فابریکانت[۱۷] در سال ۱۹۶۲ بهره وری را نسبت خروجی به ورودی می داند. کندریک و کریمر[۱۸]در سال ۱۹۶۵ تعریف تخصصی و عملکردی از بهره وری جزئی، بهره وری عوامل کلی، و بهره وری کل را ارائه دادند. سیگل[۱۹] در سال ۱۹۷۹ بهره وری خانواده ای از نسبت های خروجی ها به ورودی ها تعریف کرد. سومانت[۲۰] در سال ۱۹۷۹ بهره وری کل را نسبت خروجی قابل لمس به ورودی قابل لمس می داند. ایسترفیلد[۲۱] بیان داشت که بهره وری عبارت است از نسبت بازده سیستم تولیدی به مقداری که از یک یا چند عامل تولید به کار گرفته شده است. استاینر[۲۲] بهره وری را معیار عملکرد و یا قدرت و توان موجود در تولید کالا یا خدمت معین، تعریف می کند (خاکی، ۱۳۸۶).
سازمان بین المللی کار[۲۳] با عنایت به چهار عامل اصلی تولید، بهره وری را نسبت ستاده به یکی از عوامل تولید (زمین، سرمایه، نیروی کار و مدیریت) تعریف می کند. آژانس بهره وری اروپا [۲۴] بهره وری را در درجه اول یک دیدگاه فکری می داند که همواره سعی دارد آنچه را که در حال حاضر موجود است، بهبود بخشد و سپس بهره وری را مستلزم آن می داند که بطور پیوسته تلاش هایی به منظور بکارگیری نظریه ها و شیوه های جدید، انجام پذیرد در واقع بهره وری را ایمان راسخ به پیشرفت انسان ها بیان می کند (احمدی، ۱۳۸۱).
چو[۲۵] در سال ۱۹۸۸ بهره وری را تعداد خروجی تقسیم بر تعداد ورودی تعریف کرد. فیشر[۲۶] در سال ۱۹۹۰ بهره وری را کل درآمد تقسیم بر (هزینه + سود هدف)، و آسپن و همکاران[۲۷] در سال ۱۹۹۱ بهره وری را ارزش افزوده تقسیم بر ورودی عوامل تولید تعریف کردند. مرکز بهره وری ژاپن[۲۸] در سال ۱۹۹۱ بیان داشت که بهره وری عبارت است از آنچه انسان می تواند با مواد خام، سرمایه و فناوری بدست آورد. اساسا یک رفتار فردی است. نگرشی است که باید به طور مستمر خود و آنچه پیرامون ما قرار دارد را بهبود بخشیم (تانژن، ۲۰۰۲).
هیل[۲۹] در سال ۱۹۹۳ بهره وری را نسبت محصولات تولید شده به محصولاتی که نیاز به تولید آن ها وجود دارد، مطرح می کند. وی همچنین بیان داشت که بهره وری رابطه میان خروجی هایی همچون محصولات و خدمات تولید شده، یا ورودی هایی همچون نیروی کار، مواد خام و دیگر منابع است. ثورو[۳۰] در سال ۱۹۹۳ بهره وری را نسبت خروجی به هر ساعت کار تعریف، و بیان داشت که بهره وری عاملی ضروری و بلند مدت است که سطح زندگی همه کشورها را معین می کند. کاس و لویس[۳۱] در سال ۱۹۹۳ بهره وری را کیفیت یا چگونگی ثمردهی، تولید، و ایجاد نتایج چشمگیر تعریف کردند (تانژن، ۲۰۰۲).
برنولاک[۳۲] در سال ۱۹۹۷ بیان داشت که بهره وری به معنای این است که چه مقدار و به چه خوبی، از منابع مورد استفاده تولید می کنیم. اگر محصولات بیشتر یا بهتری از منابع ثابت تولید کنیم، بهره وری را افزایش داده ایم. همچنین بهره وری را افزایش داده ایم اگر همان محصولات را با منابع کمتری تولید کنیم. منظور از"منابع"، تمامی منابع انسانی و فیزیکی است. کاپلان و کوپر[۳۳] در سال ۱۹۹۸ مطرح کردند که بهره وری مقایسه ورودی های ملموس با خروجی های ملموس یک واحد تولیدی است. جکسون و پیترسون[۳۴] در سال ۱۹۹۹ بهره وری را کارایی+ اثربخشی تعریف کردند. موزنگ و رولستاندر[۳۵] در سال ۲۰۰۱ بیان داشتند که بهره وری توانایی برآوردن نیازهای بازار به کالا ها یا خدمات با مصرف حداقل منابع کل است (تانژن، ۲۰۰۲).
بنابراین با توجه به تعاریف ذکر شده می توان گفت که هدف از بهره وری عبارت است از: استفاده بهینه از منابع اعم از نیروی انسانی، مدیریت، سرمایه و زمین به طریق علمی و در پی آن کاهش هزینه ها، گسترش بازارها، افزایش کیفیت، بهبود معیارهای زندگی، افزایش اشتغال دانش فنی، و تکنولوژی (احمدی، ۱۳۸۱). در جدول ۲-۱ به طور خلاصه تعاریف ارائه شده از بهره وری آورده شده است.
جدول ۲-۱: برخی از تعاریف بهره وری(رضائیان؛ ۱۳۸۶).
ظهور واژه بهره وری برای نخستین بار | کنه، ۱۷۶۶ |
بهره وری = توانایی تولید | لیتر، ۱۸۸۳ |
ارتباط بین بازده و وسایل بکار رفته برای این مقدار بازده | ارلی، ۱۹۰۰ |
خارج قسمت بازده به یکی از عوامل تولید | سازمان همکاری اقتصادی اروپایی ۱۹۵۰ |
تغییراتی که در میزان محصول بر اثر منابع به کار رفته ایجاد می شود. | دیویس ۱۹۵۵ |
نسبت بین بازده و نهاده. | فابریکنت ۱۹۶۲ |
ارائه تعریف موضعی و وظیفه ای برای بهره وری | گندریک و کریمر ۱۹۶۵ |
مجموعه نسبت های بازده و نهاده | سیگل ۱۹۷۶ |
نسبت خروجی های ملموس به ورودی های ملموس | سومانث ۱۹۷۹ |
بهره وری عبارت است از آنچه انسان می تواند با مواد خام، سرمایه و فناوری بدست آورد. اساسا یک رفتار فردی است. نگرشی است که باید به طور مستمر خود و آنچه پیرامون ما قرار دارد با بهبود بخشیم. |
فرم در حال بارگذاری ...