کند که ممکن است در گذشته مورد اجتناب واقع شده باشند. این استعاره خاصه برای معرفی راهبرد پذیرش سودمند است، چون بسیاری از مراجعان به دلیلی این پیام را شنیدهاند که تقلا کردن در ریگهای روان، نتیجۀ عکس میدهد [یعنی فرد بیشتر در ریگها فرو میرود]. جان سالم به در بردن از ریگهای روان مستلزم این است که نخست از انگیزۀ قوی برای نزاع با آنها صرف نظر کنیم و سپس تماس بیشینه با سطح ریگها را به منظور شناور ماندن بسط دهیم. از دو رفتار مذکور (یعنی صرف نظر کردن از نزاع با ریگهای روان و تماس بیشینه با سطح آنها) معمولاً برای شرح پذیرش فعال رویدادهای خصوصی ناخوشایند استفاده می شود.
گام پنجم: برای تحقق هدف پنجم این ماژول، یعنی کاهش بعد بیرونی اجتناب تجربهگرایانه مراجع و جایگزین کردن آن با راهبرد مواجهه تجسمی، درمانگر ابتدا باید مفاهیم اجتناب شناختی، خنثیسازی و مواجهه را در قالب اصطلاحات رفتاری به مراجع توضیح دهد. بعد از این که درمانگر نقش اجتناب و خنثیسازی را در تداوم ترسها و همچنین نقش درمانی مواجهه را توضیح داد، بهتر است بحث را بر روی موقعیتهای ناخوشایند که مراجع از آنها اجتناب می کند، برگردانند و لیست این موقعیتها را با کمک مراجع تهیه کرد. سپس مراجع هر موقعیت را به جهت شدت ترسانگیزی آنها درجهبندی میکند و این فهرست درجهبندی شده، همان سلسله مراتب است. معمولاً برای هر ترس، یک سلسله مراتب ساخته میشود. مراجع رویدادهای مولد اضطراب را بر اساس شدت اضطرابی که ایجاد میکنند از کمترین تا بیشترین تنظیم میکند. این رویدادها معمولاً بر مبنای صفر تا صد درجهبندی میشود. بعد از تهیه سلسله مراتب، درمانگر باید به طور تدریجی مراجع را با موقعیتهایی با اضطراب کمتر به تدریج مواجهه کند.
تکلیف خانگی ماژول پنجم
تهیه لیستی از راهبردهای درونی و بیرونی اجتناب تجربهگرایانه
فرم در حال بارگذاری ...