همچنین از طرف دیگر یکپارچه شدن با طرح های کنونی شرکت، موجب تامین امنیت سیستم موجود و پروتکل های امنیتی رایج میگردد. نتیجه این فرایند که “single sign-on” نامیده می شود، کاربران را قادر به دستیابی به مندرجات شبکه دانش کارکنان، بدون نیاز به اینکه دوباره نام کاربری و کلمه عبور را وارد کنند، می سازد. این موضوع به این معناست که به کاربران بر حسب نیاز اطلاعاتی آنها اعتبار و سطح دسترسی داده می شود. برای مثال، برای به دست آوردن اطلاعات محافظت شده، یا استفاده از مشخصات ویژه با مجوزهای دسترسی[۲۰۸] قبلی در سیستم، با یک سئوال امنیتی جدید امکان پذیر خواهد بود.
جنبه مهم دیگر یکپارچه سازی شبکه دانش کارکنان، در سطح پایگاه داده ها رخ میدهد. یکپارچه سازی شبکه دانش کارکنان با منابع محتویات اطلاعاتی گوناگون این اطمینان را میدهد که کاربر تنها با ورود به یک سیستم می تواند به تمام اطلاعات مورد نیازش که در سازمان موجود است دسترسی خواهد داشت. این رویکرد دو مزیت اساسی دارد. اول اینکه کاربر با یک فرایند جستجوی یکپارچه و کاراتر در زمان و انرژی خود صرفه جوئی می کند. دوم اینکه، شبکه دانش کارکنان قدرتمند تر می شود زیرا مندرجات را فقط از پایگاه اطلاعاتی خود تامین نمی کند، بلکه از پایگاه های اطلاعاتی دیگر هم بهره می برد. به عنوان مثال وقتی یک محقق داروشناسی نیاز دارد که در مورد یک ترکیب بیشتر بداند، با یک جستجو در شبکه دانش کارکنان نه تنها به متخصصان همین رشته در درون شرکت و جواب های موجود مناسب از پایگاه اطلاعات شرکت دسترسی پیدا می کند، بلکه همچنین به گزارش های محققین از سیستم مدیریت اسناد و مدارک، مقاله های موجود در کتابخانه آنلاین و آخرین جزئیات در پروژه های کنونی مرتبط در پایگاه داده های نرم افزاری پروژه نیز دسترسی خواهد داشت.
اینها فقط برخی از مهمترین تاکتیک های یکپارچه سازی هستند که بسیاری از شرکت ها به منظور پیاده سازی شبکه دانش کارکنان که به خوبی مورد قبول هستند و به وفور توسط کاربران مورد استفاده قرار می گیرند، به کار برده اند. انواع دیگر یکپارچه سازی در قالب اطلاعات فهرست راهنما و مجوزها[۲۰۹] اجرا و طبقه بندی می شوند. به علاوه جایگاه استاندارد محور و معماری گروهی[۲۱۰] که شبکه دانش کارکنان روی آن طراحی شده است، ادغام های عادی را به واسطه راه حل های نرم افزاری مختلف از قبیل مدیریت پروژه و یادگیری الکترونیکی[۲۱۱] از دیگر سیستم های موجود توانمندتر میسازد. یکپارچه سازی نه تنها شبکه دانش کارکنان را به صورت مفیدتری در می آورد، بلکه به شرکت ها اجازه می دهد که به خوبی ارزش بیشتری را از سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات به دست آورند.
۷-۵٫ بهترین تجارب در توسعه شبکه دانش کارکنان
اگر چه فناوریهای جدید و قابلیت های محصولات هوشمند همیشه جذاب و مورد علاقه هستند، اما شرکت های پیشرو به این نکته پی برده اند که فناوریهای جذاب به تنهایی آنها را به سوی یک شبکه دانش کارکنان موفق پیش نمی برد. در مواردی که فناوری های با تکنولوژی بالا موفق نمیشود کم نیستند، زیرا تیم مسئول معرفی و ارتباط آن محصول با شرکت در مورد پرداختن به مسائل تجاری و افراد برای بکارگیری آن فناوری رویکرد مناسبی ندارد.
