اساساً انتقال حرارت در مغز در قالب تبادل حرارت خارجی (انتقال حرارت از سر)، تبادل حرارت داخل و تولید حرارت متابولیکی است. این اثرات با شرایط مرزی، سیرکولاسیون خون، نرخ متابولیسم مغز و ابعاد سر تغییر میکنند. بررسی تأثیر عوامل مختلف در پدیده انتقال حرارت از مغز با دشواری روبروست. بخصوص که امکان انجام آزمایشهای تجربی در این زمینه به دلیل خطرات موجود و محدودیتهای ابزاری ممکن نیست. لذا این بررسیها نیازمند یک مدل مطمئن با خصوصیات فیزیکی و شرایط محیطی واقعی میباشند.
مطالعه و بررسی عکسالعمل خنک شدن سر در مقابل مکانیسمهای مختلف خنک کاری، میتواند ابزاری در جهت طراحی و ساخت تجهیزات قابلحمل جهت خنک کاریهای اورژانس در وسایل نقلیه پزشکی باشد که با آنها دمای مغز در ۳۰ دقیقه از Cº۳۷ به Cº۳۴ رسیده و لذا متابولیسم آن تا ۳۰% کاهش مییابد. این مطالعات در طراحی سیستمهای تهویه مطبوع و ایجاد محیطهای ارگونومیک جهت راحتی افراد نیز میتواند موردتوجه قرار گیرد. در یک سری مدلسازیهای کامپیوتری انجامشده[۹-۱۱] نشان داده است که دمای مغز انسان در نقاط مرکزی و داخلی بسیار متفاوتاند از نقاطی که نزدیکی سطح قرار دارند. گرادیان دمای بسیار بزرگی در نزدیکی سطح مغز اتفاق میافتد که بهصورت آزمایشگاهی با افزایش فاصله از سر کاهش مییابد[۱۲,۱۳].
هدف کلی رسیدن به دمای میانگین ۳۳ در مغز در مدتزمان ۳۰ دقیقه است[۱۴]. البته باید خاطرنشان کرد که خنک کردن مغز تا دماهای پایینتر سبب افزایش ریسک ابتلا به لرزشهای غیرقابلکنترل و کاردیاک ارست[۱۳] می شود.
یکی از سؤالهای مهم برای انتخاب روش مناسب برای خنک کردن مغز این است که بفهمیم هر یک از این روشها چطور دمای مغز را کاهش می دهند. ازآنجاکه اندازه گیری نتایج حاصل از خنک کردن مغز در بافت زنده فراتر از فنّاوری حاضر است، ارائه و بهبود مدلهایی که بهطور دقیق تغییرات دما و همچنین محدودیتها را نشان میدهد، می تواند موفقیت بزرگی باشد.
مسئله مهم دیگر تبادل گرمایی بین پوست سر و محیط اطراف است که به کمک ضریب انتقال حرارت توصیف میشود. برای رسیدن هدف که خنک کردن مغز در نقاط مرکزی است، نیاز به استفاده از دستگاهی است که ضریب انتقال حرارت بزرگی ایجاد کند. در حالت ایدئال، دستگاهی با این مشخصات قادر خواهد بود دمای پوست سر را همدما با دمای دستگاه ثابت نگه دارد.
عموماً گزارشهای انتقال حرارت از مغز تاکنون به دو صورت بوده است. یک دسته از این مطالعات شبیهسازی را تنها از جنبه انتقال حرارت در داخل بافتها مدنظر قرار داده و در بهترین حالت انتقال حرارت جابجایی را با ضریب انتقال حرارت جابجایی در مدل خود بکار گرفتهاند[۱۱,۱۵-۱۷]. دسته دیگر بدون مدل نمودن انتقال حرارت درون بافت، تنها به بررسی الگوی جریان خارج از بدن (بهصورت تجربی) پرداختهاند.
