سه دیدگاه فمنیستی در باره روش شناسی وجود دارد که عبارتند از:تجربه گرا،نظرگاه یا موضع گرا و نسبیت گرا که به توضیح مختصر هر یک پرداخته می شود.
تجربه گرا :
تجربه گرایان فمنیست از تحقیق مردانه به دلیل مرد محور بودن آن انتقاد می کنند و معتقدند تحقیقات فمنیستی بر عکس تحقیقات مردانه که زنان را«کژ رو»و در حاشیه تحقیق می گنجانند، زنان و تجارب و تحقیقاتشان باید محور قرار گیرد. ماگریت ایشلر(آیچلر) [۱۳۶۶] ( ۱۹۸۸)برای چنین تحقیقی رهنمودهایی ارائه کرده است:
-
- اجتناب از جنس گرایی در عناوین:در عنوان ها باید آشکارا جنس پژوهش شونده قید شود.
-
- اجتناب از جنس گرایی در زبان تحقیق:باید زبانی به کار رود که کاملاً مشخص کند زنان یا مردان یا هر دو مورد خطاب اند.
-
- از بین رفتن مفاهیم جنس گرا (مانند تعیین طبقه ی اجتماعی بر مبنای شغل سرپرست خانوار)
-
- چیره شدن و غلبه بر جنس گرایی در طرح های تحقیقاتی تا در موارد لزوم مردان و زنان هر دو در تحقیقات منظور شوند .
-
- از بین رفتن جنس گرایی در روش ها.
-
- حذف جنس گرایی در تفسیر اطلاعات،به عبارت دیگر تفسیر اطلاعات تنها از دید مردان یا تنها از دیدگاه زنان باشد.
-
- از بین رفتن جنس گرایی در سیاست ارزش ها تا در پایه ریزی ارزش ها نیازهای مردان و زنان هر دو تأمین شود.[۱۳۶۷]
نظر گاه یا موضع گرا:
به عقیده این گروه یافته های تحقیق باید برای زنان هم مفید باشد و هم قابل استفاده و سودمند باشد. به عبارت دیگر تحقیق شان فهم و شناخت از زندگی را ارتقاء دهد. آن ها معتقدند با وجود این که کار انسان شعور او را می سازد و حدود آن را تعیین می کند و آن چه می کنیم و آن چه را که می توانیم بدانیم شکل می دهد و محدود می سازد، برای مردان و زنان به طور متفاوت سازمان داده می شود و آنان به طور متفاوت تجربه اش می کنند، زیرا زنان فرودست هستند. نظریه پردازان نظرگاه معتقدند که دانش مردان هرگز نمی تواند کامل باشد، بلکه دانش زنان در طی مبارزه شان علیه ستم حاصل می شود تا در مقابل ظلم مردان مقاومت نمایند و خود را از فرودست بودن برهانند. آن ها معتقدند علم فمنیستی بهتر می تواند جهان را چنان که هست منعکس کند و نیز می تواند جانشین توصیف های تحریف شده و تحریف کننده ای بشود که جامعه شناسی با دید مردانه ارائه داده است و در نتیجه دانش جامعه شناسی را ارتقاء دهد. این علم بر این عقیده است که جهانی واقعی وجود دارد، اما توصیف های ما از آن همواره و به طور اجتناب ناپذیر جانبدارند و توصیف های فمنیستی از توصیف های با دید مردانه کم تر جانبدار و کم تر تحریف شده اند.
علم فمنیستی قابلیت بیش تری برای تبیین جهان واقعی دارد و می تواند به جای جهان بینی تحریف شده و تحریف کننده ی جامعه شناسی مرد محور بنشیند و در نتیجه دانش جامعه شناختی را غنی تر سازد.[۱۳۶۸]
نسبیت گرا :
بعضی فمنیست ها دیدگاه «فمنیسم نظر گاه» را رد می کنند و معتقدند که به جز تجارب شخصی، هیچ جهانی یا هیچ مجموعه ای از ساختارهای اجتماعی در «بیرون از آن» وجود ندارد که مهیای شناخته شدن باشد. تمامی آن چه که محققان فمنیست یا هر محقق دیگر می تواند انجام دهد، آشکار کردن ماجراهای بسیاری است که زنان مختلف نقل می کنند و نشان دادن آگاهی های مختلفی است که آنان دارند. به عقیده آنان فقط برای زنان، به دلیل تجارب مشترکشان از ستم، امکان تحقیق در باره زنان وجود دارد و الا تحقیق با دید مردانه به این بهانه که محقق درگیر روند تحقیق نیست، صحیح نمی باشد.
