وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود مطالب پژوهشی درباره دیوان غنی کشمیری (مقدّمه، تصحیح، تعلیق)- فایل ۳۷۳

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

۱۰۷۲- کنایه است به چوب های خمیده که در قفس تعبیه می کنند.
۱۰۷۴- با اشک چشم، کوزه خود را پر کن اما منّت دریا را نکش.
۱۰۷۵- گره بر گلو زدن: کنایه ای ایهامی دارد:
۱٫راه آشامیدن آب را بند نمودن ۲٫ خاموشی و سکوت کردن.
۱۰۷۶- برای هدایت و راهنمایی دیگران همچون قبله نما سرگردانی خود را برگزین.
پایان نامه - مقاله - پروژه
سرگردانی قبله نما: منظور جستجوی مهره آن است برای تعیین جهت قبله.
۱۰۷۸- همانطور که بخت سیاه من از خواب بر نمی خیزد، چشم معشوق من هم از خواب ناز بیدار نمی شود ؛ گویی با بخت خوابیده من آشنا است.
۱۰۷۹- نگاه او در جستجوی چشمه آیینه است؛ یعنی ،خواهان دیدار خود است.
۱۰۸۰- منظور از سایه، تیرگی‌های چراغ است.
۱۰۸۳- از محبت و احسان ناخن تیز سنان عشق ممنونم.از این زخم عشق ممنونم در بعضی نسخه‌ها تیر دستان هم آمده که تفاوتی ندارد.
۱۰۸۵- معنی بیت: به سبب شرمزدگی و خجالت از این که نقش و رنگ پای معشوق به خاطر اشک چشمم شسته و پاک شد و پریدگی رنگ سرخی که در آن بود از بین رفت، رنگ از چهره من پرید و به واسطه اشکم که به زیر پای تو ریخته شد، به پای تو بازگشت.
۱۰۸۶- در تقطیع (ع) عارض برداشته می‌شود که طبق قاعده و جزء اختیارات شاعری نیست.
۱۰۸۷- چهره شدن: رجوع شود به شرح بیت ۹۹۱٫
معنی بیت: چنان ضعیف هستم که اگر رنگِ پریده بر ضعف تن من تکیه کند از پریدن باز می‌ماند ،چراکه ضعف تن من به او سرایت می‌کند . همانطور که به دلیل ناتوانی و ضعف بسیار تصویر درون آیینه در مقابلم می ایستد و مثل حریفی با من رویاروی می شود.
مفهوم بیت: مبالغه در توصیف ضعف تن.
۱۰۹۰- روز بازار: گرمی و رواج بازار. کنایه از دوران ترقی و روز وجاهت کسی.روزی که مردم در یکجا جمع شوند و خرید و فروخت کنند. (از برهان قاطع). روزی که در برخی جاها بازارهای گردان باشد. (از یادداشت مولف ). جایی که مردم در روز معین در آن جمع شوند و خرید و فروخت نمایند. (از غیاث اللغات ).روز قیامت . (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء). به نقل از( دهخدا، ۱۳۷۳: ۱۰۸۸۱)
جشن فرخنده ٔ فروردیـــــن اســـت روز بازار گل و نســـــرین اســــت
ابوالفرج رونی))
۱۰۹۱- نان سوخته باعث رنج و بیماری بدن می‌شود بنابراین خوردن آن ممنوع است. تشبیه نان سوخته به مردمک چشم به وجه مشابهت رنگ سیاه ظاهرشان است.
۱۰۹۳- معنی بیت: تن من از شدّت لاغری و باریکی همچون رشته ای شده است و تو را مانند گلدسته در آغوش خود می‌کشم و دیگر از تو جدا نمی شوم همانند رشته و طناب نازکی که به دور دسته گل بسته می شود ،گویی که گلها را در آغوش خود می‌کشد.
تشبیه «تن به رشته » به خاطر وجوه مشابهت: ۱٫ باریکی بسیار ۲٫ در آغوش کشیدن گلدسته.
۱۰۹۴- بد مست: بسیار مست، کسی که در مستی عربده کشد و شرارت کند . آن که پس از مست شدن هرزه گویی کند.( فرهنگ فارسی معین)
