وبلاگ

توضیح وبلاگ من

راهنمای نگارش مقاله درباره تعیین بهترین و مناسب‏ترین تاریخ کاشت باقلا در منطقه باوی- فایل ...

 
تاریخ: 05-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

۲-۱-۳ گیاه‏شناسی

باقلا با نام علمی Vicia faba از خانواده بقولات (Leguminoseae) که در تقسیم بندی در رده نهاندانگان (Angiosperms)، طبقه دو لپه‏ایها (Dicotyledon)، زیر طبقه جدا گلبرگ‏ها (Dialy petale) راسته لگومینلز یا روزالز (Leguminoles/Rosales) است. تیره بقولات (Leuminosea) و زیر تیره پروانه‏واران یا پروانه‏آسا (Papilionaceae/ Fabaceae) قرار دارند (خداپناه، ۱۳۷۶). هیچ تلاقی موفقی بین این گونه و دیگر گونه‏های جنس Vicia انجام نشده است. گرچه سایر گونه‏های این جنس دارای تلاقی‏پذیری خوبی با یکدیگر هستند. با این حال این گونه مستقیماً در جنس Vicia قرار داده شده است تنها خصوصیت مورفولوژیکی که باقلا را از دیگر گونه‏های Vicia متمایز می‏کند، فقدان پیچک است و نیز از نظر ناف، که در گوشه راست دانه واقع شده است. به طور کلی چهار گروه رقم متمایز شده است (پارسا و باقری، ۱۳۸۷ ).
Majo: باقلا با بذر پهن و درشت، متوسط طول ۵/۲ سانتی‏متر (معروف به broad bean)
Equina: باقلای علوفه‏ای، اندازه دانه متوسط، میانگین ظول دانه ۵/۱ سانتی‏متر (معروف به horse bean )
Minor: با دانه‏های گرد و کوچک به طول حدود ۱ سانتی‏متر (معروف به field bean )
Paucijuga: با کمتر از چهار برگچه در هر برگ.

۲-۱-۴ مورفولوژی باقلا

باقلا گیاهی یک ساله و علفی است که جوانه‏زنی بذر به صورت هیپوجیل (لپه‏ها زیر خاک) است. ساقه‏‏ها چهار گوش و توخالی به ارتفاع ۱۸۰-۳۰ سانتی‏متر که نیاز به قیم ندارد، سیستم ریشه‏ای ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏قوی و منشعب که تا یک متر در خاک نفود می‌کند (هاشم‌آبادی و صداقت‌حور، ۱۳۸۵ ). برگ‏ها آن متناوب و مرکب بوده و برگچه‏ها ۶-۲ عدد، بیضوی تا کشیده و به ابعاد ۱۰-۳ سانتی‏متر طول و ۴-۱ سانتی‏متر عرض است. گل‏های آن به رنگ سفید کدر با لکه‏های ارغوانی درشت بوده و گل آذین کوچک، محوری با دمگل کوتاه و با ۶-۱ گل است. غلاف های آن شبه استوانه‏ای تا پهن، در ارقام زراعی به طول ۱۰-۵ سانتی‏متر می‏باشد. بذور از نظر شکل و اندازه بسیار متنوع بوده و از کتابی تا کروی وجود دارد. طول بذور حدود ۲/۶-۱ سانتی‏متر و به رنگ سفید، سبز، براق، قهوه‏ای، ارغوانی یا سیاه می‏باشد. باقلا حدود ۴۵-۳۰ درصد دگرگشنی دارد و حشرات نقش اصلی را در دگرگشنی برعهده دارند (پارسا و باقری، ۱۳۸۷).