کارکنان و فرهنگ:
مشارکت کارکنان مستقیماً با ارزش قابل مشاهده در شبکه دانش کارکنان وابستگی دارد. اگر راه حل بدون طرح و برنامه ای برای پاسخهای مورد انتظار کاربران اجرا شود، این سیستم حتما ناموفق خواهد بود. عکس العمل کاربر در قبال شبکه دانش کارکنان وابسته به فرهنگ سازمان است. اگر فرهنگ غالب بر مبنای شفاف سازی و تسهیم کردن دانش و اطلاعات است، بنابراین شبکه دانش کارکنان احتمالاً بدون مقاومت زیاد پذیرفته می شود، زیرا این روش جدید، همان تسهیم دانش را که کارکنان از قبل استفاده می کرده اند، تسهیل می کند. اگر فرهنگ غالب در سازمان، بسته و بر مبنای رازداری باشد، بنابراین احتمالاً شبکه دانش کارکنان با مقاومت مواجه خواهد شد. در تمام موارد، اگر شبکه دانش کارکنان سود مستقیم و سریع برای کار روزانه یک کاربر نداشته باشد، احتمالاً به دلیل کاهش در استفاده از آن، ناموفق خواهد بود.
به طور کلی بیشتر سازمان های متوسط تا بزرگ، برای برنامه های توسعه ای خود، یک رویکرد مرحله بندی شده با شروع از یک بخش نمونه[۲۱۲] نسبتاً کوچک را در پیش می گیرند. همان طور که شرکت های هانیول و بوئینگ این رویکرد را داشتند. اگر این راه حل موفقیت و ارزش تجاری را به همراه داشته باشد، سازمان ها توسعه این شبکه را ادامه می دهند. یکی از مهم ترین آیتم های کاری قبل از اجرای آزمایشی، مشخص کردن این است که کدام گروه درون سازمان باید پذیرای پایلوت باشد؟ این اجرای آزمایشی باید بتواند ارزش تجاری شبکه دانش کارکنان در زمانی که در مقیاس بزرگتری پیاده سازی خواهد شد را ارائه دهد. به عنوان مثال برای سازمانی مانند بوئینگ، ۵۰۰ مهندس در برنامه های موتور موشک، پایلوت مناسبی از تمام سازمان هستند. اگر بوئینگ گروه حقوقی اش را به عنوان مخاطبان پایلوت انتخاب کرده بود، از آنجا که این گروه الزامات و رفتارهای سرتاسر سازمان مهندسی محور را نشان نمی دهد، نتایج پایلوت مطمئناً خیلی مفید واقع نمی شد و قابل تعمیم به کل شرکت نبود.
برای انتخاب گروه مناسب آزمایشی، به عامل هایی از قبیل نوع مسائل تجاری کنونی که کارکنان با آن مواجه اند، نگرش کلی آنها در مورد تسهیم دانش و میزان همکاری آنان، اهداف حرفه ای کلی و محرک های ویژه مانند تکنولوژی که آنها معمولاً استفاده می کنند، توجه می شود. بطور کلی باید یک انطباق بین این ویژگی های گروه، بخش پایلوت و سازمان وجود داشته باشد.
به عنوان مثال یک شرکت دولتی متخصص در امور صادرات در ایالات متحده، کتابخانه تحقیقات بازاریابی خود را با شبکه دانش کارکنان ادغام کرده است. از آنجایی که کارکنان آن شرکت به این کتابخانه به صورت روزانه دسترسی دارند، شبکه دانش کارکنان فوراً تبدیل به یک ابزار مفید شده است. زیرا این شبکه نه تنها گزارش تحقیقات را در دسترس قرار می دهد، بلکه مقاله های علمی مرتبط یا پروفایل های متخصصین را نیز به خوبی نمایش میدهد. به طور کلی ارزش شبکه دانش کارکنان بستگی به وسعت قابلیت های یکپارچگی تکنولوژی دارد.
توانایی های ارتباطات شامل بخش های ارتباط مستقیم، نامه های خبری، ایمیل ها، ارتقا وب سایت های هماهنگ و آگهی ها می باشد. بعضی از شرکت ها برنامه های تشویقی برای ایجاد انگیزه برای مشارکت کارکنان اجرا می کنند. برنامه های تشویقی بر مبنای استانداردهایی هستند که معمولاً در کنار استفاده کاربردی (برای نمونه جوابهای ارائه شده و پروفایل های دستیابی شده)، ساختن پایگاه دانش ( برای نمونه شماری از بهترین تجربیات یا جوابهای مسائل) و نرخ بازگشت اقتصادی[۲۱۳] مشاهده شده ( برای نمونه زمان و پول صرفه جویی شده به عنوان نتیجه ی تبادل دانش)، قرار میگیرند. نیاز به ارتباطات و برنامه های تشویقی، می تواند بسته به فرهنگ شرکت ها، دگرگونی عظیمی داشته باشد.