همچنین مدلسازی از توزیع دما در سر یک انسان بالغ تحت سرما درمانی با گذاشتن یخ روی سر توسط دنیس و همکارانش[۱۶] صورت گرفته است. گزارش زو و همکارانش[۱۷] نیز شامل مدلسازی ریاضی سرد شدن مغز با شرایط مرزی دما ثابت است. سوکستانسکی و همکارش[۱۲] با بهره گرفتن از روش تحلیلی اثر عوامل مختلف را بر دمای مغز بررسی کرده و دبی و دمای جریان خون ورودی به بافت را تنها عامل مؤثر بر دمای مغز دانستهاند. این مدلسازیها با فرض ثابت بودن دمای سطح پوست همراه بوده و در آنها هوای اطراف و جنبه انتقال حرارت جابجایی در سال اطراف سر در نظر گرفته نشده است.
از طرف دیگر، از جنبه خارجی کلارک و همکارانش[۱۸] مطالعهای برای تعیین جابجایی آزاد در اطراف سر را انجام داده و منتشر کردهاند که در این تحقیق تأثیر حالتهای مختلف بدن (خوابیده و ایستاده) بر الگوی جریان هوای اطراف سر بهصورت تجربی مطالعه شده و ضخامت تقریبی لایهمرزی حرارتی و میزان انتقال حرارت در نقاط مختلف سر به کمک سیستم نوری شلیرن[۱۴] و کالریمتر سطحی در آن سالها اندازهگیری شده است.
بسیاری از کارهای انجامشده در این زمینه اثرات مثبتی برای محافظت از مغز داشتهاند و توانسته دما را تا ۷ درجه سانتیگراد در مدتزمان ۱ ساعت کاهش بدهد، بااینحال متدهایی که به کاهش دمای بیشتر کمک میکنند تهاجمی[۱۵] هستند که منجر به عوارض بعدی روی بیمار می شود. لازم به ذکر است، در حالت کلی دو روش برای اعمال خنک کاری بهصورت غیرتهاجمی[۱۶] وجود دارد: خنک کردن سر به کمک دستگاههای خنککن و خنک کردن کل بدن.
سرد کردن تمام بدن یک نوزاد تازه متولدشده در ۶ ساعت نخست تولد میتواند از آسیبهای مغزی ناشی از فقدان اکسیژن در جریان زایمانهای دشوار جلوگیری کند و یا از شدت آن به میزان قابلتوجهی بکاهد. به گزارش فرانس پرس هزاران کودک سالانه در سطح دنیا متولد شوند که به دلیل برخی مشکلات در بدو تولد مانند نرسیدن اکسیژن به آنها و یا نرسیدن خون به مغزشان در معرض خطر مرگ یا معلولیت قرار میگیرند. خنک کردن بدن بهاندازه چند درجه یعنی اعمال نوعی هایپوترمی خفیف نیاز مغز به اکسیژن را کاهش داده و دیگر پروسههایی را که میتوانند به آسیب مغزی دچار شوند، کند میکند. این شیوه درمان به افراد بالغ نیز در بهبودی پس از تجربه ایست قلبی کمک میکند.
در قالب تکنیک هایپوترمی یا همان خنک کردن مغز، نوزاد درون یک پتوی خاص حاوی آب سرد قرار داده میشود. این پتو دمای بدن نوزاد را برای مدت ٣ روز تا سطح ٣/٩٢ درجه فارنهایت (۵/٣٣ درجه سانتیگراد) پایین آورده و سپس بهتدریج بدن را دوباره گرم کرده و درجه حرارت را به وضعیت نرمال حدود ۶/٩٨ درجه فارنهایت برمیگرداند. این نوزادان ١٨ تا ٢٢ ماه بعد مورد معاینه قرار گرفتند که نتایج یافتهها نشان داد مرگ یا معلولیتهای قابلتوجه همچون فلج مغزی تنها در ۴۴ درصد نوزادانی که بدنشان خنک شده بود، رخ داد رقمی که در نوزادان تحت درمانهای معمول به ۶۴ رسید و هیچگونه عوارض جانبی همچون مشکلات در ریتم قلب درنتیجه این شیوه درمان رخ نداد. طبق این یافتهها، خنک کردن مغز نوزادان به میزان ٢ تا ۵ درجه سانتیگراد میتواند احتمال معلولیت و مرگ آنها در اثر کمبود اکسیژن درنتیجه کنده شدن جفت از دیواره رحم پیش از تولد و فشردگی بند ناف را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد.