۲-۱-۵ بوم‏شناسی باقلا

دامنه کشت این گیاه وسیع بوده و از ۹ درجه تا بیش از ۴۰ درجه عرض شمالی و از نزدیک سطح دریا تا بیش از ۲۰۰۰ متری سطح دریا گسترده شده است. دمای کمتر از ۱۰ درجه سانتی گراد موجب افزایش تعداد روزهای جوانه‏زنی در باقلا خواهد گردید. باقلا می‏تواند دمای ۴- درجه تحمل کند و در دمای ۷- درجه‏سانتی‏گراد از بین خواهد رفت. برای به دست آوردن محصول خوب در طول مدت رویش به طور معمول نیاز به ۱۸ تا ۲۸ درجه سانتی‏گراد حرارت است. اگر در زمان گلدهی درجه حرارت بیشتر از این افزایش یابد باعث ریزش گل‏ها و عدم تلقیح می‏گردد. باقلا در مقایسه با سایر گونه‏های حبوبات نسبت به خشکی حساسیت بیشتری نشان می‏دهد و در شرایط دیم به ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ میلی‏متر بارندگی با پراکنش مناسب در طول رویش نیاز دارد. رژیم حرارتی ۲۰ درجه سانتی‏گراد در روز و ۱۵-۱۰ درجه ‏سانتی‏گراد در شب موجب تسریع گلدهی می‏شود (سرپرست، ۱۳۸۴). نوروزی و وزین[۸] (۲۰۱۱) طی مطالعه‏ای دمای پایه (صفر فیزیولوژیک) باقلا را بین ۵/۰ - ۵/۱ درجه سانتی‏گراد گزارش نمودند. باقلا نسبتاً روز بلند، مقاوم به سرما و محصول فصل خنک است. حداقل دمای خاک برای جوانه‌زنی بذر ۲ تا ۳ درجه سانتی‌گراد است (هاشم‌آبادی و صداقت حور، ۱۳۸۵). در هوای سردی که گونه‏های دیگر لگوم و شبدرها به خواب می‏روند رشد کرده اما نسبت به گرما متحمل نیست )ساتل و همکاران[۹]، ۱۹۹۸) و گرمای زیاد در این گیاه موجب اختلالات رشد جنین، ریزش گل‏‎ها و کاهش تعداد دانه در غلاف می‏شود (پیوست، ۱۳۸۱). این گیاه ممکن است نیتروژن مورد نیاز خود را تهیه و وضعیت نیتروژن خاک را برای محصولات بعد از خود در تناوب بهبود بخشد و می‏تواند در محدوده زیادی از خاک‏ها، از لومی تا رسی و تحت شرایط زهکشی متفاوت رشد کند (زاپاتا و همکاران[۱۰]، ۱۹۸۷). گیاه باقلا نسبت به دوره‏های طولانی مدت اشباع خاک از آب مقاوم نیست و در این شرایط، به طور معنی‏داری، عملکرد آن کاهش می‏یابد. اگر چه در pH پایین ممکن است توسعه گره‏های ریشه در باقلا کاهش یابد و از تبدیل نیتروژن اتمسفری به فرم‏های قابل دسترس گیاهان جلوگیری کند، اما به طیف وسیعی از pH (3/8 – ۵/۴) مقاوم است و pH بهینه برای آن حدود ۷ می‏باشد (ساتل و همکاران، ۱۹۹۸).
دانلود پروژه

۲-۲ اهمیت تاریخ کاشت

از آنجایی که گیاهان در شرایط آب و هوایی متفاوت، مراحل رشدی خود را با سرعت‏های متفاوتی طی می‏کنند کشت در تاریخ‏های مختلف موجب می‏شود که گیاه مراحل رشد و نمو خود را در شرایط آب و هوایی متغیر بگذراند که باعث بروز تغییرات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی در گیاه و بروز نوسانات در عملکرد کمی و کیفی آن‏ها خواهد شد ( مدیرشانچی، ۱۳۷۱ ). هدف از تعیین تاریخ کشت، پیدا نمودن بهترین زمان کاشت رقم یا گروهی از ارقام است به گونه‏ای که مجموعه عوامل محیطی حادث در آن زمان، برای سبز شدن، استقرار و بقای گیاهچه مناسب باشد و هر مرحله از رشد گیاه از شرایط مطلوب برخوردار گشته و با شرایط محیطی نامساعد مواجه نشود (خواچه‏پور، ۱۳۷۷). به ‏طوری که می‏توان گفت یکی از عوامل مهم مدیریت در مزرعه در مورد تمامی گیاهان زراعی، تاریخ کاشت مناسب است. تعیین تاریخ کشت مناسب، راهکاری برای جلوگیری از نوسانات عملکرد و دستیابی به تولید پایدار است.