مورد توجه قرار دادن فرهنگ شرکت در طرح توسعه یک شبکه دانش، ضروری است. این موضوع نه تنها فرهنگ سازمانی، ارتباطات و برنامه های تشویقی را هدایت می کند، بلکه در خیلی از موارد مطابق نمودن شبکه دانش بر اساس نیازهای کاربران آن را اجتناب ناپذیر میکند. مثال خوبی از این مورد شرکت هانیول است. بهره برداری آن از پروژه AlliedSignal در اواخر ۱۹۹۹ نگرانی های کارکنان را در مورد امنیت شغلی و پرداخت ها[۲۱۴] که بعداً به دلیل رکود اقتصادی اتفاق افتاد، افزایش داد. به عنوان یک نتیجه، کارکنان شرکت هانیول تمایل به نگهداری تخصصشان داشتند. وقتی هانیول تصمیم به اجرای شبکه دانش کارکنان را گرفت، به بررسی چالش های فرهنگی که میبایست بر آنها غلبه می شد پرداخت و تصمیم گرفت از یک شرکت مشاوره ای بیرونی که در هماهنگ کردن فرهنگ و تکنولوژی تخصص داشت، کمک بگیرد. مشاور پی برد این کارکنان نیستند که کمک کردن به یکدیگر را متوقف می کنند، بلکه آنها فقط به کسانی که در حیطه ی اعتمادشان است کمک میکنند. از آنجایی که حیطه ی اعتماد کاری کارکنان معمولاً کوچک بود، شرکت هانیول میبایست به آنها در گسترش دایره ی اعتمادشان قبل از اینکه یک شبکه ی واقعی دانش تاسیس شود، کمک میکرد.
بدین منظور، شرکت هانیول شبکه دانش کارکنانش را برای فیلدهای دانشی غیر استراتژیک در سازمان به کاربرد. این سیستم که “هانیول من[۲۱۵]” نامیده می شود، در ابتدا تنها اطلاعات درباره ی خانواده، سرگرمی و فعالیت های بیرون از کار (مانند ثروت منابع عمومی، مالی و زندگی) را نشان می دهد. همچنین شرکت هانیول به منظور کم کردن فشار روی متخصصان تصمیم به حذف جزئیات دسته بندی برای سئوالات گرفته است. رویکرد هانیول کارکنانش را، نه فقط وقتی که با مسائل کاری مواجه می شوند، بلکه در استراحت مشتاق به ارتباط با همدیگر می سازد که در نهایت اعتماد و دوستی را بین این افراد افزایش می دهد.
فرایندهای سازمانی:
توسعه یک شبکه دانش نباید به روشها و فرایندهای جدید نیاز داشته باشد و باید به سادگی به کار برده شود. یک شبکه دانش کارآمد و موثر، از فرایندهای مستمر کسب و کار شرکت پشتیبانی می کند. این امر نه تنها هزینه های کلی تغییرات مدیریتی را برای بهکار بردن فرآیندهای جدید حذف می کند، بلکه به کاربران اجازه حفظ رفتار کاری کنونی شان را میدهد.
به عنوان نمونه در شبکه دانش یک شرکت تامینکننده کالا، کارکنانی که از آن برای حل موضوعات قابل بحث مشتریان در سطوح مختلفی از اهمیت استفاده می کنند، به شدت نیاز به راه حلی برای اجرا کردن موافقت های مرحله ای سرویس تاسیس شده (SLAs) دارند. اگر آن اجرا خودکار نباشد، کارکنان از آن استفاده نخواهند کرد. مثال خوب دیگر، نیاز به نگهداری مندرجات حفاظت شده در سازمان هایی نظیر شرکت های دفاعی است. این شرکت ها مسلماً شیوههایی که کنترل دستیابی کاربران به محتویات سیستم را انجام نمیدهند به کار نخواهند بست.