معنی بیت: زمانی‌که جام از دستم افتاد برای معذرت خواهی از آن یا برای نوشیدن شراب به پای خم افتادم ، شراب مرا بسیار مست و از خود بی خود کرد، جام را شکستم و بر بدمستی خود اقرار کردم.
۱۰۹۵- پر باد شدن دست: کنایه از محروم و بی نصیب شدن.
معنی بیت: هرگاه دست به آب زدم به علت طالع بد و منحوسم آب از دست من رفت و محروم ماندم مانند حباب تو خالی و پر بادی که که بر روی آب است و بی بهره از آن.
۱۰۹۷- مفهوم کلی بیت: چون به کسی آزار نرساندیم و سرافرازیم.
۱۰۹۸- نوحه : بیان مصیبت . گریه کردن به آواز. (غیاث اللغات (
۱۰۹۹- بر در پستی زدن: کنایه از خود را متواضع و کوچک نمودن .
به دلیل فروتنی و تواضع کردن و شکسته نفسی نمودن، مشهور عالم شدم.
۱۱۰۰- با وجود این که دست من از گرفتن هر چیز خواه زیاد یا کم بیزار است از این تعجّب می‌کنم که چرا خمیده و عاجز شد .
مفهوم بیت: بیان مناعت طبع شاعر در عین عجز و تنگدستی.
۱۱۰۱- الف به تن کشیدن : داغ به صورت الف بر بدن سوختن ، و بعضی گویند که در اّیام ماتم استره ها بر سینه زنند که نشان هایش به شکل الف ها پیدا می شوند، و بنا به گفته ٔ بهار عجم این رسم عاشقان و قلندران و ماتمیان است . (از غیاث اللغات ) (از بهار عجم)
۱۱۰۶- معنی بیت :کسی که چشم او از عرفان و شناخت حق نورانی شود ، نور حق را بر سنگی که استعداد منور شدن ندارد هم می تواند ببیند.
سرمه عرفان: تشبیه بلیغ اضافی.
آتش طور : تلمیح به داستان حضرت موسی و تجلّی خداوند و روشن شدن کوه طور.
۱۱۰۹- رو ساختن: شرمنده شدن و خجالت کشیدن . (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) در این بیت دارای معنای ایهامی: ۱٫ شرمنده شد ۲٫ تصویر چهره ای کشید.
۱۱۱۰- یعنی هر چند شراب در شیشه شکسته قرار نمی گیرد اما خطّ سبز معشوق همچون شیشه شکسته است و نقش و تصویر لب مسکِر او در آن نشسته.
۱۱۱۲- قمری: فاخته،کوکو، پرنده ای است خاکی رنگ شبیه کبوتر و کمی کوچک تر از آن که دور گردنش طوقی سیاه دارد.(فرهنگ فارسی معین)
۱۱۱۳- پشم در کلاه نداشتن: کنایه از عزّت و اعتبار نداشتن.
۱۱۱۵- جرس: زنگ، درای. ( فرهنگ فارسی معین)
سینه چاکی جرس: به واسطه باز بودن و نمایان بودن زنگوله درون آن.
«روی دل دیدن» در جرس امکان پذیر است ، به این خاطر که در میانه جرس، قطعه ای شبیه به دل قرار گرفته است که با خوردن به دیواره فلزی جرس ، صدایی از آن بلند می شود .
تک بیت
۱۱۱۸- معنی بیت: شایسته نیست اسرار نهانی را با نامحرمان و افراد غیرقابل اطمینان که از اسرار مطلّع نیستند در میان بگذاریم؛ بهتر است سخنان زبانی در لفّافه نامه و نوشتار گفته شوند.
۱۱۲۰- مشک: استعاره از زلف عطرآگین و سیاه .
مشّاطه: بزک کننده و آرایش کننده ٔ عروس . (ناظم الاطباء)
جگر خون کردن: غم خوردن .غصه و اندوه بردن.
به سالی ز جورت جگر خون کنـــــم به یک ساعت از دل بدر چـــــون کنم
سعدی))


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی امثال و حکم در بوستان و گلستان سعدی92- فایل ...ارائه الگوی انواع استراتژی های ارزیابی عملکرد برای سازمان های نظارتی جمهوری اسلامی ... »
 
مداحی های محرم