۲-۲-۱ اثر تاریخ کاشت بر عملکرد

عملکرد در گیاهان زراعی به بخش اقتصادی و ارزشمند گیاه اطلاق می‌شود که تولید کننده به منظور برداشت این اندام، گیاه را پرورش می‌دهد (رحیمیان و بنایان اول، ۱۳۷۵). اجزاء عملکرد شامل تعداد بوته، تعداد غلاف در بوته، طول و عرض غلاف، تعداد دانه در غلاف و وزن دانه است. تعیین تاریخ کاشت در باقلا تأثیر زیادی بر روی بیوماس، عملکرد دانه و اجزای آن و صفات مرفولوژیکی گیاه از جمله ارتفاع گیاه، تعداد غلاف، فاصله غلاف از سطح خاک و تعداد شاخه فرعی دارد و با تاخیر تاریخ کاشت کلیه این صفات کاهش می‏یابد (لیپورت و همکاران[۱۱]، ۲۰۰۵،کنفالون و همکاران، ۲۰۱۰). پوما و همکاران[۱۲] (۱۹۹۰) طی گزارشات خود دریافتند تاخیر در کاشت، تعداد گره، تعداد غلاف و تعداد دانه در بوته را کاهش می‏دهد. به طوری که تاخیر در کاشت بعلت کوتاهی دوره رشد و خصوصا دوران پرشدن دانه می‏تواند منجر به کاهش وزن صد دانه در بوته ‏گردد (رضوانی‏مقدم و صادقی‏ثمرجان، ۱۳۸۴). از طرفی پزشکپور (۱۳۸۱) بر افزایش تعداد دانه در گیاه با انجام کشت زودهنگام تأکید نموده و اظهار داشت که کشت زود هنگام بعلت فرار از خشکی آخر فصل و شرایط مساعد رطوبتی در ابتدای فصل می‏تواند منجر به افزایش تعداد غلاف‏ها و تعداد دانه در بوته گردد. پیل‏بیم و همکاران (۱۹۹۰) نتیجه گرفتند که تأخیر در کاشت باقلا عملکرد محصول را کاهش خواهد داد و در صورتی که اگر تاریخ کاشت جلو بیافتد وزن خشک اندام‏های هوایی تا تشکیل اولین غلاف، افزایش خواهد یافت. فارق صالح و عثمان عجیب (۱۹۸۷) بیان داشتند که کاشت در آبان در مقایسه با کاشت در مهر، عملکرد بیشتری در برخواهد داشت. از طرفی آنها معتقدند تاریخ کاشت دیرتر به طور معنی‏داری شیوع انواع بیماریها را کاهش می‏دهد.
خلیل و همکاران (۲۰۱۰) گزارش کردند با تأخیر در کاشت باقلا در شرایط آب و هوایی پاکستان، تعداد روز از کاشت تا سبز شدن افزایش یافت. همچنین کاشت زود هنگام باقلا به دلیل درجه حرارت بالا در زمان کاشت، درصد سبز شدن بذور باقلا را افزایش داد. عملکرد بالای محصول کاشته شده در اوایل فصل رشد به این دلیل است که گیاه از دوره رشد طولانی‏تری برخوردار بوده و همچنین از آب و مواد غذایی استفاده بهتری می‏کند. علاوه بر این تأخیر در کاشت باقلا تعداد غلاف در بوته را کاهش داده در نتیجه عملکرد کاهش می‏یابد ( ساحیل و همکاران، ۲۰۰۸ ). در مطالعه‏ای با بررسی اثر سه تاریخ کشت (۷ آذر، ۲۴ آذر و ۱۷ دی)، مشاهده شد، که تاریخ کاشت ۷ و ۲۴ آذر اختلاف کمی با هم دارند و بیشترین تعداد غلاف در بوته در تاریخ کاشت اول ( ۷ آذر) و کمترین آن در تاریخ کاشت سوم ( ۲۷ دی) به دست آمد، علاوه بر این همچنین در این آزمایش نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین وزن دانه در تاریخ کاشت اول ( ۷ آذر) و کمترین وزن دانه در تاریخ کشت سوم (۱۷ دی) به ترتیب با ۲۷/۱ و ۰۹/۱ گرم حاصل شد (حسن ‏زاده و همکاران، ۱۳۹۲).
