این تحقیقات همچنین نشان دادهاند که گروه خاصی از افراد دارای آمار تصادفات رانندگی بیشتری هستند و این گروه با دیگران در برخی از ویژگی های شخصیتی متفاوت میباشند. در یک بررسی که به رابطه ی بین شخصیت و تفاوت های فردی پرداخته است، نشان داده شده که نمره ی صفت شخصیتی هیجان طلبی[۲]۲ از همه بیشتر احتمال انجام خشونت در رانندگی را نشان میدهد (برگس[۳]۳، ۲۰۰۲).
رانندگی عادی یا ایمن فعالیتی است همراه با حرکات کنترل شده که در آن راننده باید اطلاعات و داده های مربوط به رانندگی را از طرق مختلف به خصوص از راه دیدن اخذ کرده بر اساس آن ها در ذهن تصمیم گیری کرده و تصمیمات خود را به بهترین وجه عملی کند تا بتواند حرکتی همواره با ایمنی داشته باشد(سانتوز[۴]۴، ۲۰۰۵؛ به نقل از موسوی، ۱۳۸۸).
در مطالعه انجام شده در ایران که به بررسی رابطه بین تحریک جویی و رفتار رانندگی پرخطر پرداخته است نیز نشان داده شده است که نمره کلی تحریک جویی و سه خرده مقیاس های آن شامل تجربه جویی، هیجان طلبی و تنوع طلبی با رفتارهای رانندگی پرخطر همبستگی مثبت و معناداری دارد(گودرزی و شیرازی،۱۳۸۶). عناصر شخصیتی میتوانند باعث شوند که افراد رفتار خاصی را انجام دهند که این رفتارهای خاص باعث ارضائ نیازهای شخصی فرد مرتبط با ویژگی های روان شناختی، زیستی و اجتماعی او می شود.
در این پژوهش ویژگی های شخصیتی رانندگان بر اساس مدل پنج عامل اصلی شخصیت نئو مورد بررسی قرار خواهند گرفت که شامل:۱-عصبیت(دارای احساس نگرانی و ناایمنی، مضطرب و عصبی)؛۲-برون گرایی(اهل هیجان و خطر پذیری بالا، معاشرتی و لذت جو)؛ ۳- بازبودن به تجربه(افرادی مبتکر، مستقل، خلاق و شجاع)؛ ۴-توافق(افرادی خوش قلب، دارای حس همدردی، دلسوز و مودب)؛ و ۵-وجدانی بودن(توانا در کنترل تکانه ها، بادقت، قابل اعتماد، منظم و سخت کوش) میباشد(حق شناس، ۱۳۸۵).
همچنین امور مربوط به رانندگی از آن جهت که اموری غیر قابل پیشبینی بوده که دائماً اتفاق می افتد و امور خطرناکی را شامل میشوند، مسایل هیجانی چالش برانگیزی هستند. رانندگان در این امر بسیار متفاوتند. بسیاری از رانندگان این شرایط را تنشی هیجانی تلقی کرده و در نتیجه مقابله و برخورد با آن را دشوار می دانند. از سوی دیگر رانندگان اغلب دارای انگیزه رقابت جویی بوده و از آزردگی هیجانی خود، آگاه نیستند. این امر انگیزه ها و اهداف آنان را متأثر ساخته و موجب تحریف تفکر راننده و افزا یش هیجانات خارج از کنترل فرد می شود. رانندگانی که درگیر این گونه هیجانات میشوند دست به رفتارهای تکانشگرانه و پرخطر میزنند که این هیجانات رانندگان را ترغیب به تکروی و خودپسندی میکند(ابراهیمی قوام، ۱۳۸۸).
توجه به مفهوم هوش هیجانی به عنوان سازه روانشناختی که با داشتن مؤلفه های درون فردی و بین فردی تمامی مناسبات فرد را با خود و دنیای پیرامونش دستخوش تغییر میسازد از اهمیت ویژه ای در رانندگی برخوردار است. هوش هیجانی، چارچوبی است که در آن مجموعه ای از مهارت ها فرض می شود که در ارزیابی و ابراز واقعی هیجانات خود و دیگران دخیل بوده و میتواند تنظیم اثربخش هیجانات خود و دیگران و کاربرد احساسات جهت با انگیزه ساختن، برنامه ریزی و تداوم پیشرفت خود را به دنبال داشته باشد.