طراحی یک شبکه دانش برای فرآیندهای استراتژیک سازمان نیاز به تحلیل کامل چگونگی جریان دانش و اطلاعات، درون سازمان دارد. غالباً تحلیل ها در یک شرکت بر مبنای مجموعه ای از اطلاعات که شامل نوعی از مشکلات کاری که کارکنان مواجهند می باشند و ضرورت حل این مسائل، حدود حساسیت اطلاعات تسهیم شده، نوع افراد و گروه هایی که معمولا نیاز است در تصمیمات دخیل شوند را شامل می شود. اگر جریان اطلاعات شفاف باشد، شبکه دانش می تواند با جریان کاری[۲۱۶]، قوانین کسب و کار و دسته بندی های مناسب مانند مدل های ارتقا شبکه دانش کارکنان از یک تکنولوژی به یک راه حل تجاری عمل کند(Lynn and Stephen, 2008) .
جمع بندی:
شبکه دانش کارکنان مجموعه ای از چالش هایی را که هم اکنون سازمان های متوسط تا بزرگ با آن مواجهند، کنترل می کند از جمله: مواردی که موجب پیدایش دانش تجربی به صورت ضمنی و پنهان بین کارکنان می شوند. شرکت هایی از قبیل P&G، هانیول و بوئینگ از شبکه دانش برای تشخیص تخصص کارکنان، بهترین تجارب، افزایش کیفیت کار و کاهش زمان های سیکل پروژه استفاده کرده اند. آنها همچنین از شبکه دانش برای ایجاد مجموعه های تجربه محور، دور هم جمع کردن کارکنان با علایق حرفه ای مشترک فراتر از مرزهای جغرافیایی و سازمانی استفاده می کنند. این شرکت ها با حفظ تجارب کارکنان قبلی و کنونی در یک پایگاه دانش پویا، و تحویل دادن آن مندرجات به قسمتهایی از قبیل پورتالها یا سیستم های مدیریت اسناد، در حال کسب ارزش از سرمایه گذاری های دیگرمدیریت دانش یا فناوری اطلاعات هستند.
توسعه یک شبکه دانش کارکنان موفق نیاز به یک استراتژی کلی در مورد افراد، فرهنگ و فرایندهای سازمانی دارد. شرکت ها برای توسعه شبکه دانش کارکنان بایستی متدولوژی همه جانبه نگر که توانایی ایجاد یکپارچگی تکنولوژی را با فرهنگ موجود و الزامات تجاری داشته باشد، نیاز دارند. این کار سهولت استفاده و دستیابی سریع به ارزش را برای کاربران (مانند قیمت تمام شده کمتر) در بلند مدت تضمین می کند. یک رویکرد مرحله بندی شده می تواند ارزش تجاری و قابلیت به روز ماندن راه حل ها در هنگام حداقل کردن هزینه و ریسک را به شرکت نشان می دهد. همچنین شرکت هایی که تجربه استفاده[۲۱۷] زیادی از شبکه دانش کارکنان دارند، می توانند برای شرکت هایی که در حال استفاده موثر از شبکه دانش کارکنان برای اولین بار هستند، بهترین منابع دانشی را فراهم کنند.
-
- بررسی نظام جامع پژوهش و فن آوری در صنعت نفت
پژوهش حاضر به دنبال طراحی الگوی توسعه شبکه های دانش در بستر نظام جامع پژوهش و فناوری وزارت نفت می باشد. همچنین بر اساس مفاد این نظام نامه، مراکز اصلی علمی پژوهشی صنعت نفت به عنوان هاب تعریف شده اند که ۳ هاب اصلی (یعنی پژوهشگاه صنعت نفت، دانشگاه صنعت نفت و موسسه مطالعات بین المللی انرژی) به عنوان مطالعه مورد پژوهش حاضر انتخاب شده اند. از همین رو در این بخش ضمن مروری کوتاه بر سیر تحول صنعت نفت در ایران و ضرورت های مدیریت دانش در صنعت نفت، نظام جامع پژوهش و فناوری صنعت نفت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
۸-۱٫ سیر تحول پژوهش و فناوری در صنعت نفت در ایران
