اطلاعاتی مربوط تلقی می شود که بر تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان در ارزیابی رویدادهای گذشته، حال یا آینده یا تأیید یا تصحیح ارزیابیهای گذشته آن ها مؤثر واقع شود. مربوط بودن متشکل از خصوصیات دیگری شامل: انتخاب خاصه، ارزش پیش بینی کنندگی و تأیید کنندگی میباشد.
برای اینکه اطلاعات مفید باشد همچنین باید قابل اتکا باشد. اطلاعاتی قابل اتکاست که عاری از اشتباه و تمایلات جانبدارانه با اهمیت باشد و به طور صادقانه معرف آن چیزی باشد که مدعی بیان آن است یا به گونه ای معقول انتظار میرود بیان کند. قابل اتکا بودن متشکل از کامل بودن، احتیاط، بیطرفی و بیان صادقانه میباشد.
اطلاعات ممکن است مربوط باشد لیکن ماهیتاً یا در بیان چنان غیر قابل اتکا باشد که شناخت آن در صورتهای مالی به طور بالقوه گمراه کننده شود. به طور مثال اگر اعتبار و مبلغ یک ادعای خسارت در یک اقدام قانونی مورد سئوال واقع شود، ممکن است شناخت کل مبلغ ادعا در ترازنامه برای واحد تجاری نامناسب باشد گرچه افشای مبلغ و شرایط ادعای می تواند مناسب باشد.” (هیئت تدوین استانداردهای حسابداری ایران، ۱۳۷۶،۵۲۷).
در چارچوب نظری گزارشگری مالی ایران خصوصیات کیفی به خصوصیاتی اطلاق می شود که موجب میگردد اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی برای استفاده کنندگان در راستای ارزیابی وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری مفید واقع شود. بنابرین مفیدن بودن (مربوط بودن و قابل اتکا) سود و اجزای تشکیل دهنده آن برای استفاده کنندگان می تواند نشان از کیفیت بالای سود گزارش شده باشد.
“قابلیت اتکا بر اطلاعات وجوه نقد به دلیل عاری بودن از هر گونه داوریها و اختصاص رویه های اختیاری، از اطلاعات سود و زیان بیشتر میباشد اگر قابلیت اعتماد و اطلاعات را بر این اساس بسنجیم اطلاعاتی که عاری از خطا یا جانبداری باشد، آنگاه اطلاعات مبتنی بر رویه حسابداری نقد نسبت به اطلاعات تعهدی از قابلیت اعتماد بیشتری برخوردار است.
اطلاعات ارائه شده در صورت جریان وجوه نقد از لحاظ ویژگی مربوط بودن مربوطتر از اطلاعات ارائه شده در صورتحساب سود و زیان است چرا که سود یک مفهوم عینی نیست بلکه بیشتر دارای مفاهیم محتوایی حسابداری بوده و در حالی که نقد و اطلاعات مربوط به آن مفهوم عینی داشته و تصمیم گیریهای سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان اغلب بر مبنای جریانهای نقدی استوار است.
ب) مربوط بودن و قابلیت اتکا در چارچوب نظری هیئت استانداردهای حسابداری مالی
هر چند ممکن است بر سود به عنوان شاخص عملکرد تأکید شود، ولی چارچوب نظری هیئت استانداردهای حسابداری مالی به کل مجموعه های گزارشگری مالی توجه می کند که شامل تمام اقلام صورتهای مالی به علاوه یادداشتها و جداول تکمیلی است. چارچوب نظری بر سودمندی تصمیم به عنوان معیاری برای ارزیابی کیفیت سود تأکید می کند که به صورت مربوط بودن، قابل اتکا بودن و قابل مقایسه بودن تعریف شده است. این سه مورد، رابطه خاص متقابلی باهم نداشته و لزوماًً باهم سازگار نمیباشند و در کل نمی توان آن ها را به طور جداگانه ارزیابی کرد، پس اگر هدف ارزیابی آن ها به صورت مجزا باشد، تعریف کیفیت گزارشگری مالی به صورت مربوط بودن، قابل اتکا بودن و قابل مقایسه بودن به لحاظ تجربی مشکلزا است. غالباً در عمل برای گزارشگری مالی لازم است یک جنبه فدای سایر جوانب شود و این ترجیح در بین اجزای مختلف سود متفاوت است؛ مثلاً ترجیح مربوط بودن ( که بر شناخت به موقع رویدادها و وقایع اقتصادی، حتی به قیمت گزارش ارقام برآوردی و نه ارقامی که بر اساس مبادلات استوار است، تأکید می کند.) بر قابلیت اتکا (که بر کاهش خطاهای اندازه گیری تأکید دارد) یا بالعکس، هر دو ذهنی و خاص شرایط است.