آزوپاردی و همکاران[۱۹] بررسی روی گروهی از بچهها در سن ۶ و ۷ سالگی که بهمنظور تعیین اینکه آیا خنک کردن مغز بعد از خفگی حین زایمان یا پس از زایمان در بلندمدت اثری دارد یا خیر، انجام دادند. نتایج اولیه آنها نشانگر این بود که اثرات خوبی در افراد با IQ بالاتر از ۸۵ دیده میشد.
ژو و همکاران[۲۰] اثربخشی و امنیت خنک کردن ملایم سر را در انسفالوپاتی هیپوکسیک-ایشکمیک[۱۷] در نوزادان تازه متولدشده موردبررسی قراردادند. در تحقیق آنها نوزادان مبتلابه HIE بهصورت تصادفی انتخابشده بودند.عمل خنک کردن از ۶ ساعت بعد از تولد، درحالیکه دما در قسمت حلق و بینی حدود Cº ۳۴ و در قسمت تحتانی حدود Cº ۴.۵ بود، شروع شد و ۷۲ ساعت طول کشید. متأسفانه نتایج اولیه منجر به مرگ و ناتوانی های شدید شده بود. ویلرم و همکارانش[۱۵] با مدلسازی سرد کردن مغز نوزاد به این نتیجه رسیدند که با قرار دادن سر در محیط با دمای پایین (۱۰ درجه سانتیگراد) تنها مناطق سطحی مغز تا حدود Cº۳۳-۳۴ سرد میشود و تغییر دمای محسوسی در مناطق عمقی آن به وجود نخواهد آمد.
دنیس و همکاران[۱۶] هندسه واقعی سر انسان را در نظر گرفتند و خنک کردن سر و گردن انسان را با روش المان محدود موردبررسی قراردادند. آنها در کار خود همزمان علاوه بر استفاده از یک کلاهک خنککن، پکهایی از یخ روی سر و گردن قراردادند. بر اساس نتایجشان، وسیله دیگری نیز برای خنک کاری موردنیاز است که دمای قسمت های مرتبط دیگر نیز کاهش یابد و درنتیجه به هدف موردنظر که در قبل ذکرشده بود، برسند. مسئله را در چهار حالت مختلف که موقعیت مکانی خنک کاری متفاوت بوده بررسی کردهاند، که متأسفانه به دمای ۳۳ درجه سانتیگراد در مدت ۳۰ دقیقه نرسیدهاند.
گلوکمن و همکاران[۲۱] از یک کلاه خنککن روی سر استفاده کردند و دمای قسمت تحتانی بدن را نیز در ۳۴-۳۵ ثابت نگه داشتند. نتایج آنها نشان میدهد بااینکه این کار اثر قابل قبولی روی نوزادانی که موردبررسی قرارگرفته بودند، نداشته است. اما در کل به زنده ماندن بیماران بدون اثرات شدید عصبی کمک می کند.
اسپوزیتو و همکاران[۲۲] در تحقیق خود، محدودیتها و اثرات جانبی روشهای کنونی خنککاری مغز را بررسی کرده اند. همچنین در مورد مزایا و معایب تزریق مایع خنک در رگهای خونی بحث کردهاند. همچنین پلی و همکاران[۲۳] ارتباط بین دمای مغز و خنک کردن سطح سر و گردن را موردتحقیق قراردادند و در کار دیگر، ناکامورا و همکاران[۲۴] تأثیر خنک کاری سر و گردن را بر دمای کلی بدن بررسی کرده اند.