کشور ایران یکی از قدیمی ترین کشورهای استخراج کننده نفت در جهان میباشد. عملّیات کاوش برای اکتشاف نفت در ایران، از سال ۱۲۸۰ شمسی (۱۹۰۱ میلادی) در غرب کشور آغاز گردید و سپس در نواحی جنوب کشور ادامه یافت و سرانجام در سال ۱۲۸۷ شمسی (۱۹۰۸ میلادی) اولین چاه در عمق ۳۳۸ متری سطح زمین در سازند آسماری در منطقه مسجدسلیمان به نفت رسید و بهره برداری از آن از سال ۱۲۹۰ شمسی با تولید ۵۰۰ بشکه در روز آغاز گردید. شرکت ملّی نفت ایران به طور رسمی در بهمن ماه ۱۳۲۷ با هدف اکتشاف، توسعه و بازاریابی و فروش نفت خام وگاز طبیعی تشکیل شده است. امروزه این شرکت با در اختیار داشتن ذخایر در جای نفت و گاز به ترتیب با ۵۶۱ میلیارد بشکه و ۴۱ تریلیون مترمکعب یکی از چهار شرکت بزرگ نفتی دنیا است. این شرکت هم اکنون از توان تولید روزانه چهار میلیون بشکه نفت خام و متجاوز از ۴۰۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی برخوردار است. (www.nioc.org)
شرکت ملّی نفت ایران کلیه عملّیات بالادستی[۲۱۸] را در حوزه منابع هیدروکربوری اعم از نفت یا گاز به عهده دارد. بخش بالادستی شامل فعالیت های اکتشاف، حفاری، استخراج و عملّیات تفکیک نفت یا گاز از میعانات گازی[۲۱۹] که اصطلاحاً عملّیات سرچاهی نیز نامیده میشود، میباشد. در حال حاضر تولید نفت و گاز در خشکی و نیز در دریا انجام میشود. تولید بخش خشکی در استان های خوزستان، فارس، کهکیلویه و بویراحمد، ایلام، کرمانشاه، قم، خراسان رضوی، هرمزگان و بوشهر صورت گرفته و تولید بخش دریا فعلاً به خلیج فارس محدود میباشد. منتها به دلیل شروع عملّیات حفاری در دریای خزر در آینده ای نزدیک در شمال کشور نیز نفت و گاز تولید خواهد شد.
هدف از ایجاد وزارت نفت، اعمال اصل مالکیت و حاکمیت ملی ایران بر ذخایر و منابع نفت و گاز و تفکیک وظایف حاکمیتی از تصدی در اداره و توسعه صنعت نفت و گاز کشور است. به منظور تحقق هدف های مورد نظر، وزارت نفت علاوه بر ستاد عالی وزارتخانه، از چهار شرکت اصلی شامل: شرکت ملی نفت ایران (برای انجام کلیه امور مربوط به صنایع بالادستی نفت شامل اکتشاف، حفاری، تولید)، شرکت ملی گاز ایران، شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران و شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی ایران که مسئولیت مربوط به صنایع پایین دستی نفت مانند پالایش، انتقال، توزیع و پخش را بر عهده دارد و همچنین چند واحد مستقل تشکیل شده است.
راهبردهای میان مدت وزارت نفت در توسعه و بهره برداری مناسب از منابع نفت و گاز، در چارچوب اهداف بلندمدت این وزارتخانه در برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تدوین شده است.
بخش نفت از بعد ملی و از جهات مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. از دیدگاه اقتصادی، نفت نقش مهمی در تولید ناخالص داخلی، تجارت خارجی، تشکیل سرمایه ملی، اشتغال، بودجه و حتی گسترش زمینه صادرات غیر نفتی دارد. از این رو لازم است در بعد ملی، منافع و درآمدهای حاصل از نفت به حداکثر برسد. به این منظور ضروری است با بهره گیری از امکانات بازارهای بین المللی برای افزایش بهره وری، تولید فراورده های با ارزش افزوده بالاتر و تولید نفت با بازیافت بیشتراز مخازن، امکان پذیر شود.
از بعد بین المللی که مبتنی بر بازار رقابتی است، صنعت نفت باید بتواند سهم خود را در بازار افزایش دهد. از این جهت لازم است که به کیفیت محصول توجه کند. برای دستیابی به این هدف باید صنعت نفت به سوی نظام بنگاهداری هدایت و به دیگر سخن، بازار محور شود که در این راه، اتخاذ راهبردهای کارآمد و متفاوت با گذشته مفید خواهد بود.