وزن دانه یکی از اجزای مهم عملکرد به شمار می‏رود و تحت تأثیر ساختار ژنتیکی گیاه، شرایط محیطی و اثر متقابل آنها قرار می‏گیرد، که از دو جزء سرعت پر شدن دانه و دوره پر شدن دانه تشکیل شده است (رحیمی‏کاریزکی، ۲۰۱۱). چون در تاریخ کاشت اول نسبت به تاریخ کاشت سوم دوره پر شدن دانه طولانی‏تر بود، بنابراین به دلیل عدم تفاوت معنی‏دار از نظر تعداد دانه در غلاف در تاریخ کاشت‏های مختلف، تخصیص ماده خشک به تک‏دانه افزایش یافت که این امر دلیلی بر افزایش وزن دانه در تاریخ کاشت اول نسبت به سایر تاریخ کاشت‏ها می‏باشد. با بررسی مقایسه میانگین عملکرد دانه، در تاریخ‏های مختلف کاشت، بیشترین عملکرد مربوط به تاریخ کاشت ۷ آذر با عملکرد ۱۴/۳۶۱ گرم دانه در مترمربع و کمترین عملکرد دانه مربوط به تاریخ کاشت ۱۷ دی با عملکرد ۱۵/۲۱۷ گرم در مترمربع بود. عملکرد پایین ممکن است به دلیل آب و هوای سرد در آذر ماه باشد که مانع از رشد طبیعی، فعالیت فتوسنتزی و فعالیت ریزوبیوم‏ها می‏شود. همچنین سطح برگ کافی برای جذب اشعه خورشیدی و تبدیل آن به انرژی شیمیایی تولید نمی‏شود. در این آزمایش مشخص شد که بین تاریخ‏های کاشت مختلف میزان عملکرد بیولوژیک متفاوت بوده و حداکثر عملکرد بیولوژیک مربوط به تاریخ کاشت ۷ آذر با ۰۸/۷۰۴ گرم در مترمربع بود و با تأخیر در کاشت مقدار آن کاهش یافت از طرفی حداکثر شاخص برداشت مربوط به دو تاریخ کاشت، ۷ آذر و ۲۴ آذر بود. کاهش بیوماس، عملکرد دانه و اجزای آن با تأخیر در کاشت توسط کنفالون و همکاران (۲۰۱۰) نیز گزارش شده است.
صادقی و همکاران (۱۳۸۴) گزارش کردند که تأخیر در کاشت ارقام ماش به دلیل تولید غلاف بیشتر سبب افزایش عملکرد دانه شد. ولی نخزری‏قدم و رمرودی (۱۳۸۱) اعلام داشتند که تأخیر در تاریخ کاشت باعث کاهش تعداد غلاف در عدس شده است. آن‏ها علت این کاهش را به کاهش دوره‏ی رشد (به ویژه کاهش رشد رویشی) نسبت دادند. کامل و سلطانی (۲۰۰۰ ) در بررسی اثر تاریخ کاشت بر عملکرد ارقام نخود در استان زنجان نشان دادند که از بین تاریخ‏های کاشت اول آبان، نیمه دوم اسفند و نیمه دوم فروردین مناسب‏ترین تاریخ کاشت نیمه دوم اسفند ماه بوده است. که علت بیشتر شدن عملکرد در اسفندماه نسبت به کشت پاییزه، احتمالا خسارت سرما یا گسترش علفهای هرز در کشت پاییزه بوده است. می‏توان چنین نتیجه گرفت که کاهش تعداد روز تا رسیدگی در صورت کاشت تأخیری ممکن است به دلیل دوره نوری نامطلوب و درجه حرارت بالایی باشد که محصول را مجبور می‏کند چرخه زندگی خود را سریعتر به اتمام رسانده در نتیجه عملکرد و اجزای عملکرد به شدت کاهش می‏یابد.