هوش هیجانی[۵]۱ شامل توانایی کنترل احساسها و هیجانهای خود و دیگران، پذیرش دیدگاه های سایر افراد و کنترل روابط و توانشهای اجتماعی است. به عبارت دیگر، شخصی که هوش هیجانی بالایی دارد، عواطف خود را بهتر شناسایی کرده و درک بهتری از عواطف دیگران پیدا میکند. هوش هیجانی در بردارندهی آگاهی، تنظیم و بیان درست دامنهای از هیجانات است. لذا توانایی شناخت، ابراز و کنترل این هیجانات یکی از ابعاد مهم هوش هیجانی است و ناتوانی فرد در هر کدام از این تواناییآموزشها منجر به نارضایتی در زندگی و محیط کار خواهد شد که حاکی از نقص خودگردانی هیجانی است که ویژگی کلیدی هوش هیجانی میباشد(هاشمی،۱۳۹۱).
به عبارتی هوش هیجانی نوعی پردازش اطلاعات عاطفی است که شامل ارزیابی صحیح عواطف خود و دیگران و بیان مناسب عواطف و تنظیم سازگارانه است که به بهبود جریان زندگی منجر می شود، و در رابطه با رفتار رانندگی موجب می شود تا فرد: به جای سرزنش دیگران یا موقعیت، تمرکز بر خود داشته باشد. -نحوه رابطه بین عمل، احساسات و افکار را با همدیگر درک کند. – به جای واکنش هیجانی خشمگین شدن ابتدا به ماهیت آنچه باعث ناراحتی شده، بپردازد. -بیشتر به کسب نتایج پیامدها علاقه مند باشد تا اینکه بخواهد تکانشی عمل کند. – به جای تنها به فکر خود بودن به دیگران و حقوق شان احترام گذاشته شود. -ترافیک را به عنوان کار دسته جمعی و نه رقابتی بپذیرد. -تنوع بین نیازها و سبک های رانندگان را بپذیرد و از سرزنش کردن آن ها به خاطر اقدامات و نحوه رانندگیشان دور ی کند. –نقش های مثبت را به جای اعمال منفی تمرین کند. -درصدد یادگیری مهار و کنترل تکانه های مربوط به انتقاد کردن از دیگران با گسترش حس مزاح در حین رانندگی باشد. -رانندگی را جدی بگیرد و با آگاهی از اشتباهات خود در حین رانندگی درصدد اصلاح آن ها برآید(جیمز و ناهل[۶]۱، ۲۰۰۷).
با توجه به آنچه که در مورد ویژگی های شخصیت، هوش هیجانی و رفتار رانندگی بیان شد، در این پژوهش محقق به دنبال دریافت این نکته است که آیا رابطه ای بین متغیرهای پیش بین یعنی ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی با متغیر ملاک یعنی رفتار رانندگی وجود دارد؟ و متغیرهای پیش بین میتوانند نقشی در پیشبینی متغیر ملاک یعنی رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس های بین شهری داشته باشند؟ علاوه بر این، محقق به دنبال دریافت این نکته است که آیا بین رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس های بین شهری با توجه به سن و سابقه کار و نیز خود مالک بودن یا در استخدام دیگران بودن تفاوت وجود دارد؟
-
- ضرورت انجام پژوهش:
بررسی رفتار رانندگی پرخطر و درگیری با تصادف میتواند نشان دهنده ی عواملی باشد که مستقیماً به ویژگی های شخصیتی افراد و حالات هیجانی آن ها مربوط می شود. بنابرین با توجه به نقش عامل شخصیت و هوش هیجانی نیاز به بررسی های هدفمند وجود دارد تا راه حل هایی برای کاهش درصد تصادف و مرگ و میر پیدا شود(موسوی، ۱۳۸۸).
فرم در حال بارگذاری ...