دولتی شدن صنعت نفت در ایران علی رغم مزایایی که در تامین بودجه مورد نیاز کشور دارد، اما به لحاظ ساختاری و مدیریت سرمایه انسانی مشکلاتی را ایجاد نموده است. به دلیل محدودیت هایی که سیستم های دولتی خصوصا در زمینه مدیریت منابع انسانی دارند، به خوبی نمی توانند انگیزه های کارکنان دانشی شرکت را تامین کنند. همچنین افزایش بروکراسی اداری و تبعیت از سیاستهای دولت که ممکن است لزوماً در راستای سودآوری شرکت نباشد (مانند سیاست اشتغالزایی حتی اگر باعث هزینه بدون توجیه اقتصادی شود) باعث کاهش عملکرد شرکت می شود. این موضوعات در شرایطی که شرکتهای رقیب صنعت نفت ایران با تامین عوامل انگیزشی و پرداخت دستمزدهایی چندین برابر دستمزدهای دولتی در ایران، موجب خروج نیروهای دانشی از صنعت نفت ایران و جذب در آن شرکتهای رقیب شده است.
از همین رو اهمیت و جایگاه مدیریت منابع انسانی در برنامه های توسعه صنعت نفت لزوم تدوین برنامه های جامع در این خصوص را مشخص می کند که این امر با ایجاد معاونت منابع انسانی و پژوهش در سطح وزارت نفت، برنامه های چگونگی جذب نیروی انسانی کیفی با هدف شایسته سالاری و جذب نخبگان در این صنعت زیربنایی و سطح آموزشی کارکنان (کمی و کیفی) و اصلاح هرم نیروی انسانی تدوین شد و به اجرا درآمد.
با توسعه سریع پژوهش و فناوری در جهان امروز، سرعت صنعتی شدن و توسعه تکنولوژی های دانش بنیان به طرز چشمگیری افزایش یافته است. ارتباط سه جانبه پژوهش، فناوری و توسعه صنعتی و اقتصادی یک کشور از ارتباطی معنادار برخوردار است. در بررسی ها و مطالعات مربوط به نوآوری های مبتنی بر فناوری، مفاهیم و تعاریف گوناگونی متناسب با اهداف معین، ارائه شده است. یکی از دقیق ترین دیدگاه های اخیر، نوآوری را به مثابه روندی در پیشرفتهای فناوری مهم می داند که می تواند به نوبه خود تاثیر چشمگیری بر اقتصاد داشته باشد. بنابراین ایجاد تنها یک فناوری جدید، بدون داشتن اثرات اقتصادی، به خودی خود یک نوآوری نیست. لذا صنعتی شدن صنایع راهبردی مانند نفت، رشد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی در کشور را به همراه خواهد داشت. در نتیجه پیروی از این الگو توسط کشورهای در حال توسعه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. مولفه های اصلی برای رسیدن به این مهم، حمایت شدید دولت از ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی و گزینش صحیح فناوری های راهبردی است. از این رو تعامل مستقیم میان پژوهش، فناوری و بازار میتواند اقتدار و توسعه واقعی فناوری ملی در صنعت نفت به عنوان صنعتی راهبردی را به همراه داشته باشد. این تفکر، زمانی محقق می شود که تحقیقات کاربردی و توسعه ای نقشی اساسی در صنعت ایفا نماید. توسعه این تفکر و اجرایی شدن آن از طریق به کارگیری توانمندی های صنعت نفت تنگاتنگ با مراکز تحقیقاتی و علمی کشور و جهان میسر می گردد. وجود مراکز تحقیقاتی اختصاصی با ظرفیت های بالای فیزیکی و انسانی در صنعت نفت و کشور و لزوم تقویت و حمایت هدفمند از آنها، ضمن اینکه رسیدن به اهداف راهبردی برای صیانت از منابع عظیم نفترا تحقق می بخشد، موجبات نوآوری، کارآفرینی و اشتغال را نیز فراهم می نماید.
پژوهش به عنوان عاملی تصمیم ساز می تواند در امر مطالعات اکتشافی و مخازن تولیدی، فرآیندهای ساخت مشتقات پیچیده نفتی، مواد شیمیایی، کاتالیست ها و حتی طراحی واحدهای نو، نقشی موثر ایفا نماید و با قاطعیت باید پذیرفت که کلید توسعه فناوری و خوداتکایی در ساخت تجهیزات و مواد داخل کشور، در پژوهش های کاربردی و توسعه ای نهفته است .