ازآنجاکه در هیچیک از بررسیهای انجامشده به دمای ۳۳ درجه در مدتزمان ۳۰ دقیقه که مطلوب پزشکان است، نرسیدهاند برای اولین بار با بهره گرفتن از روش انتقال حرارت معکوس شار حرارتی و شرایط مرزی مناسب مدنظر است. در این روش با معلوم بودن جواب هدف که کاهش دما تا ۳۳ درجه و زمان ۳۰ دقیقه است، بهترین شرایط برای رسیدن به آن محاسبه میشوند. همچنین معادلات موردنظر معادلات انتقال حرارت در بافت زنده پنز[۱۸] که غیر فوریهای بوده میباشند. هندسه مغز بهصورت یک نیمکره در نظر گرفتهشده است. مسئله با بهره گرفتن از روش مختصات عمومی[۱۹] و در حالت متقارن محوری حلشده است. علت استفاده از این روش این است که قادر به اعمال روی هر هندسه پیچیده دیگر خواهد بود که در کارهای آینده قطعاً موردنیاز خواهد بود. در این روش، صفحه فیزیکی نامنظم مسئله به صفحه محاسباتی مستطیل شکل تبدیل میشود.
فصل دوم: بررسی روشهای بهینهسازی توابع
در این فصل به معرفی و بررسی روشهایی که برای بهینهسازی توابع استفاده میشوند، میپردازیم. ابتدا به تعریف مسئله بهینهسازی پرداخته و در ادامه مفاهیم مربوط به روند انجام فرایند بهینهسازی در یک مسئله معرفی میشوند. انواع روشهای مستقیم و غیرمستقیم بهینهسازی معرفی میشوند. ازآنجاکه در این پایاننامه از روش غیرمستقیم برای بهینهسازی استفاده کردهایم، بنابراین بیشتر به این روشها پرداختهایم. در تمامی این روشها محاسبه گرادیان تابع الزامی است، بنابراین بررسی خواص و نحوه محاسبه آن آورده شده است. در ادامه شرح مختصری از انواع روشهای غیرمستقیم به همراه الگوریتم محاسباتی آنها آورده شده است.
۲-۱ مسائل بهینهسازی
یک مسئله بهینهسازی میتواند بهصورت زیر بیان شود:
تعیین بردار بهگونهای که تابع تحت شرایط زیر مینیمم شود.
(۲-۱) |
که در آن یک بردار n بعدی به نام بردار طراحی، تابع هدف و و به ترتیب قیدهای برابری و نابرابری نامیده میشوند. در حالت کلی تعداد متغیرها و تعداد قیود یا رابطهای باهم ندارند. مسئله فوق یک مسئله بهینهسازی مقید نامیده میشود. در مسائلی که قیودی وجود ندارند با یک مسئله بهینهسازی نامقید روبرو هستیم.
نقطه را مینیمم یا نقطه سکون تابع هدف مینامیم اگر داشته باشیم:
(۲-۲) |
شرط بالا یک شرط لازم است درصورتیکه ماتریس هسین[۲۰] معین مثبت باشد آنگاه حتماً نقطه مینیمم نسبی خواهد بود. یعنی اگر داشته باشیم:
(۲-۳) |
البته شرط بالا در صورتی صادق است که تابع مشتقپذیر باشد.
۲-۲ دستهبندی روشهای بهینهسازی
روشهای حل مسائل مینیمم سازی به دودسته روشهای جستجوی مستقیم و روشهای کاهشی تقسیمبندی میشوند.
برای استفاده از روشهای جستجوی مستقیم در محاسبه نقطه مینیمم، تنها به مقدار تابع هدف نیاز است و نیازی به مشتقات جزئی تابع نیست. بنابراین اغلب، روشهای غیرگرادیانی یا روشهای مرتبه صفر نامیده میشوند زیرا از مشتقات مرتبه صفر تابع استفاده میکنند. این روشها بیشتر برای مسائلی کاربرد دارند که تعداد متغیرها کم و یا محاسبه مشتقات تابع مشکل میباشند و بهطورکلی کارایی کمتری نسبت به روشهای کاهشی دارند.
فرم در حال بارگذاری ...