ضمن آن که توصیف های تحقیق باید تجربه «محقق بودن» و تجارب فمنیست بودن در هر موقعیت اجتماعی را تصویر کنند. از این گذشته نباید، تجارب و احساسات شخص به عنوان یک فمنیست انکار شود، بلکه به عکس باید از آن ها به عنوان جزئی از روند اعتبار بخشیدن به تحقیق شخصی استفاده کرد. به عبارت دیگر زنان باید اعتبار تجاربشان را به عنوان یک زن باور کنند.[۱۳۶۹]
نظرات فمنیسم در رابطه با مسأله مرد
-
- برخی فمنیسم ها مردان را دشمن سازش ناپذیر زنان می دانند و معتقدند زنان باید راهی جداگانه و مختارانه برای برآوردن نیازهای خود انتخاب نمایند. آن ها مردان را در زندگی زنان به کلی زائد می دانند و زنان را تشویق به آزاد نمودن خود از شرایط ستم کشی می نمایند.
-
- مردان را متحدانی بالقوه ( نه بالفعل ) در مبارزه برای برابری اصیل بین دو جنس به حساب می آورند، در نتیجه حمایت عملی مردان را ضروری می دانند.
-
- فمنیست هایی که مردان را نه دوست و نه دشمن می پندارند .
آنان بدین طریق مفهوم پدر سالاری را زنده کردند .
پدر سالاری
در رادیکالترین شکل، پدر سالاری چیزی دانسته می شود بی زمان، مردان همواره در پی این بوده، هستند و خواهند بود که بر زنان تسلط داشته باشند و از هر وسیله ای چه منصفانه و چه ناشایست، برای رسیدن به این مقصود استفاده خواهند کرد، به عبارت دیگر دامنه پدر سالاری بی حد و مرز است.
در بیان ملایمتر، پدر سالاری به عنوان علامت اختصاری شرایطی که زنان نابرابری را، چه در عرصه عمومی و چه در حیطه خصوصی، تجربه می کنند، به کار می رود. بدین روی پدرسالاری ساختاری اجتماعی است که در آن مردان به طور طبیعی مایل به اعمال قدرت خویش بر زنان هستند و عاملان ستم بر آن ها محسوب می شوند.
البته نظریه فمنیستی یک نظریه سیاسی است که هدفش نه تنها تبیین جامعه بلکه دگرگون کردن آن است. نظریه های فمنیستی در پی آن هستند که با کنترل مرد سالاری در جامعه دیگر فرودست نباشند و در پی پدید آوردن راهبردهای هستند که زنان را قادر سازد خود را از ستم رها نمایند . به عقیده برخی این دانش فمنیستی است که زنان را برای رهایی یاری می دهد . به نظر برخی فمنیست ها تحقیق فمنیستی را باید زنان برای زنان و به نفع زنان انجام دهند، ولی برخی گفته اند که تحقیقات فمنیستی باید فراتر از جنس و جنسیت باشد بلکه در موضوع مورد بررسی خود، مردان و زنان هر دو را به حساب آورد. برخی فمنیست ها در رد تحقیقات مردانه معتقدند که جامعه شناسان با دید مردانه :
۱- از تداوم فرودستی زنان حمایت می کنند .
۲- زنان را در حاشیه تحقیقات خود بررسی می نمایند .
۳- با زنان مانند اشیای برخورد می کنند که پس از اتمام آزمایشات آن ها را به حال خود رها می سازند.
«رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ»
فهرست تفصیلی مطالب
عنوان صفحه
چکیده …………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱
مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………….۲
فصل اول: کلیات و مفاهیم
۱-بیان مسأله………………………………………………………………………………………………………………………….۸
۲-ضرورت انجام تحقیق…………………………………………………………………………………………………………۸
۳-پیشینه……………………………………………………………………………………………………………………………… ۹
۴-سؤالات……………………………………………………………………………………………………………………………۹
۵-فرضیه ها…………………………………………………………………………………………………………………………۱۰
۶-روش تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………۱۱
۷-مفاهیم…………………………………………………………………………………………………………………………….۱۲
فرم در حال بارگذاری ...