۲-۳ مکانیسم اثر تنش گرما

به طور کلی مهم‏ترین عوامل کاهش دهنده عملکرد گیاهان زراعی در دنیا، تنش‏های زنده و غیر زنده می‏باشند. تنش عبارت است از هر نیرو یا تاثیر نامطلوبی که به جلوگیری از فعالیت معمول گیاه منجر می‏شود و شامل تنش‏های زنده (علف‏های هرز، آفات و بیماری‏ها) و تنش‏های غیر زنده یا محیطی (خشکی، غرقابی، گرما، سرما، کمبود و زیاد بودن عناصر غذایی، آلودگی‏های گازی و غیره) می‏باشد (هاپکینز، ۱۳۸۵). تنش گرما غالبا به عنوان حالتی که دما آنقدر گرم و مداوم باشد که خسارت غیر قابل برگشت به فعالیت یا نمو گیاهان وارد کند، تعریف می‏شود (هال، ۱۳۸۲ و کافی و همکاران، ۱۳۸۸). البته تنش گرما برای حبوبات سرما دوست زمانی حادث می‏شود که حداکثر دما بیش از ۳۰ درجه سانتی‏گراد در زمان گل‏دهی و گرده افشانی باشد و می‏توان گفت فرار از این حرارت‏ها یکی از اصول مهم در انتخاب تاریخ کاشت است (پارسا و باقری، ۱۳۸۷). میزان خسارت تنش گرما به نوع گیاه، مدت تنش و همچنین سرعت افزایش درجه حرارت بستگی دارد. هنگامی که درجه حرارت هوا به بالاتر از حد آستانه خسارت افزایش پیدا کند، آسیب آن قطعی است (الخطیب و پلسن[۱۳]، ۱۹۹۹).
تأثیر دما بر میزان تولید محصول و القای ریزش گل می‏تواند از طریق تأثیر بر تعادل هورمونهای گیاهی تأثیر بر اندام‏ها‏ی زایشی و یا تأثیر بر میزان نحوه توزیع مواد فتوسنتزی در گیاه باشد. گزارش‏های متعددی وجود دارد که علت اصلی جوانه نزدن دانه‏های گرده و پوک و نازا بودن آن را طی تنش گرما، ذخیره نامناسب کربوهیدراتها در دانه گرده می‏دانند. متابولیسم کربوهیدراتها در بساک و دانه گرده تحت تأثیر دما قرار می‏گیرد و به همین علت، میزان قندهای احیا کننده دانه‏های گرده در طی تنش گرما تغییر می‏کند (دانشمند و منوچهری‏کلانتری، ۱۳۸۷). تنش گرما باعث اختلال در جوانه‏زنی، و افزایش مرگ و میر پنجه‏ها، کاهش فعالیت ریشه‏ها، افزایش نسبت هورمون اسید آبسزیک ‏اسید به سیتوکینین، تسریع پیری گیاه (کوبزا و ادواردز[۱۴]، ۱۹۸۷)، کاهش استقرار گیاهان (پیگوک و همکاران[۱۵]، ۱۹۸۴)، افزایش سرعت رشد و نمو، کاهش طول مراحل رشد و نمو و کاهش کلی تعداد و اندازه اندام‏های گیاه (میدمور و همکاران[۱۶]، ۱۹۸۲)، کاهش و بازداری تقسیم میوز (ساینی و آسپینال[۱۷]، ۱۹۸۲)، کاهش فتوسنتز و کاهش متابولیسم نیتروژن (الخطیب و پالسن، ۱۹۹۹)، افزایش تنفس (بری و بورجکمن[۱۸]،۱۹۸۰) کاهش ثبات غشاهای تیلاکوئید و سلول (موفات و همکاران[۱۹]، ۱۹۹۰) و بازدارندگی سنتز نشاسته در دانه‏های در حال رشد (ریجون[۲۰]، ۱۹۸۶) می‏شود که همه این تغییرات مورفولوژیک و فیزیولوژیک به کاهش عملکرد تحت شرایط تنش گرما منجر می‏گردد. پس با توجه به گزارشات فوق می‏توان گفت تنش گرمایی از مهمترین پدیده‏های زیان بخش جوی است که مشکلات بسیاری را برای محصولات کشاورزی ایجاد می‏کند.