به طوری کلی به نظر میرسد هیئت استانداردهای حسابداری مالی بر ساختار سودمندی تصمیم، مربوط بودن، قابل اتکا بودن و قابلیت مقایسه تأکید می کند. به طور نمونه، در مورد مربوط بودن میتوان به مواردی مثل الزامات مربوط به اندازه گیری برخی از ابزارهای مالی به ارزش متعارف بازار و ثبت کاهش ارزش داراییها در مواقعی اشاره کرد که شرایط اقتصادی حاکی از زیان تحقق نیافته در ارزش آن دارایی باشد (رحیمیان و جعفری، ۱۳۸۵، ۵۲).
۲-۱-۱۰-۴- مفاهیم کیفیت سود ناشی از تصمیمات اجرایی
الف) قضاوتها و برآوردها معیاری معکوس از کیفیت سود
در تهیه گزارشهای مالی لازم است برخی از ارقام صورتهای مالی توسط مدیریت برآورد شوند؛ این برآوردها باید جهت رسیدن به مقاصد استانداردها باشد، ولی در برخی مواقع ممکن است مدیران از این اختیار در جهت رسیدن به منافع خود استفاده کرده و مقاصد استانداردها را نادیده بگیرند. این عمل مدیران که مدیریت سود نامیده می شود، باعث کاهش کیفیت سود می شود. تحقیقات زیادی در زمینه مدیریت سود انجام شده است. برخی از آن ها به شناخت علل، انگیزه ها، و محرکهای مدیریت سود میپردازند. برای نمونه، بورگستاهلر و دیچو[۴۸] علت مدیریت سود را مواردی از قبیل اجتناب از گزارشگری زیان میداند و بر اساس یافته های خود به این نتیجه میرسد که این اعمال مدیران باعث کاهش کیفیت سود می شود (محمدی، ۱۳۸۸).
ب) رابطه معکوس بین کیفیت سود و تغییر کاربری
این معیار بیشتر در تحقیقات دانشگاهی که در زمینه مدیریت سود و کیفیت سود صورت میگیرد به کار میرود. به طور مثال یکی از این تحقیقات، فرض کردن محرکهای مدیریت سود و سپس جستجوی مدارک مدیریت سود در یک زمینه خاصی که احتمال وجود محرکهای از قبل تعیین شده هست، صورت میگیرد. یکی دیگر از این تحقیقات، که برای اهداف ما مهم هستند توجه به معیارهای موجود مدیریت سود و توجه به کمی کردن تکرار (فراوانی) و بزرگی آن ها میباشد زیرا معیارهای مدیریت سود در بعضی اوقات به عنوان معکوس کیفیت سود در نظر گرفته میشوند (وینسنت، ۲۰۰۳).
۲-۱-۱۱- عناصر تاثیرگذار بر کیفیت سود
عناصر مهم تاثیر گذار بر کیفیت سود به شرح زیر میباشند:
-
- روشهای حسابداری
-
- قابلیت اعتماد سود
-
- برآوردهای حسابداری
-
- هزینه های اختیاری
-
- نوع صنعت
-
- ویژگیهای مالی
-
- سیستم کنترل داخلی
-
- عوامل سیاسی
-
- صداقت مدیریت
- حفظ و نگهداشت سرمایه
۲-۱-۱۱-۱- روش های حسابداری
فرم در حال بارگذاری ...