از منظر دیگر، رهایی از اقتصاد متکی به نفت، منوط به عبور از مسیر تحقیقات و ساماندهی سرمایه ها می باشد و در این راستا دستیابی کشور به رتبه های ممتاز در بخش فناوری نفت، گاز و پتروشیمی امری دور از دسترس نخواهد بود و از خرد جمعی نخبگان علمی و فنی کشور در بخش پژوهش و فناوری صنعت نفت و نیز توسعه ارتباط با دانشگاه های کشور در جهت توسعه پژوهش محور رشته ها و علوم و فنون وابسته به صنعت نفت، همچنین انجام پروژه ها و پایان نامه های دانشجویی متناسب با نیازها و سیاست ها، از لوازم مهیا کردن شرایط حضور در جمع ده کشور اول جهان در فناوری نفت می باشد.
باتوجه به تدوین سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران که رسیدن کشور به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فن آوری در سطح منطقه را ترسیم می کند، صنعت نفت بعنوان راهبردی ترین صنعت در اقتصاد ایران، مهمترین نقش را در عرصه تحقق این چشم انداز ایفاء مینماید.
بطوری که می توان گفت توفیق صنعت نفت، همانا توفیق اقتصاد ایران است. به همین ترتیب، نفت ایران نیز در جهان بعنوان یک عضو مؤثر انرژی، مورد بحث، چالش و تصمیم گیری های بسیار جدی و سرنوشت ساز میباشد؛ بنابراین اهمیت موضوع پژوهش در این بخش از اقتصاد، بیشتر از گذشته قابل درک است.
از زمان آغاز صنعت به نام صنعت نفت در ایران تاکنون، پژوهش های فراوانی در تمامی زمینه کاربردهای نفت خام انجام شده است. این پژوهشها پیشرفتهای تکنولوژیکی وسیعی را در صنایع نفت، گاز، پالایش و پخش و پتروشیمی در پی داشته است. روشن است که میزان تولید در سال های آینده به فن آوری بستگی دارد. از طرفی دست یابی به فن آوری های پیشرفته و نوین و تثبیت آنها بعنوان تأثیرگذارترین عامل در تولید، نیازمند انجام پژوهشهای مناسب و هدفمند است.
باتوجه به سهم ایران از ذخایر نفت و گاز جهان و نقش مؤثر فنآوری در کاهش هزینه ها و افزایش رغبت به سرمایه گذاری در اکتشاف و تولید نفت و گاز طبیعی، همچنین الزامات سند چشم انداز و از همه مهمتر، تغییر رویکرد وزارت نفت در امر پژوهش و فن آوری که از طریق ایجاد معاونت پژوهش و فنآوری به منصه ظهور رسیده است، با آسیب شناسی پژوهش و فنآوری صنعت نفت، سندی راهبردی تحت عنوان نظام جامع پژوهش، فن آوری و نوآوری وزارت نفت تدوین شده است. این آسیب شناسی که حاصل خرد جمعی از فرهیختگان دانشگاه و صنعت نفت است، به شرحی که خواهد آمد، دلایل تدوین و تصویب این نظام نامه را به روشنی نمایان می سازد.
۸-۲٫ ضرورت های مدیریت دانش در صنعت نفت
از یک دهه پیش صنعت نفت و گاز از پیشرفت های مدیریت دانش بهره گرفته و هم اکنون به عنوان مبحثی علمی با انواع رویکردهای انسانی، سازمانی و تکنولوژیک مورد توجه نهادها و سازمان های گوناگون قرار گرفته است. هنگامی که شرکت های صنعت نفت و گاز به تکنولوژی جدید، استفاده از منابع خارجی، گرفتن شرکای جدید، ارزیابی مدیریت، مقررات دولتی، مدیریت ظرفیت ها، کاهش هزینه ها و مسائل محیطی تاکید می کنند، تیم های مدیریت دانش می توانند آنها را با بهره گرفتن از فناوری و انتقال دانش در پیش بینی، برنامه ریزی و فرایند و نوآوری های فنی بسیار یاری دهند.
تعریف شرکت شورون[۲۲۰] به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های نفتی جهان از مدیریت دانش در بیشتر بخش های صنعت کاربرد دارد : “فرایند ها، ابزارها و رفتارهایی که محتوا و مفهوم درست را به افراد درست در زمان درست و در وضعیت های درست می دهد". بنابرین آنها می توانند بهترین تصمیمات را بگیرند و از فرصت های موجود بهره برداری کنند و ایده های نوآور را ترویج دهند.