۲-۳-۱ تاثیر تنش گرمایی بر عملکرد

سامرفیلد و رابرتس[۲۱]، ۱۹۸۶ نتیجه گرفتند که بروز گرما طی دوران رشد زایشی، طول دوره پرشدن دانه را کاهش داده و تعداد دانه در نیام و همچنین وزن دانه کاهش پیدا می‏کند که در نتیجه آن عملکرد دانه دچار نقصان شدیدی می‏گردد. در این حالت اثر تنش رطوبتی با درجه حرارت ترکیب شده و عملکرد را کاهش می‏دهد. آنها اظهار داشتند چنانچه نخود در مرحله رشد زایشی به صورت طولانی در معرض روزهای گرم (۳۵ درجه سانتی‏گراد) قرار گیرد، طول دوره پر شدن دانه، تعداد دانه در غلاف و وزن دانه کاهش می‏یابد چرا که مواد فتوسنتزی که در دانه ذخیره می‏شود از سه منبع عمده کربن فتوسنتز جاری برگ و قسمت‏های سبز غیر از برگ، حرکت مجدد مواد فتوسنتزی ذخیره شده قبل از گلدهی که بیشترین در ساقه ذخیره می‏شوند و بالاخره انتقال مجدد مواد فتوسنتزی ذخیره شده موقت در ساقه بعد از گلدهی تامین می‏شود (گاردنر و همکاران ،۱۳۸۲).
وزن دانه به سرعت و دوام رشد دانه از مرحله گرده‏افشانی تا رسیدگی فیزیولوژیک بستگی دارد و شدیداً تحت تاثیر شرایط محیطی از جمله دما قرار می‏گیرد، لذا هر عاملی که طول دوره و یا سرعت پر شدن دانه را تقلیل دهد، منجر به کاهش وزن دانه خواهد شد با افزایش درجه حرارت، سرعت رشد و نمو زیاد می‏شود و با تسریع رشد و افزایش رشد، اثر کم شدن طول دوره رشد بر تجمع ماده خشک کل و عملکرد اقتصادی گیاه جبران نمی‏کند. اگر این روند در دوره پر شدن دانه اتفاق بیفتد، کاهش طول دوره پر شدن دانه به وسیله سرعت رشد دانه جبران نخواهد شد، بنابراین دانه چروکیده و در نتیجه وزن نهایی آن کاهش خواهد یافت (رادمهر، ۱۳۷۶). از طرفی مهندسین مشاور کوانتا (۱۳۵۶) گزارش کردند، در صورتی که زمان تشکیل جوانه میوه دهنده پنبه تا گل دهی آن دماهای محیط بالاتر از ۳۵ درجه سانتی‏گراد باشد، این شرایط نامساعد بوده و سبب ریزش گل و غوزه خواهد شد. در زمان گل دادن نیز وقوع دماهای بیش از ۲۱ درجه در شب باعث تشدید تنفس و کاهش عملکرد می‏شود. در صورت مساعد بودن رطوبت خاک، گیاه می‏تواند دماهای ۳۵ تا ۴۰ درجه را نیز تحمل کند، اما تداوم آن باعث کاهش عملکرد می‏شود. در مورد چغندر‏قند دماهای بالاتر از ۳۵ تا ۴۰ درجه رشد ریشه و ذخیره قند را متوقف می‏کند. در مورد گندم، دماهای بالاتر از ۳۰ درجه سانتی‏گراد باعث محدود شدن فتوسنتز، دماهای ۳۵ تا ۴۰ درجه باعث تسریع تنفس و احتمال کاهش وزن گیاه و دمای بالاتر از ۴۰ درجه گرمای کشنده می‏باشد. همچنین در مرحله پر شدن دانه دما به میزان ۶ درجه سانتیگراد بالاتر از ۲۲ تا ۲۳ درجه سانتیگراد موجب کاهش ۱۰ درصد عملکرد ذرت میگردد ( ویل‏هلم و همکاران، [۲۲]۱۹۹۹). در اثر تنش گرما خسارت، به غشای پلاسمای ذرت در برگهای در حال توسعه کمتر از برگهای بالغ است و همچنین سقط نیام با تأخیر در کاشت و برخورد مراحل حساس به گرما افزایش می‏یابد ( مک‏گریگور ، ۱۹۸۱) و در صورتی که گیاه ذرت برای مدتی طولانی در معرض درجه حرارت بالا قرار گیرد، بخش‏های هوایی آن به سرعت پیر شده و در نتیجه تولید مواد فتوسنتزی قابل جذب دانه، به ویژه در پوشش‏های گیاهی متراکم کاهش پیدا کرده و دانه‏ها کوچک باقی می‏مانند که این خود منجر به کاهش عملکرد و کیفیت محصول خواهد شد ( احمدی و میرحاجی، ۱۳۹۱).
موریسون[۲۳]، (۱۹۹۳) نشان داد که دمای بالا منجر به کاهش باروری به دلیل کاهش دانه گرده و مادگی می‏شود. پیچن[۲۴]، عقیده داشت که حایل‏هایی بین لوله گرده و تخمک در B. napusوجود دارد، آنزیم‏هایی برای حل این حایل‏ها و تسهیل در باروری نیاز است که در دمای بالا ممکن است منجر به کاهش فعالیت این آنزیم‏ها و در نهایت کاهش تعداد دانه در نیام شود. تحقیقات نشان می‏دهند که در کلزا بین لوله گرده و تخمک موانعی وجود دارد که در شرایط عادی، این موانع توسط آنزیم‏ها از میان برداشته می‏شوند ولی تنش گرما از تولید یا فعالیت این آنزیم‏ها جلوگیری می‏کند که نتیجه آن کاهش تعداد دانه در خورجین است ( پیچن، ۱۹۸۸).‏
در مطالعه دیگر در طول دوره پر شدن دانه، یک تیمار از ۱۹ تا ۲۸ درجه و تیمار بعدی را ۳۱ تا ۴۲ درجه سانتیگراد اعمال و مشاهده کردند که تنش گرما موجب کاهش وزن نهایی دانه می‏شود (فوکار و همکاران، ۱۹۹۸). ناتال و همکاران[۲۵] (۱۹۹۲) برآورد کردند که یک درجه سانتی گراد افزایش درجه حرارتِ حداکثر در ماه جولای که مصادف با گلدهی کلزای تابستانه در غرب کانادا است، کاهش ۴٠٠ کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه (حدود ده درصد از کل عملکرد دانه) را به دنبال دارد. چرا که در چرخه زندگی گیاه کلزا، مرحله گلدهی حساس‏ترین مرحله به درجه حرارت بالا است و بروز تنش گرما در این مرحله سبب افت عملکرد دانه می‏گردد. طی آزمایشاتی دیگر بر روی کلزا دریافتند، اثر تاریخ کاشت بر وزن هزار دانه معنی‏دار بود و با تأخیر در تاریخ کاشت، وزن دانه‏ها کاهش یافت که علت کاهش وزن دانه در کشت‏های دیرهنگام به این دلیل بود که مرحله پرشدن دانه با افزایش شدید درجه حرارت محیط مواجه شده بود. در این رابطه، اعتقاد بر این است که در اثر گرمای زیاد، تنفس شدید شده و میزان مواد متابولیکی ذخیره‏ای کاهش می‏یابد. همچنین گرما مکانیسم انتقال مواد فتوسنتزی به دانه‏ها را تحت تأثیر قرار داده و سبب پرشدن ناقص دانه‏ها می‏گردد ( بیلس‏بوررو و نورتون[۲۶]، ۱۹۸۴). این پژوهشها نشان می‏دهند که تنش گرما باعث کاهش تعداد و قابلیت حیات دانه گرده (موریسون ، ۱۹۹۳)، کاهش قدرت جوانه‏زنی دانه بر روی مادگی (رو و همکاران[۲۷] ، ۱۹۹۲)، کاهش قطر لوله گرده، توقف طویل شدن آن و پیدایش لوله گرده پر پیچ و خم در گلهای گیاه کلزا می‏گردد (هارپن و همکاران[۲۸] ، ۱۹۸۹).
کاهش نسبت موفقیت گل‏ها در اثر تنش گرما را باید در تغییر فرایندهایی که در آن‏ها دانه گرده، تخمک و تخمدان نقش داشته و نهایتاً جنین (دانه) و میوه (خورجین ) را به وجود می‏آورند، جستجو کرد. تعداد خورجین و تعداد دانه در خورجین که در مرحله گلدهی تعیین می‏شوند و از اجزای اساسی عملکرد دانه هستند تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله تنش‏های محیطی و کمبود مواد فتوسنتزی قرار می‏گیرند. اندازه دانه در مقایسه با سایر اجزاء عملکرد، کمتر تغییر می‏کند (مک‏گریگور[۲۹]، ۱۹۸۱ ). گزارشهای متعددی نیز وجود دارد که نشان دهنده تاثیر دما بر نحوه پخش و توزیع مواد فتوسنتزی در گیاه است. برای مثال، گزارش شده است که مهار تشکیل میوه در دمای بالا در گیاه گوجه فرنگی به دلیل کاهش ارسال مواد فتوسنتزی به جوانه گل است. همچنین گزارش شده که تنش گرما که موجب تحریک ریزش اندامهای تولید مثلی و کاهش محصول در گیاهی مثل گوجه‏فرنگی می‏شود، ظرفیت جوانه‏های گل را برای جذب مواد فتوسنتزی به‏شدت کاهش می‏دهد (الونی و کامی[۳۰]، ۱۹۹۱). در هنگام تنش گرما، ریزش گل یکی از عوامل کاهش دهنده، تولید محصول است. دلایل متعددی را برای ریزش گل در هنگام تنش گرما ذکر کرده‏اند که عدم لقاح و تحت تأثیر قرار گرفتن پخش مواد فتوسنتزی از آن جمله‏اند. گزارش شده است که کاهش میزان کربن در جوانه‏های گل تحت تنش گرما به علت کاهش تثبیت دی اکسیدکربن یا کاهش انتقال مواد فتوسنتزی نیست، بلکه می‏تواند به علت تغییر در نحوه پخش مواد فتوسنتزی باشد (دینر و رودیچ[۳۱]، ۱۹۸۵).