رهبران صنعت نفت و گاز نیز بر مدیریت دانش تاکید دارند:
کن در[۲۲۱] از شرکت شورون می گوید: ما یاد گرفته ایم که از دانش می توانیم در کسب یادگیری و پیشرفت ها در شرکتمان استفاده کنیم. ما به خرید دانش از خارج به داخل سازمان، بیشتر از تلاش به ایجاد هر چیزی توسط خودمان تاکید داریم. هر روز که یک ایده بهتری می آید که قدرت استفاده از آن را نداریم، یک فرصت از بین می رود. ما باید بیشتر در دانش سهیم شویم و باید سریع سهیم شویم.
جان براون[۲۲۲] از شرکت BP : همه شرکت ها با یک چالش متداول مواجه می شوند، استفاده از دانشی که از رقبای دیگرشان کاراتر باشد.
برندان اونیل[۲۲۳] از شرکت صنایع شیمیایی امپریال[۲۲۴] : مدیریت دانش چارچوبی برای نوآوری است که باعث موفقیت کسب و کار جدید در سازگاری کارکنان با محیط عملیاتی به سرعت در حال تغییر می شود.
رادولفو پریتو[۲۲۵] شرکت PDVSA : در مدیریت دانش وارد شدیم زیرا پروژه های بسیاری داریم که بدون خلاقیت در آنها، استاندارد سازی آنها بسیار مشکل خواهد بود. از طریق مدیریت دانش، رهبران مختلف نه تنها در تجربه و دانش سهیم هستند، بلکه به سمت ایجاد آنچه من آن را مراکز آلودگی می نامم ترغیب می شوند، جایی که افراد به ایده های یکدیگر آلوده می شوند.
دی . ای . برد[۲۲۶] شرکت اشلومبرگر[۲۲۷] : ما باید در ثبت و ضبط دانش، یکپارچه سازی و نگهداری آن متخصص شویم و سپس آنچه را که کسب شده به سرعت و آسانی در دسترس هر فردی که می خواهد در تصمیمات کار بعدی درگیر شود قرار دهیم.
صنعت نفت در ایران نگاه خود را در تامین و نگهداری منابع انسانی خود تغییر داده است. به دلیل خلاء موجود میان سطح کاربردی فارغ التحصیلان دانشگاه ها با نیروی انسانی مورد نیاز، صنعت نفت بر آن شد تا با آوردن رشته ها و آموزش های مورد نیاز خود در دانشگاه صنعت نفت و حتی تعدادی از دانشگاه های مطرح کشور نیروی مورد نیاز خود را تامین نماید تا نیروهای تازه استخدام شده قرابت بیشتری با صنایع نفتی کشور داشته باشند. از طرفی هم اکنون بر اساس بررسی های اسنادی نگارنده، میانگین سنی مدیران و مسئولان صنعت نفت بالای ۵۰ سال می باشد که این افراد یا در حال بازنشسته شدن هستند و یا بازنشسته شده اند. در چنین فضایی یکی از مهمترین کاربردهای مدیریت دانش در صنعت نفت در ثبت تجارب و کسب دانش های این مدیران و دیگر خبرگان صنعت نفت است که به نیروهای جدید الورود و دیگر نیروهای صنعت انتقال یابد، در غیر این صورت با رفتن هر مدیر تجارب ارزشمند آنان از بین رفته و یا به فراموشی سپرده خواهد شد.
یکی از ویژگی های صنایع نفت و گاز پراکندگی واحدهای کاری آنها در سرتاسر کشور و حتی کشورهای دیگر است. با ایجاد پایگاه مدیریت دانش می توان تجارب خبرگان، دانش های ساختاری و دانش های مشتری موجود در صنعت نفت را در دیگر واحدها حتی در سرتاسر جهان بکار برد و در اختیار افراد مورد نیاز در شرکت قرار داد تا افراد بتوانند با یک تصمیم خوب و به موقع به رفع مشکلات خویش بپردازند. این مهم هم اکنون با به پایان رسیدن ۲ پروژه مستندسازی تجارب ۱۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان خبره در شرکت ملّی نفت ایران و شرکت ملّی گاز ایران که توسط موسسه مطالعات بین المللی انرژی انجام شده، گامی ارزشمند و بنیادین در مدیریت دانش محسوب می گردد. این خبرگان، افرادی هستند که پس از سال ها تجربه ارزشمند در صنعت نفت، گنجینه هایی از تجربه و دانش نهان فنی و مدیریتی محسوب می شوند.
فرم در حال بارگذاری ...