۲-۳-۲ تاثیر تنش گرمایی بر میزان نیتروژن دانه

از آنجایی که انتقال مجدد نیتروژن از اندام‏های رویشی به دانه، سهم بسزایی در میزان پروتئین دانه ایفا می‏کند، بنابراین توزیع نیتروژن ذخیره شده در اندام‏های رویشی و انتقال آن به دانه در شرایط تنش گرمای پایان فصل دارای اهمیت زیادی است. نتایج برخی از پژوهش‏ها نشان داده ‏اند که اگر چه وزن و عملکرد دانه در شرایط تنش گرما کاهش می‏یابد، اما کاهش دوره پرشدن دانه از مواد کربوهیدراتی باعث افزایش نسبت پروتئین به کربوهیدرات دانه می‏شود (طاهیر و همکاران[۳۲]، ۲۰۰۸).

۲-۴ اهمیت فسفر

در تغذیه معدنی حبوبات، فسفر مهمترین عنصر محسوب می‏شود. زیرا در فعالیت‏های متابولیکی متعددی شرکت دارد و لذا به نظر می‏رسد کمبود آن عامل اصلی کمی عملکرد باشد. در بقولات، فرایند تثبیت نیتروژن به انرژی ATP زیادی نیاز دارد و برای احیای یک مول N2 به NH4، حدود ۲۱ مول ATP لازم است . به همین خاطر کمبود فسفر محلول در خاک یک عامل محدود کننده مهم برای بقولات محسوب می‏شود. افزایش مقدار فسفر موجب افزایش تعداد گره‏های موثر در گیاه می‏شود و به تبع آن کارایی تثبیت زیستی نیتروژن بهبود می‏یابد (پارسا و باقری، ۱۳۸۷). این عنصر در نقل و انتقالات انرژی در فرایندهای متابولیسمی گیاه، تقسیم سلولی، ساختمان فسفولیپدهای دیواره سلول‏های گیاهی، توسعه قسمت‏های زایشی گیاه، رشد و تکامل ریشه‏های فرعی و همچنین در تشکیل و انتقال موادی همانند قندها و نشاسته در گیاه شرکت می‏نماید (حامدا و همکاران[۳۳]، ۲۰۰۶). مهمترین تاثیر فسفر در توسعه سیستم ریشه‏ای و پنجه‏زنی است همچنین این عنصر در تشکیل بذر نقش اساسی دارد و به مقدار زیادی در بذور یافت می‏شود و عامل زودرسی گیاهان محسوب می‏شود. (بناری، ۱۳۸۹ به نقل از قول خلدبرین و اسلام‏زاده). مدحج و فتحی (۱۳۸۷) نیز اظهار داشتند وجود این ماده سبب رشد و تولید ریشه‏های قوی و استحکام نباتات در دوره زندگی و افزایش کیفیت دانه‏ها می‏شود. همچنین مقاومت گیاهان در برابر خشکی افزایش داده و سرانجام گیاه زودرس می‏گردد. گیاه مقدار فسفر مورد نیاز خود را از طریق گسترش و توسعه سیستم ریشه‏ جذب می‏نماید. بدیهی است بین تراکم و فعالیت ریشه‏ و مقدار جذب رابطه مثبتی وجود دارد و تارهای کشنده نقش عمده‏ای را در جذب فسفر ایفا می‏کند.
موسسه تحقیقات آب و خاک بر اساس مجموع پژوهشهای انجام شده در کشور، حد بحرانی فسفر قابل استفاده برای حبوبات را به شرح جداول ۲-۳ و ۲-۴ زیر ارائه کرده است (پارسا و باقری، ۱۳۸۷).

 

جدول ۲-۳ حد بحرانی فسفر در حبوبات (پارسا و باقری، ۱۳۸۷)
محصول فسفر قابل استفاده
(میلی‏گرم در کیلو‏گرم)
حبوبات ۱۲
مواد آلی بیش از ۱٪
حبوبات ۱۴
مواد آلی کمتر از ۱٪


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد شناسایی سازه های مؤثر بر تمایل جوانان روستایی شهرستان باغملک ...دانلود فایل ها در مورد تاثیر حضور ایالات متحده آمریکا در افغانستان بر ژئوپلتیک ایران- فایل ۱۸ »
 
مداحی های محرم